باستانشناسان وارد دروازه پارسه شدند
کشف دروازه کوروش بعد از 10 سال کاوش باستانشناسی
زهرا کشوری
خبرنگار
کاوشهای ده ساله، باستانشناسان ایرانی - ایتالیایی را وارد دروازه پارسه پردیس در نزدیکی تل آجری در فارس کرد. این کشف یکی از ردپاهای مهم حضور هخامنشیان پیش از به قدرت رسیدن داریوش هخامنشی و ساختن تخت جمشید است. دروازهای که بعد از فتح بابِل در عراق امروزی توسط کوروش هخامنشی طرحریزی و توسط پسرش کمبوجیه ساخته میشود. بابِل یک شهر مذهبی چندهزار ساله بوده که روحانیانش حاکمیت سیاسی خاورمیانه آن روز را دراختیار داشتند. «علیرضا عسگری چاوردی»، سرپرست هیأت باستانشناسی به «ایران» میگوید: «تا پیش از این کشف، باستانشناسان میپنداشتند شهر پارسه در دوره داریوش هخامنشی شکل میگیرد اما این کاوش نشان داد که این شهر در دوره کوروش و کمبوجیه ساخته شده است.» از این دروازه به دروازه کوروش و کمبوجیه هم نام میبرند.
باستانشناسان در این کشف به مجموعه بزرگی از آجرهای لعابدار در این دروازه رسیدهاند که تاریخگذاری آنها نشان میدهد طرحریزی آن بعد از فتح بابِل شکل میگیرد. دروازه بابِل در حدود سال ۵۷۵ پیش از میلاد به دستور بختالنصر ساخته میشود. اصل این دروازه اکنون در موزه پرگامون برلین نگهداری میشود. این برای نخستین بار است که باستانشناسان بنایی کشف میکنند که از روی بنای دیگری ساخته شده است. این دستاورد نشان میدهد دروازه پارسه پردیس توسط کمبوجیه به همان رنگ خیرهکننده دروازه اصلی یعنی آبی ساخته شده است. هیأت باستانشناسی مشترک ایرانی- ایتالیایی به سرپرستی مشترک پییر فرانچسکو کالیری از دانشگاه بولونیا و علیرضا عسگری چاوردی از دانشگاه شیراز از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ طی ۱۰ فصل کاوش باستانشناسی مجموعه اسناد و مدارک گسترده باستانشناسی از این محوطه کشف کردند.
عسکری ساخت این دروازه توسط پدر و پسر هخامنشی را یک مسأله ایدئولوژیکی، حکومتی و پیوند فرهنگی میداند و میگوید: «هخامنشیان برای مشروعیت بیشتر لازم دانستهاند که این بنا در پارسه ساخته شود.» به گفته او کوروش به دنبال فتح فرهنگی بینالنهرین توسط فلات ایران بوده است. بنابراین علاوه بر تبادلات سیاسی، تجاری و علمی بویژه نجوم به دنبال پیوند فرهنگی بابل و پارسه میرود.
کشف سکوهای نشیمن در اتاق مرکزی راهروی دروازه همراه با تزئین گلهای لوتوس و شناسایی دیوار الحاقی واقع در شمال شرقی بنا، باستانشناسان را به این نتیجه رساند که طرح و پلان دروازه مکشوفه درست براساس پلان دروازه بابِل طراحی شده است. عسکری احتمال میدهد که کمبوجیه برای ساخت این دروازه از معماران بابلی استفاده میکند. او میگوید: «روشهای قالبگیری، لعابدهی آجرها، به کار بردن موتیفهایی غیرایرانی، سمبل ایزدمردوک یعنی موشخوشو و علایم معماری روی آجرها این گمانه را سنگین میکند که بنا را معماران بابِلی ساختهاند.» موشخوشو، نماد مذهبی اسطورهای و سمبلیک ایزد مردوک، خدای بابِلیان است.
به گفته عسگری فتح بابِل برای کوروش هخامنشی یک فتح مهم است. بابِل یک شهر مذهبی چندهزار ساله بوده که حاکمیت سیاسی خاورمیانه باستان دراختیار روحانیون آن بوده است. عسگری از بابِل به عنوان یک شهر مقدس یاد میکند و میگوید عناصر معماری این شهر را مقدس جلوه میدهد. به همین خاطر دروازه پردیس پارسه پس از فتح بابِل در سال 539 قبل از میلاد از روی آن ساخته میشود. به گفته او در ساخت این دروازه از موتیفهای پارسی مثل گاو بالدار استفاده میشود اما در بیشتر نقشها خبری از مزداییسم، نماد فرَوَهر و خط پارسی باستان وجود ندارد. عسگری میگوید: «این موارد و شیوه معماری، پلان بنا، نما و تزئینات، موضوع نقشها، کتیبههای بابِلی و عیلامی و تاریخگذاری مطلق آزمایش کربن 14 نشان میدهد این دروازه باید بین سالهای 539 تا 522 قبل از میلاد یعنی در دوره حاکمیت کوروش و فرزندش کمبوجیه بنا شده باشد.» باستانشناسان تا پیش از این کشف، شهر پارسه را به داریوش هخامنشی نسبت میدادند. دروازه پردیس پارسه در محوطه تل آجری در ۳ کیلومتری شمال غرب تختگاه تخت جمشید قرار دارد.
عسگری چاوردی در رابطه با ویژگیهای این دروازه میگوید: این دروازه بنایی به ابعاد ۳۰ در ۴۰ متر به ارتفاع تقریبی ۱۲ متر و دارای کریدوری در مرکز بوده که بخش مرکزی آن را اتاقی مستطیل شکل به ابعاد ۸ در ۱۲ متر تشکیل میداده و درون این اتاق مرکزی ۴ صندلی نشیمن وجود داشته است. راهروی مرکزی از دو طرف به سوی پردیس هخامنشی باز میشده است.
او میگوید: «کوروش برای نخستین بار با تشکیل اتحادیه مادها، بابِلیها، عیلامیها و لیدیها (آسیای صغیر) به یک سازمان بزرگ حکومتی دست یافته بود. بنابراین لازم بود بابِل به عنوان مهمترین مرکز مذهبی این دوره را با خود داشته باشد. بنابراین استفاده از معماری بابِلی و پیوند فرهنگی پارس با بابِل بعد از فتح آن برای کوروش اهمیت داشت.»
بعد از کمبوجیه قدرت به داریوش هخامنشی میرسد. عسگری میگوید: «در این دوره استفاده از سنتهای بابِلی نه بهعنوان یک سبک کلاسیک بلکه به عنوان یک تجربه معماری در کنار سایر فنون معماری به کار میرود.» داریوش تختجمشید را بنیان میگذارد و آیین مزداییسم و نمادهای فرَوَهر به عنوان سبک اعتقادی و کلاسیک فارسی مورد استفاده قرار میگیرد.
عسگری پارسه را یک شهر کهن پارسی با سکونت یک هزارساله میداند و میگوید به آثاری از دوره هخامنشی، سلوکی، اشکانی، ساسانی وعصر اسلامی در آن دست یافتهاند.
پس از یک دهه کاوش باستانشناسی، باستانشناسان میدانند که یک زلزله پارسه را ویران میکند اما هنوز زمان دقیق این زلزله را نمیدانند. آنها به دنبال پاسخ به این سؤال هستند که آیا زلزله ویرانکننده در عصر هخامنشی اتفاق افتاده است یا خیر؟
کشف تازهای در آستان حضرت عبدالعظیم اتفاق نیفتاده است
شهرری - پس از اعلام خبر کشف محل دفن زکریای رازی در شهرری، مدیر پژوهش مرکز نجوم آستان مقدس حضرت عبدالعظیم میگوید: کشف تازهای اتفاق نیفتاده و ادعای جدیدی مطرح نشده؛ فقط براساس اسناد و بررسیهای میدانی، محدوده محل دفن احتمالی زکریای رازی اعلام شده است. خبر کشف محل دفن زکریای رازی روز گذشته اعلام شد، به فاصله چند ساعت خبر دیگری در تکذیب آن منتشر شد.
به گزارش ایسنا، مهدی دانشیار ـ مدیر پژوهش مرکز نجوم آستان مقدس حضرت عبدالعظیم ـ که این خبرها به نقل از او منتشر شده است، اصل ماجرا را اینطور شرح میدهد: این گمانه براساس کتاب «آثار بازمانده از ری قدیم» دکتر حسین کریمان مطرح شده است. ادعای جدیدی مبنی بر کشف محل دقیق دفن زکریای رازی صورت نگرفته است. ما به استناد مطالب آن کتاب، محدوده محل دفن این دانشمند را گمانهزنی کردیم. او میافزاید: در آن کتاب آمده که زکریای رازی احتمالاً در منطقه فیروزآباد شهرری و در امامزاده شعیب کنونی دفن شده است. شواهد و بررسیهای میدانی نیز آن ادعا را تأیید میکند. ما جانمایی دقیقی نداشتهایم. هدف از طرح این موضوع نیز جلب توجه متولیان برای ایجاد یک بنای یادبود بوده است، مثل آنچه برای حکیم فردوسی و عمر خیام ساخته شد. محل دفن این چهرهها نیز دقیق مشخص نشده، بلکه محدوده آن تعیین و بعد یادبودی بنا شده است. دانشیار همچنین میگوید که تحقیقات میدانی و بررسیها در محدوده محل احتمالی دفن زکریای رازی همچنان درحال انجام است.
بازگشت «رامسر» به لوگوی کنوانسیون با پیگیری وزارت امور خارجه
ساری - مسئول نمایندگی وزارت امور خارجه در مازندران با تشریح اتفاقات رخ داده پیرامون حذف نام رامسر از کنوانسیون بینالمللی تالابها، گفت: این موضوع بلافاصله بهطور جدی از سوی وزارت امور خارجه پیگیری و مشخص شد موضوع فقط سوء برداشت از یک لوگوی غیررسمی بود.
بهگزارش ایرنا اسرافیل امیری افزود: پس از انتشار شایعاتی پیرامون حذف کلمه رامسر از لوگوی کنوانسیون بینالمللی رامسر، پیگیری مسئولانه در دستور کار نمایندگی وزارت امور خارجه در مازندران و همچنین وزارت امور خارجه قرار گرفت. وی توضیح داد: آنچه اتفاق افتاد طراحی لوگو ، بدون کلمه رامسر، از سوی دبیرکل کنوانسیون رامسر بهمنظور گرامیداشت پنجاهمین سالگرد امضای این کنوانسیون بود که باعث نگرانی مردم مازندران، استاندار و خود دولت در این زمینه شد و پیگیری وزارت امور خارجه را در پی داشت. مسئول نمایندگی وزارت امور خارجه در مازندران گفت: در پیگیری این موضوع، ابتدا در تاریخ اول فوریه برابر با ۱۳ بهمن ماه چرایی اتفاق رخ داده از خانم «ریکو ایسوکا» مشاور ارشد منطقهای دبیرخانه کنوانسیون رامسر در سوئیس پرسیده شد. وی افزود: در تاریخ دوم فوریه یعنی ۱۴ بهمن مراتب نگرانی و انتقاد و پرسش وزارت امور خارجه به خانم «مارتا رویاس اورگو» منتقل و شواهد و قرائن قانونی بودن و لزوم درج رامسر در لوگوی کنوانسیون به او اعلام شد. امیری توضیح داد: در مدارک ارائه شده به دو مصوبه قانونی یعنی کنوانسیون مالکیت معنوی پاریس و همچنین مجمع دائمی کنوانسیون رامسر در سال ۱۹۹۸ در «گلاند» کشور سوئیس اشاره شد که در هر دو مورد کلمه رامسر صراحتاً در لوگوی کنوانسیون درج شده بود. وی با اعلام این که مصوبات و شواهد قانونی ارائه شده از سوی ایران مبنی بر لزوم درج نام رامسر در کنوانسیون مورد پذیرش قرار گرفت، گفت: دبیرکل کنوانسیون رامسر در توضیح اتفاق رخ داده گفت که طراحی لوگوی کنوانسیون بدون نام رامسر به خاطر بزرگداشت پنجاهمین سالگرد این کنوانسیون بینالمللی بوده و جنبه رسمی نداشت. امیری افزود: خانم اورگو توضیح داد که تمامی مکاتبات اداری و همچنین اسناد و منابع موجود در کنوانسیون یا با نام کنوانسیون رامسر با لوگوی رسمی آن همراه با درج نام رامسر بوده و خواهد بود و هیچ تغییری در این زمینه رخ نداده است.
وی ادامه داد: دبیر کل کنوانسیون توضیح داد که در لوگویی که به مناسبت پنجاهمین سالگرد امضای کنوانسیون رامسر طراحی شده بود، تأکید بر برجستهسازی کلمه «وت لند» (wetland) بود تا پیام نیازمندی تالابها به رطوبت و مرطوب بودن و نجات از خشکی و خشکسالی به مخاطب انتقال یابد. مسئول نمایندگی وزارت امور خارجه در مازندران گفت: البته تذکرات لازم از سوی سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی در سوئیس هم درباره حساسیت مردم و جمهوری اسلامی ایران در موارد مشابه انتقال یافته است و جای هیچ نگرانی نیست و هیچکس براساس قانونی اختیار حذف نام رامسر را از کنوانسیون بینالمللی تالابها ندارد. چندی پیش و درست یک روز قبل از روز جهانی تالابها و پنجاهمین سالروز تصویب کنوانسیون رامسر خبری در برخی رسانهها منتشر شد مبنی بر اینکه اسم «رامسر» از کنوانسیون رامسر حذف شده و دولت هیچ عکس العملی نسبت به حذف آن نداشته است.