آزادی زن محکوم به قصاص با کمک نیکوکاران
گروه حوادث/ زن جوان که به اتهام قتل همسرش به قصاص محکوم شده بود پس از 11 سال حبس سرانجام با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران و کمک جمعی از نیکوکاران از جمله یک خواننده پاپ از مجازات مرگ رهایی یافت.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از 15 آذر سال 88 و با گزارش مأموران یکی از بیمارستانهای پایتخت درباره مرگ مرد میانسالی آغاز شد. نخستین بررسیها نشان میداد مرد میانسال با ضربه چاقو مجروح و توسط خانوادهاش به بیمارستان منتقل شده اما بر اثر شدت خونریزی جان باخته است.
از آنجا که همسر مقتول بهعنوان تنها مظنون این پرونده دستگیر شده بود وقتی مقابل بازپرس جنایی قرار گرفت به قتل ناخواسته شوهرش اعتراف کرد و گفت: من همسر دوم سیروس هستم او مدتی قبل به خاطر اختلافات خانوادگی از همسر اولش جدا شد آنها دو بچه داشتند. بعد از مدتی هم با من آشنا شد و ازدواج کردیم. زندگی خوبی داشتیم تا اینکه شب حادثه برای میهمانی به خانه خواهر شوهرم رفتیم ساعتی بعد بین شوهرم و خواهرهایش سر موضوعی دعوا شد. من بهعنوان میانجی وارد دعوا شدم تا آنها را آرام کنم. اما شوهرم در این میان رو کرد به من و گفت به تو چه ربطی دارد که دخالت میکنی؟ بعد هم شروع به کتک زدن من کرد. من که از رفتار سیروس خیلی عصبانی شده بودم یک دفعه چشمم به کارد میوه خوری افتاد آن را برداشتم تا شوهرم را بترسانم و مانع کتکهایش شوم اما چاقو به قفسه سینه او اصابت کرد. با دیدن این صحنه وحشت زده با اورژانس تماس گرفتیم بعد هم سیروس را به بیمارستان منتقل کردیم اما زخم کاریتر از آن بود که دکترها بتوانند همسرم را نجات دهند.
با اعترافات زن جوان مدتی بعد میترا در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت و با توجه به درخواست مادر سیروس و دو فرزند او، به قصاص محکوم شد.
تلاش برای بخشش
از آنجایی که میترا از این جنایت پشیمان بود واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی پایتخت وارد عمل شدند تا از اولیای دم رضایت بگیرند.
مادر سیروس در جلسات اولیهای که در دادسرای جنایی تهران تشکیل شد، تصمیم داشت به عروسش رضایت دهد اما زن میانسال قبل از آنکه فرصت این کار را پیدا کند فوت کرد. بدین ترتیب 4 خواهر سیروس بهعنوان اولیای دم وارد پرونده شدند.
با این حال تلاش محمد شهریاری، سرپرست دادسرا و محسن اختیاری سرپرست واحد اجرای احکام دادسرا برای جلب رضایت اولیای دم ادامه داشت تا اینکه سرانجام 4 خواهر مقتول و یکی از فرزندانش حاضر بهگذشت شدند و از قصاص صرفنظر کردند.
اما یکی از دخترهای مقتول خواهان دریافت 500 میلیون تومان دیه شد. از آنجایی که میترا توانایی پرداخت این مبلغ را نداشت با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی پایتخت دختر مقتول به دریافت 250 میلیون تومان رضایت داد. اما از آنجا که میترا هنوز هم قادر به پرداخت این مبلغ نبود این بار با کمک محسن چاووشی یکی از خوانندگان پاپ کشور 200میلیون تومان از این مبلغ فراهم شد. همچنین 40 میلیون تومان را نیز فردی نیکوکار پرداخت کرد و 10میلیون تومان از هزینه آزادی زن جوان را نیز یکی از سازمانهای مردم نهاد تقبل کرد.
بدین ترتیب با پرداخت این پول مقدمات آزادی زن جوان فراهم شد و وی پس از 11 سال از زندان نجات یافت.
گروه حوادث/ پسر جوان که شب عروسی عمهاش در یک درگیری جمعی، مرد جوانی را کشته بود از سوی قضات دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، این درگیری خونین حدود 2 سال قبل در اسلامشهر رخ داد. وقتی مأموران پلیس در جریان ماجرا قرار گرفتند در تحقیقات میدانی دریافتند پسری بهنام شاهین در جشن عروسی عمهاش با مرد جوانی بهنام محسن درگیر شده و او را با چاقو زده است. ساعتی بعد نیز محسن در بیمارستان جان باخت.
بدین ترتیب تحقیقات برای دستگیری متهم آغاز شد وی که بعد از قتل به کرج فرار کرده بود مدتی بعد دستگیر شد و در نخستین بازجوییها به قتل اعتراف کرد.
سپس متهمان دیگری که در این درگیری شرکت داشتند نیز دستگیر شدند و مورد بازجویی قرار گرفتند آنها گفتند از علت درگیری خبر نداشتند فقط به طرفداری از دوستانشان وارد درگیری شدهاند.
با صدور کیفرخواست برای همه متهمان پرونده برای رسیدگی به شعبه 7 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه اولیای دم در جایگاه قرار گرفتند و برای متهم تقاضای صدور حکم قصاص کردند از آنجا که مقتول یک فرزند خردسال نیز داشت از سوی وی نیز درخواست قصاص کردند. در ادامه مادر مقتول گفت: پسر من اهل دعوا و درگیری نبود او زن و بچه داشت و به فکر آینده آنها بود اما این پسر خانواده ما را نابود کرد نوهام یتیم شد و امیدمان را گرفت. من نمیتوانم او را ببخشم باید قصاص شود.
در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: من قبول دارم که او را با چاقو زدم اما عمدی نبود و نمیخواستم محسن را بکشم. من از قبل با محسن بر سر خرید و فروش مشروب اختلاف داشتم وقتی او را در جشن عروسی عمهام دیدم خیلی عصبانی شدم از او خواستم مجلس را ترک کند اما گفت او را دعوت کردهاند و جایی نمیرود. این موضوع باعث دعوا بین ما شد. محسن ضربهای به سرم زد که باعث خونریزی شد دوستم مرا به درمانگاه برد و سرم را بخیه زدند وقتی برگشتیم محسن هنوز آنجا بود دوباره دعوایمان شد و این بار من چاقو کشیدم تا او را بترسانم اما خودش به طرفم حمله کرد که چاقو وارد بدنش شد.
بعد از دفاعیات شاهین بقیه متهمان نیز در جایگاه قرار گرفتند و از خودشان دفاع کردند. آنها مدعی شدند قصدشان وساطت بوده و میخواستند شاهین و محسن را از هم جدا کنند.
سپس متهم ردیف اول یکبار دیگر درجایگاه قرار گرفت و خواستار بخشش اولیای دم شد و گفت از کاری که کرده بشدت پشیمان است. او گفت: من و محسن همسن و سال بودیم از کاری که کردم خیلی پشیمانم فقط تقاضا دارم خانواده مقتول به جوانی من رحم کنند.
سپس قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند و شاهین را به اتهام قتل عمدی به قصاص، به خاطر شرب خمر به شلاق و به خاطر قدرت نمایی با سلاح سرد به سه سال حبس محکوم کردند. همچنین متهمان دیگر پرونده نیز به اتهام شرکت در نزاع دسته جمعی به یک سال حبس محکوم شدند. یکی از متهمان که پسر نوجوانی بود هم از سوی قضات به یک سال نگهداری در کانون اصلاح و تربیت نوجوانان محکوم شد. این رأی در صورت اعتراض در دیوان عالی کشور بررسی خواهد شد.
هشدار پلیس فتا :
واکسن آنفلوانزا فروش اینترنتی ندارد
گروه حوادث/ مجرمان در فضای مجازی، نیازهای مردم و خواست آنها را در قالب گفتوگوها در شبکههای اجتماعی رصد و بر همین اساس اعمال مجرمانه خود را طراحی میکنند.
سرهنگ رامین پاشایی، معاون اجتماعی پلیس فتا با بیان این مطلب به صدا و سیما گفت: واکسن آنفلوانزا یکی از همین موارد است که قدری کمیاب است و مسئولان وعده دادهاند که به وفور در اختیار مردم قرار خواهد گرفت، ولی نگرانیها از ویروس کرونا، تقاضای کاذب را تشدید کرده است. کلاهبرداران در پیام رسانهای غیربومی ادعا میکنند که به واکسنهای آنفلوانزای خارجی و بعضاً تولید داخل دسترسی دارند.
وی با بیان اینکه این مجرمان از نام شرکتهای دارویی وابسته به وزارت بهداشت سوءاستفاده میکنند، تأکید کرد: تا این لحظه هیچ مجوزی برای فعالیت داروخانه آنلاین در کشور نداریم. پزشکان آنلاین برای ارائه یکسری اطلاعات اولیه در فضای مجازی فعال هستند، ولی برای دریافت نسخه و تجویز دارو، حتماً باید به صورت بالینی دیدار با پزشک صورت گیرد و مجوز داروخانه آنلاین در فضای مجازی وجود ندارد.
معاون اجتماعی پلیس فتا با بیان این مطلب گفت: هر کسی سایتی برای فروش دارو دایر کند، مجرم است. مردم باید بدانند فروش اینترنتی واکسن از دو حالت خارج نیست. در شایعترین رویه پول دریافت میشود، اما هیچ دارویی به شخص واگذار نمیشود. در نوع دوم کلاهبرداری، این افراد وجدان را زیر پا گذاشته و داروی تقلبی یا دارویی غیر را در بستهبندی و قیمت گزاف و با آرم فلان کشور و شرکت به مردم واگذار میکنند. که در هر دو حالت مردم باید مراقب باشند تا فریب این کلاهبرداران را نخورند.
پرونده مرگ 4 کودک افغانستانی در انتظار نتیجه پزشکی قانونی
گروه حوادث/ با گذشت بیش از یک هفته از کشف اجساد 4 کودک در کانال آبی در شاهین شهر اصفهان دادستان این شهر اعلام نتیجه نهایی در این پرونده را منوط به وصول نظریه پزشکی قانونی و تکمیل تحقیقات عنوان کرد.
به گزارش ایسنا، روز دوشنبه 17 شهریور خبر ناپدید شدن 4 کودک افغانستانی که به قصد بازی در گیم نت از خانه خارج شده بودند به پلیس اعلام شد. در حالی که تحقیقات برای یافتن آنها ادامه داشت روز چهارشنبه ۱۹ شهریور پیکر سه نفر از این کودکان در کانال آب روبهروی شرکت هواپیماسازی (هسا) و پیکر نفر چهارم نیز دو روز بعد پیدا شد.
در نخستین اظهارنظر پیرامون این حادثه، روابط عمومی فرمانداری شاهینشهر و میمه با صدور اطلاعیهای اعلام کرد، اجساد این کودکان که ۷، ۹، ۱۰ و ۱۲ ساله افغانستانی و مقیم و ساکن شاهینشهر بودند در کانال آب پیدا شده و آنها غرق شدهاند.
اما پدر یکی از این کودکان افغانستانی به ایسنا گفت: پسرم، برادر زنم و دو کودک همسایه برای بازی در گیم نت از خانه خارج شدند و پیکر بیجان سه تن از آنها ۳ روز بعد در کانال انتقال آب هسا پیدا شد.
وی با بیان اینکه پیکر کودک چهارم نیز پیدا شد و پس از طی روند اداری به خاک سپرده شد، افزود: فاصله محل سکونت و گیم نت تا کانال آب حدود ۴ تا ۵ کیلومتر است و با توجه به پولی که آنها همراه داشتند امکان رفتن به نزدیکی اتوبان و محلی که پیدا شدند میسر نبوده است.
سیدنصرالدین صالحی، دادستان عمومی و انقلاب شاهین شهر و میمه نیز با تأیید کشف پیکر بیجان ۴ کودک در کانال انتقال آب کشاورزی در نزدیکی بهشت معصومه، به ایسنا گفت: کشف لباسها و کفشهای کودکان در کنار کانال آب و همچنین تحقیقات اولیه و بررسی دوربینهای سطح شهر، حاکی از غرق شدگی کودکان است، اما اعلام نظر قطعی و نهایی تا وصول نظریه پزشکی قانونی و تکمیل تحقیقات ممکن نیست.
صالحی تأکید کرد: بلافاصله با وصول نظر نهایی پزشکی قانونی، بررسیها برای یافتن علت حادثه با ارجاع موضوع به تیم کارشناسی متخصص، ادامه خواهد داشت و مطابق قانون با مقصر یا مقصرین و مدیرانی که احیاناً با ترک فعل، مرتکب قصور شده باشند، برخورد خواهد شد.
دادستان عمومی و انقلاب شاهینشهر و میمه، هم چنین با تکذیب قاطعانه خبر منتشر شده در مورد وجود قاتلان زنجیرهای در شاهینشهر، خاطرنشان کرد: در چند روز گذشته، پیامی با مضمون هشدار نیروی انتظامی به خانوادهها مبنی بر وجود قاتل یا قاتلان زنجیرهای در شاهینشهر در شبکههای اجتماعی منتشر شده، که کذب محض است.
سگ همسایه مظنون اصلی در مرگ مرد 60 ساله
گروه حوادث/ مرد میانسال که برای میهمانی به خانه دوستش رفته بود ناگهان با حمله سگ همسایه دستش زخمی شد اما 20 روز بعد از این حادثه به طرز مشکوکی جان باخت.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چند روز قبل مرد جوانی به اداره پلیس رفت و گفت: اوایل شهریور پدرم برای میهمانی به خانه یکی از دوستانش در محدوده خیابان آذربایجان رفته بود. یکی از همسایههای آنها سگی داشت که آن روز به پدرم حمله کرد و دستش را گاز گرفت.
همان موقع پدرم را به بیمارستان بردیم اما بعد از چند روز دستش عفونت کرد و بعد از 20 روز هم فوت کرد. حالا به اینجا آمدهام تا از صاحب سگ به خاطر مرگ پدرم شکایت کنم.
به دنبال اظهارات مرد جوان، پروندهای در شعبه پنجم دادسرای امور جنایی پایتخت تشکیل شد. باتوجه به اینکه هنوز علت اصلی مرگ مرد 60 ساله مشخص نیست، بازپرس محمدجواد شفیعی دستور داد تا جسد به پزشکی قانونی منتقل و علت مرگ مرد میانسال مشخص شود. همچنین دستور تحقیقات از صاحب سگ برای بررسی چگونگی این حادثه و سلامت این حیوان نیز صادر شده است.
فرار بعد از خفه کردن همسر
گروه حوادث/ همزمان با کشف جسد زن جوان که بر اثر خفگی به قتل رسیده شوهر وی تحت تعقیب قرار گرفت.
سرهنگ جعفر رحمتی رئیس پلیس آگاهی زنجان در تشریح این خبر گفت: این حادثه مرگبار در منطقه فرودگاه زنجان، در حالی رخ داد که این زوج پس از جرو بحث و درگیری لفظی ناگهان کارشان به درگیری فیزیکی کشید و مرد جوان با خفه کردن همسرش از محل گریخت.
بررسی مأموران نشان داد که این زوج 40 ساله حدود دوسال قبل باهم ازدواج کرده بودند اما اختلاف خانوادگی داشتند تا اینکه در جریان یک درگیری شدید شوهر با خفه کردن همسرش به مکان نامعلومی متواری شده که پلیس با جدیت دستگیری این متهم را در دستور کار دارد.
وعدههای رؤیایی زوج جوان را به بن بست رساند
گروه حوادث/ طبقه اول دادگاه خانواده مقابل یکی از شعبهها مرد جوانی بهنام هومن در کنار همسرش ارغوان ایستاده بود و با خواهش و التماس از او میخواست تا از تصمیمش منصرف شود...
_ ارغوان تو چند ماه به من مهلت بده تا من اوضاع زندگیمان را درست کنم!
ارغوان با نگاهی از سر بیاعتمادی گفت: هومن این بازیها را تمام کن. من تازه با تو آشنا نشدم که میخواهی با این حرفها مرا خام کنی! 3 سال تمام فریب همین مظلومنماییها و حرفهای دروغت را خوردم و حالا هم کارمان به دادگاه خانواده کشید!
هومن اما انگار اعتراض همسرش را نشنیده بود که دوباره گفت: مشکلات در زندگی همه زن و شوهرها وجود دارد و آنها باید با تلاش و همراهی یکدیگر مشکلاتشان را حل کنند....
در همین حین منشی دادگاه هومن و ارغوان را صدا کرد تا وارد شعبه شوند.
پس از ورود زن جوان بدون اینکه لحظهای تأمل کند از قاضی خواست تا هرچه زودتر حکم طلاقش را صادر کند. قاضی که مردی میانسال با موهای جوگندمی بود لبخندی زد و گفت: خیلی عجلهداری خانم! صبر کن اول ببینم ماجرا از چه قرار است اگر دیدم همه راهها به بنبست میرسد آنوقت حکم طلاقتان را صادر میکنم.
سپس از مرد جوان خواست صحبت کند. هومن گفت: آقای قاضی من در طول 3 سالی که با این زن ازدواج کردم همه تلاشم این بوده که او را خوشبخت کنم. خودش هم میداند. اما چه کنم که وضعیت اقتصادی و مشکلاتی که بیشتر زوجها درگیر آن هستند گریبان زندگی ما را هم گرفته. اما هرچه به همسرم میگویم قدری صبر کن تا وضعیت بهتر شود او هیچ توجهی به من و زندگیمان ندارد و مدام بر جدایی اصراردارد.
ارغوان حرفهای هومن را قطع کرد و گفت: همه تلاشت این بوده که از صبح تا شب جلوی تلویزیون دراز بکشی و منتظر بمانی پدرت به ما پول بدهد؟ با دروغ گفتن خواستی زندگی خوبی بسازی؟!
قاضی به زن جوان گفت: بیشتر توضیح بده ببینم قضیه از چه قرار است؟
وی گفت: 3 سال پیش در یک میهمانی با هومن آشنا شدم و پس از چند ماه هم ازدواج کردیم. پیش از ازدواج مدام حرفهای خوب میزد و وعدههایی میداد که حالا فهمیدم همه آنها پوچ و توخالی بوده است. از خانه بزرگ و رؤیایی میگفت تا خودرو گرانقیمت و سفرهای خارجی اما هیچکدامشان را عملی نکرد. نه اینکه من با این امید و توقعهای افراطی با او ازدواج کرده باشم نه اصلاً اما او فقط دروغ گفت.
من آدم پر توقعی نیستم. حتی عروسی هم نگرفتم تا او را تحت فشار قرار ندهم خیلی ساده با او زیر یک سقف رفتم. اما بعدها متوجه شدم که او نه تحصیلاتی دارد نه سرمایهای.
حتی با این موضوع هم کنار آمدم ولی هومن یکسال پس از ازدواجمان خانه نشین شد و به بهانه اینکه وضعیت بازار خراب است نه کاری انجام میدهد نه احساس مسئولیت میکند. فقط منتظر است تا سرماه پدرش مقداری پول به ما بدهد تا از گرسنگی نمیریم!
در این لحظه هومن گفت: من یک مغازه موبایل فروشی داشتم اما جناب قاضی وقتی وضعیت اقتصادی خراب شد دیگر کسی گوشی نخرید و من هم نتوانستم چک هایم را پاس کنم و بدهیام در بازار زیاد شد و نمیتوانستم کارم را ادامه دهم وگرنه من قصدم فریب همسرم نبوده و او را دوست دارم.
قاضی اندکی سکوت کرد و گفت: به هرحال وعدههای بیاساس زیادی هم دادهای. ضمن اینکه با خانه نشینی هم هیچ اتفاق خوبی برایت نمیافتد. من بهخاطر اینکه کمکی به تداوم زندگیتان کنم یک ماه به تو فرصت میدهم تا نشان دهی که همسرت را دوستداری و تلاشت را برای حفظ او و زندگی ات بکنی. اگر بعد از این مدت نتوانستی کاری انجام دهی و بازهم ببینم که منتظر معجزه هستی، ناچارم حکم طلاق را صادر کنم...
نگاه کارشناس
امیرحسین صفدری کارشناس خانواده
مسئولیتپذیری و تعهد از مهمترین ارکان یک زندگی موفق است. متأسفانه در این پرونده مشاهده میشود که هومن در ابتدای آشنایی و برای به دست آوردن ارغوان فقط رؤیاهایش را بیان کرده ولی هیچ تلاشی برای تحقق آن انجام نداده و با مرور زمان این رؤیاها در ذهن ارغوان تبدیل به دروغ شده است. موضوعی که موجب ریشه دواندن بیاعتمادی در خانه این زوج شده است.
حالا در این مرحله هومن باید با تلاش مضاعف از قدمهای کوچک آغاز کند تا رفته رفته بتواند دیوار بیاعتمادی که در کانون خانوادهاش ساخته شده را خراب کند.
نکته بعدی عدم استقلال مالی هومن است و اینکه خانوادهاش با حمایتهای نامحسوس کاری میکنند که او هرگز نتواند به استقلال کامل برسد و این اشتباه بزرگی است که از سوی خانوادهاش بر او وارد میشود. البته در این مسیر همسرش میتواند با حمایت و دادن اعتماد به نفس او را همراهی کند.