ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گزارش میدانی «ایران» از ساکنان حاشیه بزرگراه چمران که در چادر زندگی میکنند
زندگی بیرون از چهاردیواری
حمیده امینی فرد
خبرنگار
زن سرش را از شرم پایین میاندازد، همان وقت که مرد با صدای بلندش از پشت چند تکه پلاستیک بهم وصله شده، یادمان میاندازد اینجا «صاحب» دارد. اسمش را گذشتهاند صاحبخانه «خانههای بلاتکلیف»... «رحیم» همان مرد چهارشانه بلندقد حواس جمعی است که تا میبیند سمت «راضیه» میرویم خودش را با دو میرساند به ما! چهرهاش عبوس و گرفته است...: «از زن من چی میخوای؟!» زن که حالا از ترس به خودش پیچیده، نگاهش را از خشم مرد میدزد و با حالتی خمیده از لای درز پلاستیکها داخل خانه میشود. خانه که نه همان چادر
تو در توی عجیبی که حکایت هر کدام از ساکنانش از همین «جا» آغاز میشود.
اسم برجهای سعادت آباد را که حتماً شنیدهاید، برج نه؟! گذرتان که لابد به خیابانهای معروف میلیاردیاش افتاده است! حالا رد همان لاکچریها را که بگیرید، چشمانتان را که نبندید، انتهای تمام آن زرق و برقها به یکجا ختم میشود: «بنبست ارض»! اما در طول مسیر نه نشانهای میبینید و نه حتی رد کوچکی که باورتان شود به «ته دنیا» رسیدهاید... تا اینکه چشمتان هنوز از آن برجهای سر به فلک کشیده سیراب نشده، نگاهتان به سمت چادرهایی میرود که در یکی از گرانترین مناطق تهران به قول اهالی بالا، «وصله ناجور» شده است. یکی از همان وصلههای ناجور اسمش «سلیمه» است. نشانی خانهاش اولین چادر رخ نمای سر خیابان است. چادری که همین چند ماه پیش حجله عروسیاش بوده و حالا هم دورتادور اتاق سه متریاش میگردد تا بلکه لابهلای همان اسباب و اثاثیه زهوار در رفته و درب و داغان یک جای خواب برای بچه هنوز نیامدهاش پیدا کند. سلیمه را وقتی میبینم که دبههای چند لیتری آب را لای برفهای یخ زده کنار چادر پایین میآورد. خودش همین جا به دنیا آمده، سی و اندی سال پیش! خانه پدریاش را کمی پایینتر با چند آجر قرضی ساختهاند، اما زور آن قولنامههای دستی و عجز و لابهها هم به سرپا نگه داشتن این چادرها نرسیده است. این را کربلایی محسن میگوید. پدر سلیمه وقتی فرش خشک شده جلوی چادر را روی کولش میاندازد تا دوباره زیر چادر پهن کند. برف و باران که میبارد کارش همین میشود. با یکدست فرش جمع میکند و با دست دیگرش سبد گل پر میکند. همان سبد گلهای معروف داوودی سر پل مدیریت! اینجا عمده اهالی کارشان گل فروشی است، اما نه اینکه کارمند و کارگر و معلم میانشان پیدا نشود!
سقف خانه «سلیمه» آسمانش آبی است. پلاستیکهای وصله شده زورشان به سنگینی برف دیشب نرسیده، یک در میان آنچنان پاره شده که ساکنان چادر را از ترس از جا پرانده است. «سلیمه» میگوید: «زمستانها وضعمان همین است. پلاستیکها را هم پارچه کنیم، دودکش بخاری خفهمان میکند. این از خدا بی خبرها تمام انشعابها را قطع کردهاند. یک برق برایمان مانده که از تیر چراغ برق گرفتهایم و آب هم که میبینید باید دبه پر کنیم! حمام که هیچ بلکه دوست و آشنایی پیدا شود کارمان راه بیفتد.»
پدر سلیمه میگوید: «چند سال پیش کارشناس آمد متری 20 میلیون تومان (عرصه و اعیان) را قیمت گذاشت. شهرداری، اما زیر بار نرفت. گفت اعیان شما را متری یک و نیم میلیون تا دو میلیون تومان میخرم. اما حالا دهاتش هم متری دو میلیون تومن خانه پیدا نمیکنی! اینجا دلال جماعت چمباتمه زده، مفت خری کند. همان زمان هم همین کار را کردند، خیلیها را ساختند. «اسلام آباد» به بالا را نگاه کنید هرجا تابلو دیدید یادتان باشد دلالها با شهرداری زد و بند کرده و به جای تراکم، زمینهای ضعیف ترها را خریدند و آنها آواره کردند. ما هم میگوییم آخرش یا برد است یا باخت! پول دادهایم زمین خریدهایم. کارشناس بیاورند هرچه قیمت گذاشت همان را پایینتر به شهرداری میفروشیم. همین چند کوچه بالاتر شما خانه کمتر از متری 100 میلیون تومان پیدا نمیکنی! شهرداری نه کمکمان میکند نه از ما زمین را میخرد. نزدیک 400-300 خانوار آن بالا و همین جا لای این خرابهها زندگی میکنند.»
همسایه بغل دستی او تا صدای ما را میشنود رو یخها سر میخورد پیش ما: «بیایید ما را از این کثافت نجات دهید. هر روز زجر میکشیم. شهرداری چرا باید دراین سرمای استخوان سوز نامه بزند تا گاز را قطع کنند؟ چرا انشعاب نمیدهند؟ الان 5 سال است که اینجا هستم. میخواهند مفت بخرند. من اینجا پول دادهام، قولنامه دارم.»
مرد مرا به سمت چادر بزرگی میبرد که هر گوشهاش یک بچه نشسته است. سقف پلاستیکی بالای مثلاً خانهاش باز است تا دود بخاری خارج شود. یک گوشه شبیه حلبی آبادها تا توانسته یونولیت و آجر چیده و سمت دیگرش فقط پتو است! نه تلویزیون، نه یخچال نه کمد و نه حتی وسیلهای که یادتان بیندازد اینجا خانه یک خانوار 6-5 نفره است! مرد گلایههایش کم نیست. همسایه کمی آن طرف تر دو دختر دانشجو دارد. یکبار، دو بار، سه بار هم که صدا میزند خبری از هیچ کدامشان نمیشود... مرد میگوید: «خجالت میکشند. هر روزشان همین است. ما را نبین به این نکبت راضی شدهایم، جوانترهایمان زجر میکشند. چه کسی حاضر میشود دست چند پشت غریبه را بگیرد بیاورد اینجا؟»
شهرداری میگوید مسکن معوض میدهیم، اما مرد میگوید: «از این خبرها نیست. زمین خودمان را نمیبخشند، هر از گاهی چند نفر اراذل و اوباش با چوب و چماق میریزند اینجا که نشان دهند منطقه ناامن است. حتی دست معتادها را میگیرند و میآورند اینجا و بعد هم فیلم میگیرند که بگویند اینجا شبیه جایی ناامن است. اما ما انسانیم، حیوان که نیستیم.
برخیها از ترس به فروش زمینهایشان تن میدهند اما ما از این بیدها نیستیم که با آن بادها بلرزیم. من کشاورز بودهام. خانمم دانشگاه کشاورزی خوانده. زندگی ما را نبینید، آبرو داریم.»
کمی آن طرفتر از او، نگار ایستاده است. صورت زمخت یخ زدهاش را با موهای خرمایی مجعدش پوشانده، اما از لای چینهای پیشانیاش میتوانید رد زنی 60-50 ساله را ببینید. نگار اما 40 ساله است! میگوید مأموران شهرداری چند هفته پیش آمدند خاک ریختند، لودر انداختند، اثاثیه ما را زیر و کردند... میگوید: «هر کس یک حرف میزند. میگویند بلند شوید خانه میدهیم. از دره فرحزاد کارتن خوابهای معتاد را میآورند اینجا میاندازند به جان ما! زن و بچه مردم را نمیبینند؟ اگر پول داشتیم میرفتیم یکجا اجاره میکردیم. مسئولان میروند و میآیند اما ما زیر این حرفها لگدمال میشویم. فقط میخواهیم زودتر تکلیف ما را روشن کنند.»
نگار دستش را به سمت چادرهای همسایه دراز میکند و ادامه میدهد: «5 -4 سال است زیر همین چادرها زندگی میکنند.مجبورند. اصلاً به این ساختمانها انشعاب بدهید. وقتی خریدند انشعاب را واگذار کنید. انشعاب را که نمیخواهیم با خودمان ببریم. اداره گاز میگوید از شهرداری نامه بیاورید، شهرداری میگوید باید حفاری کنیم. اگر ساکنان همین چادرها، پول داشتند و به مأموران شهرداری میدادند سریع مجوز ساخت میگرفتند! اما ندارند. برای همین اسیر شدهاند وسط این تکه زمین.»
قدیمیترها که چند آجر روی هم گذاشته و مثلاً وضع بهتری دارند میگویند با جان و دل اینجا را نگه داشتهاند. میگویند «همه معتادها را بیرون کردیم. شما ببینید کدام یک از این خانهها و چادرها مواد فروش و قاچاقچی دارند؟ حتی یک کارتن خواب هم اینجا نمیبینید! اینجا حتی یک متر خانه را هم نمیشود تصرف کرد. از صاحب ملک خریدهاند. ملک مال ونکیها بوده، حق عیان را فروختهاند. عرصه را هم که معلوم نیست به کجا دادهاند. ما که مشکلی نداریم. عرصه را بردارند پول اعیان را بدهند ما میفروشیم.»
متصرف هستند، کوتاه نمیآییم!
پرده دوم را باید از زبان شهردار منطقه 2 بشنوید. مهدی صالحی روی دیگر ماجرای چادرها را روایت میکند. میگوید: «محدوده اسلام آباد یا همان شهرک نیایش در گذشته اراضی زراعی ده ونک بوده که به علت عبور بزرگراه چمران قبل از انقلاب از محدوده «ده ونک» جدا شده و اکنون ماهیت جداگانه پیدا کرده است. اما طبق طرح تفصیلی کاربری فضای سبز دارد و همه ساخت و سازهایی که در آن شکل گرفته پروانه و مجوز ندارند. البته مجموع سکونتی که در کل رود دره از جنوب شهرک آتی ساز تا بزرگراه شهید همت جریان دارد فقط 10 درصد است که در 6 لکه پراکنده شده است.»
او میگوید که در دهههای مختلف قبل از انقلاب، زمان جنگ و بعدها، تعدادی در این منطقه ساکن شدهاند، اما از سال 85-84 به بعد به علت نظارت و کنترل سخت شهرداری، سرعت ساخت و سازهای غیر مجاز کاهش یافته است.
به گفته صالحی، هم اکنون نزدیک به 2 هزار و 500 نفر در این لکهها زندگی میکنند که از اقشار مختلف از کارمند گرفته تا طبقه کارگری و اداری هستند، البته طبقات ضعیف هم در آنها بسیار زیاد است. اما چادرها که برپا شده و حدود 12-10 عدد بیشتر هم نیست، طی 8-7 ماه گذشته شکل گرفته و ما تلاش کردیم که در این مدت تعدادشان زیاد نشود. در این منطقه اصلاً معتاد متجاهر نداریم و حدوداً 15 خانوار که ایرانی و مهاجر خارج از تهران هستند، ساکن شدهاند.»
ماجرا چیست؟ میگوید: «در گذشته برخی کشاورزان قدیمی زمینها را خرد کرده و به صورت غیر مجاز فروختهاند و افرادی هم با مبالغ پایین این زمینها را خریدهاند و حالا خودشان را محق میدانند. این شرایط اصلاً مورد تأیید ما نیست و حتی اهالی شهرک نیایش هم این شکل زندگی را نمی پذیرند. به هرحال تعدادی از اهالی شهرک به مرور زمان سند گرفتهاند و مایل نیستند جمعیت جدیدی وارد شود. تقریباً کمتر از 50 درصد خانهها دارای سند است. پیشنهاد شهرداری این است آنهایی که در حریم رودخانه یا در حریم بزرگراه هستند در همان محدوده مسکن معوض دریافت کنند. خب اگر این طرح مصوب شود در یک بازه 2 تا 3 ساله میتوان مسأله را حل کرد. ببینید این یک معضل 50 ساله است که فکری برای آن نشده و نمیتوان دو روزه مسأله را جمع کرد.»
چرا شهرداری نتوانسته در این مدت کاری انجام دهد؟ صالحی در پاسخ به این پرسش میگوید: «هم اکنون سه نسل در این نقطه زندگی میکنند. عنوان سکونتگاه غیر رسمی هم به آن تعلق نمیگیرد چون دو مسجد دارد و بچهها در مدارس سعادت آباد درس میخوانند. شهرداری سال 94-93 با جیب پر پول رفت؛ اما ساکنان مایل به جابهجایی نبودند. البته که الگوی جابهجایی الگوی صد درصد رد شدهای است. الان 700 خانوار در آنجا زندگی میکنند که با افرادی که اخیراً در حریم رودخانه چادر زدهاند، فرق دارند. ما با چادرنشینها مذاکراتی هم کردهایم تا از آنجا بلند شوند اما خودشان را محق میدانند و چون توان تهیه مسکن در شهر را ندارند مقاومت میکنند. ببینید آنجا هیچ امکانات بهداشتی و شبکه تأسیسات وجود ندارد. اما آنها در شرایط بعضاً سختتر هم زندگی کردهاند و میتوانند با این شرایط کنار بیایند. ما معتقدیم که آنها متصرف هستند. ما به هیچ وجه اجازه توسعه این فضا را نمیدهیم و در همین مدت نیز با یکی، دو مورد برخورد کردیم اما برای برخورد با قدیمیترها نیاز به احکام قضایی و هماهنگی با پلیس داریم که درحال انجام آن هستیم.»
در این گزارش از دو زاویه به موضع چادرنشینان حاشیه چمران پرداختیم. هر دو روایت به نوعی به دنبال اثبات حقی است که فکر میکند سالهاست از او ربوده شده است. در یکجا چادرنشینان و در جای دیگر شهرداری! اینکه حق با چه کسی است شاید دشوار باشد و نیاز به کنکاشی بیشتر و باز هم شنیدن دارد و شاید گاهی هر دو سوی ماجرا حق داشته باشند! اما سرمای سوزناک بهمن ماه و زندگی در چادرهایی که حالا حتی در دورافتادهترین و محرومترین مناطق کشور هم به ندرت دیده میشود، آن هم در شمال پایتخت نشان میدهد ما با یک مسأله اجتماعی مواجهیم که نباید زیر نگاه اقتصادی مدفون شود.
خبرنگار
زن سرش را از شرم پایین میاندازد، همان وقت که مرد با صدای بلندش از پشت چند تکه پلاستیک بهم وصله شده، یادمان میاندازد اینجا «صاحب» دارد. اسمش را گذشتهاند صاحبخانه «خانههای بلاتکلیف»... «رحیم» همان مرد چهارشانه بلندقد حواس جمعی است که تا میبیند سمت «راضیه» میرویم خودش را با دو میرساند به ما! چهرهاش عبوس و گرفته است...: «از زن من چی میخوای؟!» زن که حالا از ترس به خودش پیچیده، نگاهش را از خشم مرد میدزد و با حالتی خمیده از لای درز پلاستیکها داخل خانه میشود. خانه که نه همان چادر
تو در توی عجیبی که حکایت هر کدام از ساکنانش از همین «جا» آغاز میشود.
اسم برجهای سعادت آباد را که حتماً شنیدهاید، برج نه؟! گذرتان که لابد به خیابانهای معروف میلیاردیاش افتاده است! حالا رد همان لاکچریها را که بگیرید، چشمانتان را که نبندید، انتهای تمام آن زرق و برقها به یکجا ختم میشود: «بنبست ارض»! اما در طول مسیر نه نشانهای میبینید و نه حتی رد کوچکی که باورتان شود به «ته دنیا» رسیدهاید... تا اینکه چشمتان هنوز از آن برجهای سر به فلک کشیده سیراب نشده، نگاهتان به سمت چادرهایی میرود که در یکی از گرانترین مناطق تهران به قول اهالی بالا، «وصله ناجور» شده است. یکی از همان وصلههای ناجور اسمش «سلیمه» است. نشانی خانهاش اولین چادر رخ نمای سر خیابان است. چادری که همین چند ماه پیش حجله عروسیاش بوده و حالا هم دورتادور اتاق سه متریاش میگردد تا بلکه لابهلای همان اسباب و اثاثیه زهوار در رفته و درب و داغان یک جای خواب برای بچه هنوز نیامدهاش پیدا کند. سلیمه را وقتی میبینم که دبههای چند لیتری آب را لای برفهای یخ زده کنار چادر پایین میآورد. خودش همین جا به دنیا آمده، سی و اندی سال پیش! خانه پدریاش را کمی پایینتر با چند آجر قرضی ساختهاند، اما زور آن قولنامههای دستی و عجز و لابهها هم به سرپا نگه داشتن این چادرها نرسیده است. این را کربلایی محسن میگوید. پدر سلیمه وقتی فرش خشک شده جلوی چادر را روی کولش میاندازد تا دوباره زیر چادر پهن کند. برف و باران که میبارد کارش همین میشود. با یکدست فرش جمع میکند و با دست دیگرش سبد گل پر میکند. همان سبد گلهای معروف داوودی سر پل مدیریت! اینجا عمده اهالی کارشان گل فروشی است، اما نه اینکه کارمند و کارگر و معلم میانشان پیدا نشود!
سقف خانه «سلیمه» آسمانش آبی است. پلاستیکهای وصله شده زورشان به سنگینی برف دیشب نرسیده، یک در میان آنچنان پاره شده که ساکنان چادر را از ترس از جا پرانده است. «سلیمه» میگوید: «زمستانها وضعمان همین است. پلاستیکها را هم پارچه کنیم، دودکش بخاری خفهمان میکند. این از خدا بی خبرها تمام انشعابها را قطع کردهاند. یک برق برایمان مانده که از تیر چراغ برق گرفتهایم و آب هم که میبینید باید دبه پر کنیم! حمام که هیچ بلکه دوست و آشنایی پیدا شود کارمان راه بیفتد.»
پدر سلیمه میگوید: «چند سال پیش کارشناس آمد متری 20 میلیون تومان (عرصه و اعیان) را قیمت گذاشت. شهرداری، اما زیر بار نرفت. گفت اعیان شما را متری یک و نیم میلیون تا دو میلیون تومان میخرم. اما حالا دهاتش هم متری دو میلیون تومن خانه پیدا نمیکنی! اینجا دلال جماعت چمباتمه زده، مفت خری کند. همان زمان هم همین کار را کردند، خیلیها را ساختند. «اسلام آباد» به بالا را نگاه کنید هرجا تابلو دیدید یادتان باشد دلالها با شهرداری زد و بند کرده و به جای تراکم، زمینهای ضعیف ترها را خریدند و آنها آواره کردند. ما هم میگوییم آخرش یا برد است یا باخت! پول دادهایم زمین خریدهایم. کارشناس بیاورند هرچه قیمت گذاشت همان را پایینتر به شهرداری میفروشیم. همین چند کوچه بالاتر شما خانه کمتر از متری 100 میلیون تومان پیدا نمیکنی! شهرداری نه کمکمان میکند نه از ما زمین را میخرد. نزدیک 400-300 خانوار آن بالا و همین جا لای این خرابهها زندگی میکنند.»
همسایه بغل دستی او تا صدای ما را میشنود رو یخها سر میخورد پیش ما: «بیایید ما را از این کثافت نجات دهید. هر روز زجر میکشیم. شهرداری چرا باید دراین سرمای استخوان سوز نامه بزند تا گاز را قطع کنند؟ چرا انشعاب نمیدهند؟ الان 5 سال است که اینجا هستم. میخواهند مفت بخرند. من اینجا پول دادهام، قولنامه دارم.»
مرد مرا به سمت چادر بزرگی میبرد که هر گوشهاش یک بچه نشسته است. سقف پلاستیکی بالای مثلاً خانهاش باز است تا دود بخاری خارج شود. یک گوشه شبیه حلبی آبادها تا توانسته یونولیت و آجر چیده و سمت دیگرش فقط پتو است! نه تلویزیون، نه یخچال نه کمد و نه حتی وسیلهای که یادتان بیندازد اینجا خانه یک خانوار 6-5 نفره است! مرد گلایههایش کم نیست. همسایه کمی آن طرف تر دو دختر دانشجو دارد. یکبار، دو بار، سه بار هم که صدا میزند خبری از هیچ کدامشان نمیشود... مرد میگوید: «خجالت میکشند. هر روزشان همین است. ما را نبین به این نکبت راضی شدهایم، جوانترهایمان زجر میکشند. چه کسی حاضر میشود دست چند پشت غریبه را بگیرد بیاورد اینجا؟»
شهرداری میگوید مسکن معوض میدهیم، اما مرد میگوید: «از این خبرها نیست. زمین خودمان را نمیبخشند، هر از گاهی چند نفر اراذل و اوباش با چوب و چماق میریزند اینجا که نشان دهند منطقه ناامن است. حتی دست معتادها را میگیرند و میآورند اینجا و بعد هم فیلم میگیرند که بگویند اینجا شبیه جایی ناامن است. اما ما انسانیم، حیوان که نیستیم.
برخیها از ترس به فروش زمینهایشان تن میدهند اما ما از این بیدها نیستیم که با آن بادها بلرزیم. من کشاورز بودهام. خانمم دانشگاه کشاورزی خوانده. زندگی ما را نبینید، آبرو داریم.»
کمی آن طرفتر از او، نگار ایستاده است. صورت زمخت یخ زدهاش را با موهای خرمایی مجعدش پوشانده، اما از لای چینهای پیشانیاش میتوانید رد زنی 60-50 ساله را ببینید. نگار اما 40 ساله است! میگوید مأموران شهرداری چند هفته پیش آمدند خاک ریختند، لودر انداختند، اثاثیه ما را زیر و کردند... میگوید: «هر کس یک حرف میزند. میگویند بلند شوید خانه میدهیم. از دره فرحزاد کارتن خوابهای معتاد را میآورند اینجا میاندازند به جان ما! زن و بچه مردم را نمیبینند؟ اگر پول داشتیم میرفتیم یکجا اجاره میکردیم. مسئولان میروند و میآیند اما ما زیر این حرفها لگدمال میشویم. فقط میخواهیم زودتر تکلیف ما را روشن کنند.»
نگار دستش را به سمت چادرهای همسایه دراز میکند و ادامه میدهد: «5 -4 سال است زیر همین چادرها زندگی میکنند.مجبورند. اصلاً به این ساختمانها انشعاب بدهید. وقتی خریدند انشعاب را واگذار کنید. انشعاب را که نمیخواهیم با خودمان ببریم. اداره گاز میگوید از شهرداری نامه بیاورید، شهرداری میگوید باید حفاری کنیم. اگر ساکنان همین چادرها، پول داشتند و به مأموران شهرداری میدادند سریع مجوز ساخت میگرفتند! اما ندارند. برای همین اسیر شدهاند وسط این تکه زمین.»
قدیمیترها که چند آجر روی هم گذاشته و مثلاً وضع بهتری دارند میگویند با جان و دل اینجا را نگه داشتهاند. میگویند «همه معتادها را بیرون کردیم. شما ببینید کدام یک از این خانهها و چادرها مواد فروش و قاچاقچی دارند؟ حتی یک کارتن خواب هم اینجا نمیبینید! اینجا حتی یک متر خانه را هم نمیشود تصرف کرد. از صاحب ملک خریدهاند. ملک مال ونکیها بوده، حق عیان را فروختهاند. عرصه را هم که معلوم نیست به کجا دادهاند. ما که مشکلی نداریم. عرصه را بردارند پول اعیان را بدهند ما میفروشیم.»
متصرف هستند، کوتاه نمیآییم!
پرده دوم را باید از زبان شهردار منطقه 2 بشنوید. مهدی صالحی روی دیگر ماجرای چادرها را روایت میکند. میگوید: «محدوده اسلام آباد یا همان شهرک نیایش در گذشته اراضی زراعی ده ونک بوده که به علت عبور بزرگراه چمران قبل از انقلاب از محدوده «ده ونک» جدا شده و اکنون ماهیت جداگانه پیدا کرده است. اما طبق طرح تفصیلی کاربری فضای سبز دارد و همه ساخت و سازهایی که در آن شکل گرفته پروانه و مجوز ندارند. البته مجموع سکونتی که در کل رود دره از جنوب شهرک آتی ساز تا بزرگراه شهید همت جریان دارد فقط 10 درصد است که در 6 لکه پراکنده شده است.»
او میگوید که در دهههای مختلف قبل از انقلاب، زمان جنگ و بعدها، تعدادی در این منطقه ساکن شدهاند، اما از سال 85-84 به بعد به علت نظارت و کنترل سخت شهرداری، سرعت ساخت و سازهای غیر مجاز کاهش یافته است.
به گفته صالحی، هم اکنون نزدیک به 2 هزار و 500 نفر در این لکهها زندگی میکنند که از اقشار مختلف از کارمند گرفته تا طبقه کارگری و اداری هستند، البته طبقات ضعیف هم در آنها بسیار زیاد است. اما چادرها که برپا شده و حدود 12-10 عدد بیشتر هم نیست، طی 8-7 ماه گذشته شکل گرفته و ما تلاش کردیم که در این مدت تعدادشان زیاد نشود. در این منطقه اصلاً معتاد متجاهر نداریم و حدوداً 15 خانوار که ایرانی و مهاجر خارج از تهران هستند، ساکن شدهاند.»
ماجرا چیست؟ میگوید: «در گذشته برخی کشاورزان قدیمی زمینها را خرد کرده و به صورت غیر مجاز فروختهاند و افرادی هم با مبالغ پایین این زمینها را خریدهاند و حالا خودشان را محق میدانند. این شرایط اصلاً مورد تأیید ما نیست و حتی اهالی شهرک نیایش هم این شکل زندگی را نمی پذیرند. به هرحال تعدادی از اهالی شهرک به مرور زمان سند گرفتهاند و مایل نیستند جمعیت جدیدی وارد شود. تقریباً کمتر از 50 درصد خانهها دارای سند است. پیشنهاد شهرداری این است آنهایی که در حریم رودخانه یا در حریم بزرگراه هستند در همان محدوده مسکن معوض دریافت کنند. خب اگر این طرح مصوب شود در یک بازه 2 تا 3 ساله میتوان مسأله را حل کرد. ببینید این یک معضل 50 ساله است که فکری برای آن نشده و نمیتوان دو روزه مسأله را جمع کرد.»
چرا شهرداری نتوانسته در این مدت کاری انجام دهد؟ صالحی در پاسخ به این پرسش میگوید: «هم اکنون سه نسل در این نقطه زندگی میکنند. عنوان سکونتگاه غیر رسمی هم به آن تعلق نمیگیرد چون دو مسجد دارد و بچهها در مدارس سعادت آباد درس میخوانند. شهرداری سال 94-93 با جیب پر پول رفت؛ اما ساکنان مایل به جابهجایی نبودند. البته که الگوی جابهجایی الگوی صد درصد رد شدهای است. الان 700 خانوار در آنجا زندگی میکنند که با افرادی که اخیراً در حریم رودخانه چادر زدهاند، فرق دارند. ما با چادرنشینها مذاکراتی هم کردهایم تا از آنجا بلند شوند اما خودشان را محق میدانند و چون توان تهیه مسکن در شهر را ندارند مقاومت میکنند. ببینید آنجا هیچ امکانات بهداشتی و شبکه تأسیسات وجود ندارد. اما آنها در شرایط بعضاً سختتر هم زندگی کردهاند و میتوانند با این شرایط کنار بیایند. ما معتقدیم که آنها متصرف هستند. ما به هیچ وجه اجازه توسعه این فضا را نمیدهیم و در همین مدت نیز با یکی، دو مورد برخورد کردیم اما برای برخورد با قدیمیترها نیاز به احکام قضایی و هماهنگی با پلیس داریم که درحال انجام آن هستیم.»
در این گزارش از دو زاویه به موضع چادرنشینان حاشیه چمران پرداختیم. هر دو روایت به نوعی به دنبال اثبات حقی است که فکر میکند سالهاست از او ربوده شده است. در یکجا چادرنشینان و در جای دیگر شهرداری! اینکه حق با چه کسی است شاید دشوار باشد و نیاز به کنکاشی بیشتر و باز هم شنیدن دارد و شاید گاهی هر دو سوی ماجرا حق داشته باشند! اما سرمای سوزناک بهمن ماه و زندگی در چادرهایی که حالا حتی در دورافتادهترین و محرومترین مناطق کشور هم به ندرت دیده میشود، آن هم در شمال پایتخت نشان میدهد ما با یک مسأله اجتماعی مواجهیم که نباید زیر نگاه اقتصادی مدفون شود.
برنامه های زیارتی سازمان حج و زیارت تشریح شد
سرعت گرفتن اعزام ها به عتبات
در نشست مسئولان حوزه حج و زیارت اعلام شد: با سرعت گرفتن اعزامهای سازمانیافته، درهفتاد روز گذشته نزدیک به 13 هزار زائر به عتبات عالیات رفتهاند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی حج، حمید محمدی مدیرکل دفتر برنامهریزی، پذیرش و اعزام زائران عتبات عالیات سازمان حج و زیارت با ارائه آمار، به استقبال زائران از سفرهای زیارتی به عتبات عالیات اشاره کرد و تعداد زائرانی را که از ۲۳ آبان ماه تاکنون در قالب کاروانهای زیارتی به اعتاب مقدسه درعراق اعزام شدهاند نزدیک به ۱۳ هزار نفر اعلام کرد.
وی گفت: در این مدت زائران از ۱۸ استان سازماندهی و از هفت ایستگاه پروازی تهران، کرمان، یزد، مشهد، ساری، تبریز و اصفهان به عراق اعزام شدهاند و از ۱۲ بهمن ماه نیز ایستگاه پروازی شیراز فعال خواهد شد.
وی با اشاره به اینکه بیش از ۳۰ شرکت در ۱۸ استان به مشتاقان سفر به عتبات عالیات خدمات ارائه میدهند، افزود: در برخی استانها مانند خوزستان زائران در انتظار از سرگیری سفرهای زمینی به عراق هستند.
مدیرکل دفتر برنامهریزی، پذیرش و اعزام زائران عتبات عالیات سازمان حج همچنین به اعزام هشت گروه ۲۴ نفره دریک ماه گذشته به دمشق اشاره کرد و از کاهش قیمت بستههای این سفر زیارتی خبرداد.
وی افزود: در سامانه جدید سازمان حج و زیارت ریز هزینه بستههای سه و چهار شب سفر سوریه برای زائران اطلاعرسانی شده است.
علیرضا رشیدیان، رئیس سازمان حج و زیارت به اقدامات صورت گرفته برای راهاندازی کاروانهای پنجاه نفره سفر به دمشق اشاره کرد و گفت: بسته سفر یک هفتهای زیارت بارگاه حضرت زینب(س) و حرم حضرت رقیه(س) هم در دستور کار قرار دارد.
همچنین اعلام شد تاکنون ازمنابع رسمی دولت و وزارت حج عربستان دستورالعمل و خبری درخصوص برگزاری و یا عدم برگزاری حج آینده منتشر نشده و سازمان حج و زیارت همچون دیگر کشورهای اسلامی امیدوار است که دعوتنامه مذاکره در خصوص حج آینده با مسئولان سعودی را دریافت کند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی حج، حمید محمدی مدیرکل دفتر برنامهریزی، پذیرش و اعزام زائران عتبات عالیات سازمان حج و زیارت با ارائه آمار، به استقبال زائران از سفرهای زیارتی به عتبات عالیات اشاره کرد و تعداد زائرانی را که از ۲۳ آبان ماه تاکنون در قالب کاروانهای زیارتی به اعتاب مقدسه درعراق اعزام شدهاند نزدیک به ۱۳ هزار نفر اعلام کرد.
وی گفت: در این مدت زائران از ۱۸ استان سازماندهی و از هفت ایستگاه پروازی تهران، کرمان، یزد، مشهد، ساری، تبریز و اصفهان به عراق اعزام شدهاند و از ۱۲ بهمن ماه نیز ایستگاه پروازی شیراز فعال خواهد شد.
وی با اشاره به اینکه بیش از ۳۰ شرکت در ۱۸ استان به مشتاقان سفر به عتبات عالیات خدمات ارائه میدهند، افزود: در برخی استانها مانند خوزستان زائران در انتظار از سرگیری سفرهای زمینی به عراق هستند.
مدیرکل دفتر برنامهریزی، پذیرش و اعزام زائران عتبات عالیات سازمان حج همچنین به اعزام هشت گروه ۲۴ نفره دریک ماه گذشته به دمشق اشاره کرد و از کاهش قیمت بستههای این سفر زیارتی خبرداد.
وی افزود: در سامانه جدید سازمان حج و زیارت ریز هزینه بستههای سه و چهار شب سفر سوریه برای زائران اطلاعرسانی شده است.
علیرضا رشیدیان، رئیس سازمان حج و زیارت به اقدامات صورت گرفته برای راهاندازی کاروانهای پنجاه نفره سفر به دمشق اشاره کرد و گفت: بسته سفر یک هفتهای زیارت بارگاه حضرت زینب(س) و حرم حضرت رقیه(س) هم در دستور کار قرار دارد.
همچنین اعلام شد تاکنون ازمنابع رسمی دولت و وزارت حج عربستان دستورالعمل و خبری درخصوص برگزاری و یا عدم برگزاری حج آینده منتشر نشده و سازمان حج و زیارت همچون دیگر کشورهای اسلامی امیدوار است که دعوتنامه مذاکره در خصوص حج آینده با مسئولان سعودی را دریافت کند.
با تشریح آخرین وضعیت واکسیناسیون فرهنگیان و دانش آموزان؛
جزئیات جدید آموزش حضوری در مدارس اعلام شد
معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش با تشریح آمار واکسیناسیون فرهنگیان و دانشآموزان، درباره آخرین روند بازگشایی مدارس گفت: باید نسبت به جذابسازی فعالیتها و برنامههای مدرسه، فعالیتهایی را در دستور کار قرار دهیم.
به گزارش مرکز اطلاعرسانی آموزش و پرورش، صادق ستاری فرد اظهار کرد: بر اساس اطلاعات به دست آمده درخصوص آخرین آمار واکسیناسیون، حدود ۹۲.۵ درصد دانشآموزان ۱۲ تا ۱۸ سال دوز اول و ۷۵درصد دانشآموزان نیز دوز دوم را دریافت کردهاند. این موضوع برای فرهنگیان و معلمان در دریافت دوز اول ۹۲درصد و در دریافت دوز دوم واکسیناسیون کرونا ۸۶ درصد است.
وی افزود: سیاست وزارت بهداشت تزریق دوز سوم واکسیناسیون است که این موضوع باید برای فرهنگیان در دستور کار قرار گیرد. در حال حاضر حضوری شدن مدارس و توسعه آموزشهای حضوری به تصویب رسیده و باید میزبان دانشآموزان و فرهنگیان باشیم.
ستاری فرد درخصوص آخرین وضعیت بازگشایی مدارس و جزئیات آن ادامه داد: با توجه به مصوبه اخیر ستاد ملی کرونا درخصوص لزوم حضوری شدن آموزشهای مدارس، مدیریت این مهم از طریق شورای مدرسه با همکاری انجمن اولیا انجام می شود. در مناطق روستایی و کم جمعیت و مدارس با تراکم کلاسی کمتر، حضور دانشآموزان میتواند به صورت روزانه در ۵ روز هفته باشد البته رصد وضعیت منطقه و دانشآموزان از حیث ابتلای به بیماری نیز باید مدنظر باشد.
معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش گفت: در مدارس روستایی و کم جمعیت شهری، از مدتها قبل، آموزش در مدارس به صورت کامل حضوری انجام میشود.
در دوره متوسطه اول و دوم یعنی پایه هفتم تا دوازدهم تمام آزمونهای پایان نیمسال اول کاملاً حضوری بود اما برای توسعه آموزشهای حضوری در کلانشهرها و مناطق پرجمعیت بویژه شهر تهران و شهرستانهای استان تهران در نمیسال دوم مسأله افزایش تراکم جمعیت کلاسی و نیز ساماندهی سرویسهای تردد مدارس موضوع جدی است که لازم است مورد توجه مدیران مدارس قرار گیرد.
ستاری فرد با تأکید بر اینکه رعایت فاصله اجتماعی و ماسک زدن نیز از سوی ستاد ملی کرونا برای حضوری شدن آموزشها الزامی است، افزود: ضمن رعایت این مهم و ساماندهی سرویسهای مدارس بویژه در شهر تهران و مدیریت تراکم کلاسها، توصیه میشود به نحوی اقدام شود که دانشآموزان به صورت زوج و فرد و روزانه در کلاس حاضر شوند.
وی گفت: سیاست ما برای توسعه آموزش حضوری به صورت تدریجی و رصد وضعیت موجود با استفاده از سامانه رصد نظام مراقبت کووید ۱۹و نیز توجه به ملاحظات و تصمیمات ستاد ملی کرونا است چراکه برای این مهم، حفظ سلامت دانشآموزان برای ما یک اصل و ضرورت است.
ستاری فرد عنوان کرد: با توجه به موضوع سخت شدن بازگشت پذیری برخی دانشآموزان و ایجاد بی انگیزگی آنان برای حضور در کلاس درس، باید موارد تشویقی و انگیزشی را برای تسهیل بازگشت پذیری عزیزان مدنظر قرار دهیم.
معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش اضافه کرد: ضمن تسهیل در تردد دانشآموزان به مدرسه، باید نسبت به جذاب سازی فعالیتها و برنامههای مدرسه، فعالیتهایی را در دستور کار قرار دهیم، لذا به اقتضای شرایط هر مدرسه و منطقه، ورزش روزانه در مدارس اجرا میشود تا مسأله کم تحرکی، اجتماعی شدن و سیستم ایمنی دانشآموزان نیز مدنظر قرار گیرد.
به گزارش مرکز اطلاعرسانی آموزش و پرورش، صادق ستاری فرد اظهار کرد: بر اساس اطلاعات به دست آمده درخصوص آخرین آمار واکسیناسیون، حدود ۹۲.۵ درصد دانشآموزان ۱۲ تا ۱۸ سال دوز اول و ۷۵درصد دانشآموزان نیز دوز دوم را دریافت کردهاند. این موضوع برای فرهنگیان و معلمان در دریافت دوز اول ۹۲درصد و در دریافت دوز دوم واکسیناسیون کرونا ۸۶ درصد است.
وی افزود: سیاست وزارت بهداشت تزریق دوز سوم واکسیناسیون است که این موضوع باید برای فرهنگیان در دستور کار قرار گیرد. در حال حاضر حضوری شدن مدارس و توسعه آموزشهای حضوری به تصویب رسیده و باید میزبان دانشآموزان و فرهنگیان باشیم.
ستاری فرد درخصوص آخرین وضعیت بازگشایی مدارس و جزئیات آن ادامه داد: با توجه به مصوبه اخیر ستاد ملی کرونا درخصوص لزوم حضوری شدن آموزشهای مدارس، مدیریت این مهم از طریق شورای مدرسه با همکاری انجمن اولیا انجام می شود. در مناطق روستایی و کم جمعیت و مدارس با تراکم کلاسی کمتر، حضور دانشآموزان میتواند به صورت روزانه در ۵ روز هفته باشد البته رصد وضعیت منطقه و دانشآموزان از حیث ابتلای به بیماری نیز باید مدنظر باشد.
معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش گفت: در مدارس روستایی و کم جمعیت شهری، از مدتها قبل، آموزش در مدارس به صورت کامل حضوری انجام میشود.
در دوره متوسطه اول و دوم یعنی پایه هفتم تا دوازدهم تمام آزمونهای پایان نیمسال اول کاملاً حضوری بود اما برای توسعه آموزشهای حضوری در کلانشهرها و مناطق پرجمعیت بویژه شهر تهران و شهرستانهای استان تهران در نمیسال دوم مسأله افزایش تراکم جمعیت کلاسی و نیز ساماندهی سرویسهای تردد مدارس موضوع جدی است که لازم است مورد توجه مدیران مدارس قرار گیرد.
ستاری فرد با تأکید بر اینکه رعایت فاصله اجتماعی و ماسک زدن نیز از سوی ستاد ملی کرونا برای حضوری شدن آموزشها الزامی است، افزود: ضمن رعایت این مهم و ساماندهی سرویسهای مدارس بویژه در شهر تهران و مدیریت تراکم کلاسها، توصیه میشود به نحوی اقدام شود که دانشآموزان به صورت زوج و فرد و روزانه در کلاس حاضر شوند.
وی گفت: سیاست ما برای توسعه آموزش حضوری به صورت تدریجی و رصد وضعیت موجود با استفاده از سامانه رصد نظام مراقبت کووید ۱۹و نیز توجه به ملاحظات و تصمیمات ستاد ملی کرونا است چراکه برای این مهم، حفظ سلامت دانشآموزان برای ما یک اصل و ضرورت است.
ستاری فرد عنوان کرد: با توجه به موضوع سخت شدن بازگشت پذیری برخی دانشآموزان و ایجاد بی انگیزگی آنان برای حضور در کلاس درس، باید موارد تشویقی و انگیزشی را برای تسهیل بازگشت پذیری عزیزان مدنظر قرار دهیم.
معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش اضافه کرد: ضمن تسهیل در تردد دانشآموزان به مدرسه، باید نسبت به جذاب سازی فعالیتها و برنامههای مدرسه، فعالیتهایی را در دستور کار قرار دهیم، لذا به اقتضای شرایط هر مدرسه و منطقه، ورزش روزانه در مدارس اجرا میشود تا مسأله کم تحرکی، اجتماعی شدن و سیستم ایمنی دانشآموزان نیز مدنظر قرار گیرد.
بازگشت رنگ نارنجی به نقشه کرونایی کشور
تشدید نگرانیها از احتمال غالب شدن اُمیکرون در کشور
گروه اجتماعی/ نگرانیها از گردش بالای اُمیکرون و غالب شدن سویه جدید در مقایسه با دلتا کرونا در کشور در حالی قوت گرفته است که طبق تحلیل آمارهای روزانه وزارت بهداشت افزایش 4 و 5 برابری به ترتیب در تعداد بیماران سرپایی و موارد بستری در مراکز درمانی جریان دارد به گونهای که طبق اعلام کمیته اپیدمیولوژی و پژوهش کمیته علمی کشوری مقابله با کووید19 از نیمه دی ماه، روزانه ۱۰ تا ۱۲ درصد نسبت به روز قبل موارد جدید شناسایی بیماران افزایش داشته است.
این یعنی شمار بیماران جدید ابتلا به سویه اُمیکرون در کشور به شکل تصاعدی بالا میرود. محاسبات بیانگر این نکته است که بهعنوان مثال اگر همان ۱۰ درصد را هم بهعنوان حداقل محاسبه کنیم، اگر قرار باشد روزی ۱۰ درصد تعداد بیماران مبتلا اضافه شود، بعد از ۱۰ روز تعداد بیماران جدید ۲.۶ برابر میشود؛ به عبارتی اگر تعداد موارد شناسایی قطعی بیماران روزانه ۵۰۰۰ باشد و هر روز هم ۱۰ درصد به تعداد بیماران روز گذشته اضافه شود، بعد از ۱۰ روز تعداد بیماران ۲.۶ برابر میشود که حاصلضرب آن در ۵۰۰۰ عددی معادل 13 هزار بیمار روزانه است.
روز گذشته نیز رنگ نارنجی کرونایی پس از حدود 40 روز به نقشه رنگبندی کرونایی کشور اضافه شد. آخرین بار 26 آذر بود که تعداد شهرستانهای نارنجی و قرمز در کشور به صفر رسید. هر چند که روند تزریق کامل واکسیناسیون کرونا در افراد بالای 12 سال و مشمول جمعیت به عدد بیش از 80 درصد رسیده اما همچنان متخصصان حوزه سلامت برای تزریق دوز سوم کرونا تأکید میکنند.
روز گذشته شهرستان اردکان از استان یزد از رنگ زرد به نارنجی تغییر رنگ داد، همچنین با افزایش موارد بستری، 31 شهرستان از وضعیت آبی خارج شدند و در وضعیت زرد قرار گرفتند. هماکنون طبق آخرین تغییرات در نقشه رنگبندی شهرستانهای کشور403 شهرستان در وضعیت آبی و 44 شهرستان در وضعیت زرد و یک شهرستان در وضعیت نارنجی هستند. این در حالی است که همچنان طبق اعلام تصمیم ستاد ملی کرونا، هیچ تغییری در معیارهای رنگبندی اپلیکیشن ماسک انجام نشده و رنگبندی کماکان صرفاً بر اساس روند بستری انجام میشود. همزمان با اعلام تغییر رنگبندی نقشه کرونایی کشور دبیر کمیته علمی کشوری مقابله با کرونا هشدار داد: با توجه به روند افزاینده تعداد موارد مثبت مبتلا به اُمیکرون در سراسر کشور به نظر میرسد که نزدیک به پیک اُمیکرون باشیم.
دکتر حمیدرضا جماعتی در جلسه روز گذشته کمیته علمی که به منظور پیشگیری از موج سنگین کرونا برگزار شد گفت: یکی از توصیهها این است که استفاده از ماسک در تمامی مجامع، سازمانها، ادارات، دانشگاهها و تمامی محلهای تجمع مسقف، الزامی و از ماسکهای استاندارد استفاده شود؛ چراکه ماسکهای پارچهای، کارایی چندانی ندارند و ماسکهای استاندارد و سه لایه برای افراد عادی، مورد تأیید است.
این یعنی شمار بیماران جدید ابتلا به سویه اُمیکرون در کشور به شکل تصاعدی بالا میرود. محاسبات بیانگر این نکته است که بهعنوان مثال اگر همان ۱۰ درصد را هم بهعنوان حداقل محاسبه کنیم، اگر قرار باشد روزی ۱۰ درصد تعداد بیماران مبتلا اضافه شود، بعد از ۱۰ روز تعداد بیماران جدید ۲.۶ برابر میشود؛ به عبارتی اگر تعداد موارد شناسایی قطعی بیماران روزانه ۵۰۰۰ باشد و هر روز هم ۱۰ درصد به تعداد بیماران روز گذشته اضافه شود، بعد از ۱۰ روز تعداد بیماران ۲.۶ برابر میشود که حاصلضرب آن در ۵۰۰۰ عددی معادل 13 هزار بیمار روزانه است.
روز گذشته نیز رنگ نارنجی کرونایی پس از حدود 40 روز به نقشه رنگبندی کرونایی کشور اضافه شد. آخرین بار 26 آذر بود که تعداد شهرستانهای نارنجی و قرمز در کشور به صفر رسید. هر چند که روند تزریق کامل واکسیناسیون کرونا در افراد بالای 12 سال و مشمول جمعیت به عدد بیش از 80 درصد رسیده اما همچنان متخصصان حوزه سلامت برای تزریق دوز سوم کرونا تأکید میکنند.
روز گذشته شهرستان اردکان از استان یزد از رنگ زرد به نارنجی تغییر رنگ داد، همچنین با افزایش موارد بستری، 31 شهرستان از وضعیت آبی خارج شدند و در وضعیت زرد قرار گرفتند. هماکنون طبق آخرین تغییرات در نقشه رنگبندی شهرستانهای کشور403 شهرستان در وضعیت آبی و 44 شهرستان در وضعیت زرد و یک شهرستان در وضعیت نارنجی هستند. این در حالی است که همچنان طبق اعلام تصمیم ستاد ملی کرونا، هیچ تغییری در معیارهای رنگبندی اپلیکیشن ماسک انجام نشده و رنگبندی کماکان صرفاً بر اساس روند بستری انجام میشود. همزمان با اعلام تغییر رنگبندی نقشه کرونایی کشور دبیر کمیته علمی کشوری مقابله با کرونا هشدار داد: با توجه به روند افزاینده تعداد موارد مثبت مبتلا به اُمیکرون در سراسر کشور به نظر میرسد که نزدیک به پیک اُمیکرون باشیم.
دکتر حمیدرضا جماعتی در جلسه روز گذشته کمیته علمی که به منظور پیشگیری از موج سنگین کرونا برگزار شد گفت: یکی از توصیهها این است که استفاده از ماسک در تمامی مجامع، سازمانها، ادارات، دانشگاهها و تمامی محلهای تجمع مسقف، الزامی و از ماسکهای استاندارد استفاده شود؛ چراکه ماسکهای پارچهای، کارایی چندانی ندارند و ماسکهای استاندارد و سه لایه برای افراد عادی، مورد تأیید است.
اخبــــار
عبدالملکی خبرداد:
حمایت دولت از «مادران» برحسب تعداد «فرزند»
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، با تأکید بر اهتمام دولت سیزدهم به منظور حمایت از مادران، گفت: در دولت سیزدهم اتفاق نظر وجود دارد که بیشترین حمایت از مادران به نسبت تعداد فرزندانی که دارند انجام شود و در این دولت قطعاً اهمیتی که به مادران داده خواهد شد به نسبت تعداد فرزندانی که دارند و به دنیا میآورند، بیشتر از گذشته خواهد بود. به گزارش ایسنا، حجتالله عبدالملکی در مراسمی که به منظور بزرگداشت روز زن برگزار شد، با تبریک میلاد حضرت فاطمه(س)، اظهار کرد: تأکید ما در این وزارتخانه به انتصاب خواهران انقلابی توانمند متخصص است و تاکنون تعدادی از این بانوان منصوب و در آینده نیز انتصاب تعداد بیشتری از زنان در رده مدیریتی خواهیم داشت. وی افزود: باوجود اینکه اسلام و قرآن و پیامبر بزرگ ما بیش از ۱۵۰۰ سال قبل به جایگاه زن و مادر تأکید داشتهاند، اما بشر در دوره «تمدن جدید» این جایگاه را نادیده گرفت و جوهره وجودی این موجود مقدس را آنگونه که خداوند متعال مدنظر داشته، حفط نکرده است. بعد از انقلاب اسلامی اینکه امام خمینی(ره) تأکید میکنند روز میلاد حضرت زهرا(س) بهعنوان روز مادر شناخته شود به نوعی توجه دادن جامعه بشری به شأن این موجود است.
مصوبات کمیته اضطرار آلودگی هوای تهران اعلام شد
تکلیف شهرداری برای تدوین دستورالعمل فروش طرح ترافیک
معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری تهران از تکلیف شهرداری تهران برای تدوین دستورالعمل و مدلی برای فروش طرح ترافیک در شرایط اضطرار آلودگی هوا در دوازدهمین جلسه کمیته اضطرار آلودگی هوا خبر داد. به گزارش ایسنا، عابد ملکی درباره مصوبات دوازدهمین جلسه کمیته اضطرار آلودگی هوای تهران گفت: در این جلسه مقرر شد پایگاههای سیار فوریتهای پزشکی اعم از اورژانس و هلال احمر در مناطق پرتردد شهر تهران مستقر شوند. همچنین پلیس راهور تهران بزرگ نسبت به جلوگیری از تردد کلیه موتورسیکلتها، خودروهای دودزا و فاقد معاینه فنی و وسایل نقلیه دودزای دارای معاینه فنی اقدام لازم را به عمل آورد. وی افزود: با همکاری فرمانداری تهران و اتحادیه کامیونداران شهر تهران، پلیس راهور از تردد شبانه کامیونها به استثنای کامیونهای حمل سوخت، مواد غذایی و مواد فاسد شدنی نیز جلوگیری خواهد کرد. همچنین مقرر شد شهرداران استان تهران نسبت به جلوگیری از فعالیتهای عمرانی تشدید کننده آلودگی هوا اقدام کنند. پایش ویژه شناسایی منابع آلاینده، اعلام هشدار، اخطار و اقدامات تشدیدی توسط اداره کل حفاظت محیط زیست استان با جدیت تداوم پیدا خواهد کرد. معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری تهران در بخش دیگری از صحبتهای خود با تأکید بر اینکه شهرداران تهران و اداره کل راهداری حملونقل جادهای استان تهران نسبت به جلوگیری از روشن ماندن اتوبوسها و مینیبوسها در پایانههای مسافربری درون وبرون شهری اقدام خواهد کرد، افزود: ممنوعیت استفاده از نفت کوره در کلیه واحدهای نیروگاهی، صنعتی، تولیدی و معدنی و خدماتی استان کماکان ادامه خواهد داشت و مقرر شد از هرگونه فعالیت ورزشی در محیطهای باز خودداری شود.
حمایت دولت از «مادران» برحسب تعداد «فرزند»
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، با تأکید بر اهتمام دولت سیزدهم به منظور حمایت از مادران، گفت: در دولت سیزدهم اتفاق نظر وجود دارد که بیشترین حمایت از مادران به نسبت تعداد فرزندانی که دارند انجام شود و در این دولت قطعاً اهمیتی که به مادران داده خواهد شد به نسبت تعداد فرزندانی که دارند و به دنیا میآورند، بیشتر از گذشته خواهد بود. به گزارش ایسنا، حجتالله عبدالملکی در مراسمی که به منظور بزرگداشت روز زن برگزار شد، با تبریک میلاد حضرت فاطمه(س)، اظهار کرد: تأکید ما در این وزارتخانه به انتصاب خواهران انقلابی توانمند متخصص است و تاکنون تعدادی از این بانوان منصوب و در آینده نیز انتصاب تعداد بیشتری از زنان در رده مدیریتی خواهیم داشت. وی افزود: باوجود اینکه اسلام و قرآن و پیامبر بزرگ ما بیش از ۱۵۰۰ سال قبل به جایگاه زن و مادر تأکید داشتهاند، اما بشر در دوره «تمدن جدید» این جایگاه را نادیده گرفت و جوهره وجودی این موجود مقدس را آنگونه که خداوند متعال مدنظر داشته، حفط نکرده است. بعد از انقلاب اسلامی اینکه امام خمینی(ره) تأکید میکنند روز میلاد حضرت زهرا(س) بهعنوان روز مادر شناخته شود به نوعی توجه دادن جامعه بشری به شأن این موجود است.
مصوبات کمیته اضطرار آلودگی هوای تهران اعلام شد
تکلیف شهرداری برای تدوین دستورالعمل فروش طرح ترافیک
معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری تهران از تکلیف شهرداری تهران برای تدوین دستورالعمل و مدلی برای فروش طرح ترافیک در شرایط اضطرار آلودگی هوا در دوازدهمین جلسه کمیته اضطرار آلودگی هوا خبر داد. به گزارش ایسنا، عابد ملکی درباره مصوبات دوازدهمین جلسه کمیته اضطرار آلودگی هوای تهران گفت: در این جلسه مقرر شد پایگاههای سیار فوریتهای پزشکی اعم از اورژانس و هلال احمر در مناطق پرتردد شهر تهران مستقر شوند. همچنین پلیس راهور تهران بزرگ نسبت به جلوگیری از تردد کلیه موتورسیکلتها، خودروهای دودزا و فاقد معاینه فنی و وسایل نقلیه دودزای دارای معاینه فنی اقدام لازم را به عمل آورد. وی افزود: با همکاری فرمانداری تهران و اتحادیه کامیونداران شهر تهران، پلیس راهور از تردد شبانه کامیونها به استثنای کامیونهای حمل سوخت، مواد غذایی و مواد فاسد شدنی نیز جلوگیری خواهد کرد. همچنین مقرر شد شهرداران استان تهران نسبت به جلوگیری از فعالیتهای عمرانی تشدید کننده آلودگی هوا اقدام کنند. پایش ویژه شناسایی منابع آلاینده، اعلام هشدار، اخطار و اقدامات تشدیدی توسط اداره کل حفاظت محیط زیست استان با جدیت تداوم پیدا خواهد کرد. معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری تهران در بخش دیگری از صحبتهای خود با تأکید بر اینکه شهرداران تهران و اداره کل راهداری حملونقل جادهای استان تهران نسبت به جلوگیری از روشن ماندن اتوبوسها و مینیبوسها در پایانههای مسافربری درون وبرون شهری اقدام خواهد کرد، افزود: ممنوعیت استفاده از نفت کوره در کلیه واحدهای نیروگاهی، صنعتی، تولیدی و معدنی و خدماتی استان کماکان ادامه خواهد داشت و مقرر شد از هرگونه فعالیت ورزشی در محیطهای باز خودداری شود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
زندگی بیرون از چهاردیواری
-
سرعت گرفتن اعزام ها به عتبات
-
جزئیات جدید آموزش حضوری در مدارس اعلام شد
-
بازگشت رنگ نارنجی به نقشه کرونایی کشور
-
اخبــــار
اخبارایران آنلاین