داوود فتحعلی‌بیگی کارگردان و پژوهشگر تئاتر در گفت‌وگو با «ایران»:

هنرمند باید اهل علم و اندیشه باشد




محسن بوالحسنی
خبرنگار
نوشتن و اثری را بر صحنه شریف نمایش بردن، ‌آن‌هم با نگاهی به زندگی ائمه‌اطهار کاری ا‌ست به‌ظاهر ساده اما در عمل بسیار دشوار و پر از وسواس و حساسیت. چهره‌های کمی بوده‌اند که آثاری در این حوزه یعنی حوزه آثار نمایشی آیینی و مذهبی ساخته‌اند و تعداد این آثار آنچنان کم است که هنوز می‌توان خلأ متن‌ها و نمایش‌ها و فیلم‌های درخشان را در این بخش حس کرد. داوود فتحعلی‌بیگی کارگردان و پژوهشگر تئاتر در گفت‌و‌گو با «ایران» از طرحی می‌گوید که سال‌هاست در ذهن دارد و براساس زندگی و البته اندیشه‌های حضرت فاطمه(س) است. او درباره این طرح و دلیل روی کاغذ نیامدنش می‌گوید: «سال‌هاست که در ذهن خود به طرح‌هایی درباره زندگی و زمانه حضرت فاطمه زهرا(س) فکر می‌کنم و مترصد آن هستم که زندگی این بزرگوار را از زاویه‌ای درست به روایت بنشینم و چنین کاری ملزوماتی دارد که نمی‌شود بی‌گدار و یک شبه به آن رسید و باید تحقیق و تفحص درستی روی زمانه و شخصیت ایشان انجام شود. در واقع آنچه در ذهن من است مسأله حضور آن حضرت در خانه‌ای است که مرکز اتفاقات سیاسی جامعه روزگار خود است. زنی که پدرش پیغمبر خدا (ص) و همسرش حضرت علی(ع) است و ایشان در دیداری که با زنان مدینه دارد آینده اسلام را به‌شکلی پیش‌بینی می‌کند که این مسأله در آینده و بعد از مسائل خلافت عثمان کاملاً محقق می‌شود.» او در ادامه به جزئیات چشم‌اندازی که در این طرح دنبال می‌کند اشاره می‌کند و می‌گوید: «در این فرمایشات حضرت فاطمه زهرا(س) به این نکته تأکید می‌کند که جامعه اسلامی به تبع انتخاب نشدن امام علی(ع) به چه سمت‌وسوهای مخربی خواهد رفت و اگر علی جانشین شود وضعیت چگونه خواهد شد؛ و این دقیقاً همان چیزی است که با انتخاب عثمان اتفاق می‌افتد و پیش‌بینی حضرت، کامل و دقیق محقق می‌شود. او می‌دانست که بعد از علی عده‌ای فرصت‌طلب روی کار خواهند آمد و سرنوشت دین اسلام را با چالش‌هایی مواجه خواهند کرد که به‌عنوان مثال یکی‌ اش به واقعه عاشورا می‌رسد و به‌شهادت رساندن فرزند پیامبر و یارانش. اینها برای من در درام مهم است. اتفاقاً از همین‌جا هم می توان موضوع را به حوزه‌های دیگر بسط داد.» فتحعلی‌بیگی مسأله و اندیشه آن حضرت را به امروز هم گره می‌زند و معتقد است: «امروز برخی فقط برای هدف‌های خاصی به‌سمت ساخت و روی صحنه بردن آثار مذهبی پاپیش می‌گذارند.» او می‌گوید: «این فرصت‌طلب‌ها همیشه در همه جای تاریخ وجود دارند و بزرگان و اهل اندیشه و آگاهی که شرایط زمانه را به‌لحاظ سیاسی و اجتماعی می‌دانند همیشه از راه‌های اشتباه جامعه را برحذر داشته و هشدار داده‌اند و اگر به هشدارهای آنها توجهی نشده، جامعه با چالش‌هایی بزرگ روبه‌رو شده است. این یک بخش از لحاظ اندیشگی است که برای من در نمایش مهم است و بخش دیگر آن است که نمی‌شود چنین کارهایی را به دست هر کسی داد تا آنها هم فرصت‌طلب‌هایی شوند که فقط به دلیلی مناسبتی، قصد می‌کنند به دلایل مادی و... کاری روی صحنه ببرند و اغلب این کارها عاری از ارزش‌های فنی و محتوایی است و حتی خارج از‌شأن بزرگان دین ما.» کمتر کارگردانی‌ است که حرف از فیلم یا تئاتر در حوزه زندگی بزرگان دین اسلام به میان بیاید و نامی از بهرام بیضایی نیاورد. فتعحلی‌بیگی هم اینگونه از اندیشه بیضایی تجلیل می‌کنه: «اگر بیضایی «روز واقعه» را می‌سازد و چنین شاهکاری را به سینمای ایران هدیه می‌کند به این دلیل است که او می‌داند چه می‌خواهد و چگونه می‌خواهد بگوید. دانش و تجربه‌ای در وجود خود دارد که همه اینها در کنار هم جمع می‌شود تا اثری فاخر تولید شود. متأسفانه اما امروز بسیاری کسان، شناخت درستی از مسأله درام ندارند و حتی نمی‌دانند باید چگونه قصه‌پردازی کنند تا از ورای آن قصه مفاهیمی انسانی را متبلور کنند. کسی که می‌خواهد قدم در این راه بگذارد باید بداند که این موضوعات نه فقط موضوعات دینی، بلکه موضوعات و محمل و آوردگاه‌هایی برای اهل علم و متفکرین و اندیشمندان بوده است و مردم فقط بخشی از رویه داستان را می‌بینند اما این اندیشه در محافل فلاسفه و پژوهشگران و متفکرین، مسائلی بنیادین و همیشه مهم بوده است؛ پس کسانی باید وارد دراماتیزه کردن چنین مباحثی شوند که از یک سو هنرمند و از سویی دیگر، اهل علم و اندیشه باشند و در سویی دیگر نیز به‌خوبی از مفاهیم مذهبی و عرفانی و دینی شناخت داشته باشند و شیوه مطرح کردن و روایت آنها را خوب بدانند و روی موضوع مسلط باشند. او در پایان این گفت‌و‌گو به خلأ حضور هنرمندان اندیشمند در تئاتر و سینما اشاره می‌کند و می‌گوید: «متأسفانه درحالی که باید در چنین موضوعات حساس و مهمی به‌دنبال اندیشمندانِ هنرمند برویم، کار را به افرادی نوپا که کم‌ترین تجربه‌ای در این حوزه دینی و اندیشگی ندارند داده‌ایم. با مقدمه‌ای که این نوشتار رادرباره زندگی حضرت فاطمه(س) آغاز کردم بحث و حرفم را به پایان می‌برم. بسیاری از کسان؛ وقتی می‌خواهند حضرت را روایت کنند ایشان را صرفاً زنی می‌دانند که بعد از رحلت پیامبر، بسیار سوگواری کرد و از مظلومیت به‌حق ایشان می‌گویند و شهادتشان. این تنها یک بخش است. بخش مهم دیگری هم وجود دارد که حضرت فاطمه (س) را برای ما به‌عنوان شخصیتی آگاه، با دانش و مسلط بر روزگار خویش معرفی می‌کند. او در نشستی که گفته شد با زنان مدینه دارد خط و مشی اسلام را با به خلافت رسیدن همسرش علی ابن ابیطالب، ترسیم می‌کند و جامعه را درباره آینده جامعه اسلامی هشدار می‌دهد و در نهایت هم همان می‌شود که ایشان پیش‌بینی کرده‌اند. پس وقتی می‌خواهیم این بخش از زندگی ایشان را پرداخت کنیم باید برویم و به خوبی تاریخ را بخوانیم و شرایط اجتماعی سیاسی آن زمان را مطالعه کنیم. زنی که درمنزل پیامبر رشد و پرورش پیدا کرده که مهم‌ترین نهاد و مرکز تصمیم‌گیری و سیاست بوده است و مگر می‌شود چنین زنی بصیرتی در خور آن خانه و جایگاه نداشته باشد؟ مسلماً دارد و در آثار مختلف به این نکته اشاره و درباره‌اش تحقیق و پژوهش شده است. در یکی از کتاب‌هایی که درباره ایشان می‌خواندم از همین دیدار با زنان مدینه، شاهد مثال تاریخی آورده و وقتی به عمق داستان می‌رویم متوجه می‌شویم که فرمایشات حضرت فاطمه(س) در این دیدار نشان از بصیرت و آینده نگری‌شان و عمق اندیشه‌شان و البته شناخت بالا از مسائل روز جامعه‌شان.»‌

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7543/14/566491/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها