سردار ظهیری خبر داد
کشف 115 کیلو تریاک از دو برادر
گروه حوادث / فرمانده انتظامی غرب استان تهران از انهدام باند خانوادگی قاچاق مواد مخدر در صباشهر شهریار با دستگیری ۳ نفر و کشف ۱۱۵ کیلوگرم تریاک خبر داد.
سردار کیوان ظهیری گفت: در پی اقدامات اطلاعاتی پلیس روی عناصر تهیه و توزیع مواد مخدر، اخباری درباره فعالیت دو برادر در صباشهر شهریار به دست آمده و بررسی موضوع در دستور کار قرار گرفت. با رصد فعالیت مجرمانه این افراد آنها شناسایی شده و در تعقیب و مراقبت شبانه، مشخص شد قاچاقچیان مواد مخدر به تازگی مقدار قابل توجهی مواد مخدر را از همدستشان تحویل گرفته و در خانه مخفی و دپو کردهاند که با هماهنگی قضایی، همزمان در دو عملیات جداگانه از این سه نفر، ۱۱۵ کیلوگرم تریاک به صورت بستهبندی و در بطری نوشابه و دو دستگاه خودروی سواری پژو پارس نیز از قاچاقچیان مواد مخدر کشف شد.
نجات معجزهآسا از شکاف بین دو دیوار
گروه حوادث / مرد جوانی که پس از سقوط از ارتفاع بین دیوار دو مجتمع مسکونی گرفتار شده بود به طرز معجزهآسایی نجات یافت.
فرجام دانش مدیرعامل سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری بندرعباس در تشریح این خبر اظهار کرد: روز دوشنبه ساعت ۱۳:۵۷ ظهر گزارش سقوط مرد جوانی از ارتفاع در ساختمان ۶ طبقهای به مرکز ۱۲۵ آتشنشانی بندرعباس اعلام شد. وقتی امدادگران به محل رسیدند دریافتند جوان ۳۳ سالهای بین دیوار دو مجتمع حبس شده است که با تلاش نیروهای امدادی و حضور بموقع عملیات نجات و امداد با موفقیت انجام شد. دانش با اشاره به اینکه فرد محبوس شده در ساعت ۱۴:۴۳ بیرون کشیده شد، گفت: این عملیات بسیار پرخطر و حساس بود و اگر بموقع امدادرسانی نمیشد احتمال مرگ این جوان وجود داشت.
دستگیری سارق با 200 تابلوی راهنمایی و رانندگی
گروه حوادث / مأموران در بازرسی از خانه یک سارق در همدان ۲۰۰ تابلوی راهنمایی و رانندگی کشف کردند.
سرهنگ «رضا عزیزی»، رئیس پلیس راه استان همدان با بیان اینکه افزایش سرقت تابلوهای راهنمایی و رانندگی در استان منجر به تشکیل پرونده ویژهای در پلیس آگاهی شد، گفت: پلیس آگاهی با همکاری عوامل پلیس راه استان همدان از ابتدای امسال تاکنون موفق به شناسایی و دستگیری سه سارق تجهیزات ایمنی در جادههای استان شدند که در یکی از موارد نیروهای پلیس آگاهی در جریان بازرسی از منزل سارق دستگیر شده، ۲۰۰ تابلوی راهنمایی و رانندگی شامل علائم هشداردهنده، ایمنی، بازدارنده و اطلاعرسانی را کشف و ضبط کردند. وی در ادامه گفت: سرقت گاردریل، پایه گاردریل، تابلوهای هشداری و ایمنی، چراغهای سولار چشمک زن در جادههای برون شهری موجب افزایش احتمال بروز سانحه رانندگی بویژه در شب و زمان بارش برف و مه آلودگی جادهها میشود.
سرهنگ عزیزی با بیان اینکه بیش از ۹۰ درصد سرقت تابلوها و تجهیزات ایمنی راهنمایی و رانندگی شب هنگام بویژه زمان پایین بودن تردد خودروها انجام میشود، از رانندگان خودروها در محورهای ارتباطی استان خواست در صورت مشاهده هرگونه مورد مشکوک مراتب را به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ گزارش کنند. رئیس پلیس راه استان همدان با اشاره به وجود مواردی از جمله سرقت سامانههای نرم افزاری و سخت افزاری و تجهیزات دوربینهای هوشمند جادههای برون شهری این استان، افزود: چندی پیش شاهد قطع برق شبکه روشنایی بخشی از مسیر گردنه اسدآباد بودیم که یکی از دلایل آن علاوه بر فرسودگی شبکه، سرقت کابلهای برق در این مسیر پرترافیک بود.
سرقت کنتور برق از خانه های نیمه ساز
گروه حوادث / سارقان کنتورهای برق ساختمانهای در حال ساخت در کرج پس از دستگیری به 130 فقره سرقت اعتراف کردند. به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، سردار «عباسعلی محمدیان» در تشریح این خبر گفت: در پی افزایش سرقت کنتورهای برق در ساختمانهای نیمه کاره در منطقه عظیمیه شهرستان کرج، بررسی موضوع در دستور کار کلانتری 14 رسالت قرار گرفت.
مأموران در بررسیهای اولیه خود متوجه شدند که سارقان در نیمههای شب ساختمانهای نیمه کاره بدون نگهبان را شناسایی کرده و به صورت کلاملاً حرفهای ابتدا برق پشت کنتور را قطع و سپس اقدام به سرقت آن میکنند. در ادامه مأموران با افزایش گشتهای محسوس و نامحسوس و سرکشی در مناطق وقوع سرقت در ساعات پایانی شب، در نهایت سارقان را در حین سرقت از یک ساختمان نیمه کاره مشاهده و بلافاصله در یک عملیات غافلگیرانه موفق به دستگیری هر 2 سارق شدند.
با هماهنگی مقام قضایی محل اختفای سارقان که در یک مغازه ضایعاتی بود، مورد بازرسی قرار گرفت که تعداد 27 کنتور برق از آن کشف شد. در بازجویی به عمل آمده، سارقان به جرم خود مبنی بر 130 فقره سرقت کنتور برق اعتراف کردند که در این رابطه پرونده تشکیل و برای انجام کارهای تکمیلی به پلیس آگاهی استان ارجاع شد.
محاکمه پسری به خاطر نیم کیلو تریاک
گروه حوادث /پسر جوانی که 3 سال قبل با نیم کیلو تریاک دستگیر شده بود، در حالی صبح روز گذشته در شعبه 5 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد که مدعی است مردی او را مجبور به موادفروشی کرده بود.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، این پسر که در یکی از بوستانهای تهران مواد مخدر میفروخت، از سال 96 و زمانی که 17 سال داشت دستگیر شده بود. مأموران پس از دستگیری آرمان و در بازرسی بدنی از او حدود نیم کیلوگرم تریاک کشف کردند.
آرمان پس از انتقال به کلانتری در مورد اتهامش گفت: من موادفروش نیستم بلکه مجبور به این کار شدم. چند سال قبل پدرم در یک حادثه دچار مصدومیت و از کارافتادگی شد. او دیگر نمیتوانست کار کند و من مجبور بودم هزینه زندگی را تأمین کنم. البته مادرم هم کار میکرد اما هزینه زندگی ما فقط خورد و خوراک نبود و تأمین داروهای پدرم هم به لحاظ اقتصادی فشار زیادی بر زندگیمان تحمیل کرده بود. با وجودی که پدرم به توانبخشی نیاز داشت اما قادر نبودیم هزینه آن را تأمین کنیم به همین خاطر مجبور شدم مواد بفروشم.
با توجه به وضعیت و سن متهم، قرار شد تا زمان رسیدگی به پروندهاش او به کانون اصلاح و تربیت برود. اما پیش از انتقال در آخرین دفاعیاتش، ادعای جدیدی مطرح کرد و مدعی شد فردی تریاک را به او داده و وادارش کرده تریاکها را بفروشد. اما ردی از آن فرد به مأموران نداد تا اینکه کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 5 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
آرمان در جلسه رسیدگی به این پرونده با تکرار وضعیت زندگی خود و خانوادهاش گفت: همانطوری که قبلاً هم گفتم، من موادفروش نیستم و فردی به نام اردشیر من را وادار کرد تا مواد بفروشم. روز دستگیریام هم در پارک بودم که اردشیر به سراغم آمد و 480 گرم تریاک به من داد و گفت که باید آن را بفروشم و اگر این کار را انجام ندهم، من را میزند. من هم از ترسم مواد را گرفتم و همان لحظهای که قصد فروختن مواد را داشتم، مأموران سر رسیدند و دستگیرم کردند. بعد از دستگیری هم از ترس اینکه اردشیر به مادر و پدرم آسیب بزند، سکوت کردم ولی بعد از اینکه دیدم همه ماجرا به ضرر من است و مأموران به من اطمینان دادند که خطری پدر و مادرم را تهدید نمیکند، ترجیح دادم واقعیت را بگویم.
این متهم در ادامه گفت: تا یک سال پیش که در کانون اصلاح و تربیت بودم ، وضعیتم بهتر بود و گاهی مادرم به دیدنم میآمد اما حالا یک سالی است که به زندان بزرگسالان منتقل شدم و در آنجا شرایطم خیلی سخت شده و دیگر نمیتوانم آنجا را تحمل کنم. من پدر و مادری ناتوان دارم. از وقتی زندانی شدم، شرایط پدر و مادرم خیلی بدتر و سختتر شده است.
متهم در پاسخ به این سؤال که چرا آدرس اردشیر را به مأموران نمیدهد، گفت: من نمیدانم او کجا زندگی میکند. چون او را همیشه در پارک میدیدم. به مأموران هم گفتم که پاتوقش در کجای پارک است. اما مأموران موفق نشدند او را دستگیر کنند.
پس از اظهارات متهم و وکیل مدافعش، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
شهادت مرزبان هنگ مرزی دشت آزادگان
گروه حوادث /یکی از مرزبانان هنگ مرزی دشت آزادگان و هویزه در جریان درگیری با اشرار مسلح به شهادت رسید.
سردار «لطفعلی پاکباز»، فرمانده مرزبانی استان خوزستان در این باره گفت: روز دوشنبه مرزبانان هنگ مرزی دشت آزادگان حین انجام گشت در منطقه ممنوعه حریم مرزی هورالعظیم، با اشرار مسلح در منطقه هور رو به رو و با آنها درگیر شدند که مأموران مرزبانی با اجرای سنگین آتش ضمن وارد کردن تلفات آنها را مجبور به عقب نشینی و فرار کردند. در جریان این درگیری ستوان سوم «علی معاوی» به شهادت رسید.
وی افزود: این شهید اهل اهواز و دارای دو فرزند دختر است. در این عملیات یکی دیگر از مرزبانان استان که درجه استوار یکمی دارد، با اصابت گلوله مجروح شد و اکنون حال عمومی وی خوب گزارش شده است.
سناریوی پسر معتاد برای پنهان کردن
راز قتل مادر
گروه حوادث / لکههای خونی که از خودزنی پسر جوان به جا مانده بود، باعث شد بازپرس جنایی به پسر جوان مشکوک شود و راز قتلی را که به نظر مرگ بر اثر کهولت سن بود، برملا کند.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت 1:30 ظهر دوشنبه 15 دی مرد جوانی با پلیس و اورژانس تماس گرفت و از مرگ مادرش خبر داد. او گفت: مادرم 79 سال داشت و مدتی بود که به خاطر کهولت سن، بیمار شده بود. امروز داخل خانه بود که ناگهان حالش بد شد و بعد هم فوت کرد.
بهدنبال اعلام این خبر، مأموران کلانتری 152 خانیآباد نو راهی محل شدند. آنها با ورود به محل حادثه که طبقه همکف یک ساختمان بود، با جسد پیرزن روی مبل مواجه شدند. ابتدا بهنظر میرسید که پیرزن طبق گفته پسرش به خاطر بیماری و کهولت سن فوت کرده است.
بدین ترتیب مأموران با بازپرس کشیک قتل پایتخت تماس گرفته و مرگ پیرزن را اعلام کردند. بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران در تحقیقات اولیه از مأموران خواست تا محل حادثه و وضعیت جسمی پیرزن را شرح دهند.
لکه های خون روی زمین
مأموران در گزارش خود اعلام کردند که روی بدن پیرزن آثاری از جراحت به چشم نمیخورد اما در مقابل در ورودی خانه آثار خون دیده میشود. همچنین آنها اظهار داشتند این خونریزی به خاطر زخمهایی است که روی گردن پسر پیرزن بهنام شهریار وجود دارد.
وقتی مأموران از مشاهده لکههای خون و وضعیت روحی و جسمی نامساعد شهریار و همچنین اعتیاد شدید وی خبر دادند، بازپرس محمد وهابی با این احتمال که ممکن است جنایتی رخ داده باشد از مأموران خواست به بررسی بیشتر بپردازند.
در تحقیقات میدانی از همسایهها، آنها از درگیریهای سریالی پیرزن و پسرش خبر دادند و یکی از همسایهها گفت: شهریار اعتیاد شدیدی به مواد مخدر دارد و همین مسأله باعث شده که مدام با مادرش دعوا کند. تقریباً هر روز او با پیرزن دعوا میکرد و امروز نیز صدای داد و فریاد و درگیری آنها به گوش رسید.
بدین ترتیب با اطلاعاتی که به دست آمد، بازپرس جنایی دستور بازداشت شهریار را صادر کرد. بلافاصله او بههمراه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه شدند.
در ادامه نیز تیم پزشکی قانونی روی گردن پیرزن آثار کبودی کوچکی را مشاهده کردند که مشخص بود بهتازگی بهوجود آمده است، همین مسأله احتمال مرگ پیرزن بر اثر خفگی را مطرح کرد. اما آثار کبودیهای دیگری نیز روی بدن پیرزن دیده میشد که معاینات پزشکی قانونی حکایت از آن داشت که پیرزن بارها مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
اعتراف به قتل
بازپرس جنایی با کنار هم قرار دادن مدارکی که در صحنه حادثه بهدست آمده بود، به بازجویی از شهریار پرداخت و سرانجام راز این جنایت فاش شد.
پسر شیشهای که ابتدا منکر قتل مادر بود، زمانی که با مدارک و شواهد مواجه شد در همان محل حادثه و ساعتی بعد از قتل، اعتراف کرد و به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران متهم 45 ساله در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد.
گفتوگو با متهم
چه شد که مادرت را به قتل رساندی؟
مادرم یک خودرو داشت که در اختیار برادرم قرار داده بود تا با آن کار کند. به مادرم گفتم ماشین را مدتی هم به من بده، تا من هم با آن کار کنم و زندگیام را بچرخانم. اما او قبول نمیکرد و همیشه طرف برادرم را میگرفت. آن روز باز هم سر این موضوع با هم دعوایمان شد، هر کاری کردم که او سوئیچ را بدهد قبول نکرد.
چطور او را کشتی؟
در یک لحظه عصبانیت گردنش را گرفتم و او را روی مبل پرتاب کردم. به خودم که آمدم متوجه شدم که نفس نمیکشد. ترسیده بودم، با خودم گفتم صحنهسازی میکنم و میگویم که مادرم به خاطر پیری و کهولت سن فوت کرده است.
چرا زخمی شده بودی؟
خودزنی کردم. از اینکه مادرم ماشین را در اختیارم قرار نمیداد عصبی بودم و به او گفتم اگر ماشین را ندهی خودم را میکشم و برای اینکه او بترسد و ماشین را بدهد، خودزنی کردم. البته جراحتی که به خودم وارد کردم زیاد نبود و خون روی زمین هم به همین خاطر بود، اما بازهم مادرم قبول نکرد.
سابقه داری؟
بله به خاطر مواد به زندان هم افتادم.
همدستی عروس و خواهر شوهر برای سرقت از خانهها
گروه حوادث / مرد شیاد که با همدستی خواهر و همسرش در پوشش شرکت خدماتی و نظافتی از خانه ای 2 میلیارد تومان سرقت کرده بود با هوشیاری صاحب یک مغازه ساعت فروشی به دام افتاد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، مردی 70 ساله روز سیزدهم دی به کلانتری163 ولنجک رفت و از سرقت خانهاش خبر داد. وی گفت: برای نظافت خانهام با یک شرکت خدماتی- نظافتی تماس گرفتم و این شرکت، خانمی 35 ساله را برای نظافت فرستاد. یک روز که در حال نظافت بود پس از کمی کار، آبمیوهای را آماده کرد و ضمن اینکه برای خودش نیز یک لیوان آورده بود لیوان دیگر را به من تعارف کرد وقتی آبمیوه را خوردم از هوش رفتم و 24 ساعت بعد به هوش آمدم و پسرم را بالای سر خودم دیدم در حالی که تمام اموال با ارزشم سرقت شده بود.
سرهنگ جلیل موقوفهای رئیس پلیس پیشگیری تهران بزرگ با اشاره به اینکه اموال سرقتی 20 میلیارد ریال ارزش دارد، گفت: در تحقیقات پلیسی مشخص شد شرکت خدماتی ساختگی بوده و احتمال همکاری مدیر عامل شرکت با زن نظافتچی وجود دارد.
در حالی که تحقیقات ادامه داشت مالباخته صبح دوشنبه پانزدهم دی ماه با کلانتری تماس گرفت و اظهار داشت: فروشنده یک ساعت فروشی با من تماس گرفت و گفت فردی به مغازه ساعت فروشی اش مراجعه کرده و یک ساعت لوکس و گران قیمت از یک برند خاص را برای فروش به وی ارائه داده است. چون رفتار مشتری به نظرش مشکوک بوده و با توجه به این که مشخصات من بهعنوان خریدار اولیه ساعت در سایت فروش شرکت ثبت شده بود با خریدار اصلی آن تماس گرفته است.
در ادامه تحقیقات پلیسی هویت و مخفیگاه فروشنده ساعت شناسایی و با هماهنگیهای قضایی متهم در مخفیگاهش دستگیر شد.
سرهنگ موقوفهای با اشاره به اینکه متهم در کلانتری به صراحت به جرم ارتکابی اعتراف کرد، گفت: به همراه خواهرم تصمیم به تأسیس شرکت خدماتی گرفتیم. بعد از تماس مشتریان و اعزام نظافتچی که همسرم بود با بیهوش کردن صاحبخانه در یک فرصت زمانی کم اموال با ارزش و قیمتی موجود در منزل را سرقت میکردیم.
بنابراین گزارش، تحقیقات پلیسی برای دستگیری متهمان دیگر پرونده و کشف جزئیات آن و سایر جرایم مشابه ادامه دارد.
3 هفته زندگی با جسد یک زن
گروه حوادث / پسر جوان سه هفته جسد زنی را که مدعی است بر اثر مصرف مواد مخدر جان باخته در خانهاش نگه داشت.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، اواخر آذر ناپدید شدن زنی 49 ساله به نام میترا به پلیس اعلام شد. خانوادهاش مدعی بودند وی برای خرید از خانه خارج شده و دیگر برنگشته بود.
با اعلام شکایت خانواده میترا، تحقیقات از سوی کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی پایتخت آغاز شد. در بررسیهای انجام شده مشخص شد که زن میانسال، آخرین بار با پسر جوانی به نام سروش دیده شده است.
با این احتمال که سروش از سرنوشت میترا با خبر باشد، تحقیقات برای دستگیری او ادامه یافت و در نهایت سروش شناسایی و پسر 25 ساله یکشنبه 14 دی بازداشت شد.
سروش در تحقیقات اولیه مدعی بود از سرنوشت میترا بیخبر است اما فقط 24 ساعت پس از بازداشت راز ناپدید شدن او را برملا کرد و گفت: یکسال قبل با میترا در یک گروه تلگرامی آشنا شدم. رابطه ما کم کم صمیمی شد و چندین بار او را ملاقات کردم.
او ادامه داد: حدود سه هفته قبل، میترا به خانه من آمد تا مواد مصرف کنیم. آن روز هم قرص و هم مواد مصرف کردیم که ناگهان حال میترا بد شد ترسیده بودم نمیدانستم چه کار کنم در همین حال متوجه شدم دیگر نفس نمیکشد و مرده است. میخواستم جسد را از خانهام که در طبقه دوم بود بیرون ببرم اما ترسیدم. مدام منتظر فرصتی بودم تا بتوانم جسد را از خانه خارج کنم. اما این انتظار سه هفته طول کشید. من در این مدت با جسد در خانه تنها بودم. جسد را داخل ساک مخصوص پتو قرار داده و آن را داخل کمد گذاشتم و قبل از اینکه فرصت انتقال جسد را پیدا کنم دستگیر شدم.
با اعتراف پسر جوان تیم جنایی به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران راهی آپارتمان سروش شدند. از جسد داخل کمد خبری نبود اما در یکی از اتاقها با تعداد زیادی پتو رو به رو شدند مأموران پتوها را کنار زده و در نهایت موفق شدند جسد میترا را داخل ساک مخصوص پتو پیدا کنند.
موضوعی که باعث تعجب تیم تحقیق شد این بود که جسد یخ زده و دچار فساد نعشی نیز نشده بود. با آنکه حدود سه هفته از مرگ زن میانسال میگذشت اما در بررسیهای اولیه متخصصان پزشکی قانونی باتوجه به نبود فساد نعشی احتمال دادند زمان کمی از مرگ گذشته باشد. از سویی جسد دچار یخ زدگی شده بود اما هیچ یخچالی که جنازه را داخل آن قرار داده باشند نیز در محل پیدا نشد.
با اعتراف سروش، به دستور بازپرس محمد وهابی، جنازه زن میانسال برای مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد. همچنین با انتقال متهم به اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت تحقیقات در رابطه با این حادثه ادامه دارد.