ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در گفت وگو با «ایران» مطرح شد
تبری اصولگرایان از توهین به مسئولان
آشنا : مردم اهل ملاقه و منقل را بخوبی میشناسند / صالحی: با سخنان غرضآلوده زاویهها را بیشتر و دشمنان را شادمان نکنیم
گروه سیاسی/ اظهارات توهین آمیز
احمد جهان بزرگی در برنامه «زاویه» شبکه چهار، بار دیگر نشان داد که این روزها بیاخلاقی تا چه اندازه به سکه رایج در محافل سیاسی مخالف دولت تبدیل شده است، سکهای که بازار نقد عالمانه اندیشهها و گفتوگوی سالم اندیشههای سیاسی را نیز تحتالشعاع قرار داده است.
وقتی که جهان بزرگی نسبتهای ناروایی را متوجه منتخب 24 میلیون ایرانی میکرد، چشمهای بهت زده عماد افروغ، دیگر میهمان این برنامه، به تنهایی گویای عمق فاجعه بود تا جایی که مجری برنامه ناچار شد به این به اصطلاح استاد دانشگاه که از قضا در کسوت روحانیت هم هست، یادآوری کند که «بهجای تمرکز روی افراد و مصادیق، باید روی سیاستها تمرکز شود تا گفتوگو سیاست زده نشود.»
موضوع برنامه «پرسش از مناسبات قدرت اجتماعی و قدرت سیاسی» ناظر بر بنیانهای جمهوری اسلامی ایران بود و هدف از آن، بررسی نقش، جایگاه و عاملیت مردم در نظام جمهوری اسلامی. عماد افروغ، استاد سابق دانشگاه تربیت مدرس، در این برنامه از الزامات و مسئولیت دوجانبه مردم و مسئولان نسبت به یکدیگر گفت، هرچند نقش مسئولان را به مراتب پررنگتر از مردم دید. از جمله اینکه گفت: «ما یا نباید مردمسالاری دینی تشکیل میدادیم یا اگر تشکیل دادیم، باید به الزامات آن پایبند باشیم اما ما مردمسالاری دینی تشکیل دادیم، از اینرو نظارت باید دو لبه باشد، نظارت دو لبه، یعنی عدهای باید باشند که هم ما و مردم را ایمن کنند، یعنی باید تلاش کنند تا مردم رضایت داشته باشند و این رضایت هم برده وار نباشد، بلکه رضایت واقعی باشد، یعنی تأمین نیازهای مردم.
دیگر اینکه این حکومت باید اخلاقی باشد و مردم را فریب ندهد.»
اما وقتی نوبت به احمد جهان بزرگی رسید، او تلاش کرد با تفکیک مردمسالاری محض از مردم سالاری غیرمحض، اعمال محدودیت بر خواست و رأی مردم را امری تاریخی و ضروری نشان دهد و در ادامه سعی کرد القا کند که اگر مشکلی در کشور هست، ناشی از انتخاب مردم و کم کاری مسئولان است.او مدعی شد: «مسئولی که در خانه خود مینشیند که شاید پای منقل هم باشد، به این طرف و آن طرف سر نمیزند که کجای کشور چه میگذرد، حتی وزرا هم نمیتوانند با تو تماس بگیرند او مسئول است؟»
انزجار افکارعمومی و انتقاد مسئولان
ابتدا شهروندان بودند که در شبکههای اجتماعی، بسرعت به این اظهارات دور از ادب گفتوگو و خارج از چارچوب رقابتهای اندیشهای واکنش نشان دادند. در نهایت با بالاگرفتن انتقادها از سوی مسئولان دولتی به جهان بزرگی که از او بهعنوان عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی یاد شده بود، کار بهجایی رسید که روابط عمومی این پژوهشگاه هم ضمن تقبیح هتاکی میهمان زاویه، انتساب این فرد به این مجموعه را تکذیب کرد.
حجتالاسلام علی اکبر رشاد، رئیس این پژوهشگاه هم، با تأکید بر اینکه افترا غیر از انتقاد است و نباید انتقاد با انتقام خلط شود، رعایت حریم مقامات و مسئولان نظام را مورد تأکید جدی رهبر معظم انقلاب دانست و تأکید کرد: «ما طلبهها بیش از سایر اقشار باید پایبند منطق و اخلاق نقد و امر به معروف و نهی از منکر باشیم، طرح مطالب ناصواب و به شیوه ناصوابتر قبیح مضاعف است.»
محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس جمهوری در «توئیتر» علت افزایش بیاخلاقیها و هجمهها به رئیس جمهوری را رقابتهای انتخاباتی 1400 دانست و گفت: «هر چه به انتخابات ۱۴۰۰ نزدیک میشویم توهین به رئیسجمهوری و تخریب دولت افزایش مییابد، این روش غیراخلاقی که با آموزههای دینی ما مغایر است، برای توهینکنندگان محبوبیت نمیآورد، از عزم و اراده رئیسجمهوری و دولت برای تلاش بیشتر در این شرایط سخت و خدمت به مردم نمیکاهد.»
سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم با بیان اینکه «ادبیات سخیف، توهین و افترا از همه بد است و در کسوت روحانیت، آن هم از رسانه ملی، بدتر!» تصریح کرد: «با سخنان غرضآلوده زاویهها را بیشتر و دشمنان ایران را شادمان نکنیم.» معصومه ابتکار معاون رئیسجمهوری هم با بازنشر بخشی از آیه ۱۱ سوره حجرات، خطاب به این چهره که در کسوت روحانیت هم هست، نوشت: «از یکدیگر عیب نگیرید و به همدیگر لقبهای زشت مدهید چه ناپسندیده است نام زشت پس از ایمان و هر که توبه نکرد آنان خود ستمکارند.»
علی ربیعی، سخنگوی دولت هم تأکید کرد: «وقتی کلیپی از یک برنامه تلویزیونی حاوی توهین به رئیس جمهوری را دیدم، نمیدانم چرا بیاختیار فراتر از آن توهین، حرمت این کلمات به ذهنم خطور کرد: دهه فجر، روحانیت، پژوهشگاه، اندیشه اسلامی و صداوسیما به منزله دانشگاه.»
حسامالدین آشنا، مشاور رئیس جمهوری هم در توئیتی نوشت: «مردم اهل ملاقه و منقل را بخوبی میشناسند. ای کاش در کنار ریش و عمامه، جهانتان را هم بزرگتر میکردید تا بدانید که در این وانفسا اهانت به مردم شریف ایران و شخص دوم کشورتان نه خدمت به اسلامیت و جمهوریت بلکه همآوایی با یاوهگویان ترامپی است.»
آشنا در یادداشتی جداگانه در کانال تلگرامی خود نیز نوشت: «متأسفانه آقای جهان بزرگی با عبور از مرز انصاف و ادب تعبیر سخیفی را با ذکر احتمالاً به عالی ترین مقام اجرایی و دومین مقام رسمی جمهوری اسلامی نسبت داد و مجری نیز بدون نفی یا انکار این نسبت بحث را به جهت دیگری هدایت کرد و در پایان برنامه نیز تأکید کرد که نظرات حضار بیانگر دیدگاه شخصی آنها و نمودی از آزادی بیان است و برنامه را فارغ از جهتگیری نسبت به اشخاص و مبرا از اهانتهای شخصی معرفی کرد. برنامههای زنده انتقادی در شبکههای مختلف سیما تا آنجا که به دولت مربوط است از وجوه مثبت صدا و سیما است اما سوءاستفاده برخی افراد از این فضای باز رسانهای برای اهانت، عقدهگشایی، دروغگویی و نفرت پراکنی به جایگاه رفیع رسانه ملی در صیانت از باورهای انقلابی مردم و مقابله با سیاهنمایی رسانههای بیگانه لطمه شدیدی میزند.»
علیرضا معزی، معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهوری هم آنچه در برنامه زاویه رخ داده را افتضاحی شرمآور توصیف کرد و گفت: «بحث آزادی بیان نیست چون دیگر همه میدانند که نقد و اعتراض که هیچ، حتی درشتگویی به رئیس جمهوری هم ابداً عقوبتی بهدنبال ندارد؛ اما شوربختانه این بار بحث هرزگویی و فحاشی است.» او تأکید کرد: «آنتن صداوسیما در روز رفتن ترامپ و همزمان با افتتاح سومین ابر پروژه جهان در سال ۲۰۲۰ توسط رئیسجمهوری، جولانگاه افترا و توهین است و این شرارت، دیگر خارج از تحمل است. جای تأسف که گوینده آن محتوای سخیف و اتهام رکیک، معمم و رسانه هم، رسانه ملی است.»
شکایت از صداوسیما
معاونت حقوقی ریاست جمهوری هم اعلام کرد بهدنبال پخش صحبتهای توهینآمیز نسبت به رئیسجمهوری و وزرای دولت در یکی از برنامههای تلویزیونی صداوسیما از این سازمان و کلیه عوامل پخش این برنامه شکایت خواهد کرد. همزمان نمایندگان قوه مجریه در شورای نظارت بر سازمان صداوسیما نیز خواستار برخورد حقوقی با هتاکی در برنامه تلویزیونی زاویه شدند. این نمایندگان در نامهای به رئیس شورای نظارت بر سازمان صداوسیما خواهان پیگیری موضوع و بررسی نحوه جلوگیری از چنین اقداماتی در برنامهها شدند.
تبری جستن شبکه چهار
در ادامه، روابط عمومی شبکه چهار صداوسیما هم در بیانیهای رسمی، با تبری جستن از اظهارات میهمان خود تأکید کرد که اتفاق ناخوشایندی که از سوی میهمان برنامه زاویه رخ داد، مخالف صریح بیانات رهبری مبنی بر حفظ حرمت مسئولان و مغایر با سیاستهای کلی شبکه چهار است. البته این شبکه، در نهایت بار مسئولیت را صرفاً به دوش جهان بزرگی انداخت و نوشت: «مسئولیت اظهار نظر میهمانان و کارشناسان برنامه زنده بر عهده خود آنان است و میبایست آن را جبران کنند.»
در بیانیه شبکه چهار به کلامی از امام علی(ع) اشاره شده است که میفرمایند: «خرد آدمی مایه سامان اوست و ادبش مایه قوام او و راستیاش پیشوای اوست و سپاسگزاری اش کمال او.» از این رو، از صداوسیما بهعنوان رسانه ملی و متعلق به ملت و نظام و نیز سایر چهرههای سیاسی که این روزها توپخانه خود را علیه دولت به کار انداختهاند، باید پرسید آیا به این کلام و ارزشهای انقلاب باز خواهند گشت؟ هرچند تبری جستن از احمد جهان بزرگی، گامی امیدبخش برای بهبود و سامان یافتن اصل گفتوگو در جامعه است، اما نقطه روشن آن جایی خواهد بود که همه طیفها و جریانها، خود را به گفتوگوی آزادانه و توأم با ادب و متانت متعهد بدانند.
احمد جهان بزرگی در برنامه «زاویه» شبکه چهار، بار دیگر نشان داد که این روزها بیاخلاقی تا چه اندازه به سکه رایج در محافل سیاسی مخالف دولت تبدیل شده است، سکهای که بازار نقد عالمانه اندیشهها و گفتوگوی سالم اندیشههای سیاسی را نیز تحتالشعاع قرار داده است.
وقتی که جهان بزرگی نسبتهای ناروایی را متوجه منتخب 24 میلیون ایرانی میکرد، چشمهای بهت زده عماد افروغ، دیگر میهمان این برنامه، به تنهایی گویای عمق فاجعه بود تا جایی که مجری برنامه ناچار شد به این به اصطلاح استاد دانشگاه که از قضا در کسوت روحانیت هم هست، یادآوری کند که «بهجای تمرکز روی افراد و مصادیق، باید روی سیاستها تمرکز شود تا گفتوگو سیاست زده نشود.»
موضوع برنامه «پرسش از مناسبات قدرت اجتماعی و قدرت سیاسی» ناظر بر بنیانهای جمهوری اسلامی ایران بود و هدف از آن، بررسی نقش، جایگاه و عاملیت مردم در نظام جمهوری اسلامی. عماد افروغ، استاد سابق دانشگاه تربیت مدرس، در این برنامه از الزامات و مسئولیت دوجانبه مردم و مسئولان نسبت به یکدیگر گفت، هرچند نقش مسئولان را به مراتب پررنگتر از مردم دید. از جمله اینکه گفت: «ما یا نباید مردمسالاری دینی تشکیل میدادیم یا اگر تشکیل دادیم، باید به الزامات آن پایبند باشیم اما ما مردمسالاری دینی تشکیل دادیم، از اینرو نظارت باید دو لبه باشد، نظارت دو لبه، یعنی عدهای باید باشند که هم ما و مردم را ایمن کنند، یعنی باید تلاش کنند تا مردم رضایت داشته باشند و این رضایت هم برده وار نباشد، بلکه رضایت واقعی باشد، یعنی تأمین نیازهای مردم.
دیگر اینکه این حکومت باید اخلاقی باشد و مردم را فریب ندهد.»
اما وقتی نوبت به احمد جهان بزرگی رسید، او تلاش کرد با تفکیک مردمسالاری محض از مردم سالاری غیرمحض، اعمال محدودیت بر خواست و رأی مردم را امری تاریخی و ضروری نشان دهد و در ادامه سعی کرد القا کند که اگر مشکلی در کشور هست، ناشی از انتخاب مردم و کم کاری مسئولان است.او مدعی شد: «مسئولی که در خانه خود مینشیند که شاید پای منقل هم باشد، به این طرف و آن طرف سر نمیزند که کجای کشور چه میگذرد، حتی وزرا هم نمیتوانند با تو تماس بگیرند او مسئول است؟»
انزجار افکارعمومی و انتقاد مسئولان
ابتدا شهروندان بودند که در شبکههای اجتماعی، بسرعت به این اظهارات دور از ادب گفتوگو و خارج از چارچوب رقابتهای اندیشهای واکنش نشان دادند. در نهایت با بالاگرفتن انتقادها از سوی مسئولان دولتی به جهان بزرگی که از او بهعنوان عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی یاد شده بود، کار بهجایی رسید که روابط عمومی این پژوهشگاه هم ضمن تقبیح هتاکی میهمان زاویه، انتساب این فرد به این مجموعه را تکذیب کرد.
حجتالاسلام علی اکبر رشاد، رئیس این پژوهشگاه هم، با تأکید بر اینکه افترا غیر از انتقاد است و نباید انتقاد با انتقام خلط شود، رعایت حریم مقامات و مسئولان نظام را مورد تأکید جدی رهبر معظم انقلاب دانست و تأکید کرد: «ما طلبهها بیش از سایر اقشار باید پایبند منطق و اخلاق نقد و امر به معروف و نهی از منکر باشیم، طرح مطالب ناصواب و به شیوه ناصوابتر قبیح مضاعف است.»
محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس جمهوری در «توئیتر» علت افزایش بیاخلاقیها و هجمهها به رئیس جمهوری را رقابتهای انتخاباتی 1400 دانست و گفت: «هر چه به انتخابات ۱۴۰۰ نزدیک میشویم توهین به رئیسجمهوری و تخریب دولت افزایش مییابد، این روش غیراخلاقی که با آموزههای دینی ما مغایر است، برای توهینکنندگان محبوبیت نمیآورد، از عزم و اراده رئیسجمهوری و دولت برای تلاش بیشتر در این شرایط سخت و خدمت به مردم نمیکاهد.»
سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم با بیان اینکه «ادبیات سخیف، توهین و افترا از همه بد است و در کسوت روحانیت، آن هم از رسانه ملی، بدتر!» تصریح کرد: «با سخنان غرضآلوده زاویهها را بیشتر و دشمنان ایران را شادمان نکنیم.» معصومه ابتکار معاون رئیسجمهوری هم با بازنشر بخشی از آیه ۱۱ سوره حجرات، خطاب به این چهره که در کسوت روحانیت هم هست، نوشت: «از یکدیگر عیب نگیرید و به همدیگر لقبهای زشت مدهید چه ناپسندیده است نام زشت پس از ایمان و هر که توبه نکرد آنان خود ستمکارند.»
علی ربیعی، سخنگوی دولت هم تأکید کرد: «وقتی کلیپی از یک برنامه تلویزیونی حاوی توهین به رئیس جمهوری را دیدم، نمیدانم چرا بیاختیار فراتر از آن توهین، حرمت این کلمات به ذهنم خطور کرد: دهه فجر، روحانیت، پژوهشگاه، اندیشه اسلامی و صداوسیما به منزله دانشگاه.»
حسامالدین آشنا، مشاور رئیس جمهوری هم در توئیتی نوشت: «مردم اهل ملاقه و منقل را بخوبی میشناسند. ای کاش در کنار ریش و عمامه، جهانتان را هم بزرگتر میکردید تا بدانید که در این وانفسا اهانت به مردم شریف ایران و شخص دوم کشورتان نه خدمت به اسلامیت و جمهوریت بلکه همآوایی با یاوهگویان ترامپی است.»
آشنا در یادداشتی جداگانه در کانال تلگرامی خود نیز نوشت: «متأسفانه آقای جهان بزرگی با عبور از مرز انصاف و ادب تعبیر سخیفی را با ذکر احتمالاً به عالی ترین مقام اجرایی و دومین مقام رسمی جمهوری اسلامی نسبت داد و مجری نیز بدون نفی یا انکار این نسبت بحث را به جهت دیگری هدایت کرد و در پایان برنامه نیز تأکید کرد که نظرات حضار بیانگر دیدگاه شخصی آنها و نمودی از آزادی بیان است و برنامه را فارغ از جهتگیری نسبت به اشخاص و مبرا از اهانتهای شخصی معرفی کرد. برنامههای زنده انتقادی در شبکههای مختلف سیما تا آنجا که به دولت مربوط است از وجوه مثبت صدا و سیما است اما سوءاستفاده برخی افراد از این فضای باز رسانهای برای اهانت، عقدهگشایی، دروغگویی و نفرت پراکنی به جایگاه رفیع رسانه ملی در صیانت از باورهای انقلابی مردم و مقابله با سیاهنمایی رسانههای بیگانه لطمه شدیدی میزند.»
علیرضا معزی، معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهوری هم آنچه در برنامه زاویه رخ داده را افتضاحی شرمآور توصیف کرد و گفت: «بحث آزادی بیان نیست چون دیگر همه میدانند که نقد و اعتراض که هیچ، حتی درشتگویی به رئیس جمهوری هم ابداً عقوبتی بهدنبال ندارد؛ اما شوربختانه این بار بحث هرزگویی و فحاشی است.» او تأکید کرد: «آنتن صداوسیما در روز رفتن ترامپ و همزمان با افتتاح سومین ابر پروژه جهان در سال ۲۰۲۰ توسط رئیسجمهوری، جولانگاه افترا و توهین است و این شرارت، دیگر خارج از تحمل است. جای تأسف که گوینده آن محتوای سخیف و اتهام رکیک، معمم و رسانه هم، رسانه ملی است.»
شکایت از صداوسیما
معاونت حقوقی ریاست جمهوری هم اعلام کرد بهدنبال پخش صحبتهای توهینآمیز نسبت به رئیسجمهوری و وزرای دولت در یکی از برنامههای تلویزیونی صداوسیما از این سازمان و کلیه عوامل پخش این برنامه شکایت خواهد کرد. همزمان نمایندگان قوه مجریه در شورای نظارت بر سازمان صداوسیما نیز خواستار برخورد حقوقی با هتاکی در برنامه تلویزیونی زاویه شدند. این نمایندگان در نامهای به رئیس شورای نظارت بر سازمان صداوسیما خواهان پیگیری موضوع و بررسی نحوه جلوگیری از چنین اقداماتی در برنامهها شدند.
تبری جستن شبکه چهار
در ادامه، روابط عمومی شبکه چهار صداوسیما هم در بیانیهای رسمی، با تبری جستن از اظهارات میهمان خود تأکید کرد که اتفاق ناخوشایندی که از سوی میهمان برنامه زاویه رخ داد، مخالف صریح بیانات رهبری مبنی بر حفظ حرمت مسئولان و مغایر با سیاستهای کلی شبکه چهار است. البته این شبکه، در نهایت بار مسئولیت را صرفاً به دوش جهان بزرگی انداخت و نوشت: «مسئولیت اظهار نظر میهمانان و کارشناسان برنامه زنده بر عهده خود آنان است و میبایست آن را جبران کنند.»
در بیانیه شبکه چهار به کلامی از امام علی(ع) اشاره شده است که میفرمایند: «خرد آدمی مایه سامان اوست و ادبش مایه قوام او و راستیاش پیشوای اوست و سپاسگزاری اش کمال او.» از این رو، از صداوسیما بهعنوان رسانه ملی و متعلق به ملت و نظام و نیز سایر چهرههای سیاسی که این روزها توپخانه خود را علیه دولت به کار انداختهاند، باید پرسید آیا به این کلام و ارزشهای انقلاب باز خواهند گشت؟ هرچند تبری جستن از احمد جهان بزرگی، گامی امیدبخش برای بهبود و سامان یافتن اصل گفتوگو در جامعه است، اما نقطه روشن آن جایی خواهد بود که همه طیفها و جریانها، خود را به گفتوگوی آزادانه و توأم با ادب و متانت متعهد بدانند.
نظم اجتماعی را سست نکنید
سیدمحمد غروی
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
به شخصه برنامه اخیر زاویه را به تمامی ندیدهام و قضاوتی درباره کلیات سخنانی که در آن مطرح شده و یا اطلاع دقیقی از جزئیات آنچه به عنوان اهانت به مقاماتی در خلال آن سخنان اتفاق افتاده ندارم. با این حال به نسبت آنچه جسته و گریخته در رسانهها بازتاب یافته و براساس آنچه هر از گاه سبب اعتراض به نحوه بیان انتقادات میشود باید بگویم که آنچه اصل است این است که اگر فردی میخواهد نقدی را مطرح کند باید در وهله نخست حریم افراد را حفظ کند و جایگاه اجتماعی شخص را مدنظر قرار دهد.
بیتوجهی به این ملاحظات و خدای نکرده مرتکب شدن به حریمشکنی، توهین و افترا هیچ نتیجه مثبتی در بر ندارد؛ نه شخص گوینده را عزیز میکند و نه کمکی به اثبات یا فهم مسائل مینماید. توهین به افراد و خصوصاً به کسانی که جایگاه اجتماعی ویژهای دارند تبعات مناسبی در جامعه باقی نمیگذارد.
نتیجه آن این است که رسم و سنتی به وجود میآید و زمینه این را فراهم میسازد که آحاد جامعه که تریبونی هم ندارند چه در میان خود و چه علیه مقامات به توهین و افترا بپردازند و نظم و نظام اجتماعی سست شود. منتها مسأله این است که ما ناظران جز این تحذیر و تذکر دادنها کار دیگری از دستمان بر نمیآید. شاید یک راهکار این باشد که مدعیالعموم به راحتی از این مسائل عبور نکند.
برخورد با مصادیق توهین و افترا اگر با رویهای یکسان نسبت به همه افراد و جریانها جاری باشد شاید بتواند تا حدودی مانع از ادامه یافتن این رویه نادرست جاری در فضای اجتماعی و سیاسی و رسانهای کشور شود.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
به شخصه برنامه اخیر زاویه را به تمامی ندیدهام و قضاوتی درباره کلیات سخنانی که در آن مطرح شده و یا اطلاع دقیقی از جزئیات آنچه به عنوان اهانت به مقاماتی در خلال آن سخنان اتفاق افتاده ندارم. با این حال به نسبت آنچه جسته و گریخته در رسانهها بازتاب یافته و براساس آنچه هر از گاه سبب اعتراض به نحوه بیان انتقادات میشود باید بگویم که آنچه اصل است این است که اگر فردی میخواهد نقدی را مطرح کند باید در وهله نخست حریم افراد را حفظ کند و جایگاه اجتماعی شخص را مدنظر قرار دهد.
بیتوجهی به این ملاحظات و خدای نکرده مرتکب شدن به حریمشکنی، توهین و افترا هیچ نتیجه مثبتی در بر ندارد؛ نه شخص گوینده را عزیز میکند و نه کمکی به اثبات یا فهم مسائل مینماید. توهین به افراد و خصوصاً به کسانی که جایگاه اجتماعی ویژهای دارند تبعات مناسبی در جامعه باقی نمیگذارد.
نتیجه آن این است که رسم و سنتی به وجود میآید و زمینه این را فراهم میسازد که آحاد جامعه که تریبونی هم ندارند چه در میان خود و چه علیه مقامات به توهین و افترا بپردازند و نظم و نظام اجتماعی سست شود. منتها مسأله این است که ما ناظران جز این تحذیر و تذکر دادنها کار دیگری از دستمان بر نمیآید. شاید یک راهکار این باشد که مدعیالعموم به راحتی از این مسائل عبور نکند.
برخورد با مصادیق توهین و افترا اگر با رویهای یکسان نسبت به همه افراد و جریانها جاری باشد شاید بتواند تا حدودی مانع از ادامه یافتن این رویه نادرست جاری در فضای اجتماعی و سیاسی و رسانهای کشور شود.
راه گفتوگو را مسدود نکنید
محمدتقی رهبر
امام جمعه موقت اصفهان
بارها شاهد بودهایم که وقتی شخصی بنای انتقاد از عملکرد فرد و یا مقام و مسئولی را دارد لحن توهین و تهمت به خود میگیرد. این کار زمانی بیشتر ناپسند خواهد شد که از تریبون رسمی و آن هم از صدا و سیمای ملی انجام شود. در روزهای اخیر که شاهد ابراز اظهاراتی از سوی یکی از روحانیون در شبکه چهارم سیما بودهایم این سؤال پیش میآید که چرا در بیان انتقادات و حتی نشان دادن اعتراض خود منطق را کنار گذاشته و واژههای سراسر توهینآمیز بهکار میبریم؟
توهین به هیچ مسئولی در هیچ شرایطی به صلاح کشور نیست و نه تنها خلاف ادب، بلکه خلاف سیاست هم هست. باید یاد بگیریم که اگر نقدی به نماینده مردم، وزیر و یا حتی شخص رئیس جمهوری هم داریم خیلی محترمانه آن را مطرح کرده و بگوییم که این نظر شما از دیدگاه من ایراد دارد و قابل انتقاد است. انتقاد سالم مفید است اما توهین و جسارت به هیچ مقامی جایز نیست. رهبر معظم انقلاب الگوی ما هستند. ایشان میگویند افراد هر حرفی دارند بزنند و راهنمایی کنند و رهنمود بدهند اما جسارت کردن و اهانت نه از نظر اخلاقی درست است و نه از منظر سیاسی. هر کس در هر جایی که باشد باید این اصول را رعایت کند. صحبتهای یک نویسنده و یا حتی تحلیلگر سیاسی هم زمانی شنیده میشود که حاوی انتقاد سالم و سازنده باشد. چرا که توهین نتیجهای جز تخریب و کدورت نداشته و با واکنشهای منفی مخاطبان راه گفتوگو را در جامعه مسدود خواهد کرد.
نگارنده به خیلی از مقامات انتقاد دارم ولی همواره از راه درست وارد شده و مهمتر برای حل آن اینکه راهکار ارائه میدهم. پس با کنار گذاشتن توهین، رهنمود نشان داده و بگوییم که ایراد چیست و اگر چگونه باشد بهتر میشود. اینگونه است که فضای تفاهم به وجود خواهد آمد و میتواند جلوی ایجاد کدورت را که متأسفانه در بین سیاستمداران کشور ما زیاد شده، بگیرد.
امام جمعه موقت اصفهان
بارها شاهد بودهایم که وقتی شخصی بنای انتقاد از عملکرد فرد و یا مقام و مسئولی را دارد لحن توهین و تهمت به خود میگیرد. این کار زمانی بیشتر ناپسند خواهد شد که از تریبون رسمی و آن هم از صدا و سیمای ملی انجام شود. در روزهای اخیر که شاهد ابراز اظهاراتی از سوی یکی از روحانیون در شبکه چهارم سیما بودهایم این سؤال پیش میآید که چرا در بیان انتقادات و حتی نشان دادن اعتراض خود منطق را کنار گذاشته و واژههای سراسر توهینآمیز بهکار میبریم؟
توهین به هیچ مسئولی در هیچ شرایطی به صلاح کشور نیست و نه تنها خلاف ادب، بلکه خلاف سیاست هم هست. باید یاد بگیریم که اگر نقدی به نماینده مردم، وزیر و یا حتی شخص رئیس جمهوری هم داریم خیلی محترمانه آن را مطرح کرده و بگوییم که این نظر شما از دیدگاه من ایراد دارد و قابل انتقاد است. انتقاد سالم مفید است اما توهین و جسارت به هیچ مقامی جایز نیست. رهبر معظم انقلاب الگوی ما هستند. ایشان میگویند افراد هر حرفی دارند بزنند و راهنمایی کنند و رهنمود بدهند اما جسارت کردن و اهانت نه از نظر اخلاقی درست است و نه از منظر سیاسی. هر کس در هر جایی که باشد باید این اصول را رعایت کند. صحبتهای یک نویسنده و یا حتی تحلیلگر سیاسی هم زمانی شنیده میشود که حاوی انتقاد سالم و سازنده باشد. چرا که توهین نتیجهای جز تخریب و کدورت نداشته و با واکنشهای منفی مخاطبان راه گفتوگو را در جامعه مسدود خواهد کرد.
نگارنده به خیلی از مقامات انتقاد دارم ولی همواره از راه درست وارد شده و مهمتر برای حل آن اینکه راهکار ارائه میدهم. پس با کنار گذاشتن توهین، رهنمود نشان داده و بگوییم که ایراد چیست و اگر چگونه باشد بهتر میشود. اینگونه است که فضای تفاهم به وجود خواهد آمد و میتواند جلوی ایجاد کدورت را که متأسفانه در بین سیاستمداران کشور ما زیاد شده، بگیرد.
ضعف اعصاب یا ضعف استدلال؟
سیدرضا اکرمی
عضو جامعه روحانیت مبارز
گفتوگو و تبادل نظر بر پایه استدلال و مفاهمه شکل میگیرد. برهمین اساس اگر کسی در یک گفتوگو به سمت ایراد اتهام و توهین و بدگویی حرکت کند اولین نتیجهگیری منطقی آن است که فرد گوینده یا از ضعف اعصاب رنج میبرد یا دچار ضعف استدلال و درگیر عجز در منطق است. جز این هیچ توجیهی وجود ندارد که یک فرد در یک گفتوگو که بر علمی بودن آن هم تأکید میشود، به سمت ایراد افتراهای مضحک پیش برود. آنچه در روزهای اخیر و ناظر به ایراد اتهاماتی علیه رئیس جمهوری در صدا و سیما اتفاق افتاد نیز در همین چارچوب قابل بررسی است. اما مایه تأسف این است که این اتفاق شدیداً مسبوق به سابقه است و در سالهای اخیر نه تنها به کرات و علیه شخصیتهای مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ما تکرار شده بلکه شاهد هستیم که شدت تکرار آن هم در حال افزایش است.
مایه تأسف دیگر این است که این سخنان را از زبان کسی میشنویم که خود ملبس به لباس روحانیت میباشد. روحانیتی که در طول تاریخ برای ملت ایران مظهر اخلاق، انصاف، ادب و خویشتنداری بوده. با این تفاسیر مهمترین نقد این است که چنین روشی را در چارچوب کدام توصیه و رهنمود دینی و مذهبی میتوان توجیه کرد؟ پرواضح است که در تعالیم و سنت اسلامی و شیعی ما نه تنها هیچ نشانی از چنین دست رفتارها توسط بزرگان دیده نمیشود بلکه به شکل گستردهای روایت و حدیت در اکراه اینچنین سخنانی داریم. اینکه فردی در کسوت روحانیت، چنین نوع رفتاری آن هم در یک تریبون بسیار وسیع از خود بروز بدهد، خود بزرگترین ضربه به روحانیت و دین در منظر افکار عمومی است. مضاف بر آن باید توجه داشت که این نوع سخنان و دیدگاهها و اشاعه گسترده آن در جامعه از تریبونهای عمومی، آثاری نامطلوب در میان مردم به همراه دارد که کمترین آن ترویج و تشویق بدزبانی به عنوان یک عیب بزرگ اخلاقی است.
عضو جامعه روحانیت مبارز
گفتوگو و تبادل نظر بر پایه استدلال و مفاهمه شکل میگیرد. برهمین اساس اگر کسی در یک گفتوگو به سمت ایراد اتهام و توهین و بدگویی حرکت کند اولین نتیجهگیری منطقی آن است که فرد گوینده یا از ضعف اعصاب رنج میبرد یا دچار ضعف استدلال و درگیر عجز در منطق است. جز این هیچ توجیهی وجود ندارد که یک فرد در یک گفتوگو که بر علمی بودن آن هم تأکید میشود، به سمت ایراد افتراهای مضحک پیش برود. آنچه در روزهای اخیر و ناظر به ایراد اتهاماتی علیه رئیس جمهوری در صدا و سیما اتفاق افتاد نیز در همین چارچوب قابل بررسی است. اما مایه تأسف این است که این اتفاق شدیداً مسبوق به سابقه است و در سالهای اخیر نه تنها به کرات و علیه شخصیتهای مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ما تکرار شده بلکه شاهد هستیم که شدت تکرار آن هم در حال افزایش است.
مایه تأسف دیگر این است که این سخنان را از زبان کسی میشنویم که خود ملبس به لباس روحانیت میباشد. روحانیتی که در طول تاریخ برای ملت ایران مظهر اخلاق، انصاف، ادب و خویشتنداری بوده. با این تفاسیر مهمترین نقد این است که چنین روشی را در چارچوب کدام توصیه و رهنمود دینی و مذهبی میتوان توجیه کرد؟ پرواضح است که در تعالیم و سنت اسلامی و شیعی ما نه تنها هیچ نشانی از چنین دست رفتارها توسط بزرگان دیده نمیشود بلکه به شکل گستردهای روایت و حدیت در اکراه اینچنین سخنانی داریم. اینکه فردی در کسوت روحانیت، چنین نوع رفتاری آن هم در یک تریبون بسیار وسیع از خود بروز بدهد، خود بزرگترین ضربه به روحانیت و دین در منظر افکار عمومی است. مضاف بر آن باید توجه داشت که این نوع سخنان و دیدگاهها و اشاعه گسترده آن در جامعه از تریبونهای عمومی، آثاری نامطلوب در میان مردم به همراه دارد که کمترین آن ترویج و تشویق بدزبانی به عنوان یک عیب بزرگ اخلاقی است.
خطرات ادبیات افتراقافکن
سیدرضا تقوی
نماینده تهران در مجلس
در این گزاره نمیتوان شک کرد که درستترین و بحقترین مسائل اگر با زبانی نامناسب بیان گردند نه تنها تأثیر مطلوبی بر جای نمیگذارند که حتی میتوانند باعث اثر عکس هم بشوند. این متأسفانه آسیب بزرگی است که فضای گفتوگو و مراودات عمومی در جامعه ما و خصوصاً در سطح سیاست به آن مبتلا شده و روزبهروز هم بر تعمیق بیشتر این آسیب افزوده میشود. اتکا به طرح موارد توهینآمیز و متهم کننده، مسألهای است که البته تقریباً تمام جریانهای فکری کشور در حال حاضر به آن گرفتار شدهاند. این گرفتاری دو تأثیر مخرب بسیار مهم از خود برای جای خواهد گذاشت که میتواند در صورت انباشت، باعث ایجاد خطراتی هم بشود.
تأثیر منفی اول این است که فضای گفتوگوی سیاسی و عمومی را از چارچوب استدلال و منطق خارج کرده و وارد فاز منازعه و جدال میکند. در چنین فضایی کاملاً روشن است که مصالح عمومی تحت تأثیر هیجانات کاذب و ایجاد حس تنفر و انزجار از یاد رفته و فراموش میشوند. حاصل آن نیز چیزی نخواهد بود جز انشقاق وحدت عمومی از یکسو و به حاشیه رفتن مسائل اصلی توسط جدلهای غیرضروری از سوی دیگر. تأثیر منفی دوم این فضا اما جایی است که جامعه تحت تأثیر چنین مناسباتی قرار میگیرد. شکی نیست که استفاده از ادبیات و روشهای حاشیهساز توسط مسئولان و نخبگان سیاسی تنها در بین آنها محدود نخواهد ماند و به سرعت به سطوح مختلف جامعه نیز کشانده میشود و حوزه اجتماعی و فرهنگی ما را نیز درگیر منازعاتی مشابه میکند. منازعاتی که در آن ادبیات مسالمتجو و متحدکننده جامعه جای خود را به جنگهای کلامی و افتراقآمیز میدهد. خطر سیطره چنین وضعیتی در سطح نخبگان سیاسی و عموم جامعه، خطری است که ابعاد مخرب آن به سادگی قابل درک است و به روشنی مشخص است که تا چه اندازه میتواند خیر و صلاح عمومی را قربانی خود کند.
نماینده تهران در مجلس
در این گزاره نمیتوان شک کرد که درستترین و بحقترین مسائل اگر با زبانی نامناسب بیان گردند نه تنها تأثیر مطلوبی بر جای نمیگذارند که حتی میتوانند باعث اثر عکس هم بشوند. این متأسفانه آسیب بزرگی است که فضای گفتوگو و مراودات عمومی در جامعه ما و خصوصاً در سطح سیاست به آن مبتلا شده و روزبهروز هم بر تعمیق بیشتر این آسیب افزوده میشود. اتکا به طرح موارد توهینآمیز و متهم کننده، مسألهای است که البته تقریباً تمام جریانهای فکری کشور در حال حاضر به آن گرفتار شدهاند. این گرفتاری دو تأثیر مخرب بسیار مهم از خود برای جای خواهد گذاشت که میتواند در صورت انباشت، باعث ایجاد خطراتی هم بشود.
تأثیر منفی اول این است که فضای گفتوگوی سیاسی و عمومی را از چارچوب استدلال و منطق خارج کرده و وارد فاز منازعه و جدال میکند. در چنین فضایی کاملاً روشن است که مصالح عمومی تحت تأثیر هیجانات کاذب و ایجاد حس تنفر و انزجار از یاد رفته و فراموش میشوند. حاصل آن نیز چیزی نخواهد بود جز انشقاق وحدت عمومی از یکسو و به حاشیه رفتن مسائل اصلی توسط جدلهای غیرضروری از سوی دیگر. تأثیر منفی دوم این فضا اما جایی است که جامعه تحت تأثیر چنین مناسباتی قرار میگیرد. شکی نیست که استفاده از ادبیات و روشهای حاشیهساز توسط مسئولان و نخبگان سیاسی تنها در بین آنها محدود نخواهد ماند و به سرعت به سطوح مختلف جامعه نیز کشانده میشود و حوزه اجتماعی و فرهنگی ما را نیز درگیر منازعاتی مشابه میکند. منازعاتی که در آن ادبیات مسالمتجو و متحدکننده جامعه جای خود را به جنگهای کلامی و افتراقآمیز میدهد. خطر سیطره چنین وضعیتی در سطح نخبگان سیاسی و عموم جامعه، خطری است که ابعاد مخرب آن به سادگی قابل درک است و به روشنی مشخص است که تا چه اندازه میتواند خیر و صلاح عمومی را قربانی خود کند.
توهین خلاف آموزههای دینی
ناصر ایمانی
تحلیلگر اصولگرا
متأسفانه هنوز در جامعهمان نتوانستهایم مرزبندی میان انتقاد و توهین و افترا را تبیین کنیم. مصادیق این مسأله هم صرفاً محدود به رسانه ملی و مثلاً آنچه در روزهای اخیر در برنامه زاویه و توسط میهمان برنامه علیه رئیس جمهوری مطرح شده نیست. بلکه در رسانههای مکتوب هم طی سالهای گذشته و اخیر توهین و افترا به مسئولان گذشته و حال را شاهد بودهایم. توهین و افترا از طرف هر کسی و علیه هر کسی چه آن فرد عالیمقام باشد، چه یک مدیر میانی یا حتی یک شهروند عادی و از هر دولت و جریانی باید به یک میزان مذموم دانسته شود.
میهمان محترم برنامه زاویه میتوانستند انتقادات خودش را بهصورت مستدل مطرح کند و نه اینکه الفاظ متضمن اتهام و توهین به کار ببرند. زیرا توهین از طرف هیچکس علیه هیچ فرد دیگری جایز و قابل دفاع نیست بالاخص همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند علیه شخصیتهای تراز اول کشور. بنابر این کسی نمیتواند از این سخنان توهینآمیز علیه مسئولان کشور به هیچ بهانهای دفاع کند.
اما آنچه فراتر از این مورد و مصداق باید مورد توجه قرار داد ریشهیابی و یافتن چرایی مسأله است. به باور من مخدوش بودن مرز میان انتقاد و توهین و افترا یک مسأله با ریشه فرهنگی است. در فرهنگ ما متأسفانه اینگونه نهادینه شده که وقتی میخواهیم مخالفت خودمان را با رفتار یا ایده دیگری ابراز کنیم تصور میکنیم بیان اوج و شدت این مخالفت فقط با بهکار بردن الفاظ و تعابیر توهینآمیز امکانپذیر است. در حالی که اگر نگاهی حداقلی به آموزههای دینیمان هم داشته باشیم، میبینیم که در این آموزهها مسأله هتک حرمت انسانها و مسلمانان حتی ولو اینکه فرد مؤمنی باشند یا نباشند دارای عواقب سنگینی است و بر اساس این آموزهها میتوان انتقادات تند، سریع و قاطع نسبت به دیگری داشت اما مرزهای اخلاقی و دینی را هم مراعات کرد و از به کاربردن ادبیات سخیف و زننده و توهینآمیز که عواقب دنیوی و اخروی دارد اجتناب کرد.
اخبار
بازتاب پوستر منتشر شده در سایت رهبر معظم انقلاب
انتقام حتمی است
پوستر منتشر شده در سایت رهبر معظم انقلاب که در آن وعده انتقام سخت از آمران به قتل سردار قاسم سلیمانی مورد تأکید قرار گرفته، بازتاب گستردهای در رسانههای دنیا داشت.
به گزارش تسنیم، در این پوستر، تصویر دونالد ترامپ در حالی که در حال بازی گلف است از بالا نشان داده شده و سایه پهپادی که قرار است او را هدف قرار دهد نزدیک او افتاده است. فرازهایی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره انتقام حتمی شهادت سردار سلیمانی از «قاتل» و «آمر به قتل» حاج قاسم در این پوستر منتشر شده است: «قاتل سلیمانی و آمر به قتل سلیمانی باید انتقامشان را پس بدهند. اگر چه کفش پای سلیمانی هم بر سر قاتل او شرف دارد، اما بالاخره غلطی کردند بایستی انتقام پس بدهند، هم آمر و هم قاتل بدانند که در هر زمان ممکن باید انتقامشان را پس بدهند.» حساب توئیتری منتسب به سایت رهبر معظم انقلاب هم این پیام را منتشر کرده است.
بیانیه دیپلماتهای پیشین ایرانی خطاب به جو بایدن:
گفتوگوهمیشه ابزار مناسب دیپلماسی برای رسیدن به اهداف مشروع است
شماری از معاونین ادوار گذشته وزارت امور خارجه و سفرای پیشین جمهوری اسلامی ایران در بیانیهای خطاب به «جو بایدن»، رئیس جمهوری جدید امریکا اعلام کردند که ایران در صورت لغو تحریمها به اجرای کامل تعهدات برجامیاش بازخواهد گشت و پیرامون موضوع دیگری غیر از برجام گفتوگو نخواهد کرد. در این بیانیه با اشاره به اینکه بازگشت به برجام یکی از سرفصلهای وعده آقای «بایدن» بود، آمده است: «اگر دولت جدید امریکا تمایل دارد گامهای اعتمادساز و مثبتی را در رابطه با جمهوری اسلامی ایران بردارد، باید بداند که فرآیند بازگشت به برجام از همان جایی آغاز میگردد که دولت ترامپ از آن خارج شد و تعهدات بینالمللی امریکا ناشی از برجام را نقض نمود.» همانطور که رهبری معظم به صراحت اعلام کردهاند؛ «اگر آنها به تعهدات خود بازگردند ما نیز برمیگردیم.»
به گزارش «ایران»، بر اساس این بیانیه، از آنجا که امریکا خود از بانیان توافق برجام بوده و این توافق توسط قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت مورد تأیید و تأکید قرار گرفته و در واقع توافق برجام جزو لاینفک قطعنامه ۲۲۳۱ است، براساس ماده ۲۵ منشور ملل متحد، ملزم و متعهد به اجرای کامل تعهدات مندرج در توافق برجام بوده است. نویسندگان با اشاره به اینکه دولت آقای بایدن بهخوبی آگاه است که احیای تحریمهایی که توسط دولت قبلی امریکا با نقض تعهد برجامی خود صورت گرفت عملاً موجب برقراری تحریمها علیه مردم ایران و محروم کردن آنان از حقوق حقه خود است، افزودهاند: «بر همین اساس دونالد ترامپ رئیس جمهوری سابق امریکا به دلیل ارتکاب جنایات متعدد ضدبشری و نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بنیانی بشر و اعمال تحریمهای ظالمانه ازجمله درخصوص دارو و غذا علیه مردم ایران و ترویج و حمایت از تروریسم دولتی از جمله اعتراف صریح و آشکار وی در صدور دستور برای ترور سپهبد شهید قاسم سلیمانی باید محاکمه و مجازات شود.»
به اعتقاد نویسندگان این نامه، چنانچه امریکا از دشمنی با جمهوری اسلامی ایران دست بردارد، شرایط جدیدی فراهم خواهد شد تا زمینه کاهش و رفع تنش از منطقه ما فراهم گردد. آنها در نهایت تصریح کردهاند: «ما قویاً معتقدیم گفتوگو و تفاهم همیشه ابزار مناسب دیپلماسی برای رسیدن به اهداف مشروع در جهت برقراری و تحکیم صلح و عدالت و ثبات و امنیت در منطقه است.»
وقتی علما و نخبگان حاشیهنشین میشوند
ادامه از صفحه اول
این وضعیت اما باید امروز بیش از هر چیز برای فضای علمی، دانشگاهی و حوزوی کشور جای نگرانی داشته باشد. چرا که توسل افراد به اقدامات موهن و سخیف بیش و پیش از هر بخش دیگری، باعث سیطره ابتذال در آن بخشی میشود که این افراد از آن برخاسته و توسط آن، اعتبار گرفتهاند. به همین جهت نیز انفعال بخشهای حوزوی، دانشگاهی و علمی کشور در برابر این دست سخنان و رفتارها، بیش از هر چیز دیگر باعث نگرانی و عامل استمرار و شدت یافتن این وضعیت در آینده خواهد بود. اینجاست که باید حسرت خورد که ای کاش حوزههای علمیه و علمای مذهبی ما به عنوان مرجعی که دارای اعتبار تاریخی بین مردم هستند سریعتر و قاطعتر از هر جای دیگری در برابر برخی ادعاها و اتهامات و افتراها، اقدام به موضعگیری میکردند. شکی نیست که چنین اقدامی اول از هر چیز بر اعتبار حوزه و علمای حوزه در چشم مردم میافزود.
معالأسف اما باید گفت که ما هماکنون چه از نظر سطوح مختلف سیاسی و چه در ساحت نهادهای علمی و حوزوی دچار نوعی انفعال در برابر این وضعیت شدهایم. حتی فراتر از این در جاهایی میتوان نشانههایی یافت که برخی در همین سطوح، منافع خویش را در استمرار این دست رفتارها میبینند. رفتارهایی که اخلاق، اعتماد و اتحاد اجتماعی و عمومی ما را با سرعت بالایی رو به زوال میبرد و خطراتی چند وجهی را پیش روی ما میگذارد که حتی میتواند ارزشهای تمدنی ما را نیز که حاصل انباشت قرنها همزیستی اخلاقی است، در چشم به هم زدنی مانند اسید در خود حل کرده و جامعهای عاری از اخلاق و کرامت را بر پا کند.
بر همین اساس است که اظهارنظرها و بد زبانیهایی مانند آنچه را اخیراً رخ داد نباید صرفاً یک مورد محدود و فردی دید. این تنها یک نشانه از صدها نشانه مشابهی است که فارغ از اینکه گوینده آن چه کسی است و ناظر به چه مقامی آن حرفها را زده، باید زنگ خطر سقوط ارزشها و کرامات اخلاقی را برای همه ما به صدا در بیاورد و منجر به تجدید نظر جدی در راهی که میرویم بشود.
این وضعیت اما باید امروز بیش از هر چیز برای فضای علمی، دانشگاهی و حوزوی کشور جای نگرانی داشته باشد. چرا که توسل افراد به اقدامات موهن و سخیف بیش و پیش از هر بخش دیگری، باعث سیطره ابتذال در آن بخشی میشود که این افراد از آن برخاسته و توسط آن، اعتبار گرفتهاند. به همین جهت نیز انفعال بخشهای حوزوی، دانشگاهی و علمی کشور در برابر این دست سخنان و رفتارها، بیش از هر چیز دیگر باعث نگرانی و عامل استمرار و شدت یافتن این وضعیت در آینده خواهد بود. اینجاست که باید حسرت خورد که ای کاش حوزههای علمیه و علمای مذهبی ما به عنوان مرجعی که دارای اعتبار تاریخی بین مردم هستند سریعتر و قاطعتر از هر جای دیگری در برابر برخی ادعاها و اتهامات و افتراها، اقدام به موضعگیری میکردند. شکی نیست که چنین اقدامی اول از هر چیز بر اعتبار حوزه و علمای حوزه در چشم مردم میافزود.
معالأسف اما باید گفت که ما هماکنون چه از نظر سطوح مختلف سیاسی و چه در ساحت نهادهای علمی و حوزوی دچار نوعی انفعال در برابر این وضعیت شدهایم. حتی فراتر از این در جاهایی میتوان نشانههایی یافت که برخی در همین سطوح، منافع خویش را در استمرار این دست رفتارها میبینند. رفتارهایی که اخلاق، اعتماد و اتحاد اجتماعی و عمومی ما را با سرعت بالایی رو به زوال میبرد و خطراتی چند وجهی را پیش روی ما میگذارد که حتی میتواند ارزشهای تمدنی ما را نیز که حاصل انباشت قرنها همزیستی اخلاقی است، در چشم به هم زدنی مانند اسید در خود حل کرده و جامعهای عاری از اخلاق و کرامت را بر پا کند.
بر همین اساس است که اظهارنظرها و بد زبانیهایی مانند آنچه را اخیراً رخ داد نباید صرفاً یک مورد محدود و فردی دید. این تنها یک نشانه از صدها نشانه مشابهی است که فارغ از اینکه گوینده آن چه کسی است و ناظر به چه مقامی آن حرفها را زده، باید زنگ خطر سقوط ارزشها و کرامات اخلاقی را برای همه ما به صدا در بیاورد و منجر به تجدید نظر جدی در راهی که میرویم بشود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
تبری اصولگرایان از توهین به مسئولان
-
نظم اجتماعی را سست نکنید
-
راه گفتوگو را مسدود نکنید
-
ضعف اعصاب یا ضعف استدلال؟
-
خطرات ادبیات افتراقافکن
-
توهین خلاف آموزههای دینی
-
اخبار
-
وقتی علما و نخبگان حاشیهنشین میشوند
اخبارایران آنلاین