ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
غلامرضا ظریفیان در گفتوگو با «ایران» از کم و کیف انتخابات میگوید
اقلیت مجلس آینده نقش ملی خود را ایفا کند
مهراوه خوارزمی
خبرنگار
انتخابات مجلس یازدهم در بسیاری از حوزهها به دور دوم کشیده شده است. با این حال تا پیش از برگزاری دور دوم هم مشخص است که ترکیب مجلس آینده از نظر تعداد کرسیهایی که هر یک از جناحها بهدست آوردهاند چگونه است؛ اکثریتی از طیفهای مختلف اصولگرا و اقلیتی10 تا 20 درصدی از اصلاحطلبان، اعتدال گرایان و مستقلها.
با این حال در این روزها آنچه بیش از تأثیر این تغییر موازنه بر آینده سیاسی کشور اهمیت دارد، ریشهیابی و آسیب شناسی کاهش معنادار مشارکت سیاسی است. زیرا مردم در انتخابات 2 اسفند نزدیک به 10 درصد کمتر از متوسط انتخاباتها و 20 درصد کمتر از انتخابات مجلس دهم در انتخابات شرکت کردند و به باور بسیاری از کارشناسان این تغییر حائز اهمیت و قابل پی جویی است. با غلامرضا ظریفیان، استاد دانشگاه و از فعالان سیاسی-اجتماعی اصلاحطلب درباره هر دو موضوع گفتوگو کردیم.
ارزیابیتان از میزان مشارکتی که در انتخابات مجلس یازدهم رقم خورد و نتایجی که اعلام شده و از تغییر اساسی در کرسیهای مجلس نشان دارد، چیست و چه متغیرهایی را در آن مؤثر میدانید؟
طبق معمول ادوار مختلف انتخاباتی برگزار شد که در آن هم دولت به عنوان مجری و هم نهادهای مدنی و احزاب تلاش کردند تا به شکلگیری رقابت و مشارکت در حد مقدورات کمک کنند. مردم هم در حد و به نسبتی که زمینه برای مشارکتشان فراهم شده بود، در انتخابات شرکت کردند.
طبیعتاً در ارزیابی مسیر انتخابات در ایران انتظار منطقی این است که ما در هر انتخاب نسبت به انتخاب پیشین با اتکای بیشتر بر ابزارها و روشهای مدنی، وجود ظرفیتهای گستردهتر سیاسی و حضور آگاهانهتر مردم مواجه باشیم. اگر این اتفاق در هر انتخابی نسبت به انتخاب قبل رخ داد، این نشان میدهد که ما گامی به جلو رفتهایم و انتخابات را به فرصتی برای تداول و چرخش قدرت و رشد نهادهای مدنی و نشاط سیاسی تبدیل کردهایم.
اما متأسفانه در ارزیابی انتخابات اخیر باید گفت که ما در این شاخصها نه تنها رشد نداشتیم که عقبگرد کردهایم. به نظرم بخشی از کاستیهای پیش آمده هم در روشها، تنوع سلیقهها و میزان حضور مردم و هم در احساس نشاط اجتماعی، فرهنگی، سیاسی که جامعه ما به آن نیاز دارد به ساختارها برمیگردد و بخشی دیگر به جریانات و احزاب و به تصوری که مردم از نتایج مشارکت سیاسیشان دارند. اینکه ما در انتخابات گذشته با 62 درصد اقبال روبهرو بودیم و این بار با 42 درصد، امر قابل چشمپوشی نیست. زیرا جامعه و نظام سیاسی ما بخش مهمی از مشروعیت و بنیادهای اساسی سیاستورزیاش را از مردم اخذ میکند. طبعیتاً باید همه کسانی که دل در گرو ایران دارند و مردمسالاری و جمهوریت نظام را از آرمانهای اساسی انقلاب و جامعه میدانند، نسبت به این کاهش 20 درصدی با حساسیت برخورد کنند. همه جریانات و جناحهای مؤثر کشور باید این موضوع را امری ملی ببینند و با استفاده از متخصصان و کارشناسان چرایی آن را پیگیری کنند. حضور مردم پایه اساسی امنیت کشور و از بنیادهای آرمانی و تاریخی جامعه ما است. نباید بسادگی از آن گذشت و بایگانی کرد. ما باید به جای متهم کردن هم، ریشهیابی کنیم و دلایل مؤثر را برطرف کنیم.
رسانههای جناح اصولگرا در تحلیلهای خود از چرایی کاهش مشارکت مردم به گزارههایی همچون ضعف عملکرد مجلس دهم، ضعف عملکرد دولت، وقایع آبان ماه البته آن هم منحصر به اینکه آن اعتراضات به عملکرد دولت بوده و حتی شیوع کرونا اشاره کردند و کمترین اعتقادی به تأثیر رد صلاحیتها و عملکرد شورای نگهبان ندارند. البته هر یک از این عوامل میتوانسته به میزانی مؤثر باشد. اما شما در تفسیر خودتان از کاهش 20 درصدی مشارکت برای کدام یک از این دلایل اعتبار قائلید؟
اگر بخواهیم نگاه سیستماتیک و ملی داشته باشیم و از زاویه نگاه جریانات سیاسی متداخل در امر انتخابات فاصله بگیریم، باید اذعان کنیم که مسأله انتخابات ابعاد مختلفی دارد و جناحهای مختلف چه در این انتخابات موفق شدند یا نشدند باید بدانند که 40 سال پس از برپایی نظام جمهوری اسلامی این کاهش اقبال یک خسارت است؛ چه برای نظام و چه برای جریانات سیاسی. بنابراین احزاب و جناحهای مختلف باید به نقد درونی خودشان بپردازند. در بررسی این مسأله از نگاه کلان باید بخشی از آن را ساختاری دید.
بله مسأله عملکرد مجلس میتوانسته مؤثر باشد اما نباید صرفاً از موضع متهم کردن مجلس به ماجرا نگاه کنیم. بلکه باید ببینیم چه عواملی موجب میشوند مجلس نتواند در حد جایگاه خودش نقشآفرین باشد. در ساختاری که ما با آن روبهرو هستیم به هر دلیل وظایف مجلس و موقعیت آن بر اثر سیاستگذاریهای مختلف دچار خدشه شده است. نماینده مجلس نمیتواند به وظایف خودش خوب عمل کند. تنوع دستگاهها یا سیستمهایی که به قانون گذاری پرداختند یا نهادهایی که در عرصه سیاستگذاری اقدامات اساسی داشتند، سبب شده مجلس از جایگاه خودش فاصله بگیرد. در ارزیابیهایی که مردم داشتند هم یکی از نقدها این است که مجلس دیگر آن نقش رکین خودش را آن گونه که باید و شاید ندارد و موانعی ایجاد شده که اجازه نمیدهد آن نقش خوب ایفا شود.
نگاه جناحی به مسائل ملی نیز یکی دیگر از عوامل کاهش اقبال مردم است. بحثهایی مثل مبارزه با فساد و رانت خواری و نظارت مجلس بر همه دستگاهها و نهادها مسائل ملیاند اما در بعضی زمینهها زمینه و اجازه اعمال نظارت فراهم نمیشود. اما چون اعم فعالان سیاسی به مسأله نگاه جناحی دارند یکجا از ورود مجلس به امری حمایت میکنند و جای دیگر در مقابلش میایستند.
عملکرد شورای نگهبان را نیز نمیتوان بیتأثیر دانست. در عمل شاهد بودیم که برخی جناحها که امروز پیروز انتخابات هستند، کمتر زیر ذرهبین و نظارت شورای نگهبان قرار گرفتند و برخی از جناحها بیشترین تیغ نظارت بر آنها قرار گرفت. طبیعتاً این هم یکی از دلایل کاهش مشارکت بود.
عامل مؤثر دیگر قطعاً مسائل معیشتی مردم است. مردم هم حق دارند، هم میخواهند و هم باید که یک زندگی متعارف داشته باشند. در عرصه اشتغال، امید به آینده اقتصادی، رفاه عمومی، کاهش فاصله طبقاتی و... خواست آنها چنان که باید محقق نشده است که چرایی این عدم تحقق باید در جای خودش مورد بررسی قرار بگیرد. قطعاً این تنها مجلس نبود که باید به همه این مشکلات و مسائل پاسخ میداد اما طبیعتاً گاهی مسائل تجمیع میشود و در شکل کاهش مشارکت در انتخابات خودش را نشان میدهد. ممکن است برخی دلخوریها و نگرانیهایی که مردم دارند به مجلس باز نگردد اما به هر حال باعث شد عدهای احساس کنند که حضورشان در انتخابات آن فایده لازم و تأثیر تعیین کننده را ندارد. درباره تأثیر شیوع کرونا، من برای آن تأثیری قائل نیستم.
به نظر میآید جریان اصلاحطلب در این انتخابات در واکنش به شرایط محیطی که با آن مواجه بود نوعی راهبرد کجدار و مریز را پیشه کرد؛ اینکه در تهران و برخی شهرها فهرست ندادند و کار را به احزاب سپرد تا آنها فهرست بدهند. این راهبرد را در دستیابی اصلاحطلبان به اهدافشان تا چه حد قابل نقد میدانید؟
اصلاحطلبها پیروز این انتخابات میشدند یا نمیشدند باید یک نقد جدی و اساسی از عملکرد و تصمیمات خودشان انجام میدادند. آنها باید با نقد درونی، بازیابی مبانی معرفتی و رفتاری و جست و جوی چرایی فقدان استراتژی روشنشان مسیر آینده خودشان را روشن کنند. همان طور که به نظر من اصولگراها و دیگر جناحها هم باید این کار را بکنند. در عین حال اصلاحطلبها باید از نقد رقبا نسبت به خودشان استقبال کنند. اما واقعیت این است که آنچه در این انتخابات رخ داد - خارج از اینکه فرض کنیم اصلاحطلبان امکان حضور جدیتری را پیدا میکردند- چنان بود که حتی برخی چهرههای شاخص و منصف جناح راست هم اذعان داشتند زمین بازی فراهم شده برای اصلاحطلبان در این دوره خیلی کوچک و ناهموار بود و عرصه برای حضور نیروهای توانمند اصلاحطلب فراهم نشد. در این شرایط اصلاحطلبان از یک سو دغدغه نظام را داشتند، از سوی دیگر دغدغه مردم را و از جهتی امکان حضور تمام عیار و استفاده از نیروهای اصلیشان را نداشتند. در چنین شرایطی طبیعتاً تصمیمهایی گرفته میشود که از نگاه بیرونی بیانگر نوعی تشتت، درنگ و بی تصمیمی است. مضافاً اینکه اصلاحطلبها هم مثل جریان رقیبشان یک طیفند و از نزدیک به 40 حزب تشکیل شدهاند. خود این تعدد قابل نقد است و یکی از عوامل بازدارنده کنش سیاسی و رسیدن به یک استراتژی روشن است. به هر حال زمین بازی مناسبی فراهم نبود. در این زمین ناهموار و نامناسب شما میخواهی با بخشی از نیروهای خودت که آنها هم عمدتاً نیروهای اصلیتان نبودند، در رقابت شرکت کنی به مشکل دچار میشوی. نمیخواهم عملکردهای قابل نقدی که به ریزش بخشی از سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان منجر شده را نادیده بگیرم ولی باید انصاف بدهیم که عرصه مناسبی هم برای حضور جدی اصلاحطلبان نبود که حالا به اعتبار آن امروز بتوانند از نحوه کنششان در انتخابات دفاع کنند.
به نظر میرسد که ما در مجلس آتی نهایتاً اقلیتی 20 یا 25 نفره از اصلاحطلبان خواهیم داشت...
بله، فراکسیون بسیار کم تعداد و کم رمق...
چنین اقلیتی از نظر تأثیرگذاری در مجلس و نیز از نظر حفظ سنگر اصلاحطلبی در ساختار سیاسی کشور چه کارکردی میتواند داشته باشد؟
نمایندگان از هر جناحی که باشند، یک مسئولیت ملی دارند که باید آن را ایفا کنند. در همین مجلس دهم هم هستند کسانی که در حیطه قانونگذاری و نظارت در اندازههای یک نماینده ملی ظاهر شدند و مردم هم آنها را میشناختند و رصد میکردند.
اقلیت در مجلس آتی هم باید از این فرصت استفاده کند و نقش ملی خودش را ایفا کند و با مشکلاتی که جامعه ما امروز دارد، این نقش بسیار مهم است. البته یکی از مشکلاتی که انتخابات در ایران دارد این است که هیچ پیوند ارگانیک بین احزاب و انتخابات برقرار نیست. اگر انتخابات حزبی بود، احزاب در اقلیت میتوانستند با احزاب نزدیکتر به خود ائتلاف کنند و اثرگذاری بیشتری داشته باشند. اما خب در ایران این طور نیست بنابراین اقلیت باید با توجه به آن چارچوبهای اصلی که جریان اصلاحطلبی دارد بر مسأله تقویت جمهوریت نظام، توزیع عادلانه قدرت و بطور خاص مسأله عدالت و توزیع عادلانه ثروت تأکید کند؛ همچنین بر اخلاق و زندگی اخلاقی. به نظرم اینها مواردی است که باید این گروه در کنار هم قرار بگیرند، چارچوبها و قواعدی را برای خودشان روشن کنند و در آنجا که مجلس کار ملی میکند، همکاری کنند و آنجا هم که لازم است از حداکثر امکان موجود یعنی نطقها و موضعگیریها و پیشنهاد طرح و دفاع از لوایح برای دفاع از جریان اصلاحطلبی استفاده کنند. یک انسان ورزیده سیاسی کسی است که بتواند تهدیداتش را تبدیل به فرصت کند. به نظرم جامعه ما متوجه است که اگر قواعد بهتر و عادلانهتر انجام میگرفت، ممکن بود ترکیب مجلس متفاوت باشد. اما همان اندک نمایندگان اصلاحطلب، اعتدالگرا و مستقل که موفق به حضور در مجلس شدند باید با همراهی حداکثری در ارتباط با مسائل ملی که کمک میکند به حل مشکلات مردم، همکاری کنند و اقلیتی قوی باشند. گاهی حتی یک نفر میتواند اقلیت قوی باشد به شرط آنکه برنامه، ایده و فکر داشته باشد و اتصال خودش را از جریان حامی خود نبرد.
کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی:
به جاهطلبی بعضی از جوانان مجلس آینده امید داریم
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، نارضایتی مردم از دستگاههای حاکمیتی و دولتی را یکی از دلایل مشارکت پایینتر مردم در انتخابات دوم اسفند در مقایسه با دیگر انتخابات دانست.
غلامحسین کرباسچی، در گفتوگو با جماران افزود: من در انتخابات شرکت کردم، اما عدم شرکت مردم در این انتخابات، دلایل مفصلی دارد. چراکه مردم از دستگاههای حاکمیتی و دولتی نارضایتی دارند، از وضعیت اقتصادی ناراضیاند، احساس آرامش ندارند و همچنین رقابت فعالی بین نیروهای سیاسی وجود ندارد که مردم را پای صندوقها بکشاند. بالاخره نیروهای فعال سیاسی وارد صحنه نشدهاند؛ به این دلیل که فکر میکردند رأی نمیآورند یا فکر میکردند که تأیید صلاحیت نمیشوند.
کرباسچی در مقایسه انتخابات مجلس دهم و یازدهم، توضیح داد: شرایط جامعه در انتخابات گذشته مجلس با این دوره متفاوت بود. در سال ۹۴ پیروزی برجام برای مردم مطرح شده بود. دولت در دوره اول خود، دولت موفقی بود که تورم را کنترل کرده بود و مردم از مخالفتهایی که از طرف مجلس با دولت اتفاق میافتاد، ناراضی بودند و دل شان میخواست همان روندی که دولت پیش میبرد، مجلس هم دنبال کند؛ بنابراین به صحنه آمدند تا آن روند را تغییر بدهند که دادند. بنابراین حدود سه میلیون و200 هزار نفر در تهران پای صندوقهای رأی آمدند و در کشور هم بالای ۴۰ میلیون نفر شرکت کردند؛ اما در این دوره، مردم در انتخابات شرکت نکردند زیرا مشکلات زیادی داشتند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه بیان میکند: همچنین رسانهها و بسیاری از تریبونها، شرکت در انتخابات را مساوی با تأیید همه اتفاقات کشور و تأیید روند دستگاههای اجرایی اعلام میکنند؛ همین موضوع به مردم القا میکند که اگر در انتخابات شرکت نکنیم، نارضایتی خودمان را از دستگاههای اجرایی و حاکمیتی نشان دادهایم. به نظر من سیاست اشتباهی است که دستگاه تبلیغاتی ما تظاهرات ۲۲ بهمن و تشییع پیکر شهید قاسم سلیمانی را به هم مرتبط کند و آن را در تأیید دستگاههای حاکمیتی بداند؛ چراکه خیلیها ممکن است ناراضی باشند، اما در تشییع پیکر شهید بزرگواری شرکت کنند. همچنین من فکر میکنم نباید شرکت یا عدم شرکت در انتخابات را به معنای تأیید یا رد حاکمیت دانست. انتخابات کنش سیاسی است که باید در جامعه وجود داشته باشد تا مردم در سرنوشت سیاسی خود مشارکت کنند؛ ولو اینکه ناراضی باشند. رهبری هم گفتند که هرکسی حتی اگر ناراضی است و به من هم علاقه ندارد در انتخابات شرکت کند.
او همچنین تضعیف نهاد پارلمان را یکی از دلایل کاهش مشارکت سیاسی مردم در انتخابات مجلس یازدهم عنوان و تصریح کرد: اهمیت مجلس را اگر کم کنیم و همه نمایندگان را اهل فساد اخلاقی و مالی بدانیم، مردم فکر میکنند آدمها برای مسائل شخصی خود به مجلس میروند، بنابراین میگویند چرا به آنها رأی بدهیم؟ همچنین وقتی مجلس کنش لازم را نداشته باشد و نمایندگان اصلاحطلب یا غیراصلاحطلب به مجلس بروند و آنجا تلاش نکنند یا نتوانند تلاشی بکنند و شورای نگهبان یا مجمع تشخیص مصلحت نگذارد، مردم ناامید میشوند.
دبیرکل حزب کارگزاران در پیشبینی وضعیت مجلس یازدهم، اضافه میکند: مجلس همین چیزی است که بوده. خیلی از کسانی که الان به مجلس رفتند، قبلاً نماینده بودند؛ در دوره خودشان چه کار کردند؟ الان هم تنها کاری که کردند این بوده که از ضعف مجلس قبلی استفاده تبلیغاتی کردند. عدهای هم که وارد انتخابات نشدند. حالا ما به بعضی از این جوانان امید داریم که جاهطلبی مثبتی داشته باشند و کاری برای مملکت و مردم بکنند.
محبیان: چالش مجلس آینده با دولت خطرناک است
ماهیت آرای انتخابات دوم اسفند را نوعی اعتراض میدانم
یک تحلیلگر اصولگرا با اشاره به نتیجه انتخابات مجلس و نرخ مشارکت مردم گفت: مشکلات کشور با یک جناح حل نمیشود، مردم به دهان مسئولان نگاه نمیکنند، به دستانشان نگاه میکنند. این دستان میتواند گرهها را باز کنند یا گره جدیدی بزنند.امیر محبیان معتقد است: اگر دولت و مجلس آینده به سمت گشودن گرهها و رفع مشکلات نروند، کشور با بحرانها و اعتراضات جدی روبهرو خواهد شد. برای حل یک مشکل دور زدن آن بدترین تصمیم است، باید مشکل را شناخت و حل کرد. محبیان در گفتوگو با ایرنا درباره نرخ مشارکت در انتخابات اظهار کرد: ماهیت آرای انتخابات دوم اسفند را نوعی اعتراض میدانم، چه کسانی که رأی دادند و چه افرادی که رأی ندادند. کسانی که رأی دادند اعتراضشان به نوع عملکرد دولت، مجلس دهم و جریان اصلاحات بود و کسانی که رأی ندادند، به حل نشدن مشکلات، مدیریتها و شعارهای عمل نشده اعتراض داشتند و پیامی داشتند منبی بر اینکه ادامه روند کنونی به یأس و ناامیدی منجر میشود و بر این نظرند که حضورشان در صحنه انتخابات مشکلی را حل نمیکند. این احساس که مدیریت کلان کشور ضعیف عمل میکند و ناکارآمد و ناسالم است به میزان زیادی بر یأس مردم میافزاید.
وی در مورد نحوه تعامل مجلس بعدی با دولت دوازدهم گفت: به نظرم مجلس یازدهم به سمت سطحی از چالش با دولت خواهد رفت و این میتواند بسیار خطرناک باشد. نه از این جهت که دولت نباید نقد شود، بلکه از این حیث که اگر در این فضا درگیری و چالش سیاسی ادامه یابد، مردم از اصولگرایان هم رویگردان میشوند. این فعال سیاسی خواستار این شد که مجلس جدید وظایف خود را به دقت، صراحت، صداقت و شفافیت انجام دهد و در ادامه افزود: مجلس یازدهم باید از برخورد سیاسی خودداری کرده و کارآمدی مدیران کشور را رصد و نظارت کند. همچنین مسأله مبارزه با فساد را در اولویت قرار دهد و به نحوی عمل کند که مردم احساس نکنند فضایی شعاری و بیبرنامه بر مجلس حاکم شده است.
دیگه چه خبر
حکم اعدام برای یک عربستانی به ادعای جاسوسی برای ایران
خبر اول اینکه، منابع سعودی دیروز مدعی شدند که دادگاه جزایی ریاض به بهانه آنچه جاسوسی برای ایران خوانده، ۷ شهروند سعودی را به زندان و یک نفر دیگر را به اعدام محکوم کرده است. به گزارش مهر به نقل از اسپوتنیک، این دادگاه یکی از متهمان را به اعدام محکوم کرده و مدعی است که این فرد اطلاعاتی را در اختیار ایران قرار داده که منافع ملی عربستان سعودی را به خطر انداخته است. بر اساس اعلام منابع سعودی برای این متهمان در مجموع 58 سال زندان صادر شده است. این افراد اطلاعاتی درباره اوضاع داخلی عربستان و اقتصاد آن در ازای دریافت پول دادهاند. این افراد به خیانت به عربستان و همکاری به نفع یک کشور خارجی متهم شدهاند. دادگاه بدوی ریاض این افراد را متهم به همکاری با ایران کرده و مدعی است که آنها اطلاعات بسیار محرمانه در اختیار ایران قرار دادهاند که امنیت ملی عربستان را به خطر انداخته است و همچنین اطلاعاتی از دو سفارتخانه خارجی دادهاند.
درخواست ترامپ از ایران برای ادامه روند مبارزه با داعش
خبر دیگر اینکه، دونالد ترامپ از ایران خواست به اقدامات خود علیه گروه تروریستی داعش ادامه دهد. به گزارش ایسنا به نقل از اسکای نیوز، دونالد ترامپ که به هند سفر کرده، گفت: ایران از داعش بیزار است و باید با آن بجنگد. او از ایران خواست تا به اقدامات خود علیه داعش ادامه دهد. ترامپ در عین حال گفت که امریکا مصمم است نیروهایش را از افغانستان که یکی از مناطق حضور داعش است، خارج کند.
مراجع مخالف قرنطینه قم نیستند
دست آخر اینکه، یک عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم میگوید مخالف نشان دادن اولیای حوزه و مراجع با نظر کارشناسان در زمینه قرنطینه قم، تهمت ناروا است. به گزارش ایسنا، آیتالله ابوالقاسم علیدوست، مدرس حوزه علمیه و عضو جامعه مدرسین دراین باره گفت: «اخیراً نادانان یا بدخواهان حوزههای علمیه، روحانیت و مرجعیت درحد نسبتاً گسترده در فضای مجازی وانمود کردهاند که مسئولان امرو کارشناسان خواستار قرنطینه قم هستند و این اولیای حوزه و مراجع تقلیدند که مخالفت میکنند؛ این دشمنی و تهمت ناروا را باید زدود. بزرگان دین همیشه جزو سردمداران توصیه به رعایت قانون، احترام به نظر کارشناسان بوده و هستند.»
خبر اول اینکه، منابع سعودی دیروز مدعی شدند که دادگاه جزایی ریاض به بهانه آنچه جاسوسی برای ایران خوانده، ۷ شهروند سعودی را به زندان و یک نفر دیگر را به اعدام محکوم کرده است. به گزارش مهر به نقل از اسپوتنیک، این دادگاه یکی از متهمان را به اعدام محکوم کرده و مدعی است که این فرد اطلاعاتی را در اختیار ایران قرار داده که منافع ملی عربستان سعودی را به خطر انداخته است. بر اساس اعلام منابع سعودی برای این متهمان در مجموع 58 سال زندان صادر شده است. این افراد اطلاعاتی درباره اوضاع داخلی عربستان و اقتصاد آن در ازای دریافت پول دادهاند. این افراد به خیانت به عربستان و همکاری به نفع یک کشور خارجی متهم شدهاند. دادگاه بدوی ریاض این افراد را متهم به همکاری با ایران کرده و مدعی است که آنها اطلاعات بسیار محرمانه در اختیار ایران قرار دادهاند که امنیت ملی عربستان را به خطر انداخته است و همچنین اطلاعاتی از دو سفارتخانه خارجی دادهاند.
درخواست ترامپ از ایران برای ادامه روند مبارزه با داعش
خبر دیگر اینکه، دونالد ترامپ از ایران خواست به اقدامات خود علیه گروه تروریستی داعش ادامه دهد. به گزارش ایسنا به نقل از اسکای نیوز، دونالد ترامپ که به هند سفر کرده، گفت: ایران از داعش بیزار است و باید با آن بجنگد. او از ایران خواست تا به اقدامات خود علیه داعش ادامه دهد. ترامپ در عین حال گفت که امریکا مصمم است نیروهایش را از افغانستان که یکی از مناطق حضور داعش است، خارج کند.
مراجع مخالف قرنطینه قم نیستند
دست آخر اینکه، یک عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم میگوید مخالف نشان دادن اولیای حوزه و مراجع با نظر کارشناسان در زمینه قرنطینه قم، تهمت ناروا است. به گزارش ایسنا، آیتالله ابوالقاسم علیدوست، مدرس حوزه علمیه و عضو جامعه مدرسین دراین باره گفت: «اخیراً نادانان یا بدخواهان حوزههای علمیه، روحانیت و مرجعیت درحد نسبتاً گسترده در فضای مجازی وانمود کردهاند که مسئولان امرو کارشناسان خواستار قرنطینه قم هستند و این اولیای حوزه و مراجع تقلیدند که مخالفت میکنند؛ این دشمنی و تهمت ناروا را باید زدود. بزرگان دین همیشه جزو سردمداران توصیه به رعایت قانون، احترام به نظر کارشناسان بوده و هستند.»
دور جدید رسیدگی به پرونده عباس ایروانی
دور جدید رسیدگی به پرونده عباس ایروانی معروف به گروه عظام در شعبه چهارم دادگاههای ویژه مفاسد اقتصادی به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.
در ابتدای این جلسه شاه محمدی نماینده دادستان درباره پرونده عباس ایروانی و 5 متهم دیگر اینگونه گفت: در پرونده حاضر آقای عباس ایروانی از طریق تبانی با مدیران بانکی و بدون احراز صلاحیت از شش فقره از بانکها به اسامی ملی، مسکن، صادرات، سپه، توسعه صادرات و ملت اقدام به اخذ تسهیلات کرده است و با خرید چندین شرکت فعال در حوزه مونتاژ قطعات خودرو تحت عنوان گروه عظام، مبلغ ۵ هزار و ۹۶۷ میلیارد و ۲۵۷ میلیون و ۴۶۵ هزارو ۶۱۴ تومان تسهیلات دریافت کرده که با احتساب معوقات بانکی تا پایان آبان ماه سال ۹۸، به مبلغ ۱۵ هزار و ۷۵۳ میلیارد و ۲۶۶ میلیون و ۶۱۵ هزار و ۴۲۸ تومان رسیده است. به گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، نماینده دادستان ادامه داد: متهم عباس ایروانی به جای اعمال سیاستها و اهداف بانک مرکزی، منابع تجهیز شده بانکی را به طریق نامشروع تحصیل و تصاحب و به سیاستهای پولی کشور تعرض کرده است و تمامی این فرآیند با علم وارده خواست مجرمانه صورت گرفت. او تأکید کرد: عباس ایروانی با سوابق طولانی فعالیت در حوزه اقتصادی و آگاهی کامل در زمینه اخذ تسهیلات بانکی جهت نیل به اهداف خود از تخصص کافی برخوردار بوده و با این وصف دست به اقداماتی زده که منابع بانکی را در حد کلان خارج کرده و به کشور ضرر هنگفتی وارد ساخته است. براساس بررسیهای به عمل آمده متهمان گروه عظام در سال ٩٠ از بانک مسکن اقدام به خروج ٤٧٥ میلیون درهم از منابع ارزی کشور کردهاند.
شاه محمدی با اشاره به شکوائیههای اداره حقوقی بانک مسکن در پرونده گفت: براساس این شکوائیهها شرکتهای عباس ایروانی مبادرت به گشایش ۹ فقره ال سی در شعبه شهید خدامی به مبلغ ۶۰۱ میلیون و ۲۹۱ هزار و ۴۳۵ درهم کرده است و در ازای آن کالایی وارد نشده است. همچنین جعلی بودن اسناد حمل ارائه شده به بانک محرز و گشایش اعتبارات صوری و تقلبی بوده است و فریدون ساعی بهعنوان مدیر عامل شرکت کاویان اقدام به دریافت ۲۰ هزار دلار رشوه از عباس ایروانی کرده است. گروه مذکور مکلف به ورود قطعات خودرو بودند، اما کالایی به کشور وارد نگردیده و گشایش اعتبارات بهصورت صوری و متقلبانه بوده است. در پایان این جلسه، قاضی صلواتی ادامه جلسه را امروز صبح اعلام کرد.
روایت زیاد النخاله از همراهی با سردار سلیمانی
زیاد النخاله دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین با اشاره به یکی از سفرهای خود با همراهی سردار سلیمانی گفت: «در یکی از سفرها به تهران در هواپیما با «حاج قاسم» بودم. او کیف دستی اش را باز کرد و یک نان در آورد وآن را بین دوستان تقسیم کرد ولحظهای بعد به پیرمردی که با دخترش در هواپیما بود دستبندی هدیه داد. برای من جالب بود که او همیشه در کیفش چیزی برای محبت کردن به مردم در اختیار دارد». بهگزارش جماران، دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین افزود:«حاج قاسم در فلسطین با ما برای نماز صبح بیدار میشد و پشت سر امام جماعت سنی روی مهر نماز میخواند و برای همه ما این رفتار عادی بود وهرشخصی عقیده ایمانی خودش را داشت و برای اسلام تلاش میکرد». او ادامه داد:«حاج قاسم سلیمانی شخصاً در جنگهای غزه حضور داشت و با رزمندگان مقاومت شب زنده دار بود و با شدت حملات برای آنان نگران میشد».
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
اقلیت مجلس آینده نقش ملی خود را ایفا کند
-
به جاهطلبی بعضی از جوانان مجلس آینده امید داریم
-
محبیان: چالش مجلس آینده با دولت خطرناک است
-
دیگه چه خبر
-
دور جدید رسیدگی به پرونده عباس ایروانی
-
روایت زیاد النخاله از همراهی با سردار سلیمانی
اخبارایران آنلاین