رعایت اخلاق حرفهای در رسانه درست در وضعیتی که رسانهها در جنگ سایبری به سر میبرند یکی از موضوعات مغفول در ایران اینترنشنال بوده است
ایران اینترنشنال یا سعودی اینترنشنال؟!
شش سال از آغاز به کار فعالیت رسانهای که خود را مدافع حقوق مردم ایران میداند، سپری شده و همچنان ابهامات فعالیت آن بیپاسخ مانده است.
در اتفاقات اخیر یکی از رسانههایی که لحظه به لحظه اخبار و گزارشات را اطلاعرسانی کرده و مدعی جانبداری از مردم بود، ایران اینترنشنال است.
نام این رسانه که فعالیت خود را از دفتری در لندن و همزمان با انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 96، آغاز کرد، سالها است با مناقشه اخلاق حرفهای، وابستگی مالی و بی طرفی، همراه بوده و همچنان ادامه دارد.
ایران اینترنشنال با این ادعا که میخواهد تریبون مردم ایران باشد و حرفهای ناگفته آنها را به گوش جهان برساند، تلویزیون ماهوارهای، کانال رادیویی و وب سایت خبری 24ساعته خود را راه اندازی کرد.مدعی است تأثیرگذاری به مراتب بیشتری از رقبای خود دارد و مردم از تولیدات آن استقبال میکنند.
استودیو خبری با جذابیت بصری بالا و به کار گیری خبرنگارانی که برخی عطای وطن را به لقایش بخشیده بودند، ارائه گزارشهای به اصطلاح افشاگرانه و نقد تند و تیز بدون نظرات کارشناسی و تحلیل عمیق و مهمتر از همه رصد فضای فعالیت رسانهها و ذکاوت در بهرهگیری از رسانههای نوین، موجب شد ایران اینترنشنال جایی در سپهررسانهای باز کند.
تیترمردمی یا جنجال ساز
ایران اینترنشنال بارها مدعی شده که بسیاری از محتواهای تولیدی را از طریق مردم به عنوان خبرنگاران میدانی دریافت کرده است. اما نگاهی به رویکرد این رسانه در اتفاقات اخیر نشان میدهد هیچ یک از محتواها نه برخوردار از تحلیل بوده و نه پالایش میشود. صرف انعکاس اعتراض با تیترهایی که همگی در یک خط فکری متمرکز بوده است تمام اقدام ایران اینترنشنال است. در وب سایت خبری خود به وضوح تمرکز به ایران و اخیراً نیز افغانستان را به نمایش گذاشته است و شماره تماس و آی دی برای ارسال صوت و تصویر در اختیار مخاطبان قرار داده است.
اما در مقابل در باغ سبز رسانهای که خود را کاملاً مردمی و جریانساز میداند، اندکی بهرهمندی مخاطب از سواد رسانه نشان میدهد که تمامی محتواها بویژه در شبکههای اجتماعی با رویکردی یک طرفه، بدون تحلیل و صرفاً جریانساز و جنجالساز است. تا جایی که مخاطب اخبار گمان میبرد در ایران هیچ اتفاق خوشایندی وجود ندارد و همه چیز در بیعدالتی و نابرابری خلاصه شده است.
هر چند به نظر میرسد محتواها واقعی و سانسور نشده بوده و اخبار و اطلاعات واقعیتهایی است که شاید در جامعه پنهان میشود اما مخاطب آگاه گرفتار این سؤال است که این رسانه به دنبال چیست و جز انعکاس مطالب تکراری با یک مضمون چه هدف و رسالت دیگری دارد.
مدیریت این رسانه بارها در خصوص مواضع این رسانه اعلام کرده است که از مردم دفاع کرده و حامی حرکتهای مردمی است اما در مقاطع زمانی خاص جهت دادن به حرکتهای مردمی نیز مشاهده میشود.
بیشک دریافت اخبار از واقعیتها از حقوق کاربران رسانه است اما رسانهای که مدعی است گستره جهانی دارد، چرا در برخی اخبار مواضع خود را عیان ساخته و دفاع از جریانهای مخالف جمهوری اسلامی را تحت عنوان جانبداری نمیداند.
تکذیب وابستگیهای مالی رسانه
مالک ایران اینترنشنال ، وُلنت مدیا و صاحب امتیاز آن گلوبال مدیا است که هر دو متعلق به عادل عبدالکریم، مدیر مسئول سابق الشرق الاوسط است. برآوردی که از هزینههای سالانه این رسانه شده حدود 50میلیون دلار است و در وضعیت کنونی 140 خبرنگار در آن مشغول به کار هستند که دریافتی بیش از خبرنگاران رسانههای رقیب دارند. مدیریت رسانه بارها مدعی شده که هیچ وابستگی مالی نداشته و بخش خصوصی است. اما سؤال این است رسانهای که هیچ تبلیغی دریافت نمیکند و درآمدی ندارد هزینههای خود را چگونه تأمین میکند و آیا این وابستگی مالی علت اصلی پیدایش این رسانه نیست؟
گاردین در تحلیل خود از ایران اینترنشنال اعلام کرده این رسانه از سوی عربستان تأمین مالی میشود و حتی تأمین مالی از سوی محمد بن سلمان ولیعهد را مطرح کرده است. با وجود این تاکنون ادعاها در خصوص تأمین مالی از سوی عربستان به صورت کامل تکذیب شده است.
اما این تکذیب از سوی رسانهای که مدعی حمایت از مطالبات مردم ایران و برقراری دموکراسی است، نمیتواند دستهای پشت پرده هدایت آن را منکر شود. ادعای وابستگی به عربستان که مواضع متعارضی در مقابل ایران دارد نقطه عطفی است که توجه مخاطب ایرانی را میطلبد. حتی اگر ایران اینترنشنال به عنوان رسانهای تصورشود که هر ویدیو و خبر ارسالی را منتشر میکند و در ظاهر افشاگر است، این محتواها هیزم در آتش جریاناتی که منافع خود را در تعارض با ایران میبینند، خواهد بود.
در اتفاقات اخیر بارها مصاحبهها و اخبار از اظهار نظرهای مردم منتشر شد و ایران اینترنشنال پاسخگویی حاکمیت در مقابل مردم را خواستار شد. این رسانه مدعی است 20میلیون دنبال کننده دارد و با توجه به اقداماتی که صورت داده در حال گسترش چتر خود در خاورمیانه است. اما مخاطب آگاه این سؤال را پیش خواهد کشید که اقدامات به ظاهر مردم دوستانه این رسانه، در حال تأمین منافع کدام جریانهاست؟
جنگ سایبری و گزینش مخاطب توسط رسانه
ایران اینترنشنال بر خلاف ادعای مردم سالاری خود حتی در پاسخگویی به کارکنانش مطلوب عمل نکرده است. برخی خبرنگاران این مجموعه بعد از پی بردن و اطمینان از وابستگیهای مالی آن و به تبع جهتگیری از منابع مالی خواستار قطع همکاری شدهاند اما برای دریافت اقامت کشور انگلیس و الزام به پیادهسازی تعهدات خود مجبور به ادامه همکاری شدهاند.
رعایت اخلاق حرفهای در رسانه درست در وضعیتی که رسانهها در جنگ سایبری به سر میبرند یکی از موضوعات مغفول در ایران اینترنشنال بوده است. مهمترین بخش آن پاسخگویی شفاف در خصوص تأمین مالی است و در ادامه موج سازی یک طرفه از جریانات و اتفاقات داخل کشور است. رقبای ایران اینترنشنال مدعیاند طرفداران بیشتری دارند اما به نظر میرسد ایران اینترنشنال به جای اینکه به انعکاس اخبار دست بزند به دنبال یارگیری و فالور گیری از بین مردم و جلب نظر مخاطبان و ارزیابی مخاطب است. در سیاست حریم خصوصی این رسانه آمده است: « ما اطلاعات شخصی شما را زمانی که در وبسایت یا سیستم ایمیل ما از طریق سرویسهای مختلف مانند اپلیکیشنهای ارتباطی، فرمهای آنلاین و… ثبتنام میکنید، جمعآوری میکنیم. علاوه بر این، هر زمان شما به یکی از وبسایتها، اپلیکیشنهای موبایل، اپلیکیشنهای تلویزیون مراجعه کنید، ما اطلاعاتی مانند شماره شناسایی دستگاه، آدرس آیپی و همچنین فعالیتهایی را که به آن آیپی در وبسایت و دیگر سرویسهای آنلاین مربوط باشند، ذخیره میکنیم. به عنوان مثال، چه صفحاتی از سوی شما و برای چه مدتی مورد بازدید قرار گرفته است.ما تنها زمانی این اطلاعات را از شما جمعآوری میکنیم که شما اجازه آن را به ما داده باشید.»
در جریانات حساس کشور،این رسانه با نقاب مردم دوستی توانسته موجی از اخبار و اطلاعات را در بین مردم مبادله کند. اخباری که خود حامل جریان فکری و خواستههای این رسانه است. در چنین شرایطی مصاحبه با تریبون جریانهایی که قصد تأمین منافع خود را دارند چگونه خواهد توانست مطالبات و خواستهها را حتی اگر بحق باشد، برآورده کند. یارگیری ایران اینترنشنال در آب گل آلودی که بخش قابل توجهی از آن توسط خود رسانه ایجاد میشود، اقدامی فاقد وجاهت اخلاقی و مانند پناه دادن به فرد صدمه دیده در خانهای است که هر لحظه ممکن است با تهدید به مراتب بدتری مواجه شود.
در شرایط کنونی برخورد آگاهاًنه با رسانه، بررسی منبع خبر، تحلیل و ارزیابی و سپس بازنشر آن و ممانعت از دستاویز شدن توسط رسانههایی که پایههای ناشناخته دارند، ضروری است.
ایران اینترنشنال طی سالهای اخیر همکاری خود با شبکه یک افغانستان را نیز آغاز کرده است. این همکاری منجر به پخش بخشی از برنامهها و تولیدات این رسانه در تلویزیون افغانستان شده است. سؤال این است که آیا مردم ایران یا سایر کشورها تا به امروز منافع جانبداریهای این رسانه را لمس کردهاند؟ آیا صرف بازنشر چند خبر و محتوای ویدیویی توانسته حتی به یکی از دغدغههای مردم کمک کند و یا اینکه نفرت و انزجار عمومی را افزایش داده و موجب شده هر شهروندی تصور کند هر محتوایی را میتواند ارسال کرده و در اختیار همگان قرار دهد.
رسانههای بومی در کجای جنگ سایبری هستند؟
در بازیهای رسانهای که ایران اینترنشال هدایت میکند، خود را مدافع جنبشهای مدنی و مطالبات مردمی معرفی کرده است، مدعی است که بیشترین میزان اطلاع رسانی و بازدید را حتی از رقبایی مانند بی بی سی و من و تو دارد. اما این ادعا زمانی که رسانههای بومی به رخوت و روزمرگی دچار میشوند به مراتب تقویت میشود. سکوت در مقابل رگبار اخباری که مردم را احاطه کرده یکی از موضوعات کلیدی است که موجب شده تصور شود جهتگیریهایی از این دست روح غالب جامعه ایرانی را تشکیل میدهد.
در اتفاقات اخیر یکی از رسانههایی که لحظه به لحظه اخبار و گزارشات را اطلاعرسانی کرده و مدعی جانبداری از مردم بود، ایران اینترنشنال است.
نام این رسانه که فعالیت خود را از دفتری در لندن و همزمان با انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 96، آغاز کرد، سالها است با مناقشه اخلاق حرفهای، وابستگی مالی و بی طرفی، همراه بوده و همچنان ادامه دارد.
ایران اینترنشنال با این ادعا که میخواهد تریبون مردم ایران باشد و حرفهای ناگفته آنها را به گوش جهان برساند، تلویزیون ماهوارهای، کانال رادیویی و وب سایت خبری 24ساعته خود را راه اندازی کرد.مدعی است تأثیرگذاری به مراتب بیشتری از رقبای خود دارد و مردم از تولیدات آن استقبال میکنند.
استودیو خبری با جذابیت بصری بالا و به کار گیری خبرنگارانی که برخی عطای وطن را به لقایش بخشیده بودند، ارائه گزارشهای به اصطلاح افشاگرانه و نقد تند و تیز بدون نظرات کارشناسی و تحلیل عمیق و مهمتر از همه رصد فضای فعالیت رسانهها و ذکاوت در بهرهگیری از رسانههای نوین، موجب شد ایران اینترنشنال جایی در سپهررسانهای باز کند.
تیترمردمی یا جنجال ساز
ایران اینترنشنال بارها مدعی شده که بسیاری از محتواهای تولیدی را از طریق مردم به عنوان خبرنگاران میدانی دریافت کرده است. اما نگاهی به رویکرد این رسانه در اتفاقات اخیر نشان میدهد هیچ یک از محتواها نه برخوردار از تحلیل بوده و نه پالایش میشود. صرف انعکاس اعتراض با تیترهایی که همگی در یک خط فکری متمرکز بوده است تمام اقدام ایران اینترنشنال است. در وب سایت خبری خود به وضوح تمرکز به ایران و اخیراً نیز افغانستان را به نمایش گذاشته است و شماره تماس و آی دی برای ارسال صوت و تصویر در اختیار مخاطبان قرار داده است.
اما در مقابل در باغ سبز رسانهای که خود را کاملاً مردمی و جریانساز میداند، اندکی بهرهمندی مخاطب از سواد رسانه نشان میدهد که تمامی محتواها بویژه در شبکههای اجتماعی با رویکردی یک طرفه، بدون تحلیل و صرفاً جریانساز و جنجالساز است. تا جایی که مخاطب اخبار گمان میبرد در ایران هیچ اتفاق خوشایندی وجود ندارد و همه چیز در بیعدالتی و نابرابری خلاصه شده است.
هر چند به نظر میرسد محتواها واقعی و سانسور نشده بوده و اخبار و اطلاعات واقعیتهایی است که شاید در جامعه پنهان میشود اما مخاطب آگاه گرفتار این سؤال است که این رسانه به دنبال چیست و جز انعکاس مطالب تکراری با یک مضمون چه هدف و رسالت دیگری دارد.
مدیریت این رسانه بارها در خصوص مواضع این رسانه اعلام کرده است که از مردم دفاع کرده و حامی حرکتهای مردمی است اما در مقاطع زمانی خاص جهت دادن به حرکتهای مردمی نیز مشاهده میشود.
بیشک دریافت اخبار از واقعیتها از حقوق کاربران رسانه است اما رسانهای که مدعی است گستره جهانی دارد، چرا در برخی اخبار مواضع خود را عیان ساخته و دفاع از جریانهای مخالف جمهوری اسلامی را تحت عنوان جانبداری نمیداند.
تکذیب وابستگیهای مالی رسانه
مالک ایران اینترنشنال ، وُلنت مدیا و صاحب امتیاز آن گلوبال مدیا است که هر دو متعلق به عادل عبدالکریم، مدیر مسئول سابق الشرق الاوسط است. برآوردی که از هزینههای سالانه این رسانه شده حدود 50میلیون دلار است و در وضعیت کنونی 140 خبرنگار در آن مشغول به کار هستند که دریافتی بیش از خبرنگاران رسانههای رقیب دارند. مدیریت رسانه بارها مدعی شده که هیچ وابستگی مالی نداشته و بخش خصوصی است. اما سؤال این است رسانهای که هیچ تبلیغی دریافت نمیکند و درآمدی ندارد هزینههای خود را چگونه تأمین میکند و آیا این وابستگی مالی علت اصلی پیدایش این رسانه نیست؟
گاردین در تحلیل خود از ایران اینترنشنال اعلام کرده این رسانه از سوی عربستان تأمین مالی میشود و حتی تأمین مالی از سوی محمد بن سلمان ولیعهد را مطرح کرده است. با وجود این تاکنون ادعاها در خصوص تأمین مالی از سوی عربستان به صورت کامل تکذیب شده است.
اما این تکذیب از سوی رسانهای که مدعی حمایت از مطالبات مردم ایران و برقراری دموکراسی است، نمیتواند دستهای پشت پرده هدایت آن را منکر شود. ادعای وابستگی به عربستان که مواضع متعارضی در مقابل ایران دارد نقطه عطفی است که توجه مخاطب ایرانی را میطلبد. حتی اگر ایران اینترنشنال به عنوان رسانهای تصورشود که هر ویدیو و خبر ارسالی را منتشر میکند و در ظاهر افشاگر است، این محتواها هیزم در آتش جریاناتی که منافع خود را در تعارض با ایران میبینند، خواهد بود.
در اتفاقات اخیر بارها مصاحبهها و اخبار از اظهار نظرهای مردم منتشر شد و ایران اینترنشنال پاسخگویی حاکمیت در مقابل مردم را خواستار شد. این رسانه مدعی است 20میلیون دنبال کننده دارد و با توجه به اقداماتی که صورت داده در حال گسترش چتر خود در خاورمیانه است. اما مخاطب آگاه این سؤال را پیش خواهد کشید که اقدامات به ظاهر مردم دوستانه این رسانه، در حال تأمین منافع کدام جریانهاست؟
جنگ سایبری و گزینش مخاطب توسط رسانه
ایران اینترنشنال بر خلاف ادعای مردم سالاری خود حتی در پاسخگویی به کارکنانش مطلوب عمل نکرده است. برخی خبرنگاران این مجموعه بعد از پی بردن و اطمینان از وابستگیهای مالی آن و به تبع جهتگیری از منابع مالی خواستار قطع همکاری شدهاند اما برای دریافت اقامت کشور انگلیس و الزام به پیادهسازی تعهدات خود مجبور به ادامه همکاری شدهاند.
رعایت اخلاق حرفهای در رسانه درست در وضعیتی که رسانهها در جنگ سایبری به سر میبرند یکی از موضوعات مغفول در ایران اینترنشنال بوده است. مهمترین بخش آن پاسخگویی شفاف در خصوص تأمین مالی است و در ادامه موج سازی یک طرفه از جریانات و اتفاقات داخل کشور است. رقبای ایران اینترنشنال مدعیاند طرفداران بیشتری دارند اما به نظر میرسد ایران اینترنشنال به جای اینکه به انعکاس اخبار دست بزند به دنبال یارگیری و فالور گیری از بین مردم و جلب نظر مخاطبان و ارزیابی مخاطب است. در سیاست حریم خصوصی این رسانه آمده است: « ما اطلاعات شخصی شما را زمانی که در وبسایت یا سیستم ایمیل ما از طریق سرویسهای مختلف مانند اپلیکیشنهای ارتباطی، فرمهای آنلاین و… ثبتنام میکنید، جمعآوری میکنیم. علاوه بر این، هر زمان شما به یکی از وبسایتها، اپلیکیشنهای موبایل، اپلیکیشنهای تلویزیون مراجعه کنید، ما اطلاعاتی مانند شماره شناسایی دستگاه، آدرس آیپی و همچنین فعالیتهایی را که به آن آیپی در وبسایت و دیگر سرویسهای آنلاین مربوط باشند، ذخیره میکنیم. به عنوان مثال، چه صفحاتی از سوی شما و برای چه مدتی مورد بازدید قرار گرفته است.ما تنها زمانی این اطلاعات را از شما جمعآوری میکنیم که شما اجازه آن را به ما داده باشید.»
در جریانات حساس کشور،این رسانه با نقاب مردم دوستی توانسته موجی از اخبار و اطلاعات را در بین مردم مبادله کند. اخباری که خود حامل جریان فکری و خواستههای این رسانه است. در چنین شرایطی مصاحبه با تریبون جریانهایی که قصد تأمین منافع خود را دارند چگونه خواهد توانست مطالبات و خواستهها را حتی اگر بحق باشد، برآورده کند. یارگیری ایران اینترنشنال در آب گل آلودی که بخش قابل توجهی از آن توسط خود رسانه ایجاد میشود، اقدامی فاقد وجاهت اخلاقی و مانند پناه دادن به فرد صدمه دیده در خانهای است که هر لحظه ممکن است با تهدید به مراتب بدتری مواجه شود.
در شرایط کنونی برخورد آگاهاًنه با رسانه، بررسی منبع خبر، تحلیل و ارزیابی و سپس بازنشر آن و ممانعت از دستاویز شدن توسط رسانههایی که پایههای ناشناخته دارند، ضروری است.
ایران اینترنشنال طی سالهای اخیر همکاری خود با شبکه یک افغانستان را نیز آغاز کرده است. این همکاری منجر به پخش بخشی از برنامهها و تولیدات این رسانه در تلویزیون افغانستان شده است. سؤال این است که آیا مردم ایران یا سایر کشورها تا به امروز منافع جانبداریهای این رسانه را لمس کردهاند؟ آیا صرف بازنشر چند خبر و محتوای ویدیویی توانسته حتی به یکی از دغدغههای مردم کمک کند و یا اینکه نفرت و انزجار عمومی را افزایش داده و موجب شده هر شهروندی تصور کند هر محتوایی را میتواند ارسال کرده و در اختیار همگان قرار دهد.
رسانههای بومی در کجای جنگ سایبری هستند؟
در بازیهای رسانهای که ایران اینترنشال هدایت میکند، خود را مدافع جنبشهای مدنی و مطالبات مردمی معرفی کرده است، مدعی است که بیشترین میزان اطلاع رسانی و بازدید را حتی از رقبایی مانند بی بی سی و من و تو دارد. اما این ادعا زمانی که رسانههای بومی به رخوت و روزمرگی دچار میشوند به مراتب تقویت میشود. سکوت در مقابل رگبار اخباری که مردم را احاطه کرده یکی از موضوعات کلیدی است که موجب شده تصور شود جهتگیریهایی از این دست روح غالب جامعه ایرانی را تشکیل میدهد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه