ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دبیر کمیته علمی کشوری کرونا مطرح کرد
ضرورت واکسیناسیون 5 تا 11 ساله ها
دبیر کمیته علمی کشوری کووید۱۹ در تشریح آخرین وضعیت انتشار سویه امیکرون کرونا در کشور، گفت: باتوجه به شیوع امیکرون در کشورهای جهان و در کشورهای اطراف ما از جمله در بحرین و کویت، به نظر میرسد که ما در چند هفته آینده شاهد پیکی از امیکرون در کشور باشیم، لذا توصیه اعضای کمیته به صورت مصوب این بود که حتماً بر تزریق دوز سوم تأکید شود و این اقدام صورت گیرد. باتوجه به اینکه اکنون حدود ۹ میلیون نفر در کشور ما دوز سوم را تزریق کردند، نیاز است که ۴۰ تا ۵۰ میلیون نفر دیگر وارد تزریق دوز سوم شوند و حتماً دوز سوم را تزریق کنند.
جماعتی ادامه داد: باتوجه به اینکه شیوع امیکرون در افراد جوانتر بیشتر است. بنابراین واکسیناسیون آنها از اهمیت خاصی برخوردار است.
به گزارش مهر، وی گفت: نکته دیگر این است که باتوجه به اینکه حدود ۱۰ درصد جامعه ما در سن ۵ تا ۱۱ سال هستند، خود واکسیناسیون این افراد میتواند از ایجاد پیک و چرخش ویروس در جامعه جلوگیری کند. مطالعات کشورهای دیگر هم نشان داده که اطفال، حدود ۳۰ درصد بر اثر امیکرون گرفتار شدند و یکسوم اینها در بیمارستانها بستری شدند. باتوجه به محدودیت تختهای آی سی یو در کشور ما برای اطفال، این موضوع یکی از مواردی است که اگر مدارس باز شوند اما واکسن در این سنین تزریق نشود و این افراد گرفتار شده و خدایی نکرده نیاز به آیسییو داشته باشند، در کل کشور میتواند یک بحران ایجاد کند. به همین دلیل ضرورت واکسیناسیون ۵ تا ۱۱ سال باز هم مورد تأکید کمیته علمی قرار گرفت. نکته دیگر این است که باتوجه به اینکه امیکرون در کشورمان تقریباً دارد شیوع پیدا میکند و در دو تا سه هفته آینده به احتمال زیاد به پیک خودش میرسد، کمیته علمی در نظر گرفت که حتماً بحث بازگشایی مدارس و دانشگاهها به تعویق بیفتد و این بازگشایی انجام نشود تا دو سه هفته آینده مشخص شود که در کجای کار هستیم.
وی درباره تعداد مبتلایان به امیکرون در کشور تا کنون نیز گفت: طبق گزارشها براساس آزمایشهای انجام شده حدود ۵۰۰ بیمار را گزارش کردند که بر اساس آزمایشهایی است که در آزمایشگاههای ما است تقریباً ۲۷ درصد از کل تستهایی که انجام شده در هفته گذشته، مربوط به امیکرون بوده است که نشان میدهد در عرض یک هفته اینقدر افزایش یافته که میتواند در چند هفته دیگر به پیک خودش برسد. جماعتی با تأکید بر لزوم واکسیناسیون آنفلوانزا نیز گفت: یکی از مواردی که کمیته علمی روی آن تأکید دارد، این است که حتماً واکسن آنفلوآنزا در افراد پرخطر تزریق شود. زیرا اکنون تعدادی از افرادی که در بیمارستانها با عنوان امیکرون بستری شدند و حتی در آی سی یو بودند، مبتلا به آنفلوآنزا بودند. بنابراین لزوم تزریق واکسن آنفلوانزا هم مورد تأکید کمیته علمی قرار گرفت.
کدام واکسن کرونا برای کودکان ۵ تا ۱۱ سال مجوز میگیرد؟
رئیس انستیتو پاستور ایران در پاسخ به اینکه کدام واکسن برای تزریق به کودکان ۵ تا ۱۱ سال علیه کرونا مجوز دریافت میکند، گفت: واکسن تولید شده این مرکز احتمالاً تا پایان ماه مجوز تزریق دریافت خواهد کرد.
علیرضا بیگلری در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به اینکه مطالعات سازمان غذا و دارو روی واکسن پاستوکووک را برای گروه سنی ۲ تا ۱۸ سال مورد تأیید قرار داده است، گفت: طبق تصمیم سیاستگذاران ارشد بهداشتی کشور، این نوع واکسن در حال حاضر برای گروه سنی ۱۲ تا ۱۸ سال قابل مصرف است، در حالیکه علاوه بر بالغین مجوز جهت تزریق واکسن برای کودکان ۲ تا ۱۸ سال دریافت شده است.
وی افزود: هماکنون کمیته فنی واکسن برای سنین ۵ تا ۱۱ سال موافقت خود را اعلام کرده است و منتظر بررسیهای بیشتر هستیم تا در ستاد کرونا مجوز را برای این گروه سنی دریافت کنیم که در این صورت پاستوکووک، تنها واکسن ایرانی است که برای گروه سنی فوق مجوز تزریق را دریافت کرده است؛ البته واکسن سینوفارم که واکسنی وارداتی است این مجوز را دارد.
رئیس انستیتو پاستور ایران یادآور شد: قطعاً واکسن پاستوکووک برای سنین ۵ تا ۱۱ سال تصویب خواهد شد و احتمال میدهیم که حداکثر تا پایان این ماه تصمیمات لازم در اینخصوص اتخاذ شود.
فاصله تزریق دوز دوم و سوم واکسنها، یک ماه شود
عضو کمیته علمی کشوری مبارزه با کرونا با هشدار نسبت به روند افزایشی سویه امیکرون کرونا در کشور و اهمیت تزریق دوز سوم واکسن، گفت: لازم است فاصله بین دوز دوم و سوم واکسن را کاهش دهیم و به یک ماه برسانیم تا افراد زودتر بتوانند دوز سوم را تزریق کنند؛ زیرا شاید فرصتی تا موج امیکرون نداشته باشیم.
به گزارش ایسنا، دکتر پیام طبرسی در حاشیه جلسه کمیته علمی کشوری کرونا، گفت: ما در کمیته علمی تصمیمات علمی را گرفته و ستاد ملی برای اجرای آنها تصمیمگیری میکند. واقعیت این است که خطر امیکرون بیخ گوش ماست. در کشورهای اروپایی، امریکایی، کشورهای اطراف ما مانند بحرین، کویت و... که گزارش شده تعداد موارد بالای ۹۰ درصد نسبت به چند مدت قبل افزایش پیدا کرده است که نشان میدهد امیکرون به ما نزدیک است. وی افزود: گزارشات در خود ایران و در مواردی که تست شده متأسفانه آمار امیکرون در تستهای انجام شده، رو به افزایش بوده و باتوجه به خصوصیات این ویروس که اگر شروع به افزایش کند، مواردش به صورت تصاعدی بالا میرود، بنابراین طی دو تا سه هفته آینده ممکن است که با پیک مواجه شویم.
وی گفت: برای اینکه کمتر دچار مشکل شویم، سه نکته عمده باید رعایت شود؛ اول تأکید مجدد بر رعایت پروتکلهای پیشگیرانه مانند استفاده از ماسک، رعایت فاصلهگذاری فیزیکی و... که میتواند به جلوگیری از گسترش بیماری کمک کند. دوم تزریق دوز سوم واکسن است، اکنون بین افرادی که دو دوز یا یک دوز تزریق کردند با کسانیکه دوز سوم تزریق کردند، فاصله زیادی داریم. بهطوری که ۱۰ میلیون نفر دوز سوم را تزریق کردند و ۴۰ تا ۵۰ میلیون دوز عقبیم. امروز در کمیته علمی بحث شد که اگر امکانپذیر باشد، ما فاصله بین دوز دوم و سوم را کاهش دهیم و به یک ماه برسانیم تا افراد زودتر بتوانند دوز سوم را تزریق کنند. زیرا شاید فرصتی تا موج امیکرون نداشته باشیم. طبرسی گفت: موضوع دیگری که بحث شد، افزایش قدرت تست است. زیرا اکنون بیماریهای ویروسی دیگری مانند آنفلوانزا در جامعه در حال چرخش است و راه اینکه بتوانیم افراد دچار کرونا را شناسایی کنیم تا بتوانند خودشان را قرنطینه کنند، انجام تست است. باید میزان تستمان را هم افزایش دهیم.
وی گفت: امید ما این است که با رعایتی که مردم انجام میدهند در استفاده از ماسک و تسریع تزریق دوز سوم واکسن، بتوانیم شدت موج را کاهش دهیم. اما اینکه مواردمان در دو - سه هفته آینده افزایش مییابد، واقعیتی است که با آن مواجهیم. اگر وارد یک پیک شویم که وسعت زیادی داشته باشد، باید قدرت تستمان افزایش یابد.
جماعتی ادامه داد: باتوجه به اینکه شیوع امیکرون در افراد جوانتر بیشتر است. بنابراین واکسیناسیون آنها از اهمیت خاصی برخوردار است.
به گزارش مهر، وی گفت: نکته دیگر این است که باتوجه به اینکه حدود ۱۰ درصد جامعه ما در سن ۵ تا ۱۱ سال هستند، خود واکسیناسیون این افراد میتواند از ایجاد پیک و چرخش ویروس در جامعه جلوگیری کند. مطالعات کشورهای دیگر هم نشان داده که اطفال، حدود ۳۰ درصد بر اثر امیکرون گرفتار شدند و یکسوم اینها در بیمارستانها بستری شدند. باتوجه به محدودیت تختهای آی سی یو در کشور ما برای اطفال، این موضوع یکی از مواردی است که اگر مدارس باز شوند اما واکسن در این سنین تزریق نشود و این افراد گرفتار شده و خدایی نکرده نیاز به آیسییو داشته باشند، در کل کشور میتواند یک بحران ایجاد کند. به همین دلیل ضرورت واکسیناسیون ۵ تا ۱۱ سال باز هم مورد تأکید کمیته علمی قرار گرفت. نکته دیگر این است که باتوجه به اینکه امیکرون در کشورمان تقریباً دارد شیوع پیدا میکند و در دو تا سه هفته آینده به احتمال زیاد به پیک خودش میرسد، کمیته علمی در نظر گرفت که حتماً بحث بازگشایی مدارس و دانشگاهها به تعویق بیفتد و این بازگشایی انجام نشود تا دو سه هفته آینده مشخص شود که در کجای کار هستیم.
وی درباره تعداد مبتلایان به امیکرون در کشور تا کنون نیز گفت: طبق گزارشها براساس آزمایشهای انجام شده حدود ۵۰۰ بیمار را گزارش کردند که بر اساس آزمایشهایی است که در آزمایشگاههای ما است تقریباً ۲۷ درصد از کل تستهایی که انجام شده در هفته گذشته، مربوط به امیکرون بوده است که نشان میدهد در عرض یک هفته اینقدر افزایش یافته که میتواند در چند هفته دیگر به پیک خودش برسد. جماعتی با تأکید بر لزوم واکسیناسیون آنفلوانزا نیز گفت: یکی از مواردی که کمیته علمی روی آن تأکید دارد، این است که حتماً واکسن آنفلوآنزا در افراد پرخطر تزریق شود. زیرا اکنون تعدادی از افرادی که در بیمارستانها با عنوان امیکرون بستری شدند و حتی در آی سی یو بودند، مبتلا به آنفلوآنزا بودند. بنابراین لزوم تزریق واکسن آنفلوانزا هم مورد تأکید کمیته علمی قرار گرفت.
کدام واکسن کرونا برای کودکان ۵ تا ۱۱ سال مجوز میگیرد؟
رئیس انستیتو پاستور ایران در پاسخ به اینکه کدام واکسن برای تزریق به کودکان ۵ تا ۱۱ سال علیه کرونا مجوز دریافت میکند، گفت: واکسن تولید شده این مرکز احتمالاً تا پایان ماه مجوز تزریق دریافت خواهد کرد.
علیرضا بیگلری در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به اینکه مطالعات سازمان غذا و دارو روی واکسن پاستوکووک را برای گروه سنی ۲ تا ۱۸ سال مورد تأیید قرار داده است، گفت: طبق تصمیم سیاستگذاران ارشد بهداشتی کشور، این نوع واکسن در حال حاضر برای گروه سنی ۱۲ تا ۱۸ سال قابل مصرف است، در حالیکه علاوه بر بالغین مجوز جهت تزریق واکسن برای کودکان ۲ تا ۱۸ سال دریافت شده است.
وی افزود: هماکنون کمیته فنی واکسن برای سنین ۵ تا ۱۱ سال موافقت خود را اعلام کرده است و منتظر بررسیهای بیشتر هستیم تا در ستاد کرونا مجوز را برای این گروه سنی دریافت کنیم که در این صورت پاستوکووک، تنها واکسن ایرانی است که برای گروه سنی فوق مجوز تزریق را دریافت کرده است؛ البته واکسن سینوفارم که واکسنی وارداتی است این مجوز را دارد.
رئیس انستیتو پاستور ایران یادآور شد: قطعاً واکسن پاستوکووک برای سنین ۵ تا ۱۱ سال تصویب خواهد شد و احتمال میدهیم که حداکثر تا پایان این ماه تصمیمات لازم در اینخصوص اتخاذ شود.
فاصله تزریق دوز دوم و سوم واکسنها، یک ماه شود
عضو کمیته علمی کشوری مبارزه با کرونا با هشدار نسبت به روند افزایشی سویه امیکرون کرونا در کشور و اهمیت تزریق دوز سوم واکسن، گفت: لازم است فاصله بین دوز دوم و سوم واکسن را کاهش دهیم و به یک ماه برسانیم تا افراد زودتر بتوانند دوز سوم را تزریق کنند؛ زیرا شاید فرصتی تا موج امیکرون نداشته باشیم.
به گزارش ایسنا، دکتر پیام طبرسی در حاشیه جلسه کمیته علمی کشوری کرونا، گفت: ما در کمیته علمی تصمیمات علمی را گرفته و ستاد ملی برای اجرای آنها تصمیمگیری میکند. واقعیت این است که خطر امیکرون بیخ گوش ماست. در کشورهای اروپایی، امریکایی، کشورهای اطراف ما مانند بحرین، کویت و... که گزارش شده تعداد موارد بالای ۹۰ درصد نسبت به چند مدت قبل افزایش پیدا کرده است که نشان میدهد امیکرون به ما نزدیک است. وی افزود: گزارشات در خود ایران و در مواردی که تست شده متأسفانه آمار امیکرون در تستهای انجام شده، رو به افزایش بوده و باتوجه به خصوصیات این ویروس که اگر شروع به افزایش کند، مواردش به صورت تصاعدی بالا میرود، بنابراین طی دو تا سه هفته آینده ممکن است که با پیک مواجه شویم.
وی گفت: برای اینکه کمتر دچار مشکل شویم، سه نکته عمده باید رعایت شود؛ اول تأکید مجدد بر رعایت پروتکلهای پیشگیرانه مانند استفاده از ماسک، رعایت فاصلهگذاری فیزیکی و... که میتواند به جلوگیری از گسترش بیماری کمک کند. دوم تزریق دوز سوم واکسن است، اکنون بین افرادی که دو دوز یا یک دوز تزریق کردند با کسانیکه دوز سوم تزریق کردند، فاصله زیادی داریم. بهطوری که ۱۰ میلیون نفر دوز سوم را تزریق کردند و ۴۰ تا ۵۰ میلیون دوز عقبیم. امروز در کمیته علمی بحث شد که اگر امکانپذیر باشد، ما فاصله بین دوز دوم و سوم را کاهش دهیم و به یک ماه برسانیم تا افراد زودتر بتوانند دوز سوم را تزریق کنند. زیرا شاید فرصتی تا موج امیکرون نداشته باشیم. طبرسی گفت: موضوع دیگری که بحث شد، افزایش قدرت تست است. زیرا اکنون بیماریهای ویروسی دیگری مانند آنفلوانزا در جامعه در حال چرخش است و راه اینکه بتوانیم افراد دچار کرونا را شناسایی کنیم تا بتوانند خودشان را قرنطینه کنند، انجام تست است. باید میزان تستمان را هم افزایش دهیم.
وی گفت: امید ما این است که با رعایتی که مردم انجام میدهند در استفاده از ماسک و تسریع تزریق دوز سوم واکسن، بتوانیم شدت موج را کاهش دهیم. اما اینکه مواردمان در دو - سه هفته آینده افزایش مییابد، واقعیتی است که با آن مواجهیم. اگر وارد یک پیک شویم که وسعت زیادی داشته باشد، باید قدرت تستمان افزایش یابد.
کارشناسان از ناکارآمدی طرحهای ترافیکی تهران میگویند
وارونگی طرح های ترافیکی
حمیده امینی فرد
خبرنگار
زمزمههای تغییر طرح ترافیک دوباره بلند شده است. ظاهراً شوراییها خیز جدیدی برای طرحهای ترافیکی تهران برداشتهاند. «حذف» یا «تعدیل» فعلاً در حد یک نظریه مطرح شده است. به امسال میرسد یا نه؟ هنوز معلوم نیست! نسخه جدید طرح ترافیک اگرچه حالا به شرایط عادی بازگشته اما استقبال مسافران از حملونقل عمومی هنوز به پیش از کرونا بازنگشته است. آخرین آمارها حکایت از حدود یک میلیون و 300 هزار مسافر در مترو و یک میلیون نفر در اتوبوس دارد. درحالی که پیش از این آمار مسافران مترو و اتوبوس روی هم به حدود 3 میلیون و 600 هزار نفر و بیشتر هم رسیده بود.
به گزارش «ایران»، طرح ترافیک پایتخت طی تقریباً 4 دهه، 20 اصلاح ساختاری را پشت سر گذاشته اما آنچه این روزها دیده میشود نسخه اصلاح شده سال 97 طرح «کاهش انتشار آلایندگی» است. بر مبنای این طرح که حالا جایگزین طرح زوج و فرد شده است، هزینه ترددها به شکل جدیدی محاسبه میشود. مبنای تردد، ساعت ورود و خروج خودروهاست. اما شوراییها همین تردد مجاز و غیرمجاز را بهانه تغییر طرح ترافیک آینده قرار دادهاند. میگویند ورودیهای غیرمجاز فقط بدهی عوارض به نامشان ثبت میشود و خبری از جریمه پلیس نیست و البته سهمیه ورودیها هم، وضعیت تردد در طرح ترافیک را پرحاشیه کرده است. کرونا اما تجربه خوبی برای تغییرات ترافیکی بود. رسیدن میزان مسافران حملونقل عمومی به یک سوم در برخی روزها و هجوم بیرحمانه خودروهای شخصی به قلب تهران نشان داد که مردم اعتقادی به محدوده طرح ترافیک ندارند. جریمههای سنگین تا حدودی بازدارنده است اما ساختار طرح ترافیک با توجه به پراکندگی ترافیک در سطح شهر تهران عملاً این طرحها را بیاثر کرده است.«مردم باید از حملونقل عمومی استفاده کنند.» این را محمد آقا میری، عضو شورای شهر تهران به «ایران» میگوید. اما آیا ظرفیت حملونقل فعلی جوابگوی نیاز مسافران است؟ او میگوید:«اگر ظرفیت خودروهای شخصی 50 درصد کاهش یابد، ظرفیت حملونقل عمومی میتواند جوابگوی این 50 درصد باشد. الان دسترسی به حملونقل عمومی وجود دارد، چون میزان مسافران حتی به قبل از کرونا هم نرسیده است، اما اگر رسید باید برای مازاد آن فکر کنیم. ممکن است در بعضی خطوط تراکم جمعیت بیشتری داشته باشیم و در برخی خطوط کمتر. این به معنای نفی کمبودها نیست. ما الان 1400 واگن برای متروی تهران کم داریم. اگر تا پایان سال هزار دستگاه هم به اتوبوسهای فعلی تهران اضافه کنیم باز از حالت نرمال فاصله داریم.» او میگوید: «مردم همچنان ترس دارند و یا عادت ندارند که از حملونقل عمومی استفاده کنند. الان حدود 3 تا 4 میلیون خودروی شخصی داریم که همه فعال نیستند. شاید این میزان خودرویی که در تهران تردد میکند با احتساب پلاک شهرستانها بیش از دو میلیون خودرو در روز باشد. البته تردد آنها در روزهای پنجشنبه، جمعه و شنبه با هم متفاوت است.من فکر میکنم حدوداً 30 تا 40 درصد از خودروی شخصی استفاده نمیکنند.»
او با اشاره به تغییر در طرحهای ترافیکی میگوید: ما نمیتوانیم هر دو طرح را بهصورت کلی رد کنیم. چون در مقطعی و در مرکز شهر حجم ترافیک را کنترل میکند و این ثابت شده است. الان در همه نقاط تهران ترافیک داریم، اما منشأ ترافیک، مرکز شهر است و نمیتوان ترافیک هر دو ناحیه را یکسان مقایسه کرد. به هرحال این طرحها مسکن هستند و نباید آنها را حذف کرد. باید یک طرح جایگزین داشته باشیم. طرحی که پشتوانه قوی کارشناسی داشته باشد، اما تا طرح جدید نیامده باید از همین طرحهای قدیمی دفاع کرد. البته کارگروهی در شورای عالی ترافیک و شورای شهر تشکیل شده تا روی این موضوع کار کنند، اما هنوز به نتیجه قطعی نرسیده است.
الزامهای پر مسأله!
وحید نوروزی، کارشناس محیط زیست با طرح این سؤال که دقیقاً فلسفه اجرای طرح کاهش آلودگی هوا و ترافیک چیست؟ به «ایران» میگوید: «الان هر دو طرح زیر سؤال است. چون کیفیت و تکنولوژی خودروهای الان نسبت به 20 سال قبل بالاتررفته و در نتیجه آلایندگی نسبتاً کمتری دارند و اینکه بگوییم معاینه فنی خودرو به تنهایی (چون طرح کاهش انتشار آلایندگی بر پایه آن طرحریزی شده است) آلودگی هوا را کاهش داده از نظر من حرف درستی نیست. فکر میکنم ۸۰ درصد خودروهای مشمول معاینه فنی که در تهران در حال ترددند، معاینه فنی دارند. چون به هرحال جریمه روزانه 50 هزار تومانی مردم را مجاب کرده که به مراکز معاینه فنی مراجعه کنند، اما آیا آلودگی هوای تهران کاهش یافته است؟ روزهای سالم و ناسالم را باهم مقایسه کنید. ما امسال در هفته اول مهر 4 روز آلوده داشتیم، اگر با سال گذشته مقایسه کنید در همین مدت فقط یک روز آلوده ثبت شده است. اینها آماری است که شرکت کنترل کیفیت هوا اعلام کرده. پس ببینید نه تنها وضعمان بهتر نشده که بدتر هم شده است. من فکر میکنم روی این طرح، بیش از حد بزرگنمایی شده چون خیلی بدیهی است که معاینه فنی خودرو و طرح کاهش محدوده انتشار نمیتواند به تنهایی آلودگی هوا را کنترل کند.»
او ادامه میدهد: «یکی از اساسیترین پایههای اجرای این طرح، نصب فیلتر دوده روی اتوبوسهای شرکت واحد بود. با کمی تردید و البته با یک علامت سؤال بزرگ میگویم آیا یکی از اهداف اصلی طرح کاهش، معرفی و اجرای طرح خرید و نصب فیلتر دوده برای اتوبوسهای شرکت واحد بوده یا منافع عدهای، این طرح را به این سمت برده است؟ بههرحال خرید و واردات 7-8 هزار فیلتر دوده سالانه نمیتواند بیمنفعت باشد! از نظر من عملاً این طرح شکست خورده چون به نتایجی که باید نرسیده است. ما باید فلسفه طرح ترافیک را به سمت مدیریت و کاهش ترافیک ببریم. ما حتی به کاهش ترافیک هم نرسیدهایم. چون تضمینی برای پرداخت عوارض طرح ترافیک وجود ندارد. من فکر میکنم درآمد سازمان ترافیک از اجرای طرح محدوده طرح ترافیک بشدت کاهش یافته چون به واسطه دوربینهای شهرداری فقط پیامک ارسال و عوارض اعلام میشود اما شهروندان هم کار خودشان را میکنند و ترسی از ورود به محدوده ندارند. در نتیجه قطعاً میتوان گفت ورود غیرمجاز به محدوده طرح ترافیک بشدت زیاد شده است و باید فکر اساسی برای آن کرد.»
هنوز طرحی برای تغییر طرح ترافیک دریافت نکردهایم
آیا طرح ترافیک بزودی تغییر خواهد کرد؟ علی اصغر قائمی، عضو کمیسیون حملونقل شورای شهر تهران در پاسخ به این سؤال به سه مؤلفه محدوده، ساعت و نرخ طرح ترافیک اشاره میکند و به «ایران» میگوید که هر نوع تغییری باید براساس این سه مؤلفه باشد: «قاعده کار این است که شورای عالی ترافیک اگر طرحی هم دارد ابتدا به شورای شهر میفرستد تا نظر شورا گرفته شود. اما تا الان هیچ طرح مکتوبی به ما ارسال نشده است.» او میگوید: «مبنای طرح ترافیک به حدود 4 دهه قبل برمیگردد. اما شرایطی که تهران در این 30-35 سال از نظر حجم خودرو، آلودگی هوا و ابزارهای فناورانه تجربه کرده، بسیار متفاوت با گذشته است. الان مسیریابها به طور دقیق جریان ترافیک معابر را گزارش میکنند. بنابراین شرایط الان میتواند به ما اجازه دهد که طرح ترافیک پویا و بهروزتری داشته باشیم و هر روز براساس شرایط آن روز از نظر محدوده و زمانبندی تصمیمگیری کنیم. الان بهجز محدوده مرکزی، ترافیک در معابر شمالی، شرق و غرب هم بسیار سنگین است. مسأله البته فقط ترافیک نیست. کرونا بخوبی نشان داد که ما باید در لحظه تصمیمگیری کنیم.»
او ادامه میدهد:«الان که مسیریابهای داخلی حتی شدت ترافیک نقطهای تهران را نشان میدهد، با مشارکت تعاملی بین مردم و بخش خصوصی میتوان روال بهتری را جایگزین کرد. البته ضعف ناوگان حملونقل عمومی جدی اما ظرفیت آن هم بسیار محدود است. هم اکنون 700 واگن مترو در صف اورهال قرار دارند و حجم قابل توجهی از ناوگان مترو و اتوبوسرانی نیاز به نوسازی دارد. درواقع ظرفیت فعلی اتوبوس و مترو، فقط جوابگوی 30 درصد نیاز تهران است. ما در تهران 7 هزار اتوبوس لازم داریم در حالی که 2 هزار و 500 اتوبوس تقریباً فعال است. درست است که مردم باید تشویق به استفاده از حملونقل عمومی شوند اما این را هم نباید فراموش کنیم که ظرفیت ما از حد مطلوب هم پایینتر است. البته برای جبران این عقبماندگیها قولهایی را هم از دولت گرفتهایم. ما نیز در شورا آماده هر نوع مصوبهای هستیم.»
خبرنگار
زمزمههای تغییر طرح ترافیک دوباره بلند شده است. ظاهراً شوراییها خیز جدیدی برای طرحهای ترافیکی تهران برداشتهاند. «حذف» یا «تعدیل» فعلاً در حد یک نظریه مطرح شده است. به امسال میرسد یا نه؟ هنوز معلوم نیست! نسخه جدید طرح ترافیک اگرچه حالا به شرایط عادی بازگشته اما استقبال مسافران از حملونقل عمومی هنوز به پیش از کرونا بازنگشته است. آخرین آمارها حکایت از حدود یک میلیون و 300 هزار مسافر در مترو و یک میلیون نفر در اتوبوس دارد. درحالی که پیش از این آمار مسافران مترو و اتوبوس روی هم به حدود 3 میلیون و 600 هزار نفر و بیشتر هم رسیده بود.
به گزارش «ایران»، طرح ترافیک پایتخت طی تقریباً 4 دهه، 20 اصلاح ساختاری را پشت سر گذاشته اما آنچه این روزها دیده میشود نسخه اصلاح شده سال 97 طرح «کاهش انتشار آلایندگی» است. بر مبنای این طرح که حالا جایگزین طرح زوج و فرد شده است، هزینه ترددها به شکل جدیدی محاسبه میشود. مبنای تردد، ساعت ورود و خروج خودروهاست. اما شوراییها همین تردد مجاز و غیرمجاز را بهانه تغییر طرح ترافیک آینده قرار دادهاند. میگویند ورودیهای غیرمجاز فقط بدهی عوارض به نامشان ثبت میشود و خبری از جریمه پلیس نیست و البته سهمیه ورودیها هم، وضعیت تردد در طرح ترافیک را پرحاشیه کرده است. کرونا اما تجربه خوبی برای تغییرات ترافیکی بود. رسیدن میزان مسافران حملونقل عمومی به یک سوم در برخی روزها و هجوم بیرحمانه خودروهای شخصی به قلب تهران نشان داد که مردم اعتقادی به محدوده طرح ترافیک ندارند. جریمههای سنگین تا حدودی بازدارنده است اما ساختار طرح ترافیک با توجه به پراکندگی ترافیک در سطح شهر تهران عملاً این طرحها را بیاثر کرده است.«مردم باید از حملونقل عمومی استفاده کنند.» این را محمد آقا میری، عضو شورای شهر تهران به «ایران» میگوید. اما آیا ظرفیت حملونقل فعلی جوابگوی نیاز مسافران است؟ او میگوید:«اگر ظرفیت خودروهای شخصی 50 درصد کاهش یابد، ظرفیت حملونقل عمومی میتواند جوابگوی این 50 درصد باشد. الان دسترسی به حملونقل عمومی وجود دارد، چون میزان مسافران حتی به قبل از کرونا هم نرسیده است، اما اگر رسید باید برای مازاد آن فکر کنیم. ممکن است در بعضی خطوط تراکم جمعیت بیشتری داشته باشیم و در برخی خطوط کمتر. این به معنای نفی کمبودها نیست. ما الان 1400 واگن برای متروی تهران کم داریم. اگر تا پایان سال هزار دستگاه هم به اتوبوسهای فعلی تهران اضافه کنیم باز از حالت نرمال فاصله داریم.» او میگوید: «مردم همچنان ترس دارند و یا عادت ندارند که از حملونقل عمومی استفاده کنند. الان حدود 3 تا 4 میلیون خودروی شخصی داریم که همه فعال نیستند. شاید این میزان خودرویی که در تهران تردد میکند با احتساب پلاک شهرستانها بیش از دو میلیون خودرو در روز باشد. البته تردد آنها در روزهای پنجشنبه، جمعه و شنبه با هم متفاوت است.من فکر میکنم حدوداً 30 تا 40 درصد از خودروی شخصی استفاده نمیکنند.»
او با اشاره به تغییر در طرحهای ترافیکی میگوید: ما نمیتوانیم هر دو طرح را بهصورت کلی رد کنیم. چون در مقطعی و در مرکز شهر حجم ترافیک را کنترل میکند و این ثابت شده است. الان در همه نقاط تهران ترافیک داریم، اما منشأ ترافیک، مرکز شهر است و نمیتوان ترافیک هر دو ناحیه را یکسان مقایسه کرد. به هرحال این طرحها مسکن هستند و نباید آنها را حذف کرد. باید یک طرح جایگزین داشته باشیم. طرحی که پشتوانه قوی کارشناسی داشته باشد، اما تا طرح جدید نیامده باید از همین طرحهای قدیمی دفاع کرد. البته کارگروهی در شورای عالی ترافیک و شورای شهر تشکیل شده تا روی این موضوع کار کنند، اما هنوز به نتیجه قطعی نرسیده است.
الزامهای پر مسأله!
وحید نوروزی، کارشناس محیط زیست با طرح این سؤال که دقیقاً فلسفه اجرای طرح کاهش آلودگی هوا و ترافیک چیست؟ به «ایران» میگوید: «الان هر دو طرح زیر سؤال است. چون کیفیت و تکنولوژی خودروهای الان نسبت به 20 سال قبل بالاتررفته و در نتیجه آلایندگی نسبتاً کمتری دارند و اینکه بگوییم معاینه فنی خودرو به تنهایی (چون طرح کاهش انتشار آلایندگی بر پایه آن طرحریزی شده است) آلودگی هوا را کاهش داده از نظر من حرف درستی نیست. فکر میکنم ۸۰ درصد خودروهای مشمول معاینه فنی که در تهران در حال ترددند، معاینه فنی دارند. چون به هرحال جریمه روزانه 50 هزار تومانی مردم را مجاب کرده که به مراکز معاینه فنی مراجعه کنند، اما آیا آلودگی هوای تهران کاهش یافته است؟ روزهای سالم و ناسالم را باهم مقایسه کنید. ما امسال در هفته اول مهر 4 روز آلوده داشتیم، اگر با سال گذشته مقایسه کنید در همین مدت فقط یک روز آلوده ثبت شده است. اینها آماری است که شرکت کنترل کیفیت هوا اعلام کرده. پس ببینید نه تنها وضعمان بهتر نشده که بدتر هم شده است. من فکر میکنم روی این طرح، بیش از حد بزرگنمایی شده چون خیلی بدیهی است که معاینه فنی خودرو و طرح کاهش محدوده انتشار نمیتواند به تنهایی آلودگی هوا را کنترل کند.»
او ادامه میدهد: «یکی از اساسیترین پایههای اجرای این طرح، نصب فیلتر دوده روی اتوبوسهای شرکت واحد بود. با کمی تردید و البته با یک علامت سؤال بزرگ میگویم آیا یکی از اهداف اصلی طرح کاهش، معرفی و اجرای طرح خرید و نصب فیلتر دوده برای اتوبوسهای شرکت واحد بوده یا منافع عدهای، این طرح را به این سمت برده است؟ بههرحال خرید و واردات 7-8 هزار فیلتر دوده سالانه نمیتواند بیمنفعت باشد! از نظر من عملاً این طرح شکست خورده چون به نتایجی که باید نرسیده است. ما باید فلسفه طرح ترافیک را به سمت مدیریت و کاهش ترافیک ببریم. ما حتی به کاهش ترافیک هم نرسیدهایم. چون تضمینی برای پرداخت عوارض طرح ترافیک وجود ندارد. من فکر میکنم درآمد سازمان ترافیک از اجرای طرح محدوده طرح ترافیک بشدت کاهش یافته چون به واسطه دوربینهای شهرداری فقط پیامک ارسال و عوارض اعلام میشود اما شهروندان هم کار خودشان را میکنند و ترسی از ورود به محدوده ندارند. در نتیجه قطعاً میتوان گفت ورود غیرمجاز به محدوده طرح ترافیک بشدت زیاد شده است و باید فکر اساسی برای آن کرد.»
هنوز طرحی برای تغییر طرح ترافیک دریافت نکردهایم
آیا طرح ترافیک بزودی تغییر خواهد کرد؟ علی اصغر قائمی، عضو کمیسیون حملونقل شورای شهر تهران در پاسخ به این سؤال به سه مؤلفه محدوده، ساعت و نرخ طرح ترافیک اشاره میکند و به «ایران» میگوید که هر نوع تغییری باید براساس این سه مؤلفه باشد: «قاعده کار این است که شورای عالی ترافیک اگر طرحی هم دارد ابتدا به شورای شهر میفرستد تا نظر شورا گرفته شود. اما تا الان هیچ طرح مکتوبی به ما ارسال نشده است.» او میگوید: «مبنای طرح ترافیک به حدود 4 دهه قبل برمیگردد. اما شرایطی که تهران در این 30-35 سال از نظر حجم خودرو، آلودگی هوا و ابزارهای فناورانه تجربه کرده، بسیار متفاوت با گذشته است. الان مسیریابها به طور دقیق جریان ترافیک معابر را گزارش میکنند. بنابراین شرایط الان میتواند به ما اجازه دهد که طرح ترافیک پویا و بهروزتری داشته باشیم و هر روز براساس شرایط آن روز از نظر محدوده و زمانبندی تصمیمگیری کنیم. الان بهجز محدوده مرکزی، ترافیک در معابر شمالی، شرق و غرب هم بسیار سنگین است. مسأله البته فقط ترافیک نیست. کرونا بخوبی نشان داد که ما باید در لحظه تصمیمگیری کنیم.»
او ادامه میدهد:«الان که مسیریابهای داخلی حتی شدت ترافیک نقطهای تهران را نشان میدهد، با مشارکت تعاملی بین مردم و بخش خصوصی میتوان روال بهتری را جایگزین کرد. البته ضعف ناوگان حملونقل عمومی جدی اما ظرفیت آن هم بسیار محدود است. هم اکنون 700 واگن مترو در صف اورهال قرار دارند و حجم قابل توجهی از ناوگان مترو و اتوبوسرانی نیاز به نوسازی دارد. درواقع ظرفیت فعلی اتوبوس و مترو، فقط جوابگوی 30 درصد نیاز تهران است. ما در تهران 7 هزار اتوبوس لازم داریم در حالی که 2 هزار و 500 اتوبوس تقریباً فعال است. درست است که مردم باید تشویق به استفاده از حملونقل عمومی شوند اما این را هم نباید فراموش کنیم که ظرفیت ما از حد مطلوب هم پایینتر است. البته برای جبران این عقبماندگیها قولهایی را هم از دولت گرفتهایم. ما نیز در شورا آماده هر نوع مصوبهای هستیم.»
«ایران» از سوءاستفاده از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی گزارش می دهد
حمله سایبری به نوجوانان
محبوبه مصرقانی
خبرنگار
هفته گذشته رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری از جرایم سایبری پلیس فتا در مورد سوءاستفادهها و کلاهبرداریها از کودکان و نوجوانان در سایتهای درج آگهی به کاربران فضازی مجازی هشدار داد و گفت: «مجرمان سایبری از عدم آگاهی کودکان و نوجوانان از نحوه صحیح استفاده از فضای مجازی اقدام به ایجاد معضلات و آسیبهای اجتماعی میکنند.» سرهنگ علی رجبی در گفتوگو با ایرنا با اشاره به کمین مجرمان سایبری در سایتهای خرید و فروش گفت: مجرمان سایبری در سایتهای واسط با هویت جعلی و با سوءاستفاده از عدم آگاهیهای سایبری کودکان و نوجوانان و اشتیاق آنان برای خرید، اقدام به کلاهبرداری میکنند.
محمد کشوری کارشناس فضای مجازی در مورد خطرات سایتهای آگهی یا هشدارهایی که میتوان به نوجوانان و جوانان در خصوص آگاهیرسانی در استفاده از فضای مجازی داد در گفتوگو با «ایران» توضیح میدهد: در مورد استفاده از فضای مجازی که شامل سایتهای درج آگهی هم میشود، باید گفت آسیبهای این فضا فقط مختص به جوانان و نوجوانان نیست بلکه آسیبهای احتمالی در این زمینه بهدلیل عدم آگاهی رسانی، تمام اقشار جامعه را در بر میگیرد. متأسفانه در این زمینه فرهنگسازی در مورد استفاده از این سایتها میان کاربران رخ نداده است. یک زمانی در مباحث رانندگی یا اطلاعرسانی و فرهنگسازی در مورد هر چیزی که موجب میشد آسیب به جامعه برسد از طریق رسانه ملی آگاهیرسانی میشد. این آگاهیرسانی در قالبهای مختلف مثل انیمیشن بود. اما در بحث فضای مجازی با اینکه آسیبهای موجود چند برابر دیگر مسائل است اما اطلاعرسانی در این موارد تقریباً صفر است.
او با اشاره به آگاهیرسانی بهصورت ویژه به کودکان و نوجوانان در مورد فرهنگ استفاده از فضای مجازی یا خطرات سایتهای آگهی میافزاید: در مورد آموزش و فرهنگسازی در مورد حضور و فعالیت در سایتهای آگهی یا در کل فضای مجازی دو مسأله حائز اهمیت است؛ یک والدین هستند و دوم پلتفرمهای سرویس دهنده به افراد. نقش مهمتر را اما حاکمیت و مسئولان امر در این مورد ایفا میکنند. ما باید شرایطی را فراهم کنیم که استفاده از کودکان و نوجوانان شامل مقرراتی سختگیرانهتر شود؛ مثلاً از جنبه خرید و فروش در سایتهای درج آگهی و... همان طور که میدانید کودکان و نوجوانان نمیتوانند سیمکارت داشته باشند یا شماره تلفن همراهی بهنام خود ثبت کنند، ولی در عمل میبینیم کودکان و نوجوانان براحتی به داشتن تلفن همراه و سیمکارت دسترسی دارند. این دسترسی را عموماً والدین فراهم میکنند.
کشوری در مورد عدم آگاهی والدین در مورد در دسترس قرار دادن تلفن همراه به فرزندان خود میگوید: والدین بدون آگاهی از خطرات موجود در فضای مجازی سیمکارت یا گوشی همراه را در اختیار فرزندان خود قرار میدهند. در عین حال سایتهای خرید و فروش نیز باید تمهیداتی را در این مورد بیندیشند. البته اگر پدر و مادر هم بخواهند کاری از دست این پلتفرمها ساخته نیست چرا که زمانی که یک بزرگسال کاربری خود را در اختیار کودک و نوجوان قرار دهد عملاً کاری از دست پلتفرمها ساخته نیست. چرا که پلتفرمها قابلیت تشخیص هویت کاربر را ندارند. برای جلوگیری از این آسیبها، هم والدین وهم پلتفرمها مکمل یکدیگر هستند. ضمن آنکه همان طور که ذکر شد آگاهی والدین در این مورد بسیار پایین است یا اصلاً مطلع نیستند. این باعث شده کودک براحتی وارد سایتهای خرید و فروش شود و اقدام به خرید یا فروش اجناس کند. طبعاً طبق قوانین و مقررات برخورداری از حساب یا کارت بانکی برای کودکان ممکن نیست. پس چگونه کودکان و نوجوانان بدون نظارت از این ابزارها استفاده میکنند؟ پس قطعاً والدین بدون آگاهی کارت بانکی خود را در اختیار آنها قرار میدهند. این عدم توجه والدین به قوانین و مقررات یا حتی فرهنگ استفاده از فضای مجازی را نشان میدهد. از کودکان و نوجوانان انتظار نمیرود بدون آگاهی و آموزش به قدرت تشخیص کلاهبرداریها دست یابند و حتی در شرایط فعلی و پیشرفت فناوری انتظار نمیرود حتی بزرگسالان نیز در این مورد از ترفندهای خاص و پیچیده کلاهبرداران مطلع باشند.
این کارشناس فضای مجازی با تأکید بر ضرورت آموزش در مورد فرهنگ استفاده از شبکهها و سایتهای آنلاین میگوید: ما در زمینه اطلاعرسانی ضعیف عمل کردیم. انتظار میرود رسانه ملی بهعنوان فراگیرترین رسانه با همکاری شرکتهای خصوصی و پلتفرمهای آنلاین در این زمینه ورود کنند. با تولید محتوای مناسب در زمینه اطلاعرسانی به کودکان و نوجوانان قطعاً بخش عمدهای از کلاهبرداریها حل میشود. در عین حال بخش دیگر به مراقبتهای والدین مربوط میشود و باید این مسائل را در تربیت فرزندانشان جدی بگیرند.
او در مورد استفاده از فیلترشکنها و آسیبهایی که افراد نوجوان را در این زمینه تهدید میکند، میگوید: یکی از آسیبهای جدی ما در فضای مجازی این است که یکسری از پلتفرمهایی که جامعه ما در حال استفاده از آنها هستند در دسته پلتفرمهای غیرمجاز و فیلتر شده قرار دارند. اگر این پلتفرمها مختص مخاطب خیلی خاص بود که تمایلی به دسترسی به آن نداشتند شاید مشکل بزرگی به وجود نمیآمد. اما در حال حاضر 80 الی 90 درصد استفاده از فیلترشکنها مختص سه پلتفرم است. دسترسی به این سه پلتفرم باعث شده میلیونها نفر اقدام به استفاده از فیلترشکنها بکنند و به نحوی قبح استفاده از فیلترشکن هم در کشور ما شکسته شده است. در نتیجه زمانی که افراد بخصوص نوجوانان و کودکان از فیلترشکن استفاده کنند دیگر مشخص نیست کاربر بعد از اتصال به فیلترشکن به چه پلتفرمهایی وصل شده و در این زمینه پیگیریها تقریباً غیرقابل پیگیری است و محتوای در دسترس کودکان و نوجوانان و حتی آگهیهای منتشره در این فیلترشکنها کوچکترین مصداق مشکلات در این زمینه است. چرا که محتوای در دسترس بعد از استفاده از فیلترشکنها بدتر از خود دسترسی به فیلترشکنهاست.
محمد کشوری در مورد والدینی که کودکان خود را به ابزاری برای نمایش و به اصطلاح اینفلوئنسر میکنند و ظاهراً تحت پیگردی هم قرار نمیگیرند، میافزاید: این مصداق کامل و بارز کودک آزاری محسوب میشود، مانند والدینی که فرزندانشان را با سن کم به کار نامناسب وا میدارند. این به نوعی بدرفتاری برابر با بدرفتاری در فضای واقعی بهشمار میآید. البته در این آسیبها قشر خاصی از افراد درگیر هستند، ولی واقعیت این است که برخی والدین آگاهی کافی در مورد استفاده از فضای مجازی ندارند. بخشی از این مشکلات با آگاهیرسانی حل میشود اما بخش دیگر آن برای قشر خاص حتی با آگاهیرسانی هم غیرقابل کنترل خواهد بود. در موارد غیرقابل کنترل باید در سطح قانونی وارد شویم یعنی مواردی که بهصورت بسیار حاد از کودکان استفاده ابزاری میکنند. گاهی اوقات این آسیبها به یک کسب وکار برای والدین تبدیل میشود که نیاز به ورود سازمانهایی همچون بهزیستی است. این سازمانها میتوانند در ابتدا با تذکر و هشدار مانع افراط والدین شوند و اگر این سیاستها پاسخگو نبود برخوردهای جدی تری در این مورد میطلبد.
او در پایان در مورد قانونگذاری در مبحث آسیبهای کودک آزاری آنلاین میگوید: بخشی از این آسیبها به قانونگذاری بازمیگردد و بخش دیگر نشان میدهد ما در کل مسیر آگاهسازی و فرهنگسازی را طی نکردیم. البته فقط با فرهنگسازی تمام آسیبها حل نخواهد شد اما بخش زیادی از معضلات برطرف خواهد شد. برای مثال اگر 100 واحد مشکل و معضل در این حوزه وجود دارد با آموزش 40 درصد آن حل خواهد شد و در مابقی موارد با وضع قوانین بازدارنده میتوانیم مانع بروز مشکلات شویم.
خبرنگار
هفته گذشته رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری از جرایم سایبری پلیس فتا در مورد سوءاستفادهها و کلاهبرداریها از کودکان و نوجوانان در سایتهای درج آگهی به کاربران فضازی مجازی هشدار داد و گفت: «مجرمان سایبری از عدم آگاهی کودکان و نوجوانان از نحوه صحیح استفاده از فضای مجازی اقدام به ایجاد معضلات و آسیبهای اجتماعی میکنند.» سرهنگ علی رجبی در گفتوگو با ایرنا با اشاره به کمین مجرمان سایبری در سایتهای خرید و فروش گفت: مجرمان سایبری در سایتهای واسط با هویت جعلی و با سوءاستفاده از عدم آگاهیهای سایبری کودکان و نوجوانان و اشتیاق آنان برای خرید، اقدام به کلاهبرداری میکنند.
محمد کشوری کارشناس فضای مجازی در مورد خطرات سایتهای آگهی یا هشدارهایی که میتوان به نوجوانان و جوانان در خصوص آگاهیرسانی در استفاده از فضای مجازی داد در گفتوگو با «ایران» توضیح میدهد: در مورد استفاده از فضای مجازی که شامل سایتهای درج آگهی هم میشود، باید گفت آسیبهای این فضا فقط مختص به جوانان و نوجوانان نیست بلکه آسیبهای احتمالی در این زمینه بهدلیل عدم آگاهی رسانی، تمام اقشار جامعه را در بر میگیرد. متأسفانه در این زمینه فرهنگسازی در مورد استفاده از این سایتها میان کاربران رخ نداده است. یک زمانی در مباحث رانندگی یا اطلاعرسانی و فرهنگسازی در مورد هر چیزی که موجب میشد آسیب به جامعه برسد از طریق رسانه ملی آگاهیرسانی میشد. این آگاهیرسانی در قالبهای مختلف مثل انیمیشن بود. اما در بحث فضای مجازی با اینکه آسیبهای موجود چند برابر دیگر مسائل است اما اطلاعرسانی در این موارد تقریباً صفر است.
او با اشاره به آگاهیرسانی بهصورت ویژه به کودکان و نوجوانان در مورد فرهنگ استفاده از فضای مجازی یا خطرات سایتهای آگهی میافزاید: در مورد آموزش و فرهنگسازی در مورد حضور و فعالیت در سایتهای آگهی یا در کل فضای مجازی دو مسأله حائز اهمیت است؛ یک والدین هستند و دوم پلتفرمهای سرویس دهنده به افراد. نقش مهمتر را اما حاکمیت و مسئولان امر در این مورد ایفا میکنند. ما باید شرایطی را فراهم کنیم که استفاده از کودکان و نوجوانان شامل مقرراتی سختگیرانهتر شود؛ مثلاً از جنبه خرید و فروش در سایتهای درج آگهی و... همان طور که میدانید کودکان و نوجوانان نمیتوانند سیمکارت داشته باشند یا شماره تلفن همراهی بهنام خود ثبت کنند، ولی در عمل میبینیم کودکان و نوجوانان براحتی به داشتن تلفن همراه و سیمکارت دسترسی دارند. این دسترسی را عموماً والدین فراهم میکنند.
کشوری در مورد عدم آگاهی والدین در مورد در دسترس قرار دادن تلفن همراه به فرزندان خود میگوید: والدین بدون آگاهی از خطرات موجود در فضای مجازی سیمکارت یا گوشی همراه را در اختیار فرزندان خود قرار میدهند. در عین حال سایتهای خرید و فروش نیز باید تمهیداتی را در این مورد بیندیشند. البته اگر پدر و مادر هم بخواهند کاری از دست این پلتفرمها ساخته نیست چرا که زمانی که یک بزرگسال کاربری خود را در اختیار کودک و نوجوان قرار دهد عملاً کاری از دست پلتفرمها ساخته نیست. چرا که پلتفرمها قابلیت تشخیص هویت کاربر را ندارند. برای جلوگیری از این آسیبها، هم والدین وهم پلتفرمها مکمل یکدیگر هستند. ضمن آنکه همان طور که ذکر شد آگاهی والدین در این مورد بسیار پایین است یا اصلاً مطلع نیستند. این باعث شده کودک براحتی وارد سایتهای خرید و فروش شود و اقدام به خرید یا فروش اجناس کند. طبعاً طبق قوانین و مقررات برخورداری از حساب یا کارت بانکی برای کودکان ممکن نیست. پس چگونه کودکان و نوجوانان بدون نظارت از این ابزارها استفاده میکنند؟ پس قطعاً والدین بدون آگاهی کارت بانکی خود را در اختیار آنها قرار میدهند. این عدم توجه والدین به قوانین و مقررات یا حتی فرهنگ استفاده از فضای مجازی را نشان میدهد. از کودکان و نوجوانان انتظار نمیرود بدون آگاهی و آموزش به قدرت تشخیص کلاهبرداریها دست یابند و حتی در شرایط فعلی و پیشرفت فناوری انتظار نمیرود حتی بزرگسالان نیز در این مورد از ترفندهای خاص و پیچیده کلاهبرداران مطلع باشند.
این کارشناس فضای مجازی با تأکید بر ضرورت آموزش در مورد فرهنگ استفاده از شبکهها و سایتهای آنلاین میگوید: ما در زمینه اطلاعرسانی ضعیف عمل کردیم. انتظار میرود رسانه ملی بهعنوان فراگیرترین رسانه با همکاری شرکتهای خصوصی و پلتفرمهای آنلاین در این زمینه ورود کنند. با تولید محتوای مناسب در زمینه اطلاعرسانی به کودکان و نوجوانان قطعاً بخش عمدهای از کلاهبرداریها حل میشود. در عین حال بخش دیگر به مراقبتهای والدین مربوط میشود و باید این مسائل را در تربیت فرزندانشان جدی بگیرند.
او در مورد استفاده از فیلترشکنها و آسیبهایی که افراد نوجوان را در این زمینه تهدید میکند، میگوید: یکی از آسیبهای جدی ما در فضای مجازی این است که یکسری از پلتفرمهایی که جامعه ما در حال استفاده از آنها هستند در دسته پلتفرمهای غیرمجاز و فیلتر شده قرار دارند. اگر این پلتفرمها مختص مخاطب خیلی خاص بود که تمایلی به دسترسی به آن نداشتند شاید مشکل بزرگی به وجود نمیآمد. اما در حال حاضر 80 الی 90 درصد استفاده از فیلترشکنها مختص سه پلتفرم است. دسترسی به این سه پلتفرم باعث شده میلیونها نفر اقدام به استفاده از فیلترشکنها بکنند و به نحوی قبح استفاده از فیلترشکن هم در کشور ما شکسته شده است. در نتیجه زمانی که افراد بخصوص نوجوانان و کودکان از فیلترشکن استفاده کنند دیگر مشخص نیست کاربر بعد از اتصال به فیلترشکن به چه پلتفرمهایی وصل شده و در این زمینه پیگیریها تقریباً غیرقابل پیگیری است و محتوای در دسترس کودکان و نوجوانان و حتی آگهیهای منتشره در این فیلترشکنها کوچکترین مصداق مشکلات در این زمینه است. چرا که محتوای در دسترس بعد از استفاده از فیلترشکنها بدتر از خود دسترسی به فیلترشکنهاست.
محمد کشوری در مورد والدینی که کودکان خود را به ابزاری برای نمایش و به اصطلاح اینفلوئنسر میکنند و ظاهراً تحت پیگردی هم قرار نمیگیرند، میافزاید: این مصداق کامل و بارز کودک آزاری محسوب میشود، مانند والدینی که فرزندانشان را با سن کم به کار نامناسب وا میدارند. این به نوعی بدرفتاری برابر با بدرفتاری در فضای واقعی بهشمار میآید. البته در این آسیبها قشر خاصی از افراد درگیر هستند، ولی واقعیت این است که برخی والدین آگاهی کافی در مورد استفاده از فضای مجازی ندارند. بخشی از این مشکلات با آگاهیرسانی حل میشود اما بخش دیگر آن برای قشر خاص حتی با آگاهیرسانی هم غیرقابل کنترل خواهد بود. در موارد غیرقابل کنترل باید در سطح قانونی وارد شویم یعنی مواردی که بهصورت بسیار حاد از کودکان استفاده ابزاری میکنند. گاهی اوقات این آسیبها به یک کسب وکار برای والدین تبدیل میشود که نیاز به ورود سازمانهایی همچون بهزیستی است. این سازمانها میتوانند در ابتدا با تذکر و هشدار مانع افراط والدین شوند و اگر این سیاستها پاسخگو نبود برخوردهای جدی تری در این مورد میطلبد.
او در پایان در مورد قانونگذاری در مبحث آسیبهای کودک آزاری آنلاین میگوید: بخشی از این آسیبها به قانونگذاری بازمیگردد و بخش دیگر نشان میدهد ما در کل مسیر آگاهسازی و فرهنگسازی را طی نکردیم. البته فقط با فرهنگسازی تمام آسیبها حل نخواهد شد اما بخش زیادی از معضلات برطرف خواهد شد. برای مثال اگر 100 واحد مشکل و معضل در این حوزه وجود دارد با آموزش 40 درصد آن حل خواهد شد و در مابقی موارد با وضع قوانین بازدارنده میتوانیم مانع بروز مشکلات شویم.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
ضرورت واکسیناسیون 5 تا 11 ساله ها
-
وارونگی طرح های ترافیکی
-
حمله سایبری به نوجوانان
اخبارایران آنلاین