تراژدی مرگ خانواده ایرانی در کانال مانش
گروه حوادث: اعضای یک خانواده 5 نفره که قصد مهاجرت به بریتانیا را داشتند و با درخواست پناهندگی این کشور محل زندگی خود در روستای گلینه از توابع شهرستان سردشت آذربایجان غربی را ترک کرده بودند هنگام عبور از کانال مانش در آبهای میان فرانسه و بریتانیا غرق شدند. این در حالی است که کودک 15 ماهه این خانواده هنوز پیدا نشده است.
به گزارش یورونیوز، این حادثه روز سهشنبه 6 آبان در حالی رخ داد که اعضای این خانواده یعنی رسول ایراننژاد ۳۵ ساله، همسرش شیوا محمدپناهی ۳۵ ساله، آنیتا ایراننژاد ۹ساله، آرمین ایراننژاد ۶ ساله و آرتین 15 ماهه سوار بر قایق به همراه چند پناهجوی دیگر در حال عبور از کانال مانش برای رفتن به بریتانیا بودند که قایق واژگون شد و در این حادثه رسول ایراننژاد غرق شد و همسر و ۲ فرزند خردسال آنها بر اثر ایست قلبی جان باختند،اما هنوز خبری از سرنوشت کودک 15 ماهه آنها نیست. 15 نفر دیگر از سرنشینان قایق که گفته میشود ایرانی بودند به بیمارستان منتقل شدهاند و گمان میرود ۲ نفر دیگر نیز در دریا گم شده باشند. بر اساس گزارشها قایق حامل پناهجویان ظرفیت ۱۷ نفر را داشته اما قاچاقچیان ۲۷ نفر را در آن گنجانده بودند؛ از سوی دیگر اداره هواشناسی بریتانیا نیز از قبل درباره وضعیت بد هوا و بادهای شدید در منطقه کانال مانش هشدار داده بود.
قایق غرق شده در حدود ۲ کیلومتری ساحل فرانسه بهطور اتفاقی توسط یک قایق بادبانی در حال عبور در ساعت ۹:۳۰ صبح به وقت محلی شناسایی شد و موضوع بلافاصله به اطلاع مقامهای فرانسوی رسید؛ در عملیات نجات و جستوجو ۴ فروند شناور فرانسوی، یک فروند بالگرد بلژیکی و یک قایق ماهیگیری فرانسوی شرکت داشتند اما زمانی که تیمهای امداد و نجات رسیدند، قایق پناهجویان غرق شده بود.
رسول ایراننژاد کارگر ساختمانی و همسرش خانهدار بود اما به قصد مهاجرت از سردشت به ترکیه و از ترکیه به ایتالیا رفتند. آنها در ایتالیا ۲۰ روز قرنطینه شده و بعد بهسمت فرانسه حرکت کردند و ۲۰ روز هم در جنگلهای شمال فرانسه بودند آنها برای رفتن به انگلستان چند باری با قطار اقدام کردند اما هر بار پلیس آنها را به کمپ بازگرداند تا اینکه شب آخر با یک فایل صوتی به خانواده شان پیام دادند که میخواهند سوار قایق شوند؛ قایقی که به مقصد نمیرسد.
یکی از دوستان این خانواده که در کمپ شمال فرانسه با آنها بوده، نوشته است «این خانواده ۸۰ میلیون تومان خرج کرده و به قاچاقبر دادهاند، آنها تمام سرمایهشان را برای این کار گذاشتند.»
دادستان شهر دانکرک فرانسه تحقیقات درباره علت غرق شدن این کشتی را آغاز کرده است.این سازمان گفت ایجاد یک سیستم جدید که به پناهجویان اجازه میدهد از خارج از مرزهای خود به بریتانیا پناهنده شوند، می تواند به گذرگاههای دریایی ترسناک و پرخطر پایان دهد و از بروز فجایع این چنین جلوگیری کند.
کانال مانش، بین فرانسه و بریتانیا یکی از پررفت و آمدترین آبراههای جهان است و عبور از آن با شناورهای کوچک بخصوص در فصل زمستان و روزهایی که دریا طوفانی است، بسیار خطرناک است.
کمال حسینپور نماینده سردشت نیز در نامهای از وزارت امور خارجه ایران درخواست کرده مقدمات پیگیری بازگرداندن اجساد به کشور را فراهم کند. وی درباره مهاجرت جوانان سردشت به رویداد۲۴ گفت: این موضوع از حدود ۵ ماه پیش در سردشت شروع شده است؛ تا جاییکه تا کنون بیش از هزار نفر از مردان و زنان جوان سردشتی از کشور مهاجرت کردهاند. بیشتر این مهاجران را مردان و حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد بهصورت خانوادگی اقدام به مهاجرت کردهاند.
زمینلرزه 6/6 ریشتری ترکیه و یونان را لرزاند
گروه حوادث / زمینلرزهای به بزرگی 6.6 ریشتر سواحل سفریحصار دریای اژه و جزیره دودکانسای یونان را لرزاند. منابع خبری در ترکیه به نقل از مقامات ترکیه مدعی شدند تاکنون 20 ساختمان به طور کامل فرو ریختهاند. به گزارش آناتولی مرکز مقابله با حوادث غیرمترقبه ترکیه «آفاد» اعلام کرد: زمینلرزهای به بزرگی 6.6 ریشتر در ساعت 14:51 جمعه به وقت محلی شهرستان سفریحصار استان ازمیر را تکان داد. این زلزله درعمق 17 کیلومتری زمین رخ داده است و در استانهای اطراف نیز حس شده است. شدت این زلزله که حدوداً 30-40 ثانیه طول کشیده به حدی بوده که در شهرهای ازمیر، آیدین و موغلا حس شده و مردم را سراسیمه به خیابانها کشانده است. وزیر بهداشت ترکیه گفت: این زلزله تا عصر جمعه 4 کشته و 120 زخمی داشته است. زلزله منجر به سونامی و تخریب بخشی از شهر شده است. به گزارش اسپوتنیک مرکز زلزله 24 کیلومتری شمال غربی جزیره ساموس بوده است.
مادر مقتول از قصاص شوهرش گذشت
گروه حوادث/ معلم بازنشسته که در اقدامی جنون آمیز پسر معتادش را به قتل رسانده بود با رضایت همسرش از قصاص نجات یافت.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از بهمن سال گذشته با گزارش قتل پسری جوان به دست پدرش در دستور کار مأموران قرار گرفت. برادر مقتول که موضوع را به پلیس خبر داده بود، گفت: برادرم معتاد بود و وقتی با پدرم درگیر شد این حادثه رخ داد.
پس از این اظهارات مأموران بلافاصله به نشانی اعلام شده رفتند و مرد میانسال را که کنار جسد فرزندش نشسته و در انتظار پلیس بود دستگیر کردند. متهم به دادسرا منتقل شد و در همان ابتدا اتهام قتل فرزندش را پذیرفت و در شرح ماجرا گفت: سعید پسر بزرگم 20 سال داشت اما چند وقتی بود که معتاد شده و برای تأمین هزینههای مواد مخدرش من و همسرم را خیلی اذیت میکرد، زندگی مان هر روز بدتر میشد. روز حادثه من و همسرم بیرون از خانه بودیم که سهراب پسر کوچکم با من تماس گرفت و گفت که برادرش به خانه آمده و وسایل را شکسته است. وقتی به خانه برگشتیم دیدیم سعید همه خانه را به هم ریخته و برادر کوچکش سهراب را هم کتک زده است. وقتی علت را پرسیدم گفت پول میخواهد تا مواد بخرد، من همان موقع مقداری پول به او دادم اما به مقدار آن اعتراض کرد و از من خواست تا پول بیشتری به او بدهم و بعد هم او را به جاده چالوس ببرم. من هم به همراه پسر کوچکترم سوار ماشین شدیم و به سمت چاده چالوس حرکت کردیم. در مسیر راه به یکباره سعید با پسر کوچکم بحث و جدل کرد و در نهایت درگیری بین آنها آغاز شد و او با فحاشی و داد و فریاد در ابتدا شیشههای ماشین را با لگد شکست و بعد هم قصد داشت در ماشین را بشکند که مجبور شدم ماشین را متوقف کنم. بعد از توقف سعید از ماشین پیاده شد و شروع کرد به کتک زدن من و پسر کوچکم و بعد دوباره سوار ماشین شد.
متهم افزود: سعید ناگهان طنابی از جیبش بیرون آورد و به برادر کوچکش حمله کرد، میخواست او را بکشد. من خیلی ترسیدم، از ترس ماشین را دوباره نگه داشتم و به زور سعید را از او جدا کردم و بعد از شدت عصبانیت طناب را دور گردن خودش پیچیدم و زمانی که به خودم آمدم متوجه شدم که دیگر نفس نمیکشد. در این میان سهراب خیلی تلاش کرد تا مانع کارم شود ولی آنقدر عصبانی بودم که نمیتوانستم خودم را کنترل کنم. پس از آن از پسرم خواستم تا موضوع را به پلیس گزارش کند.
مرد میانسال در ادامه گفت: من معلم هستم و سالهاست که به بچههای مردم درس میدهم. با سختی و زحمت زیاد پول درمیآورم و سعی میکنم پولم حلال باشد اما سعید آبرویم را همه جا برده بود.
در ادامه رسیدگی به این پرونده مادر مقتول به عنوان ولیدم به دادسرا احضار شد و گفت: من پسرم را خیلی دوست داشتم اما هیچ راهی برای اینکه بتوانیم زندگی خوبی داشته باشیم برایمان نگذاشته بود. من و شوهرم بارها او را به مرکز ترک اعتیاد برده بودیم. مدتها هزینه روانشناس دادیم تا مواد را ترک کند. ریشه این درگیری و پرخاشگری را نمیدانستیم چیست و چرا اینکار را میکند اما زندگی ما را سیاه کرده بود. ما خانواده آرامی بودیم، من اطمینان دارم که شوهرم در آن لحظه چارهای نداشته است. به همین خاطر از همسرم شکایتی ندارم و بدون قید و شرط گذشت میکنم. پس از اظهارات متهم، کیفرخواست علیه او صادر شد و با توجه به اینکه تنها ولیدم یعنی مادر مقتول اعلام گذشت بی قید و شرط کرده بود پرونده متهم برای رسیدگی به لحاظ جنبه عمومی جرم به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
تصادف زنجیرهای خونین در چابهار
گروه حوادث / انحراف به چپ کامیون در جاده چابهار منجر به تصادف زنجیرهای با یک کشته و 9 مصدوم شد.
مجتبی خالدی سخنگوی سازمان اورژانس کشور در اینباره گفت: این تصادف زنجیرهای ساعت 11 صبح پنجشنبه بین یک دستگاه وانت تویوتا دو کابین، مینیبوس هایس، پراید و کامیون رخ داد. یک خودرو نیز در این تصادف متعلق به نمایندگان مجلس بوده، که طی بررسیهای صورت گرفته مشخص شد نمایندگان مجلس در خودرو دیگری بودند و آسیبی ندیدند. در این حادثه 10 نفر مجروح و به بیمارستان منتقل شدند.
سرهنگ مصطفی کولزاده فرمانده پلیس راه جنوب سیستان و بلوچستان (ایرانشهر) نیز درباره علت این سانحه گفت: کارشناسان پلیس راه انحراف به چپ راننده کامیون را عامل بروز تصادف زنجیرهای مسیر چابهار- دشتیاری تشخیص دادند. یکی از مجروحان نیز در بیمارستان جان باخت.
دکتر محمدمهران امینیفرد رئیس دانشگاه علوم پزشکی ایرانشهر نیز به ایرنا گفت: خالد صادقی یکی از تجار منطقه آزاد چابهار و از مجروحان تصادف زنجیرهای فوت کرده است. از مجموع مجروحان این حادثه که در بیمارستان امام علی(ع) چابهار بستری هستند علاوه بر یک فوتی، ۲ نفر هم شرایط وخیمی دارند. تعدادی از مجروحان این حادثه از مسئولان منطقه آزاد چابهار هستند اما خودروی حامل ۲ نماینده کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی و مدیرعامل منطقه آزاد که در این مسیر در حرکت بوده دچار حادثه نشده و مشکلی برای آنان پیش نیامده است.
نایب رئیس و سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی به اتفاق مدیر عامل منطقه آزاد چابهار و تعدادی از مدیران و مسئولان و فعالان اقتصادی این منطقه در حال عزیمت به منطقه مرزی ریمدان بودند که یکی از خودروهای این کاروان دچار حادثه شد اما نمایندگان مجلس و مدیر عامل منطقه آزاد چابهار در خودروی دیگری بودند که مشکلی برای آنان پیش نیامده است.
تاوان سنگین سرقت از مرد سرطانی
گروه حوادث/ مرد تبهکار وقتی بیتوجه به التماسهای یک بیمار سرطانی هزینه درمان او را سرقت میکرد نمیدانست خیلی زود خودش نیز به این بیماری مبتلا خواهد شد.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، مدتی قبل مرد میانسالی با مراجعه به پلیس از سرقت خودرواش خبر داد و گفت: من با پرایدم مسافرکشی میکنم امروز دو مرد جوان را دربستی سوار کردم تا به مقصد برسانم اما آنها مرا به خیابان خلوتی کشاندند و با تهدید و ضرب و شتم خودروام را به سرقت بردند. پس از این شکایت در حالی که تحقیقات برای شناسایی و دستگیری سارقان آغاز شده بود این بار مرد جوانی به اداره پلیس رفت و از سرقت اموالش به دست سرنشینان یک خودرو پراید خبر داد و گفت: من بیمارم و سرطان معده دارم، هزینه درمانم خیلی سنگین است با هزار بدبختی و قرض و وام پولی فراهم کردم تا روند درمانیام را شروع کنم امروز سوار یک خودرو شدم تا به بیمارستان بروم مرد جوانی راننده بود و به غیر از او دو مرد دیگر هم سوار خودرو بودند که تصور کردم آنها هم مسافرند. اما در بین راه با تهدید چاقو، کارت عابر بانکم، پولها و گوشی تلفن همراهم را سرقت کردند. بعد هم رمز عابر بانکم را گرفته و 5 میلیون تومان پول را که بخشی از هزینه درمانم بود به کارت خود واریز کردند. هر چه به آنها التماس کردم که این پولها هزینه داروهای سرطانم است توجه نکردند و نه تنها پولهایم را بردند بلکه مرا کتک هم زدند.
سرقتهای سریالی
با شکایت مرد جوان، مأموران به سراغ دوربینهای مداربسته اطراف محل سرقت رفتند و تصویر سارقان بهدست آمد. در ادامه بررسیها مشخص شد خودرو سارقان همان خودرو پراید مسروقه مرد میانسال و دو نفر از سارقان نیز متهمان همان پرونده بودهاند. در ادامه نیز کارآگاهان دریافتند با یک باند سارقان سریالی روبهرو هستند که مسافران را در مسیر تهران به اسلامشهر و برعکس سوار کرده و در بین راه با تهدید چاقو، کارت عابر بانک و پولها و گوشی تلفن همراهشان را به سرقت میبرند سپس با دریافت رمز عابر بانک حساب وی را خالی کرده و با کتک و تهدید وی را در مکانی خلوت رها میکنند.
دستگیری متهمان
تحقیقات برای دستگیری اعضای باند خشن ادامه داشت تا اینکه مأموران پلیس یکی از متهمان را هنگام سرقت از یک مسافر دستگیر کردند. پدرام، یکی از اعضای باند بود که وقتی با مدارک پلیسی مواجه شد به سرقت از مسافران با همدستی دو نفر از همدستانش اعتراف کرد. در بررسیها مشخص شد که یکی از اعضای باند به اتهام سرقت مسلحانه خیابانی دستگیر شده و به زندان افتاده و نفر دوم نیز به ترکیه فرار کرده است. در ادامه وقتی متهم از سوی شاکیها شناسایی شد به دستور بازپرس علی ایرد موسی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی تهران، روانه زندان شدند. اما در حالی که چند روزی از بازداشت پدرام گذشته بود او متوجه شد به بیماری سرطان فک مبتلا شده است.
گفتوگو با متهم
■ چرا سرقت میکردی؟
من در یک مغازه کفش فروشی کار میکردم. دو سال قبل با پسر جوانی به نام سروش آشنا شدم. با اینکه همسن و سال بودیم اما او وضع مالی خوبی داشت و همیشه به سر و وضعش میرسید در ظاهر بیکار بود و من همیشه تعجب میکردم این همه پول را از کجا میآورد تا اینکه فهمیدم سارق است او مرا هم وسوسه کرد تا همدستش شوم. من صبح تا شب کار میکردم و همیشه هم بیپول بودم. سروش بعد از مدتی دوستی مرا به پاتوقهایش برد و معتاد به شیشه شدم. اعتیادی که به غیر از خود مواد مرا محتاج پولش کرده بود و درنهایت با او همراه شدم.
■ شگردتان برای سرقتها چه بود؟
اوایل کیف قاپی میکردیم اما باتوجه به اینکه کسی پول نقد با خودش حمل نمیکرد، کار و کاسبی زیاد خوب نبود. بعد تصمیم گرفتیم که از مسافران سرقت کنیم. برای این کار نیاز به خودرو داشتیم، یک خودرو سرقت کردیم. یک خودرو هم مال همدستمان بود که مدام پلاکش را تغییر میدادیم.
■ با پولهای سرقتی چه میکردی؟
معمولاً در این سرقتها یک تا سه میلیون تومان گیرمان میآمد و پولها خرج هزینه مواد مخدر و لباس و تفریحمان میشد.
■ پولهای مسروقه را به کارت چه کسی واریز میکردید؟
کارتها را از معتادان یا افراد نیازمند به مبلغ 100 هزار تومان میخریدیم.
پلیس در تعقیب سارقان گردنبند علی دایی
گروه حوادث: تحقیقات پلیسی برای شناسایی و دستگیری دو سارق زورگیر که در خیابان زعفرانیه تهران با حمله به علی دایی گردنبند طلای او را سرقت کردند ادامه دارد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، عصر چهارشنبه (۷ آبان) علی دایی به همراه دخترش در حالی که از دفتر کارش در خیابان آصف زعفرانیه خارج شده و به سمت خودرواش میرفت ناگهان مرد جوانی از پشت به وی نزدیک شد و گردنبند طلای او را از گردنش قاپید. این فوتبالیست سرشناس کشورمان در حالی که قصد داشت دخترش را از این صحنه دور کند با سارق درگیر شد اما سارق بلافاصله سوار موتورسیکلت همدستش شد و فرار کرد. سرهنگ محمد کالوسی سرکلانتر یکم پلیس پیشگیری تهران بزرگ در این باره گفت: دقایقی بعد از این سرقت و با اعلام موضوع به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰، تیمی از مأموران در محل حاضر شدند و به بررسی شواهد و اظهارات شاکی پرداختند. طبق گفته او و بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته در محل، دو نفر سوار بر موتورسیکلت از پشت به این فوتبالیست سابق کشورمان نزدیک شده و در عرض چند ثانیه گردنبند را کشیده و فرارکردند.
سرهنگ کالوسی همچنین افزود: با توجه به اینکه دو سارق از پشت به دایی و دخترش نزدیک شدند، به نظر نمیرسد که آنان از قبل وی را شناسایی کرده باشند و قصد قبلی درکار بوده باشد البته این موضوع در حال بررسی است و فعلاً نمیتوان به شکل قطعی درباره آن اظهارنظر کرد اما ارزش گردنبند مسروقه به گفته علی دایی حدود ۸۰ میلیون تومان است و نکته قابل توجه اینکه ایشان به هشدارهای همیشگی پلیس مبنی بر در معرض دید قرار ندادن اموال با ارزش توجه نداشته و گردنبند او کاملاً نمایان و قابل رؤیت بوده است و به احتمال زیاد همین موضوع انگیزه سرقت شده است. وی درباره وضعیت این پرونده نیز گفت: مأموران کلانتری اقدام به تشکیل پرونده کرده و با ثبت اطلاعات و مستندات، پرونده را برای رسیدگی تخصصی به پلیس آگاهی ارجاع دادهاند.
سرقت با خودروی همسر
گروه حوادث: مرد سارق که با خودروی همسرش به دزدی میرفت در حالی تحت تعقیب قرار گرفته که پلیس همسر وی را بازداشت کرده است.
علی کنجوریان، رئیس پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران بزرگ در تشریح این خبر گفت: دهم شهریور امسال پروندهای با موضوع سرقت خانه در کلانتری ۱۲۸ تهران نو تشکیل و با دستور مقام قضایی به پلیس آگاهی تهران ارجاع شد. شاکی پرونده اظهار داشت برای چند ساعت از خانه خارج شده اما وقتی برگشته با در شکسته خانه و سرقت اموالش به ارزش 200 میلیون تومان رو به رو شده است. پس از این شکایت در گام اول تحقیقات، کارآگاهان به محل وقوع جرم رفته و با بررسی صحنه سرقت موفق شدند شماره پلاک خودروی سارقان را به دست بیاورند.
این مقام انتظامی بیان داشت: با استعلام شماره پلاک خودرو مالک آن به هویت سمیرا ساکن خیابان پیروزی شناسایی شد که با هماهنگی مقام قضایی کارآگاهان به محل سکونت وی رفته و ضمن دستگیری این زن در بازرسی از خانهاش بخشی از اموال مسروقه شاکی و یک دستگاه موتورسیکلت فاقد اصالت کشف شد. اما سمیرا پساز انتقال به پلیس آگاهی اظهار داشت، من در سرقت نقشی نداشتم همسرم بهنام وحید سرقت را انجام داده و الان هم به یکی از شهرهای جنوبی کشور گریخته است و از محل مخفیگاه وی خبری ندارم.
رئیس پایگاه ششم پلیس آگاهی با اشاره به اینکه ردیابیها برای دستگیری متهم اصلی پرونده ادامه دارد، گفت: با هماهنگیهای قضایی همه اموال کشف شده به مالباخته تحویل شد.
پیدا شدن نوزاد در خرابههای سبزوار
گروه حوادث / به دنبال پیدا شدن نوزاد 13 روزه در خرابههای شهر سبزوار سازمان بهزیستی خراسان رضوی توضیحاتی در این باره ارائه کرد.
به گزارش ایلنا، غلامحسین حقدادی، معاون امور اجتماعی اداره کل بهزیستی خراسان رضوی گفت: گروه اورژانس اجتماعی این اداره کل با اطلاع از زندگی مادری به همراه نوزادش در ویرانهای در شهر سبزوار بلافاصله برای امداد و ارائه پوشش مناسب اجتماعی در محل حضور یافتند. وی افزود: پس از حضور نیروهای بهزیستی و اورژانس اجتماعی در محل مورد نظر مشخص شد مادر از محل متواری شده و نوزاد همراه مردی معتاد در شرایط زیستی و محیطی نامناسب قرار دارد ، بنابراین به خاطر فوریت در حفظ سلامتی، این نوزاد دختر بدون طی مراحل شناسایی والدین اصلی بلافاصله با دستور مرجع ذیصلاح قضایی تحت مراقبت مددکاران سازمان بهزیستی قرار گرفت . نوزاد دختر ۱۳ روزه با انتقال به شیرخوارگاه حضرت علیاصغر در مشهد همه آزمایشهای طبی برای اطمینان از سلامتیاش انجام شد. آزمایشهای طبی نشان داد این نوزاد دچار بیماری خاصی نیست.
معاون امور اجتماعی ادارهکل بهزیستی خراسان رضوی تصریح کرد: این نوزاد هم اکنون در شیرخوارگاه مشهد تحت مراقبت و نظارت مستقیم سازمان بهزیستی قرار دارد و تاکنون هیچ فردی به عنوان والدین یا بستگانش شناسایی نشده و اعلام حضور نکردهاند.
کشف جسد حلق آویز دختر 11 ساله
گروه حوادث/ همزمان با کشف جسد حلق آویز دختر 11 ساله در خانهاش تحقیقات پلیسی در این پرونده آغاز شد. بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت 9 شب چهارشنبه گذشته، گزارش مرگ مشکوک دختر 11 ساله از سوی مأموران کلانتری 140 باغ فیض به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد.
مادر این دختر بچه به پلیس گفت: من و شوهرم چند سال قبل از هم جدا شدیم و دخترم با من زندگی میکرد. امروز برای انجام کاری از خانه بیرون رفته بودم اما وقتی برگشتم متوجه شدم در قفل است با کمک همسایهها در را باز کردیم اما وقتی وارد خانه شدم جسد حلق آویز دخترم را دیدم. بدین ترتیب با اعلام موضوع به بازپرس مصطفی واحدی از شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی تهران پرونده برای تحقیقات در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت. در ادامه نیز مشخص شد این دختر 11 ساله هیچگونه علائم افسردگی نداشته و دختر شادابی بوده که از نظر درسی نیز بسیار موفق بوده است. بنابراین فرضیه خودکشی کمرنگ است و خانواده وی خواهان روشن شدن علت اصلی مرگ دخترشان هستند.