چرا تصمیمگیران تنها برای بخش کوچکی از جنگلهای کشور برنامه دارند؟
هفت درصدی های چوبخوار
حنیف رضا گلزار
کنشگر محیط زیست و منابع طبیعی
8 مرداد ماه در گاهشمار کشور ما به نام روز ملی جنگل شناخته شده است. مناسبت این نامگذاری شناخته شده نیست، ولی بهانه ای است برای از جنگل داغدار و داغدیده گفتن، نوشتن و خواندن. اگرچه این گفتنها و نوشتنها، بازگویی چالشهای بدون دستاوردِ دغدغهمندان حال و روز جنگلهای کشور باشد. ولی با این کارنامه اندوهبار و ناامیدکننده، بازهم باید از داغ جنگلهای کشور گفته و شنیده شود، چرا که هنوز برای درمان این داغ و درد، به روشی که همگرایی و همراهی همه خردورزان این بخش را با خود داشته باشد، دست نیافتهایم.
در این روزگار جنگلهای کشور آنچنان نابسامان و بدتر از آن بستر گفتوگو میان نگاهها و نگرشها در چند سال گذشته چنان ناآرام و نادوستانه شده که چارهای جز کنار نهادن تعارف و بیان آشکار آنچه که هست نمانده است، چرا که «پایداری زیستی» که یکی از ستونهای ساختمان «منافع ملی» است، بر تعارف با نگرشها، برتری خدشهناپذیر دارد. در همین راستا، چنین میاندیشم که وقتی از «جنگل» گفته میشود، تنها «جنگلهای شمال» و باز شوربختانه از میان این جنگلها نیز تنها «نیمی از آن» که در شصت سال گذشته با نگاه و روش اقتصادبنیانِ «طرحهای جنگلداری» بهرهبرداری میشده در افق نگاه بیشتر کارشناسان و کارگزاران جنگل نمایان میشود. از این روی، من این نگرش و هواداران آن را «7درصدیها» مینامم، چراکه دارندگانِ این نگرش، دانش، دغدغه و دلسوزی خود را تنها برای یک میلیون هکتار از جنگلهای صنعتی و دارای توان تولید چوب کشور در بخش رویشی هیرکانی – کاسپیانی که آن هم تنها 7 درصد از همه جنگلهای کشور را در برگرفته، هدفگذاری کرده است. این اندیشه و نگرش یکجانبهگرا و نرمشناپذیر، شوربختانه نه تنها در بخشی از بدنه دانشگاهیان، بلکه سالهاست در ساختار کارگزاری منابع طبیعی کشور نیز رشد کرده و در جایگاه گفتمان برتر، در این ساختار نیز نهادینه شده است. گفتمانی که همچنان و باگذشت بیش از 5 سال از پذیرش قانون پیشروی «توقف بهرهبرداری چوبی»، از انتشار گزارش رسمی درباره «دستاوردهای فنی» و «چرخه مالی» طرحهای جنگلداری گذشته خودداری ورزیده است. گفتمانی «اقتصاد بنیان» که تنها 7 درصد از همه جنگلهای کشور را که از توان تولید چوب صنعتی برخوردار بوده، جنگل میداند. به بیان دیگر، در قاموس تجربه شده 7درصدیها، جنگل، جنگلی است که «پولدار» و «پولساز» باشد، جز این بود همان بهتر که درپناه خدا «رها» شود و چقدر شگفت آور است که همین نگرش، نیمی از جنگلهای شمال را که قانون توقف بهرهبرداری چوبی در آن انجام شده همیشه با نام «جنگلهای رها شده» یاد میکند! ولی نمیگوید که اگر «رهاشدگی» جنگل بد است، رهاشدگی نیمی دیگر از جنگلهای هیرکانی که توان تولید چوب صنعتی نداشته و در نگاهی کلان تر، رهاشدگی 93 درصد همه جنگلهای کشور که آنها هم توان تولید چوب ندارند و بر این مبنا تا امروز از نسخه شفابخش «طرح جنگلداری» بیبهره ماندهاند و چرا در نیم سده گذشته کنش و واکنش یا نکوهشی بر چنین رویکردی از سوی هواداران طرح های جنگلداری رخ نداده و به یاد نمانده است؟
نمونهای از این کمارزشی جنگلهای «غیر پولدار» و «غیر پولساز» در نگرش 7 درصدیها، شیوه روبهرویی و کنش و واکنش گری آنها درباره «پروانه برگخوار سفید بلوط» است. شگفتانگیز و دردآور است که در همین روزهایی که جنگلهای زاگرس، آوردگاه شوم این پروانه شده، چالشها و داد و فریادها بر سر نیمه پولساز هیرکانی و پیگیری بیرون کشیدن درختان شکسته و افتاده از یک سو و از سویی دیگر پافشاری بر «خیانت» و «لجاجت» مخالفان بهرهبرداری چوبی جنگل، همچنان در دستور کار است! از سوی دیگر میبینیم که تلاشی ناجوانمردانه برای «غیر متخصص» جلوه دادن همه مخالفان بهرهبرداری چوبی از جنگلهای شمال و مخالفخوانی آنها با اقیانوسی بیکران از دانش، توانمندی و دستاوردهای «طرحهای جنگلداری» گذشته که آشکار نیست کارکردش در این سالها چه بوده، کجاست و چیست، همچنان در دستور کار است. آیا میتوان -یا باید- به روشها و فریادهای چنین نگرشی چه در دانشگاه و چه در ساختار کارگزاری و دیوانی، برای مدیریت جنگلهای کشور باور و اعتماد داشت؟ بیپروا و آشکار، نگارنده این یادداشت که نمیتواند!
گویی نیمه هیرکانی، امروز همچون «سوگلی پولدار»ی است که دل کندن از آن ناشدنی است. این سوگلی «پولدار» و «پولساز» و از پیش آمد روزگار «خوش سیما»، شوربختانه رخنمایی و خودنمایی دیگر رویشگاههای جنگلی کشور را برنمیتابد. گویی بر پیشانی نه چندان بلند جنگلهای ما چنین نگاشته شده که 93 درصد رویشگاههای جنگلی کشور در پی «ناکارآمدی اقتصادی» یا همان «بیپولی» باید فدای نیمه هیرکانی شوند. و چقدر این داستانِ غمبار، واقعیتهای تلخ جامعه امروز ما را به روشنی هرچند نازیبا و زننده، تلنگر و کنایه میزند و ریشخند میکند. همیشه و همه جا، برتری با پولدارهاست! زنده باد «کاپیتالیسم» و زنده باد الگوی اقتصادی برخاسته از «نئولیبرالیسم»! چقدر خنده دار و شرمآور است که قانونِ انسانها، «قانون جنگل» را هم بدنام کرده! جنگل خوب، جنگل بد، درخت خوب، درخت بد....
به هر روی امروز 8 اَمرداد و روز ملی جنگل است. امیدوارم تا 93 درصد رویشگاههای جنگلی کشور بزودی از «رهاشدگی» رها و همچون آن سوگلی افسونگرِ لمیده بر کرانههای کاسپین، به دور از نگاه به پولداری و پولسازی، شایان همراهی و «همدلی غیرتمند» و «کارگزاری توانمند» شوند. منابع طبیعی کشورمان امروز نیاز بیشتری به نگاه منصفانه آنهایی که خود را کارشناس و کارگزار این بخش چه در «دانشگاه»ها و چه در بخش «اجرا» میپندارند دارد، چرا که ناپایداری زیستی در همه جای کشور به مرز بیبازگشت رسیده ولی این سوی میدان همچنان گروهی با پندار پوچ آغاز دوباره «بهرهبرداری چوبی» با نامهایی خوش آب و رنگ همچون «عملیات پرورشی و بهداشتی»، از پشت میزهای خود سرگرم کشیدن سوهان بر دندان ارهها و تبرها هستند. پایان سخن اینکه، نخستین گام برای پاسداشت این سرمایههای بزرگ، صیانت از «موجودیت»، «کلیت» و «هویت» و شناخت «ارکان» و «اجزای» آن است. چقدر خندهدار است آنگاه که با خاموشی و چشم بر هم نهادنِ گروهی از کارشناسان و کارگزاران، سالانه صدها هکتار از این جنگلها با بلوک و سیمان پوشیده و فدای الگوی وارد شده «توسعه» بتونی میشوند، ولی همچنان دلواپسی و نگرانی گروهی از همان «کارشناسان» و «کارگزاران»، بیرون بردن درختان شکسته و افتاده آن هم تنها از نیمه هیرکانی است. آشکار است که با چنین رویکردی هرگز به گفتوگو و گفتمان و همگرایی درباره جنگل دست نخواهیم یافت و پایمال شدن این میدانِ ستیز، همانا جنگلهای تیرهبخت و سیهروز سرزمین ماست.
برای همگرایی و همافزایی، باید بپذیریم که «منابع طبیعی»، تنها «جنگل» نیست، جنگل، تنها «جنگل هیرکانی» نیست و تنها روش مدیریتِ جنگلهای هیرکانی نیز «طرح جنگلداری» با آن کارنامه سرشار از ابهام نیست. برای پایداری زیستی سرزمین پدری، باید افق دید خود را به همه «ارکان» و «اجزا»ی «منابع طبیعی» گسترش دهیم و همه با هم صد درصدی شویم!
در موزه بوعلی همدان چه خبر است؟
ابهام درباره سرنوشت مفرغ های لرستان
میراث فرهنگی در اردیبهشت ماه 1401 مدعی دستگیری سارق و بازگشت اشیای سرقت شده به موزه شده بود
زهرا کشوری
دبیر گروه زیست بوم
در موزه بوعلی همدان چه خبر است؟ چه کسی راست میگوید؟ چرا نگهبان سارق موزه پس از یک سال از سرقت اشیای تاریخی با یک کوله پشتی شیء تاریخی در تهران پیدا شد؟ روزنامه ایران یک روز پیش از سفر عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به همدان در گفتوگو با روابط عمومی وزارتخانه به نمایندگی از فعالان میراث فرهنگی خواست تا ضرغامی از موزه بوعلی بازدید کند و پاسخ سؤالهای بیپاسخ یک ساله را با خود به تهران بیاورد. ضرغامی اما از موزه بوعلی همدان بازدید نکرد و پرسشهای فعالان دلنگران میراث فرهنگی هگمتانه بیپاسخ ماند؛ موزهای که فعالان منتقد از آن به عنوان یک زیرپله یاد میکنند نه موزه.
نگهبان موزه ملی آثار موزه را مهرماه سال گذشته سرقت میکند. مسئولان میراث فرهنگی همدان خبر سرقت را هفت ماه بعد، در اردیبهشت سالجاری رسانهای میکنند؛ زمانی که سارق دستگیر میشود. «علی مالمیر» مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی همدان سرقت را نتیجه غفلت همکاران در پلمب موزه میداند و اشیای سرقت شده را بدلی عنوان میکند. مالمیر در همان گفتوگوهای رسانهای از تحویل دادن سارق به مقامات قضایی خبر میدهد و اطمینان میدهد که پرونده بدون اغماض بررسی میشود تا این سؤال پیش بیاید که نگهبان سارق دستگیر شده با یک کوله شیء تاریخی در تهران چه میکند؟ علی مالمیر در جلسه مطبوعاتی خود در اردیبهشتماه نیز گفته بود: «مخزن اشیای تاریخی در محوطه آرامگاه بوعلی که محل نگهداری اشیا و آثار تاریخی دورههای مختلف است در فرصت تعطیلات کرونایی به سرقت رفته بود. سارق مخزن موزه آرامگاه بوعلی را شناسایی کردهاند و اشیای مسروقه به مخزن بازگردانده شده است. اشیای به سرقت رفته، بدلی بوده و برای سارق پرونده قضایی تشکیل شده است.» پس اشیایی که چند روز پیش در کوله سارق ضبط و ثبت شدهاند از کجا آمده اند؟ آیا اشیای به سرقت رفته آنطور که مالمیر میگوید جعلی هستند؟ پلیس تهران میگوید بررسیهای کارشناسان، اشیا را متعلق به عیلامیان میداند و آنها را از مفرغهای شناخته شده لرستان معرفی میکند. سارق مدعی است که علاوه بر عیلامیان آثاری از هخامنشی و ساسانی در کوله به همراه خود داشته است.
سارق در گفتوگو با خبرنگار حوادث روزنامه ایران مدعی شده که 15 شب پاییز سال گذشته را مشغول سرقت از موزه بوعلی بوده است: «من نگهبان موزهای در همدان بودم. پاییز سال گذشته 15 شب پشت سر هم با یک ساک از موزه سرقت کردم که تعداد اموال خیلی زیاد بود اما شب آخر موفق شدم گاوصندوق را باز کنم، داخلش سکه و سنگهای اصلی متعلق به دورههای هخامنشی و ساسانیان بود.» آیا موزه دوربین ندارد؟ آیا هیچ نظارتی روی موزهای که مدیرکل میراث آن هم از وجود آثار ارزشمند از دورههای مختلف در آن خبر میدهد، نمیشود؟
این سارق یکی دیگر از کارمندان موزه را هم متهم به سرقت میکند و میگوید: «همکارم پارسال کرونا گرفت و در خانهاش قرنطینه شد. به همین دلیل من به جای او برای سرکشی به اتاق عتیقهها رفتم. چشمم به یک مجسمه کوچک متعلق به دوره هخامنشیان افتاد که دقیقاً مشابه آن را داخل اتاق دیگری دیده بودم. کمکم در این مدت فهمیدم که دوستم مجسمه اصل را با بدل آن (که براساس اصل ساخته شده بود) جابهجا کرده و فروخته بود. ولی من به جای اینکه ماجرا را لو دهم تصمیم گرفتم از این فرصت استفاده و خودم عتیقهها را سرقت کنم. البته چندباری که عتیقهها را برای فروش بردم به من گفتند این عتیقهها تقلبی است. در حقیقت من همان عتیقههایی را که امین اموال جابهجا کرده بود و بدل بودند با خودم برده بودم. چندین بار این کار را کردم تا در نهایت اموال اصلی را پیدا کردم.»
او درباره چگونگی فاش شدن راز سرقت میگوید: «من این کار را به تنهایی انجام نمیدادم. همکارم موقع خروج از موزه یک اشتباه ساده مرتکب شده و یک سکه از دستش به زمین افتاده بود که ما نفهمیدیم. سکه را که پیدا کردند بعد از مدتی متوجه سرقتها شدند.»
پس از گزارش پلیس و ادعای سارق مبنی بر جایگزینی اشیای بدلی به جای اشیای اصلی، حرفهای مالمیر هم در گفتوگو با رسانهها متفاوت میشود و میگوید: «اینکه اشیا مربوط به چه دورهای و کجاست، سؤالاتی است که نیاز به بررسی دارد و ما هماکنون اطلاع دقیقی در این زمینه نداریم و به محض مشخص شدن جزئیات موارد اطلاعرسانی خواهد شد.» تا این سؤال پیش بیاید که چرا مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی همدان پس از نزدیک به یک سال از سرقت اشیای موزه همدان، خبر ندارد و در موزه تحت اختیارش چه اتفاقی افتاده است؟ مگر اردیبهشت ماه نگفته بود که اشیا به موزه برگشتهاند؟
علی مالمیر، مدیرکل میراث فرهنگی همدان در گفتوگو با «ایران» میگوید: «ما هم خبر دستگیری را در فضای مجازی خواندیم. باید بررسی شود که آثار ضبط شده بدلی است یا واقعی؟ اشیا از کجا آمده اند؟!»
او به اعتیاد نگهبان سارق اشاره میکند و میگوید: «در حال پیگیری پرونده هستیم. اظهارات ایشان ضد و نقیض است و نمیشود روی آنها تکیه کرد. باید مشخص شود آیا[اصلاً] اشیای عیلامی در موزه وجود داشته است؟!»
او قدمت اشیای موجود در موزه بوعلی را دورههای مختلف اعلام میکند و در پاسخ به این سؤال که آیا در موزه اشیایی از دوره عیلامی، هخامنشی و ساسانی وجود دارد، میگوید: «باید از کارشناسان بپرسم!» سؤال دیگری هم وجود دارد؛ آیا مدیرکل میراث فرهنگی همدان خبر از تعداد اشیای داخل موزه ندارد؟ آیا بعد از سرقت، اشیای موزه بازشماری نشده اند؟ مالمیر میگوید: «یک الزامات قانونی وجود دارد. امین اموال سالانه آمارگیری میکند و آمار را به مراجع ذیربط ارسال میکند.»
او در پاسخ به این پرسش که آیا آمار موزه کسری اشیا را نشان میدهد هم میگوید: «ما بعد از این اتفاق یک بازشماری دیگری انجام دادیم و این بازشماری در حال انجام است. امین اموال سابق عزل شده است. قبلاً آمارگیری دستی بود و این ماجرا فرصتی شد برای آمارگیری اشیا!» او میگوید: «براساس گزارش امین اموال، آثار به سرقت رفته بدلی بود و به موزه برگشت خورده است و براساس گزارش سالانه کسری نداشتیم.»
سارق دستگیر شده مدعی است پیش از او یکی دیگر از همکاران اقدام به جا به جایی اشیای بدلی با اشیای اصل موزه کرده و همین مسأله هم مشوق او در این سرقت بوده است. مالمیر در پاسخ به این ادعا میگوید: «ما مشخصاً این فرد را به عنوان مجرم دستگیر کردیم و افرادی که همکاری آنها محرز بود را معرفی کردیم و پرونده در حال رسیدگی است.» این سؤال پیش میآید چرا مسئولان یک استان بعد از یک سرقت، خبر از تعداد آثار موزه تحت مدیریت خود ندارند، تا معلوم شود چه کسی راست میگوید؟!
ثبت ملی مرثیه خوانی امام حسین (ع) به سبک بحر طویل
همزمان با آغاز ماه محرم ۱۴۴۴ هجری قمری، دو عنصر فرهنگی «محتشمخوانی» و «مرثیهخوانی امام حسین (ع) به سبک بحر طویل» در فهرست ملی میراث فرهنگی ناملموس کشور قرار گرفت.
قائم مقام وزیر و معاون میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی در این خصوص گفت: عاشورا در فرهنگ ما فقط یک حادثه نیست، بلکه رویدادی تاریخساز است؛ رویدادی که تاریخ اسلام به واسطه خون شهیدان آن روز برای ابد آبیاری شده است. واقعه کربلا در روز عاشورا حماسه آزادگی است و به همین دلیل مسلمانان بویژه شیعیان، با افتخار، آیینها، رسوم و سنتهای ویژهای را برای توجه عامه به میراث ناملموس عاشورایی آفریده و مورد پاسداری قرار دادهاند که از جمله مهمترین و شاخصترین عناصر آن نوحهها و شیوههای مرثیهخوانی ایرانیان برای رثا و عزای اباعبدالله الحسین (ع) هستند و از اینرو وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی وظیفه خود میداند با اهتمام ویژه نسبت به ثبت و معرفی این عناصر اقدام کند. در حقیقت اشعار شمسالشعرای کاشانی، در مراسم عزاداری امام حسین(ع) همچون چراغی میدرخشد و بازخوانی این اشعار به مرور موسوم به «محتشم خوانی» شده که در واقع مرثیهخوانی برای امام حسین (ع) براساس اشعار محتشم کاشانی است که با طلیعه «باز این چه شورش است» آغاز میشود.
برخورد با خاطیان مرمت غیراصولی دو مسجد صفوی در اصفهان
عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور از مجازات خاطیان مرمت غیراصولی مسجد شیخ لطفالله و مسجد امام که به تخریب تاریخ صفوی در اصفهان منجر شد، خبر داد. او با اشاره به مدت زمان مرمت گنبد مسجد شیخ لطفالله اصفهان، گفت: کار مرمت این گنبد از 12 سال قبل آغاز شده بود. از زمانی که داربستها باز شد، احساس شد اشکالاتی در نحوه مرمت گنبد وجود دارد به همین دلیل بلافاصله به پژوهشگاه وزارتخانه مأموریت دادم با همکاری معاونت میراث فرهنگی بررسی کنند تا مشخص شود اشکال در کدام قسمت گنبد وجود دارد، متخلفان مشخص شوند و بعد تحت مدیریت هیأتی خبره و متبحر مرمت تجدید شود.
ضرغامی گفت: این پروژه باعث شد که روی کل پروژههای مرمتی وزارتخانه که در طول زمان انجام میشود، نظارت همه جانبهای شود تا انشاءالله شاهد تکرار این مسائل نباشیم. هیچ توجیهی برایم در اتفاقی که در مرمت گنبد حاج لطفالله افتاد قابل قبول نیست و خاطیان مجازات میشوند.
افکارعمومی پیش از این خواستار برکناری مدیر پایگاه میراث جهانی میدان نقش جهان شده بودند اما این درخواست با مقاومت مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی اصفهان روبهرو شده بود. او مسئولیت مرمت آثار ارزشمند صفوی در یکی از مهمترین استانهای گردشگرپذیر ایران را برعهده شورای فنی دانسته نه مدیر پایگاه جهانی میدان نقش جهان. این در حالی است که طبق قانون پایگاه جهانی مستقل از استانها و شورای فنی استان هستند و مدیر پایگاه مسئول مستقیم آن چیزی است که بر سر آثار تاریخی میآید. حال باید ماند و دید که چه زمانی صحبت ضرغامی اجرایی میشود و آیا مدیر پایگاه میراث جهانی میدان نقش جهان که پرونده موفقی در کاشان هم نداشت برکنار میشود؟ این مدیر پیشتر دو رنگ شدن گنبد مسجد شیخ لطفالله را فتوشاپ خوانده بود.
هرچند برکناری مدیر پایگاه میراث جهانی نقش جهان کافی نیست. وضعیت پلهای تاریخی اصفهان و بافت تاریخی آن هم بهتر از میدان نقش جهان نیست و در سالهای گذشته زخمهای عمیقی خورده است. آثاری که نقش مستقیمی در درآمد ناخالص ملی دارد و منابع درآمدی خانوارهای بسیاری در اصفهان است.
تالاب انزلی ظرفیت نگهداری آب را ندارد
مسعود باقرزاده کریمی، کارشناس تالابها میگوید تالاب انزلی در مقابل سیلاب کم میآورد و دیگر نمیتواند از مناطق مسکونی اطراف تالاب حفاظت کند.
او میگوید: «مساحت تالاب انزلی به دلیل اینکه عمقی برای آن باقی نمانده در زمان بارندگی در فصل بهار بیشتر میشود. از این رو شرایط اکولوژیک آن تغییر کرده و کارکردهای قبلی خود را از دست داده است، اما مهمتر از آن، آنچه میتواند در آینده تهدیدی جدی برای این تالاب و روستاهای اطراف باشد از دست رفتن قدرت کنترلکنندگی سیل این تالاب است.
براساس گفتههای باقرزاده کریمی سیلابهایی که از طریق ۱۱ رودخانه به سمت این تالاب حرکت میکند در یک مخزن اسفنجی ذخیره و بتدریج وارد دریا میشود، اما حدود ۸۰ درصد این مخزن بهدلیل انباشت رسوبات پرشده است و ظرفیت نگهداری آب را ندارد.»
میراث آریا- «سید عزتالله ضرغامی»، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی گفت: پرونده ثبت جهانی «منظر تاریخی، شهری هگمتانه تا همدان» تا پاییز سالجاری به یونسکو ارسال میشود.
ایسنا- «مهدی مشهدی»، رئیس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی شهرستان آران و بیدگل گفت: بیش از ۷۰ درصد آثار تاریخی شهرستان نیاز به مرمت اضطراری دارد که برای مرمت اصولی این بناها به ۱۳ میلیارد تومان اعتبار نیاز است.
میراث آریا- «علی دارابی»، قائم مقام وزیر و معاون میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی گفت: رایزنان فرهنگی مهمترین سفیران فرهنگی ایران در خارج از کشورند. از آنجایی که میراث فرهنگی پایدارترین و غنی ترین منبع و جنبه فرهنگی یک جامعه است بنابراین رایزنان فرهنگی مهمترین سفیران میراث فرهنگی در خارج از کشورند.
ایسنا- «مهدی نبییان»، کارشناس ارشد تنوع زیستی، احیای جمعیت ببر را دارای اهمیت بسیاری دانست که علاوه بر ذخیره بانک ژنی از آنها باعث کمک به شبه جزیره میانکاله نیز میشود.
ایسنا- «سرهنگ جمشید محبتخانی»، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست کل کشور با بیان اینکه چهارچوبها و دستورالعملهای استفاده محیطبانان از فضای مجازی مشخص و ابلاغ شد، گفت: فضای مجازی برای هر حوزهای میتواند هم فرصت و هم تهدید باشد اما در حوزه محیطبانی، برای فرهنگسازی نوع استفاده از محیط زیست و امنیت و زنده ماندن آن یک فرصت به شمار میرود.
میراث آریا- «اسماعیل سجادیمنش»، مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان بوشهر، از آسیبشناسی آثار تاریخی در استان خبر داده و گفت: با توجه به هشدار هواشناسی مبنی بر ورود سامانه بارشی قدرتمند مونسون به استان، با تشکیل ستاد بحران در این ادارهکل تمام آثار تاریخی به منظور جلوگیری از خطرات احتمالی آسیبشناسی شدند.
میراث آریا-«محسن کریمی»، معاون میراث فرهنگی، ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان مرکزی، از رفع آب گرفتگی تأسیسات فاضلاب بازار اراک خبر داده و گفت: بر اساس پیشبینیهای صورت گرفته در مورد بارندگیهای پیش رو از دو روز گذشته با اعزام عوامل مختلف به مجموعه بازار، ناودانها و راهآبهای بازار پاکسازی شدند.