«ایران» از بیتوجهی سیستم آموزش و پرورش کشور به فرهنگسازی برای اصلاح مصرف آب و انرژی گزارش میدهد
آغاز بد مصرفی از مدرسه!
پژوهش های بین المللی از میزان تأثیرگذاری آموزش مصرف بهینه به دانش آموزان نشان می دهد که این آموزش ها تا 35درصد در کاهش مصرف انرژی اثرگذار است
گروه اقتصادی / رویکرد فرهنگسازی در باب استفاده صحیح از منابع خدادادی حوزه انرژی، امری مطلوب و صواب است، بخصوص وقتی جامعه و کشوری که به لحاظ اقلیمی در شرایطی خاص بهسر میبرد و با محدودیتهای گریزناپذیر منابع انرژی روبهرو است. در چنین جامعهای مقوله فرهنگسازی قبل از اینکه یک فعالیت فوق برنامه باشد، یک ضرورت تلقی میشود.
گفته میشود توان هر جامعه یا کشوری در تولید و مصرف صحیح انرژی سنجیده میشود و بر این اساس، محک داوری هر جامعهای بر همین پایه مورد بررسی قرار میگیرد. کشوری که در مصرف منابع انرژی منطقی رفتار میکند کارنامه ممتازی در توسعه اقتصادی و اجتماعی ارائه میدهد. این ویژگی باعث شده کشورهای مختلف جهان در این راه گام بردارند و طبعاً کشور ما ایران نیز باید در این زمینه تحرکهای لازم را به عمل بیاورد. آمار نشان میدهد شدت و میزان مصرف انرژی در ایران بسیار بالاست که حتی در کوتاه مدت نیز برای کشور بسیار هزینهساز است. پس برای برونرفت از چنین شرایطی راهی باقی نمیماند جز تغییر نگرش، تربیت و سبک زندگی، تا از این رهگذر موضوع تا جایی در جامعه جا بیفتد که مصرفزدگی و اسراف در مصرف به امری قبیح تبدیل شود. بنابراین چنین رویکردی تنها میتواند از آموزش صحیح به کودکان یک جامعه شروع شود و تا مقاطع بالاتر سنی ادامه یابد. نگاهی به شیوههای آموزش مصرف بهینه در کشورهای توسعهیافته نشان میدهد که این کشورها نیز راه درست فرهنگسازی در این حیطه را در مدارس ابتدایی یافتهاند.
اطفال و نونهالان به طور فطری لوح و ضمیری پاک و دستنخورده دارند که آماده است چیزهایی را بیاموزد که در آینده، شخصیت اجتماعی او را شکل میدهد. اگر به قشر کودک و نوجوان نحوه صحیح استفاده از منابعی مانند آب و برق آموزش داده شود، مصرف بهینه در آنها به یک عادت تبدیل میشود و آنها نیز به نسل بعدی خود همان آموزههای ضروری را منتقل خواهند کرد. عمدهترین درصد جمعیت جامعه را نوجوانان و جوانان تشکیل دادهاند. این بخش از جامعه با آموزش صحیح و مناسب، انعطافپذیری لازم برای یادگیری رفتارهای صحیح در موضوع مصرف و تغییر رویههای خسارتبار معمول را دارند، بنابراین برای حصول به تغییر نگرشها در سنین کودکی و نوجوانی در راستای مصرف بهینه انرژی، باید کار آموزش را از همان سالهای اولیه عمر آغاز کرد.
با چنین دیدگاهی، نهاد متولی آموزش که همانا وزارت آموزش و پرورش و در مقطع بعد نهادهای آموزش عالی باشد، باید پیش آزمونها و پسآزمونها را نخست به شکل کوتاهمدت در مهدکودکها و دبستانها و سپس مقطع متوسطه و دبیرستان برگزار کند. این کلیت البته با نظارت و ورود متخصصان امر میتواند با اسلوبهای دیگری نیز انجام شود. تنگناها و محدودیتهای موجود در منابع انرژی و ضرورت مصرف بهینه و رفتار صیانتی از آن، به منظور استفاده نسلهای آینده و تأثیر مستقیمی که این رفتار بهینه در حفظ محیط زیست دارد، وظیفه متولیان امر، کارشناسان و روشنفکران جامعه را در آموزش و فرهنگسازی اقشار مختلف جامعه، بویژه کودکان، سنگینتر میکند، اما همان گونه که گفته شد این رسالت باید پیش از هرجا توسط وزارت آموزش و پرورش صورت بگیرد.
چند سال پیش در وزارت نفت طرح «همیار انرژی» با محور آموزش مباحث مرتبط با انرژی به دانش آموزان و همچنین با هدف فرهنگ سازی در حوزه مدیریت مصرف انرژی و سوخت برای گروههای سنی 6 تا 15 سال به رشته تحریر درآمد، اما نتیجه درخوری از آن حاصل نشد چون نشانی دوایر تأمین انرژی، آدرس غلطی بود که حاصلی جز سرگردانی و فروبستهتر شدن این گره کور در پی نداشت.
با این حال و بهرغم تجربههای ناموفقی از این دست، متأسفانه مبحث فرهنگسازی در حوزه مصرف بهینه منابع خدادادی عوض اینکه در وزارت آموزش و پرورش کلید بخورد تاکنون همچنان از سوی متولیان تأمین این دو بخش دنبال شده است. این رخداد آنقدر تداوم پیدا کرده که به یک باور عمومی تبدیل شده است که نهادهای تأمین کننده آب و برق هستند که باید به مردم نحوه بهینه مصرف کردن را آموزش دهند.
چه نهادی مسئول اصلاح مصرف است
در حقیقت این قانون نانوشته، حتی از سوی قوههای قانونگذار نیز مورد تأیید قرار گرفته است و این در حالی است که در هیچ نقطهای از جهان تولیدکنندگان و عرضهکنندگان آب و برق متعهد به آموزش مصرف معقولانه نشدهاند، اما در کشور ما بطور مثال شرکت گاز باید به مردم گوشزد کند که سقف مصرف بهینه را رعایت کنند، شرکت آب و فاضلاب باید شعار استفاده غیر مسرفانه را سر بدهد، شرکت توانیر باید مردم را به مصرف کمتر سوق دهد و... حتی این موضوع یعنی فرهنگسازی مصرف درست به شرح تکالیف این نهادها اضافه شده؛ به گونهای که هرکدام از این تأمینکنندگان اگر در این زمینه کوتاهی کنند مورد مؤاخذه قانون قرار میگیرند و حتی افکار عمومی نیز آنان را مقصر قلمداد میکند.
اما واقعیت این است که برای مقابله با موضوع مصرفزدگی بی محابا، متولیان بخش آموزش کشور باید پا پیش بگذارند. وزارت آموزش و پرورش باید طلایهدار این اقدام باشد. با چند درس مختصر کلیشهای در کتابهای درسی کودکان نمیتوان به تغییر شیوههای مصرف صحیح امیدوار شد. نهادهای تأمینکننده این منابع هرساله ارقامی بزرگ را صرف میکنند تا به مردم شیوههای صحیح مصرف درست را آموزش دهند، اما در عمل و به تجربه مشاهده میشود خروجی این اقدام چندان راضیکننده نیست.
اگر سیاستگذاران ارشد کشور به این موضوع توجه کافی داشته باشند که آموزش صحیح تنها از زمان تحصیلات ابتدایی تأثیرگذار خواهد بود، آن وقت رهبری این نگرش به عهده وزارت آموزش و پرورش و ارگانهای بخش آموزش کشور قرار خواهد گرفت و از آن پس شاهد به بار نشستن این هدف خواهیم بود.
مدارس، ایستگاه نخست فرهنگسازی
میرداوود میلانی
کارشناس و عضو اتاق فکر آب
در اغلب کشورهای جهان آموزش مصرف صحیح آب و برق و به طور کلی انرژی از مدارس شروع میشود. مدارس نخستین ایستگاه فرهنگسازی مصرف صحیح آب و برق هستند. برای مثال در کشوری مانند ژاپن یکی از آموزشهای مهم در مقاطع مختلف تحصیلی نحوه صحیح مصرف آب و انرژی است و از جنبههای مختلف نحوه مصرف صحیح به کودکان و نوجوانان آموخته میشود. حتی برای کاهش هزینههای آب و برق و گاز مدارس، تلاشهای یکپارچه در تمام سطوح درون سازمان، از مدیران گرفته تا دانشآموزان رقم میخورد و به این ترتیب علاوه بر کاهش هزینههای مدارس، دانش آموز نیز از سنین پایین یاد میگیرد که آب و برق را چگونه باید درست مصرف کرد.اما در همین شرایط دیده میشود که در کشور ما آب و برق رایگان در اختیار مدارس قرار میگیرد و نه تنها به دانش آموز آموزش مصرف صحیح آب و انرژی داده نمیشود بلکه به نسلهای آتی این تفکر را القا میکند که آب و برق کالایی ارزان و بی ارزش است. درحالی که این روند به صلاح کشور و آینده منابع آبی و همین طور انرژی کشور نیست و لازم است که در این زمینه بازنگری جدی صورت گیرد.
«ایران» از دلایل رشد چشمگیر میزان فروش و صادرات نفت و فرآوردههای نفتی در دولت سیزدهم گزارش میدهد
افزایش 22 میلیارد دلاری درآمدهای نفتی
گروه اقتصادی / جواد اوجی، وزیر نفت در روزهای اخیر اعلام کرد که ارزش نفت خام، فرآوردههای نفتی، گاز طبیعی، مایعات و میعانات گازی صادر شده کشور در سال 1400 به بیش از ۴۳ میلیارد دلار رسید. این رقم بیش از 2 برابر درآمدهای نفتی سال 1399 است. او در اینباره چندی پیش به «ایران» گفته بود: «سرجمع درآمدهای حاصل از نفت، میعانات گازی، خالص گاز، فرآوردههای نفتی و محصولات پتروشیمی در سال 1400 نزدیک به 2.5 برابر سال 1399 است. فقط در بخش گاز، سال 1399 وصول درآمد حاصل از خالص گاز صادراتی تقریباً کمتر از یک میلیارد دلار بود، اما در سال گذشته 4.5میلیارد دلار فقط درآمد خالص گاز صادراتیمان شد؛ این ارقام قابلتوجه است.» بررسیهای آماری «ایران» نیز این افزایش درآمدهای نفتی را تأیید میکند. به طوری که در آخرین گزارش نماگرهای اقتصادی بانک مرکزی میزان درآمدهای نفتی کشور در سال 1399 حدود 21 میلیارد دلار گزارش شده بود و با رسیدن درآمدهای نفتی در سال 1400 به رقمی فراتر از 43 میلیارد دلار، رشدی نزدیک به 2.1 برابر در درآمدهای نفتی رقم خورده است. ارزش نفت خام، فرآوردههای نفتی، گاز طبیعی، مایعات و میعانات گازی صادر شده توسط شرکتهای ملی نفت ایران، ملی گاز ایران، ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران، شرکتهای پتروشیمی و سایرین(گمرکی و غیر گمرکی) تنها تا نیمه سال 1400 حدود 19 میلیارد دلار برآورد شده بود. بخشی از این افزایش درآمدها ناشی از رشد قیمت نفت در سال گذشته و بخشی نیز مربوط به افزایش صادرات بوده است. قیمت هر بشکه نفت در سال گذشته از 70 دلار در ابتدای سال به حدود 100 دلار در پایان سال رسید. این افزایش درآمدهای نفتی در نتیجه افزایش صادرات نفت و فرآوردههای نفتی در شرایطی رقم خورده که برخی از مقامات کشور می گویند: «ایران اکنون در حالگذار از سختترین تحریمهای تاریخ روابط بینالملل است.» اما چگونه در این شرایط درآمدهای نفتی بیش از دو برابر افزایش یافت؟ کارشناسان بر این باورند که بهبود روابط ایران با کشورهایی نظیر چین در دولت سیزدهم، تمرکز بر روشهای جدید بازاریابی، افزایش تعداد مشتریان نفت، پتروشیمی و فرآوردههای نفتی و همینطور افزایش کشش عرضه نفت و محصولات دیگر نفتی موجب شد تا این رکورد شکنی برای درآمدهای نفتی در سال 1400 رقم بخورد.