چرا برنی سندرز در انتخابات درون حزبی پیشتازی میکند
امیدهای نامشخص «عاقلهمرد» دموکراتها
الکساندر فریدمن
مؤسس بنیاد اقتصادی جکسون هول
مترجم: وصال روحانی
سالها انتخابات ریاستجمهوری امریکا با این مضمون غالب برگزار میشد که امیدها و اتفاقات خوب و آنچه ادعا میشد در این مملکت شکل گرفته به مردم انتقال داده و سپس آرای آنها جذب شود اما اینک تم حاکم بر کمپینهای انتخاباتی امریکا و حرف اکثر کاندیداها ابراز افسوس بابت ناکارامدیهای متصدی سیاسی و اقتصادی و کوبیدن آن همچون یک گرز بر سر حزب رقیب به قصد فتح کاخ سفید است.
اگر این سلاح لازم برای فتح انتخابات سالهای اخیر بوده است دونالد ترامپ برنده بزرگ آن در سال 2016 بوده و اگر یک «کپیبردار» درصدد استفادهای مشابه از آن در انتخابات 2020 باشد، آن شخص برنی سندرز است که در اوایل راه طولانی رقابتهای درونحزبی دموکراتها آشکارا از رقبایش پیش افتاده است. شاید این بهانه وجود داشته باشد که اتفاقات بد پیاپی در امریکا یا رویدادهای تلخ مرتبط با این کشور چارهای جز این تغییر رویکرد و بیان نطقهای ناامیدانه برای نامزدها باقینگذاشته و چگونه میتوان واقع بین بود و از توفیق امریکا در صحنههای سیاست خارجی گفت. حتی در زمینههای اقتصادی که دونالد ترامپ استاد آن است هنوز هم آثار تلخ سقوط مالی بزرگ سال 2008 از بازارهای امریکا برچیده نشده است و امروز کاندیداها باید صرفاً از آرزوهای خود برای رسیدن به یک نرخ رشد منطقی در هر سال و نیل به یک افزایش 4 درصدی احتمالی در پایان سال 2020 سخنگویند. در غیاب یکی دو چهره جوان درخشان و شگفتی ساز و در حالی که غوغای اولیه پیت بوتیچیچ هم رو به آرامش میرود، برنی سندرز نیمه بیمار و 78 ساله مجبور به فرو رفتن در قالب «جوان اول» حزب دموکرات شده و این روزها حرفهایی را میزند که سنخیتی با کاراکتر و باورهای او ندارد. در روزهایی که جوبایدن به آرامی محو میشود و یافتن نسخهای تازه از یک بیل کلینتون حقهباز اما موفق در جذب آرا برای دموکراتها تبدیل به مأموریتی غیر ممکن شده، سندرز بیتوجه به آیندهای دورتر که او را در یک نبرد نهایی روبهروی ترامپ قرار میدهد، مشغول بیان وعدهها و اقداماتی است که اگر هم در حوزه توانش باشد، در یک امریکای فاقد ایدههای مشخص و سرشار از مردمی دمدمیمزاج سندی برای موفقیت در صورت راهیابی به کاخ سفید نخواهد بود. برخی میگویند سندرز در یک عرصه انباشته از آدمهای متوسط بهعنوان یک «عاقلهمرد» اقبال بیشتری برای ساقط کردن ترامپ دارد اما حرفهای آتشین و روحیات این روزهای او نه چهره آدم از این دست و نه سیمای یک مرد سرد و گرم چشیده بلکه وضعیت مبهم و دیدگاه موهوم مردی را گواهی میدهد که بین واقعیتهای موجود در امریکا و رؤیاهای از دست رفته این کشور گرفتار آمده و قادر به تفکیک یا ادغام آنها با یکدیگر نیست. انتخابات امسال امریکا و بواقع صحنههای داخلی حزب دموکرات تبدیل به بازار نامطمئن و مسخرهای شده که هرچیزی از آن متصاعد میگردد.
هزینهکردهای میلیونی مایکل بلومبرگ این دفاعیه را از دموکراتها سلب کرده که ترامپ کاخ سفید را با سلاح پول فتح میکند و تندرویهای کلامی سندرز نشانگر این است که ترامپ تنها فرد متهم به توهم و ترسیم یک امریکایی به اصطلاح موفق در عرصههای جهانی نیست. ترامپ با وعده دادن یک آینده اقتصادی شکوفاتر به طبقه متوسط عظم بیکار مانده در یک امریکای بحران زده اقتصادی برنده انتخابات 2016 شد و امروز سندرز میخواهد از همان سلاح در انتخابات 2020 سود جوید و با اینکه ترامپ هم طی زمامداری 3 سال و دو ماههاش ضربات سنگینی خورده و همان مرد کم خدشه سال 2016 نشان نمیدهد اما امیدهای سندرز برای غلبه بر او در حال حاضر همان قدر سست جلوه میکند کهتلاشهای میت رامنی برای غلبه بر باراک اوباما در سال 2012 با این حال اگر ترامپ برخلاف اکثر پیشبینیها برنده انتخابات قبلی شد، دلیلی ندارد که سندرز نپندارد درهای چنین توفیقی به روی او بسته است.
منبع: Project Syndicate
مؤسس بنیاد اقتصادی جکسون هول
مترجم: وصال روحانی
سالها انتخابات ریاستجمهوری امریکا با این مضمون غالب برگزار میشد که امیدها و اتفاقات خوب و آنچه ادعا میشد در این مملکت شکل گرفته به مردم انتقال داده و سپس آرای آنها جذب شود اما اینک تم حاکم بر کمپینهای انتخاباتی امریکا و حرف اکثر کاندیداها ابراز افسوس بابت ناکارامدیهای متصدی سیاسی و اقتصادی و کوبیدن آن همچون یک گرز بر سر حزب رقیب به قصد فتح کاخ سفید است.
اگر این سلاح لازم برای فتح انتخابات سالهای اخیر بوده است دونالد ترامپ برنده بزرگ آن در سال 2016 بوده و اگر یک «کپیبردار» درصدد استفادهای مشابه از آن در انتخابات 2020 باشد، آن شخص برنی سندرز است که در اوایل راه طولانی رقابتهای درونحزبی دموکراتها آشکارا از رقبایش پیش افتاده است. شاید این بهانه وجود داشته باشد که اتفاقات بد پیاپی در امریکا یا رویدادهای تلخ مرتبط با این کشور چارهای جز این تغییر رویکرد و بیان نطقهای ناامیدانه برای نامزدها باقینگذاشته و چگونه میتوان واقع بین بود و از توفیق امریکا در صحنههای سیاست خارجی گفت. حتی در زمینههای اقتصادی که دونالد ترامپ استاد آن است هنوز هم آثار تلخ سقوط مالی بزرگ سال 2008 از بازارهای امریکا برچیده نشده است و امروز کاندیداها باید صرفاً از آرزوهای خود برای رسیدن به یک نرخ رشد منطقی در هر سال و نیل به یک افزایش 4 درصدی احتمالی در پایان سال 2020 سخنگویند. در غیاب یکی دو چهره جوان درخشان و شگفتی ساز و در حالی که غوغای اولیه پیت بوتیچیچ هم رو به آرامش میرود، برنی سندرز نیمه بیمار و 78 ساله مجبور به فرو رفتن در قالب «جوان اول» حزب دموکرات شده و این روزها حرفهایی را میزند که سنخیتی با کاراکتر و باورهای او ندارد. در روزهایی که جوبایدن به آرامی محو میشود و یافتن نسخهای تازه از یک بیل کلینتون حقهباز اما موفق در جذب آرا برای دموکراتها تبدیل به مأموریتی غیر ممکن شده، سندرز بیتوجه به آیندهای دورتر که او را در یک نبرد نهایی روبهروی ترامپ قرار میدهد، مشغول بیان وعدهها و اقداماتی است که اگر هم در حوزه توانش باشد، در یک امریکای فاقد ایدههای مشخص و سرشار از مردمی دمدمیمزاج سندی برای موفقیت در صورت راهیابی به کاخ سفید نخواهد بود. برخی میگویند سندرز در یک عرصه انباشته از آدمهای متوسط بهعنوان یک «عاقلهمرد» اقبال بیشتری برای ساقط کردن ترامپ دارد اما حرفهای آتشین و روحیات این روزهای او نه چهره آدم از این دست و نه سیمای یک مرد سرد و گرم چشیده بلکه وضعیت مبهم و دیدگاه موهوم مردی را گواهی میدهد که بین واقعیتهای موجود در امریکا و رؤیاهای از دست رفته این کشور گرفتار آمده و قادر به تفکیک یا ادغام آنها با یکدیگر نیست. انتخابات امسال امریکا و بواقع صحنههای داخلی حزب دموکرات تبدیل به بازار نامطمئن و مسخرهای شده که هرچیزی از آن متصاعد میگردد.
هزینهکردهای میلیونی مایکل بلومبرگ این دفاعیه را از دموکراتها سلب کرده که ترامپ کاخ سفید را با سلاح پول فتح میکند و تندرویهای کلامی سندرز نشانگر این است که ترامپ تنها فرد متهم به توهم و ترسیم یک امریکایی به اصطلاح موفق در عرصههای جهانی نیست. ترامپ با وعده دادن یک آینده اقتصادی شکوفاتر به طبقه متوسط عظم بیکار مانده در یک امریکای بحران زده اقتصادی برنده انتخابات 2016 شد و امروز سندرز میخواهد از همان سلاح در انتخابات 2020 سود جوید و با اینکه ترامپ هم طی زمامداری 3 سال و دو ماههاش ضربات سنگینی خورده و همان مرد کم خدشه سال 2016 نشان نمیدهد اما امیدهای سندرز برای غلبه بر او در حال حاضر همان قدر سست جلوه میکند کهتلاشهای میت رامنی برای غلبه بر باراک اوباما در سال 2012 با این حال اگر ترامپ برخلاف اکثر پیشبینیها برنده انتخابات قبلی شد، دلیلی ندارد که سندرز نپندارد درهای چنین توفیقی به روی او بسته است.
منبع: Project Syndicate
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه