علی سلاجقه در نشست خبری خود با خبرنگاران تشریح کرد
دریاچه ارومیه چطور بار دیگر جان می گیرد؟
پردیسان با استحصال آب ژرف بدون اخذ مجوز از محیط زیست در سیستان و بلوچستان مخالفت کرد
زهرا کشوری
دبیر گروه زیست بوم
95 درصد دریاچه ارومیه خشک شده و دریچه سدها به روی آن بسته است. دلنگرانیها درباره وضعیت ریزگردهای سفید نمکی هر روز بیشتر میشود. مسئولان استانی محیط زیست پیشتر به روزنامه ایران گفتهاند که مسئولان آب منطقهای دو استان آذربایجان غربی و شرقی به بهانه حمله سایبری ظرفیت سدها را اعلام نمیکنند تا فعالان محیط زیست کشور بپرسند چرا با وجود وضعیت اورژانسی دریاچه ارومیه وزارت نیرو دریچه سدها را به دریاچه باز نمیکند؟ از سوی دیگر به تازگی مسئولان استانی و آب منطقهای آذربایجان شرقی بهدنبال ساخت سد«لیلا چای» افتادهاند تا این سؤال از علی سلاجقه پرسیده شود که چرا پردیسان به ساخت سد برخلاف مصوبات ستاد احیا اعتراض نمیکند؟«علی سلاجقه» در نشست خبری خود در طبقه دهم پردیسان میگوید: «سازمان حفاظت محیط زیست درباره این موضوع سکوت نکرده است. نامهنگاریهای بسیاری با وزیر نیرو انجام شده است اما اینکه صرفاً نامه دهیم، کافی نیست و این نامهها باید با جدیت پیگیری نیز شود.»او همچنین با توجه به اهمیت احیا و حفظ دریاچه ارومیه، از ارسال نامهای به معاون اول رئیسجمهور خبر میدهد و میگوید: «در این نامه شرایط دریاچه و لزوم احیای آن را در هفت بند تعیین کردیم.»سلاجقه در پاسخ به این سؤال که چرا برنامههای دولت مستقر برای احیای دریاچه ارومیه همان برنامههای دولت قبل است؟ میگوید:«در دولت قبلی و از زمان ایجاد ستاد احیای دریاچه ارومیه اقدامات سخت افزاری زیادی با هزینههای هنگفتی صورت گرفته است که باید در این دولت تلاش کنیم به پایان برسد و این هزینهها نتیجه بخش باشد.»
سلاجقه میگوید: «در این حوضه آبریز اقداماتی انجام شده است که باید به اتمام برسد و تمرکز ما نجات دریاچه است. قرار بر این بود که ۲۲ بهمن سال ۱۴۰۰ تونل انتقال آب از رودخانه زاب به دریاچه ارومیه افتتاح شود و ۶۰۰ میلیون متر مکعب آب به دریاچه برسد اما چهار کیلومتر از تونل مشکل دارد.» حرفهای سلاجقه برای دریافت حقابه دریاچه ارومیه نشان میدهد او برای نجات دریاچه بیشتر چشم امید به تونل زاب دارد اما برنامههای ستاد احیا تنها روی ساخت تونل زاب تأکید نداشت. براساس مصوبههای ستاد احیا در سالهای گذشته باید دفتر سدسازی برای همیشه روی دریاچه ارومیه بسته شود و حقابه دریاچه از سدهای موجود نیز پرداخت شود. اما به گفته مسئولان استانی محیط زیست این حقابه امسال به کشاورزی اختصاص یافت و خشک شدن 95 درصدی دریاچه را تکمیل کرد. از سوی دیگر مسئولان استانی بیتوجه به خشک شدن دریاچه بهدنبال ساخت سد لیلا چای هستند!علی سلاجقه از به سرانجام رسیدن تصفیهخانههای شهرهای ارومیه و تبریز نیز خبر میدهد، روی بحث نرمافزاری فاز دوم فعالیتهای ستاد احیا تأکید میکند و میگوید: «از روزی که ستاد احیا شکل گرفته، سطح زیر کشت افزایش یافته است که این دو مسأله باهم متناقض اند.»
حقابه را سر تالاب حساب کنید
علی سلاجقه بحث حقابه دریاچه ارومیه را به حقابه تالاب گاوخونی پیوند میزند. وزارت نیرو بارها اعلام کرده است که حقابه محیط زیست را پرداخت کرده اما در مسیر رسیدن به مقصد توسط کشاورزان خرج شده است. سلاجقه به این موضوع انتقاد دارد. او میگوید:«حقابهای که داده میشود باید سر تالاب باشد چون در طول مسیر بهرهبردار زیاد است و حقابهای به تالاب نمیرسد.»
تغییر الگوی کشت
علی سلاجقه اعتقاد دارد که در حوضه آبریز دریاچه ارومیه الگوی کشت باید تصحیح شود تا از گونههای کم آببر بهره ببریم و سطح کشت کاهش یابد. رئیس پردیسان اعتقاد دارد در این بخش وزارت جهاد کشاورزی باید با جدیت ورود کند تا کشت جایگزین صورت گیرد و از تولید محصولات آببر جلوگیری شود. او میگوید:«از روزی که ستاد احیای دریاچه ارومیه شکل گرفت، متأسفانه اراضی زیر کشت افزایش یافته است که این با رسالت ستاد تناقض دارد.»راهکار جایگزینی کشت کم آب بر در دولت گذشته هم روی میز رفت اما هرگز به سمت بازاریابی جدید برای کشت محصولات کم آببر نرفت و کشاورزان منطقه حاضر نشدند تا کشتهای پرآب بر دارای بازار فروش را جایگزین یک بازار نامطمئن و نامعلوم کنند. کارشناسان جای خالی مطالعات بوم شناختی و مسائل اجتماعی حول دریاچه ارومیه را مهمترین دلیل موفق نبودن برنامه احیای دریاچه ارومیه میدانند.با وجود این سلاجقه میگوید:«مطمئن باشید دریاچه ارومیه با رویکرد سختافزاری و نرمافزاری پیگیری میشود تا دوباره آب به دریاچه برگردد و هفتهای نیست که در دولت موضوع دریاچه را پیگیری نکنیم.»او تغییر اقلیم را دلیل اول خشک شدن دریاچه ارومیه میداند و میگوید: «از نظر ما در روند خشک شدن دریاچه ارومیه تغییر اقلیم در اولویت قرار دارد اما متأسفانه تغییر کاربری هم به عادت تبدیل شده است.»
چالشهای گرفتن حقابه هامون
سلاجقه در پاسخ به سؤالی درباره خلف وعده افغانستان و رهاسازی نشدن حقابه تالاب هامون هم میگوید: «اگر دولت مستقر و حاکمیت ثابت وجود نداشته باشد نمیتوان چنین دولتی را بازخواست کرد. البته ما نماینده افغانستان را بازخواست کردهایم اما اتفاقی نیفتاده است. در چنین شرایطی که خلف وعده رخ میدهد مجبور به استفاده از ظرفیتهای بینالمللی میشویم. وزیر نیرو از طرف رئیسجمهور مأموریت پیدا کرده تا با استفاده از این ظرفیتها به حل مشکل بپردازد. هامون از بین رفته است و معیشت بسیاری از مردم منطقه وابسته به هامون مختل شده است. امیدواریم حاکمیتی ثابت مستقر شود اما سازمان حفاظت محیط زیست، وزارت نیرو و وزارت امور خارجه همگی در تلاش هستند با استفاده از ظرفیتهای بینالمللی افغانستان را مجبور به رهاسازی آب کنیم.»
سلاجقه درباره پرونده قتل محیطبان برومند نجفی و پیگیریهای سازمان برای دستگیری قاتل این محیطبان هم میگوید: «هنوز جای سؤال است که چرا قاتل این محیطبان دستگیر نشده است؟ مکاتباتی با وزیر کشور و قوه قضائیه صورت گرفته است که باید تکالیف خود را در این زمینه انجام دهند.»
برش
مخالفت با استحصال آب ژرف
سلاجقه آب پاکی را روی دست موافقان استحصال آب ژرف در سیستان و بلوچستان میریزد و میگوید: «در زمینه آبهای ژرف قرار است معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری به ما گزارش دهد اما هنوز گزارشی به ما نرسیده و قرار است روی سه چاه ژرف که به صورت آزمایشی استحصال میشود، مطالعه کنند.در خصوص فعالیت چاههای آب ژرف در سیستان و بلوچستان، تا زمانی که مجوز زیست محیطی نداشته باشد، اجازه فعالیت نخواهیم داد.»
اعتبارات وعده داده شده برای نجات ذخیره گاه 40 درصدی آب شیرین کشور محقق نشد
آفت پروانهای در حال بلعیدن زاگرس
زیستبوم-آفت پروانه ای سفید برگخوار بلوط همچنان در حال خشک کردن جنگلهای زاگرس است. مسئولان استان چهارمحال و بختیاری دستهایشان را بالا برده و اعلام میکنند که زورشان به این آفت نمیرسد، البته گستره این آفت به چهارمحال و بختیاری محدود نمیشود. پیش از این، جان بسیاری از بلوطهای «باشت»در کهگیلویه و بویراحمد را گرفته و بلوطهای لرستان را هم مدتهاست که مریض کرده است. این موضوع به اعتراض بسیاری از کارشناسان و فعالان حوزه محیط زیست و منابع طبیعی در شبکههای اجتماعی انجامید. آنها هشدار دادند که منبع 40 درصد از آب شیرین کشور در حال نابودی است. دیواره سبز غرب کشور در مقابل ریزگردهای خارجی در حال خشک شدن است! فرسایش خاک سرعت بیشتری میگیرد. این هشدارها به ورود مسئولان رده بالا به ماجرا منجر شد اما حالا سید علی معتمدیپور، رئیس سازمان جهاد کشاورزی کهگیلویه و بویراحمد درگفتوگو با ایسنا از نرسیدن اعتبارات وعده داده شده خبر میدهد. او کلید نجات زاگرس را ملی شدن مسأله آفت پروانه سفید برگخوار بلوط میداند و میگوید:«واقعیت این است که تغییر خاصی ایجاد نشده و خسارت در حال افزایش و فراگیر شدن است. تعارفی نداریم؛ زور استان به قدرت این آفت نمیرسد،باید این مسأله هم از حیث عملیاتی و هم اعتباری بهعنوان یک طرح ملی تعریف شود تا هزینهها و اعتبارات آن را دولت تقبل کند و بشود کار مؤثری کرد.» پیش از این، سازمان جنگلها از محلولپاشی برای نابودی این پروانه خبر داده بود، اما کارشناسان زیادی از جمله حسین آخانی استاد دانشگاه تهران و مهدی معتق در موزه تاریخ طبیعی اشتوتگارت آلمان در گفتوگو با «ایران» نسبت به استفاده از محلول سم«بیتی»هشدار دادند و گفته بودند «این سم به طور موقت آفت را از بین میبرد ،اما به نابودی اکوسیستم زاگرس منجر میشود. در نهایت هم باعث میشود آفت پروانه سفید برگخوار بلوط با قدرت بیشتری برگردد.»حالا رئیس جهاد کشاورزی استان کهگیلویه و بویراحمد هم میگوید:«بخش عمده اعتباراتی که برای مبارزه با این آفت تصویب شد هنوز اختصاص پیدا نکرده و از سوی دیگر چون هیچ راهکار قطعی برای مبارزه با این آفت وجود ندارد عملاً نگرانیها از خسارات ناشی از این آفت پابرجا و جدی است.»معتمدیپور با اشاره به ضرورت برنامهریزی کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت در مبارزه با آفت برگخوار بلوط بیان میکند: «انتظار کارشناسان حذف کامل این آفت نیست و هدف اصلی فقط کنترل طغیان آن است ،اما با شرایط فعلی در سال آینده نیز خسارتها زیاد خواهد بود.»حسین آخانی استاد گیاه شناس دانشگاه تهران پیشتر در گفتوگو با «ایران»،پروانه سفید برگخوار بلوط را یک آفت مهاجم وارداتی ندانسته و پرورش زنبورهای پارازیتوئید را از جمله راهکارهای کنترل این آفت اعلام کرده بود. به گفته او و مهدی معتق، زنبورها و مگسهای پارازیتوئید، تخم خود را در بدن لاروهای میزبان گذاشته و در روزهای بعد تخم پارازیتوئید شکفته شده و با تغذیه از بدن لارو رشد کرده و سپس لارو آفت را از بین میبرد تا خود به بلوغ برسد. پرورش زنبورها (یا مگسها)ی پارازیتوئید کاری تخصصی ولی به نسبت کم هزینه است که اگرچه ممکن است چند ماه زمان ببرد، اما اگر فاز مطالعاتی چنین پروژههایی بخوبی انجام شده باشد، موفقیت کاربرد آنها در مواجهه با چنین آفاتی تقریباً حتمی است.
آنها در یک جمع بندی، دلایل طغیان این پروانه را تغییرات آب و هوایی، تغییرات ژنتیکی حشره، از بین رفتن دشمنان طبیعی آن، ضعیف شدن درختان به خاطر تنشهای آبی و از همه مهمتر به هم خوردن تعادل بوم شناختی منطقه دانسته و گفتهاند: «راهکار درازمدت حل مشکل را میتوان در تلاش برای حفظ ثبات و پایداری طبیعی جنگل دانست؛ برای حفظ تعادل شکننده در این محیط ضمن پرهیز از اقدامات غیراصولی(مثل سمپاشی)، باید بیش از پیش برای بازگرداندن حقابه طبیعت و ممنوعیت شدید در منطقه اندیشید و برای آن برنامهریزی کرد؛ با توقف دست اندازیها به ساختارهای آبی زاگرس و با کاهش فشار بیرویه چرا با ایجاد قرقهای جدی (شبیه آنچه جوامع محلی در الگن انجام دادهاند)، عوامل کنترل کننده طبیعی مجدداً فعال خواهند شد.»