ابهام در مرگ غم انگیز پسر نوجـــــوان
گروه حوادث/ پرونده پسر نوجوانی که در کانون اصلاح و تربیت جان باخته بود پس از بررسی در شعبه 7 دادگاه کیفری استان تهران به دلیل نقص در تحقیقات و روشن نبودن علت اصلی مرگ به دادسرای جنایی تهران برگردانده شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از اردیبهشت سال 97 با گزارش مرگ پسر نوجوانی به نام حمید در کانون اصلاح و تربیت آغاز شد. تحقیقات اولیه نشان میداد که وی خودکشی کرده است اما وقتی جسد به پزشکی قانونی منتقل شد متخصصان این سازمان اعلام کردند که وی آثار جراحت روی بدن دارد. ضربهای نیز به سرش وارد شده است بنابراین مرگ وی مشکوک است.به این ترتیب پرونده مورد رسیدگی قرار گرفت. در بررسیهای صورت گرفته مشخص شد حمید پیش از فوت با یکی از هم اتاقیهایش به نام شهرام و همچنین مأمور حراست کانون درگیر شده و مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
پس از آن شهرام احضار شد و درباره درگیری با مقتول گفت: من و حمید درگیری مختصری داشتیم که او خیلی عصبانی شد و روشنایی سالن را شکست و همین موضوع سبب شد تا با مأموران حراست درگیر شود و آنها هم او را به شدت کتک زدند بعد هم حمید را به داخل اتاقی انداختند. چند ساعت بعد هم گفتند حمید فوت کرده است. البته چون او همیشه قرص اعصاب میخورد همه میگفتند که داروهایش را بیشتر خورده و خودکشی کرده است.
اما تحقیقات بیشتر نشان داد شهرام همه واقعیات را نگفته و در قتل حمید نقش داشته است از این رو کیفرخواست علیه شهرام به اتهام قتل شبه عمد صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 7 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده پدر مقتول از قضات درخواست کرد تا قاتل پسرش قصاص شود. او در ادامه گفت: چند ساعت پیش از فوت، پسرم با من تماس گرفت و گفت با مأموران کانون درگیر شدم و لباسهایم پاره شده برایم لباس بیاور. من هم برایش لباس تهیه کردم و در مسیر کانون بودم که با من تماس گرفتند و گفتند حمید دچار درد کلیه شده و او را به بیمارستان بردهاند و بعد هم خبر فوتش را دادند. من اطمینان دارم پسرم را به قتل رساندهاند.پس از آن مادر مقتول به جایگاه رفت و گفت: من و پدر حمید وقتی فرزندانمان کوچک بودند از هم جدا شدیم. حمید با پدرش زندگی میکرد و دو فرزند دیگرمان در بهزیستی بودند تا اینکه بعد از مدتی من آنها را پیش خودم آوردم. من برای بزرگ کردن فرزندانم با مشکل مالی روبهرو هستم و حالا درخواست دیه پسرم را دارم.در ادامه متهم در دفاع از خود گفت: من 5 سال قبل به خاطر حمل۶ گرم هروئین بازداشت و به کانون اصلاح و تربیت منتقل شدم. روز حادثه هنگام نظافت با حمید درگیر شدم که سرش به زمین خورد بعد هم با مأموران حراست درگیر شد. من اتهام قتل را قبول ندارم. چون در بهداری گفتند او با خوردن قرص خودکشی کرده است.در ادامه جلسه مشاور روانشناس گفت: حمید به اتهام سرقت در کانون اصلاح و تربیت بود. دوره محکومیتش رو به پایان بود و پدرش میتوانست با گذاشتن یک فیش حقوقی او را ترخیص کند اما کوتاهی کرد و این حادثه رخ داد.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و اعلام کردند به علت نقص در تحقیقات پرونده باید به دادسرای جنایی برگردانده شود تا فیلم دوربینهای مداربسته محل درگیری مورد بررسی قرار گیرد. همچنین از پزشکی قانونی خواسته شد علت دقیق مرگ حمید را مشخص کند. ضمن اینکه مقدمات انتقال شهرام به زندان بزرگسالان نیز انجام شود چرا که سن وی از 18 سال گذشته است.
زن نقاش،مادر و دختر شیاد را به دام انداخت
گروه حوادث/ ترسیم چهره مادر و دختر شیاد، از سوی زن نقاش منجر به دستگیری این دو زن سابقه دار شد که به بهانه بخت گشایی و شکستن طلسم، به خانه دختران و زنان جوان میرفتند و پس از خوراندن معجون بیهوشی، نقشه سرقت هایشان را اجرا میکردند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، راز تبهکاریهای این مادر و دختر با شکایت دختر جوانی به پلیس فاش شد که از سرقت طلاهایش به دست یک زن رمال خبر میداد. وی گفت: در صفحه اینستاگرامم با دختر جوانی بهنام فیروزه آشنا شدم. خیلی زود او اعتمادم را جلب کرد و من هم از مشکلات زندگیام برایش گفتم. زمانی که فیروزه متوجه شد مجرد هستم علت این موضوع را پرسید و من برایش تعریف کردم که هر کسی به خواستگاریام میآید مدتی بعد پشیمان میشود. وقتی این ماجرا را شنید گفت تو را طلسم کردهاند. خانمی را میشناسم که بخت گشایی میکند، اسمش بهجت است.
سرقت با بیهوشی
دختر جوان گفت: روز حادثه با بهجت قرار گذاشتم و او گفت چون در خانه ات طلسم و جادو انداختهاند باید به خانه ات بیایم و آنها را باطل کنم. من هم که باور کرده بودم، بهجت را به خانهام دعوت کردم و فیروزه هم آن روز آمد. زن رمال گفت باید هر چه طلا داری بیاوری تا طلسم را باطل کنم. طلاها را آوردم و او شروع به خواندن ورد و بیان کلمات عجیب و غریب کرد. بعد هم معجونی به من داد و گفت این طلسم را باطل و بختت را باز میکند باید تا آخر بخوری. اما وقتی لیوان معجون را سر کشیدم از هوش رفتم. نمیدانم چقدر طول کشید تا بیدار شدم اما فقط خانوادهام را بالای سرم دیدم و بعد هم متوجه شدم حدود یک کیلو طلا و چندین سکه و ساعت گرانقیمتم از سوی آن دو زن شیاد سرقت شده است.با شکایت دختر جوان، تحقیقات به دستور قاضی دادسرای ویژه سرقت آغاز شد. .در حالی که تحقیقات در این باره ادامه داشت، زن جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از زن و دختری شکایت کرد که قصد سرقت طلاهایش را داشتند.زن جوان در تحقیقات گفت: من با خانواده همسرم اختلاف و مشکل داشتم. در اینستاگرام با فیروزه آشنا شدم و او گفت مرا طلسم کردهاند و زنی را میشناسد که در کار شکستن طلسم خیلی حرفهای و استاد است. درنهایت هم روز حادثه فیروزه به همراه زن فالگیر به خانهام آمدند.
او ادامه داد: زن فالگیر از من خواست طلاهایم را بیاورم و معجونی داد که آن را بخورم. در حال خوردن معجون بودم که به آنها شک کردم و با خودم گفتم نکند آنها نقشه سرقت طلاهایم را دارند و میخواهند مرا بیهوش کنند. همین موضوع باعث شد که از خوردن مابقی معجون خودداری کنم. با این حال دچار حالت تهوع و سرگیجه شده بودم در همان حالت با آنها درگیر شدم و در این درگیری ماسک روی صورت هر دوی آنها افتاد و آنها قبل از آنکه بتوانند طلاهایم را سرقت کنند از خانهام فرار کردند.
نقاشی چهره مادر و دختر
شاکی در ادامه گفت: من نقاش هستم و میتوانم تصویر آنها را بکشم. با تصویردقیقی که زن جوان از متهمان ترسیم کرد، تیم تحقیق بهسراغ آلبوم متهمان سابقه دار اداره آگاهی رفتند. در بررسیهای صورت گرفته مشخص شد که فیروزه و زن رمال مادر و دختر هستند و آخرین بار به اتهام جیب بری بازداشت شدهاند.
با شناسایی هویت متهمان، محل تردد آنها شناسایی شد و مأموران موفق به بازداشت مادر و دختر شدند. در تحقیقات اولیه آنها به سرقت از 4 زن و دختر به بهانه بخت گشایی و شکستن طلسم اعتراف کرده و تحقیقات برای شناسایی سایر مالباختگان احتمالی آنها ادامه دارد.
صاعقه، مدرسه کانکسی را به آتش کشید
گروه حوادث/ سه معلم و دو دانش آموز که در مدرسه کانکسی حضور داشتند بر اثر برخورد صاعقه دچار سوختگی شدند.
این حادثه شامگاه دوشنبه در منطقه چشمه شیرین و چنگستان بخش سردشت دزفول رخ داد و منجر به آتشسوزی کانکس و سوختگی معلمان و دانشآموزان پسر شد.
علی عبداللهی شاهآبادی، بخشدار سردشت دزفول با بیان اینکه ۱۲ مدرسه کانکسی در این بخش وجود دارد به ایرنا گفت: هنگام حادثه سه معلم و دو دانشآموز در کانکس بودند که همگی این افراد دچار سوختگی شدید و خفیف شده و ۲ نفر از آنها به علت شدت سوختگی به بیمارستانی در اهواز منتقل شدند.
نجات دختر 2 ساله از مرگ
گروه حوادث/ دختر 2 ساله که در خمیر دندان راه تنفسش را بسته بود و در یک قدمی مرگ قرار داشت با کمک به موقع امدادگران آتشنشانی اصفهان نجات یافت.
فرهاد کاوه آهنگران، سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری اصفهان در اینباره گفت: صبح سهشنبه زن جوانی وحشتزده با سازمان آتشنشانی تماس گرفت و گفت که دو دختر ۵ و ۲ سالهاش را در خانه تنها گذاشته بوده اما ساعتی بعد دختر ۵ سالهاش با تلفن همراه او تماس گرفته و گفته خواهرش در حال خفگی است.
وی افزود: بلافاصله بعد از این تماس، کارشناسان ستاد فرماندهی آتشنشانی اصفهان به خانه این زن در خیابان جامی غربی رفتند و پس از رسیدن به محل با دختر 2 ساله در حالی روبهرو شدند که در خمیر دندان راه گلویش را بسته و در حالی که رنگش کبود شده بود به سختی نفس میکشید. اما امدادگران در خمیردندان را از گلویش خارج کردند و کودک نجات یافت.
سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری اصفهان در خاتمه به شهروندان توصیه کرد هرگز کودکان را در منزل تنها نگذارند، چون آنها بازیگوش و کنجکاو هستند و حادثه همیشه در کمین است.
پلیس در تعقیب عاملان شلیک به مدیر قشم
گروه حوادث/ عاملان سوء قصد به مدیرعامل منطقه آزاد قشم و همراهش از سوی پلیس تحت تعقیب قرار گرفتند.
رضا صفایی، دادستان عمومی و انقلاب قشم در تشریح این ماجرا گفت: با توجه به اعلام سوء قصد به خودرو مدیرعامل سازمان منطقه آزاد قشم و مجروح شدن وی و مدیر تشریفات این سازمان، دستورات لازم برای دستگیری عامل یا عاملان سوء قصد صادر شده است.
به گفته شاهدان حادثه شامگاه دوشنبه فرد مسلحی با موتورسیکلت پس از شلیک ۶ یا ۷ گلوله به سمت خودرو سازمانی مدیرعامل منطقه آزاد قشم از محل تیراندازی متواری شد.
فاطمه نوروزیان سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان نیز گفت: حمیدرضا مؤمنی - مدیرعامل منطقه آزاد قشم- از ناحیه دست مجروح شده بود که از بیمارستان مرخص شد اما تورج امانی مدیر تشریفات سازمان که گفته میشود گلوله به صورت وی اصابت کرده، برای تکمیل مراحل درمان به تهران منتقل شد.