یادداشت
وزن کشی سیاسی
احمد شیرزاد
تحلیلگر سیاسی
رفتاری که اصولگرایان در مدت اخیر برای رسیدن به نامزد واحد از خود نشان دادهاند، به هر چیزی شباهت دارد بجز یک رفتار انتخاباتی مترقی. در حال حاضر کمی بیش از یک ماه تا انتخابات باقی مانده و هنوز یکی از دو جریان بزرگ سیاسی کشور تکلیف خود را برای این انتخابات نمیداند؛ اینکه نامزد نهاییاش کیست، برنامه انتخاباتیاش برای رقابت و مهمتر از همه برنامه پیشنهادیاش برای اداره کشور چیست؟ باید توجه داشت که از 5 نامزد منتخب اصولگرایان، دو نفر یعنی آقایان فتاح و قالیباف پیشتر از حضور در انتخابات انصراف داده بودند و حتی آقای فتاح حضور خود در این سازوکار را هم تکذیب کرده است. با این تصویر بیشتر به نظر میرسد رأیگیری انجام شده در مجموعه جمنا بیشتر یک گارد انتخاباتی برای نمایش «دست پر» اصولگرایان در انتخابات باشد تا یک اقدام سیاسی هدفمند و واقعی. اینکه یک جناح سیاسی، فارغ از نگرانی پیرامون تأیید صلاحیت نامزدهایش، قرار است با چند نامزد وارد انتخابات شود بیشتر شبیه شوخی است تا یک رخداد جدی سیاسی. این اتفاق در سال 92 هم برای اصولگرایان افتاده بود، با این تفاوت که آنها در آن سال نمیخواستند رفتار جبههای داشته باشند. اما اکنون آنها در پی یک رفتار جبههای هستند و باز هم از وجود چند کاندیدا سخن به میان میآید. مهمترین سؤال این است که اگر سازوکار جمنا بر پایه وحدت اصولگرایان است تا آنها را به یک توافق برای انتخابات برساند، معنای آن فقط رسیدن به «نامزد واحد» نیست بلکه میتواند رسیدن به «برنامه واحد» باشد و اگر برنامه واحدی وجود دارد و قرار است از تمام ظرفیت جمنا هم در صورت پیروزی در انتخابات، در دولت بهرهبرداری شود چرا باید چند نامزد وارد رقابت شوند؟ در واقع، اگر سیاست، برنامه و هدف همه این نامزدها یکی است چرا یک نفر از میان آنها انتخاب نمیشود؟ چه ضرورت سیاسی وجود دارد که چند نفر در یک رقابت یک حرف را بزنند و به دنبال یک هدف باشند؟ پاسخ این سؤال را در واقع باید در ناکارآمدی سازوکار اصولگرایان برای وحدت دانست. تا همینجا هم که به قول برخی از بزرگان اصولگرا، «دود سفید» از دودکش این جناح بیرون آمده به نظر میرسد بیش از آنکه در همین مجموعه جمنا و تا همین مرحله به توافق «رسیده باشند»، به توافق «رسانده شدهاند».
در جریان اصولگرایی، حزب «مؤتلفه» باوجود سابقه قدیمی خود وارد سازوکار جمنا نشده است. مؤتلفه از چند ماه پیش برنامه و حتی نامزد خود را برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرد و تاکنون هم بر سر موضع خود ایستاده است. این یک رفتار معقول و منطقی سیاسی است که هر حزب باسابقه و ریشهداری از خود بروز میدهد. اما مسأله برای «مؤتلفه» تنها این موضوع نیست، چرا که آنها با مشکل میزان نفوذ و تأثیرگذاری حتی در جریان اصولگرا مواجه هستند و بسیار بعید است که نامزدی آقای میرسلیم بتواند برای آنها سبد رأی قابل ملاحظهای را فراهم کند. اما رفتار آنها به لحاظ سیاسی کاملاً قابل دفاع است، حتی اگر در میانه رقابت از ادامه بازی انصراف دهند و کنار بکشند.
در این میان، رفتار سعید جلیلی هم به لحاظ سیاسی قابل ملاحظه است. ایشان، گویا تا این لحظه مصمم هستند تا به صورت خارج از ساز و کاری تشکیلاتی یا جبههای وارد میدان شوند. جلیلی و اطرافیانش گفتهاند که به دلیل مخالفت با تأثیرگذاری مجموعه جمنا بر چینش ترکیب کابینه احتمالی آینده از مسیر اتحاد اصولگرایان خارج شدهاند. این رفتار را بدون لکنت باید نشانه تمایل زیاد به تکروی در میدان عمل بدانیم. اقدام و عمل سیاسی در همه جای دنیا یک عمل کاملاً جمعی و غیر منفرد است که باید به واسطه تجمیع تجارب و تواناییها پیش برود. اداره یک دولت اما به مراتب بیش از این نیازمند این دست همپوشانیهاست. جلیلی که حتی برای رقابت انتخاباتی حاضر به همکاری با کسانی که قرابت فکری نه چندان دوری با وی دارند، نیست در صورت به دست گرفتن فرمان دولت به هیچ عنوان فردی نخواهد بود که بتواند از تواناییها و تجارب ملی برای اداره کشور استفاده کند. ضمن اینکه در صحنهبندی فعلی انتخابات به نظر نمیرسد باز هم مانند سال 92 سهم چندانی از آرای مردم به ایشان برسد. خصوصاً اینکه این بار، بدون پشتیبانی تشکلهای سیاسی و به صورت فردی وارد رقابت میشوند.
صحنهبندی انتخابات تاکنون این تصور را ایجاد کرده که رقابت پیش رو دو کاندیدای اصلی یعنی روحانی و رئیسی را در میدان خواهد دید و در کنار آنها برخی دیگر هم حاضر باشند. آمدن رئیسی به هر حال فضای جدیدی برای انتخابات پیش رو ایجاد کرده و قدری از سردی فضا کاسته و بیرمقی آن را گرفته است. جناح اصولگرا اگر با توجیه ترس باخت وارد این رقابت نمیشد، هم به خود ضربه میزد و هم به کشور. انتخابات پیش رو هم در چهره بندی عمومی خود یک وزنکشی تمام عیار است.
در سویی، اصلاحطلبان و میانهروها و در سوی دیگر، اصولگرایان حضور دارند یعنی در فضای بالادست سیاسی هماکنون مجموع وزن حامیان روحانی بیشتر است و به نظر میرسد با توجه به کارنامه دولت احمدینژاد و تصویری که از مدیریت اصولگرایان در افکار عمومی وجود دارد، در سطح جامعه هم اوضاع تقریباً همانند صفبندیهای فعالان سیاسی و به زیان اصولگرایان است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.