مواردی از حقوق مصرفکننده که عمراً میدانستید
جنس فروخته شده پس گرفته نمیشود!
طوبی عظیمینژاد
حالا که هم سال جدید شروع شده و هم در ماه میهمانی خدا هستیم؛ خب لابد شما بهتر از ما میدانید که هرسال به همین دو بهانه، کلی به قیمت اجناس اضافه میشود؛ بیآنکه حتی کیفیت آنها تکانی بخورد! حالا هم که نوع قیمتگذاری طوری شده که مرحوم فیثاغورث شخصاً باید بیاید قضیه را حل کند. برای همین شما را با بخشی از حقوق خودتان؛ یعنی مصرفکننده گرامی، آشنا میکنیم که بروید و برای بچهمحلهایتان هم تعریف کنید تا آنها هم آشنا شوند.
۱. حق انتخاب:
مصرفکننده میتواند کالایی را خریداری کند که متناسب جیبش یا در آرزویش باشد.
مثلاً میتواند آرزوی سوار شدن بر ماشین شاسیبلند و ارزانقیمتی را داشته باشد که در صورت تصادف با هر زاویهای، کیسه هوایش باز شود و سرنشینان سالم از آن پیاده شوند. اما ترجیح میدهد خودرویی سوار شود که فقط راه میرود و آپشن جا لیوانی هم ندارد! اما با جیبش تناقضهای کمتری دارد.
۲. حق اطلاع یابی:
مصرفکننده حق دارد میزان خدمات دریافتی را بداند.
مثلاً چیپس یا پنیری که خریده باید لااقل یک پنجم آن پر شده باشد یا نه؟! یا باید بداند سوسیس و کالباسی که خریده علاوه بر گوشتی که ندارد دیگر چه چیزهایی ندارد! همینطور در خصوص انواع لبنیات، سایر فرآوردههای گوشتی، غلات فرآوری شده و... هم این مورد صدق میکند.
۳. حق ایمنی:
کالای خریداری شده باید برای جان و مال مصرفکننده ایمن باشد. خریدار نباید با دیدن قیمتها سکته کند و اگر توانست کالا را تهیه کند بدون اینکه سکته بزند، باید کمی کیفیت هم توی آن پیدا کند!
باز هم خودرو را مثال بزنیم؛ درست است که قیمتش باعث سکته ناقص میشود اما در عوض کیفیتش طوری است که بدون درد و خونریزی کارتان را تمام میکند. البته همه میدانیم مقصر اصلی راننده است که در تصادفها زاویه باز شدن ایربگ را تشخیص نمیدهد و در بعضی موارد هم که خودرو خود به خود آتش گرفته، مشخص شده راننده استارت زده و قصد استفاده از آن را داشته!
۴. حق شنیده شدن:
متأسفانه حق شنیده شدن یک حق زماندار است. دیر بجنبید زمان را از دست داده و گیماُور میشوید.
قبل از خرید، خوب توضیح دهید که چه چیزی میخواهید چون به محض اینکه پولش را پرداخت کردید و رفت توی دخل فروشنده، زمانتان تمام شده. آن وقت دیگر حق شنیدن که هیچ؛ حق حرف زدن هم ندارید. چون جنس فروخته شده پس گرفته نمیشود. حتی شما دوست عزیز!
مفسد لالا... زالو لالا...
محمدرضا رضایی
اگر شما هم از آندسته افرادی هستید که خون مردم را در شیشه میکنند و حقشان را میخورند، حتماً از مشکل بیخوابی یا خواب ناآرام رنج میبرید. این اختلال که ناشی از وجدان درد است، سالانه 60 تا 70 درصد از مفسدین و زالوهای تازهکار را آزار میدهد. برای همین امروز چند راهکار ساده برای رفع این اختلال معرفی میکنیم.
1. قبل از خواب، شیر و مایعات گرم مصرف کنید؛ چرا که خون مردم غالباً سنگین است و معده کسانی که خون مردم را میمکند، براحتی نمیتواند آن را هضم نماید. پس حتماً مایعات گرم یا مایعات ترش که توانایی سوزاندن خون را دارد میل نمایید.
2. اگر نگرانی از آه مردم خواب راحت را از شما گرفته است، ذهن خود را از این نگرانی پرت نمایید. میتوانید قبل از خواب در استخر اختصاصی خود به ورزش و تفریح بپردازید تا حسابی خسته شوید. از خوردن آبپرتقال و هندوانه لب استخر غافل نشوید که دوای وجداندرد است.
3. قبل از خواب مطالعه کنید. حتماً کتابهایی را که جنایتکاران بزرگ تاریخ درباره خود نوشتهاند یا دیگران دربارهشان نوشتهاند بخوانید و ببینید که چقدر راحت جنایات بزرگ خود را توجیه میکردهاند و تازه خودشان را هم بهعنوان یک قهرمان جا میزدهاند؛ طبیعتاً خواب راحتی هم داشتهاند.
4. اگر دچار ترس از آتش جهنم شدهاید، روی صورت خود کمی آب خنک بپاشید، سپس مدام موجودی حساب خود را چک کنید تا کمی آرام شوید. حتماً برای پولهای حرامی که بهدست آوردهاید برنامهریزیهای شیرین کنید، مثلاً به یاد ویلای بزرگ و لوکسی بیفتید که بهزودی قرار است مال شما شود.
سعی کنید کمک به خیریهها هم جزو اهداف بلندمدتتان باشد تا فکر جهنم کمتر عذابتان دهد.
بهیاد داشته باشید که اگر حقخوری و مردمآزاری خواب راحت را از شما گرفته، به این دلیل است که هنوز ذرهای وجدان در وجودتان باقی مانده است، پس خیلی نگران نباشید، چرا که اگر مسیر افساد فیالأرض را ادامه دهید، بهمرور زمان تهمانده وجدانتان هم از بین میرود و بعد از آن خوابی راحت را تجربه خواهید کرد، مانند همه جنایتکاران و ظالمان بزرگ دنیا.
همچنین یادآوری میکنیم که پیشنهادهای مذکور صرفاً برای افرادی است که بیخوابیشان ناشی از وجداندرد است. کسانی که بیخوابیشان ناشی از مشکلات روحی یا گرفتاریهای زندگی است، باید به متخصصین حوزه رواندرمانی مراجعه نمایند.
افشار جابری
اخیراً آقای ضرغامی از «تار» بهعنوان ذخیره آخرت خود یاد کردهاند. ضمن کوبیدن بر طبل شادانه و تعدادی دیگر از باقیات صالحات، چند توصیه برادرانه را برای داشتن سفری بیخطر و پرثمر خدمت ایشان عرض میکنم.
اول اینکه جان من چک کنید تارتان کوک باشد. آنطرف مثل اینطرف نیست که هر چیزی را در قالب موسیقی و آلبوم و ترانه جا بدهند و کسی چیزی نگوید. حساب کتاب دارد این هوا. یک سی دو بشود یا دو سی تمام است.
دوم اینکه به نظر شما یک کیسه طلا بهتر است یا سه کیسه طلا؟ با همین دلیل عقلانی و به گمان این کمترین، آن دنیا سهتار خیلی بیشتر از تار خاطرخواه دارد، میگویید نه؛ امتحان کنید.
سوم اینکه حواستان باشد یکوقت آن دنیا تار سانسور نشود که سرتان بیکلاه بماند، البته در سیمای استانها موردی ندارد ولی خب آندنیا هم برای خود کم کسی نیست، یکهو دیدی گفتند غذای رنگ و لعابدار، هزار جور ظرف و ظروف، عطر و لباس و کفش و خلاصه همه این چیزها را میشود نشان داد، ولی تار را نمیشود.
چهارم اینکه دیلیم لیملیم، دیییم لیلیم لیم لیم، لیییم، لیییم، لیییم دیلیم لم لیم. بالاخره چون هر دوی ما هنری هستیم؛ خواستم با زبانی مشترک عرض آخرم را گفته باشم که همچین به آخرتمان بچسبد. پاینده باشید.
طاهره ابراهیم نژاد و حافظ شیرازی
«بت چینی عدوی دین و دلهاست»
بت روسی که تحریم است کلا"
فرزانه زینلی
خیلی سال قبل یک کتاب بامزه با نام دور دنیا در هشتاد روز نوشته شد. مسافر دور دنیا، همه سفرها را با کمترین هزینه مدیریت کرد و سر هشتاد روز هم برگشت به خانهاش. حالا ما و احتمالاً شما، جفت کلیههای خودمان و اعضای خانواده را هم که بفروشیم، نمیتوانیم یک سفر دور دنیا برویم. خیلی هنر کنیم، آخر هفته توی خیابانهای خلوت و نزدیکترین پارک به منزل چرخی میزنیم. فکر جاده چالوس رفتن را هم نمیکنیم چون خیلی بافرهنگیم و نمیخواهیم ترافیک درست کنیم!
برای امثال ما و شما که اتفاقاً اینقدر بافرهنگیم، یک نفر کتابی نوشته از دور دنیا، که دست بر قضا طنز هم هست. یعنی یک نفر نشسته درباره بسیاری از کشورهایی که میشناسیم و خیلی از کشورهایی که نمیشناسیم، متنی نوشته و آن کشور و جاذبههایش را معرفی کرده. خب، برای ما و شما چه سفری بهتر از خواندن یک کتاب؟!
کتاب «دور دنیا با زیرشلواری» نوشته عبدالله مقدمی، یک بلیت ارزان قیمت برای سفر به دور دنیاست. همانطور که از اسمش هم بر میآید، سفر سختی نیست؛ مینشینید توی خانه و گردشگری از کتاب توی دستتان شروع میشود. این کتاب به معرفی مهمترین ویژگیهای کشورها میپردازد و با لحن طنز، ما را با آن بخشی از تاریخ کشورها که نمیدانستیم، روبهرو میکند. نکته جالب هم اینجاست که هر کشور، چیزی برای گفتن دارد؛ یعنی شما درباره کشور دوست و همسایه، ارمنستان هم، چیزهایی را میخوانید که قبلاً نمیدانستید!
در ادامه بخشی از متن این کتاب را میخوانیم:
«هیچی، فقط خواستیم بگوییم که آن نفرین ننههای قدیم یادتان است که همین طوری یکریز میگفتند «الهی تیکه تیکه بشی»؟ احتمالاً اندونزی را ننه اش خیلی نفرین کرده است. این کشور مجموعه بیش از هفده هزار جزیره است که بیشتر از دویست و سی چهل میلیون آدم را در خود جا داده است. یک چیز دیگر در مورد اندونزی بگوییم که «سوکارنو» اولین رئیس جمهورش بوده، «سوهارتو» رئیس جمهور بعدیش بوده و «سوکارنو» (ایندفعه خانم) رئیس جمهور بعد از بعدیاش. حالا شما هی فریبرز عرب نیا را با ابوالفضل پورعرب اشتباه بگیرید.»
نشر کتاب قاف این کتاب را با قیمت ۱۷ هزار تومان منتشر کرده و البته نسخه الکترونیکیاش، با مبلغی کمتر از ۶ هزارتومان موجود است.
مجتبی قبادی
در پنج دری خفته بودیم که با لگد عیال بزرگمان مهنسا خاتون گرخیدیم. حیران گفتیم چه شده کأنه گراز لگدمالمان کردی. گفت دست در تنبانت کردیم پشیزی جهت خرید برداریم، نبود. الساعه شرح ده سکهها کجاست؟ آب دهان قورت دادیم و مِن مِن کنان گفتیم خرج شد. نعرهای بزد و اُردنگ نیز که دوازدهم ماه باشد، برشمار که خرج چه شد؟ گفتیم تصدقت، امور مطبخ با جنابتان است و دانی که برنج به دوازده قِران و گوشت به بیست قِران و خرج دوای نصرت بیگم و علوفه تورنادو اسبمان و چه و چه که به عبارتی میکند سرجمع دویست و بیست قِران مُک. برو از حاج منصور بنکدار هرچه خواهی به نسیه آر. رفت. فرخ خان پسر کوچکمان که شاهد بود گفت مگر نه هرچه بود به سوگلی دادی پس از چه ننهآغا را چنین حوالت کردی؟ گفتیم اگر چنین نکرده بودیم باید میگفتی مرحوم ابوی و او را نصیحت کردیم که خواهی عزیز بمانی هیچ از مال و راز و رأی به عیال مگوی که گفتن همان و مردن همان.