ابعاد جهانی-محلی کنشگری دیجیتال
بازتولید هشتگ «میتو» در جهانهای موازی
زهره نصرت خوارزمی
عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران
کنش دیجیتال برای زنان همعصر ما هیچ متناظر تاریخی ندارد و سابقه نداشتن، خود میتواند مبنای فواید و مضراتی باشد که صرفاً به تجربه و در طول زمان کشف خواهد شد. توافق بسیاری در ادبیات روزافزون هشتگ فمینیسم وجود دارد که هشتگها مایه توانافزایی زنان هستند. علامتی روی کیبورد که هیچ کس فکر نمیکرد روزی بتواند قدرت یک سمبل را بیاید، امروز محل پیوند میلیونها زنی است که با التجا به آن، ابعاد مگوی تجربه زنانه را بازگو میکنند. اشتراک مکرر یک تجربه نهایتاً میشود دلیل اثبات سیستماتیک بودن آن صورت از تبعیض یا خشونت و هشتگها زنان را به فرهنگ فریاد فرا میخوانند. فریاد کنشی جمعی است که هرگز پیش از این ممکن نبود در فضای فیزیکی تحقق یابد. هرگز نمیشد تصورکرد که زنهای سفید، سیاه، زرد و سرخ، فقیر/ غنی، مجرد/متأهل، خانهدار/ شاغل و ساکن در قارههای پهناور متفاوت با زبانها و گویشهای ناشبیه با یک نشانه به هم ترجمه شوند و پیوند بخورند. خوبی نشانه شاید همین است: خوانده و فهم میشود بیآنکه ترجمه شده باشد.
هشتگ فمینیسم ابعاد متکثری دارد، اما جهان-محلی بودنش قطعاًً آن را برجسته خواهد کرد. هنگامی که تارانا برک هشتگ میتو را در نیویورک (2006) و برای افشای مصادیق خشونت مبتنی بر جنسیت ایجاد کرد، شاید نمیاندیشید دوازده سال بعد، هشتگ مسجد میتو توسط منی الطحاوی، ژورنالیست مصری-امریکایی و دیگر زنان مسلمان در شبه قاره و کشورهای عربی، آن را برای بیان تجارب ادعایی خود در عربستان هنگام حج و یا در مکانهای مذهبی دیگر استفاده کنند.
دو روی سکه میتو
اینها اما کافی نیست تا هشتگی چون میتو به یکسر مثبت و منبع تغییرات اجتماعی سازنده تلقی شود. طبق گزارش پژوهشی علمی در بیزینسهاروارد ریویو، گسترش میتو در امریکا نوعی شکاف اجتماعی فزاینده ایجاد کرده است: 60 درصد از مردان میترسند که به صورت غیر منصفانهای مورد اتهام جنسی قرار بگیرند . این امر از جهتی مثبت تلقی میشود، زیرا میتواند مانع برخی هتک حرمتها باشد. اما از سوی دیگر، فوربس و افکار سنجی پیو هم واهمه ایجاد شده را «بخش تاریک میتو» در امریکا مینامند. بر اساس این مطالعات چنانکه در نیویورک پست و گاردین نیز گزارش شد، 60 درصد از مردان هنگام کار با همکاران زن خود، حالت استرس و عصبی دارند، زیرا عمدتاً نمیدانند چطور رفتار کنند که در آیندهای نامعلوم دچار تبعات اتهام ارعاب و سوء استفاده جنسی نشوند.
می تو، علیه زنان
میتو در بافتار فرهنگی ظهور کرد که زن و مرد را، بر اساس ارزشهای فردگرایانه و تفوق بازار، پیچ و مهرههای مشابهی میپندارد برای حرکت ماشین سرمایهداری. زن اما معطوف به زنانگی خود در چنین نظامی باید متظاهرتر و متجلی تر باشد تا پذیرفته شود و هیچ شاهد دقیق و متقنی گزارش نشده است که وارد کردن اضطراب اجتماعی توسط میتو، خشونت علیه زنان را به صورت معنیداری کاهش داده باشد. بیشتر به نظر میرسد که اضطرب اجتماعی این دوران به این دلیل است که مدرنیته آنها را از فلسفه جنسیت و سواد اخلاق جنسی تهی کرده و روابط آزاد جنسی حقی فردی تلقی شده است که زن و مرد را ناخودآگاه به ورطه یک خطر دو سویه میکشاند. میتو نیز علیرغم ظاهر آزادیآورش حاصل همان گفتمان مدرن است. میتو هرگز از اخلاق اجتماعی، از حریم و آداب تعامل، از عاملیت زن برای حمایت از بدن و هویت خود سخنی نگفته است. میتو در یک حلقه بسته، به عبارتی در یک چرخه معیوب، گرفتار است و آن اینکه علیرغم ادعای فهم سیاسی از خشونت علیه زنان، میتو بیش از حد خشونت را سادهانگارانه و غیرمنصفانه برای عموم بازگو کرده است؛ روایتهایی که ممکن است خیلی زود بی اعتبار محسوب و حتی علیه خود زنان استفاده شوند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه