مرگ در تبعید
«تأملات روحی و عدم اعتنا به طبیب و دوا باعث اشتداد بیماری بود. کم کم اغلب روزها احساس دلدردهای شدیدی میکردند و چشمهایشان روز به روز ضعیفتر میشد... در یکی از روزها که من در خدمتشان بودم دیدم که حتی در اتاق قادر به راه رفتن نیستند و به سختی طول اتاق را میپیمایند....» این شرح حالی از آخرین روزهای زندگی رضاشاه به گفته علی ایزدی آجودان رضاشاه (در کتاب رضاشاه به قلم غلامحسین میرزا صالح) است؛ پادشاهی که از قزاقی و کودتا شروع کرد، طولی نکشید که به رضاخانی و رضاشاهی رسید و با نظامیگری حکومتش را پیش برد ولی در نهایت در برابر حمله ارتش خارجی دستانش را بالا برد و تسلیم و سپس تبعید (ابتدا به جزیره موریس و بعد ژوهانسبورگ) شد و در نهایت هم فشار تحقیر روزگار، عمرش را به پایان رساند.رضاشاه بیماری قلبی و درد معده شدید داشت، نقل میشود یکی از پزشکانی که در ماههای پایانی زندگیاش او را معاینه کرده به او گفته معده و قلب دو عضو حساس و حیاتی بدن انسان هستند که با هم همسایهاند اگر مراعات یکی را نکنی برای دیگری مشکل پیش خواهد آمد و رضاشاه هم به پزشک پاسخ داد: «ما یک عمر است که گرفتار همسایههایمان هستیم از شمال شوروی و از جنوب انگلیس.»رضاشاه ساعت شش صبح روز چهارشنبه، چهارم مرداد 1323 یعنی 3 سال و 11 ماه بعد از کنارهگیری از حکومت، اشغال ایران و تبعید جان باخت. علی ایزدی که یکی از نزدیکترین افراد به رضاشاه در ماههای آخر زندگیاش است، درباره زمان مرگ او گفته است: «دچار حمله قلبی شدیدی میشوند و به زحمت خود را تا نزدیک تختخواب میرسانند و در آنجا به سختی زمین میخورند بهطوری که یک دست و صورتشان مجروح میشود و از هوش میروند.» پیکر رضاشاه پس از مرگ به مصر منتقل و در آنجا مومیایی و در مسجد رفاعی نگهداری شد تا اینکه در اردیبهشت سال 1329 به ایران منتقل و در شهرری دفن شد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه