یگانه خدامی
خبرنگار
آدمهایی که از زندگیمان میروند یک جای خالی بزرگ به جا میگذارند که گاهی هیچوقت پر نمیشود. روزها و حتی سالها بعد ممکن است یادشان بیفتیم و حس کنیم همان حال بدی را داریم که روز رفتنشان داشتیم. کتاب «روزی مثل امروز» درباره همین فقدانهاست. درباره رفتن آدمها و جای خالیشان در قالب داستانی پرکشش و جذاب. «پتر اشتام» نویسنده سوئیسی قصه را از زندگی «آندرآس» روایت میکند. معلمی مجرد که تازه 40 ساله شده و تنها زندگی میکند. شاید وقتی سرسری به زندگیاش نگاه بیندازید فکر کنید زندگی شلوغی دارد اما در واقع او تنهاست و هنوز به دختری فکر میکند که زمانی دوستش داشت و نتوانست او را به دست بیاورد. آندرآس در مسافرتهایش و در لحظههای خوب و بدش به یاد اوست و هر چیزی آن دختر را در ذهنش تداعی میکند.
شخصیتهای کتاب حتی اگر حضوری کوتاه در بخشی از داستان داشته باشند به خوبی پرداخته شدهاند و به همین دلیل اصلاً احساس نمیکنید از شما دورند و نمیتوانید درکشان کنید. شاید به همین دلیل وقتی در سال 2006 منتشر شد، مدتها موضوع بحث بود و خوانندگان زیادی داشت. در همان سال در فهرست بهترین کتابهای روزنامه سوئیسی «نویه سوریشر تسایتونگ» رتبه دوم را گرفت و بهعنوان یکی از کتابهای نامزد دریافت جایزه کتاب آلمان هم مطرح شد. اشتام به گفته خودش نوشتن درباره آدمهای معمولی را بیشتر از هرچیز دیگری دوست دارد و این را در کتاب «روزی مثل امروز» به خوبی حس میکنید. نه آندرآس و نه فابین و نه ژان مارک و بقیه آدمهای قصه عجیب و غریب نیستند. معمولیاند با فکرهای معمولی و درگیریهایی که شاید خیلیها در زندگی امروز داشته باشند و تجربه کنند و شاید هم به همین دلیل این داستان جذاب و گیراست و وادارتان میکند یک نفس آن را بخوانید تا بفهمید آندرآس چطور قرار است با فقدانهایش کنار بیاید. با آدمهایی که از دست داده و دیگر نقشی که او میخواهد ندارند و باید بدون آنها سر کند.
روزی مثل امروز
نویسنده: پتر اشتام
مترجم: مریم مؤید پور
نشر: افق
هنرمندان در زمانه شیوع کرونا چه میکنند؟
با تشکر از کادر درمان و سایر دوستان
آیدا آزاد
خبرنگار
مورد عجیب پدیده ویروس کرونا در میان هنرمندان، با صحبتهای عجیب بهنوش بختیاری آغاز شد. زمانی که هنرمند پرفالوور دست به تبلیغ یک شربت گیاهی زد و بین صحبتهایش نام ویروس کرونا را هم آورد. هرچند که لحن شوخی و جدی او در این میان چندان مشخص نبود، اما به هر حال باعث شد تا حمله به این هنرمند از سر گرفته شود. گروهی معتقد بودند چنین موقعیتی جای شوخی هم ندارد. این مسأله که از سوی افراد مختلف به سخره گرفته شد، در نهایت با واکنش صریح سخنگوی سازمان تعزیرات حکومتی مواجه شد که گفت: «در روزهای گذشته یکی از سلبریتیها در فضای مجازی اقدام به تبلیغ شربت پیشگیری از ویروس کرونا میکرد که به دستور دادستانی تحت پیگیرد قانونی قرار گرفت، لذا از شهروندان درخواست میکنیم که به این گونه تبلیغات توجه نکنند. خبرآنلاین، با تیتر «بهنوش بختیاری برای تبلیغ این شربت کرونا تحت پیگرد قرار گرفت!» اقدام بهانتشار این خبر کرده است.»
نکته جالبی که در این میان وجود دارد، بحث مسئولیت اجتماعی هنرمندان است، که احتمالاً بهنوش بختیاری در زمان انتشار این پست به آن توجهی نکرده است. با وجود این، هنرمندانی هم بودهاند که مسئولیت اجتماعیشان را به شکلی جدیتر پی گرفتهاند و در این زمانه ناامیدی و بیماری و ترس، سعی کردهاند از راههای مختلف نسبت به این مسأله واکنش نشان دهند. نخستین قدم در این میان را محمدحسین مهدویان برداشت و با انتشار یادداشتی مفصل از شیوع ویروس کرونا نوشت: «از ویروس کرونا نمیترسم. میدانم خطرناکتر از آنفلوانزا نیست. اما راستش از جامعه هزارتکهای میترسم که افرادش جز خودشان چیز دیگری را نمیبینند. در یکی از ویدئوهای این چند روز دیدم بیمار مشکوکی را به بیمارستانی میبردند، همانجا صدای پرستاری را شنیدم که با دلخوری میگفت: «این همه بیمارستان. چرا اینا رو آوردن اینجا؟» این جمله ترسناکترین سخنی بود که در این چند روز شنیدم... هر آنچه بیمعرفتی ما نسبت به همدیگر را نشان میدهد، برای من به مراتب ترسناکتر از این ویروس دوزاری است. چه به سرمان آمده؟ در این مملکت ماسک همیشه کم بوده. اما روزگاری مردمی بودند که ماسک از صورت برمیداشتند تا جانشان را به هموطن دیگری هدیه کنند.»
در دو سه روز گذشته اما فعالیتهای کادر درمانی بیمارستانها بشدت مورد تحسین قرار گرفته است. کسانی که جانشان را در دست گرفتهاند و سعی میکنند به بیماران مبتلا به این ویروس یا افراد مشکوک کمک کنند. نمونهاش حمید فرخنژاد که با انتشار عکسی از کادر درمانی بیمارستان نوشت: «سلام و درود به شرف کادر پزشکی و درمانی و بهداشتی کشورمون که با حداقل امکانات در این روزهای تلخ، چتری بر بارش مصیبت شدهاند.» فرخنژاد در استوریهایش هم به اطلاعرسانی درباره ویروس کرونا مشغول است. در یکی از استوریهایش صحبتهای خانم دکتر محرز، متخصص بیماریهای عفونی را منتشر کرده و در استوری دیگر روشهای مقابله با استرس در هنگام شیوع بیماری را نوشته است. رضا کیانیان هم در پست اینستاگرامیاش از روش اطلاعرسانی استفاده کرده است و با انتشار پست صحبتهای خانم دکتر محرز به شیوع این بیماری واکنش نشان داده است.
اما یک عکس بینظیر از کادر درمان بیمارستان مسیح دانشوری منتشر شده است که در اینستاگرام دست به دست میچرخد و برخی هنرمندان از جمله هانیه توسلی با انتشار این عکس و تشویق این تیم سعی کردهاند به روحیهبخشی بپردازند. درباره بهرام رادان مسأله متفاوت است، او دست به انتشار عکس نزد و نوشت: «خانمها و آقایون دکتر، پرستار، بهیار، مددکار و خلاصه تمام پرسنل درمانی بیمارستانها و درمانگاههای کشور... دمتون گرم و خسته نباشید، شما قهرمانان واقعی این روزگار سرزمین ما هستید.» مهرداد صدیقیان نیز از روش آگاهیرسانی استفاده کرده است و ترلان پروانه فالوورهایش را تشویق کرده تا به مسافرت نروند. با این اوصاف اوضاع مسئولیت اجتماعی هنرمندان ناامیدکننده نیست، مخصوصاً هنرمندانی که در این شرایط هم دست از اعتراض برنمیدارند. نمونه بارز این افراد پرویز پرستویی است که ابتدا یک پیام طنز از کرونا خطاب به مردم ایران منتشر کرد که مضمون آن مظلومنمایی کرونا و عذرخواهیاش از مردم ایران بود و اینکه از من نترسید! اما دو روز پیش، عکسی از نمایندگان مجلس منتشر کرد و نوشت: «گویا این کیفها که حاوی ماسک و مایع ضدعفونی و لوازمی از این قبیل هست امروز در مجلس توزیع شد. این در حالی است که مردم باید تمام داروخانهها را چک کنند و در نهایت بسیاری از این اقلام را حتی چندین برابر گرانتر هم نتوانند پیدا کنند.»
هیأت مدیره بیمارستان «جم» طی اطلاعیهای اعلام کرده استاد شجریان بهدلیل تشدید ترشحات ریوی مجدداً به دستگاه ونتیلاتور (کمک تنفسی) وصل گردیده است. ولی شرایط ریوی، قلبی و کلیوی ایشان پایدار است و جهت مراقبت بهتر و بیشتر نیازمند ادامه بستری در بخش مراقبتهای ویژه میباشد.
فیلمهای مرضیه ریاحی و محمد کارت به بیستوششمین هفته بینالمللی فیلم کوتاه «رگنسبورگ» آلمان راه یافتند.
دادگاه «منهتن» سرانجام «هاروی واینستین» تهیهکننده ۶۷ ساله امریکایی را به جرم آزار جنسی و تجاوز مجرم شناخت.
برنامه فیلمبرداری سری جدید از مجموعه فیلمهای «مأموریت غیرممکن» بهدلیل شیوع ویروس «کرونا» در ایتالیا متوقف شد.
برگزاری نهمین جشنواره دانشجویی تئاتر «ثمر» به تعویق افتاد.
با مصوبه شورای سیاستگذاری، سیوسومین نمایشگاه کتاب تهران بعد از ماه رمضان برگزار میشود؛زمان دقیق برپایی نمایشگاه کتاب طی برپایی جلسات آینده این شورا اعلام خواهد شد.
کتاب «روزی که خورشید قهر کرد» اثر هادی خورشاهیان برای مخاطبان کودک منتشر شد.
نسخه تازه «آوای وحش» هم حریف خارپشت نشد
وصال روحانی
خبرنگار
«سونیک خارپشت» با فروش 3/26 میلیون دلاری در سه روز پایانی هفته یک بار دیگر در صدر جدول فروش سینماهای امریکای شمالی نشست و آمار خود را در 4198 سالن در سطح امریکا و کانادا در پی 12 روز نمایش به رقم ستودنی 107 میلیون دلار رساند. این اتفاق در ایامی روی داده که نسخه جدید «آوای وحش» که محصول کمپانی فاکس قرن بیستم است، در اولین هفته اکرانش در سطح امریکا و کانادا در 375 تالار 8/24 میلیون دلار فروخت و در رقابتی نزدیک با «سونیک» در رتبه دوم جدول قرار گرفت. درست است که این در نگاه نخست آماری قابل قبول برای این ورسیون تازه از روی داستان کلاسیک جک لندن به شمار میآید اما هزینه ساخت 135 میلیون دلاری این فیلم کار فاکس را برای یر به یر شدن با این رقم سخت میسازد. این امر پس از اکتفای «آوای وحش» به درآمد 4/15 میلیون دلاری در 40 کشور دیگر دنیا واقع در قارههای اروپا، آسیای شرقی، امریکای لاتین، شمال آفریقا و اقیانوسیه بیش از پیش به چشم میآید و شروع اکران 6/2 میلیون دلاری این فیلم در فرانسه و آغاز 9/1 میلیون دلاریاش در بریتانیا نیز این گمانهزنی را تغییر نداده است و همسو با آن مکزیک و روسیه هم با گیشههایی 4/1 و 2/1 میلیون دلاری بخت «آوای وحش» تازه را به اندازه کافی باز نکردند و شاید چنین چیزی از اواخر این هفته شگل گیرد که نمایش فیلم در بازارهای بالقوه پرفروش تازهای همچون ژاپن، چک، اسلواکی، فنلاند و تایوان و همچنین آفریقای جنوبی و آرژانتین آغاز میشود.
از کجا تا به کجا
قیاس این دستاوردها با فتوحات «سونیک خارپشت» که تبدیل به چهارمین فیلم پرفروش در میان تمامی آثار مشتق از بازیهای ویدئویی شده است، نشان میدهد که سونیک چطور از رقبایش پیش افتاده است. البته همین ماجرا ثابت میکند که نسخه تازه فیلم «برامس» هم که با نام کامل «برامس: پسر 2» اکران شده مسیر سختی در پیش دارد. این فیلم در هفته نخست اکرانش در امریکا و کانادا نزدیک به 9/5 میلیون دلار فروخت و در رتبه چهارم مستقر شد و هر چند کار دشواری برای رسیدن به درجات هنری و آمار مالی بهتر خواهد داشت، اما هرگز به پای سونیک نخواهد رسید.