کوچک و بزرگ در هر جا می خواهید. به بازرگانی نیک روش مراجعه فرمائید. نشانی: خیابان سپه جنب بیمارستان دولتی. تلفن 6139
بهترین رنگ های لعابی و مینایی روغنی، رنگ های علامت سرو است که از هر جهت با رنگ های خارجه رقابت می کند. یک مرتبه امتحان کنید، حقیقت رنگ های سرو به شما ثابت خواهد شد.
افتتاح رادیو
اینجا تهران است، صدای ایران
فرزانه قبادی/ درست چهارده سال بعد از روزی که رضاشاه بیسیم پهلوی را افتتاح کرد و ایران مجهز به تلگراف بیسیم شد، ولیعهد در یکی از اتاقهای همان ساختمان با فشردن دگمهای مجوز پخش صدا را از رادیو صادر کرد. مراسم افتتاح رادیو چهارم اردیبهشت 1319 –سالروز تاجگذاری رضاشاه- ساعت 6 بعد از ظهر آغاز شد و تا ساعت 11 شب ادامه داشت. در این مراسم هنرجویان مدرسه عالی موسیقی به اجرای برنامه پرداختند و ارکستر استادان با رهبری غلامحسین مینباشیان، مدیر مدرسه عالی موسیقی اجرا شد. احمد متیندفتری، در نطق افتتاحیه رادیو گفت: «وسیله شنیدن رادیو در دسترس همگی گذاشته شده است. تمام اهل کشور در هر جا که باشند، آسان و بلکه رایگان از آن برخوردار خواهند بود.» ساعت هفت و پانزده دقیقه آن روز برای نخستین بار صدا از طریق امواج به گوش مردم ایران رسید: «اینجا تهران است، صدای ایران»
رادیو خیلی زود شد رسانه محبوب مردم، آنها که پیشاز این به دور افراد باسواد حلقه میزدند که اخبار روزنامه را برایشان بخواند، حالا گوش تیز میکردند به صدای رادیوی کوچک قهوه خانه یا نزدیک بلندگوی رادیو در خیابان میایستادند تا ببینند در دنیا چه خبر است. در ابتدا تنها 5 ساعت از روز صدای رادیو بلند بود، موسیقی، مثنوی و شاهنامه خوانی و خبر عمده برنامههای رادیو را تشکیل میدادند. با تأسیس ﺍﺩﺍﺭﻩ ﮐﻞ ﺍﻧﺘﺸاﺭﺍﺕ ﻭ ﺗﺒﻠﻴﻐﺎﺕ در شهریور 1319 امور مربوط به رادیو، خبرگزاری پارس (آژانس پارس) و مطبوعات به عهده این اداره گذاشته شد. عیسی صدیق بهعنوان رئیس این اداره منصوب و به عبارتی نامش بهعنوان نخستین مدیر رادیو در ایران ثبت شد. علاوه بر او نام سعید نفیسی، توسی حائری، ملک الشعرای بهار، رشید یاسمی، ذبیحاله صفا، حسینقلی مستعان، قدسی رهبری و بسیاری از نام آوران فرهنگ و هنر ایران با تاریخ رادیو عجین است.
رادیو در ایران روزهای خوبی را شروع کرده بود، اما ورق خیلی زود برگشت. چیزی از آمدن رادیو نگذشته بود که جنگ عالمگیر دوم آغاز شد و رادیو تبدیل شد به مهمترین رسانه. بعد از اشغال ایران این رسانه در آغاز راه دچار چالش هایی شد. فرستندههایی که برای توسعه فعالیت های رادیو سفارش داده شده بود، تا سال 1327 به ایران نرسید. متفقین نظارت مستقیم و کنترل جدی بر محتوای تولیدی در رسانهها و بویژه رادیو داشتند. علاوه بر این اماکن عمومی که در آنها مردم به رادیو گوش میدادند هم تحت کنترل بود تا مبادا کسی به سراغ امواج رادیوهای دیگر برود. کار جایی به اوج رسید که در آذر ماه 1322 که استالین، چرچیل و روزولت برای کنفرانس تهران به پایتخت آمدند حکم کردند که فعالیت تمام فرستندههای مخابراتی ایران متوقف شود و رادیو تهران در پی این دستور یک هفته خاموش شد.
سال ها بعد از جنگ، فرستنده جدیدی به تجهیزات موجود رادیو اضافه شد. استودیویی در میدان ارگ برای پخش اخبار در نظر گرفته شد. سال 1327 استودیوی میدان ارگ توسعه پیدا کرد و رادیو تهران از بیسیم پهلوی به میدان ارگ منتقل شد.
پای جعبه جادویی رادیو کم کم به خانهها باز شد. هر چند سالهای ابتدایی رادیو لامپی نماد تفاخر و تجمل بود و بیشتر در خانه متمولان دیده می شد، اما به مرور حضورش آنقدر در خانهها گسترش پیدا کرد که شد همدم لحظات و بخش مهمی از زندگی آدم ها. در مقطعی از عمر هشتاد ساله رادیو موسیقی مهمتر و پر مخاطبتر از اخبار شد. رادیو مرجعی بود برای شنیدن موسیقی روز و آشنایی با هنرمندان جوان و دنبال کردن آثار استادان نامی. تأثیرات موجی که رادیو در عرصه موسیقی ایجاد کرد، همچنان در تاریخ موسیقی ماندگار است.
شعلههای جنگ جهانی کم کم به کشور نزدیک میشود
رقابت برای سهم خواهی از ایران
1319 را باید سال ترس، سراسیمگی، سردرگمی و بلاتکلیفی پادشاهی رضاشاه دانست و با واژه «سرگیجه حکومت» از آن یاد کرد؛ اما نشانههای این توصیفها را باید در تلاش دولت ایران در اوج روزهای جنگ برای نزدیکی به تمام طرفهای جنگ دانست. آتش جنگ جهانی دوم هر روز کشور جدیدی را با یک حمله هوایی یا زمینی به دام خود میانداخت و دولت ایران که از همان ابتدای شروع جنگ (8 شهریور 1318) اعلام بیطرفی کرده بود؛ پیش از هر زمانی ورود ارتشهای خارجی از انگلیس گرفته تا شوروی را به خود نزدیک میدید. اگرچه که رضاشاه دلش با پیروزی آلمانیها و هیتلر بود ولی از شکست او میترسید و در این بین شوروی، انگلستان و امریکا شمشیر «داموکلس» خود را بالای سر ایران قرار داده بودند و دائم سهم خواهی میکردند. روز 5 فروردین با فشار اتحاد جماهیر شوروی قراردادی بین دو کشور به امضا رسید که هیچ کشتی که متعلق به دو کشور نباشد حق ندارد در دریای خزر کشتیرانی کند یا سفیر شوروی در تهران روز 16 تیر درخواست محرمانهای به دولت ایران تحویل داد که کنترل آذربایجان، سواحل دریای خزر و صدور اجازه استفاده از فرودگاههای ایران و راهآهن سراسری کشور به دولت شوروی داده شود. در این میانه انگلیسیها هم با برگزاری گردهمایی سه روزه در بمبئی طرح مداخله نظامی در ایران را مورد بررسی قرار دادند و کابینه جنگ در لندن بهدلیل منافع نفتی این کشور در ایران که نقشی حیاتی برای آنها داشت، با اعزام نیرو به خلیج فارس موافقت کرد. همچنین انگلستان که در میانه جنگ به نفت و سرمایههای آن نیازمند بود، تصمیم گرفت بدون اجازه از ایران، استخراج نفت درمناطق دریایی ایران را آغاز کند. در کنار انگلستان و شوروی، امریکا هم باوجود اینکه هنوز پا به میدان جنگ جهانی نگذاشته بود ولی تلاش میکرد تا سهم خود را از طریق فشار بر ایران بردارد و بههمین منظور روز 10 فروردین 1319 سفارت امریکا در تهران طی یادداشتی از وزارت امورخارجه ایران درخواست کرد تا آخرین نقشههای خطوط راهآهن و راههای شوسته و مهم کشور را به این سفارت تحویل دهد. در این بین سر ریدر بولارد وزیر مختار انگلیس در تهران در نامهای به تمام کنسولگریهای کشورش در ایران اعلام کرد؛ فعالیت مهندسان و افراد آلمانی در ایران باید بهعنوان دشمنی با منافع انگلستان تلقی شود. در شهریور 1319 و با گذشت حدود یک سال از شروع جنگ جهانی دوم؛ آتش جنگ هر روز بیشتر به ایران نزدیک میشد و اشغال کشورمان با منابع عظیم نفتی بیش از گذشته به خواسته هریک از طرفین درگیر جنگ بدل میشد.
تهیه و تنظیم: حسن مجیدی
آغاز گردآوری ترانه و افسانهها
این بخشنامه از طرف وزارت فرهنگ صادر و به کلیه ادارههای فرهنگ استانها و شهرستانها ابلاغ شده است.
پیرو بخشنامههای سابق راجع به گردآوری ترانه و افسانه و امثال اضافه مینماید که در بین توده عوام افسانههایی در خصوص اماکن مختلف و کوه ها و غارها و چشمهها یا درختان کهن یا بعضی عملیات و آداب و رسوم راجع به وقایع مخصوص مثلاً نیامدن باران در فصل معین و گرفتن آفتاب و ماه موجود است که مطالب مزبور از لحاظ توده شناسی بسیار جالب توجه میباشد.چون افسانههای مزبور غالباً سینه به سینه نقل میشود و به مرور زمان ممکن است خاطرهها آن افسانهها را از یاد ببرد و در نتیجه گردآوری آنها مشکل شود، لذا مقتضی است به ادارات فرهنگ تابعه دستور دهید که نسبت به گردآوری این قبیل مطالب دقت مخصوصی نمایند که در هر حوزه بهطور منظم و مرتب گردآورده شود و نمونهای در دست باشد. اشخاصی که مأمور گردآوری مطالب مذکور فوق میشوند از هر حیث آشنا باشند و بههیچ وجه اشتباهی ننمایند. افسانههایی راجع به مصلای همدان و دره ملک الموت در نزدیکی تهران که از کتاب افسانههای سرجان ملکم ترجمه شده و مراسم دعای باران که در جنوب ایران متداول است به پیوست فرستاده میشود تا دستور دهید طبق نمونههای ارسالی شروع به گردآوری مطالب مورد نظر نمایند.
روزنامه اطلاعات- سهشنبه 17 اردیبهشت 1319
مرگ مشکوک ارباب کیخسرو شاهرخ
کیخسرو شاهرخ مشهور به ارباب کیخسرو، متولد ۷ تیر ۱۲۵۴در کرمان، نماینده جامعه زرتشتیان در مجلس شورای ملی از دوره دوم تا یازدهم (سال ۱۲۸۸ تا ۱۳۱۹) رئیس انجمن زرتشتیان تهران و از چهره های برجسته تاریخ ایران، ساعات اولیه بامداد 11 تیر 1319 درگذشت. باقر عاقلی، پژوهشگر و تاریخ نگار معاصر، مرگ او را ورود اتومبیلی به پیادهروی خیابان کاخ و زیر گرفتن عابر می داند، اما روزنامه اطلاعات سکته قلبی را علت مرگ کیخسرو شاهرخ ذکر میکند:«شب گذشته ارباب کیخسرو شاهرخ، نماینده مجلس در یک مجلس عروسی دعوت داشت. پساز خروج از محل میهمانی، بنا به گفته راننده اش، احساس ناراحتی می کند و تصمیم میگیرد که در خیابان پهلوی قدم بزند. نیم ساعت بعد، که راننده از تأخیر ارباب نگران میشود و به جستجوی او می پردازد، جسد وی را در حالی که در داخل جوی آب افتاده بود، می بیند و فوراً موضوع را به اطلاع پلیس می رساند. گفته می شود که علت مرگ سکته قلبی بوده است.»
تغییر نام بیمارستان دولتی به سینا
از لحاظ حفظ و احیای نام بزرگان و دانشمندان ایرانی اخیراً نام بیمارستان دولتی واقع در خیابان سپه به بیمارستان سینا تبدیل گردیده و از این پس به همین نام خوانده خواهد شد.
روزنامه کوشش-
جمعه 7تیر 1319
ساختمان میهمانخانه برای مسافرین
برای تأمین آسایش مسافران در تمام نقاط مختلف کشور از طرف شهرداریهای شهرستانها اقدامات لازم بعمل آمده است و یک عده از میهمانخانههای مزبور در شهرستانها ساختمانشان به پایان و یک عده از میهمانخانه های دیگر نیز ساختمان آنها نزدیک به پایان میباشد. بهطوری که در ۳6 نقطه کشور به شرح ذیل میهمانخانه هایی ساختمان شده است.نقاط: اراک، لنگرود، لاریجان، قم، سمنان، تبریز، خوی، رضاییه، ماکو، شاهپور، سنندج، آبادان، اهواز، بروجرد، بندر عباس، زاهدان، بجنورد، تربت حیدریه، فردوس، گناباد، محمد آباد، درگز، خرم آباد، دزفول، رامهرمز، شوشتر، بوشهر، جهرم، فسا، بم، رفسنجان، کرمان، بیرجند، قائن، یزد.در بستان آباد راه تبریز، سقز، جلفا، مرحمت آباد، مهاباد، قصر شیرین، کرند، کازرون و طبس ساختمانهایشان پایان رسیده است.
روزنامه کوشش - سهشنبه 1 مرداد1319
فوت کمال الملک
به موجب تلگرافی که از نیشابور رسیده آقای محمد غفاری (کمال الملک) روز یکشنبه ۲۷ مرداد در سن ۹5 سالگی دارفانی را وداع گفته و دوستان و بستگان خودرا متأثر ساخته. مراسم تشییع با احترامات لازم به عمل آمده و در آرامگاه عطار دفن شده است.محمد غفاری از هنرمندان بزرگ و صنعتگران زبر دست و عالیقدری بود که همه کس او را شناخته و آثار نفیس و گرانبهایش در دسترس ارباب ذوق قرار گرفته و نام این استاد بزرگوار ایرانی را در داخل و خارج همه شنیده و مورد احترام وتقدیر و تحسین قرارگرفته و اینک فوتش موجب تأثر و ضایعه بزرگی برای عالم علم و صنعت و هنر محسوب میگردد.فقید سعید فرزند مرحوم میرزا بزرگ کاشانی بود که در سال ۱264 هجری در کاشان متولد گردیده و پس از تحصیلات ابتدایی و کسب کمالات و طی مراتب علمی در سال ۱۳۱۳ به اروپا مسافرت و در مراکز مهم صنعتی و موزههای بزرگ و معروف سالها مطالعات خود را تکمیل و با ذوق و استعداد ذاتی آثار پر بهایی بهوجود آورده که اکثر آنها زینت بخش موزههای بزرگ عالم قرار گرفته و نام استاد بزرگوار و هنرمند ایرانی را برای همیشه برقرار و جاویدان ساخته است. مرحوم محمد غفاری با قدرت قلم و قریحه صنعتی تنها یک استاد عالیقدر نبود بلکه دارای صفات عالیه نوع پرستی و میهن دوستی بوده و با عشق و علاقه کاملی که به پیشرفت صنعت و هنر داشت به تأسیس مدرسه صنا یع ظریفه همت گماشته و بتدریج موجبات ترقی آن را فراهم و رشته مختلفه حجاری، نقاشی، قالی باقی، منبت کاری و موزائیک را رواج کامل داده و زنده کرد و عده زیادی از جوانها را تربیت نموده که آثار صنعتی و قلمی آنها هم امروز معروف و شاگردان فقید سعید و تربیت شدگان مرحوم غفاری هم از هنرمندان لایق به شمار میروند.فقید مرحوم در سال ۱۳۰۷ از تهران به نیشابور عزیمت و در آنجا هم با ضعف مزاج به تربیت عدهای توجه داشته و با وجود درد چشم و نقاهت، از مناظر طبیعی نیشابور هم چندین تابلوی نفیس و ذیقیمت تهیه نموده است.فوت مرحوم غفاری که از مفاخر بزرگ و صنعتی ایران بشمار میرود موجب تأثر و برای ارباب هنر و صنعت بویژه شاگردان آن مرحوم اسباب تأسف بیپایان گردیده و یادگارهای جاویدانی که آن مرحوم از خود گذاشته نامش را برای همیشه زنده و در ردیف صنعتگران بزرگ عالم محسوب خواهد نمود.
روزنامه کوشش- چهارشنبه30 مرداد 1319