ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سید ابوالفضل کاظمی راوی «کوچه نقاشها» به همرزمان شهیدش پیوست
بازگشت لوطی به گردان میثم
سید ابوالفضل کاظمی راوی کتاب «کوچه نقاشها» از ناشناختهترین رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس بود و زمانی که جنگ تحمیلی آغاز شد، تهران را به مقصد جبههها ترک کرد،به همرزمان شهیدش پیوست. کاظمی فرمانده گردان بسیجی لشکر ۲۷ محمد رسولالله(ص) بود و در طول جنگ در چندین عملیات بهصورت نیروی آزاد شرکت داشت و در عملیات کربلای ۵ و ۸ فرمانده گردان عملیاتی میثم بود. او بارها در عملیاتهای مختلف مقابل تیر و ترکش دشمن قرار گرفت و دچار مجروحیتهای سخت و جانفرسا شد. ابوالفضل کاظمی متولد کوچه نقاشها در محله گارد ماشین دودی بین خیابان صفاری و خیابان خراسان است و بهدلیل علاقهاش به این محله و کوچه نام کتاب را کوچه نقاشها گذاشته است. خاطرات او از آن جهت سزاوار تأمل و توجه است که فرمانده گردان هم با فضای قرارگاهی و ردههای بالای فرماندهی جنگ و هم با فضای درون گروهی نیروهای رزمنده و خط شکن ارتباطی تنگاتنگ دارد و بازنمایی حضور او در این دو فضای پیچیده جذابیت خاصی به کتاب بخشیده است. کتاب کوچه نقاشها اثر راحله صبوری حاصل سه ماه مصاحبه با سیدابوالفضل کاظمی است. در بخشی از کتاب کوچه نقاشها میخوانیم: «دوازدهساله بودم که به دبیرستان جهان رفتم. صبحها درس میخواندم و بعدازظهرها در قهوهخانه دایی سیدعلی کار میکردم. تازه الفبای لاتی را یاد گرفته بودم و برای زندگیام تصمیم میگرفتم. قهوهخانه دایی سیدعلی، سرِ خیابان گارد ماشین دودی بود و صفای لبِ خط را داشت. یک باغچه نسبتاً کوچک بود که چند تخت در اندرون و بیرونش در فضای باز گذاشته بودند. روزی یک تومن مزد میگرفتم. سوگلی بودم و کارهای سخت انجام نمیدادم. دایی دو تا قهوهچی داشت که بیشتر کارها روی دوش آنها بود. دایی هم فقط پشت دخل مینشست و مایه میگرفت. دم ظهر، چند طایفه، مشتری قهوهخانه بودند. لاتها و جاهلها و دستمال به دستها، کلاهمخملیها و مشتیها و عبا به دوشها میآمدند برای گپ و صحبت و چای قندپهلو؛ فقیر و پولدار؛ هر کس از هر جا خصوصاً آنها که از غرغر زن و بچه کلافه و خسته بودند، به قهوهخانه دایی پناه میآوردند تا نفسی بگیرند. آن زمان، چای کلکته و لاهیجان مرسوم بود. قهوهچی، بیست تا استکان کمرباریک چای را با خبرگی و مهارت از سر آرنج تا روی مچ و کف دست قطاری میچید و بعد بین مشتریها پخش میکرد؛ استکانی ده شاهی.» این کتاب در ۳۰۴ صفحه، شمارگان دو هزار و ۵۰۰ نسخه توسط انتشارات سوره مهر عرضه شده است.
«ایران» چشمانداز برگزاری جشنواره تئاتر بینالمللی فجر را بررسی میکند
همه چیز مهیای یک جشن بیکران
گروه فرهنگی: جشنوارههای تئاتر استانی در ایران، یکی از بزرگترین جشنوارههای تئاتری جهان به لحاظ وسعت جغرافیایی در محدوده برگزاری است. رویدادی بزرگ که هنگام برگزاری آن، چندین ماه حال و هوای سراسر کشور رنگ و بوی هنرهای نمایشی به خود میگیرد و همه اهالی تئاتر کشور و علاقهمندان به این هنر مردمی را با خود همراه میکند. فرصتی ارزشمند برای دیده شدن و محک خوردن هنرمندان و آمادگی برای ورود به عرصهای پهناورتر به نام جشنواره بینالمللی تئاتر فجر. آمار نشان میدهد تاکنون 244 گروه نمایشی و 3563 هنرمند در این رویداد حضور داشتهاند و 36020 تماشاگر با حضور در سالنهای نمایشی سراسر کشور به تماشای آثار اجرا شده نشستهاند. اینکه میگوییم این رویدادهای استانی محکی جدی برای عرصه پهناورتری به نام جشنواره تئاتر فجر است نکتهای است که تقریباً تمامی چهرههای شناختهشده تئاتری به آن اذعان دارند.
جشنی برای تئاتر و مخاطب
حجتالله ناظری مدیر دبیرخانه و مدیر اجرایی چهلویکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در گفتوگو با «ایران» در پاسخ به این سؤال که «این روزها در پیشابرگزاری جشنواره تئاتر فجر چه میکنید و کارها چگونه پیش میرود»، میگوید:«طبق گاهشمار جشنواره هر روز که به اجراها و زمان برگزاری نزدیکتر میشویم قاعدتاً کارها و اقدامات اجرایی بیشتر میشود و میطلبد برنامهریزیها و پیگیریها بیشتر شود.» او ابراز امیدواری میکند با همکاری تمامی دستاندرکاران مستقیم و غیرمستقیم، این جشنواره طبق موعد برگزار شود و همه چیز در حد و شأن تئاتریهای ایران باشد. او همچنین درباره کمیت گروههای تئاتری و نظرات مختلف بر کثرت و محدودیت راهیابی آثار به بخشهای پایانی نیز میگوید: «جشنواره تئاتر فجر یک فستیوال بینالمللی و یک جشن ملی برای اهالی تئاتر است، هر چقدر در این جشن بتوانیم اهالی تئاتری بیشتری را سهیم کنیم، خاطرات بهیادماندنیتری برای آنها در این دوران رقم زدهایم. این جشنواره بهعنوان یک فستیوال حرفهای در تئاتر یک جشن عمومی برای مخاطب و البته تئاتر است. جشنواره امسال با یک تغییر عمده روبهرو است. ما در سالهای گذشته جشنواره فجر را بهعنوان محلی برای مرور آثار اجرا شده در طول سال میدیدیم در صورتی که در تمام فستیوالهای معتبر، این جشنواره ما محلی برای ارائه آثار نو و تازه میباشد که امسال با این نگاه به سمت اجرای نمایشهای تازه در جشنواره حرکت کردیم. باید به این نکته اذعان داشت که همه ما تلاش داریم یک جشن فاخر و باکیفیت برگزار کنیم و رفتهرفته همه چیز برای این جشن بیکران آماده خواهد شد.» ناظری در بخش دیگری از صحبتهای خود به بحث تئاترهای آنلاین و استفاده از امکانات و پلتفرمهایی مثل تلویزیون تئاتر ایران که در دوران کرونا به صورت آزمون و خطایی از آن استفاده شد میپردازد و میگوید: «خوشبختانه کرونا با همه خاطرات بدی که برای ما به جا گذاشت اثرات مثبتی هم داشت که از جمله آنها جدی گرفتن زیرساختهای تصویری و آنلاین بود که امسال هم حتماً این زیرساختها و پخشهای آنلاین در خدمت جشنواره خواهد بود. نکته دیگری که باید پیرو صحبتهای قبلیام به آن اشاره کنم این است که استقبال امسال واقعاً چشمگیر بوده به نحوی که میتوان گفت مهمترین بخش ما که همان بخش اصلی است با 584 اثر دریافت شده به رکوردی قابل توجه دست پیدا کرده است. از سوی دیگر میتوان گفت با توجه به تغییر اساسی که در روش اجرای جشنواره امسال داشتیم، مهمترین چشمانداز، تولید محتواهای جدید و تازه برای جشنواره امسال خواهد بود که در حال پیگیری است و با توجه به نحوه اعلام فراخوان و روش بازبینیهای زندهای که امسال مدنظر قرار گرفته کار سخت دبیرخانه سختتر هم شده است.» مدیر دبیرخانه و مدیر اجرایی چهلویکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در پایان در پاسخ به سؤالی پیرامون بینالمللی بودن جشنواره امسال میگوید: «درباره بخش بینالملل هم مثل سایر بخشها در حال پیگیری و رایزنیهای لازم هستیم و به محض اینکه این پیگیریها به نقطه قابل اتکا و نتایج مطمئنی برسد، حتماً اطلاعرسانی خواهیم کرد و از کشورهایی که میزبان آنها در جشنواره امسال خواهیم بود نام میبریم.»
جشنوارهای با و برای همه
بد نیست در پایان این گزارش به صحبتهای کوروش زارعی دبیر جشنواره تئاتر فجر هم اشارهای داشته باشیم تا بیشتر در جریان کم و کیف برگزاری این جشنواره قرار بگیریم. زارعی در گفتوگو با ایرنا، میگوید: «یکی از آسیبهای مهم این جشنواره آن است که به دلیل مشکلات مالی نمیتوانستیم همه هنرمندان را در طول جشنواره داشته باشیم و این به جشنواره ضربه میزند. جشنواره محلی است که هنرمندان در آن گرد هم میآمدند، کارهای یکدیگر را میدیدند، تولید تجربه میکردند و دوستیها ایجاد میشد، اما اگر گروهی از استانها بیاید و نتواند تا پایان جشنواره با این رویداد و آثارش همراه باشد، این از بار استقبال هنرمندان استانی میکاهد و باعث میشود جشنواره از کیفیت لازم برخوردار نباشد. بر اساس همه آنچه گفته شد ما هم برای ایجاد نشاط و شور جدید و اینکه بتوانیم با کارهای تولیدی جدید چشماندازی برای اجراهای سال آینده داشته باشیم و هنرمندان تئاتر را واداریم تا به تولیدات جدید فکر کنند بار دیگر جشنواره را بر مدار تولیدمحور بودن برنامهریزی کردیم.» زارعی در پاسخ به این پرسش که «تغییر مهم جشنواره چهلویکم تئاتر فجر رجعت به سنت تولید آثار نمایشی جدید برای حضور در این رویداد پس از ۹ سال است؛ چرا بار دیگر شاهد این تغییر نگرش در فراخوان این رخداد بودیم» هم میگوید: «این تغییرات برای طراوت جشنواره ایجاد شده است. جشنواره تئاتر فجر طی ۹ سال اخیر تولیدمحور نبود و از آثاری که در طول یک سال به صحنه رفته بود برای آثار ورودی به این رویداد تغذیه میکرد. این مهم آسیبهای مختلفی را با خود به همراه داشت. طی ۹ سال پیش شاهد آثاری بودیم که پیش از جشنواره به صحنه رفته بودند و بار دیگر برای حضور در این رویداد برگزیده میشدند. آسیب مهم چنین انتخابی به این بازمیگشت که خیلی از آثار پیشتر توسط مخاطبان دیده شده بودند و کمتر اشتیاق و میلی برای دیدن دوباره آنها میان مخاطبان وجود داشت.»
جشنی برای تئاتر و مخاطب
حجتالله ناظری مدیر دبیرخانه و مدیر اجرایی چهلویکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در گفتوگو با «ایران» در پاسخ به این سؤال که «این روزها در پیشابرگزاری جشنواره تئاتر فجر چه میکنید و کارها چگونه پیش میرود»، میگوید:«طبق گاهشمار جشنواره هر روز که به اجراها و زمان برگزاری نزدیکتر میشویم قاعدتاً کارها و اقدامات اجرایی بیشتر میشود و میطلبد برنامهریزیها و پیگیریها بیشتر شود.» او ابراز امیدواری میکند با همکاری تمامی دستاندرکاران مستقیم و غیرمستقیم، این جشنواره طبق موعد برگزار شود و همه چیز در حد و شأن تئاتریهای ایران باشد. او همچنین درباره کمیت گروههای تئاتری و نظرات مختلف بر کثرت و محدودیت راهیابی آثار به بخشهای پایانی نیز میگوید: «جشنواره تئاتر فجر یک فستیوال بینالمللی و یک جشن ملی برای اهالی تئاتر است، هر چقدر در این جشن بتوانیم اهالی تئاتری بیشتری را سهیم کنیم، خاطرات بهیادماندنیتری برای آنها در این دوران رقم زدهایم. این جشنواره بهعنوان یک فستیوال حرفهای در تئاتر یک جشن عمومی برای مخاطب و البته تئاتر است. جشنواره امسال با یک تغییر عمده روبهرو است. ما در سالهای گذشته جشنواره فجر را بهعنوان محلی برای مرور آثار اجرا شده در طول سال میدیدیم در صورتی که در تمام فستیوالهای معتبر، این جشنواره ما محلی برای ارائه آثار نو و تازه میباشد که امسال با این نگاه به سمت اجرای نمایشهای تازه در جشنواره حرکت کردیم. باید به این نکته اذعان داشت که همه ما تلاش داریم یک جشن فاخر و باکیفیت برگزار کنیم و رفتهرفته همه چیز برای این جشن بیکران آماده خواهد شد.» ناظری در بخش دیگری از صحبتهای خود به بحث تئاترهای آنلاین و استفاده از امکانات و پلتفرمهایی مثل تلویزیون تئاتر ایران که در دوران کرونا به صورت آزمون و خطایی از آن استفاده شد میپردازد و میگوید: «خوشبختانه کرونا با همه خاطرات بدی که برای ما به جا گذاشت اثرات مثبتی هم داشت که از جمله آنها جدی گرفتن زیرساختهای تصویری و آنلاین بود که امسال هم حتماً این زیرساختها و پخشهای آنلاین در خدمت جشنواره خواهد بود. نکته دیگری که باید پیرو صحبتهای قبلیام به آن اشاره کنم این است که استقبال امسال واقعاً چشمگیر بوده به نحوی که میتوان گفت مهمترین بخش ما که همان بخش اصلی است با 584 اثر دریافت شده به رکوردی قابل توجه دست پیدا کرده است. از سوی دیگر میتوان گفت با توجه به تغییر اساسی که در روش اجرای جشنواره امسال داشتیم، مهمترین چشمانداز، تولید محتواهای جدید و تازه برای جشنواره امسال خواهد بود که در حال پیگیری است و با توجه به نحوه اعلام فراخوان و روش بازبینیهای زندهای که امسال مدنظر قرار گرفته کار سخت دبیرخانه سختتر هم شده است.» مدیر دبیرخانه و مدیر اجرایی چهلویکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در پایان در پاسخ به سؤالی پیرامون بینالمللی بودن جشنواره امسال میگوید: «درباره بخش بینالملل هم مثل سایر بخشها در حال پیگیری و رایزنیهای لازم هستیم و به محض اینکه این پیگیریها به نقطه قابل اتکا و نتایج مطمئنی برسد، حتماً اطلاعرسانی خواهیم کرد و از کشورهایی که میزبان آنها در جشنواره امسال خواهیم بود نام میبریم.»
جشنوارهای با و برای همه
بد نیست در پایان این گزارش به صحبتهای کوروش زارعی دبیر جشنواره تئاتر فجر هم اشارهای داشته باشیم تا بیشتر در جریان کم و کیف برگزاری این جشنواره قرار بگیریم. زارعی در گفتوگو با ایرنا، میگوید: «یکی از آسیبهای مهم این جشنواره آن است که به دلیل مشکلات مالی نمیتوانستیم همه هنرمندان را در طول جشنواره داشته باشیم و این به جشنواره ضربه میزند. جشنواره محلی است که هنرمندان در آن گرد هم میآمدند، کارهای یکدیگر را میدیدند، تولید تجربه میکردند و دوستیها ایجاد میشد، اما اگر گروهی از استانها بیاید و نتواند تا پایان جشنواره با این رویداد و آثارش همراه باشد، این از بار استقبال هنرمندان استانی میکاهد و باعث میشود جشنواره از کیفیت لازم برخوردار نباشد. بر اساس همه آنچه گفته شد ما هم برای ایجاد نشاط و شور جدید و اینکه بتوانیم با کارهای تولیدی جدید چشماندازی برای اجراهای سال آینده داشته باشیم و هنرمندان تئاتر را واداریم تا به تولیدات جدید فکر کنند بار دیگر جشنواره را بر مدار تولیدمحور بودن برنامهریزی کردیم.» زارعی در پاسخ به این پرسش که «تغییر مهم جشنواره چهلویکم تئاتر فجر رجعت به سنت تولید آثار نمایشی جدید برای حضور در این رویداد پس از ۹ سال است؛ چرا بار دیگر شاهد این تغییر نگرش در فراخوان این رخداد بودیم» هم میگوید: «این تغییرات برای طراوت جشنواره ایجاد شده است. جشنواره تئاتر فجر طی ۹ سال اخیر تولیدمحور نبود و از آثاری که در طول یک سال به صحنه رفته بود برای آثار ورودی به این رویداد تغذیه میکرد. این مهم آسیبهای مختلفی را با خود به همراه داشت. طی ۹ سال پیش شاهد آثاری بودیم که پیش از جشنواره به صحنه رفته بودند و بار دیگر برای حضور در این رویداد برگزیده میشدند. آسیب مهم چنین انتخابی به این بازمیگشت که خیلی از آثار پیشتر توسط مخاطبان دیده شده بودند و کمتر اشتیاق و میلی برای دیدن دوباره آنها میان مخاطبان وجود داشت.»
محمدرضا خردمندان از تجربه برگزاری کارگاه «تولید فیلم 100» گفت
تجربیاتی که در دانشگاه نیست
فرهنگی/ در ادامه روند کارگاههای آموزشی سیزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم 100 و با همکاری این جشنواره و حوزه هنری استان آذربایجان شرقی کارگاه «تولید فیلم 100» با حضور محمدرضا خردمندان در تبریز برگزار شد. در این کارگاه که در روزهای پایانی هفته گذشته برگزار شد هنرجویان در ابتدا با طراحی ایده و نگارش فیلمنامه فیلم 100 ثانیهای آشنا شدند و سپس در روز دوم این کارگاه، با همکاری یکدیگر و راهنمایی محمدرضا خردمندان مراحل تولید یک فیلم 100 ثانیهای را پشت سر گذاشتند.
محمدرضا خردمندان کارگردان سینما و استاد کارگاه «تولید فیلم 100» که در چهارچوب کارگاههای جشنواره فیلم 100 در تبریز برگزار شده در حاشیه این کارگاه، درباره تفاوت این کارگاههای آموزشی و کلاسهای انتقال تجربه در جشنوارهها با دورههای آکادمیک و دانشگاهی گفت: «مهمترین اتفاقی که در این کلاسها رخ میدهد، انتقال تجربه است. خودم شخصاً بهعنوان کسی که سالهاست در حوزه ساخت فیلمهای کوتاه، یا همان چیزی که در کشور ما بهعنوان فیلمهای 100 ثانیهای معروف است، فعال هستم، حجم زیادی از تجربیات را کسب کردهام که این تجربهها در قالب همین کارگاهها در اختیار بچههای جوانتر قرار میگیرد.»
او تأکید کرد: «این تجربهها هم چیزهایی نیست که بتوان در کلاس درس دانشگاه و یا فضاهای آکادمیک آنها را کسب کرد و به دست آورد. اینها مفاهیمی است که بخش عمدهای از آنها در کف خیابان و بهواسطه آزمون و خطا در فیلمسازی به دست آمده است. منی که سالها در این حوزه فعالیت داشتهام، نکات بسیار ریزی را متوجه شدهام که انتقال آن به بچههای فیلمساز، خیلی آنها را در کار فیلمسازی جلو میاندازد و بهنوعی میانبر برای آنها محسوب میشود.»خردمندان در ادامه افزود: «گاهی با خودم میگویم، زمانی که ما میخواستیم ساخت فیلمهای 100 ثانیهای را آغاز کنیم، اگر کسانی بودند که چنین تجربیاتی را در اختیار ما قرار میدادند، چقدر میتوانستیم جلو بیفتیم و فیلمهای بهتری بسازیم.»خردمندان در پایان درباره برگزاری کارگاههای آموزشی جشنواره فیلم 100 در شهرستانها هم توضیح داد: «این اتفاق خوبی است که کارگاهها از تهران خارج شده و در حال توزیع در سایر شهرستانها هستند. آنچه در این سفرها با آن مواجه بودهام هم فقر و بیعدالتی آموزشی بوده است که احساس میکنم همین امروز هم در سطح کشور وجود دارد و برگزاری کارگاهها در شهرستانها اتفاق مثبتی است که میتواند ما را در جهت تحقق عدالت آموزشی حرکت دهد. شاهد اشتیاق بسیار زیادی هم از سوی بچههای استانی هستیم که واقعاً مشخص است که علاقهمند سینما هستند. باید برنامهریزی جدیتری در این زمینه صورت بگیرد و این اتفاق مثبت که به مدد جشنواره فیلم 100 در حال رقم خوردن است، فراگیرتر شود.»
روایت اول
گرم شدن با معجزه سینما در سرمای تبریز
مهدیه خاکی خیاوی: پاییزهای تبریز را هر کسی تجربه کرده باشد، از سردی هوا و بارشهایش، از برگریزان و رنگارنگیاش میداند چیزی نیست جز رسیدن به منزل گرم و بریدن از سوز! حالا چه شود که همین مردمان حاضر باشند در چنین شرایطی خارج از منزل را به درونش ترجیح دهند، قصه عشق است و عاشقی! آن هم از نوع جوانانهاش که پرشور، گرم و آتشین است.وقتی صحبت از فیلم و فیلمسازی میشود، ما عاشقان قلم و تصویر نه تنها سر و گوشمان میجنبد، که خون در رگهایمان هم با سرعت سانتریفیوژ میچرخد؛ آن هم اقدام بزرگ و راهگشایی از سوی جشنواره فیلم 100 و حوزه هنری استان آذربایجان شرقی و کهن شهر تبریز که مدتی است رنگ و بوی تازهای به خودش گرفته است. بویی از جنس صمیمیت، همدلی، عشق به تولید محتوا و فراگرفتن تجربیات ارزشمند.کارگردانی جوان اما با کولهباری از تجربه پا به تبریز گذاشته است. با حواس جمع و دقت زیاد پای صحبتهای استاد کارگاه نشسته بودیم، از کی و چطور بود که پا به عرصه نویسندگی و کارگردانی گذاشتند؟ برای خودم جذاب بود که هنرمند سرشناسی مثل محمدرضا خردمندان در ابتدا با دستهای خالی ولی با ذهن پر از ایده و طرحهای نوین به میدان آمده است!سؤال هنرجویان این بود؛ آیا فیلم را پول میسازد یا کارگردان و یا نویسنده؟ پاسخ اما بر خلاف ذهنیت هنرجویان حاضر در کارگاه بود. استاد کارگاه توضیح داد که همه کارهایش را در ابتدا خودش انجام میداده است. از نویسندگی، ضبط و تولید فیلمها بگیر تا تدوین. از لوکیشن پشت چمن فوتبال بگیر تا ضبط در خیابان! تا هزینهها را به حداقل برسانند. همین گفتهها بود که شعله امید به تولید را در قلبهای هنرجویان بیشتر کرد.ایده و طرحهایمان را گفتیم و به قول استاد خردمندان این همان بزنگاه بود که پیشداستانی از تجربیات، زندگی و دغدغههایمان را در برداشت!از طرحهای جنایی و اکشن (که البته موجب خنده و شوخی هنرجویان هم شد) بگیر تا طرحهای اجتماعی. رنگ به رنگ روی تخته نشستند و در آخر با هدایت اساتید کارگاه، به طرح جامعی از فیلمنامه رسیدیم که بوی افکار همه هنرجویان را میداد. انگار که چند رنگ را ترکیب کرده باشی و به یک رنگ ناب رسیده باشی!
صبح روز بعد؛ ساعت ۸:۳۰/صدا، دوربین، حرکت
با یک دوربین ساده و یک رکوردر به میدان آمده بودیم. به قول استاد کارگاه: «هرچه امکانات محدودتر، ذهن خلاقتر!»پلهها را دوتا یکی میکردیم بین طبقات و در تلاش بودیم برای پیدا کردن زاویه مناسب دوربین و نور و قاببندی. برداشتها یکی پس از دیگری کات میخوردند و با هر کات کارگردان، ما پختهتر و پرشورتر برای ادامه ضبط میشدیم.نزدیکهای شب چشمهای سرخ و ورمکردهمان دوخته شده بود به مانیتور تدوینگر، برای دیدن فیلم خام ۱۰۰ثانیهای که نتیجه زحماتمان بود. فیلمی که انگیزه ساخت آن همان چیزی بود که جوانان و هنرجویان تبریزی را در سوزوسرمای پاییزی با خود همراه و همدل کرده بود تا یکرنگ و صمیمانه در میان هزار رنگی پاییز باشیم!
محمدرضا خردمندان کارگردان سینما و استاد کارگاه «تولید فیلم 100» که در چهارچوب کارگاههای جشنواره فیلم 100 در تبریز برگزار شده در حاشیه این کارگاه، درباره تفاوت این کارگاههای آموزشی و کلاسهای انتقال تجربه در جشنوارهها با دورههای آکادمیک و دانشگاهی گفت: «مهمترین اتفاقی که در این کلاسها رخ میدهد، انتقال تجربه است. خودم شخصاً بهعنوان کسی که سالهاست در حوزه ساخت فیلمهای کوتاه، یا همان چیزی که در کشور ما بهعنوان فیلمهای 100 ثانیهای معروف است، فعال هستم، حجم زیادی از تجربیات را کسب کردهام که این تجربهها در قالب همین کارگاهها در اختیار بچههای جوانتر قرار میگیرد.»
او تأکید کرد: «این تجربهها هم چیزهایی نیست که بتوان در کلاس درس دانشگاه و یا فضاهای آکادمیک آنها را کسب کرد و به دست آورد. اینها مفاهیمی است که بخش عمدهای از آنها در کف خیابان و بهواسطه آزمون و خطا در فیلمسازی به دست آمده است. منی که سالها در این حوزه فعالیت داشتهام، نکات بسیار ریزی را متوجه شدهام که انتقال آن به بچههای فیلمساز، خیلی آنها را در کار فیلمسازی جلو میاندازد و بهنوعی میانبر برای آنها محسوب میشود.»خردمندان در ادامه افزود: «گاهی با خودم میگویم، زمانی که ما میخواستیم ساخت فیلمهای 100 ثانیهای را آغاز کنیم، اگر کسانی بودند که چنین تجربیاتی را در اختیار ما قرار میدادند، چقدر میتوانستیم جلو بیفتیم و فیلمهای بهتری بسازیم.»خردمندان در پایان درباره برگزاری کارگاههای آموزشی جشنواره فیلم 100 در شهرستانها هم توضیح داد: «این اتفاق خوبی است که کارگاهها از تهران خارج شده و در حال توزیع در سایر شهرستانها هستند. آنچه در این سفرها با آن مواجه بودهام هم فقر و بیعدالتی آموزشی بوده است که احساس میکنم همین امروز هم در سطح کشور وجود دارد و برگزاری کارگاهها در شهرستانها اتفاق مثبتی است که میتواند ما را در جهت تحقق عدالت آموزشی حرکت دهد. شاهد اشتیاق بسیار زیادی هم از سوی بچههای استانی هستیم که واقعاً مشخص است که علاقهمند سینما هستند. باید برنامهریزی جدیتری در این زمینه صورت بگیرد و این اتفاق مثبت که به مدد جشنواره فیلم 100 در حال رقم خوردن است، فراگیرتر شود.»
روایت اول
گرم شدن با معجزه سینما در سرمای تبریز
مهدیه خاکی خیاوی: پاییزهای تبریز را هر کسی تجربه کرده باشد، از سردی هوا و بارشهایش، از برگریزان و رنگارنگیاش میداند چیزی نیست جز رسیدن به منزل گرم و بریدن از سوز! حالا چه شود که همین مردمان حاضر باشند در چنین شرایطی خارج از منزل را به درونش ترجیح دهند، قصه عشق است و عاشقی! آن هم از نوع جوانانهاش که پرشور، گرم و آتشین است.وقتی صحبت از فیلم و فیلمسازی میشود، ما عاشقان قلم و تصویر نه تنها سر و گوشمان میجنبد، که خون در رگهایمان هم با سرعت سانتریفیوژ میچرخد؛ آن هم اقدام بزرگ و راهگشایی از سوی جشنواره فیلم 100 و حوزه هنری استان آذربایجان شرقی و کهن شهر تبریز که مدتی است رنگ و بوی تازهای به خودش گرفته است. بویی از جنس صمیمیت، همدلی، عشق به تولید محتوا و فراگرفتن تجربیات ارزشمند.کارگردانی جوان اما با کولهباری از تجربه پا به تبریز گذاشته است. با حواس جمع و دقت زیاد پای صحبتهای استاد کارگاه نشسته بودیم، از کی و چطور بود که پا به عرصه نویسندگی و کارگردانی گذاشتند؟ برای خودم جذاب بود که هنرمند سرشناسی مثل محمدرضا خردمندان در ابتدا با دستهای خالی ولی با ذهن پر از ایده و طرحهای نوین به میدان آمده است!سؤال هنرجویان این بود؛ آیا فیلم را پول میسازد یا کارگردان و یا نویسنده؟ پاسخ اما بر خلاف ذهنیت هنرجویان حاضر در کارگاه بود. استاد کارگاه توضیح داد که همه کارهایش را در ابتدا خودش انجام میداده است. از نویسندگی، ضبط و تولید فیلمها بگیر تا تدوین. از لوکیشن پشت چمن فوتبال بگیر تا ضبط در خیابان! تا هزینهها را به حداقل برسانند. همین گفتهها بود که شعله امید به تولید را در قلبهای هنرجویان بیشتر کرد.ایده و طرحهایمان را گفتیم و به قول استاد خردمندان این همان بزنگاه بود که پیشداستانی از تجربیات، زندگی و دغدغههایمان را در برداشت!از طرحهای جنایی و اکشن (که البته موجب خنده و شوخی هنرجویان هم شد) بگیر تا طرحهای اجتماعی. رنگ به رنگ روی تخته نشستند و در آخر با هدایت اساتید کارگاه، به طرح جامعی از فیلمنامه رسیدیم که بوی افکار همه هنرجویان را میداد. انگار که چند رنگ را ترکیب کرده باشی و به یک رنگ ناب رسیده باشی!
صبح روز بعد؛ ساعت ۸:۳۰/صدا، دوربین، حرکت
با یک دوربین ساده و یک رکوردر به میدان آمده بودیم. به قول استاد کارگاه: «هرچه امکانات محدودتر، ذهن خلاقتر!»پلهها را دوتا یکی میکردیم بین طبقات و در تلاش بودیم برای پیدا کردن زاویه مناسب دوربین و نور و قاببندی. برداشتها یکی پس از دیگری کات میخوردند و با هر کات کارگردان، ما پختهتر و پرشورتر برای ادامه ضبط میشدیم.نزدیکهای شب چشمهای سرخ و ورمکردهمان دوخته شده بود به مانیتور تدوینگر، برای دیدن فیلم خام ۱۰۰ثانیهای که نتیجه زحماتمان بود. فیلمی که انگیزه ساخت آن همان چیزی بود که جوانان و هنرجویان تبریزی را در سوزوسرمای پاییزی با خود همراه و همدل کرده بود تا یکرنگ و صمیمانه در میان هزار رنگی پاییز باشیم!
محمد رحمانی، نویسنده کتاب «من اعتراف میکنم» در گپوگفتی با «ایران» گفت
روایتی از قعر سازمان مجاهدین خلق
گروه فرهنگی/ «من اعتراف میکنم» نوشته محمد رحمانی بهتازگی از سوی انتشارات مؤسسه مطبوعاتی ایران روانه کتابفروشیها شده؛ اثری که به گفته نویسندهاش با نگاهی بیطرفانه به اقدامات و فعالیتهای سازمان مجاهدین خلق پرداخته است.
سالها تلاش برای جمعآوری اطلاعات
رحمانی در این اثر با نگاهی بیطرفانه سراغ جریانات درونسازمانی مجاهدین خلق در سالهای دهه 50 رفته است. او بر اساس اعترافات وحید افراخته در زندان ساواک، به بررسی و روایت رویدادها و وقایع مرتبط با سازمان مجاهدین خلق در آن دوره میپردازد. نویسنده «من اعتراف میکنم» کوشیده با ارائه و بررسی اسناد و مدارک و اعترافات وحید افراخته و دیگر اعضای بازداشت شده سازمان، به مخاطبان نشان دهد که چه مسائل سیاسی و اجتماعی سبب روی آوردن اعضای این سازمان به مقابله با رژیم پهلوی شده است.
محمد رحمانی در پاسخ به اینکه چرا سراغ تألیف اثری درباره سازمان مجاهدین خلق رفته به «ایران» میگوید: «سالها پیش با شخصیت وحید افراخته آشنا شدم که برای من جالب بود؛ مردی که عضو یک گروه چریکی است و مهمترین سرمایه زندگی خود یعنی جانش را کف دست گذاشته و عملیات انجام میدهد.»این نویسنده ادامه میدهد: «وحید افراخته در مقطعی از زمان در جهت اهداف سازمان مجاهدین، صمیمیترین دوست خود را به وحشیانهترین شکل ممکن به قتل میرساند اما در نهایت از همه چیز میبرد و اعترافاتش ضربهای اساسی بر پیکره همان سازمان وارد میکند. در بین اعضا و مبارزان سازمان مجاهدین خلق در زمان رژیم پهلوی، نمونهای چون افراخته نداریم.»رحمانی با اشاره به نحوه جمعبندی اطلاعات جمعآوری شده و تبدیل آنها به کتابی قطور با نام «من اعتراف میکنم»، اظهار میکند: «زمانی که سوژه مشخص شد، به مرحله جمعآوری اطلاعات رسیدم. با علم به اینکه اطلاعات قابل توجهی درمورد وحید افراخته در مراکز اسنادی کشور وجود دارد، سالها برای به دست آوردن اعتماد مسئولان این مراکز تلاش کردم تا بتوانم به این پروندهها دسترسی پیدا کنم.»وی ادامه میدهد: «برای جمعآوری و دستهبندی این اطلاعات، پژوهشهای گستردهای انجام شده است. سعیام بر این بوده که تمام اسناد ساواک، دادگاههای نظامی دوره پهلوی و حتی رویدادهای بعد از انقلاب را که با این پرونده مرتبط بودند، جمعآوری کنم.»
این فقط یک کتاب صرفاً اسنادی نیست
رحمانی با اشاره به اینکه کتاب «من اعتراف میکنم» فقط یک کتاب اسنادی نیست، میگوید: «این کتاب، صرفاً روایتی از وحید افراخته بر اساس اسناد نیست چراکه در تدوینش علاوه بر اسناد فراوان، از مصاحبههای تفصیلی متعددی هم درمورد وحید افراخته بهره گرفتهام. سعی کردم به بهترین شکل ممکن کتابی تخصصی بنویسم که برای عموم جالب و خواندنی باشد. این کتاب پینوشتهای بسیاری دارد که مخاطب را از رجوع به اینترنت بینیاز میکند.»رحمانی با اشاره به تجربهای که در مسیر تألیف کتاب «من اعتراف میکنم» کسب کرده، میافزاید: «بازخوردی که از مخاطبان این کتاب گرفتم بسیار جالب بود. ممکن است کتابهای رمان یا آموزشی به صورت ناگهانی با اقبال مخاطب روبهرو شود اما جالب است که تمام نسخههای کتابی هزار صفحهای همچون «من اعتراف میکنم» که موضوع خاصی دارد در کمتر از یک هفته پیشفروش شدند.»گفتنی است، این نویسنده در پایان سخنانش خاطرنشان کرد که برای این کتاب بیش از سه سال زمان صرف کرده است. چاپ اول کتاب «من اعتراف میکنم» اوایل آذرماه امسال منتشر شده و چاپ دوم کتاب هم بنابر استقبال مخاطبان بزودی در دسترس علاقهمندان قرار میگیرد.
سالها تلاش برای جمعآوری اطلاعات
رحمانی در این اثر با نگاهی بیطرفانه سراغ جریانات درونسازمانی مجاهدین خلق در سالهای دهه 50 رفته است. او بر اساس اعترافات وحید افراخته در زندان ساواک، به بررسی و روایت رویدادها و وقایع مرتبط با سازمان مجاهدین خلق در آن دوره میپردازد. نویسنده «من اعتراف میکنم» کوشیده با ارائه و بررسی اسناد و مدارک و اعترافات وحید افراخته و دیگر اعضای بازداشت شده سازمان، به مخاطبان نشان دهد که چه مسائل سیاسی و اجتماعی سبب روی آوردن اعضای این سازمان به مقابله با رژیم پهلوی شده است.
محمد رحمانی در پاسخ به اینکه چرا سراغ تألیف اثری درباره سازمان مجاهدین خلق رفته به «ایران» میگوید: «سالها پیش با شخصیت وحید افراخته آشنا شدم که برای من جالب بود؛ مردی که عضو یک گروه چریکی است و مهمترین سرمایه زندگی خود یعنی جانش را کف دست گذاشته و عملیات انجام میدهد.»این نویسنده ادامه میدهد: «وحید افراخته در مقطعی از زمان در جهت اهداف سازمان مجاهدین، صمیمیترین دوست خود را به وحشیانهترین شکل ممکن به قتل میرساند اما در نهایت از همه چیز میبرد و اعترافاتش ضربهای اساسی بر پیکره همان سازمان وارد میکند. در بین اعضا و مبارزان سازمان مجاهدین خلق در زمان رژیم پهلوی، نمونهای چون افراخته نداریم.»رحمانی با اشاره به نحوه جمعبندی اطلاعات جمعآوری شده و تبدیل آنها به کتابی قطور با نام «من اعتراف میکنم»، اظهار میکند: «زمانی که سوژه مشخص شد، به مرحله جمعآوری اطلاعات رسیدم. با علم به اینکه اطلاعات قابل توجهی درمورد وحید افراخته در مراکز اسنادی کشور وجود دارد، سالها برای به دست آوردن اعتماد مسئولان این مراکز تلاش کردم تا بتوانم به این پروندهها دسترسی پیدا کنم.»وی ادامه میدهد: «برای جمعآوری و دستهبندی این اطلاعات، پژوهشهای گستردهای انجام شده است. سعیام بر این بوده که تمام اسناد ساواک، دادگاههای نظامی دوره پهلوی و حتی رویدادهای بعد از انقلاب را که با این پرونده مرتبط بودند، جمعآوری کنم.»
این فقط یک کتاب صرفاً اسنادی نیست
رحمانی با اشاره به اینکه کتاب «من اعتراف میکنم» فقط یک کتاب اسنادی نیست، میگوید: «این کتاب، صرفاً روایتی از وحید افراخته بر اساس اسناد نیست چراکه در تدوینش علاوه بر اسناد فراوان، از مصاحبههای تفصیلی متعددی هم درمورد وحید افراخته بهره گرفتهام. سعی کردم به بهترین شکل ممکن کتابی تخصصی بنویسم که برای عموم جالب و خواندنی باشد. این کتاب پینوشتهای بسیاری دارد که مخاطب را از رجوع به اینترنت بینیاز میکند.»رحمانی با اشاره به تجربهای که در مسیر تألیف کتاب «من اعتراف میکنم» کسب کرده، میافزاید: «بازخوردی که از مخاطبان این کتاب گرفتم بسیار جالب بود. ممکن است کتابهای رمان یا آموزشی به صورت ناگهانی با اقبال مخاطب روبهرو شود اما جالب است که تمام نسخههای کتابی هزار صفحهای همچون «من اعتراف میکنم» که موضوع خاصی دارد در کمتر از یک هفته پیشفروش شدند.»گفتنی است، این نویسنده در پایان سخنانش خاطرنشان کرد که برای این کتاب بیش از سه سال زمان صرف کرده است. چاپ اول کتاب «من اعتراف میکنم» اوایل آذرماه امسال منتشر شده و چاپ دوم کتاب هم بنابر استقبال مخاطبان بزودی در دسترس علاقهمندان قرار میگیرد.
خبر
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی:
هنرمندان را خانواده خود میدانیم
محمد مهدی اسماعیلی - وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی - در حاشیه نشست تخصصی مدیران روابط عمومی این وزارتخانه در پاسخ به پرسش ایسنا با اشاره به استقبالی که از جشنوارههای اخیر مانند «سینما حقیقت» شده است، افزود: «ما الحمدلله با خیل عظیمی از هنرمندانی مواجه هستیم که عاشقانه به کشور خود کمک میکنند.» او اضافه کرد: «ما همه هنرمندان عزیزمان را خانواده خود میدانیم و از همه آنها بابت زحماتشان تشکر میکنیم. هر کسی که عنوان هنرمند را دارد، دلش با منافع ملی پیوند خورده و هنرمندان هیچ وقت بهدنبال کنارهگیری از فعالیتهای فرهنگی و هنری نیستند.» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین اظهار کرد: «من با امیدواری نسبت به آینده فرهنگ و هنر این نکته را عرض میکنم. انشاءالله همانطور که جشنوارههایی که پشت سر گذاشتیم با استقبال زائدالوصف جریان فرهنگی و هنری کشور همراه بود، در جشنوارههای پیشروی فجر نیز همین اشتیاق را خواهیم دید.» او درباره برنامههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مناسبت سالگرد شهید قاسم سلیمانی در جمع خبرنگاران اظهار کرد: «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهصورت جدی در این موضوع فعال است. همین امروز در این جلسه گزارشی که ارائه کردند درباره دستگاههایی بود که برای این موضوع مأموریت دارند. وزارت ارشاد هم برنامههای نمایشی خوبی پیشبینی کرده و همچنین برنامههای دیگری را متناسب با این حوزه آماده کرده است. برای مثال در حوزه موسیقی، تئاتر، کتاب و دیگر فعالیتها که مفصل هستند.»
معرفی آثار مرحله اول بخش خیابانی جشنواره تئاتر فجر
هیأت داوران مرحله اول بازبینی خیابانی چهل و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر بعد از ارزیابی ۱۱۵ اثر دریافتی از کل کشور با حضور دبیر، قائم مقام و مدیر بخش تئاتر خیابانی ۴۰ اثر را به مرحله دوم معرفی کردند. به گزارش ایسنا، مرتضی وکیلیان نویسنده، کارگردان، بازیگر و پیشکسوت تئاتر خیابانی، مژگان رضائیان نویسنده، کارگردان و استاد دانشگاه و مرتضی اسدی مرام نویسنده، کارگردان و بازیگر، داوری و ارزیابی این بخش را عهدهدار بودند. در این فهرست، آثاری همچون «مادران ایران»، نویسنده سیمین بختیار غفاری، کارگردان علی بیداوسی از لاهیجان.«نبودن برای بودن»، نویسنده و کارگردان سوران حسینی از مریوان. «گسار»، نویسنده فرامرز غلامیان، کارگردان فرامرز غلامیان و عباس منظری از جزیره خارک. «چمدان»، نویسنده و کارگردان علی فریدنی ترکزاده از شاهینشهر و «دردسرهای یک موجود موزی»، نویسنده محسن عالمزاده، کارگردان مجتبی لاله زاری از یزد به چشم میخورند. گفتنی است چهل و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر به دبیری کوروش زارعی همزمان با ایام جشنهای پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن ماه ۱۴۰۱ برگزار خواهد شد.
«جزیره فضایی» به سینماها آمد
فیلم سینمایی «جزیره فضایی تورنادو ۲» از دیروز اکران خود را در سینماهای سراسر کشور به سرگروهی پردیس سینمایی کورش آغاز کرد. این فیلم، یک فیلم شاد کودکانه و خانوادگی است و با حضور بازیگرانی همچون اکبر عبدی، کامران تفتی، بهنوش بختیاری، ارسلان قاسمی، الناز حبیبی، راستین عزیزپور، امیررضا احمدی، نگار نافذ، محمدمهدی ایرانی، عباس جمشیدیفر، امیر رونقی، وحید نفر، فرزانه زهره وند، هادی نجفی امامی و محسن رستمی ساخته شده است. گفتنی است «جزیره فضایی تورنادو ۲» بهدنبال موفقیت و استقبال مخاطبان از قسمت اول آن، ساخته شده است.
آخرین مصوبات شورای پروانه نمایش
شورای پروانه نمایش فیلمهای غیرسینمایی در جلسه اخیر با صدور پروانه نمایش ۷ عنوان فیلم داستانی بلند: ناچاری به تهیهکنندگی و کارگردانی محمدرضا یکانی، کانی پری به تهیهکنندگی و کارگردانی جلال نصیری، درد مشترک به تهیهکنندگی شهرام مقصودی و کارگردانی ناصر طاهریان، جدا افتاده و سایه به تهیهکنندگی امین خدام و کارگردانی رضا اصغری نسب، طبل به تهیهکنندگی مرتضی ذوالفقارینسب و کارگردانی کبری غروی و خانههای بیسقف به تهیهکنندگی و کارگردانی حمید اصغری تتماج موافقت کرد. همچنین ۴ اثر مستند: خاکجا به تهیهکنندگی و کارگردانی یاسر شاهسواری، دلداده به تهیهکنندگی و کارگردانی علی براری، چاه و دیار سپید جامگاه به تهیهکنندگی و کارگردانی محسن اسمعیلی پروانه نمایش آثار غیرسینمایی سازمان سینمایی را اخذ کردند. در این شورا برای ۶ اثر داستانی کوتاه: گل مرداب به تهیهکنندگی عباس خادم الرسول و کارگردانی مشترک عباس خادم الرسول و محمد حسین پورکیانی، برای یلدا به کارگردانی محمد آقامحمدی، تنهاتر از تنها به تهیهکنندگی رضا پایروند و کارگردانی سوگل خالقی، ماجراهای حنجره طلا به تهیهکنندگی امیر مؤمنی اصل و کارگردانی محمود صادق ناطری، ته آسفالت به کارگردانی رضا اصغری نسب و سایهها به کارگردانی عباس خادم الرسول پروانه نمایش صادر شد.
هنرمندان را خانواده خود میدانیم
محمد مهدی اسماعیلی - وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی - در حاشیه نشست تخصصی مدیران روابط عمومی این وزارتخانه در پاسخ به پرسش ایسنا با اشاره به استقبالی که از جشنوارههای اخیر مانند «سینما حقیقت» شده است، افزود: «ما الحمدلله با خیل عظیمی از هنرمندانی مواجه هستیم که عاشقانه به کشور خود کمک میکنند.» او اضافه کرد: «ما همه هنرمندان عزیزمان را خانواده خود میدانیم و از همه آنها بابت زحماتشان تشکر میکنیم. هر کسی که عنوان هنرمند را دارد، دلش با منافع ملی پیوند خورده و هنرمندان هیچ وقت بهدنبال کنارهگیری از فعالیتهای فرهنگی و هنری نیستند.» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین اظهار کرد: «من با امیدواری نسبت به آینده فرهنگ و هنر این نکته را عرض میکنم. انشاءالله همانطور که جشنوارههایی که پشت سر گذاشتیم با استقبال زائدالوصف جریان فرهنگی و هنری کشور همراه بود، در جشنوارههای پیشروی فجر نیز همین اشتیاق را خواهیم دید.» او درباره برنامههای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مناسبت سالگرد شهید قاسم سلیمانی در جمع خبرنگاران اظهار کرد: «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهصورت جدی در این موضوع فعال است. همین امروز در این جلسه گزارشی که ارائه کردند درباره دستگاههایی بود که برای این موضوع مأموریت دارند. وزارت ارشاد هم برنامههای نمایشی خوبی پیشبینی کرده و همچنین برنامههای دیگری را متناسب با این حوزه آماده کرده است. برای مثال در حوزه موسیقی، تئاتر، کتاب و دیگر فعالیتها که مفصل هستند.»
معرفی آثار مرحله اول بخش خیابانی جشنواره تئاتر فجر
هیأت داوران مرحله اول بازبینی خیابانی چهل و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر بعد از ارزیابی ۱۱۵ اثر دریافتی از کل کشور با حضور دبیر، قائم مقام و مدیر بخش تئاتر خیابانی ۴۰ اثر را به مرحله دوم معرفی کردند. به گزارش ایسنا، مرتضی وکیلیان نویسنده، کارگردان، بازیگر و پیشکسوت تئاتر خیابانی، مژگان رضائیان نویسنده، کارگردان و استاد دانشگاه و مرتضی اسدی مرام نویسنده، کارگردان و بازیگر، داوری و ارزیابی این بخش را عهدهدار بودند. در این فهرست، آثاری همچون «مادران ایران»، نویسنده سیمین بختیار غفاری، کارگردان علی بیداوسی از لاهیجان.«نبودن برای بودن»، نویسنده و کارگردان سوران حسینی از مریوان. «گسار»، نویسنده فرامرز غلامیان، کارگردان فرامرز غلامیان و عباس منظری از جزیره خارک. «چمدان»، نویسنده و کارگردان علی فریدنی ترکزاده از شاهینشهر و «دردسرهای یک موجود موزی»، نویسنده محسن عالمزاده، کارگردان مجتبی لاله زاری از یزد به چشم میخورند. گفتنی است چهل و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر به دبیری کوروش زارعی همزمان با ایام جشنهای پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن ماه ۱۴۰۱ برگزار خواهد شد.
«جزیره فضایی» به سینماها آمد
فیلم سینمایی «جزیره فضایی تورنادو ۲» از دیروز اکران خود را در سینماهای سراسر کشور به سرگروهی پردیس سینمایی کورش آغاز کرد. این فیلم، یک فیلم شاد کودکانه و خانوادگی است و با حضور بازیگرانی همچون اکبر عبدی، کامران تفتی، بهنوش بختیاری، ارسلان قاسمی، الناز حبیبی، راستین عزیزپور، امیررضا احمدی، نگار نافذ، محمدمهدی ایرانی، عباس جمشیدیفر، امیر رونقی، وحید نفر، فرزانه زهره وند، هادی نجفی امامی و محسن رستمی ساخته شده است. گفتنی است «جزیره فضایی تورنادو ۲» بهدنبال موفقیت و استقبال مخاطبان از قسمت اول آن، ساخته شده است.
آخرین مصوبات شورای پروانه نمایش
شورای پروانه نمایش فیلمهای غیرسینمایی در جلسه اخیر با صدور پروانه نمایش ۷ عنوان فیلم داستانی بلند: ناچاری به تهیهکنندگی و کارگردانی محمدرضا یکانی، کانی پری به تهیهکنندگی و کارگردانی جلال نصیری، درد مشترک به تهیهکنندگی شهرام مقصودی و کارگردانی ناصر طاهریان، جدا افتاده و سایه به تهیهکنندگی امین خدام و کارگردانی رضا اصغری نسب، طبل به تهیهکنندگی مرتضی ذوالفقارینسب و کارگردانی کبری غروی و خانههای بیسقف به تهیهکنندگی و کارگردانی حمید اصغری تتماج موافقت کرد. همچنین ۴ اثر مستند: خاکجا به تهیهکنندگی و کارگردانی یاسر شاهسواری، دلداده به تهیهکنندگی و کارگردانی علی براری، چاه و دیار سپید جامگاه به تهیهکنندگی و کارگردانی محسن اسمعیلی پروانه نمایش آثار غیرسینمایی سازمان سینمایی را اخذ کردند. در این شورا برای ۶ اثر داستانی کوتاه: گل مرداب به تهیهکنندگی عباس خادم الرسول و کارگردانی مشترک عباس خادم الرسول و محمد حسین پورکیانی، برای یلدا به کارگردانی محمد آقامحمدی، تنهاتر از تنها به تهیهکنندگی رضا پایروند و کارگردانی سوگل خالقی، ماجراهای حنجره طلا به تهیهکنندگی امیر مؤمنی اصل و کارگردانی محمود صادق ناطری، ته آسفالت به کارگردانی رضا اصغری نسب و سایهها به کارگردانی عباس خادم الرسول پروانه نمایش صادر شد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
بازگشت لوطی به گردان میثم
-
همه چیز مهیای یک جشن بیکران
-
تجربیاتی که در دانشگاه نیست
-
روایتی از قعر سازمان مجاهدین خلق
-
خبر
اخبارایران آنلاین