در فقدان استاد عثمان محمدپرست دوتارنواز پیشکسوت خراسانی
غمش در نهانخانه دل نشست
گروه فرهنگی/ عثمان محمدپرست معروف به عثمان خوافی از استادان دوتار نوازی خراسان و خیرِ مدرسه ساز ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ بهدلیل عفونت ریه در بیمارستان بیستودو بهمن خواف در سن ۹۴ سالگی درگذشت. مرحوم محمدپرست سال ۱۳۰۷ در خواف متولد شد و بیشتر عمر خود را هم در این شهر گذراند و با بسیاری از استادان موسیقی سنتی ایران از جمله جلیل شهناز، محمدرضا شجریان، شهرام ناظری، فرهنگ شریف، اکبر گلپایگانی و اصغر بهاری همکاری کرد و سال ۱۳۶۲ در فیلمی با نام «زیرسلطه من آیید» به کارگردانی و نویسندگی داریوش ارجمند ایفای نقش کرد. ۱۳ تیر ۱۳۹۱ در مراسم نکوداشت عثمان محمدپرست، با حضور هنرمندانی همچون محمود دولتآبادی از سردیس عثمان محمدپرست خوافی رونمایی و ۲۰ آبان ۱۳۹۸ هم از تندیس او در مجتمع فرهنگی هنری مدرس شهر خواف پردهبرداری شد و شش سال بعد یعنی ۸ شهریور ۱۳۹۶ خورشیدی، نخستین کاشی ماندگار خراسانرضوی در راستای حفظ میراث ناملموس کشور از سوی اداره کل میراث فرهنگی خراسانرضوی بر سردر منزل عثمان محمدپرست نصب شد. عثمان محمدپرست هنرمندی خودآموخته بود و در بداهه نوازی استاد. او، آهنگ «نوایی» را همراه با شعر «مرنجان دلم را» از طبیب اصفهانی برای اولین بار سال 1340 اجرا کرد و دارای دکترای افتخاری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم بود. در فقدان این استاد برجسته موسیقی نواحی، چهرههای بسیاری پیامهای تسلیت نوشتند و به خانواده و جامعه موسیقی تسلیت گفتند.
پیام تسلیت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامی ضمن تلخ شمردن خبر درگذشت عثمانی خوافی نوشت: «خبر درگذشت استاد عثمان محمدپرست، یکی از مهمترین بازماندگان موسیقی مقامی جنوب خراسان خبری تلخ بود. آن مرحوم جانی جدا از جان فرهنگ و هنر نداشت و غمش در نهانخانه دل دوستداران موسیقی نشست. مروری بر دوره پربار و تأثیرگذار فعالیت هنری استاد محمدپرست، تلاش و تکاپوی این هنرمند را در حفظ جایگاه میراث ارزشمند موسیقی اصیل ایرانی و سرمایه فرهنگی ما بخوبی بیان میکند، اگرچه استاد محمدپرست از میان ما رفت، اما آوای منحصر به فرد، زیبا و روحنواز این استاد فقید همیشه در حافظه موسیقی مقامی ایران جاودان خواهد ماند. این هنرمند فقید در طول زندگی حرفهای خود، علاوهبر خدمات گسترده و دغدغه عمیقی که در عرصه فرهنگ و هنر بومی داشت، مرد بزرگی بود که هرگز برای پول ننواخت ؛با این وصف در امر ساخت بیش از ۹۰۰ مدرسه به همراهی خیرین دیگر مشارکت کرد. اینجانب فقدان این هنرمند عزیز را به اهالی فرهنگ و هنر، علاقهمندان و شاگردان آن فقید سعید و خانواده محترم تسلیت میگویم و از درگاه ایزدمنان برای آن مرحوم رحمت واسعه و غفران الهی و برای بازماندگان محترم صبر و بردباری خواستارم.»
مدیرکل دفتر موسیقی و معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تسلیت گفتند
همچنین مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پیامهای جداگانهای درگذشت مرحوم عثمان محمدپرست نوازنده دوتار را تسلیت گفتند. در متن پیام محمد الهیاری چنین آمده است:«با غم و اندوه فراوان خبر رسید که مرحوم عثمان محمدپرست نوازنده پیشکسوت دوتار و خالق آثار شاخص موسیقی نواحی خراسان دعوت حق را لبیک گفتند. قریب به یک قرن زندگی و دهها سال تلاش در زمینه ساخت آثار ماندگار موسیقی نواحی کشور، حاصل شخصیت کسی بود که امروز چهره در نقاب خاک کشید. نام مرحوم محمدپرست بهعنوان گنجینه زنده بشری در زمینه موسیقی مقامی در میراث فرهنگی ناملموس کشور طی سنوات گذشته به ثبت رسیده است. اینجانب فقدان این هنرمند ارجمند را به خانواده گرامیاش و هنرمندان و دوستداران موسیقی تسلیت میگویم و علو درجات را از درگاه خداوند متعال برای ایشان خواستارم.»
محمود سالاری معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم در پیامی درگذشت عثمان محمدپرست، نوازنده دو تار خراسانی را تسلیت گفت و نوشت: «موسیقی مقامی خراسان، یکی از پیشکسوتان خود مرحوم حاج عثمان محمدپرست را که نامش با نواهای محلی و نوازندگی کهن ساز دوتار مأنوس بود، از دست داد. تأثیر ایشان برعرصه موسیقی مقامی کشورمان انکارناپذیر است. حنجره گرمش و نوای دوتار وی با پنجه سحرآمیزش از چاوشی و سرحدی گرفته تا دیگر مقامهای آن دیار هرگز از ذهن پاک نمیشود. اینجانب فقدانش را به جامعه هنری کشور و خاندان محترمش، تسلیت گفته و از خداوند متعال برای آن فقید سعید آمرزش و آرامش و برای بازماندگان صبر و اجر مسألت دارم.»
پیکر مرحوم محمدپرست در ضلع شرقی آرامستان خواجه یار شهر خواف به خاک سپرده شد.
در مراسم رونمایی و جشن امضای کتابهای «مبارزه به روایت مجتبی شاکری» و «روایت ناتمام» عنوان شد
حکایت خاطرات شهید زنده
مریم شهبازی
خبرنگار
جشن امضای «روایت ناتمام» دربردارنده خاطرات سردار شهید مدافع حرم سید حمید تقویفر و همچنین مراسم رونمایی از کتاب «مبارزه به روایت مجتبی شاکری»، جانباز دفاع مقدس و از اهالی فرهنگ، برنامههای انتشارات «مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران» در نهمین روز برپایی سیوسومین دوره نمایشگاه کتاب تهران بودند که با حضور جمعی از اهالی کتاب و دوستداران یار مهربان برگزار شدند.
نسل آینده را از آنچه بر این آب و خاک گذشته آگاه کنیم
«روایت ناتمام» عنوان کتابی است که پنجشنبه جشن امضای آن با حضور «پروین مرادی» راوی کتاب و جمعی از علاقهمندان برگزار شد. این کتاب دربردارنده خاطرات سردار شهید مدافع حرم «سید حمید تقویفر از دوران مقدس» و همچنین روایت همسر وی از سی و پنج سال همراهی و زندگی با شهید تقویفر است. مرادی درباره اهمیت انتشار چنین کتابهایی به «ایران» گفت: «تلاش برای تألیف و کمک به انتشار چنین کتابهایی رسالت بزرگی بر عهده جانبازان جنگ تحمیلی و همچنین مدافعان حرم است، البته خانوادههای شهیدان نیز در این زمینه مکلف هستند. اگر این خاطرات مکتوب نشود نسل آینده چطور در جریان دلاوری و رشادت مردان و زنانی قرار بگیرد که جان خود را برای حفظ سرزمین و عقایدشان بر طبق اخلاص گذاشتند.» همانطور که در مقدمه کتاب هم ذکر شده «روایت ناتمام» به تنظیم و تدوین سمیه عظیمی ستوده کاشانی در برگیرنده بخشی از خاطرات سردار شهید مدافع حرم، سیدحمید تقویفر است. بخشی از اطلاعات این کتاب در نتیجه مصاحبههایی حاصل شده که در زمان این شهید انجام شده و مابقی حاصل همراهی و گفتوگوهایی با همسر وی، پروین مرادی است.
روایت جانباز هشت سال دفاع مقدس
بنابر گزارش دیگری ساعات پایانی پنجشنبهای که گذشت با مراسم رونمایی از کتاب تازه دیگری از «مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران» و البته سخنرانی چهرههای پیشکسوت جنگ و همچنین ادبیات داستانی نیز همراه شد. «مبارزه به روایت مجتبی شاکری» عنوان کتابی است که به قلم راضیه حقیقت، پیش روی علاقهمندان قرار گرفته و همانطور که از نام آن برمیآید، راوی آن مجتبی شاکری از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس است.
راضیه حقیقت، نویسنده این کتاب درباره تألیف «مبارزه به روایت مجتبی شاکری» گفت: «ماجرای این کتاب به سال 1398و زمانی بازمیگردد که مصاحبههای راوی را به پیشنهاد محمدحسن روزیطلب تحویل گرفتم؛در جریان مضامین آن که قرار گرفتم نقشهای برای چگونگی تألیف و فصلبندیهای کتاب ترسیم کرده و کار شروع شد. نکته جالب توجه برای خود من این بود که برخلاف اغلب افرادی که تصویر واضحی از سالهای دور کودکی خود ندارند، راوی با ذکر جزئیات بسیار از آن سالها گفته بود.»
در این رونمایی چهرههای فعال ادبیات داستانی هم حضور داشتند، محمدرضا سرشار، نویسنده و گوینده برنامه رادیویی قصه ظهر جمعه نیز از سخنرانان این مراسم بود که گفت: «افتخار آشناییام با مجتبی شاکری به سالهایی بازمیگردد که وی مسئولیت دفتر «ادبیات ایثار» را بر عهده داشت. با چنان عشق و علاقهای دست به برنامهریزی جلسات میزد که بسیار فعال پیش میرفتند. در آن سالها دفتر ادبیات ایثار شاهد حضور جمع قابل توجهی از جانبازان و خانوادههای آنان بود که از جمعشان برخی به موفقیتهای زیادی در زمینه نویسندگی دست پیدا کردند.»
سرشار با اشاره به اینکه وی شهید زنده زمانه ما به شمار میآید ادامه داد: «شاکری به دلیل محدودیتهای جسمی امکان اینکه خود دست به تألیف کتاب بزند ندارد، با این حال از همان سالهای حضور در دفتر ادبیات ایثار نشان داد که فردی مسلط در زمینه نقد ادبی و همچنین عرصه کتاب است.»
این گوینده رادیو و منتقد ادبی از مهمترین مصداقهای اثرگذاری خدمات فرهنگی شاکری را در اشتیاق اهالی فرهنگ آن زمان برای حضور در جلساتی میداند که به مدیریت و با حضور وی برگزار میشد. او تصریح کرد: «آن جلسات در شرایطی برگزار میشد که حتی جوانان و نویسندگانی که نسبتی با انقلاب نداشتند هم در آنها شرکت میکردند. ناصر ایرانی نویسنده و نمایشنامهنویس از جمله شرکتکنندگان در آن دورههای ادبی بود.»
به گفته سرشار، نادر ابراهیمی نویسنده و فیلمساز هم از دیگر حاضران این جلسات بود که برای ایدهگرفتن از گفتههای حاضران برای نوشتههای خود اغلب حضوری پیوسته داشت. وی در پایان گفتههای خود، مجتبی شاکری را قهرمانی ملی و از افتخارات زمانه حاضر خواند که مطالعه زندگی و خاطراتش حامل بخشی از رشادتهای او و دیگر رزمندگان جنگ تحمیلی برای آیندگان به حساب میآید. رحیم مخدومی از نویسندگان دفاع مقدس گفتههای خود را با اشاره به سبک نوشتاری کتاب «مبارزه به روایت مجتبی شاکری» آغاز کرد و گفت: «از آنجایی که کتاب مذکور در زمره مستندنگاریها قرار میگیرد باید فاقد جاذبههای ادبی باشد. با این حال حتی یک صفحه از این کتاب را هم نمیتوان فارغ از جاذبههای داستانی یافت. همین مسأله سبب میشود که خواننده کتاب را بیآنکه زمین بگذارد جزء به جزء بخواند.»
برخوردار از روحیهای عجیب در صلح و دوستی
به گفته مخدومی خوانندگان نسل جدید با مطالعه این کتاب میتوانند سیر شکلگیری یک هموطن انقلابی خود را بشناسند، آن هم در شرایطی که «مبارزه به روایت مجتبی شاکری» در کنار روایتی کاملاً مستند برخوردار از شیوه نگارش داستانی نیز هست. معصومه رامهرمزی دیگر نویسنده جنگ در سخنانی به ذکر نکاتی درباره شخصیت و جایگاه حرفهای شاکری اکتفا کرد و اینکه وی با وجود آسیبهای بالای جسمی اما روحیه عجیبی در آشتی و صلح با اطرافیان خود و جامعه دارد.
مجتبی رحماندوست نویسنده و شاعر به شناخت چهل ساله خود از شاکری اشاره کرد و گفت: «کتابی را که پیش روی شما قرا گرفته، هنوز نخواندهام اما من خود مجتبی شاکری را طی سالها دوستی خوانده و شناختهام. با اینکه نیازی به تعریف از کسی ندارم اما شهادت میدهم که این دوست قدیمی از شجاعترین و دلسوزترین افرادی است که به عمر خود دیدهام.»
بــــرش
مجتبی شاکری، روای این کتاب هم در جلسه رونمایی حضور داشت که بخشی از گفتههای وی را میخوانید: «طی همه این سالها نکتهای را همیشه مد نظر داشته و دارم، اینکه هر کاری را طوری انجام بدهیم که انگار مهمترین کار دنیا است. نکته دیگری که نمیتوانم از آن صرفنظر کنم جایگاه و تأثیری است که نویسندگانی همچون محمدرضا سرشار بر من و همنسلانم داشتند. این نویسندگان گرههای نقد و ادبیات را به روی ما باز کردند و اتفاق مهمی را رقم زدند. مسأله دیگری که در جلسه از سوی دوستان به آن اشاره شد برپایی جلسات ادبی در دفتر ادبیات ایثار است. بیهیچ اغراقی معتقدم از آن جمع مشتاق بیش از 30 نفر امروز در کسوت نویسندگان شاخص مشغول فعالیت هستند. امیدوارم همه ما این نکته مهم را به خود گوشزد کنیم که اگر هر یک به بهترین نحو در راستای انجام هدفمان در زمینه فرهنگ بکوشیم موفق به انجام کاری مهم، در سطح ملی و در همراهی با دیگران خواهیم شد. از سوی دیگر توصیه ای هم برای همرزمان جنگ و خانوادههای شهدا دارم، اینکه خاطراتتان را بنویسید تا آیندگان بدانند چه بر این سرزمین گذشته و چگونه برای حفظ آرمانهای انقلابمان تلاش شده است.»
گپ و گفتی با راوی «ستارههای سوخته»
یوسف حیدری/ مراسم رونمایی از کتاب ستارههای سوخته با حضور نویسنده کتاب و مسئولان انتشارات «مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران» روز پنجشنبه در نمایشگاه کتاب برگزار شد. این کتاب که بهتازگی از سوی انتشارات مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران به چاپ رسیده روزنوشتهای گلعلی بابایی یکی از رزمندههای دفاع مقدس و مربوط به سالهای 1361 تا 1367 است. گلعلی بابایی در حاشیه مراسم رونمایی با اشاره به اینکه ستارههای سوخته روایت رزمندگانی است که مثل ستاره در راه دفاع از کشورسوختند گفت: «معمولاً همه رزمندهها دفترچه خاطراتی همراه داشتند که خاطرات روزهای جبهه و عملیاتها را در آن مینوشتند. من هم اتفاقهای هر روز را به شکل روزنوشت در این دفترچه مینوشتم. روایت و خاطرات عملیاتهای مهمی مثل والفجر مقدماتی تا کربلای یک را در این کتاب روایت کردهام. حسین بهزاد نوشتههای مرا ویرایش و نظم خاصی به آن دادند و سرانجام این کتاب در انتشارات مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران به چاپ رسید.»
وی ادامه داد: «چیزی که در این کتاب مشهود است همبستگی، رفاقت و اتحاد بین بچههای مساجد در زمان جنگ است بهطوری که وقتی یکی از بچههای محل در گردان عمار یا مالک به جبهه اعزام میشد بقیه بچههای محل هم به این گردانها ملحق میشدند.»
بابایی درباره اهمیت روایت 8 سال جنگ برای نسلی که تجربه جنگ را لمس نکرده است گفت: «جنگ 8 ساله دفاع مقدس بخشی از تاریخ کشور است که باید آن را روایت کنیم. نسل جدید جنگ را با چشم ندیده است اما عوارض آن را میبیند. جانبازان و خانواده شهدا و رزمندگانی در اطراف آنها هستند که باعث کنجکاوی این نسل میشوند تا بدانند در 8 سال دفاع مقدس چه گذشت. جنگی که هم پیروزی داشت و هم شکست و باید آن را به نسل امروز با کتاب، فیلم و سریال منتقل کنیم.»
حاشیه های دنباله دار فرهادی در کن
گروه فرهنگی/ اصغر فرهادی که داور هفتادوپنجمین جشنواره فیلم کن است، بعدازظهر روز سهشنبه ۲۷ اردیبهشت در گفتوگویی در حاشیه این رویداد هنری، برای نخستینبار، درباره اتهام سرقت سینمایی در ساخت فیلم «قهرمان» سخن گفت.
فرهادی در حاشیه جشنواره کن، در پاسخ به سؤالی در اینباره گفت: «من هیچ وقت مستقیماً در این مورد صحبت نکردهام. بسیاری از اطلاعاتی که شما دادهاید، نادرست بود و بعداً در رسانهها اصلاح شد. بنابراین فکر میکنم باید با توجه به اطلاعات صحیح، وضعیت را اصلاح کنیم.» او افزود: «این مستندی بود که در یک ورکشاپ من تولید شد. من درباره ساختش با دانشجو (آزاده مسیحزاده) صحبت کردم.
اما خیلی بعد، فیلم «قهرمان» را ساختم و نمیتوان آن را روشی برای سرقت دانست. در واقع، در «قهرمان»، آنچه هست، کاملاً متفاوت است.» این کارگردان ادامه داد: «کاری که ما انجام میدهیم، ساختن فیلمهای داستانی است و کاری که من در فیلم «قهرمان» انجام دادم به ورکشاپی که به آن اشاره شد، مربوط نیست. «قهرمان» فقط بر اساس یک رویداد بود. این مستند و فیلم من، به سادگی بر اساس اتفاقاتی است که دو سال قبل از آن در ورکشاپ افتاده است، زمانی که رویدادی رخ میدهد، توسط مطبوعات کشف میشود و سپس به اطلاع عموم میرسد، شما میتوانید آنچه را که دوست دارید، درباره آن رویداد بسازید؛ شما میتوانید داستانی بنویسید یا فیلمی دربارهاش بسازید بدون اینکه یکی، کپی دیگری باشد.» فرهادی تأکید کرد: «میتوانید به اطلاعات مربوط به این رویداد نگاه کنید. «قهرمان» تنها یک تفسیر از این رویداد است در حالیکه ساخته خانم مسیحزاده، یک مستند بود، اصلاً همان برداشت نبود.
این مسأله، الان توسط دادگاه بررسی میشود. یک هیأت منصفه برای قضاوت در این پرونده وجود خواهد داشت. مفادی برای پرونده وجود دارد که حکم دربارهاش باید صادر شود. اما ما نمیدانیم که این پرونده چه زمانی رسیدگی خواهد شد. حتی گفته شده که من محکوم شدهام که اشتباه است. این یک فرایند بسیار طولانی است. بدیهی است که مقداری احساس ناخوشایند ایجاد کرده، اما فیلم من بر اساس آن مستند ساخته نشده است.»
همچنین انتشار عکسی از اصغر فرهادی در کنار پویان مختاری که پرونده کلاهبرداریهایش از طریق سایتهای قمار و... باز است، باعث ایجاد واکنشهای بسیاری در فضای مجازی شد و بسیاری این عکس دو نفره را پیشدرآمد افول فرهادی دانستند و به آن انتقاد کردند.
1 ونجلیس آهنگساز برنده اسکار و سازنده موسیقی متن فیلمهایی چون «ارابههای آتش» و «بلید رانر» در ۷۹ سالگی از دنیا رفت. این نوازنده و موسیقیدان خودآموخته که از سابقه طولانی در ساخت موسیقی در اروپا برخوردار بود با بافتها و رنگهای جادویی آلبومهای انفرادیاش شناخته شد و یکی از آهنگهای آلبوم سال ۱۹۷۵ وی به نام «جهنم و بهشت» که سال ۱۹۸۰ برای سریال «کهکشان» شبکه «پیبیاس» مورد استفاده قرار گرفت او را به امریکاییها هم معرفی کرد اما موسیقی فیلم «ارابههای آتش» بود که نام او را جهانی کرد./ ورایتی
2 فیلم اکشن «سرباز حلبی» با بازی رابرت دنیرو، اسکات ایستوود، جیمی فاکس و جان لگیزامو ساخته میشود. فیلمبرداری این فیلم که امتیاز آن در جشنواره فیلم کن امسال به خریداران عرضه شده از هفته آینده در یونان شروع میشود و داستانش، درمورد شخصیتی با بازی جیمی فاکس است که با موعظه برای صدها کهنهسرباز آنها را تحت تأثیر قرار میدهد و آنها را در فرمان خود دارد و مقدار زیادی مهمات هم ذخیره کرده است و.. / ددلاین
3 اکبر صوتی هنرمند پیشکسوت مشبک که از چندی قبل به علت مشکلات ریوی و عوارض ابتلا به سرطان در بیمارستان آریا تهران بستری بود بامداد 29 اردیبهشت در سن ۹۳ سالگی درگذشت. به گفته دختر استاد اکبر صوتی مراسم خاکسپاری این هنرمند پیشکسوت طبق وصیتنامهاش در کرمان برگزار خواهد شد. صوتی بیش از ۷۵ سال از عمر خود را به تولید ۳۰۰ اثر از جمله تصاویر پیامبران و بزرگان ایرانزمین و مشاهیر و مفاخر جهان گذرانده که ۱۲۵ اثر آن در موزه برج آزادی تهران و ۱۸۵ اثر نیز در موزه هرندی کرمان به نمایش گذاشته شده است.