سلسله درسگفتارهای تفسیری منتشر نشده آیت الله شهید بهشتی (4)

نیایش پرستش و دعا


وقتی که نیایش تمام می‌شود و انسان می‌فهمد به چگونه خدایی معتقد است، به‌دنبال آن دعا می‌کند. پس اول نیایش بود (نیایش یعنی یاد خدا، با همین ویژگی‌ها که عرض کردم) و بعد از اینکه نیایش فرد مسلمان با همین سه، چهار جمله تمام می‌شود، دعایش شروع می‌شود.
«ایاک نعبد وایاک نستعین»(تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو کمک می‌خواهیم)
تسلیم مطلق در برابر خدا و استعانت از موجودات در حدود نظام علت و معلول، این دنباله نیایش است و مقدمه دعا؛ یعنی بین نیایش قبلی و دعای بعدی، این جمله می‌آید که انسان را برای توجه به خدا آماده کند. دعا می‌کند و می‌گوید: «خدایا، فقط تو را می‌پرستم و فقط از تو کمک می‌خواهم.»
در جمله اول، خدایا فقط تو را می‌پرستم، «پرستش»چیست که فقط مخصوص خداست؟
تعریف پرستش این است: وقتی انسان در برابر موجود دیگری خضوع و خشوع و فروتنی داشت، آنگونه فروتنی‌ای که نشانه فنای این شخص در او باشد، یعنی اصلاً خودش را در برابر او به حساب نیاورد، می‌شود «پرستش». هر جا انسان خود را در برابر موجود دیگری به حساب نیاورد، می‌شود پرستش؛ حتی اگر شما خودتان را در برابر معلم و استاد، زمامدار، پدر، مادر، پیامبر، امام و هر موجود دیگری به حساب نیاوردید و یادتان رفت که شما هم موجودی هستید که ارزشی دارید، این رنگ پرستش می‌گیرد.
این نوع موضعگیری و موقف، مخصوص خداست. فقط در برابر خداست که می‌توانیم بگوییم: «بارالها! ما در برابر تو هیچ چیز نیستیم» وگرنه در برابر سایر موجودات، شما برای خود کسی هستید و شخصیت دارید ولی در تنظیم مناسبات بین خودتان و خدا باید تسلیم محض باشید. اسلام هم همین را می‌خواهد.
«اِنّی اَسلَمتُ لِربِّ العالَمین (بقره 131) به‌دنبال تسلیم در برابر خدا می‌گوید: «لا شَریک لَه».«اِنّی وَجَّهتُ وَجهِی لِلّذِی فَطرَالسَّماواتِ والاَرضَ حَنیفاً....»(انعام162)تسلیم در برابر یکی، تسلیم مطلق در برابر او. در برابر سایر موجودات دیگر تسلیم مطلق در کار نیست. ما تا کجا از پیامبر حرف شنوی داریم؟ تا آنجا که خدا به پیامبر می‌گوید. از امام، تا آنجا که خدای امام می‌گوید. از عالم، تا آنجا که خدای عالم می‌گوید. از زمامدار، تا آنجا که خدا مشخص کرده است. مرزگذار، اوست. آنکه مرز در برابرش نداریم، فقط یکی است و آن خداست.
«اِیاک نَعبُدُ وَ اِیاک نَستَعِین» (خدایا فقط از تو کمک می‌خواهیم). از تو کمک می‌خواهیم یعنی چه؟
کدام یاری‌رسانی و کمک خواهی؟ اگر اینجا گرم بود و من از پنکه کمک گرفتم تا اینجا را خنک کند، یا اتاق تاریک بود، کلید را زدم تا اتاق روشن شود و از نیروی برق، کلید و لامپ کمک گرفتم، آیا این کار بد است؟ اگر به کسی بگوییم: ممکن است کمک کنید این بسته را بلند کنیم؟، اینکه اشکالی ندارد. پس اینکه می‌گوییم فقط از تو کمک می‌خواهم، یعنی چه؟
کمک خواستن دو گونه است و بشر دو نوع کمک می‌خواهد: 1-یک نوع کمک خواستن در راستای نظام علت و معلولی است. این کمک خواهی نیست، بلکه نوعی استخدام است. من پنکه را در راه خنک کردن استخدام می‌کنم، نیروی الکتریسیته را در راه روشن کردن این اتاق استخدام می‌کنم، برادری و محبت دوستم را در خدمت این کار می‌گمارم، اینها خدمت خواستن است. لذا می‌گویند فلانی اهل خدمت است؛ یعنی به دیگران کمک می‌کند. این، خدمت کردن است. دوستان ناراحت نشوند. نمی‌خواهم بگویم تو خدمتکار من هستی بلکه می‌خواهم بگویم: آن کاری که تو انجام دادی، طبق موازین و ملاک ها و معیارهای مشخصی که در زندگی هست، خدمت بود.
2-یک نوع کمک خواستن هم هست که فوق این ملاک ها و حاکم بر این ملاک هاست و آن اینکه انسان در برابر کسی که از او کمک می‌خواهد، خود را فقیر، ذلیل، خاضع، مسکین و مستکین نشان می‌دهد. این نوع کمک خواستن فقط در برابر خدا جایز است. از هیچ موجود دیگری غیر از خدا نمی‌توان با خضوع و خشوع و خود را ناچیز نشان دادن کمک خواست.
کمک‌های غیبی از این قبیل است. گاه می‌بینیم مردم از هر موجودی کمک غیبی می‌خواهند و در برابر آن موجود، گریه و زاری و التماس می‌کنند. این موضوع در تمام شئون زندگی صدق می‌کند.گاهی می‌بینید کسی از موجودی غیر از خدا کمک غیبی می‌خواهد و این کمک خواهی با تضرع، خضوع و خشوع توأم است، البته این خضوع و خشوع جلوه‌های مختلف دارد ولی هم در جوامع اسلامی و هم در جوامع غیراسلامی چنین چیزی وجود دارد. به کلیسا می‌روید، می‌بینید از مریم(ع) یا از عیسی(ع) کمک می‌خواهد. می‌رود جلوی مجسمه می‌نشیند و شروع به راز و نیاز و ندبه با حالت خضوع و خشوع می‌کند. یا زن ناآگاه مسلمان جلوی «سقاخانه» می‌رود و از آن کمک می‌خواهد!این نوع کمک خواهی‌ها که فرد می‌خواهد از کمک‌های غیبی استفاده کند، کمک‌هایی که از این نظام متعارف و مناسبات عالی آن بیرون باشد، عموماً در دنیا توأم است با خضوع و خشوع و تذلل و نوعی بندگی. این همان عبادت است.
بر این اساس، کمک خواهی از مجاری فوق طبیعت، مخصوص خداست. خداست که می‌تواند چنین کمکی کند و تنها از اوست که می‌توان و باید در آن مواقع کمک خواست؛ لذا قرآن، آنجا که می‌خواهد بگوید انسان مضطر بیچاره به چه کسی پناه ببرد، می‌گوید «به خدا». در حقیقت هم چه کسی غیر از خدا می‌تواند به این پناه برنده کمک کند؟ فقط خدا.
آیه «اَمَّن یجیبُ المُضطَرَّاِذا دَعاهُ وَیکشِفُ السُّوءَ...»(نمل62) که ما معمولاً آن را در جایگاه غلطی هم به‌کار می‌بریم، در راستای همین مضمون است. آیه سؤال می‌کند: «خدا کیست؟ آیا این‌هایی که شما می‌پرستید، خدایند یا آن کسی که به انسان بیچاره هنگام بیچارگی‌اش کمک می‌کند و به داد او می‌رسد و او را از گرفتاری می‌رهاند؟»
بنابراین، کمک خواهی به‌صورت مافوق طبیعت مخصوص خداست و این در امتداد همان «اِیاک نَعبُد» است. بعد از اینکه به پروردگارش اعلام می‌کند من بنده یکتاپرست تو هستم،  می‌گوید: «بارالها، دعا و درخواست من متوجه توست، از تو درخواست می‌کنم».
این، درخواست‌های اساسی یک مسلمان است: «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ، صِرَاطَ الَّذِینَ اَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ»
(راه راست را به ما بنما. راه آنها که از نعمت خود برخوردارشان ساختی. نه آنها که بر ایشان خشم گرفته و نه گمراهان.)
بارالها، راه راست را به ما بنما.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7882/29/608753/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها