ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیگه چه خبر؟
جسارت منافقین به مزار شهدای گمنام
خبر اول اینکه، یک کانال بدنام تلگرامی که وابسته به شبکه رسانهای بهائیت است و طی فعالیت خود توهینهای مکرری به مقدسات داشته، روز گذشته ویدیویی از اقدامات منافقین در جسارت به مزار شهدای گمنام در یکی از محلات تهران منتشر کرد. در این ویدیو فردی در ساعات بامدادی به حرم مطهر شهدای گمنام در محله خانیآبادنو در تهران رفته و با اسپری رنگ اقدام به شعارنویسی روی سنگ مزار شهیدان وطن مینماید. این زن منافق روی یکی از مزارها «مهسا» و بر دیگری «امینی» را شعارنویسی میکند.
مرگ بر اثر مصرف مشروبات الکلی
سناریوی دیگری از کشتهسازی
خبر دیگر اینکه، تلاش رسانههای ضدانقلاب در ادامه پروژه کشتهسازی این بار با فوت دختری به نام نگین 21 ساله آن هم 12 روز پس از درگذشت او، جالب توجه است. با شروع آشوبها در کشور، بارها در فضای مجازی شاهد فوت نوجوانان و جوانانی بودهایم که بنا بر گفته شبکههای معاند و رسانههای ضد انقلاب بر اثر ضربات متعدد باتوم یا دلایل دیگری کشته شدهاند. نیکا شاکرمی، سارینا اسماعیلیزاده و اسرا پناهی از جنجالیترین اسامیای بودند که طی یک ماه گذشته به گوش رسیده و دستاویز پروژه کشتهسازی رسانههای ضد انقلاب برای القای استمرار ناامنی قرار گرفتهاند. در جدیدترین مورد این کشتهسازیها، از فردی به نام «نگین - ع» دانشجوی ۲۱ ساله اهل قروه همدان نام برده و ادعا شد که وی در جریان اغتشاشات اخیر شهر همدان فوت شده است. در مورد علت فوت این دختر اهل قروه در رسانههای معاند آمده است: «نگین - ع» روز چهارشنبه ۲۰ مهر در اثر وارد آمدن ضربات متعدد باتوم به جمجمه توسط نیروهای امنیتی، دچار خونریزی شده و پس از بازگشت به خوابگاه دانشگاه جانش را از دست داده است. این در حالی است که فوت فرد یاد شده هیچ ارتباطی به اغتشاشات ندارد. متوفی به علت مصرف مشروبات الکلی مسموم جان خود را از دست داده است. به گزارش میزان به تاریخ 24 مهر، طبق اعلام حسن خانجانی موقر دادستان مرکز استان همدان در یک هفته اخیر دو جوان همدانی بر اثر مصرف مشروبات الکلی مسموم فوت کردهاند و ۹ نفر دیگر نیز دچار مسمومیت شدید شدهاند. با وجود اقدامات درمانی، متأسفانه این فرد به علت شدت وخامت حالش بعدازظهر روز پنجشنبه 21 مهرماه فوت میکند.
یک شایعه و نگران کردن اولیای دانشآموزان
یک هنرستان
شنیدیم که، عصر دیروز خبری مبنی بر کشته شدن یک دانشآموز دختر در هنرستان صدر واقع در خیابان سلسبیل تهران در فضای مجازی بویژه گروههای محلی منتشر شد. در این خبر آمده بود که پلیس به این مدرسه ورود کرده و یکی از دانشآموزان در درگیری کشته شده است! مهر و دیگر رسانهها در اینباره گزارش دادند که پس از انتشار این شایعه، عدهای جلوی این هنرستان دخترانه در محله سلسبیل تجمع میکنند و برخی دیگر از جمله والدین نگران دانشآموزان، وارد مدرسه میشوند؛ عدهای از جوانان نیز بدون هیچ دلیلی با ورود به مدرسه، شروع به شعار دادن و ترساندن دانشآموزان میکنند. کمی بعد مأموران پلیس محلی با هدف رفع ترافیک و ایجاد نظم و امنیت به این نقطه اعزام میشوند و با حضور در مدرسه، ضمن گفتوگو با والدین برای تکذیب شایعه فضای مجازی، تجمعکنندگان را از داخل هنرستان دخترانه متفرق میکنند. آموزش و پرورش نیز اعلام کرد روز گذشته به دلیل داشتن موبایل توسط برخی دانش آموزان و تأکید مدیر مدرسه برای بازرسی، درگیری میان تعدادی از دانش آموزان و والدین با مدیر هنرستان دخترانه شهید صدر تهران اتفاق افتاد.هیچ دانش آموزی در این ماجرا فوت نکرده است. همچنین به علت ایجاد فضای ملتهب، تعدادی از دانش آموزان دچار استرس و افت فشار شدند که با حضور نیروهای اورژانس در محل به وضعیت آنها رسیدگی شد.
عصبانیت اپوزیسیون از توئیت رابرت مالی
با خبر شدیم که، توئیت مداخلهجویانه رابرت مالی نماینده ویژه دولت امریکا در امور ایران درباره تجمعات ایرانیان در خارج کشور، به مذاق اپوزیسیون و شبکههای معاند فارسیزبان خوش نیامد و آنها خواستار موضعگیری شدیدتر و دخالت بیشتر امریکا درباره ایران شدند. به گزارش تسنیم، رابرت مالی در توئیتی درباره تجمعات ایرانیان خارج کشور در دفاع از اغتشاشات، نوشت: «راهپیمایان حمایت خود را از مردم ایران نشان میدهند، مردمی که با تظاهرات مسالمتآمیز از دولت خواستار احترام به کرامتشان و رعایت حقوق بشر هستند.» اگرچه همین واکنش از منظر مردم ایران اظهارات مداخلهجویانه و دفاع از اخلالگران امنیت است، اما به مذاق اپوزیسیون و شبکههای فارسیزبان مانند ایران اینترنشنال خوش نیامد و آنها که انتظار دخالت بیشتر در امور ایران را داشتند، با مصاحبه و جنجال خواستار استعفای مالی و برکناری وی شدند.
ضرورت موضعگیری اصلاحات درخصوص اغتشاشات
دست آخر اینکه، بهزاد نبوی از اصلاحطلبان تندرو در گفتوگو با روزنامه هممیهن اعلام کرد با کسانی که شعارهای براندازانه میدهند همراهی نخواهد کرد. او گفت: «امروز به این نتیجه رسیدهام که مردم از رفتارهای رادیکال الزاماً خوششان نمیآید و مورد تأیید اکثریت نیست.» وی همچنین در بخشی از گفتوگوی خود با رد اقدامات براندازان گفت: «قطعاً نمیتوانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه میدهند، همسو شویم. بحث محافظهکاری نیست؛ ما شعارهای آنان را قبول نداریم. ما میخواهیم در چهارچوب نظام، نظام را اصلاح کنیم. نمیخواهیم دینامیت زیر ساختمان نظام بگذاریم، بلکه میخواهیم همین بنا را اصلاح و ایراداتش را برطرف کنیم که البته میدانیم کار بسیار مشکل و پرهزینهای است. با چنین مواضعی چون اینکاره نیستیم، برای همین نه میتوانیم با کسانی که شعارهای براندازانه میدهند، همراهی کنیم و نه وضعیت حاکم را قبول کنیم.» بهزاد نبوی در قسمتی از این مصاحبه خاطرنشان کرد: «انقلاب مانند انفجاری است که یک ساختمان عظیم (نظام حاکم) را فرو بریزد و تا این مرحله، تقریباً همه انقلابها موفق هستند، ولی وقتی نوبت ساختن بنایی جدید توسط افرادی بیتجربه، ولو با حسننیت میشود، همه انقلابها با مشکل مواجه میشوند و با این تحلیل و مطالعه سرنوشت همه انقلابهای جهانی، مخالف انقلاب شدم.» این مواضع نبوی در حالی است که اصلاحطلبان شاخص برخلاف حوادث سال 96 که خود قدرت را در دست داشتند، تاکنون به اعلام موضع نسبت به آشوبها دست نزدند.جسارت منافقین به مزار شهدای گمنام
خبر اول اینکه، یک کانال بدنام تلگرامی که وابسته به شبکه رسانهای بهائیت است و طی فعالیت خود توهینهای مکرری به مقدسات داشته، روز گذشته ویدیویی از اقدامات منافقین در جسارت به مزار شهدای گمنام در یکی از محلات تهران منتشر کرد. در این ویدیو فردی در ساعات بامدادی به حرم مطهر شهدای گمنام در محله خانیآبادنو در تهران رفته و با اسپری رنگ اقدام به شعارنویسی روی سنگ مزار شهیدان وطن مینماید. این زن منافق روی یکی از مزارها «مهسا» و بر دیگری «امینی» را شعارنویسی میکند.
مرگ بر اثر مصرف مشروبات الکلی
سناریوی دیگری از کشتهسازی
خبر دیگر اینکه، تلاش رسانههای ضدانقلاب در ادامه پروژه کشتهسازی این بار با فوت دختری به نام نگین 21 ساله آن هم 12 روز پس از درگذشت او، جالب توجه است. با شروع آشوبها در کشور، بارها در فضای مجازی شاهد فوت نوجوانان و جوانانی بودهایم که بنا بر گفته شبکههای معاند و رسانههای ضد انقلاب بر اثر ضربات متعدد باتوم یا دلایل دیگری کشته شدهاند. نیکا شاکرمی، سارینا اسماعیلیزاده و اسرا پناهی از جنجالیترین اسامیای بودند که طی یک ماه گذشته به گوش رسیده و دستاویز پروژه کشتهسازی رسانههای ضد انقلاب برای القای استمرار ناامنی قرار گرفتهاند. در جدیدترین مورد این کشتهسازیها، از فردی به نام «نگین - ع» دانشجوی ۲۱ ساله اهل قروه همدان نام برده و ادعا شد که وی در جریان اغتشاشات اخیر شهر همدان فوت شده است. در مورد علت فوت این دختر اهل قروه در رسانههای معاند آمده است: «نگین - ع» روز چهارشنبه ۲۰ مهر در اثر وارد آمدن ضربات متعدد باتوم به جمجمه توسط نیروهای امنیتی، دچار خونریزی شده و پس از بازگشت به خوابگاه دانشگاه جانش را از دست داده است. این در حالی است که فوت فرد یاد شده هیچ ارتباطی به اغتشاشات ندارد. متوفی به علت مصرف مشروبات الکلی مسموم جان خود را از دست داده است. به گزارش میزان به تاریخ 24 مهر، طبق اعلام حسن خانجانی موقر دادستان مرکز استان همدان در یک هفته اخیر دو جوان همدانی بر اثر مصرف مشروبات الکلی مسموم فوت کردهاند و ۹ نفر دیگر نیز دچار مسمومیت شدید شدهاند. با وجود اقدامات درمانی، متأسفانه این فرد به علت شدت وخامت حالش بعدازظهر روز پنجشنبه 21 مهرماه فوت میکند.
یک شایعه و نگران کردن اولیای دانشآموزان
یک هنرستان
شنیدیم که، عصر دیروز خبری مبنی بر کشته شدن یک دانشآموز دختر در هنرستان صدر واقع در خیابان سلسبیل تهران در فضای مجازی بویژه گروههای محلی منتشر شد. در این خبر آمده بود که پلیس به این مدرسه ورود کرده و یکی از دانشآموزان در درگیری کشته شده است! مهر و دیگر رسانهها در اینباره گزارش دادند که پس از انتشار این شایعه، عدهای جلوی این هنرستان دخترانه در محله سلسبیل تجمع میکنند و برخی دیگر از جمله والدین نگران دانشآموزان، وارد مدرسه میشوند؛ عدهای از جوانان نیز بدون هیچ دلیلی با ورود به مدرسه، شروع به شعار دادن و ترساندن دانشآموزان میکنند. کمی بعد مأموران پلیس محلی با هدف رفع ترافیک و ایجاد نظم و امنیت به این نقطه اعزام میشوند و با حضور در مدرسه، ضمن گفتوگو با والدین برای تکذیب شایعه فضای مجازی، تجمعکنندگان را از داخل هنرستان دخترانه متفرق میکنند. آموزش و پرورش نیز اعلام کرد روز گذشته به دلیل داشتن موبایل توسط برخی دانش آموزان و تأکید مدیر مدرسه برای بازرسی، درگیری میان تعدادی از دانش آموزان و والدین با مدیر هنرستان دخترانه شهید صدر تهران اتفاق افتاد.هیچ دانش آموزی در این ماجرا فوت نکرده است. همچنین به علت ایجاد فضای ملتهب، تعدادی از دانش آموزان دچار استرس و افت فشار شدند که با حضور نیروهای اورژانس در محل به وضعیت آنها رسیدگی شد.
عصبانیت اپوزیسیون از توئیت رابرت مالی
با خبر شدیم که، توئیت مداخلهجویانه رابرت مالی نماینده ویژه دولت امریکا در امور ایران درباره تجمعات ایرانیان در خارج کشور، به مذاق اپوزیسیون و شبکههای معاند فارسیزبان خوش نیامد و آنها خواستار موضعگیری شدیدتر و دخالت بیشتر امریکا درباره ایران شدند. به گزارش تسنیم، رابرت مالی در توئیتی درباره تجمعات ایرانیان خارج کشور در دفاع از اغتشاشات، نوشت: «راهپیمایان حمایت خود را از مردم ایران نشان میدهند، مردمی که با تظاهرات مسالمتآمیز از دولت خواستار احترام به کرامتشان و رعایت حقوق بشر هستند.» اگرچه همین واکنش از منظر مردم ایران اظهارات مداخلهجویانه و دفاع از اخلالگران امنیت است، اما به مذاق اپوزیسیون و شبکههای فارسیزبان مانند ایران اینترنشنال خوش نیامد و آنها که انتظار دخالت بیشتر در امور ایران را داشتند، با مصاحبه و جنجال خواستار استعفای مالی و برکناری وی شدند.
ضرورت موضعگیری اصلاحات درخصوص اغتشاشات
دست آخر اینکه، بهزاد نبوی از اصلاحطلبان تندرو در گفتوگو با روزنامه هممیهن اعلام کرد با کسانی که شعارهای براندازانه میدهند همراهی نخواهد کرد. او گفت: «امروز به این نتیجه رسیدهام که مردم از رفتارهای رادیکال الزاماً خوششان نمیآید و مورد تأیید اکثریت نیست.» وی همچنین در بخشی از گفتوگوی خود با رد اقدامات براندازان گفت: «قطعاً نمیتوانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه میدهند، همسو شویم. بحث محافظهکاری نیست؛ ما شعارهای آنان را قبول نداریم. ما میخواهیم در چهارچوب نظام، نظام را اصلاح کنیم. نمیخواهیم دینامیت زیر ساختمان نظام بگذاریم، بلکه میخواهیم همین بنا را اصلاح و ایراداتش را برطرف کنیم که البته میدانیم کار بسیار مشکل و پرهزینهای است. با چنین مواضعی چون اینکاره نیستیم، برای همین نه میتوانیم با کسانی که شعارهای براندازانه میدهند، همراهی کنیم و نه وضعیت حاکم را قبول کنیم.» بهزاد نبوی در قسمتی از این مصاحبه خاطرنشان کرد: «انقلاب مانند انفجاری است که یک ساختمان عظیم (نظام حاکم) را فرو بریزد و تا این مرحله، تقریباً همه انقلابها موفق هستند، ولی وقتی نوبت ساختن بنایی جدید توسط افرادی بیتجربه، ولو با حسننیت میشود، همه انقلابها با مشکل مواجه میشوند و با این تحلیل و مطالعه سرنوشت همه انقلابهای جهانی، مخالف انقلاب شدم.» این مواضع نبوی در حالی است که اصلاحطلبان شاخص برخلاف حوادث سال 96 که خود قدرت را در دست داشتند، تاکنون به اعلام موضع نسبت به آشوبها دست نزدند.
خبر اول اینکه، یک کانال بدنام تلگرامی که وابسته به شبکه رسانهای بهائیت است و طی فعالیت خود توهینهای مکرری به مقدسات داشته، روز گذشته ویدیویی از اقدامات منافقین در جسارت به مزار شهدای گمنام در یکی از محلات تهران منتشر کرد. در این ویدیو فردی در ساعات بامدادی به حرم مطهر شهدای گمنام در محله خانیآبادنو در تهران رفته و با اسپری رنگ اقدام به شعارنویسی روی سنگ مزار شهیدان وطن مینماید. این زن منافق روی یکی از مزارها «مهسا» و بر دیگری «امینی» را شعارنویسی میکند.
مرگ بر اثر مصرف مشروبات الکلی
سناریوی دیگری از کشتهسازی
خبر دیگر اینکه، تلاش رسانههای ضدانقلاب در ادامه پروژه کشتهسازی این بار با فوت دختری به نام نگین 21 ساله آن هم 12 روز پس از درگذشت او، جالب توجه است. با شروع آشوبها در کشور، بارها در فضای مجازی شاهد فوت نوجوانان و جوانانی بودهایم که بنا بر گفته شبکههای معاند و رسانههای ضد انقلاب بر اثر ضربات متعدد باتوم یا دلایل دیگری کشته شدهاند. نیکا شاکرمی، سارینا اسماعیلیزاده و اسرا پناهی از جنجالیترین اسامیای بودند که طی یک ماه گذشته به گوش رسیده و دستاویز پروژه کشتهسازی رسانههای ضد انقلاب برای القای استمرار ناامنی قرار گرفتهاند. در جدیدترین مورد این کشتهسازیها، از فردی به نام «نگین - ع» دانشجوی ۲۱ ساله اهل قروه همدان نام برده و ادعا شد که وی در جریان اغتشاشات اخیر شهر همدان فوت شده است. در مورد علت فوت این دختر اهل قروه در رسانههای معاند آمده است: «نگین - ع» روز چهارشنبه ۲۰ مهر در اثر وارد آمدن ضربات متعدد باتوم به جمجمه توسط نیروهای امنیتی، دچار خونریزی شده و پس از بازگشت به خوابگاه دانشگاه جانش را از دست داده است. این در حالی است که فوت فرد یاد شده هیچ ارتباطی به اغتشاشات ندارد. متوفی به علت مصرف مشروبات الکلی مسموم جان خود را از دست داده است. به گزارش میزان به تاریخ 24 مهر، طبق اعلام حسن خانجانی موقر دادستان مرکز استان همدان در یک هفته اخیر دو جوان همدانی بر اثر مصرف مشروبات الکلی مسموم فوت کردهاند و ۹ نفر دیگر نیز دچار مسمومیت شدید شدهاند. با وجود اقدامات درمانی، متأسفانه این فرد به علت شدت وخامت حالش بعدازظهر روز پنجشنبه 21 مهرماه فوت میکند.
یک شایعه و نگران کردن اولیای دانشآموزان
یک هنرستان
شنیدیم که، عصر دیروز خبری مبنی بر کشته شدن یک دانشآموز دختر در هنرستان صدر واقع در خیابان سلسبیل تهران در فضای مجازی بویژه گروههای محلی منتشر شد. در این خبر آمده بود که پلیس به این مدرسه ورود کرده و یکی از دانشآموزان در درگیری کشته شده است! مهر و دیگر رسانهها در اینباره گزارش دادند که پس از انتشار این شایعه، عدهای جلوی این هنرستان دخترانه در محله سلسبیل تجمع میکنند و برخی دیگر از جمله والدین نگران دانشآموزان، وارد مدرسه میشوند؛ عدهای از جوانان نیز بدون هیچ دلیلی با ورود به مدرسه، شروع به شعار دادن و ترساندن دانشآموزان میکنند. کمی بعد مأموران پلیس محلی با هدف رفع ترافیک و ایجاد نظم و امنیت به این نقطه اعزام میشوند و با حضور در مدرسه، ضمن گفتوگو با والدین برای تکذیب شایعه فضای مجازی، تجمعکنندگان را از داخل هنرستان دخترانه متفرق میکنند. آموزش و پرورش نیز اعلام کرد روز گذشته به دلیل داشتن موبایل توسط برخی دانش آموزان و تأکید مدیر مدرسه برای بازرسی، درگیری میان تعدادی از دانش آموزان و والدین با مدیر هنرستان دخترانه شهید صدر تهران اتفاق افتاد.هیچ دانش آموزی در این ماجرا فوت نکرده است. همچنین به علت ایجاد فضای ملتهب، تعدادی از دانش آموزان دچار استرس و افت فشار شدند که با حضور نیروهای اورژانس در محل به وضعیت آنها رسیدگی شد.
عصبانیت اپوزیسیون از توئیت رابرت مالی
با خبر شدیم که، توئیت مداخلهجویانه رابرت مالی نماینده ویژه دولت امریکا در امور ایران درباره تجمعات ایرانیان در خارج کشور، به مذاق اپوزیسیون و شبکههای معاند فارسیزبان خوش نیامد و آنها خواستار موضعگیری شدیدتر و دخالت بیشتر امریکا درباره ایران شدند. به گزارش تسنیم، رابرت مالی در توئیتی درباره تجمعات ایرانیان خارج کشور در دفاع از اغتشاشات، نوشت: «راهپیمایان حمایت خود را از مردم ایران نشان میدهند، مردمی که با تظاهرات مسالمتآمیز از دولت خواستار احترام به کرامتشان و رعایت حقوق بشر هستند.» اگرچه همین واکنش از منظر مردم ایران اظهارات مداخلهجویانه و دفاع از اخلالگران امنیت است، اما به مذاق اپوزیسیون و شبکههای فارسیزبان مانند ایران اینترنشنال خوش نیامد و آنها که انتظار دخالت بیشتر در امور ایران را داشتند، با مصاحبه و جنجال خواستار استعفای مالی و برکناری وی شدند.
ضرورت موضعگیری اصلاحات درخصوص اغتشاشات
دست آخر اینکه، بهزاد نبوی از اصلاحطلبان تندرو در گفتوگو با روزنامه هممیهن اعلام کرد با کسانی که شعارهای براندازانه میدهند همراهی نخواهد کرد. او گفت: «امروز به این نتیجه رسیدهام که مردم از رفتارهای رادیکال الزاماً خوششان نمیآید و مورد تأیید اکثریت نیست.» وی همچنین در بخشی از گفتوگوی خود با رد اقدامات براندازان گفت: «قطعاً نمیتوانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه میدهند، همسو شویم. بحث محافظهکاری نیست؛ ما شعارهای آنان را قبول نداریم. ما میخواهیم در چهارچوب نظام، نظام را اصلاح کنیم. نمیخواهیم دینامیت زیر ساختمان نظام بگذاریم، بلکه میخواهیم همین بنا را اصلاح و ایراداتش را برطرف کنیم که البته میدانیم کار بسیار مشکل و پرهزینهای است. با چنین مواضعی چون اینکاره نیستیم، برای همین نه میتوانیم با کسانی که شعارهای براندازانه میدهند، همراهی کنیم و نه وضعیت حاکم را قبول کنیم.» بهزاد نبوی در قسمتی از این مصاحبه خاطرنشان کرد: «انقلاب مانند انفجاری است که یک ساختمان عظیم (نظام حاکم) را فرو بریزد و تا این مرحله، تقریباً همه انقلابها موفق هستند، ولی وقتی نوبت ساختن بنایی جدید توسط افرادی بیتجربه، ولو با حسننیت میشود، همه انقلابها با مشکل مواجه میشوند و با این تحلیل و مطالعه سرنوشت همه انقلابهای جهانی، مخالف انقلاب شدم.» این مواضع نبوی در حالی است که اصلاحطلبان شاخص برخلاف حوادث سال 96 که خود قدرت را در دست داشتند، تاکنون به اعلام موضع نسبت به آشوبها دست نزدند.جسارت منافقین به مزار شهدای گمنام
خبر اول اینکه، یک کانال بدنام تلگرامی که وابسته به شبکه رسانهای بهائیت است و طی فعالیت خود توهینهای مکرری به مقدسات داشته، روز گذشته ویدیویی از اقدامات منافقین در جسارت به مزار شهدای گمنام در یکی از محلات تهران منتشر کرد. در این ویدیو فردی در ساعات بامدادی به حرم مطهر شهدای گمنام در محله خانیآبادنو در تهران رفته و با اسپری رنگ اقدام به شعارنویسی روی سنگ مزار شهیدان وطن مینماید. این زن منافق روی یکی از مزارها «مهسا» و بر دیگری «امینی» را شعارنویسی میکند.
مرگ بر اثر مصرف مشروبات الکلی
سناریوی دیگری از کشتهسازی
خبر دیگر اینکه، تلاش رسانههای ضدانقلاب در ادامه پروژه کشتهسازی این بار با فوت دختری به نام نگین 21 ساله آن هم 12 روز پس از درگذشت او، جالب توجه است. با شروع آشوبها در کشور، بارها در فضای مجازی شاهد فوت نوجوانان و جوانانی بودهایم که بنا بر گفته شبکههای معاند و رسانههای ضد انقلاب بر اثر ضربات متعدد باتوم یا دلایل دیگری کشته شدهاند. نیکا شاکرمی، سارینا اسماعیلیزاده و اسرا پناهی از جنجالیترین اسامیای بودند که طی یک ماه گذشته به گوش رسیده و دستاویز پروژه کشتهسازی رسانههای ضد انقلاب برای القای استمرار ناامنی قرار گرفتهاند. در جدیدترین مورد این کشتهسازیها، از فردی به نام «نگین - ع» دانشجوی ۲۱ ساله اهل قروه همدان نام برده و ادعا شد که وی در جریان اغتشاشات اخیر شهر همدان فوت شده است. در مورد علت فوت این دختر اهل قروه در رسانههای معاند آمده است: «نگین - ع» روز چهارشنبه ۲۰ مهر در اثر وارد آمدن ضربات متعدد باتوم به جمجمه توسط نیروهای امنیتی، دچار خونریزی شده و پس از بازگشت به خوابگاه دانشگاه جانش را از دست داده است. این در حالی است که فوت فرد یاد شده هیچ ارتباطی به اغتشاشات ندارد. متوفی به علت مصرف مشروبات الکلی مسموم جان خود را از دست داده است. به گزارش میزان به تاریخ 24 مهر، طبق اعلام حسن خانجانی موقر دادستان مرکز استان همدان در یک هفته اخیر دو جوان همدانی بر اثر مصرف مشروبات الکلی مسموم فوت کردهاند و ۹ نفر دیگر نیز دچار مسمومیت شدید شدهاند. با وجود اقدامات درمانی، متأسفانه این فرد به علت شدت وخامت حالش بعدازظهر روز پنجشنبه 21 مهرماه فوت میکند.
یک شایعه و نگران کردن اولیای دانشآموزان
یک هنرستان
شنیدیم که، عصر دیروز خبری مبنی بر کشته شدن یک دانشآموز دختر در هنرستان صدر واقع در خیابان سلسبیل تهران در فضای مجازی بویژه گروههای محلی منتشر شد. در این خبر آمده بود که پلیس به این مدرسه ورود کرده و یکی از دانشآموزان در درگیری کشته شده است! مهر و دیگر رسانهها در اینباره گزارش دادند که پس از انتشار این شایعه، عدهای جلوی این هنرستان دخترانه در محله سلسبیل تجمع میکنند و برخی دیگر از جمله والدین نگران دانشآموزان، وارد مدرسه میشوند؛ عدهای از جوانان نیز بدون هیچ دلیلی با ورود به مدرسه، شروع به شعار دادن و ترساندن دانشآموزان میکنند. کمی بعد مأموران پلیس محلی با هدف رفع ترافیک و ایجاد نظم و امنیت به این نقطه اعزام میشوند و با حضور در مدرسه، ضمن گفتوگو با والدین برای تکذیب شایعه فضای مجازی، تجمعکنندگان را از داخل هنرستان دخترانه متفرق میکنند. آموزش و پرورش نیز اعلام کرد روز گذشته به دلیل داشتن موبایل توسط برخی دانش آموزان و تأکید مدیر مدرسه برای بازرسی، درگیری میان تعدادی از دانش آموزان و والدین با مدیر هنرستان دخترانه شهید صدر تهران اتفاق افتاد.هیچ دانش آموزی در این ماجرا فوت نکرده است. همچنین به علت ایجاد فضای ملتهب، تعدادی از دانش آموزان دچار استرس و افت فشار شدند که با حضور نیروهای اورژانس در محل به وضعیت آنها رسیدگی شد.
عصبانیت اپوزیسیون از توئیت رابرت مالی
با خبر شدیم که، توئیت مداخلهجویانه رابرت مالی نماینده ویژه دولت امریکا در امور ایران درباره تجمعات ایرانیان در خارج کشور، به مذاق اپوزیسیون و شبکههای معاند فارسیزبان خوش نیامد و آنها خواستار موضعگیری شدیدتر و دخالت بیشتر امریکا درباره ایران شدند. به گزارش تسنیم، رابرت مالی در توئیتی درباره تجمعات ایرانیان خارج کشور در دفاع از اغتشاشات، نوشت: «راهپیمایان حمایت خود را از مردم ایران نشان میدهند، مردمی که با تظاهرات مسالمتآمیز از دولت خواستار احترام به کرامتشان و رعایت حقوق بشر هستند.» اگرچه همین واکنش از منظر مردم ایران اظهارات مداخلهجویانه و دفاع از اخلالگران امنیت است، اما به مذاق اپوزیسیون و شبکههای فارسیزبان مانند ایران اینترنشنال خوش نیامد و آنها که انتظار دخالت بیشتر در امور ایران را داشتند، با مصاحبه و جنجال خواستار استعفای مالی و برکناری وی شدند.
ضرورت موضعگیری اصلاحات درخصوص اغتشاشات
دست آخر اینکه، بهزاد نبوی از اصلاحطلبان تندرو در گفتوگو با روزنامه هممیهن اعلام کرد با کسانی که شعارهای براندازانه میدهند همراهی نخواهد کرد. او گفت: «امروز به این نتیجه رسیدهام که مردم از رفتارهای رادیکال الزاماً خوششان نمیآید و مورد تأیید اکثریت نیست.» وی همچنین در بخشی از گفتوگوی خود با رد اقدامات براندازان گفت: «قطعاً نمیتوانیم با معترضان کف خیابان که شعارهای براندازانه میدهند، همسو شویم. بحث محافظهکاری نیست؛ ما شعارهای آنان را قبول نداریم. ما میخواهیم در چهارچوب نظام، نظام را اصلاح کنیم. نمیخواهیم دینامیت زیر ساختمان نظام بگذاریم، بلکه میخواهیم همین بنا را اصلاح و ایراداتش را برطرف کنیم که البته میدانیم کار بسیار مشکل و پرهزینهای است. با چنین مواضعی چون اینکاره نیستیم، برای همین نه میتوانیم با کسانی که شعارهای براندازانه میدهند، همراهی کنیم و نه وضعیت حاکم را قبول کنیم.» بهزاد نبوی در قسمتی از این مصاحبه خاطرنشان کرد: «انقلاب مانند انفجاری است که یک ساختمان عظیم (نظام حاکم) را فرو بریزد و تا این مرحله، تقریباً همه انقلابها موفق هستند، ولی وقتی نوبت ساختن بنایی جدید توسط افرادی بیتجربه، ولو با حسننیت میشود، همه انقلابها با مشکل مواجه میشوند و با این تحلیل و مطالعه سرنوشت همه انقلابهای جهانی، مخالف انقلاب شدم.» این مواضع نبوی در حالی است که اصلاحطلبان شاخص برخلاف حوادث سال 96 که خود قدرت را در دست داشتند، تاکنون به اعلام موضع نسبت به آشوبها دست نزدند.
«ایران» از متن و حاشیه نشست پرسش و پاسخ سخنگوی دولت در دانشگاه خواجهنصیر گزارش میدهد
بهادری جهرمی: مسیر گفتوگو را با قدرت ادامه خواهیم داد
گروه سیاسی/ مدعیان گفتوگو تلاش کردند صدای دیگر دانشجویان را، آن هم در دانشگاه خفه کنند. هرچند این مدعیان درنهایت در رسیدن به هدف خود ناکام ماندند، اما حضور جسورانه سخنگوی دولت در میان عدهای که آداب دانشجویی را زیرپا گذاشته بودند، با استقبال اکثریت دانشجویان و افکار عمومی همراه شده بود که روز گذشته در جریان حضور سخنگوی دولت در دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی روی داد. چندی پیش اعلام شده بود که روز دوشنبه علی بهادری جهرمی به دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی میرود تا در یک نشست پرسش و پاسخ دانشجویی با عنوان «بیواسطه با دولت» به سؤالات دانشجویان پاسخ دهد. هدف، زنده نگه داشتن فضای گفتوگو، پاسخ به پرسشهایی که اذهان را درگیر کرده است و درنهایت، تقویت پیوند دولت و دانشگاه بود. اما شواهد نشان میدهد برخی که شکلگیری فضای گفتوگو و رفع شبهات و التهاب را نمیپسندند، از این اعلام استفاده کردند تا برای برهم زدن نظم این جلسه برنامهریزی و هماهنگی کنند. عده معدود و محدودی که صرفاً صدای بلندی داشتند، همه تلاش خود را بهکار بستند تا صدای مخالف آنان به گوش دیگر دانشجویان نرسد. اما به رغم ضایع کردن حق دیگر دانشجویان حاضر در این جلسه، این نشست، هرچند کوتاه، اما بدون درگیری پایان یافت. احتمالاً، پایان بدون درگیری این نشست و پاسخهای مستدل و فارغ از هیجان سخنگوی دولت، چیزی نبود که این عده قلیل انتظار آن را داشتند.
پاسخهای مستدل به سؤالات حاشیهای
بهادری جهرمی در این نشست پرسش و پاسخ، نخست از وضعیت فعلی کشور و چشمانداز رو به پیشرفت آن گفت، اما عدهای محدود از حاضران که در گوشهای از سالن تجمع کرده بودند، به جای طرح منطقی سؤالات و شنیدن پاسخهای مستدل، شعاردادن و جنجال و هتاکی را انتخاب کردند. سخنگوی دولت در سخنان خود گفت که «امروز کشور در یک تهاجم تمام عیار اقتصادی، رسانهای، شناختی قرار گرفته است.» وی درعین حال با اشاره به اینکه دشمن نتوانسته این ملت را در صعود به قلههای پیشرفت متوقف کند، موتور پیشران کشور در موفقیتها را جوانان نخبه ایرانی دانست و تأکید کرد «دشمن امروز بهدنبال این است فضای ذهنی نخبگان را آنقدر نسبت به آینده تاریک کند که فرصت تولید علم و پیشرفت نداشته باشد.»
بهادری جهرمی درباره واکنش دولت و شخص رئیس جمهور به مرگ مهسا امینی هم گفت و اشاره کرد که «این دولت اینقدر غیرت داشت که به محض اینکه حادثه ناگوار درگذشت دختر این ملت، مهساخانم امینی را شنید، نه تنها در سطح استاندار و فرماندار، بلکه شخص رئیس جمهور از سفر خارجی دستور پیگیری دادند و به محض حضور در ایران با پدر مهسا صحبت کردند.» یا اینکه وی در پاسخ به سؤال یکی از حضار درباره بازداشت بودن یکی از دانشجویان گفت: نخبههای ما همینهایی هستند که اینجا نشسته و ایستادهاند، اگر خدای نکرده نخبهای هم در زندان است باید دنبال حل مشکل او باشیم. بهادری جهرمی افزود: «وقتی کسی قتل یا سرقتی انجام میدهد از او میپرسند شغل تو چیست؟ و بهخاطر شغل او از محاکمه و تقصیر او صرفنظر میکنند؟ من در جریان مسأله آن دانشجوی بازداشتشده نیستم اما، اگر دانشجویی بهخطا دوست دانشجوی خود را به قتل برساند باید بهدلیل دانشجو بودن از خطای او گذشت؟»
تلاش اقلیت برای خاموش کردن صدای اکثریت
مطابق تصاویر منتشر شده و گزارشهای مستند از این نشست، کثیری از دانشجویان در سالن حضور داشتند تا گفتوگویی صریح و شفاف با سخنگوی دولت داشته باشند. اما عدهای اندک، با تجمع در گوشهای از سالن، احتمالاً به دلیل فقدان استدلال یا ضعف در گفتوگو، جنجال و شعاردادن بیوقفه را انتخاب کردند. هدف از این جنجالها و گاه هتاکیها، پایان گفت و شنود، آن هم در محیطی بود که باید به گفتوگو متکی باشد.
ویژگیهای دیکتاتورها!
دانشجویان جنجال ساز که در اقلیت هم بودند، تقریباً هر شعاری را مطرح کردند، شعارهایی که چه بسا در اغتشاشات هم کمتر شنیده شده بود. اما این شعارها و تلاشها برای خفه کردن صداهای مخالف، نتوانست باعث عصبانیت و خشم سخنگوی دولت شود. بهادری جهرمی در پاسخ به این رفتارها، با اشاره به اینکه ما باهم حرف میزنیم، ولو هرکس متناسب با توان خودش، اینطور گفت: «یکی از ویژگیهای دیکتاتور که همه ما دوستش نداریم، این است که به کسی اجازه شنیدن صدای مخالف خود را نمیدهد. پس اجازه دهیم هرکسی با هر سلیقهای صحبت خود را مطرح بکند، ما هم صحبت خود را مطرح بکنیم.»
اما گویا برای کسانی که استدلالی نداشتند، امکان نداشت که اجازه شنیدن صدای مخالف خود را بدهند. درنهایت، علی بهادری جهرمی به خاطر حفظ حرمت اکثریت دانشجویان و متوقف کردن فحاشی، ناچار شد جلسه را ترک بکند؛ نه به خاطر اینکه این عده محدود از هر تلاشی برای جنجالسازی خودداری نمیکردند، بلکه برای جلوگیری از درگیری فیزیکی میان دانشجویان. وی خود در این باره در همین جلسه گفت: «من چون احساس میکنم که دارم صحنههای ناگواری میبینم که در جلسه، عزیزان دارند به هم توهین میکنند، اینکه تا فردا به من توهین کنید مشکلی ندارد، اما چون به یکدیگر توهین میکنند و حتی چیزهایی به هم پرت میکنند.» بهادری جهرمی بارها از این دانشجویان خواست تا پرسشهای خود را مطرح کرده و به شکلگیری یک فضای گفتوگو کمک کنند. اما این عده حتی حاضر نشدند به درخواستهای مجری مراسم هم پاسخ مثبت بدهند. مجری بارها از آشوبگران خواست یک نفر پشت تریبون حاضر شود و سؤالات خود را مطرح کند و وقتی از پاسخ به این درخواست منطقی خود ناامید شد، اظهارکرد: «منظور شما از آزادی این است؟»
در هر شرایط آماده پاسخگویی
در واکنش به این جنجال سازیها، پاسخ سخنگوی دولت اما این بود که «من آماده پاسخگویی در هر شرایطی هستم، اما عزیزان باید همدیگر را تحمل کنند.» اما مخالفان قرار بر تحمل دیگری، فکری و سیاسی خود را نداشتند. در نهایت وقتی جلسه به سمت تنش پیش میرفت، یا آن نگرانی که بهادری جهرمی از آن سخن گفت، وی ناچار شد سالن را ترک کند. هرچند در همین هنگام نیز، درست زمانی که شعار مخالفان و طرف مقابل آنان سر داده میشد، او ایستاد تا به سؤالات یک دانشجو، رو در رو پاسخ دهد. گرچه این دانشجو و بهادری جهرمی درست روبهروی هم ایستاده بودند، اما باید با صدای بلند صحبت میکردند تا بتوانند باوجود جنجالها و شعارها، صدای یکدیگر را بشنوند.
به گفتوگو اعتقاد نداشتند و شعار میدادند
بهادری جهرمی در راه بازگشت از دانشگاه، روایت خود را از این جلسه بیان کرد. وی با بیان اینکه فضای دانشگاه خواجهنصیر مانند بقیه دانشگاهها پر حرارت و پرشور بود و استقبال خیلی خوبی از برنامه شده بود، اظهارکرد: همه نگاههای مختلف و سلیقههای متفاوت در آن حاضر بودند، هم کسانی که سلیقه شان به سلیقه بنده نزدیکتر بود و پرسش و پاسخ و گفت و شنود را میپسندیدند، هم عدهای که حتی اعتقادی به گفتوگو نداشتند و شعار میدادند، اینان هم آمده بودند.
وی با اشاره به اینکه ما از حضور همه سلیقهها استقبال میکنیم، اضافه کرد: در مسیر بازگشت از جلسه هم سعی کردیم به کسانی که سؤال و پرسشی داشتند پاسخ بدهیم. بعضیها هم گلایه داشتند که به خاطر سروصداها نتوانستند درست بشنوند یا سؤال خود را مطرح کنند. بویژه کسانی از بین خود معترضان ناراحت بودند و میگفتند این روش را نمیپسندیم و دوست داشتیم سؤال بپرسیم، اما در رودربایستی با رفقایمان مانده بودیم.
سخنگوی دولت با بیان اینکه به سؤالات این عده هم جواب دادیم، علت پایان دادن به این نشست را اینطور بیان کرد: این جلسه را زودتر تمام کردیم، چون هم در دانشگاه خودم کلاس دارم و هم اینکه بین خود دوستان (دانشجویان) مسألهای ایجاد نشود. اما در هر صورت، این مسیر (گفتوگو) را با قدرت ادامه خواهیم داد.
یادداشت
در دفاع از اقدام شجاعانه سخنگوی دولت
امیرحسین ثابتی
فعال اسبق دانشجویی
حضور دکتر بهادری جهرمی سخنگوی دولت در دو دانشگاه علامه طباطبایی و خواجه نصیر اقدامی رو به جلو و بسیار شجاعانه بود. در شرایطی که برخی از مسئولین تصور میکنند به خاطر شعارهای رادیکال اقلیت خشونتطلب در دانشگاهها نباید در جمع دانشجویان حاضر شوند، این اقدام سخنگوی دولت نشان داد که حضور در جمع دانشجویان میتواند چند فایده مهم داشته باشد:
1 شنیدن سخنان دانشجویان معترضی که بدون هتاکی، تنها میخواهند صدایشان را کسی بشنود و با حضور مسئولین، گوش شنوایی برای مطالبات خود پیدا میکنند و در خلال پرسش و پاسخها، نسبت به بسیاری از سؤالات و ابهامات قانع میشوند.
2 رسوایی اقلیت خشونتطلب، هتاک و بیمنطق که با شعارهای رادیکال و رکیک، بیمنطق بودن خود را افشا میکنند و روز به روز در میان سایر دانشجویان منزویتر میشوند.
3 با حضور مستمر مسئولین مختلف در دانشگاهها، نقشه ضدانقلاب برای به تعطیلی کشاندن دانشگاهها و ارائه تصویر غیرعادی از فضای دانشگاهی کشور با شکست مواجه میشود زیرا دشمن نمیتواند از یکسو مدعی غیرعادی بودن اوضاع و وخیم بودن وضعیت دانشگاهها شود اما از سوی دیگر هر روز یکی از مسئولین در دانشگاههای مختلف حاضر شوند. آنچه که هدف اصلی دشمن از ناآرامیها در دانشگاههاست تعطیلی کامل مراکز آموزشی است نه صرفاً برگزاری چند تجمع. با این اوصاف باید به سخنگوی دولت
خدا قوت گفت که بدون توجه به برخی تحلیلهای محافظهکارانه، در دانشگاههای مختلف حاضر شده و حرفهای دانشجویان را میشنود و به آنها پاسخ میدهد. خاطرم هست که در سال 88 نیز که فضای دانشگاهها شبیه این ایام بود، چهرههای مختلفی از جبهه انقلاب در بسیاری از دانشگاههای کشور حاضر شدند و با صبر مثالزدنی خود در برابر اقدامات اقلیت هتاک، ضمن تبیین منطق جبهه انقلاب اسلامی ماهیت واقعی دانشجونمایان را افشا میکردند که این اقدام نقش مهمی در اقناع عموم دانشجویان و پایان فتنه 88 داشت. امید که این رفتار امسال هم توسط عموم مسئولان و نخبگان در دانشگاههای مختلف کشور تکرار شود تا ضمن اقناع عموم دانشجویان، منطق پوچ و هتاکانه اقلیت خشونتطلب بیش از گذشته افشا شود.
پاسخهای مستدل به سؤالات حاشیهای
بهادری جهرمی در این نشست پرسش و پاسخ، نخست از وضعیت فعلی کشور و چشمانداز رو به پیشرفت آن گفت، اما عدهای محدود از حاضران که در گوشهای از سالن تجمع کرده بودند، به جای طرح منطقی سؤالات و شنیدن پاسخهای مستدل، شعاردادن و جنجال و هتاکی را انتخاب کردند. سخنگوی دولت در سخنان خود گفت که «امروز کشور در یک تهاجم تمام عیار اقتصادی، رسانهای، شناختی قرار گرفته است.» وی درعین حال با اشاره به اینکه دشمن نتوانسته این ملت را در صعود به قلههای پیشرفت متوقف کند، موتور پیشران کشور در موفقیتها را جوانان نخبه ایرانی دانست و تأکید کرد «دشمن امروز بهدنبال این است فضای ذهنی نخبگان را آنقدر نسبت به آینده تاریک کند که فرصت تولید علم و پیشرفت نداشته باشد.»
بهادری جهرمی درباره واکنش دولت و شخص رئیس جمهور به مرگ مهسا امینی هم گفت و اشاره کرد که «این دولت اینقدر غیرت داشت که به محض اینکه حادثه ناگوار درگذشت دختر این ملت، مهساخانم امینی را شنید، نه تنها در سطح استاندار و فرماندار، بلکه شخص رئیس جمهور از سفر خارجی دستور پیگیری دادند و به محض حضور در ایران با پدر مهسا صحبت کردند.» یا اینکه وی در پاسخ به سؤال یکی از حضار درباره بازداشت بودن یکی از دانشجویان گفت: نخبههای ما همینهایی هستند که اینجا نشسته و ایستادهاند، اگر خدای نکرده نخبهای هم در زندان است باید دنبال حل مشکل او باشیم. بهادری جهرمی افزود: «وقتی کسی قتل یا سرقتی انجام میدهد از او میپرسند شغل تو چیست؟ و بهخاطر شغل او از محاکمه و تقصیر او صرفنظر میکنند؟ من در جریان مسأله آن دانشجوی بازداشتشده نیستم اما، اگر دانشجویی بهخطا دوست دانشجوی خود را به قتل برساند باید بهدلیل دانشجو بودن از خطای او گذشت؟»
تلاش اقلیت برای خاموش کردن صدای اکثریت
مطابق تصاویر منتشر شده و گزارشهای مستند از این نشست، کثیری از دانشجویان در سالن حضور داشتند تا گفتوگویی صریح و شفاف با سخنگوی دولت داشته باشند. اما عدهای اندک، با تجمع در گوشهای از سالن، احتمالاً به دلیل فقدان استدلال یا ضعف در گفتوگو، جنجال و شعاردادن بیوقفه را انتخاب کردند. هدف از این جنجالها و گاه هتاکیها، پایان گفت و شنود، آن هم در محیطی بود که باید به گفتوگو متکی باشد.
ویژگیهای دیکتاتورها!
دانشجویان جنجال ساز که در اقلیت هم بودند، تقریباً هر شعاری را مطرح کردند، شعارهایی که چه بسا در اغتشاشات هم کمتر شنیده شده بود. اما این شعارها و تلاشها برای خفه کردن صداهای مخالف، نتوانست باعث عصبانیت و خشم سخنگوی دولت شود. بهادری جهرمی در پاسخ به این رفتارها، با اشاره به اینکه ما باهم حرف میزنیم، ولو هرکس متناسب با توان خودش، اینطور گفت: «یکی از ویژگیهای دیکتاتور که همه ما دوستش نداریم، این است که به کسی اجازه شنیدن صدای مخالف خود را نمیدهد. پس اجازه دهیم هرکسی با هر سلیقهای صحبت خود را مطرح بکند، ما هم صحبت خود را مطرح بکنیم.»
اما گویا برای کسانی که استدلالی نداشتند، امکان نداشت که اجازه شنیدن صدای مخالف خود را بدهند. درنهایت، علی بهادری جهرمی به خاطر حفظ حرمت اکثریت دانشجویان و متوقف کردن فحاشی، ناچار شد جلسه را ترک بکند؛ نه به خاطر اینکه این عده محدود از هر تلاشی برای جنجالسازی خودداری نمیکردند، بلکه برای جلوگیری از درگیری فیزیکی میان دانشجویان. وی خود در این باره در همین جلسه گفت: «من چون احساس میکنم که دارم صحنههای ناگواری میبینم که در جلسه، عزیزان دارند به هم توهین میکنند، اینکه تا فردا به من توهین کنید مشکلی ندارد، اما چون به یکدیگر توهین میکنند و حتی چیزهایی به هم پرت میکنند.» بهادری جهرمی بارها از این دانشجویان خواست تا پرسشهای خود را مطرح کرده و به شکلگیری یک فضای گفتوگو کمک کنند. اما این عده حتی حاضر نشدند به درخواستهای مجری مراسم هم پاسخ مثبت بدهند. مجری بارها از آشوبگران خواست یک نفر پشت تریبون حاضر شود و سؤالات خود را مطرح کند و وقتی از پاسخ به این درخواست منطقی خود ناامید شد، اظهارکرد: «منظور شما از آزادی این است؟»
در هر شرایط آماده پاسخگویی
در واکنش به این جنجال سازیها، پاسخ سخنگوی دولت اما این بود که «من آماده پاسخگویی در هر شرایطی هستم، اما عزیزان باید همدیگر را تحمل کنند.» اما مخالفان قرار بر تحمل دیگری، فکری و سیاسی خود را نداشتند. در نهایت وقتی جلسه به سمت تنش پیش میرفت، یا آن نگرانی که بهادری جهرمی از آن سخن گفت، وی ناچار شد سالن را ترک کند. هرچند در همین هنگام نیز، درست زمانی که شعار مخالفان و طرف مقابل آنان سر داده میشد، او ایستاد تا به سؤالات یک دانشجو، رو در رو پاسخ دهد. گرچه این دانشجو و بهادری جهرمی درست روبهروی هم ایستاده بودند، اما باید با صدای بلند صحبت میکردند تا بتوانند باوجود جنجالها و شعارها، صدای یکدیگر را بشنوند.
به گفتوگو اعتقاد نداشتند و شعار میدادند
بهادری جهرمی در راه بازگشت از دانشگاه، روایت خود را از این جلسه بیان کرد. وی با بیان اینکه فضای دانشگاه خواجهنصیر مانند بقیه دانشگاهها پر حرارت و پرشور بود و استقبال خیلی خوبی از برنامه شده بود، اظهارکرد: همه نگاههای مختلف و سلیقههای متفاوت در آن حاضر بودند، هم کسانی که سلیقه شان به سلیقه بنده نزدیکتر بود و پرسش و پاسخ و گفت و شنود را میپسندیدند، هم عدهای که حتی اعتقادی به گفتوگو نداشتند و شعار میدادند، اینان هم آمده بودند.
وی با اشاره به اینکه ما از حضور همه سلیقهها استقبال میکنیم، اضافه کرد: در مسیر بازگشت از جلسه هم سعی کردیم به کسانی که سؤال و پرسشی داشتند پاسخ بدهیم. بعضیها هم گلایه داشتند که به خاطر سروصداها نتوانستند درست بشنوند یا سؤال خود را مطرح کنند. بویژه کسانی از بین خود معترضان ناراحت بودند و میگفتند این روش را نمیپسندیم و دوست داشتیم سؤال بپرسیم، اما در رودربایستی با رفقایمان مانده بودیم.
سخنگوی دولت با بیان اینکه به سؤالات این عده هم جواب دادیم، علت پایان دادن به این نشست را اینطور بیان کرد: این جلسه را زودتر تمام کردیم، چون هم در دانشگاه خودم کلاس دارم و هم اینکه بین خود دوستان (دانشجویان) مسألهای ایجاد نشود. اما در هر صورت، این مسیر (گفتوگو) را با قدرت ادامه خواهیم داد.
یادداشت
در دفاع از اقدام شجاعانه سخنگوی دولت
امیرحسین ثابتی
فعال اسبق دانشجویی
حضور دکتر بهادری جهرمی سخنگوی دولت در دو دانشگاه علامه طباطبایی و خواجه نصیر اقدامی رو به جلو و بسیار شجاعانه بود. در شرایطی که برخی از مسئولین تصور میکنند به خاطر شعارهای رادیکال اقلیت خشونتطلب در دانشگاهها نباید در جمع دانشجویان حاضر شوند، این اقدام سخنگوی دولت نشان داد که حضور در جمع دانشجویان میتواند چند فایده مهم داشته باشد:
1 شنیدن سخنان دانشجویان معترضی که بدون هتاکی، تنها میخواهند صدایشان را کسی بشنود و با حضور مسئولین، گوش شنوایی برای مطالبات خود پیدا میکنند و در خلال پرسش و پاسخها، نسبت به بسیاری از سؤالات و ابهامات قانع میشوند.
2 رسوایی اقلیت خشونتطلب، هتاک و بیمنطق که با شعارهای رادیکال و رکیک، بیمنطق بودن خود را افشا میکنند و روز به روز در میان سایر دانشجویان منزویتر میشوند.
3 با حضور مستمر مسئولین مختلف در دانشگاهها، نقشه ضدانقلاب برای به تعطیلی کشاندن دانشگاهها و ارائه تصویر غیرعادی از فضای دانشگاهی کشور با شکست مواجه میشود زیرا دشمن نمیتواند از یکسو مدعی غیرعادی بودن اوضاع و وخیم بودن وضعیت دانشگاهها شود اما از سوی دیگر هر روز یکی از مسئولین در دانشگاههای مختلف حاضر شوند. آنچه که هدف اصلی دشمن از ناآرامیها در دانشگاههاست تعطیلی کامل مراکز آموزشی است نه صرفاً برگزاری چند تجمع. با این اوصاف باید به سخنگوی دولت
خدا قوت گفت که بدون توجه به برخی تحلیلهای محافظهکارانه، در دانشگاههای مختلف حاضر شده و حرفهای دانشجویان را میشنود و به آنها پاسخ میدهد. خاطرم هست که در سال 88 نیز که فضای دانشگاهها شبیه این ایام بود، چهرههای مختلفی از جبهه انقلاب در بسیاری از دانشگاههای کشور حاضر شدند و با صبر مثالزدنی خود در برابر اقدامات اقلیت هتاک، ضمن تبیین منطق جبهه انقلاب اسلامی ماهیت واقعی دانشجونمایان را افشا میکردند که این اقدام نقش مهمی در اقناع عموم دانشجویان و پایان فتنه 88 داشت. امید که این رفتار امسال هم توسط عموم مسئولان و نخبگان در دانشگاههای مختلف کشور تکرار شود تا ضمن اقناع عموم دانشجویان، منطق پوچ و هتاکانه اقلیت خشونتطلب بیش از گذشته افشا شود.
«ایران» از اصرار یک جریان سیاسی برای نشان دادن ایران ذیل فصل هفت منشور سازمان ملل گزارش میدهد
حکایت مغالطه و منافع سیاسی اصلاح طلبان
گروه سیاسی/ معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور سابق چند روز قبل در مطلبی تلاش داشت تا ماجراجویی جدید امریکا در مسأله پهپادی را بهعنوان سندی برای فعال شدن مکانیزم ماشه و قرار گرفتن ایران ذیل فصل هفت منشور سازمان ملل معرفی کند و تلویحاً بار دیگر شبح جنگ را روی سر کشور نشان دهد. «ایران» در شماره روز اول آبان در گزارشی با عنوان «فرافکنی با ادعای دیپلماسی سردرگم» به این ادعای واهی پرداخت و پاسخی مستند به آن ارائه کرد. آقای ابوطالبی اما این گزارش را «تند» معرفی کرد و مدعی شد پاسخگویی روزنامه «ایران» سبب خوشحالی وی شده چون افراطگرایان نگران شدهاند! هرچند تکرار ادعاهای بدون مبنا و دارای مخرج مشترک با دشمنان مردم ایران توسط نزدیکترین افراد به رئیس دولتهای یازدهم و دوازدهم جای نگرانی دارد اما ایشان از این برچسب برای فرار از پاسخگویی استفاده کرده و به سؤالات مطرح شده پاسخ نداده و بار دیگر ادعاهای کلی را مطرح کرده که در ادامه به آن پرداخته میشود.
3 سؤال مشخص از حمید ابوطالبی
یک؛ معاون سیاسی سابق دفتر حسن روحانی نوشته است: «اینکه میگویید تحریم تسلیحاتی خاتمه یافته است، موضوع پهپادها و موشک و… در بند ۴ ضمیمه B در ۲۲۳۱ و در متن ۷۹ صفحهای 2015/546/S برای مدت هشت سال است و نه پنج سال» ابوطالبی البته بهدلیل تسلط نداشتن روی متون حقوقی به همین جمله اکتفا کرده و مشخص نکرده این اسناد چگونه ایران را محکوم کرده و مکانیزم ماشه را فعال مینماید. اولاً؛ پاراگراف ۴ ضمیمه B قطعنامه ۲۲۳۱ بهطور روشن به محدودیتهای اقلام، مواد، تجهیزات، کالا و تکنولوژی در ارتباط با توسعه سیستم موشکهای دارای سلاح هستهای اشاره میکند که هیچ ارتباطی به مسأله پهپاد ندارد. ثانیاً؛ مخاطب فهرست 2015/546/S که در قطعنامه 2231 هم به آن اشاره شده کشورهایی غیر از ایران است. یعنی حتی اگر غربیها بتوانند ادعای فروش پهپاد توسط ایران برای استفاده از جنگ اوکراین را اثبات نمایند باز هم روسیه باید در خصوص آن پاسخگو باشد و دلایل خود را برای عدم اطلاع به شورای امنیت اعلام نماید. حتی در چنین شرایطی هم مکانیزم ماشه ارتباطی به این ماجرا ندارد. چرا که این مکانیزم تنها برای موارد نقض برجام است و ارتباطی به نقض قطعنامه ندارد. حال اینکه آقای ابوطالبی در یادداشت دوم از این گاف فرار کرده و سخنی از مکانیزم ماشه نگفته به معنی آگاه شدن از این گاف بزرگ است یا دلیل دیگری دارد؟
کاغذپارههای آقای ظریف
دو؛ حمید ابوطالبی در حالی مدعی شده تحریمهای جدید اروپا یکی از نشانههای «سردرگمی» در سیاست خارجی کشور است که اگر اینگونه باشد بهترین صفت برای سیاست خارجی در دولت سابق «سیاست خارجی بحرانی» است. دیپلماسی که قرار بود تحریمها علیه ایرانیان را بردارد به جایی رسید که شخص اول تیم مذاکرهکننده را هم در فهرست تحریمها قرار داد و فروش نفت ایران در شرایط تحریم سال 1390 که حدود یک میلیون بود را در سال 98 و در دوران پسابرجام به 200 هزار بشکه نفت رساند. این بیراهه رفتن برای اولین بار در تاریخ انقلاب منجر به ده برابر شدن قیمت ارز در دو سال شد و چرخ هستهای و چرخ اقتصاد با یکدیگر قفل شد. همه این اتفاقات در شرایطی بود که محمدجواد ظریف وزیر وقت خارجه کشور در مقابل نمایندگان مجلس ادعا کرده بود: «زمانی که تحریمهای شورای امنیت فروبریزد، تمام تحریمهای دیگر امریکا کاغذپارهای بیشتر نخواهد بود.» با این توصیفات آقای ابوطالبی هشت سال دیپلماسی انفعالی را که به تخریب روابط با همسایگان و کشورهای آسیایی منتج شد چگونه میبیند؟
ترسیم شبح جنگ
سه؛ حکایت برخی ادعاهای اصلاحطلبان حکایت ملانصرالدین است که به دروغ به همه گفته بود ابتدای کوچهاش نذری میدهند و خودش هم بعد از مدتی باور کرد و بهدنبال گرفتن آش راه افتاد. ادعای حمید ابوطالبی در خصوص فصل هفتمی بودن ایران نیز به همین منوال است. او گفته است: «باورکنید اگر دوباره در چاه فصل هفتم منشور افتادیم، دیگر نخواهیم توانست از آن خارج شویم.» ترس از فصل هفتم برای ترسیم فضای جنگی از ایران در حالی است که ایران هیچگاه ذیل فصل هفتم نبوده است. دولت سابق سالها تلاش داشت تا قطعنامههای صادر شده علیه ایران را ذیل فصل هفت معرفی کند و خود را قهرمان خروج از آن معرفی نماید. این درحالی است که در قطعنامههای صادر شده در سالهای 85 تا 89 هر جا سخنی از فصل هفتم آمده است بلافاصله با عنوان ماده 41 محصور و محدود شده است. تنها زمانی قطعنامهای ذیل فصل هفتم تعبیر میشود که در بخش مربوط به اجرایی آن، عبارت «Acting under Chapter VII of the Charter of the United Nations» بدون هیچ قید و شرطی مندرج باشد، بهعنوان نمونه قطعنامه 2216 علیه یمن در شورای امنیت سازمان ملل ازجمله چنین قطعنامههایی است که مشخصاً ذیل فصل 7 منشور سازمان ملل صادر شده است، بدین معنا که اعضای شورای امنیت سازمان ملل خود را مجاز میدانند در صورتی که ملت یمن از اقدامات الزامآور درخواست شده در این قطعنامه سرپیچی کند، علیه این کشور اقدام نظامی کنند. اما در خصوص ایران با وجود اصرار و فشار امریکا و برخی کشورهای غربی عضو شورای امنیت، در نهایت قطعنامهها علیه ایران صرفاً ذیل بند 41 این فصل (و نه کلّیت فصل 7) به تصویب رسید تا صرفاً «الزامآور» بودن آن مشخص و مؤکد باشد.
هر چند حامیان دولت سابق تلاش دارند تا تفاوت قطعنامه «ذیل فصل هفت» و «ذیل بند 41 فصل هفت» را نادیده بگیرند اما واقعیت آن است که در قطعنامههایی که تنها ذیل بند 41 هستند هیچ کشوری نمیتواند به اقدام نظامی علیه ایران بدون قطعنامه جدید دست بزند. حال سؤال اینجا است که آیا معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور سابق و حتی مشاورانش چنین مسأله مهمی را نمیدانند یا به انکار عامدانه آن در راستای منافع سیاسی اصلاحطلبان میپردازند؟
3 سؤال مشخص از حمید ابوطالبی
یک؛ معاون سیاسی سابق دفتر حسن روحانی نوشته است: «اینکه میگویید تحریم تسلیحاتی خاتمه یافته است، موضوع پهپادها و موشک و… در بند ۴ ضمیمه B در ۲۲۳۱ و در متن ۷۹ صفحهای 2015/546/S برای مدت هشت سال است و نه پنج سال» ابوطالبی البته بهدلیل تسلط نداشتن روی متون حقوقی به همین جمله اکتفا کرده و مشخص نکرده این اسناد چگونه ایران را محکوم کرده و مکانیزم ماشه را فعال مینماید. اولاً؛ پاراگراف ۴ ضمیمه B قطعنامه ۲۲۳۱ بهطور روشن به محدودیتهای اقلام، مواد، تجهیزات، کالا و تکنولوژی در ارتباط با توسعه سیستم موشکهای دارای سلاح هستهای اشاره میکند که هیچ ارتباطی به مسأله پهپاد ندارد. ثانیاً؛ مخاطب فهرست 2015/546/S که در قطعنامه 2231 هم به آن اشاره شده کشورهایی غیر از ایران است. یعنی حتی اگر غربیها بتوانند ادعای فروش پهپاد توسط ایران برای استفاده از جنگ اوکراین را اثبات نمایند باز هم روسیه باید در خصوص آن پاسخگو باشد و دلایل خود را برای عدم اطلاع به شورای امنیت اعلام نماید. حتی در چنین شرایطی هم مکانیزم ماشه ارتباطی به این ماجرا ندارد. چرا که این مکانیزم تنها برای موارد نقض برجام است و ارتباطی به نقض قطعنامه ندارد. حال اینکه آقای ابوطالبی در یادداشت دوم از این گاف فرار کرده و سخنی از مکانیزم ماشه نگفته به معنی آگاه شدن از این گاف بزرگ است یا دلیل دیگری دارد؟
کاغذپارههای آقای ظریف
دو؛ حمید ابوطالبی در حالی مدعی شده تحریمهای جدید اروپا یکی از نشانههای «سردرگمی» در سیاست خارجی کشور است که اگر اینگونه باشد بهترین صفت برای سیاست خارجی در دولت سابق «سیاست خارجی بحرانی» است. دیپلماسی که قرار بود تحریمها علیه ایرانیان را بردارد به جایی رسید که شخص اول تیم مذاکرهکننده را هم در فهرست تحریمها قرار داد و فروش نفت ایران در شرایط تحریم سال 1390 که حدود یک میلیون بود را در سال 98 و در دوران پسابرجام به 200 هزار بشکه نفت رساند. این بیراهه رفتن برای اولین بار در تاریخ انقلاب منجر به ده برابر شدن قیمت ارز در دو سال شد و چرخ هستهای و چرخ اقتصاد با یکدیگر قفل شد. همه این اتفاقات در شرایطی بود که محمدجواد ظریف وزیر وقت خارجه کشور در مقابل نمایندگان مجلس ادعا کرده بود: «زمانی که تحریمهای شورای امنیت فروبریزد، تمام تحریمهای دیگر امریکا کاغذپارهای بیشتر نخواهد بود.» با این توصیفات آقای ابوطالبی هشت سال دیپلماسی انفعالی را که به تخریب روابط با همسایگان و کشورهای آسیایی منتج شد چگونه میبیند؟
ترسیم شبح جنگ
سه؛ حکایت برخی ادعاهای اصلاحطلبان حکایت ملانصرالدین است که به دروغ به همه گفته بود ابتدای کوچهاش نذری میدهند و خودش هم بعد از مدتی باور کرد و بهدنبال گرفتن آش راه افتاد. ادعای حمید ابوطالبی در خصوص فصل هفتمی بودن ایران نیز به همین منوال است. او گفته است: «باورکنید اگر دوباره در چاه فصل هفتم منشور افتادیم، دیگر نخواهیم توانست از آن خارج شویم.» ترس از فصل هفتم برای ترسیم فضای جنگی از ایران در حالی است که ایران هیچگاه ذیل فصل هفتم نبوده است. دولت سابق سالها تلاش داشت تا قطعنامههای صادر شده علیه ایران را ذیل فصل هفت معرفی کند و خود را قهرمان خروج از آن معرفی نماید. این درحالی است که در قطعنامههای صادر شده در سالهای 85 تا 89 هر جا سخنی از فصل هفتم آمده است بلافاصله با عنوان ماده 41 محصور و محدود شده است. تنها زمانی قطعنامهای ذیل فصل هفتم تعبیر میشود که در بخش مربوط به اجرایی آن، عبارت «Acting under Chapter VII of the Charter of the United Nations» بدون هیچ قید و شرطی مندرج باشد، بهعنوان نمونه قطعنامه 2216 علیه یمن در شورای امنیت سازمان ملل ازجمله چنین قطعنامههایی است که مشخصاً ذیل فصل 7 منشور سازمان ملل صادر شده است، بدین معنا که اعضای شورای امنیت سازمان ملل خود را مجاز میدانند در صورتی که ملت یمن از اقدامات الزامآور درخواست شده در این قطعنامه سرپیچی کند، علیه این کشور اقدام نظامی کنند. اما در خصوص ایران با وجود اصرار و فشار امریکا و برخی کشورهای غربی عضو شورای امنیت، در نهایت قطعنامهها علیه ایران صرفاً ذیل بند 41 این فصل (و نه کلّیت فصل 7) به تصویب رسید تا صرفاً «الزامآور» بودن آن مشخص و مؤکد باشد.
هر چند حامیان دولت سابق تلاش دارند تا تفاوت قطعنامه «ذیل فصل هفت» و «ذیل بند 41 فصل هفت» را نادیده بگیرند اما واقعیت آن است که در قطعنامههایی که تنها ذیل بند 41 هستند هیچ کشوری نمیتواند به اقدام نظامی علیه ایران بدون قطعنامه جدید دست بزند. حال سؤال اینجا است که آیا معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور سابق و حتی مشاورانش چنین مسأله مهمی را نمیدانند یا به انکار عامدانه آن در راستای منافع سیاسی اصلاحطلبان میپردازند؟
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
دیگه چه خبر؟
-
بهادری جهرمی: مسیر گفتوگو را با قدرت ادامه خواهیم داد
-
حکایت مغالطه و منافع سیاسی اصلاح طلبان
اخبارایران آنلاین