بهنام بهزادی در گفت‌وگو با «ایران» از تجربه نمایش «من می‌ترسم» در جشنواره فیلم فجر می‌گوید

از معیارهایم عقب‌نشینی نکرده‌ام


محدثه واعظی‌پور
گفتن این جمله که «من می‌ترسم» یکی از مهم‌ترین فیلم‌های این دوره جشنواره است پیش از تماشای همه فیلم‌ها، کمی غیرحرفه‌ای و شاید ناعادلانه باشد. اما چهارمین فیلم بهنام بهزادی که کامل‌ترین فیلم او تا امروز است، تصویری تأثیرگذار و تکان‌دهنده از جامعه امروز ارائه می‌دهد. در این گفت‌وگو از اینکه درباره «من می‌ترسم» برای خواننده ذهنیت بسازم پرهیز کردم. با بهزادی درباره مسیر فیلمسازی و نگاهش به موضوع زنان و بحران‌های اجتماعی صحبت کردیم و حتی از فیلم «وارونگی» هم حرف زدیم؛ فیلمی که آن‌طور که شایسته‌اش بود، دیده نشد. «من می‌ترسم» خبر از جسارت فیلمسازی می‌دهد که با «تنها دوبار زندگی می‌کنیم»، پدیده جشنواره بیست و ششم لقب گرفت و امروز بعد از چند سال به پختگی رسیده است.
شما کارگردان کم‌کاری هستید، این موضوع برای دوستداران فیلم‌هایتان یک امتیاز است و باعث شده با اشتیاق به تماشای فیلمی تازه از شما بنشینند. این کم‌کاری چقدر آگاهانه و چه اندازه محصول شرایطی است که به سینمای مستقل تحمیل شده. خصوصاً که بسیاری از فیلمسازان مستقل این روزها مشغول همکاری با نهادها و ارگان‌های مختلف هستند.
این کم‌کاری اصلاً آگاهانه نیست. بعد از پایان هر فیلمی، تصمیم می‌گیرم فیلم بعدی را شروع کنم اما همان‌طور که اشاره کردید شرایط روز به روز پیچیده‌تر شده و این فاصله را اجتناب‌ناپذیر کرده است. فقط هم ماجرا، مربوط به تأمین سرمایه و مباحث مالی نیست. وقتی می‌خواهید فکر و ایده مستقلی دنبال کنید طبیعتاً موانع پیش روی شما بسیار است. بخشی از این وضعیت محصول نابرابری سازمان یافته در سینمای ماست .
که متأثر از فضای جامعه هم است.
بله، جامعه ما بشدت به سمت قطبی شدن پیش می‌رود. برخی فیلم‌هایی که توسط نهادها و ارگان‌ها ساخته می‌شوند از یک کمپین رسانه‌ای ویژه برخوردارند. این حمایت از تلویزیون شروع می‌شود و به رسانه‌های مکتوب و شبکه‌های مجازی می‌رسد. این امتیازها را با روابط و قدرتی که در اکران وجود دارد، ترکیب کنید تا متوجه شوید سهم سینمای مستقل از این فضا چقدر اندک و محدود است.
در این شرایط و زمانی که با موانع روبه‌رو می‌شوید، انگیزه‌تان برای فیلمسازی را از دست نمی‌دهید؟ فکر نمی‌کنید فیلم ساختن را رها کنید؟
به فیلم نساختن فکر نکرده‌ام، اما تصمیم جدی گرفته‌ام که این استقلال فکری و مالی را دست کم جدا کنم. استقلال فکری را اگر بشود حفظ کرد که خوب است و بخش مالی ماجرا را به یک تهیه‌کننده حرفه‌ای بسپارم. به این دلیل که بتواند از پروژه در مرحله تولید و اکران حمایت بهتری بکند و من وقت آزاد بیشتری برای تمرکز روی کارگردانی داشته باشم.
«من می‌ترسم» کامل‌ترین فیلم شما تا امروز است. قصه پرتعلیق و پرکششی دارد و ساختار آن کم‌ایراد است. چقدر روی فیلمنامه کار کردید؟
کار روی فیلمنامه یک سال و نیم طول کشید. خانم سحر سخایی که نویسنده است، از مراحل اولیه ایده کنارم بود. قبلاً فیلمنامه را به تنهایی می‌نوشتم اما این بار، فصل به فصل را با هم می‌خواندیم، نکته‌هایی را اضافه می‌کردیم و بخش‌هایی که نمی‌پسندیدیم حذف یا اصلاح می‌شد. این شکل از کار یک امتیاز دارد، پرسش‌هایی که ممکن است بعدها تماشاگر بپرسد شما می‌پرسید و تلاش می‌کنید به آنها پاسخ بدهید. امیدوارم این روند، نتیجه خوبی برای مخاطب داشته باشد. در کنار خانم سخایی، محمدحسن شهسواری نویسنده و مدرس نویسندگی هم در این پروژه همراهم بود. او به‌عنوان اولین خواننده فیلمنامه در مراحل مختلف درباره متن، مشاوره می‌داد. به‌دلیل حضور این دوستان، در این فیلم با درام جاندارتری روبه‌روییم.
در فیلم «من می‌ترسم» با بازیگرهایی همکاری کرده‌اید که می‌توانند روی فروش فیلم و بیشتر دیده شدن آن نقش پررنگی داشته باشند. این محصول رویکردی تازه برای جذب مخاطب بیشتر است؟
مهم‌ترین نکته برای من این است که بازیگر در نقش جا بیفتد. گاهی جنس بازیگر به شخصیت نزدیک است و گاهی، این نزدیک شدن در مرحله ساخت فیلم اتفاق می‌افتد. از دغدغه‌ها و دلمشغولی‌هایم در فیلمسازی کوتاه نمی‌آیم، همچنین از اینکه بازیگر باید متناسب با نقش باشد وگرنه انتخابش نمی‌کنم. استفاده از بازیگرها اگر تضمینی برای بازگشت سرمایه و بیشتر دیده شدن فیلم باشد، امتیاز است.
فیلم‌های شما، شاید در آن تعریف مرسوم از «سینمای اجتماعی» دسته‌بندی نشوند، اما در همه آنها می‌توان حال و هوا و نشانی از مسائل اجتماعی را دید. اما «من می‌ترسم» شاید بیشتر از فیلم‌های قبلی متأثر از شرایط اجتماعی روز است. این بار به موضوع‌هایی مثل شبکه‌های اجتماعی، مهاجرت و... مستقیم اشاره کرده‌اید.
به‌عنوان فیلمسازی که در این جامعه زندگی می‌کند و با آن ارتباط دارد، برایم مهم است تأثیری که از جامعه می‌گیرم در فیلم‌هایم نمود داشته باشد، برای من سینما وسیله سرگرمی صرف نیست. تلاش می‌کنم آن را آیینه‌ای در برابر آنچه اطرافم رخ می‌دهد، قرار بدهم. این فیلم در سطح اولیه بیانگر مسائل و مواردی است که دقیقاً از دل جامعه برداشت شده و در سطح بزرگتر و سمبلیک، انعکاس مسائلی است که بسیاری از ما به نحوی با آن مواجهیم. برای من طرح چالش و ارتباط فردیت و مسائل اجتماعی دغدغه است.
در پایان در «من می‌ترسم» هم نسبت به دیگر فیلم‌هایتان قطعیت بیشتری وجود دارد.
اینجا با نوعی کاتارسیس تراژیک مواجهیم. به نظرم چیزی که ما را هوشیار می‌کند و لازمه وجود بشر است و در کنار کمدی و ملودرام، ضروری است، شکلی از تراژدی است. نوعی که ما را تکان بدهد، هوشیار کند و پرسش‌هایی در ما برانگیزد. احساس کردم با این شکل، فیلم محل تأمل بیشتری برای بیننده دارد.
فیلمبرداری امین جعفری یکی از امتیازهای فیلم است، نماهای لانگ شات که از شهر گرفته و مثل موتیف تکرار شده تأکیدی است بر زمان و مکان وقوع قصه. فیلمبرداری بدون اینکه جلوه‌گرایانه باشد متناسب با فضای قصه است.
من با امین جعفری در «قاعده تصادف» همکاری کرده بودم و این فیلم برای هر دو  ما نتیجه بلوغ و پختگی است. نکته مهم این است که فیلمبردار باید بداند حال و هوای کلی فیلم چطور است و در درآوردن آن حس و حال و افزودن چیزی به آن مؤثر است. اینجا، امین جعفری به شکلی درجه یک این همکاری را با من داشت.
موسیقی فیلم، با وجودی که زیاد نیست اما خیلی بجا و درست استفاده شده.
آهنگساز این فیلم با من در مرحله نوشتن فیلمنامه همراه بود. داستان و فضای فیلم را می‌شناخت و موسیقی اگر اعتباری دارد به او برمی‌گردد که درک درستی از فیلم داشت. آنچه از موسیقی در ذهن داشتم، محقق شده است.
 در سینمای شما، یک ویژگی کمیاب وجود دارد. زنان در فیلم‌هایتان جایگاه خاصی دارند. نه به این معنا که زن‌ها را تحت ظلم مردان نشان بدهید و برایشان سوگواری کنید. زنان فیلم‌هایتان کاملاً واقعی و درست طراحی شده‌اند. شهرزاد در «تنها دوبار زندگی می‌کنیم» سمبل عشق و زندگی برای مردی است که به آخر خط رسیده. در «وارونگی» هم ما با زنی شهری و مستقل مواجهیم که خانواده او را از حقوق ساده و مسلمش محروم می‌کند. در سینما معمولاً وقتی از مسائل زنان حرف می‌زنیم، هنوز نگاهمان خیلی بدوی و کلیشه‌ای است. در حالی که از آن شرایط فاصله گرفته‌ایم و الان نیازمند یک نگاه تازه به دنیای زنان هستیم. فیلم‌های شما بدون حاشیه و سر و صدا، تصویری را  از زنان امروز جامعه و مسائل‌شان مطرح می‌کنند.
من اصولاً اهل هیاهو نیستم. «وارونگی» وقتی در جشنواره نمایش داده شد، جشنواره به سادگی از کنار آن عبور کرد.
 البته طبیعی است که جشنواره فیلم فجر به چنین فیلمی توجه نکند اما کمی عجیب است که منتقدان و نویسندگان سینمایی ساده از کنار فیلم گذشتند.
جشنواره با خودش هژمونی می‌آورد که همه را با خود می‌برد، بعد از جشنواره و در اکران عمومی، افراد بسیاری به من گفتند ما «وارونگی» را زمان جشنواره درست ندیدیم. من فکر می‌کنم این بخشی از فضایی است که من در آن کار می‌کنم. یعنی در یک قیاس دور ترجیح می‌دهم فیلمم شبیه کتاب باشد، نه یک روزنامه که جذاب باشد، همان روز خوانده و فردا فراموش شود. در زیست خودم این طور هستم و در فیلم‌هایم همین دیدگاه را دنبال می‌کنم. همیشه برایم به طور کلی مسائل انسان‌ها و به شکل جزئی‌تر مسأله زنان مهم است. زن‌ها نیمی از جامعه و در اطراف ما هستند، نمی‌شود صحبت از انسان و جامعه کرد و موقعیت و جایگاه زنان را در این شرایط در نظر نگرفت. از هر سو که نگاه کنیم شرایط زنان پیچیده‌تر و دراماتیک‌تر از مردان است. من بدون اینکه خیلی به خودم سفارش بدهم معمولاً در همین چارچوبی که کار می‌کنم نقش زنان را پررنگ و برجسته می‌بینم.
 ستاره پسیانی و الناز شاکردوست دو بازیگری هستند که نقش‌های مهمی را در فیلم بازی کرده‌اند. ستاره در «وارونگی» یکی از نقش‌های مکمل را بازی کرده بود. او بسیار بازیگر توانایی است و در تئاتر، کارنامه‌ای متنوع و جذاب دارد. همکاری در «وارونگی» باعث شد او را برای «من می‌ترسم» انتخاب کنید؟ حضورش یکی از امتیازهای فیلم است.
من ستاره را از سال‌ها قبل از تئاترهایش می‌شناختم و تجربه همکاری در «وارونگی» به من قبولاند که او بازیگری بسیار مستعد  است که کمتر دیده شده، به همین دلیل این بار یکی از نقش‌های اصلی را به او دادم. فکر می‌کنم بازی ستاره در این فیلم، به شکل برجسته‌ای به چشم بیاید.
 الناز شاکردوست بعد از «خفه‌گی» و «شبی که ماه کامل شد» تلاش کرده طبقه بازیگری‌اش را تغییر بدهد. بازی در «من می‌ترسم» هم ادامه منطقی همین مسیر است، حتی می‌شود گفت اینجا به پختگی رسیده.
زمانی که پیشنهاد بازی در فیلم به الناز شاکردوست دادم، ایران نبود. در اولین فرصت برگشت و به گروه ما ملحق شد. نکته مهمی که درباره شاکردوست وجود دارد این است که انگیزه بالایی دارد تا جنس فیلم‌هایی را که در آنها بازی می‌کرده تغییر بدهد. پیشتر هم بازیگرانی داشتیم که این کار را کرده و موفق بوده‌اند. امیدوارم برای الناز شاکردوست هم اتفاق‌های خوبی بیفتد و بتواند این مسیر را ادامه بدهد.
 فکر می‌کنم برای یافتن بازیگر مناسب نباید زیاد تلاش کنید. بازیگرها احتمالاً دوست دارند در فیلم‌های شما بازی کنند.
همان قدر که انسان‌های مختلف و متنوع داریم، بازیگرها هم از این قاعده مستثنی نیستند.
 سینمای شما، واقع‌گرا و بازی‌ها کاملاً شبیه زندگی و بدون تصنع است. وقتی بازیگرهایی از طیف‌های مختلف توانایی دارید، همسان‌سازی بازی آنها کار سختی است. این اتفاق در مرحله دورخوانی و تمرین رخ می‌دهد؟ تمرین ویژه‌ای دارید؟
انرژی زیادی برای کار با بازیگر دارم (می‌خندد). قبل از فیلمبرداری با بازیگرها ساعت‌ها تمرین فردی داریم. سر صحنه هم درباره جزئی‌ترین اتفاق‌ها با هم صحبت می‌کنیم. فکر می‌کنم یکی از مهم‌ترین و دشوارترین کارهایی که یک کارگردان موقع فیلمبرداری انجام می‌دهد، یکدست و نزدیک‌ترکردن بازی‌هاست. بویژه بازیگران ما که از مسیرهای مختلف و دور از هم به یک نقطه رسیده‌اند. البته در این مسیر قابلیت و انعطاف بازیگر خیلی مهم است. بعضی‌ها خیلی سریع با آن جنس از بازی که مد نظر من است، نزدیک و هماهنگ می‌شوند و بعضی بیشتر زمان نیاز دارند تا با این مسیر، همراه شوند.
 پروسه تولید این فیلم چقدر طول کشید؟ فیلم به‌صورت سکانس‌-پلان گرفته شده و فیلمبرداری در این فضا، ساده نیست.
ما حدود دو ماه صرف پیش‌تولید و تمرین کردیم. فیلم ساختار خاصی دارد و نیاز داشتیم تمرین کافی داشته باشیم. خوشبختانه در این فیلم، یک گروه درجه یک و خوب داشتیم که با وجود شرایط سخت تولید، همراهی و همکاری‌شان به فیلم کمک کرد و از شانس‌های حرفه‌ای من بودند.
شما از کشف‌های جشنواره فیلم فجر هستید. زمانی که «تنها دو بار زندگی می‌کنیم» در بیست و ششمین جشنواره روی پرده رفت، حال و هوای جشنواره را عوض کرد. در فاصله این سال‌ها خیلی چیزها در سینمای ما عوض شده. فکر می‌کنید امسال هم شاهد چنین اتفاق‌هایی باشیم؟
جشنواره فیلم فجر تابعی از شرایط اجتماعی و فضای کلی سینمای ایران است. جشنواره در ده دوازده سال گذشته هر چه بیشتر به پسند بازار نزدیک شده است. هیجان و جذابیت برای مشتری از مهم‌ترین مؤلفه‌های قانون عرضه و تقاضا و بازار است. سینمای ایران هر چقدر بیشتر به سمت مشتری مداری رفته و پیرو جامعه سرمایه زده ما بوده، جشنواره هم، این مسیر را دنبال کرده است. دست‌اندرکاران جشنواره هم دنبال این نیستند که آن جنس سینما مطرح و دیده شود. سال‌هاست که هیجان فروش، هیجان رسانه‌ای و هیجان جشنواره‌ای به یک نقطه مشترک رسیده و برخلاف همه جشنواره‌ها که وظیفه و کارکردشان کشف استعدادهای هنری است، جشنواره ما محملی برای رونمایی از آخرین دستاوردهای بازار عرضه و تقاضا است. در چنین شرایطی امکان حضور فیلم‌های هنری و فرهنگی وجود دارد، اما فرصتی برای درخشش و دیده شدن آنها نیست.
 «وارونگی» در بخش نوعی نگاه روی پرده رفت، فکر می‌کنید «من می‌ترسم» برای مخاطب خارجی و جشنواره‌ها جذاب است؟
«من می‌ترسم» بومی‌ترین فیلمی است که ساخته‌ام. نمی‌دانم مخاطب خارجی می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند یا نه. نمی‌دانم مخاطب خارجی چقدر می‌تواند متن و زیر متن این فیلم را متوجه شود. نکته‌ای که مهم است و درباره هر فیلمی صدق می‌کند این است که اصولاً داشتن دایره وسیع‌تری از مخاطب خیلی خوب است و اگر فیلم من نماینده شایسته سینمای ایران در محافل بین‌المللی باشد، باعث افتخار است.
 واکنشی که تماشاگران در جشنواره کن درباره «وارونگی» داشتند چقدر با واکنش تماشاگر، منتقد و روزنامه نگاران ایرانی تفاوت داشت؟
این اتفاق از همان مرحله انتخاب فیلم برای کن شروع شد. بسیاری از آنها که فیلم را ندیده بودند، یا آنهایی که دیده و از کنارش گذشته بودند بعد از پذیرفته شدن فیلم در کن، نسبت به آن دقیق‌تر شدند. این مسیر بعد از جشنواره و در زمان اکران‌های خارجی ادامه یافت. شاید یکی از دلایلی که موقع اکران عمومی بیشتر از زمان جشنواره به «وارونگی» توجه شد، همین بود.
 معمولاً هر دوره تعدادی از فیلم‌ها در فضای جشنواره دچار موقعیت‌های عجیبی شدند. به بعضی از فیلم‌ها بیشتر از حد لازم توجه شده و بعضی فیلم‌ها نادیده گرفته شده‌اند.
ما با ماجرایی مواجهیم که خارج از جشنواره مدیریت می‌شود. شاهد یک نظام تبلیغاتی و رسانه‌ای و ارتباطات خاص برای بعضی فیلم‌ها هستیم. به نظرم وظیفه منتقد و نویسنده سینمایی این است که دور از این جنجال‌ها، کشف و نظر خود را داشته باشد.
 دوست دارید فیلم کدام فیلمساز را در سی و هشتمین جشنواره فجر ببینید؟
دوست دارم فیلم کارگردان‌های جوان و مستقل را ببینم.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7275/14/535553/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها