- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
عباس عبدی
تحلیلگر سیاسی
درگذشت آقای هاشمی دو دسته بحث را در کوتاهمدت دامن خواهد زد. یک دسته مباحثی است که درباه نقش و عملکرد آقای هاشمی انجام خواهد شد. این مباحث معطوف به گذشته است. زمان برای ورود به آنها دیر نشده است ضمن اینکه برای ورود به این بحثها نه تنها دیر نشده بلکه تا دههها و قرنها ادامه خواهد یافت و شاید لزوماً هم کسی به نتیجه قطعی نرسد. همچنان که تمام پروندههای یکصد سال اخیر ایران هنوز هم باز هستند و همچنان با شدت
و حرارت در مورد آنها نوشته میشود. حتی پرونده برخی موارد که در مقاطع زمانی خاصی بسته به نظر میرسید دوباره باز شدهاند و طبعاً این روند ادامه خواهد داشت. این دسته از مطالب وجه تاریخی - سیاسی دارند. دقت و اعتبار بررسی آنها با گذشت زمان، بیشتر خواهد شد. زیرا از یک سو حب و بغضها به موضوع و فرد کاهش پیدا خواهد کرد و از سوی دیگر اطلاعات و دادههای جدید منتشر میشود و بالاخره اینکه فاصله گرفتن از موضوع موجب میشود که نگاه ما به جزئیات ماجرا کمتر شود و به ابعاد مهم تری از آن نگاه کنیم. البته این نوع تحلیلها در بسیاری از موارد بیش از آنکه بازتاب دهنده کامل واقعیت باشند به نوعی به بیان آرزوها و آمال تحلیلگر از موضوع مورد نظر میپردازند. گویی که او دوست داشته که این طور ببیند به همین دلیل است که با انبوهی
از تحلیلهای متضاد مواجه میشویم در حالی که فرد مورد تحلیل نمیتوانسته تا این حد متضاد باشد. بلکه توصیفکنندگان او متفاوت و متضاد هستند
که تصاویر ذهنی خود را در وی بازتاب میدهند. در هر صورت این نوع مباحث در مورد آقای هاشمی فوریت ندارد و هر چه زمان بگذرد دقیقتر هم خواهد شد.
ولی یک دسته دیگر از تحلیلها هستند که اتفاقاً فوریت دارند و اگر شامل مرور زمان شوند از اهمیتشان کاسته خواهد شد. زیرا این تحلیلها معطوف به عمل و سیاست جاری است در این مورد خاص فقدان یک کنشگر مهم مثل آقای هاشمی بر وضعیت نیروهای سیاسی تأثیرگذار است و آنان باید بهترین خط مشی و برنامه را در شرایط جدید اتخاذ کنند و اگر امروز به این موضوع پرداخته نشود فردا برای پرداختن به آن دیر و بی فایده خواهد بود. هرچند معتقدم که باید به این مباحث پرداخته شود، اما این را میدانم که در محیطی که کنش سیاسی در حد مناسب آزاد و شفاف نیست، براحتی نمیتوانیم رفتار کنشگران را پس از خروج یک متغیر قابل توجه، پیشبینی کنیم
و باید در اظهارنظر محتاط بود، اما احتمالاً میتوان تا حدی به اثرات فقدان آقای هاشمی در معادلات سیاسی ایران اشاره کرد.
بیشترین تأثیر را از فوت آقای هاشمی تندروهای اصولگرا پذیرا خواهند شد. زیرا یکی از مهمترین کارکردهایشان که حمله به هاشمی بود را از دست دادهاند. وقتی هاشمی نباشد تا حدود زیادی دکان آنان کساد خواهد شد. به طور کلی یکی از بهترین محملهای مجادله برای آنان از بین خواهد رفت. کسانی که حضورشان در قدرت نیز به دلیل حملات گسترده به هاشمی بود. این راهبردی بود که از سال 84 آغاز کردند و تقریباً تا پایان دوره دولت خود از آن بهره بردند
و در سالهای اخیر این تقابل برای آنان منافع دیگری هم داشته است. اکنون یکی از مهمترین منافع از دست دادن این محمل سیاسی، تضعیف موقعیت آنان میان اصولگرایان است. بخش مهمی از اصولگرایان که در حمله
به هاشمی سکوت میکردند و موضع انفعالی داشتند، به ناچار در گذشته
در برابر تندروها عقب نشینی میکردند؛ اکنون و پس از فوت آقای هاشمی دیگر هیچ توجیهی برای سکوت برابر تندروها ندارند. ضمن آنکه اصولگرایان میانه رو نسبت به رفتارشان با هاشمی دچار نوعی سرخوردگی و احساس گناه خواهند شد و برای جبران این احساس گناه در برابر تندروها مواضع قاطع تری خواهند گرفت. به طور کلی به نظر میرسد که فقدان هاشمی شکاف میان اصولگرایان را بیشتر خواهد کرد و حتی به مرز تقابل خواهد رساند. انعکاس این شکاف در انتخابات ریاست جمهوری بارز خواهد شد.
فوت آقای هاشمی از یک سوی دیگر و در کوتاه مدت برای تندروهای اصولگرا مسأله ساز خواهد شد و در عرصه مردم و حمله به آقای هاشمی دچار ریزش خواهند شد. به دو دلیل مشخص؛ اول اینکه آقای هاشمی در سالهای گذشته توانسته بود به بازسازی چهره خود در جامعه اقدام کند. گویی که پس از سال 88 این مسأله محوریترین وجه رفتاری آقای هاشمی بود و از سوی دیگر فوت هر کسی به طور طبیعی در ایران موجب تلطیف نگاه به مرحوم میشود و در این مورد خاص که به سیاست مربوط میشود، بار مسئولیت را در ارزیابیهای کوتاه مدت و عملی از دوش او برمی دارد و منتقدان را خلع سلاح میکند. بنابراین بهترین ابزار اصولگرایان تندرو برای ابراز وجود از دست آنان میرود. به همین دلیل ممکن است که آنان حملات خود را علیه دولت و اصلاحطلبان و چهرههای شاخص آنان جهت دهند. اما این کار نتیجه مطلوب را مشابه حملاتی که در گذشته نسبت به آقای هاشمی داشتند نخواهد داشت. دلیل این ادعا روشن است زیرا حملات آنان به آقای هاشمی در این چارچوب مؤثر بود که او را در ساخت سنتی قدرت و قدرتمند معرفی میکردند در حالی که اصلاحطلبان نه تنها در این ساختار نیستند که در مقابل آن تعریف میشوند؛ و حمله به نیروهای منتقد حکومت هیچ نوع وجاهت تاکتیکی ای برای حملهکنندگان نخواهد داشت. از سوی دیگر یکی از موارد حمله به آقای هاشمی خانواده و فرزندان او بودند که به احتمال قوی از این پس این افراد به مرور زمان به حاشیه سیاست میروند و این محمل نیز از دست تندروها خارج خواهد شد. تأثیرات درگذشت آقای هاشمی بر اصلاح طلبان میتواند موضوع یادداشت مستقل دیگری باشد.
وزیر کشور در سی و سومین نشست ستاد اقتصاد مقاومتی که با حضور استاندار مرکزی برگزار شد، گفت: پسابرجام شرایط دسترسی تولیدکنندگان به بازارهای جهانی را تقویت و فراهم کرد.
به گزارش ایلنا، رحمانیفضلی افزود: پسابرجام شرایط و تسهیلات مناسبی را برای ارتباطات آسان در بازارهای جهانی و عرضه محصولات داخلی در این بازارها در اختیار تولیدکنندگان داخلی و صادرکنندگان قرار داد تا بتوانند از این ظرفیتها برای افزایش تولید و رونق اقتصادی در استان و کشور بهرهگیری کنند. وی ادامه داد: برجام با حمایت رهبر معظم انقلاب، مقاومت و پیگیری رئیسجمهوری و دولت به نتیجه رسید و این مهم به معنای اعتماد به طرف مقابل نیست، بلکه حاصل حمایت، تلاش و مقاومت است و میطلبد که بقیه راه نیز تداوم داشته باشد. وزیر کشور خاطرنشان کرد: دشمن هرگاه احساس کند مردم از این حمایت و تلاششان دست برداشتهاند، کینهتوزی خود را علیه کشور مضاعف میکند.
رحمانی فضلی افزود: مسأله برجام امتیازهایی را برای مردم و کشور به همراه داشته و این امتیازها ایران را در عرصه بینالمللی تقویت کرده است. وی ادامه داد: مسائل نباید به گونهای مطرح شود که تلاشها هیچ پیروزی در پی نداشته و تمامی برجام شکست بوده است چرا که واقعیت این است که ما توانستهایم اراده خود را به جهانیان ثابت کرده و موانع و مشکلات را برطرف کنیم. رحمانی فضلی در بخش دیگری از سخنان خود، اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی مورد نظر رهبر معظم انقلاب را از مهمترین برنامههای دولت تدبیر و امید عنوان کرد و گفت: مسئولان و مردم در کنار یکدیگر باید برای اجرای نقشه راهبردی که رهبر معظم انقلاب برای کشور ترسیم کردهاند، بکوشند. وی ادامه داد: انقلاب اسلامی از ابتدا الگوهای مختلفی را در حوزه اقتصاد تجربه کرده است ولی سیاستی که نظریه و اجماع واحد در حوزههای مختلف عملی و تجربی بر روی آن باشد وجود نداشته است و اکنون نقشه راهی که رهبر معظم انقلاب در سیاستهای اقتصاد مقاومتی برای کشور ترسیم کردند راه نجات کشور است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: اداره جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام در شرایط فعلی و با توجه به درگذشت آیتالله هاشمی برعهده رؤسای قوا است. حجتالاسلام غلامرضا مصباحی مقدم در گفتوگو با میزان، درباره نحوه اداره جلسات مجمع تشخیص به دلیل درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی اظهار کرد: رئیس قوه قضائیه، رئیس جمهوری و رئیس مجلس در غیاب رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام میتوانند مدیریت برگزاری جلسات مجمع تشخیص را برعهده بگیرند. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره اینکه آیا تا زمان تعیین رئیس جدید مجمع جلسات این نهاد برگزار نخواهد شد، گفت: تعیین رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام برعهده رهبری و جزو اختیارات ایشان است و اگر مقام معظم رهبری بخواهند رئیس جدید مجمع تشخیص را تعیین کنند، قاعدتاً باید صبر کنیم تا رئیس جدید تعیین شود سپس جلسات را تشکیل دهیم. مصباحیمقدم تأکید کرد: اما اگر مقام معظم رهبری بنا را بر این بگذارند که تا انتخاب دور بعدی اعضای مجمع که اسفندماه خواهد بود صبر کنند و آن موقع رئیس جدید را تعیین کنند، علیالقاعده اگر جلسهای باشد با اداره یکی از رؤسای قوا برگزار میشود. وی درباره اینکه آیا اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین میکنند که کدام یک از رؤسای قوا جلسه مجمع را اداره کنند، تصریح کرد: طبیعتاً قضیه این است که در غیاب رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اگر رئیس جمهوری در جلسه حضور داشته باشد، مدیریت جلسه برعهده وی است در غیر این صورت رئیس مجلس یا رئیس قوه قضائیه جلسه را اداره میکند. گفتنی است جلسه روز گذشته مجمع برگزار نشد.
محمود عباس رئیس تشکیلات خود گردان فلسطین با پاپ فرانسیس رهبر مذهبی کاتولیکها دیدار و سفارت فلسطین در واتیکان را افتتاح کرد. به گزارش ایرنا
به نقل از منابع خبری واتیکان، پس از آغاز توافق میان واتیکان و دولت فلسطین
در روز 26 ژوئن سال 2015، پاپ و محمود عباس معروف به ابومازن با یکدیگر بطور خصوصی دیدار کردند که این دیدار 23 دقیقه بطول انجامید. ابومازن که در روزهای 16 ماه مه 2015 و 17 اکتبر 2013 با پاپ فرانسیس دیدار کرده بود، همچنین از
این فرصت برای افتتاح سفارت فلسطین در واتیکان استفاده کرد. ابومازن در مراسم افتتاح سفارت فلسطین اظهار داشت که پاپ ملت فلسطین و صلح را دوست دارد. پاپ پیشتر در مراسم تبریک سال نو به دیپلماتهای خارجی در واتیکان، به موضوع فلسطین اشاره کرده و خواستار ازسرگیری گفتوگو میان اسرائیل و فلسطین برای پیدا کردن یک راه حل با ثبات و دراز مدت جهت همزیستی مسالمتآمیز میان
دو دولت در داخل مرزهای بینالمللی به رسمیت شناخته شده بود.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی، «میانگین حقوق دو سال آخر خدمت» را به عنوان مبنای مستمری بازنشستگی تعیین کردند. به گزارش مهر، نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی دیروز و در ادامه بررسی مواد اصلاحی لایحه برنامه ششم توسعه کشور، با تصویب ماده ۹۷ این لایحه، میانگین مستمری پرداختی دو سال آخر خدمت را بعنوان مبنای حقوق بازنشستگی بازنشستگان تعیین کردند. بر اساس
این ماده «برقراری مستمری بازنشستگی برای کلیه بیمه شدگان صندوقهای بازنشستگی (اعم از کشوری، لشکری، تأمین اجتماعی و سایر صندوقهای بازنشستگی دستگاهها، نهادها و بانک ها) بر مبنای میانگین حقوق دو سال آخر منتهی به درخواست بازنشستگی باشد.» این ماده با ۱۵۹ رأی موافق، ۳ رأی مخالف و ۲ رأی ممتنع از مجموع ۱۹۷ نماینده حاضر در صحن مجلس به تصویب رسید.
پرداخت مطالبات ایثارگران
همچنین بر اساس مصوبه مجلس، دولت مؤظف شد تمامی مطالبات معوق خانوادههای معظم شهدا و ایثارگران (جانبازان و آزادگان) اعم از پاداش پایان خدمت و وجوه مربوط به ذخیره مرخصی استفاده نشده و کلیه مطالبات قانونی آنان را به طور کامل حداکثر در 2 سال اول برنامه مطابق بودجه سنواتی تأمین و توسط بنیاد شهید و امور ایثارگران پرداخت نماید.
در ادامه بررسی لایحه برنامه ششم توسعه، نمایندگان مردم در مجلس مقرر کردند به منظور سیاستگذاری و هماهنگی برنامهها در زمینه آسیبهای اجتماعی، شورای عالی اجتماعی کشور به ریاست رئیس جمهوری تشکیل شود.
بر این اساس به منظور سیاستگذاری و هماهنگی برنامهها و نظارت بر عملکرد کلیه دستگاههای اجرایی که در زمینه آسیبهای اجتماعی وظایفی برعهده دارند شورای عالی اجتماعی کشور به ریاست رئیس جمهوری و نایب رئیسی وزیر کشور تشکیل میگردد. در مصوبه نمایندگان مجلس تأکید شده که وظایف، اختیارات و ترکیب اعضای شورا به پیشنهاد وزارت کشور حداکثر ظرف مدت سه ماه به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی میرسد و نظارت بر حسن اجرا و پیگیری مصوبات شورای عالی اجتماعی برعهده سازمان امور اجتماعی خواهد بود. در قسمتی از این مصوبه تأکید شده است علاوه بر تهیه طرح جامع کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی این آسیبها را در انتهای برنامه ششم به ۲۵ درصد میزان کنونی کاهش دهد. مصوبه اخیر مجلس دارای 8 محور پیشگیری، خدمت رسانی و بازتوانی، شناسایی و بهبود نقاط آسیب خیز، حمایت از زنان سرپرست خانوار، مقابله با اعتیاد با حمایت قوه قضائیه، حمایت از بیماران روانی مزمن و سالمندان، تأمین مسکن نیازمندان و ساماندهی کودکان کار است. نمایندگان مجلس در یکی دیگر از مصوبات خود، مالیات هر پاکت سیگار تولید داخل را ۱۰ درصد و سیگار وارداتی را ۴۰ درصد تعیین کردند. نمایندگان مجلس در مصوبه دیگری هم لازمه ثبت قانونی ازدواج دائم را داشتن گواهی انجام غربالگری دانستند و مقرر ساختند منابع حاصل از افزایش ۱۰ درصدی حق ثبت طلاق برای کمک به هزینههای این آزمایش افراد نیازمند صرف شود.
سازمان خصوصیسازی در اطلاعیهای با تأیید تسویه بدهیهای خریدار سهام کنترلی شرکت مخابرات ایران، از انصراف این سازمان نسبت به فسخ قرارداد امضا شده واگذاری بلوک 50 درصد به علاوه یک سهم شرکت خبر داد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی سازمان خصوصی سازی، این سازمان اعلام کرد: نظر به اینکه خریدار سهام کنترلی شرکت مخابرات ایران (شرکت «توسعه اعتماد مبین»)
در مهلت تعیین شده بدهیهای معوق خود را تسویه کرد، این سازمان از تصمیم فسخ قرارداد امضا شده با خریدار منصرف شد.
ص 5
گروه اقتصادی / پس از گذشت حدود یک ماه از اطلاعیه سازمان خصوصیسازی درباره فسخ قرارداد واگذاری سهام مخابرات به توسعه اعتماد مبین، روز گذشته مسئولان شرکت مخابرات و همچنین خریدار سهام مخابرات اعلام کردند که بدهی هزار میلیارد تومانی خود را در روز 22 دی ماه جاری پرداخت کردهاند.
تسویه بدهی هزار میلیارد تومانی از سوی مسئولان مخابرات، به دنبال مهلت 15 روزهای انجام شده است که توسعه اعتماد مبین از رئیس جمهوری دریافت کرده بودند. پیش از این سازمان خصوصیسازی از فسخ قرارداد مخابرات به دلیل عدم اجرای تعهدات این شرکت خبر داده و اینگونه عنوان کرده بود که در چارچوب مفاد قرارداد منعقده با خریدار بلوکی سهام شرکت مخابرات ایران و نظر به عدم ایفای تعهدات قراردادی مزبور از جانب خریدار این سهام و نقض مکرر تعهدات از حق فسخ مندرج در قرارداد استفاده کرده و قرارداد معامله تاریخی مخابرات را فسخ شده اعلام میکند.
به دنبال همین مطلب حدود یک ماه کشمکش میان مخابرات و سازمان خصوصیسازی ادامه داشت تا اینکه در نهایت مسئولان مخابراتی در پیگیری موضوع از سوی رئیس جمهوری توانستند مهلتی ۱۵ روزه بگیرند.
براین اساس مقرر شد در صورتی که ظرف ۱۵ روز (پنجم الی بیستم دیماه) کلیه بدهیهای مخابرات پرداخت شود اقدام سازمان خصوصیسازی مبنی بر فسخ قرارداد منتفی شود. درهمین زمینه رئیس هیأت مدیره توسعه اعتماد مبین و خریدار 50 درصد به علاوه یک سهم مخابرات، ازپرداخت بدهی اقساط خرید مخابرات به سازمان خصوصیسازی و پایان جنجال فسخ معامله فروش مخابرات خبر داد.
به گفته سید مصطفی سیدهاشمی، پرداخت بدهی 1000 میلیارد تومانی شرکت توسعه اعتماد مبین به سازمان خصوصیسازی بابت اقساط 13 و 14 خرید مخابرات تکمیل شده است. وی افزود: با تکمیل پرداخت این مبلغ عملاً تمام مطالبات سازمان خصوصیسازی به روز شده و دو قسط باقی مانده در سررسیدهای مقرر (سال 1396) به آن سازمان پرداخت خواهد شد.
مدیر روابط عمومی شرکت مخابرات ایران نیز در گفتوگو با ایسنا، از پرداخت بدهیهای مخابرات در روز چهارشنبه بیستودوم دیماه خبر داد. حال با این تفاسیر انتظار میرود بحث فسخ قرارداد این شرکت که پیشتر از سوی سازمان خصوصیسازی مطرح شده بود، منتفی شود. همچنین به گفته مصطفی سیدهاشمی - مدیرعامل مخابرات ایران - شرکت مخابرات تاکنون ۱۳ قسط از اقساط این شرکت را طی سالیان گذشته پرداخت کرده که از این اقساط هر قسط رقمی معادل ۴۹۸ میلیارد تومان را در بر میگرفته و بدین ترتیب تاکنون بیش از۶۵۰۰ میلیارد تومان به حساب دولت پرداخت کرده است. در مجموع نیز در زمان خرید مخابرات مبلغ ۱۵۶۰ میلیارد تومان به صورت پیش پرداخت به حساب دولت واریز شده است. این شرکت پیش از این نیز ۱۰ درصد قسط چهاردهم خود را به سازمان خصوصیسازی پرداخت کرده بود که بنا بر آنچه اعلام شده مابقی این رقم نیز در روز چهارشنبه با تأخیری دو روزه واریز شده است.
مهلت رئیس جمهوری چه زمانی به پایان رسید؟
پیش ازاین سازمان خصوصیسازی در اطلاعیهای در خصوص فسخ قرارداد واگذاری سهام بلوکی شرکت مخابرات توضیح داده بود که «بر اساس درخواستی که از سوی طرف قرارداد در تاریخ سیام آذر ماه تقدیم رئیس جمهوری شده و دستور صادر شده در چهارم دی ماه، مقرر شده است در صورتی که ظرف ۱۵ روز (پنجم تا بیستم دیماه) کلیه بدهیهای طرف قرارداد پرداخت شود، اقدام سازمان منتفی شود.
همچنین به موجب دستور موقت هیأت داوری موضوع ماده 30 قانون اجرای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی در پرونده که در تاریخ دوازدهم دی ماه به سازمان خصوصیسازی واصل شده است تا زمان رسیدگی به خواسته شرکت توسعه اعتماد مبین در خصوص فسخ قرارداد، این سازمان به طور موقت و تا رسیدگی به اصل خواسته خواهان، از انتقال سهام شرکت منع شده است. بنابراین سازمان خصوصیسازی منتظر اقدام خریدار سهام برای انجام کلیه تعهدات و پرداخت تمامی دیون معوقه تا بیستم دی ماه سالجاری است».
بر اساس این اطلاعیه، در راستای استیفای حقوق دولت، پس از اعلام تذکرات متعدد به خریدار و اعطای مهلت کافی برای عمل به تعهدات باقیمانده و طیکردن کلیه مراحل لازم نظیر ارسال اظهارنامه رسمی بهعنوان خریدار مذکور، با توجه به مفاد قراردادی فیمابین خریدار و فروشنده، فسخ قرارداد واگذاری از سوی سازمان خصوصیسازی به خریدار اعلام شده است. حال باید دید که تسویه بدهی خریدار مخابرات دو روز پس از اتمام مهلت یعنی 20 دی ماه با چه واکنشی از سوی سازمان خصوصیسازی مواجه خواهد شد. البته برخی از رسانهها اعلام کردهاند که مهلت 15 روزهای که توسعه اعتماد مبین از رئیس جمهوری دریافت کرده است تا 22 دی ماه تمدید شده است.
واگذاری پرحاشیه 50 درصد به علاوه یک سهام مخابرات با بازگشایی نماد معاملاتی مخابرات با قیمت پایه هر سهم 337 تومان و 9 ریال در روز 5 مهر 1388 بهعنوان یکی از بزرگترین واگذاری های دولتی و نیز معاملات تاریخ بورس آغاز شد.
با وجود این در آن روز هر سهم این شرکت با سی ریال افزایش به قیمت 340 تومان و 9 ریال از سوی کنسرسیوم اعتماد مبین خریداری شد. در این معامله که از ساعت 11و 15 دقیقه روز پنجم مهرماه سال 88 آغاز و در ساعت 11 و 45 دقیقه همان روز به پایان رسید، 22 میلیارد و 936 میلیون و 827 هزار و 827 سهم شرکت مخابرات به ارزش تقریبی 7800 میلیارد تومان توسط کنسرسیوم اعتماد مبین از طریق کارگزاری بهمن به صورت 20 درصد نقد و بقیه اقساط 8 ساله در قالب 16قسط با فاصله زمانی 6 ماهه معامله و قرار شد، خریدار در مدت 30 روز کاری بالغ بر یکهزار و 560میلیارد تومان بابت بخش نقدی و 20 درصدی معامله پرداخت و هر شش ماه یکبار 484 میلیارد تومان بابت اقساط به حساب دولت واریز کند.
دعوت دولت از مردم برای حضور در مراسم هفتم آیتالله هاشمی ص 2
گفتوگو با کارشناسان/ صدا وسیما در مسیر اصلاح یا بیاعتنا به انتقادهائ ص 21
معاون اول رئیس جمهوری در مراسم جشنواره زن، خانواده و رسانه:
برخی رسانه های منتقد دولت ، جنگ روانی راه می اندازند
به گفت وگوی سازنده در مسائل ملی نیاز داریم
نخستین جشنواره زن، خانواده و رسانه دیروز با حضور معاون اول رئیسجمهوری، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، معــــــــــــاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده ، جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، برخی اعضای شورای شهر تهران ، همسر رئیسجمهوری و فعا لان حوزه رسانه در کتابخانه ملی برگزار شد.در این مراسم معاون اول رئیسجمهوری با بیان اینکه هیچ مسألهای از مسائل پیش روی جامعه بدون نقش آفرینی مثبت و سازنده رسانهها قابل حل نیست، گفت: در تمام مسائل و مشکلات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی زمانی میتوان این مسائل را حل و فصل کرد و به راهکار مناسب رسید که رسانهها نیز در این زمینه نقش آفرین باشند. به گزارش «ایران»دکتر اسحاق جهانگیری، رحلت ناگهانی و ناباورانه بزرگمرد دین و سیاست حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی را به مردم شریف و قدر شناس کشور تسلیت گفت و اظهار داشت: حضور گسترده و آگاهانه مردم در مراسم پس از ارتحال ایشان و تشییع با شکوه پیکر آیتالله هاشمی رفسنجانی که عمر خود را برای استقرار انقلاب و نظام جمهوری اسلامی صرف کرد در تاریخ جمهوری اسلامی کم نظیر بود.
وی افزود: حضور مردم در مراسم ترحیم آیتالله هاشمی رفسنجانی در استانها و شهرستانهای مختلف نیز بسیار با شکوه برگزار شده است و بر اساس گفته برخی دوستان، این مراسمفقط با مراسمی که برای یادبود امام راحل برگزار شده بود قابل مقایسه است که مردم چنین شکوه و عظمتی را بار دیگر نشان دادند.دکتر جهانگیری ادامه داد: حضور مردم در مراسم ارتحال رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام پیامهای متعددی با خود دارد که امیدوارم از این پیامها درسهای لازم برای استقرار و تثبیت اهداف بزرگی که مردان بزرگ انقلاب در نظر داشتند، گرفته شود.معاون اول رئیسجمهوری با بیان اینکه تصور نمیکردیم در این ایام شاهد ضایعه ارتحال آیتالله هاشمی رفسنجانی باشیم، خاطرنشان کرد: هماکنون مشیت الهی بر این امر تعلق گرفت و باید بیشتر به حکمت آن اندیشه کنیم و از میراث گرانقدری که این شخصیت ممتاز برای ما به جا نهاده به تناسب مسائل و اقتضائات پیش رو بهره بگیریم.وی در ادامه با قدردانی از برگزاری جشنواره زن، خانواده و رسانه اظهار داشت: هر سه مقوله موجود در عنوان این جشنواره با اندیشه و تجربیات مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی پیوندهای وسیعی داشت و نگاه ایشان به زن و نقش او در اجتماع بیتردید یکی از روشن بینانهترین نگاهها از منظر دین به زن بود.
معاون اول رئیسجمهوری افزود: ایشان نه تنها در موضوع ورود زنان به مسائل سیاست و اجتماع قائل به کمترین محدودیت نبود بلکه در مقابله با تحجر و تنگ نظری و غلبه بر سنتهای غلط یکی از پیشگامان اسلام در دوره معاصر بود.
دکتر جهانگیری اضافه کرد: آیتالله هاشمی رفسنجانی به توانمندی و نقش زنان در سطوح مختلف باور داشت و در این مسیر تا حد امکان راهگشا بود و با شجاعت و قاطعیت از نظرات امام راحل که برخاسته از اسلام ناب بود، حمایت میکرد تا زن بتواند در جایگاه واقعی خود قرار گیرد.
معاون اول رئیسجمهوری گفت: نگاه آیتالله هاشمی به نهاد خانواده سرشار از صفا، صمیمیت و محبت بود و در عین آزادی به رعایت حقوق اعضای خانواده تأکید داشت.وی با بیان اینکه در نگاه آیتالله هاشمی رفسنجانی به مسائل خانواده، موضوع های فراوانی وجود دارد که باید در جای خود به آن پرداخته شود، تصریح کرد: برخورد ایشان با همسر و فرزندانش گویای نگاه و اندیشه عمیق ایشان است و بر خلاف فرهنگ رایج در محیطهای سنتی، در تمامی نوشتهها و گفتههای آیتالله هاشمی از دیرباز تا کنون، همسر و دختران خود را با نام و با سادگی خطاب میکرد و همین موضوع باعث شد جامعه نیز آنها را با نام بشناسد و شاید در مورد یک روحانی و یک مسئول سطح بالای دیگر این مورد مصداق نداشته باشد که عامه مردم نام زن و دختران او را بدانند و با همان نام آنها را در جامعه خطاب قرار دهند.دکتر جهانگیری اضافه کرد: در خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی که جزو اسناد مهم انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است، وقتی این خاطرات را مطالعه میکنیم، در خاطرات برخی روزها به مسائل ساده داخل خانواده اشاره شده و این در حالی است که بعضاً در خاطرات همان روز به پیچیدهترین و مهمترین مسائل سیاسی نیز اشاره شده است و مهمترین پیام این موضوع این است که یک سیاستمدار هر چند هم که بزرگ باشد، نمیتواند از مسأله خانواده جدا باشد و حتماً بخش عمدهای از زمان روز را با خانواده سپری میکند.معاون اول رئیسجمهوری در ادامه سخنان خود با اشاره به اینکه نگاه مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی به رسانه و نقش آن بویژه در سال های اخیر یکی از واقع بینانهترین رویکردهای زمان ما بود، گفت: در این خصوص کافی است به گفتههای اخیر ایشان درباره نقش رسانههای نوین و شبکههای مجازی در بالابردن میزان آگاهی مردم و دفاع از جریان آزاد اطلاعات مراجعه کنیم.
وی افزود: آیتالله هاشمی رفسنجانی عالمی متفکر، سیاستمداری هوشمند و به تعبیر رهبر معظم انقلاب فقیهی زمان شناس بود که هم جهان کنونی را بدرستی میشناخت و هم بخوبی از نقش و اثرگذاری مؤلفهها و عناصری که محصول این جهان هستند، آگاهی داشت.دکتر جهانگیری در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اهمیت و نقش رسانهها در ابعاد مختلف جامعه اظهار داشت: مسائل واقعی با تعبیری که در رسانهها از آنها وجود دارد گاهی متفاوت است و فاصله دارد به همین دلیل توجه به نگرش و افکار عمومی اهمیت فراوانی دارد.معاون اول رئیسجمهوری ادامه داد: نمیتوان به دلیل آنکه گاهی تصویر واقعیت و آنچه در رسانهها منعکس میشود با هم تفاوت دارد از رسانهها گریخت. نمیتوان به رسانهها بدبین بود بلکه باید کوشید تا تصاویری که رسانهها از مسائل مختلف جامعه منعکس میکنند به واقعیتهای جامعه نزدیک شود؛نزدیکی دنیای رسانهای با دنیای واقعی وقتی میسر است که اساس کار و فعالیت رسانهها مبتنی بر گفتوگو و چرخش آزاد اطلاعات باشد.
وی مهمترین رسالت رسانهها را زمینهسازی برای وجود گفتوگو در جامعه و کمک به چرخش آزاد اطلاعات ارزیابی کرد و گفت: در این صورت است که شاید بتوانیم واقعیتها و تصاویر منعکس شده در رسانهها را به یکدیگر نزدیک کنیم.
دکتر جهانگیری ادامه داد: رسانه نباید به ابزاری برای کتمان حقیقت و اعمال زور تبدیل شود و نباید آن را از دسترسی به حقیقت منع کرد و مسیر فعالیت آن را محدود ساخت.
معاون اول رئیسجمهوری گفت: متأسفانه سیاست زدگی و تبدیل رسانه به ابزاری برای محدود کردن جامعه از ادراک درست و مسلط کردن افراطیگری و خشونت بر رسانهها، تضییع حقوق اساسی ملت است.
وی حق دسترسی آزاد به اطلاعات و حق مشارکت آزاد در تعیین سرنوشت را از حقوق اساسی ملت برشمرد و گفت: متأسفانه برخی رسانهها در سال های اخیر نشان دادند به دنبال حاکمیت مردم بر سرنوشت خود و روی کار آمدن جریان اعتدال و عقلانیت نیستند و راهی بر خلاف این نقش و رسالت برگزیدهاند.
دکتر جهانگیری اضافه کرد: شاهد این مدعا عملکرد برخی رسانههای منتقد دولت است که به جای نقد سازنده و نقد عملکردها و سیاستهای دولت، از نوعی عملیات و جنگ روانی بعضاً با سرمایههای عمومی و بیت المال علیه دولت استفاده و تلاش میکنند دولت و مجلس برآمده از رأی ملت را در ذهن مردم ناتوان و ناکارآمد نشان دهند.معاون اول رئیسجمهوری تصریح کرد: نقش ملی و تاریخی رسانهها در چنین شرایطی میتواند ترغیب عموم به فهم مسائل و مصالح ملی و دعوت جامعه به گفت وگوهای عقلانی به دور از سوء ظن و تنش باشد. ما نیازمند آن هستیم که بر سر مسائل ملی و اساسی کشور گفت وگوهای سازنده شکل بگیرد بدون آنکه به یکدیگر سوء ظن داشته باشیم و در جامعه تنش ایجاد کنیم.وی با بیان اینکه ایران در جهان امروز در منطقه ناامن و پرمخاطره خاورمیانه کشوری آرام، امن و رو به توسعه است، تأکید کرد: دولت عزمی جز حاکمیت قانون، مبارزه با فساد و پیشرفت و توسعه کشور ندارد.
دکتر جهانگیری گفت: از همه رسانههای مخالف دولت میخواهم که جامعه امن، نظام مقتدر و برخوردار از رهبری آگاه و هوشمند را ناامن، ناتوان و آشفته نشان ندهند.معاون اول رئیسجمهوری در ادامه سخنان خود با تأکید بر اینکه سهم بزرگی از پیشرفت ایران در زمینههای مختلف یقیناً بر دوش زنان فرهیخته و فعال کشور است، خاطرنشان کرد: زن در تاریخ و تمدن اسلامی و ایرانی ما از جایگاه و مقام بالایی برخوردار است.وی افزود: هرجا نام مردان بزرگ در زمینههای دین و سیاست و سایر عرصهها برده میشود نام زنانی بزرگ نیز در کنار و دوشادوش آنها آمده است. در تاریخ معاصر ما به برکت انقلاب و اندیشههای امام راحل به سطوح جدیدی از مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان رسیدهایم و امروز در هر عرصه از توسعه همه جانبه کشور بدون توجه به حضور زنان آن حوزه نمیتوان موفق بود.
سبک زندگی ایرانی اسلامی فقط با نقش آفرینی زن و خانواده گسترش مییابد
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز گفت: ارتقای الگوی سبک زندگی ایرانی اسلامی را نمیتوان بدون نقش زنان و خانواده پیش برد.بنابراین بدون همکاری و مساعدت نیمی از بدنه اجتماعی، جامعه نمیتواند به سمت اهداف خود پیش رود. سیدرضا صالحی امیری افزود: هرگونه الگوی اخلاقی در جامعه باید با کمک زنان و مادران ترسیم شود.وی با بیان اینکه زنان حاملان توسعه انسانی در ایران اسلامی هستند، افزود: توسعه بدون پیوند با جامعه انسانی و بهبود زندگی میسر نمیشود.او ادامه داد: جامعه توسعه یافته جامعهای است که از وضعیت مطلوب زنان در عرصههای تحصیلات، اشتغال و مشارکت اجتماعی برخوردار باشد.صالحی امیری تأکید کرد: اگر به دنبال اصلاح فرهنگی و اخلاقی جامعه هستیم باید به سراغ زیست فرهنگ برویم زیرا جامعهای که در آن فرهنگ حرف اول را بزند و رسانهها کار خود را بدرستی انجام دهند زیست فرهنگی محقق میشود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به لزوم حمایت عملی از زنان و خانواده گفت: نمیتوان در سخن از حمایت زنان و خانواده دم زد اما فعالیت عملی نداشت.
وی اظهار کرد: حضور زنان در رسانهها افزایش یافته است و زنان از مخاطبان فعال رسانهها هستند که باید به این مسأله توجه کرد و به ظرفیتهای آن بیشتر پرداخت.
رسانهها تریبونی مطمئن برای طرح مطالبات زنان هستند
معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده بهعنوان دیگر سخنران این مراسم گفت: از گذشته تاکنون رسانهها در کنش مطابق با زنان کارکرد چند وجهی داشتند و مانند یک تریبون مطمئن به طرح مطالبات زنان پرداختند که گاهی با پیگیری مصرانه اهالی رسانه، این مطالبات محقق شده است. شهیندخت مولاوردی افزود: هر زن در هر مقام و نقشی زمانی که حرمت میبیند و جامعه را همسوی خواسته خود مییابد، دلگرم میشود. مطالبات زنان و خانواده، مطالبات بنیادینی است که در 100 سال اخیر در رسانههای عمومی تجلی داشته است؛از جنبش مشروطه شاهد پرداختن به موضوع زنان در مطبوعات هستیم و در دهههای 20 تا 30 برخی نشریات زنان آگاهیبخشی درباره مباحث آنان را دنبال میکنند که این وضعیت تا دوران پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.
وی اضافه کرد: زنان با حضور و نقشآفرینی خود در پیروزی انقلاب اسلامی چهره متفاوتی از خود به نمایش گذاشتند. آنها در دهههای مختلف انقلاب اسلامی پا به پای مردان در دوران دفاع مقدس، توسعه و سازندگی، حضور در آموزش عالی و فعالیتهای سیاسی و اقتصادی تلاش کردند.
معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده با بیان اینکه در حال حاضر رسانهها به زنان بیشتر میپردازند، اظهار کرد: زنان در حال حاضر تلاش میکنند در عرصههایی مانند مشارکت سیاسی، گام بردارند.معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده اضافه کرد: در حال حاضر نیمی از شاغلان رسانه را زنان تشکیل میدهند، 40 درصد از مدیران مسئولان رسانهای زن هستند و 25 نشریه ویژه زنان منتشر میشود. در برخی رسانهها نیز زنان به سمتهای بالای مدیریتی دست پیدا کردند که این وضعیت علاوه بر افزایش اشتغال زنان موجب افزایش روایت زنانه و توجه به مشکلات آنها در رسانهها میشود.
در این مراسم همچنین با حضور معاون اول رئیسجمهوری از خانواده برخی شهدای اصحاب قلم و مدافع حرم و نیز برگزیدگان جشنواره در بخشهای مختلف قدردانی شد.
«زهرا کشوری» و«شبنم رحمتی»از روزنامه نگاران شاغل در «ایران» در این جشنواره برنده جایزه شدند.
قائم مقام وزارت راه در گفتوگو با «ایران» به ابهامات منتقدان پاسخ داد
خرید «ایرباس» با نصف قیمت رسمی
فخریه کاشان: از کجا میدانند که قرارداد غیرشفاف و مبهم بوده است؟ مگر قرارداد را دیده اند؟
ریحانه یاسینی
«تا پیش از سال 1979، حمل و نقل هوایی غیرنظامی ایران 189 مرگ و میر را تجربه کرده بود، اما از این زمان به بعد به خاطر تحریمها، این میزان مرگ و میر به 1672 مورد افزایش یافته است. حالا که مقابله با برنامه هستهای این کشور و تحریمها به تبع آن، به پایان رسیده است، طلوع تازهای برای هوانوردی ایران آغاز شده است.ایرباس و بوئینگ، ایران را بازاری با ظرفیت 20 میلیارد دلار سرمایهگذاری جهت جایگزینی موزه هوایی این کشور میبینند.» نشریه معتبر فوربز، در زمان کمی پس از رسیدن ایران و 1+5 به توافق هستهای، چنین از حمل و نقل هوایی ایران نوشته و با عبارت «موزه هوایی» به هواپیماهای پیر و فرتوت ایران، کنایه زده بود. در همین گزارش مقایسهای برای روشن شدن عمق فرسودگی و نیاز ناوگان هوایی ایران به تازه نفسها، صورت گرفته بود. به گزارش فوربز، ایران ایر با 47 هواپیما، 27 سال عمر کرده است، در حالی که خط هوایی امارات برای کشوری 9میلیون نفری با 234 هواپیما، کمتر از 6 سال و نیم سن دارد.
تصویر پرواز امید و فرود آرام آن در مهرآباد، روز گذشته نه تنها در صفحه اول بیشتر روزنامههای ایران، بلکه در خبرگزاریهای بزرگ جهان نیز نقش بسته بود. این رویداد تاریخی در شرایطی اتفاق افتاد که در دهه اول دی ماه، هواپیمای فرسوده پرواز تهران-شیراز دچار سوختگی موتور شد و با مهارت خلبان، به سلامت به فرودگاه مبدأ برگشت. چند وقت پیش از آن نیز حادثه تلخ قطار در محور سمنان-دامغان به استعفای مدیرعامل راهآهن انجامید و هجمههای زیادی را علیه وزیر راه و شهرسازی با نوک پیکان عدم نوسازی ناوگان حمل ونقلی فرسوده، به همراه داشت.
حالا با رسیدن نخستین ایرباس به ایران که در سطح جهان رویدادی «تاریخی» توصیف شده است، مخالفان همیشگی پیکان حمله هایشان را به سمت دیگری چرخانده و از حرکات نمایشی دولت برای انتخابات 4 ماه آینده صحبت میکنند و این خرید را غیرضروری میدانند. از طرف دیگر هم قرارداد ایران و ایرباس را مبهم و نشانهای از رفتارهای غیرشفاف دولت با مردم قلمداد میکنند.
ابهام زدایی دوباره
از قرارداد شفاف ایران و ایرباس
خرید هواپیما از ایرباس و بوئینگ در سال گذشته مطرح و از همان زمان رقمهای مختلفی برای این قرارداد اعلام شد. رویترز، رقم قرارداد ایران با ایرباس را 18 تا 20 میلیارد دلار برآورد کرده بود. اصغر فخریه کاشان، قائممقام وزیر راه وشهرسازی درامور بینالملل درباره رقم کلی این قرارداد به «ایران» میگوید:«اعداد اعلام شده، بر اساس کاتالوگ پرایس است، یعنی ارقامی که در دفترچه قیمتهای شرکت نوشته میشود. رقم قرارداد با بوئینگ را بر همین اساس، 16.6 میلیارد دلار و قرارداد ایرباس را 18میلیارد دلار اعلام کردهاند. این ارقام برای خرید 118 هواپیما بوده ولی حالا که تعداد آن به 100 هواپیما رسیده، قطعاً این رقم کمتر شده است. در کل به هیچ وجه قیمتهایی که ما خرید کردهایم، از 50 درصد کاتالوگ بالاتر نیست و تخفیفهای بسیار زیادی از هر دو طرف گرفته شده است.»
رقمی به اندازه 50 درصد از دفترچه قیمتهای رسمی، همان چیزی است که بهعنوان نقطه مبهم مطرح شده است. فخریه کاشان، در این باره نیز چنین توضیح میدهد:«از کجا میدانند که قرارداد غیرشفاف و مبهم بوده است؟ مگر قرارداد را دیده اند؟ ما بارها گفتهایم که قیمت خریدمان نزدیک به نصف قیمت کاتالوگ پرایس است و بیش از این هم نمیتوانیم اعلام کنیم.»
او با بیان دلیل اعلام نکردن جزئیات، ادامه میدهد:«استاندارد شرکتهای هواپیمایی این است که برای هر مشتری قیمتی دارند و قیمتهای اصلیشان را اعلام نمیکنند. استاندارد قراردادهای هوایی این است که به خاطر اینکه شرکتها نمیخواهند، قیمتهایی که با یک مشتری توافق میکنند برای مشتریان دیگر هم مطرح شود، معمولاً شرط دارند که باید قیمتها محرمانه بماند. دوستانی که ادعا میکنند این قرارداد، غیرشفاف است قواعد این نوع تجارت را نمیدانند. از نظر ما قرارداد شفاف است. به دستگاه دولت و به مقاماتی که باید جزئیات آن ارائه شود، همه چیز به طور شفاف ارائه شده است. سازمان برنامه و بودجه، بانک مرکزی و شورای اقتصاد که طرح را تصویب کردهاند، اعداد و ارقام واقعی را داشتند. طبیعی است که نمیتوانیم همه چیز را با جزئیات برای عموم اعلام کنیم.»
اما در داخل کشور، ابهام های دیگری در زمینه تأمین منابع این قراردادها مطرح شده است. فخریه کاشان با استناد به اینکه ایران ایر بنگاهی اقتصادی است، درباره این مسأله نیز چنین شفافسازی میکند:«قبلاً هم تمام اینها را گفتهام، ولی دوستان گوششان بدهکار نیست. قصدشان شنیدن حرف نیست. ما گفتهایم منابع تأمین مالی پیش پرداختها، صندوق توسعه، بازار سرمایه ودیگری هم منابعی است که از خارج کشور در نظر گرفته ایم، بقیه هم از داخل خود ایران تأمین میشود. البته آنچه از صندوق توسعه یا از خارج ایران هم کسب میشود، چون به صورت وام است بازپرداخت نهایی آن به عهده ایران ایر است. بنابراین دولت یا صندوق، هیچ کدام منابعی از طرف دولت مصرف نمیکنند. مثل هر شرکت دیگری که میتواند از صندوق توسعه وام بگیرد، مثل هر شرکتی که میتواند از بازار سرمایه پول فراهم کند و مثل هر کشوری که میتواند از خارج وام بگیرد، ایران ایر هم همین کار را کرده است و از محل درآمدهای مربوط به همین هواپیماها بدهیهایش را پرداخت میکند.»
قائم مقام وزیر راه و شهرسازی، جزئیات ارقام هر منبع را برای چندمین بار طی ماههای گذشته اعلام میکند و میگوید:«هیچ چیز مبهمی وجود ندارد؛ اگر مبهم بود، ما اصلاً هیچ کدام این ارقام را اعلام نمیکردیم. 330میلیون دلار از صندوق توسعه، 120میلیون دلار از بازار سرمایه و نزدیک به 500 میلیون دلار هم از شرکت لیزینگ خارجی فراهم میکنیم. این ارقام قسطهای اولیه پیش پرداخت را تا دو سال آینده فراهم میکند و بعد از آن هم از محل درآمدهای ایران ایر، پیش پرداختهای بعدی تأمین میشود. اگر باز هم کم داشته باشیم از همان منابع بیرونی تا سقف یک و نیم میلیارد دلار اجازه داریم که برای پیش پرداختها از محل آنها استفاده کنیم. بنابراین هیچ چیز مبهمی وجود ندارد. نمیدانم چرا اینقدر این مسأله را میپیچانند.»
بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند در ایران، اقتصاد قربانی سیاستهاست. مسأله پرواز امید هواپیماهای ایرانی نیز دچار مجادلههای سیاسی شده است. عدهای به توئیت رئیس جمهوری برای راهاندازی سیستمی جهت شفاف شدن دخل و خرجهای دولت استناد میکنند و جزئیاتِ اعلام نشده تجاری را نقض این مسأله میدانند. فخریه کاشان در انتهای گفتوگویش با «ایران» دوباره به ویژگیهای بنگاههای اقتصادی تأکید میکند و در پاسخ به این انتقاد نیز میگوید:«این دو موضوع مختلف است. آنچه آقای روحانی گفتهاند، ما یک بنگاه هستیم. بهعنوان بنگاهی که شرکت ایران ایر باشد، وظایف و ضوابطی داریم. مگر همه شرکتها ریز اعداد و ارقام قراردهایشان را در روزنامهها اعلام میکنند؟ هر شرکتی برای خود راز و رمزی دارد. محرمانههایی دارد و ناچار است مقررات داخلی خودش را رعایت کند. این اصلاً ارتباطی به دولت ندارد و نمیشود مسأله را به صحبتهای رئیس جمهوری و قوه قضائیه ربط داد. آنها مسائل سیاسی و کلان مملکت است. اما ماجرای ایرباس، بحثی تجاری و داخل بنگاه اقتصادی است.»
بررسی پیام های تشییع باشکوه آیت الله هاشمی در گفتوگو با مصطفی معین :
قهرمان اصلی مردم هستند
مرجان طباطبایی
شوک و بهت ارتحال آیتالله هاشمی رفسنجانی هنوز در فضای کشور حاکم است؛ نامی که حتی ضمیمه کردن پیشوند مرحوم در کنار اسم او برای نوشتن سخت است. مصطفی معین از او بهعنوان مغز متفکر انقلاب یاد کرده و در این گفتوگو به بیان پیامهای حضور میلیونی مردم در بدرقه 21 دی ماه پرداخت و گفت که مشابه آقای هاشمی نداریم. او از همین گذر تأکید کرد که دوران قهرمانسازی و قهرمان پرستی گذشته و قهرمان خودِ مردم هستند. وزیر کابینه دولت سازندگی و اصلاحات همچنین این حضور را تأیید ادامه را ه هاشمی و به نوعی«آری» به حسن روحانی در انتخابات بعدی ریاست جمهوری دانست و تأکید کرد که دولت تدبیر و امید باید از این سرمایه اجتماعی پاسداری کند. متن این گفتوگو را میخوانید.
خبر ارتحال آقای هاشمی برای همه غیرمنتظره بود، برخی حضور بیسابقه مردم در مراسم تشییع ایشان را هم غیرمنتظره میدانند. به نظر شما این بدرقه مردمی چه پیامهایی به همراه داشت؟
حضور مردم در مراسم تشییع مرحوم آقای هاشمی بیانگر آن است که مسائل اجتماعی از پیچیدگیهایی برخوردار است که پدیدههایی به نظر غیرمنتظره میرسد؛ اما سیری که طی میشود تا یک پدیده اجتماعی ناگهان خود را نشان دهد، واقعی و برگرفته از تأثیر مجموعه شرایط جامعه و نیز زندگی یک شخصیت و بازتاب عملکرد او در جامعه است. باید جامعه شناسان این حضور میلیونی مردم را بررسی و نتایج آن را برای مردم و مسئولان اعلام کنند تا عبرت آور باشد. به نظر من نخستین پیام حضور مردم در مراسم تشییع جناب آقای هاشمی، قدرشناسی از ایشان بود که با حضور تیپهای مختلف گروههای اجتماعی، مذهبی، فرهنگی، سیاسی و از گروههای سنی مختلف مردم همراه شد تا از خدمتگزارشان قدردانی کرده و وحدت و حماسه میلیونی مردمی را ترسیم کنند. قدرشناسی یک اصل اخلاقی است و این اقدام مردم نشان میدهد که با وجود تشدید آسیبهای اجتماعی ناشی از سوء مدیریتهای دوره قبل، هنوز در عمق تفکر و فرهنگ ملت ما پایبندی به ارزشهای اجتماعی از جمله قدرشناسی و انصاف زنده است. معتقدم این حضور بیش از آنکه سیاسی باشد، یک حضور اخلاقی بود. مردم تاکنون از کدام شخصیت در این سطح اینگونه قدرشناسی کردهاند؟ افراد دیگری هم مرحوم شدند، اما حضور مردم قابل قیاس با حضور ۲۱ دی ماه برای آقای هاشمی نبود. پس از تشییع باشکوه امام(ره)، این دومین تشییع در این سطح بود که با گذشت سالهای طولانی از اتفاق نخست رقم خورد.
از بعد سیاسی، حضور مردم در ۲۱ دی ماه حاوی چه نکاتی بود؟
این حضور نشان دهنده فهم سیاسی مردم است که میدانند فردی با چه ویژگیهای کم نظیر سیاسی آنها را ترک کرده است. این بدرقه میلیونی در حالی رقم خورد که ایشان در یک دهه اخیر مورد بیمهریهای زیادی قرار گرفت و جفای زیادی به ایشان شد ولی ناگهان مردم همگی اقبال نشان میدهند و تحلیلهای سیاسی را بر هم میزنند که از عمق درک بالای سیاسی جامعه حکایت دارد. از بعد اعتقادی هم توجه به مسأله عزت و ذلت است. قرآن در بخشهای مختلف اشاره دارد که عزت و ذلت فقط به دست خداست. عزت و کرامت، بزرگترین سرمایه یک انسان است و در مکاتب مختلف فلسفی و اخلاقی، حقوقی و سیاسی مهمترین مسأله مورد تأکید پاسداری از کرامت انسانی است. در اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز مهمترین ماده مربوط به تأمین کرامت انسانی و حقوق اوست. اگر کسی انگیزه و نیت خود را برای خدا و نه برای شهرت، پول، قدرت یا عوامفریبی خالص کرد و به قصد خدمت به مردمش تلاش کرد خداوند نیز به او عزت میدهد و محبت او را به دلها میاندازد. این چیزی نیست که با فرمایش، دستور، بخشنامه و امر و نهی به دست بیاید. بروز آن محبت الهی در همین جمعیت چند میلیونی است که ناگهان ظرف چند ساعت در خیابانها برای آقای هاشمی بیرون آمدند.
چرا آقای هاشمی در برابر برخی افراد و رسانه ها که ایشان را تخریب می کردند سکوت می کرد؟
سکوت او در برابر تخریبها متأثر از شخصیت والای ایشان بود، بخصوص در دهه اخیر که تخریبها و برخوردهای حیثیتی با او و خانوادهاش فزونی گرفت، ایشان را دچار یأس نکرد که بخواهند مسیر خود را تغییر دهند بلکه با صبوری و سکوت از جفاهای مختلف عبور کرد، چون میخواست مصالح و منافع نظام تحت موضع گیریاش قرار نگیرد و وحدت جامعه مخدوش نشود، آن هم در فضایی که کشور ما در داخل و خارج با خطرها و تهدیدهای زیادی مواجه است. در واقع ایشان از موضع انسانی، اخلاقی و مصلحانه برخورد میکرد. این نحوه برخورد اگر در میان مسئولان و سیاسیون هم تشخیص داده نشود، پیش خدا و وجدان عمومی جامعه مهجور نمیماند و در زمان خود، خداوند او را بهعنوان یک «سرمایهای نمادین» به مردم معرفی میکند. به عبارتی، پیام دیگر مراسم تشییع آن بود که ما باید رویکردمان بر مبنای صداقت و اخلاص باشد. هرچند ما یکی از اصلیترین سرمایههای نظام و کشور را از دست دادیم ولی حتی رفتنشان هم باعث آشتی و نزدیکی مردم و ترمیم شکافی شد که به خاطر سوء تدبیر مسئولان به وجود آمده بود. مردم خود را بازیافتند و با این رویکرد آمده بودند که ما همه با هم هستیم و آمدیم از کشورمان دفاع و خطر را دور کنیم. آنچه کشور را حفظ کرده، وحدت مردم است. اگر خدای ناکرده این مهم خدشه دار شود و عمق پیدا کند، نیاز به تهدید خارجی نیست همین مشکلات داخلی میتواند ما را زمین بزند. آقای هاشمی همواره منادی وحدت ملت بودند و نگاه فراجناحی داشتند. من خود نزدیک به دو دهه توفیق همکاری و آشنایی با ایشان داشتم. قبل از انقلاب که دانشجو بودم یک بار که از شیراز به تهران آمدم، در خیابان ایران در کلاس تفسیر قرآن آقای هاشمی حضور یافتم و این نخستین دیدارمان بود.
در دوران همکاری هم از دوره اول مجلس شورا و دوره اول دولت سازندگی و در شورای انقلاب فرهنگی با ایشان بودم. آقای هاشمی مغز متفکر و انقلابی بود. حتی در بحرانیترین شرایط لبخند بر لب داشتند. با نگاه به آینده و با تأکید بر داشتن امید و دوری از افراط و تفریط، با مشی اعتدالی و فراست و هوش بالای سیاسی. همینطور که مردم ما خوب فهمیدند، آقای هاشمی هم از همان دوران جوانی و طلبگی توده مردم را خوب شناختند. داشتن سابقه مبارزه و به زندان افتادن چندباره در زمان شاه، مدیریت جنگ تحمیلی، رأی اعتماد مردم برای چند دوره مجلس، دو دوره ریاست جمهوری و چند دوره مجلس خبرگان نشانگر فرآیند شکلگیری اعتمادی است که در دهها سال قبل و بعد از انقلاب شکل گرفته و خود را در همین بدرقه عظیم و صمیمانه نشان داد، این رأی اعتماد گسترده یک شبه بهدست نمیآید.
ناظر به شخصیت ویژه آقای هاشمی باید گفت پیام دیگر اجتماع عظیم مردمی احساس نگرانی نسبت به آینده است و سؤال اینکه پس از او چه میشود؟ اینکه ما یک شخصیت با این ابعاد برجسته را از دست دادیم و حالا نبود او چه خطرات تفریطی و افراطی را میتواند به همراه داشته باشد؟
مردم آمدند تا افراطیگرایی را نفی کنند و وحدت خود را در برابر خطرات احتمالی به نمایش بگذارند. به نظر من ابراز نگرانی نسبت به آینده بجا بود که طی آن مردم همبستگی خود را نیز به نمایش گذاشتند. انسان یک موجود اجتماعی است و باید در متن اجتماع و مسئولیتهای اجتماعی حضور داشته باشد، این همان سرمایه اجتماعی است. حوادث سهمگین ۸ ساله جنگ و پس از آن تحریم و سوء مدیریتها باعث شده که ایران رتبه نامناسبی از نظر سرمایه اجتماعی، اعتماد و همبستگی عمومی در میان کشورها داشته باشد. عامل اصلی پیشرفت و توسعه هم همین سرمایه اجتماعی است. حضور مردم در مراسم تشییع آقای هاشمی باعث تقویت سرمایه اجتماعی میشود و پشتوانهای برای دادن رأی اعتماد به دولت آقای روحانی است که باید آن را پاس بدارد. با این پشتوانه است که باید دولت دوم خود را قوی تر، با قوت بیشتر و در ارتباط نهادمند و تنگاتنگتر با نخبگان و دانشگاهیان، نهادهای مدنی و توده مردم برای بهرهگیری از این سرمایه اجتماعی تشکیل دهد.
در واقع شما این حضور را نوعی آری
به آقای روحانی در انتخابات بعدی ریاست جمهوری میدانید؟
دقیقاً؛ از پیامهای حضور مردم، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم رأی مجدد به دولت تدبیر و امید آقای روحانی را میتوان برداشت کرد. مردم خود را آماده میکنند تا در آینده سرنوشت خود و کشورشان را باز هم به دست گیرند، البته نه با شعارها، محدودیتها و خدای ناکرده برگزاری ناسالم انتخابات.
در حقیقت شما معتقدید که از ظرفیت سرمایه اجتماعی ۲۱ دی ماه میتوان برای حل مشکلات مختلف بهره برد؟
این اجتماع آگاهانه فرصتی تازه برای دولت ایجاد کرد و بسیاری از تهدیدها را خنثی کرده و خواهد کرد. دولت با درک این حساسیتها و با ارزیابی علمی از عملکرد خود میتواند از فرصتهایش بهرهبرداری بیشتری بکند و نقاط قوت خود را تقویت کند. در غیراین صورت در حق مردمی که در این سطح حضور یافتند، جفا خواهد شد.
اشاره کردید بخشی از حضور مردم ناشی از نگرانی از فقدان حضور آقای هاشمی است، این نگرانی به نظر میرسد بیشتر متوجه آن وجه از شخصیت ایشان است که وزنه تعادل بخش نظام میدانستند، ناظر بر همین کار ویژه که موازنهای در درون حاکمیت بود، این فقدان را باید جدی گرفت؟ ممکن است از ناحیه این فقدان آسیبهایی به گروهها و صف بندیهای سیاسی کشور وارد شود؟
بستگی به نوع برداشت ما از این حماسه و اجتماع میلیونی دارد، اگر مبتنی بر عبرت گرفتن باشد، میتواند یک فرصت مغتنم تلقی شود و باعث تغییر و اصلاح نوع نگاه به مردم، جامعه و حقوق انسانها گردد و در واقع فرصتی مناسب برای نظام باشد. اما اگر عکس آن رخ دهد و از آن درسی گرفته نشود، فقدان شخصیتی که تعادل بخش حوزههای مختلف در حاکمیت بوده است، میتواند خطرساز شود. متأسفانه همین الان شخصیتی را که همه پتانسیلهای آقای هاشمی را که از استوانههای اصلی و جدی انقلاب بوده و مسئولیتهای پی در پی در سی و چندساله اخیر عهده دار بودند، نداریم که سریع این فقدان جبران شود. از جمله ارکانی که باید به این برداشت درست برسند، نخبگان ما هستند که اگر میخواهند مردمی و مقبول خدا و مردم باشند، راهش این نیست که در اتاقها و در آن دژهای روشنفکری بنشینند و فقط نظریهپردازی کنند! نظریههایی که نه قابل اجرا باشد و نه دردی را درمان کند! لازم است پیوند خود را با توده مردم بیشتر کنند و راه آن با شعار دادن و حرف زدن نیست؛ بلکه باید در انجمنهای مردمی، علمی، صنفی، احزاب سیاسی و...فعالیت و احساس مسئولیت کنند و به شکل جمعی به فکر جامعه و مشکلات آن باشند. من انتقاد میکنم که میان نخبگان و مردم شکاف وجود دارد. در این شرایط مردم نه نخبگان را میشناسند، نه حرف آنان تأثیری بر آنها خواهد داشت و نه میتوانند نسخه شفابخشی برای آسیبها و بیماریهای مزمن جامعه بپیچند. برای تقویت همبستگی ملی، ضرورت دارد که ارتباط نخبگان و مردم بیشتر شود و اگر نخبگان خود را کنار بکشند آن اتفاق نمیافتد.
از جمله شعارهای مردم در مراسم ۲۱دی تأکید بر تداوم راه هاشمی بود. اگرچه ویژگیهای منحصر به فرد هاشمی را هیچ کس نمیتواند داشته باشد، با این حال این سؤال هم مطرح است که در حوزه سیاسی چه کسی میتواند راهبر این راه باشد که توانایی همگرایی نسبی در بین مجموعههای مختلف را داشته باشد؟
اول اینکه مشابه آقای هاشمی نداریم، درثانی دوران قهرمانسازی و قهرمان پرستی هم گذشته است که یک منجی و قهرمان پیدا شود و مردم را نجات دهد. قهرمان خودِ مردم هستند و باید باشند، به شرط اینکه از آگاهی و توانمندی برخوردار شوند. برای تحقق این امر، هم دولتها وحاکمیتها و هم نخبگان باید احساس مسئولیت کنند، اگر سرمایه اجتماعی و درنتیجه انسجام ملی ما افزایش یابد، خلأ شخصیتها کمتر احساس میشود. اکنون معتقدم این خلأ را به شکل جمعی باید مرتفع کرد. با متشکل شدن، پیوند بیشتر با تودهها داشتن، به میدان آمدن نخبگان و احساس مسئولیت آنها نسبت به جامعه، تلاش دولت و حاکمیت و برداشت واقع بینانه آنان از حضور مردم، این خلأ میتواند بتدریج مرتفع شود.
به هر حال آیا از میان چهرههای موجود کسی هست که بتواند کارویژههای سیاسی آقای هاشمی را انجام دهد؟
از جمله شخصیتها یی که نامشان برده میشود، آقای روحانی به نظرم برجستهتر هستند. خاستگاه ایشان اصولگرایی است که نگاهی اصلاحطلبانه دارند و سوابق کاری گوناگونی داشتهاند. حضور ایشان باعث همگرایی و همبستگی است. هر چند ایشان همه ابعاد آقای هاشمی را کمتر دارند، اما نگاه و مشی سیاسی آنها یکسان است.
در مراسم ۲۱دی برخی شعارها هم مطرح میشد که به نوعی همان پیشنهادهای مرحوم هاشمی در آخرین حضور ایشان در نماز جمعه تهران بود و تاکنون محقق هم نشده است؟
بسیار منطقی است که به خواست مردمی توجه شود. این چیزی نیست که دشمن ایجاد کرده باشد یا توطئه باشد، بلکه خواست قلبی مردم است و احترام گذاشتن به آن پایههای نظام را تثبیت و محکم می کند. اگر پایههای حکومتی بر قلبهای مردم استوار باشد، بمب اتم هم نمیتواند آن را متزلزل کند. اما اگر خدای ناکرده تصمیمهای ما براساس جدا شدن از واقعیتها و خواست ملی باشد، با مشکلات بیشتری همراه میشویم.
تغییر رویکرد ارگانهایی مثل صداوسیما یا شخصیتهایی که تا پیش از این هاشمی ستیزی را مطرح میکردند، چطور ارزیابی میکنید؟ آیا آنها دنبال اعتباربخشیدن به خود با نام هاشمی بودند و در واقع دچار تحولی شدهاند یا این تغییر موقتی و تاکتیکی است؟
در مورد صداوسیما به خاطر دارم امام خمینی زمانی که میخواستند رئیس این سازمان را منصوب کنند، گفتند آن یک دانشگاه عمومی است. حال باید دید در دو دهه اخیر صداوسیما یک دانشگاه عمومی بوده است؟ معتقدم عملکرد آن نتیجه معکوس داشته و به جای آموزش، بدآموزی؛ به جای اصلاح و فرهنگ، تخریب فرهنگ؛ به جای رشد ارزشها، مخرب اخلاقیات اجتماعی بوده است. صداوسیما فرهنگ عمومی ما را تنزل داده است. اینکه در زمان حیات، به آقای هاشمی و خانواده ایشان تهمت و اهانت زدند و پس از فوتشان سریع از شخصیت و سرمایه اجتماعی او اینچنین استفاده کردند، نهایت بیاخلاقی است. برداشت بنده این است که این رویه اصلاحی در مورد آقای هاشمی از سوی صداوسیما موقتی خواهد بود. به هر حال رویه غیراخلاقی چندین ساله آنها باعث آگاهی مردم شد و پیامد آن در این مقطع خاص باعث شده مردم در شعارهای خود این نارضایتی را منعکس کنند. آقای رحمانی فضلی وزیر کشور که مدتها معاون صداوسیمای آقای لاریجانی بود، اخیراً اعلام کرد که صداوسیما دیگر اعتماد عمومی را از دست داده است. در مورد تغییر رویکرد شخصیتهای مخالف آقای هاشمی از نظر تحلیلی باید گفت تغییری که با این سرعت ظرف ۴۸ ساعت از سوی مخالفان ایجاد شده است، نمیتواند مبنایی عمیق و همراه با تفکر و تجدید نظر در گذشته باشد. اما امیدوارم حضور خودجوش مردم که باید نام آن را حماسه ملی نهاد، آنها را تحت تأثیر قرار داده و تغییر رویکرد آنان جدی باشد و ادامه این تغییر را در رفتار سیاسی آینده آنها نیز ببینیم.
سفر به بزرگترین سکوی نفتی خاورمیانه؛ از لاوان تا سلمان -1
کار و زندگی در نقطه صفر دریایی
حمید حاجیپور
موجهای سهمگین با تمام قدرت، خود را به پایههای سکو میکوبند. سازه عظیم فلزی میلرزد. هوا توفانی است و باد ویرانگر امان ایستادن نمیدهد. گویی تا از روی صفحه فلزی بلندت نکند و نکوبدت به سینه دریا، آرام نمیگیرد. دریای خشمگین و سرکش. گوشیهای صداگیر حریف سوت کرکننده پمپاژ گاز به چاههای نفت نیست. انگار در عمق مغزت سوت تیزی میزنند که هیچ طوری نمیشود از دستش خلاص شد. شرایط برای کسی که از پشت میز بلند شده و اینجا آمده، میتواند تجربه وحشتناکی باشد. ولی آدمهای این سکو با جان و دل کار میکنند و نه گوششان به زوزه باد است و نه چشمشان به بلندای موج. تولید و بهرهبرداری در «سکوی سلمان» هیچگاه متوقف نمیشود. این حرف همه کارکنان بزرگترین سکوی نفتی ایران و خاورمیانه در دل خلیج فارس است. اینجا نفت را در بدترین شرایط آب و هوایی از کف دریا بیرون میکشند و به جزیره لاوان میفرستند. چند دقیقه توقف در این میدان مشترک میان ایران و امارات یعنی یک اتفاق ناخوشایند.
صبح زود به جزیره کوچک لاوان در نزدیکی تنگه هرمز میرسیم، از اینجا هم باید مسیری نزدیک به
١٥٠ کیلومتر را با کشتی طی کنیم تا برسیم به سکوی نفتی سلمان. از پهلو گرفتن کشتیهای بزرگ و کوچک کنار آبهای امن جزیره میشود فهمید نباید به دریا زد. مهندسان و تکنیسینهایی که باید خودشان را به سکو برسانند در فکر بالگردی هستند تا شاید بتواند در این هوای ناسازگار پرواز کند.
از شانس همسفر مهندس بهمن یزدان پناه، رئیس سکوی سلمان خواهیم بود. پس میتوان به رفتن امید داشت. او هم مثل بقیه لباس کار پوشیده و در محوطه آشیانه بالگردها در حال انتخاب نیروهایی است که باید همراهش به سکو بروند. بالگرد فقط میتواند ١٠ نفر را سوار کند. من و علی محمدی، عکاس روزنامه، جزو فهرست نهایی هستیم. بقیه هم باید بمانند تا فردا که دریا آرام بگیرد و با کشتی راهی شوند. یزدان پناه پیش از سوار شدن به شوخی میگوید: «بالگردهای «بل» شرکت نفت فلات قاره به پیکان تهران «ق» معروف هستند، عمرشان را کردهاند و معلوم نیست چه زمانی بیفتند! ما که پیش از سوار شدن شربت شهادت مینوشیم.»
البته شوخی رئیس سکو چندان هم بیراه نیست. این شوخی را پیش از این هم با لحنی جدیتر از کارکنان شرکت نفت شنیدهام. کاپیتان توضیحات کوتاهی میدهد که اگر خدای ناکرده بالگرد دچار نقص فنی شد و به دریا افتادیم، خونسردیمان را حفظ کنیم و اینکه چطور از قایق و جلیقه نجات تا سر رسیدن کمک برای کنترل وضعیت استفاده کنیم و... همین ابتدای سفر کاملاً ته دلمان خالی میشود. با این هوای خراب و بالگرد پیر دل به دریا میزنیم. هرچه بادا باد.
تکانهای بالگرد موقع پرواز روی موجهای بیقرار نفس را بند میآورد. بالاخره یک ساعت بعد به منطقه مشترک نقتی یا همان نوار صفر مرزی میرسیم. چاههای نفت و سکوهای سلمان نفتی و گازی و سکوی «ابوالبخوش» امارات زیر پایمان است. آتش فلرها تنها رنگی است که در این صحنه آبی تمام نشدنی خودنمایی میکند. بالگرد دور میزند و رو به سمت وزش باد، روی سکو آرام میگیرد. سازهای بزرگ به اندازه یک پتروپالایشگاه اما در دل آب.
هنوز از پد فرود بالگرد پایین نیامده، مسئول ایمنی سکو چند دقیقهای برایمان کلاس توجیهی میگذارد؛ اینکه باید کلاه ایمنی به سر بگذاریم، از فلاش تلفن همراه و دوربین در زمان تاریکی استفاده نکنیم چون سنسورها به نور فلاش حساس هستند و اگر چنین نوری را جذب کنند، سیستم خطر به کار میافتد و تولید متوقف میشود و مهمتر از همه اینکه اگر سکو در وضعیت خطر قرار گرفت و دستور ترک گرفته شد، باید خودمان را به قایق شماره ٢ کنار سازه برسانیم و... دقایقی بعد از کلاس توجیهی، چند مهندس که لباسشان پر از لکههای نفتی است وارد دفتر رئیس میشوند و درباره نشت یکی از لولهها گزارش میدهند. همراه با مهندسان و رئیس به سوی محل نشت نفت میرویم. یکی از لولهها سوراخ شده و تکنیسینها در حال برطرف کردن مشکل هستند. بوی نفت و بویی شبیه به آهن زنگ زده و از آن بدتر بویی شبیه به تخم مرغ گندیده که بعد میفهمیم اکسیدگوگرد است، نمیگذارد به راحتی نفس بکشیم. بویی که برای آدمهای اینجا عادی است؛ بوی توسعه. مهندس رضایی، مسئول ایمنی سکو میگوید این هنوز اول کار است! به گفته او وظایف روی سکو به ٣ بخش تقسیم میشود؛ مدیریت بهرهبرداری، نگهداری و تعمیرات تأسیسات و خطوط لوله و خدمات.
گشتی روی بزرگترین سکوی خاورمیانه
برای کسی که نخستین بار پایش را روی سکو میگذارد راه رفتن مشکل است. تنها حفاظی که روی سکوست نردههای زرد رنگی است که چندان مانع افتادن در دریا نمیشود. اگر کسی حواسش نباشد و پایش بلغزد کار تمام است. ماهم با احتیاط کامل قدم بر میداریم تا به واحد مکانیک برسیم. در این واحد چند تکنیسین و مهندس در حال ساخت قطعهای برای یکی از توربینهای تولید برق هستند. از مهندس علی عسگری، مکانیک ارشد واحد تعمیرات درباره کارشان میپرسم. در حال قلاویز کردن میگوید: «ما تمام قطعات مکانیکی را که به مشکل برخوردهاند یا مستهلک شدهاند تعمیر میکنیم. جوشکاری، تراشکاری و یا ساخت قطعاتی که به آنها نیاز فوری داریم. زمان تحریم خیلی از قطعاتی را که خراب میشدند همینجا ساختیم، زمان زیادی نداریم تا قطعهای را سفارش بدهیم. کار نباید روی زمین بماند. در میدان مشترک اگر لحظهای تولید متوقف شود، برداشت شرکت خارجی مقابلمان دو برابر میشود.»
عسگری اهل ابهر است، جزو کارکنان طرح اقماری. یعنی کسانی که ٢ هفته روی سکو میمانند و ٢ هفته برای استراحت به شهرشان برمیگردند. او درباره مشکلات کار و دوری از خانوادهاش میگوید: «نزدیک ١٥ سال است روی سکوی سلمان مشغول به کارم، هر روز بین ١٢ تا ١٦ ساعت کار میکنیم و گاهی اگر نیاز باشد شبها در کارگاه میمانیم تا کار عقب نیفتد. اما ٢ هفتهای که به خانه میرویم تا چشم روی هم میگذاریم زمان تمام میشود و باید برگردیم. همکارانم از شهرهای دور و نزدیک میآیند. وقتی سرکارند دلشان با خانوادههایشان است و مدام دلهره دارند مبادا اتفاقی برایشان بیفتد. پروازها روزهای یکشنبه و چهارشنبه است. از طرفی از سکو تا لاوان با کشتی ٦ ساعت و با بالگرد – اگر باشد- یکساعت راه است. این درحالی است که آسمان و دریا هم خراب نباشد. معمولاً برای تک تک آدمهای سکو مشکلاتی بوجود آمده که باید برمیگشتهاند خانه ولی به خاطر بدی آب و هوا یک هفته روی سکو منتظر ماندهاند.»
عبدالله عالی پور ٥٩ ساله، تکنیسین واحد مکانیک که ٣٩ سال است روی دریا کار میکند و یکی از قدیمیترین کارکنان سکوی سلمان است و تا چند ماه دیگر بازنشسته میشود درباره وضعیت کار روی سکو میگوید: «ای کاش برای گزارش تابستان اینجا میآمدید تا متوجه شوید ما در چه وضعیت غیرقابل تحملی کار میکنیم. تابستان رطوبت هوا آنقدر بالاست که نمیشود نفس کشید. بعضی وقتها زمین خیس خیس است و از سقف آب چکه میکند، رطوبت به ١٠٠ درصد هم میرسد. اصلاً خانوادههایمان هم نمیدانند کجا و با چه وضعیتی کار میکنیم. گاهی مشکلی توی خانه پیش میآید و هر لحظه ماندن روی سکو یکسال تمام میشود.»
روی سکو مهندس و تکنیسین و کارگر ساده لباس کار به تن دارند و هر کاری از دستشان برمیآید انجام میدهند. اینجا همه یک هدف مشترک دارند؛ برداشت از میدان مشترک بدون لحظهای توقف. اگر اتفاقی بیفتد و جایی از کار بلنگد فرقی نمیکند که مهندس باشی یا کارگر، هرکه باشی دست به آچار میشوی. مهندس ارشد نمیگوید من مسئول فلان بخش هستم و درشأن من نیست جوشکاری کنم؛ همه دست به دست میدهند کار روی زمین نماند. این بخشی از حرفهای مهندس محمد مهدی واقف، مسئول تعمیرات مکانیک عمومی است که ٢٧ سال از زندگی کاریاش را روی سکوی سلمان گذرانده است.
مهندس واقف یکی از مشتریهای پر و پا قرص روزنامه ایران است، میگوید: «بچههای سکو کلمه به کلمه مطالب روزنامه را میخوانند. پس از شما انتظار داریم حرفهای بچهها را مو به مو بنویسید و چیزی که اینجا میبینید بدون هیچ کم و کاستی منتشر کنید. کسی که در تهران یا شهر دیگری کار میکند چیز زیادی از کار و زندگی روی سکوی نفتی نمیداند، فکر میکنند شرکت نفتیها روی یک سکوی شیک و پیک ایستادهاند و لولهای هم از داخل چاه، نفت را بیرون میکشد، اینها هم پولش را میشمارند. خیلی دوست داریم یکی از همین مسئولان یک روز تابستان بیاید روی سکو و تلاش بچهها را ببیند و وضعیت آب و هوا را از نزدیک لمس کند و ببیند ما با چه زحمتی نفت را از زیر دریا بیرون میکشیم. گذشته از همه این مشکلات باید بگویم استرس ما خیلی بیشتر از کسانی است که در شهر خودشان کار میکنند، وقتی تلفن بیگاهی از خانه زده میشود قلبمان به تپش میافتد که نکند خدای ناکرده اتفاق بدی افتاده باشد. کسی مریض یا زبانم لال فوت نشده باشد! هزار تا فکر و خیال در ذهن آدم میچرخد. همین چند سال پیش خواهرم زنگ زد که پدرم سکته مغزی کرده و خودت را سریع برسان تهران. دریا آنقدر مواج بود که چند روز روی سکو ماندم به انتظار اینکه هوا کمی بهتر شود و بالگردی مرا به خشکی برساند. این چیزهایی که گفتم تنها بخشی از مشکلات ماست، آنهایی که نتوانستند تحمل کنند یا استعفا دادند یا اینکه به قسمت دیگری منتقل شدند.
شغلی با هزاران دغدغه
آدمهای سکو هر کدام حکایتی دارند شنیدنی. از جمله مهندس علیرضا اوجی، مسئول اتاق کنترل سلمان که دقیقه ٩٠ به مراسم عروسی خودش رسیده. اوجی پیش از اینکه خاطرهاش را تعریف کند، کمی از مسئولیت بخش کنترل میگوید: «مغز سکو، اتاق کنترل است. تمام پیامهایی که از همه بخشهای تأسیسات ارسال میشود، توسط دستگاههای الکترونیکی، پردازش میشود و با توجه به اعداد و ارقامی که بهدست میآید، اپراتور تصمیم میگیرد که مثلاً فشار کدام خط لوله را کم یا زیاد کند. باید بگویم تمام افرادی که در این بخش کار میکنند بدون لحظهای استراحت پشت مانیتورهایشان نشستهاند و در صورت نیاز برای استراحت باید اپراتور دیگری بدون لحظهای معطلی پشت سیستم بنشیند. در نهایت هر مشکلی که در بهرهبرداری، انتقال و تأسیسات وجود داشته باشد، رصد میشود و در کوتاهترین زمان ممکن برطرف میشود.
و اما ماجرای عروسیام. چند سالی بیشتر سابقه حضور روی سکو را نداشتم که خانواده برایم آستین بالا زدند. قرار بود یک هفته مانده به مراسم عروسی، مرخصی بگیرم و برگردم شیراز ولی از شانس دریا و آسمان به هم ریخت. هیچ جوره نمیتوانستم برگردم. خانوادهام مدام زنگ میزدند و خودم هم فکر میکردم اگر نرسم چه آبروریزی میشود! به هر حال روز هفتم کمی هوا بهتر شد و بالگرد روی سکو آمد و برگشتم لاوان. پرواز پالایشگاه به شیراز را چند دقیقه برایم نگه داشته بودند و به مسافران هم ماجرا را گفته بودند. وقتی سوار شدم همه به من خیره شده بودند؛ یکی میگفت بیچاره عروس، آن یکی میگفت چه شانس بدی دارد و... در نهایت و در اوج ناامیدی خانواده، ٢ ساعت مانده به مراسم عروسی خودم را رساندم.» حضور ما روی سکو و تهیه گزارش از فعالیتهای کارکنان آنها را سر شوق آورده، میگویند خوشحال هستند از روزنامه کسی آمده تا مشکلات و واقعیتها را ببیند و دردهایشان را بشنود. از طرف دیگر برنامه روزمرهشان را هم به هم ریختهایم و برایشان یک جور تنوع شدهایم. مهندس محمدرضا ایمانی، رئیس کل تعمیرات خاطرات جالبی از چند دهه پیش سکو دارد: «٢٠-٣٠ سال پیش وضعیت اینطور نبود که تلفن همراه باشد یا توی هر اتاق تلویزیون ١٤ اینچ گذاشته باشند. این مجموعه با همه بزرگیاش یک تلویزیون بیشتر نداشت که برایش یک اتاق مخصوص داشتیم. شبها همه توی این اتاق جمع میشدند که فلان سریال را ببینند. از آن مهمتر تلفن بود. یک خط تلفن داشتیم و هر نفر میتوانست فقط هفتهای یکبار به خانوادهاش زنگ بزند. ولی حالا وضعیت بهتر از گذشته است، تلفن همراه کار را راحتتر کرده ولی گاهی هم دردسر است. مثلاً اتفاق کوچکی میافتد و زنگ میزنند میگویند. آنجا ماجرا حل شده ولی اینطرف فکر و خیال ول کن آدم نیست.»
ایمانی هم مثل بقیه از مشکلات طرح اقماری میگوید: «دوری از خانواده و اینکه در ماه فقط ١٤ روز میتوانیم خانه باشیم مشکلاتی را برایمان بوجود میآورد؛ مثلاً وقتی بچههایمان بزرگ میشوند و به نوجوانی میرسند چون سایه پدر بالای سرشان نیست دیگر از مادرشان حرف شنوی ندارند. از طرفی وقتی پدر بعد از ٢ هفته به خانه برمیگردد با بچههایش دچار تنش میشود. این اتفاق در دوران بازنشستگی خیلی جدیتر است. پدری که ٣٠-٤٠ سال روی سکو کار کرده و آدم منظمی بوده گاهی اوقات نمیتواند شرایط خانه و بچههایش را تحمل کند و اغلب دچار افسردگی میشود.» ادامه دارد...
-
تأثیر درگذشت هاشمی بر تندروهای اصولگرا
-
پسابرجام دسترسی تولیدکنندگان به بازارهای جهانی را فراهم کرد
-
نحوه ریاست بر مجمع تا زمان معرفی رئیس جدید
-
افتتاح سفارت فلسطین در واتیکان
-
میانگین حقوق دو سال آخر خدمت مبنای تعیین مستمری بازنشستگی
-
شورای عالی اجتماعی کشور با محوریت رسیدگی به آسیبهای اجتماعی تشکیل میشود
-
فسخ قرارداد واگذاری مخابرات منتفی شد
-
دیگر صفحهها
-
برخی رسانههای منتقد دولت جنگ روانی راه انداختهاند
-
خرید <ایرباس> با نصف قیمت رسمی
-
قهرمان اصلی مردم هستند
-
کار و زندگی در نقطه صفر دریایی