ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پیام رهبر معظم انقلاب در پی حادثه تروریستی حرم حضرت احمد بن موسی (ع)
متحد و یکدست علیه جریان ضدامنیت
ادامه از صفحه اول
رئیسجمهور: اغتشاشات زمینه اقدام تروریستی در شیراز
آیتالله رئیسی که پیشتر با صدور پیامی حمله تروریستی به حرم شاهچراغ(ع) را محکوم کرده بود، در سفر پنجشنبه گذشته به زنجان و افتتاح طرحهای نیروگاهی نیز به این رویداد تروریستی اشاره کرد. رئیسجمهور در سخنرانی خود در افتتاح این طرحها، اغتشاشات را زمینهساز اصلی اقدام تروریستی اخیر در شیراز دانست و گفت: اغتشاشات همچنین ظلم به امنیت و آرامش کشور و مردم است و بستر را برای اقدامات تروریستی آماده میکند تا دشمن در حرم حضرت شاهچراغ(ع) مردم بیگناه در حال عبادت و بندگی خدا را به رگبار ببندند بعد هم داعش مسئولیت آن را به عهده بگیرد.
کارنامه امریکا پر از جنایت است
آیتالله رئیسی در جمع مردم روستای قره بوته زنجان با محکوم کردن اقدام تروریستی در حرم مطهر حضرت شاهچراغ و قبول مسئولیت این اقدام ذلیلانه و خبیثانه از سوی گروهک داعش، با طرح این سؤالها که داعش را چه کسانی ایجاد کردند، چه کسانی از این گروهک حمایت کرده و او را به جان ملتهای منطقه انداختند، گفت: امروز مردم ایران و آزادیخواهان جهان سؤال میکنند امریکاییها که رسماً به ایجاد داعش اعتراف کردهاند، چگونه و با چه رویی ادعای حمایت از حقوق انسان و بشرمیکنند؟! آیا زنان، مردان و کودکانی که در حرم حضرت شاهچراغ در خون خود غلتیدند، انسان نبودند؟
رئیسجمهور با بیان اینکه کارنامه امریکاییها پر از جنایت است، افزود: مگر مردم دنیا ندیدند در مقابل چشم آنها، قهرمان مبارزه با تروریسم را به شهادت رساندید؟ شما چگونه و با چه رویی دم از انسانیت و حقوق بشر میزنید؟ این مردم ایران هستند که مدافعین واقعی حقوق انسان و نوع بشر هستند.
پیام سران قوا و پیگیری قضایی
رئیس مجلس شورای اسلامی در پیامی شهادت و مجروح شدن جمعی از زائران و هموطنان در حادثه تروریستی در حرم مطهر احمد بن موسی (ع) را تسلیت گفت. قالیباف در پیام خود یادآور شد: ملت شریف ایران ثابت کردهاند با اینگونه اقدامات ذلیلانه و ناجوانمردانه، از پای ننشسته و ذرهای از مواضع انقلابی خویش عقبنشینی نخواهند کرد. وی همچنین تأکید کرد: لازم است نهادهای امنیتی و انتظامی با جدیت نسبت به شناسایی عاملان و آمران این حادثه خونین اقدام کرده و مراکز درمانی در رسیدگی به وضعیت مجروحان و مصدومان عمل کنند.
رئیس قوه قضائیه با صدور پیامی حادثه تلخ و تأسفبار شهادت جمعی از زائران حرم مطهر حضرت احمد بن موسی(ع) شیراز به دست تروریستهای مزدور را تسلیت گفت و بر شناسایی عاملان و آمران این حادثه تلخ تأکید کرد. دادستان کل کشور نیز خطاب به دادستان مرکز استان فارس دستور داد ابعاد مختلف حادثه تروریستی حرم مطهر شاهچراغ(ع) را بررسی کرده و ضمن شناسایی عوامل پشت پرده، جنایتکاران را به سزای عمل خود برسانند. گفتنی است، معاون اول قوه قضائیه با هدف پیگیری پرونده عملیات تروریستی حرم حضرت احمد بن موسی(ع) و عرض تسلیت به خانوادههای داغدار این حادثه به شیراز سفر کرده است.
یک ایران داغدار شیراز
در حمله تروریستی شامگاه چهارشنبه به حرم مطهر حضرت شاهچراغ (ع) در شیراز، 13 ایرانی بیگناه شهید و 27 نفر نیز زخمی شدند. در میان شهدا چند زن و کودک نیز حضور دارند و در میان مجروحان نیز آرتین کودکی 4 ساله قرار دارد که پدر، مادر و برادر خود را در این حادثه تروریستی از دست داد. چنین جنایتی با چنین خشونت وصف ناپذیری بود که خشم ایرانیان در اقصی نقاط کشور را به همراه داشت، جنایتی شنیع که علیه مردمی بی دفاع و بی سلاح به کار رفت که تنها با دعا و زیارت راهی حرم شده بودند یا زائرانی که به قصد درمان به شیراز رفته بودند و هنگام وقوع حادثه تروریستی، در حرم مشغول زیارت بودند. درپی این حادثه، مقامهای عالی دولت، از جمله رئیس جمهور و معاون اول پیامهای تسلیت صادر کرده و بر مجازات عاملان و حامیان و طراحان این جنایت تروریستی تأکید کردند. درعین حال، معاون اول رئیس جمهور و وزیر کشور نیز ساعتی پس از وقوع این حمله تروریستی راهی شیراز شدند تا از نزدیک روند امداد و درمان مجروحان این حمله را بررسی و با خانوادههای شهدا ابراز همدردی کنند.
اسامی شهدای جنایت شاهچراغ
مطابق اعلام رسمی، در حادثه تروریستی چهارشنبه گذشته شیراز، 15 ایرانی بیگناه به شهادت رسیدند. با این حال، تاکنون 13 تن از شهدا شناسایی و اسامی آنها اعلام شده است. پزشکی قانونی استان فارس اسامی شهدا را به شرح زیر اعلام کرد:
1.مجتبی ندیمی
2.بهادر آزادی شبیری
3.علیاصغر لری گوئینی
4.امید خوب فرزند هوشنگ
5.هوشنگ خوب فرزند خداداد
6.زهرا اسماعیلی فرزند آقاجان
7.علیرضا سرایهداران
8.آرشام سرایهداران فرزند علیرضا
9.حسن علی پورعیسی
10.سید فریدالدین معصومی
11.محمدرضا کشاورز فرزند مهدی
12.محمدولی کیاسی
13. احسان مرادی فرزند محب علی
قصه پرغصه آرتین!
در میان شهدا و مجروحان حادثه چهارشنبه گذشته شیراز، یک نام بیش از دیگران تکرار شد و مورد توجه قرار گرفت؛ آرتین سرایداران که به همراه پدر، مادر و برادر خود به زیارت حرم شاهچراغ(ع) رفته بود، اما حالا باید تنها به خانه بازگردد، زیرا که دیگر عزیزان همراهش را در این جنایت تروریستی از دست داده و خودش نیز بشدت مجروح شده است. هرچند امروز آرتین جای خالی خانوادهاش را بشدت احساس میکند اما مردم ایران نشان دادند که آرتین تنها نیست، مردمی همدرد همراه و پشت خود دارد که دست دعای خود را برای آرتین به آسمان بلند کردهاند.
علمای شیعه، سنی و ادیان ابراهیمی تروریسم را محکوم کردند
حادثه تروریستی در حرم مطهر شاهچراغ(ع) و شهادت جمعی از مردان و زنان و کودکان بیگناه زائر این حرم مطهر، موجی از خشم و انزجار را در سراسر کشور به همراه داشت. مراجع عظام تقلید، جمع کثیری از علمای اهل سنت و بزرگان ادیان ابراهیمی، از دیگر شخصیتهایی بودند که در پیامها یا سخنرانیهای خود این حمله تروریستی را محکوم کرده و درعین حال خواستار برقراری آرامش و امنیت در همه شهرهای کشور شدند.
آیتالله مکارم شیرازی: تهدید امنیت، فرصتی برای دشمنان
آیتالله مکارم شیرازی در پیام تسلیت خود آورده است: این روزها که امنیت کشور عزیزمان تهدید شده است، فرصتی برای دشمنان و بدخواهان کشور و مردم و انقلاب مهیا شده تا در سایه حوادث اسفبار اخیر به جنایات و پلیدیهایی که در سر داشتهاند جامهعمل بپوشانند و جریانهای تکفیری که نه از اسلام بهرهای بردهاند و نه از انسانیت، با ترور زنان و کودکان بیدفاع، اینگونه دست به جنایت بزنند.
آیتالله نوری همدانی: با زمینهسازان ناامنی برخورد شود
آیتالله نوری همدانی نیز با بیان اینکه این اقدام با پشتوانه مالی و اطلاعاتی برخی از کشورهای مستکبر از جمله امریکا و اسرائیل و ایادی منطقهای آنان با استفاده از شرایط پیش آمده داخلی صورت پذیرفته است، تأکید کرد: اینجانب ضمن محکوم کردن این جنایت هولناک و تسلیت به ملت عزیز ایران خصوصاً اهالی متدین فارس و خانواده معظم شهدای این حادثه تروریستی، از مسئولان محترم میخواهم به طور جدی این موضوع را پیگیری کرده و با همه کسانی که امنیت مردم را به خطر میاندازند و زمینهساز ناامنی هستند، برخورد کنند تا با کمک مردم شجاع ایران زمینه سوءاستفاده از دشمنان گرفته شود. این مرجع تقلید شیعیان گفت: امروز وظیفه اول همه مدیران خدمت به مردم و حل مشکلات آنها و حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی است.
آیتالله سبحانی: زنگ بیدار باش برای معترضان غفلتزده
آیتالله سبحانی نیز حمله تروریستی در حرم شاهچراغ را ددمنشانه و دور از انسانیت توصیف و تأکید کرد: این حادثه میتواند برای آن دسته از معترضانِ غفلتزده ماه اخیر، زنگ بیدارباش باشد که نتیجه آن کارهای کودکانه و حساب نشده، همین نوع حوادث است.
آیتالله جوادی آملی: حرم امن اهل بیت مصون خواهد ماند
آیتالله العظمی جوادی آملی نیز در پیام خود با بیان اینکه حرم امن اهل بیت(ع) همانند کعبه، از ابرهه تکفیری مصون خواهد ماند، اظهار کرد: شهدای حرم حضرت احمد بن موسی (ع)، همانند دیگر شهدای اسلامی محشور با دوده طاها و اسره یاسیناند. مجروحان این سانحه سنگین شفایابندگان دارالشفای ولایتند. استقامت ایران بزرگ اسلامی خصوصاً رجال نامور و بانوان بزرگوار شیراز، سهم ستودنی در تحکیم و تمامیت ارضی ایران مستقل داشته و دارند.
تسلیت و محکومیت از سوی اهل سنت
ائمه جمعه اهل سنت نیز روز گذشته در خطبههای نمازجمعه، ضمن تسلیت به بازماندگان و خانوادههای شهدای حمله تروریستی چهارشنبه به حرم شاهچراغ(ع) این اقدام را محکوم کردند. ماموستا عبدالرحمان مرادی خطیب جمعه اهل سنت کرمانشاه گفت: ما اهل سنت اعلام انزجار میکنیم از کشتار مظلومانه هموطنان عزیزمان در مرقد شاهچراغ و از خداوند برای عاملان پشت پرده و در رأس آنها امریکا و صهیونیزم جنایتکار آرزوی نابودی کامل داریم.
ماموستا فایق رستمی، امام جمعه اهل سنت سنندج نیز ضمن تسلیت شهادت ۱۵ تن از هموطنان در حادثه تروریستی حرم شاهچراغ شیراز اظهار کرد: کسانی که دستشان به خون مردم بیگناه آلوده شده باید مجازات شوند، ضمن اینکه قرار است افراد مقصر در جنایت زاهدان نیز مورد بازخواست قرار گیرند. وی کشتار افراد بیگناه و زن و کودک را طبق شریعت اسلام محکوم دانست و افزود: چرا باید افرادی به نام دین، دست به کشتار مسلمانان و مردم بیگناه بزنند، در حالی که دین اسلام، دین رأفت و صلح و برادری و مخالف خشونت است.
امام جمعه سنندج با بیان اینکه دین اسلام ارزش زیادی برای جان انسان قائل شده است، ادامه داد: اسلام مبرا از افراط، تفریط، تعصب و نژادپرستی است و خداوند از کشتار و خونریزی بیزار است، همچنان که طبق فرموده پیامبر(ص) کشتن یک انسان با کشتن تمام انسانها تفاوتی ندارد.
محکومیت حادثه از سوی پیروان ادیان ابراهیمی
دبیرخانه ادیان توحیدی (کلیمی، زرتشتی و مسیحی) ساکن شیراز در بیانیهای مشترک، ضمن محکوم کردن حادثه تروریستی در حرم مطهر حضرت شاهچراغ(ع)، شهادت شماری از هموطنان در این حادثه را تسلیت گفتند. در این پیام که به امضای دبیرخانه ادیان توحیدی شیراز رسیده، آمده است: پیروان ادیان توحیدی، ضمن ابراز همدردی با خانوادههای داغدار و قربانیان جنایت تروریستی اخیر شیراز در محل حرم مطهر شاهچراغ(ع) این اقدام هولناک تروریستی و هرگونه اقدام مشابه در جای جای این کره خاکی علیالخصوص اماکن مذهبی و دینی را محکوم کرده و مراتب تسلیت خود را به حضور مردم شریف ایران اعلام مینماید.
خروش ایرانیان علیه تروریسم و آشوب
خون زائران مظلوم حمله تروریستی به حرم مطهر شاهچراغ(ع)، ایران اسلامی را به خروش آورد. روز گذشته شهرها و مراکز استانهای کشور صحنه تظاهرات و راهپیمایی میلیونها ایرانی بود که در همدلی و همدردی با خانوادههای شهدای شاهچراغ(ع) همزمان انزجار خود را از تروریسم و اغتشاش ابراز میکردند. پلاکاردها، دستنوشتهها و شعارهایی که زن و مرد، کودک و نوجوان روز گذشته در شهرهای مختلف کشور سر دادند، نشان میداد که ایرانیان هم از اغتشاش تبری جستند و ابراز انزجار کردند و هم تروریسم را محکوم کردند. از این شواهد میتوان دریافت که ایرانیانی که روز گذشته پس از برگزاری نماز جمعه در خیابانها به حرکت درآمدند، اغتشاش و آشوب را بستر نفوذ و وقوع حرکتهای تروریستی در کشور دانسته و خواستار پایان دادن به هرگونه ناامنی در کشور بودند. از این منظر بود که شهرهای ایران اسلامی، از شمال غرب در تبریز تا غرب و جنوب غرب و مرکز و خراسان، همه و همه، فارغ از مذهب و قومیت، دعوت به وحدت، تأکید بر حفظ آرامش و امنیت کشور، یکی از شعارهای پرتکرار در این راهپیماییها بود. تبریز، خلخال، شهرری، قرچک و ورامین، جیرفت، شهرهای استان فارس، اصفهان، اردبیل، بجنورد، ساری، آمل، رشت، ارومیه، بیرجند، همدان، ملایر، کرج، اهواز، دزفول، آبادان، خرمشهر، جوئبده، مینوشهر، خرمشهر و شادگان، بوشهر، اراک، یزد، یاسوج، خرم آباد، گرگان، قم، قصرشیرین، کاشان، گناوه و… از جمله شهرهایی بودند که شاهد حضور و خروش ایرانیان وفادار به آرمانهای شهدا و انقلاب اسلامی بودند.
بــــرش
همزمان با همصدایی جهان برای محکومیت حمله تروریستی شاهچراغ رقم خورد
سکوت مدعیان حقوق بشر در قبال حادثه شیراز
گروه سیاسی/ جهان یکصدا حمله تروریستی به شاهچراغ را محکوم کرد اما در این میان صدایی از سوی آمران و مشوقان این جنایت شنیده نشد. دولتهای عربستانسعودی و امریکا بهعنوان پشتیبانان اصلی تروریسم در منطقه غرب آسیا و برخی از کشورهای اروپایی مدعی حقوق بشر و مبارزه با تروریسم، حتی از انتشار یک بیانیه محکومیت صوری نیز خودداری کردند. ساعتی پس از وقوع حمله تروریستی و شهادت شماری از زائران حرم مطهر شاهچراغ بود که سخنگوی سازمان ملل بیانیه آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل مبنی بر محکومیت این اقدام و همدردی با مردم و دولت جمهوری اسلامی ایران را قرائت کرد.
اعلام آمادگی برای همکاری با ایران در مبارزه با تروریسم
محکوم کردن حمله تروریستی به حرم شاهچراغ با اعلام آمادگی برخی کشورها برای همراهی با ایران در مبارزه با تروریسم همراه بود؛ چنانکه ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه در پیام تسلیت به آیتالله رئیسی همتای ایرانی خود تصریح کرد: مایلم آمادگی طرف روسی را برای تقویت بیشتر همکاری با شرکای ایرانی در حوزههای مختلف ضد تروریستی اعلام کنم. وزارت خارجه چین نیز در کنار محکوم کردن حمله تروریستی به حرم شاهچراغ تأکید کرد: پکن بشدت مخالف تمام اشکال تروریسم است و از دولت و مردم ایران در مبارزه با افراط گراها و تروریستها و حفظ صلح و ثبات در کشور حمایت میکند. وزارت خارجه عراق هم در بیانیهای به همین مناسبت ضمن ابراز همدردی با دولت و ملت ایران بر موضع ثابت دولت بغداد در قبال ضرورت مقابله با تروریسم، خشونت و ایدئولوژی افراطگرایی تأکید کرد.
نقش امریکا در هدایت اتاقهای خرابکاری در ایران
سید حسن نصرالله دبیر کل حزبالله لبنان نیز عصر پنجشنبه طی یک سخنرانی اقدام تروریستی در شیراز را به حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب و ملت ایران و خانوادههای شهدا تسلیت گفت و با اشاره به مسئولیت گروه تروریستی داعش در این جنایت گفت که در این حادثه باید به ریشه تفکر این گروه تروریستی و حامیان آن یعنی ایالاتمتحده امریکا اندیشید. وی با یادآوری نقش امریکا در حمایت از گروه داعش در عراق و سوریه تأکید کرد که امریکا اتاقهای خرابکاری را برای مواجهه با نظام جمهوری اسلامی که امید مردم منطقه است، هدایت میکند. سید عمار حکیم رهبر جریان حکمت ملی عراق هم در بیانیه خود در همین باره بار دیگر از جامعه جهانی بویژه کشورهای متضرر از آفت تروریسم خواست برای خشکاندن منابع تأمین مالی تروریسم و جلوگیری از پیامدهای ویرانکننده آن بر امنیت و ثبات ملتها، همکاری و همراهی کنند.
اعلام همدردی کشورهای منطقه با ایران
بسیاری از کشورهای منطقه غرب آسیا از جمله اغلب کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در پیامهای خود حمله تروریستی داعش به زائران شاهچراغ را محکوم و با دولت و مردم ایران ابراز همدردی کردند. وزارت خارجه عمان با انتشار بیانیهای محکومیت این حمله تروریستی را از سوی سلطان عمان و مردم این کشور اعلام کرد و «السید بدر البوسعیدی» وزیر خارجه عمان برای اعلام همین موضع با حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان تماس گرفت و مراتب تسلیت و ابراز همدردی سلطان هیثم بن طارق سلطان عمان را به مقام معظم رهبری، رئیسجمهور، مردم و دولت جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد. وزارت خارجه بحرین نیز با انتشار پیامی حمله به زائران شاهچراغ در شهر شیراز را محکوم و تأکید کرد: این حمله مغایر با تمام ارزشها و اصول دینی، اخلاقی و انسانی است.
وزارت خارجه لبنان ضمن همدردی با دولت و مردم ایران خواستار برخورد قاطع با عوامل این جنایت شد. وزارت خارجه مصر نیز در بیانیه خود در این باره بر ضرورت تمرکز کمپینها و تلاشهای بینالمللی برای مقابله با تروریسم در همه اشکال آن تأکید کرد. امارات متحده عربی هم در سایت وزارت خارجه این کشور بیانیه محکومیت حمله تروریستی داعش به زائران حرم مطهر احمد بن موسی(ع) در شهر شیراز را منتشر و تأکید کرد این دولت اقدامات جنایتکارانه را بشدت محکوم میکند.
سخنگوی وزارت خارجه پاکستان با مفتضحانه خواندن حمله تروریستی در شیراز گفت: پاکستان، تروریسم را در تمام اشکال و ظواهر آن بشدت محکوم میکند. «محمد علی الحوثی» عضو شورای عالی سیاسی یمن چهارشنبه شب در توئیتی نوشت: این حادثه همبستگی ملت ایران برای مقابله با دشمن را بیشتر میکند. مقامات کشورهای جمهوری آذربایجان، ترکیه، تاجیکستان، ارمنستان و ونزوئلا و مسئولان عالی گروههای مقاومت منطقه در پیامهای خود اقدام تروریستی را محکوم کردند .
جای خالی کشورهای اروپایی در محکومیت تروریسم
تا لحظه نگارش این گزارش، از سوی کشورهای اروپایی که همواره خود را مدافع حقوق بشر معرفی میکنند، فقط «پکا هاویستو» وزیر خارجه فنلاند بود که در پیامی توئیتری نوشت فنلاند قویاً تروریسم را در هر شکل و ظاهری محکوم میکند. «پیتر استانو» سخنگوی سیاست خارجی اتحادیه اروپا با تأخیر ۲۴ ساعته حمله به شاهچراغ را محکوم کرد، اما همزمان بخشی از بیانیه را هم به حمایت از اغتشاشات در ایران اختصاص داد. دم خروس ادعای دلسوزی کشورهای اروپایی برای مردم ایران اما اینجا بیرون زد که کشورهای آلمان، انگلیس و فرانسه به عنوان تروئیکای مدعی حمایت از مردم ایران، در قبال به خون غلتیدن مردم زائر حرم در شیراز سکوت کرده و از صدور یک بیانیه رسمی همدردی ظاهری نیز دریغ کردند و بعضاً همچون آلمان و انگلیس به پیامهای توئیتری سفرای مقیمشان در ایران اکتفا کردند.
تروریستها مشغول کارند؛ 5 شهید دیگر تقدیم به امنیت کشور
گروه سیاسی/ روز چهارشنبه اغتشاشگران به بهانه چهلمین روز درگذشت مرحومه مهسا امینی به ایجاد ناامنی و جنایت دست زدند. درحالی که صحنههایی از اقدامات خشونتآمیز آشوبگران در فضای مجازی دست به دست میشود و همگان درخواست برخورد بدون مماشات و تسامح با آنها را دارند، خبر شهادت چندین نفر از نیروهای مدافع امنیت کشور هم به گوش میرسد.
از شکنجه تا شهادت
«آرمان علیوردی» نام جوانی 21 ساله است که به شکلی غمانگیز روز گذشته به شهادت رسید. این طلبه بسیجی در آشوبهای روز چهارشنبه توسط آشوبگران ربوده شده و پس از شکنجه از سوی آنها به کما رفت. حجم ضربههایی که به سر این طلبه بسیجی وارد شده باعث ضربه مغزی وی شده بود. دوستان این طلبه ساعتها در خیابانهای شهرک اکباتان تهران بهدنبال وی بودند. با این حال پس از چند ساعت یکی از گشتهای اطلاعاتی به جسمی که در تاریکی شب روی آن پتو کشیده شده مشکوک میشود. این نیروها پس از کنار زدن پتو با جسمی بدون حرکت و غرق در خون مواجه میشوند. ضربات وارده بر صورت این طلبه باعث شده بود تا پیکر وی براحتی قابل شناسایی نباشد. در نهایت او به سختی توسط دوستانش شناسایی شد. «آرمان علیوردی» بعد از شکنجههای وحشیانه توسط آشوبگران به کما رفته بود که روز گذشته پس از سه روز تحمل جراحات وارده به شهادت رسید. شهید علی وردی مربی کانون تربیتی حوزه علمیه آیت الله مجتهدی(ره) و همچنین عضو بسیجیان یگان امام رضا(ع) سپاه محمد رسول الله (ص) تهران بزرگ بود. قابل ذکر است تصاویر شکنجه شهید علی وردی و پایکوبی قاتلین او با شعارهای رکیک در توئیتر منتشر شده است.
ترور با کوکتل مولوتف و نارنجک
ناآرامیهای چهارشنبه چهارم آبان ماه در تهران به همین جا ختم نشد. اغتشاشگران با پرتاب کوکتل مولوتف به سمت مردم و نیروهای نظامی اسباب ناامنی و آشوب را به پا کردند. در جریان این ناامنی یک بسیجی پاسدار به نام «امیر کمندی» در محله ستارخان به شهادت رسید. خبرگزاری فارس درخصوص شهادت وی نوشته است یک کوکتل مولوتف به شهید کمندی برخورد میکند و پس از آن با برخورد نارنجک دستی در اثر جراحت شدید ایجاد شده در ناحیه سر و گردن به شهادت میرسد. این رسانه خبر داد تعدادی از لیدرهای آشوبهای چهارشنبه که برخی از آنها آموزش دیده بودند دستگیر شدند.
سرهنگ دوم پاسدار امیرکمندی از پاسداران نیروی زمینی و ساکن شهرستان نسیم شهر بود.
حضور رئیس جمهور در مراسم تشییع
مراسم تشییع پیکر شهید امیرکمندی روز گذشته پس از اقامه نمازجمعه تهران و همزمان با راهپیمایی محکومیت جنایت تروریستی در حرم مطهر حضرت احمد ابن موسی (علیهالسلام) برگزار شد. در این مراسم که پیکر شهید نخبه سید فرید معصومی از شهدای حادثه تروریستی شاهچراغ نیز تشییع شد آیت الله رئیسی رئیس جمهور نیز حضور یافت.
شهادت دهه هفتادیها در آمل
اغتشاشاگران مسلح در آمل نیز جان دو نفر از نیروهای انقلابی را گرفتند. هادی چاکسری متولد۱۳۷۱ و علی فاضلی متولد ۱۳۷۲ دو شهید حادثه پنجشنبه شب این شهر بودند. این دو فرد در آمل توسط افراد ناشناس هنگام تردد در خیابان هراز آمل ترور شدند و مورد اصابت گلوله به قفسه سینه قرار گرفتند.
معاون امنیتی استاندار مازندران در تشریح جزئیات این حادثه تروریستی گفت: ساعت ۸ شب در خیابان امام خمینی آمل دو نفر از جوانان انقلابی که سابقه فعالیت در بسیج دارند مورد هدف گلوله کلت قرار میگیرند. وی با بیان اینکه فرد ضارب متواری شده است گفت: ضارب از فاصله 3 تا 4 متری تیر را شلیک کرده و دو جوان را به شهادت رسانده است.
خبرنگار فارس در آمل خبر داده است ضاربین در این حادثه دو نفر بودهاند و به وسیله موتور سیکلت متواری شدهاند. ضاربین قصد تیراندازی به سمت نیروهای پلیس را داشتهاند که به این دو فرد اصابت میکند. تشییع پیکر شهدای این حادثه دیروز بعد از نماز جمعه در شهر آمل برگزار شد.
شهادت پاسدار ملایری
عصر چهارشنبه چهارم آبان ماه در ملایر هم سروان علی نظری از پاسداران این شهر در تعقیب و گریز اغتشاشگران به ضرب گلوله به درجه رفیع شهادت رسید. سروان علی نظری متولد سال 1369 بود که از وی یک فرزند دختر به یادگار مانده است. به گزارش خبرگزاری مهر، به گفته مسئولین ارشد، دستگیری قاتل پاسدارامنیت شهید علی نظری کمتراز ۱۲ ساعت توسط نهادهای اطلاعاتی و امنیتی استان همدان به انجام رسید؛ به نوعی که در یک کار اطلاعاتی و امنیتی استان پنج نفر از عوامل ترور سرگرد پاسدار شهید علی نظری دستگیر و بازداشت شدند و ۴ نفر دیگر شناسایی و پیگیری جهت دستگیری آنها در دستور کار قرار دارد. روز گذشته، پیکر این شهید والامقام توسط خیل جمعیت مردم ملایر تشییع شد.
از شکنجه تا شهادت
«آرمان علیوردی» نام جوانی 21 ساله است که به شکلی غمانگیز روز گذشته به شهادت رسید. این طلبه بسیجی در آشوبهای روز چهارشنبه توسط آشوبگران ربوده شده و پس از شکنجه از سوی آنها به کما رفت. حجم ضربههایی که به سر این طلبه بسیجی وارد شده باعث ضربه مغزی وی شده بود. دوستان این طلبه ساعتها در خیابانهای شهرک اکباتان تهران بهدنبال وی بودند. با این حال پس از چند ساعت یکی از گشتهای اطلاعاتی به جسمی که در تاریکی شب روی آن پتو کشیده شده مشکوک میشود. این نیروها پس از کنار زدن پتو با جسمی بدون حرکت و غرق در خون مواجه میشوند. ضربات وارده بر صورت این طلبه باعث شده بود تا پیکر وی براحتی قابل شناسایی نباشد. در نهایت او به سختی توسط دوستانش شناسایی شد. «آرمان علیوردی» بعد از شکنجههای وحشیانه توسط آشوبگران به کما رفته بود که روز گذشته پس از سه روز تحمل جراحات وارده به شهادت رسید. شهید علی وردی مربی کانون تربیتی حوزه علمیه آیت الله مجتهدی(ره) و همچنین عضو بسیجیان یگان امام رضا(ع) سپاه محمد رسول الله (ص) تهران بزرگ بود. قابل ذکر است تصاویر شکنجه شهید علی وردی و پایکوبی قاتلین او با شعارهای رکیک در توئیتر منتشر شده است.
ترور با کوکتل مولوتف و نارنجک
ناآرامیهای چهارشنبه چهارم آبان ماه در تهران به همین جا ختم نشد. اغتشاشگران با پرتاب کوکتل مولوتف به سمت مردم و نیروهای نظامی اسباب ناامنی و آشوب را به پا کردند. در جریان این ناامنی یک بسیجی پاسدار به نام «امیر کمندی» در محله ستارخان به شهادت رسید. خبرگزاری فارس درخصوص شهادت وی نوشته است یک کوکتل مولوتف به شهید کمندی برخورد میکند و پس از آن با برخورد نارنجک دستی در اثر جراحت شدید ایجاد شده در ناحیه سر و گردن به شهادت میرسد. این رسانه خبر داد تعدادی از لیدرهای آشوبهای چهارشنبه که برخی از آنها آموزش دیده بودند دستگیر شدند.
سرهنگ دوم پاسدار امیرکمندی از پاسداران نیروی زمینی و ساکن شهرستان نسیم شهر بود.
حضور رئیس جمهور در مراسم تشییع
مراسم تشییع پیکر شهید امیرکمندی روز گذشته پس از اقامه نمازجمعه تهران و همزمان با راهپیمایی محکومیت جنایت تروریستی در حرم مطهر حضرت احمد ابن موسی (علیهالسلام) برگزار شد. در این مراسم که پیکر شهید نخبه سید فرید معصومی از شهدای حادثه تروریستی شاهچراغ نیز تشییع شد آیت الله رئیسی رئیس جمهور نیز حضور یافت.
شهادت دهه هفتادیها در آمل
اغتشاشاگران مسلح در آمل نیز جان دو نفر از نیروهای انقلابی را گرفتند. هادی چاکسری متولد۱۳۷۱ و علی فاضلی متولد ۱۳۷۲ دو شهید حادثه پنجشنبه شب این شهر بودند. این دو فرد در آمل توسط افراد ناشناس هنگام تردد در خیابان هراز آمل ترور شدند و مورد اصابت گلوله به قفسه سینه قرار گرفتند.
معاون امنیتی استاندار مازندران در تشریح جزئیات این حادثه تروریستی گفت: ساعت ۸ شب در خیابان امام خمینی آمل دو نفر از جوانان انقلابی که سابقه فعالیت در بسیج دارند مورد هدف گلوله کلت قرار میگیرند. وی با بیان اینکه فرد ضارب متواری شده است گفت: ضارب از فاصله 3 تا 4 متری تیر را شلیک کرده و دو جوان را به شهادت رسانده است.
خبرنگار فارس در آمل خبر داده است ضاربین در این حادثه دو نفر بودهاند و به وسیله موتور سیکلت متواری شدهاند. ضاربین قصد تیراندازی به سمت نیروهای پلیس را داشتهاند که به این دو فرد اصابت میکند. تشییع پیکر شهدای این حادثه دیروز بعد از نماز جمعه در شهر آمل برگزار شد.
شهادت پاسدار ملایری
عصر چهارشنبه چهارم آبان ماه در ملایر هم سروان علی نظری از پاسداران این شهر در تعقیب و گریز اغتشاشگران به ضرب گلوله به درجه رفیع شهادت رسید. سروان علی نظری متولد سال 1369 بود که از وی یک فرزند دختر به یادگار مانده است. به گزارش خبرگزاری مهر، به گفته مسئولین ارشد، دستگیری قاتل پاسدارامنیت شهید علی نظری کمتراز ۱۲ ساعت توسط نهادهای اطلاعاتی و امنیتی استان همدان به انجام رسید؛ به نوعی که در یک کار اطلاعاتی و امنیتی استان پنج نفر از عوامل ترور سرگرد پاسدار شهید علی نظری دستگیر و بازداشت شدند و ۴ نفر دیگر شناسایی و پیگیری جهت دستگیری آنها در دستور کار قرار دارد. روز گذشته، پیکر این شهید والامقام توسط خیل جمعیت مردم ملایر تشییع شد.
بیانیه تبیینی مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران پیرامون پشت پرده وقایع اخیر منتشر شد
شکست پروژه «ویرانسازی»
قصد دستگاه اطلاعاتی شناسایی و تعقیب اغتشاشگران تا آخرین نفر است که این روند هم اکنون جریان دارد
وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران عصر روز گذشته پیرامون اغتشاشات اخیر در کشور و مداخلات رژیم امریکا در آن بیانیهای مشترک منتشر کردند.
در این بیانیه تبیینی با عرض تسلیت شهادت جمعی از هموطنان در حرم حضرت احمد بن موسی(ع ) و شهدای امنیت کشور و دعای متضرعانه در محضر خدای سبحان برای علّو درجات آن شهدا و صبر و اجر برای بازماندگان داغدار آنها و با تأکید بر پیگیری اطلاعاتی همهجانبه، دقیق و با تمام توان تا کشف و مجازات کلیّه عوامل این جنایت وحشیانه و حامیان آنها، در هر زمان و هر مکان که باشند، آمده است: در مورد ابعادی از اغتشاشات اخیر، پیش از این و طی بیانیه تبیینی مورخ ۸ مهرماه، اطلاعات و توضیحاتی ارائه شد. اینک با حصول اطلاعات متقن و جدید، همچنین با رفع محذورهای حفاظتی و امنیتی از بخش دیگری از اطلاعات موجود، توضیحات بیشتری را به آگاهی مردم سربلند ایران اسلامی میرساند و در این راستا، پیشاپیش توضیح سه نکته را ضروری میداند:
نخست) در بیانیه حاضر، اتقان دادهها و مستند بودن آنها مورد تأکید ویژهای بوده است. بنابراین نهایت تلاش به کار رفته تا اطلاعات حاصله از روشهای مختلف اطلاعاتی در اینجا عرضه شوند.
دوم) بر اساس اطلاعات موجود، محرز شده است که زمینهسازی، مقدمهچینی و نیز بخش مهمی از عملیات اجرایی آشوبهای اخیر توسط سرویسهای جاسوسی بیگانه در قالب بستهای طراحی و بهواسطه برخی گروهها و شبکههای مرتبط با آنها به روشهای مختلف درون کشور پیادهسازی شده است؛ از سوی دیگر واقعیت مهم دیگری نیز وجود دارد مبنی بر اینکه این سرویسها در عملیات اخیر خود تلاش کردهاند از بسترها و زمینههای برخی نارضایتیهای موجود در جامعه سوءاستفاده کرده و حتیالمقدور پروژههای اطلاعاتی خود را بر سوء استفاده از این بسترها و زمینهها استوار سازند.
سوم) رصدهای دقیق و مستمر اطلاعاتی در بیش از یکسال گذشته، همچنین مستندات موجود از مقطع اغتشاشات اخیر و نیز اطلاعات بهدست آمده از سناریوهای دشمن برای مقطع پسابحران، مصادیق فراوان و استنادات غیرقابل انکاری از نقشآفرینی همهجانبه رژیم تروریستی امریکا در طراحی، اجرا و استمرار غائله مذکور دارد. بنابراین تمرکز مبنایی بیانیه حاضر بر نقش رژیم مافیایی امریکا، همپیمانان و پیاده نظامشان در اغتشاشات اخیر کشور، در سه مقطع پیش، حین و پساآشوبهای کشورمان میباشد.
بخش اول) مرحله پیش از آشوب
رژیم سفاک امریکا در وقایع اخیر با مستمسک قراردادن ماجرایی دردناک و پیش از اعلام نتایج تحقیقات (درگذشت مرحومه امینی)، با نوعی شعف و خرسندیِ پنهان ناشدنی که در کلیه سخنان و موضعگیریهای مقامات آن رژیم موج میزد، یک پروژه از پیش طراحی و آماده شده (و حتی چند نوبت به تعویق افتاده) را آغاز کرد. بدیهی است که رژیم امریکا اساساً نسبت به رویدادهای جهان نگاهی ابزاری و سوءاستفادهگر دارد. این در حالی است که آن رژیم درخصوص رویدادی عمدی، قطعی، دردناک، آشکار و ضدحقوق بشری همچون قتل فجیع و مُثله کردن وحشتناک جمال خاشقجی که به اذعان خودشان اقدامی تعمدی از سوی رژیم بَدَوی آل سعود بود و به وحشیانهترین شکل ممکن روی داد، بسیار آسان و سریع از کنار آن گذر کرد. همچنین است موضع آن رژیم در قبال قتل عمد (و نه فوت ناگهانی) خانم شیرین ابوعاقله توسط صهیونیستهای خونخوار، که با بیتفاوتی کامل دولت تروریستپَرور امریکا مواجه شد. از همین قبیل است قتلهای وحشیانه رنگین پوستان امریکا توسط پلیس نژادپرست آن رژیم که روزانه به چندین جنایت منجر میشود و تنها تعدادی از آنها که تصویربرداری شدهاند، به اطلاع عموم میرسند. این بیانیه افزود: مستندات اطلاعاتی موجود نشان میدهند سرویس جاسوسی سیا (C.I.A) با همکاری سرویسهای جاسوسی همپیمان و نیابتیهای مُرتجع، پیش از آغاز آشوبها، به شیوههایی که اشاره خواهد شد برای راهاندازی یک غائله سراسری در ایران با هدف ارتکاب جنایت علیه ملت بزرگ ایران و تمامیت ارضی کشور و نیز زمینهسازی برای تشدید فشارهای خارجی، طراحی مبسوطی بهعمل آورده بود. طبق اطلاعات موجود نقش اصلی را در این میان آژانس اطلاعات مرکزی امریکا (C.I.A) به عهده داشت و از همکاری نزدیک سرویس اطلاعات خارجی انگلیس خبیث، سرویس اطلاعات خارجی رژیم کودککش صهیونیستی (موساد) و سرویس اطلاعات خارجی اَشرافیت بَدَوی آل سعود و چند کشور دیگر برخوردار بود. اطلاعات معتبری در اختیار است که برنامهریزی و اجرای عملیاتی بخش عمده آشوبها توسط سرویس موساد با همکاری شقیترین گروهکهای تروریستی صورت گرفته است. شایان ذکر است که پیش از حادثه اخیر و از سال گذشته، ائتلاف مذکور، موضوعات و مناسبتهای دیگری را برای آغاز آشوبها طراحی کرده بودند که با الطاف حضرت احدیت و تلاشهای سربازان گمنام امام زمان (عج) و جامعه اطلاعاتی پرافتخار کشور خنثی شده بودند؛ مقاطعی همچون سالگرد برخی وقایع سالهای گذشته، مقطع اجرای طرح بزرگ و ملّی مردمیسازی یارانهها در اوایل سال جاری و پروژه امریکایی کشف حجاب در ۲۱ تیرماه گذشته و...
اما برخی اقدامات سرویسهای جاسوسی فوقالاشاره برای زمینهسازی آشوبها به شرح ذیل بوده است:
۱- تأسیس شبکه «سازمانهای همدستان»
دولت تروریستی امریکا پس از ناامیدی از مقابله با ملّت بزرگ ایران در عرصههای نظامی و تحریمهای ظالمانه و غیرانسانی، در سالهای اخیر با بهکارگیری شبکهای خبیث از سازمانهای موسوم به همدستان(۱) برای شبکهسازی و نفوذ در بخشهای اجتماعی سرمایهگذاری کرده است. سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی امریکا در پوشش فعالیتهای حقوق بشری و ترویج دموکراسی، با اختصاص میلیاردها دلار بودجه در سال تلاش کردند عناصر مستعد را شناسایی و به شبکههای همسو و غربگرا متصل نمایند.
این شبکه نفوذی به عنوان پیاده نظام تغییرات اجتماعی، وظیفه ایجاد مطالبات کاذب، انحراف در مطالبات مردمی و تحریک عمومی برای ایجاد نارضایتی را برعهده دارند. در سالهای اخیر بخشهایی از این شبکه در سطوح و اصناف مختلف شناسایی شدند و با همکاری جامعه اطلاعاتی کشور مورد برخورد قرار گرفتند. با ضربه به زنجیره تأمین مالی و شناسایی عناصر این شبکه نفوذی در رسانهها و سایر بخشها، پروژه محوری دولت دژخیم امریکا در دولت ترامپ برای ایجاد اعتراضات گسترده با شکست روبهرو شد. با این حال دشمن طی ماههای اخیر با صرف بودجه مضاعف و بهکارگیری روشهای متنوع تلاش کرد تا مجدداً زمینه شکلگیری اغتشاشها را فراهم کند.
ادامه در صفحه 18
در این بیانیه تبیینی با عرض تسلیت شهادت جمعی از هموطنان در حرم حضرت احمد بن موسی(ع ) و شهدای امنیت کشور و دعای متضرعانه در محضر خدای سبحان برای علّو درجات آن شهدا و صبر و اجر برای بازماندگان داغدار آنها و با تأکید بر پیگیری اطلاعاتی همهجانبه، دقیق و با تمام توان تا کشف و مجازات کلیّه عوامل این جنایت وحشیانه و حامیان آنها، در هر زمان و هر مکان که باشند، آمده است: در مورد ابعادی از اغتشاشات اخیر، پیش از این و طی بیانیه تبیینی مورخ ۸ مهرماه، اطلاعات و توضیحاتی ارائه شد. اینک با حصول اطلاعات متقن و جدید، همچنین با رفع محذورهای حفاظتی و امنیتی از بخش دیگری از اطلاعات موجود، توضیحات بیشتری را به آگاهی مردم سربلند ایران اسلامی میرساند و در این راستا، پیشاپیش توضیح سه نکته را ضروری میداند:
نخست) در بیانیه حاضر، اتقان دادهها و مستند بودن آنها مورد تأکید ویژهای بوده است. بنابراین نهایت تلاش به کار رفته تا اطلاعات حاصله از روشهای مختلف اطلاعاتی در اینجا عرضه شوند.
دوم) بر اساس اطلاعات موجود، محرز شده است که زمینهسازی، مقدمهچینی و نیز بخش مهمی از عملیات اجرایی آشوبهای اخیر توسط سرویسهای جاسوسی بیگانه در قالب بستهای طراحی و بهواسطه برخی گروهها و شبکههای مرتبط با آنها به روشهای مختلف درون کشور پیادهسازی شده است؛ از سوی دیگر واقعیت مهم دیگری نیز وجود دارد مبنی بر اینکه این سرویسها در عملیات اخیر خود تلاش کردهاند از بسترها و زمینههای برخی نارضایتیهای موجود در جامعه سوءاستفاده کرده و حتیالمقدور پروژههای اطلاعاتی خود را بر سوء استفاده از این بسترها و زمینهها استوار سازند.
سوم) رصدهای دقیق و مستمر اطلاعاتی در بیش از یکسال گذشته، همچنین مستندات موجود از مقطع اغتشاشات اخیر و نیز اطلاعات بهدست آمده از سناریوهای دشمن برای مقطع پسابحران، مصادیق فراوان و استنادات غیرقابل انکاری از نقشآفرینی همهجانبه رژیم تروریستی امریکا در طراحی، اجرا و استمرار غائله مذکور دارد. بنابراین تمرکز مبنایی بیانیه حاضر بر نقش رژیم مافیایی امریکا، همپیمانان و پیاده نظامشان در اغتشاشات اخیر کشور، در سه مقطع پیش، حین و پساآشوبهای کشورمان میباشد.
بخش اول) مرحله پیش از آشوب
رژیم سفاک امریکا در وقایع اخیر با مستمسک قراردادن ماجرایی دردناک و پیش از اعلام نتایج تحقیقات (درگذشت مرحومه امینی)، با نوعی شعف و خرسندیِ پنهان ناشدنی که در کلیه سخنان و موضعگیریهای مقامات آن رژیم موج میزد، یک پروژه از پیش طراحی و آماده شده (و حتی چند نوبت به تعویق افتاده) را آغاز کرد. بدیهی است که رژیم امریکا اساساً نسبت به رویدادهای جهان نگاهی ابزاری و سوءاستفادهگر دارد. این در حالی است که آن رژیم درخصوص رویدادی عمدی، قطعی، دردناک، آشکار و ضدحقوق بشری همچون قتل فجیع و مُثله کردن وحشتناک جمال خاشقجی که به اذعان خودشان اقدامی تعمدی از سوی رژیم بَدَوی آل سعود بود و به وحشیانهترین شکل ممکن روی داد، بسیار آسان و سریع از کنار آن گذر کرد. همچنین است موضع آن رژیم در قبال قتل عمد (و نه فوت ناگهانی) خانم شیرین ابوعاقله توسط صهیونیستهای خونخوار، که با بیتفاوتی کامل دولت تروریستپَرور امریکا مواجه شد. از همین قبیل است قتلهای وحشیانه رنگین پوستان امریکا توسط پلیس نژادپرست آن رژیم که روزانه به چندین جنایت منجر میشود و تنها تعدادی از آنها که تصویربرداری شدهاند، به اطلاع عموم میرسند. این بیانیه افزود: مستندات اطلاعاتی موجود نشان میدهند سرویس جاسوسی سیا (C.I.A) با همکاری سرویسهای جاسوسی همپیمان و نیابتیهای مُرتجع، پیش از آغاز آشوبها، به شیوههایی که اشاره خواهد شد برای راهاندازی یک غائله سراسری در ایران با هدف ارتکاب جنایت علیه ملت بزرگ ایران و تمامیت ارضی کشور و نیز زمینهسازی برای تشدید فشارهای خارجی، طراحی مبسوطی بهعمل آورده بود. طبق اطلاعات موجود نقش اصلی را در این میان آژانس اطلاعات مرکزی امریکا (C.I.A) به عهده داشت و از همکاری نزدیک سرویس اطلاعات خارجی انگلیس خبیث، سرویس اطلاعات خارجی رژیم کودککش صهیونیستی (موساد) و سرویس اطلاعات خارجی اَشرافیت بَدَوی آل سعود و چند کشور دیگر برخوردار بود. اطلاعات معتبری در اختیار است که برنامهریزی و اجرای عملیاتی بخش عمده آشوبها توسط سرویس موساد با همکاری شقیترین گروهکهای تروریستی صورت گرفته است. شایان ذکر است که پیش از حادثه اخیر و از سال گذشته، ائتلاف مذکور، موضوعات و مناسبتهای دیگری را برای آغاز آشوبها طراحی کرده بودند که با الطاف حضرت احدیت و تلاشهای سربازان گمنام امام زمان (عج) و جامعه اطلاعاتی پرافتخار کشور خنثی شده بودند؛ مقاطعی همچون سالگرد برخی وقایع سالهای گذشته، مقطع اجرای طرح بزرگ و ملّی مردمیسازی یارانهها در اوایل سال جاری و پروژه امریکایی کشف حجاب در ۲۱ تیرماه گذشته و...
اما برخی اقدامات سرویسهای جاسوسی فوقالاشاره برای زمینهسازی آشوبها به شرح ذیل بوده است:
۱- تأسیس شبکه «سازمانهای همدستان»
دولت تروریستی امریکا پس از ناامیدی از مقابله با ملّت بزرگ ایران در عرصههای نظامی و تحریمهای ظالمانه و غیرانسانی، در سالهای اخیر با بهکارگیری شبکهای خبیث از سازمانهای موسوم به همدستان(۱) برای شبکهسازی و نفوذ در بخشهای اجتماعی سرمایهگذاری کرده است. سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی امریکا در پوشش فعالیتهای حقوق بشری و ترویج دموکراسی، با اختصاص میلیاردها دلار بودجه در سال تلاش کردند عناصر مستعد را شناسایی و به شبکههای همسو و غربگرا متصل نمایند.
این شبکه نفوذی به عنوان پیاده نظام تغییرات اجتماعی، وظیفه ایجاد مطالبات کاذب، انحراف در مطالبات مردمی و تحریک عمومی برای ایجاد نارضایتی را برعهده دارند. در سالهای اخیر بخشهایی از این شبکه در سطوح و اصناف مختلف شناسایی شدند و با همکاری جامعه اطلاعاتی کشور مورد برخورد قرار گرفتند. با ضربه به زنجیره تأمین مالی و شناسایی عناصر این شبکه نفوذی در رسانهها و سایر بخشها، پروژه محوری دولت دژخیم امریکا در دولت ترامپ برای ایجاد اعتراضات گسترده با شکست روبهرو شد. با این حال دشمن طی ماههای اخیر با صرف بودجه مضاعف و بهکارگیری روشهای متنوع تلاش کرد تا مجدداً زمینه شکلگیری اغتشاشها را فراهم کند.
ادامه در صفحه 18
روز گذشته مردم ایران اسلامی در بیش از هزار شهر برای محکومیت حمله تروریستی حرم شاهچراغ راهپیمایی کردند
ایران نگران آرتین
شهدای مظلوم دانشآموز در اقدام تروریستی حرم شاهچراغ
محمد مخبر، معاون اول رئیس جمهور در سفری یک روزه بعد از حادثه تروریستی در حرم شاهچراغ(ع) به شیراز رفت تا اوضاع را از نزدیک بررسی کند و به خانوادههای داغدار تسلیت بگوید. این گزارش چهار روایت از این سفر کوتاه ولی پرفراز و نشیب است.
روایت اول؛ شهر میهمانپذیر
خبرنگاران و عکاسان حاضر در فرودگاه منتظر وزیرکشور هستند اما ناگهان معاون اول رئیس جمهور را هم در کنار خود میبینند. تشریفات خاصی در میان نیست. آنها در همان بدو ورود از زبان محمد مخبر میشنوند که: پاسخ سختی به آنها خواهیم داد. فرودگاه شیراز همانگونه که میهمانانی را استقبال میکند، میهمان دیگری را بدرقه. او سید فریدالدین معصومی، مدیرعامل جوان هلدینگ برق و انرژی غدیر است؛ یکی از زواری که در حادثه تروریستی به شهادت رسید.او که برای پیگیری روند پیشبرد پروژههای برق و انرژی غدیر در استان فارس، به شیراز سفر کرده بود، پس از جلسات کاری و همزمان با نماز جماعت مغرب و عشا، در جوار ضریح نورانی حضرت احمد بن موسی شاهچراغ(ع) حضور یافته بود که در کنار دیگر شهیدان این حادثه، توسط فرد تروریست به شهادت میرسد. حالا پیکر او از فرودگاه شیراز در حال انتقال به تهران است که معاون اول رئیس جمهور از راه میرسد.
روایت دوم؛ بابا بیداری؟
مجروحان حادثه تروریستی در بیمارستانهای شیراز پراکندهاند. برخی ترخیص شدهاند و برخی دیگر همچنان بستری هستند. به یکی از بیمارستانها میرویم. بر در یکی از اتاقها خانوادهای پریشان و ملتهب است. طفلی در بستر خوابیده است. آشفته حالی خانواده باعث میشود تا محمد مخبر از جمع همراهان بخواهد تا به تنهایی بر بالین مجروح حادثه حاضر شود. همین میشود و خانواده هم آرامشی مییابند.
در اتاقی دیگر خانمی تیر خورده. حالش رو به بهبودی است. همه دعا میکنند. در بخش مراقبتهای ویژه هم چند نفری بستری هستند. یکی حال خوبی ندارد. پیرمردی هم در حال استراحت است و هوشیار. از شب حادثه میگوید که چطور خودش را نجات داده. میگوید این خرابکاریها باعث نمیشود تا آنها از این نظام دست بکشند. میخواهد سلامش را معاون اول به رهبری و رئیس جمهور برساند. درخواستش اجابت میشود.
صحنه تکان دهنده اما بر بالین کودکی مجروح شکل میگیرد. تصور میکنیم بیهوش است. پزشک بر بالین میآید و توضیحاتی میدهد و تصور ما را باطل میکند. محمد مخبر صدایش میزند: «بابا بیداری؟» چشم هایش را باز میکند. کمی تب دارد اما گویا از خطر گذشته است.
روایت سوم؛ شرمنده شاه چراغ
به شاه چراغ میرویم، جایی که داغدار حادثه است. چهرهها نگران و غم آلود است. همه مرثیه میخوانند. برخی از خدام در حال آویزان کردن چادرهای خون آلود شهدا بر سر در ورودی هستند. سلامی میدهیم و وارد میشویم. صدای عزاداری به سقف بلند حرم میرسد. چشمها کم کم نم دار میشود و دستها محکمتر بر سینه میخورد: عزا عزاست امروز...
در گوشهای از حرم یکی از فرماندهان سپاه استان زانوی غم بغل کرده و داغ دلش تازه شده. میگوید یگان تحت فرماندهی او پنج دقیقه بعد از شلیک اولین گلوله به مهاجم رسیدهاند و جلوی کشتار را گرفتهاند اما شرمنده آقا احمد بن موسی الرضا است:»...شرمندهام. هم نتوانستم جلوی شهادت یک طفل معصوم را بگیرم که از من کمک میخواست و هم با کفش داخل حرم دویدم...»
بعداز عزاداری، زیارت و نماز، شورای تأمین استان هم در ساختمان اداری آرامگاه شاهچراغ(ع) تشکیل میشود. پیش از آنکه جلسه با حضور معاون اول و وزیر کشور وارد شور و بررسی قضایا شود، اسلحه تروریست را میآورند. کارشناس مربوطه توضیحاتی میدهد. گویا 143 فشنگ روی دست تروریست باقی مانده، که اگر موفق به شلیک آنها میشد و پایش به محل برگزاری نماز جماعت میرسید، حجم تلفات چندین و چند برابر میشد.
روایت چهارم؛ عزا پیش از عروسی
پاسی از شب گذشته و چیزی به زمان پرواز بازگشت نمانده. اما کسی نمیتواند قصه «آرتین» را بشنود و برای دیدن او مقاومت کند. به بیمارستان نمازی میرویم. جایی که آرتین بستری است، بازماندهای که پدر، مادر و برادرش را در این حادثه دلخراش از دست داده. روی تخت خوابیده و در بهت ماجراست. همه چیز را یادش هست. با دیدن او کسی نمیتواند جلوی گریهاش را بگیرد. خواهرش بر بالین اوست و در میان گریههای بیامان، حرفهایش مثل تیر بر دل آدم مینشیند:»...هفته بعد عروسی مان بود. بابا و مامان رفته بودند برای خرید عروسی. الان آرتین میخواهد به خانه برود آنها را ببیند. به او چه بگویم؟» همسرش معلم است در تهران. کمی دلداریاش میدهد و خواستههایی را مطرح میکند. همه آنها مورد پذیرش معاون اول است و دستور میدهد هر خواسته خانواده بدون معطلی برآورده شود. شمارهشان را میگیرند برای پیگیریهای بعدی.
زمانی به پرواز نمانده، اما در مسیر میشود سری به خانواده یکی از شهدا زد. محسن کشاورز جوانی است که حجلهاش در محله کوزه گری شیراز خودنمایی میکند. کوچه شلوغ است و با حضور معاون اول شلوغتر هم میشود. پدربزرگ آرتین هم خودش را به آنجا میرساند. دو پدر شهید در حضور محمد مخبر صدای گرفته شان کمی وا میشود: باید انتقام شهدا را بگیرید و پاسخ چنین است: پشیمان میشوند، مطمئن باشید.
اورژانس خیلی شلوغ بود...
جلسه بودم و گوشی همراهم را گذاشته بودم روی حالت پرواز. ساعت 19 جلسه تمام شد. در همین حین یکی از دوستان گفت که به حرم شاهچراغ حمله تروریستی شده است. شماره مادرم را گرفتم. سریع گفت کجا هستی. گفتم دفترم و حالم خوب است. بعد با یکی از دوستان رفتیم حرم حضرت شاهچراغ تا اگر توانستیم گزارش میدانی از شاهدان عینی بگیریم. از کوچه پس کوچهها خودمان را رساندیم به حرم. اولش رفتیم سمت در ورودی از سه راه احمدی که به در بسته خوردیم. رفتیم از سمت باباالرضا. باب الرضا هم مثل همه درهای حرم بسته بود. فقط قسمت وی آی پی برای رفت و آمد آمبولانس باز و بسته میشد. نیروهای امنیتی هم مردمی را که سمت ورودی همان در وی آی پی بودند، کنار میزدند و به کسی اجازه ورود نمیدادند. به نیروهای امنیتی گفتم برای تهیه گزارش آمدهایم. خیلی محکم گفت نمیشود. توی همین حین یکی از دوستان گفت اخباری که دارد منتشر میشود، عمدتاً از شبکههای خارج نشین است و عمدتاً اخبار فیک است. همین حرفها را باز به مأمورها گفتم. گفتند یکی از مسئولین را که حرفش برش دارد، پیدا کن و اگر آنها اجازه بدهند، میگذاریم بروی داخل.
آمدم سمت در وی آی پی. یکی از دوستان از در آمد بیرون. تا موضوع را به آنها گفتم، در جواب گفت که الان وقت ندارد و مصاحبه باشد برای بعد. در همین حین، یکی از آشناها را دیدم و میدانستم که خادم حرم شاهچراغ است. موضوع را به او گفتم. گفت برویم سمت در وی آی پی. رفتیم و باز هم راهمان ندادند. در همین لحظه یکی از خادمها با گریه از در وی آی پی آمد بیرون. از آنجا که آشنای ما او را میشناخت رفت و دلداریاش داد و از او پرسید که چه شده؛ آن خادم اسم یکی از همکاران خادمش را آورد و گفت که شهید شده. موضوع را به خادم گریان گفتم. گفت نمیتوانم صحبت کنم و اجازه مصاحبه ندارم. در نهایت آشنای ما گفت بعد که حالش بهتر شد، با او صحبت کنیم.
دوباره آمدم سمت باب الرضا. خانمی با حالت گریه و اضطرار از مأمورها خواهش میکرد که اجازه بدهند برود داخل. رفتم کنارشان و موضوع را پرسیدم. گفت برادرم سرباز بوده و هیچ خبری ازش ندارم. مأمور امیدوارش کرد و بهش گفت انشاءالله برادرت سالم است و بعد راهنماییش کرد که به در ویآیپی برود و سراغ برادرش را از آنجا بگیرد. خانم گفت شاید بین زخمیها باشد و مأمور گفت زخمیها در بیمارستان مسلمین هستند.
با دوستم مشورتی کردیم و قرار شد برویم سمت بیمارستان مسلمین و با مجروحها و خانوادهها صحبت کنیم. هر دو در بیمارستان مسلمین بسته بود و اجازه ورود نمیدادند. در سمت قسمت اورژانس خیلی شلوغ بود. خانوادههایی آمده بودند و برخی حتی نمیدانستند عزیزانشان در بیمارستان هستند یا خیر. یکی از مأمورها آمد و از خانوادهها خواست آرامش خودشان را حفظ کنند و بیرون باشند تا کار امدادرسانی بهتر انجام شود. خانمی میانسال گریه میکرد و میگفت هیچ خبری از او (احتمالاً فرزندش) ندارد. جوانی که نگران عزیزش بود، کنترل خود را از دست داد. به مأمور پرخاش کرد که پدرش آن زمان که مجروحهای جنگ را اینجا میآوردند در بیمارستان خدمت کرده و حالا چرا به او اجازه نمیدهند برود داخل. باز هم مأمور جا افتادهای آمد و جوان را آرام کرد. از چندین نفر که عزیزانشان داخل بودند خواستیم مصاحبه کنند، اما هیچ کدام حاضر نشدند با ما که کارت خبرنگاری نداشتیم مصاحبه کنند. ناگفته نماند مأموران امنیتی ایراد گرفتند که کارت خبرنگاریتان کجاست. حق هم داشتند که البته به خیر گذشت. یک جوان سمت دیگر خیابان صدای گریهاش بلند شد. از اطرافیان علتش را پرسیدم. گفتند مسافر بوده و با دوستش زیارت رفته بودند. دوستش شهید شده و ناراحت است. از طرفی خبر شهادت دوستش را هم نمیتواند به خانواده بدهد و آمادگی ندارد.
همین جا بود که آن آشنایمان که خودش خادم حرم شاهچراغ بود زنگ زد و آماری را که تا آن لحظه از حادثه دستگیرش شده بود به ماداد؛ یک نفر تروریست از باب الرضا وارد حرم میشود که برود سمت شبستان امام خمینی که به در بسته میخورد. به سمت ضریح میرود و چند نفر را به رگبار میبندد. از سمت ضریح به سمت شبستان میرود و نمازگزاران را به رگبار میبندد. با او درگیر میشوند، به سمت حیاط فرار میکند. داخل حیاط درگیر میشود و حالش خوب نیست. آمار شهدا هم تا آن لحظه 13 شهید و بیش از 20 زخمی بود که حال دو نفرشان وخیم بوده است. (روایت میدانی رسول محمدی؛ محقق دفتر تاریخ شفاهی شیراز)
دو زن که روسری سرشان نبود...
ماشین را بعد از انتقال خون پارک کردیم؛ به بچهها گفتم بروید داخل و با مردم مصاحبه کنید. من مینشینم توی ماشین و هماهنگیها را انجام میدهم. سرم توی گوشی بود که تیبای سفیدرنگی کنارم پارک کرد. دو زن چادری از تیبا بیرون آمدند و رفتند سمت انتقال خون. چهرههایشان گرفته و ناراحت بود. دو سه دقیقه بعد، پراید زیتونی رنگی سمت چپ ماشین پارک کرد. دو زن که روسری سرشان نبود، پیاده شدند. سریع روسری را روی سرشان انداختند. رانندهشان هم پسری با موهای دماسبی بود که پیاده شد و همراهشان به سمت انتقال خون رفت. (راوی: محمدحسین عظیمی)
دیدم روی بچه کوچکی پارچه سفید انداختهاند...
صبح روز بعد از حادثه، دو نفری به سمت بیمارستان شهید رجایی راه افتادیم. یکی از بچهها پل ارتباطی زده بود و اجازه ورودمان را گرفت. به بیمارستان رسیدیم. وارد گیت حراست شدیم و گفتیم: «از طرف فلانی هستیم.» اظهار بیاطلاعی کرد و پاسمان داد به آن یکی در ورودی. بیفایده بود؛ کسی نمیخواست فلانی ما را بشناسد. به هر ضرب و زوری بود نگهبانی را رد کردیم، پلهها را بالا رفتیم و وارد بخش شدیم، همان بخشی که مجروحهای حادثه بستری بودند.
یک راست رفتیم ایستگاه پرستاری و سراغ مجروحها را گرفتیم. مسئول بخش اما اجازه ورودمان را نداد و گفت: «متأسفم تا با خودم تماس نگیرند نمیتوانم اجازه ورودتان را بدهم. واقعاً شرمندهام وگرنه هرکاری از دستم بربیاید در خدمتم» باز دست به دامان گوشی شدیم و تماس پشت تماس. بعد از یک ساعت و اندی بالاخره مجوز ورود را گرفتیم. خانم مسئول بخش، ما را به یکی از اتاقها راهنمایی کرد. مرد میانسالی با چهره رنج کشیده روی تخت دراز کشیده و زانوی چپش پانسمان شده بود. دو تا تیر خورده بود، یکی در دست و یکی در پا. چهرهاش سرحال بود و درخواست مصاحبهمان را بیهیچ عذر و بهانهای قبول کرد. گفت: «دلمان برای زیارت تنگ شده بود. هرازگاهی برای زیارت میآییم. دیشب اما دلم شور میزد. از ماجرای چهلم مهسا امینی خبر داشتم و نگران شلوغیها بودم. بالاخره تصمیم گرفتیم. با خانم و پسر کوچکم راهی شاهچراغ شدیم. به حرم رفتیم و زیارت کردیم. خواستیم برویم برای نماز که صدای تیراندازی آمد. برگشتم ببینم چه خبر است که از دور دیدم محافظ گیت ورودی، روی زمین افتاده. دویدیم و برگشتیم سمت حرم. به اتاق کوچکی پناه بردیم. هفت هشت نفری میشدیم. همه ترسیده بودند و هر کس از طرفی فرار میکرد ولی ما در آن اتاق کوچک گیر افتاده بودیم. مردی با کاپشن مشکی اسلحه به دست آمد و شروع کرد به رگبار. یک تیر به پایم خورد و یکی به دستم. تیری هم به کمر خانمم خورد. دو سه تا از آقایان دیگر هم تیر خوردند و شهید شدند...» پرسیدیم: «پسرتان چه شد؟»
بغضش را قورت داد و گفت: «خدا را شکر چیزی نشد و به خیر گذشت. تمام مدت درگیری فقط به او فکر میکردم و میترسیدم بلایی سرش بیاید.» همین طور مشتش را گره کرد و با صدای خشمگین و غم آلودی گفت: «درگیری که تمام شد ما را به حیاط بردند، دیدم روی بچه کوچکی پارچه سفید انداختهاند. بهم ریختم. همان نامرد کشته بودش. خدا لعنتشان کند.»
(بعد از ظهر ۵ آبان؛ روایت پویان حسننیا و سیدمحمد هاشمی از مصاحبه با یکی از مجروحان حمله تروریستی به حرم شاهچراغ/ آقای گلمکانی / بیمارستان رجایی)
ما اینجا غریبیم...
قرار بود شب قبل از حادثه با زن و بچهام بروم شیراز؛ طبق معمول هم موقع نماز مغرب میرسیدم شیراز و یک راست میرفتم حرم، مشغله کاری اجازه نداد و این قرار کنسل شد. بعد از شنیدن خبر حمله تروریستی حالم خیلی بد شد. در جلسه بودم که یکی از دوستان زنگ زد و گفت که یکی از اقوام که از بهمئی رفته بودند شیراز، به همراه زن و بچهاش موقع حمله در حرم بودهاند؛ هرچه زنگ میزنیم خبری از آنها نیست؛ چکار کنیم؟ غریبیم و کسی را نمیشناسیم. گفتم باشد خبرت میکنم از طریق چندتا از دوستان پیگیری کردم و توانستم با پزشکی قانونی شیراز تماس بگیرم، در میان همهمه و شلوغی بیمارستان، آقایی جواب داد و خیلی کوتاه گفت: متأسفانه شهید شدهاند؛ به خانوادهاش اطلاع بده بیایند بیمارستان مسلمین؛ برق از سرم پرید. بنده خدا را میشناختم؛ در خانوادهاش روی اسمش قسم میخوردند. دنیا دور سرم چرخید؛ چطور به یک خانواده غریب و تنها اطلاع بدهم؟ نفس عمیقی کشیدم؛ بالاخره هرطوری بود، با خودم کلنجار رفتم و تماس گرفتم و گفتم شهید شدهاند. (روایت عارف درخشان از شهادت هوشنگ و امید خوب که از بهمئی به شیراز آمده بودند)
آرتین... آرتین...
با یک تیم از بچهها، خودمان را رساندیم به یکی از بیمارستانهایی که به ما گفته بودند مجروحان را بردهاند آنجا؛ بیمارستان نمازی. داغ تازه بود و سنگین. تا برسیم به بخش اتفاقات، کلی با خودمان مرور کردیم که چه بگوییم و چه نگوییم که همان ورودی اتفاقات برخوردیم به یک جمع شلوغ. به نظر یک خانواده میرسیدند، چون ریشسفیدشان مدام داشت جو را آرام میکرد و به آنها دلداری میداد. مستأصل شدیم. شک داشتیم اینها اصلاً خانواده شهدا یا مجروحان باشند یا نه. به قدری صدای ضجه و فریادهاشان بلند بود و به اندازهای حال همگی خراب که صحیح ندانستیم وارد حریمشان بشویم برای سؤال و جواب کردن. همانجا بغل بوفه ایستادیم تا حساسیتی ایجاد نکرده باشیم. تنها کاری که کردم، رکوردرم را روشن کردم. فقط ضجه و مویه و گریههای بلند بود که داشت ضبط میشد. چندی بعد راننده تاکسی که روی نیمکت اتفاقات نشسته بود مطمئنمان کرد که این جمع، از خانوادههای حادثه دیده شاهچراغ هستند. همزمان جلوی ورودی اتفاقات، چند تا ماشین پارک شد؛ دو خانم چادری و دو خانم مانتویی زیر بغل خانم مسنی را گرفته و در حالی که به پهنای صورت اشک میریختند، وارد اتفاقات شدند. خانم مسن عزاداری میکرد و با غم جانکاهی مدام میگفت: «آرتین... آرتین...» تازه داشت چیزهایی دستگیرمان میشد که بچههای حفاظت فیزیکی بیمارستان به ما نزدیک شدند و ما را بستند به تفتیش کردن که: «خودتان را معرفی کنید. از کجا هستید؟ کارت شناسایی بدهید...» هر چه ما جواب میدادیم، سؤال دیگری میپرسیدند و آخر سر هم گفتند: «افراد دیگری هم آمده بودند برای مستندسازی و ما بهشان اجازه ندادیم.» با ما هم همکاری نکردند. با حراست علوم پزشکی، حوزه هنری، صدا وسیما و همکاران تاریخ شفاهی و هر که میشناختیم لینک زدیم تا بتوانیم روایتی بگیریم، نشد. فقط یکی از بچههای حراست که متوجه شد ما که هستیم و نیتمان چیست، به ما گفت: «اینها همگی خانواده آرتین پسر هفت هشت سالهای هستند که الان در بخش اتفاقات بستری است.» گفتم: «چرا انقدر گریه و زاری میکنند پس؟ مگر حال آرتین وخیم است؟» گفت: «نه آرتین خوب است ولی پدر و مادر و برادرش هر سه شهید شدند... .» (بامداد ۵ آبان، روایت میدانی سید محمد هاشمی/ محقق تاریخ شفاهی)
عامو درد زده به قلبُم...
داشتیم با هم حرف میزدیم و به سمت بیمارستان مسلمین میرفتیم که صدای جیغ و ناله زنان، برق از سرمان پراند. هفت، هشت، ده نفر زن روی زمین نشسته بودند، مویه میکردند و بر سر و صورت خودشان میزدند. نالههایشان سوزناک است. نمیتوانم تحمل کنم. ازشان فاصله میگیرم و کمی دورتر میایستم. مرد جوان قدبلندی به در بیمارستان تکیه داده بود و گریه میکرد. چند متر آنطرفتر هم چند گروه از مردان ایستاده بودند. نگهبان، پشت میلههای بیمارستان ایستاده بود و چندبار اسم مجروحان را خواند. از پنج شش نفری که خواند، فقط یک نفرشان بود. نگهبان رو کرد به بقیه و گفت: بزرگواران! این چند نفر، مجروحانی هستند که توی این بیمارستان بستریاند. بقیه توی بیمارستانهای دیگر هستند. اگه هم شهید شده باشند، الان پزشک قانونیاند. نای حرف زدن نداشتم. فضای حرف زدن هم نبود. هر چند ثانیه یک بار صدای مویه زنان بالا میرفت و فضا را به هم میریخت؛ به خودم مسلط شدم و رفتم جلو.سلام کردم.
- شما از خانواده مجروحان هستین؟
- نه. آشنای ما را شهید کردن.
- شهید شدن؟
- آره. دو نفرشون شهید شدن. پدر و بچهش بودند.
- همونکه عکسشون منتشر شد؟
- آره. بنده خداها از بهمئی اومده بودن اینجا. فردا عمل داشت. اومده بود شاهچراغ برای زیارت.
خشکم زد. همینطوری حرفم نمیآمد. وقتی فهمیدم غریب بودند، حالم بدتر شد. زبانم قفل شده بود.
اشک توی چشم مرد پر میخورد. ادامه داد:
- اسمش هوشنگ بود. هوشنگ خوب. اینم پسر خواهرشه.
- پسر قدبلند چهارشانهای را در آن سمت خیابان نشانم میدهد که به ماشینی تکیه داده و گریه میکند.
- سرم را به نشانه تأسف پایین میاندازم. دوباره صدای زنها بالا میرود. وسط ضجهها یک نفرشان این جمله را مدام تکرار میکند:
- عامو درد زده به قلبُم. عامو دلُم درد گرفته.
نمیتوانم خودم را کنترل کنم. درد به قلب من هم اصابت کرده...
(بامداد ۵ آبان، روایت محمدحسین عظیمی از مصاحبه با خانواده شهید هوشنگ و امید خوب)
دامادمان تیر خورده...
بعد از پایان مصاحبهها، با سید در راهروی بخش نشستیم تا کمی درباره روند کار مشورت کنیم. جوانی هم آن جا بود که مدام طول راهرو را بالا و پایین میرفت و گاهی هم دستش را روی صورتش میگذاشت و فشار میداد. رنگ به رخ نداشت، صورتش مانند گچ سفید شده بود. همزمان اخبار، اتفاقات روز گذشته شاهچراغ را نشان میداد. جوان هم با نگرانی تلویزیون را نگاه میکرد. حدس زدم احتمالاً از اقوام یکی از مجروحان باشد. پرسیدم: «آن بنده خدای بوشهری برادرتان است؟» گفت:«نه» بعد انگار که ساعتها منتظر کسی بود تا با او حرف بزند و درد دل کند، ادامه داد: «دامادمان تیر خورده و الان اتاق عمله. سه تا تیر خورده. اینم سومین عملشه که 3 ساعت طول کشیده». اخبار برای لحظهای صحنه تیراندازی داخل حرم، نزدیک ضریح را نشان داد. یکدفعه جوان هیجانزده شد و بلند گفت: «این دامادمان است!» بغض راه گلویش را بست. با دو دست چنگ به موهایش زد و به سمت زانویش خم شد. این قطرات اشک بود که روی پهنای صورتش سر میخورد. دلداریاش دادم. پریشان منتظر بود تا خبری از اتاق عمل بیاید. گویا دامادشان از کاشان برای کاری راهی شیراز شده و آن روز برای زیارت به حرم شاهچراغ رفته و این اتفاق برایش میافتد. جوان دیگر توان دیدن اخبار را نداشت. گامی به آن سوی راهرو برداشت، نشست و دوباره در افکارش غرق شد. (بعداز ظهر ۵ آبان؛ روایت پویان حسننیا و سیدمحمد هاشمی از مصاحبه با یکی از مجروحان حمله تروریستی به حرم شاهچراغ/ آقای شایانمهر / بیمارستان رجایی)
نکند آن پسربچه آرشام باشد؛ برادر آرتین...
بعد از اتمام یکی از مصاحبهها، سراغ مسئول بخش رفتیم. بدون اینکه چیزی بگوییم ما را به اتاق دیگری راهنمایی کرد. مرد مسنی روی تخت دراز کشیده و یک پایش آویزان بود. سن و سالی ازش گذشته بود و انگار نای حرف زدن نداشت. خانم مسئول بخش، مرد جوانی را نشانم داد و گفت: «این آقا هم همراهش است.» وارد اتاق شدم. برگ معاینه را نگاه کردم و اسمش را خواندم؛ «عیسی شریفی». چند پرستار در اتاق مشغول بودند. یکی از پرستارها پای بانداژ شده مرد را به وسیله وزنهای که از تخت آویزان بود، بالا میبرد. مرد بیچاره از درد چهرهاش در هم رفت و فریاد کشید. مرد جوان، پسرش بود؛ کم حرف و ساکت. نزدیکش شدم. ایستاده بود و مدام دور و اطراف را نگاه میکرد. هنوز در شوک حادثه بود. چند سؤال پرسیدم؛ کوتاه جواب داد. ناچار سراغ خودش رفتم. شرایط را برایش توضیح میدهم و اینگونه شروع میکند: «بوشهری ام. برای درمان مریضیام آمدیم شیراز. حدود یک ماهی هست. هر روز عصرها برای نماز و زیارت میرفتیم حرم. دیروز عصر هم رفتیم. کنار آقا (حضرت شاهچراغ) ایستاده بودیم برای نماز که صدای تیراندازی آمد. جمعیت میدوید. همه دستپاچه شده بودند و از ترس فرار میکردند. من هم دویدم که ناگهان دیدم پخش زمین شدهام. یک گلوله در پایم خورد و گلولهای هم در پهلویم. خیلی نزدیکمان بود، از دو سه متری به ما شلیک میکرد. چندین نفر دیگر را هم دیدم که روی زمین افتاده بودند و خون زیادی ازشان میرفت. دو نفری که کنارم بودند شهید شدند.» مکثی کرد. چشمانش را بست و زبانش را در دهانش چرخاند. انگار داشت بغضش را قورت میداد. ادامه داد؛ «پسری ده دوازده ساله هم بود. دیدمش... افتاده بود. او هم شهید شده بود.» اشک در چشمانش جمع میشود. با خودم فکر میکنم آن پسربچه شهید کیست؟ نکند آرشام است! برادر آرتین...
(بعد از ظهر ۵ آبان؛ روایت پویان حسننیا از مصاحبه با یکی از مجروحان حمله تروریستی به حرم شاهچراغ/ آقای شریفی / بیمارستان رجایی)
ما ماندیم و صحنهای غرق خون...
یک ساعت بعد از حادثه رسیدم حرم، دوستانم تلفنی مرا خبردار کرده بودند. به اندازهای روبهروی حرم شلوغ بود که تا خودم را به ورودی باب الرضا رساندم، زمان زیادی گذشت. مردم هجوم آورده بودند و چسبیده بودند به درها.. هم قصدشان کمک بود و هم میخواستند ببینند که چه خبر شده. ساعتی شد تا با دیگر خدام و با کمک نیروهای امنیتی مجابشان کردیم که کمی عقبتر بروند. مدام سؤال میکردند که «چند نفر کشته شده؟ چه شده؟ بگذارید برویم داخل» نمیشد بگذاریم بروند داخل؛ ممکن بود جان آنها هم در خطر باشد. ساعتی طول کشید تا مردم متفرق شدند و به هر ترتیبی بود داخل حرم شدم. همهجا پر از خون بود... جسد بچه کوچکی کنار مادرش... اجسادی که روی یک قالی ردیف کنار هم گذاشته بودند با ملحفههای خونی پیچیده دورشان... صحنه تأثرآمیزی ایجاد شده بود که قلبم را به درد آورد. اما باید حواسمان به بازماندگان و دیگر زوار بود. فوراً با کمک خادمان، زائران وحشتزده و داغ دیده را با امنیت کامل از درهای دیگر حرم خارج کردیم. عدهای از زائران را که خیلی ترسیده بودند، سوار ماشینهای خدام کردیم و خادمها خودشان آنها را تا خانههایشان همراهی کردند. کم کم اجساد را به بیرون منتقل کردند و مجروحان هم که همان ابتدا برده بودند بیمارستان.
ما ماندیم و صحنهای غرق خون و قالیهای آغشته به خون و قرآنها و مهرهای ریخته روی زمین و شیشههای شکسته... با کمک خادمهای افتخاری که مثل همیشه پشتیبان حرم هستند، همه جا را تمیز کردیم و حرم را شست و شو دادیم. نیمههای شب تولیت آستان و امام جمعه و نیروهایی از استانداری و دیگر مسئولان شهر شیراز، همه و همه آمدند و برای تسکین قلبشان عزاداری و سینه زنی کردند. ساعت چهار صبح بود. حرم امن و طاهر و همه چیز مهیای برپایی نماز صبح. (آقای توکلی خادم حرم شاهچراغ/ تنطیم: اسما میرشکاری فرد)
بعد از نماز منتظر همسرم و فرزندم بودم...
همراه با همسر و فرزندم برای زیارت و خواندن نماز، قبل از اذان مغرب وارد صحن حرم شاهچراغ شدیم؛ پس از زیارت و خواندن نماز از در صحن خارج شدم و منتظر همسرم و فرزندم در حیاط حرم بودم که ناگهان با صدای مهیب گلوله، درهای حرم بسته شد و زائران وحشتزده به گوشهای پناه میبردند. (روایت همسر شهید خوب از استان کهگیلویه و
بویراحمد)
روایت اول؛ شهر میهمانپذیر
خبرنگاران و عکاسان حاضر در فرودگاه منتظر وزیرکشور هستند اما ناگهان معاون اول رئیس جمهور را هم در کنار خود میبینند. تشریفات خاصی در میان نیست. آنها در همان بدو ورود از زبان محمد مخبر میشنوند که: پاسخ سختی به آنها خواهیم داد. فرودگاه شیراز همانگونه که میهمانانی را استقبال میکند، میهمان دیگری را بدرقه. او سید فریدالدین معصومی، مدیرعامل جوان هلدینگ برق و انرژی غدیر است؛ یکی از زواری که در حادثه تروریستی به شهادت رسید.او که برای پیگیری روند پیشبرد پروژههای برق و انرژی غدیر در استان فارس، به شیراز سفر کرده بود، پس از جلسات کاری و همزمان با نماز جماعت مغرب و عشا، در جوار ضریح نورانی حضرت احمد بن موسی شاهچراغ(ع) حضور یافته بود که در کنار دیگر شهیدان این حادثه، توسط فرد تروریست به شهادت میرسد. حالا پیکر او از فرودگاه شیراز در حال انتقال به تهران است که معاون اول رئیس جمهور از راه میرسد.
روایت دوم؛ بابا بیداری؟
مجروحان حادثه تروریستی در بیمارستانهای شیراز پراکندهاند. برخی ترخیص شدهاند و برخی دیگر همچنان بستری هستند. به یکی از بیمارستانها میرویم. بر در یکی از اتاقها خانوادهای پریشان و ملتهب است. طفلی در بستر خوابیده است. آشفته حالی خانواده باعث میشود تا محمد مخبر از جمع همراهان بخواهد تا به تنهایی بر بالین مجروح حادثه حاضر شود. همین میشود و خانواده هم آرامشی مییابند.
در اتاقی دیگر خانمی تیر خورده. حالش رو به بهبودی است. همه دعا میکنند. در بخش مراقبتهای ویژه هم چند نفری بستری هستند. یکی حال خوبی ندارد. پیرمردی هم در حال استراحت است و هوشیار. از شب حادثه میگوید که چطور خودش را نجات داده. میگوید این خرابکاریها باعث نمیشود تا آنها از این نظام دست بکشند. میخواهد سلامش را معاون اول به رهبری و رئیس جمهور برساند. درخواستش اجابت میشود.
صحنه تکان دهنده اما بر بالین کودکی مجروح شکل میگیرد. تصور میکنیم بیهوش است. پزشک بر بالین میآید و توضیحاتی میدهد و تصور ما را باطل میکند. محمد مخبر صدایش میزند: «بابا بیداری؟» چشم هایش را باز میکند. کمی تب دارد اما گویا از خطر گذشته است.
روایت سوم؛ شرمنده شاه چراغ
به شاه چراغ میرویم، جایی که داغدار حادثه است. چهرهها نگران و غم آلود است. همه مرثیه میخوانند. برخی از خدام در حال آویزان کردن چادرهای خون آلود شهدا بر سر در ورودی هستند. سلامی میدهیم و وارد میشویم. صدای عزاداری به سقف بلند حرم میرسد. چشمها کم کم نم دار میشود و دستها محکمتر بر سینه میخورد: عزا عزاست امروز...
در گوشهای از حرم یکی از فرماندهان سپاه استان زانوی غم بغل کرده و داغ دلش تازه شده. میگوید یگان تحت فرماندهی او پنج دقیقه بعد از شلیک اولین گلوله به مهاجم رسیدهاند و جلوی کشتار را گرفتهاند اما شرمنده آقا احمد بن موسی الرضا است:»...شرمندهام. هم نتوانستم جلوی شهادت یک طفل معصوم را بگیرم که از من کمک میخواست و هم با کفش داخل حرم دویدم...»
بعداز عزاداری، زیارت و نماز، شورای تأمین استان هم در ساختمان اداری آرامگاه شاهچراغ(ع) تشکیل میشود. پیش از آنکه جلسه با حضور معاون اول و وزیر کشور وارد شور و بررسی قضایا شود، اسلحه تروریست را میآورند. کارشناس مربوطه توضیحاتی میدهد. گویا 143 فشنگ روی دست تروریست باقی مانده، که اگر موفق به شلیک آنها میشد و پایش به محل برگزاری نماز جماعت میرسید، حجم تلفات چندین و چند برابر میشد.
روایت چهارم؛ عزا پیش از عروسی
پاسی از شب گذشته و چیزی به زمان پرواز بازگشت نمانده. اما کسی نمیتواند قصه «آرتین» را بشنود و برای دیدن او مقاومت کند. به بیمارستان نمازی میرویم. جایی که آرتین بستری است، بازماندهای که پدر، مادر و برادرش را در این حادثه دلخراش از دست داده. روی تخت خوابیده و در بهت ماجراست. همه چیز را یادش هست. با دیدن او کسی نمیتواند جلوی گریهاش را بگیرد. خواهرش بر بالین اوست و در میان گریههای بیامان، حرفهایش مثل تیر بر دل آدم مینشیند:»...هفته بعد عروسی مان بود. بابا و مامان رفته بودند برای خرید عروسی. الان آرتین میخواهد به خانه برود آنها را ببیند. به او چه بگویم؟» همسرش معلم است در تهران. کمی دلداریاش میدهد و خواستههایی را مطرح میکند. همه آنها مورد پذیرش معاون اول است و دستور میدهد هر خواسته خانواده بدون معطلی برآورده شود. شمارهشان را میگیرند برای پیگیریهای بعدی.
زمانی به پرواز نمانده، اما در مسیر میشود سری به خانواده یکی از شهدا زد. محسن کشاورز جوانی است که حجلهاش در محله کوزه گری شیراز خودنمایی میکند. کوچه شلوغ است و با حضور معاون اول شلوغتر هم میشود. پدربزرگ آرتین هم خودش را به آنجا میرساند. دو پدر شهید در حضور محمد مخبر صدای گرفته شان کمی وا میشود: باید انتقام شهدا را بگیرید و پاسخ چنین است: پشیمان میشوند، مطمئن باشید.
اورژانس خیلی شلوغ بود...
جلسه بودم و گوشی همراهم را گذاشته بودم روی حالت پرواز. ساعت 19 جلسه تمام شد. در همین حین یکی از دوستان گفت که به حرم شاهچراغ حمله تروریستی شده است. شماره مادرم را گرفتم. سریع گفت کجا هستی. گفتم دفترم و حالم خوب است. بعد با یکی از دوستان رفتیم حرم حضرت شاهچراغ تا اگر توانستیم گزارش میدانی از شاهدان عینی بگیریم. از کوچه پس کوچهها خودمان را رساندیم به حرم. اولش رفتیم سمت در ورودی از سه راه احمدی که به در بسته خوردیم. رفتیم از سمت باباالرضا. باب الرضا هم مثل همه درهای حرم بسته بود. فقط قسمت وی آی پی برای رفت و آمد آمبولانس باز و بسته میشد. نیروهای امنیتی هم مردمی را که سمت ورودی همان در وی آی پی بودند، کنار میزدند و به کسی اجازه ورود نمیدادند. به نیروهای امنیتی گفتم برای تهیه گزارش آمدهایم. خیلی محکم گفت نمیشود. توی همین حین یکی از دوستان گفت اخباری که دارد منتشر میشود، عمدتاً از شبکههای خارج نشین است و عمدتاً اخبار فیک است. همین حرفها را باز به مأمورها گفتم. گفتند یکی از مسئولین را که حرفش برش دارد، پیدا کن و اگر آنها اجازه بدهند، میگذاریم بروی داخل.
آمدم سمت در وی آی پی. یکی از دوستان از در آمد بیرون. تا موضوع را به آنها گفتم، در جواب گفت که الان وقت ندارد و مصاحبه باشد برای بعد. در همین حین، یکی از آشناها را دیدم و میدانستم که خادم حرم شاهچراغ است. موضوع را به او گفتم. گفت برویم سمت در وی آی پی. رفتیم و باز هم راهمان ندادند. در همین لحظه یکی از خادمها با گریه از در وی آی پی آمد بیرون. از آنجا که آشنای ما او را میشناخت رفت و دلداریاش داد و از او پرسید که چه شده؛ آن خادم اسم یکی از همکاران خادمش را آورد و گفت که شهید شده. موضوع را به خادم گریان گفتم. گفت نمیتوانم صحبت کنم و اجازه مصاحبه ندارم. در نهایت آشنای ما گفت بعد که حالش بهتر شد، با او صحبت کنیم.
دوباره آمدم سمت باب الرضا. خانمی با حالت گریه و اضطرار از مأمورها خواهش میکرد که اجازه بدهند برود داخل. رفتم کنارشان و موضوع را پرسیدم. گفت برادرم سرباز بوده و هیچ خبری ازش ندارم. مأمور امیدوارش کرد و بهش گفت انشاءالله برادرت سالم است و بعد راهنماییش کرد که به در ویآیپی برود و سراغ برادرش را از آنجا بگیرد. خانم گفت شاید بین زخمیها باشد و مأمور گفت زخمیها در بیمارستان مسلمین هستند.
با دوستم مشورتی کردیم و قرار شد برویم سمت بیمارستان مسلمین و با مجروحها و خانوادهها صحبت کنیم. هر دو در بیمارستان مسلمین بسته بود و اجازه ورود نمیدادند. در سمت قسمت اورژانس خیلی شلوغ بود. خانوادههایی آمده بودند و برخی حتی نمیدانستند عزیزانشان در بیمارستان هستند یا خیر. یکی از مأمورها آمد و از خانوادهها خواست آرامش خودشان را حفظ کنند و بیرون باشند تا کار امدادرسانی بهتر انجام شود. خانمی میانسال گریه میکرد و میگفت هیچ خبری از او (احتمالاً فرزندش) ندارد. جوانی که نگران عزیزش بود، کنترل خود را از دست داد. به مأمور پرخاش کرد که پدرش آن زمان که مجروحهای جنگ را اینجا میآوردند در بیمارستان خدمت کرده و حالا چرا به او اجازه نمیدهند برود داخل. باز هم مأمور جا افتادهای آمد و جوان را آرام کرد. از چندین نفر که عزیزانشان داخل بودند خواستیم مصاحبه کنند، اما هیچ کدام حاضر نشدند با ما که کارت خبرنگاری نداشتیم مصاحبه کنند. ناگفته نماند مأموران امنیتی ایراد گرفتند که کارت خبرنگاریتان کجاست. حق هم داشتند که البته به خیر گذشت. یک جوان سمت دیگر خیابان صدای گریهاش بلند شد. از اطرافیان علتش را پرسیدم. گفتند مسافر بوده و با دوستش زیارت رفته بودند. دوستش شهید شده و ناراحت است. از طرفی خبر شهادت دوستش را هم نمیتواند به خانواده بدهد و آمادگی ندارد.
همین جا بود که آن آشنایمان که خودش خادم حرم شاهچراغ بود زنگ زد و آماری را که تا آن لحظه از حادثه دستگیرش شده بود به ماداد؛ یک نفر تروریست از باب الرضا وارد حرم میشود که برود سمت شبستان امام خمینی که به در بسته میخورد. به سمت ضریح میرود و چند نفر را به رگبار میبندد. از سمت ضریح به سمت شبستان میرود و نمازگزاران را به رگبار میبندد. با او درگیر میشوند، به سمت حیاط فرار میکند. داخل حیاط درگیر میشود و حالش خوب نیست. آمار شهدا هم تا آن لحظه 13 شهید و بیش از 20 زخمی بود که حال دو نفرشان وخیم بوده است. (روایت میدانی رسول محمدی؛ محقق دفتر تاریخ شفاهی شیراز)
دو زن که روسری سرشان نبود...
ماشین را بعد از انتقال خون پارک کردیم؛ به بچهها گفتم بروید داخل و با مردم مصاحبه کنید. من مینشینم توی ماشین و هماهنگیها را انجام میدهم. سرم توی گوشی بود که تیبای سفیدرنگی کنارم پارک کرد. دو زن چادری از تیبا بیرون آمدند و رفتند سمت انتقال خون. چهرههایشان گرفته و ناراحت بود. دو سه دقیقه بعد، پراید زیتونی رنگی سمت چپ ماشین پارک کرد. دو زن که روسری سرشان نبود، پیاده شدند. سریع روسری را روی سرشان انداختند. رانندهشان هم پسری با موهای دماسبی بود که پیاده شد و همراهشان به سمت انتقال خون رفت. (راوی: محمدحسین عظیمی)
دیدم روی بچه کوچکی پارچه سفید انداختهاند...
صبح روز بعد از حادثه، دو نفری به سمت بیمارستان شهید رجایی راه افتادیم. یکی از بچهها پل ارتباطی زده بود و اجازه ورودمان را گرفت. به بیمارستان رسیدیم. وارد گیت حراست شدیم و گفتیم: «از طرف فلانی هستیم.» اظهار بیاطلاعی کرد و پاسمان داد به آن یکی در ورودی. بیفایده بود؛ کسی نمیخواست فلانی ما را بشناسد. به هر ضرب و زوری بود نگهبانی را رد کردیم، پلهها را بالا رفتیم و وارد بخش شدیم، همان بخشی که مجروحهای حادثه بستری بودند.
یک راست رفتیم ایستگاه پرستاری و سراغ مجروحها را گرفتیم. مسئول بخش اما اجازه ورودمان را نداد و گفت: «متأسفم تا با خودم تماس نگیرند نمیتوانم اجازه ورودتان را بدهم. واقعاً شرمندهام وگرنه هرکاری از دستم بربیاید در خدمتم» باز دست به دامان گوشی شدیم و تماس پشت تماس. بعد از یک ساعت و اندی بالاخره مجوز ورود را گرفتیم. خانم مسئول بخش، ما را به یکی از اتاقها راهنمایی کرد. مرد میانسالی با چهره رنج کشیده روی تخت دراز کشیده و زانوی چپش پانسمان شده بود. دو تا تیر خورده بود، یکی در دست و یکی در پا. چهرهاش سرحال بود و درخواست مصاحبهمان را بیهیچ عذر و بهانهای قبول کرد. گفت: «دلمان برای زیارت تنگ شده بود. هرازگاهی برای زیارت میآییم. دیشب اما دلم شور میزد. از ماجرای چهلم مهسا امینی خبر داشتم و نگران شلوغیها بودم. بالاخره تصمیم گرفتیم. با خانم و پسر کوچکم راهی شاهچراغ شدیم. به حرم رفتیم و زیارت کردیم. خواستیم برویم برای نماز که صدای تیراندازی آمد. برگشتم ببینم چه خبر است که از دور دیدم محافظ گیت ورودی، روی زمین افتاده. دویدیم و برگشتیم سمت حرم. به اتاق کوچکی پناه بردیم. هفت هشت نفری میشدیم. همه ترسیده بودند و هر کس از طرفی فرار میکرد ولی ما در آن اتاق کوچک گیر افتاده بودیم. مردی با کاپشن مشکی اسلحه به دست آمد و شروع کرد به رگبار. یک تیر به پایم خورد و یکی به دستم. تیری هم به کمر خانمم خورد. دو سه تا از آقایان دیگر هم تیر خوردند و شهید شدند...» پرسیدیم: «پسرتان چه شد؟»
بغضش را قورت داد و گفت: «خدا را شکر چیزی نشد و به خیر گذشت. تمام مدت درگیری فقط به او فکر میکردم و میترسیدم بلایی سرش بیاید.» همین طور مشتش را گره کرد و با صدای خشمگین و غم آلودی گفت: «درگیری که تمام شد ما را به حیاط بردند، دیدم روی بچه کوچکی پارچه سفید انداختهاند. بهم ریختم. همان نامرد کشته بودش. خدا لعنتشان کند.»
(بعد از ظهر ۵ آبان؛ روایت پویان حسننیا و سیدمحمد هاشمی از مصاحبه با یکی از مجروحان حمله تروریستی به حرم شاهچراغ/ آقای گلمکانی / بیمارستان رجایی)
ما اینجا غریبیم...
قرار بود شب قبل از حادثه با زن و بچهام بروم شیراز؛ طبق معمول هم موقع نماز مغرب میرسیدم شیراز و یک راست میرفتم حرم، مشغله کاری اجازه نداد و این قرار کنسل شد. بعد از شنیدن خبر حمله تروریستی حالم خیلی بد شد. در جلسه بودم که یکی از دوستان زنگ زد و گفت که یکی از اقوام که از بهمئی رفته بودند شیراز، به همراه زن و بچهاش موقع حمله در حرم بودهاند؛ هرچه زنگ میزنیم خبری از آنها نیست؛ چکار کنیم؟ غریبیم و کسی را نمیشناسیم. گفتم باشد خبرت میکنم از طریق چندتا از دوستان پیگیری کردم و توانستم با پزشکی قانونی شیراز تماس بگیرم، در میان همهمه و شلوغی بیمارستان، آقایی جواب داد و خیلی کوتاه گفت: متأسفانه شهید شدهاند؛ به خانوادهاش اطلاع بده بیایند بیمارستان مسلمین؛ برق از سرم پرید. بنده خدا را میشناختم؛ در خانوادهاش روی اسمش قسم میخوردند. دنیا دور سرم چرخید؛ چطور به یک خانواده غریب و تنها اطلاع بدهم؟ نفس عمیقی کشیدم؛ بالاخره هرطوری بود، با خودم کلنجار رفتم و تماس گرفتم و گفتم شهید شدهاند. (روایت عارف درخشان از شهادت هوشنگ و امید خوب که از بهمئی به شیراز آمده بودند)
آرتین... آرتین...
با یک تیم از بچهها، خودمان را رساندیم به یکی از بیمارستانهایی که به ما گفته بودند مجروحان را بردهاند آنجا؛ بیمارستان نمازی. داغ تازه بود و سنگین. تا برسیم به بخش اتفاقات، کلی با خودمان مرور کردیم که چه بگوییم و چه نگوییم که همان ورودی اتفاقات برخوردیم به یک جمع شلوغ. به نظر یک خانواده میرسیدند، چون ریشسفیدشان مدام داشت جو را آرام میکرد و به آنها دلداری میداد. مستأصل شدیم. شک داشتیم اینها اصلاً خانواده شهدا یا مجروحان باشند یا نه. به قدری صدای ضجه و فریادهاشان بلند بود و به اندازهای حال همگی خراب که صحیح ندانستیم وارد حریمشان بشویم برای سؤال و جواب کردن. همانجا بغل بوفه ایستادیم تا حساسیتی ایجاد نکرده باشیم. تنها کاری که کردم، رکوردرم را روشن کردم. فقط ضجه و مویه و گریههای بلند بود که داشت ضبط میشد. چندی بعد راننده تاکسی که روی نیمکت اتفاقات نشسته بود مطمئنمان کرد که این جمع، از خانوادههای حادثه دیده شاهچراغ هستند. همزمان جلوی ورودی اتفاقات، چند تا ماشین پارک شد؛ دو خانم چادری و دو خانم مانتویی زیر بغل خانم مسنی را گرفته و در حالی که به پهنای صورت اشک میریختند، وارد اتفاقات شدند. خانم مسن عزاداری میکرد و با غم جانکاهی مدام میگفت: «آرتین... آرتین...» تازه داشت چیزهایی دستگیرمان میشد که بچههای حفاظت فیزیکی بیمارستان به ما نزدیک شدند و ما را بستند به تفتیش کردن که: «خودتان را معرفی کنید. از کجا هستید؟ کارت شناسایی بدهید...» هر چه ما جواب میدادیم، سؤال دیگری میپرسیدند و آخر سر هم گفتند: «افراد دیگری هم آمده بودند برای مستندسازی و ما بهشان اجازه ندادیم.» با ما هم همکاری نکردند. با حراست علوم پزشکی، حوزه هنری، صدا وسیما و همکاران تاریخ شفاهی و هر که میشناختیم لینک زدیم تا بتوانیم روایتی بگیریم، نشد. فقط یکی از بچههای حراست که متوجه شد ما که هستیم و نیتمان چیست، به ما گفت: «اینها همگی خانواده آرتین پسر هفت هشت سالهای هستند که الان در بخش اتفاقات بستری است.» گفتم: «چرا انقدر گریه و زاری میکنند پس؟ مگر حال آرتین وخیم است؟» گفت: «نه آرتین خوب است ولی پدر و مادر و برادرش هر سه شهید شدند... .» (بامداد ۵ آبان، روایت میدانی سید محمد هاشمی/ محقق تاریخ شفاهی)
عامو درد زده به قلبُم...
داشتیم با هم حرف میزدیم و به سمت بیمارستان مسلمین میرفتیم که صدای جیغ و ناله زنان، برق از سرمان پراند. هفت، هشت، ده نفر زن روی زمین نشسته بودند، مویه میکردند و بر سر و صورت خودشان میزدند. نالههایشان سوزناک است. نمیتوانم تحمل کنم. ازشان فاصله میگیرم و کمی دورتر میایستم. مرد جوان قدبلندی به در بیمارستان تکیه داده بود و گریه میکرد. چند متر آنطرفتر هم چند گروه از مردان ایستاده بودند. نگهبان، پشت میلههای بیمارستان ایستاده بود و چندبار اسم مجروحان را خواند. از پنج شش نفری که خواند، فقط یک نفرشان بود. نگهبان رو کرد به بقیه و گفت: بزرگواران! این چند نفر، مجروحانی هستند که توی این بیمارستان بستریاند. بقیه توی بیمارستانهای دیگر هستند. اگه هم شهید شده باشند، الان پزشک قانونیاند. نای حرف زدن نداشتم. فضای حرف زدن هم نبود. هر چند ثانیه یک بار صدای مویه زنان بالا میرفت و فضا را به هم میریخت؛ به خودم مسلط شدم و رفتم جلو.سلام کردم.
- شما از خانواده مجروحان هستین؟
- نه. آشنای ما را شهید کردن.
- شهید شدن؟
- آره. دو نفرشون شهید شدن. پدر و بچهش بودند.
- همونکه عکسشون منتشر شد؟
- آره. بنده خداها از بهمئی اومده بودن اینجا. فردا عمل داشت. اومده بود شاهچراغ برای زیارت.
خشکم زد. همینطوری حرفم نمیآمد. وقتی فهمیدم غریب بودند، حالم بدتر شد. زبانم قفل شده بود.
اشک توی چشم مرد پر میخورد. ادامه داد:
- اسمش هوشنگ بود. هوشنگ خوب. اینم پسر خواهرشه.
- پسر قدبلند چهارشانهای را در آن سمت خیابان نشانم میدهد که به ماشینی تکیه داده و گریه میکند.
- سرم را به نشانه تأسف پایین میاندازم. دوباره صدای زنها بالا میرود. وسط ضجهها یک نفرشان این جمله را مدام تکرار میکند:
- عامو درد زده به قلبُم. عامو دلُم درد گرفته.
نمیتوانم خودم را کنترل کنم. درد به قلب من هم اصابت کرده...
(بامداد ۵ آبان، روایت محمدحسین عظیمی از مصاحبه با خانواده شهید هوشنگ و امید خوب)
دامادمان تیر خورده...
بعد از پایان مصاحبهها، با سید در راهروی بخش نشستیم تا کمی درباره روند کار مشورت کنیم. جوانی هم آن جا بود که مدام طول راهرو را بالا و پایین میرفت و گاهی هم دستش را روی صورتش میگذاشت و فشار میداد. رنگ به رخ نداشت، صورتش مانند گچ سفید شده بود. همزمان اخبار، اتفاقات روز گذشته شاهچراغ را نشان میداد. جوان هم با نگرانی تلویزیون را نگاه میکرد. حدس زدم احتمالاً از اقوام یکی از مجروحان باشد. پرسیدم: «آن بنده خدای بوشهری برادرتان است؟» گفت:«نه» بعد انگار که ساعتها منتظر کسی بود تا با او حرف بزند و درد دل کند، ادامه داد: «دامادمان تیر خورده و الان اتاق عمله. سه تا تیر خورده. اینم سومین عملشه که 3 ساعت طول کشیده». اخبار برای لحظهای صحنه تیراندازی داخل حرم، نزدیک ضریح را نشان داد. یکدفعه جوان هیجانزده شد و بلند گفت: «این دامادمان است!» بغض راه گلویش را بست. با دو دست چنگ به موهایش زد و به سمت زانویش خم شد. این قطرات اشک بود که روی پهنای صورتش سر میخورد. دلداریاش دادم. پریشان منتظر بود تا خبری از اتاق عمل بیاید. گویا دامادشان از کاشان برای کاری راهی شیراز شده و آن روز برای زیارت به حرم شاهچراغ رفته و این اتفاق برایش میافتد. جوان دیگر توان دیدن اخبار را نداشت. گامی به آن سوی راهرو برداشت، نشست و دوباره در افکارش غرق شد. (بعداز ظهر ۵ آبان؛ روایت پویان حسننیا و سیدمحمد هاشمی از مصاحبه با یکی از مجروحان حمله تروریستی به حرم شاهچراغ/ آقای شایانمهر / بیمارستان رجایی)
نکند آن پسربچه آرشام باشد؛ برادر آرتین...
بعد از اتمام یکی از مصاحبهها، سراغ مسئول بخش رفتیم. بدون اینکه چیزی بگوییم ما را به اتاق دیگری راهنمایی کرد. مرد مسنی روی تخت دراز کشیده و یک پایش آویزان بود. سن و سالی ازش گذشته بود و انگار نای حرف زدن نداشت. خانم مسئول بخش، مرد جوانی را نشانم داد و گفت: «این آقا هم همراهش است.» وارد اتاق شدم. برگ معاینه را نگاه کردم و اسمش را خواندم؛ «عیسی شریفی». چند پرستار در اتاق مشغول بودند. یکی از پرستارها پای بانداژ شده مرد را به وسیله وزنهای که از تخت آویزان بود، بالا میبرد. مرد بیچاره از درد چهرهاش در هم رفت و فریاد کشید. مرد جوان، پسرش بود؛ کم حرف و ساکت. نزدیکش شدم. ایستاده بود و مدام دور و اطراف را نگاه میکرد. هنوز در شوک حادثه بود. چند سؤال پرسیدم؛ کوتاه جواب داد. ناچار سراغ خودش رفتم. شرایط را برایش توضیح میدهم و اینگونه شروع میکند: «بوشهری ام. برای درمان مریضیام آمدیم شیراز. حدود یک ماهی هست. هر روز عصرها برای نماز و زیارت میرفتیم حرم. دیروز عصر هم رفتیم. کنار آقا (حضرت شاهچراغ) ایستاده بودیم برای نماز که صدای تیراندازی آمد. جمعیت میدوید. همه دستپاچه شده بودند و از ترس فرار میکردند. من هم دویدم که ناگهان دیدم پخش زمین شدهام. یک گلوله در پایم خورد و گلولهای هم در پهلویم. خیلی نزدیکمان بود، از دو سه متری به ما شلیک میکرد. چندین نفر دیگر را هم دیدم که روی زمین افتاده بودند و خون زیادی ازشان میرفت. دو نفری که کنارم بودند شهید شدند.» مکثی کرد. چشمانش را بست و زبانش را در دهانش چرخاند. انگار داشت بغضش را قورت میداد. ادامه داد؛ «پسری ده دوازده ساله هم بود. دیدمش... افتاده بود. او هم شهید شده بود.» اشک در چشمانش جمع میشود. با خودم فکر میکنم آن پسربچه شهید کیست؟ نکند آرشام است! برادر آرتین...
(بعد از ظهر ۵ آبان؛ روایت پویان حسننیا از مصاحبه با یکی از مجروحان حمله تروریستی به حرم شاهچراغ/ آقای شریفی / بیمارستان رجایی)
ما ماندیم و صحنهای غرق خون...
یک ساعت بعد از حادثه رسیدم حرم، دوستانم تلفنی مرا خبردار کرده بودند. به اندازهای روبهروی حرم شلوغ بود که تا خودم را به ورودی باب الرضا رساندم، زمان زیادی گذشت. مردم هجوم آورده بودند و چسبیده بودند به درها.. هم قصدشان کمک بود و هم میخواستند ببینند که چه خبر شده. ساعتی شد تا با دیگر خدام و با کمک نیروهای امنیتی مجابشان کردیم که کمی عقبتر بروند. مدام سؤال میکردند که «چند نفر کشته شده؟ چه شده؟ بگذارید برویم داخل» نمیشد بگذاریم بروند داخل؛ ممکن بود جان آنها هم در خطر باشد. ساعتی طول کشید تا مردم متفرق شدند و به هر ترتیبی بود داخل حرم شدم. همهجا پر از خون بود... جسد بچه کوچکی کنار مادرش... اجسادی که روی یک قالی ردیف کنار هم گذاشته بودند با ملحفههای خونی پیچیده دورشان... صحنه تأثرآمیزی ایجاد شده بود که قلبم را به درد آورد. اما باید حواسمان به بازماندگان و دیگر زوار بود. فوراً با کمک خادمان، زائران وحشتزده و داغ دیده را با امنیت کامل از درهای دیگر حرم خارج کردیم. عدهای از زائران را که خیلی ترسیده بودند، سوار ماشینهای خدام کردیم و خادمها خودشان آنها را تا خانههایشان همراهی کردند. کم کم اجساد را به بیرون منتقل کردند و مجروحان هم که همان ابتدا برده بودند بیمارستان.
ما ماندیم و صحنهای غرق خون و قالیهای آغشته به خون و قرآنها و مهرهای ریخته روی زمین و شیشههای شکسته... با کمک خادمهای افتخاری که مثل همیشه پشتیبان حرم هستند، همه جا را تمیز کردیم و حرم را شست و شو دادیم. نیمههای شب تولیت آستان و امام جمعه و نیروهایی از استانداری و دیگر مسئولان شهر شیراز، همه و همه آمدند و برای تسکین قلبشان عزاداری و سینه زنی کردند. ساعت چهار صبح بود. حرم امن و طاهر و همه چیز مهیای برپایی نماز صبح. (آقای توکلی خادم حرم شاهچراغ/ تنطیم: اسما میرشکاری فرد)
بعد از نماز منتظر همسرم و فرزندم بودم...
همراه با همسر و فرزندم برای زیارت و خواندن نماز، قبل از اذان مغرب وارد صحن حرم شاهچراغ شدیم؛ پس از زیارت و خواندن نماز از در صحن خارج شدم و منتظر همسرم و فرزندم در حیاط حرم بودم که ناگهان با صدای مهیب گلوله، درهای حرم بسته شد و زائران وحشتزده به گوشهای پناه میبردند. (روایت همسر شهید خوب از استان کهگیلویه و
بویراحمد)
روایت هایی از حادثه تروریستی در حرم مطهر حضرت احمدبن موسی (ع) شاهچراغ
شاهدان عینی چهارشنبه خونین
اورژانس خیلی شلوغ بود...
جلسه بودم و گوشی همراهم را گذاشته بودم روی حالت پرواز. ساعت 19 جلسه تمام شد. در همین حین یکی از دوستان گفت که به حرم شاهچراغ حمله تروریستی شده است. شماره مادرم را گرفتم. سریع گفت کجا هستی. گفتم دفترم و حالم خوب است. بعد با یکی از دوستان رفتیم حرم حضرت شاهچراغ تا اگر توانستیم گزارش میدانی از شاهدان عینی بگیریم. از کوچه پس کوچهها خودمان را رساندیم به حرم. اولش رفتیم سمت در ورودی از سه راه احمدی که به در بسته خوردیم. رفتیم از سمت باباالرضا. باب الرضا هم مثل همه درهای حرم بسته بود. فقط قسمت وی آی پی برای رفت و آمد آمبولانس باز و بسته میشد. نیروهای امنیتی هم مردمی را که سمت ورودی همان در وی آی پی بودند، کنار میزدند و به کسی اجازه ورود نمیدادند. به نیروهای امنیتی گفتم برای تهیه گزارش آمدهایم. خیلی محکم گفت نمیشود. توی همین حین یکی از دوستان گفت اخباری که دارد منتشر میشود، عمدتاً از شبکههای خارج نشین است و عمدتاً اخبار فیک است. همین حرفها را باز به مأمورها گفتم. گفتند یکی از مسئولین را که حرفش برش دارد، پیدا کن و اگر آنها اجازه بدهند، میگذاریم بروی داخل.
آمدم سمت در وی آی پی. یکی از دوستان از در آمد بیرون. تا موضوع را به آنها گفتم، در جواب گفت که الان وقت ندارد و مصاحبه باشد برای بعد. در همین حین، یکی از آشناها را دیدم و میدانستم که خادم حرم شاهچراغ است. موضوع را به او گفتم. گفت برویم سمت در وی آی پی. رفتیم و باز هم راهمان ندادند. در همین لحظه یکی از خادمها با گریه از در وی آی پی آمد بیرون. از آنجا که آشنای ما او را میشناخت رفت و دلداریاش داد و از او پرسید که چه شده؛ آن خادم اسم یکی از همکاران خادمش را آورد و گفت که شهید شده. موضوع را به خادم گریان گفتم. گفت نمیتوانم صحبت کنم و اجازه مصاحبه ندارم. در نهایت آشنای ما گفت بعد که حالش بهتر شد، با او صحبت کنیم.
دوباره آمدم سمت باب الرضا. خانمی با حالت گریه و اضطرار از مأمورها خواهش میکرد که اجازه بدهند برود داخل. رفتم کنارشان و موضوع را پرسیدم. گفت برادرم سرباز بوده و هیچ خبری ازش ندارم. مأمور امیدوارش کرد و بهش گفت انشاءالله برادرت سالم است و بعد راهنماییش کرد که به در ویآیپی برود و سراغ برادرش را از آنجا بگیرد. خانم گفت شاید بین زخمیها باشد و مأمور گفت زخمیها در بیمارستان مسلمین هستند.
با دوستم مشورتی کردیم و قرار شد برویم سمت بیمارستان مسلمین و با مجروحها و خانوادهها صحبت کنیم. هر دو در بیمارستان مسلمین بسته بود و اجازه ورود نمیدادند. در سمت قسمت اورژانس خیلی شلوغ بود. خانوادههایی آمده بودند و برخی حتی نمیدانستند عزیزانشان در بیمارستان هستند یا خیر. یکی از مأمورها آمد و از خانوادهها خواست آرامش خودشان را حفظ کنند و بیرون باشند تا کار امدادرسانی بهتر انجام شود. خانمی میانسال گریه میکرد و میگفت هیچ خبری از او (احتمالاً فرزندش) ندارد. جوانی که نگران عزیزش بود، کنترل خود را از دست داد. به مأمور پرخاش کرد که پدرش آن زمان که مجروحهای جنگ را اینجا میآوردند در بیمارستان خدمت کرده و حالا چرا به او اجازه نمیدهند برود داخل. باز هم مأمور جا افتادهای آمد و جوان را آرام کرد. از چندین نفر که عزیزانشان داخل بودند خواستیم مصاحبه کنند، اما هیچ کدام حاضر نشدند با ما که کارت خبرنگاری نداشتیم مصاحبه کنند. ناگفته نماند مأموران امنیتی ایراد گرفتند که کارت خبرنگاریتان کجاست. حق هم داشتند که البته به خیر گذشت. یک جوان سمت دیگر خیابان صدای گریهاش بلند شد. از اطرافیان علتش را پرسیدم. گفتند مسافر بوده و با دوستش زیارت رفته بودند. دوستش شهید شده و ناراحت است. از طرفی خبر شهادت دوستش را هم نمیتواند به خانواده بدهد و آمادگی ندارد.
همین جا بود که آن آشنایمان که خودش خادم حرم شاهچراغ بود زنگ زد و آماری را که تا آن لحظه از حادثه دستگیرش شده بود به ماداد؛ یک نفر تروریست از باب الرضا وارد حرم میشود که برود سمت شبستان امام خمینی که به در بسته میخورد. به سمت ضریح میرود و چند نفر را به رگبار میبندد. از سمت ضریح به سمت شبستان میرود و نمازگزاران را به رگبار میبندد. با او درگیر میشوند، به سمت حیاط فرار میکند. داخل حیاط درگیر میشود و حالش خوب نیست. آمار شهدا هم تا آن لحظه 13 شهید و بیش از 20 زخمی بود که حال دو نفرشان وخیم بوده است. (روایت میدانی رسول محمدی؛ محقق دفتر تاریخ شفاهی شیراز)
دو زن که روسری سرشان نبود...
ماشین را بعد از انتقال خون پارک کردیم؛ به بچهها گفتم بروید داخل و با مردم مصاحبه کنید. من مینشینم توی ماشین و هماهنگیها را انجام میدهم. سرم توی گوشی بود که تیبای سفیدرنگی کنارم پارک کرد. دو زن چادری از تیبا بیرون آمدند و رفتند سمت انتقال خون. چهرههایشان گرفته و ناراحت بود. دو سه دقیقه بعد، پراید زیتونی رنگی سمت چپ ماشین پارک کرد. دو زن که روسری سرشان نبود، پیاده شدند. سریع روسری را روی سرشان انداختند. رانندهشان هم پسری با موهای دماسبی بود که پیاده شد و همراهشان به سمت انتقال خون رفت. (راوی: محمدحسین عظیمی)
دیدم روی بچه کوچکی پارچه سفید انداختهاند...
صبح روز بعد از حادثه، دو نفری به سمت بیمارستان شهید رجایی راه افتادیم. یکی از بچهها پل ارتباطی زده بود و اجازه ورودمان را گرفت. به بیمارستان رسیدیم. وارد گیت حراست شدیم و گفتیم: «از طرف فلانی هستیم.» اظهار بیاطلاعی کرد و پاسمان داد به آن یکی در ورودی. بیفایده بود؛ کسی نمیخواست فلانی ما را بشناسد. به هر ضرب و زوری بود نگهبانی را رد کردیم، پلهها را بالا رفتیم و وارد بخش شدیم، همان بخشی که مجروحهای حادثه بستری بودند.
یک راست رفتیم ایستگاه پرستاری و سراغ مجروحها را گرفتیم. مسئول بخش اما اجازه ورودمان را نداد و گفت: «متأسفم تا با خودم تماس نگیرند نمیتوانم اجازه ورودتان را بدهم. واقعاً شرمندهام وگرنه هرکاری از دستم بربیاید در خدمتم» باز دست به دامان گوشی شدیم و تماس پشت تماس. بعد از یک ساعت و اندی بالاخره مجوز ورود را گرفتیم. خانم مسئول بخش، ما را به یکی از اتاقها راهنمایی کرد. مرد میانسالی با چهره رنج کشیده روی تخت دراز کشیده و زانوی چپش پانسمان شده بود. دو تا تیر خورده بود، یکی در دست و یکی در پا. چهرهاش سرحال بود و درخواست مصاحبهمان را بیهیچ عذر و بهانهای قبول کرد. گفت: «دلمان برای زیارت تنگ شده بود. هرازگاهی برای زیارت میآییم. دیشب اما دلم شور میزد. از ماجرای چهلم مهسا امینی خبر داشتم و نگران شلوغیها بودم. بالاخره تصمیم گرفتیم. با خانم و پسر کوچکم راهی شاهچراغ شدیم. به حرم رفتیم و زیارت کردیم. خواستیم برویم برای نماز که صدای تیراندازی آمد. برگشتم ببینم چه خبر است که از دور دیدم محافظ گیت ورودی، روی زمین افتاده. دویدیم و برگشتیم سمت حرم. به اتاق کوچکی پناه بردیم. هفت هشت نفری میشدیم. همه ترسیده بودند و هر کس از طرفی فرار میکرد ولی ما در آن اتاق کوچک گیر افتاده بودیم. مردی با کاپشن مشکی اسلحه به دست آمد و شروع کرد به رگبار. یک تیر به پایم خورد و یکی به دستم. تیری هم به کمر خانمم خورد. دو سه تا از آقایان دیگر هم تیر خوردند و شهید شدند...» پرسیدیم: «پسرتان چه شد؟»
بغضش را قورت داد و گفت: «خدا را شکر چیزی نشد و به خیر گذشت. تمام مدت درگیری فقط به او فکر میکردم و میترسیدم بلایی سرش بیاید.» همین طور مشتش را گره کرد و با صدای خشمگین و غم آلودی گفت: «درگیری که تمام شد ما را به حیاط بردند، دیدم روی بچه کوچکی پارچه سفید انداختهاند. بهم ریختم. همان نامرد کشته بودش. خدا لعنتشان کند.»
(بعد از ظهر ۵ آبان؛ روایت پویان حسننیا و سیدمحمد هاشمی از مصاحبه با یکی از مجروحان حمله تروریستی به حرم شاهچراغ/ آقای گلمکانی / بیمارستان رجایی)
ما اینجا غریبیم...
قرار بود شب قبل از حادثه با زن و بچهام بروم شیراز؛ طبق معمول هم موقع نماز مغرب میرسیدم شیراز و یک راست میرفتم حرم، مشغله کاری اجازه نداد و این قرار کنسل شد. بعد از شنیدن خبر حمله تروریستی حالم خیلی بد شد. در جلسه بودم که یکی از دوستان زنگ زد و گفت که یکی از اقوام که از بهمئی رفته بودند شیراز، به همراه زن و بچهاش موقع حمله در حرم بودهاند؛ هرچه زنگ میزنیم خبری از آنها نیست؛ چکار کنیم؟ غریبیم و کسی را نمیشناسیم. گفتم باشد خبرت میکنم از طریق چندتا از دوستان پیگیری کردم و توانستم با پزشکی قانونی شیراز تماس بگیرم، در میان همهمه و شلوغی بیمارستان، آقایی جواب داد و خیلی کوتاه گفت: متأسفانه شهید شدهاند؛ به خانوادهاش اطلاع بده بیایند بیمارستان مسلمین؛ برق از سرم پرید. بنده خدا را میشناختم؛ در خانوادهاش روی اسمش قسم میخوردند. دنیا دور سرم چرخید؛ چطور به یک خانواده غریب و تنها اطلاع بدهم؟ نفس عمیقی کشیدم؛ بالاخره هرطوری بود، با خودم کلنجار رفتم و تماس گرفتم و گفتم شهید شدهاند. (روایت عارف درخشان از شهادت هوشنگ و امید خوب که از بهمئی به شیراز آمده بودند)
آرتین... آرتین...
با یک تیم از بچهها، خودمان را رساندیم به یکی از بیمارستانهایی که به ما گفته بودند مجروحان را بردهاند آنجا؛ بیمارستان نمازی. داغ تازه بود و سنگین. تا برسیم به بخش اتفاقات، کلی با خودمان مرور کردیم که چه بگوییم و چه نگوییم که همان ورودی اتفاقات برخوردیم به یک جمع شلوغ. به نظر یک خانواده میرسیدند، چون ریشسفیدشان مدام داشت جو را آرام میکرد و به آنها دلداری میداد. مستأصل شدیم. شک داشتیم اینها اصلاً خانواده شهدا یا مجروحان باشند یا نه. به قدری صدای ضجه و فریادهاشان بلند بود و به اندازهای حال همگی خراب که صحیح ندانستیم وارد حریمشان بشویم برای سؤال و جواب کردن. همانجا بغل بوفه ایستادیم تا حساسیتی ایجاد نکرده باشیم. تنها کاری که کردم، رکوردرم را روشن کردم. فقط ضجه و مویه و گریههای بلند بود که داشت ضبط میشد. چندی بعد راننده تاکسی که روی نیمکت اتفاقات نشسته بود مطمئنمان کرد که این جمع، از خانوادههای حادثه دیده شاهچراغ هستند. همزمان جلوی ورودی اتفاقات، چند تا ماشین پارک شد؛ دو خانم چادری و دو خانم مانتویی زیر بغل خانم مسنی را گرفته و در حالی که به پهنای صورت اشک میریختند، وارد اتفاقات شدند. خانم مسن عزاداری میکرد و با غم جانکاهی مدام میگفت: «آرتین... آرتین...» تازه داشت چیزهایی دستگیرمان میشد که بچههای حفاظت فیزیکی بیمارستان به ما نزدیک شدند و ما را بستند به تفتیش کردن که: «خودتان را معرفی کنید. از کجا هستید؟ کارت شناسایی بدهید...» هر چه ما جواب میدادیم، سؤال دیگری میپرسیدند و آخر سر هم گفتند: «افراد دیگری هم آمده بودند برای مستندسازی و ما بهشان اجازه ندادیم.» با ما هم همکاری نکردند. با حراست علوم پزشکی، حوزه هنری، صدا وسیما و همکاران تاریخ شفاهی و هر که میشناختیم لینک زدیم تا بتوانیم روایتی بگیریم، نشد. فقط یکی از بچههای حراست که متوجه شد ما که هستیم و نیتمان چیست، به ما گفت: «اینها همگی خانواده آرتین پسر هفت هشت سالهای هستند که الان در بخش اتفاقات بستری است.» گفتم: «چرا انقدر گریه و زاری میکنند پس؟ مگر حال آرتین وخیم است؟» گفت: «نه آرتین خوب است ولی پدر و مادر و برادرش هر سه شهید شدند... .» (بامداد ۵ آبان، روایت میدانی سید محمد هاشمی/ محقق تاریخ شفاهی)
عامو درد زده به قلبُم...
داشتیم با هم حرف میزدیم و به سمت بیمارستان مسلمین میرفتیم که صدای جیغ و ناله زنان، برق از سرمان پراند. هفت، هشت، ده نفر زن روی زمین نشسته بودند، مویه میکردند و بر سر و صورت خودشان میزدند. نالههایشان سوزناک است. نمیتوانم تحمل کنم. ازشان فاصله میگیرم و کمی دورتر میایستم. مرد جوان قدبلندی به در بیمارستان تکیه داده بود و گریه میکرد. چند متر آنطرفتر هم چند گروه از مردان ایستاده بودند. نگهبان، پشت میلههای بیمارستان ایستاده بود و چندبار اسم مجروحان را خواند. از پنج شش نفری که خواند، فقط یک نفرشان بود. نگهبان رو کرد به بقیه و گفت: بزرگواران! این چند نفر، مجروحانی هستند که توی این بیمارستان بستریاند. بقیه توی بیمارستانهای دیگر هستند. اگه هم شهید شده باشند، الان پزشک قانونیاند. نای حرف زدن نداشتم. فضای حرف زدن هم نبود. هر چند ثانیه یک بار صدای مویه زنان بالا میرفت و فضا را به هم میریخت؛ به خودم مسلط شدم و رفتم جلو.سلام کردم.
- شما از خانواده مجروحان هستین؟
- نه. آشنای ما را شهید کردن.
- شهید شدن؟
- آره. دو نفرشون شهید شدن. پدر و بچهش بودند.
- همونکه عکسشون منتشر شد؟
- آره. بنده خداها از بهمئی اومده بودن اینجا. فردا عمل داشت. اومده بود شاهچراغ برای زیارت.
خشکم زد. همینطوری حرفم نمیآمد. وقتی فهمیدم غریب بودند، حالم بدتر شد. زبانم قفل شده بود.
اشک توی چشم مرد پر میخورد. ادامه داد:
- اسمش هوشنگ بود. هوشنگ خوب. اینم پسر خواهرشه.
- پسر قدبلند چهارشانهای را در آن سمت خیابان نشانم میدهد که به ماشینی تکیه داده و گریه میکند.
- سرم را به نشانه تأسف پایین میاندازم. دوباره صدای زنها بالا میرود. وسط ضجهها یک نفرشان این جمله را مدام تکرار میکند:
- عامو درد زده به قلبُم. عامو دلُم درد گرفته.
نمیتوانم خودم را کنترل کنم. درد به قلب من هم اصابت کرده...
(بامداد ۵ آبان، روایت محمدحسین عظیمی از مصاحبه با خانواده شهید هوشنگ و امید خوب)
دامادمان تیر خورده...
بعد از پایان مصاحبهها، با سید در راهروی بخش نشستیم تا کمی درباره روند کار مشورت کنیم. جوانی هم آن جا بود که مدام طول راهرو را بالا و پایین میرفت و گاهی هم دستش را روی صورتش میگذاشت و فشار میداد. رنگ به رخ نداشت، صورتش مانند گچ سفید شده بود. همزمان اخبار، اتفاقات روز گذشته شاهچراغ را نشان میداد. جوان هم با نگرانی تلویزیون را نگاه میکرد. حدس زدم احتمالاً از اقوام یکی از مجروحان باشد. پرسیدم: «آن بنده خدای بوشهری برادرتان است؟» گفت:«نه» بعد انگار که ساعتها منتظر کسی بود تا با او حرف بزند و درد دل کند، ادامه داد: «دامادمان تیر خورده و الان اتاق عمله. سه تا تیر خورده. اینم سومین عملشه که 3 ساعت طول کشیده». اخبار برای لحظهای صحنه تیراندازی داخل حرم، نزدیک ضریح را نشان داد. یکدفعه جوان هیجانزده شد و بلند گفت: «این دامادمان است!» بغض راه گلویش را بست. با دو دست چنگ به موهایش زد و به سمت زانویش خم شد. این قطرات اشک بود که روی پهنای صورتش سر میخورد. دلداریاش دادم. پریشان منتظر بود تا خبری از اتاق عمل بیاید. گویا دامادشان از کاشان برای کاری راهی شیراز شده و آن روز برای زیارت به حرم شاهچراغ رفته و این اتفاق برایش میافتد. جوان دیگر توان دیدن اخبار را نداشت. گامی به آن سوی راهرو برداشت، نشست و دوباره در افکارش غرق شد. (بعداز ظهر ۵ آبان؛ روایت پویان حسننیا و سیدمحمد هاشمی از مصاحبه با یکی از مجروحان حمله تروریستی به حرم شاهچراغ/ آقای شایانمهر / بیمارستان رجایی)
نکند آن پسربچه آرشام باشد؛ برادر آرتین...
بعد از اتمام یکی از مصاحبهها، سراغ مسئول بخش رفتیم. بدون اینکه چیزی بگوییم ما را به اتاق دیگری راهنمایی کرد. مرد مسنی روی تخت دراز کشیده و یک پایش آویزان بود. سن و سالی ازش گذشته بود و انگار نای حرف زدن نداشت. خانم مسئول بخش، مرد جوانی را نشانم داد و گفت: «این آقا هم همراهش است.» وارد اتاق شدم. برگ معاینه را نگاه کردم و اسمش را خواندم؛ «عیسی شریفی». چند پرستار در اتاق مشغول بودند. یکی از پرستارها پای بانداژ شده مرد را به وسیله وزنهای که از تخت آویزان بود، بالا میبرد. مرد بیچاره از درد چهرهاش در هم رفت و فریاد کشید. مرد جوان، پسرش بود؛ کم حرف و ساکت. نزدیکش شدم. ایستاده بود و مدام دور و اطراف را نگاه میکرد. هنوز در شوک حادثه بود. چند سؤال پرسیدم؛ کوتاه جواب داد. ناچار سراغ خودش رفتم. شرایط را برایش توضیح میدهم و اینگونه شروع میکند: «بوشهری ام. برای درمان مریضیام آمدیم شیراز. حدود یک ماهی هست. هر روز عصرها برای نماز و زیارت میرفتیم حرم. دیروز عصر هم رفتیم. کنار آقا (حضرت شاهچراغ) ایستاده بودیم برای نماز که صدای تیراندازی آمد. جمعیت میدوید. همه دستپاچه شده بودند و از ترس فرار میکردند. من هم دویدم که ناگهان دیدم پخش زمین شدهام. یک گلوله در پایم خورد و گلولهای هم در پهلویم. خیلی نزدیکمان بود، از دو سه متری به ما شلیک میکرد. چندین نفر دیگر را هم دیدم که روی زمین افتاده بودند و خون زیادی ازشان میرفت. دو نفری که کنارم بودند شهید شدند.» مکثی کرد. چشمانش را بست و زبانش را در دهانش چرخاند. انگار داشت بغضش را قورت میداد. ادامه داد؛ «پسری ده دوازده ساله هم بود. دیدمش... افتاده بود. او هم شهید شده بود.» اشک در چشمانش جمع میشود. با خودم فکر میکنم آن پسربچه شهید کیست؟ نکند آرشام است! برادر آرتین...
(بعد از ظهر ۵ آبان؛ روایت پویان حسننیا از مصاحبه با یکی از مجروحان حمله تروریستی به حرم شاهچراغ/ آقای شریفی / بیمارستان رجایی)
ما ماندیم و صحنهای غرق خون...
یک ساعت بعد از حادثه رسیدم حرم، دوستانم تلفنی مرا خبردار کرده بودند. به اندازهای روبهروی حرم شلوغ بود که تا خودم را به ورودی باب الرضا رساندم، زمان زیادی گذشت. مردم هجوم آورده بودند و چسبیده بودند به درها.. هم قصدشان کمک بود و هم میخواستند ببینند که چه خبر شده. ساعتی شد تا با دیگر خدام و با کمک نیروهای امنیتی مجابشان کردیم که کمی عقبتر بروند. مدام سؤال میکردند که «چند نفر کشته شده؟ چه شده؟ بگذارید برویم داخل» نمیشد بگذاریم بروند داخل؛ ممکن بود جان آنها هم در خطر باشد. ساعتی طول کشید تا مردم متفرق شدند و به هر ترتیبی بود داخل حرم شدم. همهجا پر از خون بود... جسد بچه کوچکی کنار مادرش... اجسادی که روی یک قالی ردیف کنار هم گذاشته بودند با ملحفههای خونی پیچیده دورشان... صحنه تأثرآمیزی ایجاد شده بود که قلبم را به درد آورد. اما باید حواسمان به بازماندگان و دیگر زوار بود. فوراً با کمک خادمان، زائران وحشتزده و داغ دیده را با امنیت کامل از درهای دیگر حرم خارج کردیم. عدهای از زائران را که خیلی ترسیده بودند، سوار ماشینهای خدام کردیم و خادمها خودشان آنها را تا خانههایشان همراهی کردند. کم کم اجساد را به بیرون منتقل کردند و مجروحان هم که همان ابتدا برده بودند بیمارستان.
ما ماندیم و صحنهای غرق خون و قالیهای آغشته به خون و قرآنها و مهرهای ریخته روی زمین و شیشههای شکسته... با کمک خادمهای افتخاری که مثل همیشه پشتیبان حرم هستند، همه جا را تمیز کردیم و حرم را شست و شو دادیم. نیمههای شب تولیت آستان و امام جمعه و نیروهایی از استانداری و دیگر مسئولان شهر شیراز، همه و همه آمدند و برای تسکین قلبشان عزاداری و سینه زنی کردند. ساعت چهار صبح بود. حرم امن و طاهر و همه چیز مهیای برپایی نماز صبح. (آقای توکلی خادم حرم شاهچراغ/ تنطیم: اسما میرشکاری فرد)
بعد از نماز منتظر همسرم و فرزندم بودم...
همراه با همسر و فرزندم برای زیارت و خواندن نماز، قبل از اذان مغرب وارد صحن حرم شاهچراغ شدیم؛ پس از زیارت و خواندن نماز از در صحن خارج شدم و منتظر همسرم و فرزندم در حیاط حرم بودم که ناگهان با صدای مهیب گلوله، درهای حرم بسته شد و زائران وحشتزده به گوشهای پناه میبردند. (روایت همسر شهید خوب از استان کهگیلویه و
بویراحمد)
جلسه بودم و گوشی همراهم را گذاشته بودم روی حالت پرواز. ساعت 19 جلسه تمام شد. در همین حین یکی از دوستان گفت که به حرم شاهچراغ حمله تروریستی شده است. شماره مادرم را گرفتم. سریع گفت کجا هستی. گفتم دفترم و حالم خوب است. بعد با یکی از دوستان رفتیم حرم حضرت شاهچراغ تا اگر توانستیم گزارش میدانی از شاهدان عینی بگیریم. از کوچه پس کوچهها خودمان را رساندیم به حرم. اولش رفتیم سمت در ورودی از سه راه احمدی که به در بسته خوردیم. رفتیم از سمت باباالرضا. باب الرضا هم مثل همه درهای حرم بسته بود. فقط قسمت وی آی پی برای رفت و آمد آمبولانس باز و بسته میشد. نیروهای امنیتی هم مردمی را که سمت ورودی همان در وی آی پی بودند، کنار میزدند و به کسی اجازه ورود نمیدادند. به نیروهای امنیتی گفتم برای تهیه گزارش آمدهایم. خیلی محکم گفت نمیشود. توی همین حین یکی از دوستان گفت اخباری که دارد منتشر میشود، عمدتاً از شبکههای خارج نشین است و عمدتاً اخبار فیک است. همین حرفها را باز به مأمورها گفتم. گفتند یکی از مسئولین را که حرفش برش دارد، پیدا کن و اگر آنها اجازه بدهند، میگذاریم بروی داخل.
آمدم سمت در وی آی پی. یکی از دوستان از در آمد بیرون. تا موضوع را به آنها گفتم، در جواب گفت که الان وقت ندارد و مصاحبه باشد برای بعد. در همین حین، یکی از آشناها را دیدم و میدانستم که خادم حرم شاهچراغ است. موضوع را به او گفتم. گفت برویم سمت در وی آی پی. رفتیم و باز هم راهمان ندادند. در همین لحظه یکی از خادمها با گریه از در وی آی پی آمد بیرون. از آنجا که آشنای ما او را میشناخت رفت و دلداریاش داد و از او پرسید که چه شده؛ آن خادم اسم یکی از همکاران خادمش را آورد و گفت که شهید شده. موضوع را به خادم گریان گفتم. گفت نمیتوانم صحبت کنم و اجازه مصاحبه ندارم. در نهایت آشنای ما گفت بعد که حالش بهتر شد، با او صحبت کنیم.
دوباره آمدم سمت باب الرضا. خانمی با حالت گریه و اضطرار از مأمورها خواهش میکرد که اجازه بدهند برود داخل. رفتم کنارشان و موضوع را پرسیدم. گفت برادرم سرباز بوده و هیچ خبری ازش ندارم. مأمور امیدوارش کرد و بهش گفت انشاءالله برادرت سالم است و بعد راهنماییش کرد که به در ویآیپی برود و سراغ برادرش را از آنجا بگیرد. خانم گفت شاید بین زخمیها باشد و مأمور گفت زخمیها در بیمارستان مسلمین هستند.
با دوستم مشورتی کردیم و قرار شد برویم سمت بیمارستان مسلمین و با مجروحها و خانوادهها صحبت کنیم. هر دو در بیمارستان مسلمین بسته بود و اجازه ورود نمیدادند. در سمت قسمت اورژانس خیلی شلوغ بود. خانوادههایی آمده بودند و برخی حتی نمیدانستند عزیزانشان در بیمارستان هستند یا خیر. یکی از مأمورها آمد و از خانوادهها خواست آرامش خودشان را حفظ کنند و بیرون باشند تا کار امدادرسانی بهتر انجام شود. خانمی میانسال گریه میکرد و میگفت هیچ خبری از او (احتمالاً فرزندش) ندارد. جوانی که نگران عزیزش بود، کنترل خود را از دست داد. به مأمور پرخاش کرد که پدرش آن زمان که مجروحهای جنگ را اینجا میآوردند در بیمارستان خدمت کرده و حالا چرا به او اجازه نمیدهند برود داخل. باز هم مأمور جا افتادهای آمد و جوان را آرام کرد. از چندین نفر که عزیزانشان داخل بودند خواستیم مصاحبه کنند، اما هیچ کدام حاضر نشدند با ما که کارت خبرنگاری نداشتیم مصاحبه کنند. ناگفته نماند مأموران امنیتی ایراد گرفتند که کارت خبرنگاریتان کجاست. حق هم داشتند که البته به خیر گذشت. یک جوان سمت دیگر خیابان صدای گریهاش بلند شد. از اطرافیان علتش را پرسیدم. گفتند مسافر بوده و با دوستش زیارت رفته بودند. دوستش شهید شده و ناراحت است. از طرفی خبر شهادت دوستش را هم نمیتواند به خانواده بدهد و آمادگی ندارد.
همین جا بود که آن آشنایمان که خودش خادم حرم شاهچراغ بود زنگ زد و آماری را که تا آن لحظه از حادثه دستگیرش شده بود به ماداد؛ یک نفر تروریست از باب الرضا وارد حرم میشود که برود سمت شبستان امام خمینی که به در بسته میخورد. به سمت ضریح میرود و چند نفر را به رگبار میبندد. از سمت ضریح به سمت شبستان میرود و نمازگزاران را به رگبار میبندد. با او درگیر میشوند، به سمت حیاط فرار میکند. داخل حیاط درگیر میشود و حالش خوب نیست. آمار شهدا هم تا آن لحظه 13 شهید و بیش از 20 زخمی بود که حال دو نفرشان وخیم بوده است. (روایت میدانی رسول محمدی؛ محقق دفتر تاریخ شفاهی شیراز)
دو زن که روسری سرشان نبود...
ماشین را بعد از انتقال خون پارک کردیم؛ به بچهها گفتم بروید داخل و با مردم مصاحبه کنید. من مینشینم توی ماشین و هماهنگیها را انجام میدهم. سرم توی گوشی بود که تیبای سفیدرنگی کنارم پارک کرد. دو زن چادری از تیبا بیرون آمدند و رفتند سمت انتقال خون. چهرههایشان گرفته و ناراحت بود. دو سه دقیقه بعد، پراید زیتونی رنگی سمت چپ ماشین پارک کرد. دو زن که روسری سرشان نبود، پیاده شدند. سریع روسری را روی سرشان انداختند. رانندهشان هم پسری با موهای دماسبی بود که پیاده شد و همراهشان به سمت انتقال خون رفت. (راوی: محمدحسین عظیمی)
دیدم روی بچه کوچکی پارچه سفید انداختهاند...
صبح روز بعد از حادثه، دو نفری به سمت بیمارستان شهید رجایی راه افتادیم. یکی از بچهها پل ارتباطی زده بود و اجازه ورودمان را گرفت. به بیمارستان رسیدیم. وارد گیت حراست شدیم و گفتیم: «از طرف فلانی هستیم.» اظهار بیاطلاعی کرد و پاسمان داد به آن یکی در ورودی. بیفایده بود؛ کسی نمیخواست فلانی ما را بشناسد. به هر ضرب و زوری بود نگهبانی را رد کردیم، پلهها را بالا رفتیم و وارد بخش شدیم، همان بخشی که مجروحهای حادثه بستری بودند.
یک راست رفتیم ایستگاه پرستاری و سراغ مجروحها را گرفتیم. مسئول بخش اما اجازه ورودمان را نداد و گفت: «متأسفم تا با خودم تماس نگیرند نمیتوانم اجازه ورودتان را بدهم. واقعاً شرمندهام وگرنه هرکاری از دستم بربیاید در خدمتم» باز دست به دامان گوشی شدیم و تماس پشت تماس. بعد از یک ساعت و اندی بالاخره مجوز ورود را گرفتیم. خانم مسئول بخش، ما را به یکی از اتاقها راهنمایی کرد. مرد میانسالی با چهره رنج کشیده روی تخت دراز کشیده و زانوی چپش پانسمان شده بود. دو تا تیر خورده بود، یکی در دست و یکی در پا. چهرهاش سرحال بود و درخواست مصاحبهمان را بیهیچ عذر و بهانهای قبول کرد. گفت: «دلمان برای زیارت تنگ شده بود. هرازگاهی برای زیارت میآییم. دیشب اما دلم شور میزد. از ماجرای چهلم مهسا امینی خبر داشتم و نگران شلوغیها بودم. بالاخره تصمیم گرفتیم. با خانم و پسر کوچکم راهی شاهچراغ شدیم. به حرم رفتیم و زیارت کردیم. خواستیم برویم برای نماز که صدای تیراندازی آمد. برگشتم ببینم چه خبر است که از دور دیدم محافظ گیت ورودی، روی زمین افتاده. دویدیم و برگشتیم سمت حرم. به اتاق کوچکی پناه بردیم. هفت هشت نفری میشدیم. همه ترسیده بودند و هر کس از طرفی فرار میکرد ولی ما در آن اتاق کوچک گیر افتاده بودیم. مردی با کاپشن مشکی اسلحه به دست آمد و شروع کرد به رگبار. یک تیر به پایم خورد و یکی به دستم. تیری هم به کمر خانمم خورد. دو سه تا از آقایان دیگر هم تیر خوردند و شهید شدند...» پرسیدیم: «پسرتان چه شد؟»
بغضش را قورت داد و گفت: «خدا را شکر چیزی نشد و به خیر گذشت. تمام مدت درگیری فقط به او فکر میکردم و میترسیدم بلایی سرش بیاید.» همین طور مشتش را گره کرد و با صدای خشمگین و غم آلودی گفت: «درگیری که تمام شد ما را به حیاط بردند، دیدم روی بچه کوچکی پارچه سفید انداختهاند. بهم ریختم. همان نامرد کشته بودش. خدا لعنتشان کند.»
(بعد از ظهر ۵ آبان؛ روایت پویان حسننیا و سیدمحمد هاشمی از مصاحبه با یکی از مجروحان حمله تروریستی به حرم شاهچراغ/ آقای گلمکانی / بیمارستان رجایی)
ما اینجا غریبیم...
قرار بود شب قبل از حادثه با زن و بچهام بروم شیراز؛ طبق معمول هم موقع نماز مغرب میرسیدم شیراز و یک راست میرفتم حرم، مشغله کاری اجازه نداد و این قرار کنسل شد. بعد از شنیدن خبر حمله تروریستی حالم خیلی بد شد. در جلسه بودم که یکی از دوستان زنگ زد و گفت که یکی از اقوام که از بهمئی رفته بودند شیراز، به همراه زن و بچهاش موقع حمله در حرم بودهاند؛ هرچه زنگ میزنیم خبری از آنها نیست؛ چکار کنیم؟ غریبیم و کسی را نمیشناسیم. گفتم باشد خبرت میکنم از طریق چندتا از دوستان پیگیری کردم و توانستم با پزشکی قانونی شیراز تماس بگیرم، در میان همهمه و شلوغی بیمارستان، آقایی جواب داد و خیلی کوتاه گفت: متأسفانه شهید شدهاند؛ به خانوادهاش اطلاع بده بیایند بیمارستان مسلمین؛ برق از سرم پرید. بنده خدا را میشناختم؛ در خانوادهاش روی اسمش قسم میخوردند. دنیا دور سرم چرخید؛ چطور به یک خانواده غریب و تنها اطلاع بدهم؟ نفس عمیقی کشیدم؛ بالاخره هرطوری بود، با خودم کلنجار رفتم و تماس گرفتم و گفتم شهید شدهاند. (روایت عارف درخشان از شهادت هوشنگ و امید خوب که از بهمئی به شیراز آمده بودند)
آرتین... آرتین...
با یک تیم از بچهها، خودمان را رساندیم به یکی از بیمارستانهایی که به ما گفته بودند مجروحان را بردهاند آنجا؛ بیمارستان نمازی. داغ تازه بود و سنگین. تا برسیم به بخش اتفاقات، کلی با خودمان مرور کردیم که چه بگوییم و چه نگوییم که همان ورودی اتفاقات برخوردیم به یک جمع شلوغ. به نظر یک خانواده میرسیدند، چون ریشسفیدشان مدام داشت جو را آرام میکرد و به آنها دلداری میداد. مستأصل شدیم. شک داشتیم اینها اصلاً خانواده شهدا یا مجروحان باشند یا نه. به قدری صدای ضجه و فریادهاشان بلند بود و به اندازهای حال همگی خراب که صحیح ندانستیم وارد حریمشان بشویم برای سؤال و جواب کردن. همانجا بغل بوفه ایستادیم تا حساسیتی ایجاد نکرده باشیم. تنها کاری که کردم، رکوردرم را روشن کردم. فقط ضجه و مویه و گریههای بلند بود که داشت ضبط میشد. چندی بعد راننده تاکسی که روی نیمکت اتفاقات نشسته بود مطمئنمان کرد که این جمع، از خانوادههای حادثه دیده شاهچراغ هستند. همزمان جلوی ورودی اتفاقات، چند تا ماشین پارک شد؛ دو خانم چادری و دو خانم مانتویی زیر بغل خانم مسنی را گرفته و در حالی که به پهنای صورت اشک میریختند، وارد اتفاقات شدند. خانم مسن عزاداری میکرد و با غم جانکاهی مدام میگفت: «آرتین... آرتین...» تازه داشت چیزهایی دستگیرمان میشد که بچههای حفاظت فیزیکی بیمارستان به ما نزدیک شدند و ما را بستند به تفتیش کردن که: «خودتان را معرفی کنید. از کجا هستید؟ کارت شناسایی بدهید...» هر چه ما جواب میدادیم، سؤال دیگری میپرسیدند و آخر سر هم گفتند: «افراد دیگری هم آمده بودند برای مستندسازی و ما بهشان اجازه ندادیم.» با ما هم همکاری نکردند. با حراست علوم پزشکی، حوزه هنری، صدا وسیما و همکاران تاریخ شفاهی و هر که میشناختیم لینک زدیم تا بتوانیم روایتی بگیریم، نشد. فقط یکی از بچههای حراست که متوجه شد ما که هستیم و نیتمان چیست، به ما گفت: «اینها همگی خانواده آرتین پسر هفت هشت سالهای هستند که الان در بخش اتفاقات بستری است.» گفتم: «چرا انقدر گریه و زاری میکنند پس؟ مگر حال آرتین وخیم است؟» گفت: «نه آرتین خوب است ولی پدر و مادر و برادرش هر سه شهید شدند... .» (بامداد ۵ آبان، روایت میدانی سید محمد هاشمی/ محقق تاریخ شفاهی)
عامو درد زده به قلبُم...
داشتیم با هم حرف میزدیم و به سمت بیمارستان مسلمین میرفتیم که صدای جیغ و ناله زنان، برق از سرمان پراند. هفت، هشت، ده نفر زن روی زمین نشسته بودند، مویه میکردند و بر سر و صورت خودشان میزدند. نالههایشان سوزناک است. نمیتوانم تحمل کنم. ازشان فاصله میگیرم و کمی دورتر میایستم. مرد جوان قدبلندی به در بیمارستان تکیه داده بود و گریه میکرد. چند متر آنطرفتر هم چند گروه از مردان ایستاده بودند. نگهبان، پشت میلههای بیمارستان ایستاده بود و چندبار اسم مجروحان را خواند. از پنج شش نفری که خواند، فقط یک نفرشان بود. نگهبان رو کرد به بقیه و گفت: بزرگواران! این چند نفر، مجروحانی هستند که توی این بیمارستان بستریاند. بقیه توی بیمارستانهای دیگر هستند. اگه هم شهید شده باشند، الان پزشک قانونیاند. نای حرف زدن نداشتم. فضای حرف زدن هم نبود. هر چند ثانیه یک بار صدای مویه زنان بالا میرفت و فضا را به هم میریخت؛ به خودم مسلط شدم و رفتم جلو.سلام کردم.
- شما از خانواده مجروحان هستین؟
- نه. آشنای ما را شهید کردن.
- شهید شدن؟
- آره. دو نفرشون شهید شدن. پدر و بچهش بودند.
- همونکه عکسشون منتشر شد؟
- آره. بنده خداها از بهمئی اومده بودن اینجا. فردا عمل داشت. اومده بود شاهچراغ برای زیارت.
خشکم زد. همینطوری حرفم نمیآمد. وقتی فهمیدم غریب بودند، حالم بدتر شد. زبانم قفل شده بود.
اشک توی چشم مرد پر میخورد. ادامه داد:
- اسمش هوشنگ بود. هوشنگ خوب. اینم پسر خواهرشه.
- پسر قدبلند چهارشانهای را در آن سمت خیابان نشانم میدهد که به ماشینی تکیه داده و گریه میکند.
- سرم را به نشانه تأسف پایین میاندازم. دوباره صدای زنها بالا میرود. وسط ضجهها یک نفرشان این جمله را مدام تکرار میکند:
- عامو درد زده به قلبُم. عامو دلُم درد گرفته.
نمیتوانم خودم را کنترل کنم. درد به قلب من هم اصابت کرده...
(بامداد ۵ آبان، روایت محمدحسین عظیمی از مصاحبه با خانواده شهید هوشنگ و امید خوب)
دامادمان تیر خورده...
بعد از پایان مصاحبهها، با سید در راهروی بخش نشستیم تا کمی درباره روند کار مشورت کنیم. جوانی هم آن جا بود که مدام طول راهرو را بالا و پایین میرفت و گاهی هم دستش را روی صورتش میگذاشت و فشار میداد. رنگ به رخ نداشت، صورتش مانند گچ سفید شده بود. همزمان اخبار، اتفاقات روز گذشته شاهچراغ را نشان میداد. جوان هم با نگرانی تلویزیون را نگاه میکرد. حدس زدم احتمالاً از اقوام یکی از مجروحان باشد. پرسیدم: «آن بنده خدای بوشهری برادرتان است؟» گفت:«نه» بعد انگار که ساعتها منتظر کسی بود تا با او حرف بزند و درد دل کند، ادامه داد: «دامادمان تیر خورده و الان اتاق عمله. سه تا تیر خورده. اینم سومین عملشه که 3 ساعت طول کشیده». اخبار برای لحظهای صحنه تیراندازی داخل حرم، نزدیک ضریح را نشان داد. یکدفعه جوان هیجانزده شد و بلند گفت: «این دامادمان است!» بغض راه گلویش را بست. با دو دست چنگ به موهایش زد و به سمت زانویش خم شد. این قطرات اشک بود که روی پهنای صورتش سر میخورد. دلداریاش دادم. پریشان منتظر بود تا خبری از اتاق عمل بیاید. گویا دامادشان از کاشان برای کاری راهی شیراز شده و آن روز برای زیارت به حرم شاهچراغ رفته و این اتفاق برایش میافتد. جوان دیگر توان دیدن اخبار را نداشت. گامی به آن سوی راهرو برداشت، نشست و دوباره در افکارش غرق شد. (بعداز ظهر ۵ آبان؛ روایت پویان حسننیا و سیدمحمد هاشمی از مصاحبه با یکی از مجروحان حمله تروریستی به حرم شاهچراغ/ آقای شایانمهر / بیمارستان رجایی)
نکند آن پسربچه آرشام باشد؛ برادر آرتین...
بعد از اتمام یکی از مصاحبهها، سراغ مسئول بخش رفتیم. بدون اینکه چیزی بگوییم ما را به اتاق دیگری راهنمایی کرد. مرد مسنی روی تخت دراز کشیده و یک پایش آویزان بود. سن و سالی ازش گذشته بود و انگار نای حرف زدن نداشت. خانم مسئول بخش، مرد جوانی را نشانم داد و گفت: «این آقا هم همراهش است.» وارد اتاق شدم. برگ معاینه را نگاه کردم و اسمش را خواندم؛ «عیسی شریفی». چند پرستار در اتاق مشغول بودند. یکی از پرستارها پای بانداژ شده مرد را به وسیله وزنهای که از تخت آویزان بود، بالا میبرد. مرد بیچاره از درد چهرهاش در هم رفت و فریاد کشید. مرد جوان، پسرش بود؛ کم حرف و ساکت. نزدیکش شدم. ایستاده بود و مدام دور و اطراف را نگاه میکرد. هنوز در شوک حادثه بود. چند سؤال پرسیدم؛ کوتاه جواب داد. ناچار سراغ خودش رفتم. شرایط را برایش توضیح میدهم و اینگونه شروع میکند: «بوشهری ام. برای درمان مریضیام آمدیم شیراز. حدود یک ماهی هست. هر روز عصرها برای نماز و زیارت میرفتیم حرم. دیروز عصر هم رفتیم. کنار آقا (حضرت شاهچراغ) ایستاده بودیم برای نماز که صدای تیراندازی آمد. جمعیت میدوید. همه دستپاچه شده بودند و از ترس فرار میکردند. من هم دویدم که ناگهان دیدم پخش زمین شدهام. یک گلوله در پایم خورد و گلولهای هم در پهلویم. خیلی نزدیکمان بود، از دو سه متری به ما شلیک میکرد. چندین نفر دیگر را هم دیدم که روی زمین افتاده بودند و خون زیادی ازشان میرفت. دو نفری که کنارم بودند شهید شدند.» مکثی کرد. چشمانش را بست و زبانش را در دهانش چرخاند. انگار داشت بغضش را قورت میداد. ادامه داد؛ «پسری ده دوازده ساله هم بود. دیدمش... افتاده بود. او هم شهید شده بود.» اشک در چشمانش جمع میشود. با خودم فکر میکنم آن پسربچه شهید کیست؟ نکند آرشام است! برادر آرتین...
(بعد از ظهر ۵ آبان؛ روایت پویان حسننیا از مصاحبه با یکی از مجروحان حمله تروریستی به حرم شاهچراغ/ آقای شریفی / بیمارستان رجایی)
ما ماندیم و صحنهای غرق خون...
یک ساعت بعد از حادثه رسیدم حرم، دوستانم تلفنی مرا خبردار کرده بودند. به اندازهای روبهروی حرم شلوغ بود که تا خودم را به ورودی باب الرضا رساندم، زمان زیادی گذشت. مردم هجوم آورده بودند و چسبیده بودند به درها.. هم قصدشان کمک بود و هم میخواستند ببینند که چه خبر شده. ساعتی شد تا با دیگر خدام و با کمک نیروهای امنیتی مجابشان کردیم که کمی عقبتر بروند. مدام سؤال میکردند که «چند نفر کشته شده؟ چه شده؟ بگذارید برویم داخل» نمیشد بگذاریم بروند داخل؛ ممکن بود جان آنها هم در خطر باشد. ساعتی طول کشید تا مردم متفرق شدند و به هر ترتیبی بود داخل حرم شدم. همهجا پر از خون بود... جسد بچه کوچکی کنار مادرش... اجسادی که روی یک قالی ردیف کنار هم گذاشته بودند با ملحفههای خونی پیچیده دورشان... صحنه تأثرآمیزی ایجاد شده بود که قلبم را به درد آورد. اما باید حواسمان به بازماندگان و دیگر زوار بود. فوراً با کمک خادمان، زائران وحشتزده و داغ دیده را با امنیت کامل از درهای دیگر حرم خارج کردیم. عدهای از زائران را که خیلی ترسیده بودند، سوار ماشینهای خدام کردیم و خادمها خودشان آنها را تا خانههایشان همراهی کردند. کم کم اجساد را به بیرون منتقل کردند و مجروحان هم که همان ابتدا برده بودند بیمارستان.
ما ماندیم و صحنهای غرق خون و قالیهای آغشته به خون و قرآنها و مهرهای ریخته روی زمین و شیشههای شکسته... با کمک خادمهای افتخاری که مثل همیشه پشتیبان حرم هستند، همه جا را تمیز کردیم و حرم را شست و شو دادیم. نیمههای شب تولیت آستان و امام جمعه و نیروهایی از استانداری و دیگر مسئولان شهر شیراز، همه و همه آمدند و برای تسکین قلبشان عزاداری و سینه زنی کردند. ساعت چهار صبح بود. حرم امن و طاهر و همه چیز مهیای برپایی نماز صبح. (آقای توکلی خادم حرم شاهچراغ/ تنطیم: اسما میرشکاری فرد)
بعد از نماز منتظر همسرم و فرزندم بودم...
همراه با همسر و فرزندم برای زیارت و خواندن نماز، قبل از اذان مغرب وارد صحن حرم شاهچراغ شدیم؛ پس از زیارت و خواندن نماز از در صحن خارج شدم و منتظر همسرم و فرزندم در حیاط حرم بودم که ناگهان با صدای مهیب گلوله، درهای حرم بسته شد و زائران وحشتزده به گوشهای پناه میبردند. (روایت همسر شهید خوب از استان کهگیلویه و
بویراحمد)
آیتالله رئیسی در جریان سفر به زنجان با اشاره به وقایع اخیر مطرح کرد
ایجاد اغتشاشات واکنش به پیشرفتها
گروه سیاسی/ پنجشنبه گذشته با حضور رئیس جمهور در محل نیروگاه سیکل ترکیبی آریان ۲ زنجان، به طور همزمان از هزار و 26 مگاوات ظرفیت نیروگاهی جدید در 5 استان بهرهبرداری شد و این ظرفیتها به شبکه سراسری برق کشور متصل شدند. این امر، به معنای گامی مهم در صنعت برق کشور است. مطابق گفته رئیس جمهور در این مراسم، در گذشته برخی برای تأمین توربینهای مورد نیاز این نیروگاهها، منتظر رفع تحریمها بودند، اما اکنون این پروژهها با همت مجموعههای داخلی مانند مپنا و تلاش بخش خصوصی به سرانجام رسیده است. بر همین اساس بود که آیتالله رئیسی پیام این افتتاحها را این این طور اعلام کرد که «اجازه نخواهیم داد حرکت شتابان قطار پیشرفت کشور کند یا متوقف شود.» رئیس جمهور در این سفر، از روستای قرهبوته زنجان نیز بازدید کرد که اجتماع مردم برای دیدار با رئیس جمهور، جلوههای تازهای از پیوند دولت و ملت را به نمایش گذاشت.
مشکل ناترازی برق در ابتدای دولت
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله رئیسی در آیین افتتاح رسمی ۵ نیروگاه برق حرارتی به ظرفیت ۱۰۲۶ مگاوات در محل نیروگاه حرارتی آریان ۲ زنجان، ضمن تسلیت درگذشت عدهای از هموطنان و زائران حرم حضرت شاه چراغ در شیراز گفت: یکی از مشکلات پیش روی دولت مردمی در آغاز کار ناترازیهای جدی در حوزه برق بود. رئیس جمهور با اشاره به اینکه این ناترازی باعث شده بود تأمین برق خانگی، صنایع و کشاورزی دچار اختلالات جدی شود، افزود: تعمیرات نیروگاهی و ایجاد ظرفیتهای جدید بموقع انجام نشده بود و لذا کار دولت در تأمین برق و رفع این ناترازیها با مشکلات اساسی مواجه بود. وی ادامه داد: دولت در گام اول با مدیریت مصرف برق در بخشهای مختلف و در گام بعدی با وارد مدار کردن ۶ هزار مگاوات ظرفیت جدید تولید برق به شبکه برق سراسری که با تلاشهای جهادی مسئولان وزارت نیرو انجام شد، توانست مانع از قطع برق خانگی شود که این دستاورد باعث خشنودی مردم نیز شد.
ساخت نیروگاه به همت متخصصان ایرانی
آیتالله رئیسی ساخت این نیروگاهها به دست توانای مهندسان و متخصصان ایرانی را افتخار بزرگ دیگری برای کشور دانست و گفت: قبلاً برخیها برای واردات این توربینهای با کیفیت و ساخت داخلی که امروز در نیروگاهها نصب شده برنامهریزی میکردند، در حالی که امروز شرکت مپنا نه تنها در داخل بلکه در خارج از کشور نیز پروژههای بزرگی احداث کرده که افتخاری برای صنعت کشور است. رئیس جمهور با اشاره به هدفگذاری و برنامهریزی دولت برای تولید ۳۵ هزار مگاوات برق به منظور رفع کمبودها و جبران عقبماندگیها گفت: امروز قطار توسعه و پیشرفت در کشور شتاب گرفته است. توقع مردم انقلابی از ما کار جهادی است و مطابق انتظار مردم با همین رویکرد بسیاری از پروژهها در حال اجرایی شدن است.
تصور دشمن از تهدید و تحریم
آیتالله رئیسی با اشاره به اینکه دشمنان تصور میکردند که میتوانند با تهدید و تحریم ما را متوقف کنند، اما دیدند که بالعکس حرکت ما شتاب گرفت، اظهار کرد: ما با حفظ عزت و اقتدار این نظام و با اتکال به خداوند متعال و اعتماد به داشتههای بسیاری که در کشور وجود دارد کارها را پیگیری و به سرانجام میرسانیم. این رویه و رویکرد فقط مختص وزارت نیرو نیست و ما در حوزه انرژی و صادرات نفت نیز سیاست به صفر رساندن صادرات نفت ایران را به شکست کشاندیم و نه تنها صادرات نفت ما به صفر نرسید، بلکه امروز به میزان قبل از تحریمها صادرات نفت داریم.
علت توطئهها
رئیس جمهور با بیان اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی در تحلیل جامعی نسبت به مسائل اخیر فرمودند، علت تمام این توطئههای دشمنان به خاطر پیشرفتهایی است که کشور به آنها دست یافته است، اضافه کرد: دشمنان میخواستند به زعم خود ما را منزوی کنند اما گسترش ارتباطات ما با کشورهای همسایه و سازمانهای بینالمللی منطقهای و فرا منطقهای فوق تصور آنها شد.
شکست دشمن در توقف کشور
رئیس جمهور در ادامه ایجاد اغتشاشات در کشور را ناشی از شکست دشمن در توقف پیشرفتهای کشور دانست و گفت: دشمنان وقتی دیدند تمام برنامهریزیها و توطئههایشان برای توقف کشور نقش برآب شده، ایجاد آشوب و اغتشاش در کشور را کلید زدند چون نمیخواهند در کشور تولید جریان داشته باشد، نمیخواهند مشکل آب کشور سامان پیدا کند، نمیخواهند کارخانههای کشور که تعطیل یا نیمه تعطیل است در مدار تولید قرار گیرد، نمیخواهند انسانهای فرهیخته در دانشگاههای ما پرورش پیدا کنند و نمیخواهند نیروهایی که متخصص هستند و دانش و بینش دارند در دنیا سربلند کنند.
هدف قرار دادن کسب و کارها
آیتالله رئیسی با بیان اینکه اغتشاشات ظلم به دانش افزایی، حقوق عمومی و کسب و کار مردم است، افزود: در این قضایا به وضوح میتوان دست دشمن را دید که میخواهند قطار پیشرفت کشور از حرکت باز بماند، اینجاست که میگوییم اقدام و عمل شما کارشناسان و متخصصان در صنعت برق، جهاد و تلاش برای پیشرفت کشور سنگر مبارزه با دشمنان است.
آیتالله رئیسی آرامش و امنیت در کشور را لازمه فعالیت، تولید و علمافزایی عنوان و تأکید کرد: همه اقدامات فرع بر حفظ امنیت در کشور است و باید نسبت به توطئه و فتنهگریهای دشمن هشیار بود. رئیس جمهور در ادامه با بیان اینکه پیام حضور بنده در استان زنجان و افتتاح این نیروگاهها، بعد از قدردانی از دستاندرکاران این اقدامات بزرگ آن است که به هیچ عنوان اجازه نخواهیم داد حرکت شتابان قطار پیشرفت و فعالیت کشور کند یا متوقف شود، تأکید کرد: اگر بخواهیم در مقابل این فتنهها و توطئهها ایستادگی کنیم راه آن مضاعف کردن تلاش و فعالیت در مدارس، دانشگاهها، مراکز علمی و فرهنگی، کارخانهها، مراکز صنعتی و کشاورزی است. وی افزود: تولید، دانش بنیان، اشتغال آفرین نسخهای است که رهبر معظم انقلاب در ابتدای سال ارائه فرمودند و بدانید و بدانیم که راه پیشرفت کشور، امیدآفرینی در دل مردم و دوستداران انقلاب اسلامی و ناامید کردن دشمن است.
بصیرت مردم، کشور را به پیش میبرد
آیتالله رئیسی در اجتماع و دیدار مردم روستای «قرهبوته» زنجان که در زیر بارش باران پاییزی انجام شد تصریح کرد: دشمن وقتی میبیند جوانان ایرانی در عرصههای مختلف علمی، تکنولوژی و صنعتی روز به روز پلههای پیشرفت را طی میکنند، میخواهد با طراحی توطئه از این پیشرفتها جلوگیری کند.
وی با تمجید از روحیه شور و شعور حسینی مردم زنجان، تأکید کرد: اطمینان دارم که اراده پولادین، تصمیم، شور، شعور و بصیرت شما مردم همچنان که تاکنون کشور را به پیش برده، بعد از این هم به کوری چشم دشمن کشور را به پیش خواهد برد.
مشکل ناترازی برق در ابتدای دولت
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله رئیسی در آیین افتتاح رسمی ۵ نیروگاه برق حرارتی به ظرفیت ۱۰۲۶ مگاوات در محل نیروگاه حرارتی آریان ۲ زنجان، ضمن تسلیت درگذشت عدهای از هموطنان و زائران حرم حضرت شاه چراغ در شیراز گفت: یکی از مشکلات پیش روی دولت مردمی در آغاز کار ناترازیهای جدی در حوزه برق بود. رئیس جمهور با اشاره به اینکه این ناترازی باعث شده بود تأمین برق خانگی، صنایع و کشاورزی دچار اختلالات جدی شود، افزود: تعمیرات نیروگاهی و ایجاد ظرفیتهای جدید بموقع انجام نشده بود و لذا کار دولت در تأمین برق و رفع این ناترازیها با مشکلات اساسی مواجه بود. وی ادامه داد: دولت در گام اول با مدیریت مصرف برق در بخشهای مختلف و در گام بعدی با وارد مدار کردن ۶ هزار مگاوات ظرفیت جدید تولید برق به شبکه برق سراسری که با تلاشهای جهادی مسئولان وزارت نیرو انجام شد، توانست مانع از قطع برق خانگی شود که این دستاورد باعث خشنودی مردم نیز شد.
ساخت نیروگاه به همت متخصصان ایرانی
آیتالله رئیسی ساخت این نیروگاهها به دست توانای مهندسان و متخصصان ایرانی را افتخار بزرگ دیگری برای کشور دانست و گفت: قبلاً برخیها برای واردات این توربینهای با کیفیت و ساخت داخلی که امروز در نیروگاهها نصب شده برنامهریزی میکردند، در حالی که امروز شرکت مپنا نه تنها در داخل بلکه در خارج از کشور نیز پروژههای بزرگی احداث کرده که افتخاری برای صنعت کشور است. رئیس جمهور با اشاره به هدفگذاری و برنامهریزی دولت برای تولید ۳۵ هزار مگاوات برق به منظور رفع کمبودها و جبران عقبماندگیها گفت: امروز قطار توسعه و پیشرفت در کشور شتاب گرفته است. توقع مردم انقلابی از ما کار جهادی است و مطابق انتظار مردم با همین رویکرد بسیاری از پروژهها در حال اجرایی شدن است.
تصور دشمن از تهدید و تحریم
آیتالله رئیسی با اشاره به اینکه دشمنان تصور میکردند که میتوانند با تهدید و تحریم ما را متوقف کنند، اما دیدند که بالعکس حرکت ما شتاب گرفت، اظهار کرد: ما با حفظ عزت و اقتدار این نظام و با اتکال به خداوند متعال و اعتماد به داشتههای بسیاری که در کشور وجود دارد کارها را پیگیری و به سرانجام میرسانیم. این رویه و رویکرد فقط مختص وزارت نیرو نیست و ما در حوزه انرژی و صادرات نفت نیز سیاست به صفر رساندن صادرات نفت ایران را به شکست کشاندیم و نه تنها صادرات نفت ما به صفر نرسید، بلکه امروز به میزان قبل از تحریمها صادرات نفت داریم.
علت توطئهها
رئیس جمهور با بیان اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی در تحلیل جامعی نسبت به مسائل اخیر فرمودند، علت تمام این توطئههای دشمنان به خاطر پیشرفتهایی است که کشور به آنها دست یافته است، اضافه کرد: دشمنان میخواستند به زعم خود ما را منزوی کنند اما گسترش ارتباطات ما با کشورهای همسایه و سازمانهای بینالمللی منطقهای و فرا منطقهای فوق تصور آنها شد.
شکست دشمن در توقف کشور
رئیس جمهور در ادامه ایجاد اغتشاشات در کشور را ناشی از شکست دشمن در توقف پیشرفتهای کشور دانست و گفت: دشمنان وقتی دیدند تمام برنامهریزیها و توطئههایشان برای توقف کشور نقش برآب شده، ایجاد آشوب و اغتشاش در کشور را کلید زدند چون نمیخواهند در کشور تولید جریان داشته باشد، نمیخواهند مشکل آب کشور سامان پیدا کند، نمیخواهند کارخانههای کشور که تعطیل یا نیمه تعطیل است در مدار تولید قرار گیرد، نمیخواهند انسانهای فرهیخته در دانشگاههای ما پرورش پیدا کنند و نمیخواهند نیروهایی که متخصص هستند و دانش و بینش دارند در دنیا سربلند کنند.
هدف قرار دادن کسب و کارها
آیتالله رئیسی با بیان اینکه اغتشاشات ظلم به دانش افزایی، حقوق عمومی و کسب و کار مردم است، افزود: در این قضایا به وضوح میتوان دست دشمن را دید که میخواهند قطار پیشرفت کشور از حرکت باز بماند، اینجاست که میگوییم اقدام و عمل شما کارشناسان و متخصصان در صنعت برق، جهاد و تلاش برای پیشرفت کشور سنگر مبارزه با دشمنان است.
آیتالله رئیسی آرامش و امنیت در کشور را لازمه فعالیت، تولید و علمافزایی عنوان و تأکید کرد: همه اقدامات فرع بر حفظ امنیت در کشور است و باید نسبت به توطئه و فتنهگریهای دشمن هشیار بود. رئیس جمهور در ادامه با بیان اینکه پیام حضور بنده در استان زنجان و افتتاح این نیروگاهها، بعد از قدردانی از دستاندرکاران این اقدامات بزرگ آن است که به هیچ عنوان اجازه نخواهیم داد حرکت شتابان قطار پیشرفت و فعالیت کشور کند یا متوقف شود، تأکید کرد: اگر بخواهیم در مقابل این فتنهها و توطئهها ایستادگی کنیم راه آن مضاعف کردن تلاش و فعالیت در مدارس، دانشگاهها، مراکز علمی و فرهنگی، کارخانهها، مراکز صنعتی و کشاورزی است. وی افزود: تولید، دانش بنیان، اشتغال آفرین نسخهای است که رهبر معظم انقلاب در ابتدای سال ارائه فرمودند و بدانید و بدانیم که راه پیشرفت کشور، امیدآفرینی در دل مردم و دوستداران انقلاب اسلامی و ناامید کردن دشمن است.
بصیرت مردم، کشور را به پیش میبرد
آیتالله رئیسی در اجتماع و دیدار مردم روستای «قرهبوته» زنجان که در زیر بارش باران پاییزی انجام شد تصریح کرد: دشمن وقتی میبیند جوانان ایرانی در عرصههای مختلف علمی، تکنولوژی و صنعتی روز به روز پلههای پیشرفت را طی میکنند، میخواهد با طراحی توطئه از این پیشرفتها جلوگیری کند.
وی با تمجید از روحیه شور و شعور حسینی مردم زنجان، تأکید کرد: اطمینان دارم که اراده پولادین، تصمیم، شور، شعور و بصیرت شما مردم همچنان که تاکنون کشور را به پیش برده، بعد از این هم به کوری چشم دشمن کشور را به پیش خواهد برد.
«ایران» از تلاشها برای ناامن ساختن برخی شهرهای کشور گزارش میدهد
بازگشت آرامش به زاهدان و مهاباد
گروه سیاسی/ در حالی که دیروز نماز جمعه اهل سنت زاهدان و راهپیمایی نمازگزاران بدون مشکل خاصی برگزار شد و مردم به سمت منازل خودشان رهسپار بودند، عدهای با سر و صورت پوشیده در میدان توحید این شهر تجمع کردند.
این افراد در فاصله ۵۰۰ متری از مسجد مکی زاهدان یعنی محل برگزاری نمازجمعه حضور یافتند و شعارهای هنجارشکنانه سر دادند. از برخی مناطق حاشیه شهر زاهدان هم خبر رسید که تعداد معدودی از اغتشاشگران دست به آتش زدن لاستیک زدند. برخی از اغتشاشگران با سر و صورت بسته در خیابان مدرس، خیابان کوثر و خیام اقدام به سنگ پراکنی به خودروهای عبوری کردند و سعی داشتند فضای شهر را ملتهب کنند.
اطلاعیه شورای تأمین درباره دیروز
شورای تأمین استان سیستان و بلوچستان در اطلاعیهای در خصوص اتفاقات دیروز زاهدان اعلام کرد: علیرغم تذکرات امام جمعه مسجد مکی زاهدان، متأسفانه عدهای افراد فرصتطلب برای ایجاد اغتشاش و ناامنی وارد خیابانهای اطراف شده که در این میان با شلیک افراد ناشناس تعدادی از شهروندان و نیروهای حافظ امنیت مجروح شدند. در ادامه این اطلاعیه آمده است: ضمن قدردانی از مردم شریف و با بصیرت استان و علما، معتمدان و ریش سفیدان، شرایط استان عادی است و از شما مردم متدین خواهشمندیم هرگونه مورد مشکوک و خرابکارانه را با دستگاههای امنیتی در میان بگذارند.
گفتنی است اخبار تکمیلی حاکی از آن است که در درگیری های روز گذشته زاهدان یک نفر کشته شده است.
گزارش شورای تأمین از وقایع 8 مهر
همچنین به دنبال ناامنیهای روز جمعه هشتم مهر ماه در زاهدان، شورای تأمین سیستان و بلوچستان، بیانیهای صادر کرد و بر اساس آن اعلام شد که فرمانده انتظامی شهرستان زاهدن و رئیس کلانتری 16 زاهدان از سمت خود عزل شدند. در این بیانیه آمده است: روز جمعه هشتم مهر ماه پس از اتمام نماز جمعه اهل سنت در شهر زاهدان گروهی از افراد ضمن یورش به کلانتری 16 در مجاورت مصلای نماز جمعه قصد داشتند حوزه انتظامی مذکور را تصرف کنند. در جریان این حمله با توجه به درگیری مهاجمان و نیروهای مدافع کلانتری، متأسفانه برخی هموطنان مظلوم و نمازگزاران جان خود را از دست داده و مجروح شدند.
در ادامه این بیانیه آمده است: پس از این حادثه تعدادی افراد مسلح با سوءاستفاده از فضای ملتهب ایجاد شده ضمن حمله به شهروندان و اماکن مختلف، اقدام به آتش زدن اموال عمومی و خصوصی کرده و با نیروهای حافظ امنیت درگیر شدند که در این حوادث تعدادی از اغتشاشگران و افراد بیگناه کشته و جمعی از نیروهای خدوم انتظامی و امنیتی نیز به شهادت رسیدند.
همچنین در این بیانیه عنوان شده است: به دنبال حادثه غمبار زاهدان طی دستور مستقیم ریاست جمهوری اسلامی ایران، وزیر کشور در زاهدان حضور یافته و با پیگیری مسئولان عالی امنیتی و دفاعی کشور هیأتهای کارشناسی به منظور بررسی علل زمینههای چگونگی و ابعاد این رخداد به زاهدان اعزام شدند و اقدامات جامعی را برای دسترسی به روایتی دقیق و واقعی از حوادث رخ داده در دستور کار قرار دادند. تیمهای بررسی و هیأتهای اعزام شده به زاهدان ضمن گفتوگو با مسئولان امنیتی و فرماندهان انتظامی، بررسی فیلمهای مدار بسته سطح شهر، جمعآوری شواهد میدانی، گفتوگو با شاهدان عینی و مجروحان حادثه و دیدار با سران طوایف و علمای دینی به بازسازی صحنه اغتشاش و نحوه اقدام نیروهای انتظامی پرداختند.
نتایج جمعبندی تحقیقات
نتایج جمع بندی این تحقیقات به شرح زیر است:
1 حوادث روز جمعه 8 مهرماه زاهدان در دو بازه زمانی و محیط متفاوت به وقوع پیوسته که از منظر عناصر حاضر در صحنه انگیزه و اقدام با هم متفاوت است.
2 پس از پایان نماز جمعه جمعیتی بالغ بر۱۵۰ نفر که حضور افراد مسلح در میان آنها به اثبات رسیده با حمله به کلانتری ۱۶ ضمن پرتاب سنگ و تیراندازی و هدایت و زدن اتوبوس شرکت واحد به دیوار کلانتری، به قصد تخریب در و دیوار و نهایتاً ورود به کلانتری آغاز اغتشاش بوده و با به آتش کشیدن خودروی پلیس و مجروح نمودن تعدادی از کادر انتظامی تلاش کردند تا حوزه انتظامی مذکور را به تصرف خود درآورند که اقدام اغتشاشگران برای تصرف حوزه انتظامی با عکسالعمل پرسنل حاضر در کلانتری عقیم ماند. (استفاده از گاز اشک آور، به کارگیری سلاح ساچمهزن و تیراندازی)
3 به دلیل مجاورت کلانتری ۱۶ با محل برگزاری نماز جمعه، تخلیه نشدن کامل مصلی، درگیری مسلحانه و نیز تیراندازی نیروهای انتظامی متأسفانه منجر به مجروحیت و از دست دادن جان تعدادی از شهروندان نمازگزار و عابرین بیگناهی شد که نقشی در اغتشاش نداشتند.
4 پس از پایان درگیریهای مرحله اول در اطراف کلانتری برخی افراد و نیز افرادی مسلح با سوءاستفاده از التهاب ایجاد شده در اطراف مسجد مکی، پشت بامهای مجاور و سپس نقاط دیگر شهر اقدام به اغتشاش کرده، ضمن تخریب و آتش زدن اموال عمومی دولتی و خصوصی درگیری مسلحانه را آغاز میکنند.
5 شورای تأمین استان به منظور برقراری امنیت و جلوگیری از گسترش ناامنی، حفظ جان و مال شهروندان نسبت به اعلام وضعیت امنیتی در شهر اقدام نموده و مرحله مقابله نیروهای امنیتی و انتظامی با گروههای مسلح آغاز میشود و تا اواخر شب ادامه مییابد؛ در این مقطع زمانی نیز تعدادی از افراد مسلح کشته و ۶ نفر از حافظان امنیت از جمله سردار سرافراز هاشمی به شهادت رسیدند و گروهی نیز مجروح میشوند.
6 بر اساس مستندات موجود تاکنون تعداد مجموع جانباختگان حوادث هشت مهر و روزهای بعد از آن در شهر زاهدان 35 نفر میباشد که شامل برخی از نمازگزاران در مصلی، جانباختگان در مرحله اول اطراف کلانتری، کشته شدگان از افراد مسلح در اثر درگیریهای سطح شهر و همچنین شهروندان بیگناه به قتل رسیده توسط اشرار در مناطق مختلف میباشد.
عزل فرمانده انتظامی زاهدان
در پایان شورای تأمین به مردم اصیل و انقلابی شهر زاهدان خصوصاً خانواده شهدا و جانباختگان تسلیت عرض مینماید و جهت تحقق دستور ریاست محترمجمهوری برای اجرای عدالت ضمن پذیرش قصور برخی از مأموران و عزل رئیس وقت کلانتری ۱۶ و فرمانده انتظامی شهرستان زاهدان و همچینن جبران خسارات وارده به جانباختگان بیگناه و خانوادههای آنان اعلام میدارد که پرونده حوادث تلخ زاهدان اعم از محرکین اغتشاشگران و مهاجمان به کلانتری و از طرفی مسئولین ذیربط انتظامی جهت رسیدگی به تخلفات به جرائم تشکیل و به همراه مستندات کامل برای رسیدگی همه جانبه به مرجع قضایی ارسال شده تا به صورت دقیق و بر اساس ضوابط قانونی مورد رسیدگی قرار گیرد. لازم به ذکر است چنانچه طی بررسیهای تکمیلی و مشخص شدن مواردی دیگر از قصور یا تقصیر احتمالی پرسنل و فرماندهان انتظامی جهت رسیدگی و اقدام به مراجع ذیربط ارسال خواهد شد.
در پنجشنبه مهاباد چه گذشت؟
اما در جریان ناآرامیهای روز پنجشنبه در مهاباد یکی از شهرستانهای استان آذربایجان غربی ۳ نفر جان باختند. روز چهارشنبه به بهانه چهلم فوت مهسا امینی ناآرامی در شهرستان مهاباد به صورت محدود شروع و بلافاصله تمام شد اما ساعت 3 بامداد روز پنجشنبه اعلام خبر کشته شدن یک جوان به ضرب گلوله به تشدید ناآرامیها در شهرستان مهاباد دامن زد. مراسم تشییع جنازه این فرد با حضور جمعی از مردم شهرستان برگزار شد و چون منزل وی نزدیک فرمانداری مهاباد بود عدهای فرصت طلب در حین بازگشت از مراسم تدفین این فرد راهی فرمانداری مهاباد شده و با سنگاندازی اقدام به تخریب اموال عمومی در محل فرمانداری کردند که بلافاصله با مداخله نیروهای انتظامی این امر مدیریت شد.
حمله ناکام به کلانتری
هر چند به دلیل نزدیکی منزل فرد متوفی با ساختمان فرمانداری برای چند دقیقه تجمعی مقابل فرمانداری صورت گرفت که با راهنمایی و پادرمیانی ریشسفیدان و خانواده متوفی مردم متفرق شدند، اما همان عده قلیل در سناریویی از پیش طراحی شده تلاش کردند به کلانتری داخل شهر هجوم ببرند که با هوشیاری مردم و نیروهای مستقر در محل ناکام ماندند. در این ناآرامیها آشوبگران در مسیر منتهی به فرمانداری مهاباد اقدام به تخریب اموال عمومی کردند که منجر به شکسته شدن شیشههای تعدادی از بانکها همچون بانک کشاورزی و سپه و ادارات مالیات، ثبت احوال و کمیته امداد شد.
آشوبگران با پرتاب سنگ، آتش زدن سطل آشغال و مسدود کردن مسیر مانع تردد خودروهای شهروندان شدند و همچنین یکی از فروشگاههای زنجیرهای را غارت و دو بانک در این شهرستان را به آتش کشیدند.
اغتشاشگران همچنین ضمن سردادن شعارهای ساختار شکنانه و ایجاد مانع برای کسب و کار مغازه داران، اقدام به درگیری با پلیس و تخریب اموال عمومی کردند.
یافتن جسد در محلی دیگر
همچنین یک منبع آگاه در فرماندهی انتظامی مهاباد گفت که فرمانده انتظامی این شهرستان، از ناحیه سر زخمی شده است. یکی از کارکنان انتظامی مهاباد هم در ناآرامیهای دیروز، هر دو چشم خود را از دست داده است. گفتنی است از شروع ناآرامیهای و تحرکات خشونتآمیز آشوبگران در مهاباد تا کنون ۲۰ نفر از پرسنل نیروی انتظامی زخمی شدهاند.
ناصر عتباتی رئیس کل دادگستری استان آذربایجان غربی درباره علت کشته شدن جوان مهابادی اظهار داشت: طبق گزارشهای ارائه شده این فرد با گلوله جنگی کشته شده و جسد وی را از محلی پیدا کردند که کانون تجمعات و اغتشاشات نبوده و مأموران نیز به هیچ وجه از اسلحه جنگی استفاده نمیکنند. وی افزود: روز چهارشنبه در چند نقطه شهرستان مهاباد تجمع و اغتشاش صورت گرفت اما هیچ گلولهای شلیک نشده است. جسد این فرد را یک پزشک و چند نفر از آشنایان وی به بیمارستان مهاباد منتقل کردند و پزشکی قانونی جسد را معاینه کرده است. با توجه به شکایت اولیای دم مبنی بر قتل عمد و طی شدن مراسم تشییع و تدفین این فرد، پرونده قضایی برای بررسی این موضوع تشکیل شده است.
برخلاف تلاش گسترده ضد انقلاب در ایجاد ناامنی در شهر مهاباد، این شهر به آرامش بازگشته است. سایر شهرهای استان آذربایجانغربی نظیر بوکان، پیرانشهر، سردشت، اشنویه و ارومیه نیز حالت عادی دارند و هیچ مشکلی در این مناطق وجود ندارد.
ناآرامیهای پنجشنبه شب بانه
شهرستان بانه در استان کردستان که
تا کنون از اغتشاشات به دور بوده است، پنجشنبه شب گذشته با تحریک ضد انقلاب شاهد ناآرامیهایی بود که در ادامه به اغتشاشات منجر شد. به گزارش ایرنا، اغتشاشگران در بانه با آتش زدن چند لاستیک و تیراندازی جنگی به سمت مأموران در خیابان سعی در شلوغ کردن شهر داشتند که با ورود پلیس متفرق شدند.
وخامت حال دو نیروی حافظ امنیت
معاون سیاسی امنیتی استاندار کردستان روز گذشته خبر داد: پنجشنبه شب تجمع محدود اما خشنی به ظرفیت حدود ۱۰۰ نفر در این شهر برگزار شد. مهدی رمضانی افزود: در بین این افراد چند نفر مسلح بودند که به سمت مأموران پلیس تیراندازی کردند که در جریان آن ۲ نفر از مأموران سپاه و نیروی انتظامی مورد اصابت گلوله قرار گرفتند که وضعیت آنان وخیم است. وی گفت: در این حمله تروریستی، یکی از نیروهای سپاه پاسداران بانه از ناحیه قفس سینه تیر خورد که گلوله در ناحیه نخاع وی متوقف شد و پزشکان هنوز موفق نشدهاند گلوله را از بدن این مدافع امنیت خارج کنند.
وی اضافه کرد: در این درگیری ۲ نفر از اغتشاشگران هم کشته شدند که بررسیهای اولیه نشان از مشکوک بودن این قتلها دارد.
رمضانی با اشاره به برنامه دشمن برای ناامن کردن کردستان گفت: به دنبال
نا آرامیهای روز پنجشنبه در مهاباد، ضد انقلاب قصد داشت در شهرهای کردستان نیز با انجام حرکات رادیکال و خشن، مشابه اقدامی را در بانه ایجاد کند. وی با بیان اینکه غیر از بانه، سایر شهرهای استان شب گذشته آرام بودند گفت: ضد انقلاب با شایعه و کشتهسازی به دنبال تحریک مردم است.
این افراد در فاصله ۵۰۰ متری از مسجد مکی زاهدان یعنی محل برگزاری نمازجمعه حضور یافتند و شعارهای هنجارشکنانه سر دادند. از برخی مناطق حاشیه شهر زاهدان هم خبر رسید که تعداد معدودی از اغتشاشگران دست به آتش زدن لاستیک زدند. برخی از اغتشاشگران با سر و صورت بسته در خیابان مدرس، خیابان کوثر و خیام اقدام به سنگ پراکنی به خودروهای عبوری کردند و سعی داشتند فضای شهر را ملتهب کنند.
اطلاعیه شورای تأمین درباره دیروز
شورای تأمین استان سیستان و بلوچستان در اطلاعیهای در خصوص اتفاقات دیروز زاهدان اعلام کرد: علیرغم تذکرات امام جمعه مسجد مکی زاهدان، متأسفانه عدهای افراد فرصتطلب برای ایجاد اغتشاش و ناامنی وارد خیابانهای اطراف شده که در این میان با شلیک افراد ناشناس تعدادی از شهروندان و نیروهای حافظ امنیت مجروح شدند. در ادامه این اطلاعیه آمده است: ضمن قدردانی از مردم شریف و با بصیرت استان و علما، معتمدان و ریش سفیدان، شرایط استان عادی است و از شما مردم متدین خواهشمندیم هرگونه مورد مشکوک و خرابکارانه را با دستگاههای امنیتی در میان بگذارند.
گفتنی است اخبار تکمیلی حاکی از آن است که در درگیری های روز گذشته زاهدان یک نفر کشته شده است.
گزارش شورای تأمین از وقایع 8 مهر
همچنین به دنبال ناامنیهای روز جمعه هشتم مهر ماه در زاهدان، شورای تأمین سیستان و بلوچستان، بیانیهای صادر کرد و بر اساس آن اعلام شد که فرمانده انتظامی شهرستان زاهدن و رئیس کلانتری 16 زاهدان از سمت خود عزل شدند. در این بیانیه آمده است: روز جمعه هشتم مهر ماه پس از اتمام نماز جمعه اهل سنت در شهر زاهدان گروهی از افراد ضمن یورش به کلانتری 16 در مجاورت مصلای نماز جمعه قصد داشتند حوزه انتظامی مذکور را تصرف کنند. در جریان این حمله با توجه به درگیری مهاجمان و نیروهای مدافع کلانتری، متأسفانه برخی هموطنان مظلوم و نمازگزاران جان خود را از دست داده و مجروح شدند.
در ادامه این بیانیه آمده است: پس از این حادثه تعدادی افراد مسلح با سوءاستفاده از فضای ملتهب ایجاد شده ضمن حمله به شهروندان و اماکن مختلف، اقدام به آتش زدن اموال عمومی و خصوصی کرده و با نیروهای حافظ امنیت درگیر شدند که در این حوادث تعدادی از اغتشاشگران و افراد بیگناه کشته و جمعی از نیروهای خدوم انتظامی و امنیتی نیز به شهادت رسیدند.
همچنین در این بیانیه عنوان شده است: به دنبال حادثه غمبار زاهدان طی دستور مستقیم ریاست جمهوری اسلامی ایران، وزیر کشور در زاهدان حضور یافته و با پیگیری مسئولان عالی امنیتی و دفاعی کشور هیأتهای کارشناسی به منظور بررسی علل زمینههای چگونگی و ابعاد این رخداد به زاهدان اعزام شدند و اقدامات جامعی را برای دسترسی به روایتی دقیق و واقعی از حوادث رخ داده در دستور کار قرار دادند. تیمهای بررسی و هیأتهای اعزام شده به زاهدان ضمن گفتوگو با مسئولان امنیتی و فرماندهان انتظامی، بررسی فیلمهای مدار بسته سطح شهر، جمعآوری شواهد میدانی، گفتوگو با شاهدان عینی و مجروحان حادثه و دیدار با سران طوایف و علمای دینی به بازسازی صحنه اغتشاش و نحوه اقدام نیروهای انتظامی پرداختند.
نتایج جمعبندی تحقیقات
نتایج جمع بندی این تحقیقات به شرح زیر است:
1 حوادث روز جمعه 8 مهرماه زاهدان در دو بازه زمانی و محیط متفاوت به وقوع پیوسته که از منظر عناصر حاضر در صحنه انگیزه و اقدام با هم متفاوت است.
2 پس از پایان نماز جمعه جمعیتی بالغ بر۱۵۰ نفر که حضور افراد مسلح در میان آنها به اثبات رسیده با حمله به کلانتری ۱۶ ضمن پرتاب سنگ و تیراندازی و هدایت و زدن اتوبوس شرکت واحد به دیوار کلانتری، به قصد تخریب در و دیوار و نهایتاً ورود به کلانتری آغاز اغتشاش بوده و با به آتش کشیدن خودروی پلیس و مجروح نمودن تعدادی از کادر انتظامی تلاش کردند تا حوزه انتظامی مذکور را به تصرف خود درآورند که اقدام اغتشاشگران برای تصرف حوزه انتظامی با عکسالعمل پرسنل حاضر در کلانتری عقیم ماند. (استفاده از گاز اشک آور، به کارگیری سلاح ساچمهزن و تیراندازی)
3 به دلیل مجاورت کلانتری ۱۶ با محل برگزاری نماز جمعه، تخلیه نشدن کامل مصلی، درگیری مسلحانه و نیز تیراندازی نیروهای انتظامی متأسفانه منجر به مجروحیت و از دست دادن جان تعدادی از شهروندان نمازگزار و عابرین بیگناهی شد که نقشی در اغتشاش نداشتند.
4 پس از پایان درگیریهای مرحله اول در اطراف کلانتری برخی افراد و نیز افرادی مسلح با سوءاستفاده از التهاب ایجاد شده در اطراف مسجد مکی، پشت بامهای مجاور و سپس نقاط دیگر شهر اقدام به اغتشاش کرده، ضمن تخریب و آتش زدن اموال عمومی دولتی و خصوصی درگیری مسلحانه را آغاز میکنند.
5 شورای تأمین استان به منظور برقراری امنیت و جلوگیری از گسترش ناامنی، حفظ جان و مال شهروندان نسبت به اعلام وضعیت امنیتی در شهر اقدام نموده و مرحله مقابله نیروهای امنیتی و انتظامی با گروههای مسلح آغاز میشود و تا اواخر شب ادامه مییابد؛ در این مقطع زمانی نیز تعدادی از افراد مسلح کشته و ۶ نفر از حافظان امنیت از جمله سردار سرافراز هاشمی به شهادت رسیدند و گروهی نیز مجروح میشوند.
6 بر اساس مستندات موجود تاکنون تعداد مجموع جانباختگان حوادث هشت مهر و روزهای بعد از آن در شهر زاهدان 35 نفر میباشد که شامل برخی از نمازگزاران در مصلی، جانباختگان در مرحله اول اطراف کلانتری، کشته شدگان از افراد مسلح در اثر درگیریهای سطح شهر و همچنین شهروندان بیگناه به قتل رسیده توسط اشرار در مناطق مختلف میباشد.
عزل فرمانده انتظامی زاهدان
در پایان شورای تأمین به مردم اصیل و انقلابی شهر زاهدان خصوصاً خانواده شهدا و جانباختگان تسلیت عرض مینماید و جهت تحقق دستور ریاست محترمجمهوری برای اجرای عدالت ضمن پذیرش قصور برخی از مأموران و عزل رئیس وقت کلانتری ۱۶ و فرمانده انتظامی شهرستان زاهدان و همچینن جبران خسارات وارده به جانباختگان بیگناه و خانوادههای آنان اعلام میدارد که پرونده حوادث تلخ زاهدان اعم از محرکین اغتشاشگران و مهاجمان به کلانتری و از طرفی مسئولین ذیربط انتظامی جهت رسیدگی به تخلفات به جرائم تشکیل و به همراه مستندات کامل برای رسیدگی همه جانبه به مرجع قضایی ارسال شده تا به صورت دقیق و بر اساس ضوابط قانونی مورد رسیدگی قرار گیرد. لازم به ذکر است چنانچه طی بررسیهای تکمیلی و مشخص شدن مواردی دیگر از قصور یا تقصیر احتمالی پرسنل و فرماندهان انتظامی جهت رسیدگی و اقدام به مراجع ذیربط ارسال خواهد شد.
در پنجشنبه مهاباد چه گذشت؟
اما در جریان ناآرامیهای روز پنجشنبه در مهاباد یکی از شهرستانهای استان آذربایجان غربی ۳ نفر جان باختند. روز چهارشنبه به بهانه چهلم فوت مهسا امینی ناآرامی در شهرستان مهاباد به صورت محدود شروع و بلافاصله تمام شد اما ساعت 3 بامداد روز پنجشنبه اعلام خبر کشته شدن یک جوان به ضرب گلوله به تشدید ناآرامیها در شهرستان مهاباد دامن زد. مراسم تشییع جنازه این فرد با حضور جمعی از مردم شهرستان برگزار شد و چون منزل وی نزدیک فرمانداری مهاباد بود عدهای فرصت طلب در حین بازگشت از مراسم تدفین این فرد راهی فرمانداری مهاباد شده و با سنگاندازی اقدام به تخریب اموال عمومی در محل فرمانداری کردند که بلافاصله با مداخله نیروهای انتظامی این امر مدیریت شد.
حمله ناکام به کلانتری
هر چند به دلیل نزدیکی منزل فرد متوفی با ساختمان فرمانداری برای چند دقیقه تجمعی مقابل فرمانداری صورت گرفت که با راهنمایی و پادرمیانی ریشسفیدان و خانواده متوفی مردم متفرق شدند، اما همان عده قلیل در سناریویی از پیش طراحی شده تلاش کردند به کلانتری داخل شهر هجوم ببرند که با هوشیاری مردم و نیروهای مستقر در محل ناکام ماندند. در این ناآرامیها آشوبگران در مسیر منتهی به فرمانداری مهاباد اقدام به تخریب اموال عمومی کردند که منجر به شکسته شدن شیشههای تعدادی از بانکها همچون بانک کشاورزی و سپه و ادارات مالیات، ثبت احوال و کمیته امداد شد.
آشوبگران با پرتاب سنگ، آتش زدن سطل آشغال و مسدود کردن مسیر مانع تردد خودروهای شهروندان شدند و همچنین یکی از فروشگاههای زنجیرهای را غارت و دو بانک در این شهرستان را به آتش کشیدند.
اغتشاشگران همچنین ضمن سردادن شعارهای ساختار شکنانه و ایجاد مانع برای کسب و کار مغازه داران، اقدام به درگیری با پلیس و تخریب اموال عمومی کردند.
یافتن جسد در محلی دیگر
همچنین یک منبع آگاه در فرماندهی انتظامی مهاباد گفت که فرمانده انتظامی این شهرستان، از ناحیه سر زخمی شده است. یکی از کارکنان انتظامی مهاباد هم در ناآرامیهای دیروز، هر دو چشم خود را از دست داده است. گفتنی است از شروع ناآرامیهای و تحرکات خشونتآمیز آشوبگران در مهاباد تا کنون ۲۰ نفر از پرسنل نیروی انتظامی زخمی شدهاند.
ناصر عتباتی رئیس کل دادگستری استان آذربایجان غربی درباره علت کشته شدن جوان مهابادی اظهار داشت: طبق گزارشهای ارائه شده این فرد با گلوله جنگی کشته شده و جسد وی را از محلی پیدا کردند که کانون تجمعات و اغتشاشات نبوده و مأموران نیز به هیچ وجه از اسلحه جنگی استفاده نمیکنند. وی افزود: روز چهارشنبه در چند نقطه شهرستان مهاباد تجمع و اغتشاش صورت گرفت اما هیچ گلولهای شلیک نشده است. جسد این فرد را یک پزشک و چند نفر از آشنایان وی به بیمارستان مهاباد منتقل کردند و پزشکی قانونی جسد را معاینه کرده است. با توجه به شکایت اولیای دم مبنی بر قتل عمد و طی شدن مراسم تشییع و تدفین این فرد، پرونده قضایی برای بررسی این موضوع تشکیل شده است.
برخلاف تلاش گسترده ضد انقلاب در ایجاد ناامنی در شهر مهاباد، این شهر به آرامش بازگشته است. سایر شهرهای استان آذربایجانغربی نظیر بوکان، پیرانشهر، سردشت، اشنویه و ارومیه نیز حالت عادی دارند و هیچ مشکلی در این مناطق وجود ندارد.
ناآرامیهای پنجشنبه شب بانه
شهرستان بانه در استان کردستان که
تا کنون از اغتشاشات به دور بوده است، پنجشنبه شب گذشته با تحریک ضد انقلاب شاهد ناآرامیهایی بود که در ادامه به اغتشاشات منجر شد. به گزارش ایرنا، اغتشاشگران در بانه با آتش زدن چند لاستیک و تیراندازی جنگی به سمت مأموران در خیابان سعی در شلوغ کردن شهر داشتند که با ورود پلیس متفرق شدند.
وخامت حال دو نیروی حافظ امنیت
معاون سیاسی امنیتی استاندار کردستان روز گذشته خبر داد: پنجشنبه شب تجمع محدود اما خشنی به ظرفیت حدود ۱۰۰ نفر در این شهر برگزار شد. مهدی رمضانی افزود: در بین این افراد چند نفر مسلح بودند که به سمت مأموران پلیس تیراندازی کردند که در جریان آن ۲ نفر از مأموران سپاه و نیروی انتظامی مورد اصابت گلوله قرار گرفتند که وضعیت آنان وخیم است. وی گفت: در این حمله تروریستی، یکی از نیروهای سپاه پاسداران بانه از ناحیه قفس سینه تیر خورد که گلوله در ناحیه نخاع وی متوقف شد و پزشکان هنوز موفق نشدهاند گلوله را از بدن این مدافع امنیت خارج کنند.
وی اضافه کرد: در این درگیری ۲ نفر از اغتشاشگران هم کشته شدند که بررسیهای اولیه نشان از مشکوک بودن این قتلها دارد.
رمضانی با اشاره به برنامه دشمن برای ناامن کردن کردستان گفت: به دنبال
نا آرامیهای روز پنجشنبه در مهاباد، ضد انقلاب قصد داشت در شهرهای کردستان نیز با انجام حرکات رادیکال و خشن، مشابه اقدامی را در بانه ایجاد کند. وی با بیان اینکه غیر از بانه، سایر شهرهای استان شب گذشته آرام بودند گفت: ضد انقلاب با شایعه و کشتهسازی به دنبال تحریک مردم است.
«ایران» از واکنش رسانه های ضدانقلاب به حمله تروریستی شیراز گزارش می دهد
از داعش اصرار از ضدانقلاب انکار
گروه سیاسی/ چند ساعت از جنایت غروب چهارشنبه یک تروریست در حمله به زائران و نمازگزاران حرم شاهچراغ در شیراز میگذشت و مردم ایران در شوک از دست دادن هموطنان بودند که رسانههای فارسیزبان بیگانه روند سانسور این جنایت را در پیش گرفتند. با آنکه سازمان ملل نیز به این حادثه واکنش نشان داده بود، رسانههای فارسیزبان مانند ایران اینترنشنال، بیبیسی فارسی و منوتو در حالی که در ایام اخیر صرفاً بر تحولات ایران داشتند، در قبال این حادثه سکوت اختیار کردند.
رسانههای فارسیزبان وابسته به انگلیس، امریکا و عربستان سعودی در حالی این سانسور رسانهای را در پیش گرفتند که آنها در تحولاتی دیگر مانند نمازجمعه دیروز زاهدان و حواشی پس از آن لحظه به لحظه گزارشهای جهتدار منتشر میکردند. این رسانهها پس از ساعتها سکوت بدون استفاده از واژه «تروریست» خبرهای خود را با عناوینی مانند «حمله به شاهچراغ»، «تیراندازی» و «حمله مسلحانه» روی خروجی رسانههای خود قرار دادند.
از داعش اصرار؛ از ضدانقلاب انکار
تنها دو ساعت از این حادثه تروریستی میگذشت که داعش رسماً مسئولیت آن را برعهده گرفت. اما مسئولیتپذیری داعش در این جنایت باعث نشد تا تأمینکنندگان مالی داعش که اتفاقاً تأمینکنندگان مالی رسانههای فارسیزبان ضدایرانی هستند دست از عناد و تحریف واقعیت بردارند. رادیو فردا ارگان وابسته به سازمان سیای امریکا در گزارشی تیتر «شک و تردیدهای عمومی درباره ادعای دست داشتن داعش در حمله به شاهچراغ» را انتخاب و تلاش کرد تا این گروه تروریستی را تبرئه کند. بیبیسی فارسی نیز با تیتر «چگونه از حملات داعش در افغانستان برای سرکوب اعتراضات استفاده شد» تلاش کرد این اقدام تروریستی را دسیسهای ساختگی برای سرکوب اعتراضات معرفی کند. این رسانه انگلیسی با تشکیک در ماجرای رخ داده، نوشت: «سالهاست داعش قادر به هیچ نوع حمله در داخل خاک ایران نبوده است.» ایران وایر نیز با تیتر «چرا جمهوری اسلامی مظنون اصلی حمله مرگبار شاهچراغ است؟» عدم درج خبر برعهده گرفتن این عملیات در رسانههای منسوب به داعش یعنی «اعماق» یا «النباء» را دلیل اصلی خود برای مشکوک بودن این ماجرا عنوان کرد؛ هرچند ساعاتی بعد این رسانهها خبر مذکور را به صورت پررنگ تأیید کرده و نقش خود در این جنایت را تشریح کردند. با وجود تأیید تروریستی بودن این جنایت از سوی رسانههای مهمی چون رویترز و خبرگزاری فرانسه، ایران اینترنشنال دیگر ارگان رسانهای وابسته به سعودی با تیتر «پشت پرده حمله به شاهچراغ؛ حمله واقعی یا عملیاتی با پرچم دروغین؟» تلاش کرد تا داعش تطهیر شده و جای شهید و جلاد را عوض کنند.
انتشار جزئیات عملیات تروریستی توسط داعش
ساعاتی بعد رسانههای رسمی گروه تروریستی داعش یعنی «اعماق» و «النباء» جزئیاتی از این جنایت را منتشر کردند. به گزارش تسنیم، این گروه تروریستی در بیانیه خود نوشت: «سربازان خلافت شامگاه چهارشنبه در راستای گرفتن انتقام مظلومینی که اخیراً توسط حکومت رافضیها در اعتراضات به قتل مهسا امینی کشته شدند، طی عملیاتی با توفیق الهی از رافضیها انتقام گرفتند و حمایت از قیام علیه حکومت رافضیها را ادامه میدهند.» در حالی گروه تروریستی داعش حمایت از اغتشاشگران را در بیانیه خود آورده است که پیش از این گروه تروریستی ریگی نیز در سال 88 از فتنهگران حمایت کرده بود. این بیانیه داعش بخوبی نشان داد که چرا جریانهای حامی آشوب در ایران تلاش دارند تا اقدام تروریستی در شاهچراغ را انکار کنند. حامیان اغتشاشات درصدند تا نقش خود در فرصت یافتن گروههای تروریستی چون جیش الظلم در زاهدان و داعش در شیراز را مخفی کنند.
داعش در هفتهنامه خود موسوم به «النباء» هم گزارشی درخصوص حمله مسلحانه به حرم شاهچراغ منتشر کرد. داعش در گزارش خود آورده است، یکی از عناصر این گروهک وارد حرم شد و اسلحه خود را به سوی افرادی که آنها را مشرکین و رافضی خوانده گرفت و دهها نفر کشته و زخمی شدند. گروهک تروریستی داعش در گزارش خود آورده است که داستان انتقام هنوز فصلهای خود را کامل نکرده است. این گروه تروریستی در این گزارش آورده است که در این حمله ۲۰ نفر کشته و ۴۰ نفر مجروح شدند.
رسانههای فارسیزبان وابسته به انگلیس، امریکا و عربستان سعودی در حالی این سانسور رسانهای را در پیش گرفتند که آنها در تحولاتی دیگر مانند نمازجمعه دیروز زاهدان و حواشی پس از آن لحظه به لحظه گزارشهای جهتدار منتشر میکردند. این رسانهها پس از ساعتها سکوت بدون استفاده از واژه «تروریست» خبرهای خود را با عناوینی مانند «حمله به شاهچراغ»، «تیراندازی» و «حمله مسلحانه» روی خروجی رسانههای خود قرار دادند.
از داعش اصرار؛ از ضدانقلاب انکار
تنها دو ساعت از این حادثه تروریستی میگذشت که داعش رسماً مسئولیت آن را برعهده گرفت. اما مسئولیتپذیری داعش در این جنایت باعث نشد تا تأمینکنندگان مالی داعش که اتفاقاً تأمینکنندگان مالی رسانههای فارسیزبان ضدایرانی هستند دست از عناد و تحریف واقعیت بردارند. رادیو فردا ارگان وابسته به سازمان سیای امریکا در گزارشی تیتر «شک و تردیدهای عمومی درباره ادعای دست داشتن داعش در حمله به شاهچراغ» را انتخاب و تلاش کرد تا این گروه تروریستی را تبرئه کند. بیبیسی فارسی نیز با تیتر «چگونه از حملات داعش در افغانستان برای سرکوب اعتراضات استفاده شد» تلاش کرد این اقدام تروریستی را دسیسهای ساختگی برای سرکوب اعتراضات معرفی کند. این رسانه انگلیسی با تشکیک در ماجرای رخ داده، نوشت: «سالهاست داعش قادر به هیچ نوع حمله در داخل خاک ایران نبوده است.» ایران وایر نیز با تیتر «چرا جمهوری اسلامی مظنون اصلی حمله مرگبار شاهچراغ است؟» عدم درج خبر برعهده گرفتن این عملیات در رسانههای منسوب به داعش یعنی «اعماق» یا «النباء» را دلیل اصلی خود برای مشکوک بودن این ماجرا عنوان کرد؛ هرچند ساعاتی بعد این رسانهها خبر مذکور را به صورت پررنگ تأیید کرده و نقش خود در این جنایت را تشریح کردند. با وجود تأیید تروریستی بودن این جنایت از سوی رسانههای مهمی چون رویترز و خبرگزاری فرانسه، ایران اینترنشنال دیگر ارگان رسانهای وابسته به سعودی با تیتر «پشت پرده حمله به شاهچراغ؛ حمله واقعی یا عملیاتی با پرچم دروغین؟» تلاش کرد تا داعش تطهیر شده و جای شهید و جلاد را عوض کنند.
انتشار جزئیات عملیات تروریستی توسط داعش
ساعاتی بعد رسانههای رسمی گروه تروریستی داعش یعنی «اعماق» و «النباء» جزئیاتی از این جنایت را منتشر کردند. به گزارش تسنیم، این گروه تروریستی در بیانیه خود نوشت: «سربازان خلافت شامگاه چهارشنبه در راستای گرفتن انتقام مظلومینی که اخیراً توسط حکومت رافضیها در اعتراضات به قتل مهسا امینی کشته شدند، طی عملیاتی با توفیق الهی از رافضیها انتقام گرفتند و حمایت از قیام علیه حکومت رافضیها را ادامه میدهند.» در حالی گروه تروریستی داعش حمایت از اغتشاشگران را در بیانیه خود آورده است که پیش از این گروه تروریستی ریگی نیز در سال 88 از فتنهگران حمایت کرده بود. این بیانیه داعش بخوبی نشان داد که چرا جریانهای حامی آشوب در ایران تلاش دارند تا اقدام تروریستی در شاهچراغ را انکار کنند. حامیان اغتشاشات درصدند تا نقش خود در فرصت یافتن گروههای تروریستی چون جیش الظلم در زاهدان و داعش در شیراز را مخفی کنند.
داعش در هفتهنامه خود موسوم به «النباء» هم گزارشی درخصوص حمله مسلحانه به حرم شاهچراغ منتشر کرد. داعش در گزارش خود آورده است، یکی از عناصر این گروهک وارد حرم شد و اسلحه خود را به سوی افرادی که آنها را مشرکین و رافضی خوانده گرفت و دهها نفر کشته و زخمی شدند. گروهک تروریستی داعش در گزارش خود آورده است که داستان انتقام هنوز فصلهای خود را کامل نکرده است. این گروه تروریستی در این گزارش آورده است که در این حمله ۲۰ نفر کشته و ۴۰ نفر مجروح شدند.
درپی تأکید رئیس جمهور بر تسریع در رفع کمبود برخی اقلام دارویی
داروهای حیاتی در راه هستند
گروه اجتماعی/ جلسه رئیس جمهور با رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی کشور با حضور وزیر بهداشت و دیگر مسئولان جمعه ۶ آبان، در محل نهاد ریاست جمهوری برگزار شد. مهمترین محور سخنان دکتر ابراهیم رئیسی در اجلاس رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی بر دغدغههای نظام سلامت کشورتأکید کرد. کمبود دارو و التهاب بازار دارویی کشور در هفتههای اخیر گلایههای تند رئیس جمهور را در پی داشته است. وی در هفته گذشته برای رفع کمبود اقلام دارویی دوباره به مسئولان ذیربط هشدار داده است. در همین حال خبرهای رسیده از وزارت بهداشت نشان میدهد که واردات فوریتی مواد اولیه دارویی و نیز محصول نهایی بویژه آنتیبیوتیکها به عنوان مسکن موقت بازار دارویی در حال انجام است بطوریکه وزیر بهداشت در حاشیه این اجلاس اعلام کرد که واردات ۵۰ تن دارو از جمله انواع آنتیبیوتیکها برای تنظیم بازار دارویی کشور از روز 5 آبان ماه در دستور کار قرار گرفته و بزودی مشکل کمبود دارو مرتفع خواهد شد. البته دکتر بهرام عیناللهی تأکید کرده است که وزارت بهداشت تمایلی به واردات دارو ندارد اما وقتی شرکتهای تولیدکننده داخلی به هر دلیل به میزان مورد نیاز دارو تولید نکنند دولت بهناچار برای جلوگیری از لطمه به مردم مسیر واردات را دنبال میکند. علاوه بر مسأله رفع کمبود دارو، رئیس جمهور در اجلاس رؤسای دانشگاههای کشور توجه مسئولان دانشگاهها را به مباحث گوناگونی از جمله افزایش ظرفیت دانشجوی پزشکی برای تأمین نیازهای درمان مردم، دسترسی آسان و ارزان مردم به درمان و جلوگیری از مهاجرت نخبگان و خروج زودهنگام اساتید هیأت علمی پزشکی را از دانشگاههای علوم پزشکی کشور و... خواستار شد. رئیس جمهور با اشاره به اینکه راهبرد ما ارتقای توانمندیهای داخلی و استقلال و اما راهبرد دشمن ناتوانسازی و نیازمند کردن کشورهای مستقل است، افزود: وظیفه سنگین همه ما در وهله اول شناخت درست خواست دشمن و دوم تلاش مضاعف برای علمافزایی و تولید علم و همچنین تربیت نیروهای کارآمد و متعهد در کشور است.
آیتالله سید ابراهیم رئیسی صبح روز جمعه در دیدار رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور با اشاره به تلاش گسترده پزشکان و کادر درمان، دانشگاههای علوم پزشکی و وزارت بهداشت در واکسیناسیون و کنترل کرونا، بیمه سلامت و تولید دارو و تجهیزات پزشکی، تبدیل ایران از واردکننده به صادرکننده اقلام دارویی و پزشکی، تبیین دستاوردهای بزرگ و موفقیت کادر درمانی و اقدامات جهادی آنان را برای عموم مردم و نخبگان خواستار شد.
رئیس جمهور در ادامه، دستاوردهای چشمگیر در حوزه بهداشت و درمان را یکی از مؤلفههای پیشرفت کشور دانست که دشمن را به اذعان و اعتراف واداشته است.
دکتر رئیسی توانایی در علم و دانش و فناوری و تبدیل آن به عمل را از دیگر مؤلفههای قدرت کشور دانست و گفت: کشوری که بتواند هم در حوزه «پیشگیری» و هم در حوزه «درمان» موفق و خودکفا باشد، کشور پیشرفته و توانمندی است و همین پیشرفت موجب استیصال دشمن و طراحی توطئه برای تبدیل دانشگاهها از مکانی برای علمافزایی و پرورش نیروهای متخصص و متعهد به مکانی برای آشوب و بلوا است. رئیس جمهور در ادامه با بیان اینکه هدایت دانشجویان به رشتههای پزشکی گرهگشا و برطرفکننده نیازهای کشور در حوزه بهداشت و درمان است تأکید کرد و دستگاههای مربوط را مکلف نمود، ضمن فراهم کردن زیرساختهای لازم برای گنجاندن این مسأله در برنامه هفتم توسعه و همچنین بودجه ۱۴۰۲، پیشبینیهای لازم را انجام دهند.
آیتالله رئیسی همچنین با اشاره به لزوم توجه به مقوله پیشبینی و پیشگیری در زمینه نیاز کشور به دارو گفت: باید برنامهریزیها در این زمینه به شکلی باشد تا در شرایط حساس دچار مشکل نشویم و واکنش و اقدام انفعالی نداشته باشیم. رئیس جمهور همچنین با اشاره به اهمیت نقش سامانههای وزارت بهداشت در زمینه جمعآوری اطلاعات، تصمیمگیری و تصمیمسازی، بر ضرورت فعالتر شدن این سامانهها تأکید کرد. توجه به تجهیز دانشگاهها و خوابگاههای دانشجویی بویژه خوابگاه دانشجویان متأهل، فعالتر شدن توریسم سلامت با استفاده از مولدسازی داراییهای غیرفعال وزارت بهداشت و تأمین نیاز مناطق محروم به پزشک متخصص از دیگر نکاتی بود که رئیس جمهور در این نشست بر آنها تأکید کرد. دکتر رئیسی در ادامه طرح دارویار با پوشش ۳۶۶ دارو را یکی از طرحهای بسیار خوب وزارت بهداشت و درمان توصیف کرد و بر پرداخت بموقع مطالبات داروخانهها و شرکتهای تولیدکننده دارو تأکید کرد.
رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع طب سنتی و الزامات آن اشاره کرد و گفت: هر نوع مشاغلی که صبغه پزشکی و درمانی دارند باید تحت نظارت و ساماندهی وزارت بهداشت و درمان قرار بگیرند. در عین حال باید امکان طرح و بررسی نظرات موجود در این حوزه در قالب پیوند میان طب سنتی و طب مدرن فراهم شود.
آیتالله رئیسی در پایان خطاب به رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی کشور تأکید کرد: تلاش کنید نخبگان در مجموعه شما میدان پیدا کرده و جذب شوند. مهاجرت نخبگان باید معکوس شود؛ امروز زمینه آن بیش از هر زمان دیگری و بویژه در حوزه علم و فناوری و داروسازی به حدی بالا است که علاوه بر جذب نخبگان ایرانی، امکان جذب نخبگان سایر کشورها نیز در این حوزه فراهم است. رئیس جمهور همچنین با تأکید بر ضرورت ایجاد امکانات بهداشتی و درمانی با دسترسی آسان و ارزان برای مردم، گفت: وزارت بهداشت همچنین نباید اجازه دهد متخصصان کارآمد ولو با سلایق سیاسی متفاوت به سهولت بازنشسته شوند.
ضعف برنامههای جامع آموزش و فرهنگسازی فرزندآوری
معاون بهداشت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از پیشرفت ۹۰ درصدی وزارت بهداشت در اجرای ۱۸ ماده از قانون جوانی جمعیت خبر داد و گفت: امروز اولین سالگرد تصویب قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت است، وقت کمی برای اجرای این قانون داریم و کارهای باقی مانده هنوز زیاد است. دکتر کمال حیدری در اجلاس رؤسای دانشگاهها و دانشکدههای علوم پزشکی سراسر کشور اظهار داشت: ۴۳ ماده از قانون جوانی جمعیت یعنی ۶۰ درصد این قانون مستقیم و غیرمستقیم به وزارت بهداشت ارتباط دارد که در ۲۰ ماده، ۴۷ درصد پیشرفت و در ۱۸ ماده ۹۰ درصد پیشرفت کسب کردهایم؛ همچنین در دو ماده نیز در حال پیگیری هستیم. معاون بهداشت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دومین هدف در طرح عدالت و تعالی نظام سلامت را توسعه نظام پزشکی خانواده و نظام ارجاع اعلام کرد و گفت: ۹ ماه روی این برنامه کار شده و تدوین نسخه ۰۳ این برنامه توسط ۶۱ کارگروه مورد بررسی قرار گرفته است.
معاون بهداشت وزارت بهداشت اجرای قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت را سومین هدف در راستای اجرای طرح عدالت و تعالی نظام سلامت دانست و بیان کرد: ضعف در برنامه جامع آموزش و فرهنگسازی فرزندآوری یکی از چالشهای ما است که باید آن را برطرف کنیم.
حیدری چهارمین هدف را ارتقای نظام پیشگیری و کنترل بیماریهای غیرواگیر اعلام کرد و اظهار داشت: برای این هدف ۱۳ برنامه مشخص شده است. در مطالعه سال ۲۰۲۰ شیوع دیابت ۲،۵ برابر نسبت به چهار سال قبل افزایش داشته و پیش دیابت در کشور وضعیت خوبی ندارد. از سوی دیگر؛ خطرسنجی قلبی ۷ میلیون از جمعیت بالای ۳۰ سال در سال ۱۴۰۰ نیز انجام شد.
معاون بهداشت وزارت بهداشت با بیان اینکه پنجمین هدف، ارتقای آگاهی و میزان سواد سلامت جامعه است، ضرورت توجه به ظرفیتهای دانشگاهها در زمینه خدمات دندانپزشکی را مورد اشاره قرار داد و گفت: سه هزار و ۳۸۳ مرکز ما دارای یونیت دندانپزشکی هستند ولی این رضایتبخش نیست. وی یادآور شد: اگر دانشآموزان ۱۲ ساله ۱،۵ دندان خراب داشته باشند برای درمان بالغ بر یک میلیون و ۸۰۰ هزار دندان این دانشآموزان نیازمند ۷۲۰ میلیارد تومان، اعتبار هستیم ولی اگر با وارنیش فلوراید پیشگیری کنیم، ۱۹۰ میلیارد تومان اعتبار لازم داریم. حیدری اضافه کرد: اگر دندان همین افراد به عصب برسد هر دندان ۱،۵ میلیون تومان هزینه نیاز دارد که بالغ بر هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان میشود در حالی که با پیشگیری شاهد کاهش قابل توجه هزینهها خواهیم بود.
معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: برای اجرای پزشک خانواده نیاز به تکمیل زیر ساختها داریم. وی گفت: برنامهریزی کردیم که ۲۰۰۰ خانه بهداشت افتتاح کنیم و تمهیدات لازم برای خرید ۵۰۰۰ دستگاه موتورسیکلت و ماشین کمک دار و استخدام ۱۵ هزار نیروی بهداشتی با اولویت بهورز و نیروی بهداشتی تا پایان سال صورت گرفته است.
محموله ۴۹ تنی آنتی بیوتیک وارد کشور شد
رئیس جمعیت هلال احمر، گفت: محموله ۴۹ تنی آنتی بیوتیک از طریق کشور هند وارد ایران شد.
پیرحسین کولیوند در گفتوگو با ایرنا با بیان اینکه جمعه ۶آبان ماه ۴۹ تن آنتی بیوتیک از مبدأ کشور هند به ایران آمد، اظهار داشت: در صورت تقاضای وزارت بهداشت، امکان واردات دوباره آنتی بیوتیک با کمک هلال احمر وجود دارد.
وی در ادامه با اشاره به محتوای این محموله دارویی به کشور گفت: سوسپانسیون آموکسی سیلین ۱۲۵، سوسپانسیون آزیترومایسین ۱۰۰، سوسپانسیون آزیترو ۲۰۰، سوسپانسیون سفکسیم ۵۰(۲ برند)، سوسپانسیون سفالکسین ۱۲۵، سوسپانسیون کوآموکسی کلاو ۴۵۷، سوسپانسیون کوآموکسی کلاو ۲۲۸، پنج قلم از این محموله است.
کولیوند افزود: این محموله در پی درخواست سازمان غذا دارو تهیه و وارد کشور شد.
آیتالله سید ابراهیم رئیسی صبح روز جمعه در دیدار رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور با اشاره به تلاش گسترده پزشکان و کادر درمان، دانشگاههای علوم پزشکی و وزارت بهداشت در واکسیناسیون و کنترل کرونا، بیمه سلامت و تولید دارو و تجهیزات پزشکی، تبدیل ایران از واردکننده به صادرکننده اقلام دارویی و پزشکی، تبیین دستاوردهای بزرگ و موفقیت کادر درمانی و اقدامات جهادی آنان را برای عموم مردم و نخبگان خواستار شد.
رئیس جمهور در ادامه، دستاوردهای چشمگیر در حوزه بهداشت و درمان را یکی از مؤلفههای پیشرفت کشور دانست که دشمن را به اذعان و اعتراف واداشته است.
دکتر رئیسی توانایی در علم و دانش و فناوری و تبدیل آن به عمل را از دیگر مؤلفههای قدرت کشور دانست و گفت: کشوری که بتواند هم در حوزه «پیشگیری» و هم در حوزه «درمان» موفق و خودکفا باشد، کشور پیشرفته و توانمندی است و همین پیشرفت موجب استیصال دشمن و طراحی توطئه برای تبدیل دانشگاهها از مکانی برای علمافزایی و پرورش نیروهای متخصص و متعهد به مکانی برای آشوب و بلوا است. رئیس جمهور در ادامه با بیان اینکه هدایت دانشجویان به رشتههای پزشکی گرهگشا و برطرفکننده نیازهای کشور در حوزه بهداشت و درمان است تأکید کرد و دستگاههای مربوط را مکلف نمود، ضمن فراهم کردن زیرساختهای لازم برای گنجاندن این مسأله در برنامه هفتم توسعه و همچنین بودجه ۱۴۰۲، پیشبینیهای لازم را انجام دهند.
آیتالله رئیسی همچنین با اشاره به لزوم توجه به مقوله پیشبینی و پیشگیری در زمینه نیاز کشور به دارو گفت: باید برنامهریزیها در این زمینه به شکلی باشد تا در شرایط حساس دچار مشکل نشویم و واکنش و اقدام انفعالی نداشته باشیم. رئیس جمهور همچنین با اشاره به اهمیت نقش سامانههای وزارت بهداشت در زمینه جمعآوری اطلاعات، تصمیمگیری و تصمیمسازی، بر ضرورت فعالتر شدن این سامانهها تأکید کرد. توجه به تجهیز دانشگاهها و خوابگاههای دانشجویی بویژه خوابگاه دانشجویان متأهل، فعالتر شدن توریسم سلامت با استفاده از مولدسازی داراییهای غیرفعال وزارت بهداشت و تأمین نیاز مناطق محروم به پزشک متخصص از دیگر نکاتی بود که رئیس جمهور در این نشست بر آنها تأکید کرد. دکتر رئیسی در ادامه طرح دارویار با پوشش ۳۶۶ دارو را یکی از طرحهای بسیار خوب وزارت بهداشت و درمان توصیف کرد و بر پرداخت بموقع مطالبات داروخانهها و شرکتهای تولیدکننده دارو تأکید کرد.
رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع طب سنتی و الزامات آن اشاره کرد و گفت: هر نوع مشاغلی که صبغه پزشکی و درمانی دارند باید تحت نظارت و ساماندهی وزارت بهداشت و درمان قرار بگیرند. در عین حال باید امکان طرح و بررسی نظرات موجود در این حوزه در قالب پیوند میان طب سنتی و طب مدرن فراهم شود.
آیتالله رئیسی در پایان خطاب به رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی کشور تأکید کرد: تلاش کنید نخبگان در مجموعه شما میدان پیدا کرده و جذب شوند. مهاجرت نخبگان باید معکوس شود؛ امروز زمینه آن بیش از هر زمان دیگری و بویژه در حوزه علم و فناوری و داروسازی به حدی بالا است که علاوه بر جذب نخبگان ایرانی، امکان جذب نخبگان سایر کشورها نیز در این حوزه فراهم است. رئیس جمهور همچنین با تأکید بر ضرورت ایجاد امکانات بهداشتی و درمانی با دسترسی آسان و ارزان برای مردم، گفت: وزارت بهداشت همچنین نباید اجازه دهد متخصصان کارآمد ولو با سلایق سیاسی متفاوت به سهولت بازنشسته شوند.
ضعف برنامههای جامع آموزش و فرهنگسازی فرزندآوری
معاون بهداشت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از پیشرفت ۹۰ درصدی وزارت بهداشت در اجرای ۱۸ ماده از قانون جوانی جمعیت خبر داد و گفت: امروز اولین سالگرد تصویب قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت است، وقت کمی برای اجرای این قانون داریم و کارهای باقی مانده هنوز زیاد است. دکتر کمال حیدری در اجلاس رؤسای دانشگاهها و دانشکدههای علوم پزشکی سراسر کشور اظهار داشت: ۴۳ ماده از قانون جوانی جمعیت یعنی ۶۰ درصد این قانون مستقیم و غیرمستقیم به وزارت بهداشت ارتباط دارد که در ۲۰ ماده، ۴۷ درصد پیشرفت و در ۱۸ ماده ۹۰ درصد پیشرفت کسب کردهایم؛ همچنین در دو ماده نیز در حال پیگیری هستیم. معاون بهداشت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دومین هدف در طرح عدالت و تعالی نظام سلامت را توسعه نظام پزشکی خانواده و نظام ارجاع اعلام کرد و گفت: ۹ ماه روی این برنامه کار شده و تدوین نسخه ۰۳ این برنامه توسط ۶۱ کارگروه مورد بررسی قرار گرفته است.
معاون بهداشت وزارت بهداشت اجرای قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت را سومین هدف در راستای اجرای طرح عدالت و تعالی نظام سلامت دانست و بیان کرد: ضعف در برنامه جامع آموزش و فرهنگسازی فرزندآوری یکی از چالشهای ما است که باید آن را برطرف کنیم.
حیدری چهارمین هدف را ارتقای نظام پیشگیری و کنترل بیماریهای غیرواگیر اعلام کرد و اظهار داشت: برای این هدف ۱۳ برنامه مشخص شده است. در مطالعه سال ۲۰۲۰ شیوع دیابت ۲،۵ برابر نسبت به چهار سال قبل افزایش داشته و پیش دیابت در کشور وضعیت خوبی ندارد. از سوی دیگر؛ خطرسنجی قلبی ۷ میلیون از جمعیت بالای ۳۰ سال در سال ۱۴۰۰ نیز انجام شد.
معاون بهداشت وزارت بهداشت با بیان اینکه پنجمین هدف، ارتقای آگاهی و میزان سواد سلامت جامعه است، ضرورت توجه به ظرفیتهای دانشگاهها در زمینه خدمات دندانپزشکی را مورد اشاره قرار داد و گفت: سه هزار و ۳۸۳ مرکز ما دارای یونیت دندانپزشکی هستند ولی این رضایتبخش نیست. وی یادآور شد: اگر دانشآموزان ۱۲ ساله ۱،۵ دندان خراب داشته باشند برای درمان بالغ بر یک میلیون و ۸۰۰ هزار دندان این دانشآموزان نیازمند ۷۲۰ میلیارد تومان، اعتبار هستیم ولی اگر با وارنیش فلوراید پیشگیری کنیم، ۱۹۰ میلیارد تومان اعتبار لازم داریم. حیدری اضافه کرد: اگر دندان همین افراد به عصب برسد هر دندان ۱،۵ میلیون تومان هزینه نیاز دارد که بالغ بر هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان میشود در حالی که با پیشگیری شاهد کاهش قابل توجه هزینهها خواهیم بود.
معاون توسعه مدیریت و منابع وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: برای اجرای پزشک خانواده نیاز به تکمیل زیر ساختها داریم. وی گفت: برنامهریزی کردیم که ۲۰۰۰ خانه بهداشت افتتاح کنیم و تمهیدات لازم برای خرید ۵۰۰۰ دستگاه موتورسیکلت و ماشین کمک دار و استخدام ۱۵ هزار نیروی بهداشتی با اولویت بهورز و نیروی بهداشتی تا پایان سال صورت گرفته است.
محموله ۴۹ تنی آنتی بیوتیک وارد کشور شد
رئیس جمعیت هلال احمر، گفت: محموله ۴۹ تنی آنتی بیوتیک از طریق کشور هند وارد ایران شد.
پیرحسین کولیوند در گفتوگو با ایرنا با بیان اینکه جمعه ۶آبان ماه ۴۹ تن آنتی بیوتیک از مبدأ کشور هند به ایران آمد، اظهار داشت: در صورت تقاضای وزارت بهداشت، امکان واردات دوباره آنتی بیوتیک با کمک هلال احمر وجود دارد.
وی در ادامه با اشاره به محتوای این محموله دارویی به کشور گفت: سوسپانسیون آموکسی سیلین ۱۲۵، سوسپانسیون آزیترومایسین ۱۰۰، سوسپانسیون آزیترو ۲۰۰، سوسپانسیون سفکسیم ۵۰(۲ برند)، سوسپانسیون سفالکسین ۱۲۵، سوسپانسیون کوآموکسی کلاو ۴۵۷، سوسپانسیون کوآموکسی کلاو ۲۲۸، پنج قلم از این محموله است.
کولیوند افزود: این محموله در پی درخواست سازمان غذا دارو تهیه و وارد کشور شد.
به بهانه درگذشت استاد جلال مقامی
جلالِ جاودانه
مازیار معاونی
منتقد سینما
در فاصله کوتاهی پس از درگذشت استاد منوچهر اسماعیلی که تمام اهالی هنر را داغدار کرد شاید یکی از ناخوشایندترین اتفاقات ممکن نهتنها برای دوستداران هنر دوبله که برای تمام هنردوستان و حتی بسیاری از مخاطبین سینما و تلویزیون شنیدن خبر درگذشت استاد جلال مقامی بود. هنرمندی با بیش از شش دهه فعالیت در عرصه دوبلاژ که صدایش از اوایل دهه 40 خورشیدی برای علاقهمندان سینما آشنا بود. هر چند تا پیش از سال 1362 که به عنوان مجری برنامه خاطرهانگیز «دیدنیها» مقابل دوربین تلویزیون نشست، بجز عده معدودی از همکاران و تماشاگران حرفهایتر سینما کسی صاحب آن صدای نجیب و دوستداشتنی را به چشم ندیده بود.
تاریخ تولد جلال مقامی یعنی دوم مردادماه 1320 یادآور مقطع حساسی از تاریخ معاصر ایران است، او درست یک ماه پیش از اشغال میهن به دست متفقین در خانوادهای با اصالت کاشانی چشم به جهان گشود و از همان اوان جوانی زیر نظر هوشنگ لطیفپور از اساتید و پیشگامان تاریخ دوبله ایران، نشستن پشت میکروفون و آداب نقشگویی را فرا گرفت تا خیلی زود بسیاری از نقشهای خاطرهانگیز سینمایی و بعدها تلویزیونیمان را با صدای او به یاد بیاوریم.
برای نسلهای متولد دهههای نخست قرن پیش، شنیدن صدای مقامی یادآور تعدادی از هنرپیشگان بزرگ و فراموش نشدنی سینمای جهان بود، عمرشریف، رابرت ردفورد، داستین هافمن، مارچلو ماستریانی، ژان پل بلموندو، سیدنی پوآتیه، استیو مککوئین، تونی کرتیس و راجندرا کومار تنها نمونههایی از بازیگران شناختهشدهای هستند که با صدا و شیوه خاص نقشگویی جلال مقامی به خاطر آورده میشوند. به جز بازیگرانی که مقامی معمولاً به عنوان گوینده ثابت آنها شناخته میشد بازیگران دیگری هم مثل آلن دلون و کلینت ایستوود بودند که با وجود اینکه استادان خسرو خسروشاهی و سعید مظفری نقشگویی ثابت آنها را عهدهدار بودند اما به اقتضای مختصات نقش و شرایط برهه زمانی که دوبله میشدند جلال مقامی به جایشان نقشگویی کرده که بیتردید بازبینی این آثار برای دوستداران جدیتر هنر دوبله خالی از لطف نخواهد بود.
اما برای بینندگان نسلهای بعدی و بویژه بینندگان تلویزیون، جلال مقامی به جز مصادیق ذکر شده با خاطرات دیگری هم به یاد آورده میشود. با نقش تأثیرگذار جعفرابن ابیطالب (در فیلم محمدرسول الله/1358)، سروان کِرِیوِن در سریال دیدنی لبه تاریکی (پخش در پاییز 1369)، سرگرد اِروین برانت در مجموعه به یادماندنی ارتش سری (پخش در زمستان 1370)، شرلوک هولمز (فصل اول/ پاییز 1373)، نقش هیستینگز در سریال کارآگاه پوآرو (پخش در پاییز 1374) و البته گویندگی به جای بازیگران ایرانی نظیر عبدالرضا اکبری در شاهنقش این بازیگر در سریال پلیسی/ جنایی مزد ترس (پخش در تابستان 1372)، خسرو شجاعزاده در مجموعه دلنشین پدرسالار (پخش در پاییز و زمستان 1374) و...
جلال مقامی در کنار گویندگان انگشتشماری همچون زندهیادان حسین عرفانی و شهلا ناظریان، چنگیز جلیلوند و عزتالله مقبلی از جمله گویندگانی بودند که علاوه بر صدا، تصویرشان نیز بهواسطه بازیگری و اجرای مسابقات تلویزیونی در ذهن مخاطبان نقش بسته است، البته در این میان بیتردید جایگاه جلال مقامی و زندهنام منوچهر نوذری بهلحاظ شهرت نزد عموم بینندگان تلویزیونی و محبوبیت، جایگاه بیرقیبی است؛ زندهیاد مقامی به خاطر اجرای باطمأنینه و آرامشبخش برنامه «دیدنیها» در سالهای کمبود برنامههای سرگرمکننده در دهه 60 و نوذری فقید به دلیل اجراهای خلاقانهاش در مسابقه به یادماندنی«هفته».
جلال مقامی در 15 سال اخیر بنا به بالارفتن سن و بیماری، خانهنشین و کمکار شده بود و به جز معدودی نقشگوییها از جمله گویندگی ثابت به جای «رابین ویلیامز»، برنامهای به نام «شنیدنیها» را در رادیو البرز اجرا میکرد که سکته مغزی و اختلال تکلم او در زمان آمادگی برای اجرای این برنامه اتفاق افتاد که اُفت قابلملاحظه صدای نجیب این گوینده جاودان را هم به دنبال داشت، درگذشت بانو رفعت هاشمپور که حدود هشت ماه قبل اتفاق افتاد، ضربه مهلک دیگری بر جلال مقامی بود که پس از نیم قرن همسرش را از دست داد تا در عصر پنجمین روز از آبان ماه راهی ابدیت شود. یادش همیشه سبز
منتقد سینما
در فاصله کوتاهی پس از درگذشت استاد منوچهر اسماعیلی که تمام اهالی هنر را داغدار کرد شاید یکی از ناخوشایندترین اتفاقات ممکن نهتنها برای دوستداران هنر دوبله که برای تمام هنردوستان و حتی بسیاری از مخاطبین سینما و تلویزیون شنیدن خبر درگذشت استاد جلال مقامی بود. هنرمندی با بیش از شش دهه فعالیت در عرصه دوبلاژ که صدایش از اوایل دهه 40 خورشیدی برای علاقهمندان سینما آشنا بود. هر چند تا پیش از سال 1362 که به عنوان مجری برنامه خاطرهانگیز «دیدنیها» مقابل دوربین تلویزیون نشست، بجز عده معدودی از همکاران و تماشاگران حرفهایتر سینما کسی صاحب آن صدای نجیب و دوستداشتنی را به چشم ندیده بود.
تاریخ تولد جلال مقامی یعنی دوم مردادماه 1320 یادآور مقطع حساسی از تاریخ معاصر ایران است، او درست یک ماه پیش از اشغال میهن به دست متفقین در خانوادهای با اصالت کاشانی چشم به جهان گشود و از همان اوان جوانی زیر نظر هوشنگ لطیفپور از اساتید و پیشگامان تاریخ دوبله ایران، نشستن پشت میکروفون و آداب نقشگویی را فرا گرفت تا خیلی زود بسیاری از نقشهای خاطرهانگیز سینمایی و بعدها تلویزیونیمان را با صدای او به یاد بیاوریم.
برای نسلهای متولد دهههای نخست قرن پیش، شنیدن صدای مقامی یادآور تعدادی از هنرپیشگان بزرگ و فراموش نشدنی سینمای جهان بود، عمرشریف، رابرت ردفورد، داستین هافمن، مارچلو ماستریانی، ژان پل بلموندو، سیدنی پوآتیه، استیو مککوئین، تونی کرتیس و راجندرا کومار تنها نمونههایی از بازیگران شناختهشدهای هستند که با صدا و شیوه خاص نقشگویی جلال مقامی به خاطر آورده میشوند. به جز بازیگرانی که مقامی معمولاً به عنوان گوینده ثابت آنها شناخته میشد بازیگران دیگری هم مثل آلن دلون و کلینت ایستوود بودند که با وجود اینکه استادان خسرو خسروشاهی و سعید مظفری نقشگویی ثابت آنها را عهدهدار بودند اما به اقتضای مختصات نقش و شرایط برهه زمانی که دوبله میشدند جلال مقامی به جایشان نقشگویی کرده که بیتردید بازبینی این آثار برای دوستداران جدیتر هنر دوبله خالی از لطف نخواهد بود.
اما برای بینندگان نسلهای بعدی و بویژه بینندگان تلویزیون، جلال مقامی به جز مصادیق ذکر شده با خاطرات دیگری هم به یاد آورده میشود. با نقش تأثیرگذار جعفرابن ابیطالب (در فیلم محمدرسول الله/1358)، سروان کِرِیوِن در سریال دیدنی لبه تاریکی (پخش در پاییز 1369)، سرگرد اِروین برانت در مجموعه به یادماندنی ارتش سری (پخش در زمستان 1370)، شرلوک هولمز (فصل اول/ پاییز 1373)، نقش هیستینگز در سریال کارآگاه پوآرو (پخش در پاییز 1374) و البته گویندگی به جای بازیگران ایرانی نظیر عبدالرضا اکبری در شاهنقش این بازیگر در سریال پلیسی/ جنایی مزد ترس (پخش در تابستان 1372)، خسرو شجاعزاده در مجموعه دلنشین پدرسالار (پخش در پاییز و زمستان 1374) و...
جلال مقامی در کنار گویندگان انگشتشماری همچون زندهیادان حسین عرفانی و شهلا ناظریان، چنگیز جلیلوند و عزتالله مقبلی از جمله گویندگانی بودند که علاوه بر صدا، تصویرشان نیز بهواسطه بازیگری و اجرای مسابقات تلویزیونی در ذهن مخاطبان نقش بسته است، البته در این میان بیتردید جایگاه جلال مقامی و زندهنام منوچهر نوذری بهلحاظ شهرت نزد عموم بینندگان تلویزیونی و محبوبیت، جایگاه بیرقیبی است؛ زندهیاد مقامی به خاطر اجرای باطمأنینه و آرامشبخش برنامه «دیدنیها» در سالهای کمبود برنامههای سرگرمکننده در دهه 60 و نوذری فقید به دلیل اجراهای خلاقانهاش در مسابقه به یادماندنی«هفته».
جلال مقامی در 15 سال اخیر بنا به بالارفتن سن و بیماری، خانهنشین و کمکار شده بود و به جز معدودی نقشگوییها از جمله گویندگی ثابت به جای «رابین ویلیامز»، برنامهای به نام «شنیدنیها» را در رادیو البرز اجرا میکرد که سکته مغزی و اختلال تکلم او در زمان آمادگی برای اجرای این برنامه اتفاق افتاد که اُفت قابلملاحظه صدای نجیب این گوینده جاودان را هم به دنبال داشت، درگذشت بانو رفعت هاشمپور که حدود هشت ماه قبل اتفاق افتاد، ضربه مهلک دیگری بر جلال مقامی بود که پس از نیم قرن همسرش را از دست داد تا در عصر پنجمین روز از آبان ماه راهی ابدیت شود. یادش همیشه سبز
کابینه السودانی رأی اعتماد گرفت
پایان بنبست یکساله در بغداد
حسین فاطمی/ پنجشنبه هفته گذشته را میتوان یک نقطه ترقی در عرصه سیاسی عراق دانست که نخستوزیر مکلف توانست ظرف دو هفته کابینه خود را به پارلمان این کشور برای اعتماد معرفی کند. در این راستا به گزارش بغداد الیوم، دولت جدید عراق به ریاست محمد شیاع السودانی در جلسه بعدازظهر پنجشنبه گذشته توانست رأی اعتماد پارلمان را جلب کند.
در جلسه رأی اعتماد، عبداللطیف رشید، رئیس جمهور عراق، جنین پلاسخارت، رئیس هیأت سازمان ملل در عراق، فائق زیدان، رئیس شورای عالی قضایی و نیز بیشتر مقامات کشور حضور یافتند. در این دولت، فؤاد حسین، به عنوان معاون نخستوزیر و وزیر خارجه؛ حیان عبدالغنی عبدالزهره، به عنوان معاون نخستوزیر و وزیر نفت؛ محمد علی تمیم به عنوان معاون نخستوزیر و وزیر برنامهریزی؛ خانم طیف سامی محمد برای سکانداری وزارت دارایی؛ ثابت محمد سعید رضا، وزیر دفاع؛ سرلشکر عبدالامیر کامل الشمری، برای سکانداری وزارت کشور؛ صالح مهدی مطلب، به عنوان وزیر بهداشت؛ ایفان فائق یعقوب، برای تصدی وزارت مهاجرت؛ رزاق محیبس عجیمی، وزیر حمل و نقل؛ عون ذیاب عبدالله، به عنوان وزیر منابع آبی و احمد جاسم صابر، وزیر کار و امور اجتماعی رأی اعتماد گرفتند.
همچنین احمد محمد حسین قاسم، وزیر جوانان و ورزش؛ ابراهیم نامس یاسین، وزیر آموزش و پرورش؛ اثیر داوود سلمان به عنوان وزیر تجارت؛ خالد سلام سعید شوانی برای تصدی وزارت دادگستری؛ زیاد علی فاضل برای سکانداری وزارت برق؛ خانم هیام عبود کاظم به عنوان وزیر ارتباطات؛ عباس جبر عباده برای تصدی ریاست وزارت کشاورزی؛ نعیم عبد باسر برای سکانداری وزارت علوم؛ خالد بتال نجم به عنوان وزیر صنایع و معادن و احمد فکاک احمد، به عنوان وزیر فرهنگ، گردشگری و آثار باستانی رأی اعتماد پارلمان را کسب کردند.
گامهای بلند نخستوزیر
نخستوزیر مکلف عراق در جریان جلسه رأی اعتماد در پارلمان این کشور اهم برنامههای دولتش را تشریح کرد. در این خصوص السودانی متعهد شد که دولتش تلاش خواهد کرد تا ظرف یک سال انتخابات پیش از موعد برگزار کند. به گزارش خبرگزاری رسمی عراقی (واع) به نقل از محمد شیاع السودانی، نخستوزیر مکلف عراق درباره برنامه وزارتی کابینهاش گفت: «همه بندها مورد توافق فراکسیونهای سیاسی قرار گرفتهاند.» وی تأکید کرد: «کابینه در صورتی که امروز (پنجشنبه) رأی اعتماد کسب کند، قانون انتخابات را ظرف سه ماه جهت آمادگی برای برگزاری انتخابات زودهنگام در طول یک سال اصلاح خواهد کرد.» السودانی افزود: «این برنامه تعهد به برگزاری انتخابات شوراهای استانی را که پس از اعتراضات مردمی گسترده عراق در سال ۲۰۱۹ منحل شدند شامل میشود.»
در این برنامه دولت که توسط خبرگزاری رسمی عراق منتشر شد، بر اصلاح بخشهای اقتصادی، مالی و خدمات تأکید شده است. برنامه وزارتخانه بر چند نکته اصلی از جمله موارد ذیل تأکید دارد: «مقابله با فقر و بیکاری، مبارزه با فساد مالی و اداری، رسیدگی به بحران برق، حمایت از اقشار ضعیف جامعه، مبارزه با بیکاری، ایجاد فرصتهای شغلی، فعال کردن نقش متولیان سرمایهگذاری، ارتقای صنعت، تسریع در بازسازی مناطق آزاد شده، تکمیل پرونده آوارگان، بهبود خدمات بهداشتی برای شهروندان، بهبود بخش ساخت و ساز و خدمات شهری، مبارزه با فساد و هدررفت پول ملی.»
این برنامه همچنین به موارد زیر اشاره دارد: «افزایش حمایت از تولیدات کشاورزی، بهبود بخش صنعتی، بازگرداندن اعتماد به تولیدات عراقی، توسعه صنعت نفت، بازسازی ساختار عمومی، مدیریت پول ملی برای کاهش فشار بر مصرفکنندگان، بهبود کیفیت خدمات مخابراتی، توسعه بخش حمل و نقل، دستیابی به یک نظام آموزشی متعهد به ارزشها، فراهم کردن فرصتهای آموزش برابر برای همه با کیفیت بالا، بهبود سرمایهگذاری، فعال کردن بخش گردشگری برای تنوع بخشیدن به اقتصاد کشور، اجرای سیاست کنترل جمعیت، کنترل تغییرات در ساختار جمعیتی، فعال کردن مسائل حقوق بشر، توانمندسازی زنان، ارتقای سطح حاکمیت رسمی عراق، تقویت زیرساختهای نظامی و امنیتی، اصلاح قانون انتخابات مجلس و برگزاری انتخابات زودهنگام ظرف یک سال.»
انتظارات از دولت جدید
اگر چه اعطای رأی اعتماد پارلمان عراق به کابینه و برنامه دولت السودانی با واکنش و پیام تبریک چهرههای سیاسی عراقی همراه بود، اما برخی از آنها خواستهها و انتظارات روشنی را هم مطرح کردند. در این خصوص و به گزارش الفرات نیوز سید عمار الحکیم، رهبر جریان حکمت ملی عراق از دولت جدید خواست با دانه درشتهای فساد مبارزه و ریشههای آن را خشک کند و از نهادهای نظارتی و مقننه و رسانهها برای بازگرداندن اموال غارت شده براساس قانون و به دور از تهمت و انتقام حمایت کند.
افزون بر آن حیدر العبادی، نخست وزیر اسبق عراق و رئیس ائتلاف نصر نیز طی توئیتی تصریح کرد: «ما بخشی از دولت نیستیم اما موفقیت آن، منفعتی ملی است، از اینجا از همه نیروهای تشکیلدهنده دولت میخواهم برای موفقیت دولت در سطح مسئولیت و وظایف خود عمل کنند و اشتباهات گذشته را تکرار نکنند.»
هادی العامری، رئیس ائتلاف پارلمانی فتح نیز خطاب به دولت جدید خواستار بازسازی ساختار روابط خارجی عراق با تکیه بر معیار تضمین منافع مشروع ملت عراق و احترام متقابل به حاکمیت و عدم مداخله در امور عراق یا استفاده از عراق برای تهدید همسایگان شد.
العامری ضمن تأکید بر اینکه دولت باید اهمیت بسیاری به بخش خدمات دهد و در سیاستهای مالی، اقتصادی و اداری دولت عراق بازنگری کند، خواستار کوشش حداکثری برای ایجاد فرصتهای شغلی برای بیکاران و تمرکز بر طبقات محروم و ارتقای سطح وضعیت خدماتی و معیشتی مناطق و گروههایی شد که بیشترین خسارت و محرومیت را دیدهاند.
کار سخت دولت جدید
با توجه به شرایط چند ساله اخیر عراق نوین پساصدام و میزان بالای نارضایتی مردمی از ساختار سیاسی و کارنامه منفی احزاب و چهرههای سیاسی این کشور کار بسیار دشواری پیش روی السودانی برای پر کردن شکاف اعتماد بین مردم با دولت وجود دارد.
اگر چه تلاش نخستوزیر جدید برای تشکیل دولت ظرف دو هفته اتفاق مثبت و کم نظیری بود و تا حدودی امیدها را برای تحول در صحنه سیاسی عراق ایجاد کرده است، اما باید دید این دولت در عمل به وعدههایش هم مانند پروسه تشکل دولت موافق ظاهر خواهد شد یا به مانند اسلافش گرفتار جناحبندی، سیاستزدگی و بحران ناکارآمدی میشود؟
هر چند که نقش مخرب دخالت کشورهای منطقهای و فرامنطقهای نیز در این بین عراق را به زمین سوخته جنگهای نیابتی بدل کرده است و به همین دلیل بدیهی است تا زمانی که این دخالتها در امور عراق جریان داشته باشد دولتها در مسیر ترقی و پیشرفت این کشور با چالشهای متعدد مواجه خواهند بود.
در جلسه رأی اعتماد، عبداللطیف رشید، رئیس جمهور عراق، جنین پلاسخارت، رئیس هیأت سازمان ملل در عراق، فائق زیدان، رئیس شورای عالی قضایی و نیز بیشتر مقامات کشور حضور یافتند. در این دولت، فؤاد حسین، به عنوان معاون نخستوزیر و وزیر خارجه؛ حیان عبدالغنی عبدالزهره، به عنوان معاون نخستوزیر و وزیر نفت؛ محمد علی تمیم به عنوان معاون نخستوزیر و وزیر برنامهریزی؛ خانم طیف سامی محمد برای سکانداری وزارت دارایی؛ ثابت محمد سعید رضا، وزیر دفاع؛ سرلشکر عبدالامیر کامل الشمری، برای سکانداری وزارت کشور؛ صالح مهدی مطلب، به عنوان وزیر بهداشت؛ ایفان فائق یعقوب، برای تصدی وزارت مهاجرت؛ رزاق محیبس عجیمی، وزیر حمل و نقل؛ عون ذیاب عبدالله، به عنوان وزیر منابع آبی و احمد جاسم صابر، وزیر کار و امور اجتماعی رأی اعتماد گرفتند.
همچنین احمد محمد حسین قاسم، وزیر جوانان و ورزش؛ ابراهیم نامس یاسین، وزیر آموزش و پرورش؛ اثیر داوود سلمان به عنوان وزیر تجارت؛ خالد سلام سعید شوانی برای تصدی وزارت دادگستری؛ زیاد علی فاضل برای سکانداری وزارت برق؛ خانم هیام عبود کاظم به عنوان وزیر ارتباطات؛ عباس جبر عباده برای تصدی ریاست وزارت کشاورزی؛ نعیم عبد باسر برای سکانداری وزارت علوم؛ خالد بتال نجم به عنوان وزیر صنایع و معادن و احمد فکاک احمد، به عنوان وزیر فرهنگ، گردشگری و آثار باستانی رأی اعتماد پارلمان را کسب کردند.
گامهای بلند نخستوزیر
نخستوزیر مکلف عراق در جریان جلسه رأی اعتماد در پارلمان این کشور اهم برنامههای دولتش را تشریح کرد. در این خصوص السودانی متعهد شد که دولتش تلاش خواهد کرد تا ظرف یک سال انتخابات پیش از موعد برگزار کند. به گزارش خبرگزاری رسمی عراقی (واع) به نقل از محمد شیاع السودانی، نخستوزیر مکلف عراق درباره برنامه وزارتی کابینهاش گفت: «همه بندها مورد توافق فراکسیونهای سیاسی قرار گرفتهاند.» وی تأکید کرد: «کابینه در صورتی که امروز (پنجشنبه) رأی اعتماد کسب کند، قانون انتخابات را ظرف سه ماه جهت آمادگی برای برگزاری انتخابات زودهنگام در طول یک سال اصلاح خواهد کرد.» السودانی افزود: «این برنامه تعهد به برگزاری انتخابات شوراهای استانی را که پس از اعتراضات مردمی گسترده عراق در سال ۲۰۱۹ منحل شدند شامل میشود.»
در این برنامه دولت که توسط خبرگزاری رسمی عراق منتشر شد، بر اصلاح بخشهای اقتصادی، مالی و خدمات تأکید شده است. برنامه وزارتخانه بر چند نکته اصلی از جمله موارد ذیل تأکید دارد: «مقابله با فقر و بیکاری، مبارزه با فساد مالی و اداری، رسیدگی به بحران برق، حمایت از اقشار ضعیف جامعه، مبارزه با بیکاری، ایجاد فرصتهای شغلی، فعال کردن نقش متولیان سرمایهگذاری، ارتقای صنعت، تسریع در بازسازی مناطق آزاد شده، تکمیل پرونده آوارگان، بهبود خدمات بهداشتی برای شهروندان، بهبود بخش ساخت و ساز و خدمات شهری، مبارزه با فساد و هدررفت پول ملی.»
این برنامه همچنین به موارد زیر اشاره دارد: «افزایش حمایت از تولیدات کشاورزی، بهبود بخش صنعتی، بازگرداندن اعتماد به تولیدات عراقی، توسعه صنعت نفت، بازسازی ساختار عمومی، مدیریت پول ملی برای کاهش فشار بر مصرفکنندگان، بهبود کیفیت خدمات مخابراتی، توسعه بخش حمل و نقل، دستیابی به یک نظام آموزشی متعهد به ارزشها، فراهم کردن فرصتهای آموزش برابر برای همه با کیفیت بالا، بهبود سرمایهگذاری، فعال کردن بخش گردشگری برای تنوع بخشیدن به اقتصاد کشور، اجرای سیاست کنترل جمعیت، کنترل تغییرات در ساختار جمعیتی، فعال کردن مسائل حقوق بشر، توانمندسازی زنان، ارتقای سطح حاکمیت رسمی عراق، تقویت زیرساختهای نظامی و امنیتی، اصلاح قانون انتخابات مجلس و برگزاری انتخابات زودهنگام ظرف یک سال.»
انتظارات از دولت جدید
اگر چه اعطای رأی اعتماد پارلمان عراق به کابینه و برنامه دولت السودانی با واکنش و پیام تبریک چهرههای سیاسی عراقی همراه بود، اما برخی از آنها خواستهها و انتظارات روشنی را هم مطرح کردند. در این خصوص و به گزارش الفرات نیوز سید عمار الحکیم، رهبر جریان حکمت ملی عراق از دولت جدید خواست با دانه درشتهای فساد مبارزه و ریشههای آن را خشک کند و از نهادهای نظارتی و مقننه و رسانهها برای بازگرداندن اموال غارت شده براساس قانون و به دور از تهمت و انتقام حمایت کند.
افزون بر آن حیدر العبادی، نخست وزیر اسبق عراق و رئیس ائتلاف نصر نیز طی توئیتی تصریح کرد: «ما بخشی از دولت نیستیم اما موفقیت آن، منفعتی ملی است، از اینجا از همه نیروهای تشکیلدهنده دولت میخواهم برای موفقیت دولت در سطح مسئولیت و وظایف خود عمل کنند و اشتباهات گذشته را تکرار نکنند.»
هادی العامری، رئیس ائتلاف پارلمانی فتح نیز خطاب به دولت جدید خواستار بازسازی ساختار روابط خارجی عراق با تکیه بر معیار تضمین منافع مشروع ملت عراق و احترام متقابل به حاکمیت و عدم مداخله در امور عراق یا استفاده از عراق برای تهدید همسایگان شد.
العامری ضمن تأکید بر اینکه دولت باید اهمیت بسیاری به بخش خدمات دهد و در سیاستهای مالی، اقتصادی و اداری دولت عراق بازنگری کند، خواستار کوشش حداکثری برای ایجاد فرصتهای شغلی برای بیکاران و تمرکز بر طبقات محروم و ارتقای سطح وضعیت خدماتی و معیشتی مناطق و گروههایی شد که بیشترین خسارت و محرومیت را دیدهاند.
کار سخت دولت جدید
با توجه به شرایط چند ساله اخیر عراق نوین پساصدام و میزان بالای نارضایتی مردمی از ساختار سیاسی و کارنامه منفی احزاب و چهرههای سیاسی این کشور کار بسیار دشواری پیش روی السودانی برای پر کردن شکاف اعتماد بین مردم با دولت وجود دارد.
اگر چه تلاش نخستوزیر جدید برای تشکیل دولت ظرف دو هفته اتفاق مثبت و کم نظیری بود و تا حدودی امیدها را برای تحول در صحنه سیاسی عراق ایجاد کرده است، اما باید دید این دولت در عمل به وعدههایش هم مانند پروسه تشکل دولت موافق ظاهر خواهد شد یا به مانند اسلافش گرفتار جناحبندی، سیاستزدگی و بحران ناکارآمدی میشود؟
هر چند که نقش مخرب دخالت کشورهای منطقهای و فرامنطقهای نیز در این بین عراق را به زمین سوخته جنگهای نیابتی بدل کرده است و به همین دلیل بدیهی است تا زمانی که این دخالتها در امور عراق جریان داشته باشد دولتها در مسیر ترقی و پیشرفت این کشور با چالشهای متعدد مواجه خواهند بود.
صدور حکم اعدام علیه شیعیان ادامه دارد
شمشیر عربستان بر گردن 9 جوان شیعه
لاله مهرزاد/ دولت عربستان همزمان با در پیش گرفتن سیاستهای خشونتآمیز علیه شیعیان قطیف و تلاش برای تخریب محلههای این شهر و تغییر جغرافیای انسانی منطقه، روز پنجشنبه احکام اعدام 9 نفر از فعالان سیاسی شیعه در قطیف را صادر کرد.
به گزارش سایت شبکه خبری العالم به نقل از مرآةالجزیره، در توئیتی که یکی از فعالان قطیف منتشر کرده، خبر داده شده حکومت عربستان احکام اعدام 9 فعال این شهر را صادر کرده است. بنا بر این گزارش، برخی از این افراد بیش از یک دهه است که در زندانهای سعودی در اسارت به سر میبرند و برخی منابع نیز خبر دادهاند در زندان مورد شکنجههای سختی قرار گرفتهاند.
بنا بر این گزارش، نفر نخست از این فهرست، فاضل حسن الصفوانی است که از جمله شهروندان العوامیه است که بیش از یک دهه در قطیف در حال فعالیت سیاسی است. او که از فعالان سیاسی این منطقه است و در تظاهرات سال 2011 علیه حکومت آلسعود شرکت داشت، دو سال پیش در آخرین روز سال 2020 به اتهام مشارکت در قتل یک سرباز سعودی دستگیر شد.
محمد حسین آلعمار، دیگر فعال قطیف که روز پنجشنبه حکم اعدام او صادر شد، در ابتدای سال 2020 بازداشت شد. نیروهای امنیتی عربستان برای دستگیری او یک عملیات کامل اجرا کرده و با صفی از خودروهای زرهی و سلاحهای سنگین وارد قطیف شدند. آنها بعد از عملیاتی 6 ساعته که در خلال آن به شهروندان قطیف شلیک کرده و آنها را مجبور نمودند در خانههای خود بمانند، آلعمار را دستگیر کردند. عربستان مدعی است وی به همراه چند فعال سیاسی دیگر، قاضی اداره اوقاف منطقه را از مقابل منزلش در جزیره تاروت ربوده است.
سومین فردی که عربستان قصد اعدام او را دارد، یوسف محمد المصلاب است که 5 اکتبر سال 2017 بدون اتهام مشخصی دستگیر شد. او در طول 5 سالی که در چند زندان از زندانهای عربستان بوده و شکنجه شده، خانوادهاش در این مدت تنها یکبار و آنهم به مدت 15 دقیقه توانستهاند او را ملاقات کنند.
جواد عبدالله قریریص نیز دیگر فعال سیاسی عربستان است که احتمالاً تا چندی دیگر اعدام خواهد شد. او هم تابستان سال 2017 در قطیف دستگیر شد و در نزدیک به 5 سال و نیم گذشته بارها مورد شکنجه قرار گرفته و مجبور به اعترافهایی دروغین شده است. اومتهم به حضور فعال در فیسبوک، ارتباط با فعالان سیاسی تحت تعقیب حکومت عربستان و آتش زدن خط لولههای نفت نزدیک به قریریص است.
رائد عبدالواحد الخیر نیز در بهار 2017 دستگیر شده است. او هنگام دستگیری در مزرعهای در العوامیه بود و نیروهای امنیتی عربستان هنگامی که قصد دستگیری او را داشتند، دو شهروند دیگر قطیف را کشتند.
حیدر ناصر آل تحیفه هم در پایان تابستان 2017 بدون طرح اتهام مشخصی دستگیر شد. تنها اتهامی که وی آن را پذیرفته است، مشارکت در اعتراضات علیه حکومت عربستان است. او یک بار در سال 2021 به اعدام محکوم شد اما خواهان تجدیدنظر در حکم خود شد؛ درخواستی که پذیرفته شد اما در نهایت تغییری در وضعیت او ایجاد نکرد و وی روز پنجشنبه مانند دیگر کسانی که در فهرست 9 نفره اعدام هستند، حکم اعدام خود را دریافت کرد.
سعودمحمد الفرج دیگر فعال قطیف که حکم اعدام به او دادهاند، پاییز سال 2019 بدون اتهام مشخصی و تنها به جرم شرکت در اعتراضهای قطیف دستگیر شد. در آن زمان همسر و فرزند او نیز دستگیر اما چندی بعد آزاد شدند. الفرج اوایل ماه اکتبر یعنی حدود 2 هفته قبل به اعدام محکوم شد و این دومین حکمی است که در این خصوص دریافت میکند.
بجز این 7 نفر که اطلاعات بیشتری درباره آنها وجود دارد، روز پنجشنبه احکام اعدام محمد سعید آل عبدالعال و حسن علی المزرع که از فعالان سیاسی قطیف هستند، صادر شد.
عربستان در حالی احکام اعدام این 9 نفر را صادر کرده است که کمتر از سه هفته پیش برای 3 نفر از اعضای قبیله الحویطات حکم اعدام صادر کرده بود. عربستان علاوه بر کوچ اجباری شیعیان قطیف درصدد کوچ اجباری کسانی است که در نزدیکی پروژه نئوم زندگی میکنند. سه نفری که از قبیله الحویطات بودند نیز به دلیل اینکه حاضر نشده بودند خانههای خود را ترک کنند تا دولت سعودی اقدام به تخریب آنها کند، حکم اعدام دریافت کردند.
به گزارش سایت شبکه خبری العالم به نقل از مرآةالجزیره، در توئیتی که یکی از فعالان قطیف منتشر کرده، خبر داده شده حکومت عربستان احکام اعدام 9 فعال این شهر را صادر کرده است. بنا بر این گزارش، برخی از این افراد بیش از یک دهه است که در زندانهای سعودی در اسارت به سر میبرند و برخی منابع نیز خبر دادهاند در زندان مورد شکنجههای سختی قرار گرفتهاند.
بنا بر این گزارش، نفر نخست از این فهرست، فاضل حسن الصفوانی است که از جمله شهروندان العوامیه است که بیش از یک دهه در قطیف در حال فعالیت سیاسی است. او که از فعالان سیاسی این منطقه است و در تظاهرات سال 2011 علیه حکومت آلسعود شرکت داشت، دو سال پیش در آخرین روز سال 2020 به اتهام مشارکت در قتل یک سرباز سعودی دستگیر شد.
محمد حسین آلعمار، دیگر فعال قطیف که روز پنجشنبه حکم اعدام او صادر شد، در ابتدای سال 2020 بازداشت شد. نیروهای امنیتی عربستان برای دستگیری او یک عملیات کامل اجرا کرده و با صفی از خودروهای زرهی و سلاحهای سنگین وارد قطیف شدند. آنها بعد از عملیاتی 6 ساعته که در خلال آن به شهروندان قطیف شلیک کرده و آنها را مجبور نمودند در خانههای خود بمانند، آلعمار را دستگیر کردند. عربستان مدعی است وی به همراه چند فعال سیاسی دیگر، قاضی اداره اوقاف منطقه را از مقابل منزلش در جزیره تاروت ربوده است.
سومین فردی که عربستان قصد اعدام او را دارد، یوسف محمد المصلاب است که 5 اکتبر سال 2017 بدون اتهام مشخصی دستگیر شد. او در طول 5 سالی که در چند زندان از زندانهای عربستان بوده و شکنجه شده، خانوادهاش در این مدت تنها یکبار و آنهم به مدت 15 دقیقه توانستهاند او را ملاقات کنند.
جواد عبدالله قریریص نیز دیگر فعال سیاسی عربستان است که احتمالاً تا چندی دیگر اعدام خواهد شد. او هم تابستان سال 2017 در قطیف دستگیر شد و در نزدیک به 5 سال و نیم گذشته بارها مورد شکنجه قرار گرفته و مجبور به اعترافهایی دروغین شده است. اومتهم به حضور فعال در فیسبوک، ارتباط با فعالان سیاسی تحت تعقیب حکومت عربستان و آتش زدن خط لولههای نفت نزدیک به قریریص است.
رائد عبدالواحد الخیر نیز در بهار 2017 دستگیر شده است. او هنگام دستگیری در مزرعهای در العوامیه بود و نیروهای امنیتی عربستان هنگامی که قصد دستگیری او را داشتند، دو شهروند دیگر قطیف را کشتند.
حیدر ناصر آل تحیفه هم در پایان تابستان 2017 بدون طرح اتهام مشخصی دستگیر شد. تنها اتهامی که وی آن را پذیرفته است، مشارکت در اعتراضات علیه حکومت عربستان است. او یک بار در سال 2021 به اعدام محکوم شد اما خواهان تجدیدنظر در حکم خود شد؛ درخواستی که پذیرفته شد اما در نهایت تغییری در وضعیت او ایجاد نکرد و وی روز پنجشنبه مانند دیگر کسانی که در فهرست 9 نفره اعدام هستند، حکم اعدام خود را دریافت کرد.
سعودمحمد الفرج دیگر فعال قطیف که حکم اعدام به او دادهاند، پاییز سال 2019 بدون اتهام مشخصی و تنها به جرم شرکت در اعتراضهای قطیف دستگیر شد. در آن زمان همسر و فرزند او نیز دستگیر اما چندی بعد آزاد شدند. الفرج اوایل ماه اکتبر یعنی حدود 2 هفته قبل به اعدام محکوم شد و این دومین حکمی است که در این خصوص دریافت میکند.
بجز این 7 نفر که اطلاعات بیشتری درباره آنها وجود دارد، روز پنجشنبه احکام اعدام محمد سعید آل عبدالعال و حسن علی المزرع که از فعالان سیاسی قطیف هستند، صادر شد.
عربستان در حالی احکام اعدام این 9 نفر را صادر کرده است که کمتر از سه هفته پیش برای 3 نفر از اعضای قبیله الحویطات حکم اعدام صادر کرده بود. عربستان علاوه بر کوچ اجباری شیعیان قطیف درصدد کوچ اجباری کسانی است که در نزدیکی پروژه نئوم زندگی میکنند. سه نفری که از قبیله الحویطات بودند نیز به دلیل اینکه حاضر نشده بودند خانههای خود را ترک کنند تا دولت سعودی اقدام به تخریب آنها کند، حکم اعدام دریافت کردند.
جهاد کشاورزی «سبززدایی» نارنگی برای عرضه زودهنگام را ممنوع کرد
مرکبات بدون رنگ آمیزی
زهره افشار
خبرنگار
برداشت نارنگی پیش رس مازندران از اول مهر ماه آغاز شده و به مرور بخشی از 700 هزار تن محصول خوش خوراک پاییزی در حال رسیدن به بازارهای استانهای مختلف از جمله تهران است. امسال همچنین سبززدایی نارنگی (رنگ آمیزی نارنگی برای عرضه زودهنگام) ممنوع اعلام شد تا محصولی سالم و با طعم واقعی به دست مردم برسد. در عین حال باغداران این استان شمالی گلایههایی هم دارند و خواستار توجه بیشتر برای قیمتگذاری این محصول هستند، برخی باغدارانی هم که سال گذشته محصولشان را برای تنظیم بازار به تعاونی روستایی داده بودند از تسویه نشدن طلبشان پس از گذشت 10 ماه میگویند.
«محمد رضا شعبانی» رئیس اتحادیه باغداران مازندران در گفتوگو با «ایران» تصریح کرد: نارنگی پیشرس مازندران از اول مهرماه جاری در حال ورود به بازار است و انتظار میرود محصول پرتقال استان نیز از 15 آبان ماه به دست مردم برسد.
به گفته وی، امسال تولید نارنگی مازندران با 150 هزار تن افزایش نسبت به سال گذشته به 700 هزار تن میرسد.
35 هزار هکتار از اراضی مازندران به باغهای نارنگی اختصاص دارد.
وی توضیح داد: بخشی از درختان نارنگی مازندران پیش رس و بخش بیشتر آن دیررس است که در حال حاضر هر کیلو نارنگی استان با حداقل 4 هزارو 500 تومان و حداکثر 7 هزار تومان از باغدار خریداری میشود.
شعبانی تصریح کرد: قیمت تمام شده نارنگی در حد همین قیمت کف بازار است.
وی با اشاره به رایزنی باغداران مازندرانی با سازمان میادین تهران برای در اختیار گرفتن غرفه در میادین میوه و تره بار پایتخت برای عرضه مستقیم این محصول گفت: متأسفانه در حالت عادی اجاره هر غرفه بین 50 تا 200 میلیون تومان درماه است که از عهده مالی باغداران خارج است. این درحالی است که معمولاً ملاک تعیین قیمت نارنگی مازندران، قیمت عرضه نارنگی در میادین تهران است. در حال حاضر سازمان میادین و تره بار تهران قیمت هر کیلو نارنگی را 13 هزار تومان تعیین کرده لذا غرفهداران برای عرضه نارنگی با این قیمت مجبورند نارنگی درجه چندم مازندران را خریداری کنند به همین دلیل نارنگی درشت درجه اول و دوم در میادین میوه تربار عرضه نمیشود.
وی گفت: در سالهای گذشته معمولاً فقط به باغداران توصیه میشد که نارنگی را سبززدایی نکنند ولی امسال بازهم شاهد این مسأله بودیم که با همکاری استانداری، جهاد کشاورزی و تعزیرات این اقدام ناپسند ممنوع شد و میبینیم که نارنگی با طعم عادی ملس عرضه میشود و اشکالی هم ندارد که پوست نارنگی سبز باشد درعوض سالمتر است. وی همچنین گلایهای را از طرف برخی باغداران مطرح کرد.
وی گفت: با وجود گذشت 8 ماه از مشارکت باغداران در طرح تنظیم بازار، هنوز تعدادی از باغداران طلب خود را که [در مجموع] حدود 40 میلیارد تومان است از سازمان تعاونی روستایی دریافت نکردهاند و این مسأله با توجه به کمبود نقدینگی باغداران مشکلاتی را ایجاد کرده است.
وی در پایان از صادرات نارنگی به کشورهای روسیه، آذربایجان، ارمنستان و ازبکستان خبر داد و گفت: برای داشتن بازار صادراتی مستمر نیاز به قوانین ادامه دار و نگرفتن تصمیمهای مقطعی داریم تا بتوانیم بازار صادراتی نارنگی را از دست رقبای اصلیمان که ترکیه و چین است، بگیریم.
در همین حال «حسن عنایتی» رئیس سازمان جهاد کشاورزی مازندران هم در گفتوگو با «ایران» تصریح کرد: سازمان جهاد کشاورزی رایزنیهایی با سازمان میادین میوه تره بار تهران انجام داده و امیدواریم بزودی این پیگیریها به نتیجه برسد.
وی همچنین در خصوص گلایه باغداران در خصوص عدم تسویه پول عرضه نارنگیهای تنظیم بازاری گفت: جای نگرانی برای باغداران وجود ندارد و بدون شک کل طلب باغداران پرداخت خواهد شد ضمن اینکه ما مکاتبههایی با اتحادیه تعاونی روستایی کشوری برای حل این مشکل داشتهایم. وی افزود : از هفت میلیون و ۵۰۰هزار تن انواع محصولات کشاورزی مازندران، 3 میلیون تن مربوط به مرکبات شامل نارنگی و پرتقال میشود.
وی با اشاره به اهمیت اجرای طرح شناسنامه دار کردن باغها افزود: متأسفانه تاکنون در این زمینه غفلت شده است ولی این طرح در حال حاضر شروع شده و به طور یقین به نفع باغداران و صادرکنندگان است لذا از کشاورزان میخواهیم در این زمینه همکاری لازم را داشته باشند.
وی چالش پیش رو باغهای مازندران را آفت مگس میوه خواند و تأکید کرد: مگس میوه آفت کلیدی برای باغهای مازندران شده و این در حالی است که تجهیزات و امکانات موجود جوابگوی مقابله با این آفت نیست.
خبرنگار
برداشت نارنگی پیش رس مازندران از اول مهر ماه آغاز شده و به مرور بخشی از 700 هزار تن محصول خوش خوراک پاییزی در حال رسیدن به بازارهای استانهای مختلف از جمله تهران است. امسال همچنین سبززدایی نارنگی (رنگ آمیزی نارنگی برای عرضه زودهنگام) ممنوع اعلام شد تا محصولی سالم و با طعم واقعی به دست مردم برسد. در عین حال باغداران این استان شمالی گلایههایی هم دارند و خواستار توجه بیشتر برای قیمتگذاری این محصول هستند، برخی باغدارانی هم که سال گذشته محصولشان را برای تنظیم بازار به تعاونی روستایی داده بودند از تسویه نشدن طلبشان پس از گذشت 10 ماه میگویند.
«محمد رضا شعبانی» رئیس اتحادیه باغداران مازندران در گفتوگو با «ایران» تصریح کرد: نارنگی پیشرس مازندران از اول مهرماه جاری در حال ورود به بازار است و انتظار میرود محصول پرتقال استان نیز از 15 آبان ماه به دست مردم برسد.
به گفته وی، امسال تولید نارنگی مازندران با 150 هزار تن افزایش نسبت به سال گذشته به 700 هزار تن میرسد.
35 هزار هکتار از اراضی مازندران به باغهای نارنگی اختصاص دارد.
وی توضیح داد: بخشی از درختان نارنگی مازندران پیش رس و بخش بیشتر آن دیررس است که در حال حاضر هر کیلو نارنگی استان با حداقل 4 هزارو 500 تومان و حداکثر 7 هزار تومان از باغدار خریداری میشود.
شعبانی تصریح کرد: قیمت تمام شده نارنگی در حد همین قیمت کف بازار است.
وی با اشاره به رایزنی باغداران مازندرانی با سازمان میادین تهران برای در اختیار گرفتن غرفه در میادین میوه و تره بار پایتخت برای عرضه مستقیم این محصول گفت: متأسفانه در حالت عادی اجاره هر غرفه بین 50 تا 200 میلیون تومان درماه است که از عهده مالی باغداران خارج است. این درحالی است که معمولاً ملاک تعیین قیمت نارنگی مازندران، قیمت عرضه نارنگی در میادین تهران است. در حال حاضر سازمان میادین و تره بار تهران قیمت هر کیلو نارنگی را 13 هزار تومان تعیین کرده لذا غرفهداران برای عرضه نارنگی با این قیمت مجبورند نارنگی درجه چندم مازندران را خریداری کنند به همین دلیل نارنگی درشت درجه اول و دوم در میادین میوه تربار عرضه نمیشود.
وی گفت: در سالهای گذشته معمولاً فقط به باغداران توصیه میشد که نارنگی را سبززدایی نکنند ولی امسال بازهم شاهد این مسأله بودیم که با همکاری استانداری، جهاد کشاورزی و تعزیرات این اقدام ناپسند ممنوع شد و میبینیم که نارنگی با طعم عادی ملس عرضه میشود و اشکالی هم ندارد که پوست نارنگی سبز باشد درعوض سالمتر است. وی همچنین گلایهای را از طرف برخی باغداران مطرح کرد.
وی گفت: با وجود گذشت 8 ماه از مشارکت باغداران در طرح تنظیم بازار، هنوز تعدادی از باغداران طلب خود را که [در مجموع] حدود 40 میلیارد تومان است از سازمان تعاونی روستایی دریافت نکردهاند و این مسأله با توجه به کمبود نقدینگی باغداران مشکلاتی را ایجاد کرده است.
وی در پایان از صادرات نارنگی به کشورهای روسیه، آذربایجان، ارمنستان و ازبکستان خبر داد و گفت: برای داشتن بازار صادراتی مستمر نیاز به قوانین ادامه دار و نگرفتن تصمیمهای مقطعی داریم تا بتوانیم بازار صادراتی نارنگی را از دست رقبای اصلیمان که ترکیه و چین است، بگیریم.
در همین حال «حسن عنایتی» رئیس سازمان جهاد کشاورزی مازندران هم در گفتوگو با «ایران» تصریح کرد: سازمان جهاد کشاورزی رایزنیهایی با سازمان میادین میوه تره بار تهران انجام داده و امیدواریم بزودی این پیگیریها به نتیجه برسد.
وی همچنین در خصوص گلایه باغداران در خصوص عدم تسویه پول عرضه نارنگیهای تنظیم بازاری گفت: جای نگرانی برای باغداران وجود ندارد و بدون شک کل طلب باغداران پرداخت خواهد شد ضمن اینکه ما مکاتبههایی با اتحادیه تعاونی روستایی کشوری برای حل این مشکل داشتهایم. وی افزود : از هفت میلیون و ۵۰۰هزار تن انواع محصولات کشاورزی مازندران، 3 میلیون تن مربوط به مرکبات شامل نارنگی و پرتقال میشود.
وی با اشاره به اهمیت اجرای طرح شناسنامه دار کردن باغها افزود: متأسفانه تاکنون در این زمینه غفلت شده است ولی این طرح در حال حاضر شروع شده و به طور یقین به نفع باغداران و صادرکنندگان است لذا از کشاورزان میخواهیم در این زمینه همکاری لازم را داشته باشند.
وی چالش پیش رو باغهای مازندران را آفت مگس میوه خواند و تأکید کرد: مگس میوه آفت کلیدی برای باغهای مازندران شده و این در حالی است که تجهیزات و امکانات موجود جوابگوی مقابله با این آفت نیست.
آخرین بازمانده گروه غربی درناهای سیبری در فریدونکنار اقامت گزید
امید آمد
زیستبوم: آخرین بازمانده گروه غربی درناهای سیبری، امسال هم برای پانزدهمین بار، پنج هزار کیلومتر را تنهایی بال زد و در فریدونکنار فرود آمد. تک درنای سیبری به شمال ایران که میرسد، میشود پادشاه کوچرو «اولجا کله» فریدونکنار؛ بیسروهمسر، بیگروه و سپاه. او آخرین بازمانده از گروهی از درناهای روسی است که پس از بالزدنهای بسیار زیاد خود را به شالیزارهای شمال ایران میرساند؛ گروه غربی. گروه شرقی اما گروهی 3 هزارتایی است و راه دیگری را انتخاب کرده که به چین میرسد. جمعیت شرقی، احتمالاً تنها گروه موجود از درنای سیبری باشد. این گروه تابستان را در شرق سیبری زادآوری کرده و برای زمستانگذرانی به شرق چین میآید. زیستگاه زمستانی آنها دریاچه پویانگ و اطراف آن است. گروه مرکزی هم راه قزاقستان را در پیش میگیرد و به هندوستان میرسد. از گروه مرکزی در سال ۱۹۹۲ تنها یک جفت باقی مانده بود و آخرین آنها آخرین بار در سال ۲۰۰۲ دیده شد. به احتمال قوی گروه مرکزی منقرض شده است. پادشاه اولجا کله نیز در سال 88 تنها به ایران آمد؛ بیجفت. همسر او «آرزو» سال 87 توسط یک شکارچی صید شد. درناها تکهمسری هستند و تا آخر عمر به جفت خود وفادار. پیش از آن هم این درناها اعضای گروه خود را از دست داده بودند. در آخرین مشاهده، آنها ۷ بال درنا بودند. گروهی که همه اعضایش شکار شدند. محلیها در فریدونکنار آنها را به جای «اگرت» میگرفتند و شکار میکردند تا بالاخره «الن توکلی» - مادر درنای سیبری -عکس درنا را در دست گرفت و به تک تک محلیها و شکارچیها داد تا شاید با کمک طرح احیای درنای سیبری، امید را از غربت نجات بدهد، اما این طرح هم وضعیت پادشاه را تغییر نداد. تک درنای سیبری یک بار هم فریدونکناریها را یک زمستان چشم به راه گذاشت و نیامد. سال بعد که آمد اسمش را گذاشتند «امید»، از جفت [از دست رفته] او با نام «آرزو» یاد میشود. جفتی که یک شکارچی در فریدونکنار، او را برای همیشه از امید گرفت تا پادشاه فریدونکنار غمگینترین پرنده کوچرو ایران نام بگیرد.
امید و آرزویی که تحقق نیافت
پروژه درنا برای حفاظت از آخرین درنای سیبری در میان اراضی کشاورزی و شالیزارهای مردم شکل گرفت. شالیزارها تالاب ملی شدند تا در سایه این اتفاق سرنوشت آخرین بازمانده گروه غربی با شکار رقم نخورد اما اتفاق دیگری افتاد.
پروژه احیا، استفاده از سلاح شکاری را در تالاب ازباران و فریدونکنار و سرخرود ممنوع کرد. اسلحههای شکاری که غلاف شد، آرامش کاذب منطقه را فراگرفت. صدای شلیک گلوله شکارچیها در هر منطقه از مازندران که بلند میشد، پرندگان مهاجر بیشتری را به سوی فریدونکنار سوق میداد. مسأله تا جایی پیش رفت که هر سال انجمنهای مردمنهاد برای گرسنه نماندن پرندگان مهاجر بویژه جمعیت غازها دانه میخریدند. این آرامش کاذب یک روی وحشتناک داشت. کشاورزان دامگاهها را برای صید آرام و خاموش مهاجران میلیونی زمستان فریدونکنار تدارک دیدند. دامهای هوایی، آسمان فریدونکنار را برای پرندگان ناامن کرد. پیش از آنکه پروژه درنای سیبری، منطقه را برای فرود امید امن کند، شکارچی با تفنگ به شکار میرفت و با هر شلیک یک پرنده را میزد و صدها پرنده را فراری میداد اما پس از سکوت تفنگها، دامگاهدارها در کمال آرامش با یک تور هوایی و در یک حرکت نزدیک به 500 بال پرنده را که خیلی از آنها درحال انقراض هستند، شکار میکنند.
در این فصل، کشتار پرندگان آنقدر ادامه مییابد که رسانهها از آن به نام قتلعام پرندگان یاد میکنند.
بازار فریدونکنار تعطیل میشود؟
قتل عام پرندگان مهاجر و بازار چندمیلیاردی فریدونکنار در یک دهه اخیر به یکی از بحرانهای محیط زیست ایران تبدیل شده است. رسمی شوم که دارد به دیگر زیستگاهها هم سرایت میکند و در چند سال اخیر پرندگان مهاجر خوزستان را هم نشانه رفته است! بازار فروش پرندگان فریدونکنار دامنه وسیعی پیدا کرده و برخی از مسئولان استانی از جمله بعضی از نمایندگان از این بازارها و فروش پرندگان دفاع میکنند. ورود دستگاههای قضایی مثل قوه قضائیه و دادستانی کشور هم در چند سال گذشته نتوانسته جلوی این بازار رو به گسترش را بگیرد. دامنه شکارچیان و کشاورزانی که هر سال حساب ویژهای روی شکار پرندگان مهاجر بازمیکنند افزایش مییابد. اردیبهشت سالجاری بود که «سمیه رفیعی» رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس یازدهم خبر از تعطیلی بازار فریدونکنار برای همیشه داد. او گفته است: «فروش غیرقانونی انواع پرندگان وحشی در این بازار غیرقانونی از حدود یکدهه قبل موجب افزایش قابلتوجه شکار غیرمجاز پرندگان مهاجر شده است. پیش از این، فروش پرندگان حمایت شده بخصوص در فصول مهاجرت بسیار محدود و بهصورت زیرزمینی انجام میشد. متأسفانه با ایجاد بازار پرندگان فریدونکنار بهصورت غیرقانونی ضمن افزایش تقاضای خرید پرندگان حمایت شده و ایجاد چرخه مالی بالا، عملاً این محل به محملی برای فعالیتهای غیرقانونی تبدیل شده بود که بعضاً مورد حمایت برخی افراد بانفوذ نیز قرار میگرفت.»
به گفته رفیعی و با نظر مثبت قوه قضائیه و دستور مقام محترم قضایی مقرر شد ضمن افزایش عوامل انتظامی و نیروهای محیطبانی از ورود خودروهای حامل پرندگان صید شده غیرمجاز از شهرستانها و استانهای همجوار به شهرستان فریدونکنار و ادوات صید جلوگیری شده و با متخلفان در این زمینه بشدت برخورد شود.
این خبر خارج از فصل شکار اعلام شد و بسیاری به اجرا شدن آن به دیده تردید مینگرند. آنها ذینفع بودن برخی از افراد بانفوذ منطقه، دامنه درگیری تعداد بالای شکارچی محلی و پیامدهای اجتماعی را از جمله دلایلی میدانند که اجازه نمیدهد حامیان محیط زیست به نتیجه بخش بودن این ممنوعیت امیدوار باشند. حالا امید، تک درنای سیبری، دوباره برگشته و بزودی زمستان فریدونکنار میزبان مهاجرانی میشود که نمیدانند دامگاههایی که در آن فرودمیآیند ممکن است آخرین نقطه زندگی پروازشان باشد. باید ماند و دید که آیا این ممنوعیت میتواند امسال از کشته شدن چندین و چندهزار بال پرنده مهاجر جلوگیری کند یا بازار فریدونکنار امسال نیز نقطه پایان زندگی بسیاری مهاجران پس از هزاران کیلومتر پرواز است؟ آن هم برای نجات پرندهای که گروهش قربانی همین شکارچیها شدند؛ مهاجری تنها به نام «امید».
گزارش «ایران» از منابع وصول مالیات در 6 ماهه امسال
جزئیات بهبود درآمدهای مالیاتی
درحالی که قانون بودجه 1401 تا پایان سالجاری وصول 454 هزار میلیارد تومانی درآمد مالیاتی را تکلیف کرده، عملکرد 6 ماهه نخست سالجاری نشان میدهد بیش از 50 درصد از این رقم یعنی حدود 231 هزار میلیارد تومان محقق شده است. تازهترین آمار ارائه شده نیز از رسیدن درآمدهای مالیاتی به 271 هزار میلیارد تومان تا پایان هفتماهه نخست امسال حکایت دارد.
وصول 92 هزار میلیارد تومان مالیات بیشتر نسبت به پارسال
مقایسه عملکرد وصول مالیات در 6 ماهه نخست امسال با مدت مشابه سال گذشته نشان میدهد مجموع درآمدهای وصول شده در نیمه اول امسال بیش از 92 هزار میلیارد تومان بیشتر از سال قبل بوده است. در شرایطی که در نیمه امسال درآمدهای مالیاتی نزدیک به 231 هزار میلیارد تومان رسیده، این رقم درمدت مشابه پارسال 138 هزار و 519 میلیارد تومان بوده است.
همچنین درحالی که در نیمه امسال 148 هزار و 400 میلیارد تومان مالیات مستقیم دریافت شده، این رقم درمدت مشابه سال قبل 86.9 هزار میلیارد تومان بوده که بدین ترتیب وصول این بخش از مالیاتها درسالجاری بیش از 70 درصد رشد داشته است. همچنین در 6 ماهه نخست سال گذشته مالیات کالا و خدمات به 51.5 هزار میلیارد تومان رسید، اما در سالجاری این رقم به 82 هزار میلیارد تومان افزایش یافته که به معنای رشد نزدیک به 60 درصدی آن است.
جزئیات مالیاتها در 6 ماهه امسال
همانگونه که اشاره شد، درسالجاری از مجموع نزدیک به 231 هزار میلیارد تومان وصول مالیاتی 148.4 هزار میلیارد تومان مالیاتهای مستقیم و 82 هزار میلیارد تومان مالیات بر کالا و خدمات بوده است.
سهم منابع وصولی از مالیاتهای مستقیم
در 6 ماهه نخست امسال از بیش از 148 هزار و 400 میلیارد تومان مالیات وصول شده مستقیم، 99.4 هزار میلیارد تومان به مالیات اشخاص حقوقی اختصاص دارد. همچنین 40.5 هزار میلیارد تومان نیز ازمحل مالیات بر درآمد و 8 هزار و 465 میلیارد تومان هم ازمحل مالیات بر ثروت تأمین شده است.
سهم اشخاص حقوقی نزدیک به 100 هزار میلیارد تومان
میزان مالیات اشخاص حقوقی از ابتدای سالجاری تا پایان شهریورماه حدود ۹۹ هزار و ۴۸۶ میلیارد و ۸۵۶ میلیون تومان بوده که 84 درصد آن از طریق اشخاص حقوقی غیردولتی یعنی همان شرکتهای خصوصی تأمین شده است. براساس جزئیات اعلام شده، مالیات کل اشخاص حقوقی شامل علیالحساب اشخاص حقوقی دولتی به میزان 8 هزار و 173 میلیارد تومان، عملکرد شرکتهای دولتی به میزان 7 هزار و 408 میلیارد تومان، نهادها و بنیادهای انقلاب اسلامی به میزان ۸۹ میلیارد و ۹۳۹ میلیون تومان، اشخاص حقوقی غیردولتی به میزان ۸۳ هزار و ۵۲۳ میلیارد تومان، مالیات شرکتها و مؤسسات وابسته به آستان قدس رضوی به میزان۷۴ میلیارد و ۲۵۷ میلیون تومان و مالیات موضوع ماده (۷۸) قانون الحاق برخی مواد به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت ماده (۲) به میزان ۲۱۸ میلیارد و ۶۵ میلیون تومان میشود.
40.5 هزار میلیارد تومان مالیات بر درآمد
میزان درآمد حاصل از مالیات بر درآمدها در بازه زمانی مذکور ۴۰ هزار و ۵۳۸ میلیارد و ۸۳۱ میلیون تومان بوده است که بیشترین سهم آن به مالیات مشاغل به میزان ۱۴ هزار و ۷۵۲ میلیارد و ۷۷۳ میلیون تومان اختصاص دارد. در رتبه بعدی نیز مالیات حقوق کارکنان بخش خصوصی با 13.4 هزار میلیارد تومان قرار دارد. بدین ترتیب دراین بخش هم بخش خصوصی سهم غالب را درتأمین مالیاتها برعهده دارد.
بر اساس این گزارش، منابع حاصل از «حقوق کارکنان بخش عمومی» 9 هزار و 494 میلیارد تومان بوده است. همچنین مستغلات با 2 هزار و 411 میلیارد تومان، متفرقه درآمد با ۴۱۵ میلیارد و ۲۶۷ میلیون تومان و درآمد حاصل از رسیدگی به پروندههای مالیاتی مراکز درمانی مربوط به عملکرد سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ با 19 میلیارد و 412 میلیون تومان است و سایرمنابع وصولی، مالیات بر درآمد بوده است.
8400 میلیارد تومان مالیات بر ثروت
بر پایه این گزارش، درآمد مالیاتی از محل مالیات بر ثروت 8 هزار و 465 میلیارد و ۳۹۹ میلیون تومان بوده که در این میان میزان مالیات ارث حدود ۹۰۲ میلیارد و ۴۹۴ میلیون تومان، مالیات اتفاقی ۲۹ میلیارد و ۸۲۹ میلیون تومان، مالیات نقل و انتقال سرقفلی هزار و 89 میلیارد تومان، مالیات نقلوانتقال سهام 2 هزار و 970 میلیارد تومان، مالیات نقلوانتقالات املاک 2 هزار و 195 میلیارد تومان و مالیات حق تمبر و اوراق بهادار ۹۸۳ میلیارد و ۷۶۲ میلیون تومان است. همچنین میزان وصول مالیات از پایههای جدید مالیاتی نیز نشان میدهد در 6 ماهه نخست امسال، مالیات بر واحدهای مسکونی گرانقیمت (با احتساب عرصه و عیان) ۱۲ میلیارد و ۷۷۵ میلیون تومان، مالیات بر انواع خودروهای سواری و وانت دوکابین دارای شماره انتظامی و شخصی گرانقیمت ۲۸۱ میلیارد و ۴۸۴ میلیون تومان و درآمد حاصل از مالیات بر واحدهای مسکونی خالی از سکنه هم تنها ۴۸۵ میلیون تومان بوده است.
بر اساس این گزارش، سایرمنابع وصولی تأمینکننده ۱۴۸ هزار و ۴۹۱ میلیارد تومان مالیاتهای مستقیم شامل مالیات بر فروش فرآوردههای نفتی؛ مالیات به بنزین ۲۰ درصد قیمت مصوب فروش با هزار و 912 میلیارد تومان، دو درصد مالیات سایر کالاها (معوق) ۳۱ میلیارد و ۱۳۰ میلیون تومان، عوارض خروج مسافر از مرزهای کشور هزار و 85 میلیارد تومان، مالیات بر فروش سیگار ۵۱۰ میلیارد و ۹۵۷ میلیون تومان، مالیات بر نقلوانتقال اتومبیل 3 هزار و 159 میلیارد تومان، شمارهگذاری خودرو 3 هزار و 160 میلیارد تومان و مالیات بر ارزش افزوده ۵۸ هزار و ۱۶۶ میلیارد تومان میشود.
بدین ترتیب مجموع مالیات بر کالاها و خدمات با ۸۲ هزار و ۲۸ میلیارد تومان و 148.4 هزار میلیارد تومان مالیاتهای مستقیم به ۲۳۰ هزار و ۵۱۹ میلیارد و ۵۸۷ میلیون تومان میرسد.
وصول 92 هزار میلیارد تومان مالیات بیشتر نسبت به پارسال
مقایسه عملکرد وصول مالیات در 6 ماهه نخست امسال با مدت مشابه سال گذشته نشان میدهد مجموع درآمدهای وصول شده در نیمه اول امسال بیش از 92 هزار میلیارد تومان بیشتر از سال قبل بوده است. در شرایطی که در نیمه امسال درآمدهای مالیاتی نزدیک به 231 هزار میلیارد تومان رسیده، این رقم درمدت مشابه پارسال 138 هزار و 519 میلیارد تومان بوده است.
همچنین درحالی که در نیمه امسال 148 هزار و 400 میلیارد تومان مالیات مستقیم دریافت شده، این رقم درمدت مشابه سال قبل 86.9 هزار میلیارد تومان بوده که بدین ترتیب وصول این بخش از مالیاتها درسالجاری بیش از 70 درصد رشد داشته است. همچنین در 6 ماهه نخست سال گذشته مالیات کالا و خدمات به 51.5 هزار میلیارد تومان رسید، اما در سالجاری این رقم به 82 هزار میلیارد تومان افزایش یافته که به معنای رشد نزدیک به 60 درصدی آن است.
جزئیات مالیاتها در 6 ماهه امسال
همانگونه که اشاره شد، درسالجاری از مجموع نزدیک به 231 هزار میلیارد تومان وصول مالیاتی 148.4 هزار میلیارد تومان مالیاتهای مستقیم و 82 هزار میلیارد تومان مالیات بر کالا و خدمات بوده است.
سهم منابع وصولی از مالیاتهای مستقیم
در 6 ماهه نخست امسال از بیش از 148 هزار و 400 میلیارد تومان مالیات وصول شده مستقیم، 99.4 هزار میلیارد تومان به مالیات اشخاص حقوقی اختصاص دارد. همچنین 40.5 هزار میلیارد تومان نیز ازمحل مالیات بر درآمد و 8 هزار و 465 میلیارد تومان هم ازمحل مالیات بر ثروت تأمین شده است.
سهم اشخاص حقوقی نزدیک به 100 هزار میلیارد تومان
میزان مالیات اشخاص حقوقی از ابتدای سالجاری تا پایان شهریورماه حدود ۹۹ هزار و ۴۸۶ میلیارد و ۸۵۶ میلیون تومان بوده که 84 درصد آن از طریق اشخاص حقوقی غیردولتی یعنی همان شرکتهای خصوصی تأمین شده است. براساس جزئیات اعلام شده، مالیات کل اشخاص حقوقی شامل علیالحساب اشخاص حقوقی دولتی به میزان 8 هزار و 173 میلیارد تومان، عملکرد شرکتهای دولتی به میزان 7 هزار و 408 میلیارد تومان، نهادها و بنیادهای انقلاب اسلامی به میزان ۸۹ میلیارد و ۹۳۹ میلیون تومان، اشخاص حقوقی غیردولتی به میزان ۸۳ هزار و ۵۲۳ میلیارد تومان، مالیات شرکتها و مؤسسات وابسته به آستان قدس رضوی به میزان۷۴ میلیارد و ۲۵۷ میلیون تومان و مالیات موضوع ماده (۷۸) قانون الحاق برخی مواد به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت ماده (۲) به میزان ۲۱۸ میلیارد و ۶۵ میلیون تومان میشود.
40.5 هزار میلیارد تومان مالیات بر درآمد
میزان درآمد حاصل از مالیات بر درآمدها در بازه زمانی مذکور ۴۰ هزار و ۵۳۸ میلیارد و ۸۳۱ میلیون تومان بوده است که بیشترین سهم آن به مالیات مشاغل به میزان ۱۴ هزار و ۷۵۲ میلیارد و ۷۷۳ میلیون تومان اختصاص دارد. در رتبه بعدی نیز مالیات حقوق کارکنان بخش خصوصی با 13.4 هزار میلیارد تومان قرار دارد. بدین ترتیب دراین بخش هم بخش خصوصی سهم غالب را درتأمین مالیاتها برعهده دارد.
بر اساس این گزارش، منابع حاصل از «حقوق کارکنان بخش عمومی» 9 هزار و 494 میلیارد تومان بوده است. همچنین مستغلات با 2 هزار و 411 میلیارد تومان، متفرقه درآمد با ۴۱۵ میلیارد و ۲۶۷ میلیون تومان و درآمد حاصل از رسیدگی به پروندههای مالیاتی مراکز درمانی مربوط به عملکرد سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ با 19 میلیارد و 412 میلیون تومان است و سایرمنابع وصولی، مالیات بر درآمد بوده است.
8400 میلیارد تومان مالیات بر ثروت
بر پایه این گزارش، درآمد مالیاتی از محل مالیات بر ثروت 8 هزار و 465 میلیارد و ۳۹۹ میلیون تومان بوده که در این میان میزان مالیات ارث حدود ۹۰۲ میلیارد و ۴۹۴ میلیون تومان، مالیات اتفاقی ۲۹ میلیارد و ۸۲۹ میلیون تومان، مالیات نقل و انتقال سرقفلی هزار و 89 میلیارد تومان، مالیات نقلوانتقال سهام 2 هزار و 970 میلیارد تومان، مالیات نقلوانتقالات املاک 2 هزار و 195 میلیارد تومان و مالیات حق تمبر و اوراق بهادار ۹۸۳ میلیارد و ۷۶۲ میلیون تومان است. همچنین میزان وصول مالیات از پایههای جدید مالیاتی نیز نشان میدهد در 6 ماهه نخست امسال، مالیات بر واحدهای مسکونی گرانقیمت (با احتساب عرصه و عیان) ۱۲ میلیارد و ۷۷۵ میلیون تومان، مالیات بر انواع خودروهای سواری و وانت دوکابین دارای شماره انتظامی و شخصی گرانقیمت ۲۸۱ میلیارد و ۴۸۴ میلیون تومان و درآمد حاصل از مالیات بر واحدهای مسکونی خالی از سکنه هم تنها ۴۸۵ میلیون تومان بوده است.
بر اساس این گزارش، سایرمنابع وصولی تأمینکننده ۱۴۸ هزار و ۴۹۱ میلیارد تومان مالیاتهای مستقیم شامل مالیات بر فروش فرآوردههای نفتی؛ مالیات به بنزین ۲۰ درصد قیمت مصوب فروش با هزار و 912 میلیارد تومان، دو درصد مالیات سایر کالاها (معوق) ۳۱ میلیارد و ۱۳۰ میلیون تومان، عوارض خروج مسافر از مرزهای کشور هزار و 85 میلیارد تومان، مالیات بر فروش سیگار ۵۱۰ میلیارد و ۹۵۷ میلیون تومان، مالیات بر نقلوانتقال اتومبیل 3 هزار و 159 میلیارد تومان، شمارهگذاری خودرو 3 هزار و 160 میلیارد تومان و مالیات بر ارزش افزوده ۵۸ هزار و ۱۶۶ میلیارد تومان میشود.
بدین ترتیب مجموع مالیات بر کالاها و خدمات با ۸۲ هزار و ۲۸ میلیارد تومان و 148.4 هزار میلیارد تومان مالیاتهای مستقیم به ۲۳۰ هزار و ۵۱۹ میلیارد و ۵۸۷ میلیون تومان میرسد.
«ایران» از اقدامات یک سال اخیر وزارت صمت برای رفع مشکلات خودروسازی گزارش میدهد
توقف عقبگرد 8 ساله خودرو
صنعت خودرو، یکی از صنایعی است که در دولت سیزدهم با تحولات جدی و توسعهای روبهرو شد. این صنعت طی 7 ماهه سالجاری رشد 319 درصدی در تولید خودروی کامل داشته که با این اتفاق در نیمه اول سالجاری بازار خودرو به ثبات نسبی رسید و دیگر مانند سالهای گذشته قیمتها هفتگی افزایش پیدا نکرد. در این میان گزارشهای رسمی شرکت بازرسی کیفیت و استاندارد ایران نشان میدهد که از نیمه دوم سال گذشته، کیفیت خودروها رو به افزایش است و مردم رضایت بیشتری از خرید خودروی ایرانی دارند.
بحران صنعت خودروسازی از سال 97 و با شروع تحریمها، آغاز شد و تا نیمه اول سال 1400 هم ادامه داشت. در این مدت تولید خودرو بیش از 60 درصد کاهش یافت و سطح کیفیت خودروها ماهانه تنزل پیدا کرد.
در این میان خبری از خودروهای جدید در بازار نبود و تنها وعده ورود خودروهای جدید به بازار داده میشد و دولت گذشته در برابر کنار گذاشتن خودروهای قدیمی مانند پژو405 و پراید بشدت مقاومت میکرد. حتی در یک دوره با فشار سازمان ملی استاندارد و راهور خودروی پراید از خط تولید حذف شد اما به جهت آنکه جایگزینی برای این خودرو معرفی نشد و بازار دچار بههمریختگی شد، مجدداً پراید تولید شد.
چرا خودروسازان کارشکنی کردند؟
از سوی دیگر شرکتهای خودروساز به جهت آنکه وزیری بهصورت جدی مطالبات مردمی را از آنها پیگیری نمیکرد، به سمت و سویی رفتند که منجر به تضعیف بیشتر صنعت خودرو شد. این صنعت ضمن کاهش تولید، افت کیفیت و تولید خودرو با نقص قطعه با عدم نوآوری در صنعت خودرو، عدم معرفی خودروهای جدید و تنزل در خدمات پس از فروش نیز روبهرو شد.
البته کارشناسان در برابر کارشکنی و کم کاریهایی که خودروسازان داشتند دلیل دیگری را مؤثر میدانستند و آن تغییر وزیر و داشتن سرپرست بود. این وزارتخانه مهم، در دولت گذشته بارها شاهد تغییر وزیر و راهبری وزارت صمت از سوی سرپرست بود، این امر بشدت وزارتخانه یاد شده را تضعیف کرد و سبب شد که زیرمجموعههای وزارت صمت، ساز خود را کوک کنند.
اما در دولت سیزدهم با استقرار سیدرضا فاطمی امین در وزارت صنعت، معدن و تجارت، شاهد پوستاندازی در صنعت خودرو بودیم. آمار 7 ماهه ابتدای سالجاری نشان میدهد که تولید خودرو در این مدت نسبت به مدت مشابه سال گذشته حدود 12 درصد افزایش یافته و این در حالی است که صنعت خودرو همچنان و حتی بدتر از سالهای گذشته با تحریم دست به گریبان است.
سه محور پیشرفت صنعت خودرو
وزیر صنعت، معدن و تجارت که این روزها موفق به مهار قیمت خودرو در بازار، جلوگیری از فعالیت گسترده دلالان در بازار خودرو، افزایش تولید خودرو و معرفی خودروهای جدید در بازار شده است، این صنعت را در 3 محور اصلی هدایت میکند که اولین آن آمادهسازی و احیای ظرفیتهای موجود تا پایان سال 1401 با تمرکز بر حل مسائل بنگاهها، فعالسازی ظرفیتهای موجود، دستیابی به ترکیب مناسب تولید و تعریف پروژههای سرمایهگذاری است. ارتقای محسوس کیفیت، عرضه محصولات جدید و گسترش صادرات تا پایان سال 1402 با تمرکز بر تولید محصولات منطبق با کلیه استانداردهای روز و دستیابی به کیفیت رقابتی، دومین محوری است که پیگیری میشود. سومین محوری که وزارت صمت بر اساس برنامه دنبال میکند مربوط به گسترش صادرات خودرو و قطعات تا پایان سال 1404 است.
اگر بخواهیم کارنامه کاری وزیر صمت را از نیمه دوم سال گذشته تاکنون و به استناد اعداد و ارقام مورد بررسی قرار دهیم باید گفت که در این مدت تولید وانت 48 درصد، انواع ون 585 درصد، انواع اتوبوس 51 درصد، انواع کامیون، کامیونت و کشنده 183 درصد و انواع موتورسیکلت 50 درصد رشد داشته است.
خداحافظی با 170 هزار خودرو ناقص
علیرغم محدودیتهای بینالمللی کشورهای تولیدکننده خودرو برای تأمین قطعات که ناشی از محدودیتهای کرونا شکل گرفته بود و منجر به افزایش خودروهای کف پارکینگ شده بود، با برنامهریزی عملیاتی برای تأمین قطعات حساس و وارداتی مهم تعداد خودروهای ناقص کف پارکینگ از 170 هزار دستگاه در آذرماه سال گذشته به صفر درصد در مهرماه رسید که این امر نشان دهنده مدیریت و تثبیت جریان تولید است.
بر این اساس تعهدات معوق شرکتهای خودروساز به میزان 13 درصد در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته کاهش یافت. حذف قرعه کشی در محصولات خودرویی دیگر اقدام مهمی است که میتوان در کارنامه کاری فاطمی امین دید. در حالی که دولت گذشته برای تخصیص خودرو دست به دامن قرعهکشی شده بود، چرا که خودروساز نمیتوانست به تقاضای بازار جواب دهد، وزیر صمت با فشار و مطالبهگری، فضایی را فراهم کرد که مردم بدون قرعه کشی بتوانند خودروی مورد نیاز خود را خریداری کنند.
تولید انبوه 9 خودروی جدید
اتفاق مهم دیگر که بیان آن ضرورت دارد، توقف تولید خودروهای بیکیفیت تیبا، سمند و پژو405 است. در حالی که دولت گذشته اصرار به تولید این خودروها داشت، دولت سیزدهم به شمارهگذاری خودروهای یاد شده پایان داد و از خودروسازان خواست خودروهای جدید را روانه بازار کنند. در این مدت هم خودروسازان خودروهای جدید چون تارای برقی، ری را و همچنین تی اف 21 را رونمایی کردند. همچنین بر اساس برنامهریزی صورت گرفته از سال آینده تولید انبوه 9 خودرو جدید که شامل خودروی اقتصادی سایپا، آریا اتومات، تیاف 21، اطلس، سهند، وانت آریسان، وانت سایپا، ریرا، به روز شده النود آغاز میشود.
از سویی وزارت صمت سعی کرده که با حمایت خودروسازان کوچک فضایی را فراهم کند که بر تعداد خودروسازان افزوده و رقابت بیشتری شکل بگیرد؛ سال گذشته سهم خودروسازان کوچک از بازار 7 درصد بود و قرار است امسال این عدد به 15 درصد افزایش پیدا کند.
نکته دیگری که مردم و نمایندگان خانه ملت ضرورت دارد به آن توجه کنند و این امر در دولت سیزدهم در حال پیگیری جدی است، واگذاری واقعی سهام ایران خودرو و سایپا است. این فرایند از اسفند سال گذشته آغاز شده و ارزشگذاری داراییهای دو شرکت مردادماه پایان یافت و آگهی اولیه فروش منتشر شده است. در حال حاضر مجوز فروش به سازمان خصوصیسازی ارسال شده است.
قرارداد 700 میلیون دلاری در صنعت خودرو
اگر بخواهیم تیتروار به سایر اقدامات وزارت صمت اشاره کنیم باید گفت که در این مدت فعالیتهای بینالمللی در صنعت خودرو و قطعهسازی هم شکل گرفت به گونهای که در نمایشگاه قطعات خودرو در روسیه قرارداد 700 میلیون دلاری امضا شد. تعریف 300 پروژه جدید برای ارتقا و بهبود کیفیت، تشکیل کنسرسیوم برای راهاندازی مرکز آزمون تصادف و افزایش گارانتی خودروها به سه سال از دیگر فعالیتهای انجام شده است.
رفع ممنوعیت واردات خودرو
یکی از نکاتی که دولت سیزدهم آن را محقق کرد و در کارنامه کاری وزیر صمت است، رفع ممنوعیت واردات خودرو در سالجاری و آغاز واردات خودرو در ماه جاری است. از بهمنماه سال گذشته تلاشهای وزارت صمت برای واردات خودرو به کشور انجام و آییننامه مربوطه تدوین شد و در دولت به تصویب رسید که سوم شهریورماه امسال ابلاغ شد.
اکنون فرایند واردات خودرو (از 3 آبان ماه ثبت سفارش واردات خودرو شروع شد) آغاز شده و از 380 شرکتی که متقاضی واردات خودرو بودند با 24 شرکت به جهت آنکه میتوانستند آیین نامههای دولت مبنی بر خدمات پس از فروش و همکاری مشترک را رعایت کنند، موافقت شد. البته مطابق آییننامه، واردات خودرو با خودروهای کمتر از ۱۰ هزار یورو است و پس از آن خودروهای در بازه قیمتی ۱۰ تا ۲۰ هزار یورویی وارد خواهد شد. بدین جهت تا پایان سالجاری و در صورت تخصیص ارز از سوی بانک مرکزی 90 هزار خودرو وارد کشور میشود. در جدیدترین اظهارنظر، علی صالحآبادی رئیس کل بانک مرکزی گفته است به محض آغاز ثبت سفارش واردات خودرو، بانک مرکزی آمادگی تأمین ارز مورد نیاز را دارد و تأمین ارز مورد نیاز بر اساس استانداردی که وزارت صمت تعریف کرده، انجام میشود.
دراین میان واردات خودروها صرفاً از خودروسازان چینی نخواهد بود و خودروهای کرهای و ژاپنی نیز وارد بازار خواهند شد. در راستای اینکه خودروهای وارداتی دچار دلالبازی نشود و همه بتوانند سهم یکسان از این خودروها داشته باشند، قیمتگذاری خودروهای وارداتی در بورس و بر مبنای عرضه و تقاضا انجام خواهد شد.
7 شرکت خودروهای 10 هزار یورویی وارد میکنند
در این میان روز گذشته امید قالیباف، سخنگوی وزارت صنعت، معدن و تجارت با بیان اینکه برای خودروهای زیر ۱۰ هزار یورو ۱۰ شرکت اعلام آمادگی کردند که از این میزان ۷ شرکت بهصورت مکتوب به سازمان توسعه تجارت معرفی شدند تا ثبت سفارش را انجام دهند، گفت: به محض اینکه شرکتهای متقاضی واردات خودرو، الزامات آییننامهای را پشت سر بگذارند، میتوانند مجوز واردات را بگیرند.
او با بیان اینکه فرایند بررسی صلاحیت شرکتها ادامه دارد و در به روی کسی بسته نشده است، ادامه داد: اگر شرکتی خود را دارای صلاحیت برای واردات میداند اما نامش در فهرست اولیه وجود ندارد، نباید نگران باشد چون فرایند بررسیها همچنان ادامه خواهد داشت.
سخنگوی وزارت صمت همچنین در رابطه با تفاوت تعرفه برای خودروهای وارداتی گفت: تعرفهگذاری بر اساس قیمت کشفشده در بورس کالا تعیین میشود و نمیتوان رقمی را از پیش اعلام کرد. لذا وارد کننده مبلغی را بهصورت علیالحساب پرداخت میکند تا قیمت مورد نظر در بورس معین شود.
قالیباف ادامه داد: وقتی یک شخص برنده شود و خودرو را خریداری کند، نام او به شرکت یا نمایندگی فروش اعلام شده و سپس میتواند با تکمیل وجه، خودرو را تحویل بگیرد.
بحران صنعت خودروسازی از سال 97 و با شروع تحریمها، آغاز شد و تا نیمه اول سال 1400 هم ادامه داشت. در این مدت تولید خودرو بیش از 60 درصد کاهش یافت و سطح کیفیت خودروها ماهانه تنزل پیدا کرد.
در این میان خبری از خودروهای جدید در بازار نبود و تنها وعده ورود خودروهای جدید به بازار داده میشد و دولت گذشته در برابر کنار گذاشتن خودروهای قدیمی مانند پژو405 و پراید بشدت مقاومت میکرد. حتی در یک دوره با فشار سازمان ملی استاندارد و راهور خودروی پراید از خط تولید حذف شد اما به جهت آنکه جایگزینی برای این خودرو معرفی نشد و بازار دچار بههمریختگی شد، مجدداً پراید تولید شد.
چرا خودروسازان کارشکنی کردند؟
از سوی دیگر شرکتهای خودروساز به جهت آنکه وزیری بهصورت جدی مطالبات مردمی را از آنها پیگیری نمیکرد، به سمت و سویی رفتند که منجر به تضعیف بیشتر صنعت خودرو شد. این صنعت ضمن کاهش تولید، افت کیفیت و تولید خودرو با نقص قطعه با عدم نوآوری در صنعت خودرو، عدم معرفی خودروهای جدید و تنزل در خدمات پس از فروش نیز روبهرو شد.
البته کارشناسان در برابر کارشکنی و کم کاریهایی که خودروسازان داشتند دلیل دیگری را مؤثر میدانستند و آن تغییر وزیر و داشتن سرپرست بود. این وزارتخانه مهم، در دولت گذشته بارها شاهد تغییر وزیر و راهبری وزارت صمت از سوی سرپرست بود، این امر بشدت وزارتخانه یاد شده را تضعیف کرد و سبب شد که زیرمجموعههای وزارت صمت، ساز خود را کوک کنند.
اما در دولت سیزدهم با استقرار سیدرضا فاطمی امین در وزارت صنعت، معدن و تجارت، شاهد پوستاندازی در صنعت خودرو بودیم. آمار 7 ماهه ابتدای سالجاری نشان میدهد که تولید خودرو در این مدت نسبت به مدت مشابه سال گذشته حدود 12 درصد افزایش یافته و این در حالی است که صنعت خودرو همچنان و حتی بدتر از سالهای گذشته با تحریم دست به گریبان است.
سه محور پیشرفت صنعت خودرو
وزیر صنعت، معدن و تجارت که این روزها موفق به مهار قیمت خودرو در بازار، جلوگیری از فعالیت گسترده دلالان در بازار خودرو، افزایش تولید خودرو و معرفی خودروهای جدید در بازار شده است، این صنعت را در 3 محور اصلی هدایت میکند که اولین آن آمادهسازی و احیای ظرفیتهای موجود تا پایان سال 1401 با تمرکز بر حل مسائل بنگاهها، فعالسازی ظرفیتهای موجود، دستیابی به ترکیب مناسب تولید و تعریف پروژههای سرمایهگذاری است. ارتقای محسوس کیفیت، عرضه محصولات جدید و گسترش صادرات تا پایان سال 1402 با تمرکز بر تولید محصولات منطبق با کلیه استانداردهای روز و دستیابی به کیفیت رقابتی، دومین محوری است که پیگیری میشود. سومین محوری که وزارت صمت بر اساس برنامه دنبال میکند مربوط به گسترش صادرات خودرو و قطعات تا پایان سال 1404 است.
اگر بخواهیم کارنامه کاری وزیر صمت را از نیمه دوم سال گذشته تاکنون و به استناد اعداد و ارقام مورد بررسی قرار دهیم باید گفت که در این مدت تولید وانت 48 درصد، انواع ون 585 درصد، انواع اتوبوس 51 درصد، انواع کامیون، کامیونت و کشنده 183 درصد و انواع موتورسیکلت 50 درصد رشد داشته است.
خداحافظی با 170 هزار خودرو ناقص
علیرغم محدودیتهای بینالمللی کشورهای تولیدکننده خودرو برای تأمین قطعات که ناشی از محدودیتهای کرونا شکل گرفته بود و منجر به افزایش خودروهای کف پارکینگ شده بود، با برنامهریزی عملیاتی برای تأمین قطعات حساس و وارداتی مهم تعداد خودروهای ناقص کف پارکینگ از 170 هزار دستگاه در آذرماه سال گذشته به صفر درصد در مهرماه رسید که این امر نشان دهنده مدیریت و تثبیت جریان تولید است.
بر این اساس تعهدات معوق شرکتهای خودروساز به میزان 13 درصد در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته کاهش یافت. حذف قرعه کشی در محصولات خودرویی دیگر اقدام مهمی است که میتوان در کارنامه کاری فاطمی امین دید. در حالی که دولت گذشته برای تخصیص خودرو دست به دامن قرعهکشی شده بود، چرا که خودروساز نمیتوانست به تقاضای بازار جواب دهد، وزیر صمت با فشار و مطالبهگری، فضایی را فراهم کرد که مردم بدون قرعه کشی بتوانند خودروی مورد نیاز خود را خریداری کنند.
تولید انبوه 9 خودروی جدید
اتفاق مهم دیگر که بیان آن ضرورت دارد، توقف تولید خودروهای بیکیفیت تیبا، سمند و پژو405 است. در حالی که دولت گذشته اصرار به تولید این خودروها داشت، دولت سیزدهم به شمارهگذاری خودروهای یاد شده پایان داد و از خودروسازان خواست خودروهای جدید را روانه بازار کنند. در این مدت هم خودروسازان خودروهای جدید چون تارای برقی، ری را و همچنین تی اف 21 را رونمایی کردند. همچنین بر اساس برنامهریزی صورت گرفته از سال آینده تولید انبوه 9 خودرو جدید که شامل خودروی اقتصادی سایپا، آریا اتومات، تیاف 21، اطلس، سهند، وانت آریسان، وانت سایپا، ریرا، به روز شده النود آغاز میشود.
از سویی وزارت صمت سعی کرده که با حمایت خودروسازان کوچک فضایی را فراهم کند که بر تعداد خودروسازان افزوده و رقابت بیشتری شکل بگیرد؛ سال گذشته سهم خودروسازان کوچک از بازار 7 درصد بود و قرار است امسال این عدد به 15 درصد افزایش پیدا کند.
نکته دیگری که مردم و نمایندگان خانه ملت ضرورت دارد به آن توجه کنند و این امر در دولت سیزدهم در حال پیگیری جدی است، واگذاری واقعی سهام ایران خودرو و سایپا است. این فرایند از اسفند سال گذشته آغاز شده و ارزشگذاری داراییهای دو شرکت مردادماه پایان یافت و آگهی اولیه فروش منتشر شده است. در حال حاضر مجوز فروش به سازمان خصوصیسازی ارسال شده است.
قرارداد 700 میلیون دلاری در صنعت خودرو
اگر بخواهیم تیتروار به سایر اقدامات وزارت صمت اشاره کنیم باید گفت که در این مدت فعالیتهای بینالمللی در صنعت خودرو و قطعهسازی هم شکل گرفت به گونهای که در نمایشگاه قطعات خودرو در روسیه قرارداد 700 میلیون دلاری امضا شد. تعریف 300 پروژه جدید برای ارتقا و بهبود کیفیت، تشکیل کنسرسیوم برای راهاندازی مرکز آزمون تصادف و افزایش گارانتی خودروها به سه سال از دیگر فعالیتهای انجام شده است.
رفع ممنوعیت واردات خودرو
یکی از نکاتی که دولت سیزدهم آن را محقق کرد و در کارنامه کاری وزیر صمت است، رفع ممنوعیت واردات خودرو در سالجاری و آغاز واردات خودرو در ماه جاری است. از بهمنماه سال گذشته تلاشهای وزارت صمت برای واردات خودرو به کشور انجام و آییننامه مربوطه تدوین شد و در دولت به تصویب رسید که سوم شهریورماه امسال ابلاغ شد.
اکنون فرایند واردات خودرو (از 3 آبان ماه ثبت سفارش واردات خودرو شروع شد) آغاز شده و از 380 شرکتی که متقاضی واردات خودرو بودند با 24 شرکت به جهت آنکه میتوانستند آیین نامههای دولت مبنی بر خدمات پس از فروش و همکاری مشترک را رعایت کنند، موافقت شد. البته مطابق آییننامه، واردات خودرو با خودروهای کمتر از ۱۰ هزار یورو است و پس از آن خودروهای در بازه قیمتی ۱۰ تا ۲۰ هزار یورویی وارد خواهد شد. بدین جهت تا پایان سالجاری و در صورت تخصیص ارز از سوی بانک مرکزی 90 هزار خودرو وارد کشور میشود. در جدیدترین اظهارنظر، علی صالحآبادی رئیس کل بانک مرکزی گفته است به محض آغاز ثبت سفارش واردات خودرو، بانک مرکزی آمادگی تأمین ارز مورد نیاز را دارد و تأمین ارز مورد نیاز بر اساس استانداردی که وزارت صمت تعریف کرده، انجام میشود.
دراین میان واردات خودروها صرفاً از خودروسازان چینی نخواهد بود و خودروهای کرهای و ژاپنی نیز وارد بازار خواهند شد. در راستای اینکه خودروهای وارداتی دچار دلالبازی نشود و همه بتوانند سهم یکسان از این خودروها داشته باشند، قیمتگذاری خودروهای وارداتی در بورس و بر مبنای عرضه و تقاضا انجام خواهد شد.
7 شرکت خودروهای 10 هزار یورویی وارد میکنند
در این میان روز گذشته امید قالیباف، سخنگوی وزارت صنعت، معدن و تجارت با بیان اینکه برای خودروهای زیر ۱۰ هزار یورو ۱۰ شرکت اعلام آمادگی کردند که از این میزان ۷ شرکت بهصورت مکتوب به سازمان توسعه تجارت معرفی شدند تا ثبت سفارش را انجام دهند، گفت: به محض اینکه شرکتهای متقاضی واردات خودرو، الزامات آییننامهای را پشت سر بگذارند، میتوانند مجوز واردات را بگیرند.
او با بیان اینکه فرایند بررسی صلاحیت شرکتها ادامه دارد و در به روی کسی بسته نشده است، ادامه داد: اگر شرکتی خود را دارای صلاحیت برای واردات میداند اما نامش در فهرست اولیه وجود ندارد، نباید نگران باشد چون فرایند بررسیها همچنان ادامه خواهد داشت.
سخنگوی وزارت صمت همچنین در رابطه با تفاوت تعرفه برای خودروهای وارداتی گفت: تعرفهگذاری بر اساس قیمت کشفشده در بورس کالا تعیین میشود و نمیتوان رقمی را از پیش اعلام کرد. لذا وارد کننده مبلغی را بهصورت علیالحساب پرداخت میکند تا قیمت مورد نظر در بورس معین شود.
قالیباف ادامه داد: وقتی یک شخص برنده شود و خودرو را خریداری کند، نام او به شرکت یا نمایندگی فروش اعلام شده و سپس میتواند با تکمیل وجه، خودرو را تحویل بگیرد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
متحد و یکدست علیه جریان ضدامنیت
-
تروریستها مشغول کارند؛ 5 شهید دیگر تقدیم به امنیت کشور
-
شکست پروژه «ویرانسازی»
-
ایران نگران آرتین
-
شاهدان عینی چهارشنبه خونین
-
ایجاد اغتشاشات واکنش به پیشرفتها
-
بازگشت آرامش به زاهدان و مهاباد
-
از داعش اصرار از ضدانقلاب انکار
-
داروهای حیاتی در راه هستند
-
جلالِ جاودانه
-
پایان بنبست یکساله در بغداد
-
شمشیر عربستان بر گردن 9 جوان شیعه
-
مرکبات بدون رنگ آمیزی
-
امید آمد
-
جزئیات بهبود درآمدهای مالیاتی
-
توقف عقبگرد 8 ساله خودرو
اخبارایران آنلاین