ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
معاون اول رئیس جمهور :
سازمان همکاری شانگهای یک الگوی موفق همکاری منطقهای است
معاون اول رئیس جمهور در بیستمین نشست شورای نخستوزیران سازمان همکاری شانگهای ضمن تشریح سیاستهای راهبردی ایران در جهت توسعه همکاریهای منطقهای، گفت: سازمان همکاری شانگهای یک الگوی موفق همکاری راهبردی منطقهای است. به گزارش ایرنا، محمد مخبر عصر پنجشنبه در سخنانی در بیستمین نشست شورای نخستوزیران سازمان همکاری شانگهای که از طریق ویدیو کنفرانس انجام شد، با بیان اینکه سازمان همکاری شانگهای یک الگوی موفق از همکاری راهبردی منطقهای و در راستای ترویج فرهنــــگ چنـــــــدجانبــهگرایی بینالمللی است، تصریح کرد: سازمان همکاری شانگهای با برخورداری از ظرفیتها و فرصتهای وسیع همکاریهای چندجانبه میتوانند از طریق همکاری و هم اندیشی با یکدیگر، نویدبخش آیندهای روشن برای ملتهای منطقه باشند. وی که سخنان خود را با قدردانی از عسگر مامین، نخستوزیر قزاقستان آغاز کرد، ادامه داد: سازمان همکاری شانگهای هماکنون به عنوان یک الگوی موفق از همکاری راهبردی منطقهای و در راستای ترویج فرهنگ چندجانبهگرایی بینالمللی مطرح است، بر این اساس آمادگی داریم تا فرایند عضویت کامل در این سازمان را در کوتاهترین زمان ممکن انجام دهیم. مخبر تأکید کرد: بدون تردید، ادامه حمایت کشورهای عضو موجب تسهیل فرایند عضویت کامل و فعالیت همهجانبه ایران در سازمان همکاری شانگهای خواهد شد. وی خاطرنشان کرد: اکنون اعضای سازمان همکاری شانگهای با برخورداری از ظرفیتها و فرصتهای وسیع همکاریهای چندجانبه میتوانند از طریق همکاری و هماندیشی با یکدیگر، نویدبخش آیندهای روشن برای ملتهای منطقه باشند. ضمن اینکه این قابلیتها، سازمان و اعضای آن را در برابر چالشهای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی مقاوم میکند. معاون اول رئیس جمهور گفت: جمهوری اسلامی ایران به عنوان عضوی مسئولیتپذیر در منطقه و جامعه جهانی، ظرفیتها و توانمندیهای بسیاری از جمله برخورداری از امنیت و ثبات پایدار، منابع غنی انرژی، مزیت پیوستگی جغرافیایی و همبستگی ملی، پیوندهای گسترده تاریخی و فرهنگی با کشورهای عضو و ناظر سازمان و نیز زمینههای فرهنگی غنی را که مانع رشد تفکرات افراطگرا در منطقه است دارد.
با گسترش واکسیناسیون عمومی و پس از 289 روز
نقشه کرونا آبی شد
طبق اعلام وزارت بهداشت هماکنون ۲۲ شهرستان در وضعیت نارنجی، ۲۰۷ شهرستان در وضعیت زرد و ۲۱۹ شهرستان در وضعیت آبی قرار دارند
فریبا خاناحمدی
خبرنگار
سرانجام پیکپنجم کرونا پس از ۹ ماه به نقطه پایان این پیک رسید آن هم پس از ۳ ماه تلاش بیوقفه برای واکسیناسیون بیش از ۸۰ درصد افراد بالای ۱۲ سال و مشمول دریافت واکسن. در میانههای آبان ماه منحنی اپیدمی از قله مرگ سقوط کرد و با ادامه روند نزولی شاخصهای کرونا در زمینه ابتلا، موارد بستری، تعداد بیماران بدحال و در نهایت مرگومیر خیز پیک پنجم فروکش کرد و تمامی شهرهای قرمز به وضعیت نارنجی و زرد تغییر رنگ دادند. هم اینک طبق اعلام اپلیکیشن ماسک ۲۲ شهرستان در وضعیت نارنجی، ۲۰۷ شهرستان در وضعیت زرد و ۲۱۹ شهرستان در وضعیت آبی قرار دارند. آخرین بار در ۲۴ بهمن ۹۹ و در آستانه شروع خیز چهارم هیچ شهری در ایران قرمز نبود. آمار قربانیان در حالی سد اعداد سه رقمی را شکسته که با واردات نزدیک به ۱۶۰ میلیون دوز، مجموع واکسنهای کرونای تزریق شده در کشور از ۱۰۴ میلیون دوز عبور کرده است. در حال حاضر ۶۷/۳ درصد ایرانیها دوز اول و ۵۴ درصد نیز هر دو دوز واکسن را دریافت کردهاند (درصد واکسیناسیون بر اساس جمعیت ۸۵ میلیونی محاسبه شده است). همچنین ۱/۱درصد جمعیت هدف نیز دوز سوم واکسن را دریافت کردهاند. به گفته وزیر بهداشت تاکنون ۸۵ درصد مردم ایران دوز اول واکسن کرونا را دریافت کردهاند و نزدیک به ۷۰ درصد آنها هم دو دوز تزریق کردهاند. آمار اعلام شده از سوی بهرام عیناللهی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی براساس جمعیت ۶۵ میلیونی محاسبه شده است. در هر حال با واکسیناسیون کامل بیش از نیمی از ایرانیها آمارها همچنان در مدار کاهشی قرار گرفتهاند.
تصمیمگیری درباره ۲ قرص جدید ضدکرونا
دیروز حمیدرضا جماعتی دبیر کمیته علمی کشوری مقابله با کرونا، نیزدرباره آخرین بررسیهای انجام شده روی قرص ضد کرونای مولنیپیراویر و پکسلووید، گفت: درباره قرص مولنیپیراویر، باتوجه به اینکه چند شرکت در کشور روی آن کار کرده و در حال ساختش هستند و حتی یکی از شرکتها مولکول این قرص را هم ساخته است، انشاءالله در جلسهای که شنبه در زیرکمیته درمان کمیته علمی کشوری کرونا داریم، این موضوع بررسی و درباره آن تصمیمگیری میشود. براساس مطالعاتی که انجام شده، اگر در پنج روز اول ابتلا به کرونا برای فرد مبتلا، بویژه در افرادی که ریسکفاکتور دارند که منجر به افزایش میزان مرگومیرشان میشود، مانند مبتلایان به دیابت، فشار خون، بیماریهای قلبی و تنفسی و... از مولنیپیراویر استفاده شود، نشان داده شده که حدود ۵۰ درصد میتواند از پیشرفت بیماری جلوگیری کند و میزان بستری و مرگومیر را کاهش دهد.
نگرانی از سویه جدید کرونا در آفریقای جنوبی
هرچند شتاب واکسیناسیون در کنار مداخلات درمانی و ارائه خدمات با کارت واکسن منجربه بازگشت رنگ زرد و آبی به نقشه کرونایی کشور شده است اما روز پنجشنبه محققان و دانشمندان از شناسایی سویه جدید کرونا در آفریقای جنوبی خبر دادند تا جایی که سازمان بهداشت جهانى براى سویه جدید ویروس کرونا جلسه اضطرارى تشکیل داد. در همین زمینه یک محقق بریتانیایی هشدار داده است که سویه جدید ویروس کرونا موسوم به B.۱.۱۵۲۹ که در بوتسوانا (جنوب آفریقا) یافت شده است، «بدترین سویهای است که تاکنون مشاهده شده» و این ترس وجود دارد که از پتانسیل لازم برای عبور از مصونیتهای ایجاد شده برخوردار باشد. همچنین مقامات بریتانیا نیز روز پنجشنبه اعلام کردند که شش کشور جنوب آفریقا را در فهرست قرمز قرار میدهند و پروازهای آنها را به بریتانیا موقتاً تعلیق میکنند.
ورود واکسن رازی کوو پارس به چرخه واکسیناسیون
در ایران نیز گرچه مقابله نفسگیر با پیک پنجم کرونا باعث شد پس از ۲۸۹ روز آمارها روند کاهشی پیدا کند اما با این حال وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تأکید میکند؛ باید بدانیم که همیشه احتمال پیک بعدی وجود دارد. آمار ۷۰ درصدی واکسیناسیون آن هم در مدت زمان ۳ ماه که به تعبیر وزیر بهداشت یک آمار شگفتانگیز در دنیاست در سایه کاهش رعایت پروتکلهای بهداشتی زمینه بازگشت روزهای قرمز کرونایی را ایجاد میکند. به گفته عیناللهی، تجربه نشان داده کشورهایی که فکر کردند توانستهاند این ویروس را بهطور کامل مهار کنند، امروزه مجدداً گرفتار شدهاند. آلمان، روسیه و امریکا کشورهایی هستند که در حال حاضر با کرونا مجدداً درگیر شدهاند. درحالی که طبق اعلام وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ازاین پس واردات واکسن متوقف خواهد شد اما واکسنهای تولید داخل با اثربخشی بالا به سبد واکسیناسیون اضافه شده است. بهطوری که روز پنجشنبه با حضور وزرای بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و جهاد کشاورزی پنج میلیون دوز واکسن رازی «کووپارس» تحویل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شده است.
به گفته دکتر عیناللهی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی واکسن کووپارس مؤسسه رازی قابلیت دارد تا پایان دی ماه ۲۰ میلیون دوز و تا پایان سال ۴۰ میلیون دوز واکسن تحویل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دهد. بعد از اتمام دوز اول و دوم، تزریق دوز سوم بخصوص برای افرادی که شرایط خاصی دارند در دستور کار قرار گرفته است. وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی میگوید: در حال برنامهریزی برای صادرات واکسن کرونای مؤسسه رازی هستیم تا بتوانیم استانداردهای این واکسن را بالا ببریم و در این راستا مجوز صادرات تا سقف ۲۰ درصد تولیدی این واکسن صادر شده است. از سوی دیگر رئیس انستیتو پاستور ایران از پیشگیری ۹۵ درصدی واکسن انستیتو پاستور از ابتلای شدید به کرونا خبر داده و میگوید: با توجه به نتایج کارآزمایی ما که نشان داد این واکسن میتواند در بزرگسالان ۱۰۰ درصد آنتیبادی تولید و در ۹۵ درصد موارد از نوع شدید بیماری جلوگیری کند، نتایج بسیار رضایتبخش بود. به گفته علیرضا بیگلری واکسن انستیتو پاستور هم مجوز استفاده در بزرگسالان را دارد و هم میتواند در گروه سنی زیر ۱۲ سال نیز استفاده شود البته فعلاً تصمیم کمیته فنی واکسن استفاده از واکسن انستیتو پاستور در افراد بالای ۱۲ سال است و البته مجوز تزریق در ۲ تا ۱۲ سال را دارد و هر موقع کمیته علمی واکسن در کشور نشان داد که میتوان این واکسن را در افراد زیر ۱۲ سال نیز استفاده کرد، قطعاً از این واکسن استفاده خواهیم کرد.
کاهش آمار فوتیهای کرونا به زیر 100
دکتر یونسیان، دبیر کمیته علمی واکسیناسیون وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی درباره فروکش کردن موج پنجم کرونا به «ایران» میگوید: خوشبختانه موج پنجم کرونا فروکش کرد و تعداد مرگومیر به زیر عدد 100 رسید البته ما توقع داشتیم مرگومیرها پیش از این به دو رقم کاهش یابد اما در سایه پوشش گسترده واکسیناسیون و روند طبیعی موجهای اپیدمیها بالاخره رخ داد.
وی در ادامه میافزاید: حدود دو سوم جمعیت کل کشور دوز اول واکسن را دریافت کردهاند و انتظار داریم این نسبت به عنوان واکسینه کامل در نظر گرفته شود سرعت واکسیناسیون موارد جدید نیز بد نیست ولی میتواند بیشتر از این موارد باشد چون هم واکسن فراهم است و از طرفی نظام واکسیناسیون این توانایی را دارد که جمعیت باقی مانده را بسرعت واکسینه کند.
دبیر کمیته واکسیناسیون وزارت بهداشت با تأکید بر تزریق دوز سوم واکسن برای گروههای پرخطر و سالمندان عنوان کرد: ما در مادران باردار و گروههای پر خطر توقع داریم حتماً برای تزریق واکسن مراجعه کنند چرا که همه واکسنها به لحاظ بیخطر بودن برای زنان باردار تأیید شدهاند با این حال گاهی میبینیم برخی از پزشکان از روی بیاطلاعی مادران باردار را از تزریق واکسن منع میکنند به همین دلیل نیز امسال مرگ مادران باردار در مقایسه با سالهای گذشته بیشتر بود.
به گفته وی؛ اگر قرار است واکسن عوارض ناچیز داشته باشد قابل مقایسه با عوارض بیماری کووید ۱۹ نیست.
یونسیان در ادامه درباره موتاسیون جدید ویروس کرونا در آفریقای جنوبی نیز عنوان میکند: این موتاسیون سرایتپذیری را افزایش میدهد. تنها راهی که ما را ایمن نگه میدارد واکسیناسیون است، البته رعایت اصول بهداشتی اگرچه بسیار ضروری و مؤثر است با این حال شواهد نشان داده که رعایت شیوهنامههای بهداشتی به تنهایی به دلایل فرهنگی و روشهای بازدارنده مؤثر نیست چون حمایت از مشاغل و اصناف فراهم نیست لذا اگرچه باید توصیههای بهداشتی را متذکر شویم اما روش کمهزینه و کمعارضه برای راه کنترل اپیدمی واکسیناسیون گروه بالای ۱۸ سال است.
یونسیان میگوید: واریانت جدید اگر وارد کشورها شود به دلیل ایجاد جهشها نسبت به واکسن مقاومت دارد اما این مقاومت بالا نیست البته نمیدانیم بهطور دقیق واریانت جدید چقدر خطرناک است اما باید پوشش واکسن را تا جایی که میتوانیم افزایش دهیم.
وی میگوید: ما امیدواریم واکسنهای نوبت اول سرعت بیشتری بگیرد تا پایان آذرماه به ایمنی جمعی بالای ۸۵ درصدی برسیم تا چنانچه واریانت جدید وارد کشور شد تلفاتمان کم باشد.
بــــرش
فوت ۸۶ بیمار کرونایی در کشور
مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت اعلام کرد تا کنون ۵۷ میلیون و ۲۴۸ هزار و ۱۳ نفر دوز اول، ۴۶ میلیون و ۱۱۵ هزار و ۱۲۵ نفر دوز دوم و ۹۲۱ هزار و ۴۴۰ نفر، دوز سوم واکسن کرونا را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به ۱۰۴ میلیون و ۲۸۴ هزار و ۵۷۸ دوز رسید. در شبانه روز گذشته ۲۶۰ هزار و ۳۴۹ دوز واکسن کرونا در کشور تزریق شده است.
از دیروز تا امروز ۵ آذر ۱۴۰۰ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۴ هزار و ۳۸۴ بیمار جدید مبتلا به کووید۱۹ در کشور شناسایی شد که ۷۲۰ نفر از آنها بستری شدند.
مجموع بیماران کووید۱۹ در کشور به ۶ میلیون و ۱۰۲ هزار و ۵۶ نفر رسید.متأسفانه در طول ۲۴ ساعت گذشته، ۸۶ بیمار کووید۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جان باختگان این بیماری به ۱۲۹ هزار و ۴۶۲ نفر رسید.خوشبختانه تا کنون ۵ میلیون ۸۴۱ هزار و ۸۷۰ نفر از بیماران، بهبود یافته و یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند.
سه هزار و ۳۷۲ نفر از بیماران مبتلا به کووید۱۹ در بخشهای مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند.
تا کنون ۳۸ میلیون و ۳۳۱ هزار و ۵۴۶ آزمایش تشخیص کووید۱۹ در کشور انجام شده است.
در حال حاضر هیچ شهر کشور در وضعیت قرمز قرار ندارد و ۲۲ شهر در وضعیت نارنجی، ۲۰۷ شهر در وضعیت زرد و ۲۱۹ شهر در وضعیت آبی قرار دارند.
خبرنگار
سرانجام پیکپنجم کرونا پس از ۹ ماه به نقطه پایان این پیک رسید آن هم پس از ۳ ماه تلاش بیوقفه برای واکسیناسیون بیش از ۸۰ درصد افراد بالای ۱۲ سال و مشمول دریافت واکسن. در میانههای آبان ماه منحنی اپیدمی از قله مرگ سقوط کرد و با ادامه روند نزولی شاخصهای کرونا در زمینه ابتلا، موارد بستری، تعداد بیماران بدحال و در نهایت مرگومیر خیز پیک پنجم فروکش کرد و تمامی شهرهای قرمز به وضعیت نارنجی و زرد تغییر رنگ دادند. هم اینک طبق اعلام اپلیکیشن ماسک ۲۲ شهرستان در وضعیت نارنجی، ۲۰۷ شهرستان در وضعیت زرد و ۲۱۹ شهرستان در وضعیت آبی قرار دارند. آخرین بار در ۲۴ بهمن ۹۹ و در آستانه شروع خیز چهارم هیچ شهری در ایران قرمز نبود. آمار قربانیان در حالی سد اعداد سه رقمی را شکسته که با واردات نزدیک به ۱۶۰ میلیون دوز، مجموع واکسنهای کرونای تزریق شده در کشور از ۱۰۴ میلیون دوز عبور کرده است. در حال حاضر ۶۷/۳ درصد ایرانیها دوز اول و ۵۴ درصد نیز هر دو دوز واکسن را دریافت کردهاند (درصد واکسیناسیون بر اساس جمعیت ۸۵ میلیونی محاسبه شده است). همچنین ۱/۱درصد جمعیت هدف نیز دوز سوم واکسن را دریافت کردهاند. به گفته وزیر بهداشت تاکنون ۸۵ درصد مردم ایران دوز اول واکسن کرونا را دریافت کردهاند و نزدیک به ۷۰ درصد آنها هم دو دوز تزریق کردهاند. آمار اعلام شده از سوی بهرام عیناللهی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی براساس جمعیت ۶۵ میلیونی محاسبه شده است. در هر حال با واکسیناسیون کامل بیش از نیمی از ایرانیها آمارها همچنان در مدار کاهشی قرار گرفتهاند.
تصمیمگیری درباره ۲ قرص جدید ضدکرونا
دیروز حمیدرضا جماعتی دبیر کمیته علمی کشوری مقابله با کرونا، نیزدرباره آخرین بررسیهای انجام شده روی قرص ضد کرونای مولنیپیراویر و پکسلووید، گفت: درباره قرص مولنیپیراویر، باتوجه به اینکه چند شرکت در کشور روی آن کار کرده و در حال ساختش هستند و حتی یکی از شرکتها مولکول این قرص را هم ساخته است، انشاءالله در جلسهای که شنبه در زیرکمیته درمان کمیته علمی کشوری کرونا داریم، این موضوع بررسی و درباره آن تصمیمگیری میشود. براساس مطالعاتی که انجام شده، اگر در پنج روز اول ابتلا به کرونا برای فرد مبتلا، بویژه در افرادی که ریسکفاکتور دارند که منجر به افزایش میزان مرگومیرشان میشود، مانند مبتلایان به دیابت، فشار خون، بیماریهای قلبی و تنفسی و... از مولنیپیراویر استفاده شود، نشان داده شده که حدود ۵۰ درصد میتواند از پیشرفت بیماری جلوگیری کند و میزان بستری و مرگومیر را کاهش دهد.
نگرانی از سویه جدید کرونا در آفریقای جنوبی
هرچند شتاب واکسیناسیون در کنار مداخلات درمانی و ارائه خدمات با کارت واکسن منجربه بازگشت رنگ زرد و آبی به نقشه کرونایی کشور شده است اما روز پنجشنبه محققان و دانشمندان از شناسایی سویه جدید کرونا در آفریقای جنوبی خبر دادند تا جایی که سازمان بهداشت جهانى براى سویه جدید ویروس کرونا جلسه اضطرارى تشکیل داد. در همین زمینه یک محقق بریتانیایی هشدار داده است که سویه جدید ویروس کرونا موسوم به B.۱.۱۵۲۹ که در بوتسوانا (جنوب آفریقا) یافت شده است، «بدترین سویهای است که تاکنون مشاهده شده» و این ترس وجود دارد که از پتانسیل لازم برای عبور از مصونیتهای ایجاد شده برخوردار باشد. همچنین مقامات بریتانیا نیز روز پنجشنبه اعلام کردند که شش کشور جنوب آفریقا را در فهرست قرمز قرار میدهند و پروازهای آنها را به بریتانیا موقتاً تعلیق میکنند.
ورود واکسن رازی کوو پارس به چرخه واکسیناسیون
در ایران نیز گرچه مقابله نفسگیر با پیک پنجم کرونا باعث شد پس از ۲۸۹ روز آمارها روند کاهشی پیدا کند اما با این حال وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تأکید میکند؛ باید بدانیم که همیشه احتمال پیک بعدی وجود دارد. آمار ۷۰ درصدی واکسیناسیون آن هم در مدت زمان ۳ ماه که به تعبیر وزیر بهداشت یک آمار شگفتانگیز در دنیاست در سایه کاهش رعایت پروتکلهای بهداشتی زمینه بازگشت روزهای قرمز کرونایی را ایجاد میکند. به گفته عیناللهی، تجربه نشان داده کشورهایی که فکر کردند توانستهاند این ویروس را بهطور کامل مهار کنند، امروزه مجدداً گرفتار شدهاند. آلمان، روسیه و امریکا کشورهایی هستند که در حال حاضر با کرونا مجدداً درگیر شدهاند. درحالی که طبق اعلام وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ازاین پس واردات واکسن متوقف خواهد شد اما واکسنهای تولید داخل با اثربخشی بالا به سبد واکسیناسیون اضافه شده است. بهطوری که روز پنجشنبه با حضور وزرای بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و جهاد کشاورزی پنج میلیون دوز واکسن رازی «کووپارس» تحویل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی شده است.
به گفته دکتر عیناللهی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی واکسن کووپارس مؤسسه رازی قابلیت دارد تا پایان دی ماه ۲۰ میلیون دوز و تا پایان سال ۴۰ میلیون دوز واکسن تحویل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دهد. بعد از اتمام دوز اول و دوم، تزریق دوز سوم بخصوص برای افرادی که شرایط خاصی دارند در دستور کار قرار گرفته است. وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی میگوید: در حال برنامهریزی برای صادرات واکسن کرونای مؤسسه رازی هستیم تا بتوانیم استانداردهای این واکسن را بالا ببریم و در این راستا مجوز صادرات تا سقف ۲۰ درصد تولیدی این واکسن صادر شده است. از سوی دیگر رئیس انستیتو پاستور ایران از پیشگیری ۹۵ درصدی واکسن انستیتو پاستور از ابتلای شدید به کرونا خبر داده و میگوید: با توجه به نتایج کارآزمایی ما که نشان داد این واکسن میتواند در بزرگسالان ۱۰۰ درصد آنتیبادی تولید و در ۹۵ درصد موارد از نوع شدید بیماری جلوگیری کند، نتایج بسیار رضایتبخش بود. به گفته علیرضا بیگلری واکسن انستیتو پاستور هم مجوز استفاده در بزرگسالان را دارد و هم میتواند در گروه سنی زیر ۱۲ سال نیز استفاده شود البته فعلاً تصمیم کمیته فنی واکسن استفاده از واکسن انستیتو پاستور در افراد بالای ۱۲ سال است و البته مجوز تزریق در ۲ تا ۱۲ سال را دارد و هر موقع کمیته علمی واکسن در کشور نشان داد که میتوان این واکسن را در افراد زیر ۱۲ سال نیز استفاده کرد، قطعاً از این واکسن استفاده خواهیم کرد.
کاهش آمار فوتیهای کرونا به زیر 100
دکتر یونسیان، دبیر کمیته علمی واکسیناسیون وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی درباره فروکش کردن موج پنجم کرونا به «ایران» میگوید: خوشبختانه موج پنجم کرونا فروکش کرد و تعداد مرگومیر به زیر عدد 100 رسید البته ما توقع داشتیم مرگومیرها پیش از این به دو رقم کاهش یابد اما در سایه پوشش گسترده واکسیناسیون و روند طبیعی موجهای اپیدمیها بالاخره رخ داد.
وی در ادامه میافزاید: حدود دو سوم جمعیت کل کشور دوز اول واکسن را دریافت کردهاند و انتظار داریم این نسبت به عنوان واکسینه کامل در نظر گرفته شود سرعت واکسیناسیون موارد جدید نیز بد نیست ولی میتواند بیشتر از این موارد باشد چون هم واکسن فراهم است و از طرفی نظام واکسیناسیون این توانایی را دارد که جمعیت باقی مانده را بسرعت واکسینه کند.
دبیر کمیته واکسیناسیون وزارت بهداشت با تأکید بر تزریق دوز سوم واکسن برای گروههای پرخطر و سالمندان عنوان کرد: ما در مادران باردار و گروههای پر خطر توقع داریم حتماً برای تزریق واکسن مراجعه کنند چرا که همه واکسنها به لحاظ بیخطر بودن برای زنان باردار تأیید شدهاند با این حال گاهی میبینیم برخی از پزشکان از روی بیاطلاعی مادران باردار را از تزریق واکسن منع میکنند به همین دلیل نیز امسال مرگ مادران باردار در مقایسه با سالهای گذشته بیشتر بود.
به گفته وی؛ اگر قرار است واکسن عوارض ناچیز داشته باشد قابل مقایسه با عوارض بیماری کووید ۱۹ نیست.
یونسیان در ادامه درباره موتاسیون جدید ویروس کرونا در آفریقای جنوبی نیز عنوان میکند: این موتاسیون سرایتپذیری را افزایش میدهد. تنها راهی که ما را ایمن نگه میدارد واکسیناسیون است، البته رعایت اصول بهداشتی اگرچه بسیار ضروری و مؤثر است با این حال شواهد نشان داده که رعایت شیوهنامههای بهداشتی به تنهایی به دلایل فرهنگی و روشهای بازدارنده مؤثر نیست چون حمایت از مشاغل و اصناف فراهم نیست لذا اگرچه باید توصیههای بهداشتی را متذکر شویم اما روش کمهزینه و کمعارضه برای راه کنترل اپیدمی واکسیناسیون گروه بالای ۱۸ سال است.
یونسیان میگوید: واریانت جدید اگر وارد کشورها شود به دلیل ایجاد جهشها نسبت به واکسن مقاومت دارد اما این مقاومت بالا نیست البته نمیدانیم بهطور دقیق واریانت جدید چقدر خطرناک است اما باید پوشش واکسن را تا جایی که میتوانیم افزایش دهیم.
وی میگوید: ما امیدواریم واکسنهای نوبت اول سرعت بیشتری بگیرد تا پایان آذرماه به ایمنی جمعی بالای ۸۵ درصدی برسیم تا چنانچه واریانت جدید وارد کشور شد تلفاتمان کم باشد.
بــــرش
فوت ۸۶ بیمار کرونایی در کشور
مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت اعلام کرد تا کنون ۵۷ میلیون و ۲۴۸ هزار و ۱۳ نفر دوز اول، ۴۶ میلیون و ۱۱۵ هزار و ۱۲۵ نفر دوز دوم و ۹۲۱ هزار و ۴۴۰ نفر، دوز سوم واکسن کرونا را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به ۱۰۴ میلیون و ۲۸۴ هزار و ۵۷۸ دوز رسید. در شبانه روز گذشته ۲۶۰ هزار و ۳۴۹ دوز واکسن کرونا در کشور تزریق شده است.
از دیروز تا امروز ۵ آذر ۱۴۰۰ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۴ هزار و ۳۸۴ بیمار جدید مبتلا به کووید۱۹ در کشور شناسایی شد که ۷۲۰ نفر از آنها بستری شدند.
مجموع بیماران کووید۱۹ در کشور به ۶ میلیون و ۱۰۲ هزار و ۵۶ نفر رسید.متأسفانه در طول ۲۴ ساعت گذشته، ۸۶ بیمار کووید۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جان باختگان این بیماری به ۱۲۹ هزار و ۴۶۲ نفر رسید.خوشبختانه تا کنون ۵ میلیون ۸۴۱ هزار و ۸۷۰ نفر از بیماران، بهبود یافته و یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند.
سه هزار و ۳۷۲ نفر از بیماران مبتلا به کووید۱۹ در بخشهای مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند.
تا کنون ۳۸ میلیون و ۳۳۱ هزار و ۵۴۶ آزمایش تشخیص کووید۱۹ در کشور انجام شده است.
در حال حاضر هیچ شهر کشور در وضعیت قرمز قرار ندارد و ۲۲ شهر در وضعیت نارنجی، ۲۰۷ شهر در وضعیت زرد و ۲۱۹ شهر در وضعیت آبی قرار دارند.
پس از 10 سال اولین جلسه شورای عالی فضایی به ریاست رئیس جمهور برگزار شد
سلام دوباره به صنعت فضایی
همه بخشهای فعال در صنعت فضایی باید با همگرایی و پرهیز از کارهای موازی دست به دست هم بدهند و خواسته رهبر معظم انقلاب را برای رسیدن به مدار ۳۶ هزار کیلومتری محقق سازند
گروه سیاسی/ آیتالله رئیسی روز گذشته با همراهی وزرای ارتباطات و فناوری اطلاعات، دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و صمت از نمایشگاه آخرین دستاوردهای صنعت فضایی بازدید کرد و پساز آن، نخستین جلسه شورای عالی فضایی در دولت سیزدهم به ریاست رئیسجمهور برگزار شد. جلسهای که برگزاری آن با وقفهای 10 ساله روبهرو شده بود. اهمیت برگزاری این جلسه، مزیتهای راهبردی صنعت و فناوری فضایی است که آیتالله رئیسی در این جلسه به آن اشاره کرد؛ اینکه شرکتهای دانشبنیان، صنعت، تجارت، کشاورزی و گردشگری میتوانند از خدمات فضایی بهعنوان زیرساخت حکمرانی برای رشد خود استفاده کنند و هم اینکه صنعت فضایی یک نوع بازدارندگی برای تعرض دشمنان به کشور ایجاد میکند. بر این اساس، رئیسجمهور چشمانداز10 ساله صنعت فضایی کشور را ترسیم کرد: «رسیدن به مدار ۳۶ هزار کیلومتری که هم در این فاصله زمانی قابل دسترسی است و هم مطالبه رهبر معظم انقلاب است.»
در کنار این، در ادامه سلسله نشستهای رئیسجمهور با مجامع نمایندگان استانها، رئیسجمهور پنجشنبه گذشته میزبان مجامع استانی نمایندگان استانهای گیلان، مازندران و گلستان بود. در این نشست آیتالله رئیسی در پاسخ به دغدغه تکرارشونده در این نوع جلسات مبنی بر تخصیص منابع بیشتر به استانها، تأکید کرد که «باید براساس سند آمایش سرزمینی حرکت کنیم و سازمان برنامه و بودجه نیز برهمین اساس در حال عادلانه کردن ساختارهای بودجهریزی در کشور است» او درعین حال، به مسأله پسماندها در سه استان شمالی کشور نیز اشاره و تصریح کرد که لازم است برای رفع مشکل پسماندها مدیریت مستقلی ایجاد شود تا که همه مسائل مرتبط با پسماند را بررسی و دنبال کند.
دیگر نشست پنجشنبه گذشته رئیس جمهور، دیدار با شهردار و معاونان شهرداری تهران بود؛ نشستی صمیمی که در آن مسائل تهران، از جمله مسأله ساختمانهای ناایمن مانند پلاسکو به بحث و بررسی گذاشته شد.
دولت از توسعه صنعت فضایی کاملاً حمایت میکند
نخستین جلسه شورای عالی فضایی در دولت سیزدهم، با حضور وزرای ارتباطات، صمت، خارجه، دفاع و سردار امیرعلی حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برگزار شد.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله رئیسی در این نشست، با تأکید بر اهمیت صنعت فضایی در جهان در تولید قدرت با مؤلفههای اقتصادی، تجاری، امنیتی و تأمین نیازهای بشر به پیشرفت، با تأثیرات کاربردی و ملموس در زندگی امروز و آینده، گفت: صنعت فضایی دیروز تنها مظهر اقتدار کشورها بود، اما امروز بهعنوان یکی از پیشرانهای اقتصادی مطرح است و در آینده نزدیک بهعنوان بخشی از زیرساخت حکمرانی در حوزههای مختلف تجاری و اقتصادی و امنیتی خواهد بود.
رئیسجمهور به نقش این شورا در سیاستگذاری و ترسیم نقشه راه برای توسعه صنعت فضایی کشور اشاره کرد و گفت: اینکه بعد از نزدیک به ۱۱ سال اولین جلسه شورای عالی فضایی تشکیل میشود، نشاندهنده عزم این دولت برای توسعه صنعت فضایی است.
رئیسی با تشکر از فعالیتهای «وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات»، «وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح»، «سپاه» و «ارتش» در حوزه فضایی، گفت: با مجاهدت جوانان متخصص و باورمند کشور تلاشهای خوبی در صنعت فضایی شده است اما باوجود این تلاشها در این حوزه با جایگاه واقعی فاصله داریم.
رئیسجمهور با بیان اینکه امروز شرکتهای دانشبنیان، صنعت، تجارت، کشاورزی و گردشگری برای عبور از مشکلات اقلیمی از جمله کمآبی و دهها حوزه دیگر میتوانند از خدمات فضایی برای توسعه و رشد خود استفاده کنند، بر ارزان و بومیسازی صنعت فضایی تأکید کرد و افزود: همه بخشهای فعال در این صنعت باید با همپوشانی و همگرایی و استفاده از تجربیات یکدیگر و پرهیز از کارهای موازی دست به دست هم بدهند و خواسته رهبر معظم انقلاب را برای رسیدن به مدار ۳۶ هزار کیلومتری محقق سازند.
رئیسی با اشاره به اینکه دستیابی به هدف مدار 36 هزار کیلومتری یک مسیر حداقل ۱۰ ساله است، ابراز اطمینان کرد که به فضل خداوند با روحیه جهادی متخصصین کشور و با حمایتی که دولت سیزدهم خواهد کرد، این مسیر کوتاه و کوتاهتر خواهد شد.
رئیسجمهور با بیان اینکه با وجود تهدیدها و تحریمها و فشارهای هدفمند دشمنان در صنایع فضایی و نظامی، دستاوردها و پیشرفتهای بسیار بزرگی در این بخشها داشتهایم، اظهارکرد: استفاده از تجربههای دانشمندان و نیروهای کارآمد در این بخش، میتواند در دیگر بخشها از جمله صنعت خودروسازی مشکلات را برطرف کند و آثار کیفی آن در دیگر صنایع از جمله ارتباطات، مخابرات و لوازم خانگی و زندگی روزمره مردم دیده شود.
مزیت بازدارندگی صنعت فضایی
آیتالله رئیسی تأکید کرد: اگر اراده کنیم حتماً میتوانیم در همه این حوزهها هم به فناوریهای پیشرفته با مزیت اقتصادی دست پیدا کنیم. ما باید بسرعت و با برنامهریزی دقیق و منسجم، به فناوری تثبیت شده برای مدارهای LEO برسیم و در گام بعد باید با برنامهریزی دقیق و کار مجاهدانه، بسرعت به سمت مدار ۳۶ هزار کیلومتری (GEO) حرکت کنیم.
وی با بیان اینکه اگر در صنعت فضایی و فضای مجازی حضور نداشته باشیم مجبور خواهیم شد در اتوبان ساخته شده از سوی دیگران حرکت کنیم، اضافه کرد: صنعت فضایی یک نوع بازدارندگی برای تعرض دشمنان به کشور ایجاد میکند. وقتی ماهوارهای پرتاب میشود، مردم و جوانان احساس قدرت و غرور میکنند.
رئیسجمهور همچنین با گرامیداشت یاد شهید تهرانیمقدم و سایر شهدای عرصه دفاع و توسعه فناوریهای نوین کشور ابراز امیدواری کرد با همفکری و همگرایی و پشتکار نیروهای فعال در عرصه فضا و حمایتهای دولت امید را در جامعه تقویت کنیم.
عدالت در بودجهنویسی برای مقابله با فقر مطلق
رئیسجمهور پنجشنبه گذشته نیز در دیدار نمایندگان استانهای گیلان، مازندران و گلستان که در ادامه نشست با مجامع استانی نمایندگان مجلس برگزار شد، با تأکید بر اینکه محور کار دولت در بودجه براساس عدالت خواهد بود، علت این رویکرد را این واقعیت بیان کرد که نظام صحیح و عادلانه اختصاص بودجهها در بخشهای مختلف کشور و به تناسب ظرفیتها و نیازها، مشکلات اقتصادی کشور را به سمتی پیش خواهد برد که فقر مطلق کاهش یابد.
رئیسی، با اشاره به طی شدن مراحل نهایی تدوین لایحه بودجه ۱۴۰۱ و تقدیم این سند مالی طی چند روز آینده به مجلس، اعلام کرد که اصلاح ساختار بودجه که مورد تأکید رهبر معظم انقلاب بوده، مورد توجه قرار گرفته است.
رئیس جمهور، رشد اقتصادی، افزایش تولید، افزایش اشتغال و فقرزدایی را از ویژگیهای مهم این لایحه برشمرد و با تأکید بر متحول شدن نظام بودجهنویسی در کشور در لایحه بودجه ۱۴۰۱، اضافه کرد: در این لایحه ساختار بودجه به گونهای تنظیم شده که نقش استانها و اختیارات استانداران روشنتر خواهد شد. سهم قابل توجهی به لحاظ خلق ثروت برای وزارتخانهها و استانها در نظر گرفته شده است.
آیتالله رئیسی، با اشاره به عدالت توزیعی در نظام بودجهریزی کشور، سند آمایش سرزمین را مبنای حرکت توصیف و اظهارکرد که سازمان برنامه و بودجه نیز بر همین اساس در حال عادلانه کردن ساختارهای بودجهریزی در کشور است.
رئیسجمهور با اشاره به درخواست تشکیل کارگروه برای رفع موانع تولید و صادرات محصولات کشاورزی در ۳ استان حاشیه دریای خزر، تشکیل این کارگروهها را در هر استان و حتی بهصورت مشترک، مهم و لازم توصیف کرد و خواستار اقدام استانداران در این زمینه شد.
او درباره مشکل پسماند در استانهای شمالی نیز گفت: لازم است برای رفع مشکل پسماندها مدیریت مستقلی ایجاد شود تا همه مسائل مرتبط با پسماند را بررسی و دنبال کند.
مولدسازی داراییهای مازاد دولت برای مقابله با کسری بودجه
رئیسی در ادامه سخنان خود یکی از راههای حل کسری بودجه را مولدسازی یا فروش داراییهای مازاد دولت دانست و از وزیران و مدیران دولتی خواست با جدیت و تلاش مستمر در این زمینه عمل کنند.
پیش از سخنان رئیسجمهور نمایندگان استانهای گلستان، گیلان و مازندران هر یک جداگانه با اشاره به ظرفیتهای و توانمندیهای استانهای یاد شده، دغدغههای خود را در زمینه مشکلات معیشتی، کمآبی، اشتغال، زیستمحیطی و ضرورت اجرای عدالت در نظام پرداخت مطرح کردند. استانداران این استانها نیز با استقبال از راهکار پیشنهادی دولت برای تفویض اختیارات بیشتر به استانداران ابراز امیدواری کردند با همفکری نمایندگان مجلس بتوانند بر مشکلات استانهای خود فائق آیند.
برش
ساختمانهای ناایمن، یکی از نگرانی های دولت
رئیسجمهور در نشست صمیمی با شهردار و مدیران شهرداری تهران نیز با تأکید بر اینکه باید از شهروندان تهرانی در مقابل خطرات ناشی از گسلها و ناایمن بودن برخی ساختمانها صیانت شود، وجود ساختمانهای ناایمن همچون پلاسکو در تهران را یکی از نگرانیهای دولت برشمرد و تأکید کرد که دولت آمادگی دارد برای رفع مشکلات مردم تهران، با شهرداری تهران بهصورت حداکثری همکاری کند.
آیتالله رئیسی در این رابطه با بیان اینکه باید از طریق نظام مهندسی، نظارت بر ساخت و سازهای شهر تهران با دقت بیشتری صورت گیرد، افزود: باید نظام مهندسی و شهرداری به وظایف قانونی خود در مورد ساخت و سازها عمل کنند.
او همچنین با قدردانی از عزم این دوره شهرداری برای خدمترسانی به مردم، از وجود فقر، تبعیض و ناعدالتی در شهری مانند تهران ابراز ناخرسندی کرد و گفت: باید کاری کرد که تبعیض و ناعدالتی از جامعه بیرون رود و با تحقق عدالت اجتماعی شرایط برای نشاط اجتماعی مهیا شود. رئیسی درعین حال اضافه کرد: در شهری همانند تهران که شاهد لایههای ظاهری و پنهان زندگی مردم هستیم، باید ظاهر و باطن شهر براساس سبک زندگی سالم باشد تا شهروندان نشاط اجتماعی داشته باشند.
او همچنین با اشاره به از بین رفتن اصول معماری اسلامی و ایرانی در طراحی شهری شهرهای بزرگ کشور، اظهارکرد: ما در معماری ایرانی – اسلامی اصول و مبانی بسیار خوبی داریم، اما متأسفانه سالهاست کمتر از این معماری استفاده میشود.
آیتالله رئیسی بر فعال کردن محلات و کارکردهای اجتماعی شوراهای محلات تأکید و بیان کرد: تعریفی از رابطه دولت با شهرداری در قوانین وجود دارد، اما این رابطه باید بازتعریف شود و ارتقا پیدا کند. رئیسجمهور با تأکید بر اینکه شهرداری تهران، نماد شهرداریهای کشور است، اظهار کرد: در زمینه خدمات شهری طرحی تدوین شود که تعریف صحیح و هماهنگی از وظایف دستگاهها نسبت به شهرداری ارائه کند. رئیسجمهور درباره نقش هوشمندسازی خدمات در شهرداری تهران، گفت: هوشمندسازی و استفاده بهینه از خدمات الکترونیک میتواند در رفع مشکلات مردم بویژه ترافیک کمک کند.
در کنار این، در ادامه سلسله نشستهای رئیسجمهور با مجامع نمایندگان استانها، رئیسجمهور پنجشنبه گذشته میزبان مجامع استانی نمایندگان استانهای گیلان، مازندران و گلستان بود. در این نشست آیتالله رئیسی در پاسخ به دغدغه تکرارشونده در این نوع جلسات مبنی بر تخصیص منابع بیشتر به استانها، تأکید کرد که «باید براساس سند آمایش سرزمینی حرکت کنیم و سازمان برنامه و بودجه نیز برهمین اساس در حال عادلانه کردن ساختارهای بودجهریزی در کشور است» او درعین حال، به مسأله پسماندها در سه استان شمالی کشور نیز اشاره و تصریح کرد که لازم است برای رفع مشکل پسماندها مدیریت مستقلی ایجاد شود تا که همه مسائل مرتبط با پسماند را بررسی و دنبال کند.
دیگر نشست پنجشنبه گذشته رئیس جمهور، دیدار با شهردار و معاونان شهرداری تهران بود؛ نشستی صمیمی که در آن مسائل تهران، از جمله مسأله ساختمانهای ناایمن مانند پلاسکو به بحث و بررسی گذاشته شد.
دولت از توسعه صنعت فضایی کاملاً حمایت میکند
نخستین جلسه شورای عالی فضایی در دولت سیزدهم، با حضور وزرای ارتباطات، صمت، خارجه، دفاع و سردار امیرعلی حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برگزار شد.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله رئیسی در این نشست، با تأکید بر اهمیت صنعت فضایی در جهان در تولید قدرت با مؤلفههای اقتصادی، تجاری، امنیتی و تأمین نیازهای بشر به پیشرفت، با تأثیرات کاربردی و ملموس در زندگی امروز و آینده، گفت: صنعت فضایی دیروز تنها مظهر اقتدار کشورها بود، اما امروز بهعنوان یکی از پیشرانهای اقتصادی مطرح است و در آینده نزدیک بهعنوان بخشی از زیرساخت حکمرانی در حوزههای مختلف تجاری و اقتصادی و امنیتی خواهد بود.
رئیسجمهور به نقش این شورا در سیاستگذاری و ترسیم نقشه راه برای توسعه صنعت فضایی کشور اشاره کرد و گفت: اینکه بعد از نزدیک به ۱۱ سال اولین جلسه شورای عالی فضایی تشکیل میشود، نشاندهنده عزم این دولت برای توسعه صنعت فضایی است.
رئیسی با تشکر از فعالیتهای «وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات»، «وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح»، «سپاه» و «ارتش» در حوزه فضایی، گفت: با مجاهدت جوانان متخصص و باورمند کشور تلاشهای خوبی در صنعت فضایی شده است اما باوجود این تلاشها در این حوزه با جایگاه واقعی فاصله داریم.
رئیسجمهور با بیان اینکه امروز شرکتهای دانشبنیان، صنعت، تجارت، کشاورزی و گردشگری برای عبور از مشکلات اقلیمی از جمله کمآبی و دهها حوزه دیگر میتوانند از خدمات فضایی برای توسعه و رشد خود استفاده کنند، بر ارزان و بومیسازی صنعت فضایی تأکید کرد و افزود: همه بخشهای فعال در این صنعت باید با همپوشانی و همگرایی و استفاده از تجربیات یکدیگر و پرهیز از کارهای موازی دست به دست هم بدهند و خواسته رهبر معظم انقلاب را برای رسیدن به مدار ۳۶ هزار کیلومتری محقق سازند.
رئیسی با اشاره به اینکه دستیابی به هدف مدار 36 هزار کیلومتری یک مسیر حداقل ۱۰ ساله است، ابراز اطمینان کرد که به فضل خداوند با روحیه جهادی متخصصین کشور و با حمایتی که دولت سیزدهم خواهد کرد، این مسیر کوتاه و کوتاهتر خواهد شد.
رئیسجمهور با بیان اینکه با وجود تهدیدها و تحریمها و فشارهای هدفمند دشمنان در صنایع فضایی و نظامی، دستاوردها و پیشرفتهای بسیار بزرگی در این بخشها داشتهایم، اظهارکرد: استفاده از تجربههای دانشمندان و نیروهای کارآمد در این بخش، میتواند در دیگر بخشها از جمله صنعت خودروسازی مشکلات را برطرف کند و آثار کیفی آن در دیگر صنایع از جمله ارتباطات، مخابرات و لوازم خانگی و زندگی روزمره مردم دیده شود.
مزیت بازدارندگی صنعت فضایی
آیتالله رئیسی تأکید کرد: اگر اراده کنیم حتماً میتوانیم در همه این حوزهها هم به فناوریهای پیشرفته با مزیت اقتصادی دست پیدا کنیم. ما باید بسرعت و با برنامهریزی دقیق و منسجم، به فناوری تثبیت شده برای مدارهای LEO برسیم و در گام بعد باید با برنامهریزی دقیق و کار مجاهدانه، بسرعت به سمت مدار ۳۶ هزار کیلومتری (GEO) حرکت کنیم.
وی با بیان اینکه اگر در صنعت فضایی و فضای مجازی حضور نداشته باشیم مجبور خواهیم شد در اتوبان ساخته شده از سوی دیگران حرکت کنیم، اضافه کرد: صنعت فضایی یک نوع بازدارندگی برای تعرض دشمنان به کشور ایجاد میکند. وقتی ماهوارهای پرتاب میشود، مردم و جوانان احساس قدرت و غرور میکنند.
رئیسجمهور همچنین با گرامیداشت یاد شهید تهرانیمقدم و سایر شهدای عرصه دفاع و توسعه فناوریهای نوین کشور ابراز امیدواری کرد با همفکری و همگرایی و پشتکار نیروهای فعال در عرصه فضا و حمایتهای دولت امید را در جامعه تقویت کنیم.
عدالت در بودجهنویسی برای مقابله با فقر مطلق
رئیسجمهور پنجشنبه گذشته نیز در دیدار نمایندگان استانهای گیلان، مازندران و گلستان که در ادامه نشست با مجامع استانی نمایندگان مجلس برگزار شد، با تأکید بر اینکه محور کار دولت در بودجه براساس عدالت خواهد بود، علت این رویکرد را این واقعیت بیان کرد که نظام صحیح و عادلانه اختصاص بودجهها در بخشهای مختلف کشور و به تناسب ظرفیتها و نیازها، مشکلات اقتصادی کشور را به سمتی پیش خواهد برد که فقر مطلق کاهش یابد.
رئیسی، با اشاره به طی شدن مراحل نهایی تدوین لایحه بودجه ۱۴۰۱ و تقدیم این سند مالی طی چند روز آینده به مجلس، اعلام کرد که اصلاح ساختار بودجه که مورد تأکید رهبر معظم انقلاب بوده، مورد توجه قرار گرفته است.
رئیس جمهور، رشد اقتصادی، افزایش تولید، افزایش اشتغال و فقرزدایی را از ویژگیهای مهم این لایحه برشمرد و با تأکید بر متحول شدن نظام بودجهنویسی در کشور در لایحه بودجه ۱۴۰۱، اضافه کرد: در این لایحه ساختار بودجه به گونهای تنظیم شده که نقش استانها و اختیارات استانداران روشنتر خواهد شد. سهم قابل توجهی به لحاظ خلق ثروت برای وزارتخانهها و استانها در نظر گرفته شده است.
آیتالله رئیسی، با اشاره به عدالت توزیعی در نظام بودجهریزی کشور، سند آمایش سرزمین را مبنای حرکت توصیف و اظهارکرد که سازمان برنامه و بودجه نیز بر همین اساس در حال عادلانه کردن ساختارهای بودجهریزی در کشور است.
رئیسجمهور با اشاره به درخواست تشکیل کارگروه برای رفع موانع تولید و صادرات محصولات کشاورزی در ۳ استان حاشیه دریای خزر، تشکیل این کارگروهها را در هر استان و حتی بهصورت مشترک، مهم و لازم توصیف کرد و خواستار اقدام استانداران در این زمینه شد.
او درباره مشکل پسماند در استانهای شمالی نیز گفت: لازم است برای رفع مشکل پسماندها مدیریت مستقلی ایجاد شود تا همه مسائل مرتبط با پسماند را بررسی و دنبال کند.
مولدسازی داراییهای مازاد دولت برای مقابله با کسری بودجه
رئیسی در ادامه سخنان خود یکی از راههای حل کسری بودجه را مولدسازی یا فروش داراییهای مازاد دولت دانست و از وزیران و مدیران دولتی خواست با جدیت و تلاش مستمر در این زمینه عمل کنند.
پیش از سخنان رئیسجمهور نمایندگان استانهای گلستان، گیلان و مازندران هر یک جداگانه با اشاره به ظرفیتهای و توانمندیهای استانهای یاد شده، دغدغههای خود را در زمینه مشکلات معیشتی، کمآبی، اشتغال، زیستمحیطی و ضرورت اجرای عدالت در نظام پرداخت مطرح کردند. استانداران این استانها نیز با استقبال از راهکار پیشنهادی دولت برای تفویض اختیارات بیشتر به استانداران ابراز امیدواری کردند با همفکری نمایندگان مجلس بتوانند بر مشکلات استانهای خود فائق آیند.
برش
ساختمانهای ناایمن، یکی از نگرانی های دولت
رئیسجمهور در نشست صمیمی با شهردار و مدیران شهرداری تهران نیز با تأکید بر اینکه باید از شهروندان تهرانی در مقابل خطرات ناشی از گسلها و ناایمن بودن برخی ساختمانها صیانت شود، وجود ساختمانهای ناایمن همچون پلاسکو در تهران را یکی از نگرانیهای دولت برشمرد و تأکید کرد که دولت آمادگی دارد برای رفع مشکلات مردم تهران، با شهرداری تهران بهصورت حداکثری همکاری کند.
آیتالله رئیسی در این رابطه با بیان اینکه باید از طریق نظام مهندسی، نظارت بر ساخت و سازهای شهر تهران با دقت بیشتری صورت گیرد، افزود: باید نظام مهندسی و شهرداری به وظایف قانونی خود در مورد ساخت و سازها عمل کنند.
او همچنین با قدردانی از عزم این دوره شهرداری برای خدمترسانی به مردم، از وجود فقر، تبعیض و ناعدالتی در شهری مانند تهران ابراز ناخرسندی کرد و گفت: باید کاری کرد که تبعیض و ناعدالتی از جامعه بیرون رود و با تحقق عدالت اجتماعی شرایط برای نشاط اجتماعی مهیا شود. رئیسی درعین حال اضافه کرد: در شهری همانند تهران که شاهد لایههای ظاهری و پنهان زندگی مردم هستیم، باید ظاهر و باطن شهر براساس سبک زندگی سالم باشد تا شهروندان نشاط اجتماعی داشته باشند.
او همچنین با اشاره به از بین رفتن اصول معماری اسلامی و ایرانی در طراحی شهری شهرهای بزرگ کشور، اظهارکرد: ما در معماری ایرانی – اسلامی اصول و مبانی بسیار خوبی داریم، اما متأسفانه سالهاست کمتر از این معماری استفاده میشود.
آیتالله رئیسی بر فعال کردن محلات و کارکردهای اجتماعی شوراهای محلات تأکید و بیان کرد: تعریفی از رابطه دولت با شهرداری در قوانین وجود دارد، اما این رابطه باید بازتعریف شود و ارتقا پیدا کند. رئیسجمهور با تأکید بر اینکه شهرداری تهران، نماد شهرداریهای کشور است، اظهار کرد: در زمینه خدمات شهری طرحی تدوین شود که تعریف صحیح و هماهنگی از وظایف دستگاهها نسبت به شهرداری ارائه کند. رئیسجمهور درباره نقش هوشمندسازی خدمات در شهرداری تهران، گفت: هوشمندسازی و استفاده بهینه از خدمات الکترونیک میتواند در رفع مشکلات مردم بویژه ترافیک کمک کند.
ناگفتههایی از ابعاد حرکت علمی شهیدمحسن فخریزاده در گفتوگو با دکتر فریدون عباسی
شهید فخری زاده محور حرکت هسته ای ایران بود
سیا ، موساد، MI6 و منافقین به صورت ترکیبی و مشترک تیم ترور شهید فخری زاده را تشکیل داده بودند
بعد از سال 92 با آقای فخریزاده برخورد خوبی نشد
کمتر استادی به جامعیت ایشان بود
پژمان عرب
خبرنگار
در آستانه اولین سالگرد شهادت شهید محسن فخریزاده مهابادی، دانشمند برتر صنایع هستهای و دفاعی کشورمان، با دکتر فریدون عباسی رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی و از دوستان و همکاران قدیمی این شهید بزرگوار، به گفتوگو نشستیم تا با زوایای کمتر گفته شده از زندگی مهندس فخریزاده آشنا شویم و ناگفتههای دیگری را هم برای اولین بار منتشر کنیم. این گفتوگو بخشی از یک مصاحبه تفصیلی است که در ادامه میخوانید؛
سالگرد شهید فخریزاده است. میدانیم که شما روابط تنگاتنگ و قدیمی با ایشان و دیگر شهدای هستهای داشتهاید. در مقدمه خوب است که مختصری به این سابقه آشنایی و کارهای مشترکی که با شهید فخریزاده و دیگر یاران شهیدشان داشتید، بپردازیم.
دی ماه سال 1366 بود که برای نخستین بار با شهید فخریزاده آشنا شدم. در واحد پدافندی روی پدافند هستهای کار میکردیم. ایشان فیزیک هستهای خوانده بود و از طرف وزارت وقت سپاه معرفی شده بود تا با ما همکاری کند. ایشان پشتکار فراوانی داشت و کارش هم کار علمی و مطالعه منابع خارجی بود. تقریباً شش سال با هم کار کردیم و مرتباً بر دانش و تجربه ایشان افزوده میشد. آقای فخریزاده در آشکارسازی تابشهای هستهای متخصص درجه یک کشور بود. از حول و حوش سال 72 کمکم پایش را کمی از آزمایشگاه بیرون گذاشت و وارد کارهای اجرایی شد و از سال 73 هم مسئولیت گروه فیزیک دانشگاه امام حسین(ع) را عهدهدار شد.
از حدود سال 74 بود که برگزاری جلساتی با حضور اساتید دانشگاههای مختلف از جمله شهید شهریاری و شهید علیمحمدی و با مدیریت شهید فخریزاده آغاز شد. پروژه تقریباً سه سال طول کشید و خروجیاش تهیه یک نقشه راه اولیه برای توسعه صنعت هستهای ایران بود. این نقشه راه نشان میداد که اگر بخواهیم در صنعت هستهای کار کنیم، نقش دانشگاهها و وزارتخانههای مختلف، جایگاه انرژی اتمی و حوزه دفاعی کشور چیست و قدرت ساخت و تولید چه ابزارآلات صنعتی را داریم.
آقای فخریزاده از سال 77 به وزارت دفاع مأمور شد و در پروژه تحول صنعت هستهای نقش اساسی داشت. بر اساس این اصل و ایده که نیروهای نظامی در دوران صلح باید در بازسازی کشور شرکت کنند، ایشان هم به عنوان فردی که در واحد علمی بر مباحثی نظیر صوت، لیزر و هستهای مسلط بود به عنوان پشتیبان انرژی اتمی وارد عمل شد.
تصویری که از همکاری دانشمندان هستهای ارائه دادید، تصویر بدیعی است، زیرا بسیار به ندرت ممکن است که اساتید چند دانشگاه مختلف کنار هم بنشینند و بخواهند یک مسأله علمی کشور را با هم حل کنند.
شهید فخریزاده وقتی میدید که کسی باهوش است و به کار کشور میآید، کاری نداشت که در محیط نظامی یا سپاه یا وزارت دفاع است، او را جذب میکرد و سعی میکرد زمینههای رشد علمیاش را فراهم کند. از جمله این افراد شهید شهریاری بود که قبل از شهادتش برای مشکلی که در روند تولید سوخت 20 درصد به وجود آمده بود، نرمافزار محاسباتی را طراحی کرد. من سه ماه بعد از عملیات ترور و شهادت ایشان مسئول انرژی هستهای شدم و باید بر اساس آن محاسبات مشکل را حل میکردم. در این زمینه هم از دکتر فخریزاده کمک خواستم. نیروی انسانی و تجهیزاتی که در سازمان انرژی اتمی داشتیم به تبحری که ایشان در سیستم داشت نیازمند بود و با حضور ایشان کار پیش رفت و در سال 89 یا 90 بستههای سوخت 20 درصد تولید شد.
ایشان به فلسفه علم هم علاقه داشت و با کمک دوستانی که فلسفه علم میدانستند، برنامه دکترای فلسفه علم را در دانشگاه امام حسین(ع) طراحی کردیم. آن صبحی که دکتر علیمحمدی شهید شد (21 دیماه 1388) مطابق دوشنبههای هر هفته ساعت 5/7 صبح جلسه فلسفه علم با آقای فخریزاده داشت.
فخریزاده جایگاه علمی بالایی داشت و میتوانست با متخصصین مختلف کشور در رشتههای مختلف کار و آنها را سازماندهی کند. خودش هم در آشکارسازی تابشهای هستهای و هم در محاسبات هستهای تخصص داشت. او در این سالها در زمینه ارتقای صنعت هستهای کشور خیلی زحمت کشید و نقش اساسی داشت و در همه دانشگاهها پشتیبان همه متخصصین کشور بود. مدیریت توزیع این فناوری در همه دانشگاهها و رشد و تربیت افراد و ساخت آزمایشگاههای مختلف، با آقای فخریزاده بود.
طبیعتاً همین اثرگذاریها ایشان را هدف پروژه شوم ترور کرد. با توجه به سابقه ترور دانشمندان هستهای آیا اقدام برای ترور شهید فخریزاده مسبوق به سابقه بود؟
تقریباً از سال 88 بحث احتمال ترور ایشان مطرح بود. در سال 87 من و آقای فخریزاده و یک نفر دیگر را که در اصفهان فعال بود، خواستند ترور کنند. اولویتشان البته آقای فخریزاده بود. از همان زمان نیروهای حفاظت و امنیت ایشان را محافظت میکردند. تا این حد که خانهاش را عوض کردند و حتی من با همه رفت و آمد خانوادگی که داشتیم تا زمانی که شهید شد نمیدانستم خانهاش کجاست. ایشان 12 سال تحتالحفظ بود و محافظ داشت و میشود گفت که همین حفاظتها بود که توانست ترورش را به تأخیر بیندازد. سال 87 تیمی آمده بود که ایشان را بزند. نیروهای امنیتی آن تیم را کشف و عملیات ترور را خنثی کردند.
تیم ترور سال 87 از طرف موساد بود؟
یک تیم ترکیبی بود. جمعآوری اطلاعات بیشتر به وسیله منافقین و نیروهای ضدانقلابی از داخل کشور انجام شده بود. MI6 انگلستان هم خیلی فعال بود و نقش اساسی در شناسایی دانشمندان هستهای داشت و حتی مستقیم نقش خودش را نشان میداد. هم CIA، هم موساد و هم گروههای ضدانقلاب که در داخل فعالیت میکنند در شناسایی افراد، تشخیص دفاترشان، اینکه در دفترشان چه چیزهایی هست، میزشان کجاست، کامپیوترشان در کدام قسمت است و چه پروژههایی دارند، در چه کلاسهایی درس میدهند و تخصص آنها چیست، همکاری میکردند.
اینکه گفتید MI6 مستقیم خودش را نشان میداد، یعنی چه؟
یعنی مأمورش میآمد و میگفت من از MI6 آمدهام و میخواهم با شما صحبت کنم. یعنی به محل اقامت یک متخصص یا بازرگان ایرانی در خارج کشور میرفتند و درباره کسانی که سوژه ترور بودند، رسماً سؤال میپرسیدند.
با خود شما هم صحبت کردند؟
نه، با من صحبت نکردند، چون من خارج نمیرفتم. فخریزاده و شهریاری هم نمیرفتند. از افرادی که برای کنفرانسها میرفتند، مدتی اقامت یا فرصت مطالعاتی داشتند یا به دیدن خانوادههایشان میرفتند، پرس و جو میکردند. همان مراجعات نشان میداد که روی آقای فخریزاده خیلی کار میکردند. این در حالی بود که حتی تا این اواخر عکسی از آقای فخریزاده لو نرفته بود.
با این حال گویا شهید فخریزاده از سال 85 جزو لیست تحریمها بود.
نام من و آقای فخریزاده از اسفند 85. در قطعنامه 1747شورای امنیت سازمان ملل مطرح شد و ما و چند نفر دیگر بر اساس آن قطعنامه تحریم شدیم.
همان زمان به ما میگفتند که ترور خواهید شد. برایمان معلوم بود که مبارزه و رشد و اعتلای جمهوری اسلامی ایران بهایی دارد که باید بپردازیم.
شهید فخریزاده در هنگام شهادت ریاست سازمان پژوهشهای نوین دفاعی (سپند) را برعهده داشت. در مجموعه سپند هم با ایشان همکاری داشتید؟
تا همین اواخر هر وقت آقای فخریزاده کار جدیدی داشت که به سرعت عمل نیاز داشت، به سراغ من میفرستاد. من در دانشگاه بودم و ایشان در دانشگاه مالک اشتر و وزارت دفاع بود. موقعی که به سازمان انرژی اتمی رفتم، از ایشان خواستم که بیاید و با هم کار کنیم و شرایط طوری شد که با هم همکاری کردیم و ارتباط نزدیکی بین انرژی اتمی و آن مجموعه ایجاد شد.
سعی کردیم یک سری شرکتهای مشترک تشکیل بدهیم. یعنی متخصصین را بیاوریم، مجموعه نظامی بیاید و دولت هم از طریق انرژی اتمی وارد بشود و روی موضوعات خاص انسجام مدیریت ایجاد کنیم، منابع مالی، انسانی و تجهیزاتمان را مدیریت و جهش ایجاد کنیم. تا زمانی که من در انرژی اتمی بودم این ارتباط برقرار بود و کار انجام شد. اما سال 92 که دولت آقای روحانی سر کار آمد و من از انرژی اتمی جدا شدم، با آقای فخریزاده برخورد خوبی نشد. با این حال ایشان توانست مقاومت کند و تشکیلات را تا زمان شهادتش حفظ کند.
یعنی کار را همچنان در همکاری با سازمان انرژی اتمی پیش میبردند؟
نه دیگر. تا وقتی که من بودم همکاری و کمک میکردند. وقتی رفتم، دیگر انرژی اتمی نمیخواست که به فخریزاده کمک کند و به حالت رکود رفت و در انرژی اتمی ایستایی به وجود آمد. فخریزاده مأموریتهای دیگری هم داشت. مثلاً این اواخر بحث تشکیلات زیستی را پیگیری میکرد. بعد سراغ شناسایی کرونا و تولید واکسن هم رفت و واکسن فخرا حاصل تلاش ایشان در همان مجموعه پژوهشهای نوین دفاعی کشور است.
سختگیریها و همکاری نکردنهای دولت قبل به کار ایشان در سپند هم تسری داشت؟
بله، محدودیتهایی اعمال شد، ولی پیشبینیهایی شده بود که آن محدودیتها تأثیر نکنند. خیلی تلاش کردند که ایشان هم مثل تشکیلات انرژی اتمی محدود شود که الحمدلله در رأس کشور و در آنجا افراد فهیمی بودند که کمک کردند آن سیستم حفظ شود که یکی از آثارش همین کیت کروناست که از نظر ما پیش پا افتاده است. یعنی اینکه بگویند آقای فخریزاده کیت کرونا کار میکرده، یک مقداری سبک کردن وزن ایشان است.
ایشان مدیر بسیار برجستهای در کشور بود و جنبه علمیاش بر جنبه مدیریتیاش میچربید. قدرت جذب نیرویش خیلی بالا بود و با انواع و اقسام سلیقهها میساخت. آنها با هم نمیتوانستند بسازند. خیلی از اساتید دانشگاه با هم نمیساختند، ولی آقای فخریزاده با آنها میساخت. من تا سال 84 به مدت 7 سال در همان مجموعه دفاعی با ایشان کار میکردم.
آقای فخریزاده به مباحث علمی علاقه داشت و در بحث پرتوهای کیهانی مطالعه میکرد. قبل از اینکه رئیس انرژی اتمی بشوم یک بورس تحصیلی از وزارت دفاع برای فخریزاده درخواست شد و چون واجد شرایط بود، وزارت علوم این بورس را به او داد. او البته میخواست که بورس را تبدیل به تحصیل در داخل کشور کند و من توانستم این موافقت را از پژوهشگاه علوم و فنون هستهای در انرژی اتمی بگیرم. وقتی به رئیس پژوهشگاه گفتم آقای فخریزاده میخواهد پذیرش بگیرد، گفت ایشان فرد علمی سطح بالایی است و افتخار ماست که ایشان بیاید و در اینجا درس بخواند و همان جا نامه را نوشت و امضا کرد و برای وزارت علوم فرستاد. رساله دکترای ایشان هم در موضوع آشکارسازی تابشهای هستهای بود.
با این حال چنانچه اشاره داشتید حضور ایشان در اتاق پژوهشهای علمی و آن کارگروه تدوین نقشه راه توسعه هستهای پیشتر آغاز شده بود.
شهید فخریزاده تقریباً از 77 به وزارت دفاع مأمور شد و بعد از چند سال هم منتقل شد. ما هم مدتی در وزارت دفاع مأمور بودیم، ولی در دانشگاه امام حسین(ع) هم درس میدادیم. درباره آنچه در اتاق پژوهشهای علمی انجام شد معتقدم که خدا ما را هدایت میکرد. زمانی من را از طرف وزارت علوم خواستند و با وجود اینکه بهعنوان یک تحصیلکرده فیزیک چندان تمایلی به کار در حوزه نرم افزار نداشتم در این وادی افتادم. مثل اینکه باید کار آن نرمافزار را شروع میکردم تا بعد شهید شهریاری برای رساله دکترایش به آن نیاز پیدا کند و همان بهانه آشناییمان بشود. اگر من با شهریاری آشنا نمیشدم، اصلاً دنبال خواندن دکترا نمیرفتم و در همان کارهای اجرایی میماندم. به باورم دست خدا با مجموعه افرادی بود که با هم کار میکردند.
نخ تسبیح هم شهید فخریزاده بود که
طی سالها این تیم را حفظ کرد؟
حتماً همین طور بود. آقای فخریزاده جذبه لازم را داشت که بتواند افراد مختلف را دور خودش جذب کند و یکی از علل ترورش تخصص او و در عین حال مدیریتی بود که در مسائل استراتژیک داشت. آنها فخریزاده را از همان دهه 70 شناسایی کرده بودند.
این شناسایی چطور انجام شده بود؟
در ابتدا گویا اسامی استادان را از روی تابلوهای روی دیوار که اتاق استادان را نشان میداد نوشته و بهعنوان اطلاعات به سرویسهای خارجی داده بودند که بعدها در سایتهای منافقین بازتاب یافت. چون فقط اسم دو نفر که اتاقشان تابلو نداشت در فهرست نبود.
اسامی استادان دانشگاه امام حسین(ع) را داده بودند؟
بله، با این عنوان که اینها در تحقیقات هستهای فعال هستند. در صورتی که اینطور نبود و در آنجا اصلاً بحث تحقیقات هستهای به این شکل مطرح نبود. شنود تلفنی هم میشد. مثلاً یکی از آنها زنگ زد و با خود من حرف زد که تخلیه اطلاعات کند. منشی توجیه بود و من اسم دیگری را گفتم. گفت میخواهیم همایش بگذاریم و برای آقای عباسی و فخریزاده سخنرانی گذاشتهایم و بیوگرافیشان را میخواهیم. من هم خیلی راحت با او صحبت کردم و گفتم شما که سخنرانی گذاشتهاید، حتماً آنها را میشناسید. گفت کاملتر میخواهیم. یعنی تخلیه تلفنیهایی که به این ترتیب هم صورت میگرفت و کسب اطلاعات میشد.
آقای فخریزاده چون مقاله نمیداد و عکسی هم از ایشان منتشر نمیشد، برایشان حکم یک جعبهسیاه داشت. ولی اطلاعات درباره ایشان را از افراد دیگر میگرفتند. ولی استادانی مثل علیمحمدی و شهریاری را که مقاله میدادند میتوانستند از روی عکس و مقالهشان تجزیه و تحلیل کنند.
آقای فخریزاده قدرت سازماندهی و مدیریت علمی بسیار سطح بالایی داشت. کمتر استادی به جامعیت ایشان بود. ایشان در کنار این ویژگیها میتوانست پروژههای جدید راه بیندازد و کار را پیش ببرد و جانش را هم کف دستش بگیرد. بسیار هم آدم منضبطی بود تا به امور دیگرش مثل مطالعه در فلسفه علم و شعر و... برسد. از ساعت 7 شب با خانوادهاش بود و 12 ساعت در روز کار میکرد.
با این وجود، این تصور در میان برخی ممکن است وجود داشته باشد که این دانشمندان برای دستیابی به بمب هستهای تلاش میکردند و برای همین هدف ترور قرار گرفتند.
کدام استاد دانشگاهی بود که از آقای فخریزاده در زمینههای مختلف از فیزیک، شیمی، مکانیک، متالورژی، برق و...کمک خواسته باشد و ایشان به او امکانات ندهد و پروژه برایش تعریف نکند؟ اسم تشکیلاتی که این اواخر دست آقای فخریزاده بود سازمان پژوهشها و نوآوری دفاعی یا پژوهشهای نوین دفاعی بود. این یعنی اگر کسی بخواهد در نوآوری دفاعی کار کند، گستره وسیعی از علم و فناوری را لازم دارد. هستهای، موشکی و الکترونیک و... خود به خود از دل این بیرون میآید. منتهی تحفظ ما درباره سلاح هستهای بر اساس فتوای صریح رهبر معظم انقلاب بر حرمت سلاح هستهای کاملاً مشخص است. منتها فخریزاده این سیستم را ایجاد کرده بود و مسألهاش هم فقط دفاع از کشور خودمان نبود. زیرا کشور ما پشتیبان جبهه مقاومت است و وقتی شما وارد این مسائل بشوید، صهیونیستها حساس میشوند. فقط هم آقای فخریزاده نبود. مدیران دیگر مجموعه ما هستند که این خصوصیات را دارند. دشمن تشخیص داد که آقای فخریزاده شاخصهای دارد که باید حذف فیزیکی بشود. دنبال دیگران هم هستند و هر وقت دستشان برسد و اولویت پیدا کنند، نفرات ما را حذف میکنند.
ولی شهید فخریزاده سالها اولویت آنها بود
فخریزاده حداقل از سال 87 و به اعتقاد من قبل از آن مدنظر بوده، ایشان از سال 85 تحریم هم شده بود. طبق اظهار نیروهای امنیتی ما آنها از سال 84 تیم ترور تشکیل داده بودند. دشمن، ایشان را شناسایی کرده بود، اما دسترسی نداشت. ولی وقتی رشد همه جانبه کشور در بحث ماهواره و موشکی و هستهای پیش آمد و ما از مرزهای مختلف دانش عبور کردیم مسأله برایشان جدیتر شد.
در مقابل در زمان شهادت ایشان برخی رسانههای جریان معاند سعی داشتند که بگویند ایشان دانشمند هستهای نبوده است.
همان جریانی که نمیخواست ایشان دانشمند جلوه کند، میگفت ایشان مدیر اجرایی رده چندم در سپاه بوده. این طور داشتند القا میکردند یا ایشان را در حد کیت کرونا پایین میآوردند. چون کرونا در جامعه شیوع پیدا کرده بود، گفتند در جمهوری اسلامی کسی کیت کرونا تولید کرده و به این دلیل ترورش کردهاند که این مسخره است. نمیگویم در حوزه فناوری زیستی کسی را ترور نمیکنند. در آنجا هم خطر دانشمندان ما را تهدید میکند، ولی آقای فخریزاده عقبهای داشت که معلوم بود چه کار میکند، ولی اینها نمیخواستند ادامه بدهند. هم در حول و حوش سال 82 و هم در سال 92 این برخوردها صورت گرفت که این نیروها برکنار شوند یا بیرون بروند. توجیهشان هم این بود که ما میخواهیم برویم و با دنیا صلح کنیم و اینها مخل هستند. چون اسمشان در قطعنامه است و دشمن تهدیدشان میکند، پس بهتر است که اینها نباشند. اما قوه عاقله نظام اجازه نداد که چنین اتفاقاتی بیفتد. وقتی آنها نتوانستند آقای فخریزاده را با این فضاسازیهای داخلی کنار بگذارند، برنامه ترور را در دستورکارشان قرار دادند.
آقای رضائینژاد را چرا ترور کردند؟ چون دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر بود؟ چه چیزی در رضائینژاد بود که او را ترور کردند؟ رضائینژاد یک نیروی باهوش همکار ما بود. مدتی هم بود که درس را رها کرده و فوقلیسانسش را نیمه تمام گذاشته بود، چون برایش مهم نبود. به جای آن آمد و ایستاد و کار کرد و به یک متخصص درجه یک کشور تبدیل شد.
در چه زمینهای؟
در حوزه الکترومغناطیس به روشهای خاص دست پیدا کرده بود که میتوانست کاری کند که دستگاههای تصویربرداریای را بسازد که بتوانند از موتور هواپیما در حال چرخش عکسبرداری کنند. او در مقیاس کوچک یک دستگاه تصویربرداریای را با استفاده از الکترونیک و الکترونیک قدرت ساخته بود که به اینها میگویند Pulse Power. آقای رضائینژاد بدون اینکه به خارج برود، در داخل کشور چنین تخصصی پیدا کرده بود. این تخصص وقتی بیاید و در کنار یک تخصص فیزیک گداختی یا در کنار فیزیک هستهای آشکارسازی هستهای قرار بگیرد، میشود دستگاه مولد X و نوترون. آقای رضائینژاد میتوانست در این زمینه مقدمات را برای بقیه فراهم کند و بعد تشویق شد که برود و فوق لیسانسش را در همین زمینه بگیرد. همه درسها را بلد بود و نیاز نبود درس بخواند. تِزش را هم همان اول ترم گذاشت روی میز و گفت این هم محاسباتش. کافی بود دو سه تا آزمایش انجام بدهد و استادش بگوید مقاله بده و مقاله هم میداد. آقای فخریزاده هم میتوانست در حوزه خودش آدمی مثل رضائینژاد را اداره کند.
شهید فخریزاده با آقای رضایینژاد ارتباط داشتند؟
بله، آقای رضائینژاد میگفت از سبک مدیریت آقای فخریزاده خوشم میآید و دوستش دارم. فخریزاده هم به امثال ایشان میدان میداد که کار کنند. بهنظر من دشمن باید خیلی بیشتر از چیزی که الان از ما میترسد بترسد و چون اطلاعات دارند که قدرت ما چقدر است، آدمهایمان را ترور میکنند که تضعیفمان کنند، رعب در دل ما بیندازند و سازماندهی ما را به هم بریزند، چون معتقدند اگر آدمهای نخبهای را که در ایران هستند ترور کنیم، بهتر از این است که برویم یک کارخانه را بزنیم. این هم روشی است که در پیش گرفتهاند و تمام هم نمیشود، مگر زمانی که ما آنهارا بهخطر بیندازیم؛ یعنی ما باید هرچه زودتر از بعضی مرزهای علمی عبور کنیم و توانمندیمان را نشان بدهیم و از آدمهایمان با تکثیر آدمها و تفکرات آنها به متون درسی محافظت کنیم. باید این علوم را به دانشگاهها برد و در سطح جامعه پخش کرد. به این ترتیب مثل یک سیستم عامل عمل میکند و دیگر کسی نمیتواند با ترور کردن افراد، آن را تعطیل کند.
خاطرهای از آقای شهریاری یا علیمحمدی در مورد آقای فخریزاده دارید؟
آقای فخریزاده برای همه اینها مثل یک برادر عالم بود. شهید فخریزاده و شهید شهریاری شخصیتهای کاریزماتیکی داشتند. اما مقیاس کاریزمای شهید فخریزاده بزرگتر بود و این ویژگی باعث میشد افراد بیشتری در اطرافش جمع بشوند. فخریزاده خیلی صبور بود و افراد و ناملایمات را تحمل میکرد. از همه هم پشتیبانی میکرد و میگفت نظام باید به همه افراد میدان بدهد.
از سال 92 که فضای فعالیت از ایشان گرفته شد و ...
محدود شد، ولی چون پیشبینیهای لازم شده بود، آن محدودیت کم عمل کرد تا حمایتهای لازم بشود. نمیگویم آن محدودیتها صفر شد. یک مقدار ایشان را محدود کردند و حتی ایشان را تا آستانه خلع و تعطیلی تشکیلات بردند، ولی موفق نشدند.
یادتان میآید در این باره چیزی بهشما گفته باشند؟ یکی از دوستانشان میگفت در همان دوران که فشار زیادی روی ایشان بود کار جدیدی را شروع کرده بودند
او واقعاً از هیچ میتوانست چیزی درست کند. همین صبوریاش و همین که درک میکرد موضوع مهمی است، از دیگران مشورت میگرفت و شهید علیمحمدی خیلی برایش مشاور برجستهای بود، چون ایشان از نظر دانش فیزیکی آدم بسیار قویای بود و خیلی دقیق کار میکرد.
شهدا همدیگر را پیدا کردند و من این را قدرت خدا میدانم. مثلاً رضائینژاد چطور با علیمحمدی آشنا میشود؟ کاملاً اتفاقی در اتاق من. یا من چطوری با آقای شهریاری آشنا بشوم؟ یک وقتی کار را بدهم به آقای فخریزاده و بگویم دیگر دوره من تمام شده و نوبت شماهاست و بعد بروم بنشینم توی اتاقم و جهتدار کار کنم. کار علمیای که بدون بخل باشد و آدمهایی باشند که اینها را بههم وصل کنند و اینها با یک برخورد اولیه فرار نکنند و بگویند همه بیایید. فخریزاده این قدرت را داشت که آدمها را از جاهای مختلف بیاورد و از اینها بهترین راندمان را بگیرد. حتی میدانست که کجاها باید موازی کار کند و اینها را رشد بدهد.
خبرنگار
در آستانه اولین سالگرد شهادت شهید محسن فخریزاده مهابادی، دانشمند برتر صنایع هستهای و دفاعی کشورمان، با دکتر فریدون عباسی رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی و از دوستان و همکاران قدیمی این شهید بزرگوار، به گفتوگو نشستیم تا با زوایای کمتر گفته شده از زندگی مهندس فخریزاده آشنا شویم و ناگفتههای دیگری را هم برای اولین بار منتشر کنیم. این گفتوگو بخشی از یک مصاحبه تفصیلی است که در ادامه میخوانید؛
سالگرد شهید فخریزاده است. میدانیم که شما روابط تنگاتنگ و قدیمی با ایشان و دیگر شهدای هستهای داشتهاید. در مقدمه خوب است که مختصری به این سابقه آشنایی و کارهای مشترکی که با شهید فخریزاده و دیگر یاران شهیدشان داشتید، بپردازیم.
دی ماه سال 1366 بود که برای نخستین بار با شهید فخریزاده آشنا شدم. در واحد پدافندی روی پدافند هستهای کار میکردیم. ایشان فیزیک هستهای خوانده بود و از طرف وزارت وقت سپاه معرفی شده بود تا با ما همکاری کند. ایشان پشتکار فراوانی داشت و کارش هم کار علمی و مطالعه منابع خارجی بود. تقریباً شش سال با هم کار کردیم و مرتباً بر دانش و تجربه ایشان افزوده میشد. آقای فخریزاده در آشکارسازی تابشهای هستهای متخصص درجه یک کشور بود. از حول و حوش سال 72 کمکم پایش را کمی از آزمایشگاه بیرون گذاشت و وارد کارهای اجرایی شد و از سال 73 هم مسئولیت گروه فیزیک دانشگاه امام حسین(ع) را عهدهدار شد.
از حدود سال 74 بود که برگزاری جلساتی با حضور اساتید دانشگاههای مختلف از جمله شهید شهریاری و شهید علیمحمدی و با مدیریت شهید فخریزاده آغاز شد. پروژه تقریباً سه سال طول کشید و خروجیاش تهیه یک نقشه راه اولیه برای توسعه صنعت هستهای ایران بود. این نقشه راه نشان میداد که اگر بخواهیم در صنعت هستهای کار کنیم، نقش دانشگاهها و وزارتخانههای مختلف، جایگاه انرژی اتمی و حوزه دفاعی کشور چیست و قدرت ساخت و تولید چه ابزارآلات صنعتی را داریم.
آقای فخریزاده از سال 77 به وزارت دفاع مأمور شد و در پروژه تحول صنعت هستهای نقش اساسی داشت. بر اساس این اصل و ایده که نیروهای نظامی در دوران صلح باید در بازسازی کشور شرکت کنند، ایشان هم به عنوان فردی که در واحد علمی بر مباحثی نظیر صوت، لیزر و هستهای مسلط بود به عنوان پشتیبان انرژی اتمی وارد عمل شد.
تصویری که از همکاری دانشمندان هستهای ارائه دادید، تصویر بدیعی است، زیرا بسیار به ندرت ممکن است که اساتید چند دانشگاه مختلف کنار هم بنشینند و بخواهند یک مسأله علمی کشور را با هم حل کنند.
شهید فخریزاده وقتی میدید که کسی باهوش است و به کار کشور میآید، کاری نداشت که در محیط نظامی یا سپاه یا وزارت دفاع است، او را جذب میکرد و سعی میکرد زمینههای رشد علمیاش را فراهم کند. از جمله این افراد شهید شهریاری بود که قبل از شهادتش برای مشکلی که در روند تولید سوخت 20 درصد به وجود آمده بود، نرمافزار محاسباتی را طراحی کرد. من سه ماه بعد از عملیات ترور و شهادت ایشان مسئول انرژی هستهای شدم و باید بر اساس آن محاسبات مشکل را حل میکردم. در این زمینه هم از دکتر فخریزاده کمک خواستم. نیروی انسانی و تجهیزاتی که در سازمان انرژی اتمی داشتیم به تبحری که ایشان در سیستم داشت نیازمند بود و با حضور ایشان کار پیش رفت و در سال 89 یا 90 بستههای سوخت 20 درصد تولید شد.
ایشان به فلسفه علم هم علاقه داشت و با کمک دوستانی که فلسفه علم میدانستند، برنامه دکترای فلسفه علم را در دانشگاه امام حسین(ع) طراحی کردیم. آن صبحی که دکتر علیمحمدی شهید شد (21 دیماه 1388) مطابق دوشنبههای هر هفته ساعت 5/7 صبح جلسه فلسفه علم با آقای فخریزاده داشت.
فخریزاده جایگاه علمی بالایی داشت و میتوانست با متخصصین مختلف کشور در رشتههای مختلف کار و آنها را سازماندهی کند. خودش هم در آشکارسازی تابشهای هستهای و هم در محاسبات هستهای تخصص داشت. او در این سالها در زمینه ارتقای صنعت هستهای کشور خیلی زحمت کشید و نقش اساسی داشت و در همه دانشگاهها پشتیبان همه متخصصین کشور بود. مدیریت توزیع این فناوری در همه دانشگاهها و رشد و تربیت افراد و ساخت آزمایشگاههای مختلف، با آقای فخریزاده بود.
طبیعتاً همین اثرگذاریها ایشان را هدف پروژه شوم ترور کرد. با توجه به سابقه ترور دانشمندان هستهای آیا اقدام برای ترور شهید فخریزاده مسبوق به سابقه بود؟
تقریباً از سال 88 بحث احتمال ترور ایشان مطرح بود. در سال 87 من و آقای فخریزاده و یک نفر دیگر را که در اصفهان فعال بود، خواستند ترور کنند. اولویتشان البته آقای فخریزاده بود. از همان زمان نیروهای حفاظت و امنیت ایشان را محافظت میکردند. تا این حد که خانهاش را عوض کردند و حتی من با همه رفت و آمد خانوادگی که داشتیم تا زمانی که شهید شد نمیدانستم خانهاش کجاست. ایشان 12 سال تحتالحفظ بود و محافظ داشت و میشود گفت که همین حفاظتها بود که توانست ترورش را به تأخیر بیندازد. سال 87 تیمی آمده بود که ایشان را بزند. نیروهای امنیتی آن تیم را کشف و عملیات ترور را خنثی کردند.
تیم ترور سال 87 از طرف موساد بود؟
یک تیم ترکیبی بود. جمعآوری اطلاعات بیشتر به وسیله منافقین و نیروهای ضدانقلابی از داخل کشور انجام شده بود. MI6 انگلستان هم خیلی فعال بود و نقش اساسی در شناسایی دانشمندان هستهای داشت و حتی مستقیم نقش خودش را نشان میداد. هم CIA، هم موساد و هم گروههای ضدانقلاب که در داخل فعالیت میکنند در شناسایی افراد، تشخیص دفاترشان، اینکه در دفترشان چه چیزهایی هست، میزشان کجاست، کامپیوترشان در کدام قسمت است و چه پروژههایی دارند، در چه کلاسهایی درس میدهند و تخصص آنها چیست، همکاری میکردند.
اینکه گفتید MI6 مستقیم خودش را نشان میداد، یعنی چه؟
یعنی مأمورش میآمد و میگفت من از MI6 آمدهام و میخواهم با شما صحبت کنم. یعنی به محل اقامت یک متخصص یا بازرگان ایرانی در خارج کشور میرفتند و درباره کسانی که سوژه ترور بودند، رسماً سؤال میپرسیدند.
با خود شما هم صحبت کردند؟
نه، با من صحبت نکردند، چون من خارج نمیرفتم. فخریزاده و شهریاری هم نمیرفتند. از افرادی که برای کنفرانسها میرفتند، مدتی اقامت یا فرصت مطالعاتی داشتند یا به دیدن خانوادههایشان میرفتند، پرس و جو میکردند. همان مراجعات نشان میداد که روی آقای فخریزاده خیلی کار میکردند. این در حالی بود که حتی تا این اواخر عکسی از آقای فخریزاده لو نرفته بود.
با این حال گویا شهید فخریزاده از سال 85 جزو لیست تحریمها بود.
نام من و آقای فخریزاده از اسفند 85. در قطعنامه 1747شورای امنیت سازمان ملل مطرح شد و ما و چند نفر دیگر بر اساس آن قطعنامه تحریم شدیم.
همان زمان به ما میگفتند که ترور خواهید شد. برایمان معلوم بود که مبارزه و رشد و اعتلای جمهوری اسلامی ایران بهایی دارد که باید بپردازیم.
شهید فخریزاده در هنگام شهادت ریاست سازمان پژوهشهای نوین دفاعی (سپند) را برعهده داشت. در مجموعه سپند هم با ایشان همکاری داشتید؟
تا همین اواخر هر وقت آقای فخریزاده کار جدیدی داشت که به سرعت عمل نیاز داشت، به سراغ من میفرستاد. من در دانشگاه بودم و ایشان در دانشگاه مالک اشتر و وزارت دفاع بود. موقعی که به سازمان انرژی اتمی رفتم، از ایشان خواستم که بیاید و با هم کار کنیم و شرایط طوری شد که با هم همکاری کردیم و ارتباط نزدیکی بین انرژی اتمی و آن مجموعه ایجاد شد.
سعی کردیم یک سری شرکتهای مشترک تشکیل بدهیم. یعنی متخصصین را بیاوریم، مجموعه نظامی بیاید و دولت هم از طریق انرژی اتمی وارد بشود و روی موضوعات خاص انسجام مدیریت ایجاد کنیم، منابع مالی، انسانی و تجهیزاتمان را مدیریت و جهش ایجاد کنیم. تا زمانی که من در انرژی اتمی بودم این ارتباط برقرار بود و کار انجام شد. اما سال 92 که دولت آقای روحانی سر کار آمد و من از انرژی اتمی جدا شدم، با آقای فخریزاده برخورد خوبی نشد. با این حال ایشان توانست مقاومت کند و تشکیلات را تا زمان شهادتش حفظ کند.
یعنی کار را همچنان در همکاری با سازمان انرژی اتمی پیش میبردند؟
نه دیگر. تا وقتی که من بودم همکاری و کمک میکردند. وقتی رفتم، دیگر انرژی اتمی نمیخواست که به فخریزاده کمک کند و به حالت رکود رفت و در انرژی اتمی ایستایی به وجود آمد. فخریزاده مأموریتهای دیگری هم داشت. مثلاً این اواخر بحث تشکیلات زیستی را پیگیری میکرد. بعد سراغ شناسایی کرونا و تولید واکسن هم رفت و واکسن فخرا حاصل تلاش ایشان در همان مجموعه پژوهشهای نوین دفاعی کشور است.
سختگیریها و همکاری نکردنهای دولت قبل به کار ایشان در سپند هم تسری داشت؟
بله، محدودیتهایی اعمال شد، ولی پیشبینیهایی شده بود که آن محدودیتها تأثیر نکنند. خیلی تلاش کردند که ایشان هم مثل تشکیلات انرژی اتمی محدود شود که الحمدلله در رأس کشور و در آنجا افراد فهیمی بودند که کمک کردند آن سیستم حفظ شود که یکی از آثارش همین کیت کروناست که از نظر ما پیش پا افتاده است. یعنی اینکه بگویند آقای فخریزاده کیت کرونا کار میکرده، یک مقداری سبک کردن وزن ایشان است.
ایشان مدیر بسیار برجستهای در کشور بود و جنبه علمیاش بر جنبه مدیریتیاش میچربید. قدرت جذب نیرویش خیلی بالا بود و با انواع و اقسام سلیقهها میساخت. آنها با هم نمیتوانستند بسازند. خیلی از اساتید دانشگاه با هم نمیساختند، ولی آقای فخریزاده با آنها میساخت. من تا سال 84 به مدت 7 سال در همان مجموعه دفاعی با ایشان کار میکردم.
آقای فخریزاده به مباحث علمی علاقه داشت و در بحث پرتوهای کیهانی مطالعه میکرد. قبل از اینکه رئیس انرژی اتمی بشوم یک بورس تحصیلی از وزارت دفاع برای فخریزاده درخواست شد و چون واجد شرایط بود، وزارت علوم این بورس را به او داد. او البته میخواست که بورس را تبدیل به تحصیل در داخل کشور کند و من توانستم این موافقت را از پژوهشگاه علوم و فنون هستهای در انرژی اتمی بگیرم. وقتی به رئیس پژوهشگاه گفتم آقای فخریزاده میخواهد پذیرش بگیرد، گفت ایشان فرد علمی سطح بالایی است و افتخار ماست که ایشان بیاید و در اینجا درس بخواند و همان جا نامه را نوشت و امضا کرد و برای وزارت علوم فرستاد. رساله دکترای ایشان هم در موضوع آشکارسازی تابشهای هستهای بود.
با این حال چنانچه اشاره داشتید حضور ایشان در اتاق پژوهشهای علمی و آن کارگروه تدوین نقشه راه توسعه هستهای پیشتر آغاز شده بود.
شهید فخریزاده تقریباً از 77 به وزارت دفاع مأمور شد و بعد از چند سال هم منتقل شد. ما هم مدتی در وزارت دفاع مأمور بودیم، ولی در دانشگاه امام حسین(ع) هم درس میدادیم. درباره آنچه در اتاق پژوهشهای علمی انجام شد معتقدم که خدا ما را هدایت میکرد. زمانی من را از طرف وزارت علوم خواستند و با وجود اینکه بهعنوان یک تحصیلکرده فیزیک چندان تمایلی به کار در حوزه نرم افزار نداشتم در این وادی افتادم. مثل اینکه باید کار آن نرمافزار را شروع میکردم تا بعد شهید شهریاری برای رساله دکترایش به آن نیاز پیدا کند و همان بهانه آشناییمان بشود. اگر من با شهریاری آشنا نمیشدم، اصلاً دنبال خواندن دکترا نمیرفتم و در همان کارهای اجرایی میماندم. به باورم دست خدا با مجموعه افرادی بود که با هم کار میکردند.
نخ تسبیح هم شهید فخریزاده بود که
طی سالها این تیم را حفظ کرد؟
حتماً همین طور بود. آقای فخریزاده جذبه لازم را داشت که بتواند افراد مختلف را دور خودش جذب کند و یکی از علل ترورش تخصص او و در عین حال مدیریتی بود که در مسائل استراتژیک داشت. آنها فخریزاده را از همان دهه 70 شناسایی کرده بودند.
این شناسایی چطور انجام شده بود؟
در ابتدا گویا اسامی استادان را از روی تابلوهای روی دیوار که اتاق استادان را نشان میداد نوشته و بهعنوان اطلاعات به سرویسهای خارجی داده بودند که بعدها در سایتهای منافقین بازتاب یافت. چون فقط اسم دو نفر که اتاقشان تابلو نداشت در فهرست نبود.
اسامی استادان دانشگاه امام حسین(ع) را داده بودند؟
بله، با این عنوان که اینها در تحقیقات هستهای فعال هستند. در صورتی که اینطور نبود و در آنجا اصلاً بحث تحقیقات هستهای به این شکل مطرح نبود. شنود تلفنی هم میشد. مثلاً یکی از آنها زنگ زد و با خود من حرف زد که تخلیه اطلاعات کند. منشی توجیه بود و من اسم دیگری را گفتم. گفت میخواهیم همایش بگذاریم و برای آقای عباسی و فخریزاده سخنرانی گذاشتهایم و بیوگرافیشان را میخواهیم. من هم خیلی راحت با او صحبت کردم و گفتم شما که سخنرانی گذاشتهاید، حتماً آنها را میشناسید. گفت کاملتر میخواهیم. یعنی تخلیه تلفنیهایی که به این ترتیب هم صورت میگرفت و کسب اطلاعات میشد.
آقای فخریزاده چون مقاله نمیداد و عکسی هم از ایشان منتشر نمیشد، برایشان حکم یک جعبهسیاه داشت. ولی اطلاعات درباره ایشان را از افراد دیگر میگرفتند. ولی استادانی مثل علیمحمدی و شهریاری را که مقاله میدادند میتوانستند از روی عکس و مقالهشان تجزیه و تحلیل کنند.
آقای فخریزاده قدرت سازماندهی و مدیریت علمی بسیار سطح بالایی داشت. کمتر استادی به جامعیت ایشان بود. ایشان در کنار این ویژگیها میتوانست پروژههای جدید راه بیندازد و کار را پیش ببرد و جانش را هم کف دستش بگیرد. بسیار هم آدم منضبطی بود تا به امور دیگرش مثل مطالعه در فلسفه علم و شعر و... برسد. از ساعت 7 شب با خانوادهاش بود و 12 ساعت در روز کار میکرد.
با این وجود، این تصور در میان برخی ممکن است وجود داشته باشد که این دانشمندان برای دستیابی به بمب هستهای تلاش میکردند و برای همین هدف ترور قرار گرفتند.
کدام استاد دانشگاهی بود که از آقای فخریزاده در زمینههای مختلف از فیزیک، شیمی، مکانیک، متالورژی، برق و...کمک خواسته باشد و ایشان به او امکانات ندهد و پروژه برایش تعریف نکند؟ اسم تشکیلاتی که این اواخر دست آقای فخریزاده بود سازمان پژوهشها و نوآوری دفاعی یا پژوهشهای نوین دفاعی بود. این یعنی اگر کسی بخواهد در نوآوری دفاعی کار کند، گستره وسیعی از علم و فناوری را لازم دارد. هستهای، موشکی و الکترونیک و... خود به خود از دل این بیرون میآید. منتهی تحفظ ما درباره سلاح هستهای بر اساس فتوای صریح رهبر معظم انقلاب بر حرمت سلاح هستهای کاملاً مشخص است. منتها فخریزاده این سیستم را ایجاد کرده بود و مسألهاش هم فقط دفاع از کشور خودمان نبود. زیرا کشور ما پشتیبان جبهه مقاومت است و وقتی شما وارد این مسائل بشوید، صهیونیستها حساس میشوند. فقط هم آقای فخریزاده نبود. مدیران دیگر مجموعه ما هستند که این خصوصیات را دارند. دشمن تشخیص داد که آقای فخریزاده شاخصهای دارد که باید حذف فیزیکی بشود. دنبال دیگران هم هستند و هر وقت دستشان برسد و اولویت پیدا کنند، نفرات ما را حذف میکنند.
ولی شهید فخریزاده سالها اولویت آنها بود
فخریزاده حداقل از سال 87 و به اعتقاد من قبل از آن مدنظر بوده، ایشان از سال 85 تحریم هم شده بود. طبق اظهار نیروهای امنیتی ما آنها از سال 84 تیم ترور تشکیل داده بودند. دشمن، ایشان را شناسایی کرده بود، اما دسترسی نداشت. ولی وقتی رشد همه جانبه کشور در بحث ماهواره و موشکی و هستهای پیش آمد و ما از مرزهای مختلف دانش عبور کردیم مسأله برایشان جدیتر شد.
در مقابل در زمان شهادت ایشان برخی رسانههای جریان معاند سعی داشتند که بگویند ایشان دانشمند هستهای نبوده است.
همان جریانی که نمیخواست ایشان دانشمند جلوه کند، میگفت ایشان مدیر اجرایی رده چندم در سپاه بوده. این طور داشتند القا میکردند یا ایشان را در حد کیت کرونا پایین میآوردند. چون کرونا در جامعه شیوع پیدا کرده بود، گفتند در جمهوری اسلامی کسی کیت کرونا تولید کرده و به این دلیل ترورش کردهاند که این مسخره است. نمیگویم در حوزه فناوری زیستی کسی را ترور نمیکنند. در آنجا هم خطر دانشمندان ما را تهدید میکند، ولی آقای فخریزاده عقبهای داشت که معلوم بود چه کار میکند، ولی اینها نمیخواستند ادامه بدهند. هم در حول و حوش سال 82 و هم در سال 92 این برخوردها صورت گرفت که این نیروها برکنار شوند یا بیرون بروند. توجیهشان هم این بود که ما میخواهیم برویم و با دنیا صلح کنیم و اینها مخل هستند. چون اسمشان در قطعنامه است و دشمن تهدیدشان میکند، پس بهتر است که اینها نباشند. اما قوه عاقله نظام اجازه نداد که چنین اتفاقاتی بیفتد. وقتی آنها نتوانستند آقای فخریزاده را با این فضاسازیهای داخلی کنار بگذارند، برنامه ترور را در دستورکارشان قرار دادند.
آقای رضائینژاد را چرا ترور کردند؟ چون دانشجوی دانشگاه خواجه نصیر بود؟ چه چیزی در رضائینژاد بود که او را ترور کردند؟ رضائینژاد یک نیروی باهوش همکار ما بود. مدتی هم بود که درس را رها کرده و فوقلیسانسش را نیمه تمام گذاشته بود، چون برایش مهم نبود. به جای آن آمد و ایستاد و کار کرد و به یک متخصص درجه یک کشور تبدیل شد.
در چه زمینهای؟
در حوزه الکترومغناطیس به روشهای خاص دست پیدا کرده بود که میتوانست کاری کند که دستگاههای تصویربرداریای را بسازد که بتوانند از موتور هواپیما در حال چرخش عکسبرداری کنند. او در مقیاس کوچک یک دستگاه تصویربرداریای را با استفاده از الکترونیک و الکترونیک قدرت ساخته بود که به اینها میگویند Pulse Power. آقای رضائینژاد بدون اینکه به خارج برود، در داخل کشور چنین تخصصی پیدا کرده بود. این تخصص وقتی بیاید و در کنار یک تخصص فیزیک گداختی یا در کنار فیزیک هستهای آشکارسازی هستهای قرار بگیرد، میشود دستگاه مولد X و نوترون. آقای رضائینژاد میتوانست در این زمینه مقدمات را برای بقیه فراهم کند و بعد تشویق شد که برود و فوق لیسانسش را در همین زمینه بگیرد. همه درسها را بلد بود و نیاز نبود درس بخواند. تِزش را هم همان اول ترم گذاشت روی میز و گفت این هم محاسباتش. کافی بود دو سه تا آزمایش انجام بدهد و استادش بگوید مقاله بده و مقاله هم میداد. آقای فخریزاده هم میتوانست در حوزه خودش آدمی مثل رضائینژاد را اداره کند.
شهید فخریزاده با آقای رضایینژاد ارتباط داشتند؟
بله، آقای رضائینژاد میگفت از سبک مدیریت آقای فخریزاده خوشم میآید و دوستش دارم. فخریزاده هم به امثال ایشان میدان میداد که کار کنند. بهنظر من دشمن باید خیلی بیشتر از چیزی که الان از ما میترسد بترسد و چون اطلاعات دارند که قدرت ما چقدر است، آدمهایمان را ترور میکنند که تضعیفمان کنند، رعب در دل ما بیندازند و سازماندهی ما را به هم بریزند، چون معتقدند اگر آدمهای نخبهای را که در ایران هستند ترور کنیم، بهتر از این است که برویم یک کارخانه را بزنیم. این هم روشی است که در پیش گرفتهاند و تمام هم نمیشود، مگر زمانی که ما آنهارا بهخطر بیندازیم؛ یعنی ما باید هرچه زودتر از بعضی مرزهای علمی عبور کنیم و توانمندیمان را نشان بدهیم و از آدمهایمان با تکثیر آدمها و تفکرات آنها به متون درسی محافظت کنیم. باید این علوم را به دانشگاهها برد و در سطح جامعه پخش کرد. به این ترتیب مثل یک سیستم عامل عمل میکند و دیگر کسی نمیتواند با ترور کردن افراد، آن را تعطیل کند.
خاطرهای از آقای شهریاری یا علیمحمدی در مورد آقای فخریزاده دارید؟
آقای فخریزاده برای همه اینها مثل یک برادر عالم بود. شهید فخریزاده و شهید شهریاری شخصیتهای کاریزماتیکی داشتند. اما مقیاس کاریزمای شهید فخریزاده بزرگتر بود و این ویژگی باعث میشد افراد بیشتری در اطرافش جمع بشوند. فخریزاده خیلی صبور بود و افراد و ناملایمات را تحمل میکرد. از همه هم پشتیبانی میکرد و میگفت نظام باید به همه افراد میدان بدهد.
از سال 92 که فضای فعالیت از ایشان گرفته شد و ...
محدود شد، ولی چون پیشبینیهای لازم شده بود، آن محدودیت کم عمل کرد تا حمایتهای لازم بشود. نمیگویم آن محدودیتها صفر شد. یک مقدار ایشان را محدود کردند و حتی ایشان را تا آستانه خلع و تعطیلی تشکیلات بردند، ولی موفق نشدند.
یادتان میآید در این باره چیزی بهشما گفته باشند؟ یکی از دوستانشان میگفت در همان دوران که فشار زیادی روی ایشان بود کار جدیدی را شروع کرده بودند
او واقعاً از هیچ میتوانست چیزی درست کند. همین صبوریاش و همین که درک میکرد موضوع مهمی است، از دیگران مشورت میگرفت و شهید علیمحمدی خیلی برایش مشاور برجستهای بود، چون ایشان از نظر دانش فیزیکی آدم بسیار قویای بود و خیلی دقیق کار میکرد.
شهدا همدیگر را پیدا کردند و من این را قدرت خدا میدانم. مثلاً رضائینژاد چطور با علیمحمدی آشنا میشود؟ کاملاً اتفاقی در اتاق من. یا من چطوری با آقای شهریاری آشنا بشوم؟ یک وقتی کار را بدهم به آقای فخریزاده و بگویم دیگر دوره من تمام شده و نوبت شماهاست و بعد بروم بنشینم توی اتاقم و جهتدار کار کنم. کار علمیای که بدون بخل باشد و آدمهایی باشند که اینها را بههم وصل کنند و اینها با یک برخورد اولیه فرار نکنند و بگویند همه بیایید. فخریزاده این قدرت را داشت که آدمها را از جاهای مختلف بیاورد و از اینها بهترین راندمان را بگیرد. حتی میدانست که کجاها باید موازی کار کند و اینها را رشد بدهد.
مسئولان هر 15 روز یکبار از طریق رسانهها به کشاورزان گزارش میدهند
پایان تجمع کشاورزان اصفهان پس از توافق
روز گذشته با پایان تجمع کشاورزان اصفهانی برخی افراد قصد برهم زدن نظم عمومی شهر اصفهان را داشتند که با حضور بموقع نیروی انتظامی تلاش این افراد به نتیجه نرسید.
ایران زمین - پس از امضای توافقنامه 7 بندی بین نمایندگان شورای صنفی کشاورزان، شورای میرابها و آببران شرق و غرب اصفهان و نمایندگان استانی دولت در استانداری، جهاد کشاورزی و آب منطقهای اصفهان که با میانجیگری آیتالله سید ابوالحسن مهدوی نماینده مردم استان در مجلس خبرگان رهبری انجام شد، تجمع کشاورزان اصفهان در بستر خشک زایندهرود صبح روز پنجشنبه هفته گذشته با قرائت بیانیهای پایان یافت.
بیانیهای که توسط حسین وحیدا، نماینده صنف کشاورزان شهرستان اصفهان در جمع تجمع کنندگان خوانده شد، بندهای توافق نمایندگان کشاورزان اصفهان با نمایندگان دولت در استان اصفهان را هم تشریح کرد. بر اساس بند اول این توافق، مقرر شد آب زایندهرود و زمان بازگشایی و رهاسازی آب توسط نماینده صنف کشاورزی و سازمان جهاد کشاورزی پس از بررسیهای میدانی و اجرای اقدامات مقدماتی برای رفع موانع مزاحم برای روان آبی تعیین شود و در تاریخی که این گروه اعلام میکند با رعایت خط قرمز آب شرب رهاسازی شود البته مردم شهر اصفهان بدانند که بابت جبران لطف و همراهی که با کشاورزان کردند ایشان نیز برای پیشگیری از بروز هرگونه مشکل برای شرب مردم شریف اصفهان از حقابههای خودشان معادل حداقل 3 ماه نیاز شرب مردم را در سد زایندهرود نگه داشتند.
در بند دوم توافق نیز مقرر شد آن دسته از درخواستهای 9 گانه که وظیفه و اختیار اجرای آن با دستگاههای داخل استانی است از 3 آذر 1400 شروع شود و کمیتهای مرکب از صنف کشاورزی و شرکت آب منطقهای و سازمان جهاد کشاورزی و استانداری اجرای این مصوبات را مدیریت کرده و مشکلات احتمالی موجود را مرتفع کنند.
همچنین مقرر شد درخواستهای 9 گانه کشاورزان که باید در سطح ملی و یا دیگر استانهای حوزه زایندهرود اجرایی شود، ظرف حداکثر 3 ماه توسط استاندار پیگیری شود.
در آخرین بند این توافق مقرر شد مسئولان مربوطه هر 15 روز یکبار گزارش پیشرفت امور را از طریق صدا و سیما و سایر رسانههای موجود به اطلاع عموم مردم برسانند.
در پایان این بیانیه خطاب به کشاورزان آمده است: طبیعی است که اجرای درخواستهای 9گانه کشاورزان حداقل زمان خود را میطلبد و به همین سبب مسئولان درخواست مهلت 3 ماهه کردند و شورای میرآبها و آببران و صنف کشاورزی پس از مشورتهای لازم این مهلت را دادند البته با این قید که چنانچه تعهدات لازم طی 3 ماه انجام نشد و گزارش پیشرفت آن هر 15 روز داده نشد، شورای میرآبها و آببران اقدامات مطالبهگرانه خود را به همراهی جامعه شهری مجدداً شروع خواهند کرد. بنابراین ضمن تشکر مجدد، ما اقدام به برچیدن چادرها کرده و از همین امروز اقدامات خود را برای پیگیری اجرای مصوبات شروع خواهیم کرد.
دغدغه کشاورزان روی میز دولت
«سید رضا مرتضوی»، استاندار اصفهان با اشاره به اینکه کشاورزان دغدغه خود را روی میز دولت گذاشتند و به امید اجرای تصمیمات دولت به خانه خود بازگشتند، به «ایران» گفت: دولت صدای کشاورزان در این تجمع مسالمتآمیز را شنید و برای رفع آن راهکار کوتاه مدت و بلندمدت خواهد داد. وی تصریح کرد: به دنبال توافق صورت گرفته میان بهرهبرداران کشاورزی و مسئولان استان، کشاورزان چادرهای برپا شده در کنار پل خواجو را جمع کردند و دولت هم قول داده مسائل آنان را پیگیری کند.
آب سد زایندهرود تنها کفاف ۱۰۰ روز را میدهد
«سیدرضا مرتضوی» استاندار اصفهان با اعلام اینکه آب ذخیره سدزایندهرود تنها جوابگوی نیاز ۱۰۰ روز استان است، گفت: در حال حاضر ورودی آب سد از مناطق آبریز کوهرنگ 10.9 مترمکعب بر ثانیه و خروجی سد 12 مترمکعب است و این یعنی میزان خروجی آب از ورودی پیشی گرفته و در صورت ادامه این روند، عملاً در تأمین آب شرب با مشکل حاد برخورد میکنیم. مرتضوی با تأکید بر اینکه تأمین آب آشامیدنی خط قرمز استانداری است، تصریح کرد: اولویت ما تأمین آب آشامیدنی است و بعد از آن میتوانیم مازاد آن را برای مصارف کشاورزی رهاسازی کنیم. چرا که به خاطر کمبود ذخیره آب اگر رودخانه باز شود و نزولات آسمانی یاری نکند، نمیتوانیم آب شرب مردم را تا 3 یا 4 ماه آینده تأمین کنیم و با مشکل آب شرب مواجه خواهیم شد. استاندار اصفهان همچنین به آماری اشاره کرد که نشان میدهد میزان بارندگی در سرشاخههای کوهرنگ بسیار کاهش داشته است و خاطرنشان کرد: تاکنون 94 میلیمتر بارندگی در سرشاخههای کوهرنگ گزارش شده در حالی در سال گذشته این میزان فراتر از 176 میلیمتر بوده است. این آمار نشان میدهد میزان بارشها 82 میلیمتر کمتر از سال قبل است. همچنین میانگین متوسط دراز مدت بارندگی در این بازه زمانی در پشت سد 213 میلیمتر بوده که با میانگین بلندمدت فاصله معناداری دارد. در واقع ما 120 میلیمتر از بارندگی متوسط دراز مدت در سرشاخههای کوهرنگ عقب هستیم.
اجرایی شدن مصوبات استانی توافقنامه با کشاورزان از شنبه
استاندار اصفهان با تشریح توافق صورت گرفته میان کشاورزان و مسئولان استان از جمله استانداری، آب منطقهای و جهاد کشاورزی، افزود: این توافقنامه هفت بندی که با کشاورزان منعقد شده، از امروز (شنبه) شکل اجرایی به خود میگیرد.
استاندار درخصوص جزئیات این توافقنامه توضیح داد: با پیگیریهای انجام شده قرار است از این پس کمیتهای متشکل از استانداری، جهاد کشاورزی، آب منطقهای و صنف کشاورزان برای پیگیری امور مربوط به کشاورزان، گزارشها را به صورت مستمر به استانداری ارائه دهد. البته قرار است پیگیری مصوبات ملی این توافقنامه نیز هر دو هفته یکبار به اطلاع کشاورزان و عموم مردم برسد.
آتش زدن چادرهای کشاورزان پس از توافق!
پیش از اعلام مفاد توافقنامه توسط نمایندگان کشاورزان از همان ساعات اولیه بامداد پنجشنبه خبر نهایی شدن توافق و تصمیم شورای صنفی کشاورزان بر پایان تجمع و جمع کردن چادرها بین کشاورزان حاضر در بستر زاینده رود منتشر شد. اما بین ساعت دو تا سه بامداد ناگهان چند چادر به آتش کشیده شد. بنابر تصاویر ضبط شده از بستر زاینده رود، دو فرد ناشناس و غیر کشاورز پیش از ورود مأموران ناجا چادرهای کشاورزان را به آتش کشیدند. به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، بنابر مستندات موجود و در فیلمی که توسط دوربینهای مداربسته ضبط شده است دو نفر که خود را با عنوان کشاورز جا زدهاند، پیش از ورود مأموران از پشت وارد چادرها شده و پس از آتش زدن آنها، متواری میشوند.
پس از این ماجرا مأموران یگان ویژه ناجا وارد صحنه میشوند و ضمن مدیریت فضای بستر رودخانه، هیچ برخوردی با افراد حاضر در محل نمیکنند. استاندار اصفهان هم در این باره گفت: کشاورزان در حال جمعآوری چادرها بودند که در این حین تعدادی از افراد فرصتطلب از این موقعیت سوء استفاده کرده و 2 چادر را آتش زدند که با ورود عوامل انتظامی این افراد دستگیر شدند. البته کشاورزان بعد از آن چادرها را جمعآوری کردند. همه میدانیم ادامهدار شدن این تجمعات فرصت را برای پیگیری موضوع در تهران سخت و مسئولان استانی را تمام وقت درگیر میکرد لذا با توافق با کشاورزان این تجمع پایان یافت تا این موضوع با دقت بیشتری مورد پیگیری قرار بگیرد.
«علی اصفهانی» دادستان اصفهان هم به دنبال آتش زدن تعدادی از چادرهای کشاورزان در جمع خبرنگاران گفت: بعد از بیانیهای که صنف کشاورزی داد و خاتمه تجمع کشاورزان را اعلام کرد تعدادی از اراذل و اوباش مانع جمع کردن چادرهای کشاورزان شده و این چادرها را آتش زدند. وی با تأکید بر اینکه اراذل و اوباش به دنبال سوء استفاده از مطالبه کشاورزان بودند، افزود: این افراد از کشاورزان نبوده و اهداف دیگری را دنبال میکردند. البته با ورود نیروی انتظامی این افراد دستگیر و کشاورزان خودشان مابقی چادرها را جمع کردند.
کشاورزان اجازه سوء استفاده به مخلان نظم را نمیدهند
«حسین محمدرضایی» عضو هیأت مدیره نظام صنفی کشاورزی استان اصفهان هم به ایرنا گفت: به هیچ فرد، صنف و جریان سیاسی اجازه بهرهبرداری و سوء استفاده از دادخواهی و مطالبه کشاورزان را برای رسیدن به اهداف ضد انقلابیشان نخواهیم داد.
عضو هیأت مدیره صنف کشاورزی اصفهان تصریح کرد: با وجود توافق صورت گرفته در حال حاضر حتی اگر ۵۰ میلیون مترمکعب آب هم باز شود، بازهم ما نمیتوانیم کشت پاییزه را انجام دهیم. در سالهای اخیر کمترین میزان آب رهاسازی شده برای کشت کشاورزان ۷۰ میلیون مترمکعب بوده که باز هم آب به زمینهای کشاورزی پایان شهر ورزنه نمیرسید پس لازم است مسئولان این شرایط را در نظر بگیرند.
نیم نگاه
استاندار اصفهان : با پیگیری های انجام شده قرار است از این پس کمیتهای متشکل از استانداری، جهاد کشاورزی، آب منطقهای و صنف کشاورزان برای پیگیری امور مربوط به کشاورزان گزارشها را به صورت مستمر به استانداری ارائه دهد. البته قرار است پیگیری مصوبات ملی این توافقنامه نیز هر دو هفته یکبار به اطلاع کشاورزان و عموم مردم برسد
بیانیهای که توسط حسین وحیدا، نماینده صنف کشاورزان شهرستان اصفهان در جمع تجمع کنندگان خوانده شد، بندهای توافق نمایندگان کشاورزان اصفهان با نمایندگان دولت در استان اصفهان را هم تشریح کرد. بر اساس بند اول این توافق، مقرر شد آب زایندهرود و زمان بازگشایی و رهاسازی آب توسط نماینده صنف کشاورزی و سازمان جهاد کشاورزی پس از بررسیهای میدانی و اجرای اقدامات مقدماتی برای رفع موانع مزاحم برای روان آبی تعیین شود و در تاریخی که این گروه اعلام میکند با رعایت خط قرمز آب شرب رهاسازی شود البته مردم شهر اصفهان بدانند که بابت جبران لطف و همراهی که با کشاورزان کردند ایشان نیز برای پیشگیری از بروز هرگونه مشکل برای شرب مردم شریف اصفهان از حقابههای خودشان معادل حداقل 3 ماه نیاز شرب مردم را در سد زایندهرود نگه داشتند.
در بند دوم توافق نیز مقرر شد آن دسته از درخواستهای 9 گانه که وظیفه و اختیار اجرای آن با دستگاههای داخل استانی است از 3 آذر 1400 شروع شود و کمیتهای مرکب از صنف کشاورزی و شرکت آب منطقهای و سازمان جهاد کشاورزی و استانداری اجرای این مصوبات را مدیریت کرده و مشکلات احتمالی موجود را مرتفع کنند.
همچنین مقرر شد درخواستهای 9 گانه کشاورزان که باید در سطح ملی و یا دیگر استانهای حوزه زایندهرود اجرایی شود، ظرف حداکثر 3 ماه توسط استاندار پیگیری شود.
در آخرین بند این توافق مقرر شد مسئولان مربوطه هر 15 روز یکبار گزارش پیشرفت امور را از طریق صدا و سیما و سایر رسانههای موجود به اطلاع عموم مردم برسانند.
در پایان این بیانیه خطاب به کشاورزان آمده است: طبیعی است که اجرای درخواستهای 9گانه کشاورزان حداقل زمان خود را میطلبد و به همین سبب مسئولان درخواست مهلت 3 ماهه کردند و شورای میرآبها و آببران و صنف کشاورزی پس از مشورتهای لازم این مهلت را دادند البته با این قید که چنانچه تعهدات لازم طی 3 ماه انجام نشد و گزارش پیشرفت آن هر 15 روز داده نشد، شورای میرآبها و آببران اقدامات مطالبهگرانه خود را به همراهی جامعه شهری مجدداً شروع خواهند کرد. بنابراین ضمن تشکر مجدد، ما اقدام به برچیدن چادرها کرده و از همین امروز اقدامات خود را برای پیگیری اجرای مصوبات شروع خواهیم کرد.
دغدغه کشاورزان روی میز دولت
«سید رضا مرتضوی»، استاندار اصفهان با اشاره به اینکه کشاورزان دغدغه خود را روی میز دولت گذاشتند و به امید اجرای تصمیمات دولت به خانه خود بازگشتند، به «ایران» گفت: دولت صدای کشاورزان در این تجمع مسالمتآمیز را شنید و برای رفع آن راهکار کوتاه مدت و بلندمدت خواهد داد. وی تصریح کرد: به دنبال توافق صورت گرفته میان بهرهبرداران کشاورزی و مسئولان استان، کشاورزان چادرهای برپا شده در کنار پل خواجو را جمع کردند و دولت هم قول داده مسائل آنان را پیگیری کند.
آب سد زایندهرود تنها کفاف ۱۰۰ روز را میدهد
«سیدرضا مرتضوی» استاندار اصفهان با اعلام اینکه آب ذخیره سدزایندهرود تنها جوابگوی نیاز ۱۰۰ روز استان است، گفت: در حال حاضر ورودی آب سد از مناطق آبریز کوهرنگ 10.9 مترمکعب بر ثانیه و خروجی سد 12 مترمکعب است و این یعنی میزان خروجی آب از ورودی پیشی گرفته و در صورت ادامه این روند، عملاً در تأمین آب شرب با مشکل حاد برخورد میکنیم. مرتضوی با تأکید بر اینکه تأمین آب آشامیدنی خط قرمز استانداری است، تصریح کرد: اولویت ما تأمین آب آشامیدنی است و بعد از آن میتوانیم مازاد آن را برای مصارف کشاورزی رهاسازی کنیم. چرا که به خاطر کمبود ذخیره آب اگر رودخانه باز شود و نزولات آسمانی یاری نکند، نمیتوانیم آب شرب مردم را تا 3 یا 4 ماه آینده تأمین کنیم و با مشکل آب شرب مواجه خواهیم شد. استاندار اصفهان همچنین به آماری اشاره کرد که نشان میدهد میزان بارندگی در سرشاخههای کوهرنگ بسیار کاهش داشته است و خاطرنشان کرد: تاکنون 94 میلیمتر بارندگی در سرشاخههای کوهرنگ گزارش شده در حالی در سال گذشته این میزان فراتر از 176 میلیمتر بوده است. این آمار نشان میدهد میزان بارشها 82 میلیمتر کمتر از سال قبل است. همچنین میانگین متوسط دراز مدت بارندگی در این بازه زمانی در پشت سد 213 میلیمتر بوده که با میانگین بلندمدت فاصله معناداری دارد. در واقع ما 120 میلیمتر از بارندگی متوسط دراز مدت در سرشاخههای کوهرنگ عقب هستیم.
اجرایی شدن مصوبات استانی توافقنامه با کشاورزان از شنبه
استاندار اصفهان با تشریح توافق صورت گرفته میان کشاورزان و مسئولان استان از جمله استانداری، آب منطقهای و جهاد کشاورزی، افزود: این توافقنامه هفت بندی که با کشاورزان منعقد شده، از امروز (شنبه) شکل اجرایی به خود میگیرد.
استاندار درخصوص جزئیات این توافقنامه توضیح داد: با پیگیریهای انجام شده قرار است از این پس کمیتهای متشکل از استانداری، جهاد کشاورزی، آب منطقهای و صنف کشاورزان برای پیگیری امور مربوط به کشاورزان، گزارشها را به صورت مستمر به استانداری ارائه دهد. البته قرار است پیگیری مصوبات ملی این توافقنامه نیز هر دو هفته یکبار به اطلاع کشاورزان و عموم مردم برسد.
آتش زدن چادرهای کشاورزان پس از توافق!
پیش از اعلام مفاد توافقنامه توسط نمایندگان کشاورزان از همان ساعات اولیه بامداد پنجشنبه خبر نهایی شدن توافق و تصمیم شورای صنفی کشاورزان بر پایان تجمع و جمع کردن چادرها بین کشاورزان حاضر در بستر زاینده رود منتشر شد. اما بین ساعت دو تا سه بامداد ناگهان چند چادر به آتش کشیده شد. بنابر تصاویر ضبط شده از بستر زاینده رود، دو فرد ناشناس و غیر کشاورز پیش از ورود مأموران ناجا چادرهای کشاورزان را به آتش کشیدند. به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، بنابر مستندات موجود و در فیلمی که توسط دوربینهای مداربسته ضبط شده است دو نفر که خود را با عنوان کشاورز جا زدهاند، پیش از ورود مأموران از پشت وارد چادرها شده و پس از آتش زدن آنها، متواری میشوند.
پس از این ماجرا مأموران یگان ویژه ناجا وارد صحنه میشوند و ضمن مدیریت فضای بستر رودخانه، هیچ برخوردی با افراد حاضر در محل نمیکنند. استاندار اصفهان هم در این باره گفت: کشاورزان در حال جمعآوری چادرها بودند که در این حین تعدادی از افراد فرصتطلب از این موقعیت سوء استفاده کرده و 2 چادر را آتش زدند که با ورود عوامل انتظامی این افراد دستگیر شدند. البته کشاورزان بعد از آن چادرها را جمعآوری کردند. همه میدانیم ادامهدار شدن این تجمعات فرصت را برای پیگیری موضوع در تهران سخت و مسئولان استانی را تمام وقت درگیر میکرد لذا با توافق با کشاورزان این تجمع پایان یافت تا این موضوع با دقت بیشتری مورد پیگیری قرار بگیرد.
«علی اصفهانی» دادستان اصفهان هم به دنبال آتش زدن تعدادی از چادرهای کشاورزان در جمع خبرنگاران گفت: بعد از بیانیهای که صنف کشاورزی داد و خاتمه تجمع کشاورزان را اعلام کرد تعدادی از اراذل و اوباش مانع جمع کردن چادرهای کشاورزان شده و این چادرها را آتش زدند. وی با تأکید بر اینکه اراذل و اوباش به دنبال سوء استفاده از مطالبه کشاورزان بودند، افزود: این افراد از کشاورزان نبوده و اهداف دیگری را دنبال میکردند. البته با ورود نیروی انتظامی این افراد دستگیر و کشاورزان خودشان مابقی چادرها را جمع کردند.
کشاورزان اجازه سوء استفاده به مخلان نظم را نمیدهند
«حسین محمدرضایی» عضو هیأت مدیره نظام صنفی کشاورزی استان اصفهان هم به ایرنا گفت: به هیچ فرد، صنف و جریان سیاسی اجازه بهرهبرداری و سوء استفاده از دادخواهی و مطالبه کشاورزان را برای رسیدن به اهداف ضد انقلابیشان نخواهیم داد.
عضو هیأت مدیره صنف کشاورزی اصفهان تصریح کرد: با وجود توافق صورت گرفته در حال حاضر حتی اگر ۵۰ میلیون مترمکعب آب هم باز شود، بازهم ما نمیتوانیم کشت پاییزه را انجام دهیم. در سالهای اخیر کمترین میزان آب رهاسازی شده برای کشت کشاورزان ۷۰ میلیون مترمکعب بوده که باز هم آب به زمینهای کشاورزی پایان شهر ورزنه نمیرسید پس لازم است مسئولان این شرایط را در نظر بگیرند.
نیم نگاه
استاندار اصفهان : با پیگیری های انجام شده قرار است از این پس کمیتهای متشکل از استانداری، جهاد کشاورزی، آب منطقهای و صنف کشاورزان برای پیگیری امور مربوط به کشاورزان گزارشها را به صورت مستمر به استانداری ارائه دهد. البته قرار است پیگیری مصوبات ملی این توافقنامه نیز هر دو هفته یکبار به اطلاع کشاورزان و عموم مردم برسد
وزیر جهاد کشاورزی اعلام کرد
توزیع هوشمند برنج، روغن و شکر از هفته جاری
وزیر جهاد کشاورزی اعلام کرد: از هفته جاری شکر، روغن و برنج نیز با قیمتهای تعزیراتی به اقلام توزیع هوشمند درب منازل اضافه خواهند شد. هرچه از سامانه هوشمند بیشتر استفاده کنیم دست واسطهها در این بین کم خواهد شد. همچنین برای میوه شب عید هم قصد داریم از توزیع هوشمند استفاده کنیم. بهگزارش شرکت بازرگانی دولتی ایران، سید جواد ساداتینژاد با بیان اینکه تمرکز ما در ماههای اول آغاز به کار دولت تأمین امنیت غذایی و تلاش برای ساماندهی بازار اقلام اصلی از جمله مرغ و تخممرغ بوده است، گفت: در این راستا توانستیم بازار مرغ و تخم مرغ را بهگونهای مدیریت کنیم که از روزهای آینده تا پایان سال شرایط مطلوبی در این بخشها را شاهد خواهیم بود.
وی ادامه داد: برای تأمین اقلام مورد نیاز شب عید و بعد از آن ماه رمضان برنامهریزیهای لازم انجام شده است و همچنین بسترسازی برای کشت قراردادی، خرید دام مازاد روستاییان و عشایر و سند دار کردن اراضی کشاورزی نیز در دستور کار قرار گرفته است.
ساداتینژاد افزود: وزارت جهاد کشاورزی در طول ۴۰ سال گذشته هیچ زمان در حوزه بازار مواد غذایی نبوده است. ما در بازرسی هیچ تجربهای نداشتیم. اخیراً، اما با همکاری و همراهی وزارت صمت بحث بازرسی در بازار اقلام غذایی را هم به عهده گرفتیم که البته تا این وظایف به طور کامل در اختیار وزارت جهاد قرار بگیرد مدت زمانی طی خواهد شد. همچنین در این راستا از نیروهای بسیج در بازرسیها کمک گرفتهایم.
وی ادامه داد: برای تأمین اقلام مورد نیاز شب عید و بعد از آن ماه رمضان برنامهریزیهای لازم انجام شده است و همچنین بسترسازی برای کشت قراردادی، خرید دام مازاد روستاییان و عشایر و سند دار کردن اراضی کشاورزی نیز در دستور کار قرار گرفته است.
ساداتینژاد افزود: وزارت جهاد کشاورزی در طول ۴۰ سال گذشته هیچ زمان در حوزه بازار مواد غذایی نبوده است. ما در بازرسی هیچ تجربهای نداشتیم. اخیراً، اما با همکاری و همراهی وزارت صمت بحث بازرسی در بازار اقلام غذایی را هم به عهده گرفتیم که البته تا این وظایف به طور کامل در اختیار وزارت جهاد قرار بگیرد مدت زمانی طی خواهد شد. همچنین در این راستا از نیروهای بسیج در بازرسیها کمک گرفتهایم.
به دنبال دستور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست
سوزاندن مازوت ممنوع شد
زهرا کشوری
خبرنگار
سازمان حفاظت محیط زیست کشور استفاده از مازوت را برای تمامی نیروگاهها و واحدهای صنعتی و معدنی ممنوع اعلام کرد. «علی سلاجقه»، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور در گفتوگو با تسنیم میگوید: «هیچ یک از نیروگاهها و واحدهای صنعتی و معدنی حق استفاده از سوخت مازوت ندارند.» «داریوش گل علیزاده»، معاون مرکز هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست هم در گفتوگو با «ایران» استفاده از هرگونه مازوت در تهران، اصفهان، اراک و کرج را رد میکند. پیش از این شورای اسلامی شهر اصفهان و مجمع نمایندگان اصفهان طی نامهای مشترک به رئیس جمهور و رئیس قوه قضائیه، خواستار رسیدگی به وضعیت مصرف مازوت در اصفهان و آثار زیست محیطی آن شدند. افزایش غلظت آلایندهها و برودت هوا، موضوع کمبود گاز و احتمال مصرف مجدد مازوت در نیروگاههای اصفهان، وضعیت بحرانی و شکننده محیط زیست استان از جمله موارد نگرانکننده مطرح شده از سوی شورای اسلامی شهر اصفهان و مجمع نمایندگان اصفهان بود.
با وجود این «ایرج حشمتی»، مدیرکل محیط زیست اصفهان در گفتوگو با «ایران» استفاده از مازوت توسط شهرکهای صنعتی و صنایع اصفهان را به کلی رد میکند و نامه شورای شهر را ناشی از تذکرهای محیط زیست برای جلوگیری از استفاده از مازوت میداند. تبریزیها اما استفاده از مازوت را تأیید میکنند. گلعلیزاده هم از استفاده کوتاه مدت شازند اراک از مازوت خبر میدهد و درباره تبریز میگوید: «این استان هم باید به سمت استفاده از سوخت پاک و سوختهای مایع کم گوگرد مثل نفت و گاز برود.» به گفته گلعلیزاده نیروگاه ها براساس ماده 23 قانون هوای پاک موظف به استفاده از سیستم کنترل آلودگی هستند اما هیچ نیروگاهی تاکنون به این سیستم تجهیز نشده است.
با توجه به عدم استفاده نیروگاهها از سیستم کنترل آلودگی چگونه استفاده از مازوت در کلانشهرهایی چون تهران، اراک، اصفهان و... رد میشود؟ او در پاسخ به این سؤال میگوید: «تمام مخازن مازوت در تهران پلمب است و نیروگاهها اجازه شکستن پلمب را ندارند.» پس علت آلودگی روزافزون پایتخت در پاییز سال جاری چیست؟ گلعلیزاده اعتقاد دارد که آلودگی در شهر تهران نسبت به زمان مشابه افزایش پیدا نکرده است. او علت آلودگیها را افزایش تعداد و سن منابع متحرک مثل خودروهای سواری و خودروهای دیزلی میداند و میگوید: «استفاده از سوختهای فسیلی باعث 97 درصد آلودگیهای شهر است. شهر خودپالایی خود را از دست داده و آلودگیها بیش از ظرفیت پایتخت است.» او درباره صدور اجازه برای استفاده شرکتهای سیمان از مازوت پیش از دستور علی سلاجقه هم میگوید: «صنایع و شرکتهای سیمان در داخل محدوده شهر از سال گذشته اجازه مصرف مازوت نداشتند.» او استفاده مازوت در نیروگاه مشهد، رامین اهواز و سهند بناب در آذربایجان شرقی را تأکید میکند و میگوید: «فاصله نیروگاهها با شهر زیاد است و باعث ایجاد آلودگی نمیشود.»
او میگوید: «نیروگاهها و صنایع باید از فیلتر و سیستم کاهش آلودگی هوا استفاده کنند. اگر خروجی این دودکشها در حد مجاز باشد آنها میتوانند از مازوت هم استفاده کنند. اگر خروجی منطبق بر استانداردها نباشد سازمان حفاظت محیط زیست پیگیری قضایی خواهد کرد.»
با وجود این، علی سلاجقه در گفتوگوی رسانهای خود در ساری از نیروگاهها و واحدهای صنعتی خواسته است تا دنبال سوخت جایگزین باشند.
او با اشاره به اینکه وزارتخانههای صمت، نیرو و نفت باید برای تأمین سوخت نیروگاهها و واحدهای صنعتی و معدنی برنامهریزی بکنند، میگوید: ما نیز آمادگی کامل داریم تا از این واحدها حمایت و شرایط را برای رفع مشکل آنها تسهیل کنیم.»
معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست از منع استفاده هر نوع سوختهای فسیلی برای نیروگاهها و واحدهای صنعتی و معدنی نزدیک به شهرها و کلانشهرها خبر میدهد و میگوید: واحدهایی که از سوختهای فسیلی قرار است استفاده کنند باید با رعایت فاصله از شهرها باشند که بر اساس دستورالعمل سازمان حفاظت محیط زیست تعریف شده است. پیش از این وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی طی مکاتبهای با وزرای کشور، نفت، نیرو و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست خواستار رسیدگی به تأثیر سوخت مازوت بر سلامت مردم و جلوگیری از به خطر افتادن جان و سلامت شهروندان شده بود.
نیم نگاه
نیروگاه ها براساس ماده 23 قانون هوای پاک ها موظف به استفاده از سیستم کنترل آلودگی هستند اما هیچ نیروگاهی تاکنون به این سیستم تجهیز نشده است
خبرنگار
سازمان حفاظت محیط زیست کشور استفاده از مازوت را برای تمامی نیروگاهها و واحدهای صنعتی و معدنی ممنوع اعلام کرد. «علی سلاجقه»، معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور در گفتوگو با تسنیم میگوید: «هیچ یک از نیروگاهها و واحدهای صنعتی و معدنی حق استفاده از سوخت مازوت ندارند.» «داریوش گل علیزاده»، معاون مرکز هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست هم در گفتوگو با «ایران» استفاده از هرگونه مازوت در تهران، اصفهان، اراک و کرج را رد میکند. پیش از این شورای اسلامی شهر اصفهان و مجمع نمایندگان اصفهان طی نامهای مشترک به رئیس جمهور و رئیس قوه قضائیه، خواستار رسیدگی به وضعیت مصرف مازوت در اصفهان و آثار زیست محیطی آن شدند. افزایش غلظت آلایندهها و برودت هوا، موضوع کمبود گاز و احتمال مصرف مجدد مازوت در نیروگاههای اصفهان، وضعیت بحرانی و شکننده محیط زیست استان از جمله موارد نگرانکننده مطرح شده از سوی شورای اسلامی شهر اصفهان و مجمع نمایندگان اصفهان بود.
با وجود این «ایرج حشمتی»، مدیرکل محیط زیست اصفهان در گفتوگو با «ایران» استفاده از مازوت توسط شهرکهای صنعتی و صنایع اصفهان را به کلی رد میکند و نامه شورای شهر را ناشی از تذکرهای محیط زیست برای جلوگیری از استفاده از مازوت میداند. تبریزیها اما استفاده از مازوت را تأیید میکنند. گلعلیزاده هم از استفاده کوتاه مدت شازند اراک از مازوت خبر میدهد و درباره تبریز میگوید: «این استان هم باید به سمت استفاده از سوخت پاک و سوختهای مایع کم گوگرد مثل نفت و گاز برود.» به گفته گلعلیزاده نیروگاه ها براساس ماده 23 قانون هوای پاک موظف به استفاده از سیستم کنترل آلودگی هستند اما هیچ نیروگاهی تاکنون به این سیستم تجهیز نشده است.
با توجه به عدم استفاده نیروگاهها از سیستم کنترل آلودگی چگونه استفاده از مازوت در کلانشهرهایی چون تهران، اراک، اصفهان و... رد میشود؟ او در پاسخ به این سؤال میگوید: «تمام مخازن مازوت در تهران پلمب است و نیروگاهها اجازه شکستن پلمب را ندارند.» پس علت آلودگی روزافزون پایتخت در پاییز سال جاری چیست؟ گلعلیزاده اعتقاد دارد که آلودگی در شهر تهران نسبت به زمان مشابه افزایش پیدا نکرده است. او علت آلودگیها را افزایش تعداد و سن منابع متحرک مثل خودروهای سواری و خودروهای دیزلی میداند و میگوید: «استفاده از سوختهای فسیلی باعث 97 درصد آلودگیهای شهر است. شهر خودپالایی خود را از دست داده و آلودگیها بیش از ظرفیت پایتخت است.» او درباره صدور اجازه برای استفاده شرکتهای سیمان از مازوت پیش از دستور علی سلاجقه هم میگوید: «صنایع و شرکتهای سیمان در داخل محدوده شهر از سال گذشته اجازه مصرف مازوت نداشتند.» او استفاده مازوت در نیروگاه مشهد، رامین اهواز و سهند بناب در آذربایجان شرقی را تأکید میکند و میگوید: «فاصله نیروگاهها با شهر زیاد است و باعث ایجاد آلودگی نمیشود.»
او میگوید: «نیروگاهها و صنایع باید از فیلتر و سیستم کاهش آلودگی هوا استفاده کنند. اگر خروجی این دودکشها در حد مجاز باشد آنها میتوانند از مازوت هم استفاده کنند. اگر خروجی منطبق بر استانداردها نباشد سازمان حفاظت محیط زیست پیگیری قضایی خواهد کرد.»
با وجود این، علی سلاجقه در گفتوگوی رسانهای خود در ساری از نیروگاهها و واحدهای صنعتی خواسته است تا دنبال سوخت جایگزین باشند.
او با اشاره به اینکه وزارتخانههای صمت، نیرو و نفت باید برای تأمین سوخت نیروگاهها و واحدهای صنعتی و معدنی برنامهریزی بکنند، میگوید: ما نیز آمادگی کامل داریم تا از این واحدها حمایت و شرایط را برای رفع مشکل آنها تسهیل کنیم.»
معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست از منع استفاده هر نوع سوختهای فسیلی برای نیروگاهها و واحدهای صنعتی و معدنی نزدیک به شهرها و کلانشهرها خبر میدهد و میگوید: واحدهایی که از سوختهای فسیلی قرار است استفاده کنند باید با رعایت فاصله از شهرها باشند که بر اساس دستورالعمل سازمان حفاظت محیط زیست تعریف شده است. پیش از این وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی طی مکاتبهای با وزرای کشور، نفت، نیرو و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست خواستار رسیدگی به تأثیر سوخت مازوت بر سلامت مردم و جلوگیری از به خطر افتادن جان و سلامت شهروندان شده بود.
نیم نگاه
نیروگاه ها براساس ماده 23 قانون هوای پاک ها موظف به استفاده از سیستم کنترل آلودگی هستند اما هیچ نیروگاهی تاکنون به این سیستم تجهیز نشده است
«ایران» از برنامه دولت سیزدهم برای احیای ظرفیتهای اقتصادی پیمانهای چندجانبه گزارش می دهد
دور خیز ایران برای بازار 370 میلیارد دلاری «اکو»
گروه اقتصادی/ برگزاری پانزدهمین نشست سران سازمان همکاری اقتصادی (اکو) فرصتی شد تا مبادلات تجاری ایران با 9 کشور عضو را رصد کنیم. این نشست که 7 آذرماه به میزبانی ترکمنستان در شهر عشق آباد و با حضور رئیسجمهور کشورمان، برگزار میشود، قرار است با هدف افزایش همکاری کشورهای عضو باشد. در نشستی که 2 آذرماه سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور با دبیرکل سازمان همکاری اقتصادی(اکو) داشت، تأکید شد راهکارهای مناسب برای فعال کردن ظرفیت و ارتقای سطح همکاریهای اقتصادی کشورهای عضو اکو اتخاذ شود.
رئیسجمهور با تأکید بر اینکه ایران از فعال شدن و توسعه فعالیتهای سازمان اکو حمایت میکند، گفت: تهران برای همکاریهای منطقهای در قالب سازمان همکاریهای اقتصادی اهمیت ویژهای قائل است و از اینگونه فعالیتها حمایت میکند.
سازمان همکاری اقتصادی با هدف توسعه اقتصادی پایدار کشورهای عضو تشکیل شد و برای حذف تدریجی موانع تجاری موضوعات مختلفی در دستور کار قرار گرفت که البته اکنون برخی از کشورها و از جمله ایران، نسبت به آن اعتراضهایی دارند که قرار است در نشستهای تخصصی آتی مورد بررسی قرار گیرد. از جمله موضوعاتی که کشورها درباره آن اجماع نظر دارند، بازنگری در کاهش تعرفهها است؛ سالهای متمادی است که اکو تشکیل شده و لذا ضرورت دارد که با تغییر وضعیت اقتصادی کشورها، تعرفهها و سایر موارد مورد بازبینی قرار گیرد.
دستاورد دولت گذشته برای فعالسازی اکو چه بود؟ آیا دولت روحانی توانست از این فرصت بهرهمند شود؟
کارشناسان اقتصادی بر این باور هستند که دولت گذشته نتوانست از پیمانهای دوجانبه و چندجانبه بهره ببرد و از این فرصت برای خنثیسازی تحریمها استفاده کند، به همین دلیل اکنون شاهد سطح پایین مبادلات تجاری و اقتصادی ایران با کشورهای عضو پیمانهای مشترک هستیم.
اکو، اوراسیا و شانگهای از جمله پیمانهایی هستند که ایران نتوانست بخوبی از پتانسیل آنها در سالهای اخیر استفاده کند. به گفته کارشناسان، همیشه ایران نباید منتظر استقبال کشورهای عضو پیمانهای مشترک باشد و ضرورت دارد که ایران برای توسعه روابط به سمت آنها حرکت کند.
مجید سالاری از فعالان اقتصادی به «ایران» میگوید:« دولت روحانی پیمانهای چندجانبه و دوجانبه را فراموش کرد و تمام کارهایی هم که صورت گرفت دست و پا شکسته بود؛ اگر دولت گذشته در راستای افزایش مبادلات تجاری و رشد اقتصادی پیمانهای چند جانبه را فعال میکرد، خیلی از تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی منتفع میشدند، اما شوکه شدن دولت در برابر تحریم باعث شد که به این مباحث مهم و استراتژیک بخوبی پرداخته نشود.»
اکو که متشکل از ۱۰ کشور(افغانستان، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان، ترکیه، پاکستان، ایران و قزاقستان) با جمعیتی بالغ بر ۴۰۰ میلیون نفر است از منظر تأمین و انتقال انرژی اهمیت قابل توجهی در جهان دارد.
دولت سیزدهم، مصمم به فعالسازی اکو
دولت سیزدهم، مصمم است که برای فعالسازی اکو از تمام توان و راهکارهایی که کارشناسان توصیه کردهاند، استفاده کند؛ به همین جهت برگزاری پانزدهمین نشست سران سازمان همکاری اقتصادی، فرصت بسیار مناسبی است تا کشورها درباره روند همکاریها به تفاهمهای جدیدی برسند.
کارشناسان سازمان توسعه تجارت به «ایران» گفتند: «موافقتنامه تجاری اکو در سال 85 تصویب شد اما تاکنون اجرایی نشده است؛ 5 کشور عضو چون ایران، پاکستان، ترکیه و... متن و ضمائم موافقت تجاری اکو را تأیید کردند ولی کشور تاجیکستان هنوز ضمائم را قبول نکرده و تنها موافقت خود را با متن موافقتنامه تجاری اعلام کرده است.»
براساس آمارهایی که سازمان توسعه تجارت در اختیار روزنامه ایران گذاشته است، صادرات کالایی اعضای اکو به جهان در سال 2020، بیش از 290 میلیارد دلار بوده است، این در حالی است که در سال 2019 این عدد 342 میلیارد دلار و سال قبل از آن یعنی 2018 حدود 394 میلیارد بوده است. در این میان واردات کالایی اعضای اکو از جهان در سال 2020 در حدود 372 میلیارد دلار بوده است و این عدد در سال 2019 بیش از 388 میلیارد دلار و سال 2018 از رقم 404 میلیارد دلار تجاوز کرده است. صادرات درون گروهی اکو هم از جمله اعدادی است که باید به آن پرداخته شود. براساس آخرین آمارهای اعلام شده 10 کشور عضو اکو در سال 2020، بیش از 27.5 میلیارد دلار صادرات داشتند. صادرات درون گروهی اعضای اکو در سال 2019 در حدود 33.3 میلیارد دلار بوده است. از سویی کشورهای عضو اکو در این حوزه در سال 2018 بیش از 30 میلیارد دلار صادرات داشتند. در حوزه واردات هم اعضای اکو در سال 2020، رقم 22.3 میلیارد دلار را ثبت کردند و این در حالی است که واردات درون گروهی اعضای اکو در سال 2019 در حدود 28.2 میلیارد دلار بوده است، همچنین 10 کشور عضو اکو در سال 2018 بیش از 30 میلیارد دلار واردات درون گروهی داشتند.
آمار تجارت ایران با اعضای اکو در سال 99 صحبت منتقدان مبنی بر اینکه دولت گذشته از ظرفیت کشورهای عضو اکو استفاده نکرده است تأیید میکند. حجم تجارتی که سال گذشته ایران با 10کشور عضو اکو داشته در مجموع 11565 میلیون دلار بوده است؛ از این میزان 4816 میلیون دلار مربوط به واردات ایران از کشورهای عضو اکو بوده و مابقی که در حدود 6749 میلیون دلار است، مربوط به صادرات ایران به کشورهای عضو اکو بوده است. در این میان کمترین میزان تجارت ایران با کشور تاجیکستان (24 میلیون دلار) و بیشترین حجم تجارت مربوط به ترکیه (6923 میلیون دلار) بوده است.
تجارت 9.2 میلیارد دلاری ایران با اکو
گمرک جمهوری اسلامی ایران نیز اعلام کرد که در هفت ماه نخست امسال ۲۰.۳ میلیون تن کالا به ارزش ۹ میلیارد و ۲۳۳میلیون دلار بین ایران و ۹ کشور عضو اکو تبادل شد که نسبت بهمدت مشابه ۴۳ درصد در وزن و ۴۸ درصد در ارزش رشد داشته است. بر این اساس 17 میلیون و ۴۴۰ هزار و ۶۱۷ تن به ارزش شش میلیارد و ۳۰ میلیون و ۵۴۴ هزار و هفت دلار آن سهم صادرات و دو میلیون و ۸۸۷ هزار و ۲۲۲ تن به ارزش سه میلیارد و ۳۰۲ میلیون و ۹۹۲ هزار و ۷۸۵ دلار نیز سهم واردات از این کشورها بوده است.
رئیسجمهور با تأکید بر اینکه ایران از فعال شدن و توسعه فعالیتهای سازمان اکو حمایت میکند، گفت: تهران برای همکاریهای منطقهای در قالب سازمان همکاریهای اقتصادی اهمیت ویژهای قائل است و از اینگونه فعالیتها حمایت میکند.
سازمان همکاری اقتصادی با هدف توسعه اقتصادی پایدار کشورهای عضو تشکیل شد و برای حذف تدریجی موانع تجاری موضوعات مختلفی در دستور کار قرار گرفت که البته اکنون برخی از کشورها و از جمله ایران، نسبت به آن اعتراضهایی دارند که قرار است در نشستهای تخصصی آتی مورد بررسی قرار گیرد. از جمله موضوعاتی که کشورها درباره آن اجماع نظر دارند، بازنگری در کاهش تعرفهها است؛ سالهای متمادی است که اکو تشکیل شده و لذا ضرورت دارد که با تغییر وضعیت اقتصادی کشورها، تعرفهها و سایر موارد مورد بازبینی قرار گیرد.
دستاورد دولت گذشته برای فعالسازی اکو چه بود؟ آیا دولت روحانی توانست از این فرصت بهرهمند شود؟
کارشناسان اقتصادی بر این باور هستند که دولت گذشته نتوانست از پیمانهای دوجانبه و چندجانبه بهره ببرد و از این فرصت برای خنثیسازی تحریمها استفاده کند، به همین دلیل اکنون شاهد سطح پایین مبادلات تجاری و اقتصادی ایران با کشورهای عضو پیمانهای مشترک هستیم.
اکو، اوراسیا و شانگهای از جمله پیمانهایی هستند که ایران نتوانست بخوبی از پتانسیل آنها در سالهای اخیر استفاده کند. به گفته کارشناسان، همیشه ایران نباید منتظر استقبال کشورهای عضو پیمانهای مشترک باشد و ضرورت دارد که ایران برای توسعه روابط به سمت آنها حرکت کند.
مجید سالاری از فعالان اقتصادی به «ایران» میگوید:« دولت روحانی پیمانهای چندجانبه و دوجانبه را فراموش کرد و تمام کارهایی هم که صورت گرفت دست و پا شکسته بود؛ اگر دولت گذشته در راستای افزایش مبادلات تجاری و رشد اقتصادی پیمانهای چند جانبه را فعال میکرد، خیلی از تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی منتفع میشدند، اما شوکه شدن دولت در برابر تحریم باعث شد که به این مباحث مهم و استراتژیک بخوبی پرداخته نشود.»
اکو که متشکل از ۱۰ کشور(افغانستان، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان، ترکیه، پاکستان، ایران و قزاقستان) با جمعیتی بالغ بر ۴۰۰ میلیون نفر است از منظر تأمین و انتقال انرژی اهمیت قابل توجهی در جهان دارد.
دولت سیزدهم، مصمم به فعالسازی اکو
دولت سیزدهم، مصمم است که برای فعالسازی اکو از تمام توان و راهکارهایی که کارشناسان توصیه کردهاند، استفاده کند؛ به همین جهت برگزاری پانزدهمین نشست سران سازمان همکاری اقتصادی، فرصت بسیار مناسبی است تا کشورها درباره روند همکاریها به تفاهمهای جدیدی برسند.
کارشناسان سازمان توسعه تجارت به «ایران» گفتند: «موافقتنامه تجاری اکو در سال 85 تصویب شد اما تاکنون اجرایی نشده است؛ 5 کشور عضو چون ایران، پاکستان، ترکیه و... متن و ضمائم موافقت تجاری اکو را تأیید کردند ولی کشور تاجیکستان هنوز ضمائم را قبول نکرده و تنها موافقت خود را با متن موافقتنامه تجاری اعلام کرده است.»
براساس آمارهایی که سازمان توسعه تجارت در اختیار روزنامه ایران گذاشته است، صادرات کالایی اعضای اکو به جهان در سال 2020، بیش از 290 میلیارد دلار بوده است، این در حالی است که در سال 2019 این عدد 342 میلیارد دلار و سال قبل از آن یعنی 2018 حدود 394 میلیارد بوده است. در این میان واردات کالایی اعضای اکو از جهان در سال 2020 در حدود 372 میلیارد دلار بوده است و این عدد در سال 2019 بیش از 388 میلیارد دلار و سال 2018 از رقم 404 میلیارد دلار تجاوز کرده است. صادرات درون گروهی اکو هم از جمله اعدادی است که باید به آن پرداخته شود. براساس آخرین آمارهای اعلام شده 10 کشور عضو اکو در سال 2020، بیش از 27.5 میلیارد دلار صادرات داشتند. صادرات درون گروهی اعضای اکو در سال 2019 در حدود 33.3 میلیارد دلار بوده است. از سویی کشورهای عضو اکو در این حوزه در سال 2018 بیش از 30 میلیارد دلار صادرات داشتند. در حوزه واردات هم اعضای اکو در سال 2020، رقم 22.3 میلیارد دلار را ثبت کردند و این در حالی است که واردات درون گروهی اعضای اکو در سال 2019 در حدود 28.2 میلیارد دلار بوده است، همچنین 10 کشور عضو اکو در سال 2018 بیش از 30 میلیارد دلار واردات درون گروهی داشتند.
آمار تجارت ایران با اعضای اکو در سال 99 صحبت منتقدان مبنی بر اینکه دولت گذشته از ظرفیت کشورهای عضو اکو استفاده نکرده است تأیید میکند. حجم تجارتی که سال گذشته ایران با 10کشور عضو اکو داشته در مجموع 11565 میلیون دلار بوده است؛ از این میزان 4816 میلیون دلار مربوط به واردات ایران از کشورهای عضو اکو بوده و مابقی که در حدود 6749 میلیون دلار است، مربوط به صادرات ایران به کشورهای عضو اکو بوده است. در این میان کمترین میزان تجارت ایران با کشور تاجیکستان (24 میلیون دلار) و بیشترین حجم تجارت مربوط به ترکیه (6923 میلیون دلار) بوده است.
تجارت 9.2 میلیارد دلاری ایران با اکو
گمرک جمهوری اسلامی ایران نیز اعلام کرد که در هفت ماه نخست امسال ۲۰.۳ میلیون تن کالا به ارزش ۹ میلیارد و ۲۳۳میلیون دلار بین ایران و ۹ کشور عضو اکو تبادل شد که نسبت بهمدت مشابه ۴۳ درصد در وزن و ۴۸ درصد در ارزش رشد داشته است. بر این اساس 17 میلیون و ۴۴۰ هزار و ۶۱۷ تن به ارزش شش میلیارد و ۳۰ میلیون و ۵۴۴ هزار و هفت دلار آن سهم صادرات و دو میلیون و ۸۸۷ هزار و ۲۲۲ تن به ارزش سه میلیارد و ۳۰۲ میلیون و ۹۹۲ هزار و ۷۸۵ دلار نیز سهم واردات از این کشورها بوده است.
افزایش ۶۹ درصدی عرضه ارز در سامانه نیما
گروه اقتصادی/ درحالی که دربازار آزاد ارز با ورود هیجانات شاهد افزایش صف خریداران ارز و فعال شدن دلالان هستیم، گزارشهای رسمی از افزایش قابل توجه ورود ارز به کشور و تزریق آن به بازار حکایت دارد.
طبق تازهترین گزارش بانک مرکزی، حجم فروش ارز توسط صادرکنندگان درسامانه نیما، طی هشت ماه سال 1400، 18.1 میلیارد دلار بوده است که این میزان حدود 69 درصد نسبت بهمدت مشابه سال قبل افزایش داشته است.
درحالی که حجم فروش ارز توسط صادرکنندگان، در سامانه نیما طی هشت ماهه 1399، 10.7 میلیارد دلار بوده، این میزان در مدت مشابه سال 1400، به 18.1 میلیارد دلار رسیده است. این امر حاکی از بهبود بازگشت ارز حاصل از صادرات توسط صادرکنندگان به چرخه اقتصاد کشور است. براین اساس حجم ارز عرضه شده در سامانه نیما توسط صادرکنندگان طی هشت ماه سال جاری نسبت به مدت مشابه سال قبل حدود 69 درصد افزایش داشته است.همچنین این حجم از ارز عرضه شده در سامانه نیما صرف واردات نیازهای ضروری، مواد اولیه، کالاهای سرمایهای برای افزایش تولید داخلی شده است.گفتنی است، روند افزایش عرضه ارز در سامانه نیما همچنان در آبان ماه تداوم داشته است به گونهای که عرضه ارز طی این ماه نسبت به ماه قبل حدود 20 درصد رشد داشته است.
اختلاف نرخی که تبدیل به بازار سیاه شد
با وجود آرامش نسبی دربازار ارز طی ماههای گذشته، چند روزی است که نرخ ارز دربازار آزاد رو به افزایش گذاشته است تا جایی که دلار از مرز 29 هزارتومان عبور کرد. دراین شرایط فاصله قیمت ارز صرافی با بازار آزاد باعث جذب دلالان به این بازار برای بهرهمندی از رانت موجود شد. بدین ترتیب طبق گزارشهای منتشر شده، برخی دلالان با اجاره کارت ملی افراد و پرداخت مبلغ ناچیزی از سهمیه سالانه 2 هزار دلاری آنها استفاده و با فروش آن دربازار آزاد سود قابل توجهی کسب کرده اند.
به گزارش تسنیم، اخیراً دادستان تهران به خرید و فروش ارز سهمیهای اشخاص اشاره کرد و گفت: بانک مرکزی بابت هر کارت ملی حدود 2 هزار یورو ارز واگذار میکند که این اقدام باعث ایجاد بازار سیاه شده است، به نحوی که عدهای از طریق اجاره کارت ملی، ارز تعلق گرفته به آنها را دریافت کرده و در قبال آن، رقم ناچیزی بابت اجاره کارت ملی به آنها پرداخت میکنند.
علی القاصی مهر افزود: در این پرونده 5متهم که از طریق کارت ملی حدود سه هزار نفر، چند میلیون دلار ارز از بانک مرکزی دریافت کردهاند دستگیر شدهاند.
چشمانداز روشن بازار ارز
طی هفتههای اخیر اخبار مثبتی از افزایش درآمدهای ارزی کشور و ورود ارز به ایران منتشر شده است. ازیک سو وزیر نفت از افزایش فروش نفت خام و فرآوردههای نفتی خبرداد؛ با وجودی که به دلیل سوء استفاده نکردن کشورهای غربی مشتریان نفت و طریقه فروش ازسوی مسئولان دولتی اعلام نشده است، اما بسیاری از کارشناسان رشد قابل توجه فروش نفت را تأیید کردهاند. در روزهای گذشته جواد اوجی وزیر نفت یک بار دیگر از سرعت گرفتن روند صعودی صادرات نفت و فراوردهها خبرداد و اعلام کرد که طی ماههای آینده اخبار خوبی دراین باره منتشر میشود.
ازسوی دیگر روند تدریجی آزادسازی داراییهای بلوکه شده ایران و در دسترس قرارگرفتن بخشی ازاین داراییها به بازار ارز ایران کمک کرده است.
درهمین راستا آماری که اخیراً بانک مرکزی درباره عرضه ارز به سامانه نیما منتشر کرده است بخوبی نشان دهنده رشد درآمدهای ارزی کشور است. برهمین اساس با این رشد طی روزهای آینده باید شاهد تغییر مسیر بازار ارز و نزولی شدن قیمتها باشیم. بازار ارز در روز پنجشنبه برای دلار با 162 تومان کاهش نسبت به روز چهارشنبه و با رقم 28940 تومان آغاز شد و در ادامه روز هم شاهد کاهش بیشتر قیمت دلار بودیم.بههمین دلیل بسیاری از کارشناسان خطاب به کسانی که به دنبال سرمایهگذاری دراین بازار هستند درباره ریسک بالای آن هشدار دادهاند چرا که قیمت روزهای اخیر واقعی نبوده و با معکوس شدن روند بازار، سرمایهگذاران دراین بازار زیان سنگینی متحمل خواهند شد.
طبق تازهترین گزارش بانک مرکزی، حجم فروش ارز توسط صادرکنندگان درسامانه نیما، طی هشت ماه سال 1400، 18.1 میلیارد دلار بوده است که این میزان حدود 69 درصد نسبت بهمدت مشابه سال قبل افزایش داشته است.
درحالی که حجم فروش ارز توسط صادرکنندگان، در سامانه نیما طی هشت ماهه 1399، 10.7 میلیارد دلار بوده، این میزان در مدت مشابه سال 1400، به 18.1 میلیارد دلار رسیده است. این امر حاکی از بهبود بازگشت ارز حاصل از صادرات توسط صادرکنندگان به چرخه اقتصاد کشور است. براین اساس حجم ارز عرضه شده در سامانه نیما توسط صادرکنندگان طی هشت ماه سال جاری نسبت به مدت مشابه سال قبل حدود 69 درصد افزایش داشته است.همچنین این حجم از ارز عرضه شده در سامانه نیما صرف واردات نیازهای ضروری، مواد اولیه، کالاهای سرمایهای برای افزایش تولید داخلی شده است.گفتنی است، روند افزایش عرضه ارز در سامانه نیما همچنان در آبان ماه تداوم داشته است به گونهای که عرضه ارز طی این ماه نسبت به ماه قبل حدود 20 درصد رشد داشته است.
اختلاف نرخی که تبدیل به بازار سیاه شد
با وجود آرامش نسبی دربازار ارز طی ماههای گذشته، چند روزی است که نرخ ارز دربازار آزاد رو به افزایش گذاشته است تا جایی که دلار از مرز 29 هزارتومان عبور کرد. دراین شرایط فاصله قیمت ارز صرافی با بازار آزاد باعث جذب دلالان به این بازار برای بهرهمندی از رانت موجود شد. بدین ترتیب طبق گزارشهای منتشر شده، برخی دلالان با اجاره کارت ملی افراد و پرداخت مبلغ ناچیزی از سهمیه سالانه 2 هزار دلاری آنها استفاده و با فروش آن دربازار آزاد سود قابل توجهی کسب کرده اند.
به گزارش تسنیم، اخیراً دادستان تهران به خرید و فروش ارز سهمیهای اشخاص اشاره کرد و گفت: بانک مرکزی بابت هر کارت ملی حدود 2 هزار یورو ارز واگذار میکند که این اقدام باعث ایجاد بازار سیاه شده است، به نحوی که عدهای از طریق اجاره کارت ملی، ارز تعلق گرفته به آنها را دریافت کرده و در قبال آن، رقم ناچیزی بابت اجاره کارت ملی به آنها پرداخت میکنند.
علی القاصی مهر افزود: در این پرونده 5متهم که از طریق کارت ملی حدود سه هزار نفر، چند میلیون دلار ارز از بانک مرکزی دریافت کردهاند دستگیر شدهاند.
چشمانداز روشن بازار ارز
طی هفتههای اخیر اخبار مثبتی از افزایش درآمدهای ارزی کشور و ورود ارز به ایران منتشر شده است. ازیک سو وزیر نفت از افزایش فروش نفت خام و فرآوردههای نفتی خبرداد؛ با وجودی که به دلیل سوء استفاده نکردن کشورهای غربی مشتریان نفت و طریقه فروش ازسوی مسئولان دولتی اعلام نشده است، اما بسیاری از کارشناسان رشد قابل توجه فروش نفت را تأیید کردهاند. در روزهای گذشته جواد اوجی وزیر نفت یک بار دیگر از سرعت گرفتن روند صعودی صادرات نفت و فراوردهها خبرداد و اعلام کرد که طی ماههای آینده اخبار خوبی دراین باره منتشر میشود.
ازسوی دیگر روند تدریجی آزادسازی داراییهای بلوکه شده ایران و در دسترس قرارگرفتن بخشی ازاین داراییها به بازار ارز ایران کمک کرده است.
درهمین راستا آماری که اخیراً بانک مرکزی درباره عرضه ارز به سامانه نیما منتشر کرده است بخوبی نشان دهنده رشد درآمدهای ارزی کشور است. برهمین اساس با این رشد طی روزهای آینده باید شاهد تغییر مسیر بازار ارز و نزولی شدن قیمتها باشیم. بازار ارز در روز پنجشنبه برای دلار با 162 تومان کاهش نسبت به روز چهارشنبه و با رقم 28940 تومان آغاز شد و در ادامه روز هم شاهد کاهش بیشتر قیمت دلار بودیم.بههمین دلیل بسیاری از کارشناسان خطاب به کسانی که به دنبال سرمایهگذاری دراین بازار هستند درباره ریسک بالای آن هشدار دادهاند چرا که قیمت روزهای اخیر واقعی نبوده و با معکوس شدن روند بازار، سرمایهگذاران دراین بازار زیان سنگینی متحمل خواهند شد.
میزگرد «ایران» با حضور دکتر موسی نجفی و حجتالاسلام و المسلمین دکتر رضا غلامی
هویت مقتدر ما ایرانیان
مهسا رمضانی
خبرنگار
هر سال در هفته پایانی بهمن ماه، آنچه در سطح شهر جلب توجه میکند، بادکنکها و عروسکهای قرمز و جعبههای شکلات با روبانهای قرمزی است که از ویترین مغازهها تا بساط دستفروشها را پر کرده است و مردمی که میکوشند تا با خرید حداقل یکی از نمادهای «روز ولنتاین» به نوعی خود را به این رخداد فرهنگ غربی گره بزنند. دورتر نرویم، یکی از متأخرترین این جشنها، جشن هالووین بود که باز قشری از جامعه در استقبال از آن، کم نگذاشتند. اما چرا؟! این سطح از استقبال از مراسم فرهنگ غیربومی آیا میتواند نشانهای از خلأ هویتی در جامعه ما باشد؟ آیا چالشهای هویتی در جامعه ما زنگ خطر را برای اهالی جامعهشناسی و علومانسانی به صدا درآورده است؟ آیا هویت در جامعه ما «مسألهمند» شده است؟ ایرانی امروز خود را در برابر تجدد چگونه باید تعریف کند بدون اینکه دچار آشفتگی هویتی شود؟ مجموعه این پرسشها باعث شد تا «وضعیت هویت در ایران امروز» را در میزگردی با حضور دکتر موسی نجفی، رئیس پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی و صاحب نظریه «تکوین و تکون هویت ملی ایرانیان» و حجتالاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی، دکترای علومسیاسی و رئیس پژوهشکده مطالعات اسلامی آسیبهای اجتماعی دانشگاه شاهد و رئیس شورای سیاستگذاری مجمع عالی علومانسانی اسلامی، به بحث بگذاریم. هر دو استاد، بر این باورند که ذات هویت ایرانی آسیب ندیده بلکه در طول تاریخ تقویت هم شده است و برای این ادعای خود دلایلی را اقامه میکنند که بسیار خواندنی است.
برخی از اصحاب علومانسانی بر این باورند که «هویت» در جامعه ما «مسألهمند» شده است، چقدر با این اظهارنظر همدل هستید؟
دکتر موسی نجفی: باید گفت هویت از یک «ذات» برخوردار است (هرچند که برخی معتقدند هویت ذات ندارد و شناور است. اغلب افراد با نگاه غربگرا، به این نگرش که هویت ایرانی ذاتی ندارد، گرایش دارند). من در نظریه «تکوین و تکون هویت ملی ایرانیان» اثبات کردم که هویت ایرانیان ذات دارد و این ذات به قبل از ورود اسلام برمیگردد و با اسلام تقویت شده است. به تعبیری، اسلام تکمیلکننده ذات هویت ایرانی بوده است. بنابراین، دین و اسلام جزء ذات هویت ما است، اما این ذات یک «پیرامون» هم دارد، وقتی از بحران هویت صحبت میکنیم، نگاه ما به این بحران نیز به دو صورت است؛ بحران در ذات و بحران در پیرامون.
از نظر من «ذات هویت ایرانی» هیچگاه آسیب ندیده و در طول تاریخ تقویت هم شده است، اما «پیرامون» با آسیبهایی مواجه شده است و دلیل این آسیبها، گسستهای فرهنگی متعددی است که بیشتر آنها از دوره مشروطه به بعد صورت گرفته است. مجموعه این گسستها منجر به آسیب دیدن «پیرامون» شده است، این آسیبها را میتوان در زمینههای فرهنگی، اجتماعی و... هویت ایرانی دید. به نظر میآید یک دوگانگی در پیرامون و یک وحدت هویتی در ذات هویت ایرانی وجود دارد، این وحدت و کثرت در مجموع وضعیت فرهنگی ایران را نشان میدهد.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی: همانطور که جناب آقای دکتر نجفی اشاره فرمودند، هویت یا «کیستی» همان چیزی است که انسان و جامعه انسانی را از دیگر انسانها و دیگر جوامع متمایز میکند. به بیان دیگر، هویت انسانی و هویت اجتماعی، یعنی مجموعه خصوصیات و ویژگیهای اساسی و تمایزبخش انسان و جامعه که شناسنامه هر انسان و جامعه را خلق میکند. در واقع، این عنصر تمایزبخش بین انسانی، در بطن خود اشتراکاتی عمدتاً از جهت فرهنگی دارد و همین اشتراکات است که امکان یکرنگی و وحدتبخشی در جامعه را پدید میآورد و با خلق یک شناسنامه خاص برای جامعه، یک جامعه را از دیگر جوامع متمایز میکند.
در ضمن تأکید میکنم، عامل اصلی هویتساز «فرهنگ» است. سرزمین، نژاد و قومیت همه اینها در جای خود مهم است اما هیچ کدام از جهت اهمیت در بحث هویت در تراز «فرهنگ» نیستند و حتی میتوانند در بطن فرهنگ هضم شوند. بنابراین، هویت، هم وجه «تمایزبخش» دارد و هم وجه «وحدتبخش». هویت میتواند شدت و ضعف پیدا کند یا دچار آسیب و بیماری شود، در این صورت، هویت حتماً یک مسأله مهم اجتماعی است و جامعهشناسان و فرهنگپژوهان باید به آن ورود کنند.
البته در ادامه فرمایش استاد نجفی تأکید میکنم که مانند فرهنگ که از دو لایه سخت و نرم برخوردار است، هویت هم از دو لایه سخت و نرم برخوردار است. لایه سخت هویت چیزی نیست که به راحتی تغییر کند اما لایه نرم متناسب با شرایط زمانه و تغییرات مثبت و منفی تحتتأثیر قرار میگیرد و عوض میشود. البته نه اینکه لایه سخت غیرقابل تغییر باشد، خیر، آن هم در صورت وارد آمدن آسیبهای جدی، پی در پی آسیب میبیند ولی سطح مقاومت آن بسیار بالا است.
آیا «هویت» را مسأله امروز جامعه ما میدانید؟
دکتر غلامی: بله، بیشک یکی از آسیبهای اجتماعی در جامعه ایران تضعیف هویت ملی و دینی است و دلیل عمده آن یکی در عدم سرمایهگذاری قوی، عمیق و هوشمندانه در فرهنگ و دیگری که از جهاتی مهمتر است، هجمه فرهنگی غرب نه فقط طی ۴۲ سال گذشته بلکه طی ۱۲۰ سال اخیر است. البته بهدلیل همین هسته سختی که هویت ملی و دینی ما دارد و استاد نجفی به آن به خوبی اشاره کردند، ملت ما مقاومت اعجابآوری در برابر تهاجم فرهنگی از خودش نشان داده است. هر ملتی به جای ملت ما بود، همان چند سال نخست تسلیم شده بود. این به همان هسته سخت فرهنگ و هویت برمیگردد. با این حال، خداوند چک سفید امضا به ما نداده است، ما هم اگر سرمایهگذاری هوشمندی در فرهنگ نداشته باشیم، حتی همین هسته سخت را هم بتدریج در معرض نابودی قرار خواهیم داد؛ آن وقت هضم شدن فرهنگ ما در فرهنگ غربی و از بین رفتن هویت ایرانی اسلامی چیز عجیبی نخواهد بود.
برای ترمیم «پیرامون هویت ایرانی» که معتقدید آسیبدیده است، چه ساز و کاری را پیشنهاد میکنید؟
دکتر نجفی: همانطور که دکتر غلامی به درستی اشاره کردند، وجود ذات در هویت ایرانی به منزله چک سفید امضا نیست؛ برای مثال، جمهوریهای مسلماننشین شوروی سابق، با ورود کمونیستها از هسته اصلیشان دور شدند، اما ذات هویت ما تا به امروز ضربه جدی ندیده است با این حال، باید در حوزه هویت، نظریهپردازی کلان داشته باشیم.
واقعیت این است که هویت با انقلاب اسلامی پیوند ناگسستنی دارد، انقلاب اسلامی به نوعی هم مؤید هویت و هم معلول هویت است تا آنجا که میتوان انقلاب اسلامی را یک «انقلاب هویتی» دانست که با پیروزی در مراحل اولیه، هویت را تکمیل کرد.
«ذات هویت ایرانی» در بردارنده چه مؤلفههایی است؟
دکتر نجفی: هویت ملی ایرانیان، سه بخش طولی دارد؛ نخست بخش 500 ساله است که از صفویه شروع و با تشیع آمیخته شده است. تشیع در ایران یک ملت تأسیس کرد، از این جنبه، ایران کاملاً در بین ملل دنیا ممتاز است. ما هیچ کشوری در دنیا سراغ نداریم که با تشیع ملیت خود را تشکیل داده باشد. برای مثال اگر به نامگذاری اسامی دختر و پسر دقت کنیم، درمییابیم که 5 اسم اول از اسامی ائمه است حتی خاندان پهلوی که بیشتر بر هویت باستانی ایرانی تمرکز داشتند، اسم رضا در نامگذاری فرزندان شان بسامد بالایی دارد و این نشان میدهد که تشیع بیشترین نقش را در زندگی ما ایفا میکند، عاشورا و سنت نذری دادن و... همه بیانگر قدرت تشیع در هویت ملی ما ایرانیان است.
دوم زبان فارسی است، رهبر معظم انقلاب به این بخش دوم از هویت ایرانی بسیار تأکید دارند، که به نوعی ما را از کشورهای عربی جدا میکند و تشخص خاصی به ما میبخشد. فردوسی، سعدی، حافظ و مولوی اینها هر یک ستارگان درخشانی هستند و اصلاً در مقابل تشیع و دین قرار نمیگیرند. اینها امتداد دین و تشیع محسوب میشوند.
سوم، ایران باستان ما است. هر سال عید نوروز به نوعی تداعیگر این بعد از هویت ملی ایرانی است. پهلویها از ایران باستان ما یک ایدئولوژی درست کردند، سومین بخش هویت ایرانی را در جایگاه نخست قرار دادند و تشیع را به بخش سوم تنزل دادند. اینجا است که بحران هویت ایجاد شد. اصلاً یکی از دلایل پدیدار شدن انقلاب اسلامی برهم خوردن این دیوار طولی بوده است. اوایل انقلاب حساسیتهایی در مورد بخش سوم (ایران باستان) ایجاد شد و برخی آن را به کلی انکار کردند در صورتی که بخش سوم هویت ایرانی یعنی ایرانباستان انکارناپذیر است؛ تخت جمشید، دانشگاه جندیشاپور و امثالهم جنبه تمدنی ما است و هم از یک مهندسی پیشرفته در دوران باستان خبر میدهد. همین دید پیشرفته و تمدنی باعث شد تا ایرانیان اهل بیت(ع) را از اسلام انتخاب کنند؛ یعنی فهمیدند که حقیقت اسلام به اهل بیت(ع) است، برای همین طرف امامت را گرفتند نه خلافت، این یک فهم است. برخی ملتها هنوز برای خلافت جایگاه مهمتری از امامت قائل هستند. جا به جایی این اجزای هویتی اشتباه است و انقلاب اسلامی آمد تا این نسبتها را اصلاح کند. هر سه بخش برای «ساخت تمدن نوین اسلامی» و «تعریف نسبتمان با غرب» لازم و ضروری است.
اگر ذات و هسته بدرستی تعریف شود، پیرامون را هم بدرستی خواهد ساخت و با آن نسبت برقرار خواهد کرد. اینجا است که ما به جنبش نرمافزاری نیاز داریم. اساساً جنبش نرمافزاری بهمعنای این است که هسته بتواند برای پیرامون تولید فکر و محتوا کند. مثل کاری که صفویه کرد، هسته را که برقرار کردند با معماری، هنر و شهرسازی اسلامی پیرامون خود را هم درست کردند. این پیرامون از دوران پهلوی و قاجار دچار آسیب شد. کاری که 400 سال پیش صفویه انجام داد، در پیرامون آسیب دیده است. انقلاب اسلامی آمد تا هم ذات را بهجایگاه نخست خود بازگرداند و هم ارتباط «ذات» و «پیرامون» را دوباره برقرار کند.
سیاستگذاری ما در حوزههای پیرامونی هویت باید ناظر بهچه مؤلفههایی باشد؟ اساساً هویت چقدر قابل مهندسی و سیاستگذاری است؟
دکترغلامی: فرهنگ یک امر انسانی است و به اندازه خود انسان ظرایف و پیچیدگی دارد اما اگر به امکان اصلاح و تقویت فرهنگ قائل باشیم، امکان اصلاح و تقویت هویت را هم پذیرفتهایم. این بهمعنای نگاه صددرصد پروژهای به مقوله اصلاح فرهنگی نیست بلکه بهمنزله کمک فوقالعاده به تغییرات فرهنگی در یک بستر طبیعی است. من حتی موافق بهکارگیری واژه «مهندسی» برای تغییرات مثبت فرهنگی نیستم؛ چراکه در بطن آن پیچیدگیهای حاکم بر فرهنگ بدرستی لحاظ نمیشود و چه بسا نوعی سادهاندیشی به ذهنهای اهلنظر متبادر میشود. البته فراموش نکنیم که حتی لیبرالترین صاحبنظران هم مخالف امکان مداخله در فرهنگ نیستند و لذا در کشورهای لیبرال هم مداخلات فرهنگی در قالبهای گوناگون، نوشته و نانوشته، حتی در حد مهندسی اجتماعی وجود دارد؛ بهنظر من بحث بر سر لزوم کنار گذاشتن سطحینگری و معقول دیدن شیوه مداخله و دفعی ندیدن تغییرات است. در این جهت، مهمترین فاکتور در مداخله در قالب مهندسی یا سیاستگذاری «تقویت خودآگاهی» است و سپس سرمایهگذاری بر نقاط قوت فرهنگی است. تفاوت بین تعامل فرهنگی با هجمه فرهنگی، همین «خودآگاهی» است. ما در فرهنگ و تمدن اسلامی ابایی برای ارتباط، تعامل و همافزایی با سایر فرهنگها و تمدنها نداریم. در طول تاریخ، هم ما از داراییهای خودمان به دیگر فرهنگها و تمدنها دادهایم و هم از داراییها و نقاط قوت فرهنگها و تمدنهای دیگران بهره بردهایم لکن همه اینها بر اساس خودآگاهی بوده است. خودآگاهی نه تنها به معنای شناخت خود و هویتمندی است، بلکه بهمعنای هوشیاری است. وقتی خودآگاهی باشد، نه انفعال و وادادگی وجود خواهد داشت و نه مستی و خوابآلودگی. باید قبول کرد اکثر کسانی که امروز در جامعه ما سبک زندگی غربی را تقلید میکنند خودآگاهی خود را از دست دادهاند و اگر بتوانیم خودآگاهی را به آنان برگردانیم، دوباره به سبک زندگی ایرانی و اسلامی باز خواهند گشت. البته غرب در تهاجماتی که به سایر جوامع میکند، ابتدا آن جوامع را ناهوشیار میکند زیرا تا وقتی هوشیاری باشد جامعه زیر بار هر چیزی نخواهد رفت.
یکی از واقعیتهای دنیای امروز تجدد و مواجهه با غرب است، خودمان را در برابر این تجدد چگونه باید تعریف کنیم؟
دکتر نجفی: دغدغهای که شما طرح کردید به نوعی شبیه مسألهای است که ما در بانکداری با آن مواجه هستیم. ما با یک بانکداری پیشرفته و قدرتمند غربی مواجهیم و عدهای میکوشند تا این بانکداری را در برابر صندوق قرضالحسنه مساجد قرار دهند. معلوم است که این دو اصلاً باهم قابل مقایسه نیستند.
جمهوری اسلامی در چهل سال گذشته کوشیده است تا بانکداری پیشرفته غربی را دستکاری کرده و بهنوعی آن را اصلاح کند. راهحل آنهم همین است چراکه ما یا باید از صفر شروع کنیم و یک بانکداری از نو تأسیس کنیم که دراین صورت این پرسش مطرح میشود که تکلیف این همه دستاوردهایی که بشر در طول این سالها در زمینه بانکداری داشته است، چه میشود؟ از طرف دیگر، جامعه هم منتظر ما نمیماند تا بیست سال دیگر ما از نو یک بانکداری اسلامی تأسیس کنیم. این امر شدنی نیست.
قبول کنیم که باید به یک دوره برزخی فکر کنیم. فرهنگ ما در دوره برزخ است و ایدهآل ما نیست. شاید بتوانیم برای همه نهادهای دنیای مدرن، نمونههایی درست کنیم اما غرب در خصوص نمونهها و نهادهای دنیای امروز 200 سال کار کردهاند، اما نمونههای ما پیشرفت نکرده است. با این حال، در حوزه بانکداری، طی 40 سال اخیر، از خیلی از کشورهای اسلامی جلوتر هستیم. کار سختی است، جنبش نرمافزاری و متخصص میطلبد. با این حال نشدنی نیست اما امری زمانبر است.
نمیتوانیم برای هرچیزی مشابه درست کنیم، آیا مشابه سینما، تئاتر روحوضی یا تعزیه است؟ خیر. آیا میتوان به یک نوع هنر اسلامی رسید که زایش آن «سینمای اسلامی» باشد؟ در خصوص امکان این امور باید اندیشید اما اندیشه و فکر، امروز نتیجه نمیدهد. از طرفی همت افرادی را که به این مهم (اسلامی کردن نهادهای جامعه) اعتقاد داشته باشند، میطلبد. متأسفانه در برهههایی از انقلاب اسلامی ما اعتقادی به این مسائل وجود نداشت بنابراین به یک روبنا و شکل ظاهری از اسلام بسنده شد درحالی که در باطن شیفتگی به تمدن غربی وجود داشت. بنابراین هیچ گاه برای تبدیل «فرهنگ ابتدایی» به «تمدن» فکر اساسی نشد و اینچنین فرهنگ در مرحله بالقوه باقی ماند و هیچ وقت به فعلیت خود نرسید.
اگر در پی تحول فرهنگی هستیم باید فرهنگ دینی را از حالت بالقوه خارج و به تمدن تبدیل کنیم. تبدیل «فرهنگ» به «تمدن» به زیرساختها و پروژههای خاصی نیاز دارد، از آن جمله میتوان به تحول علومانسانی و هنر و... اشاره کرد. اما از آنجا که عملیاتی شدن این جنس از پروژهها زمانبر است، امروز باید آنچه را از غرب وارد شده اصلاح کنیم. خود شهرنشینی یکی از مسائلی است که باید مورد اصلاح قرار گیرد، پرسش اصلی اینجا است که آیا اصلاً «شهر اسلامی» داریم؟ تهران شهر اسلامی نیست. یک شهر بزرگ است که سعی میکنیم بعضی از قسمتهای آن را رتوش کنیم، البته این امر، خاص جامعه ما نیست؛ خود کعبه در محاصره آسمانخراشهای غربی است.
تهران شهر بیرحمی است، پایتخت جمهوریاسلامی است اما جنس بیرحمی آن، از جنس تمدن غربی است و انسانها در آن احساس عزت نمیکنند، نخستین ویژگی یک شهر اسلامی باید این باشد که مردم در آن احساس عزت کنند. مسجد و مکان مقدس در آن احساس غربت نکند. در تهران مصلی هست اما مرکز شهر نیست. در کربلا، مشهد، قم و سایر شهرهای مذهبی با اینکه مظاهر تمدن غربی در آنها زیاد شده اما هنوز هم فاصله تا حرم حرف اول را میزند و پیدا است که حرم مرکزیت شهر را در دست دارد.
نباید با همان ذهنیتهای دهه شصت در سال 1400 با فرهنگ غرب بجنگیم. شعاری که رهبری در سال 1400 دادند «تمدن نوین اسلامی» است. با این تفکر و در پس این شعار نباید با مظاهر تمدن غرب بجنگیم بلکه نسبت برقرار کنیم. این نسبت برقرار کردن ممکن است، حذف، گرفتن یا اصلاح باشد. بستگی دارد که ما به چه چیزی نیاز داریم و این ما هستیم که تعیین میکنیم نه آنها.
دکتر غلامی: مهمترین عامل آشفتگی در هویت ما و سایر جوامع اسلامی و بهطور کل جوامع شرقی، مواجهه ناصحیح با تجدد است. تجدد و غلبه فرهنگ تجدد بر بخش مهمی از جهان، مسألهای نیست که بتوان بهسادگی از کنار آن گذشت. ما ایرانیها بیش از یک سده است که با مسأله تجدد روبهرو شدهایم و البته هنوز هم این مسأله را بدرستی حل نکردهایم. در چند دهه اخیر، پدیده جهانی شدن را هم تجربه کردهایم. من در اینجا کاری به وجه پروژهای جهانی شدن ندارم ،لکن اگر به جهانی شدن از منظر یک پروسه نگاه کنیم، این پدیده به مدد فضای مجازی، بهطور طبیعی مواجهه ما با تجدد را بسط و عمق چشمگیری داده است.
در پاسخ به سؤال شما، من دوباره روی «خودآگاهی» تأکید میکنم. وقتی از خودآگاهی سخن میگوییم، منظورمان هم جنبه فردی خودآگاهی است و هم جنبه اجتماعی آن. به نظر میرسد اگر جامعهای به وحدت و انسجام نسبی برسد و در این شرایط در مسیر یک تعامل و همافزایی، تولید هوشیاری بشود جامعه به خودآگاهی خواهد رسید و همین خودآگاهی میتواند زمینهساز یک تحول بزرگ باشد. در خودآگاهی اجتماعی، جامعه به ظرفیتها و داراییهای خود ملتفت میشود، بهعنوان مثال ما ایرانیها از یک پیشینه تمدنی چند هزار ساله برخورداریم. اینکه جناب استاد نجفی، ایران باستان را یکی از مؤلفههای تمدنی ما ایرانیها معرفی کردند، سخن بجایی بود. در سابقه ایران باستان ما حکمت خسروانی قرار دارد، دینداری وجود دارد، یک نظم مدنی بسیار پیشرفته قرار دارد و همانطور که فرمودند، یکی از مهمترین عوامل ورود سهل اسلام به ایران و خدمات عظیم و منحصربهفرد ایرانیان به اسلام، زمینههای فکری و فرهنگی مساعدی بود که از گذشتههای دور در ایران وجود داشت،البته بعداز ورود اسلام به ایران شکوفایی فرهنگی و تمدنی ایرانیان دو چندان شد که باید در فرصت دیگری درباره آن صحبت کنیم.
جدای از بحث خودآگاهی، من معتقدم در گام اول، باید با تجدد یک مواجهه منطقی داشته باشیم. تجدد از منظر تفکر اسلامی یک پدیده کاملاً سیاه نیست. در تجدد، هم اشکالات، معایب و نقاط ضعف جدی و مخرب وجود دارد و هم نقاط قوت فراوان. دأب اسلام این نیست که ارتباط و تعامل بین تمدنی را کنار بگذارد، لذا طبیعی است که ما میتوانیم با یک رویکرد کاملاً گزینشی با تمدن غرب روبهرو شویم و تا کنون هم تا حدودی این کار را کردهایم.
از طرف دیگر، باید با کنار گذاشتن انفعال و وادادگی در برابر غرب، توجه داشته باشیم که غربی شدن سرنوشت محتوم ما نیست. این حرف روشنفکرانه، یکی از مصایب ما طی سده اخیر بوده است. دائماً در ذهن مردم ایران خواندهاند که شما چارهای جز غربی شدن ندارید و اگر هم نخواهید غربی شوید، غرب شما را در درون خود بلع و هضم خواهد کرد!
مسأله دیگر این است که نه تنها غربی شدن سرنوشت برگشتناپذیر ما نیست، بلکه رقابت با غرب نیز ناممکن نیست. ما میتوانیم با اعتماد به سرمایههای عظیمی که در اختیار داریم و خودباوری که انقلاب اسلامی به مردم ایران بازگردانده است، در مسیر شکلگیری یک تمدن جدید در عرض تمدن غرب قدم برداریم. این در حالی است که تمدن غرب به اذعان خود غربیها در شرایط افول و غروب قرار گرفته و این شرایط فرصت خوبی را در اختیار ما قرار داده است. به نظر من، این طرز تلقی میتواند صیانتبخش و مقوم هویت ایرانی و اسلامی ما در برابر تجدد باشد.
نیم نگاه
دکتر نجفی: اگر در پی تحول فرهنگی هستیم باید «فرهنگ دینی» را از حالت بالقوه خارج و به «تمدن» تبدیل کنیم. تبدیل «فرهنگ» به «تمدن» به زیرساختها و پروژههای خاصی نیاز دارد، اما از آنجا که عملیاتی شدن این جنس از پروژهها زمانبر است، امروز باید آنچه را از غرب وارد شده اصلاح کنیم. نباید با همان ذهنیتهای دهه 60 در سال 1400 با فرهنگ غرب بجنگیم. شعاری که رهبر معظم انقلاب در سال 1400 دادند «تمدن نوین اسلامی» است. با این تفکر و در پس این شعار نباید با مظاهر تمدن غرب بجنگیم بلکه باید نسبت برقرار کنیم؛ این نسبت برقرار کردن ممکن است، حذف، گرفتن یا اصلاح باشد. بستگی دارد که ما به چه چیزی نیاز داریم و این ما هستیم که تعیین میکنیم نه آنها
نیم نگاه
دکتر غلامی: مهمترین عامل آشفتگی در هویت ما، مواجهه ناصحیح با تجدد است. تجدد و غلبه فرهنگ تجدد بر بخش مهمی از جهان، مسألهای نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. ما ایرانیها بیش از یک سده است که با مسأله تجدد روبهرو شدهایم و البته هنوز هم این مسأله را بدرستی حل نکردهایم. «خودآگاهی» نه تنها به معنای شناخت خود و هویتمندی است، بلکه به معنای هوشیاری است. وقتی خودآگاهی باشد، نه انفعال و وادادگی وجود خواهد داشت و نه مستی و خوابآلودگی. باید قبول کرد که اکثر کسانی که امروز در جامعه ما سبک زندگی غربی را تقلید میکنند خودآگاهی خود را از دست دادهاند و اگر بتوانیم خودآگاهی را به آنان برگردانیم، دوباره به سبک زندگی ایرانی و اسلامی باز خواهند گشت
خبرنگار
هر سال در هفته پایانی بهمن ماه، آنچه در سطح شهر جلب توجه میکند، بادکنکها و عروسکهای قرمز و جعبههای شکلات با روبانهای قرمزی است که از ویترین مغازهها تا بساط دستفروشها را پر کرده است و مردمی که میکوشند تا با خرید حداقل یکی از نمادهای «روز ولنتاین» به نوعی خود را به این رخداد فرهنگ غربی گره بزنند. دورتر نرویم، یکی از متأخرترین این جشنها، جشن هالووین بود که باز قشری از جامعه در استقبال از آن، کم نگذاشتند. اما چرا؟! این سطح از استقبال از مراسم فرهنگ غیربومی آیا میتواند نشانهای از خلأ هویتی در جامعه ما باشد؟ آیا چالشهای هویتی در جامعه ما زنگ خطر را برای اهالی جامعهشناسی و علومانسانی به صدا درآورده است؟ آیا هویت در جامعه ما «مسألهمند» شده است؟ ایرانی امروز خود را در برابر تجدد چگونه باید تعریف کند بدون اینکه دچار آشفتگی هویتی شود؟ مجموعه این پرسشها باعث شد تا «وضعیت هویت در ایران امروز» را در میزگردی با حضور دکتر موسی نجفی، رئیس پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی و صاحب نظریه «تکوین و تکون هویت ملی ایرانیان» و حجتالاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی، دکترای علومسیاسی و رئیس پژوهشکده مطالعات اسلامی آسیبهای اجتماعی دانشگاه شاهد و رئیس شورای سیاستگذاری مجمع عالی علومانسانی اسلامی، به بحث بگذاریم. هر دو استاد، بر این باورند که ذات هویت ایرانی آسیب ندیده بلکه در طول تاریخ تقویت هم شده است و برای این ادعای خود دلایلی را اقامه میکنند که بسیار خواندنی است.
برخی از اصحاب علومانسانی بر این باورند که «هویت» در جامعه ما «مسألهمند» شده است، چقدر با این اظهارنظر همدل هستید؟
دکتر موسی نجفی: باید گفت هویت از یک «ذات» برخوردار است (هرچند که برخی معتقدند هویت ذات ندارد و شناور است. اغلب افراد با نگاه غربگرا، به این نگرش که هویت ایرانی ذاتی ندارد، گرایش دارند). من در نظریه «تکوین و تکون هویت ملی ایرانیان» اثبات کردم که هویت ایرانیان ذات دارد و این ذات به قبل از ورود اسلام برمیگردد و با اسلام تقویت شده است. به تعبیری، اسلام تکمیلکننده ذات هویت ایرانی بوده است. بنابراین، دین و اسلام جزء ذات هویت ما است، اما این ذات یک «پیرامون» هم دارد، وقتی از بحران هویت صحبت میکنیم، نگاه ما به این بحران نیز به دو صورت است؛ بحران در ذات و بحران در پیرامون.
از نظر من «ذات هویت ایرانی» هیچگاه آسیب ندیده و در طول تاریخ تقویت هم شده است، اما «پیرامون» با آسیبهایی مواجه شده است و دلیل این آسیبها، گسستهای فرهنگی متعددی است که بیشتر آنها از دوره مشروطه به بعد صورت گرفته است. مجموعه این گسستها منجر به آسیب دیدن «پیرامون» شده است، این آسیبها را میتوان در زمینههای فرهنگی، اجتماعی و... هویت ایرانی دید. به نظر میآید یک دوگانگی در پیرامون و یک وحدت هویتی در ذات هویت ایرانی وجود دارد، این وحدت و کثرت در مجموع وضعیت فرهنگی ایران را نشان میدهد.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی: همانطور که جناب آقای دکتر نجفی اشاره فرمودند، هویت یا «کیستی» همان چیزی است که انسان و جامعه انسانی را از دیگر انسانها و دیگر جوامع متمایز میکند. به بیان دیگر، هویت انسانی و هویت اجتماعی، یعنی مجموعه خصوصیات و ویژگیهای اساسی و تمایزبخش انسان و جامعه که شناسنامه هر انسان و جامعه را خلق میکند. در واقع، این عنصر تمایزبخش بین انسانی، در بطن خود اشتراکاتی عمدتاً از جهت فرهنگی دارد و همین اشتراکات است که امکان یکرنگی و وحدتبخشی در جامعه را پدید میآورد و با خلق یک شناسنامه خاص برای جامعه، یک جامعه را از دیگر جوامع متمایز میکند.
در ضمن تأکید میکنم، عامل اصلی هویتساز «فرهنگ» است. سرزمین، نژاد و قومیت همه اینها در جای خود مهم است اما هیچ کدام از جهت اهمیت در بحث هویت در تراز «فرهنگ» نیستند و حتی میتوانند در بطن فرهنگ هضم شوند. بنابراین، هویت، هم وجه «تمایزبخش» دارد و هم وجه «وحدتبخش». هویت میتواند شدت و ضعف پیدا کند یا دچار آسیب و بیماری شود، در این صورت، هویت حتماً یک مسأله مهم اجتماعی است و جامعهشناسان و فرهنگپژوهان باید به آن ورود کنند.
البته در ادامه فرمایش استاد نجفی تأکید میکنم که مانند فرهنگ که از دو لایه سخت و نرم برخوردار است، هویت هم از دو لایه سخت و نرم برخوردار است. لایه سخت هویت چیزی نیست که به راحتی تغییر کند اما لایه نرم متناسب با شرایط زمانه و تغییرات مثبت و منفی تحتتأثیر قرار میگیرد و عوض میشود. البته نه اینکه لایه سخت غیرقابل تغییر باشد، خیر، آن هم در صورت وارد آمدن آسیبهای جدی، پی در پی آسیب میبیند ولی سطح مقاومت آن بسیار بالا است.
آیا «هویت» را مسأله امروز جامعه ما میدانید؟
دکتر غلامی: بله، بیشک یکی از آسیبهای اجتماعی در جامعه ایران تضعیف هویت ملی و دینی است و دلیل عمده آن یکی در عدم سرمایهگذاری قوی، عمیق و هوشمندانه در فرهنگ و دیگری که از جهاتی مهمتر است، هجمه فرهنگی غرب نه فقط طی ۴۲ سال گذشته بلکه طی ۱۲۰ سال اخیر است. البته بهدلیل همین هسته سختی که هویت ملی و دینی ما دارد و استاد نجفی به آن به خوبی اشاره کردند، ملت ما مقاومت اعجابآوری در برابر تهاجم فرهنگی از خودش نشان داده است. هر ملتی به جای ملت ما بود، همان چند سال نخست تسلیم شده بود. این به همان هسته سخت فرهنگ و هویت برمیگردد. با این حال، خداوند چک سفید امضا به ما نداده است، ما هم اگر سرمایهگذاری هوشمندی در فرهنگ نداشته باشیم، حتی همین هسته سخت را هم بتدریج در معرض نابودی قرار خواهیم داد؛ آن وقت هضم شدن فرهنگ ما در فرهنگ غربی و از بین رفتن هویت ایرانی اسلامی چیز عجیبی نخواهد بود.
برای ترمیم «پیرامون هویت ایرانی» که معتقدید آسیبدیده است، چه ساز و کاری را پیشنهاد میکنید؟
دکتر نجفی: همانطور که دکتر غلامی به درستی اشاره کردند، وجود ذات در هویت ایرانی به منزله چک سفید امضا نیست؛ برای مثال، جمهوریهای مسلماننشین شوروی سابق، با ورود کمونیستها از هسته اصلیشان دور شدند، اما ذات هویت ما تا به امروز ضربه جدی ندیده است با این حال، باید در حوزه هویت، نظریهپردازی کلان داشته باشیم.
واقعیت این است که هویت با انقلاب اسلامی پیوند ناگسستنی دارد، انقلاب اسلامی به نوعی هم مؤید هویت و هم معلول هویت است تا آنجا که میتوان انقلاب اسلامی را یک «انقلاب هویتی» دانست که با پیروزی در مراحل اولیه، هویت را تکمیل کرد.
«ذات هویت ایرانی» در بردارنده چه مؤلفههایی است؟
دکتر نجفی: هویت ملی ایرانیان، سه بخش طولی دارد؛ نخست بخش 500 ساله است که از صفویه شروع و با تشیع آمیخته شده است. تشیع در ایران یک ملت تأسیس کرد، از این جنبه، ایران کاملاً در بین ملل دنیا ممتاز است. ما هیچ کشوری در دنیا سراغ نداریم که با تشیع ملیت خود را تشکیل داده باشد. برای مثال اگر به نامگذاری اسامی دختر و پسر دقت کنیم، درمییابیم که 5 اسم اول از اسامی ائمه است حتی خاندان پهلوی که بیشتر بر هویت باستانی ایرانی تمرکز داشتند، اسم رضا در نامگذاری فرزندان شان بسامد بالایی دارد و این نشان میدهد که تشیع بیشترین نقش را در زندگی ما ایفا میکند، عاشورا و سنت نذری دادن و... همه بیانگر قدرت تشیع در هویت ملی ما ایرانیان است.
دوم زبان فارسی است، رهبر معظم انقلاب به این بخش دوم از هویت ایرانی بسیار تأکید دارند، که به نوعی ما را از کشورهای عربی جدا میکند و تشخص خاصی به ما میبخشد. فردوسی، سعدی، حافظ و مولوی اینها هر یک ستارگان درخشانی هستند و اصلاً در مقابل تشیع و دین قرار نمیگیرند. اینها امتداد دین و تشیع محسوب میشوند.
سوم، ایران باستان ما است. هر سال عید نوروز به نوعی تداعیگر این بعد از هویت ملی ایرانی است. پهلویها از ایران باستان ما یک ایدئولوژی درست کردند، سومین بخش هویت ایرانی را در جایگاه نخست قرار دادند و تشیع را به بخش سوم تنزل دادند. اینجا است که بحران هویت ایجاد شد. اصلاً یکی از دلایل پدیدار شدن انقلاب اسلامی برهم خوردن این دیوار طولی بوده است. اوایل انقلاب حساسیتهایی در مورد بخش سوم (ایران باستان) ایجاد شد و برخی آن را به کلی انکار کردند در صورتی که بخش سوم هویت ایرانی یعنی ایرانباستان انکارناپذیر است؛ تخت جمشید، دانشگاه جندیشاپور و امثالهم جنبه تمدنی ما است و هم از یک مهندسی پیشرفته در دوران باستان خبر میدهد. همین دید پیشرفته و تمدنی باعث شد تا ایرانیان اهل بیت(ع) را از اسلام انتخاب کنند؛ یعنی فهمیدند که حقیقت اسلام به اهل بیت(ع) است، برای همین طرف امامت را گرفتند نه خلافت، این یک فهم است. برخی ملتها هنوز برای خلافت جایگاه مهمتری از امامت قائل هستند. جا به جایی این اجزای هویتی اشتباه است و انقلاب اسلامی آمد تا این نسبتها را اصلاح کند. هر سه بخش برای «ساخت تمدن نوین اسلامی» و «تعریف نسبتمان با غرب» لازم و ضروری است.
اگر ذات و هسته بدرستی تعریف شود، پیرامون را هم بدرستی خواهد ساخت و با آن نسبت برقرار خواهد کرد. اینجا است که ما به جنبش نرمافزاری نیاز داریم. اساساً جنبش نرمافزاری بهمعنای این است که هسته بتواند برای پیرامون تولید فکر و محتوا کند. مثل کاری که صفویه کرد، هسته را که برقرار کردند با معماری، هنر و شهرسازی اسلامی پیرامون خود را هم درست کردند. این پیرامون از دوران پهلوی و قاجار دچار آسیب شد. کاری که 400 سال پیش صفویه انجام داد، در پیرامون آسیب دیده است. انقلاب اسلامی آمد تا هم ذات را بهجایگاه نخست خود بازگرداند و هم ارتباط «ذات» و «پیرامون» را دوباره برقرار کند.
سیاستگذاری ما در حوزههای پیرامونی هویت باید ناظر بهچه مؤلفههایی باشد؟ اساساً هویت چقدر قابل مهندسی و سیاستگذاری است؟
دکترغلامی: فرهنگ یک امر انسانی است و به اندازه خود انسان ظرایف و پیچیدگی دارد اما اگر به امکان اصلاح و تقویت فرهنگ قائل باشیم، امکان اصلاح و تقویت هویت را هم پذیرفتهایم. این بهمعنای نگاه صددرصد پروژهای به مقوله اصلاح فرهنگی نیست بلکه بهمنزله کمک فوقالعاده به تغییرات فرهنگی در یک بستر طبیعی است. من حتی موافق بهکارگیری واژه «مهندسی» برای تغییرات مثبت فرهنگی نیستم؛ چراکه در بطن آن پیچیدگیهای حاکم بر فرهنگ بدرستی لحاظ نمیشود و چه بسا نوعی سادهاندیشی به ذهنهای اهلنظر متبادر میشود. البته فراموش نکنیم که حتی لیبرالترین صاحبنظران هم مخالف امکان مداخله در فرهنگ نیستند و لذا در کشورهای لیبرال هم مداخلات فرهنگی در قالبهای گوناگون، نوشته و نانوشته، حتی در حد مهندسی اجتماعی وجود دارد؛ بهنظر من بحث بر سر لزوم کنار گذاشتن سطحینگری و معقول دیدن شیوه مداخله و دفعی ندیدن تغییرات است. در این جهت، مهمترین فاکتور در مداخله در قالب مهندسی یا سیاستگذاری «تقویت خودآگاهی» است و سپس سرمایهگذاری بر نقاط قوت فرهنگی است. تفاوت بین تعامل فرهنگی با هجمه فرهنگی، همین «خودآگاهی» است. ما در فرهنگ و تمدن اسلامی ابایی برای ارتباط، تعامل و همافزایی با سایر فرهنگها و تمدنها نداریم. در طول تاریخ، هم ما از داراییهای خودمان به دیگر فرهنگها و تمدنها دادهایم و هم از داراییها و نقاط قوت فرهنگها و تمدنهای دیگران بهره بردهایم لکن همه اینها بر اساس خودآگاهی بوده است. خودآگاهی نه تنها به معنای شناخت خود و هویتمندی است، بلکه بهمعنای هوشیاری است. وقتی خودآگاهی باشد، نه انفعال و وادادگی وجود خواهد داشت و نه مستی و خوابآلودگی. باید قبول کرد اکثر کسانی که امروز در جامعه ما سبک زندگی غربی را تقلید میکنند خودآگاهی خود را از دست دادهاند و اگر بتوانیم خودآگاهی را به آنان برگردانیم، دوباره به سبک زندگی ایرانی و اسلامی باز خواهند گشت. البته غرب در تهاجماتی که به سایر جوامع میکند، ابتدا آن جوامع را ناهوشیار میکند زیرا تا وقتی هوشیاری باشد جامعه زیر بار هر چیزی نخواهد رفت.
یکی از واقعیتهای دنیای امروز تجدد و مواجهه با غرب است، خودمان را در برابر این تجدد چگونه باید تعریف کنیم؟
دکتر نجفی: دغدغهای که شما طرح کردید به نوعی شبیه مسألهای است که ما در بانکداری با آن مواجه هستیم. ما با یک بانکداری پیشرفته و قدرتمند غربی مواجهیم و عدهای میکوشند تا این بانکداری را در برابر صندوق قرضالحسنه مساجد قرار دهند. معلوم است که این دو اصلاً باهم قابل مقایسه نیستند.
جمهوری اسلامی در چهل سال گذشته کوشیده است تا بانکداری پیشرفته غربی را دستکاری کرده و بهنوعی آن را اصلاح کند. راهحل آنهم همین است چراکه ما یا باید از صفر شروع کنیم و یک بانکداری از نو تأسیس کنیم که دراین صورت این پرسش مطرح میشود که تکلیف این همه دستاوردهایی که بشر در طول این سالها در زمینه بانکداری داشته است، چه میشود؟ از طرف دیگر، جامعه هم منتظر ما نمیماند تا بیست سال دیگر ما از نو یک بانکداری اسلامی تأسیس کنیم. این امر شدنی نیست.
قبول کنیم که باید به یک دوره برزخی فکر کنیم. فرهنگ ما در دوره برزخ است و ایدهآل ما نیست. شاید بتوانیم برای همه نهادهای دنیای مدرن، نمونههایی درست کنیم اما غرب در خصوص نمونهها و نهادهای دنیای امروز 200 سال کار کردهاند، اما نمونههای ما پیشرفت نکرده است. با این حال، در حوزه بانکداری، طی 40 سال اخیر، از خیلی از کشورهای اسلامی جلوتر هستیم. کار سختی است، جنبش نرمافزاری و متخصص میطلبد. با این حال نشدنی نیست اما امری زمانبر است.
نمیتوانیم برای هرچیزی مشابه درست کنیم، آیا مشابه سینما، تئاتر روحوضی یا تعزیه است؟ خیر. آیا میتوان به یک نوع هنر اسلامی رسید که زایش آن «سینمای اسلامی» باشد؟ در خصوص امکان این امور باید اندیشید اما اندیشه و فکر، امروز نتیجه نمیدهد. از طرفی همت افرادی را که به این مهم (اسلامی کردن نهادهای جامعه) اعتقاد داشته باشند، میطلبد. متأسفانه در برهههایی از انقلاب اسلامی ما اعتقادی به این مسائل وجود نداشت بنابراین به یک روبنا و شکل ظاهری از اسلام بسنده شد درحالی که در باطن شیفتگی به تمدن غربی وجود داشت. بنابراین هیچ گاه برای تبدیل «فرهنگ ابتدایی» به «تمدن» فکر اساسی نشد و اینچنین فرهنگ در مرحله بالقوه باقی ماند و هیچ وقت به فعلیت خود نرسید.
اگر در پی تحول فرهنگی هستیم باید فرهنگ دینی را از حالت بالقوه خارج و به تمدن تبدیل کنیم. تبدیل «فرهنگ» به «تمدن» به زیرساختها و پروژههای خاصی نیاز دارد، از آن جمله میتوان به تحول علومانسانی و هنر و... اشاره کرد. اما از آنجا که عملیاتی شدن این جنس از پروژهها زمانبر است، امروز باید آنچه را از غرب وارد شده اصلاح کنیم. خود شهرنشینی یکی از مسائلی است که باید مورد اصلاح قرار گیرد، پرسش اصلی اینجا است که آیا اصلاً «شهر اسلامی» داریم؟ تهران شهر اسلامی نیست. یک شهر بزرگ است که سعی میکنیم بعضی از قسمتهای آن را رتوش کنیم، البته این امر، خاص جامعه ما نیست؛ خود کعبه در محاصره آسمانخراشهای غربی است.
تهران شهر بیرحمی است، پایتخت جمهوریاسلامی است اما جنس بیرحمی آن، از جنس تمدن غربی است و انسانها در آن احساس عزت نمیکنند، نخستین ویژگی یک شهر اسلامی باید این باشد که مردم در آن احساس عزت کنند. مسجد و مکان مقدس در آن احساس غربت نکند. در تهران مصلی هست اما مرکز شهر نیست. در کربلا، مشهد، قم و سایر شهرهای مذهبی با اینکه مظاهر تمدن غربی در آنها زیاد شده اما هنوز هم فاصله تا حرم حرف اول را میزند و پیدا است که حرم مرکزیت شهر را در دست دارد.
نباید با همان ذهنیتهای دهه شصت در سال 1400 با فرهنگ غرب بجنگیم. شعاری که رهبری در سال 1400 دادند «تمدن نوین اسلامی» است. با این تفکر و در پس این شعار نباید با مظاهر تمدن غرب بجنگیم بلکه نسبت برقرار کنیم. این نسبت برقرار کردن ممکن است، حذف، گرفتن یا اصلاح باشد. بستگی دارد که ما به چه چیزی نیاز داریم و این ما هستیم که تعیین میکنیم نه آنها.
دکتر غلامی: مهمترین عامل آشفتگی در هویت ما و سایر جوامع اسلامی و بهطور کل جوامع شرقی، مواجهه ناصحیح با تجدد است. تجدد و غلبه فرهنگ تجدد بر بخش مهمی از جهان، مسألهای نیست که بتوان بهسادگی از کنار آن گذشت. ما ایرانیها بیش از یک سده است که با مسأله تجدد روبهرو شدهایم و البته هنوز هم این مسأله را بدرستی حل نکردهایم. در چند دهه اخیر، پدیده جهانی شدن را هم تجربه کردهایم. من در اینجا کاری به وجه پروژهای جهانی شدن ندارم ،لکن اگر به جهانی شدن از منظر یک پروسه نگاه کنیم، این پدیده به مدد فضای مجازی، بهطور طبیعی مواجهه ما با تجدد را بسط و عمق چشمگیری داده است.
در پاسخ به سؤال شما، من دوباره روی «خودآگاهی» تأکید میکنم. وقتی از خودآگاهی سخن میگوییم، منظورمان هم جنبه فردی خودآگاهی است و هم جنبه اجتماعی آن. به نظر میرسد اگر جامعهای به وحدت و انسجام نسبی برسد و در این شرایط در مسیر یک تعامل و همافزایی، تولید هوشیاری بشود جامعه به خودآگاهی خواهد رسید و همین خودآگاهی میتواند زمینهساز یک تحول بزرگ باشد. در خودآگاهی اجتماعی، جامعه به ظرفیتها و داراییهای خود ملتفت میشود، بهعنوان مثال ما ایرانیها از یک پیشینه تمدنی چند هزار ساله برخورداریم. اینکه جناب استاد نجفی، ایران باستان را یکی از مؤلفههای تمدنی ما ایرانیها معرفی کردند، سخن بجایی بود. در سابقه ایران باستان ما حکمت خسروانی قرار دارد، دینداری وجود دارد، یک نظم مدنی بسیار پیشرفته قرار دارد و همانطور که فرمودند، یکی از مهمترین عوامل ورود سهل اسلام به ایران و خدمات عظیم و منحصربهفرد ایرانیان به اسلام، زمینههای فکری و فرهنگی مساعدی بود که از گذشتههای دور در ایران وجود داشت،البته بعداز ورود اسلام به ایران شکوفایی فرهنگی و تمدنی ایرانیان دو چندان شد که باید در فرصت دیگری درباره آن صحبت کنیم.
جدای از بحث خودآگاهی، من معتقدم در گام اول، باید با تجدد یک مواجهه منطقی داشته باشیم. تجدد از منظر تفکر اسلامی یک پدیده کاملاً سیاه نیست. در تجدد، هم اشکالات، معایب و نقاط ضعف جدی و مخرب وجود دارد و هم نقاط قوت فراوان. دأب اسلام این نیست که ارتباط و تعامل بین تمدنی را کنار بگذارد، لذا طبیعی است که ما میتوانیم با یک رویکرد کاملاً گزینشی با تمدن غرب روبهرو شویم و تا کنون هم تا حدودی این کار را کردهایم.
از طرف دیگر، باید با کنار گذاشتن انفعال و وادادگی در برابر غرب، توجه داشته باشیم که غربی شدن سرنوشت محتوم ما نیست. این حرف روشنفکرانه، یکی از مصایب ما طی سده اخیر بوده است. دائماً در ذهن مردم ایران خواندهاند که شما چارهای جز غربی شدن ندارید و اگر هم نخواهید غربی شوید، غرب شما را در درون خود بلع و هضم خواهد کرد!
مسأله دیگر این است که نه تنها غربی شدن سرنوشت برگشتناپذیر ما نیست، بلکه رقابت با غرب نیز ناممکن نیست. ما میتوانیم با اعتماد به سرمایههای عظیمی که در اختیار داریم و خودباوری که انقلاب اسلامی به مردم ایران بازگردانده است، در مسیر شکلگیری یک تمدن جدید در عرض تمدن غرب قدم برداریم. این در حالی است که تمدن غرب به اذعان خود غربیها در شرایط افول و غروب قرار گرفته و این شرایط فرصت خوبی را در اختیار ما قرار داده است. به نظر من، این طرز تلقی میتواند صیانتبخش و مقوم هویت ایرانی و اسلامی ما در برابر تجدد باشد.
نیم نگاه
دکتر نجفی: اگر در پی تحول فرهنگی هستیم باید «فرهنگ دینی» را از حالت بالقوه خارج و به «تمدن» تبدیل کنیم. تبدیل «فرهنگ» به «تمدن» به زیرساختها و پروژههای خاصی نیاز دارد، اما از آنجا که عملیاتی شدن این جنس از پروژهها زمانبر است، امروز باید آنچه را از غرب وارد شده اصلاح کنیم. نباید با همان ذهنیتهای دهه 60 در سال 1400 با فرهنگ غرب بجنگیم. شعاری که رهبر معظم انقلاب در سال 1400 دادند «تمدن نوین اسلامی» است. با این تفکر و در پس این شعار نباید با مظاهر تمدن غرب بجنگیم بلکه باید نسبت برقرار کنیم؛ این نسبت برقرار کردن ممکن است، حذف، گرفتن یا اصلاح باشد. بستگی دارد که ما به چه چیزی نیاز داریم و این ما هستیم که تعیین میکنیم نه آنها
نیم نگاه
دکتر غلامی: مهمترین عامل آشفتگی در هویت ما، مواجهه ناصحیح با تجدد است. تجدد و غلبه فرهنگ تجدد بر بخش مهمی از جهان، مسألهای نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. ما ایرانیها بیش از یک سده است که با مسأله تجدد روبهرو شدهایم و البته هنوز هم این مسأله را بدرستی حل نکردهایم. «خودآگاهی» نه تنها به معنای شناخت خود و هویتمندی است، بلکه به معنای هوشیاری است. وقتی خودآگاهی باشد، نه انفعال و وادادگی وجود خواهد داشت و نه مستی و خوابآلودگی. باید قبول کرد که اکثر کسانی که امروز در جامعه ما سبک زندگی غربی را تقلید میکنند خودآگاهی خود را از دست دادهاند و اگر بتوانیم خودآگاهی را به آنان برگردانیم، دوباره به سبک زندگی ایرانی و اسلامی باز خواهند گشت
رضایت 80 درصدی مردم از سفرهای استانی
همزمان با ۱۰۰ روزه شدن دولت آیتالله سیدابراهیم رئیسی، مرکز افکارسنجی «کیو» نتیجه تازهترین نظرسنجی خود را درخصوص نظر مردم درباره دولت سیزدهم منتشر کرده است. بهگزارش فارس، در این نظرسنجی که بهصورت تلفنی و از ۱۱۰۰ نفر در ماه آبان انجام شده است، شرکتکنندگان در پاسخ به این سؤال که آیا به طور کلی به دولت فعلی اعتماد دارید؟ 6/69 درصد پاسخ مثبت و 9/25 درصد پاسخ منفی دادهاند.همچنین ۶۳/۲ درصد از شرکت کنندگان اعلام کردهاند که به بهبود شرایط در ۴ سال پیش رو توسط دولت رئیسی امید دارند.
۳۱/۲ درصد نیز گفتهاند چنین امیدی ندارند. در این نظرسنجی ۷۸/۲ درصد از شرکتکنندگان گفتهاند از سفرهای استانی رئیسجمهور رضایت دارند. ۱۴/۹ درصد نیز گفتهاند نگاه مثبتی به این سفرها ندارند. گفتنی است پیش از این، نتایج نظرسنجی مشترک دانشگاه مریلند امریکا و مرکز افکارسنجی «ایرانپل» (Iran Poll) نشان داد که ایرانیها کماکان اعتمادی به وعدههای دولت امریکا ندارند، از برنامه موشکی کشور حمایت کرده و نسبت به بهبود اوضاع امیدوارند. این نظرسنجی که تنها چند هفته پس از تحلیف «آیتالله سیدابراهیم رئیسی» رئیسجمهور ایران انجام شد، حمایت بیسابقهای از رئیسجمهور جدید را نشان داد. ۷۸ درصد از پاسخ دهندگان گفتند که نظرشان نسبت به رئیسجمهور جدید تاحدی مطلوب (۳۳ درصد) یا بسیار مطلوب (۴۵ درصد) است. این عملکرد به معنی بهبود ۵۰ درصدی وضعیت رئیسی نسبت به ماه مه ۲۰۱۷ است.
۳۱/۲ درصد نیز گفتهاند چنین امیدی ندارند. در این نظرسنجی ۷۸/۲ درصد از شرکتکنندگان گفتهاند از سفرهای استانی رئیسجمهور رضایت دارند. ۱۴/۹ درصد نیز گفتهاند نگاه مثبتی به این سفرها ندارند. گفتنی است پیش از این، نتایج نظرسنجی مشترک دانشگاه مریلند امریکا و مرکز افکارسنجی «ایرانپل» (Iran Poll) نشان داد که ایرانیها کماکان اعتمادی به وعدههای دولت امریکا ندارند، از برنامه موشکی کشور حمایت کرده و نسبت به بهبود اوضاع امیدوارند. این نظرسنجی که تنها چند هفته پس از تحلیف «آیتالله سیدابراهیم رئیسی» رئیسجمهور ایران انجام شد، حمایت بیسابقهای از رئیسجمهور جدید را نشان داد. ۷۸ درصد از پاسخ دهندگان گفتند که نظرشان نسبت به رئیسجمهور جدید تاحدی مطلوب (۳۳ درصد) یا بسیار مطلوب (۴۵ درصد) است. این عملکرد به معنی بهبود ۵۰ درصدی وضعیت رئیسی نسبت به ماه مه ۲۰۱۷ است.
دلایل تعطیلی جلسات شورای عالی فضایی
فتحالله امی
رئیس پژوهشگاه هوافضای ایران
تشکیل نخستین جلسه شورای عالی فضایی کشور پس از وقفهای 10 ساله را باید به عنوان نقطه آغاز عزیمت جمهوری اسلامی ایران برای برداشتن گام بزرگتری در فناوری پیشرفته فضایی به فال نیک گرفت. اهمیت این رویداد از آن جهت است که بدانیم پروژهها و طرحهای فضایی در همه کشورها به دلیل نیازی که به سرمایهگذاریهای کلان دارند طرحهای حاکمیتی هستند و دلیل تأسیس شورای عالی فضایی در سال 1383 نیز بررسی و تصویب همین طرحهای کلان بوده است. اما با کمال تأسف این شورا پس از تأسیس به دلایلی مورد کم توجهی و بیمهری دولتها قرار گرفت تا آنجا که از سال 1390 تا 1400 هیچ جلسهای در این شورا تشکیل نشد.
یکی از دلایل این وقفه مواجهه دولت گذشته با کسری بودجه بوده است و از آنجا که اعتبار کافی برای تصویب طرحهای ملی و مهم فضایی در نظر گرفته نمیشد گویا نیازی به برگزاری جلسات احساس نمیشد و دولت قبل در حوزه فناوری فضایی به پیگیری طرحهایی که در سالهای پیش از آن به تصویب رسیده بود اکتفا کرده بود. با این حال باید گفت که فقدان تخصیص اعتبار لازم علت غایی این فترت 10 ساله نبود.
مسأله اصلی مخالفت کشورهای توسعه یافته و بویژه اغلب کشورهای عضو گروه 1+5 یعنی کشورهای طرف مذاکرات هستهای با پیشرفت ایران در حوزه فناوری هوا فضا بوده است.
دولتهای گذشته در سالهایی که مذاکرات در جریان بود برای اجتناب از مواجه شدن با این مخالفتها جلسات شورای عالی فضایی را تشکیل نمیدادند. زیرا تصور غالب این بود که خبر تشکیل جلسه این شورا در خارج از کشور یعنی سرمایهگذاری ایران بر توسعه فناوریهای پیشرفته و ایجاد نوعی دستانداز در جریان مذاکرات.
حال در شرایطی که آن مسائل یعنی کمبود بودجه، تحریم و مذاکرات همچنان پا برجاست دولت آقای رئیسی در رویکردی کاملاً متفاوت اقدام به احیای این شورای عالی کرده که اقدام حائز اهمیتی است.
البته طبیعتاً یکی از دلایل عمل به وعده رئیس جمهور است که در جریان انتخابات یکی از وعدههایش تشکیل همه شوراهای عالی بود که تشکیل نمیشدند یا مورد بیتوجهی دولت گذشته قرار گرفته بودند.
دلیل دیگر راهبرد و نگاه ویژه رئیس جمهور و دولت سیزدهم یعنی اتکا به داخل است و این اعتقاد که میتوان به دست مدیران کشور با فعال کردن ظرفیتهای مغفول و معطل مانده داخلی بخش زیادی از مشکلات کشور را برطرف کرد.
از این حیث یکی از نکاتی که در سخنان رئیس جمهور از جایگاه رئیس شورای عالی فضایی مطرح شد اعتقاد به این مهم بود که توسعه فناوری فضایی میتواند به مزیت اقتصادی منتهی شود. به شخصه باور دارم که تحقق این خواست با سیاستگذاریهای درست در همه شوراهای عالی از جمله شورای عالی فضایی ممکن و میسر است.
صنعت فضایی به عنوان یکی از صنایع و فناوریها میتواند سایر صنعتها را نیز بهرهمند سازد.
بر این اساس توسعه فناوری نه تنها چنان که رئیس جمهور اشاره داشتند در توسعه شرکتهای دانشبنیان، صنعت، تجارت، کشاورزی و گردشگری و در مسیر چاره اندیشی برای بحرانهایی نظیر کمآبی مؤثر است، بلکه در دو حوزه فناوری «آی تی» و «آی سی تی» که زندگی بشر امروز و آینده وابستگی بسیاری به آن دارد یکی از بنیانیترین نیازمندیها است.
کشور ما در حال حاضر تعداد قابل توجهی فارغالتحصیل و متخصص باهوش در حوزه هوا فضا دارد که در تخصصهای دیگری مشغول به کارند و در صورت جذب به صنعت فضایی میتوانند مسبب پیشرفتهای چشمگیری باشند.
به دلیل وجود همین نیروهای متخصص است که ما در هر زمان که به صنعت فضایی توجه کردهایم سرعت پیشرفتمان چندین برابر سایر کشورها بوده است. از آنجا که زیرساختهای لازم فراهم است با وجود توجه دولت میتوانیم به سرعت به مدار 36 هزار کیلومتر که مدار ارزشمندی است و مورد تأکید رئیس جمهور نیز قرار گرفت دست پیدا کنیم و ماهواره در آن مدار قرار بدهیم.
هدفی که حرکت به سمت آن از روز گذشته و با برگزاری نخستین جلسه شورای عالی فضایی آغاز شد.
رئیس پژوهشگاه هوافضای ایران
تشکیل نخستین جلسه شورای عالی فضایی کشور پس از وقفهای 10 ساله را باید به عنوان نقطه آغاز عزیمت جمهوری اسلامی ایران برای برداشتن گام بزرگتری در فناوری پیشرفته فضایی به فال نیک گرفت. اهمیت این رویداد از آن جهت است که بدانیم پروژهها و طرحهای فضایی در همه کشورها به دلیل نیازی که به سرمایهگذاریهای کلان دارند طرحهای حاکمیتی هستند و دلیل تأسیس شورای عالی فضایی در سال 1383 نیز بررسی و تصویب همین طرحهای کلان بوده است. اما با کمال تأسف این شورا پس از تأسیس به دلایلی مورد کم توجهی و بیمهری دولتها قرار گرفت تا آنجا که از سال 1390 تا 1400 هیچ جلسهای در این شورا تشکیل نشد.
یکی از دلایل این وقفه مواجهه دولت گذشته با کسری بودجه بوده است و از آنجا که اعتبار کافی برای تصویب طرحهای ملی و مهم فضایی در نظر گرفته نمیشد گویا نیازی به برگزاری جلسات احساس نمیشد و دولت قبل در حوزه فناوری فضایی به پیگیری طرحهایی که در سالهای پیش از آن به تصویب رسیده بود اکتفا کرده بود. با این حال باید گفت که فقدان تخصیص اعتبار لازم علت غایی این فترت 10 ساله نبود.
مسأله اصلی مخالفت کشورهای توسعه یافته و بویژه اغلب کشورهای عضو گروه 1+5 یعنی کشورهای طرف مذاکرات هستهای با پیشرفت ایران در حوزه فناوری هوا فضا بوده است.
دولتهای گذشته در سالهایی که مذاکرات در جریان بود برای اجتناب از مواجه شدن با این مخالفتها جلسات شورای عالی فضایی را تشکیل نمیدادند. زیرا تصور غالب این بود که خبر تشکیل جلسه این شورا در خارج از کشور یعنی سرمایهگذاری ایران بر توسعه فناوریهای پیشرفته و ایجاد نوعی دستانداز در جریان مذاکرات.
حال در شرایطی که آن مسائل یعنی کمبود بودجه، تحریم و مذاکرات همچنان پا برجاست دولت آقای رئیسی در رویکردی کاملاً متفاوت اقدام به احیای این شورای عالی کرده که اقدام حائز اهمیتی است.
البته طبیعتاً یکی از دلایل عمل به وعده رئیس جمهور است که در جریان انتخابات یکی از وعدههایش تشکیل همه شوراهای عالی بود که تشکیل نمیشدند یا مورد بیتوجهی دولت گذشته قرار گرفته بودند.
دلیل دیگر راهبرد و نگاه ویژه رئیس جمهور و دولت سیزدهم یعنی اتکا به داخل است و این اعتقاد که میتوان به دست مدیران کشور با فعال کردن ظرفیتهای مغفول و معطل مانده داخلی بخش زیادی از مشکلات کشور را برطرف کرد.
از این حیث یکی از نکاتی که در سخنان رئیس جمهور از جایگاه رئیس شورای عالی فضایی مطرح شد اعتقاد به این مهم بود که توسعه فناوری فضایی میتواند به مزیت اقتصادی منتهی شود. به شخصه باور دارم که تحقق این خواست با سیاستگذاریهای درست در همه شوراهای عالی از جمله شورای عالی فضایی ممکن و میسر است.
صنعت فضایی به عنوان یکی از صنایع و فناوریها میتواند سایر صنعتها را نیز بهرهمند سازد.
بر این اساس توسعه فناوری نه تنها چنان که رئیس جمهور اشاره داشتند در توسعه شرکتهای دانشبنیان، صنعت، تجارت، کشاورزی و گردشگری و در مسیر چاره اندیشی برای بحرانهایی نظیر کمآبی مؤثر است، بلکه در دو حوزه فناوری «آی تی» و «آی سی تی» که زندگی بشر امروز و آینده وابستگی بسیاری به آن دارد یکی از بنیانیترین نیازمندیها است.
کشور ما در حال حاضر تعداد قابل توجهی فارغالتحصیل و متخصص باهوش در حوزه هوا فضا دارد که در تخصصهای دیگری مشغول به کارند و در صورت جذب به صنعت فضایی میتوانند مسبب پیشرفتهای چشمگیری باشند.
به دلیل وجود همین نیروهای متخصص است که ما در هر زمان که به صنعت فضایی توجه کردهایم سرعت پیشرفتمان چندین برابر سایر کشورها بوده است. از آنجا که زیرساختهای لازم فراهم است با وجود توجه دولت میتوانیم به سرعت به مدار 36 هزار کیلومتر که مدار ارزشمندی است و مورد تأکید رئیس جمهور نیز قرار گرفت دست پیدا کنیم و ماهواره در آن مدار قرار بدهیم.
هدفی که حرکت به سمت آن از روز گذشته و با برگزاری نخستین جلسه شورای عالی فضایی آغاز شد.
قول بیثمر به مردم اصفهان نمی دهیم
سیدرضا مرتضوی
استاندار اصفهان
بازکردن گره از ریسمان مشکلات کشاورزان، زارعین و برزگرانی که جزو اقشار زحمتکش و محروم جامعه بوده و هستند بیتردید یکی از افتخارات غیر قابل توصیف است. افراد شریف و زحمتکشی که روزیشان را با تلاش در کسب رزق حلال بهدست میآورند. دولت مردمی بویژه رئیس جمهور محترم از روزهای نخستین آغاز بهکار دولت در پی شناسایی مؤلفههای کارآمد و بنیادین در موضوع عدالت در تخصیص منابع آب میان ذی نفعان بویژه کشاورزان بوده است ولی متأسفانه مؤلفههای تأثیرگذار از جمله تغییر اقلیم، خشکسالیهای پیدرپی، کمبود قابل توجه نزولات جوی، محدودیت منابع آب جهت مصارف شرب و کشاورزی، نشست زمین، وقوع گسترده ریزگردها و... رویکردی است که زیست عمومی و علی الخصوص مدیریت عمومی زندگی کشاورزان و روستائیان استان را با مخاطرات جدی و غیر قابل جبران روبهرو ساخته است.
از سوی دیگردر استان اصفهان با جامعهای گسترده روبهرو هستیم که دغدغه آب شرب آنها را برای ۱۰۰ روز آینده پیش رو داریم و این در حالی است که پیشبینیهای هواشناسی نشان میدهد در بهترین حالت، بارشها در پاییز 1400 کمتر از نرمال بلند مدت و در زمستان در حد نرمال خواهد بود. البته در صورت عدم بارش مورد نیاز نزولات جوی، راهکارهایی برای مقابله و مدیریت صحیح زیستی و بهداشتی مردم نجیب اصفهان با توجه به محدودیتهای منابع باید اجرایی شود. در این خصوص جلسات و اتاق فکرهای مختلفی با نخبگان عرصه بهداشت، کشاورزی، تغذیه و... برگزار شده است و باید اذعان داشت که در نهایت از همه این جلسات یک نتیجه مورد حمایت همگانی حاصل شد که آن خط قرمز اصفهان در بخش آب شرب همگانی است. متأسفانه آخرین بررسیهای کارشناسان حوزه آب استان نشان میدهد میزان حجم ذخیره آب سد زاینده رود وضعیت خوبی ندارد واین واقعیت ما را ناگزیر ساخته اولویت استان را بر پوشش آب قابل شرب برای مصارف همگانی قرار دهیم و خوشبختانه در جلساتی که با نمایندگان محترم کشاورزان داشتیم بهره برداران بخش کشاورزی نیز از این مسأله آگاهی داشتند و آن را تأیید کردند.
متأسفانه بالغ بر شش سال بود که وزیران وقت نیرو به استان اصفهان سفررسمی نداشتند ولی با همت همه عزیزان بویژه کشاورزان در دولت جدید، این رخداد رقم خورد و حتی وزیر محترم پس از بازدیدهای میدانی، معاون خود را بهعنوان معین حوزه زاینده رود برای بازدیدهای هفتگی منصوب کردند. رئیسجمهور محترم نیز برای رفع دغدغه کشاورزان اصفهانی شخصاً دستوراتی را به مسئولان ملی و اعضای هیأت دولت دادند که انشاءالله نتیجه آن را در آینده نزدیک خواهیم دید. مردم فهیم اصفهان خود کاملاً آگاه هستند که مشکلاتی که در حال حاضر در بخش آب دارند در برهه زمانی ۲دههای ایجاد شده است فلذا نمیتوان انتظار داشت این مشکلات ظرف چند ماه و در حالی که پژوهشگران از ورشکستگی آبی نام میبرند، به یکباره حل شود.
ولی بهعنوان نماینده دولت در اصفهان تمام تلاش خود را برای رفع مشکلات کشاورزی استان تا آنجا که مقدور باشد انجام خواهیم داد. هر چند مدت زمان زیادی از حضور بنده بر مسند استانداری اصفهان نمیگذرد اما اتفاقات مثبتی در این بخش افتاده است که لازم است قضاوت مقایسه آن را با عملکرد مدیران پیشین در سطح استان به مردم فهیم اصفهان بسپاریم.
از همه مردم خوب اصفهان، بویژه کشاورزان عزیز میخواهم نسبت به تمهیدات اتخاذ شده در ابعاد ملی، بین استانی و استانی اطمینان داشته باشند و با سعه صدر و امیدواری به آیندهای روشن بیندیشند. همانگونه که از روز اول عهد کردهایم باز هم اعلام میکنم که موضوع آب و رخدادهای تلخ ناشی از کمبود آب را در همافزایی با مردم و سایر مسئولان تقنینی، قضایی و... حل خواهیم کرد.
استاندار اصفهان
بازکردن گره از ریسمان مشکلات کشاورزان، زارعین و برزگرانی که جزو اقشار زحمتکش و محروم جامعه بوده و هستند بیتردید یکی از افتخارات غیر قابل توصیف است. افراد شریف و زحمتکشی که روزیشان را با تلاش در کسب رزق حلال بهدست میآورند. دولت مردمی بویژه رئیس جمهور محترم از روزهای نخستین آغاز بهکار دولت در پی شناسایی مؤلفههای کارآمد و بنیادین در موضوع عدالت در تخصیص منابع آب میان ذی نفعان بویژه کشاورزان بوده است ولی متأسفانه مؤلفههای تأثیرگذار از جمله تغییر اقلیم، خشکسالیهای پیدرپی، کمبود قابل توجه نزولات جوی، محدودیت منابع آب جهت مصارف شرب و کشاورزی، نشست زمین، وقوع گسترده ریزگردها و... رویکردی است که زیست عمومی و علی الخصوص مدیریت عمومی زندگی کشاورزان و روستائیان استان را با مخاطرات جدی و غیر قابل جبران روبهرو ساخته است.
از سوی دیگردر استان اصفهان با جامعهای گسترده روبهرو هستیم که دغدغه آب شرب آنها را برای ۱۰۰ روز آینده پیش رو داریم و این در حالی است که پیشبینیهای هواشناسی نشان میدهد در بهترین حالت، بارشها در پاییز 1400 کمتر از نرمال بلند مدت و در زمستان در حد نرمال خواهد بود. البته در صورت عدم بارش مورد نیاز نزولات جوی، راهکارهایی برای مقابله و مدیریت صحیح زیستی و بهداشتی مردم نجیب اصفهان با توجه به محدودیتهای منابع باید اجرایی شود. در این خصوص جلسات و اتاق فکرهای مختلفی با نخبگان عرصه بهداشت، کشاورزی، تغذیه و... برگزار شده است و باید اذعان داشت که در نهایت از همه این جلسات یک نتیجه مورد حمایت همگانی حاصل شد که آن خط قرمز اصفهان در بخش آب شرب همگانی است. متأسفانه آخرین بررسیهای کارشناسان حوزه آب استان نشان میدهد میزان حجم ذخیره آب سد زاینده رود وضعیت خوبی ندارد واین واقعیت ما را ناگزیر ساخته اولویت استان را بر پوشش آب قابل شرب برای مصارف همگانی قرار دهیم و خوشبختانه در جلساتی که با نمایندگان محترم کشاورزان داشتیم بهره برداران بخش کشاورزی نیز از این مسأله آگاهی داشتند و آن را تأیید کردند.
متأسفانه بالغ بر شش سال بود که وزیران وقت نیرو به استان اصفهان سفررسمی نداشتند ولی با همت همه عزیزان بویژه کشاورزان در دولت جدید، این رخداد رقم خورد و حتی وزیر محترم پس از بازدیدهای میدانی، معاون خود را بهعنوان معین حوزه زاینده رود برای بازدیدهای هفتگی منصوب کردند. رئیسجمهور محترم نیز برای رفع دغدغه کشاورزان اصفهانی شخصاً دستوراتی را به مسئولان ملی و اعضای هیأت دولت دادند که انشاءالله نتیجه آن را در آینده نزدیک خواهیم دید. مردم فهیم اصفهان خود کاملاً آگاه هستند که مشکلاتی که در حال حاضر در بخش آب دارند در برهه زمانی ۲دههای ایجاد شده است فلذا نمیتوان انتظار داشت این مشکلات ظرف چند ماه و در حالی که پژوهشگران از ورشکستگی آبی نام میبرند، به یکباره حل شود.
ولی بهعنوان نماینده دولت در اصفهان تمام تلاش خود را برای رفع مشکلات کشاورزی استان تا آنجا که مقدور باشد انجام خواهیم داد. هر چند مدت زمان زیادی از حضور بنده بر مسند استانداری اصفهان نمیگذرد اما اتفاقات مثبتی در این بخش افتاده است که لازم است قضاوت مقایسه آن را با عملکرد مدیران پیشین در سطح استان به مردم فهیم اصفهان بسپاریم.
از همه مردم خوب اصفهان، بویژه کشاورزان عزیز میخواهم نسبت به تمهیدات اتخاذ شده در ابعاد ملی، بین استانی و استانی اطمینان داشته باشند و با سعه صدر و امیدواری به آیندهای روشن بیندیشند. همانگونه که از روز اول عهد کردهایم باز هم اعلام میکنم که موضوع آب و رخدادهای تلخ ناشی از کمبود آب را در همافزایی با مردم و سایر مسئولان تقنینی، قضایی و... حل خواهیم کرد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سازمان همکاری شانگهای یک الگوی موفق همکاری منطقهای است
-
مرزهای کشور را دو هزار کیلومتر دورتر بردهایم
-
نقشه کرونا آبی شد
-
سلام دوباره به صنعت فضایی
-
شهید فخری زاده محور حرکت هسته ای ایران بود
-
پایان تجمع کشاورزان اصفهان پس از توافق
-
توزیع هوشمند برنج، روغن و شکر از هفته جاری
-
سوزاندن مازوت ممنوع شد
-
دور خیز ایران برای بازار 370 میلیارد دلاری «اکو»
-
افزایش ۶۹ درصدی عرضه ارز در سامانه نیما
-
هویت مقتدر ما ایرانیان
-
رضایت 80 درصدی مردم از سفرهای استانی
-
دلایل تعطیلی جلسات شورای عالی فضایی
-
قول بیثمر به مردم اصفهان نمی دهیم
اخبارایران آنلاین