دیلی صباح (ترکیه)
مصوبه جدید سنای فرانسه که استقلال قره باغ را به رسمیت میشناسد، با واقعیتهای منطقه مطابقت ندارد و خط بطلانی بر راهکارهای گروه مینسک میکشد که بر راهکارهای دیپلماتیک برای حل بحران قفقاز تأکید میکند (لازم به ذکر است، دولت فرانسه هنوز مصوبه سنا را تأیید نکرده است).
چاینا دیلی (چین)
پکن و سئول که برای سفر رئیس جمهوری چین به کره جنوبی آماده میشوند، در دیدار وزرای خارجه دو کشور، علاوه بر توافقهای اقتصادی و بویژه دریایی متعهد شدند، برای پیشبرد روند حل و فصل مسأله صلح در شبه جزیره کره همکاریهای مشترکی را آغاز کنند.
یواسای تودی (امریکا)
یکی از عوامل پیروزی جو بایدن در انتخابات که کمتر به آن توجه شده، جیم کلیبرن، پیرمرد 80 ساله سیاهپوست و رهبر فعالان حقوق مدنی است که تنها چند روز مانده به انتخابات در سخنانی مهیج گفته بود، انتخابات مربوط به ما نیست. مربوط به فرزندان ما و آینده کشور است.
استفان ام والت
استاد روابط بینالملل دانشگاه هاروارد
مترجم: زهره صفاری
درست است که 2020 را با اغماض میتوانیم در حلقه بدترین سالهای جهان (1914 یا 1939) قرار دهیم اما به هر حال این سال در تاریخ مدرن یکی از اسفناکترین دورههای زندگی بشر به شمار میرود و شمار زیادی از پایان آن ناراحت نمیشوند. برای من امسال بدترین سال زندگیام بود اما همچنان من خوششانستر از خیلیهای دیگر بودم و در آستانه سال جدید بهخاطر آن ابعادی از زندگی که امیدوارم میکرد، قدردانم. نعمتهای کوچک، اتفاقات بدی که برایمان پیش نیامد و آن نکات برجستهای که به ما فهماند که بحران فعلی برای همیشه ادامهدار نخواهد بود و میتوانیم به بهترین شکل از آن رهایی یابیم.
1. جنگ نشدن میان ابرقدرتها
بیش از 60 میلیون نفر در سراسر جهان به ویروس کرونا مبتلا شدند، حدود یک و نیم میلیون نفرشان نیز جان باختند، اقتصاد در بسیاری نقاط جهان رو به رکود است، کشورهای فقیر، فقیرتر شدهاند، بازار کار بشدت آسیب دیده و روند عملکرد مدارس بر بهرهوری نسلهای بعدی اثرگذار شده، مشکلات روحی افزایش یافته و سایه سنگینی بر آینده جهان انداخته است اما همه این ناکامیها در مقایسه با خسارتی که جنگ قدرتهای بزرگ و بهرهگیری آنها از سلاحهای کشنده دارد، غیرقابل باور است. فارغ از خسارات جنگهای اخیر میان آذربایجان - ارمنستان یا هند - چین، کشتارهای سوریه، سودان، افغانستان و...، اگر قدرتهای بزرگ وارد نبرد با یکدیگر شوند ویرانیها غیرقابل جبران خواهد بود. پس به خاطر رخ ندادن این فاجعه در سال 2020 باید شکرگزار بود.
2. انتخابات امریکا
بیش از 70 میلیون امریکایی خواهان نتیجه دیگری از انتخابات ریاست جمهوری 2020 بودند اما در عین حال شمار زیادی نیز از اینکه «جو بایدن» جانشین «دونالد ترامپ» خواهد شد خرسند و شکرگزارند. حتی شرایط بهتر از پیشبینیها بود، چراکه نه اقدامات خشونتآمیز روند انتخابات را به هم زد، نه قدرتهای خارجی در آن مداخله کردند، شمارش آرا نیز با دقت بالا و منصفانه انجام شد و در نهایت «بایدن» قاطعانه پیروز میدان شد. با وجود این همانطور که پیشبینی میشد تنها نکته منفی این شرایط نپذیرفتن شرایط با ادعاهای واهی رئیس جمهور «ترامپ» است که نهتنها بر سرنوشت شهروندان امریکایی در بسیاری از مراکز مهم تأثیرگذار خواهد بود که اعتبار امریکا در جهان را نیز خدشهدار خواهد کرد و تصویر خوب انتخاب میلیونها امریکایی را به نابودی میکشاند. گرچه در تاریخ سیاسی امریکا سیاستمداران فاسد یا خطرناک کم نداشتهایم اما خودشیفتگی «ترامپ» باعث شد، او واکنشی فراتر از انتظار به شکستش داشته باشد. خوشبختانه اکثریت امریکاییها او را نکوهش کرده و خواستار اخراج او هستند. اما این روند مخرب چند هفته دیگر نیز ادامه دارد و بدون شک او به تخریب سیاستهای امریکا در فرصت باقیمانده اهتمام خواهد داشت اما در کل خروج او از قدرت با رأی شهروندان امریکایی نقطه امیدی برای پایان سیر نزولی امریکا است.
3. مردان شایسته
«ادموند برک»، نظریهپرداز ایرلندی جمله مشهوری دارد: «تنها شرط لازم برای پیروزی بر شیطان این است که انسانهای خوب کاری انجام دهند» و امسال بهخاطر شایستگی و عملکرد درست سیاستمداران شایسته هر دو حزب پس از انتخابات بهرغم فشارهای سیاسی شدید باید شکرگزار باشیم. ما باید قدردان «برد رافنسپرگر»، جمهوریخواه و مقام ارشد ایالت جورجیا باشیم که صحت انتخابات را تأیید کرد. همچنین «کریستوفر کربز»، رئیس سابق امنیت سایبری امریکا که با رد هرگونه اقدامات غیرقانونی در انتخابات، از کار برکنار شد، یا «مایک شرکی» سناتور ارشد میشیگان که با رد اتهامات وارده از سوی ترامپ اعلام کرد: «هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. ما قانون را دنبال میکنیم و این فرآیند ادامهدار خواهد بود» و حتی آن دسته از رهبران جمهوریخواه که به فرآیند دموکراتیک کشورشان احترام گذاشته و بر پیروزی بایدن صحه گذاشتند یا دموکراتهایی مانند «استیسی آبرامز» که ناکامیهای قبلی را کنار گذاشت و وارد میدان شد. اما همچنان نمیدانیم که برای امثال سناتور «لیندی گراهام» یا افرادی مانند او در حزب جمهوریخواه، چه اتفاقی افتاده است.
4. پیشرفت علمی
قوانین فیزیک، شیمی و زیستشناسی و... در جهان هستی نیازی به پذیرش ما ندارند و پیش میروند. انسانها میتوانند تأثیر بشر بر تغییرات آب و هوایی را نپذیرند اما واقعیت این است که افزایش دیاکسیدکربن سبب گرمایش زمین میشود. بنابراین درک پایهترین مسائل میتواند در بهبود مدیریت جهان کارساز باشد و بنابراین باید قدردان دانش و علم بود. در سالجاری میلیونها انسان با نادیده گرفتن توصیههای علمی و پیروی از سیاستمداران منفعتطلب، از زدن ماسک، رعایت فاصله اجتماعی یا در خانه ماندن خودداری کرده و روند کنترل این ویروس مخرب را دشوار کردند اما بازهم علم به کمک بشر آمد. تولید واکسن کرونا و توزیع آن در سال آینده ما را به مصونیت از این ویروس و بازگشت به زندگی عادی و برگزاری مراسم سنتی با خانواده و دوستانمان در سال آتی امیدوار میکند و به همین خاطر قدردان دانشمندان هستیم.
5. دانشجویانم
از اواسط مارس تا پاییز امسال کلاسها آنلاین شدند. من نمیخواهم شکایتی از روند دشوار آموزش یا تبعات آن داشته باشم، چراکه تطبیقپذیری، جدیت و حس خوبی که دانشجویانم داشتند برایم فوقالعاده بود. در واقع با اینکه آنها در ارتباطات و فعالیتهای نزدیک گروهی محدود شدهاند و برای بسیاری از آنها نیز آموزش آنلاین مشکلات بسیاری را ایجاد کرده اما اشتیاق آنها به انجام فعالیتهای تیمی و گروهی قابل ستایش است و من بهخاطر این اتفاق شکرگزارم. حالا اگر با همه اینها «ترامپ» نیز از غیرممکنها دست بکشد که بعید به نظر میرسد، یک مورد دیگر نیز به شکرگزاری ما برای سال 2020 اضافه خواهد شد.
منبع: Foreign Policy
خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
تهیه راهبرد سایبری
و چابکسازی قوانین میراثی اوباما
اوباما بهجای اینکه بیشتر بر سیاستها و برنامهها تأکید کند بر فرآیندها و روندهای اداری تأکید داشت و بههمین دلیل در بیشتر مواقع حتی بدون اینکه بهصورت علنی بگوید مانع از انجام عملیات سایبری توسط امریکا میشد و حتی از انجام گفتوگوهای عمومی مشروع در این حوزه جدید جنگی طفره میرفت. متأسفانه ناکارآمدی ساختارهای بوروکراتیک، درگیریهای میان سازمانی و برخی مسائل و مشکلات واقعی لاینحل مانده دولت ترامپ را نیز روزبهروز در حوزه فضای سایبر ناتوانتر میکرد. این وضعیت باید تغییر میکرد. یکی از نخستین اقدامات من این بود که مسئولیتها و اختیارات مدیران و کارکنان شورای امنیت ملی را که با مسائل امنیت ملی و امنیت کشور درگیر بودند، دقیقاً مشخص کردم چون آنها دقیقاً در انتهای خط سیر تصمیم گیریها در این حوزه قرار داشتند. همچنین دوباره کاریها، رقابتها و موانع درون سازمانی را حذف و شرایطی را فراهم کردم که صدای واحدی از کارکنان شورای امنیت ملی شنیده شود. وقتی موانع و مشکلات برطرف و شاخههای خشکیده هرس شدند، آماده حرکت شدیم ولی هنوز دعواهای اداری خسته کننده و مانع تراشیهای زیادی بر سر راهمان وجود داشت.
ما باید دو کار انجام میدادیم؛ نخست باید یک راهبرد سایبری برای دولت ترامپ طراحی میکردیم و دوم باید قوانین و مقررات به ارث رسیده از دوره اوباما را با ساختاری چابک و سریع در عرصه تصمیمسازی جایگزین میکردیم. قبل از انتصاب من بهعنوان مشاور امنیت ملی کارهای قابل توجهی انجام شده بود ولی هنوز تلاش مضاعفی نیاز بود تا بر موانع اداری غلبه کنیم و در حوزه بوروکراتیک پیشرفتهایی داشته باشیم تا شاید بتوانیم به اهداف نهایی خود برسیم. من اغلب به این فکر میکردم که اگر بوروکراتهای ما به آن شدتی که بر سر مسائل داخلی و قلمرو کاریشان با هم رقابت و دعوا میکنند با دشمنان خارجی مقابله میکردند همه ما بسیار راحتتر و با آرامش بیشتری میتوانستیم شبها سر به بالین بگذاریم. باوجود فعالیتهای طاقت فرسایی که انجام شد باز هم حدود پنج ماه طول کشید تا بتوانیم راهبرد جدید سایبری خود را در روز 20 سپتامبر به اطلاع عموم برسانیم. هرچند عزم ما برای توانمندسازی عملیات تهاجمی سایبری توجهات عموم و بویژه رسانهها را به خود جلب کرد ولی در مجموع راهبرد سایبری طراحی شده، راهبردی جامع و عاقلانه بود و یک شروع خوب محسوب میشود. حتی یکی از کارشناسان سایبری دوره اوباما در اعلام نظری در این باره گفت: «این سند نشان داد که یک راهبرد ملی در قبال موضوع مهم و غیرحزبی باید چگونه باشد. در این سند توازن خوبی میان اقدامات دفاعی و همچنین برخورد تهاجمی با بازیگران شریر برقرار شده است. علاوه بر این، راهبرد سایبری جدید بازتابی روشن از تحولات مثبت در فرآیندهای سیاستگذاری و برنامهریزی در بخشهای مختلف دولت است.»