فرماندهان انقلابی حماسه سازان دفاع 8ساله
در صف مبارزه با رژیم شاهنشاهی همه اقشار حضوری فعال داشتند. از جمله دانشجویان که بخش بزرگ مبارزان علیه استبداد شاهنشاهی را شکل میدادند. دانشجویان با پیروزی انقلاب بنا برضرورت لباس پاسداری از انقلاب مردم را برتن کردند و با آغاز هجوم سراسری رژیم بعث عراق در کسوت فرماندهان قدر به مصاف با دشمن شتافتند. در این میان کم نبودند ارتشی مردانی که با پایبندی به سوگند شرف در راه سربازی و در راه ملک و میهن پا در عرصه مبارزه با استبداد و ضد مردمیها گذاشته و در صف مبارزان علیه طاغوتیان قرار گرفتند. مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب فرصتی مناسب جهت شناساندن و تجلیل از مجاهدتِ مجاهدانی است که نامشان در تاریخ مبارزات مردم ایران به جهاد و نیکی ثبت شده است.
او خود را فرزند بانی تشکیل گروه منصورون امام میداند
محسن رضایی دبیر کنونی مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال ۱۳۳۳ در روستای بنه وار بابا احمد شهرستان مسجدسلیمان متولد شد. در سال ۱۳۴۹ به هنرستان فنی صنعت نفت در اهواز که وابسته به شرکت ملی نفت بود، وارد شد و در این دوره، فعالیتهای مذهبی و سیاسی را با همراهی اسماعیل دقایقی، عبدالله ساکیه، فریدون مرتضایی و غلامرضا قمیشی، آغاز کرد.
برای نخستین بار در سال ۱۳۵۰ به اتهام اقدام علیه امنیت کشور، توسط ساواک دستگیر و پس از تحمل ۳ ماه زندان انفرادی و ۳ ماه حبس در بند عمومی، از زندان آزاد شد. او در زندان با مبارزانی از خرمشهر و دزفول آشنا شد که حاصل ائتلاف این سه هسته، شکلگیری گروه منصورون بود. وی در سال ۱۳۵۲ در رشته مهندسی مکانیک در دانشگاه علم و صنعت پذیرفته و راهی تهران شد و در سالهای نخست حضور در تهران، وارد مبارزات چریکی علیه سلطنت پهلوی شد. محسن رضایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با پیشنهاد شهید مرتضی مطهری اقدام به پایهگذاری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی کرد.
رضایی یکی از اعضای هیأت ۱۲ نفره تدوین اساسنامه سپاه پاسداران در زمستان ۵۷ بود و در اردیبهشت سال ۱۳۵۸ با نظر امام خمینی (ره) واحد اطلاعات سپاه را تأسیس کرد و اولین فرمانده این واحد، در فاصله سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۳ بود.
از دیوار نویسی در انقلاب تا فرماندهی
در جنگ تحمیلی
احمد غلامپور عضو هیأت علمی دانشگاه عالی دفاع ملی و از فرماندهان دوران دفاع مقدس است. نام او به عنوان فرمانده قرارگاه کربلا نامی شناخته شده است. او از دوره نوجوانی به مسائل اعتقادی گرایش پیدا کرد و به سبب حضور فعالش در مسجد و معاشرت با دوستانی چون علی شمخانی و عبدالله ساکیه اولین مبارزات خود را در همان دوران تجربه کرد. پس از ۱۸ سالگی در سالهای ۵۴ و ۵۵ با نخستین جرقههای انقلاب با مردم در خوزستان همراه شد. وی شروع فعالیتهای انقلابی در خوزستان را مرهون حضور روحانیت و اقدامات گسترده نوجوانان و جوانان مؤمن میداند. سردار غلامپور به همراه دوستان انقلابیاش در این دوره اقداماتی نظیر برگزاری تظاهرات شبانه، سر دادن الله اکبر بر بام خانهها، پخش اطلاعیههایی از حضرت امام در منازل و دیوارنویسی را انجام میداد.
عضو فعال گروه «منصورون»
غلامعلی رشید از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران در جنگ تحمیلی، فعالیت سیاسی خود را از دوره نوجوانی بر ضد رژیم پهلوی آغاز کرد. وی نخستین بار در سال ۱۳۵۰ توسط ساواک در دزفول دستگیر شد، سپس به اهواز منتقل شد و مدت یک سال را در زندان اهواز سپری کرد. رشید در این دوره با افرادی چون «محسن رضایی» و «علی شمخانی» آشنا شد و پس از تشکیل گروه «منصورون» به این گروه پیوست. سردار رشید برای بار دوم در سال ۱۳۵۵ در شهر اصفهان دستگیر و توسط ساواک به تهران منتقل شد و این بار نیز برای مدت یک سال تا ۱۳۵۶ را در زندان گذراند. رشید پس از وقوع انقلاب ۱۳۵۷، به عنوان یکی از اعضای فعال گروه «منصورون» بهشمار میآمد که در پی ادغام «منصورون» با ۶ گروه دیگر و تأسیس سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به عضویت این سازمان درآمد. وی با شکلگیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از نخستین افرادی بود که به این نهاد پیوست و نخستین مسئولیتش معاونت اطلاعات و عملیات سپاه دزفول بود.
حضور پر بار بدون لحظهای غفلت
حضور مؤثر در جبهههای نبرد و خدمات شایان توجه و افتخارآفرینیهای شهید محمد ابراهیم همت طی سالهای دفاع مقدس بر کسی پوشیده نیست. اما شهید همت قبل از آن سال ۱۳۵۷ هم جزو افرادی بود که در سازماندهی تظاهرات انقلابی مردم شهرضا نقش پر رنگی بر عهده داشت. سخنرانیهای پر شور و آتشین او علیه رژیم پهلوی که بدون مصلحت اندیشی انجام میشد، مأموران رژیم را به تعقیب وی واداشته بود. با این حال او از فعالیتهای انقلابیاش لحظهای غفلت نکرد، به گونهای که شهر به شهر میگشت تا از دستگیری در امان باشد و بتواند به فعالیتهایش ادامه دهد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز شهید همت در جهت ایجاد نظم و دفاع از شهر و راه اندازی کمیته انقلاب اسلامی شهرضا نقش اساسی داشت. همچنین هنگامی که مجموعه سپاه سازمان پیدا کرد، او مسئولیت روابط عمومی سپاه را به عهده گرفت.
فرار از سربازی به خاطر قیام علیه رژیم شاه
مرتضی قربانی جزو فرماندهانی است که در تمامی عملیاتهای گسترده سپاه در طول جنگ ایران و عراق حضور فعال داشت. وی از سال ۵۵ وقتی به مدرسه و کلاس درس میرفت با شرکت در تظاهرات یا با پخش اعلامیه که در اواخر دوران تبعید امام مرسوم بود کارهایی بر ضد رژیم انجام میداد. اما از سال ۵7 - ۵6 فعالیتها و مبارزات سیاسی اش بر ضد رژیم بیشتر و جدی تر شد. قربانی سال ۵۶ همراه دوستانش فعالیتهایی در راستای مقابله با بعضی از افسرها و درجه دارهای بی بند و بار نیروی هوایی و هوانیروز ارتش شاه شروع کردند. آنها به تذکرات و نهی از منکرات دینی و عرفی اعتنا نمی کردند چون پشت شان به حکومت شاه گرم بود. وی در خاطراتش گفته است؛ پیش میآمد سر این موضوع افسرها با آنها مقابله میکردند . زمانی رسید که قربانی به خدمت سربازی فراخوانده شد.
مبارزه شجاعانه با مخالفان شکلگیری جمهوری اسلامی
شهید حسین خرازی از شجاعترین فرماندهان سپاه ایران است که از زمان عملیاتهای ضدانقلاب حضور فعالی داشت. حسین خرازی سال ۱۳۵۵ برای گذراندن خدمت وظیفه عمومی، به مشهد اعزام شد. پس از مدتی ارتش شاهنشاهی وی را به همراه عدهای دیگر به عملیات «ظفار» در کشور عمان فرستاد. در سال ۱۳۵۷ به دنبال صدور فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر فرار سربازان از پادگانها و سربازخانهها، خرازی به همراه برادرش از خدمت سربازی فرار کرد. در این مدت، وی در پی فعالیتهای انقلابی بود و با تشکلهای انقلابی محل زندگی خود نیز در تماس بود. حسین خرازی با وقوع انقلاب ۱۳۵۷، درگیر فعالیت در کمیته انقلاب اسلامی و مبارزه با مخالفان شکلگیری جمهوری اسلامی در داخل کشور بود. او به خاطر روحیه نظامی و استعدادش در این زمینه، مسئولیتهایی را نیز در اصفهان پذیرفت و با شروع فعالیت مخالفان نظام جمهوری اسلامی در گنبد، مأموریتی به آنجا داشت. شهید خرازی پس از اینکه ضد انقلابها را در کردستان سرکوب کرد، پس از گذشت یک سال به جنوب رفت تا در جنگ تحمیلی شرکت داشته باشد و از خاک میهنش دفاع کند.
متوسلیان مبارزی انقلابی و فرمانده ای صاحبنام
احمد متوسلیان از جمله فرماندهان صاحبنام و تاثیرگذار دوران جنگ تحمیلی و از مبارزان انقلابی در دوران رژیم پهلوی به شمار میآید. متوسلیان در دوران خدمت سربازی، فعالیتهای مذهبی و سیاسی داشت و مخالفت خود را با حکومت پهلوی بیان میکرد. پس از پایان دوره سربازی در یک شرکت تأسیساتی خصوصی استخدام شد و پس از چند ماه، به خرمآباد منتقل شد و آنجا بهفعالیتهای سیاسی- تبلیغی خود ادامه داد. در سال ۱۳۵۴ توسط اکیپی از کمیته مشترک ضدخرابکاری ساواک دستگیر و روانه زندان شد و پنج ماه در زندان فلکالافلاک خرمآباد در یک سلول انفرادی زندانی بود. پس از اینکه از زندان آزاد شد، در سال ۱۳۵۶، در قم و تبریز نقش رابط و هماهنگکننده تظاهرات را در محلات جنوبی تهران برعهده گرفت. پس از پیروزی انقلاب مسئولیت تشکیل کمیته انقلاب اسلامی در محله خود را عهدهدار شد و پس از شکلگیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به این ارگان پیوست.
انقلابی معتمد نظامیان و مردم
امیر سرتیپ محمدرضا رحیمی افسر نظامی ارتش بود که سرپرستی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح را از ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۴ برعهده داشت. نقش وی به عنوان عامل اصلی ارتباط با گردانندگان انقلاب بسیار والا بود، چرا که ایشان به دلیل فعالیتهای سیاسی مذهبی در دهه قبل از پیروزی انقلاب به دو سال زندان و اخراج از ارتش محکوم شده بود و در دوران محکومیت توانسته بود اعتماد ردههای بالای انقلاب و گروههای مبارز اسلامی را در زندان و خارج از زندان به خود جلب کند و طبیعی بود که هر مانعی را در سر راه هستههای مقاومت به سادگی بر میداشت. وی به همه گروههای مبارز مذهبی در نیروی زمینی، دریایی، هوایی و هوانیروز و هیأت دولت و شخصیتهای مبارز دانشگاهی نفوذ داشت و برای او احترام قائل بودند. این ویژگی به ارتباط و اعتماد بین ارتش و بیت رهبری اعتبار و استحکام میبخشید و مردمی شدن ارتش را در میان زمامداران و مردم انقلابی تسهیل میساخت.
از ساماندهی ارتش تا نخستین سپهبد شهید انقلاب اسلامی
سید محمدولی قرنی سرلشکر نیروی زمینی شاهنشاهی و نخستین سپهبد و رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران از ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ تا ۷ فروردین ۱۳۵۸ بود. قرنی در سال ۱۳۰۹ وارد دانشکده افسری شد و پس از کودتای ۲۸ مرداد به ریاست رکن دوم ارتش شاهنشاهی رسید. در مهرماه سال ۱۳۳۶ موفق به اخذ درجه سرلشکری شد، ولی کمتر از یکسال بعد در تیرماه ۱۳۳۷ در پی کشف طرح کودتا علیه شاه دستگیر و پس از محاکمه و سه سال زندان از ارتش اخراج شد. قرنی حدود دو دهه بعد در اوج انقلاب بار دیگر وارد کارزار شد و به انقلابیون پیوست و ریاست جناح نظامی شورای انقلاب را بر عهده گرفت. او پس از انقلاب رئیس ستاد مشترک ارتش شد ولی به علت اختلاف با کابینه دولت موقت استعفا داده و برکنار شد.
فرمانده دلیر ارتش، مبلغ افکار مذهبی و
سیاسی امام خمینی(ره)
شهید سید موسی نامجوی از فرماندهان دلیر ارتش جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۳۷، به عنوان یکی از بهترین شاگردان دبیرستان نظام، دیپلم ریاضی گرفت و وارد دانشکده افسری شد. ورود نامجوی به دانشکده افسری، سرآغاز کسب تجربه، علم و تخصص برای ارائه طرحهای ابتکاری در آینده شد و از همان ابتدای ورود به دانشکده، شروع به تحقیق و مطالعه در امور سیاسی، مذهبی و علمی کرد. او در سال ۱۳۴۰ با درجه ستوان دومی از دانشکده افسری فارغالتحصیل شد و با توجه به کسب رتبه ممتاز در این دوره، به عنوان هیأت علمی دانشکده انتخاب و به عنوان استاد نقشه خوانی به تدریس پرداخت. طی این سالها نامجوی که با افکار مذهبی و سیاسی امام خمینی (ره) آشنا شده بود، سعی کرد آن افکار و عقاید را در بین دوستان و شاگردانش نیز گسترش دهد. وی مخالف شرایط رژیم سلطنت و جو حاکم بر ارتش شاهنشاهی بود و در جریانات انقلاب ۱۳۵۷ نقش داشت. طی سالهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه کشورمان با ارائه طرحهای ابتکاری و مؤثرش، نقش بسزایی در تثبیت نظام جمهوری اسلامی و پیروزی نیروهای نظامی ایران درمقابل دشمن متجاوز ایفا کرد.
مبارزی موفق در هر منصب
سردار سرلشکر شهید مهدی باکری، فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا سرداری که همیشه به بسیجی بودنش افتخار میکرد، فعالیتهای سیاسی را از دوران دانشجوییاش آغاز کرد. او در این دوران با افرادی چون سید یحیی رحیمصفوی و حسین علایی آشنا شد و با تشکلهای دانشجویی که نقش مهمی در برپایی تظاهرات شهر تبریز داشتند، همکاری میکرد. همان زمان وی توسط ساواک شناسایی و بارها بازجویی شد و تحت نظر بود. در حین تحصیل خبر مرگ برادرش، علی باکری را به وی دادند که توسط رژیم پهلوی اعدام شده بود. با وقوع انقلاب اسلامی مهدی باکری نقش فعالی در سازماندهی بخشی از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشت.
عضو ارتش که از بنیانگذاران سپاه شد
یوسف کلاهدوز نظامی است که جزو بنیانگذاران سپاه به شمار میآید. وی که فرد مذهبی بود سال ۱۳۴۴ وارد دانشگاه افسری ارتش شد. این در حالی بود که ارتش رژیم پهلوی محل مناسبی برای افراد مذهبی نبود اما باید گفت که شهید کلاهدوز با اهداف خاصی وارد این ارگان شد و خود را در ظاهر معتقد به رژیم نشان میداد. اما عملاً به ترویج اصول و ارزشهای اسلامی میپرداخت و افرادی را که رگههای مذهبی داشتند به تشکلهای اسلامی و مبارز پیرو خط امام پیوند میداد تا از این راه بتواند به مبارزات و ضربات اساسی خود وسعت ببخشد. بنابراین این مبارز متعهد در دوران اوجگیری انقلاب اسلامی فعالانه در تمامی صحنهها حضور یافت و با ورود امام به ایران فعالیتهای خود را ادامه داد. تا جایی که در شب ۲۱ بهمن ۱۳۵۷ خورشیدی متوجه نقل و انتقالات مشکوکی در سطح پادگان و متوجه نقشههای آنها علیه امام میشود. از این رو شب از پادگان خارج میشود و خبر را به بیت امام میدهد و به پادگان بازمیگردد. بزرگترین توطئه رژیم را مبنی بر گلولهباران فرودگاه، مجلس، مرکز رادیو و تلویزیون، میدان ارگ، راهآهن و بیت امام را خنثی میکند. شهید کلاهدوز همچنین در هنگام پیروزی انقلاب اسلامی شب و روز از وسایل، ابزار و ادوات پادگانها حفاظت میکرد و در دستگیری سران رژیم نقش مؤثری داشت. در زمانی که عدهای دم از انحلال ارتش میزدند، ایشان سخت مخالفت کرد و با اطاعت از فرمان حضرت امام، کار سازمان بخشیدن به ارتش را برعهده گرفت.
زندانی کردن افسر ارتش شاهنشاهی به دلیل مخالفت با حکومت پهلوی
شهید ولیالله فلاحی یکی از فرماندهان ارتش است که بعد از انقلاب، فرماندهی نیروی زمینی ارتش را برعهده گرفت. وی پس از اخذ دیپلم در مهرماه سال ۱۳۳۰ وارد دانشکده افسری شد و با درجه ستوان دومی و رسته زرهی از آن دانشکده فارغالتحصیل شده و سپس در لشکر ۹۲ زرهی خدمت خود را شروع کرد. فلاحی به دلیل مخالفتهایش با حکومت پهلوی از سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۲ چهار بار به زندان افتاد. اما به دلیل تفکر بالا و دانش بالایی که داشت از افسران زبده قابل احترام ارتش شاهنشاهی بود که همواره مورد احترام فرماندهان ارشد ارتش است. او در ۱۲ مهرماه ۱۳۵۷ پس از گرفتن درجه سرتیپی به شیراز منتقل شد و به عنوان معاون فرماندهی مرکز پیاده شیراز به کار خود ادامه داد. حضور فلاحی در شیراز همزمان با اوج فعالیتهای مردم بر ضد حکومت پهلوی بود؛ به همین دلیل در بیشتر شهرهای ایران از جمله شیراز حکومت نظامی اعلام شده بود. به دلیل کوششهای فلاحی، حکومت نظامی در شیراز لغو و نیروهای ارتش از خیابانها جمع شدند و وظیفه اجرای این حکم به شهربانی داده شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی سرتیپ فلاحی طی حکمی بازنشسته شد اما طولی نکشید که پس از موافقت شورای عالی انقلاب اسلامی از جانب محمدولی قرنی رئیس ستاد مشترک، به خدمت اعاده و به فرماندهی نیروی زمینی منصوب شد.
نقش آفرینی در صحنههای انقلاب و شکلگیری سپاه
سیدیحیی رحیم صفوی از فرماندهان اصلی دوران دفاع مقدس بود که از روزهای آغاز جنگ با کمترین فاصله از صحنههای نبرد، نقشی اثرگذار در این صحنهها داشت. در دهه ۵۰ حضور در میان عدهای از جوانان پرشور مذهبی که علاوه بر تحصیل، در پی مطالبات صنفی و دانشجویی بودند، به مرور شخصیت او را بالغ و هویت او را کامل میکند. در عین حال در اوضاع خاص اجتماعی و سیاسی جامعه دانشجویی ایران در آن زمان، این مطالبات رنگ و بوی سیاسی هم به خود گرفت. او از اولین روزهای قیام عمومی مردم، در صحنههای انقلاب حضور فعال داشت. رفتن به جنوب لبنان پس از تیر خوردن به هنگام فرار از دست نیروهای ساواک در ماجرای قیام مردم تبریز، حضور در صحنههای انقلاب و شکلگیری سپاه و سپس ایفای نقش مؤثر در مهار غائله کردستان، قابلیتهای او را برای رسیدن به سمت فرماندهی نشان داد. صفوی در اولین روزهای حمله ارتش رژیم بعث عراق به خاک ایران در خوزستان حاضر شد و در میان نیروهای اعزامی از اصفهان نقش مهمتری ایفا کرد. وی در «پایگاه عاشقان شهادت» پادگان گلف اهواز، با کمک حسن باقری مسئول اطلاعات و غلامعلی رشید، مسئول عملیات، امور مربوط به سازماندهی خطوط دفاعی و فرماندهی نیروهای سپاه و بسیج در عملیاتهای محدود سال اول جنگ را بر عهده گرفت.
یار صادق و وفادار انقلاب
علی صیاد شیرازی از فرماندهان بیبدیل ارتش ایران در دوران جنگ تحمیلی به شمار میرود که خدمات بزرگی برای پیشبرد اهداف و سیاستهای کشور و نظام انجام داده است. صیاد شیرازی اوایل سال ۱۳۵۱ در آزمون اعزام به خارج دانشآموختگان دانشکده افسری شرکت کرد و پس از قبولی برای تکمیل تخصص توپخانه به امریکا اعزام شد. وی دوره سه ماهه تخصصی را با نمره عالی و احراز رتبه اول به پایان رساند و پس از بازگشت به میهن، در اواخر سال ۱۳۵۲ به اصفهان رفت و در دانشکده توپخانه مشغول تدریس شد و در کنار انجام وظایف نظامی و شغلی، به تدریس زبان انگلیسی به طلاب حوزه علمیه «حاج حسن امامی» میپرداخت. او همزمان شخصیت سیاسی خود را نیز قوام بخشید. ارتباط با شهیدان کلاهدوز و اقاربپرست با توجه به عضویت ایشان در گروه مخفی ارتش از نمونههای فعالیت سیاسی او در اصفهان است. وی به عنوان یک نظامی موضع کاملاً مشخصی نسبت به حرکت امام خمینی(ره) و انقلاب داشت، چنان که به مدت سه روز از نوزدهم بهمن سال ۵۷ تا شامگاه پیروزی انقلاب اسلامی بیست و دوم بهمن به اتهام ترغیب جوانان و سربازان به شورش و آشوب در پادگان در بازداشت بود و در روزهای پرالتهاب و حساس اولیه پیروزی انقلاب با همکاری آیات عظام «خادمی» و «طاهری» به سوق دادن اوضاع بسوی آرامش و امنیت ایفای نقش کرد. صیاد شیرازی با حمایت از پاسداران انقلاب، شرکت دادن ایشان در مسائل نظامی و آموزش تخصصهای لازم بستر اصلی تشکیل قطب نیرومند نظامی دیگری به نام «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» از ایران بعد از انقلاب را فراهم ساخت.