ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام صادق علیهالسلام:
آنکس که هنگام خشم، طمع، ترس و خواهش نفس خویشتندار باشد، خدا بدنش را بر آتش حرام میکند.
تحفالعقول، ص۳۶۱
آنکس که هنگام خشم، طمع، ترس و خواهش نفس خویشتندار باشد، خدا بدنش را بر آتش حرام میکند.
تحفالعقول، ص۳۶۱
روی آتش اینروزها نفت نمیریزم
محمد اصفهانی: سلام به آنها که منتقد تردید یا تأخیر من در اظهارنظرند. علت نفت نریختن بنده روی آتش این روزها شاید سن و تجربهام باشد.
میترسم از خون جوانان، تجزیه ایران و نداشتن پاسخ به نسلهای آینده. میدانم که اراده قوی برای تجزیه ایران وجود دارد. باید خیلی هوشمندانه مواظب هر دو سوی پشتبام و سقوطهای احتمالی باشیم. متأسفم که مرحومه مهسا امینی را اینگونه از دست دادیم.
جوانان عزیز، در کنار شما و طرفدار شما هستم! مطالبه کنید و خواستههایتان را بلند بگویید و پیگیر باشید ولی با متر دقیق و آیندهنگر عقل، نه با شلاق بیکنترل احساس.
میترسم از خون جوانان، تجزیه ایران و نداشتن پاسخ به نسلهای آینده. میدانم که اراده قوی برای تجزیه ایران وجود دارد. باید خیلی هوشمندانه مواظب هر دو سوی پشتبام و سقوطهای احتمالی باشیم. متأسفم که مرحومه مهسا امینی را اینگونه از دست دادیم.
جوانان عزیز، در کنار شما و طرفدار شما هستم! مطالبه کنید و خواستههایتان را بلند بگویید و پیگیر باشید ولی با متر دقیق و آیندهنگر عقل، نه با شلاق بیکنترل احساس.
مجید انتظامی: همه از ایران بروند، من میمانم
ارکستر ملی ایران «همراه با خاطرهها» برگزیده آثار مجید انتظامی را به مناسبت هفته دفاع مقدس، در تالار وحدت اجرا میکند، برگزیده آثار این آهنگساز به رهبری وی پس از یک دهه دوری از صحنه با همکاری مشترک بنیاد رودکی، انجمن موسیقی ایران و دفتر موسیقی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اجرا میشود؛ این رویداد موسیقایی پیش از این قرار بود از ششم تا 10مهرماه ساعت ۲۱ در تالار وحدت اجرا شود، اما بنا به اعلام روابط عمومی بنیاد فرهنگی هنری رودکی این کنسرت به تعویق افتاد و از ۱۴ تا ۱۸ مهرماه روی صحنه میرود.
مجید انتظامی آهنگساز و رهبر ارکستر درباره رویداد موسیقایی «همراه با خاطرهها» و نقش او به عنوان آهنگساز در فیلمهای مطرح و پرفروش و محبوبیت این فیلمها به واسطه آهنگسازی او به خبرنگار ایرنا، اظهار داشت: «این برداشتی که موسیقی از فیلم بهتر بوده، شاید زیاد درست نباشد. من این تمها و موسیقیها را از دل فیلمها بیرون آوردم. این فیلم حتماً یک موضوع و مفهومی داشته که این تم از آن بیرون آمده است، بنابراین اینگونه نمیتوان گفت که موسیقی یک چیز جدابافته بوده است.»
وی گفت: «اگر موسیقی یک چیز جدابافته بود، شایسته فیلم نبوده است؛ همه بخشهای آن با فیلم مطابقت دارد و بر آن اثرگذار است. برای ساخت موسیقی فیلمها ریاضت کشیدم، با شخصیتهای فیلمها زندگی کردم، اگر به شخصیتی در فیلم، تیر اصابت کرده، به من هم تیر اصابت کرده است، اگر او شیمیایی شده، من هم شیمیایی شدم، به همین دلیل موسیقی این فیلمها از قلب من جوشیده و بیرون آمده است.»
انتظامی افزود: «حتماً آن افرادی که این موسیقیها را دوست دارند، قلبشان برای وطنشان میتپد، دلشان میخواهد این مملکت آباد بماند، آباد باشد و همه ما باید دست به دست هم بدهیم ایران را ایران و بزرگ کنیم. این موضوعهایی بوده که در این فیلمها وجود داشته است و من اینها را با زبان موسیقی بیان کردم. من عاشق وطنم هستم، همه این مملکت از ایران بروند، من نمیروم، من میمانم، فکر نکنید زندگی در این شرایط برای من آسان است، برای من هم سخت است اما باید ببینیم دیگر چه میشود.»
این رهبر ارکستر درباره استقبال قابل توجه مخاطبان از رویداد موسیقایی «همراه با خاطرهها» و تمدید روزهای اجرای آن بیان کرد: «مسئولان برگزارکننده برنامه ابتدا از من درخواست کردند یک شب دیگر آن را تمدید کنند که پذیرفتم، برای بار دوم هم چنین درخواستی داشتند که گفتم اول اجازه بدهید ببینیم شب اول اجرا به خیر میگذرد، بعد تمدید کنید، از اینکه دوستانم، شنوندههایی که موسیقیهایم را دوست دارند، مرا در این مدت و در این کنسرت تنها نگذاشتند و حمایت کردند، از آنان تشکر میکنم، هیچ گونه تبلیغاتی برای این کنسرت صورت نگرفت و خوشبختانه با توجه به اینکه دو شب به اجرای ارکستر اضافه شده، همه بلیتها به فروش رفته است. خوشحالم از اینکه افرادی هستند که از موسیقی به صورت جدی حمایت میکنند، موسیقی فیلم را دنبال میکنند و آن را دوست دارند و من را تنها نگذاشتند.»
انتظامی درباره نبود خواننده در رویداد موسیقایی «همراه با خاطرهها» اظهارداشت: «در همه کنسرتها خواننده حضور دارد. موسیقی به عقیده من توان قابل توجهی برای بیان مفاهیم دارد، خواننده کاری را انجام میدهد و آن چیزی را میخواند که ارکستر میگوید، مردم ما میتوانند از موسیقی بدون کلام هم آن برداشت را داشته باشند. در رویداد موسیقایی «همراه با خاطرهها» با اینکه اصرار میکردند حتماً در دو قسمت خواننده حضور داشته باشد حتی در اجرای «بوی پیراهن یوسف» که وکال مرد هست، فکر کردم یک برنامه بدون حضور خواننده اجرا کنیم.»
آهنگساز فیلم «از کرخه تا راین» افزود: «خوشحالم از یک نظر که از رویداد «همراه با خاطرهها» استقبال شده اما ناراحتم که ۱۰ سال گذشت و آن موقعی که پرانرژی و فعال بودم و میتوانستم کار کنم، کار نکردم، اکنون که تمام جانم درد میکند، نمیدانم حضور ۲ ساعت سر صحنه برای رهبری ارکستر را طاقت میآورم یا خیر، از این نظر خیلی ناراحت هستم از اینکه آن گونهای که دلم میخواهد با انرژی کار کنم، کارها پیش نرود، در زمان رهبری ارکستر همچون جوان ۲۵-۲۰ ساله هستم و مشکلی ندارم، امیدوارم شب کنسرت هم همین گونه باشد.»
انتظامی افزود: «تنها مشکل ما سقف باز تالار وحدت است که مشکلزا است، سقف شکسته است بنابراین نوازندگان سازهایی همچون سازهای کوبهای و مسی که عقب کنسرت مینشینند و گروه کر، اینها صداهایشان به دلیل اینکه ۶۰، ۷۰ متر آن بالا خالی است و از صحنه خارج میشود برای اینکه صدای آنها به صحنه بازگردد مجبور هستند در خواندن و اجرایشان اگزجره و قویتر کنند که یک تعادلی برقرار شود.»
مجید انتظامی آهنگساز و رهبر ارکستر درباره رویداد موسیقایی «همراه با خاطرهها» و نقش او به عنوان آهنگساز در فیلمهای مطرح و پرفروش و محبوبیت این فیلمها به واسطه آهنگسازی او به خبرنگار ایرنا، اظهار داشت: «این برداشتی که موسیقی از فیلم بهتر بوده، شاید زیاد درست نباشد. من این تمها و موسیقیها را از دل فیلمها بیرون آوردم. این فیلم حتماً یک موضوع و مفهومی داشته که این تم از آن بیرون آمده است، بنابراین اینگونه نمیتوان گفت که موسیقی یک چیز جدابافته بوده است.»
وی گفت: «اگر موسیقی یک چیز جدابافته بود، شایسته فیلم نبوده است؛ همه بخشهای آن با فیلم مطابقت دارد و بر آن اثرگذار است. برای ساخت موسیقی فیلمها ریاضت کشیدم، با شخصیتهای فیلمها زندگی کردم، اگر به شخصیتی در فیلم، تیر اصابت کرده، به من هم تیر اصابت کرده است، اگر او شیمیایی شده، من هم شیمیایی شدم، به همین دلیل موسیقی این فیلمها از قلب من جوشیده و بیرون آمده است.»
انتظامی افزود: «حتماً آن افرادی که این موسیقیها را دوست دارند، قلبشان برای وطنشان میتپد، دلشان میخواهد این مملکت آباد بماند، آباد باشد و همه ما باید دست به دست هم بدهیم ایران را ایران و بزرگ کنیم. این موضوعهایی بوده که در این فیلمها وجود داشته است و من اینها را با زبان موسیقی بیان کردم. من عاشق وطنم هستم، همه این مملکت از ایران بروند، من نمیروم، من میمانم، فکر نکنید زندگی در این شرایط برای من آسان است، برای من هم سخت است اما باید ببینیم دیگر چه میشود.»
این رهبر ارکستر درباره استقبال قابل توجه مخاطبان از رویداد موسیقایی «همراه با خاطرهها» و تمدید روزهای اجرای آن بیان کرد: «مسئولان برگزارکننده برنامه ابتدا از من درخواست کردند یک شب دیگر آن را تمدید کنند که پذیرفتم، برای بار دوم هم چنین درخواستی داشتند که گفتم اول اجازه بدهید ببینیم شب اول اجرا به خیر میگذرد، بعد تمدید کنید، از اینکه دوستانم، شنوندههایی که موسیقیهایم را دوست دارند، مرا در این مدت و در این کنسرت تنها نگذاشتند و حمایت کردند، از آنان تشکر میکنم، هیچ گونه تبلیغاتی برای این کنسرت صورت نگرفت و خوشبختانه با توجه به اینکه دو شب به اجرای ارکستر اضافه شده، همه بلیتها به فروش رفته است. خوشحالم از اینکه افرادی هستند که از موسیقی به صورت جدی حمایت میکنند، موسیقی فیلم را دنبال میکنند و آن را دوست دارند و من را تنها نگذاشتند.»
انتظامی درباره نبود خواننده در رویداد موسیقایی «همراه با خاطرهها» اظهارداشت: «در همه کنسرتها خواننده حضور دارد. موسیقی به عقیده من توان قابل توجهی برای بیان مفاهیم دارد، خواننده کاری را انجام میدهد و آن چیزی را میخواند که ارکستر میگوید، مردم ما میتوانند از موسیقی بدون کلام هم آن برداشت را داشته باشند. در رویداد موسیقایی «همراه با خاطرهها» با اینکه اصرار میکردند حتماً در دو قسمت خواننده حضور داشته باشد حتی در اجرای «بوی پیراهن یوسف» که وکال مرد هست، فکر کردم یک برنامه بدون حضور خواننده اجرا کنیم.»
آهنگساز فیلم «از کرخه تا راین» افزود: «خوشحالم از یک نظر که از رویداد «همراه با خاطرهها» استقبال شده اما ناراحتم که ۱۰ سال گذشت و آن موقعی که پرانرژی و فعال بودم و میتوانستم کار کنم، کار نکردم، اکنون که تمام جانم درد میکند، نمیدانم حضور ۲ ساعت سر صحنه برای رهبری ارکستر را طاقت میآورم یا خیر، از این نظر خیلی ناراحت هستم از اینکه آن گونهای که دلم میخواهد با انرژی کار کنم، کارها پیش نرود، در زمان رهبری ارکستر همچون جوان ۲۵-۲۰ ساله هستم و مشکلی ندارم، امیدوارم شب کنسرت هم همین گونه باشد.»
انتظامی افزود: «تنها مشکل ما سقف باز تالار وحدت است که مشکلزا است، سقف شکسته است بنابراین نوازندگان سازهایی همچون سازهای کوبهای و مسی که عقب کنسرت مینشینند و گروه کر، اینها صداهایشان به دلیل اینکه ۶۰، ۷۰ متر آن بالا خالی است و از صحنه خارج میشود برای اینکه صدای آنها به صحنه بازگردد مجبور هستند در خواندن و اجرایشان اگزجره و قویتر کنند که یک تعادلی برقرار شود.»
علی صادقی مسئول گروه شهید اندرزگو در گفتوگو با «ایران»
هنرمندی موفق است که جذابیت های جنگ را بگوید
مریم سادات گوشه
روزنامهنگار
نوشتن کتاب خاطرات شهدا و ساخت فیلمهایی مربوط به حوزه دفاع مقدس، سالهاست که توسط هنرمندان و نویسندگان مورد توجه قرار گرفته است. آثاری که رهبر معظم انقلاب از آن بهعنوان گنجینه بسیار غنی و ذخیرهای بسیار عظیم در تاریخ ایران، جهان و اسلام یاد میکنند. گنجینهای از نظر ایشان حائزاهمیت است که روایتی متقن داشته و به نوعی برشی از حقیقت باشد. حالا این حقیقت توسط برخی از رزمندگان آن دوران بازگو میشود تا نسل جوان قدردان امنیت و آرامش کشور باشد؛ امنیتی که ما را مدیون خون شهدا و ایثارگری رزمندگان دفاع مقدس کرد.
علی صادقی از آن دست رزمندگانی است که از ابتدای جنگ در جبهه حضور داشته و فیلمسازان و نویسندگان بسیاری به او رجوع میکنند تا حقایق را بازگو کند و به قولی داستان و روایت دیگران را راستی آزمایی کند. او که در جبهه گیلانغرب فعالیت بسزایی داشته و به تیمسار ملقب بوده، گروه چریکی شهید اندرزگو را راهاندازی کرده است و اکنون که چهل سال از جنگ میگذرد، خود گنجینهای است پر رمز و راز از اتفاقات آن دوران. او درباره موضوعات کتابها و فیلمهای جنگی به «ایران» میگوید: «اگر داستان تشکیل گروه اندرزگو را برایتان روایت کنم، میبینید چقدر با داستانهای دیگر متفاوت است. روایتها و داستانهایی که آن زمان به وقوع پیوستند، از بس دست به دست گشته و زبان به زبان گفته شده از حالت اصلیاش خارج شده و در نهایت به کتاب یا فیلمی با اطلاعاتی پر از اشتباه میرسیم، که ممکن است حتی فیلمساز هم نداند چه اتفاقی رخ داده است. در حقیقت از یک پراکندگی عجیبی که در تفکراتمان موجود است به اینجا رسیدهایم. بنابر این در آثار خلق شده، هنوز به اصل جنگ به درستی نپرداختهایم و به نوعی با اصل ماجرا فاصله داریم و اگر هم تاکنون کاری انجام شده بعضاً با دیدگاههای متعدد سیاسی کار شده است. اگر این آثار را رصد کنیم، میبینیم که در رأس جریانات جنگ اختلافات آماری زیادی پیدا میشود و در نهایت بعضاً افرادی که در حوزه جنگ تحقیقاتی انجام میدهند، خیلی از مسائل را بایکوت میکنند.»
او درباره آثار موفق دفاع مقدس توضیح میدهد:«نویسنده یا فیلمسازی موفق است که بتواند جاذبه جنگ را بگوید. ما اگر توانستیم در گیلانغرب موفق باشیم، چون جاذبه داشت، گروهمان هم جاذبه داشت تا جایی که بچههای گیلانغرب ما را به فرماندهی پذیرفتند، در صورتیکه آنها چه دردانههایی داشتند. صفر خوشروان نمونهای مانند شهید همت برای آن منطقه بود.روضان مرادی که مانند شهید فهمیده در غرب بود و شهید بهنام محمدی و سایر رزمندگان گیلانغرب که هریک برای خود فرمانده بودند.ماشاءالله عزیزی نمونهای ناب بود. او وقتی به مأموریت شناسایی میرفت، از پشت تپه چادر عراقیها را نگاه نمیکرد و میرفت از پشت چادر داخل را میدید. سر یکی از شناساییها بود که پایش روی مین رفت. بعد ابراهیم هادی، رضا گودینی و جواد افراسیابی شبانه او را از روی مین برداشتند و به بیمارستان رساندند. پایش بشدت آسیب دیده بود و بعد هم، همان پا باعث شد تصادف کند و جانش را از دست بدهد. جنگ سراسر خاطرات این رشادتهاست. بستگی دارد چه کسی با چه نیتی بنویسد. اینکه چه کتابی خوب است یا اینکه چقدر به واقعیت نزدیکتر است؟ باید دید با چه هدفی نوشته شده است. بعضیها میخواهند خودشان را در جریان آن روزها مطرح کنند. گاهی اوقات حرف نمیزنم بخصوص در جاهایی که خودم بودم و میدانم چه شده، حرف نمیزنم و افراد دیگر را معرفی میکنم. علت هم دارد.حدیث زیبایی از حضرت رسول اکرم(ص) نقل میکنم که به همین موضوع مرتبط است. ایشان میفرمایند: بدترین افراد کسى است که آخرت خود را به دنیایش بفروشد و بدتر از او آن کسى خواهد بود که آخرت خود را براى دنیاى دیگرى بفروشد.»
این رزمنده دفاع مقدس ادامه میدهد:« گاهی در کتابها غلو میشود و گاهی هم فیلمها هندی میشوند. اما کسانی مثل گلعلی بابایی که خودشان در جنگ بودند، کتابشان معتبر است. وقتی کتاب «تحریفات عاشورا» اثر استاد مرتضی مطهری را بخوانید و دخل و تصرف و تحریف در واقعه عاشورا را ببینید، متوجه میشوید که از واقعه دفاع مقدس هم چه تحریفاتی بیرون آمده. گاهی وقایعی از خود من تعریف میکنند که اصلاً اتفاق نیفتاده است.»
او درباره فیلم علی رویین تن با نام «چریک» که درباره شهید ابراهیم هادی است و به تازگی مجوز ساخت گرفته، توضیح میدهد:«اکنون سه سال است که با کارگردان، فیلمنامه را سالمسازی میکنیم. او خیلی خوب داستان را پیش برده است و سه سال مطالعه کرده و همچنین گروهش را به مناطق جنگی بخصوص گیلانغرب برده است. او سعی دارد فیلم را به سمت عرفان هادی سوق دهد.هر چند که این عرفان در دل خیلی از بچههای جنگ بود. کسانی که نماز شب میخواندند وخیلی آداب دیگر را بجا میآوردند.»
او در ادامه میگوید: «معتقدم شهیدان را از هم جدا نکنیم. همه عالی بودند. گاهی به برخی خانوادهها نگاه میکنم، 5 شهید از یک خانواده مگر شوخی است! برخی فیلمسازان اول به خانواده شهید نگاه میکنند، اگر مورد قبولشان بود کار انجام میدهند. برخیها هم فیلم دفاع مقدس را برای فروش و کسب درآمد میسازند و بعضیها هم میخواهند مردم را به واقعیت نزدیک کنند. برخی از فیلمسازان عراقیها را شل و وارفته نشان میدهند و این یعنی بچههای ما هیچ کاری نکردهاند. ما آدم داشتیم که از جنگ در رفته است. عیبی هم ندارد تا همینجا آمده هنر کرده است، ما آدم داشتیم که نماز نمیخوانده، آمده جنگ و بعد نمازخوان شده است. اینکه بخواهیم صفر تا صد فیلم را طوری بسازیم که اسطورهسازی کنیم، مخاطب ریزش پیدا میکند. باید حقیقت جنگ را نشان داد. اینگونه آثار در درازمدت نتیجه نامطلوبی در جامعه دارد. شهدا جایگاه خود را در بین مردم دارند. آنهایی که در این حوزه میخواهند کار کنند، اسطورهسازی نکنند و به دنبال منفعتطلبی یا مقابله با فرمایشات استاد مطهری نباشند که فایده ندارد. گاهی برخی فیلمسازان فقط به یک شهید خاص میپردازند. باید از سایر شهدا هم استفاده کنیم. داستانهای بسیار قشنگی در حوزه ادبیات داستانی جنگ وجود دارد و اینکه از افرادی بهعنوان بازیگر استفاده کنیم که با چهره شهدا و رزمندگان شباهت زیادی داشته باشند.»
روزنامهنگار
نوشتن کتاب خاطرات شهدا و ساخت فیلمهایی مربوط به حوزه دفاع مقدس، سالهاست که توسط هنرمندان و نویسندگان مورد توجه قرار گرفته است. آثاری که رهبر معظم انقلاب از آن بهعنوان گنجینه بسیار غنی و ذخیرهای بسیار عظیم در تاریخ ایران، جهان و اسلام یاد میکنند. گنجینهای از نظر ایشان حائزاهمیت است که روایتی متقن داشته و به نوعی برشی از حقیقت باشد. حالا این حقیقت توسط برخی از رزمندگان آن دوران بازگو میشود تا نسل جوان قدردان امنیت و آرامش کشور باشد؛ امنیتی که ما را مدیون خون شهدا و ایثارگری رزمندگان دفاع مقدس کرد.
علی صادقی از آن دست رزمندگانی است که از ابتدای جنگ در جبهه حضور داشته و فیلمسازان و نویسندگان بسیاری به او رجوع میکنند تا حقایق را بازگو کند و به قولی داستان و روایت دیگران را راستی آزمایی کند. او که در جبهه گیلانغرب فعالیت بسزایی داشته و به تیمسار ملقب بوده، گروه چریکی شهید اندرزگو را راهاندازی کرده است و اکنون که چهل سال از جنگ میگذرد، خود گنجینهای است پر رمز و راز از اتفاقات آن دوران. او درباره موضوعات کتابها و فیلمهای جنگی به «ایران» میگوید: «اگر داستان تشکیل گروه اندرزگو را برایتان روایت کنم، میبینید چقدر با داستانهای دیگر متفاوت است. روایتها و داستانهایی که آن زمان به وقوع پیوستند، از بس دست به دست گشته و زبان به زبان گفته شده از حالت اصلیاش خارج شده و در نهایت به کتاب یا فیلمی با اطلاعاتی پر از اشتباه میرسیم، که ممکن است حتی فیلمساز هم نداند چه اتفاقی رخ داده است. در حقیقت از یک پراکندگی عجیبی که در تفکراتمان موجود است به اینجا رسیدهایم. بنابر این در آثار خلق شده، هنوز به اصل جنگ به درستی نپرداختهایم و به نوعی با اصل ماجرا فاصله داریم و اگر هم تاکنون کاری انجام شده بعضاً با دیدگاههای متعدد سیاسی کار شده است. اگر این آثار را رصد کنیم، میبینیم که در رأس جریانات جنگ اختلافات آماری زیادی پیدا میشود و در نهایت بعضاً افرادی که در حوزه جنگ تحقیقاتی انجام میدهند، خیلی از مسائل را بایکوت میکنند.»
او درباره آثار موفق دفاع مقدس توضیح میدهد:«نویسنده یا فیلمسازی موفق است که بتواند جاذبه جنگ را بگوید. ما اگر توانستیم در گیلانغرب موفق باشیم، چون جاذبه داشت، گروهمان هم جاذبه داشت تا جایی که بچههای گیلانغرب ما را به فرماندهی پذیرفتند، در صورتیکه آنها چه دردانههایی داشتند. صفر خوشروان نمونهای مانند شهید همت برای آن منطقه بود.روضان مرادی که مانند شهید فهمیده در غرب بود و شهید بهنام محمدی و سایر رزمندگان گیلانغرب که هریک برای خود فرمانده بودند.ماشاءالله عزیزی نمونهای ناب بود. او وقتی به مأموریت شناسایی میرفت، از پشت تپه چادر عراقیها را نگاه نمیکرد و میرفت از پشت چادر داخل را میدید. سر یکی از شناساییها بود که پایش روی مین رفت. بعد ابراهیم هادی، رضا گودینی و جواد افراسیابی شبانه او را از روی مین برداشتند و به بیمارستان رساندند. پایش بشدت آسیب دیده بود و بعد هم، همان پا باعث شد تصادف کند و جانش را از دست بدهد. جنگ سراسر خاطرات این رشادتهاست. بستگی دارد چه کسی با چه نیتی بنویسد. اینکه چه کتابی خوب است یا اینکه چقدر به واقعیت نزدیکتر است؟ باید دید با چه هدفی نوشته شده است. بعضیها میخواهند خودشان را در جریان آن روزها مطرح کنند. گاهی اوقات حرف نمیزنم بخصوص در جاهایی که خودم بودم و میدانم چه شده، حرف نمیزنم و افراد دیگر را معرفی میکنم. علت هم دارد.حدیث زیبایی از حضرت رسول اکرم(ص) نقل میکنم که به همین موضوع مرتبط است. ایشان میفرمایند: بدترین افراد کسى است که آخرت خود را به دنیایش بفروشد و بدتر از او آن کسى خواهد بود که آخرت خود را براى دنیاى دیگرى بفروشد.»
این رزمنده دفاع مقدس ادامه میدهد:« گاهی در کتابها غلو میشود و گاهی هم فیلمها هندی میشوند. اما کسانی مثل گلعلی بابایی که خودشان در جنگ بودند، کتابشان معتبر است. وقتی کتاب «تحریفات عاشورا» اثر استاد مرتضی مطهری را بخوانید و دخل و تصرف و تحریف در واقعه عاشورا را ببینید، متوجه میشوید که از واقعه دفاع مقدس هم چه تحریفاتی بیرون آمده. گاهی وقایعی از خود من تعریف میکنند که اصلاً اتفاق نیفتاده است.»
او درباره فیلم علی رویین تن با نام «چریک» که درباره شهید ابراهیم هادی است و به تازگی مجوز ساخت گرفته، توضیح میدهد:«اکنون سه سال است که با کارگردان، فیلمنامه را سالمسازی میکنیم. او خیلی خوب داستان را پیش برده است و سه سال مطالعه کرده و همچنین گروهش را به مناطق جنگی بخصوص گیلانغرب برده است. او سعی دارد فیلم را به سمت عرفان هادی سوق دهد.هر چند که این عرفان در دل خیلی از بچههای جنگ بود. کسانی که نماز شب میخواندند وخیلی آداب دیگر را بجا میآوردند.»
او در ادامه میگوید: «معتقدم شهیدان را از هم جدا نکنیم. همه عالی بودند. گاهی به برخی خانوادهها نگاه میکنم، 5 شهید از یک خانواده مگر شوخی است! برخی فیلمسازان اول به خانواده شهید نگاه میکنند، اگر مورد قبولشان بود کار انجام میدهند. برخیها هم فیلم دفاع مقدس را برای فروش و کسب درآمد میسازند و بعضیها هم میخواهند مردم را به واقعیت نزدیک کنند. برخی از فیلمسازان عراقیها را شل و وارفته نشان میدهند و این یعنی بچههای ما هیچ کاری نکردهاند. ما آدم داشتیم که از جنگ در رفته است. عیبی هم ندارد تا همینجا آمده هنر کرده است، ما آدم داشتیم که نماز نمیخوانده، آمده جنگ و بعد نمازخوان شده است. اینکه بخواهیم صفر تا صد فیلم را طوری بسازیم که اسطورهسازی کنیم، مخاطب ریزش پیدا میکند. باید حقیقت جنگ را نشان داد. اینگونه آثار در درازمدت نتیجه نامطلوبی در جامعه دارد. شهدا جایگاه خود را در بین مردم دارند. آنهایی که در این حوزه میخواهند کار کنند، اسطورهسازی نکنند و به دنبال منفعتطلبی یا مقابله با فرمایشات استاد مطهری نباشند که فایده ندارد. گاهی برخی فیلمسازان فقط به یک شهید خاص میپردازند. باید از سایر شهدا هم استفاده کنیم. داستانهای بسیار قشنگی در حوزه ادبیات داستانی جنگ وجود دارد و اینکه از افرادی بهعنوان بازیگر استفاده کنیم که با چهره شهدا و رزمندگان شباهت زیادی داشته باشند.»
حادثه سقوط هواپیمای فرماندهان تکرار فاجعه هفتم تیر
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
پس از اجرای موفقیتآمیز عملیات ثامن الائمه و شکست محاصره آبادان، در7مهر ماه 1360 گروهی از فرماندهان عالیرتبه نظامی، شامل سرتیپ ولی فلاحی، ریاست ستاد مشترک ارتش که پس از عزل بنیصدر از ریاست جمهوری، اختیارات فرماندهی کل نیروهای مسلح را نیز با حکم امام خمینی(ره) برعهده داشت، سرهنگ خلبان جواد فکوری، فرمانده نیروی هوایی ارتش، سرهنگ موسی نامجو، وزیر دفاع، سردار یوسف کلاهدوز قائم مقام فرمانده کل سپاه پاسداران و برادر محمد جهانآرا فرمانده سپاه خرمشهر، برای ارائه گزارش عملیات خدمت امام(ره) با یک فروند هواپیمای سی-130، عازم تهران بودند که درنزدیکی فرودگاه مهرآباد بهدلیل قطع یکباره و کامل برق هواپیما و خاموش شدن هر 4 موتور آن، دچار سانحه شده و به شهادت رسیدند. این هواپیما حامل پیکر 32 شهید و 77سرنشین بود که 27 نفر از این تعداد مجروح جنگی بودند. 19 نفر از سرنشینان از جمله خلبان و کمکخلبان از این سانحه جان به در برده و 58 نفردیگر به شهادت رسیدند.
شهادت برجستهترین فرماندهان نظامی در آن مقطع، هفت تیر دیگری بود که ستاد مشترک، نیروی هوایی، وزارت دفاع و بخشهایی از سازمان رزم سپاه پاسداران را با خلأ مدیر مواجه کرده و بر روند برنامههای دفاعی کشور تأثیر گذاشت؛ تا آنجا که طرح عملیات آزادسازی خرمشهر ۸ ماه به تعویق افتاد. بهدلیل اهمیت موضوع بلافاصله شایعه خرابکاری درسیستم برق هواپیما برسرزبانها افتاد و از آنجا که این حادثه در فصل ترورهای منافقین اتفاق افتاده بود، این شایعه تا حدودی باورپذیرشد. از اینرو کارعلتیابی سانحه به یک تیم پاکستانی که دارای هواپیماهای مشابهی هستند، سپرده شد. آنان پس از ارزیابیهای دقیق و کارشناسی ضمن نادر و پیچیده دانستن حادثه احتمال عمدی بودن آن را تأیید نکرده و دلیل آن را خطای انسانی اعلام کردند. در این حادثه آنچه دارای اهمیت است، از دست دادن ذخیرهای از تجارب نظامی همراه با تعهد مسئولانه، درشرایطی که کشور بیشترین نیاز را بدان داشت، بود. خسارت بزرگی که جبرانناپذیر مینمود.
شهید فلاحی تنها افسری بود که با درجه تیمساری درمجموعه ارتش باقی مانده و بلافاصله درگیر تأمین امنیت شهرها واستانهای ناامن بود. او فارغ از اظهارات تند برخی ظاهربینان به سربازی برای کشور عینیت بخشید و زیر رگبار توهین و تهمتها، صادقانه به خدمت پرداخت. مشی وی اعمال خشونت علیه شورشیان، حتی جداییطلبان نبود درعین حال از استقلال و تمامیت کشور نیز ذرهای پا پس نمیگذاشت. متانت وی با طمأنینه وعلم و دانش درآمیخته و از وی چهرهای باصلابت و ابهت در نزد همگان ترسیم میکرد.
شهید فلاحی پس از پیروزی انقلاب ابتدا به سمت فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد و از آغاز جنگ ایران و عراق در جبههها حضور دائم داشت. وی بهدلیل شایستگیها و مقبولیت نزد نظامیان و سیاسیون در تاریخ ۲۹ خرداد ۱۳۵۹ به سمت کفیل ریاست ستاد مشترک ارتش برگزیده شد و تا لحظه شهادت در همین سمت باقی بود. وی برخلاف گفتههای برخی از تندروان، بهدلیل مخالفتهایش با حکومت پهلوی از سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۲ چهار بار به زندان افتاد، اما بهدلیل تفکر والا و دانش بالایی که داشت از افسران زبده ارتش قبل از انقلاب بوده و همان زمان نیزهمواره مورد احترام فرماندهان ارشد ارتش بود. شهید فلاحی تجربه ناظر صلح سازمان ملل در آتشبس ویتنام، از سال ۱۳۵۱ تا اواسط ۱۳۵۳ را داشت و پس از ارتقا به درجه سرتیپی به شیراز منتقل و بهعنوان معاون فرماندهی مرکز پیاده شیراز مشغول به کار شد. حضور وی در شیراز همزمان با اوج فعالیتهای مردم بر ضد حکومت پهلوی، به رغم دستور مافوق، برقراری حکومت نظامی در شیراز لغو و نیروهای ارتش از خیابانها جمع شدند و وظیفه اجرای این حکم به شهربانی داده شد.
پس از انقلاب وقتی شماری از نیروهای احزاب جداییطلب به پادگانهای ارتش و ژاندارمری در مهاباد، سنندج، بانه، مریوان و دیگر شهرهای کردستان یورش بردند و آنها را محاصره کردند، فلاحی در جایگاه فرمانده نیروی زمینی با همراهی سه گردان از نیروهای لشکر یکم پیاده تهران رهسپار منطقه شد و از سقوط پادگان سنندج و گسترش حوزه نفوذ جداییطلبان جلوگیری کرد.با شروع جنگ بهدلیل نبود توان رزمی و عملیاتی در یگانهای آسیبدیده ارتش و نابسامانی شرایط سیاسی کشور، با مدیریت وی توان رزمی نیروها برای زمینگیر ساختن ماشین جنگی عراق و جلوگیری از پیشروی آن در غرب وجنوب هزینه شد. البته این راهبرد، که به گونه چکیده میتوان آن را «جنگیدن با آرامش و درنگ بر پایه دانش نظامی» نامگذاری کرد به مذاق بسیاری خوش نمیآمد و به همین دلیل فلاحی از سوی برخی به بیعملی و ناآزمودگی متهم میشد. با این حال فلاحی توانست در سال اول دشمن را در غرب متوقف و در خوزستان نیز زمینگیر کند.
دبیر گروه پایداری
پس از اجرای موفقیتآمیز عملیات ثامن الائمه و شکست محاصره آبادان، در7مهر ماه 1360 گروهی از فرماندهان عالیرتبه نظامی، شامل سرتیپ ولی فلاحی، ریاست ستاد مشترک ارتش که پس از عزل بنیصدر از ریاست جمهوری، اختیارات فرماندهی کل نیروهای مسلح را نیز با حکم امام خمینی(ره) برعهده داشت، سرهنگ خلبان جواد فکوری، فرمانده نیروی هوایی ارتش، سرهنگ موسی نامجو، وزیر دفاع، سردار یوسف کلاهدوز قائم مقام فرمانده کل سپاه پاسداران و برادر محمد جهانآرا فرمانده سپاه خرمشهر، برای ارائه گزارش عملیات خدمت امام(ره) با یک فروند هواپیمای سی-130، عازم تهران بودند که درنزدیکی فرودگاه مهرآباد بهدلیل قطع یکباره و کامل برق هواپیما و خاموش شدن هر 4 موتور آن، دچار سانحه شده و به شهادت رسیدند. این هواپیما حامل پیکر 32 شهید و 77سرنشین بود که 27 نفر از این تعداد مجروح جنگی بودند. 19 نفر از سرنشینان از جمله خلبان و کمکخلبان از این سانحه جان به در برده و 58 نفردیگر به شهادت رسیدند.
شهادت برجستهترین فرماندهان نظامی در آن مقطع، هفت تیر دیگری بود که ستاد مشترک، نیروی هوایی، وزارت دفاع و بخشهایی از سازمان رزم سپاه پاسداران را با خلأ مدیر مواجه کرده و بر روند برنامههای دفاعی کشور تأثیر گذاشت؛ تا آنجا که طرح عملیات آزادسازی خرمشهر ۸ ماه به تعویق افتاد. بهدلیل اهمیت موضوع بلافاصله شایعه خرابکاری درسیستم برق هواپیما برسرزبانها افتاد و از آنجا که این حادثه در فصل ترورهای منافقین اتفاق افتاده بود، این شایعه تا حدودی باورپذیرشد. از اینرو کارعلتیابی سانحه به یک تیم پاکستانی که دارای هواپیماهای مشابهی هستند، سپرده شد. آنان پس از ارزیابیهای دقیق و کارشناسی ضمن نادر و پیچیده دانستن حادثه احتمال عمدی بودن آن را تأیید نکرده و دلیل آن را خطای انسانی اعلام کردند. در این حادثه آنچه دارای اهمیت است، از دست دادن ذخیرهای از تجارب نظامی همراه با تعهد مسئولانه، درشرایطی که کشور بیشترین نیاز را بدان داشت، بود. خسارت بزرگی که جبرانناپذیر مینمود.
شهید فلاحی تنها افسری بود که با درجه تیمساری درمجموعه ارتش باقی مانده و بلافاصله درگیر تأمین امنیت شهرها واستانهای ناامن بود. او فارغ از اظهارات تند برخی ظاهربینان به سربازی برای کشور عینیت بخشید و زیر رگبار توهین و تهمتها، صادقانه به خدمت پرداخت. مشی وی اعمال خشونت علیه شورشیان، حتی جداییطلبان نبود درعین حال از استقلال و تمامیت کشور نیز ذرهای پا پس نمیگذاشت. متانت وی با طمأنینه وعلم و دانش درآمیخته و از وی چهرهای باصلابت و ابهت در نزد همگان ترسیم میکرد.
شهید فلاحی پس از پیروزی انقلاب ابتدا به سمت فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد و از آغاز جنگ ایران و عراق در جبههها حضور دائم داشت. وی بهدلیل شایستگیها و مقبولیت نزد نظامیان و سیاسیون در تاریخ ۲۹ خرداد ۱۳۵۹ به سمت کفیل ریاست ستاد مشترک ارتش برگزیده شد و تا لحظه شهادت در همین سمت باقی بود. وی برخلاف گفتههای برخی از تندروان، بهدلیل مخالفتهایش با حکومت پهلوی از سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۲ چهار بار به زندان افتاد، اما بهدلیل تفکر والا و دانش بالایی که داشت از افسران زبده ارتش قبل از انقلاب بوده و همان زمان نیزهمواره مورد احترام فرماندهان ارشد ارتش بود. شهید فلاحی تجربه ناظر صلح سازمان ملل در آتشبس ویتنام، از سال ۱۳۵۱ تا اواسط ۱۳۵۳ را داشت و پس از ارتقا به درجه سرتیپی به شیراز منتقل و بهعنوان معاون فرماندهی مرکز پیاده شیراز مشغول به کار شد. حضور وی در شیراز همزمان با اوج فعالیتهای مردم بر ضد حکومت پهلوی، به رغم دستور مافوق، برقراری حکومت نظامی در شیراز لغو و نیروهای ارتش از خیابانها جمع شدند و وظیفه اجرای این حکم به شهربانی داده شد.
پس از انقلاب وقتی شماری از نیروهای احزاب جداییطلب به پادگانهای ارتش و ژاندارمری در مهاباد، سنندج، بانه، مریوان و دیگر شهرهای کردستان یورش بردند و آنها را محاصره کردند، فلاحی در جایگاه فرمانده نیروی زمینی با همراهی سه گردان از نیروهای لشکر یکم پیاده تهران رهسپار منطقه شد و از سقوط پادگان سنندج و گسترش حوزه نفوذ جداییطلبان جلوگیری کرد.با شروع جنگ بهدلیل نبود توان رزمی و عملیاتی در یگانهای آسیبدیده ارتش و نابسامانی شرایط سیاسی کشور، با مدیریت وی توان رزمی نیروها برای زمینگیر ساختن ماشین جنگی عراق و جلوگیری از پیشروی آن در غرب وجنوب هزینه شد. البته این راهبرد، که به گونه چکیده میتوان آن را «جنگیدن با آرامش و درنگ بر پایه دانش نظامی» نامگذاری کرد به مذاق بسیاری خوش نمیآمد و به همین دلیل فلاحی از سوی برخی به بیعملی و ناآزمودگی متهم میشد. با این حال فلاحی توانست در سال اول دشمن را در غرب متوقف و در خوزستان نیز زمینگیر کند.
دوره پاییزه مرکز آموزش زبان فارسی در استانبول آغاز شد
با همکاری نمایندگی بنیاد سعدی در استانبول و همزمان با آغاز سال تحصیلی، نخستین دوره پاییزه آموزش زبان فارسی در سطوح مختلف مقدماتی، نیمهمیانی، میانی و پیشرفته در اتحادیه نویسندگان ترکیه آغاز شد. در ابتدای این دورهها، فارسی آموزان ضمن معرفی خود، درباره هدف از آموزش زبان فارسی و زمینههای آشنایی با فرهنگ و زبان ایران صحبت میکنند. فراگیران در این دوره، در سطوح مختلف زبان فارسی را با استفاده از کتابهای گام اول، مینا، ایرانشناسی، واژگان و منابع درسی تألیف شده بر اساس استانداردهای اعلام شده از سوی بنیاد سعدی در ۲۴ ساعت آموزشی در دو برنامه فشرده و نیمهفشرده فراخواهند گرفت. دوره پاییزه آموزش زبان فارسی روزهای «دوشنبه و پنجشنبه / سهشنبه و پنجشنبه» و آخر هفته «روزهای شنبه در دو نوبت صبح و عصر» با حضور تقریبی ۵۰ فارسیآموز برگزار میشود. از قشرهای مختلف جامعه ترکیه از جمله دانشجویان، استادان، کارمندان و هنرمندان در این دورهها شرکت کردهاند. گفتنی است، در این دورهها سعی شده با بهرهگیری از امکانات سمعی و بصری جهت پخش اشعار فارسی و فیلمهای ایرانی، بستر مناسبی جهت آشنایی هر چه بیشتر فارسیآموزان با فرهنگ، زبان و تاریخ ایران اسلامی فراهم شود.
پخش سه سریال تازه از تلویزیون همزمان با آغاز پاییز
فرهنگی/ اتمام ایام عزاداری و آغاز فصل پاییز، با تغییراتی در قاب تلویزیون همراه شد و قرار است سریالهای نمایشی جدید روی آنتن شبکههای سیما برود. آن طور که پایگاه اطلاعرسانی سیما گزارش داده، «رعد»، «آتش سرد» و «بیهمگان» محصولات تازه تلویزیون در حوزه نمایش است که پخش آن از هفته پیش رو آغاز میشود.
رعد: از ۱۴ مهرماه و همزمان با شروع هفته نیروی انتظامی سریال «رعد» هر شب ساعت ۲۲:۱۵ از شبکه یک پخش میشود. این سریال که موضوع آن روایت پروندههای مهیج عملیات یگان ویژه فراجا است به کارگردانی اصغر نعیمی و تهیهکنندگی علی یاور در ۱۰ قســمت در مــــؤسـســــه نــــاجـــی هنــــر تــــولیــد شـــده اســـت. مجیــد واشقانی، مهدی زمینپرداز، هادی دیباجی، ارسطو خوشرزم، شهروز ابراهیمی، مهشید جوادی و معصومه بافنده بازیگران این سریال هستند.
آتش سرد: شبکه دو سیما «آتش سرد» به کارگردانی رضا ابوفاضلی و تهیهکنندگی علی مهام را آماده پخش کرده است. پخش این سریال از شنبه ۹ مهرماه آغاز میشود و از شنبه تا چهارشنبه ساعت ۲۱:۳۰ از شبــکه دو سیـــمــا روی آنتن میرود. ســــریــــال «آتش سرد» یک ملودرام اجتماعی است که بازیگرانی همچون پرویز فلاحیپور، عبدالرضا اکبری، فریبا متخصص، مهسا کرامتی، جعفر دهقان، مهدی سلوکی، بهزاد خداویسی، پویا امینی، مریم موسویان، مرتضی ضرابی، شیوا خسرومهر، یلدا قشقایی و... در آن به ایفای نقش پرداختهاند.
بیهمگان: سریال تازه شبکه سه سیما به کارگردانی مشترک بهرنگ توفیقی و اصغر هــــــــــاشــــــــمی و تهیهکنندگی مهران مهام از چهارشنبه ۶ مهرماه هر شب ساعت ۲۰:۳۰ روانه آنتن شبکه سه میرود. مهدی سلطانی، کاظم هژیر آزاد، نسرین بابایی، سپند امیرسلیمانی، هادی قمیشی، مسعود شریف، علیرضا درویش، داریوش سلیمی، کاوه خداشناس، محمد حیدری، بهنام مؤمنی، یاسین مسعودی و علیاصغر رضایی از جمله بازیگران این مجموعه هستند.
رعد: از ۱۴ مهرماه و همزمان با شروع هفته نیروی انتظامی سریال «رعد» هر شب ساعت ۲۲:۱۵ از شبکه یک پخش میشود. این سریال که موضوع آن روایت پروندههای مهیج عملیات یگان ویژه فراجا است به کارگردانی اصغر نعیمی و تهیهکنندگی علی یاور در ۱۰ قســمت در مــــؤسـســــه نــــاجـــی هنــــر تــــولیــد شـــده اســـت. مجیــد واشقانی، مهدی زمینپرداز، هادی دیباجی، ارسطو خوشرزم، شهروز ابراهیمی، مهشید جوادی و معصومه بافنده بازیگران این سریال هستند.
آتش سرد: شبکه دو سیما «آتش سرد» به کارگردانی رضا ابوفاضلی و تهیهکنندگی علی مهام را آماده پخش کرده است. پخش این سریال از شنبه ۹ مهرماه آغاز میشود و از شنبه تا چهارشنبه ساعت ۲۱:۳۰ از شبــکه دو سیـــمــا روی آنتن میرود. ســــریــــال «آتش سرد» یک ملودرام اجتماعی است که بازیگرانی همچون پرویز فلاحیپور، عبدالرضا اکبری، فریبا متخصص، مهسا کرامتی، جعفر دهقان، مهدی سلوکی، بهزاد خداویسی، پویا امینی، مریم موسویان، مرتضی ضرابی، شیوا خسرومهر، یلدا قشقایی و... در آن به ایفای نقش پرداختهاند.
بیهمگان: سریال تازه شبکه سه سیما به کارگردانی مشترک بهرنگ توفیقی و اصغر هــــــــــاشــــــــمی و تهیهکنندگی مهران مهام از چهارشنبه ۶ مهرماه هر شب ساعت ۲۰:۳۰ روانه آنتن شبکه سه میرود. مهدی سلطانی، کاظم هژیر آزاد، نسرین بابایی، سپند امیرسلیمانی، هادی قمیشی، مسعود شریف، علیرضا درویش، داریوش سلیمی، کاوه خداشناس، محمد حیدری، بهنام مؤمنی، یاسین مسعودی و علیاصغر رضایی از جمله بازیگران این مجموعه هستند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
روی آتش اینروزها نفت نمیریزم
-
مجید انتظامی: همه از ایران بروند، من میمانم
-
هنرمندی موفق است که جذابیت های جنگ را بگوید
-
حادثه سقوط هواپیمای فرماندهان تکرار فاجعه هفتم تیر
-
دوره پاییزه مرکز آموزش زبان فارسی در استانبول آغاز شد
-
پخش سه سریال تازه از تلویزیون همزمان با آغاز پاییز
اخبارایران آنلاین