20 کشته و 300 زخمی در زلزله پاکستان
زمین لرزه ۵.۷ ریشتری در جنوب پاکستان 20 کشته و دهها مصدوم بر جا گذاشت. به گزارش خبرگزاری رویترز، در پی وقوع زلزلهای که ساعت 3 بامداد پنجشنبه مناطق جنوبی کشور پاکستان را لرزاند، حدود ۲۰ نفر جان خود را از دست دادند و بیش از 300 نفر مصدوم شدهاند. مقامات پاکستان با بیان اینکه بسیاری از قربانیان به دلیل ریزش آوار سقف و دیوار ساختمانها جان خود را از دست دادهاند، اظهار داشتند: قطعی برق ناشی از وقوع این زمینلرزه که بزرگی آن در گزارشهای اولیه ۵.۷ ریشتر اعلام شده نیروهای امداد را مجبور ساخت تا با استفاده از چراغ قوه به مصدومین رسیدگی کنند؛یکی از مناطقی که بیشترین خسارت را در این زمین لرزه متحمل شده شهر Harnai بوده که وضعیت نامناسب جادهای و عدم پوشش شبکه تلفن همراه و برق، عملیات امدادرسانی را در آن مشکل کرده است. در پی وقوع زمین لرزهای که امروز در پاکستان رخ داد بیش از ۱۰۰ خانه گلی به طور کامل تخریب شده ، تعدادی ساختمان دیگر خسارت دیدهاند و هزاران نفر بیخانمان شدهاند.
قتل مرموز راننده تاکسی در کارگاه طلاسازی
گروه حوادث/ جسد راننده تاکسی داخل رختکن کارگاه طلاسازی در حالی کشف شد که با شلیک سه گلوله به قتل رسیده بود و مقداری طلا نیز به سرقت رفته بود.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ساعت 2:30 بامداد چهارشنبه 14 مهر مأموران کلانتری 109 بهارستان در تماس با بازپرس حبیبالله صادقی از قتل مرموز مرد میانسالی در کارگاه طلاسازی خبر دادند.
با اعلام خبر، تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه شدند. خانهای قدیمی که یک سمت آن کارگاه طلاسازی و سمت دیگر آن کارگاه کیفسازی بود.
جسد خونین مرد 51 ساله داخل رختکن حمام پیدا شد. به دستور بازپرس جنایی، جسد مرد میانسال به داخل یکی از اتاقهای کارگاه طلاسازی منتقل شد و معاینات متخصصان پزشکی قانونی نشان میداد که مرد میانسال با شلیک سه گلوله به قفسه سینه و کتف به قتل رسیده است. برادر مقتول که پزشک عمومی است پس از کشف جسد برادرش و در مرحله تحقیقات گفت: برادرم، حجت، راننده تاکسی بود و در اوقات فراغت، طلاسازی هم انجام میداد. ساعت 5 عصر سه شنبه پس از پایان کارش راهی طلاسازی شد تا سفارش جدیدی را که گرفته بود انجام دهد. او ادامه داد: اما از آن ساعت به بعد هر چه به تلفن همراه حجت زنگ زدم پاسخ نداد. ساعت 9 شب دیگر خیلی نگرانش شدم و تصمیم گرفتم که به کارگاه طلاسازی سر بزنم. به کارگاه که رسیدم تقریباً ساعت 12شب بود و هر چه زنگ در را به صدا درآوردم کسی در را باز نکرد میخواستم برگردم که چشمم به خودرو تاکسی برادرم افتاد که کمی آن طرفتر پارک شده بود. مطمئن شدم که برادرم داخل کارگاه است. برای اطمینان به سراغ هواکش خانه قدیمی که به کارگاه طلاسازی وصل میشد، رفتم و آن را با پیچ گوشتی باز کردم و نور چراغ قوه تلفن همراهم را داخل انداختم که برادرم را دیدم روی زمین افتاده است. بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتم و آنها در ورودی خانه را باز کردند.
در ادامه تحقیقات مشخص شد که در ورودی خانه و در کارگاه طلاسازی از بیرون قفل شده بود. از سویی در بازرسی از کارگاه 100 گرم طلایی که راننده تاکسی برای طلاسازی گرفته بود در آنجا کشف نشد و نشان از سرقت طلاها داشت. باتوجه به سالم بودن درها و از طرفی قفل شدن آنها توسط عامل جنایت، فرضیه قتل از سوی قاتلی آشنا مطرح شد. در تحقیق از کارگران کارگاه کیف دوزی یکی از آنها به مأموران گفت: ساعت 5 بعد از ظهر بود که حجت وارد کارگاه شد و یک ساعت بعد ما کارمان تمام شد و کارگاه را ترک کردیم. زمانی که ما میرفتیم، حجت همچنان در کارگاه بود و نمیدانیم چه کسی این جنایت را رقم زده است. بازپرس چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت، دستور بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل جنایت، تحقیقات میدانی، تحقیق از خانواده مقتول برای شناسایی و دستگیری قاتل را صادر کرد.
سقوط خودرو در جوی آب با 2 فوتی
گروه حوادث / در اثر سقوط یک دستگاه خودرو در جوی آب 2 نفر از 8 سرنشین خودرو جان باختند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، در ساعت 6 و 30 دقیقه صبح روز گذشته گزارش سقوط یک دستگاه خودرو پژو پارس با 8 سرنشین در مسیر شرق به غرب بزرگراه خاوران نرسیده به قیامدشت از سوی آتشنشانی خاتونآباد قیامدشت به آتشنشانی تهران اطلاع داده و درخواست نیروی کمکی شد. پس از آن بلافاصله دو ایستگاه از سازمان آتشنشانی تهران به محل حادثه که در خارج از حوزه استحفاظی آنان بود، اعزام شده شدند. سید جلال ملکی سخنگوی آتش نشانی پایتخت در این باره گفت: یک دستگاه سواری پژو پارس در حال حرکت در مسیر بوده که ناگهان از مسیر اصلی خود منحرف شده و از سمت راست در جوی آب واژگون شده است. این خودرو 8 سرنشین بین ۲۰ تا ۳۰ سال شامل چهار زن و چهار مرد داشت و تا قبل از رسیدن عوامل امدادی یکی از سرنشینان آن از کابین خودرو خارج شده که آسیبدیدگی چندانی نداشت، اما 7 نفر داخل خودرو محبوس شده بودند که عوامل آتشنشانی دقایقی بعد 7 سرنشین باقیمانده را خارج کردند. وی افزود: با تحویل این 7 نفر به عوامل اورژانس مشخص شد که یک زن و یک مرد جان باختهاند و پنج مصدوم دیگر نیز به بیمارستان منتقل شدند. علت این حادثه از سوی کارشناسان پلیس راهنمایی و رانندگی بررسی و اعلام خواهد شد.
گروه حوادث / مردی که متهم است در یک درگیری یکی از چشمهای همسایهاش را نابینا کرده، از سوی قضات شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از خرداد سال ۹۷ بهدنبال وقوع درگیری میان دو همسایه در منطقه فشم آغاز شد. در آن درگیری مرد ۴۰ سالهای که از ناحیه چشم مصدوم شده بود به بیمارستان منتقل شد اما در نهایت شدت ضربه موجب تخلیه چشم راست او شد. با شکایت وی، متهم 45 ساله بازداشت شد و به درگیری اعتراف کرد اما مدعی شد قصدش کور کردن چشم همسایه نبوده است.
پس از آن برای متهم کیفرخواست صادر و پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد که در این جلسه دادگاه، شاکی درخواست قصاص کرد. بههمین دلیل هیأت قضات تصمیم گرفتند پرونده را برای بررسی بیشتر در خصوص قصاص چشم به پزشکی قانونی بفرستند. در این میان پزشکی قانونی پس از معاینات چشم شاکی اعلام کرد با توجه به این که چشم وی به طور کامل تخلیه و نابینا شده است امکان قصاص چشم وجود دارد.
با اعلام این نظر، متهم در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد. در ابتدای جلسه شاکی دوباره درخواست قصاص کرد و گفت: ما سالها با هم اختلاف داشتیم. آن روز درگیری میان ما بالا گرفت و با چاقو به چشمم ضربه زد. من در این 4 سال بشدت آزار دیدم و به هیچ عنوان قصد گذشت ندارم.
در ادامه متهم به جایگاه رفت و گفت: روز حادثه شاکی به مقابل خانهام آمد و با داد و فریاد گفت که از دست مزاحمتهای من خسته شده و باید خانهام را بفروشم و بروم. میخواستم در خانه را ببندم که مانع بسته شدن در خانه شد و باهم درگیر شدیم او به رویم چاقو کشید و به سمتم حمله کرد، من هم چاقو را از او گرفتم و یک ضربه زدم من چارهای به جز ضربه زدن به او نداشتم.
با پایان دفاعیات متهم، قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده و نظریه پزشکی قانونی، حکم به قصاص چشم متهم صادر کردند.
گذشت بی قید و شرط از قاتل مادر
گروه حوادث/ دختران زن میانسال که بهدست کارگر خدماتی به قتل رسیده بود برای رضای خدا از قصاص قاتل مادرشان گذشت کردند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»؛ ماجرای این پرونده از بامداد 21آذر سال 97 با قتل زنی میانسال در خانهاش آغاز شد. مرد نظافتچی بعد از رفتوآمد به خانه این زن برای سرقت پول و طلاهایش او را با شلیک 3 گلوله به قتل رساند. متهم 20 ساله که با پولهای سرقتی به ترکیه سفر کرده بود در بازگشت از سفر دستگیر شد.
وی در اعتراف خود گفت: هفتهای یک مرتبه برای نظافت به خانه مقتول میرفتم. در این رفت و آمدها متوجه شدم مقتول پول و طلای زیادی دارد. به همین دلیل نقشه سرقت از خانهاش را طراحی کردم و روز حادثه با اسلحهای که از قبل تهیه کرده بودم راهی خانهاش شدم. قصدم کشتن او نبود و تنها میخواستم او را بترسانم، اما ناخواسته سه تیر شلیک کردم و پس از سرقت 70 میلیون تومان پول به ترکیه رفتم.
با اعتراف متهم جوان؛ او در دادگاه کیفری به قصاص محکوم شد و در حالی که پرونده او برای اجرای حکم به دادسرای امور جنایی پایتخت ارجاع شده بود، با تلاش واحد صلح وسازش دادسرای جنایی دو دختر مقتول بدون هیچ چشم داشتی و فقط برای رضای خدا از قصاص گذشت کردند.
آخرین سفر 2 همکلاسی قدیمی
گروه حوادث/ رازگشایی از مرگ مرموز پسر جوانی که در سفر با همکلاسی قدیمیاش به شمال کشور جان باخته به دستور بازپرس جنایی آغاز شد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، 7 مهر امسال مرد میانسالی به پلیس رفت و از ناپدید شدن پسر 18 سالهاش به نام آرمین خبر داد. او گفت: اهل یکی از شهرهای شمال غربی کشور هستیم. پسرم چند روز قبل برای دیدن دوستش وحید و کار به تهران آمده اما دیگر خبری از او نداریم.
به دنبال شکایت مرد میانسال، بازپرس ساسان غلامی دستور تحقیقات در رابطه با پیدا کردن آرمین را صادر کردند. در تحقیقات صورت گرفته مشخص شد که آرمین پس از آمدن به تهران به سراغ وحید رفته و باهم به شمال سفر کردهاند اما بعد از آن خبری از او نبوده است.
با برملا شدن این موضوع به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی پایتخت، وحید بازداشت شد و در تحقیقات گفت: من و آرمین هم مدرسهای بودیم اما دو سال قبل آنها تهران را ترک کردند. هر دوی ما در قنادی کار میکردیم . اوایل مهر او دوباره برای پیدا کردن کار در پایتخت راهی تهران شد. با آمدن آرمین، تصمیم گرفتیم چند روزی به شمال برویم، چهار روزی در شمال بودیم و روز آخر برای شنا به محمودآباد رفتیم .
او ادامه داد: در حال شنا بودم که متوجه شدم آرمین نیست. نگران شدم و دنبال او گشتم اما خبری از او نبود. حتی به مأموری که در ساحل بود هم ماجرا را گفتم، بعد از جست و جو وقتی او را پیدا نکردیم به تهران آمدم و از ماجرای شمال رفتن و گم شدن آرمین به خانوادهام هم چیزی نگفتم.
همزمان با بازداشت پسر جوان، به دستور بازپرس جنایی، مشخصات آرمین به پلیس شهرهای شمالی اعلام و در بررسیها مشخص شد که چند روز بعد از ناپدید شدن آرمین، جسد پسر جوانی با همان مشخصات در کنار ساحل کشف شده است.
پسر 18 ساله به دستور بازپرس جنایی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار داده شد و تحقیقات برای رازگشایی از مرگ مشکوک مسافر شمال ادامه دارد.
سردار حسین رحیمی
رئیس پلیس پایتخت
«امنیت» ساختاریترین نیاز بشری است که بدون آن، امکان برآورده کردن سایر نیازهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... متصور نیست. همانطور که مقام معظم رهبری نیز فرمودند: «مقوله امنیت در درجه اول حقوق مردم»، قرار دارد و «یکی از اساسیترین و اصلیترین نیازهای یک ملت و یک کشور است.» از دیدگاه مقام معظم رهبری امنیت همه جانبه شامل امنیت ملی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی و انتظامی، فرهنگی، فکری و عقیدتی و... بوده و نبود امنیت در هرکدام از این حیطهها به معنای گسستگی و اختلال در روند عادی زندگی مردم، است؛ حال برای رسیدن به «امنیت پایدار» باید نظامی منسجم از ابعاد مختلف امنیت را به دست آورد، که این دستیابی مستلزم بهرهگیری از آخرین تکنولوژیها و فناوریهای به روز در حوزههای مختلف الکترونیکی و ارتباطی است که میتواند با تسریع و تسهیل در امور، در انجام و فرجام مأموریتها، مؤثرتر عمل کند.
فرمانده کل قوا در اکثر بیانات خود بر امنیت به عنوان پایهایترین اصل در زندگی اجتماعی و ادامه حیات یک جامعه تأکید داشتهاند و در عین حال بر عمومی کردن امنیت و استفاده حداکثری از ظرفیت مردم در راستای ایجاد امنیت پایدار سخن گفتهاند، نیروی انتظامی نیز مفتخر است همان مردمی را که رهبر معظم انقلاب آنان را زیربنای امنیت پایدار میدانند، به عنوان سرمایه اجتماعی خود دانسته و برنامههای تحولیاش را بر مبنای رضایت حداکثری آنها، بنا کرده است.
«هوشمندسازی پلیس» که در سالهای اخیر به عنوان یکی از راهبردهای اصلی نیروی انتظامی تدوین شده، نیز در راستای استقرار و ارتقای هرچه بیشتر امنیت پایدار است چراکه افزایش بهره وری سازمانی و بهکارگیری تکنولوژیهای جدید، میتواند مسیر ارائه انواع خدمات انتظامی به مردم را هموارتر کرده و سازمان را به طرز شگفتآوری به رشد و توسعه برساند.
«هوشمندسازی پلیس» در رابطه مستقیم با نیل به آرمان «امنیت پایدار» است، هوشمندسازی سازمانی و گذر از روندهای قدیمی و ورود به وادی مترقی بهرهگیری از تکنولوژیهای مدرن، میتواند ترجمان «پلیسِ در تراز جامعه اسلامی» باشد، چراکه همگام با گسترش فناوریهای الکترونیکی و ارتباطی، افزایش کاربران و درخواست و توقع شهروندان از سازمانی که روزانه در مواجهه مستقیم با مردم است، میطلبد نیروی انتظامی نیز از این قافله عقب نمانده و با بومیسازی فناوریهای نوین، خود را در جرگه سازمانهای هوشمند خدماتی قرار دهد، که خوشبختانه با ریلگذاریهای موفق و تهیه و بهرهگیری از ساختارهای مدرن، گامهای بلند و مطلوبی برداشته که بهطور حتم با این سرعت و همت عالی در آیندهای نه چندان دور، میتوانیم پیشگام و پرچمدار دیگر سازمانها در حوزه هوشمندسازی باشیم.
کوتاه سخن آنکه، نیروی انتظامی با گردهم آوردن نیروی انسانی مجرب و هوشمند، بهرهگیری از فرماندهان و مدیران دانا و هوشمند و وارد کردن تجهیزات و امکانات هوشمند، توانسته پویایی سازمانی خود را به منصه ظهور رسانده و اثبات نماید که به عنوان سازمانی یادگیرنده، در ارائه بهتر و تسریع و تسهیل امور و صرفهجویی در وقت و هزینه مردم، پیشقدم بوده و هوشمندسازی و بهرهگیری از امکانات و تجهیزات نوین و به روز را به عنوان راهبردی اساسی در برنامههای خود، گنجانده و برای تحقق آرمان امنیت پایدار به خدمت گرفته است.