مسئولیت فرهنگی در حوزه اقتصادی
دکتر کیومرث اشتریان
دکتر بشیر خالقی پور
مسئولیت فرهنگی شرکتها ایدهای است نو که براساس آن شرکتها نه تنها در امور اجتماعی همچون خدمات اجتماعی، رفاهی و آموزش بلکه درآنچه معطوف به فرهنگ عمومی جامعه میشود مسئولیت دارند. این مسئولیت شامل حوزههای متعددی است: ارتقای همزیستی بینالمللی، شناسایی متقابل فرهنگ طرفین فعالیتهای اقتصادی، شناسایی مظاهر هنری کشورهای متعامل همچون موسیقی، هنر، فیلم و سینما، تنوع فرهنگی و خلاقیت، بهبود زندگی مدنی و هرآنچه به فرهنگ و رفتار و ایستارهای زندگی انسانی مربوط است. مسئولیت فرهنگی جلوهای کاملاً متفاوت به مسئولیت شرکتها میبخشد و در سطح مسئولیت اجتماعی باقی نمیماند و به ارتباطات میان فرهنگی مربوط میشود. مسئولیت فرهنگی، ظرفیتی سرشار از منابع مالی شرکتهای اقتصادی را به حوزه فرهنگ وارد میکند.
شرکتهای بینالمللی فناوری اطلاعات و ارتباطات، انبوه سازان ساختمان، شرکتهای خودروساز، شرکتهای تولیدی و تجاری دارویی و... در حال کسب و کارهای بزرگ اقتصادیاند و هر یک به فراخور حال در زندگی فرهنگی تأثیرات شگرفی میگذارند. مسئولیتپذیری این شرکتها هیچ تناسبی با میزان تأثیرات فرهنگی که بر جای میگذارند ندارد و به هیچ روی مورد تصدیق و تأکید قرار نگرفته است. بیان چند مثال ضروری است:
آسیبهای فراوانی از سوء رفتارهای آپارتماننشینی وجود دارد. سوء رفتار، ناشی از یک رفتار فرهنگی است. چه کسی مسئولیت فرهنگ آپارتمان نشینی را در جامعه میپذیرد؟ آیا این مسئولیت رهاست یا اینکه بخشهایی از جامعه و بویژه شرکتهای انبوه ساز بایستی به ایفای مسئولیت فرهنگی خود بپردازند؟ همه ساله هزینههای زیادی صرف انبوهسازی آپارتمانها در سراسر جهان و از جمله ایران میشود. آپارتماننشینی فرهنگ و آداب و رسوم خاص خود را ایجاب میکند. آیا شرکتهای انبوه ساز که سودهایی سرشار از این فعالیتها کسب میکنند در این حوزه مسئولیت فرهنگی ندارند؟
مسئولیت اصلاح فرهنگ ترافیک با کیست؟ آیا از نیرویی که ماهیتاً انتظامی است میتوان تقاضای ایفای مسئولیت فرهنگی کرد؟
شرکتهای پرشماری در تولید و تجارت دارو فعالند و سودهای فراوان میبرند. انبوه داروهایی که به بازار وارد میشود، اعم از داروهای تجویزی یا داروها و مکملهایی که نیاز به نسخه پزشک ندارند براساس فرهنگ و روش زندگی مردم مصرف میشوند و آسیبهای فراوانی از سوء مصرف آنها پدید میآید. سوء مصرف، ناشی از یک رفتار فرهنگی است؛ چه کسی مسئولیت فرهنگ مصرف دارو را در جامعه میپذیرد؟ آیا این مسئولیت رهاست یا اینکه بخشهایی از جامعه و بویژه شرکتهای داروساز بایستی به ایفای مسئولیت فرهنگی خود بپردازند؟
شرکتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات از هواوی گرفته تا سامسونگ و اریکسون سالانه میلیاردها دلار از بازار بزرگ ایران کسب درآمد میکنند. آیا این شرکتها در برابر بستر فرهنگی مبادلات خود یعنی ارتباطات میان فرهنگی کشورهای چین، کره جنوبی، سوئد، ایران و... هیچ مسئولیتی ندارند؟ آیا این شرکتها در قبال تغییری که در فرهنگ مردم ایجاد میکنند - مثلاً در زمینه سواد رسانه ای- مسئولیتی ندارند؟
ایده مسئولیت فرهنگی شرکتها پاسخی مثبت به این پرسش ها میدهد. به خودی خود تصور دامنه چنین کسب و کارهای بزرگی موجب تصدیق مسئولیت فرهنگی شرکتهاست. تعامل اقتصادی بر بستری از شناخت متقابل فرهنگی و اعتماد توسعه مییابد و این تعامل بدون درک متقابل از فرهنگ یکدیگر ناپایدار و گاه خطرآفرین است و میتواند به آسیبها و انحرافات و حتی منازعات دیرپایی در میان ملل بینجامد. فعالیتهای اقتصادی به مثابه متغیری مستقل میتوانند تحولات رفتاری شگرفی در جوامع پدید آورند و بستر فرهنگی-تاریخی کشورها را دچار دگرگونی کنند. بهعنوان مثال کسب و کار محصولی همچون تلفن همراه و تغییری که در روش زندگی بشری و رفتارهای فرهنگی پدید آورده است به اندازه کافی گویاست تا گستره فرهنگی این تأثیر را درک کنیم. بنابراین، فاعل اصلی این تحول یعنی شرکتهای اقتصادی در قبال رفتارها و فعالیتهای خود مسئولیت دارند. جامعه، پیوستار در هم تنیده و به هم مرتبطی است و نمیتوان فعالیت اقتصادی را در کسب درآمد خلاصه کرد. آنکه درآمد کسب میکند در قبال تغییر و تحول فرهنگی که ایجاد میکند مسئولیت دارد.
ادبیات مسئولیت شرکتی سرشار از نوشتههایی درباره مسئولیت اجتماعی شرکت هاست. در این میان، اما، مطلب زیادی در خصوص مسئولیت فرهنگی شرکتها، بویژه در ادبیات علمی، وجود ندارد. مسئولیت اجتماعی شرکتها عمدتاً مربوط به خدمات اجتماعی همچون ساخت بیمارستان، مدرسه، تأسیسات عمرانی و اموری از این قبیل است. هنگامی که این ایده در سال 2016 در قالب یادداشتی کوتاه و سپس در قالب یک رساله دکترا وجهه همت قرار گرفت تقریباً هیچ کاری در زمینه مسئولیت فرهنگی شرکتها و در جستوجوی گوگل به زبان انگلیسی و فرانسه یافت نمیشد. امروزه اما کم و بیش در این زمینه ادبیاتی غیرآکادمیک تولید شده است هر چند هنوز ادبیات این حوزه تحت تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکتهاست. آنچه در باب مسئولیت فرهنگی شرکتها در قالب مسئولیت اجتماعی گفته شده محدود به نیروی انسانی خود آن شرکت هاست و به هیچ روی تناسبی با آنچه که ما پیشنهاد میکنیم ندارد. بنابراین، این ایده هنوز بکر و ناشناخته است.
سهم ما در این میان آن است که مسئولیت فرهنگی را از زیر بار سنگین مسئولیت اجتماعی خارج ساختهایم و به آن تشخصی ویژه و متمایز دادهایم؛ فرهنگ به مثابه روش زندگی به شکلی ویژه برجسته شده و مسئولیت فرهنگی شرکتها را واجد حق و تکلیف کردهایم.
در ادبیات موجود علمی، تأکید ویژهای بر مسئولیت اجتماعی شرکتها شده است اما در خصوص مسئولیت فرهنگی آنها سخن کمتر یا هیچ است. امروزه شرکتهای بزرگ بینالمللی در عرصه جهانی فعالیتهای گسترده اقتصادی دارند. این شرکتها در صورت ایفای مسئولیتی فرهنگی میتوانند در صلح، امنیت و تفاهم بینالملل تأثیرگذار باشند. این فعالیتها میتواند، در مفهومی مضیق از فرهنگ، از طریق حمایت از انتشار خدمات و محصولات فرهنگی صورت پذیرد. در مفهومی موسع از فرهنگ، از طریق احترام و بازشناسی روش زندگی طرفین فعالیتهای اقتصادی، گسترش روابط میان فرهنگی و ارتقای گفتوگوی بینالمللی فرهنگ انجام میشود. در سطحی کلان، گفتوگوی بینالمللی فرهنگی مهمترین دستاورد مسئولیت فرهنگی شرکتهاست.
ایده مسئولیت فرهنگی شرکتها در طی چند سال مفهومسازی و نظریه پردازی شده و مبانی دینی و فرهنگی آن واکاوی شده است. در صورتی که در نظر فرهیختگان ارزش و قدری بیابد شاید بتواند به مثابه یک پروژه فرهنگی مورد توجه قرار گیرد که اگر چنین شود مستلزم طی مراحلی اجرایی به شرح ذیل است:
مفهوم «مسئولیت فرهنگی» بایستی در معرض نقد و گفتوگوی کارشناسی قرار گیرد تا صیقل یابد و ضعف و قوتهای آن آشکار شود. بویژه، این نقد از آن رو ضروری است که تمایز آن از «مسئولیت اجتماعی» آشکار شود. ایده مسئولیت فرهنگی شرکتها بایستی بتواند گسست خود را از مسئولیت اجتماعی تصریح کند و استقلال معنایی و عملیاتی خود را از آن بازیابد.
این ایده بایستی در میان دست اندرکاران فعالیتهای اقتصادی، مسئولان و نمایندگان شرکتها و نیز هنرمندان و فعالان فرهنگی ارائه شود و بازخوردها، گستره و ابعاد گوناگون آن شناسانده شود. سپس پروژههای عملیاتی آن شناسایی و فهرست شود. مثلاً مصادیق مسئولیت فرهنگی در حوزههای اقتصادی همچون شرکتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، انبوهسازی ساختمان، شرکتهای خودروساز، شرکتهای تولیدی و تجاری دارویی و... احصا شود.
ابعاد حقوقی و تکالیف و تدابیر قانونی و مقرراتی لازم برای ایفای مسئولیت فرهنگی شرکتها تمهید شود.
مقدمات لازم برای شکلگیری سازمانهای مردم نهاد فراهم شود تا فعالیتهای اجتماعی لازم برای گسترش و تحقق مسئولیت فرهنگی شرکتها در سطح ملی و بینالمللی فراهم شود.
سازمانهای دولتی وظیفه خود را در قبال ایفای مسئولیت فرهنگی شرکتها در سطحی بینالمللی و در قالب دیپلماسی فرهنگی ایفا نمایند.
در سطح بینالملل، مسئولیت فرهنگی میتواند نقشی ماندگار از ایران باشد و منابع وسیعی را از فعالیتهای شرکتهای اقتصادی به حوزه فرهنگ سرازیر کند؛ فرهنگ به مثابه روش زندگی.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه