پله برقی جان زن سالخورده را گرفت

گروه حوادث/ گرفتار شدن زن 75 ساله بین پله برقی بزرگراه نواب منجر به مرگ وی شد. به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»؛ ساعت ۰۷:۳۸ صبح دوشنبه رهگذران در تماس با سامانه ۱۲۵ از وقوع این حادثه خبر دادند که دقایقی بعد آتش‌نشانان ایستگاه‌های ۹۵، ۹۶ و گروه امداد و نجات ۶ به محل حادثه که مسیر شمال به جنوب بزرگراه نواب، بین جوادیه و بوستان ولایت بود اعزام شدند. احمدعلی زارع تیموری،رئیس ایستگاه ۳۵ آتش‌نشانی تهران در این‌باره گفت: هنگامی که به محل حادثه رسیدیم مشاهده شد که زن سالخورده‌ای در بخش خروجی پله برقی که روی بزرگراه قرار داشت، افتاده و قسمتی از دست و لباس این زن نیز در انتهای پله گیر کرده بود. آتش‌نشانان بلافاصله پس از قطع جریان برق این پله برقی، همزمان با درخواست حضور عوامل اورژانس در محل حادثه، با استفاده از ابزار مخصوص نجات، دست و لباس این شخص را از زیر پله آزاد کردند. زارع تیموری خاطرنشان کرد: پس از عملیات رها‌سازی فرد حادثه دیده توسط آتش‌نشانان، عوامل اورژانس به معاینات اولیه پزشکی پرداختند که مشخص شد زن 75 ساله در این حادثه جان باخته است. علت بروز این حادثه مرگبار از سوی کارشناسان آتش‌نشانی در دست بررسی است.‌

سقوط تخته سنگ علت آتش سوزی در مارون

گروه حوادث/ حرکت یک تخته سنگ بزرگ بر اثر رانش زمین و سقوط روی خط لوله نفت عامل شکستن لوله در منطقه سرخون و گندمکار شهرستان اردل و ایجاد حریق گسترده در این منطقه بود.
اقبال عباسی، استاندار چهارمحال و بختیاری که صبح یکشنبه همزمان با وقوع این حادثه با همراهی جمعی از مسئولان مرتبط با مدیریت بحران، در بازدید میدانی از منطقه مورد نظر، در جلسه مدیریت بحران این شهرستان شرکت کرده بود گفت: این منطقه کوهستانی و صعب‌العبور است و در گذشته رانش زمین در برخی مناطق بخش میانکوه شهرستان اردل رخ داده بود، رانش زمین موجب حرکت یک تکه سنگ و سقوط روی این خط لوله انتقال نفت شده است. حرکت سنگ و قرار گرفتن آن در مجاورت لوله انتقال نفت مارون موجب فشار روی این لوله انتقال و شکستگی آن شده است. وی با اشاره به اینکه از ساعات اولیه وقوع حادثه از سمت استان خوزستان مسیر انتقال سوخت مسدود شد، عنوان کرد: به‌سرعت ماشین‌آلات برای اطفای حریق و مسدود کردن مسیر نفت وارد منطقه شدند اما شکستگی لوله نفت در منطقه سرخون خسارت هایی را به اراضی کشاورزی، شیلات، آب شرب، آب کشاورزی و محیط‌ زیست منطقه وارد کرده است. استاندار چهارمحال و بختیاری در ادامه با اشاره به اینکه عوامل خطر ساز در منطقه رفع شده است، گفت: نیروی امدادی نقش مهمی در مناسب‌سازی منطقه و رفع عوامل خطر ساز در منطقه داشتند.

ربودن شریک برای وصول طلب 2 میلیاردی

گروه حوادث/ سه پسر جوان که برای وصول طلب 2 میلیاردی، شریکشان را ربوده بودند، در کمتر از 10 ساعت توسط مأموران پلیس پیشگیری پایتخت بازداشت شدند.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، صبح شنبه 22 آذر مرد میانسالی، به کلانتری ۱۲۳ نیاوران رفت و از ربوده شدن پسرش پژمان در محدوده میدان تجریش خبر داد.
او گفت: صبح امروز پسرم خانه را برای رفتن به مغازه‌اش که واقع در حوالی میدان تجریش است ترک کرد. من تصور می‌کردم پسرم در مغازه‌اش است که ناگهان تلفن همراهم به صدا درآمد. مرد ناشناسی که پشت خط تلفن بود شروع به تهدید کرد و گفت اگر پسرم را زنده می‌خواهم دو میلیارد تومان باید به آنها بدهم. بعد از آن تلفن قطع شد.
بدین ترتیب مأموران کلانتری وارد عمل شده و در بررسی‌های خود دریافتند که پسر ربوده شده با فردی به‌نام حامد اختلاف مالی دارد و حامد نقشه این آدم ربایی را کشیده است. از سویی در ردزنی‌های پلیسی موقعیت گروگان و گروگانگیران درمحدوده اقدسیه تهران شناسایی شد.
مأموران بلافاصله راهی موقعیت مورد نظر شده و با محاصره خودروی متهم که گروگان نیز داخل آن قرار داشت، موفق به آزاد کردن پسر 30 ساله شدند. حامد در تحقیقات به جرم خود اعتراف کرد و گفت: من و پژمان در کار خرید و فروش لوازم خانگی هستیم. پژمان چند باری از من و دوستانم پول قرض گرفت اما نه تنها بدهی اش را نمی‌داد بلکه مدام تقاضای پول می‌کرد در نهایت تصمیم به ربودن او گرفتیم تا از این طریق پدر پژمان را تهدید کرده و به پولمان برسیم. او ادامه داد: با دو همدستم که آنها نیز از پژمان طلب داشتند، چند روز پیش این نقشه را کشیدیم. صبح روز حادثه، پژمان را تعقیب کردیم. او سوار اتوبوس شد و به میدان تجریش رفت. بعد در خیابانی خلوت پژمان را به زور سوار خودرویمان کرده و به سمت اقدسیه رفتیم. بعد هم با خانواده‌اش تماس گرفته و درخواست 20 میلیارد ریال برای آزادی او کردیم. سرهنگ جلیل موقوفه‌ای، رئیس پلیس پیشگیری تهران با اعلام این خبر گفت: مأموران کلانتری نیاوران موفق شدند در کمتر از ۱۰ ساعت پس از آدم ربایی، متهمان این پرونده را دستگیر و مرد گروگان گرفته شده را به آغوش خانواده‌اش بازگردانند.‌

انفجار مرگبار  در سلفچگان

گروه حوادث/ انفجار کوره ذوب فلزات در شهرک صنعتی سلفچگان دو کشته برجا گذاشت. مجتبی خالدی سخنگوی اورژانس کشور در این‌باره گفت: ساعت ۱۲:۱۷ دوشنبه در یک کارخانه صنعتی در شهرک صنعتی سلفچگان یک مورد حادثه انفجار کوره ذوب فلزات به سامانه اورژانس کشور اطلاع داده شد. به محض اعزام نیروهای امدادگر به محل 5 مصدوم این حادثه با اورژانس هوایی منتقل و ۸ مصدوم نیز در محل درمان شدند. چهار مصدوم بدحال نیز از طریق بالگرد به بیمارستان شهید بهشتی قم اعزام شدند. متأسفانه دو نفر نیز جان خود را از دست دادند. علت این حادثه از سوی کارشناسان در دست بررسی است.

گروه حوادث / مرد مبتلا به بیماری دو قطبی که با توهم خیانت همسرش، وی را به قتل رسانده بود بزودی در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه می‌شود.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از سال گذشته با مراجعه مردی به‌ نام حمید به اداره پلیس آغاز شد. وی به مأموران گفت که همسرم را به قتل رسانده‌ام. پس از اظهارات حمید، تیم جنایی راهی خانه آنها شد و جسد همسر وی را پیدا کرد.
در ادامه جسد به پزشکی قانونی منتقل و حمید به‌عنوان متهم به قتل بازداشت شد. او در توضیح ماجرا به مأموران گفت: من شغل آزاد دارم و درآمدم هم خوب است و تا چندی قبل زندگی خوبی داشتیم. از یکی – دو ماه قبل حس کردم که هنگامه با مرد بیگانه‌ای در ارتباط است. روز حادثه برای خرید اجناس مغازه‌ام به بازار رفته بودم و چند باری هم با همسرم تلفنی صحبت کردم البته دو بار هم تلفنش اشغال بود و می‌گفت که با مادرش صحبت می‌کند. در مسیر برگشت به مغازه‌ام بودم که دخترم تماس گرفت و گفت که چون معلمش نیامده تعطیل شده‌اند و از من خواست که به دنبالش بروم. من هم به دنبالش رفتم و او را به خانه رساندم. دقایقی از حضورم نگذشته بود که تلفن همراه همسرم زنگ خورد اما هنگامه جواب تلفنش را نداد و همین مسأله باعث شد به او شک کنم. از او پرسیدم چرا تلفنت را جواب نمی‌دهی که گفت بعداً خودم تماس می‌گیرم. به سراغ تلفنش رفتم و دیدم که شماره تماس گیرنده ناآشناست و فهمیدم که او به من خیانت کرده است و به همین خاطر از دستش عصبانی شدم و با او دعوا کردم.
وی در ادامه افزود: من به هنگامه حق طلاق داده بودم و همان موقع به او گفتم که تو می‌توانستی از من جدا شوی و بعد هرکاری خواستی بکنی، اما او به جای جواب قانع کننده فقط سکوت کرده بود و اشک می‌ریخت من هم آنقدر عصبانی شدم که خفه‌اش کردم و به اداره پلیس رفتم و خودم را معرفی کردم؛ البته به خاطر اینکه دخترم شاهد این ماجرا بود خیلی ناراحتم.
پس از اظهارات متهم مأموران ادعای او را مورد بررسی قرار دادند و معلوم شد که هنگامه خیانتی نکرده بلکه حمید مشکلات روحی – روانی دارد و به همین خاطر سالهاست که داروی اعصاب مصرف می‌کند.
از این‌رو مأموران درباره داروهایی که متهم مصرف می‌کند از او سؤالاتی پرسیدند که او در پاسخ گفت: من سالهاست افسردگی دارم. به همین خاطر هم حق طلاق را به همسرم داده بودم تا اگر حالم بد شد او فرزندمان را بردارد و برود و من نتوانم به آنها آسیبی بزنم.
در ادامه رسیدگی به این پرونده، بازپرس روانپزشک معالج حمید را احضار کرد و او در وصف حال متهم گفت: حمید سالهای زیادی است که بیماری دوقطبی دارد اگر داروهایش را مصرف نکند وضعیت روحی اش حاد می‌شود، طی چند ماه گذشته همسرش چندباری به مطبم آمد و از بدبینی و شکاک بودن او انتقاد می‌کرد که من هم برایش توضیح دادم که ویژگی بیماران دوقطبی به همین صورت است و معمولاً آنها به اطرافیانشان بدبین هستند.
متهم در آخرین دفاعیاتش پیش از محاکمه به بازپرس پرونده گفت: من اشتباه کردم و همسرم زن پاکدامنی بود و من به خاطر بیماری دست به این کار زدم و حالا هم بشدت پشیمانم.
سپس خانواده مقتول به دادسرا احضار شدند و درخواست قصاص کردند و همچنین از طرف فرزند خردسال متهم نیز شکایتی ثبت شد.
این درحالی است که پزشکی قانونی تأیید کرد متهم دچار بیماری اختلال دوقطبی است اما او را مسئول اعمال خودش دانست. به این ترتیب پرونده کیفرخواست علیه متهم صادر و برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد تا محاکمه شود.

 

گروه حوادث/ مرد جوان که برای رسیدن به طلب 120 میلیون تومانی‌اش نقشه یک گروگانگیری را طراحی و اجرا کرده بود وقتی پلیس را در یک قدمی خود دید گروگان را آزاد کرد.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چند روز قبل زن جوانی هراسان به پلیس مراجعه کرد و از ربوده شدن همسرش خبر داد و گفت: چند ساعت قبل از بنگاه املاک با ما تماس گرفتند و گفتند، برای زمین ما در شهریار خریدار پیدا شده است. ساعت 4 و نیم بعد از ظهر بود که به‌همراه همسرم سوار بر خودرو 206 شدیم تا به شهریار برویم. هنوز خیلی از خانه دور نشده بودیم که خودرو پژویی با دو سرنشین به‌همراه یک موتورسیکلت دو ترک با بی‌سیمی که در دست داشتند ازما خواستند که توقف کنیم.
او ادامه داد: امیر، شوهرم خودرو را متوقف کرد. مردی از پژو پیاده شد و دو مردی که سوار موتور بودند نیز به سمت ما آمدند. آنها خودشان را مأمور مبارزه با مواد مخدر معرفی کرده و به ما گفتند که گزارش شده ما مواد حمل می‌کنیم. شوهر من که خیالش راحت بود ما مواد نداریم به آنها اجازه داد تا خودرو را بررسی کنند. اما دقایقی بعد ناگهان آنها گفتند 20 گرم مواد مخدر شیشه که در قاب چراغ راهنما جاساز شده بود پیدا کردند. در حالی که شوکه شده بودیم به من گفتند به خانه برگردم و همسرم را با ماشین خودمان بردند.
زن جوان ادامه داد: از ناراحتی و دلهره دنبال راه چاره‌ای بودم که یک ساعت و نیم بعد از این ماجرا تلفن همراهم به صدا درآمد. شماره تلفن همسرم بود. گوشی را جواب دادم و امیر از من خواست یک میلیارد تومان دلار و طلا در مدت زمان 4 تا 5 ساعت فراهم کنم. امیر گفت جانش در خطر است و هر چه زودتر کاری که گفته است را انجام دهم.
وقتی تماس قطع شد فهمیدم شوهرم را گروگان گرفته‌اند به همین خاطر به پلیس خبر دادم.
رهایی بعد از 6 ساعت
به دنبال این تماس، بلافاصله کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و تحقیقات برای شناسایی گروگانگیران آغاز شد. در نخستین گام آموزش‌های لازم به همسر امیر داده شد تا با آنها قرار ملاقاتی بگذارد.
همزمان مأموران به سراغ دوربین‌های مداربسته اطراف محل ربودن امیر رفته و با بازبینی دوربین‌ها، موفق شدند شماره پلاک خودرو پژو را به‌دست آوردند.
با استعلام شماره پلاک خودرو، مشخص شد که خودرو پژو متعلق به مرد میانسالی است که چند ماه قبل به خاطر کرونا فوت کرده و پسرش سروش از خودرو استفاده می‌کند.
در حالی که تحقیقات در این رابطه ادامه داشت، حدود 6 ساعت بعد از ربوده شدن امیر، مرد جوان ساعت حدود 11 شب دوباره با همسرش تماس گرفت و گفت که گروگانگیران او را در یکی از اتوبان‌های شمال تهران رها کرده‌اند.
امیر بعد از رهایی به اداره آگاهی رفت و در خصوص ربوده شدنش گفت: من چهره راننده خودرو پژو 405 را ندیدم، ساعتی در خیابان‌ها گشتیم و بعد آنها گفتند باید برگه‌ای امضا کنی که نوشته بود مواد مخدر مال من است. به آنها گفتم این کار را نمی‌کنم. اما تهدیدم کردند و من هم مجبور شدم که برگه را امضا کنم. بعد هم گفتند با همسرم تماس بگیرم و از او بخواهم یک میلیارد تومان دلار و طلا فراهم کند. اما نمی‌دانم چه شد که چند ساعت بعد آنها مرا در اتوبانی در شمال تهران رها کردند.
طلب 120 میلیونی
مأموران به دستور بازپرس جنایی به سراغ سروش رفته و او را بازداشت کردند. سروش که سعی داشت با اظهارات متناقض مسیر تحقیقات را تغییر دهد، در نهایت به کینه‌ای که از امیر به دل گرفته بود اعتراف کرد.
او گفت: مدت‌هاست که با یکی از اقوام امیر به‌ نام کوروش کار می‌کنم. 120 میلیون تومان به او بابت سرمایه‌گذاری دادم. اما وقتی سراغ پولم را گرفتم او مدام بهانه می‌آورد. اوضاع من به حدی رسید که ورشکسته شدم و حتی به خاطر فشارهای زندگی تصمیم به خودکشی گرفتم. در این شرایط هم کوروش حاضر نشد بدهی اش را بدهد و در نهایت گفت پول را به امیر داده است. چون فکر می‌کردم دستم به پول نمی‌رسد، تصمیم گرفتم او را بربایم تا پولم را پس بگیرم.
او ادامه داد: برای اجرای نقشه ام، 4 خلافکار اجیر کردم. درحال اجرای نقشه‌مان بودیم که همدستم تماس گرفت و گفت همسر امیر به پلیس مراجعه کرده و ما بزودی لو می‌رویم به همین دلیل او را رها کردیم.
با اعتراف مرد جوان، همدستان او نیز شناسایی و به دستور بازپرس جنایی در اختیار کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شدند.

 

گروه حوادث / مرد میانسال که به‌خاطر سر و صدای مشکوک خانه همسایه با پلیس تماس گرفته بود سرنخ کشف یک جنایت را به مأموران داد.
به‌گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، دو روز قبل مردی در تماس با پلیس شهرستان پاسارگاد از صداهای آزاردهنده‌ای که از خانه همسایه‌اش به گوش می‌رسید شکایت کرد و گفت: مدام از خانه همسایه‌مان صدای کندن و خراب کردن زمین می‌آید هر چه تذکر می‌دهم فایده ندارد به همین خاطر به پلیس خبر دادم.
وقتی مأموران به خانه مورد نظر در شهرک خلیلیه شهرستان پاسارگاد رفتند با اظهارات ضد و نقیض مرد صاحبخانه رو‌به‌رو شدند و وی نتوانست دلیل قانع کننده‌ای برای صداهایی که از خانه‌اش می‌آمد بدهد. به‌همین خاطر مأموران مشکوک شده و با دریافت حکم قضایی وارد خانه شدند. با ورود به خانه وی متوجه شدند این مرد به تازگی کف سالن پذیرایی را کنده و سپس دوباره آن را پر کرده است. در حالی که تحقیقات از مرد 32 ساله ادامه داشت مادر وی از ناپدید شدن پسر بزرگش خبر داد و گفت که پسرم با برادرش اختلاف داشت و از روز قبل پسر بزرگم ناپدید شده است. بدین ترتیب تحقیقات از مرد جوان ادامه یافت تا اینکه سرانجام وی مجبور به اعتراف شد و گفت که روز قبل از این حادثه با برادر 40 ساله‌اش درگیر شده و او را به قتل رسانده بود اما برای اینکه این جنایت را مخفی نگه دارد با کندن کف سالن پذیرایی وی را همانجا دفن کرده است. بدین ترتیب رسیدگی موضوع در دستور کار مأموران انتظامی «پاسارگاد» قرار گرفت و تیم جنایی پس از اعزام به محل و بررسی صحنه قتل جسد را کشف کردند. سرهنگ «کاووس محمدی»، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی فارس در این باره گفت: مأموران در همان محل قاتل را دستگیر کردند و متهم در بازجویی با ابراز ندامت انگیزه‌اش را اختلافات خانوادگی عنوان کرد.
 

گروه حوادث / 4 پسر جوان که متهم به سرقت از خانه یک مادر و دختر هستند در دادگاه مدعی شدند به دعوت دختر صاحبخانه به آنجا رفته بودند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده با شکایت زن میانسالی که مدعی بود چهار جوان با قصد سرقت به خانه‌شان حمله کرده‌اند، آغاز شد. او در توضیح ماجرا گفت: سال‌هاست که از همسرم جدا شدم و با دخترم زندگی می‌کنم. شب حادثه پس از بازگشت از میهمانی، زنگ خانه‌مان را زدند. وقتی در را باز کردیم 4 پسر جوان به داخل خانه‌مان یورش بردند و با تهدید چاقو از ما خواستند تا جای پول و طلاها را به آنها نشان دهیم. در یک لحظه از غفلت‌شان استفاده کرده و خودم را به بیرون رساندم و همسایه‌ها را خبر کردم اما وقتی سارقان متوجه شدند بلافاصله از آنجا فرار کردند.
در ادامه مأموران برای بررسی محل وقوع جرم به خانه زن میانسال رفتند و به یک خودرو که در مقابل خانه آنها پارک شده بود مشکوک شدند و با استعلام شماره پلاک آن صاحب خودرو را که مردی 50 ساله بود شناسایی کردند.
صاحب خودرو احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت. وی گفت: خودرو متعلق به من است اما شب گذشته دست پسرم شهاب بوده و نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده که آن را در این مکان رها کرده است. به این ترتیب شهاب به عنوان مظنون شناسایی و بازداشت شد و در ادامه هم 3 همدستش دستگیر شدند. آنها در بازجویی به موضوع ورود به خانه زن میانسال و دخترش اعتراف کردند و گفتند: دختر این زن میانسال را می‌شناختیم و می‌دانستیم که آنها تنها زندگی می‌کنند و با توجه به اینکه مردی در خانه‌شان حضور ندارد فکر می‌کردیم سرقت به آسانی انجام می‌شود.
آنها در ادامه مدعی شدند: ما بیکار بودیم و به لحاظ اقتصادی مشکل داشتیم و تصمیم گرفتیم با سرقت از خانه آنها پولی به دست بیاوریم.
هرچند متهمان سابقه‌دار نبودند اما کیفرخواست علیه آنها صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
اما در جلسه رسیدگی به این پرونده وقتی اولین متهم به جایگاه رفت منکر سرقت شد و گفت: ما برای سرقت نرفته بودیم. من و دوستانم مدتی بود که با دختر این خانواده آشنا شده بودیم و او آن شب ما را برای پارتی به خانه‌اش دعوت کرده بود. ولی وقتی مادرش ما را دید شروع به داد و فریاد کرد و از ما خواست تا خانه‌اش را ترک کنیم و بعد هم همسایه‌ها را خبر کرد. اصلاً بحث سرقت مطرح نبود. ما اگر سارق بودیم خودرویمان را جلوی در خانه‌شان رها نمی‌کردیم و فرار کنیم. ما فکر کردیم این زن از دست دخترش عصبانی شده و بعد از چند ساعت که ناراحتی‌اش برطرف شد ما می‌رویم و خودرویمان را برمی‌داریم اما بعد متوجه شدیم که او به جرم سرقت از ما شکایت کرده است.
در ادامه همدستان این متهم نیز حرف‌های او را تأیید کردند و بعد از اظهارات متهمان و وکلای مدافع‌شان، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
‌