ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
چشمهای شیشهای جنگ
صادق صدقگو
حکایت پشتیبانی از رزمندگان و یگانهای عملیاتی در هشت سال دفاع مقدس، صرفاً در ابعاد مهندسی جنگ (سختافزاری) یا ارسال کمکهای مردمی خلاصه نمیشود. اگر چه استقامت در مقابل دشمنی تا بن دندان مسلح، نیازمند تجهیز نیروهای نظامی به پیشرفتهترین سلاحهای روز بود - که بدین منظور در وزارت دفاع و مراکز تحقیقات و مهندسی جنگ جهاد سازندگی، گامهایی بنیادین در این خصوص برداشته شد - اما در دنیایی که رسانه (اطلاعرسانی و تبلیغات) جایگاهی ویژه و کتمان ناپذیر دارد، اقناع افکار عمومی در داخل و مقابله با جنگ روانی در خارج، اقدامی آفندی و گاه پدافندی محسوب میشود، بررسی ابعاد مختلف و میزان اثربخشی آن در دوران دفاع مقدس مغفول مانده است.
رسانه (Media) در لغت به معنی «رساندن» است و در اصطلاح وسیلهای برای نقل و انتقال اطلاعات، ایدهها و افکار افراد یا جامعه و واسطه عینی و عملی در فرایند برقراری ارتباط است. وسایلی همانند روزنامهها، مجلات، رادیو، تلویزیون، ماهواره و اینترنت مصادیق این تعریف هستند. (1) به عبارت دیگر «رسانه وسیلهای است که فرستنده به کمک آن، معنا و مفهوم موردنظر خود (پیام) را به گیرنده منتقل میکند.» (2)
در مجامع علمی انواع مختلفی از رسانهها بیان شده و تقسیمبندی کلی آن را به سه دسته تقسیم میکنیم:
رسانههای مکتوب یا نوشتاری؛ مانند: انواع نشریات، مطبوعات، کتاب، مجلات
رسانههای شنیداری؛ مانند: رادیو، نوار کاست و...
رسانههای دیداری ـ شنیداری؛ مانند: تلویزیون، سینما، رایانه، اینترنت، ماهواره.
در برخی پژوهشهای انجام گرفته در زمینه رسانه، علاوه بر این سه قسم، اقسام دیگری چون: رسانههای ابزاری ( تابلو بیلبورد، دیوارنگاره و...)، رسانههای شفاهی (خطابه و سخنرانی) و اقسامی دیگر بیان کردهاند، اما با یک نگاه دقیق، روشن میشود این اقسام رسانه به همان سه قسم کلی بازمیگردند که در مرزی میان وقوع رویداد و مردم قرار گرفته است.
مرزی بسیار باریک اما تعیین کننده و سرنوشتساز که در روزگار صلح میتوان زیرساختهای فرایند توسعه پایدار، متوازن و همهجانبه را بر مبنای آن سامان بخشید و در زمانه جنگ نیز میتواند به عنوان مهمترین ابزار برای حمله یا دفاع تلقی شود و توفیق و پیروزی بدون تنش، درگیری و خونریزی را در میدان جنگ نرم فراهم آورد. حوزه نرمافزاری دفاع مقدس یا همان بهرهبرداری از وسایل ارتباط جمعی، به رسانهها و ابزار ارتباطی مدرن خلاصه نمیشود. چه آنکه به دلیل جغرافیای فرهنگی و مذهبی ایران، نقش رسانههای سنتی به مراتب برجستهتر و اثرگذارتر از رسانههای ارتباط جمعی مدرن بوده است.آن روز که هنوز شبکههای رنگارنگ تلویزیون یا خبرگزاریها و سایتهای خلقالساعه، هنوز پا نگرفته بود اما کوچکترین شایعه یا اطلاعرسانی غیر واقعی، در این دوران میتوانست بهانه به دست دشمن دهد و جبهه جهانی را علیه ایران متحد کند.
ماشین جنگی عراق برای ضربه زدن به مقاومت مردم و تحریک عراقیها برای شرکت در جنگ علیه ایران از تمام ظرفیت تبلیغی خود استفاده میکرد و «الاستخبارات» از زبدهترین مشاوران حوزه رسانه و کارشناسان ارتباطات جهان، برای انجام پروژه ضد تبلیغی علیه ایران استفاده میکرد. از این رو، در کنار حوزه سختافزاری دفاع مقدس، چشمهای بینا و حنجرههای طلایی، قلمها و دوربینهای خونین نیز در برابر دشمنان این سرزمین ایستادگی کردند. در این یادداشت، به بررسی نقش رسانههایی که در دوران دفاع مقدس نقشآفرینی کردهاند، خواهیم پرداخت.
ستاد تبلیغات جنگ
پس از آغاز تهاجم گسترده رژیم عراق به ایران در 31 شهریورماه 1359، شرایط ویژهای بر کشور تحمیل شد و حوزههای اطلاعرسانی نیز متأثر از این وضعیت، نیازمند ساماندهی و سازماندهی ویژه در قالب تشکیلاتی خاص بود. در این راستا، با تصمیم و برنامهریزی مسئولان عالی نظام، «ستاد تبلیغات جنگ» تشکیل شد تا سیاستگذاری اجرایی و سازوکار تخصصی لازم در حوزه رسانه و اطلاعرسانی را طراحی و اجرایی کند.
سیدکمال خرازی مدیرعامل وقت خبرگزاری پارس - که با تصویب مجلس شورای اسلامی در دیماه سال 1360 به خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) تغییر نام یافت- (3) مسئولیت تشکیل ستاد تبلیغات جنگ را برعهده گرفت. ستاد تبلیغات جنگ در 26 اردیبهشت ماه سال 1360 با انتشار اطلاعیهای کار خود را آغاز کرد و در این اطلاعیه اعلام شد، ستاد تبلیغات شورای عالی دفاع از این پس تحت عنوان ستاد تبلیغات جنگ با همان وظایف و مسئولیت سابق در ارتباط با دفتر فرماندهی کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران کار خود را ادامه دهد. ستاد تبلیغات جنگ در آخرین سطر اطلاعیه خود تأکید کرد که بدیهی است همه اطلاعات و اخبار و مسائل مربوط به جنگ باید منحصراً از طریق این ستاد هماهنگ شود.
اگرچه در بدو شکلگیری این ستاد، نقش مدیران وقت ایرنا و کارکنان این رسانه حاکمیتی در حوزه مدیریتی و اجرایی این ستاد برجسته و چشمگیر بود اما نقشآفرینی در حوزه نرمافزاری دفاع مقدس، محدود و محصور به این خبرگزاری نبود و خبرنگاران و عکاسان همه رسانهها و مطبوعات کشور را شامل میشد. در ادامه این مسیر، مجموعهای تحت عنوان «ستاد تبلیغات شورایعالی دفاع» تشکیل شد که وظیفه رصد و پایش خبرهای مربوط به جنگ تحمیلی در رسانههای جمعی کشور را برعهده داشت. در این ستاد، جلسات منظمی با مدیران مطبوعات، صدا و سیما و واحد مرکزی خبر با محوریت پوشش اخبار جنگ تحمیلی برگزار میشد که شکل تکاملیافته این جلسات، به «شورای سیاستگذاری ستاد تبلیغات جنگ» تغییر نام داد.(4)
با تشکیل ستاد تبلیغات جنگ، اخبار دریافتی از رسانههای داخلی، پس از بررسی و تأیید مسئولان منتشر میشد. ضمن اینکه ستاد در مسیر دستیابی به اهداف خود، بستههای خبری را برای پخش در ساعات خاصی از رادیو و تلویزیون آماده میکرد. این بستهها، علاوه بر اقناع افکار عمومی داخلی، پاسخ به جنگ روانی دشمن را دنبال میکرد. خبرنگاران اعزامی به جبههها هم از سوی این شورا سازماندهی و به مسئولان محورهای عملیاتی معرفی میشدند.
گروه چهل شاهد
نگاه به آینده و ضرورت ثبت رشادتهای مردمی در صحنههای نبرد، نیازمند تدابیر جدید و ویژهای بود. از اینرو، در اسفندماه 1360 به ابتکار کمال خرازی، هسته مرکزی گروه چهل شاهد تشکیل شد. گروهی متشکل از هنرمندان عکاس و فیلمبردار که با فرا گرفتن آموزشهای نظامی، به دوربین عکاسی و فیلمبرداری مجهز و عازم مناطق جنگی شدند تا وقایع جنگ را برای آیندگان ثبت و ضبط کنند. امکاناتی که ستاد تبلیغات جنگ در اختیار این گروه گذاشته بود، دوربینهای کوچک فیلمبرداری سوپر 8 و دوربین عکاسی 135 میلیمتری با حداقل یک لنز نرمال بود. دوربین 8 میلیمتری از مجموعه 1014یا 814 کانن بود که فیلمهای 15 ثانیهای تا 3 دقیقهای میگرفتند و البته موتورسیکلتی که با آن به سمت خط میرفتند. محمدحسین حیدری، قائممقام انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس درباره گروه چهل شاهد میگوید: «اعضای گروه از بین نوجوانان و جوانان بسیج مسجد جزایری و مسجد علوی اهواز انتخاب شدند و آموزشهای اولیهای دیدند. آنطور که بعدها مطلع شدم، بنابر این بوده است که تعداد اعضای گروه را به صورت ثابت، حفظ کنند. اما در طول دوران جنگ، با احتساب اینکه تعدادی شهید شده یا از گروه جدا شدند یا به گروه پیوستند، تعداد اعضای گروه در پایان جنگ به حدود 126 نفر رسید. باید بگویم از گروه چهل شاهد، 15 نفر شهید و 4 نفر مفقودالاثر شدند و تعدادی هم جانباز هستند. آثاری که بنا بود گروه چهل شاهد به ثبت آن بپردازد، آن لحظههای نابی بود که حین همراهی با رزمندگان در جریان آن قرار میگرفتند. بنابراین فضای کارشان با فضای کار خبری متفاوت بود. آنها از آقایان اورعی، سیفالله صمدیان و دکتر حسینزاده آموزشهایی دیدند و در طی مسیر، کسانی که به جمع اضافه میشدند، از قدیمیترها کسب اطلاع میکردند و به این صورت انتقال تجربهای هم انجام میشد. میدانم که برای اعضای جدید گروه هم، دو سه دوره آموزش برگزار کردند، ولی نمیدانم پس از جنگ آموزشهایشان به چه شکل بوده است.»
تعدادی از عکسهایی که گروه چهل شاهد از جنگ گرفتهاند، در مجموعه عکسهای «imposed war» به چاپ رسیده است. البته در مجموعه عکسهای «سیسال» عکسی از گروه چهل شاهد وجود دارد که گرد مسئول گروه آقای اکبر اورعی نشسته و به آموزشهای ایشان گوش میدهند، که به تصور مخاطب از گروه، شکل میدهد. در هر عملیات بیش از 20 گروه فیلمبرداری و عکاس به محورهای عملیاتی اعزام میشدند و تا پایان عملیات به ثبت وقایع میپرداختند. اعضای گروه چهل شاهد تا پایان جنگ در شهر اهواز و در مرکز خبرگزاری جمهوری اسلامی در منطقه امانیه مستقر بودند. این گروه تا اواخر سال 1364 به همان شکل اولیه اداره میشد اما با اضافه شدن بخش هنری به ستاد تبلیغات جنگ در سال 1365، گروه چهل شاهد نیز دارای ساختار جدیدی شد. این گروه از رزمندگان هنرمند توانستند با حضور در بیش از 40 عملیات داخلی و برون مرزی، سندهای شرافت و استقامت یک ملت را برای نسلهای آتی به یادگار بگذارند.(5)
خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)
علاوه بر حضور کمال خرازی مدیرعامل ایرنا در کسوت ریاست ستاد تبلیغات جنگ، در دوران هشت سال دفاع مقدس، نقش خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) خصوصاً در عرصه بینالمللی بسیار مهم و تأثیرگذار بود. بازتاب یکی از خبرهای ایرنا در روزنامه امریکایی «واشینگتن پست The Washington Post» نشان داد که اطلاعرسانی در صحنه نبرد تا چه اندازه حیاتی و تأثیرگذار است. خبرنگاران و عکاسان ایرنا در طول هشت سال دفاع مقدس، دوشادوش رزمندگان به میدان نبرد راهی شدند تا لحظات، ایثار، جهاد و شهادت را «خون نگاری» کنند. ایرنا به عنوان تنها منبع خبری کمیته انتشارات و اطلاعرسانی ستاد پشتیبانی جنگ، از نخستین روزهای دفاع مقدس حضوری چشمگیر و اثرگذار داشت. علاوه بر اخبار رادیو و تلویزیون، دو روزنامه کیهان و اطلاعات نیز به عنوان منابع مهم خبری در عرصه اطلاعرسانی دفاع مقدس، برخی اخبار خود را از ایرنا دریافت میکردند. حتی بسیاری از روزنامههای بینالمللی - انگلیسی و عربی - هم اخبار خود را از خبرگزاری جمهوری اسلامی دریافت میکردند.
پس از تشکیل ستاد تبلیغات جنگ، در سازمان مرکزی ایرنا «اتاق اخبار جنگ» در محل گروه اقتصادی خبرگزاری شکل گرفت و شبانهروزی شدن فعالیت آن مصوب شد. به دلیل حفاظت از جان خبرنگاران و کارکنان در مواقع حمله هوایی جنگندههای رژیم بعثی عراق، پنجرههای رو به خیابان سازمان مرکزی را تیره کردند تا شبها نور به بیرون نتابد. در این بین گاهی که برق میرفت و تلکس برای رادیو قابل دسترسی نبود، خبرنگاران ایرنا بهصورت دستنویس اخبار جنگ را با موتورسیکلت به پخش رادیو میرساندند.(6)
عکاسان خبری ایرنا (همچون عکاسان آزاد) همپای رزمندگان اسلام راهی جبهههای نبرد حق علیه باطل شدند و یکی از غنیترین آرشیوهای عکس جنگی جهان را در ایرنا به نام خود ثبت کردند. حتی در مقاطعی چاپ برخی از این عکسها روی جلد مجلات بینالمللی، بازتابهای خبری فراوانی داشت.
در جبهه مقابل هم بسیاری از عکاسان حرفهای آژانسهای معتبر خبری جهان به دعوت صدام به عراق سفر کردند اما هیچکدام موفق نشدند عکسهای معتبری را ثبت کنند. از اینرو آژانسهای خبری جهان در این دوران بسیار به عکسهای عکاسان ایرانی رجوع میکردند و اینگونه بود که نبض خبری و تبلیغی جنگ در اختیار ایران قرار گرفته بود. جهادگر شهید داریوش گودرزیکیا که با خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) نیز همکاری داشت، نخستین عکاس دفاع مقدس بود که به درجه شهادت نایل آمد.
صدا و سیما (رادیو)
صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان رسانه ملی، وظیفه خطیر و تعیینکنندهای در حوزه اطلاعرسانی دفاع مقدس برعهده داشت. در دوران اوایل دهه شصت، شبکه اول سیما، فقط 8-7 ساعت پخش برنامه داشت و شبکه دو هم شبکهای آموزشی بود. در میان همه رسانههای ارتباط جمعی، رادیو به دلیل فراگیری و سهولت دسترسی، با اکثر خانوادههای ایرانی همنشینی و همنفسی دیرینهای دارد؛ یکی از تأثیرگذارترین رسانههای شنیداری که نقش آن در هشت سال دفاع مقدس در حین عملیاتها و سپس در ایجاد نشاط بعد از هر پیروزی با پخش مارش معروف 21 حمزه (ساخته علیاکبر دلبری) و تشویق و ترغیب تودهها برای حضور در صحنههای نبرد هماره به یادگار خواهد ماند.
تلویزیون برنامههای خود را از ساعت 16 آغاز میکرد و این رسانه دیداری تنها یک بخش خبری داشت. مهدی ارگانی، مدیر صدای جمهوری اسلامی (رادیو ایران) طی سالهای 1359 تا1362، از حال و هوای روزهای دفاع مقدس چنین میگوید: «آن زمان که جنگ شروع شد، شبکه یک تلویزیون 8-7 ساعت بیشتر برنامه نداشت. شبکه دو هم شبکه آموزشی بود. همه بار مسائل خبری و جنگ روی دوش رادیو بود. در آن زمان نیروی انسانی دوره دیده در اختیار ما نبود؛ فقط علاقهمندان به رادیو و تلویزیون و انقلاب، خود به خود وارد رادیو شدند. یادم میآید در آن زمان ناگهان تماس میگرفتند و میگفتند آقا الان عملیات در پیش داریم و شما باید زمینههای رسانهای آن را فراهم کنید. تمام برنامههای تولیدی کنار میرفت و از ساعت 9 صبح برنامههای زنده پخش میشد تا ساعت 2 بعدازظهر که قرار بود خبر پخش شود. از قبل به ما نمیگفتند عملیات در پیش داریم، قبل از عملیات برنامهها عادی بود. این برای نظامیان بهتر بود و عملیات لو نمیرفت. عملیات معمولاً نیمه شب شروع میشد و برنامهها از ظهر ویژه میشد، چون از شروع عملیات تا تثبیت بچهها در مواضع شان حداقل این زمان را لازم داشتند. از ستاد تبلیغات جنگ با پخش تماس میگرفتند که عملیات داریم، آن وقت برنامه ویژه میشد و ما شروع میکردیم به گرفتن خبر از عملیات و پخش آن. در آن زمان رادیو از واحد خبر هم نقش حساستری داشت چون واحد خبر باید صبر میکرد تا زمان پخش خبر فرا برسد ولی برنامههای رادیو همیشه باید روی آنتن برود. هر وقت از ستاد تبلیغات جنگ تماس میگرفتند مرحوم سید محمدجواد یاسینی (مدیر وقت پخش رادیو)، بلافاصله مارش میگذاشت. پخش مارش خوشحالی توأم با بیم را بهدنبال داشت. همه کسانی که عزیزانشان در جبهه بودند با شنیدن مارش حس میکردند که ما داریم پیروز میشویم ولی در هر عملیات تعدادی کشته و زخمی هم داشتیم و این مقداری دلهره و بیم در دل عزیزان به وجود میآورد.
بخشهای خبری رادیو در دوران جنگ ساعت 7، 8، 14، 20، 24 پخش میشدند و شبکه یک تلویزیون هم یک یا دو پخش خبری داشت. جنگ ما با جنگهای کلاسیک دنیا متفاوت بود. بهطور مثال ما برای تهییج نیروها در جبهه، مارش نداشتیم و از نوحه استفاده میکردیم (چیزی که ملودی اش برای زمان صلح خوب بود، نه تنها خشن و کوبنده نبود بلکه بیشتر عاشقانه و عارفانه بود) نکته دوم اینکه جنگ ما براساس دشمنی و نفرت نبود بلکه براساس عشق بود. بچههای ما در جبهه به خاطر نفرت از عراقیها جلو نمیرفتند بلکه به خاطر عشق به خدا و اسلام و امام میجنگیدند. ما یک رادیوی جنگی را اداره میکردیم که خیلی متفاوت بود. در تمام جنگهای دنیا تعداد کشته شدهها را سانسور میکنند در حالی که ما هیچ ابایی نداشتیم که تعداد صحیح را به مردم بگوییم چون فرهنگ ما فرهنگ شهادت و فرهنگ عاشورایی است و این فرهنگ تصویری زیبا و مطلوب را از مرگ در راه خدا ارائه میدهد به همین علت ما کمترین سانسور را در مورد شهدای خودمان نسبت به تمام جنگهای دنیا داشتیم. ما در پخش، تحریریهای داشتیم که برای برنامههای زنده مطلب مینوشتند و گوینده شیفت، مطالب را میخواند ولی در مجموع آقایان محمود کریمی علویجه، مهران دوستی و محمد حسین نورشاهی گویندگان خاص جنگ بودند و روزهای عملیات از آنان استفاده میشد. واقعاً در آن زمان رادیو مثل یک خانواده اداره میشد در زمان بروز بحران، مدیریت بحران بخوبی اعمال میشد. ما از ستاد تبلیغات جنگ خبر میگرفتیم و کاملاً با نیروهای نظامی سپاه و ارتش هماهنگ بودیم؛ در داخل سازمان هم با واحد مرکزی خبر همپوشانی خوبی داشتیم. معمولاً بلافاصله بعد از عملیات اکیپ تولیدی میفرستادیم. چون بعد از عملیات زمان نقل خاطره بود. اینکه رزمندگان تعریف کنند چگونه پیروز شدند، شب عملیات چه کردند و در زمان عملیات چه رخ داد. در زمان جنگ آنچه خیلی به ما کمک میکرد همدلی و یکدستی ملت ایران بود انقلاب تازه پیروز شده بود و مردم به ما بهعنوان مدیر معتمدشان نگاه میکردند ما فشارهای اجتماعی نداشتیم من میدانم که آدم خیلی قوی و باهوشی نیستم و یک آدم معمولی هستم که توانستم در آن شرایط دوام بیاورم و با روحیه خوب این وظیفه را انجام بدهم ولی این انجام وظیفه بهدلیل اتکایمان به مردم بود که پشتیبان ما بودند و مطمئن بودند که ما درست میگوییم.»( 7)
رادیو جهاد به سردبیری عبدالحمید ارجمندی هم در آبان ماه سال 1358 تأسیس شد. ارجمندی در خصوص برنامههای رادیو جهاد میگوید: «تیتراژ برنامه با آیه معروف جهاد سازندگی شروع میشد، بعد یک موسیقی حماسی و در ادامه برنامه پخش میشد. محتوای برنامهها بیشتر به استقلال و آزادی روستاییان و خودکفایی آنها میپرداخت. برنامههای رادیو در ابتدا هفتهای یکبار و حدود 28 دقیقه پخش میشد. در تهیه برنامهها تا قبل از جنگ تحمیلی به روستاها میرفتیم، با جهادگران مصاحبه میکردیم. بزرگترین خاطره اینجانب تا قبل از جنگ تحمیلی حضور در میان جهادگران در زمان دروی گندم بود. مردم، با انگیزه های وصف ناشدنی به روستاها و کمک به آنها میرفتند. برنامه ما کم کم جای خود را در میان رسانههای آن زمان باز کرد و برنامه بهصورت هفتهای سه بار پخش میشد. مدت زمان برنامه از 28 دقیقه به 58 دقیقه افزایش یافت. با شروع جنگ تحمیلی با هم در روستاها و جنگ حاضر میشدیم و برنامهها را تولید میکردیم. در قالب گروههای دو یا سه نفره به تولید برنامه با دستگاه ناگرا میپرداختیم. کارهای صدابرداری را انجام میدادیم. با حضور در پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی فعالیتهای آنان را در جنگ پوشش میدادیم.»( 8)
گروه تلویزیونی جهاد سازندگی و مستندهای روایت فتح
گروه تلویزیونی جهاد سازندگی از سال 1358 همزمان با تأسیس جهاد سازندگی فعالیت خود را آغاز مینماید و به پوشش رسانهای فعالیتهای جهادسازندگی در قالب گروههای مستندسازی میپرداختند.
اولین مدیرگروه سیدمحمد بهشتی سپس سیاوش سمیعی نماینده دولت موقت در گروه تلویزیونی جهاد سازندگی بود. مدیران بعدی: رضا بهزادیان، حمید خاکبازان و مهدی همایونفر بودند.اگرچه این گروه دارای فراز و نشیبهای فراوانی در طی دوران فعالیت خود بوده است ولی در تولید برنامههای تلویزیونی موفق بود. گروه تلویزیونی جهاد سازندگی بیش از همه مدیون فعالیتهای شهید آوینی است. گروه تلویزیونی جهاد سازندگی پس از تأسیس، ساختمانی را در سازمان صداوسیما در اختیار خود میگیرد و به تأثیرات انقلاب اسلامی در روستاها میپرداخت و پیام انقلاب را به روستاها میرساند و خیل عظیم روستاییان را در فعالیتهای کشور سهیم و دخیل مینمود. با ساخت مجموعههایی چون سیل خوزستان، خان گزیدهها، هفت قصه از بلوچستان، بشاگرد، گم گشتههای دیار فراموشی نقش اصلی خود را بهعنوان رسانهای برای مستضعفین ایفا میکند. شهید آوینی در خصوص تشکیل گروه تلویزیونی جهاد سازندگی میگوید: «با شروع کار جهاد سازندگی در سال 58، به روستاها رفتیم که برای خدا بیل بزنیم. در سال 59 بهعنوان نمایندگان جهاد سازندگی به تلویزیون آمدیم و در گروه جهاد سازندگی که پیش از ما به وسیله خود کارکنان تلویزیون تأسیس شده بود، مشغول کار شدیم. واحد تلویزیونی جهاد، از یک سو به جهاد سازندگی و از سوی دیگر به شبکه یکم تلویزیون وابسته بود.» او در خصوص نحوه مواجهه با مردم روستایی در یکی از یادداشتهای خود مینویسد: «یادم هست که در هنگام فیلمبرداری مجموعه «خان گزیدهها» در روستای آباده، یکی دو روز با دوربین در کوچهها و مجامع ظاهر میشدیم تا مردم به این وسایل عادت کنند و وقتی دوربین به سوی آنها میچرخد، دستپاچه نشوند و وضعیتهای طبیعی خود را رها نکند. ساعتها بیآنکه فیلم بگیریم، با مردم سخن میگفتیم و فقط آنگاه که حضور دوربین را فراموش میکردند، کلید را میزدیم. صحنهای را به یاد دارم که زنان و مردان دور گروه ما حلقه زده بودند و از مظالمی که خوانین بر آنان روا داشته بودند سخن میگفتند. یکایک پیش میآمدند و رو به دوربین سخن میگفتند، فریاد میزدند، میگریستند. اشکهای فیلمبردار فرو میچکید، صدابردار همچنان میگریست. یکی کنار دیوار بر سر خود میزد و من هم گریه میکردم و صحنه همچنان ادامه داشت. مصاحبه اگر خوب باشد و از تصنع به دور باشد، قالب خوبی است برای ارائه شخصیت و اظهار باطن انسانها.»
سیدمحمد بهشتی نیز درباره شکلگیری گروه تلویزیونی جهاد سازندگی چنین میگوید: «در سال 1358 با آقایان انوار و نعیمی سفری به گلستان داشتیم در آن سفر با آقای آوینی آشنا شدم که ایشان در روستایی فعالیت میکردند قبل از اینکه اصلاً جهاد سازندگی مطرح شود ایشان به فعالیتهای عمرانی در روستاهای استان گلستان میپرداختند در آن زمان انوار و نعیمی امکان این را فراهم نمودند تا فیلمی در مورد فعالیتهای این گروهها ساخته شود این امکانات را در اختیار آوینی و گروه ایشان قرار دادیم و این امر همزمان با تشکیل جهاد سازندگی مقارن شده بود. دوستان در جهاد سازندگی کمیته فرهنگی را تشکیل دادند. به صداوسیما رفتم و تجهیزات کاملی در اختیار آقای آوینی قرار دادیم تا از فعالیتهای محرومیت زدایی جهاد سازندگی فیلمهایی تهیه نماید اواخر سال 1358 سیل خوزستان منجر به تولید مستندی به همین نام توسط گروه تلویزیونی جهاد سازندگی شد و کار تولید در گروه تلویزیونی رسماً آغاز شد. با شروع جنگ تحمیلی این گروه به تولیدات تلویزیونی خود با رویکرد توصیف سلحشوری و ایثار رزمندگان ادامه داد که براساس فیلمهای تهیه شده توسط این گروه، مجموعه مستندهای روایت فتح تولید و از شبکه اول سیما پخش شد.(9)
واحد ثبت وقایع جنگ ستاد مرکزی پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد
از سالهای نخست جنگ تحمیلی، موضوع ثبت وقایع جنگ در تشکیلات جنگ جهاد سازندگی بهصورت غیرحرفهای و غیرمستمر انجام میشد اما از اواخر سال 1362 بهطور رسمی تحت پوشش تبلیغات جنگ جهاد سازندگی قرار گرفت اما کار بهصورت جدی و گسترده انجام نمیشد و صرفاً در حد مصاحبه و تهیه گزارش بهمنظور درج در روزنامهها و مجلات و همچنین چاپ و توزیع دفاتر خاطرهنویسی انجام میشد. با فراگیرشدن جنگ در سطح کشور و گستردگی حجم حضور نیروهای جهاد سازندگی در جبههها، موضوع ثبت وقایع جنگ از اهمیت ویژهای برخوردار شد، به طوری که در شهریورماه 1365 واحد مستقلی تحت عنوان «ثبت وقایع جنگ» در ستاد مرکزی پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی، قرارگاههای چهارگانه و گردانهای مهندسی رزمی جهاد سازندگی تشکیل گردید که از جمله وظایف عمده و مهم این واحدها در بدو شروع عبارت بود از: جمعآوری اسناد و مدارک از مراکز وابسته به جهاد در جبههها و همچنین از استانها و شهرستانها، آموزش، تجهیز و اعزام گزارشگر به جبههها جهت تهیه گزارش و ثبت وقایع بهصورت صوتی و تصویری، تعیین یک نفر از نیروها در کنار فرماندهان به منظور ثبت وقایع، برگزاری مسابقات خاطرهنویسی بین رزمندگان در جبههها و جمعآوری خاطرات آنان از این طریق، تشکیل مرکز اسناد و مدارک جنگ در مرکز، تدوین و انتشار کتابهایی در زمینه انتقال فرهنگ جبهه به پشت جبهه و همچنین تدوین و انتشار محدود جزواتی در زمینه آثار مستند جنگ بهصورت محرمانه.
رسانههای شفاهی
انقلاب اسلامی ایران زمانی به بار نشست که تمامی کانالهای ارتباطی مدرن نظیر: رادیو و تلویزیون، مطبوعات و... در اختیار حکومت پهلوی بود و رژیم نیز با بهرهگیری از این رسانهها، درصدد مدیریت افکار عمومی و تغییر ماهیت فرهنگی جامعه ایرانی بود.
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران با بکارگیری موفقیتآمیز رسانههای سنتی نظیر: تریبون و منبر در مسجد، حسینیه و تکایا و همچنین بهرهگیری از نوار کاست، توانست انقلاب اسلامی را به پیروزی برساند. آن گونه که میشل فوکو (اندیشــمند و فیلسوف فرانســوی) هم بر این باور است که انقلاب ایران، «انقلاب نوار کاســت» اســت و امواج این جنبش مردمی به وســیله نوارهای صوتی حاوی ســخنرانیهای امام خمینی(ره) یا شــعارهای مردمی در تظاهراتها، منتشر و فراگیر شده اســت.
یک محقق معروف امریکایی در پخش پایانی کتاب خود در سرفصلی با عنوان «رسانههای کوچک برای یک انقلاب بزرگ» نوشته است: «مخالفت با شاه به وسیله شبکههای غیررسمی توسط 200 هزار مبلغ دینی و 90 هزار مسجد سازماندهی شد در حالی که آیتالله خمینی(ره) و دیگر رهبران مذهبی به خارج از کشور تبعید شده بودند اما پیامهای آیتالله بهشکل کاست برای پیروانش ارسال میشد. پیامهای او سپس چاپ و تکثیر میشد. در انقلاب ایران در حقیقت مردم با هم برخورد نداشتند بلکه برخورد بین رسانههای بزرگ در برابر رسانههای کوچکتر بود و سرانجام رسانههای کوچکتر (سنتیتر) پیروز شدند.» (10) پیروزی 1357 ارزش و اعتبار رهبران محلی را در هدایت تودهها با بهرهگیری از کانالهای ارتباطات سنتی به منصه ظهور رساند؛ رهبرانی که با جاری رود، دریای انسان را به خروش آوردند و طومار حاکمیت صاحبان قدرت را درهم پیچیدند. (11)
حماسه مردم در هشت سال دفاع مقدس تأکید دیگری بر قدرت رسانهها در بسیج عمومی بود. از رسانههای دیداری، شنیداری و دیداری- شنیداری تا رسانههای سنتی و بیلبورد و دیوارنگاره و.... بخوبی توانست روحیه سلحشوری را در جوانان این مرز و بوم شعله ور سازد و جلوههای ایمان و ایثار اقشار مختلف مردم را به تصویر بکشد و با طوفانی از غیرت و مردانگی، ماشین جنگی دشمن را از کار بیندازد.
رسانهها بهعنوان رکن چهارم دموکراسی، مؤثرترین نهاد در هر سیستم سیاسی هستند و وظیفه مهندسی افکار عمومی را برعهده دارند. در دوران دفاع مقدس، مجموعهها و تشکیلات متعدد رسانهای، در کشور شکل گرفت و با مدیریت افکار عمومی، وظیفه خطیر پدافند رسانهای را برعهده داشتند. پیشکسوتان عرصه رسانه و متخصصین علوم ارتباطات، با برنامهریزی راهبردی و تدوین استراتژیهای تولید و نشر محتوا – خصوصاً در مقاطع حساس و مواقع بحرانی – ضمن ساماندهی و سازماندهی رسانههای جمعی و گروهی بر محور استراتژی واحد، افکار عمومی را مدیریت و نگرشها را تثبیت یا تغییر دادند. نقشی بسیار مهم و اثرگذار در عرصه نرم افزاری که در تحلیل و بررسیهای مربوط به 8 سال دفاع مقدس، عمدتاً مورد غفلت قرار گرفته است.
پی نوشت:
1- ازکمپ، 1376: 132
2- امیرتیموری، 1377: ص10
3- ایرنا، 77 سال اطلاع رسانی، جعفری چمازکتی، هفتهنامه پنجره شماره 49
4- روزنامه اعتماد ملی، شماره 192، چهارشنبه پنجم مهرماه 1385، ص 8
5- اطلاعات مرتبط با گروه چهل شاهد از بخشهای مختلف در فضای وب استخراج شد.
6- پژوهشی از محمود رئیسی: www.irna.ir/news/80833297/
7- پایگاه تحلیل خبری قلمپرس، گفتوگو با مهدی ارگانی.
8- مصاحبهای از سعید زجاجی (واحد پژوهش اداره حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس اداره کل امور ایثارگران وزارت جهاد کشاورزی)
9- سعید زجاجی، نشریه پل، شماره 41، ص 38
10- Rogers.Everett m.communicalion thechnoligy: The new media in 254-244 p.p.1986.society
11- روشهای سنتی ارتباطات، جعفری چمازکی، روزنامه انتخاب، شماره 397، 31 مرداد 1379
حکایت پشتیبانی از رزمندگان و یگانهای عملیاتی در هشت سال دفاع مقدس، صرفاً در ابعاد مهندسی جنگ (سختافزاری) یا ارسال کمکهای مردمی خلاصه نمیشود. اگر چه استقامت در مقابل دشمنی تا بن دندان مسلح، نیازمند تجهیز نیروهای نظامی به پیشرفتهترین سلاحهای روز بود - که بدین منظور در وزارت دفاع و مراکز تحقیقات و مهندسی جنگ جهاد سازندگی، گامهایی بنیادین در این خصوص برداشته شد - اما در دنیایی که رسانه (اطلاعرسانی و تبلیغات) جایگاهی ویژه و کتمان ناپذیر دارد، اقناع افکار عمومی در داخل و مقابله با جنگ روانی در خارج، اقدامی آفندی و گاه پدافندی محسوب میشود، بررسی ابعاد مختلف و میزان اثربخشی آن در دوران دفاع مقدس مغفول مانده است.
رسانه (Media) در لغت به معنی «رساندن» است و در اصطلاح وسیلهای برای نقل و انتقال اطلاعات، ایدهها و افکار افراد یا جامعه و واسطه عینی و عملی در فرایند برقراری ارتباط است. وسایلی همانند روزنامهها، مجلات، رادیو، تلویزیون، ماهواره و اینترنت مصادیق این تعریف هستند. (1) به عبارت دیگر «رسانه وسیلهای است که فرستنده به کمک آن، معنا و مفهوم موردنظر خود (پیام) را به گیرنده منتقل میکند.» (2)
در مجامع علمی انواع مختلفی از رسانهها بیان شده و تقسیمبندی کلی آن را به سه دسته تقسیم میکنیم:
رسانههای مکتوب یا نوشتاری؛ مانند: انواع نشریات، مطبوعات، کتاب، مجلات
رسانههای شنیداری؛ مانند: رادیو، نوار کاست و...
رسانههای دیداری ـ شنیداری؛ مانند: تلویزیون، سینما، رایانه، اینترنت، ماهواره.
در برخی پژوهشهای انجام گرفته در زمینه رسانه، علاوه بر این سه قسم، اقسام دیگری چون: رسانههای ابزاری ( تابلو بیلبورد، دیوارنگاره و...)، رسانههای شفاهی (خطابه و سخنرانی) و اقسامی دیگر بیان کردهاند، اما با یک نگاه دقیق، روشن میشود این اقسام رسانه به همان سه قسم کلی بازمیگردند که در مرزی میان وقوع رویداد و مردم قرار گرفته است.
مرزی بسیار باریک اما تعیین کننده و سرنوشتساز که در روزگار صلح میتوان زیرساختهای فرایند توسعه پایدار، متوازن و همهجانبه را بر مبنای آن سامان بخشید و در زمانه جنگ نیز میتواند به عنوان مهمترین ابزار برای حمله یا دفاع تلقی شود و توفیق و پیروزی بدون تنش، درگیری و خونریزی را در میدان جنگ نرم فراهم آورد. حوزه نرمافزاری دفاع مقدس یا همان بهرهبرداری از وسایل ارتباط جمعی، به رسانهها و ابزار ارتباطی مدرن خلاصه نمیشود. چه آنکه به دلیل جغرافیای فرهنگی و مذهبی ایران، نقش رسانههای سنتی به مراتب برجستهتر و اثرگذارتر از رسانههای ارتباط جمعی مدرن بوده است.آن روز که هنوز شبکههای رنگارنگ تلویزیون یا خبرگزاریها و سایتهای خلقالساعه، هنوز پا نگرفته بود اما کوچکترین شایعه یا اطلاعرسانی غیر واقعی، در این دوران میتوانست بهانه به دست دشمن دهد و جبهه جهانی را علیه ایران متحد کند.
ماشین جنگی عراق برای ضربه زدن به مقاومت مردم و تحریک عراقیها برای شرکت در جنگ علیه ایران از تمام ظرفیت تبلیغی خود استفاده میکرد و «الاستخبارات» از زبدهترین مشاوران حوزه رسانه و کارشناسان ارتباطات جهان، برای انجام پروژه ضد تبلیغی علیه ایران استفاده میکرد. از این رو، در کنار حوزه سختافزاری دفاع مقدس، چشمهای بینا و حنجرههای طلایی، قلمها و دوربینهای خونین نیز در برابر دشمنان این سرزمین ایستادگی کردند. در این یادداشت، به بررسی نقش رسانههایی که در دوران دفاع مقدس نقشآفرینی کردهاند، خواهیم پرداخت.
ستاد تبلیغات جنگ
پس از آغاز تهاجم گسترده رژیم عراق به ایران در 31 شهریورماه 1359، شرایط ویژهای بر کشور تحمیل شد و حوزههای اطلاعرسانی نیز متأثر از این وضعیت، نیازمند ساماندهی و سازماندهی ویژه در قالب تشکیلاتی خاص بود. در این راستا، با تصمیم و برنامهریزی مسئولان عالی نظام، «ستاد تبلیغات جنگ» تشکیل شد تا سیاستگذاری اجرایی و سازوکار تخصصی لازم در حوزه رسانه و اطلاعرسانی را طراحی و اجرایی کند.
سیدکمال خرازی مدیرعامل وقت خبرگزاری پارس - که با تصویب مجلس شورای اسلامی در دیماه سال 1360 به خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) تغییر نام یافت- (3) مسئولیت تشکیل ستاد تبلیغات جنگ را برعهده گرفت. ستاد تبلیغات جنگ در 26 اردیبهشت ماه سال 1360 با انتشار اطلاعیهای کار خود را آغاز کرد و در این اطلاعیه اعلام شد، ستاد تبلیغات شورای عالی دفاع از این پس تحت عنوان ستاد تبلیغات جنگ با همان وظایف و مسئولیت سابق در ارتباط با دفتر فرماندهی کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران کار خود را ادامه دهد. ستاد تبلیغات جنگ در آخرین سطر اطلاعیه خود تأکید کرد که بدیهی است همه اطلاعات و اخبار و مسائل مربوط به جنگ باید منحصراً از طریق این ستاد هماهنگ شود.
اگرچه در بدو شکلگیری این ستاد، نقش مدیران وقت ایرنا و کارکنان این رسانه حاکمیتی در حوزه مدیریتی و اجرایی این ستاد برجسته و چشمگیر بود اما نقشآفرینی در حوزه نرمافزاری دفاع مقدس، محدود و محصور به این خبرگزاری نبود و خبرنگاران و عکاسان همه رسانهها و مطبوعات کشور را شامل میشد. در ادامه این مسیر، مجموعهای تحت عنوان «ستاد تبلیغات شورایعالی دفاع» تشکیل شد که وظیفه رصد و پایش خبرهای مربوط به جنگ تحمیلی در رسانههای جمعی کشور را برعهده داشت. در این ستاد، جلسات منظمی با مدیران مطبوعات، صدا و سیما و واحد مرکزی خبر با محوریت پوشش اخبار جنگ تحمیلی برگزار میشد که شکل تکاملیافته این جلسات، به «شورای سیاستگذاری ستاد تبلیغات جنگ» تغییر نام داد.(4)
با تشکیل ستاد تبلیغات جنگ، اخبار دریافتی از رسانههای داخلی، پس از بررسی و تأیید مسئولان منتشر میشد. ضمن اینکه ستاد در مسیر دستیابی به اهداف خود، بستههای خبری را برای پخش در ساعات خاصی از رادیو و تلویزیون آماده میکرد. این بستهها، علاوه بر اقناع افکار عمومی داخلی، پاسخ به جنگ روانی دشمن را دنبال میکرد. خبرنگاران اعزامی به جبههها هم از سوی این شورا سازماندهی و به مسئولان محورهای عملیاتی معرفی میشدند.
گروه چهل شاهد
نگاه به آینده و ضرورت ثبت رشادتهای مردمی در صحنههای نبرد، نیازمند تدابیر جدید و ویژهای بود. از اینرو، در اسفندماه 1360 به ابتکار کمال خرازی، هسته مرکزی گروه چهل شاهد تشکیل شد. گروهی متشکل از هنرمندان عکاس و فیلمبردار که با فرا گرفتن آموزشهای نظامی، به دوربین عکاسی و فیلمبرداری مجهز و عازم مناطق جنگی شدند تا وقایع جنگ را برای آیندگان ثبت و ضبط کنند. امکاناتی که ستاد تبلیغات جنگ در اختیار این گروه گذاشته بود، دوربینهای کوچک فیلمبرداری سوپر 8 و دوربین عکاسی 135 میلیمتری با حداقل یک لنز نرمال بود. دوربین 8 میلیمتری از مجموعه 1014یا 814 کانن بود که فیلمهای 15 ثانیهای تا 3 دقیقهای میگرفتند و البته موتورسیکلتی که با آن به سمت خط میرفتند. محمدحسین حیدری، قائممقام انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس درباره گروه چهل شاهد میگوید: «اعضای گروه از بین نوجوانان و جوانان بسیج مسجد جزایری و مسجد علوی اهواز انتخاب شدند و آموزشهای اولیهای دیدند. آنطور که بعدها مطلع شدم، بنابر این بوده است که تعداد اعضای گروه را به صورت ثابت، حفظ کنند. اما در طول دوران جنگ، با احتساب اینکه تعدادی شهید شده یا از گروه جدا شدند یا به گروه پیوستند، تعداد اعضای گروه در پایان جنگ به حدود 126 نفر رسید. باید بگویم از گروه چهل شاهد، 15 نفر شهید و 4 نفر مفقودالاثر شدند و تعدادی هم جانباز هستند. آثاری که بنا بود گروه چهل شاهد به ثبت آن بپردازد، آن لحظههای نابی بود که حین همراهی با رزمندگان در جریان آن قرار میگرفتند. بنابراین فضای کارشان با فضای کار خبری متفاوت بود. آنها از آقایان اورعی، سیفالله صمدیان و دکتر حسینزاده آموزشهایی دیدند و در طی مسیر، کسانی که به جمع اضافه میشدند، از قدیمیترها کسب اطلاع میکردند و به این صورت انتقال تجربهای هم انجام میشد. میدانم که برای اعضای جدید گروه هم، دو سه دوره آموزش برگزار کردند، ولی نمیدانم پس از جنگ آموزشهایشان به چه شکل بوده است.»
تعدادی از عکسهایی که گروه چهل شاهد از جنگ گرفتهاند، در مجموعه عکسهای «imposed war» به چاپ رسیده است. البته در مجموعه عکسهای «سیسال» عکسی از گروه چهل شاهد وجود دارد که گرد مسئول گروه آقای اکبر اورعی نشسته و به آموزشهای ایشان گوش میدهند، که به تصور مخاطب از گروه، شکل میدهد. در هر عملیات بیش از 20 گروه فیلمبرداری و عکاس به محورهای عملیاتی اعزام میشدند و تا پایان عملیات به ثبت وقایع میپرداختند. اعضای گروه چهل شاهد تا پایان جنگ در شهر اهواز و در مرکز خبرگزاری جمهوری اسلامی در منطقه امانیه مستقر بودند. این گروه تا اواخر سال 1364 به همان شکل اولیه اداره میشد اما با اضافه شدن بخش هنری به ستاد تبلیغات جنگ در سال 1365، گروه چهل شاهد نیز دارای ساختار جدیدی شد. این گروه از رزمندگان هنرمند توانستند با حضور در بیش از 40 عملیات داخلی و برون مرزی، سندهای شرافت و استقامت یک ملت را برای نسلهای آتی به یادگار بگذارند.(5)
خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)
علاوه بر حضور کمال خرازی مدیرعامل ایرنا در کسوت ریاست ستاد تبلیغات جنگ، در دوران هشت سال دفاع مقدس، نقش خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) خصوصاً در عرصه بینالمللی بسیار مهم و تأثیرگذار بود. بازتاب یکی از خبرهای ایرنا در روزنامه امریکایی «واشینگتن پست The Washington Post» نشان داد که اطلاعرسانی در صحنه نبرد تا چه اندازه حیاتی و تأثیرگذار است. خبرنگاران و عکاسان ایرنا در طول هشت سال دفاع مقدس، دوشادوش رزمندگان به میدان نبرد راهی شدند تا لحظات، ایثار، جهاد و شهادت را «خون نگاری» کنند. ایرنا به عنوان تنها منبع خبری کمیته انتشارات و اطلاعرسانی ستاد پشتیبانی جنگ، از نخستین روزهای دفاع مقدس حضوری چشمگیر و اثرگذار داشت. علاوه بر اخبار رادیو و تلویزیون، دو روزنامه کیهان و اطلاعات نیز به عنوان منابع مهم خبری در عرصه اطلاعرسانی دفاع مقدس، برخی اخبار خود را از ایرنا دریافت میکردند. حتی بسیاری از روزنامههای بینالمللی - انگلیسی و عربی - هم اخبار خود را از خبرگزاری جمهوری اسلامی دریافت میکردند.
پس از تشکیل ستاد تبلیغات جنگ، در سازمان مرکزی ایرنا «اتاق اخبار جنگ» در محل گروه اقتصادی خبرگزاری شکل گرفت و شبانهروزی شدن فعالیت آن مصوب شد. به دلیل حفاظت از جان خبرنگاران و کارکنان در مواقع حمله هوایی جنگندههای رژیم بعثی عراق، پنجرههای رو به خیابان سازمان مرکزی را تیره کردند تا شبها نور به بیرون نتابد. در این بین گاهی که برق میرفت و تلکس برای رادیو قابل دسترسی نبود، خبرنگاران ایرنا بهصورت دستنویس اخبار جنگ را با موتورسیکلت به پخش رادیو میرساندند.(6)
عکاسان خبری ایرنا (همچون عکاسان آزاد) همپای رزمندگان اسلام راهی جبهههای نبرد حق علیه باطل شدند و یکی از غنیترین آرشیوهای عکس جنگی جهان را در ایرنا به نام خود ثبت کردند. حتی در مقاطعی چاپ برخی از این عکسها روی جلد مجلات بینالمللی، بازتابهای خبری فراوانی داشت.
در جبهه مقابل هم بسیاری از عکاسان حرفهای آژانسهای معتبر خبری جهان به دعوت صدام به عراق سفر کردند اما هیچکدام موفق نشدند عکسهای معتبری را ثبت کنند. از اینرو آژانسهای خبری جهان در این دوران بسیار به عکسهای عکاسان ایرانی رجوع میکردند و اینگونه بود که نبض خبری و تبلیغی جنگ در اختیار ایران قرار گرفته بود. جهادگر شهید داریوش گودرزیکیا که با خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) نیز همکاری داشت، نخستین عکاس دفاع مقدس بود که به درجه شهادت نایل آمد.
صدا و سیما (رادیو)
صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان رسانه ملی، وظیفه خطیر و تعیینکنندهای در حوزه اطلاعرسانی دفاع مقدس برعهده داشت. در دوران اوایل دهه شصت، شبکه اول سیما، فقط 8-7 ساعت پخش برنامه داشت و شبکه دو هم شبکهای آموزشی بود. در میان همه رسانههای ارتباط جمعی، رادیو به دلیل فراگیری و سهولت دسترسی، با اکثر خانوادههای ایرانی همنشینی و همنفسی دیرینهای دارد؛ یکی از تأثیرگذارترین رسانههای شنیداری که نقش آن در هشت سال دفاع مقدس در حین عملیاتها و سپس در ایجاد نشاط بعد از هر پیروزی با پخش مارش معروف 21 حمزه (ساخته علیاکبر دلبری) و تشویق و ترغیب تودهها برای حضور در صحنههای نبرد هماره به یادگار خواهد ماند.
تلویزیون برنامههای خود را از ساعت 16 آغاز میکرد و این رسانه دیداری تنها یک بخش خبری داشت. مهدی ارگانی، مدیر صدای جمهوری اسلامی (رادیو ایران) طی سالهای 1359 تا1362، از حال و هوای روزهای دفاع مقدس چنین میگوید: «آن زمان که جنگ شروع شد، شبکه یک تلویزیون 8-7 ساعت بیشتر برنامه نداشت. شبکه دو هم شبکه آموزشی بود. همه بار مسائل خبری و جنگ روی دوش رادیو بود. در آن زمان نیروی انسانی دوره دیده در اختیار ما نبود؛ فقط علاقهمندان به رادیو و تلویزیون و انقلاب، خود به خود وارد رادیو شدند. یادم میآید در آن زمان ناگهان تماس میگرفتند و میگفتند آقا الان عملیات در پیش داریم و شما باید زمینههای رسانهای آن را فراهم کنید. تمام برنامههای تولیدی کنار میرفت و از ساعت 9 صبح برنامههای زنده پخش میشد تا ساعت 2 بعدازظهر که قرار بود خبر پخش شود. از قبل به ما نمیگفتند عملیات در پیش داریم، قبل از عملیات برنامهها عادی بود. این برای نظامیان بهتر بود و عملیات لو نمیرفت. عملیات معمولاً نیمه شب شروع میشد و برنامهها از ظهر ویژه میشد، چون از شروع عملیات تا تثبیت بچهها در مواضع شان حداقل این زمان را لازم داشتند. از ستاد تبلیغات جنگ با پخش تماس میگرفتند که عملیات داریم، آن وقت برنامه ویژه میشد و ما شروع میکردیم به گرفتن خبر از عملیات و پخش آن. در آن زمان رادیو از واحد خبر هم نقش حساستری داشت چون واحد خبر باید صبر میکرد تا زمان پخش خبر فرا برسد ولی برنامههای رادیو همیشه باید روی آنتن برود. هر وقت از ستاد تبلیغات جنگ تماس میگرفتند مرحوم سید محمدجواد یاسینی (مدیر وقت پخش رادیو)، بلافاصله مارش میگذاشت. پخش مارش خوشحالی توأم با بیم را بهدنبال داشت. همه کسانی که عزیزانشان در جبهه بودند با شنیدن مارش حس میکردند که ما داریم پیروز میشویم ولی در هر عملیات تعدادی کشته و زخمی هم داشتیم و این مقداری دلهره و بیم در دل عزیزان به وجود میآورد.
بخشهای خبری رادیو در دوران جنگ ساعت 7، 8، 14، 20، 24 پخش میشدند و شبکه یک تلویزیون هم یک یا دو پخش خبری داشت. جنگ ما با جنگهای کلاسیک دنیا متفاوت بود. بهطور مثال ما برای تهییج نیروها در جبهه، مارش نداشتیم و از نوحه استفاده میکردیم (چیزی که ملودی اش برای زمان صلح خوب بود، نه تنها خشن و کوبنده نبود بلکه بیشتر عاشقانه و عارفانه بود) نکته دوم اینکه جنگ ما براساس دشمنی و نفرت نبود بلکه براساس عشق بود. بچههای ما در جبهه به خاطر نفرت از عراقیها جلو نمیرفتند بلکه به خاطر عشق به خدا و اسلام و امام میجنگیدند. ما یک رادیوی جنگی را اداره میکردیم که خیلی متفاوت بود. در تمام جنگهای دنیا تعداد کشته شدهها را سانسور میکنند در حالی که ما هیچ ابایی نداشتیم که تعداد صحیح را به مردم بگوییم چون فرهنگ ما فرهنگ شهادت و فرهنگ عاشورایی است و این فرهنگ تصویری زیبا و مطلوب را از مرگ در راه خدا ارائه میدهد به همین علت ما کمترین سانسور را در مورد شهدای خودمان نسبت به تمام جنگهای دنیا داشتیم. ما در پخش، تحریریهای داشتیم که برای برنامههای زنده مطلب مینوشتند و گوینده شیفت، مطالب را میخواند ولی در مجموع آقایان محمود کریمی علویجه، مهران دوستی و محمد حسین نورشاهی گویندگان خاص جنگ بودند و روزهای عملیات از آنان استفاده میشد. واقعاً در آن زمان رادیو مثل یک خانواده اداره میشد در زمان بروز بحران، مدیریت بحران بخوبی اعمال میشد. ما از ستاد تبلیغات جنگ خبر میگرفتیم و کاملاً با نیروهای نظامی سپاه و ارتش هماهنگ بودیم؛ در داخل سازمان هم با واحد مرکزی خبر همپوشانی خوبی داشتیم. معمولاً بلافاصله بعد از عملیات اکیپ تولیدی میفرستادیم. چون بعد از عملیات زمان نقل خاطره بود. اینکه رزمندگان تعریف کنند چگونه پیروز شدند، شب عملیات چه کردند و در زمان عملیات چه رخ داد. در زمان جنگ آنچه خیلی به ما کمک میکرد همدلی و یکدستی ملت ایران بود انقلاب تازه پیروز شده بود و مردم به ما بهعنوان مدیر معتمدشان نگاه میکردند ما فشارهای اجتماعی نداشتیم من میدانم که آدم خیلی قوی و باهوشی نیستم و یک آدم معمولی هستم که توانستم در آن شرایط دوام بیاورم و با روحیه خوب این وظیفه را انجام بدهم ولی این انجام وظیفه بهدلیل اتکایمان به مردم بود که پشتیبان ما بودند و مطمئن بودند که ما درست میگوییم.»( 7)
رادیو جهاد به سردبیری عبدالحمید ارجمندی هم در آبان ماه سال 1358 تأسیس شد. ارجمندی در خصوص برنامههای رادیو جهاد میگوید: «تیتراژ برنامه با آیه معروف جهاد سازندگی شروع میشد، بعد یک موسیقی حماسی و در ادامه برنامه پخش میشد. محتوای برنامهها بیشتر به استقلال و آزادی روستاییان و خودکفایی آنها میپرداخت. برنامههای رادیو در ابتدا هفتهای یکبار و حدود 28 دقیقه پخش میشد. در تهیه برنامهها تا قبل از جنگ تحمیلی به روستاها میرفتیم، با جهادگران مصاحبه میکردیم. بزرگترین خاطره اینجانب تا قبل از جنگ تحمیلی حضور در میان جهادگران در زمان دروی گندم بود. مردم، با انگیزه های وصف ناشدنی به روستاها و کمک به آنها میرفتند. برنامه ما کم کم جای خود را در میان رسانههای آن زمان باز کرد و برنامه بهصورت هفتهای سه بار پخش میشد. مدت زمان برنامه از 28 دقیقه به 58 دقیقه افزایش یافت. با شروع جنگ تحمیلی با هم در روستاها و جنگ حاضر میشدیم و برنامهها را تولید میکردیم. در قالب گروههای دو یا سه نفره به تولید برنامه با دستگاه ناگرا میپرداختیم. کارهای صدابرداری را انجام میدادیم. با حضور در پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی فعالیتهای آنان را در جنگ پوشش میدادیم.»( 8)
گروه تلویزیونی جهاد سازندگی و مستندهای روایت فتح
گروه تلویزیونی جهاد سازندگی از سال 1358 همزمان با تأسیس جهاد سازندگی فعالیت خود را آغاز مینماید و به پوشش رسانهای فعالیتهای جهادسازندگی در قالب گروههای مستندسازی میپرداختند.
اولین مدیرگروه سیدمحمد بهشتی سپس سیاوش سمیعی نماینده دولت موقت در گروه تلویزیونی جهاد سازندگی بود. مدیران بعدی: رضا بهزادیان، حمید خاکبازان و مهدی همایونفر بودند.اگرچه این گروه دارای فراز و نشیبهای فراوانی در طی دوران فعالیت خود بوده است ولی در تولید برنامههای تلویزیونی موفق بود. گروه تلویزیونی جهاد سازندگی بیش از همه مدیون فعالیتهای شهید آوینی است. گروه تلویزیونی جهاد سازندگی پس از تأسیس، ساختمانی را در سازمان صداوسیما در اختیار خود میگیرد و به تأثیرات انقلاب اسلامی در روستاها میپرداخت و پیام انقلاب را به روستاها میرساند و خیل عظیم روستاییان را در فعالیتهای کشور سهیم و دخیل مینمود. با ساخت مجموعههایی چون سیل خوزستان، خان گزیدهها، هفت قصه از بلوچستان، بشاگرد، گم گشتههای دیار فراموشی نقش اصلی خود را بهعنوان رسانهای برای مستضعفین ایفا میکند. شهید آوینی در خصوص تشکیل گروه تلویزیونی جهاد سازندگی میگوید: «با شروع کار جهاد سازندگی در سال 58، به روستاها رفتیم که برای خدا بیل بزنیم. در سال 59 بهعنوان نمایندگان جهاد سازندگی به تلویزیون آمدیم و در گروه جهاد سازندگی که پیش از ما به وسیله خود کارکنان تلویزیون تأسیس شده بود، مشغول کار شدیم. واحد تلویزیونی جهاد، از یک سو به جهاد سازندگی و از سوی دیگر به شبکه یکم تلویزیون وابسته بود.» او در خصوص نحوه مواجهه با مردم روستایی در یکی از یادداشتهای خود مینویسد: «یادم هست که در هنگام فیلمبرداری مجموعه «خان گزیدهها» در روستای آباده، یکی دو روز با دوربین در کوچهها و مجامع ظاهر میشدیم تا مردم به این وسایل عادت کنند و وقتی دوربین به سوی آنها میچرخد، دستپاچه نشوند و وضعیتهای طبیعی خود را رها نکند. ساعتها بیآنکه فیلم بگیریم، با مردم سخن میگفتیم و فقط آنگاه که حضور دوربین را فراموش میکردند، کلید را میزدیم. صحنهای را به یاد دارم که زنان و مردان دور گروه ما حلقه زده بودند و از مظالمی که خوانین بر آنان روا داشته بودند سخن میگفتند. یکایک پیش میآمدند و رو به دوربین سخن میگفتند، فریاد میزدند، میگریستند. اشکهای فیلمبردار فرو میچکید، صدابردار همچنان میگریست. یکی کنار دیوار بر سر خود میزد و من هم گریه میکردم و صحنه همچنان ادامه داشت. مصاحبه اگر خوب باشد و از تصنع به دور باشد، قالب خوبی است برای ارائه شخصیت و اظهار باطن انسانها.»
سیدمحمد بهشتی نیز درباره شکلگیری گروه تلویزیونی جهاد سازندگی چنین میگوید: «در سال 1358 با آقایان انوار و نعیمی سفری به گلستان داشتیم در آن سفر با آقای آوینی آشنا شدم که ایشان در روستایی فعالیت میکردند قبل از اینکه اصلاً جهاد سازندگی مطرح شود ایشان به فعالیتهای عمرانی در روستاهای استان گلستان میپرداختند در آن زمان انوار و نعیمی امکان این را فراهم نمودند تا فیلمی در مورد فعالیتهای این گروهها ساخته شود این امکانات را در اختیار آوینی و گروه ایشان قرار دادیم و این امر همزمان با تشکیل جهاد سازندگی مقارن شده بود. دوستان در جهاد سازندگی کمیته فرهنگی را تشکیل دادند. به صداوسیما رفتم و تجهیزات کاملی در اختیار آقای آوینی قرار دادیم تا از فعالیتهای محرومیت زدایی جهاد سازندگی فیلمهایی تهیه نماید اواخر سال 1358 سیل خوزستان منجر به تولید مستندی به همین نام توسط گروه تلویزیونی جهاد سازندگی شد و کار تولید در گروه تلویزیونی رسماً آغاز شد. با شروع جنگ تحمیلی این گروه به تولیدات تلویزیونی خود با رویکرد توصیف سلحشوری و ایثار رزمندگان ادامه داد که براساس فیلمهای تهیه شده توسط این گروه، مجموعه مستندهای روایت فتح تولید و از شبکه اول سیما پخش شد.(9)
واحد ثبت وقایع جنگ ستاد مرکزی پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد
از سالهای نخست جنگ تحمیلی، موضوع ثبت وقایع جنگ در تشکیلات جنگ جهاد سازندگی بهصورت غیرحرفهای و غیرمستمر انجام میشد اما از اواخر سال 1362 بهطور رسمی تحت پوشش تبلیغات جنگ جهاد سازندگی قرار گرفت اما کار بهصورت جدی و گسترده انجام نمیشد و صرفاً در حد مصاحبه و تهیه گزارش بهمنظور درج در روزنامهها و مجلات و همچنین چاپ و توزیع دفاتر خاطرهنویسی انجام میشد. با فراگیرشدن جنگ در سطح کشور و گستردگی حجم حضور نیروهای جهاد سازندگی در جبههها، موضوع ثبت وقایع جنگ از اهمیت ویژهای برخوردار شد، به طوری که در شهریورماه 1365 واحد مستقلی تحت عنوان «ثبت وقایع جنگ» در ستاد مرکزی پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی، قرارگاههای چهارگانه و گردانهای مهندسی رزمی جهاد سازندگی تشکیل گردید که از جمله وظایف عمده و مهم این واحدها در بدو شروع عبارت بود از: جمعآوری اسناد و مدارک از مراکز وابسته به جهاد در جبههها و همچنین از استانها و شهرستانها، آموزش، تجهیز و اعزام گزارشگر به جبههها جهت تهیه گزارش و ثبت وقایع بهصورت صوتی و تصویری، تعیین یک نفر از نیروها در کنار فرماندهان به منظور ثبت وقایع، برگزاری مسابقات خاطرهنویسی بین رزمندگان در جبههها و جمعآوری خاطرات آنان از این طریق، تشکیل مرکز اسناد و مدارک جنگ در مرکز، تدوین و انتشار کتابهایی در زمینه انتقال فرهنگ جبهه به پشت جبهه و همچنین تدوین و انتشار محدود جزواتی در زمینه آثار مستند جنگ بهصورت محرمانه.
رسانههای شفاهی
انقلاب اسلامی ایران زمانی به بار نشست که تمامی کانالهای ارتباطی مدرن نظیر: رادیو و تلویزیون، مطبوعات و... در اختیار حکومت پهلوی بود و رژیم نیز با بهرهگیری از این رسانهها، درصدد مدیریت افکار عمومی و تغییر ماهیت فرهنگی جامعه ایرانی بود.
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران با بکارگیری موفقیتآمیز رسانههای سنتی نظیر: تریبون و منبر در مسجد، حسینیه و تکایا و همچنین بهرهگیری از نوار کاست، توانست انقلاب اسلامی را به پیروزی برساند. آن گونه که میشل فوکو (اندیشــمند و فیلسوف فرانســوی) هم بر این باور است که انقلاب ایران، «انقلاب نوار کاســت» اســت و امواج این جنبش مردمی به وســیله نوارهای صوتی حاوی ســخنرانیهای امام خمینی(ره) یا شــعارهای مردمی در تظاهراتها، منتشر و فراگیر شده اســت.
یک محقق معروف امریکایی در پخش پایانی کتاب خود در سرفصلی با عنوان «رسانههای کوچک برای یک انقلاب بزرگ» نوشته است: «مخالفت با شاه به وسیله شبکههای غیررسمی توسط 200 هزار مبلغ دینی و 90 هزار مسجد سازماندهی شد در حالی که آیتالله خمینی(ره) و دیگر رهبران مذهبی به خارج از کشور تبعید شده بودند اما پیامهای آیتالله بهشکل کاست برای پیروانش ارسال میشد. پیامهای او سپس چاپ و تکثیر میشد. در انقلاب ایران در حقیقت مردم با هم برخورد نداشتند بلکه برخورد بین رسانههای بزرگ در برابر رسانههای کوچکتر بود و سرانجام رسانههای کوچکتر (سنتیتر) پیروز شدند.» (10) پیروزی 1357 ارزش و اعتبار رهبران محلی را در هدایت تودهها با بهرهگیری از کانالهای ارتباطات سنتی به منصه ظهور رساند؛ رهبرانی که با جاری رود، دریای انسان را به خروش آوردند و طومار حاکمیت صاحبان قدرت را درهم پیچیدند. (11)
حماسه مردم در هشت سال دفاع مقدس تأکید دیگری بر قدرت رسانهها در بسیج عمومی بود. از رسانههای دیداری، شنیداری و دیداری- شنیداری تا رسانههای سنتی و بیلبورد و دیوارنگاره و.... بخوبی توانست روحیه سلحشوری را در جوانان این مرز و بوم شعله ور سازد و جلوههای ایمان و ایثار اقشار مختلف مردم را به تصویر بکشد و با طوفانی از غیرت و مردانگی، ماشین جنگی دشمن را از کار بیندازد.
رسانهها بهعنوان رکن چهارم دموکراسی، مؤثرترین نهاد در هر سیستم سیاسی هستند و وظیفه مهندسی افکار عمومی را برعهده دارند. در دوران دفاع مقدس، مجموعهها و تشکیلات متعدد رسانهای، در کشور شکل گرفت و با مدیریت افکار عمومی، وظیفه خطیر پدافند رسانهای را برعهده داشتند. پیشکسوتان عرصه رسانه و متخصصین علوم ارتباطات، با برنامهریزی راهبردی و تدوین استراتژیهای تولید و نشر محتوا – خصوصاً در مقاطع حساس و مواقع بحرانی – ضمن ساماندهی و سازماندهی رسانههای جمعی و گروهی بر محور استراتژی واحد، افکار عمومی را مدیریت و نگرشها را تثبیت یا تغییر دادند. نقشی بسیار مهم و اثرگذار در عرصه نرم افزاری که در تحلیل و بررسیهای مربوط به 8 سال دفاع مقدس، عمدتاً مورد غفلت قرار گرفته است.
پی نوشت:
1- ازکمپ، 1376: 132
2- امیرتیموری، 1377: ص10
3- ایرنا، 77 سال اطلاع رسانی، جعفری چمازکتی، هفتهنامه پنجره شماره 49
4- روزنامه اعتماد ملی، شماره 192، چهارشنبه پنجم مهرماه 1385، ص 8
5- اطلاعات مرتبط با گروه چهل شاهد از بخشهای مختلف در فضای وب استخراج شد.
6- پژوهشی از محمود رئیسی: www.irna.ir/news/80833297/
7- پایگاه تحلیل خبری قلمپرس، گفتوگو با مهدی ارگانی.
8- مصاحبهای از سعید زجاجی (واحد پژوهش اداره حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس اداره کل امور ایثارگران وزارت جهاد کشاورزی)
9- سعید زجاجی، نشریه پل، شماره 41، ص 38
10- Rogers.Everett m.communicalion thechnoligy: The new media in 254-244 p.p.1986.society
11- روشهای سنتی ارتباطات، جعفری چمازکی، روزنامه انتخاب، شماره 397، 31 مرداد 1379
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ