ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سناریوی مقصرنمایی غربیها در مذاکرات با یک کلیدواژه جدید به روزرسانی شد
بازی با «متن نهایی»
روسیه و چین: هنوز هیچ چیز نهایی نشده است
پس از پنج ماه وقفه در مذاکرات رفع تحریم، گفتوگوها از سر گرفته شد و بعد از 5 روز خاتمه یافت. این دور از مذاکرات پس از آن آغاز شد که بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد که پیشنهادی جدید را روی میز طرفین گفتوگو گذاشته است. جالب آنکه بورل یک ماه قبل تلویحاً مدعی شده بود بزودی شکست مذاکرات رقم خواهد خورد و در صورتی که دوربینهای برجامی ظرف دو هفته آینده بار دیگر روشن نشود بازی پایان خواهد یافت. اما گذشت زمانی کوتاه نشان داد که طرف غربی چارهای جز بازگشت به میز مذاکره با تهران ندارد و...
گروه سیاسی/ پس از پنج ماه وقفه در مذاکرات رفع تحریم، گفتوگوها از سر گرفته شد و بعد از 5 روز خاتمه یافت. این دور از مذاکرات پس از آن آغاز شد که بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد که پیشنهادی جدید را روی میز طرفین گفتوگو گذاشته است. جالب آنکه بورل یک ماه قبل تلویحاً مدعی شده بود بزودی شکست مذاکرات رقم خواهد خورد و در صورتی که دوربینهای برجامی ظرف دو هفته آینده بار دیگر روشن نشود بازی پایان خواهد یافت. اما گذشت زمانی کوتاه نشان داد که طرف غربی چارهای جز بازگشت به میز مذاکره با تهران ندارد و ضرب الاجل دو هفتهای نیز کاری از پیش نبرد. از همین رو؛ هیأتهای امریکا، اتحادیه اروپا، ایران، روسیه و چین در وین حضور یافتند تا بار دیگر هتل کوبورگ شاهد مذاکرات رفع تحریم و پایبند کردن طرف مقابل به تعهدات خود باشد.
جنگ روانی؛ جزء لاینفک مذاکرات
ابتدای روز پنجم گفتوگوها بود که انتشار خبری از سوی یک رسانه غربی و نزدیک به تیمهای مذاکراتی امریکا و اروپا شروع یک بازی دوباره توسط آنها را نوید میداد. وال استریت ژورنال مدعی شد متن توافق تا ساعاتی دیگر منتشر خواهد شد؛ این ادعا البته از سوی وزارت امور خارجه کشورمان رد شد. یک مقام آگاه در وزارت خارجه در گفتوگویی خبر داد بحثها درباره چند موضوع باقی مانده ادامه داشته و همچنان در مرحلهای قرار نداریم که از نهایی شدن متن توافق در وین سخن بگوییم. انریکه مورا هماهنگ کننده گفتوگوها نیز مدام نسبت به پیشرفتهای حاصله در مذاکرات ابراز خوشبینی میکرد و میگفت بزودی پرونده مذاکرات را خواهیم بست.
پس از این بود که یک مقام اتحادیه اروپا در اظهاراتی مدعی شد که متن نهایی توافق در وین آماده شده و در اختیار طرفها قرار گرفته است؛ این مسأله با تأیید برخی دیگر از طرفهای عضو برجام نیز روبه رو شد و هر لحظه بر حجم گمانهها در خصوص پایان مذاکرات منتج به یک «متن نهایی» افزوده میشد. اما بار دیگر واکنش تهران نشان داد که این، همه واقعیت نیست. بسرعت یک مقام ارشد وزارت امورخارجه ایران از ارائه چند ایده درباره برخی موضوعات باقیمانده از سوی انریکه مورا به طرفها خبر داد و اعلام کرد که ایران پاسخ و ملاحظات اولیه خود را منتقل کرده، اما در عین حال نیازمند بررسی جامع است و جمهوری اسلامی ایران نظرات و ملاحظات تکمیلی خود را به مورا و سایر طرفها منتقل خواهد کرد. به گزارش ایرنا، این مقام ایرانی گفت: در ۴ روز گذشته مذاکرات فشردهای در خصوص چند موضوع باقیمانده برای اطمینان از تأمین ملاحظات و نگرانیهای کشورمان برگزار شد. در جریان این گفتوگوها ما مواضع خود را با طرفهای مقابل به اشتراک گذاشتیم و در برخی موضوعات نیز پیشرفتهای نسبی حاصل شد. بدون تردید اصل اساسی برای ما حراست از حقوق و تأمین منافع ملت ایران است. احقاق این حقوق و تأمین منافع و تضمین اجرای پایدار تعهدات طرف مقابل و جلوگیری از تکرار رفتارهای غیرقانونی امریکا دغدغه جدی تیم مذاکرهکننده است.
متنی که «نهایی» نشده است
درحالیکه ایران بارها اعلام کرده باید نگرانیهای تهران برای جلوگیری از بدعهدی مجدد رفع شود که خبرنگار وال استریت ژورنال درباره مذاکرات و متنی که ادعا میشد «متن نهایی توافق» است به نقل از یک مقام ارشد اتحادیه اروپا سخنانی غیرحرفهای را مطرح کرد. لارنس نورمن در این خصوص نوشت: «این یک بسته پیشنهادی است. شما نمیتوانید بگویید من با صفحه 20 موافق هستم و با صفحه 50 مخالفم. یا باید بگویید بله یا خیر!» پر واضح است که این سخن و ادبیات دستوری هیچ ارتباطی به یک توافق جمعی و مورد پذیرش همه کشورها را نداشت. مواضع دیگر کشورهای عضو برجام نیز بسرعت نشان داد واقعیت با آنچه غربیها وانمود میکردند فاصله دارد و چیزی به نام «متن نهایی» که ایران باید بپذیرد وجود واقعی و خارجی ندارد. حال آنکه نمایندگان سه کشور اروپایی طرف برجام یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان نیز در این دور از مذاکرات غیبت کردند تا بیش از پیش برای گفتوگو نسبت به نحوه بازگشت به تعهدات، شانه خالی کنند.
رد روایت غرب از سوی روسیه
خبرنگار بیبیسی فارسی در گفتوگو با مذاکره کننده روسیه در خروجی هتل کوبورگ از وی درباره واکنش این کشور به سناریوی درخواست ایران برای ازسرگیری مذاکرات پرسید. در حالیکه اروپا و امریکا تلاش دارند تا مذاکرات را پایان یافته و در گرو تصمیم سیاسی تهران معرفی کنند، اولیانوف اما در پاسخ به این سؤال گفت: «اگر ایران تصمیم بگیرد که پیشنهاد دیگری را مطرح کند، مثلاً خواهان اصلاحاتی جزئی شود، روسیه قطعاً مخالفت نمیکند و حمایت خواهد کرد.» او همچنین با رد «نهایی» بودن متن، به سه الی چهار سری تغییرات اعمالشده از «متن نهایی» ماه مارس تاکنون اشاره و رسماً ادعای غربیها را رد کرد. میخائیل اولیانوف همچنین روز گذشته در خصوص روند مذاکرات گفت که گرچه دلایلی برای احیای برجام وجود دارد اما جزئیات دشوار است.
وی در صفحه توئیتری خود در این خصوص نوشت: «در حقیقت منظورم این است که تمام دلایل با احترام به تمامی طرفهای توافق هستهای از جمله در وهله اول ایران، برای احیای برجام وجود دارد و مثل همیشه دشواریهایی در جزئیات وجود دارد.» نماینده روسیه در سازمانهای بینالملل همچنین در توئیت دیگری در خصوص دور فعلی مذاکرات وین با این جمله که «این حرفها به نظر حرفهای نهایی نمیآیند» شائبه «متن نهایی» را بار دیگر رد کرد.
چین: امریکا منشأ اصلی بحران است
چین هم روایت غربیها را تأیید نکرد. به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری شینهوا، وانگ کوان، مذاکرهکننده ارشد چین درباره طرح پیشنهادی اتحادیه اروپا برای احیای توافق هستهای [برجام]، از امریکا خواست تصمیمات سیاسی فوری را برای کمک به دست یافتن به یک توافق در مذاکرات در اسرع وقت اتخاذ کند. وانگ افزود: «امریکا منشأ اصلی بحران هستهای ایران است و باید وضعیت موجود را درک کند، صداقت نشان دهد، سیاسیکاری را کنار بگذارد و از به کار بستن استانداردهای دوگانه در زمینه مسائل عدم اشاعه تسلیحات اتمی دست بکشد. امریکا باید تصمیمات سیاسی فوری را برای انجام شدن توافقی در اسرع وقت اتخاذ کند.» این موضعگیری چین درحالی که امریکاییها اخیراً اعلام کردهاند با پیشنویس مورا موافقت دارند و آماده پذیرش آن هستند نشان میدهد چینیها نیز پذیرش این پیشنویس که خواستههای کامل تهران را پوشش نمیدهد به رسمیت نشناخته و خواهان تصمیمگیری جدید واشنگتن در اتخاذ تصمیمات اساسی هستند.
پیشنویسی که امریکا قبول دارد!
این مسأله بخوبی نشان داد که متن ادعایی نهایی از سوی هماهنگ کننده اروپا تنها با استقبال کاخ سفید رو به رو شده است و موافقت اعضای برجام را به همراه ندارد. انریکه مورا درحالی تلاش دارد این متن را غیرقابل تغییر و آخرین متن نشان دهد که هیچ اجماعی بین کشورهای حاضر در وین در این خصوص وجود نداشته است و غربیها یکبار دیگر تلاش دارند با طراحی صورت داده پروژه مقصرنمایی را پیگیری کنند. آنها که قبلاً با کلیدواژههای «نقطه گریز ایران»، «ضربالاجل»، «آخرین فرصت»، «بسته شدن پنجره دیپلماسی» و «اجرای پلن B علیه تهران» و... سعی در اعمال فشار برای بیتوجهی به خواستههای مشروع تهران داشتهاند، اکنون تلاش دارند همان سناریوی آزمون داده را با اسم رمز «متن نهایی» و «تصمیم سیاسی ایران» به اجرا درآورند. مسألهای که البته با استقبال حامیان دولت قبل نیز مواجه شده و این رسانهها سعی دارند ضمن توجیه مذاکرات شکست خورده قبلی و منحرف کردن افکار عمومی در صیانت از منافع ملی، از زیر بار مسئولیت متن ضعیف و گرههای به جا مانده در مذاکرات
شانه خالی کنند. گفتنی است روز گذشته محمد مرندی، مشاور رسانهای تیم مذاکرهکننده ایران در همین خصوص گفته است: «در چند ماه اخیر، چه در وین و چه زمانی که مذاکرهکنندگان در پایتختهایشان هستند، مذاکرهکنندگان ایران تهدیدهای غربی و ضربالاجلهای ساختگی را برای حفظ حقوق ایرانیان و دست یافتن به امتیازات مهم، نادیده گرفتهاند. تفاوت آن موقع با الان بسیار زیاد است.»
گروه سیاسی/ پس از پنج ماه وقفه در مذاکرات رفع تحریم، گفتوگوها از سر گرفته شد و بعد از 5 روز خاتمه یافت. این دور از مذاکرات پس از آن آغاز شد که بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد که پیشنهادی جدید را روی میز طرفین گفتوگو گذاشته است. جالب آنکه بورل یک ماه قبل تلویحاً مدعی شده بود بزودی شکست مذاکرات رقم خواهد خورد و در صورتی که دوربینهای برجامی ظرف دو هفته آینده بار دیگر روشن نشود بازی پایان خواهد یافت. اما گذشت زمانی کوتاه نشان داد که طرف غربی چارهای جز بازگشت به میز مذاکره با تهران ندارد و ضرب الاجل دو هفتهای نیز کاری از پیش نبرد. از همین رو؛ هیأتهای امریکا، اتحادیه اروپا، ایران، روسیه و چین در وین حضور یافتند تا بار دیگر هتل کوبورگ شاهد مذاکرات رفع تحریم و پایبند کردن طرف مقابل به تعهدات خود باشد.
جنگ روانی؛ جزء لاینفک مذاکرات
ابتدای روز پنجم گفتوگوها بود که انتشار خبری از سوی یک رسانه غربی و نزدیک به تیمهای مذاکراتی امریکا و اروپا شروع یک بازی دوباره توسط آنها را نوید میداد. وال استریت ژورنال مدعی شد متن توافق تا ساعاتی دیگر منتشر خواهد شد؛ این ادعا البته از سوی وزارت امور خارجه کشورمان رد شد. یک مقام آگاه در وزارت خارجه در گفتوگویی خبر داد بحثها درباره چند موضوع باقی مانده ادامه داشته و همچنان در مرحلهای قرار نداریم که از نهایی شدن متن توافق در وین سخن بگوییم. انریکه مورا هماهنگ کننده گفتوگوها نیز مدام نسبت به پیشرفتهای حاصله در مذاکرات ابراز خوشبینی میکرد و میگفت بزودی پرونده مذاکرات را خواهیم بست.
پس از این بود که یک مقام اتحادیه اروپا در اظهاراتی مدعی شد که متن نهایی توافق در وین آماده شده و در اختیار طرفها قرار گرفته است؛ این مسأله با تأیید برخی دیگر از طرفهای عضو برجام نیز روبه رو شد و هر لحظه بر حجم گمانهها در خصوص پایان مذاکرات منتج به یک «متن نهایی» افزوده میشد. اما بار دیگر واکنش تهران نشان داد که این، همه واقعیت نیست. بسرعت یک مقام ارشد وزارت امورخارجه ایران از ارائه چند ایده درباره برخی موضوعات باقیمانده از سوی انریکه مورا به طرفها خبر داد و اعلام کرد که ایران پاسخ و ملاحظات اولیه خود را منتقل کرده، اما در عین حال نیازمند بررسی جامع است و جمهوری اسلامی ایران نظرات و ملاحظات تکمیلی خود را به مورا و سایر طرفها منتقل خواهد کرد. به گزارش ایرنا، این مقام ایرانی گفت: در ۴ روز گذشته مذاکرات فشردهای در خصوص چند موضوع باقیمانده برای اطمینان از تأمین ملاحظات و نگرانیهای کشورمان برگزار شد. در جریان این گفتوگوها ما مواضع خود را با طرفهای مقابل به اشتراک گذاشتیم و در برخی موضوعات نیز پیشرفتهای نسبی حاصل شد. بدون تردید اصل اساسی برای ما حراست از حقوق و تأمین منافع ملت ایران است. احقاق این حقوق و تأمین منافع و تضمین اجرای پایدار تعهدات طرف مقابل و جلوگیری از تکرار رفتارهای غیرقانونی امریکا دغدغه جدی تیم مذاکرهکننده است.
متنی که «نهایی» نشده است
درحالیکه ایران بارها اعلام کرده باید نگرانیهای تهران برای جلوگیری از بدعهدی مجدد رفع شود که خبرنگار وال استریت ژورنال درباره مذاکرات و متنی که ادعا میشد «متن نهایی توافق» است به نقل از یک مقام ارشد اتحادیه اروپا سخنانی غیرحرفهای را مطرح کرد. لارنس نورمن در این خصوص نوشت: «این یک بسته پیشنهادی است. شما نمیتوانید بگویید من با صفحه 20 موافق هستم و با صفحه 50 مخالفم. یا باید بگویید بله یا خیر!» پر واضح است که این سخن و ادبیات دستوری هیچ ارتباطی به یک توافق جمعی و مورد پذیرش همه کشورها را نداشت. مواضع دیگر کشورهای عضو برجام نیز بسرعت نشان داد واقعیت با آنچه غربیها وانمود میکردند فاصله دارد و چیزی به نام «متن نهایی» که ایران باید بپذیرد وجود واقعی و خارجی ندارد. حال آنکه نمایندگان سه کشور اروپایی طرف برجام یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان نیز در این دور از مذاکرات غیبت کردند تا بیش از پیش برای گفتوگو نسبت به نحوه بازگشت به تعهدات، شانه خالی کنند.
رد روایت غرب از سوی روسیه
خبرنگار بیبیسی فارسی در گفتوگو با مذاکره کننده روسیه در خروجی هتل کوبورگ از وی درباره واکنش این کشور به سناریوی درخواست ایران برای ازسرگیری مذاکرات پرسید. در حالیکه اروپا و امریکا تلاش دارند تا مذاکرات را پایان یافته و در گرو تصمیم سیاسی تهران معرفی کنند، اولیانوف اما در پاسخ به این سؤال گفت: «اگر ایران تصمیم بگیرد که پیشنهاد دیگری را مطرح کند، مثلاً خواهان اصلاحاتی جزئی شود، روسیه قطعاً مخالفت نمیکند و حمایت خواهد کرد.» او همچنین با رد «نهایی» بودن متن، به سه الی چهار سری تغییرات اعمالشده از «متن نهایی» ماه مارس تاکنون اشاره و رسماً ادعای غربیها را رد کرد. میخائیل اولیانوف همچنین روز گذشته در خصوص روند مذاکرات گفت که گرچه دلایلی برای احیای برجام وجود دارد اما جزئیات دشوار است.
وی در صفحه توئیتری خود در این خصوص نوشت: «در حقیقت منظورم این است که تمام دلایل با احترام به تمامی طرفهای توافق هستهای از جمله در وهله اول ایران، برای احیای برجام وجود دارد و مثل همیشه دشواریهایی در جزئیات وجود دارد.» نماینده روسیه در سازمانهای بینالملل همچنین در توئیت دیگری در خصوص دور فعلی مذاکرات وین با این جمله که «این حرفها به نظر حرفهای نهایی نمیآیند» شائبه «متن نهایی» را بار دیگر رد کرد.
چین: امریکا منشأ اصلی بحران است
چین هم روایت غربیها را تأیید نکرد. به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری شینهوا، وانگ کوان، مذاکرهکننده ارشد چین درباره طرح پیشنهادی اتحادیه اروپا برای احیای توافق هستهای [برجام]، از امریکا خواست تصمیمات سیاسی فوری را برای کمک به دست یافتن به یک توافق در مذاکرات در اسرع وقت اتخاذ کند. وانگ افزود: «امریکا منشأ اصلی بحران هستهای ایران است و باید وضعیت موجود را درک کند، صداقت نشان دهد، سیاسیکاری را کنار بگذارد و از به کار بستن استانداردهای دوگانه در زمینه مسائل عدم اشاعه تسلیحات اتمی دست بکشد. امریکا باید تصمیمات سیاسی فوری را برای انجام شدن توافقی در اسرع وقت اتخاذ کند.» این موضعگیری چین درحالی که امریکاییها اخیراً اعلام کردهاند با پیشنویس مورا موافقت دارند و آماده پذیرش آن هستند نشان میدهد چینیها نیز پذیرش این پیشنویس که خواستههای کامل تهران را پوشش نمیدهد به رسمیت نشناخته و خواهان تصمیمگیری جدید واشنگتن در اتخاذ تصمیمات اساسی هستند.
پیشنویسی که امریکا قبول دارد!
این مسأله بخوبی نشان داد که متن ادعایی نهایی از سوی هماهنگ کننده اروپا تنها با استقبال کاخ سفید رو به رو شده است و موافقت اعضای برجام را به همراه ندارد. انریکه مورا درحالی تلاش دارد این متن را غیرقابل تغییر و آخرین متن نشان دهد که هیچ اجماعی بین کشورهای حاضر در وین در این خصوص وجود نداشته است و غربیها یکبار دیگر تلاش دارند با طراحی صورت داده پروژه مقصرنمایی را پیگیری کنند. آنها که قبلاً با کلیدواژههای «نقطه گریز ایران»، «ضربالاجل»، «آخرین فرصت»، «بسته شدن پنجره دیپلماسی» و «اجرای پلن B علیه تهران» و... سعی در اعمال فشار برای بیتوجهی به خواستههای مشروع تهران داشتهاند، اکنون تلاش دارند همان سناریوی آزمون داده را با اسم رمز «متن نهایی» و «تصمیم سیاسی ایران» به اجرا درآورند. مسألهای که البته با استقبال حامیان دولت قبل نیز مواجه شده و این رسانهها سعی دارند ضمن توجیه مذاکرات شکست خورده قبلی و منحرف کردن افکار عمومی در صیانت از منافع ملی، از زیر بار مسئولیت متن ضعیف و گرههای به جا مانده در مذاکرات
شانه خالی کنند. گفتنی است روز گذشته محمد مرندی، مشاور رسانهای تیم مذاکرهکننده ایران در همین خصوص گفته است: «در چند ماه اخیر، چه در وین و چه زمانی که مذاکرهکنندگان در پایتختهایشان هستند، مذاکرهکنندگان ایران تهدیدهای غربی و ضربالاجلهای ساختگی را برای حفظ حقوق ایرانیان و دست یافتن به امتیازات مهم، نادیده گرفتهاند. تفاوت آن موقع با الان بسیار زیاد است.»
چرا میرحسین موسوی از درک شکوه و عظمت ملت ایران ناتوان است؟
توهین به مدافعان حرم به سبک اسرائیل
ایلیا داوودی
روزنامهنگار
به تازگی یکی از سایتهای بیگانه متنی منتسب به یکی از عاملان اصلی فتنه 88 را منتشر کرده که تعجب بسیاری را برانگیخته است؛ به طوری که حتی کسانی که پیشتر از وی طرفداری میکردند، حال نسبت به انتشار چنین متنی بدون چهارچوب و بدون استدلال با الفاظی گستاخانه که حتی از سطح تحلیلهای سیاسی کوچه بازاری نیز پایینتر است، بدون پاسخ ماندهاند، به گونهای که برخی از حامیان وی در صحت انتساب این نوشته نیز تردید کردهاند! اما انتشار آن از سوی سایت متبوع وی جای هیچ گونه شک و شبههای را در انتساب متن به نویسندهاش باقی نمیگذارد. متن تا اندازهای سست و بیپایه است که به نظر میرسد در همان روزهای پر التهاب فتنه 88 نوشته شده و احتمالاً ممکن است یکی از بیانیههای منتشر نشده بوده که حال، تحت عنوان مقدمه و به عنوان متنی جدید منتشر شده است! به این دلیل که هم، سطح استدلالها و هم حتی سطح اطلاعات نگارنده در همان روزها متوقف مانده است. اگر این گونه نباشد؛ لاجرم باید گفت که خود نگارنده در همان روزها محصور مانده است و به نظر میرسد که در طول این مدت اصلاً در جریان اخبار، تحلیلها و حتی نظرات فعالان سیاسی طرفدار خودش نیز قرار نگرفته است.
اگر در یک دهه پیش اهمیت راهبردی حمایت از جبهه مقاومت و مبارزه با داعش به دلیل پیچیده بودن موضوع، چندان بر برخی واضح و مبرهن نبود و استدلالهای متقن حکیم فرزانه انقلاب و بیانات ایشان چندان مورد توجه جریانهای ناهمسوی داخلی قرار نمیگرفت، حال با گذشت چند دهه دیگر حتی تحلیلگران امریکایی و اسرائیلی مخالف با ایران هم دریافتهاند که حمایت ایران از جبهه مقاومت و نقشآفرینی فعال آن در منطقه، روز به روز بر اهمیت جایگاه راهبردی ایران در مناسبات بینالملل افزوده است؛ سؤال اینجا است که در چنین شرایطی، طرح مطالبی تا این اندازه سطحی و سخیف چه معنایی دارد و جز با استناد به سادهلوحی مسبوق به سابقه نگارندهاش چگونه میتوان آن را توجیه کرد؟
نویسنده این متن چنان حمایت ایران از جبهههای مقاومت در راستای مبارزه با جنایات غرب و آل سعود را محکوم کرده که گویی خود یکی از حامیان این جنایات بوده است! قابل تأمل آن است که این متن در روزهایی منتشر شده که رژیم سفاک صهیونیستی همچنان به جنایات وحشیانهاش در قبال ساکنان مظلوم غزه ادامه میدهد و اجساد کودکان بی گناه به تازگی در دل خاک آرمیدهاند؛ گویی که اصلاً نویسنده آنها چنین جنایاتی را نمیبیند.
نویسنده چنان دوگانه بهار عربی-بیداری اسلامی را طرح میکند، که گویی اصلاً در جریان نیست که خیزشهای مردم در کشورهای مسلمان علیه نظامهای سیاسی، در حقیقت خیزش مسلمانان بوده است؛ نه خیزش اعراب و هر جا این خیزشها حقیقی و واقعی بودهاند (همچون قیام ملت مصر) به نتیجه رسیدهاند و در عوض هرجا چنین تحرکاتی جعلی و کاذب بودهاند و غرب و رژیم صهیونیستی در آنجا بازیگردان واقعی بودهاند، نتوانستهاند کاری از پیش ببرند؛ همچون رویدادهای کشور سوریه که در نهایت با آگاهی و هوشیاری ملتش، این کشور توانست ثبات خود را حفظ کند.
مباحثی که نویسنده متن عنوان میکند، بیان کننده آن است که گویی وی در همان سال 1388 متوقف مانده است (صرف نظر از اینکه همان نسخه 88 وی نیز همچنان در دهه 60 متوقف مانده بود!). طرح ادعاهایی مانند جانشینی موروثی، اکنون آنقدر مضحک است که حتی دیگر سلطنت طلبها و منافقین هم دریافتهاند که نمیتوانند با چنین القائاتی ذهن جامعه ایرانی را نسبت به واقعیت منحرف سازند؛ حال جای تعجب است که نویسنده متن، به آنها روی آورده است؛ جالب اینجا است که وی درخواست کرده تا اگر چنین ادعاهایی صحت ندارد، مورد تکذیب قرار گیرند! اگر قرار باشد که چنین ادعاهای سست و بی پایهای مدام مورد تکذیب قرار گیرند که باید یک وزارت تکذیبیه هم در کشور تشکیل داد تا هرروز به دهها و صدها ادعای مضحک و پوچی که در رسانههای جاهل داخلی و معاند خارجی طرح میشود، پاسخ دهد!
سادهلوحی تاریخی
با گذشت بیش از چهار دهه از روی کار آمدن نظام مقدس جمهوری اسلامی، نویسنده نه تنها هنوز از درک سادهترین موضوعات مرتبط با نظام و حکمرانی عاجز و ناتوان است بلکه گویی حتی ملت ایران را هم ندیده و نمیشناسد؛ اکنون سال ها از شکست پروژه ای که هدفش تعميم پروژه اسقاط نظام های عربی به ایران بود، می گذرد؛ پروژه ای که در تلاش بود با دستاویز قرار دادن و تکرار دروغ تقلب در انتخابات و البته بدون ارائه هیچ گونه مستنداتی برای آن، چراغ سبزی به ایالات متحده و رژیم صهیونیستی برای مداخله های سلطه جویانه نشان دهد که البته با حضور به موقع ملت ایران در صحنه و رهنمودهای حکیم فرزانه انقلاب ناکام ماند. با این وجود پیمانکار آن پروژه چنان عصبانیتی از ناکامی در تبدیل ایران به جولانگاه تروریسم دارد که نمی تواند کینه حقیرانه خود را از سرداران مقاومت که دل های مردم حرم آنها است پنهان کند. گویی وی حضور با شکوه آحاد ملت ایران در طول تمام این سالها را ندیده و حتی در جریان اخبار آن قرار نگرفته است؛ آیا حضور میلیونها ایرانی با هر سلیقه و عقیده سیاسی و دینی در تشییع شهدای مدافع حرم همچون شهید حججی و شهدای دیگر، تشییع سردار شهید همدانی و وداع تاریخی و با شکوه با پیکر سردار شهید حاج قاسم سلیمانی خود مهر تأیید بر همراهی ملت ایران با نظام طیبه جمهوری اسلامی در مبارزه با دشمنان اسلام و ایران نبوده است؟ اگر پاسخ منفی است، پس چگونه باید ملت عظیمالشأن، همراهی خود را به مخالفان ثابت کند؟ و اگر پاسخ مثبت است پس طرح چنین ادعایی که اکنون دیگر کمتر کسی حتی بدانها فکر میکند، چه دلیلی دارد؟
اگر هر کس دیگری که تاکنون در ایران زندگی نکرده یا ایرانی نبوده، چنین متنی را مینوشت، باز هم جای تعجب نبود؛ اما عجیب آنجا است که چنین مطالبی توسط کسی طرح میشود که روزی خود را نماینده تمام مردم ایران میدانست و خود را شایستهترین فرد برای تصاحب منصب ریاست جمهوری میدید و چه هوشیار بودند ملتی که توانستند در همان بزنگاه تاریخی، بار دیگر آگاهی تاریخی خود را به رخ افراد ناآگاه و معاند بکشانند و با حضور و انتخاب خود مشتی کوبنده بر دهان فتنه گران بزنند.
بازیگردان کیست؟
عنوان شده که متن منتشره، مقدمه نگارندهاش بر ترجمه عربی بیانیههای جنبش جعلی به اصطلاح سبز است؛ اما لازم است پرسیده شود که اصلاً این بیانیههای بی هدف و بی اثری که حتی در زمان صدور خود هم دیده نشدند، حالا چه ارزشی داشتهاند که قرار است به زبان عربی هم ترجمه و منتشر شوند؟!
به نظر میرسد با توجه به نکاتی که گفته شد، چنین متنی که هم بسیار سست است و هم بسیار گنگ، به خودی خود چندان ارزشی ندارد؛ بلکه باید آن را در چهارچوب پروژهای به حساب آورد که در روزهای اخیر کلید خورده است؛ پروژهای که پیشبرندگان آن جریانهای ناهمسو و ناآگاه داخلی و جریانهای رسانهای معاند هستند؛ جریانهایی که از مخالف تراشیهای کاذب، سود خود را میبرند و اهداف براندازانه خود را دنبال میکنند.
حال، پس از گذشت نزدیک به 13 سال از روزهای پرالتهابی که سردمداران فتنه باعث و بانیاش بودهاند و در شرایطی که نظام طیبه جمهوری اسلامی با صرف نظر از مجازات قانونی و سخت آنها رویکردی رأفتآمیز داشته و در طول سالهای اخیر نیز از محدودیتهایشان کاسته، به نظر میرسد که معاندان سعی دارند با برجستهسازی موضوعات مرتبط با سردمداران فتنه، شرایط سیاسی و اجتماعی را دچار تنش کرده و منافع خود را از این طریق کسب کنند. در خوشبینانهترین حالت به نظر میرسد که سردمداران فتنه، همانند سال 88، این بار نیز ملعبه دست جریانهای سلطنتطلب و منافقین شدهاند و در این صحنهگردانی، اسیر گردابی از جهل و عناد شدهاند که روز به روز بیشتر در آن فرو خواهند رفت.
روزنامهنگار
به تازگی یکی از سایتهای بیگانه متنی منتسب به یکی از عاملان اصلی فتنه 88 را منتشر کرده که تعجب بسیاری را برانگیخته است؛ به طوری که حتی کسانی که پیشتر از وی طرفداری میکردند، حال نسبت به انتشار چنین متنی بدون چهارچوب و بدون استدلال با الفاظی گستاخانه که حتی از سطح تحلیلهای سیاسی کوچه بازاری نیز پایینتر است، بدون پاسخ ماندهاند، به گونهای که برخی از حامیان وی در صحت انتساب این نوشته نیز تردید کردهاند! اما انتشار آن از سوی سایت متبوع وی جای هیچ گونه شک و شبههای را در انتساب متن به نویسندهاش باقی نمیگذارد. متن تا اندازهای سست و بیپایه است که به نظر میرسد در همان روزهای پر التهاب فتنه 88 نوشته شده و احتمالاً ممکن است یکی از بیانیههای منتشر نشده بوده که حال، تحت عنوان مقدمه و به عنوان متنی جدید منتشر شده است! به این دلیل که هم، سطح استدلالها و هم حتی سطح اطلاعات نگارنده در همان روزها متوقف مانده است. اگر این گونه نباشد؛ لاجرم باید گفت که خود نگارنده در همان روزها محصور مانده است و به نظر میرسد که در طول این مدت اصلاً در جریان اخبار، تحلیلها و حتی نظرات فعالان سیاسی طرفدار خودش نیز قرار نگرفته است.
اگر در یک دهه پیش اهمیت راهبردی حمایت از جبهه مقاومت و مبارزه با داعش به دلیل پیچیده بودن موضوع، چندان بر برخی واضح و مبرهن نبود و استدلالهای متقن حکیم فرزانه انقلاب و بیانات ایشان چندان مورد توجه جریانهای ناهمسوی داخلی قرار نمیگرفت، حال با گذشت چند دهه دیگر حتی تحلیلگران امریکایی و اسرائیلی مخالف با ایران هم دریافتهاند که حمایت ایران از جبهه مقاومت و نقشآفرینی فعال آن در منطقه، روز به روز بر اهمیت جایگاه راهبردی ایران در مناسبات بینالملل افزوده است؛ سؤال اینجا است که در چنین شرایطی، طرح مطالبی تا این اندازه سطحی و سخیف چه معنایی دارد و جز با استناد به سادهلوحی مسبوق به سابقه نگارندهاش چگونه میتوان آن را توجیه کرد؟
نویسنده این متن چنان حمایت ایران از جبهههای مقاومت در راستای مبارزه با جنایات غرب و آل سعود را محکوم کرده که گویی خود یکی از حامیان این جنایات بوده است! قابل تأمل آن است که این متن در روزهایی منتشر شده که رژیم سفاک صهیونیستی همچنان به جنایات وحشیانهاش در قبال ساکنان مظلوم غزه ادامه میدهد و اجساد کودکان بی گناه به تازگی در دل خاک آرمیدهاند؛ گویی که اصلاً نویسنده آنها چنین جنایاتی را نمیبیند.
نویسنده چنان دوگانه بهار عربی-بیداری اسلامی را طرح میکند، که گویی اصلاً در جریان نیست که خیزشهای مردم در کشورهای مسلمان علیه نظامهای سیاسی، در حقیقت خیزش مسلمانان بوده است؛ نه خیزش اعراب و هر جا این خیزشها حقیقی و واقعی بودهاند (همچون قیام ملت مصر) به نتیجه رسیدهاند و در عوض هرجا چنین تحرکاتی جعلی و کاذب بودهاند و غرب و رژیم صهیونیستی در آنجا بازیگردان واقعی بودهاند، نتوانستهاند کاری از پیش ببرند؛ همچون رویدادهای کشور سوریه که در نهایت با آگاهی و هوشیاری ملتش، این کشور توانست ثبات خود را حفظ کند.
مباحثی که نویسنده متن عنوان میکند، بیان کننده آن است که گویی وی در همان سال 1388 متوقف مانده است (صرف نظر از اینکه همان نسخه 88 وی نیز همچنان در دهه 60 متوقف مانده بود!). طرح ادعاهایی مانند جانشینی موروثی، اکنون آنقدر مضحک است که حتی دیگر سلطنت طلبها و منافقین هم دریافتهاند که نمیتوانند با چنین القائاتی ذهن جامعه ایرانی را نسبت به واقعیت منحرف سازند؛ حال جای تعجب است که نویسنده متن، به آنها روی آورده است؛ جالب اینجا است که وی درخواست کرده تا اگر چنین ادعاهایی صحت ندارد، مورد تکذیب قرار گیرند! اگر قرار باشد که چنین ادعاهای سست و بی پایهای مدام مورد تکذیب قرار گیرند که باید یک وزارت تکذیبیه هم در کشور تشکیل داد تا هرروز به دهها و صدها ادعای مضحک و پوچی که در رسانههای جاهل داخلی و معاند خارجی طرح میشود، پاسخ دهد!
سادهلوحی تاریخی
با گذشت بیش از چهار دهه از روی کار آمدن نظام مقدس جمهوری اسلامی، نویسنده نه تنها هنوز از درک سادهترین موضوعات مرتبط با نظام و حکمرانی عاجز و ناتوان است بلکه گویی حتی ملت ایران را هم ندیده و نمیشناسد؛ اکنون سال ها از شکست پروژه ای که هدفش تعميم پروژه اسقاط نظام های عربی به ایران بود، می گذرد؛ پروژه ای که در تلاش بود با دستاویز قرار دادن و تکرار دروغ تقلب در انتخابات و البته بدون ارائه هیچ گونه مستنداتی برای آن، چراغ سبزی به ایالات متحده و رژیم صهیونیستی برای مداخله های سلطه جویانه نشان دهد که البته با حضور به موقع ملت ایران در صحنه و رهنمودهای حکیم فرزانه انقلاب ناکام ماند. با این وجود پیمانکار آن پروژه چنان عصبانیتی از ناکامی در تبدیل ایران به جولانگاه تروریسم دارد که نمی تواند کینه حقیرانه خود را از سرداران مقاومت که دل های مردم حرم آنها است پنهان کند. گویی وی حضور با شکوه آحاد ملت ایران در طول تمام این سالها را ندیده و حتی در جریان اخبار آن قرار نگرفته است؛ آیا حضور میلیونها ایرانی با هر سلیقه و عقیده سیاسی و دینی در تشییع شهدای مدافع حرم همچون شهید حججی و شهدای دیگر، تشییع سردار شهید همدانی و وداع تاریخی و با شکوه با پیکر سردار شهید حاج قاسم سلیمانی خود مهر تأیید بر همراهی ملت ایران با نظام طیبه جمهوری اسلامی در مبارزه با دشمنان اسلام و ایران نبوده است؟ اگر پاسخ منفی است، پس چگونه باید ملت عظیمالشأن، همراهی خود را به مخالفان ثابت کند؟ و اگر پاسخ مثبت است پس طرح چنین ادعایی که اکنون دیگر کمتر کسی حتی بدانها فکر میکند، چه دلیلی دارد؟
اگر هر کس دیگری که تاکنون در ایران زندگی نکرده یا ایرانی نبوده، چنین متنی را مینوشت، باز هم جای تعجب نبود؛ اما عجیب آنجا است که چنین مطالبی توسط کسی طرح میشود که روزی خود را نماینده تمام مردم ایران میدانست و خود را شایستهترین فرد برای تصاحب منصب ریاست جمهوری میدید و چه هوشیار بودند ملتی که توانستند در همان بزنگاه تاریخی، بار دیگر آگاهی تاریخی خود را به رخ افراد ناآگاه و معاند بکشانند و با حضور و انتخاب خود مشتی کوبنده بر دهان فتنه گران بزنند.
بازیگردان کیست؟
عنوان شده که متن منتشره، مقدمه نگارندهاش بر ترجمه عربی بیانیههای جنبش جعلی به اصطلاح سبز است؛ اما لازم است پرسیده شود که اصلاً این بیانیههای بی هدف و بی اثری که حتی در زمان صدور خود هم دیده نشدند، حالا چه ارزشی داشتهاند که قرار است به زبان عربی هم ترجمه و منتشر شوند؟!
به نظر میرسد با توجه به نکاتی که گفته شد، چنین متنی که هم بسیار سست است و هم بسیار گنگ، به خودی خود چندان ارزشی ندارد؛ بلکه باید آن را در چهارچوب پروژهای به حساب آورد که در روزهای اخیر کلید خورده است؛ پروژهای که پیشبرندگان آن جریانهای ناهمسو و ناآگاه داخلی و جریانهای رسانهای معاند هستند؛ جریانهایی که از مخالف تراشیهای کاذب، سود خود را میبرند و اهداف براندازانه خود را دنبال میکنند.
حال، پس از گذشت نزدیک به 13 سال از روزهای پرالتهابی که سردمداران فتنه باعث و بانیاش بودهاند و در شرایطی که نظام طیبه جمهوری اسلامی با صرف نظر از مجازات قانونی و سخت آنها رویکردی رأفتآمیز داشته و در طول سالهای اخیر نیز از محدودیتهایشان کاسته، به نظر میرسد که معاندان سعی دارند با برجستهسازی موضوعات مرتبط با سردمداران فتنه، شرایط سیاسی و اجتماعی را دچار تنش کرده و منافع خود را از این طریق کسب کنند. در خوشبینانهترین حالت به نظر میرسد که سردمداران فتنه، همانند سال 88، این بار نیز ملعبه دست جریانهای سلطنتطلب و منافقین شدهاند و در این صحنهگردانی، اسیر گردابی از جهل و عناد شدهاند که روز به روز بیشتر در آن فرو خواهند رفت.
اسرائیل درپرده دوم از نمایش خونبار خود در حمله به نابلس ابراهیم نابلسی از فرماندهان جهاد اسلامی را به شهادت رساند
شهادت «شیر نابلس»
سراسر سرزمینهای اشغالی رنگ خون گرفته است. در نخستین ساعات دیروز در حالی که مردم غزه در حال خاکسپاری و عزاداری برای 46 شهید خود در حملات سه روزه ارتش رژیم صهیونیستی به این منطقه بودند، در درگیریها بین جوانان فلسطینی و نظامیان اسرائیلی در نابلس نیز 4 نفر به شهادت رسیدند و بیش از 40 نفر زخمی شدند. ابراهیم نابلسی، یکی از فرماندهان جهاد اسلامی از جمله کسانی بوده که در این حمله ترور و به شهادت رسیده است.
لاله مهرزاد/ سراسر سرزمینهای اشغالی رنگ خون گرفته است. در نخستین ساعات دیروز در حالی که مردم غزه در حال خاکسپاری و عزاداری برای 46 شهید خود در حملات سه روزه ارتش رژیم صهیونیستی به این منطقه بودند، در درگیریها بین جوانان فلسطینی و نظامیان اسرائیلی در نابلس نیز 4 نفر به شهادت رسید و بیش از 40 نفر زخمی شدند. ابراهیم نابلسی، یکی از فرماندهان جهاد اسلامی از جمله کسانی بوده که در این حمله ترور و به شهادت رسیده است.
به گزارش سایت شبکه خبری الجزیره، صبح دیروز نیروهای امنیتی اسرائیل اندکی بعد از حمله به نابلس، خبر داده بودند، توانستهاند، ابراهیم نابلسی را هدف قرار دهند. آنها همچنین اعلام کرده بودند، در حمله به منزل نابلسی، یکی دیگر از اعضای جهاد اسلامی را هم که در این محل حضور داشت، هدف قرار دادهاند. ابراهیم نابلسی، جوان مبارز فلسطینی که هنگام شهادت 30 سال داشت، از چند ماه پیش تحت تعقیب نیروهای امنیتی اسرائیل قرار داشت. او که فلسطینیان به وی لقب «شیر نابلس» را داده بودند، یکی از فرماندهان ارشد گردانهای شهدای الاقصی بود که مسئولیت بسیاری از عملیات فلسطینیان در کرانه غربی را بر عهده دارد. جهاد اسلامی در بیانیهای که به مناسبت شهادت ابراهیم نابلسی، منتشر کرده ، به رژیم صهیونیستی هشدار داده است، «منتظر پاسخی درخور جنایت انجام شده» باشد. بنا بر این گزارش در پی اعلام شهادت ابراهیم نابلسی، صدها نفر از ساکنان نابلس، مقابل بیمارستانی که پیکر این شهید در آن قرار داشت، تجمع کرده و علیه رژیم صهیونیستی شعار دادند. بنا بر این گزارش، یکی از شهدای دیروز نابلس، نیز جوانی 16 ساله بوده است.
حملات به نابلس
به گزارش خبرگزاری فرانس پرس، صبح دیروز، تنها یک روز بعد از اعلام آتشبس میان تلآویو و جهاد اسلامی که منجر به پایان جنگ سه روزه غزه شد، نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی با حمله به منازل فلسطینیان در حومه نابلس اعضای جهاد اسلامی در این منطقه را هدف قرار دادند. شهری که خاستگاه بسیاری از حملات یک سال اخیر جهاد اسلامی علیه رژیم صهیونیستی بوده و از جمله چندین عملیات استشهادی اعضای جهاد اسلامی در تلآویو نیز از این شهر کلید خورده است. بنا بر این گزارش، در پی یورش نظامیان اسرائیلی به حومه و شهر نابلس که با گلولههای جنگی انجام شد، جوانان فلسطینی با سلاحهای خود به مقابله با این نیروها برخاستند. بنا بر آماری که هلال احمر فلسطین اعلام کرده است، 69 فلسطینی با گلولههای جنگی که نیروهای امنیتی اسرائیل شلیک کردند، زخمی شدند. هلال احمر فلسطین تأکید کرده، از بین این زخمیها حال عمومی 4 نفر وخیم است. این در حالی است که بنا بر گزارش سایت خبرگزاری فلسطینی وفا، وزیر بهداشت فلسطین اعلام کرده، سه نفر از این چهار نفر ظهر دیروز به شهادت رسیدند.
ادامه محکومیتهای حمله به غزه
در حالی که حمله به نابلس را میتوان پرده دوم حمله رژیم صهیونیستی به جهاد اسلامی فلسطین دانست، در غزه نیز همچنان فضای پر تنشی ناشی از شهادت دهها ساکن این شهر حکمفرما است. به گزارش خبرگزاری فلسطینی وفا، دفتر حقوق بشر در فلسطین، روز گذشته در بیانیهای آخرین آمار از شهدا و مجروحان حمله اسرائیل به غزه را منتشر کرد. بنا بر این آمار، در طول سه روز حملات بیامان ارتش رژیم صهیونیستی علیه غزه، 46 نفر که 16 نفر از آنان کودک بودند، به شهادت رسیدند. 350 نفر نیز در این حملات زخمی شدند. دفتر حقوق بشر فلسطین در بیانیه خود تأکید کرده است: «این تعداد تلفات و خسارات باعث نگرانیهای شدید این دفتر شده است. این در حالی است که بنا بر اصول و قوانین حقوق بشر، هر حملهای که منجر به مرگ یا جراحت غیر نظامیان شود، از دید این سازمان محکوم است.» این بیانیه همچنین خواهان تحقیقات فوری، مستقل و بیطرفانه در مورد حوادث مربوط به غزه که شهادت غیرنظامیان غزه را رقم زد، شده است و درباره ادامه محاصره غزه که موجب رنج مردم این منطقه شده، هشدار داده است.در همین حال ،گزارشها حاکی از برگزاری جلسه دوشنبه شب شورای امنیت سازمان ملل درباره وضعیت غزه است. در این نشست نیز اعضا درباره رخدادهای غزه که آتش بس آن شکننده توصیف شده است، به ابراز نگرانی بسنده کردند. این در حالی است که همزمان با آن ،نماینده فلسطین در سازمان ملل با ارسال نامههایی به رئیس شورای امنیت سازمان ملل، دبیر کل سازمان ملل و رئیس مجمع عمومی، خواهان رسیدگی به حقوق فلسطینیان شد. وزارت خارجه فلسطین نیز اعلام کرد، در بیانیهای خطاب به دیوان کیفری بینالمللی، خواهان جلب یائیر لاپید، نخستوزیر رژیم صهیونیستی شده است.
نگاه
تجدید میثاق نصرالله با آرمان فلسطین
دبیرکل حزبالله لبنان روز گذشته در مراسمی در ضاحیه بیروت برای بزرگداشت عاشورای حسینی ضمن تجدید میثاق با آرمان فلسطین تأکید کرد: «حزبالله همواره کنار فلسطین میماند.»
به گزارش ایسنا، به نقل از المیادین، سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان اعلام داشت: «ما به مجاهدین فلسطینی افتخار میکنیم و یاد شهدا را گرامی میداریم و تأکید میکنیم همواره در جبهه مقدم برای دفاع از فلسطین حضور داریم. همانطور که ۴۰ سال پیش با این مسأله مقدس بیعت کردیم.» وی همچنین با بیان اینکه مقاومت از همیشه قویتر است، تأکید کرد: «ما پیامهای لازم را در جنگ غزه دریافت کردیم و شاهد قدرت و استواری مردم غزه بودیم. دشمن باید کسانی را که در جبهه مخالف ایستادهاند بشناسد. در لبنان مقاومت ثابت کرد میتواند ارتشهایی را که مدعی هستند شکستناپذیرند، در هم بشکند.» وی که در میان جمع کثیری از عاشقان امام حسین(ع) سخن میگفت، ضمن تسلیت بابت روز عاشورا و شهادت سیدالشهدا به عزاداران حسینی به خشونتهایی که علیه شیعیان در شماری از کشورها صورت گرفته پرداخت و از جمله با شهروندان نیجریه که در مراسم سوگواری عاشورا هدف تیراندازی قرار گرفته اند و با شیخ ابراهیم الزکزاکی، رهبر شیعیان نیجریه ابراز همدردی کرد. نصرالله درباره ممانعت رژیم آل خلیفه از برگزاری مراسم عزاداری محرم در این کشور توسط شیعیان نیز گفت: یکی از زشتترین و شنیعترین نظامهایی عادیکننده روابط با اسرائیل نظام بحرین است که نمیتواند وجود پرچمهای امام حسین(ع) را تحمل کند در حالی که صهیونیستها آزادانه در بحرین گشت وگذار میکنند. ایشان در این سخنرانی به شهید سپهبد قاسم سلیمانی و مهدی المهندس، شهدای مقاومت اشاره کرد و گفت: «ایران قبله اسلام و قلب محور مقاومت خواهد ماند.»
لاله مهرزاد/ سراسر سرزمینهای اشغالی رنگ خون گرفته است. در نخستین ساعات دیروز در حالی که مردم غزه در حال خاکسپاری و عزاداری برای 46 شهید خود در حملات سه روزه ارتش رژیم صهیونیستی به این منطقه بودند، در درگیریها بین جوانان فلسطینی و نظامیان اسرائیلی در نابلس نیز 4 نفر به شهادت رسید و بیش از 40 نفر زخمی شدند. ابراهیم نابلسی، یکی از فرماندهان جهاد اسلامی از جمله کسانی بوده که در این حمله ترور و به شهادت رسیده است.
به گزارش سایت شبکه خبری الجزیره، صبح دیروز نیروهای امنیتی اسرائیل اندکی بعد از حمله به نابلس، خبر داده بودند، توانستهاند، ابراهیم نابلسی را هدف قرار دهند. آنها همچنین اعلام کرده بودند، در حمله به منزل نابلسی، یکی دیگر از اعضای جهاد اسلامی را هم که در این محل حضور داشت، هدف قرار دادهاند. ابراهیم نابلسی، جوان مبارز فلسطینی که هنگام شهادت 30 سال داشت، از چند ماه پیش تحت تعقیب نیروهای امنیتی اسرائیل قرار داشت. او که فلسطینیان به وی لقب «شیر نابلس» را داده بودند، یکی از فرماندهان ارشد گردانهای شهدای الاقصی بود که مسئولیت بسیاری از عملیات فلسطینیان در کرانه غربی را بر عهده دارد. جهاد اسلامی در بیانیهای که به مناسبت شهادت ابراهیم نابلسی، منتشر کرده ، به رژیم صهیونیستی هشدار داده است، «منتظر پاسخی درخور جنایت انجام شده» باشد. بنا بر این گزارش در پی اعلام شهادت ابراهیم نابلسی، صدها نفر از ساکنان نابلس، مقابل بیمارستانی که پیکر این شهید در آن قرار داشت، تجمع کرده و علیه رژیم صهیونیستی شعار دادند. بنا بر این گزارش، یکی از شهدای دیروز نابلس، نیز جوانی 16 ساله بوده است.
حملات به نابلس
به گزارش خبرگزاری فرانس پرس، صبح دیروز، تنها یک روز بعد از اعلام آتشبس میان تلآویو و جهاد اسلامی که منجر به پایان جنگ سه روزه غزه شد، نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی با حمله به منازل فلسطینیان در حومه نابلس اعضای جهاد اسلامی در این منطقه را هدف قرار دادند. شهری که خاستگاه بسیاری از حملات یک سال اخیر جهاد اسلامی علیه رژیم صهیونیستی بوده و از جمله چندین عملیات استشهادی اعضای جهاد اسلامی در تلآویو نیز از این شهر کلید خورده است. بنا بر این گزارش، در پی یورش نظامیان اسرائیلی به حومه و شهر نابلس که با گلولههای جنگی انجام شد، جوانان فلسطینی با سلاحهای خود به مقابله با این نیروها برخاستند. بنا بر آماری که هلال احمر فلسطین اعلام کرده است، 69 فلسطینی با گلولههای جنگی که نیروهای امنیتی اسرائیل شلیک کردند، زخمی شدند. هلال احمر فلسطین تأکید کرده، از بین این زخمیها حال عمومی 4 نفر وخیم است. این در حالی است که بنا بر گزارش سایت خبرگزاری فلسطینی وفا، وزیر بهداشت فلسطین اعلام کرده، سه نفر از این چهار نفر ظهر دیروز به شهادت رسیدند.
ادامه محکومیتهای حمله به غزه
در حالی که حمله به نابلس را میتوان پرده دوم حمله رژیم صهیونیستی به جهاد اسلامی فلسطین دانست، در غزه نیز همچنان فضای پر تنشی ناشی از شهادت دهها ساکن این شهر حکمفرما است. به گزارش خبرگزاری فلسطینی وفا، دفتر حقوق بشر در فلسطین، روز گذشته در بیانیهای آخرین آمار از شهدا و مجروحان حمله اسرائیل به غزه را منتشر کرد. بنا بر این آمار، در طول سه روز حملات بیامان ارتش رژیم صهیونیستی علیه غزه، 46 نفر که 16 نفر از آنان کودک بودند، به شهادت رسیدند. 350 نفر نیز در این حملات زخمی شدند. دفتر حقوق بشر فلسطین در بیانیه خود تأکید کرده است: «این تعداد تلفات و خسارات باعث نگرانیهای شدید این دفتر شده است. این در حالی است که بنا بر اصول و قوانین حقوق بشر، هر حملهای که منجر به مرگ یا جراحت غیر نظامیان شود، از دید این سازمان محکوم است.» این بیانیه همچنین خواهان تحقیقات فوری، مستقل و بیطرفانه در مورد حوادث مربوط به غزه که شهادت غیرنظامیان غزه را رقم زد، شده است و درباره ادامه محاصره غزه که موجب رنج مردم این منطقه شده، هشدار داده است.در همین حال ،گزارشها حاکی از برگزاری جلسه دوشنبه شب شورای امنیت سازمان ملل درباره وضعیت غزه است. در این نشست نیز اعضا درباره رخدادهای غزه که آتش بس آن شکننده توصیف شده است، به ابراز نگرانی بسنده کردند. این در حالی است که همزمان با آن ،نماینده فلسطین در سازمان ملل با ارسال نامههایی به رئیس شورای امنیت سازمان ملل، دبیر کل سازمان ملل و رئیس مجمع عمومی، خواهان رسیدگی به حقوق فلسطینیان شد. وزارت خارجه فلسطین نیز اعلام کرد، در بیانیهای خطاب به دیوان کیفری بینالمللی، خواهان جلب یائیر لاپید، نخستوزیر رژیم صهیونیستی شده است.
نگاه
تجدید میثاق نصرالله با آرمان فلسطین
دبیرکل حزبالله لبنان روز گذشته در مراسمی در ضاحیه بیروت برای بزرگداشت عاشورای حسینی ضمن تجدید میثاق با آرمان فلسطین تأکید کرد: «حزبالله همواره کنار فلسطین میماند.»
به گزارش ایسنا، به نقل از المیادین، سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان اعلام داشت: «ما به مجاهدین فلسطینی افتخار میکنیم و یاد شهدا را گرامی میداریم و تأکید میکنیم همواره در جبهه مقدم برای دفاع از فلسطین حضور داریم. همانطور که ۴۰ سال پیش با این مسأله مقدس بیعت کردیم.» وی همچنین با بیان اینکه مقاومت از همیشه قویتر است، تأکید کرد: «ما پیامهای لازم را در جنگ غزه دریافت کردیم و شاهد قدرت و استواری مردم غزه بودیم. دشمن باید کسانی را که در جبهه مخالف ایستادهاند بشناسد. در لبنان مقاومت ثابت کرد میتواند ارتشهایی را که مدعی هستند شکستناپذیرند، در هم بشکند.» وی که در میان جمع کثیری از عاشقان امام حسین(ع) سخن میگفت، ضمن تسلیت بابت روز عاشورا و شهادت سیدالشهدا به عزاداران حسینی به خشونتهایی که علیه شیعیان در شماری از کشورها صورت گرفته پرداخت و از جمله با شهروندان نیجریه که در مراسم سوگواری عاشورا هدف تیراندازی قرار گرفته اند و با شیخ ابراهیم الزکزاکی، رهبر شیعیان نیجریه ابراز همدردی کرد. نصرالله درباره ممانعت رژیم آل خلیفه از برگزاری مراسم عزاداری محرم در این کشور توسط شیعیان نیز گفت: یکی از زشتترین و شنیعترین نظامهایی عادیکننده روابط با اسرائیل نظام بحرین است که نمیتواند وجود پرچمهای امام حسین(ع) را تحمل کند در حالی که صهیونیستها آزادانه در بحرین گشت وگذار میکنند. ایشان در این سخنرانی به شهید سپهبد قاسم سلیمانی و مهدی المهندس، شهدای مقاومت اشاره کرد و گفت: «ایران قبله اسلام و قلب محور مقاومت خواهد ماند.»
افبیآی در خانه ترامپ
برای نخستین بار در تاریخ امریکا خانه یک رئیسجمهور سابق برای پیدا شدن اسناد محرمانه ربوده شده، تفتیش شد
مهربانو رستگار/ اگرچه دو سال از پایین آمدن او از صندلی قدرت گذشته، اما همچنان نام دونالد ترامپ در صدر تیترهای خبری رسانههای جهان قرار میگیرد و هر بار با اظهار نظر و حاشیهای جدید راه خود را میان مهمترین عناوین خبری روز باز میکند. این بار یورش افبیآی به خانه او نام وی را در صدر خبرها نشانده است. یورشی بیسابقه به خانه یک رئیس جمهور سابق که تاکنون در تاریخ امریکا سابقه نداشته است.
به گزارش سیانان، مأموران افبیآی به مارالاگو، ویلای رئیس جمهور سابق امریکا در پالم بیچ کالیفرنیا که زمانی محل بسیاری از تصمیمگیریهای وی در کسوت رئیس جمهور بود، یورش بردند. ترامپ که موقع ورود مأموران در برج خود حضور داشته، به محض مطلع شدن در شبکه اجتماعیمخصوص خود به نام تروث (Truth) نوشت: «این روزها برای مردم ما روزهایی تاریک و سخت است، زیرا خانه زیبای من در پالم بیچ فلوریدا، در حال حاضر تحت محاصره و یورش و اشغال توسط گروه بزرگی از مردان افبیآی قرار گرفته است. این رفتار زشت دادستان، نشان دهنده این است که دموکراتهای چپ افراطی با سوء استفاده از سیستم قضایی در تلاش هستند من را از حضور در انتخابات 2024 دلسرد کنند.»
او در ادامه مدعی شد که مأموران گاوصندوق او را شکستهاند و تمام مدارک و وسایل داخل آن را با خود بردهاند. ترامپ اظهار کرد که این اتفاق بیسابقه تاکنون برای هیچ مقامی در امریکا روی نداده و تنها ممکن است در کشورهای خاورمیانه شاهد آن باشیم. اما بنا به گزارش نیویورکتایمز، ماجرا از این قرار است که ترامپ همزمان با ترک کاخ سفید، اسناد محرمانه و طبقهبندی شده کاخ سفید را با خود از این کاخ خارج کرد. پس از آن نیز با وجود هشدارهای مکرر دستگاه قضایی اقدامی برای باز پس دادن آنها انجام نداد و همچنان نیز از استرداد این اسناد خودداری
می ورزید.
قوه قضائیه امریکا هماکنون دو پرونده باز از رئیس جمهور سابق این کشور در دست دارد. یکی از آنها مربوط به تلاش ترامپ برای تقلب در انتخابات 2020 امریکاست و دیگری خروج اسناد محرمانه از کاخ سفید.
کریستینا باب، وکیل ترامپ، اعلام کرده اکنون مدارک محرمانه در دست افبیآی است و «آقای ترامپ و تیم حقوقیاش نهایت همکاری را با افبیآی انجام دادند. اما افبیآی بدون اطلاع به خانه آقای ترامپ حمله کرده و تمامی اسناد و مدارک ایشان را ضبط کرده است.» به گفته یکی از منابع آگاه، در ورود به خانه ترامپ سرویس اطلاعات امریکا نیز با افبیآی همکاری کرده است و مجوز ورود آن به خانه رئیس جمهور سابق را فراهم کرده است.
نهاد آرشیو ملی امریکا گزارش داده طی ورود به خانه ترامپ، 15 جعبه مدارک و اسناد متعلق به کاخ سفید کشف شده که سریعاً در اختیار آرشیو ملی امریکا قرار گرفته است.
حمایت جمهوریخواهان از ترامپ
رانا مکدنیل، رئیس کمیته ملی جمهوریخواهان با انتشار بیانیهای ضمن دفاع تمام قد از اقدام ترامپ مدعی شد: «به طور مستمر شاهد این هستیم که دموکراتها از بوروکراسی علیه جمهوریخواهان استفاده میکنند و آن را سلاح خود کردهاند.»
کوین مککارتی رهبر اقلیت مجلس هم در دفاع از ترامپ نوشته است: «به اندازه کافی دیدهایم. دموکراتها برای عقب زدن جمهوریخواهان از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند. آنها از قدرت و هر آنچه در دست دارند، سوءاستفاده میکنند تا بقای خود را تضمین کنند. ما منتظر توضیح افبیآی هستیم تا درباره آنچه مرتکب شده، به افکار عمومی پاسخ دهد.»
فرماندار داکوتای جنوبی هم با انتقاد از افبیآی، اقدامات این آژانس امنیتی را «غیر امریکایی» توصیف کرد. او گفت: «یورش افبیآی به خانه ترامپ به مثابه مسلح ساختن بیسابقه وزارت دادگستری است. آنها ترامپ را وقتی نامزد ریاست جمهوری و رئیس جمهور بود و اکنون هم به عنوان رئیس جمهور پیشین تعقیب میکنند.»
از سوی دیگر، دموکراتها از اقدام افبیآی تقدیر کردهاند و با انتشار بیانیهای اعلام کردند، وظیفه ریاست جمهوری محافظت از اسناد و مدارکی است که به طور محرمانه به دستش میرسد. اقدام ترامپ نشان میدهد او برای برگشتن به کاخ سفید اهمیتی برای امنیت امریکا قائل نیست و علیرغم هشدارهای متعدد، به اقدامات خلاف عرف و قانون خود ادامه میدهد.
دموکراتها همچنین خواستار تحقیق هر چه بیشتر افبیآی شدند زیرا به گمان آنهااحتمال میرود، ترامپ اسناد بیشتری از کاخ سفید بیرون برده باشد که تاکنون نهاد آرشیو ملی امریکا متوجه فقدان آنها نشده است.
به گزارش سیانان، مأموران افبیآی به مارالاگو، ویلای رئیس جمهور سابق امریکا در پالم بیچ کالیفرنیا که زمانی محل بسیاری از تصمیمگیریهای وی در کسوت رئیس جمهور بود، یورش بردند. ترامپ که موقع ورود مأموران در برج خود حضور داشته، به محض مطلع شدن در شبکه اجتماعیمخصوص خود به نام تروث (Truth) نوشت: «این روزها برای مردم ما روزهایی تاریک و سخت است، زیرا خانه زیبای من در پالم بیچ فلوریدا، در حال حاضر تحت محاصره و یورش و اشغال توسط گروه بزرگی از مردان افبیآی قرار گرفته است. این رفتار زشت دادستان، نشان دهنده این است که دموکراتهای چپ افراطی با سوء استفاده از سیستم قضایی در تلاش هستند من را از حضور در انتخابات 2024 دلسرد کنند.»
او در ادامه مدعی شد که مأموران گاوصندوق او را شکستهاند و تمام مدارک و وسایل داخل آن را با خود بردهاند. ترامپ اظهار کرد که این اتفاق بیسابقه تاکنون برای هیچ مقامی در امریکا روی نداده و تنها ممکن است در کشورهای خاورمیانه شاهد آن باشیم. اما بنا به گزارش نیویورکتایمز، ماجرا از این قرار است که ترامپ همزمان با ترک کاخ سفید، اسناد محرمانه و طبقهبندی شده کاخ سفید را با خود از این کاخ خارج کرد. پس از آن نیز با وجود هشدارهای مکرر دستگاه قضایی اقدامی برای باز پس دادن آنها انجام نداد و همچنان نیز از استرداد این اسناد خودداری
می ورزید.
قوه قضائیه امریکا هماکنون دو پرونده باز از رئیس جمهور سابق این کشور در دست دارد. یکی از آنها مربوط به تلاش ترامپ برای تقلب در انتخابات 2020 امریکاست و دیگری خروج اسناد محرمانه از کاخ سفید.
کریستینا باب، وکیل ترامپ، اعلام کرده اکنون مدارک محرمانه در دست افبیآی است و «آقای ترامپ و تیم حقوقیاش نهایت همکاری را با افبیآی انجام دادند. اما افبیآی بدون اطلاع به خانه آقای ترامپ حمله کرده و تمامی اسناد و مدارک ایشان را ضبط کرده است.» به گفته یکی از منابع آگاه، در ورود به خانه ترامپ سرویس اطلاعات امریکا نیز با افبیآی همکاری کرده است و مجوز ورود آن به خانه رئیس جمهور سابق را فراهم کرده است.
نهاد آرشیو ملی امریکا گزارش داده طی ورود به خانه ترامپ، 15 جعبه مدارک و اسناد متعلق به کاخ سفید کشف شده که سریعاً در اختیار آرشیو ملی امریکا قرار گرفته است.
حمایت جمهوریخواهان از ترامپ
رانا مکدنیل، رئیس کمیته ملی جمهوریخواهان با انتشار بیانیهای ضمن دفاع تمام قد از اقدام ترامپ مدعی شد: «به طور مستمر شاهد این هستیم که دموکراتها از بوروکراسی علیه جمهوریخواهان استفاده میکنند و آن را سلاح خود کردهاند.»
کوین مککارتی رهبر اقلیت مجلس هم در دفاع از ترامپ نوشته است: «به اندازه کافی دیدهایم. دموکراتها برای عقب زدن جمهوریخواهان از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند. آنها از قدرت و هر آنچه در دست دارند، سوءاستفاده میکنند تا بقای خود را تضمین کنند. ما منتظر توضیح افبیآی هستیم تا درباره آنچه مرتکب شده، به افکار عمومی پاسخ دهد.»
فرماندار داکوتای جنوبی هم با انتقاد از افبیآی، اقدامات این آژانس امنیتی را «غیر امریکایی» توصیف کرد. او گفت: «یورش افبیآی به خانه ترامپ به مثابه مسلح ساختن بیسابقه وزارت دادگستری است. آنها ترامپ را وقتی نامزد ریاست جمهوری و رئیس جمهور بود و اکنون هم به عنوان رئیس جمهور پیشین تعقیب میکنند.»
از سوی دیگر، دموکراتها از اقدام افبیآی تقدیر کردهاند و با انتشار بیانیهای اعلام کردند، وظیفه ریاست جمهوری محافظت از اسناد و مدارکی است که به طور محرمانه به دستش میرسد. اقدام ترامپ نشان میدهد او برای برگشتن به کاخ سفید اهمیتی برای امنیت امریکا قائل نیست و علیرغم هشدارهای متعدد، به اقدامات خلاف عرف و قانون خود ادامه میدهد.
دموکراتها همچنین خواستار تحقیق هر چه بیشتر افبیآی شدند زیرا به گمان آنهااحتمال میرود، ترامپ اسناد بیشتری از کاخ سفید بیرون برده باشد که تاکنون نهاد آرشیو ملی امریکا متوجه فقدان آنها نشده است.
پژوهش دانشگاه ایلینوی نشان میدهد امریکا طی 37 سال در 350 کودتا مشارکت داشته است
مِستر کودتا
سحر سماوات
روزنامهنگار
نظرسنجی مرکز کلین در دانشگاه ایلینوی واقع در ایالت ایلینوی نشان میدهد که از سال 1982 تا 2019، ایالات متحده در 350 کودتا مشارکت داشته است که از این تعداد 150 مورد موفقیتآمیز بوده است. این افشاگری پس از اظهارات جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق کاخ سفید که اعتراف کرد در سازماندهی کودتا در کشورهای خارجی دست داشته ، برجسته شده است.این مطالعه در یک مقاله نظری در واشنگتن پست مورد بررسی قرار گرفته که در آن نویسنده دورهای را که طی آن بولتون بهعنوان مشاور امنیت ملی خدمت کرده و دوره کنونی فعالیت وی را با کودتاهایی که واشنگتن در آن مشارکت داشته ، تجزیه و تحلیل کرده است. جان بولتون، سفیر پیشین ایالات متحده در سازمان ملل و مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ تأیید کرده بود که به طراحی کودتا در کشورهای دیگر کمک کرده است؛ بولتون در پاسخ به این پرسش که «احتمالاً مواردی فراتر از ونزوئلا وجود دارد که شما به ما نمیگویید» این موضوع را تأیید کرده بود و گفته «مطمئناً وجود دارد.»
بسیاری از کارشناسان سیاست خارجی از تاریخ طولانی مداخلات ایالات متحده در کشورهای دیگر انتقاد کردهاند. از جمله این اقدامات نقش امریکا در سرنگونی محمد مصدق، نخستوزیر ملیگرای ایران در مرداد ۱۳۳۲ و وارد شدن به جنگ ویتنام و تهاجم به عراق و افغانستان بوده است. اولین نتیجهای که فیلیپ بامپ، تحلیلگر و نویسنده مقاله به آن دست یافته این است که از 350 کودتای ایالات متحده، 191 کودتا در زمانی که بولتون در قدرت بوده رخ داده است.
این روزنامه نگار تصریح میکند که رقم 191 شامل کودتاهایی است که در زمانی رخ داد که بولتون در موقعیتی قرار داشته که میتوانسته در کودتا تأثیرگذار باشد؛ مانند زمانی که او دستیار مدیر آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده (USAID) بوده و یا زمانی که سمت دستیار دادستان کل در وزارت دادگستری را داشته است. این نویسنده همچنین اضافه میکند در زمانی که بولتون در وزارت امور خارجه، سفیر سازمان ملل یا مشاور امنیت ملی ترامپ در دوران تصدی مسئولیت کودتا در ونزوئلا بوده، 131 کودتا در فراسوی مرزهای ایالات متحده صورت گرفته است. خبرنگار واشنگتن پست فهرستی را از حمله به افغانستان گرفته تا کودتا در ونزوئلا که با مداخله دولت ترامپ صورت گرفته، تهیه کرده است. در اکتبر 1989، تلاشی برای سرنگونی دیکتاتور پاناما، مانوئل آنتونیو نوریگا صورت گرفت. او پس از هجمه به سیاستهای ایالات متحده، در دسامبر همان سال از قدرت برکنار شد. در سال 1992، کودتایی در افغانستان به طور مشابه منجر به برکناری رهبر این کشور، متحد دیرینه اتحاد جماهیر شوروی شد.
بر اساس این مقاله در زمانی که بولتون در خدمت جورج اچ دبلیو بوش بود، در چندین کشور دیگر نیز کودتا انجام شد؛ از جمله در فیلیپین، آذربایجان، بنگلادش و رومانی که در آنجا نیکولای چائوشسکو، سرنگون شد.
این تحلیلگر میافزاید که پس از تهاجم به افغانستان، مهمترین کودتا، برکناری ژان برتراند آریستید، رئیس جمهور هائیتی در مارس 2004 همزمان با تصدی دولت بوش بود. در سال 2018، بولتون سومین مشاور امنیت ملی ترامپ شد. در همین دوره بود که آنها چندین بار تلاش کردند تا نیکلاس مادورو، رهبر ونزوئلا را از قدرت برکنار کنند، اما موفق نشدند.
این تحلیلگر توضیح میدهد که تلاش بولتون برای سلب مسئولیت از خود در حوزه برنامهریزی این کودتاها تنها توجیهی برای کاهش فشار رسانهها و افکارعمومی بوده است و ایالات متحده باید در قبال دخالتهای خود پاسخگو باشد. پایان جهان دوقطبی، ایالات متحده را از داشتن یک دشمن بزرگ محروم کرد. تلاش کلینتون به عنوان نخستین رئیس جمهور ایالات متحده پس از پایان جنگ سرد برای بازی کردن نقش نسبتاً بیطرفانهتری در منازعات بینالمللی، بویژه در کشورهای عربی خاورمیانه چندان موفقیتآمیز نبود. بودجه عظیم نظامی ایالات متحده که پس از جنگ سرد تنها اندکی تعدیل یافته بود و از ۳۰۰ میلیارد دلار به ۲۶۰ میلیارد دلار رسیده بود، تنها در پرتو یک سیاست خارجی تهاجمی و توسعه طلبانه قابل توجیه بود. حمله یازدهم سپتامبر سال 2001 به برج های دوقلوی تجارت جهانی و پنتاگون، به ایالات متحده اجازه داد که نخست به عنوان قربانی تروریسم بینالمللی و با مظلوم نمایی از سازمان ملل متحد مجوز حمله به افغانستان را بگیرد و سپس به بهانه حفظ امنیت بینالمللی در منطقه آسیای میانه مستقر شود.
حملات گاه به گاه باقیماندگان القاعده، دستاویز خوبی برای حضور ایالات متحده در آسیای مرکزی است. اعلام سه کشور کره شمالی، عراق و ایران پس از استقرار نیروهای امریکایی در افغانستان به عنوان محور شرارت، بیانگر آن بود که ایالات متحده در صدد است با دستاویز مبارزه با تروریسم، حکومتهایی که منافع ملی آن را به مخاطره میاندازد، از سر راه بردارد.
ایالات متحده از آغاز شکل گیری، یک سیاست خارجی مداخلهجویانه را در پیش گرفته بود. در دهههای نخست تشکیل این کشور، درگیری با قدرتهای استعماری انگلیس، فرانسه و اسپانیا اساس کار این سیاست را تشکیل میداد. در پیش گرفتن این سیاست، نتیجه اعتقاد به «بیانیه تقدیر» بود. نکته مهم در بیانیه تقدیر آن است که چنین مقدر شده که امریکاییها به واسطه وجود دو اقیانوس اطلس و آرام در میانه، از خطر تهاجم نیروهای خارجی در امان باشند!
نگاهی به تاریخ ایالات متحده نشان می دهد که ماهیت سیاست در این کشور با مداخله های خارجی گره خورده است؛ به طوری که به رویه ای ثابت در سیاست خارجی آن تبدیل شده است؛ جنگ با مکزیک (۴۸- ۱۸۴۶) و اسپانیا (۱۸۹۸) زمینه گسترش بیشتر به سمت جنوب و غرب را فراهم کرد. در پایان قرن نوزدهم، ایالات متحده نه تنها مرزهای خود را تا اقیانوس آرام گسترش داده بود، بلکه هاوایی و فیلیپین را که هر کدام حدود ۲۵۰۰ مایل با آن کشور فاصله داشتند و نیز کوبا را که مجاور ایالات فلوریدا قرار دارد، به صورت مستعمره اداره میکرد.
بین سالهای ۱۹۴۷ تا سالهای میانی ۱۹۸۰، ایالات متحده به بهانه مبارزه با کمونیسم نه تنها به مداخله در امور داخلی دیگر کشورها میپرداخت، بلکه در صورت لزوم به سرنگونی آنها اقدام میکرد. با آنکه پایان جنگ سرد در آغاز، نوید جهانی دور از تنش را میداد، اما آنچه در عمل مشاهده میشود آن است که تلاش امریکا برای تثبیت جایگاه خود به عنوان پلیس بینالمللی، امنیت بینالمللی را برهم زده است.
روزنامهنگار
نظرسنجی مرکز کلین در دانشگاه ایلینوی واقع در ایالت ایلینوی نشان میدهد که از سال 1982 تا 2019، ایالات متحده در 350 کودتا مشارکت داشته است که از این تعداد 150 مورد موفقیتآمیز بوده است. این افشاگری پس از اظهارات جان بولتون، مشاور امنیت ملی سابق کاخ سفید که اعتراف کرد در سازماندهی کودتا در کشورهای خارجی دست داشته ، برجسته شده است.این مطالعه در یک مقاله نظری در واشنگتن پست مورد بررسی قرار گرفته که در آن نویسنده دورهای را که طی آن بولتون بهعنوان مشاور امنیت ملی خدمت کرده و دوره کنونی فعالیت وی را با کودتاهایی که واشنگتن در آن مشارکت داشته ، تجزیه و تحلیل کرده است. جان بولتون، سفیر پیشین ایالات متحده در سازمان ملل و مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ تأیید کرده بود که به طراحی کودتا در کشورهای دیگر کمک کرده است؛ بولتون در پاسخ به این پرسش که «احتمالاً مواردی فراتر از ونزوئلا وجود دارد که شما به ما نمیگویید» این موضوع را تأیید کرده بود و گفته «مطمئناً وجود دارد.»
بسیاری از کارشناسان سیاست خارجی از تاریخ طولانی مداخلات ایالات متحده در کشورهای دیگر انتقاد کردهاند. از جمله این اقدامات نقش امریکا در سرنگونی محمد مصدق، نخستوزیر ملیگرای ایران در مرداد ۱۳۳۲ و وارد شدن به جنگ ویتنام و تهاجم به عراق و افغانستان بوده است. اولین نتیجهای که فیلیپ بامپ، تحلیلگر و نویسنده مقاله به آن دست یافته این است که از 350 کودتای ایالات متحده، 191 کودتا در زمانی که بولتون در قدرت بوده رخ داده است.
این روزنامه نگار تصریح میکند که رقم 191 شامل کودتاهایی است که در زمانی رخ داد که بولتون در موقعیتی قرار داشته که میتوانسته در کودتا تأثیرگذار باشد؛ مانند زمانی که او دستیار مدیر آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده (USAID) بوده و یا زمانی که سمت دستیار دادستان کل در وزارت دادگستری را داشته است. این نویسنده همچنین اضافه میکند در زمانی که بولتون در وزارت امور خارجه، سفیر سازمان ملل یا مشاور امنیت ملی ترامپ در دوران تصدی مسئولیت کودتا در ونزوئلا بوده، 131 کودتا در فراسوی مرزهای ایالات متحده صورت گرفته است. خبرنگار واشنگتن پست فهرستی را از حمله به افغانستان گرفته تا کودتا در ونزوئلا که با مداخله دولت ترامپ صورت گرفته، تهیه کرده است. در اکتبر 1989، تلاشی برای سرنگونی دیکتاتور پاناما، مانوئل آنتونیو نوریگا صورت گرفت. او پس از هجمه به سیاستهای ایالات متحده، در دسامبر همان سال از قدرت برکنار شد. در سال 1992، کودتایی در افغانستان به طور مشابه منجر به برکناری رهبر این کشور، متحد دیرینه اتحاد جماهیر شوروی شد.
بر اساس این مقاله در زمانی که بولتون در خدمت جورج اچ دبلیو بوش بود، در چندین کشور دیگر نیز کودتا انجام شد؛ از جمله در فیلیپین، آذربایجان، بنگلادش و رومانی که در آنجا نیکولای چائوشسکو، سرنگون شد.
این تحلیلگر میافزاید که پس از تهاجم به افغانستان، مهمترین کودتا، برکناری ژان برتراند آریستید، رئیس جمهور هائیتی در مارس 2004 همزمان با تصدی دولت بوش بود. در سال 2018، بولتون سومین مشاور امنیت ملی ترامپ شد. در همین دوره بود که آنها چندین بار تلاش کردند تا نیکلاس مادورو، رهبر ونزوئلا را از قدرت برکنار کنند، اما موفق نشدند.
این تحلیلگر توضیح میدهد که تلاش بولتون برای سلب مسئولیت از خود در حوزه برنامهریزی این کودتاها تنها توجیهی برای کاهش فشار رسانهها و افکارعمومی بوده است و ایالات متحده باید در قبال دخالتهای خود پاسخگو باشد. پایان جهان دوقطبی، ایالات متحده را از داشتن یک دشمن بزرگ محروم کرد. تلاش کلینتون به عنوان نخستین رئیس جمهور ایالات متحده پس از پایان جنگ سرد برای بازی کردن نقش نسبتاً بیطرفانهتری در منازعات بینالمللی، بویژه در کشورهای عربی خاورمیانه چندان موفقیتآمیز نبود. بودجه عظیم نظامی ایالات متحده که پس از جنگ سرد تنها اندکی تعدیل یافته بود و از ۳۰۰ میلیارد دلار به ۲۶۰ میلیارد دلار رسیده بود، تنها در پرتو یک سیاست خارجی تهاجمی و توسعه طلبانه قابل توجیه بود. حمله یازدهم سپتامبر سال 2001 به برج های دوقلوی تجارت جهانی و پنتاگون، به ایالات متحده اجازه داد که نخست به عنوان قربانی تروریسم بینالمللی و با مظلوم نمایی از سازمان ملل متحد مجوز حمله به افغانستان را بگیرد و سپس به بهانه حفظ امنیت بینالمللی در منطقه آسیای میانه مستقر شود.
حملات گاه به گاه باقیماندگان القاعده، دستاویز خوبی برای حضور ایالات متحده در آسیای مرکزی است. اعلام سه کشور کره شمالی، عراق و ایران پس از استقرار نیروهای امریکایی در افغانستان به عنوان محور شرارت، بیانگر آن بود که ایالات متحده در صدد است با دستاویز مبارزه با تروریسم، حکومتهایی که منافع ملی آن را به مخاطره میاندازد، از سر راه بردارد.
ایالات متحده از آغاز شکل گیری، یک سیاست خارجی مداخلهجویانه را در پیش گرفته بود. در دهههای نخست تشکیل این کشور، درگیری با قدرتهای استعماری انگلیس، فرانسه و اسپانیا اساس کار این سیاست را تشکیل میداد. در پیش گرفتن این سیاست، نتیجه اعتقاد به «بیانیه تقدیر» بود. نکته مهم در بیانیه تقدیر آن است که چنین مقدر شده که امریکاییها به واسطه وجود دو اقیانوس اطلس و آرام در میانه، از خطر تهاجم نیروهای خارجی در امان باشند!
نگاهی به تاریخ ایالات متحده نشان می دهد که ماهیت سیاست در این کشور با مداخله های خارجی گره خورده است؛ به طوری که به رویه ای ثابت در سیاست خارجی آن تبدیل شده است؛ جنگ با مکزیک (۴۸- ۱۸۴۶) و اسپانیا (۱۸۹۸) زمینه گسترش بیشتر به سمت جنوب و غرب را فراهم کرد. در پایان قرن نوزدهم، ایالات متحده نه تنها مرزهای خود را تا اقیانوس آرام گسترش داده بود، بلکه هاوایی و فیلیپین را که هر کدام حدود ۲۵۰۰ مایل با آن کشور فاصله داشتند و نیز کوبا را که مجاور ایالات فلوریدا قرار دارد، به صورت مستعمره اداره میکرد.
بین سالهای ۱۹۴۷ تا سالهای میانی ۱۹۸۰، ایالات متحده به بهانه مبارزه با کمونیسم نه تنها به مداخله در امور داخلی دیگر کشورها میپرداخت، بلکه در صورت لزوم به سرنگونی آنها اقدام میکرد. با آنکه پایان جنگ سرد در آغاز، نوید جهانی دور از تنش را میداد، اما آنچه در عمل مشاهده میشود آن است که تلاش امریکا برای تثبیت جایگاه خود به عنوان پلیس بینالمللی، امنیت بینالمللی را برهم زده است.
درگفتوگوی «ایران» با برخی از رتبههای برتر کنکور، علت موفقیت آنان بررسی شد
بازی اسکناسها با عدالت آموزشی
پرونده کنکور 1401 بسته شد و خبرها حاکی از آن است که کنکور 1402 با تغییرات گستردهای در راه است. از جمله تأثیر قطعی معدل، حذف دروس عمومی از کنکور، برگزاری دوبار کنکور در سال که حالا زمانهایش نیز مشخص شده است. هر چقدر مصوبه جدید کنکور خوب باشد اما به نظر میرسد مبهم بودن اجرای آن حداقل در سال اول، استرس داوطلبان را افزایش میدهد.
اکرم رضایی ثانی
خبرنگار
پرونده کنکور 1401 بسته شد و خبرها حاکی از آن است که کنکور 1402 با تغییرات گستردهای در راه است. از جمله تأثیر قطعی معدل، حذف دروس عمومی از کنکور، برگزاری دوبار کنکور در سال که حالا زمانهایش نیز مشخص شده است. هر چقدر مصوبه جدید کنکور خوب باشد اما به نظر میرسد مبهم بودن اجرای آن حداقل در سال اول استرس داوطلبان را افزایش میدهد. در روزهای گذشته «ایران» به بررسی و تشریح تغییرات کنکور در سال آتی پرداخته است. کنکور همواره با این سؤال مواجه است، آیا کسانی که برای درس خواندن در سه سال آخر دبیرستان یا سال آخر هزینه نکردهاند، میتوانند رتبههای خوب و دانشگاههای دولتی را به دست بیاورند؟ روز گذشته برخی از برگزیدگان زیر رتبه هزار در کنکور1401 طبق برنامهای که دانشگاه تهران برای بازدید از دانشکدههای مختلف، کتابخانه و آزمایشگاهها داشت به این دانشگاه آمدند تا با بررسی دانشکدهها انتخاب دقیق تری نسبت به رشتههای خود داشته باشند. در این گزارش از داوطلبانی که دانشگاه تهران را بهعنوان یکی از گزینههای تحصیل خود در نظر داشتهاند، کلیت و ساختار کنکور سراسری و همچنین نگاه آنها نسبت به مصوبه کنکور 1402 را جویا شدیم. این نو دانشجویان سال تحصیلی آتی دانشکدههای پرطرفدار و رشتههای پرمتقاضی را انتخاب میکنند؛ راهی که تقریباً هر دانشآموزی آرزوی پیمودنش را دارد. محمد امین روهنده دارای رتبه 704 رشته علوم انسانی درباره مصوبه 1402 کنکور میگوید: به نظر من اجرای مصوبه 1402 موجب کاهش سلامت کنکور سراسری خواهد شد زیرا ما حوزههای آزمونی متفاوتی برای برگزاری امتحانات داریم و نمیدانیم اینها چقدر کیفیت دارند زیرا نظارتها بر حوزهها متفاوت است. با توجه به همه انتقاداتی که بر کنکور وارد است باید بگویم کنکور سیستمی است که انسجام آن از آزمونهای امتحان نهایی بیشتر است.
وی ادامه میدهد: وقتی کنکور ارزش پیدا میکند راه برای افراد سودجو و افرادی که تقلب میکنند بیشتر باز خواهد شد اما در کل سلامت نمرهها و معدلهای امتحان نهایی از کنکور کمتر است. لحاظ شدن نمرات سه سال آخر دبیرستان اگر بهصورت تأثیر مثبت باشد بهتر است. البته که تقلب در آزمونهای این سه مقطع وجود دارد. طبیعتاً مدارس دولتی و غیردولتی و تیزهوشان در یک سطح نیستند که بخواهیم دانشآموزان آنها را در یک سطح قرار دهیم. به همین خاطر اگر مبنای سنجش کنکور باشد بهتر و استانداردتر است.
این نودانشجو درباره برگزار شدن دو کنکور در سال بیان میکند: اینکه کنکور دو مرتبه در سال برگزار شود، خوب است زیرا به داوطلب شانس دوباره میدهد که تلاش خود را انجام دهد. اما اگر این فرصت نباشد داوطلب مجبور است یک سال تلاش کند تا دوباره کنکور دهد. فکر میکنم این رویه به عدالت نزدیکتر است. وی میافزاید: من مدرسه نمونه دولتی استان یزد تحصیل کردهام و تصمیم دارم در رشته جامعه شناسی تحصیل کنم.
امیرمسعود ابراهیمی رتبه 948 رشته ریاضی فیزیک درباره این مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی میگوید: برگزاری دو مرتبه کنکور در سال خیلی به داوطلب کمک میکند زیرا به داوطلب فرصت جبران میدهد. اینکه تأثیر معدل بیشتر شده بهتر است زیرا در اینجا فرق دانشآموزانی که با سهمیه بالا میآیند با دانشآموزانی که خودشان تلاش کردهاند، مشخص میشود. برای این سه سال آخر که قرار است نمرات دانشآموزان در کنکور لحاظ شود بهتر است برای دانشآموزان مدارس دولتی یک امتیازی لحاظ شود شاید اینطور بگوییم که عدالت میتواند به نوعی اجرا شود.
وی بیان میکند: مدارس دولتی و غیردولتی شرایط و امکانات متفاوتی برای دانشآموزان دارند. من در مدرسه دولتی تحصیل کردم ولی حدود 10 میلیون تومان برای کنکور هزینه کردم. این نودانشجو که به گفته خود میخواهد رشته مدیریت مالی را انتخاب کند، درباره برگزاری آزمون کنکور میگوید: به طور کلی از نظر من در کنکور حق خیلی از داوطلبان خورده میشود، افرادی هستند که به حقشان نمیرسند و حتی در مسیر کنکور نابود میشوند. برخی تصور میکنند که با کنکور دیگر فرصتشان تمام شده و از اینرو سرخورده میشوند. وی در واکنش به تقلبهایی که گفته میشود امسال در کنکور سراسری رخ داد نیز میگوید: من امسال در کنکور سراسری شاهد تقلبهایی در حوزهای که خودم در آن آزمون دادم، بودم. داوطلبانی بودند که گوشی را به داخل دستشوییها میبردند و آنجا پاسخ سؤالات را میگرفتند و بازرسی خاصی صورت نگرفت.
فاطمه شاه کرمی رتبه 310 از رشته ریاضی فیزیک دیپلم خود را کسب کرده است، او درباره کنکور 1402 بیان میکند: نکته مثبت برای کنکور 1402 این است که برای ما که در رشته ریاضی فیزیک درس خواندهایم اما در کنکور رشته دیگری شرکت میکنیم، برای دروسی مانند عربی و دینی و... دیگر لازم نیست وقت زیادی بگذاریم. زیرا قبلاً که در کنکور این دروس هم بودند ما نیز مجبور بودیم روی دروس عمومی بیشتر کار کنیم تا امتیاز آن را به دست آوریم. اما اکنون میتوانیم بیشتر روی دروس تخصصی کار کنیم. اما برای برخی از داوطلبان که روی دروس عمومی مهارت داشتند این طرح میتواند آسیب زا باشد. بنابراین، این بستگی به هر دانشآموزی دارد که او در دروس عمومی مهارت دارد یا دروس تخصصی.
این داوطلب درباره تأثیر قطعی معدل میگوید: من فکر نمیکنم قطعی بودن معدل به میزان 40 درصد اتفاق خوبی باشد زیرا وقتی قطعی است باید عدالت خیلی در آن رعایت شود اما متأسفانه شاهدیم که عدالت چندان رعایت نمیشود و تقلب خیلی آسان است. باید در سه سال آخر دبیرستان که نمرات و معدل آن در کنکور در نظر گرفته خواهد شد، این نمرات با امنیت بالا به دست آمده باشد. در همان ورود به جلسه خیلی از دانشآموزان امکان تقلب دارند دیگر چه برسد به اینکه یک نفر بخواهد با برنامهریزی و طرح نقشه تقلب کند. بنابراین نمیتوان به عدالت زیادی در این زمینه رسید و تأثیر قطعی چندان قابل استناد نیست.
وی درباره برگزاری دو مرتبه کنکور در سال نیز اظهار میکند: این طرح خوب است اما به هر حال سازمان سنجش هم تا همین میزان قدرت امکان امنیت دارد و اگر میتوانست یا میخواست امنیت آزمون را بالا میبرد. اما اینکه یک داوطلب یک سال برای کنکور بعدی صبر کند زمان زیادی است زیرا خیلی از داوطلبان سر جلسه آزمون حالشان بد میشود و این موجب میشود که در کنکور موفق نشوند. شاه کرمی اضافه میکند: به طور کلی شاید این سیستم کنکور که طی 4 ساعت آزمون را برگزار میکنند در حالی که فرد پیش از آزمون دچار اضطراب شده درست نباشد. زیرا کنکور فقط در یک بازه زمانی یک ساله نیست؛ بلکه فرد باید در تمام طول عمر خود دانشآموز درسخوانی باشد که بتواند از عهده آن بر بیاید. میتوان راههای بهتری را برای ورود به دانشگاه گذاشت که فشار روی دانشآموزان کمتر باشد. وقتی که با فشار و سختی بخواهند فردی را وارد دانشگاه کنند درست نیست. این داوطلب ادامه میدهد: من تصمیم دارم که برای آینده رشته مهندسی شیمی را انتخاب کنم. تا کنون با توجه به اینکه مدرسه غیردولتی درس خواندم حدود 30 میلیون تومان برای کنکور هزینه کرده ام.
فاطمه منصوری با رتبه 114 در رشته ریاضی بیان میکند: قطعاً به مصوبه کنکور 1402 انتقاداتی وارد است. بهعنوان مثال معلمانی که در رشتههایی از جمله عربی، دینی و.. تدریس میکردند درآمد داشتند و اکنون کارشان متوقف خواهد شد زیرا اهمیت آن در کنکور کاسته شده است. ما برای دروس عمومی دبیران زیادی داریم که با این طرح فعالیتشان کم خواهد شد.
وی درباره هزینههایی که برای کنکور کرده است، اضافه میکند: من حدود 3 میلیون برای کتب درسی هزینه کردم و 30 میلیون هم شهریه مدرسه داده ام. میخواهم در صورت پذیرش در رشته کامپیوتر دانشگاه تهران تحصیل کنم.
مبینا میلانینژاد رتبه 606 در رشته ریاضی فیزیک دراین باره میگوید: به نظر من اجرای عدالت در این مصوبه چه در تهران و چه در شهرستان اعمال نخواهد شد. زیرا قرار است تأثیر معدل قطعی 40 درصد باشد بنابراین 25 صدم هم برای دانشآموزانی که میخواهند رتبه زیر دو هزار داشته باشند خیلی تأثیر دارد و با توجه به اینکه زیر ساخت مناسبی برای این موضوع فراهم نیست ما مشکلات زیادی خواهیم داشت.
وی ادامه میدهد: ضمن اینکه ما آزمونهایی داریم که به شیوه استاندارد برگزار نمیشوند مانند امتحان نهایی. بنابراین 40 درصد تأثیر قطعی معیار عادلانهای نیست که بخواهد داوطلبان را بسنجد زیرا دانشآموزان یک سال درس خواندهاند و 25 صدم نمره در درسی مانند عربی خیلی میتواند رتبه آنها را جا به جا کند، در صورتی که در کنکور اینگونه نیست و دروس ضریب دارد. این نودانشجو بیان میکند: من تجربهای در این زمینه دارم که نشان میدهد مصحح امتحانات هرچقدر هم که دقت داشته باشد باز هم مشکلاتی پیش خواهد آمد، مثلاً نمره من در امتحان زبان 14 شد در حالی که میدانستم نمرهام بیش از این خواهد بود بعد با پیگیریهای زیاد متوجه شدم یک برگه از امتحان از تصحیح جا مانده است و بعد از تصحیح آن برگه نمرهام 19.5 شد که این نمره قطعاً در کنکور من مؤثر خواهد بود. میلانینژاد میگوید: برگزاری دوبار کنکور در سال خیلی تصمیم درستی نیست زیرا استرس داوطلب را زیاد میکند.
اکرم رضایی ثانی
خبرنگار
پرونده کنکور 1401 بسته شد و خبرها حاکی از آن است که کنکور 1402 با تغییرات گستردهای در راه است. از جمله تأثیر قطعی معدل، حذف دروس عمومی از کنکور، برگزاری دوبار کنکور در سال که حالا زمانهایش نیز مشخص شده است. هر چقدر مصوبه جدید کنکور خوب باشد اما به نظر میرسد مبهم بودن اجرای آن حداقل در سال اول استرس داوطلبان را افزایش میدهد. در روزهای گذشته «ایران» به بررسی و تشریح تغییرات کنکور در سال آتی پرداخته است. کنکور همواره با این سؤال مواجه است، آیا کسانی که برای درس خواندن در سه سال آخر دبیرستان یا سال آخر هزینه نکردهاند، میتوانند رتبههای خوب و دانشگاههای دولتی را به دست بیاورند؟ روز گذشته برخی از برگزیدگان زیر رتبه هزار در کنکور1401 طبق برنامهای که دانشگاه تهران برای بازدید از دانشکدههای مختلف، کتابخانه و آزمایشگاهها داشت به این دانشگاه آمدند تا با بررسی دانشکدهها انتخاب دقیق تری نسبت به رشتههای خود داشته باشند. در این گزارش از داوطلبانی که دانشگاه تهران را بهعنوان یکی از گزینههای تحصیل خود در نظر داشتهاند، کلیت و ساختار کنکور سراسری و همچنین نگاه آنها نسبت به مصوبه کنکور 1402 را جویا شدیم. این نو دانشجویان سال تحصیلی آتی دانشکدههای پرطرفدار و رشتههای پرمتقاضی را انتخاب میکنند؛ راهی که تقریباً هر دانشآموزی آرزوی پیمودنش را دارد. محمد امین روهنده دارای رتبه 704 رشته علوم انسانی درباره مصوبه 1402 کنکور میگوید: به نظر من اجرای مصوبه 1402 موجب کاهش سلامت کنکور سراسری خواهد شد زیرا ما حوزههای آزمونی متفاوتی برای برگزاری امتحانات داریم و نمیدانیم اینها چقدر کیفیت دارند زیرا نظارتها بر حوزهها متفاوت است. با توجه به همه انتقاداتی که بر کنکور وارد است باید بگویم کنکور سیستمی است که انسجام آن از آزمونهای امتحان نهایی بیشتر است.
وی ادامه میدهد: وقتی کنکور ارزش پیدا میکند راه برای افراد سودجو و افرادی که تقلب میکنند بیشتر باز خواهد شد اما در کل سلامت نمرهها و معدلهای امتحان نهایی از کنکور کمتر است. لحاظ شدن نمرات سه سال آخر دبیرستان اگر بهصورت تأثیر مثبت باشد بهتر است. البته که تقلب در آزمونهای این سه مقطع وجود دارد. طبیعتاً مدارس دولتی و غیردولتی و تیزهوشان در یک سطح نیستند که بخواهیم دانشآموزان آنها را در یک سطح قرار دهیم. به همین خاطر اگر مبنای سنجش کنکور باشد بهتر و استانداردتر است.
این نودانشجو درباره برگزار شدن دو کنکور در سال بیان میکند: اینکه کنکور دو مرتبه در سال برگزار شود، خوب است زیرا به داوطلب شانس دوباره میدهد که تلاش خود را انجام دهد. اما اگر این فرصت نباشد داوطلب مجبور است یک سال تلاش کند تا دوباره کنکور دهد. فکر میکنم این رویه به عدالت نزدیکتر است. وی میافزاید: من مدرسه نمونه دولتی استان یزد تحصیل کردهام و تصمیم دارم در رشته جامعه شناسی تحصیل کنم.
امیرمسعود ابراهیمی رتبه 948 رشته ریاضی فیزیک درباره این مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی میگوید: برگزاری دو مرتبه کنکور در سال خیلی به داوطلب کمک میکند زیرا به داوطلب فرصت جبران میدهد. اینکه تأثیر معدل بیشتر شده بهتر است زیرا در اینجا فرق دانشآموزانی که با سهمیه بالا میآیند با دانشآموزانی که خودشان تلاش کردهاند، مشخص میشود. برای این سه سال آخر که قرار است نمرات دانشآموزان در کنکور لحاظ شود بهتر است برای دانشآموزان مدارس دولتی یک امتیازی لحاظ شود شاید اینطور بگوییم که عدالت میتواند به نوعی اجرا شود.
وی بیان میکند: مدارس دولتی و غیردولتی شرایط و امکانات متفاوتی برای دانشآموزان دارند. من در مدرسه دولتی تحصیل کردم ولی حدود 10 میلیون تومان برای کنکور هزینه کردم. این نودانشجو که به گفته خود میخواهد رشته مدیریت مالی را انتخاب کند، درباره برگزاری آزمون کنکور میگوید: به طور کلی از نظر من در کنکور حق خیلی از داوطلبان خورده میشود، افرادی هستند که به حقشان نمیرسند و حتی در مسیر کنکور نابود میشوند. برخی تصور میکنند که با کنکور دیگر فرصتشان تمام شده و از اینرو سرخورده میشوند. وی در واکنش به تقلبهایی که گفته میشود امسال در کنکور سراسری رخ داد نیز میگوید: من امسال در کنکور سراسری شاهد تقلبهایی در حوزهای که خودم در آن آزمون دادم، بودم. داوطلبانی بودند که گوشی را به داخل دستشوییها میبردند و آنجا پاسخ سؤالات را میگرفتند و بازرسی خاصی صورت نگرفت.
فاطمه شاه کرمی رتبه 310 از رشته ریاضی فیزیک دیپلم خود را کسب کرده است، او درباره کنکور 1402 بیان میکند: نکته مثبت برای کنکور 1402 این است که برای ما که در رشته ریاضی فیزیک درس خواندهایم اما در کنکور رشته دیگری شرکت میکنیم، برای دروسی مانند عربی و دینی و... دیگر لازم نیست وقت زیادی بگذاریم. زیرا قبلاً که در کنکور این دروس هم بودند ما نیز مجبور بودیم روی دروس عمومی بیشتر کار کنیم تا امتیاز آن را به دست آوریم. اما اکنون میتوانیم بیشتر روی دروس تخصصی کار کنیم. اما برای برخی از داوطلبان که روی دروس عمومی مهارت داشتند این طرح میتواند آسیب زا باشد. بنابراین، این بستگی به هر دانشآموزی دارد که او در دروس عمومی مهارت دارد یا دروس تخصصی.
این داوطلب درباره تأثیر قطعی معدل میگوید: من فکر نمیکنم قطعی بودن معدل به میزان 40 درصد اتفاق خوبی باشد زیرا وقتی قطعی است باید عدالت خیلی در آن رعایت شود اما متأسفانه شاهدیم که عدالت چندان رعایت نمیشود و تقلب خیلی آسان است. باید در سه سال آخر دبیرستان که نمرات و معدل آن در کنکور در نظر گرفته خواهد شد، این نمرات با امنیت بالا به دست آمده باشد. در همان ورود به جلسه خیلی از دانشآموزان امکان تقلب دارند دیگر چه برسد به اینکه یک نفر بخواهد با برنامهریزی و طرح نقشه تقلب کند. بنابراین نمیتوان به عدالت زیادی در این زمینه رسید و تأثیر قطعی چندان قابل استناد نیست.
وی درباره برگزاری دو مرتبه کنکور در سال نیز اظهار میکند: این طرح خوب است اما به هر حال سازمان سنجش هم تا همین میزان قدرت امکان امنیت دارد و اگر میتوانست یا میخواست امنیت آزمون را بالا میبرد. اما اینکه یک داوطلب یک سال برای کنکور بعدی صبر کند زمان زیادی است زیرا خیلی از داوطلبان سر جلسه آزمون حالشان بد میشود و این موجب میشود که در کنکور موفق نشوند. شاه کرمی اضافه میکند: به طور کلی شاید این سیستم کنکور که طی 4 ساعت آزمون را برگزار میکنند در حالی که فرد پیش از آزمون دچار اضطراب شده درست نباشد. زیرا کنکور فقط در یک بازه زمانی یک ساله نیست؛ بلکه فرد باید در تمام طول عمر خود دانشآموز درسخوانی باشد که بتواند از عهده آن بر بیاید. میتوان راههای بهتری را برای ورود به دانشگاه گذاشت که فشار روی دانشآموزان کمتر باشد. وقتی که با فشار و سختی بخواهند فردی را وارد دانشگاه کنند درست نیست. این داوطلب ادامه میدهد: من تصمیم دارم که برای آینده رشته مهندسی شیمی را انتخاب کنم. تا کنون با توجه به اینکه مدرسه غیردولتی درس خواندم حدود 30 میلیون تومان برای کنکور هزینه کرده ام.
فاطمه منصوری با رتبه 114 در رشته ریاضی بیان میکند: قطعاً به مصوبه کنکور 1402 انتقاداتی وارد است. بهعنوان مثال معلمانی که در رشتههایی از جمله عربی، دینی و.. تدریس میکردند درآمد داشتند و اکنون کارشان متوقف خواهد شد زیرا اهمیت آن در کنکور کاسته شده است. ما برای دروس عمومی دبیران زیادی داریم که با این طرح فعالیتشان کم خواهد شد.
وی درباره هزینههایی که برای کنکور کرده است، اضافه میکند: من حدود 3 میلیون برای کتب درسی هزینه کردم و 30 میلیون هم شهریه مدرسه داده ام. میخواهم در صورت پذیرش در رشته کامپیوتر دانشگاه تهران تحصیل کنم.
مبینا میلانینژاد رتبه 606 در رشته ریاضی فیزیک دراین باره میگوید: به نظر من اجرای عدالت در این مصوبه چه در تهران و چه در شهرستان اعمال نخواهد شد. زیرا قرار است تأثیر معدل قطعی 40 درصد باشد بنابراین 25 صدم هم برای دانشآموزانی که میخواهند رتبه زیر دو هزار داشته باشند خیلی تأثیر دارد و با توجه به اینکه زیر ساخت مناسبی برای این موضوع فراهم نیست ما مشکلات زیادی خواهیم داشت.
وی ادامه میدهد: ضمن اینکه ما آزمونهایی داریم که به شیوه استاندارد برگزار نمیشوند مانند امتحان نهایی. بنابراین 40 درصد تأثیر قطعی معیار عادلانهای نیست که بخواهد داوطلبان را بسنجد زیرا دانشآموزان یک سال درس خواندهاند و 25 صدم نمره در درسی مانند عربی خیلی میتواند رتبه آنها را جا به جا کند، در صورتی که در کنکور اینگونه نیست و دروس ضریب دارد. این نودانشجو بیان میکند: من تجربهای در این زمینه دارم که نشان میدهد مصحح امتحانات هرچقدر هم که دقت داشته باشد باز هم مشکلاتی پیش خواهد آمد، مثلاً نمره من در امتحان زبان 14 شد در حالی که میدانستم نمرهام بیش از این خواهد بود بعد با پیگیریهای زیاد متوجه شدم یک برگه از امتحان از تصحیح جا مانده است و بعد از تصحیح آن برگه نمرهام 19.5 شد که این نمره قطعاً در کنکور من مؤثر خواهد بود. میلانینژاد میگوید: برگزاری دوبار کنکور در سال خیلی تصمیم درستی نیست زیرا استرس داوطلب را زیاد میکند.
«ایران» از مقایسه شاخصهای قیمت مسکن در کشور و شهر تهران گزارش میدهد
قیمت خانه در تهران 3 برابر میانگین کشور
گروه اقتصادی / قیمت مسکن در سالهای اخیر دستخوش تغییرات بسیاری شده و افزایش این نرخ در تمام کشور به چشم میخورد. اما قیمت در بازار مسکن در بخشهای مختلف (زمین، واحد مسکونی و اجارهبها)، در شهر تهران در مقایسه با کل کشور (مناطق شهری) حاکی از اختلاف قیمتی بالا در شهر تهران نسبت به کل کشور است. براساس آخرین اطلاعات سالانه، فصلی و ماهانه اقتصادی که مرکز آمار منتشر کرده است، به عنوان مثال، قیمت یک متر آپارتمان در شهر تهران طی پاییز 1400 به طور متوسط 33 میلیون تومان بود، در حالی که این نرخ در کل کشور 11 میلیون تومان است یعنی متوسط قیمت مسکن در آن مقطع در شهر تهران 200 درصد از کل کشور بیشتر است.
به این ترتیب هزینه مسکن در شهر تهران حدود 3 برابر نسبت به کل کشور است. هر چند درآمدها در این شهر نیز نسبت به کل کشور بالاتر است، اما باید در نظر داشت که بیشتر درآمدها در شهر تهران صرف پرداخت هزینه مسکن میشود. مثلاً متوسط هزینه خانوار شهری در سال 99 معادل 63 میلیون تومان و متوسط درآمد برابر 74 میلیون تومان بوده است. متوسط هزینه مسکن در کشور در این سال37 درصد کل درآمد است، اما در تهران این هزینه 49.7 درصد کل درآمد است به این معنی که خانوار در تهران بیش از 10 درصد بیشتر از متوسط کشوری هزینه برای مسکن صرف میکند. موضوع دیگر این است که با توجه به قیمت بالای مسکن در شهر تهران، متوسط قیمت این شهر تأثیر قابل توجهی در افزایش متوسط قیمت مسکن در کل کشور دارد.
کارشناسان بخش مسکن با اشاره به این آمار، معتقدند با توجه به قیمت بالاتر مسکن در شهر تهران نسبت به کل کشور، نمیتوان برای کل کشور برنامهای یکسان در بخش مسکن اجرا کرد. مثلاً پرداخت تسهیلات، نرخ سود، حمایتهای دولتی از ساخت واحد مسکونی برای اقشار هدف و... باید بر اساس تفاوتها در بازار مسکن در تهران و نقاط دیگر شهری لحاظ شود.
براساس اطلاعات شاخصهای اقتصادی کشور که مرکز آمار منتشر کرده است در پاییز سال گذشته متوسط قیمت یک متر زمین در شهر تهران بیش از 49 میلیون تومان و متوسط اجاره بهای یک متر واحد مسکونی نیز حدود 87 هزار تومان است، در حالی که میانگین قیمت یک متر زمین در کل کشور در تابستان سال گذشته 10 میلیون تومان و متوسط قیمت اجاره بها نیز برای هر متر آپارتمان 30 هزار تومان است. با توجه به قیمت بالای زمین، مسکن و اجاره بها در شهر تهران نسبت به کل کشور، مشکلات ساختوساز نیز در این شهر نسبت به شهرهای دیگر بیشتر است. در برنامه نهضت ملی مسکن که ساخت یک میلیون مسکن در سال را مد نظر دارد، در شهر تهران ثبتنام برای این طرح انجام نمیشود و متقاضیان در این شهر ناچار هستند در چند شهر محدود در اطراف تهران متقاضی مسکن نهضت ملی باشند. در استان تهران ۴۳۴ هزار نفر در شهرهای جدید ثبتنام نهضت ملی مسکن داشتهاند. در شهر تهران صرفاً شهرهای جدید پرند، هشتگرد، ایوانکی و شهرهای پاکدشت، رباطکریم برای ساخت مسکن نهضت ملی در نظر گرفته شده است. کمبود زمین مهمترین عاملی است که متولیان بخش مسکن آن را موجب محدودیت اجرای برنامههای انبوهسازی در تهران عنوان میکنند. این در حالی است که ساخت واحدهایی متناسب با تقاضا (واحدهای متراژ کوچک برای فروش و اجاره) بر کنترل نرخ مسکن در این شهر مؤثر است. فعالان حوزه مسکن با اشاره به محدودیت زمین در شهر تهران و همچنین عدم امکان توسعه شهر، نوسازی بافتهای فرسوده را اثرگذارترین برنامه ساختوساز برای تولید و عرضه مسکن در شهر تهران عنوان میکنند. با توجه به اینکه هر واحد فرسوده (یک طبقه) در برنامه نوسازی، امکان تولید 3 واحد جدید را دارد، اجرای این برنامه تا حدودی پاسخگوی تقاضای بالای مسکن در این شهر خواهد بود. هم اکنون ۴ هزار و ۴۰۰ هکتار بافت فرسوده در شهر تهران وجود دارد که طبق قانون باید سالانه ۱۵۰ هزار واحد مسکونی نوسازی شود. اخیراً میان شهرداری تهران و وزارت راه و شهرسازی، تفاهمنامهای برای ساخت 130 هزار واحد در بافت فرسوده تهران به امضا رسیده است. برای نوسازی هر واحد فرسوده ۴۵۰ میلیون تومان تسهیلات به سازندگان پرداخت میشود و همچنین ودیعه ۶۰ میلیون تومانی (برای استقرار خانوار مالک بافت فرسوده در مدت نوسازی) برای ساخت واحدهای فرسوده در نظر گرفته شده است. متولیان بخش مسکن، اجرای این برنامه را منوط به تأمین منابع مالی عنوان میکنند. از سوی دیگر صدور مجوز ساخت و مسائل مربوط به انجام مقدمات (اخذ مجوزها) مهمترین مانع بعد از تأمین مالی، برای نوسازی بافتهای فرسوده است.
ساخت ۴ هزار واحد مسکونی در شهر تهران
در کنار برنامه نوسازی بافتهای فرسوده، برنامههای مشارکتی با نهادها، سازمانها و ارگانهای مختلف برای تأمین زمین و ساخت مسکن، در شهر تهران در حال اجرا است. بر اساس قانون ساماندهی بازار مسکن، سازمانها و نهادهای دولتی موظف هستند زمین در اختیار خود را برای ساخت مسکن به دولت عرضه کنند. ساختوساز مشارکتی در این زمینها، راهکاری است که برای ترغیب این دستگاهها برای واگذاری زمین در نظر گرفته شده است. مثلاً بعد از ساخت، تعدادی از واحدها برای تأمین مسکن کارکنان آن دستگاه اختصاص داده میشود.
در راستای همین برنامه، حمیدرضا سهرابی، معاون مسکن شهری بنیاد مسکن با اعلام اینکه در همکاری بنیاد با شهرداری۱۰ هزار واحد مسکونی در شهر تهران احداث خواهد شد، گفت: در ماههای گذشته کلنگ احداث
۶ هزار واحد مشارکتی به زمین زده شد و طی یک ماه آینده احداث ۴ هزار واحد مشارکتی دیگر نیز آغاز میشود.
معاون مسکن شهری بنیاد مسکن افزود: بنیاد مسکن در تفاهم با شهرداری تهران ساخت ۱۰ هزار واحد مسکونی شهری را علاوه بر سایر فعالیتهای بنیاد در حوزه تولید مسکن در برنامه دارد. کلنگ احداث ۶ هزار واحد مسکونی در دو مرحله و هر کدام به تعداد ۳ هزار واحد به زمین زده شد. مقرر است طی یک ماه آینده ۴ هزار واحد دیگر نیز اجرایی و عملیاتی شود که با این اقدام، ساخت ۱۰ هزار واحد مسکونی به شکل مشارکتی آغاز خواهد شد.
سهرابی توضیح داد: طی این پروژه مشارکتی در برخی از واحدها، زمین و ساخت از بنیاد مسکن و پروانه از شهرداری تهران و در برخی از پروژهها نیز زمین و پروانه از شهرداری و ساخت برعهده بنیاد مسکن است.
براساس گزارش وزارت راه و شهرسازی، ۳ هزار واحد از ۱۰ هزار واحد مشارکتی بنیاد و شهرداری با ایجاد قرارگاه سازندگی مسکن در شهر تهران و در منطقه ۱۸ در حال احداث است که طی اسفندماه سال گذشته کلنگزنی شد و ۳ هزار واحد نیز در تیرماه سال جاری طی مراسمی با حضور رئیس بنیاد مسکن و شهردار تهران آغاز شد. مقرر است تا ۴ هزار واحد نیز در یک ماه آتی آغاز شود.
به این ترتیب هزینه مسکن در شهر تهران حدود 3 برابر نسبت به کل کشور است. هر چند درآمدها در این شهر نیز نسبت به کل کشور بالاتر است، اما باید در نظر داشت که بیشتر درآمدها در شهر تهران صرف پرداخت هزینه مسکن میشود. مثلاً متوسط هزینه خانوار شهری در سال 99 معادل 63 میلیون تومان و متوسط درآمد برابر 74 میلیون تومان بوده است. متوسط هزینه مسکن در کشور در این سال37 درصد کل درآمد است، اما در تهران این هزینه 49.7 درصد کل درآمد است به این معنی که خانوار در تهران بیش از 10 درصد بیشتر از متوسط کشوری هزینه برای مسکن صرف میکند. موضوع دیگر این است که با توجه به قیمت بالای مسکن در شهر تهران، متوسط قیمت این شهر تأثیر قابل توجهی در افزایش متوسط قیمت مسکن در کل کشور دارد.
کارشناسان بخش مسکن با اشاره به این آمار، معتقدند با توجه به قیمت بالاتر مسکن در شهر تهران نسبت به کل کشور، نمیتوان برای کل کشور برنامهای یکسان در بخش مسکن اجرا کرد. مثلاً پرداخت تسهیلات، نرخ سود، حمایتهای دولتی از ساخت واحد مسکونی برای اقشار هدف و... باید بر اساس تفاوتها در بازار مسکن در تهران و نقاط دیگر شهری لحاظ شود.
براساس اطلاعات شاخصهای اقتصادی کشور که مرکز آمار منتشر کرده است در پاییز سال گذشته متوسط قیمت یک متر زمین در شهر تهران بیش از 49 میلیون تومان و متوسط اجاره بهای یک متر واحد مسکونی نیز حدود 87 هزار تومان است، در حالی که میانگین قیمت یک متر زمین در کل کشور در تابستان سال گذشته 10 میلیون تومان و متوسط قیمت اجاره بها نیز برای هر متر آپارتمان 30 هزار تومان است. با توجه به قیمت بالای زمین، مسکن و اجاره بها در شهر تهران نسبت به کل کشور، مشکلات ساختوساز نیز در این شهر نسبت به شهرهای دیگر بیشتر است. در برنامه نهضت ملی مسکن که ساخت یک میلیون مسکن در سال را مد نظر دارد، در شهر تهران ثبتنام برای این طرح انجام نمیشود و متقاضیان در این شهر ناچار هستند در چند شهر محدود در اطراف تهران متقاضی مسکن نهضت ملی باشند. در استان تهران ۴۳۴ هزار نفر در شهرهای جدید ثبتنام نهضت ملی مسکن داشتهاند. در شهر تهران صرفاً شهرهای جدید پرند، هشتگرد، ایوانکی و شهرهای پاکدشت، رباطکریم برای ساخت مسکن نهضت ملی در نظر گرفته شده است. کمبود زمین مهمترین عاملی است که متولیان بخش مسکن آن را موجب محدودیت اجرای برنامههای انبوهسازی در تهران عنوان میکنند. این در حالی است که ساخت واحدهایی متناسب با تقاضا (واحدهای متراژ کوچک برای فروش و اجاره) بر کنترل نرخ مسکن در این شهر مؤثر است. فعالان حوزه مسکن با اشاره به محدودیت زمین در شهر تهران و همچنین عدم امکان توسعه شهر، نوسازی بافتهای فرسوده را اثرگذارترین برنامه ساختوساز برای تولید و عرضه مسکن در شهر تهران عنوان میکنند. با توجه به اینکه هر واحد فرسوده (یک طبقه) در برنامه نوسازی، امکان تولید 3 واحد جدید را دارد، اجرای این برنامه تا حدودی پاسخگوی تقاضای بالای مسکن در این شهر خواهد بود. هم اکنون ۴ هزار و ۴۰۰ هکتار بافت فرسوده در شهر تهران وجود دارد که طبق قانون باید سالانه ۱۵۰ هزار واحد مسکونی نوسازی شود. اخیراً میان شهرداری تهران و وزارت راه و شهرسازی، تفاهمنامهای برای ساخت 130 هزار واحد در بافت فرسوده تهران به امضا رسیده است. برای نوسازی هر واحد فرسوده ۴۵۰ میلیون تومان تسهیلات به سازندگان پرداخت میشود و همچنین ودیعه ۶۰ میلیون تومانی (برای استقرار خانوار مالک بافت فرسوده در مدت نوسازی) برای ساخت واحدهای فرسوده در نظر گرفته شده است. متولیان بخش مسکن، اجرای این برنامه را منوط به تأمین منابع مالی عنوان میکنند. از سوی دیگر صدور مجوز ساخت و مسائل مربوط به انجام مقدمات (اخذ مجوزها) مهمترین مانع بعد از تأمین مالی، برای نوسازی بافتهای فرسوده است.
ساخت ۴ هزار واحد مسکونی در شهر تهران
در کنار برنامه نوسازی بافتهای فرسوده، برنامههای مشارکتی با نهادها، سازمانها و ارگانهای مختلف برای تأمین زمین و ساخت مسکن، در شهر تهران در حال اجرا است. بر اساس قانون ساماندهی بازار مسکن، سازمانها و نهادهای دولتی موظف هستند زمین در اختیار خود را برای ساخت مسکن به دولت عرضه کنند. ساختوساز مشارکتی در این زمینها، راهکاری است که برای ترغیب این دستگاهها برای واگذاری زمین در نظر گرفته شده است. مثلاً بعد از ساخت، تعدادی از واحدها برای تأمین مسکن کارکنان آن دستگاه اختصاص داده میشود.
در راستای همین برنامه، حمیدرضا سهرابی، معاون مسکن شهری بنیاد مسکن با اعلام اینکه در همکاری بنیاد با شهرداری۱۰ هزار واحد مسکونی در شهر تهران احداث خواهد شد، گفت: در ماههای گذشته کلنگ احداث
۶ هزار واحد مشارکتی به زمین زده شد و طی یک ماه آینده احداث ۴ هزار واحد مشارکتی دیگر نیز آغاز میشود.
معاون مسکن شهری بنیاد مسکن افزود: بنیاد مسکن در تفاهم با شهرداری تهران ساخت ۱۰ هزار واحد مسکونی شهری را علاوه بر سایر فعالیتهای بنیاد در حوزه تولید مسکن در برنامه دارد. کلنگ احداث ۶ هزار واحد مسکونی در دو مرحله و هر کدام به تعداد ۳ هزار واحد به زمین زده شد. مقرر است طی یک ماه آینده ۴ هزار واحد دیگر نیز اجرایی و عملیاتی شود که با این اقدام، ساخت ۱۰ هزار واحد مسکونی به شکل مشارکتی آغاز خواهد شد.
سهرابی توضیح داد: طی این پروژه مشارکتی در برخی از واحدها، زمین و ساخت از بنیاد مسکن و پروانه از شهرداری تهران و در برخی از پروژهها نیز زمین و پروانه از شهرداری و ساخت برعهده بنیاد مسکن است.
براساس گزارش وزارت راه و شهرسازی، ۳ هزار واحد از ۱۰ هزار واحد مشارکتی بنیاد و شهرداری با ایجاد قرارگاه سازندگی مسکن در شهر تهران و در منطقه ۱۸ در حال احداث است که طی اسفندماه سال گذشته کلنگزنی شد و ۳ هزار واحد نیز در تیرماه سال جاری طی مراسمی با حضور رئیس بنیاد مسکن و شهردار تهران آغاز شد. مقرر است تا ۴ هزار واحد نیز در یک ماه آتی آغاز شود.
بررسی نقشههای ماهوارهای سیل امامزاده داوود و مزداران نشان داد
پای «رودخواری» در میان است
سیل پدیدهای طبیعی و حتی لازم است، اگر سیل نبود ما از بسیاری از چشم اندازهای زیبای زمین محروم بودیم. شکلگیری رودخانهها و درهها و همچنین پر شدن تالابها و حاصلخیزی خاک دشتها از دستاوردهای طلایی سیل است. ایران از نظر اقلیمی کشوری است با آب و هوای قارهای که چندین جبهه آب و هوایی در ساختار اقلیمی آن تأثیر دارد.
حسین آخانی استاد گیاه شناسی دانشگاه تهران
مهدی معتق استاد مرکز تحقیقات علوم زمین آلمان
سیل پدیدهای طبیعی و حتی لازم است، اگر سیل نبود ما از بسیاری از چشم اندازهای زیبای زمین محروم بودیم. شکلگیری رودخانهها و درهها و همچنین پر شدن تالابها، حاصلخیزی خاک دشتها از دستاوردهای طلایی سیل است. ایران از نظر اقلیمی کشوری است با آب و هوای قارهای که چندین جبهه آب و هوایی در ساختار اقلیمی آن تأثیر دارد. از طرفی به دلیل قارهای بودن، آستانههای اقلیمی در ایران بسیار گسترده و رخدادهای اقلیمی غیر قابل پیشبینی است. مردمانی که در فلات ایران زیست میکردند، خوب میدانستند که چگونه با این شرایط کنار بیایند. آنها با رعایت فاصله از رودخانه میتوانستند نه تنها جان خود را حفظ بلکه از خسارت به اموال خود جلوگیری کنند. در ضمن استفاده از آب رودخانه را متناسب با شرایط رودخانه – که حاصل خاطرات نسلها بود – مدیریت میکردند. بیخود نیست که فردوسی در 1000 سال پیش گفته است: بهجویی که یک روز بگذشت آب / نسازد خردمند ازو جای خواب.
نگارندگان این یادداشت به کمک جدیدترین تصاویر ماهوارهای دو نقطه از سیل اخیر در امتداد رودخانه نمرود واقع در مزداران را بررسی و به نتایج شگفتانگیزی دست یافتند. چنانچه در عکسهای ماهوارهای مزداران دیده میشود، تغییر شدید کاربری در بستر و حاشیه رودخانه نشانه محل آسیبپذیر بوده است. اگرچه نگارندگان از عکسهای ماهوارهای نمیتوانند نوع ساختوساز را تشخیص دهند، ولی به نظر میرسد که در منطقه مزداران، با تجاوز به حریم رودخانه اقدام به ساختوساز شده است. در منطقه امامزاده داوود نیز ساخت وسازهای دیگری در پیچ رودخانه صورت گرفته است.
متأسفانه در سالهای اخیر تجاوز به حریم رودخانهها بشدت گسترش یافته است. ویلاسازی، رستورانسازی، جادهسازی و انواع دخالتهای دستگاههای دولتی و شهرداریها دهانه رودخانه را تنگ کرده و باعث میشود که جریان آب رودخانه در زمان طغیان به سیلاب مخرب تبدیل شود.
عملیات آبخیزداری سازهای به عنوان یکی از مهمترین اقدامات در مسیر رودخانهها و آبراههها برای کاهش خسارت سیل در ایران اجرا میشود. عکسهای ماهوارهای سیل امامزاده داوود مشخص میکند که درست در بالای امامزاده چندین سد کوچک آبخیزداری ساخته شده بود. ولی رخداد سیل اخیر نشان داد که تعدد این سازهها هم نتوانست مانع جریان سیلی شود که فقط حاصل حدود 30 میلی متر بارندگی بود. باید بررسی کرد که چه اتفاقی افتاده و متولیان امرباید کارآیی و نقاط ضعف این سیستم را به صورت جدی مورد نقد و بررسی قرار دهند و به هیچ عنوان بر راهکارهای آبخیزداری سازهای برای ممانعت از سیل تأکید و سرمایهگذاری نکنند. آبخیزداری واقعی جلوگیری از فرسایش خاک و ایجاد نفوذ پذیری حوضه است که این کار فقط با کنترل چرا[ی دام] و حفظ و احیای ساختار طبیعی زمین ممکن است.براساس مشاهدات یکی از نویسندگان این متن (آخانی)، در سیل 1380 در پارک ملی گلستان با شکسته شدن دو سد آبخیزداری، سیل تشدید و درست بلافاصله بعد از این دو سازه که منجر به آزادسازی حجم بالای رسوب و همچنین مصالح به کار رفته در آن سازهها شده بود. این مواد رسوبی و مصالح همراه آن انرژی سیل را بالا برده و هسته اصلی ویرانگری سیل را شکل دادهاست. گزارشات متعددی از شکسته شدن بندهای آبخیزداری در سیلهای اخیر برای نمونه در کرمان و یزد وجود دارد که باید با دقت بیشتر هر کدام مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
اما مسأله اصلی که در همه سیلهای ایران مشترک است، فرسایش شدید حوضه آبریز و دستکاری در ساختار هیدرولوژی (آب) است که مهمترین عوامل سیل هستند. این فرسایش ناشی از چرای بیرویه، تغییر کاربری بیرویه، جاده سازیهای بیمورد، معدنکاوی، برداشت شن و ماسه از بستر و شیبهای اطراف و از همه مهمتر تجاوز به حریم طبیعی رودخانههاست. پوشش گیاهی حاشیه رودخانهها به عنوان مهمترین عامل کنترل شدت جریان آب عمل میکنند. برداشت آب از رودخانهها برای عملیات معدنکاری، باغداریها و رستورانهای حاشیه رودخانه یا ویلاها باعث میشود که در فصل کم باران جریان رودخانه تضعیف شده و با افزایش بستر با مورد رسوبی دهانه رودخانه کوچکتر شده و در زمان سیل امکان جابهجایی حجم بالای آب را نداشته باشد.
نتیجه آنکه سیلهای اخیر آیینه تمام نمای دخالت انسان در رژیم رودخانه است. متأسفانه درک درستی از زیستبوم رودخانه در ایران وجود ندارد. متولی رودخانههای ایران وزارت نیرو است که بیشتر نگاه بهرهورانه نسبت به رودخانه دارد. در حالی که رودخانه یک زیستبوم پویاست که مانند شریانهای حیاتی، با انتقال آب به حوضه آبریز باعث پایداری مسیر رود میشود و لازم است مدیریت آنها به عهده سازمان حفاظت محیط زیست باشد.بعد از سیل 2021 شرق آلمان، محققان با بررسی دقیق مسیل و اتفاقاتی که در پستی و بلندیهای منطقه افتاد، اقدام به ریشهیابی سیل کردند. متأسفانه دستگاههای دولتی و گاهی شرکتهای ذینفع در شرایط بحران به ارائه راهکارهای شتابزده – مانند آبخیزداری سازهای– اقدام میکنند. توصیه ما به دستگاههای مسئول آن است که مانند آنچه در آلمان انجام میشود، با فراخوان کلی به دانشگاهها و مراکز پژوهشی از آنها دعوت شود تا مستقلاً به بررسی هر مورد از سیل (به طور جداگانه) پرداخته وسپس بر اساس نتایج علمی اقدام به اصلاح حوضه آبریز و بالا بردن تابآوری در مقابل سیل کنند. بدون انجام تحقیقات مناسب و مستقل، انجام راهحلهای ضربتی و فوریتی، نتیجهای جز اتلاف بودجه و افزایش خسارتهای جانی و مالی در سیلهای بعدی نخواهد داشت.
حسین آخانی استاد گیاه شناسی دانشگاه تهران
مهدی معتق استاد مرکز تحقیقات علوم زمین آلمان
سیل پدیدهای طبیعی و حتی لازم است، اگر سیل نبود ما از بسیاری از چشم اندازهای زیبای زمین محروم بودیم. شکلگیری رودخانهها و درهها و همچنین پر شدن تالابها، حاصلخیزی خاک دشتها از دستاوردهای طلایی سیل است. ایران از نظر اقلیمی کشوری است با آب و هوای قارهای که چندین جبهه آب و هوایی در ساختار اقلیمی آن تأثیر دارد. از طرفی به دلیل قارهای بودن، آستانههای اقلیمی در ایران بسیار گسترده و رخدادهای اقلیمی غیر قابل پیشبینی است. مردمانی که در فلات ایران زیست میکردند، خوب میدانستند که چگونه با این شرایط کنار بیایند. آنها با رعایت فاصله از رودخانه میتوانستند نه تنها جان خود را حفظ بلکه از خسارت به اموال خود جلوگیری کنند. در ضمن استفاده از آب رودخانه را متناسب با شرایط رودخانه – که حاصل خاطرات نسلها بود – مدیریت میکردند. بیخود نیست که فردوسی در 1000 سال پیش گفته است: بهجویی که یک روز بگذشت آب / نسازد خردمند ازو جای خواب.
نگارندگان این یادداشت به کمک جدیدترین تصاویر ماهوارهای دو نقطه از سیل اخیر در امتداد رودخانه نمرود واقع در مزداران را بررسی و به نتایج شگفتانگیزی دست یافتند. چنانچه در عکسهای ماهوارهای مزداران دیده میشود، تغییر شدید کاربری در بستر و حاشیه رودخانه نشانه محل آسیبپذیر بوده است. اگرچه نگارندگان از عکسهای ماهوارهای نمیتوانند نوع ساختوساز را تشخیص دهند، ولی به نظر میرسد که در منطقه مزداران، با تجاوز به حریم رودخانه اقدام به ساختوساز شده است. در منطقه امامزاده داوود نیز ساخت وسازهای دیگری در پیچ رودخانه صورت گرفته است.
متأسفانه در سالهای اخیر تجاوز به حریم رودخانهها بشدت گسترش یافته است. ویلاسازی، رستورانسازی، جادهسازی و انواع دخالتهای دستگاههای دولتی و شهرداریها دهانه رودخانه را تنگ کرده و باعث میشود که جریان آب رودخانه در زمان طغیان به سیلاب مخرب تبدیل شود.
عملیات آبخیزداری سازهای به عنوان یکی از مهمترین اقدامات در مسیر رودخانهها و آبراههها برای کاهش خسارت سیل در ایران اجرا میشود. عکسهای ماهوارهای سیل امامزاده داوود مشخص میکند که درست در بالای امامزاده چندین سد کوچک آبخیزداری ساخته شده بود. ولی رخداد سیل اخیر نشان داد که تعدد این سازهها هم نتوانست مانع جریان سیلی شود که فقط حاصل حدود 30 میلی متر بارندگی بود. باید بررسی کرد که چه اتفاقی افتاده و متولیان امرباید کارآیی و نقاط ضعف این سیستم را به صورت جدی مورد نقد و بررسی قرار دهند و به هیچ عنوان بر راهکارهای آبخیزداری سازهای برای ممانعت از سیل تأکید و سرمایهگذاری نکنند. آبخیزداری واقعی جلوگیری از فرسایش خاک و ایجاد نفوذ پذیری حوضه است که این کار فقط با کنترل چرا[ی دام] و حفظ و احیای ساختار طبیعی زمین ممکن است.براساس مشاهدات یکی از نویسندگان این متن (آخانی)، در سیل 1380 در پارک ملی گلستان با شکسته شدن دو سد آبخیزداری، سیل تشدید و درست بلافاصله بعد از این دو سازه که منجر به آزادسازی حجم بالای رسوب و همچنین مصالح به کار رفته در آن سازهها شده بود. این مواد رسوبی و مصالح همراه آن انرژی سیل را بالا برده و هسته اصلی ویرانگری سیل را شکل دادهاست. گزارشات متعددی از شکسته شدن بندهای آبخیزداری در سیلهای اخیر برای نمونه در کرمان و یزد وجود دارد که باید با دقت بیشتر هر کدام مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
اما مسأله اصلی که در همه سیلهای ایران مشترک است، فرسایش شدید حوضه آبریز و دستکاری در ساختار هیدرولوژی (آب) است که مهمترین عوامل سیل هستند. این فرسایش ناشی از چرای بیرویه، تغییر کاربری بیرویه، جاده سازیهای بیمورد، معدنکاوی، برداشت شن و ماسه از بستر و شیبهای اطراف و از همه مهمتر تجاوز به حریم طبیعی رودخانههاست. پوشش گیاهی حاشیه رودخانهها به عنوان مهمترین عامل کنترل شدت جریان آب عمل میکنند. برداشت آب از رودخانهها برای عملیات معدنکاری، باغداریها و رستورانهای حاشیه رودخانه یا ویلاها باعث میشود که در فصل کم باران جریان رودخانه تضعیف شده و با افزایش بستر با مورد رسوبی دهانه رودخانه کوچکتر شده و در زمان سیل امکان جابهجایی حجم بالای آب را نداشته باشد.
نتیجه آنکه سیلهای اخیر آیینه تمام نمای دخالت انسان در رژیم رودخانه است. متأسفانه درک درستی از زیستبوم رودخانه در ایران وجود ندارد. متولی رودخانههای ایران وزارت نیرو است که بیشتر نگاه بهرهورانه نسبت به رودخانه دارد. در حالی که رودخانه یک زیستبوم پویاست که مانند شریانهای حیاتی، با انتقال آب به حوضه آبریز باعث پایداری مسیر رود میشود و لازم است مدیریت آنها به عهده سازمان حفاظت محیط زیست باشد.بعد از سیل 2021 شرق آلمان، محققان با بررسی دقیق مسیل و اتفاقاتی که در پستی و بلندیهای منطقه افتاد، اقدام به ریشهیابی سیل کردند. متأسفانه دستگاههای دولتی و گاهی شرکتهای ذینفع در شرایط بحران به ارائه راهکارهای شتابزده – مانند آبخیزداری سازهای– اقدام میکنند. توصیه ما به دستگاههای مسئول آن است که مانند آنچه در آلمان انجام میشود، با فراخوان کلی به دانشگاهها و مراکز پژوهشی از آنها دعوت شود تا مستقلاً به بررسی هر مورد از سیل (به طور جداگانه) پرداخته وسپس بر اساس نتایج علمی اقدام به اصلاح حوضه آبریز و بالا بردن تابآوری در مقابل سیل کنند. بدون انجام تحقیقات مناسب و مستقل، انجام راهحلهای ضربتی و فوریتی، نتیجهای جز اتلاف بودجه و افزایش خسارتهای جانی و مالی در سیلهای بعدی نخواهد داشت.
در بازیهای کشورهای اسلامی صورت گرفت
صید اولین طلای تکواندو توسط ناهید کیانی
تیمملی تکواندو با دو مدال طلا و دو برنز بازیهای کشورهای اسلامی را استارت زد. ناهید کیانی در وزن 53- کیلوگرم پس از استراحت در دور نخست، ابتدا در دو راند متوالی مونیس اویماتوا از تاجیکستان را شکست داد و در ادامه با نتیجه 2-1 از سد منیره عبدالواحد از عربستان گذشت و به مرحله نیمهنهایی صعود کرد. تکواندوکار کشورمان در این مرحله نیز در دو راند متوالی چاروس مایوموا از ازبکستان را شکست داد و به فینال رسید. در مبارزه پایانی این وزن، کیانی و البوچی از مراکش به مصاف هم رفتند که هوگوپوش کشورمان با درخشش در دو راند، قاطعانه قهرمان شد و اولین طلای تکواندو را به خود اختصاص داد. همچنین حسین لطفی در وزن 58- کیلوگرم، تکواندوکار ترکیه را در فینال شکست داد و دومین مدال طلا را از آن خود کرد. ضمن اینکه مهدی حاجموسایی در رقابتهای وزن 54- کیلوگرم بعد از برتری مقابل خدابردیف از ازبکستان، چان واتان از مالزی را شکست داد و به نیمهنهایی رسید اما با شکست برابر دنیز از ترکیه به مدال برنز رسید. در رقابتهای وزن 57- کیلوگرم بانوان هم نسترن ولیزاده به مدال برنز رسید.
ماهواره ایرانی روز گذشته از پایگاه بایکونور قزاقستان با موفقیت به مدار ۵۰۰ کیلومتری زمین پرتاب شد
خیام در مدار
گروه سیاسی/ دیروز باز هم ایران «خبر فوری» و «تیتر یک» بسیاری از رسانههای خارجی شد. ساعت ۱۰ و ۲۲ دقیقه صبح روز گذشته ماهواره ایرانی «خیام» با ماهوارهبر روسی «سایوز» از پایگاه «بایکونور» قزاقستان با موفقیت به فضا پرتاب شد و نیم ساعت پس از قرار گرفتن در مدار ۵۰۰ کیلومتری زمین نخستین دادههای تله متری خود را به پایگاه فضایی ماهدشت مخابره کرد. ارسال این ماهواره که یکی از بزرگ ترین، سنگینترین و مدرنترین ماهوارههای ایرانی است، خیز بلندی جهت تأمین دادههای ماهوارهای و توسعه کاربردهای صنعت فضایی در کشور به شمار میآید.
ماهواره «خیام» که قرار است در ۲۴ ساعت، چهاربار از آسمان ایران بگذرد و با ایستگاههای زمینی داخل کشور ارتباط برقرار کند، تحت حاکمیت و بهرهبرداری کامل ایران قرار دارد و از ایستگاههای زمینی داخلی هدایت و کنترل خواهد شد. این ماهواره ۶۰۰ کیلویی که به نام عمر خیام شاعر و ریاضیدان مشهور قرن یازدهم نامگذاری شده است، برای سنجش از راه دور دادهها تعریف شده و از قابلیت تصویربرداری با وضوح یک متر برخوردار است. تا پیش از این، دوربینهای بومی امکان تصویربرداری در مقیاس 5 الی 10 متر را داشتند که اینک با دستیابی به ماهواره «خیام» این امکان تا دقت یک متر کاهش پیدا کرده است.
مأموریتهای «خیام»
ماهواره «خیام» برای اهداف بسیار مهمی طراحی شده است که مهمترین مأموریت آن در احصای نیازهای استراتژیک کشور از طریق دادههای ماهوارهای، افزایش توانایی مدیریت و برنامهریزی کشور در عرصههای کشاورزی، منابع طبیعی، محیط زیست، منابع آبی، معادن و پایش مرزها، مدیریت حوادث غیرمترقبه و همچنین تعیین مسیرهای اختصاصی و راهبردی برای نیروهای دفاعی کشور تعریف شده است. موفقیت در ارسال ماهواره «خیام» در بالاترین سطح دقت، در حالی ممکن شد که سال گذشته پرتاب ماهواره تماماً ایرانی «نور 2» با ماهوارهبر بومی قاصد، از آن حکایت داشت که کشور به فناوری کاملاً بومی تزریق ماهوارههای زیر 50 کیلوگرم به مدار 500 کیلومتری زمین دست یافته است.
روند درخشانی که ذیل رویکرد جدی دولت سیزدهم مبنی بر توسعه و پیشرفت فناوریهای بومی در عرصه فضایی، برنامهریزی برای دستیابی به توانمندی تزریق ماهوارههای تا ۱۰۰ کیلوگرم به مدار ۵۰۰ کیلومتری زمین را در دستور کار قرار داده است و قرار است این روند تا رسیدن فناوری بومی تزریق ماهوارههای چندصد کیلوگرمی تا پایان دولت ادامه پیدا کند.
رد یک ادعا
انتظار میرفت که با انتشار خبر چنین دستاوردی درخشان از ایران موجی از خبرسازی محافل خبری و اطلاعاتی کشورهای غربی برانگیخته شود. تلاشهایی که میکوشید مأموریت ماهواره ایرانی را در عرصه همکاری اطلاعاتی با سایر کشورها همچون روسیه جهت تحقق اهداف نظامی تعریف کند. چنانکه روزنامه «واشنگتنپست» پنجشنبه هفته گذشته و پیش از ارسال ماهواره «خیام» به نقل از مقامهای امنیتی غربی مدعی شده بود که مقامات امریکا نگران همکاری فضایی بین روسیه و ایران هستند، چرا که ممکن است این فعالیتها نه تنها به روسیه در اوکراین کمک کند، بلکه «قابلیتهای بیسابقهای» را در اختیار ایران بگذارد تا بر اهداف نظامی احتمالی در اسرائیل و همچنین منطقه نظارت کند. اما این ادعاها در حالی مطرح شده که به گفته مقامهای کشور، ماهواره «خیام» برای تحقیقات علمی از جمله اهداف محیط زیست کشاورزی طراحی شده است. به این ترتیب ادعای محافل رسانهای غرب دو روز پیش از پرتاب ماهواره «خیام» از سوی روابط عمومی سازمان فضایی ایران با واکنش رو به رو شد و اینگونه پاسخ گرفت: «فرایند ارسال فرامین و دریافت اطلاعات ماهواره خیام مطابق «الگوریتم رمزنگاری شده» از سوی محققان این سازمان انجام شده و «هیچ کشور ثالثی» به اطلاعات آن دسترسی ندارد و برخی شایعات درباره استفاده از تصاویر این ماهواره برای مقاصد نظامی سایر کشورها نیز صحت ندارد.»
نقطه عطف همکاری تهران - مسکو
ماهواره «خیام» در حالی با کنترل و اشراف کامل عملیاتی کشور به فضا پرتاب شد که به دلیل وزن بالای آن، روسیه در روند این پرتاب با در اختیار گذاشتن ماهوارهبر «سایوز» مشارکت داشت و این مهم نمایان شد که تهران و مسکو وارد عرصه گستردهای از همکاری فضایی شدهاند. پرتابگر «سایوز» در میان پرتابگرهای کشورهای مختلف دنیا از بیشترین درصد قابلیت اطمینان برخوردار بوده و تاکنون بیشترین تعداد مأموریت موفق فضایی در دنیا توسط این پرتابگر صورت گرفته است. سفارت روسیه در ایران در توئیتی در خصوص پرتاب ماهواره ایرانی خیام به فضا از تأکید هیأتهای ایرانی و روس بر اهمیت همکاری در صنعت فضایی خبر داده است. این نمایندگی روسی با اشاره به اینکه ماهواره «خیام» با هدف رصد و تصویربرداری از سطح زمین با اهداف غیرنظامی است، یادآور شده است که هیأتهای روسی و ایرانی در دیدارهای دوجانبه خود این مهم را مورد توجه قرار دادهاند که پرتاب موفقیتآمیز ماهواره و قرار گرفتن آن در مدار، نقطه عطف مهمی در تاریخ روابط دوجانبه است که به پیشرفت در همکاریها در صنعت فضایی منتهی میشود. «یوری بوریسف»، رئیس «روسکوسموس» شرکت فضایی دولتی روسیه نیز پرتاب این ماهواره را بهعنوان یک «نقطه عطف مهم» در همکاری بین مسکو و تهران ستوده است.
پرتاب ماهواره «خیام» با ماهواره بر روسی در حالی صورت گرفته است که شمار زیادی از کشورهای صاحب فناوری ماهوارهسازی و فضانوردی همچون ایالات متحده و کشورهای اروپایی از پرتابگرهای روسی برای پرتاب ماهوارههای خود و حتی ارسال فضانورد بهره میبرند. امری که به صرفهجویی و جلوگیری از اتلاف منابع و کاهش ریسک شکست در زمینه مدارگذاری ماهواره یا انسان میانجامد. از اینرو تردیدی وجود ندارد که همکاری مشترک کشورمان با کشورهای موفق و پیشتاز در صنعت فضایی مانند روسیه یک فرصت طلایی جهت انتقال دانش و فناوری به داخل کشور فراهم میکند و سبب شتاب بخشیدن به ارتقای دانش بومی صنعت ماهواره و صرفهجویی اقتصادی بسیار شده و از آزمون و خطای پرهزینه در کشور ممانعت به عمل میآورد.
عیسی زارعپور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات که در راستای سیاستهای دولت سیزدهم برای توسعه روابط فناورانه و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با تمامی کشورها دو روز پیش در رأس هیأتی عازم قزاقستان شد، در توضیحاتی پیرامون همکاری ایران و روسیه در عرصه فضایی میگوید: «ایران علاوهبر همکاری راهبردی، در صنعت هوایی نیز با روسیه همکاری دارد.» او در ادامه میافزاید: «در کنار همکاری راهبردی با کشورهای صاحبنام دنیا که روسیه یکی از دو کشور برتر در جهان است، توسعه فناوری بومی فضایی را در دستور کار قرار دادهایم و تا آخر سال، به دانش فنی قرار دادن ماهوارههای سنجشی در مدار ۵۰۰ کیلومتری زمین دست پیدا خوهیم کرد.» به گفته وزیر ارتباطات تا پایان دولت سیزدهم «شاهد چنین ماهوارهبرهایی خواهیم بود که هم ساخته داخل کشور باشد و هم به دست دانشمندان ایرانی پرتاب شود.»
ماهواره «خیام» که قرار است در ۲۴ ساعت، چهاربار از آسمان ایران بگذرد و با ایستگاههای زمینی داخل کشور ارتباط برقرار کند، تحت حاکمیت و بهرهبرداری کامل ایران قرار دارد و از ایستگاههای زمینی داخلی هدایت و کنترل خواهد شد. این ماهواره ۶۰۰ کیلویی که به نام عمر خیام شاعر و ریاضیدان مشهور قرن یازدهم نامگذاری شده است، برای سنجش از راه دور دادهها تعریف شده و از قابلیت تصویربرداری با وضوح یک متر برخوردار است. تا پیش از این، دوربینهای بومی امکان تصویربرداری در مقیاس 5 الی 10 متر را داشتند که اینک با دستیابی به ماهواره «خیام» این امکان تا دقت یک متر کاهش پیدا کرده است.
مأموریتهای «خیام»
ماهواره «خیام» برای اهداف بسیار مهمی طراحی شده است که مهمترین مأموریت آن در احصای نیازهای استراتژیک کشور از طریق دادههای ماهوارهای، افزایش توانایی مدیریت و برنامهریزی کشور در عرصههای کشاورزی، منابع طبیعی، محیط زیست، منابع آبی، معادن و پایش مرزها، مدیریت حوادث غیرمترقبه و همچنین تعیین مسیرهای اختصاصی و راهبردی برای نیروهای دفاعی کشور تعریف شده است. موفقیت در ارسال ماهواره «خیام» در بالاترین سطح دقت، در حالی ممکن شد که سال گذشته پرتاب ماهواره تماماً ایرانی «نور 2» با ماهوارهبر بومی قاصد، از آن حکایت داشت که کشور به فناوری کاملاً بومی تزریق ماهوارههای زیر 50 کیلوگرم به مدار 500 کیلومتری زمین دست یافته است.
روند درخشانی که ذیل رویکرد جدی دولت سیزدهم مبنی بر توسعه و پیشرفت فناوریهای بومی در عرصه فضایی، برنامهریزی برای دستیابی به توانمندی تزریق ماهوارههای تا ۱۰۰ کیلوگرم به مدار ۵۰۰ کیلومتری زمین را در دستور کار قرار داده است و قرار است این روند تا رسیدن فناوری بومی تزریق ماهوارههای چندصد کیلوگرمی تا پایان دولت ادامه پیدا کند.
رد یک ادعا
انتظار میرفت که با انتشار خبر چنین دستاوردی درخشان از ایران موجی از خبرسازی محافل خبری و اطلاعاتی کشورهای غربی برانگیخته شود. تلاشهایی که میکوشید مأموریت ماهواره ایرانی را در عرصه همکاری اطلاعاتی با سایر کشورها همچون روسیه جهت تحقق اهداف نظامی تعریف کند. چنانکه روزنامه «واشنگتنپست» پنجشنبه هفته گذشته و پیش از ارسال ماهواره «خیام» به نقل از مقامهای امنیتی غربی مدعی شده بود که مقامات امریکا نگران همکاری فضایی بین روسیه و ایران هستند، چرا که ممکن است این فعالیتها نه تنها به روسیه در اوکراین کمک کند، بلکه «قابلیتهای بیسابقهای» را در اختیار ایران بگذارد تا بر اهداف نظامی احتمالی در اسرائیل و همچنین منطقه نظارت کند. اما این ادعاها در حالی مطرح شده که به گفته مقامهای کشور، ماهواره «خیام» برای تحقیقات علمی از جمله اهداف محیط زیست کشاورزی طراحی شده است. به این ترتیب ادعای محافل رسانهای غرب دو روز پیش از پرتاب ماهواره «خیام» از سوی روابط عمومی سازمان فضایی ایران با واکنش رو به رو شد و اینگونه پاسخ گرفت: «فرایند ارسال فرامین و دریافت اطلاعات ماهواره خیام مطابق «الگوریتم رمزنگاری شده» از سوی محققان این سازمان انجام شده و «هیچ کشور ثالثی» به اطلاعات آن دسترسی ندارد و برخی شایعات درباره استفاده از تصاویر این ماهواره برای مقاصد نظامی سایر کشورها نیز صحت ندارد.»
نقطه عطف همکاری تهران - مسکو
ماهواره «خیام» در حالی با کنترل و اشراف کامل عملیاتی کشور به فضا پرتاب شد که به دلیل وزن بالای آن، روسیه در روند این پرتاب با در اختیار گذاشتن ماهوارهبر «سایوز» مشارکت داشت و این مهم نمایان شد که تهران و مسکو وارد عرصه گستردهای از همکاری فضایی شدهاند. پرتابگر «سایوز» در میان پرتابگرهای کشورهای مختلف دنیا از بیشترین درصد قابلیت اطمینان برخوردار بوده و تاکنون بیشترین تعداد مأموریت موفق فضایی در دنیا توسط این پرتابگر صورت گرفته است. سفارت روسیه در ایران در توئیتی در خصوص پرتاب ماهواره ایرانی خیام به فضا از تأکید هیأتهای ایرانی و روس بر اهمیت همکاری در صنعت فضایی خبر داده است. این نمایندگی روسی با اشاره به اینکه ماهواره «خیام» با هدف رصد و تصویربرداری از سطح زمین با اهداف غیرنظامی است، یادآور شده است که هیأتهای روسی و ایرانی در دیدارهای دوجانبه خود این مهم را مورد توجه قرار دادهاند که پرتاب موفقیتآمیز ماهواره و قرار گرفتن آن در مدار، نقطه عطف مهمی در تاریخ روابط دوجانبه است که به پیشرفت در همکاریها در صنعت فضایی منتهی میشود. «یوری بوریسف»، رئیس «روسکوسموس» شرکت فضایی دولتی روسیه نیز پرتاب این ماهواره را بهعنوان یک «نقطه عطف مهم» در همکاری بین مسکو و تهران ستوده است.
پرتاب ماهواره «خیام» با ماهواره بر روسی در حالی صورت گرفته است که شمار زیادی از کشورهای صاحب فناوری ماهوارهسازی و فضانوردی همچون ایالات متحده و کشورهای اروپایی از پرتابگرهای روسی برای پرتاب ماهوارههای خود و حتی ارسال فضانورد بهره میبرند. امری که به صرفهجویی و جلوگیری از اتلاف منابع و کاهش ریسک شکست در زمینه مدارگذاری ماهواره یا انسان میانجامد. از اینرو تردیدی وجود ندارد که همکاری مشترک کشورمان با کشورهای موفق و پیشتاز در صنعت فضایی مانند روسیه یک فرصت طلایی جهت انتقال دانش و فناوری به داخل کشور فراهم میکند و سبب شتاب بخشیدن به ارتقای دانش بومی صنعت ماهواره و صرفهجویی اقتصادی بسیار شده و از آزمون و خطای پرهزینه در کشور ممانعت به عمل میآورد.
عیسی زارعپور، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات که در راستای سیاستهای دولت سیزدهم برای توسعه روابط فناورانه و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با تمامی کشورها دو روز پیش در رأس هیأتی عازم قزاقستان شد، در توضیحاتی پیرامون همکاری ایران و روسیه در عرصه فضایی میگوید: «ایران علاوهبر همکاری راهبردی، در صنعت هوایی نیز با روسیه همکاری دارد.» او در ادامه میافزاید: «در کنار همکاری راهبردی با کشورهای صاحبنام دنیا که روسیه یکی از دو کشور برتر در جهان است، توسعه فناوری بومی فضایی را در دستور کار قرار دادهایم و تا آخر سال، به دانش فنی قرار دادن ماهوارههای سنجشی در مدار ۵۰۰ کیلومتری زمین دست پیدا خوهیم کرد.» به گفته وزیر ارتباطات تا پایان دولت سیزدهم «شاهد چنین ماهوارهبرهایی خواهیم بود که هم ساخته داخل کشور باشد و هم به دست دانشمندان ایرانی پرتاب شود.»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
بازی با «متن نهایی»
-
توهین به مدافعان حرم به سبک اسرائیل
-
شهادت «شیر نابلس»
-
افبیآی در خانه ترامپ
-
مِستر کودتا
-
بازی اسکناسها با عدالت آموزشی
-
قیمت خانه در تهران 3 برابر میانگین کشور
-
پای «رودخواری» در میان است
-
صید اولین طلای تکواندو توسط ناهید کیانی
-
خیام در مدار
اخبارایران آنلاین