پژوهشی درباره اثر بخشی سدها در برابر سیل
سد کرخه مانع تبدیل سیل بهار 98 به فاجعه شد
دکتر مهدی قمشی
استاد دانشگاه شهید چمران اهواز
سیل بهار 98 که در حوضههای مختلفی از کشورمان رخ داد سبب گردید در حوضه کرخه یکی از بیسابقهترین سیلها بهسمت استان خوزستان گسیل گردد بهطوری که دبی متوسط روزانه ورودی به مخزن سد کرخه در روز 12 فروردین 98 به رقم 5900 مترمکعب در ثانیه رسید. هر چند سد کرخه توانست خروجی این بیشینه ورودی را به حدود 2300 مترمکعب در ثانیه تقلیل دهد باوجود این عدهای در رسانهها اثر سد کرخه را زیر سؤال برده و میزان اثر آن را در سیل بسیار کم یا حتی منفی قلمداد کردند. البته در همان زمان نیز از دید متخصصان امر داشتن اثر مثبت سد واضح و مبرهن بود اما جو منفی رسانهای، باقی ماند و در آن زمان فضا برای بحثی منطقی و متقن بسته بود. شاید اکنون وقت آن است که بدون هیچ تعصبی به اثر بود و نبود سد در کنترل سیل فروردین 98 پرداخت و منصفانه به قضاوت نشست.
خود به خود پیداست که وقتی اثر وجود سد کرخه در سیلاب منفی قلمداد میشود معنی و مفهوم آن این خواهد بود که اگر سد در مسیر رودخانه کرخه وجود نداشت اثرات مخرب سیل 98 کمتر میبود. همین شبهه دست مایهای برای نگارنده شد تا اثر بود و نبود سد در مسیر رودخانه کرخه مورد بررسی دقیق قرار گیرد و موضوعی پایان نامهای طرح گردید تا تحت راهنمایی نگارنده، در سطح کارشناسی ارشد (دانشجو مرضیه علی اولاد) با مشاورت یکی از استادان فن (دکتر محمدرضا زایری) این کار به سرانجام برسد و بعد از یک سال کار دقیق نتایج اخذ و اکنون میتواند در اختیار دوستداران مسائل آب و رسانهها قرار گیرد.
در این پژوهش ابتدا شرایط موجود و واقعی خروجی از سد کرخه در فروردین 98 به مدلی ریاضی داده شد و در پایین دست سد در ایستگاههای مختلف، دبیها و پهنه سیل خروجی از مدل با واقعیت تطبیق داده شد و اصطلاحاً عمل واسنجی مدل انجام گردید. بعد از اطمینان از واسنجی صحیح مدل، برای شرایط بدون وجود سد (یعنی عبور دبیهای واقعی ورودی از بالادست سد در مسیر پایین دست رودخانه)، مدل ریاضی اجرا گردید و اکنون میتوان نتایج کار را با سطح بالایی از اطمینان به شرح زیر عرضه کرد. به عبارت دیگر در سیل فروردین 98 اگر سد کرخه نبود چه بر سر استان خوزستان میآمد؟
مساحت بیشینه پهنه سیلاب در حالت بدون سد به 2750 کیلومترمربع میرسید که در مقایسه با حالت رخ داده و با وجود سد (957 کیلومترمربع) افزایش تقریباً سه برابری را نشان میدهد.
سیل از سمت شمال اهواز با دبی 250 مترمکعب در ثانیه به قسمتهای شمال غربی شهر اهواز وارد و مناطق کیان شهر، مهرشهر، پادگان لشکر 92 زرهی، پدافند هوایی و بخشی از کیان آباد را با عمقی بین نیم تا سه متر به زیر آب میبرد.
آب کرخه از سمت حمیدیه به سمت غرب و جنوب اهواز سرازیر شده و بخشی از ملاشیه و بیش از 50 درصد کشت و صنعت فارابی را در برمی گرفت (در تصویر 1 نشان داده شده است.)
15 درصد شهر شوش و بیش از پنجاه درصد شهر حمیدیه، سیوپنج درصد شهر سوسنگرد، بخش زیادی از شهر بستان، کل شهر رفیع، بخش زیادی از عبدالخان و الهایی و قسمتهایی از هویزه با وجود سیل بندهای کنونی به زیر آب میرفت.
علاوه بر روستاهای شاکریه و مچریه، هفده روستای دیگر در منطقه دشت آزادگان به طور کامل زیر آب میرفت.
خارج شدن بخشی از سیلاب از شرق رودخانه کرخه در بالادست استان و ورود آن با دبی 600 مترمکعب بر ثانیه به رودخانه شاوور سبب طغیان رودخانههای دز و شطیط و شاوور شده و بخشی از شهر شاوور و 50 درصد مناطق مسکونی میان آب کاملاً به زیر آب میرفت و علاوه بر آن بخشهای مهمی از زمینهای کشاورزی از جمله قسمتهای زیادی از کشت و صنعتهای نیشکر امام خمینی و دهخدا به زیر آب میرفتند (تصویر 2).
ورود آب کرخه در شهر اهواز به کارون سبب افزایش 20 تا 30 سانتی متری آب در کارون میگردید.
این نکات بخشهایی از نتایج عبور سیل از رودخانه کرخه در صورت نبود سد کرخه است و به وضوح نشان میدهد که در صورت نبود سد کرخه میزان خسارات مادی ناشی از سیل فروردین 98 فقط از جناح رودخانه کرخه میتوانست حدوداً به بیش از بیست برابر خسارات وارده سیل گذشته افزایش یابد. ضمن آنکه باید توجه داشت در شرایط نبود سد، خسارات جانی نیز میتوانست قابل توجه باشد که در محاسبات و مقایسه لحاظ نشده است.
جان کلام اینکه اثر سد کرخه برای مردم استان خوزستان، محرز و بلکه حیاتی بوده است و منصفانه باید لقب ناجی بودن سد کرخه را پذیرفت.
بحث تنها به واقعیتی اشاره دارد که میتواند یکی از مزایای ساخت سد برشمرده شود که نمیتوان از آن غفلت نمود و نباید از زاویه دفاع از مسائل زیست محیطی از بعضی مزیتهای سدهای مخزنی صرف نظر کرد. بهنظر نگارنده اگر در کشور ما، به موازات ساخت سد در حفظ محیط زیست اهمال صورت گرفته اشکال نه از سازه سد و ذخیره آب است بلکه نوع مدیریت بر منابع آب بیش از سازه سد و مخزن در این اهمال نقش داشته است.
آماده باش در 7 استان در برابر هجوم ملخهای صحرایی
زهره افشار
خبرنگار
ملخهای مهاجم به بشاگرد هرمزگان رسیدند. این میهمانهای ناخوانده پیشقراولان دستههای 50 تا 500 میلیونی هستند که انتظار میرود تا چند روز آینده به سیستان و بلوچستان و خوزستان هم وارد شوند ؛ با ورود این ملخها که از روز چهارشنبه هفته گذشته به کشورمان رسیدند 7 استان کشور که سال گذشته مورد هجوم ملخها قرار گرفته بودند به حالت آماده باش در آمدهاند و پایش خود را برای مبارزه هرچه سریعتر با ملخها آغاز کرده اند. ملخهای صحرایی یا مهاجم معمولاً همه ساله بر اساس فیزیولوژی زیستیشان در فصل بهار بویژه ماههای اردیبهشت و خرداد مهاجرت خود را از خاستگاهشان در کشورهای حاشیه دریای سرخ و شبه جزیره عربستان آغاز میکنند و پس از عبور از ایران بهسوی هند و پاکستان میروند و بار دیگر در ماههای آبان و آذر و در راه بازگشت به خانه در میانه راه باز هم سری به ما میزنند و تا جایی که میتوانند هرآنچه را بر سر راهشان باشد میخورند و تخریب میکنند و ما را به درد سر میاندازند . حالا این ملخها برای زمستان گذرانی به استان هرمزگان آمدهاند. البته این در حالی است که مبازره با ملخها در هرمزگان آغاز شده است «عبدالرضا اشرف منصوری «مدیر حفظ نباتات سازمان جهاد کشاورزی هرمزگان به« ایران» گفت: نخستین دسته ملخها روز چهار شنبه در بشاگرد شناسایی شد که بسرعت مبارزه با این آفت در سطح 4 هکتار آغاز شد. وی افزود:با توجه به تجربیات سالهای قبل در مبارزه با ملخها، دالانهای ورودی این آفت به استان شناسایی و در حال پایش شبانه روزی هستیم. وی از کشاورزان و مردم خواست به محض دیدن دستههای ملخ با شماره 3315 تماس بگیرند تا مبارزه شیمیایی با این آفت به تأخیر نیفتد. وی خاطرنشان کرد: در سال گذشته کشاورزان و ارگانهای عضو ستاد مدیریت استان همکاری خوبی در مبارزه با ملخها داشتهاند. اشرف منصوری تصریح کرد: در سال گذشته در سطح 70 هزار هکتار از اراضی استان هرمزگان با ملخهای مهاجم مبارزه شد. وی تأکید کرد: هر چند هواپیمای سمپاش در منطقه مستقر است ولی هنوز نیازی به مبارزه هوایی نیست.
برای مبارزه با ملخها آمادهایم
در همین حال «سیدرضا میر» سخنگوی سازمان حفظ نباتات کشور به «ایران »گفت: سال گذشته رکورد هجوم ملخها به کشور را در 7 استان هرمزگان، بوشهر، فارس، جنوب کرمان، سیستان و بلوچستان، خراسانجنوبی و خوزستان داشتیم. بهگفته وی در فاز اول هجوم ملخها به این استانها در سطح نیم میلیون هکتار مبارزه شیمیایی با این آفت انجام شد و انتظار میرود در ماه جاری و آذرماه نیز سطح مبارزه حداقل به 400 هزار هکتار و در مجموع به یک میلیون هکتار از اراضی کشور برسد. وی با تأکید بر اینکه در دور قبل هجوم ملخها آسیب جدی به مزارع و باغها وارد نشد بار دیگر تأکید کرد: سمپاشی برای مبارزه با ملخها هیچ تهدیدی برای سلامت محصولات کشاورزی نیست. وی با اشاره به افزایش قیمت سم بهدنبال بالا رفتن قیمت ارز گفت: ارز 4200 تومانی از واردات سم برداشته شده ولی جای نگرانی برای کشاورزان و مردم نیست زیرا سم به میزان کافی وارد و تأمین شده ضمن اینکه مبارزه با ملخها وظیفه دولت است و هزینهای برای کشاورزان ندارد و در واقع فقط دولت باید هزینه بیشتری را متقبل شود.