مدیریت بحران؛ مسائل و ضرورتهای تازه
ادامه از صفحه اول
به این اعتبار، مهمترین عامل توفیق «طرح جامع مدیریت هوشمند محدودیتها» توجه به ضرورت پذیرش تام و تمام شهروندان و مشارکت همگانی است. از اینجا به بعد است که نقش ارتباطات بحران برجستهتر میشود و مسئولیت نهادهای رسمی، نهادهای مدنی و رسانهها برای کمک به درک مشترک از خطر مشترک و اقدام مشترک اولویت مییابد. مهمترین نیاز در این ایام پیش رو فراهم آوردن زمینههایی برای افزایش توانمندی در گفتن، شنیدن و به کار بستن در دو سوی نظام سیاسی و جامعه است. الزامات «حکمروایی خوب» و «سرمایه اجتماعی» در چنین شرایط دشواری بیش از همیشه به چشم میخورد. بنابراین باید به سه ضرورت مهم هم در مدیریت بحران و هم در ارتباطات بحران اهتمام ورزید. تقویت داوری قابل اعتماد برای ارزیابی سیاستها و برنامههایی که در پیش گرفته میشود، اکنون خلأ مرجعیتهای سیاسی و رسانهای موانعی چشمگیر در این راهند. عرضه بستههای جامع سیاستی که در برگیرنده همه نیازها و نگرانیهای مردم بخصوص گروهها و طبقات آسیبپذیر جامعه باشد. مسألهای که با غلبه غم «نان» و غصه معیشت حتی خطر ابتلا به کرونا هم برای بخشهای بزرگی از جامعه را پذیرفتنی میکند. آموزش، توزیع دانش و مهارتافزایی: در وضعیت خطیر کنونی، جامعه از سوی منابع پر شمار با دادهها، توصیهها و هشدارهای متعارض و نادرست بمباران اطلاعاتی میشود. بیش و پیش از هر چیز باید نظام ارتباطی و اطلاعرسانی بحران اصلاح و تجدید سازمان شود. ضرورتهایی از این دست و هر الزامی دیگر نیاز به روی آوردن دولت به سوی نهادهای تخصصی، حرفهای و مدنی جامعهمحور است.
به این اعتبار، مهمترین عامل توفیق «طرح جامع مدیریت هوشمند محدودیتها» توجه به ضرورت پذیرش تام و تمام شهروندان و مشارکت همگانی است. از اینجا به بعد است که نقش ارتباطات بحران برجستهتر میشود و مسئولیت نهادهای رسمی، نهادهای مدنی و رسانهها برای کمک به درک مشترک از خطر مشترک و اقدام مشترک اولویت مییابد. مهمترین نیاز در این ایام پیش رو فراهم آوردن زمینههایی برای افزایش توانمندی در گفتن، شنیدن و به کار بستن در دو سوی نظام سیاسی و جامعه است. الزامات «حکمروایی خوب» و «سرمایه اجتماعی» در چنین شرایط دشواری بیش از همیشه به چشم میخورد. بنابراین باید به سه ضرورت مهم هم در مدیریت بحران و هم در ارتباطات بحران اهتمام ورزید. تقویت داوری قابل اعتماد برای ارزیابی سیاستها و برنامههایی که در پیش گرفته میشود، اکنون خلأ مرجعیتهای سیاسی و رسانهای موانعی چشمگیر در این راهند. عرضه بستههای جامع سیاستی که در برگیرنده همه نیازها و نگرانیهای مردم بخصوص گروهها و طبقات آسیبپذیر جامعه باشد. مسألهای که با غلبه غم «نان» و غصه معیشت حتی خطر ابتلا به کرونا هم برای بخشهای بزرگی از جامعه را پذیرفتنی میکند. آموزش، توزیع دانش و مهارتافزایی: در وضعیت خطیر کنونی، جامعه از سوی منابع پر شمار با دادهها، توصیهها و هشدارهای متعارض و نادرست بمباران اطلاعاتی میشود. بیش و پیش از هر چیز باید نظام ارتباطی و اطلاعرسانی بحران اصلاح و تجدید سازمان شود. ضرورتهایی از این دست و هر الزامی دیگر نیاز به روی آوردن دولت به سوی نهادهای تخصصی، حرفهای و مدنی جامعهمحور است.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه
ایران عصر