«ایران» از وضعیت منابع آبی کشور در پایان سال آبی 1400-1399 گزارش میدهد
آینده آبی ایران در جام جهان نما
عطیه لباف
خبرنگار
سال آبی جدید از روز پنجشنبه هفته جاری آغاز میشود، اما خبرهای خوبی از وضعیت منابع آبی به گوش نمیرسد. سازمان هواشناسی نیز پیشبینی کرده است که بارشها در پاییز 1400 کمتر از سطح طبیعی است و معنی این خبر آن است که اگر پیشبینیها درست باشد، سال آبی
1401-1400 شروع خوبی نخواهد داشت و کمآبی تشدید میشود.
شرکت مدیریت منابع آب ایران در گزارش وضعیت بارندگی کشور مینویسد: «ارتفاع کل ریزشهای جوی از اول مهر تا 29 شهریور سال آبی 1400-1399 بالغ بر 156 میلیمتر بوده است. این مقدار بارندگی نسبت به میانگین دورههای مشابه درازمدت (238 میلیمتر) 34 درصد کاهش و نسبت به دوره مشابه سال آبی گذشته (314 میلیمتر) 50 درصد کاهش نشان میدهد.»
براساس این گزارش، در میان 6 حوضه آبریز اصلی، حوضههای آبریز مرزی شرقی، قره قوم و خلیج فارس و دریای عمان به ترتیب با 57، 53 و 41 درصد اختلاف و کاهش بارش نسبت به میانگین 52 ساله شرایط سختتری دارند. در میان 30 حوضه آبریز درجه دو نیز تنها یک حوضه آبریز نسبت به متوسط 52 ساله (5درصد) افزایش بارش داشته است. حوضههای آبریز فرعی «بندرعباس، سدیج» با 88 درصد و «هامون، مشکیل» با 74 درصد کاهش بارش نسبت به متوسط بلند مدت بدترین شرایط را طی یک سال اخیر در میان حوضههای آبریز سیگانه فرعی داشتهاند.
مفهوم این ارقام، آن است که ایران سال کم بارشی را پشت سر گذاشته است و در شروع سال آبی جدید هم این کم آبی تدوام خواهد داشت. در صورتی که سال آبی
1401-1400 سال پربارشی باشد، وضعیت به شرایط طبیعی نزدیک خواهد شد، اما در حال حاضر نه میزان بارشها طبیعی است و نه شرایط سفرههای آب زیرزمینی قابل قبول.
سدهای ایران در آغاز سال آبی 1401-1400
براساس تازهترین گزارشها از وضعیت سدهای مخزنی کشور که مربوط به پایان 26 شهریور سال آبی 1400 – 99 است؛ ظرفیت کل مخازن سدها 50.5 میلیارد متر مکعب است اما درصد پر شدگی سدها در حال حاضر 39 درصد است. ورودی سدها در هفته گذشته 0.20 میلیارد مترمکعب و در مدت مشابه سال آبی گذشته 0.30 میلیارد متر مکعب بوده است. خروجی سدها در هفته نیز 0.59 میلیارد مترمکعب و در مدت مشابه سال آبی گذشته 1.03 میلیارد متر مکعب بوده است.
در همین حال، آمارهای کلیتر نشان میدهد که حجم آب موجود در مخازن سطحی 29 درصد کمتر از سال آبی گذشته است. از ابتدای سال آبی تاکنون 47 درصد ورودی مخازن و 34 درصد خروجی آنها کمتر از سال آبی قبل بوده است. به این ترتیب آب کمتری از سدها برداشت شده اما بازهم با 29 درصد کسری در ذخایر مواجه هستیم. در میان مخازن ذخیره آب کشور نیز بدترین شرایط مربوط به چاه نیمههاست. چاه نیمه شماره 4 با 76 درصد کاهش پرشدگی و تنها با 16 میلیون متر مکعب آب وارد سال آبی جدید میشود. چاه نیمه شماره 1 و 2 نیز با 23 میلیون متر مکعب موجودی حدود 67 درصد پرشدگی کمتری نسبت به سال آبی
1399-1398 دارد. چاه نیمه شماره 3 هم با 49 میلیون متر مکعب ذخیره آب، 40 درصد افت نسبت به سال آبی گذشته دارد. به این معنی که در حال حاضر ذخایر این مخازن مطلوب نیست و البته در اغلب سدها و مخازن آبی ایران (شرب و کشاورزی) این کاهش قابل توجه است، به طوری که اخیراً شرکت آب و فاضلاب استان تهران با اشاره به کمبود منابع آبی تهران اعلام کرد: «هر تهرانی بهطور متوسط ۲۴۰ لیتر در شبانهروز آب مصرف میکند و میانگین کشوری این عدد ۲۰۰ لیتر است. این در حالی است که رویه کنونی، این استان را با ۱۱۰ روز کمبود آب مواجه کرده است.»
آینده ایران کم آب
با وجود این رقمهای منفی و کسریها، برخی از کارشناسان بر این باورند که ایران همواره یک کشور کم آب بوده است و کاهش بارشها نباید ما را غافلگیر کند. در این خصوص سید احمد علوی از اعضای اندیشکده تدبیر آب به «ایران» میگوید: «ایران یک کشور خشک و نیمه خشک است که روی کمربند خشکی کره زمین واقع شده است. مشکل از زمانی آغاز شد که ما بیتوجه به ظرفیتها، بیش از توان آبی اقدام به بارگذاری و توسعه منابع آبی کردیم. این یعنی حکمرانی غلط آب.»
او با اشاره به راهکار رهایی از وضع موجود ادامه میدهد: «اصلاح حکمرانی آب میتواند چشمانداز آبی ایران را تغییر دهد و شدت بحرانها را کم کند. بیلان منفی 10 میلیارد متر مکعبی آبهای زیرزمین در هر سال و انباشت این بیلان منفی به صورت سالانه نشان میدهد که از نظر برداشت آبهای زیرزمینی بسیار آسیبپذیر و نیازمند تجدید نظر جدی هستیم. این اتفاق در 5 دهه اخیر افتاده و اگر نوع حکمرانی تغییر نکند تمدن ایران را با بحران آبی جدی در دهههای آتی مواجه خواهیم ساخت.»
این کارشناس حوزه آب کشور اظهار میکند: «ما باید روی منابع آب سطحی تمرکز بیشتری داشته باشیم و از توسعههای پر آب بر پرهیز کنیم. حکمرانی غلط را با کاهش دولتسالاری و درگیر کردن بخش خصوصی و جامعه مدنی اصلاح کنیم. اگر به درستی برنامهریزی شود؛ دیگر نیاز نیست نگران ارقام کاهش بارشها باشیم.»
پیشبینیهای جهانی
یک نگاه کارشناسی بینالمللی بیان میکند که در نیمه قرن 21 کشورهایی قدرتمند هستند که به منابع آبی دسترسی دارند. اما کدام کشورها این قابلیت را دارند؟
مؤسسه بینالمللی تحقیقات سیاستگذاری غذا در این زمینه گزارشی دارد که نشان میدهد، امروزه بسیاری از مناطق جهان به دلیل رشد جمعیت و رشد اقتصادی نامتناسب دچار تنش آبی شدهاند. حدود 2.5 میلیارد نفر (36 درصد از جمعیت جهان) در این مناطق زندگی میکنند. تحقیقات این مؤسسه زمانی نگرانکننده است، که نشان میدهد 4.8 میلیارد نفر - بیش از نیمی از جمعیت جهان - و تقریباً نیمی از تولید غلات در جهان تا سال 2050 به دلیل تنش آبی در معرض خطر قرار خواهند گرفت،البته راهکار برای جلوگیری از این تنش نیز وجود دارد. راهکار مؤسسه بینالمللی تحقیقات سیاستگذاری غذا این است: تغییر رویکرد کنونی، کاهش هدررفت، آلودگی کمتر، استفاده مجدد بیشتر و تصفیه پساب، مدیریت کارآمدتر در همه مصارف آب - فردی، جمعی، کشاورزی و صنعتی. به عبارتی افزایش سطوح بهرهوری آب (خروجی اقتصادی در هر قطره).
گفته میشود که با این کار، بیش از 1 میلیارد نفر و حدود 17 هزار میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی، دیگر در معرض خطر تأمین آب ناپایدار تا سال 2050 نخواهند بود. ایران نیز یکی از کشورهای آمده در گزارش است که بشدت در معرض تهدید قرار دارد.
تورم و عدم قطعیت تورم و چشمانداز آن
ابراهیم رسام
کارشناس اقتصادی
با طولانی شدن افق تورم، اهمیت کمی رفتار آینده نگر کمرنگ شده است. این موضوع ناشی از همبستگی مثبت افق تورم با عدم قطعیت تورم است. این رابطه مثبت باعث میشود شرکتها برای تعیین قیمتهای فعلی خود برای جلوگیری از عدم قطعیت زیاد قیمت ایجاد شده در آینده دور، بیشتر از یک روش ایمن استفاده کنند (بهعنوان مثال، استفاده از اطلاعات مربوط به قیمتهای گذشته بهعنوان یک قاعده پیشبینی). تغییر نقش رفتار آینده نگر در افقهای مختلف تورم نشان میدهد که عدم قطعیت تورم ممکن است هم از نظر نقش مهم تورم پیشبینی شده و هم از نظر دیدگاه متقابل آن یعنی رفتار گذشته نگر، پذیرفته شده باشند و پیشنهادهای مختلفی را ارائه میدهد. درک پویایی تورم و اثرات متقابل چرخهای بین تورم و معیارهای مرتبط با فعالیتهای اقتصادی واقعی (رکود اقتصادی) برای تحلیل سیاستهای پولی از اهمیت اساسی برخوردار است. باوجود اتخاذ گسترده بهعنوان مدل تورم، هنوز مسائل حل نشدهای در اعتبار تجربی عدم قطعیت تورم وجود دارند. یکی از مسائل مهم اهمیت نسبی رفتار آینده و گذشتهنگر، تورم است. رفتار آیندهنگر تورم نقشی مهم در قوانین سیاست پولی ایفا کرده و تأثیرات قابل توجهی بر مدیریت انتظارات و ارتباطات بهعنوان ابزار سیاست پولی دارد. علاوه بر این، اندازه نسبی رفتار گذشته و آیندهنگر به معانی ضمنی مختلف سیاست تبدیل میشود. بر حسب مثال، بانک مرکزی در صورت آیندهنگر بودن فرایند تورم میتواند به تورمزدایی بیهزینه دست یابد، در صورت مهم بودن کمی رفتار گذشتهنگر، میتواند بسیار پرهزینه باشد زیرا درک میزانهای مختلف رفتار آینده و گذشتهنگر در افقهای مختلف میتواند به سیاستگذاران در تعیین جهات دقیقتر سیاستی و ارائه توصیههای مختلف سیاست کمک کند، که نهایتاً بر اعتبار سیاست پولی تأثیر میگذارد.
این امر باعث میشود که شرکتها با توسل به اطلاعات در مورد قیمتهای گذشته بهعنوان قانون پیشبینی، در تعیین قیمتهای خود احتیاط بیشتری داشته باشند.
نقش تورم موردانتظار در دوره اخیر (مثلاً، تورم بعد از رکود بزرگ) نسبت به تورم در دوره قبلی و بدون توجه به افقهای تورم بزرگتر میشود، زیرا سیاستهای معتبر بانک مرکزی منجر به توقعات تورمی بهتری میشوند. از آنجایی که افق تورم طولانیتر است، بهعلت افزایش در عدم قطعیت قیمتهای آتی که شاید تأثیری منفی بر مجموع تخفیف مورد انتظار سودها داشته باشد، شرکتها به احتمال بیشتر دسترسی به روشی ایمن (مثلاً، استفاده از اطلاعات در مورد قیمتهای گذشته بهعنوان قانون پیشبینی برای قیمت کنونی) را برای تعیین قیمت کنونی خود خواهند داشت. در نتیجه، اندازه نسبی رفتار گذشتهنگر به علت طولانی بودن افق تورم افزایش مییابد.
علاوه بر نتایج جالبی که پدیدار میشوند ابتدا کسر شرکتهای گذشتهنگر در افقهای طولانیتر نسبت به شرکتها در افق کوتاه بیشتر است. نقش تورم مورد انتظار از زمان دوره پسابحران به علت انتظارات تورمی معقولتر بانک مرکزی بیشتر شده و حاکی از این است که متغیر اجبار قدرت توضیحی بیشتری را در طول این دوره به رفتار تورم میدهد. نهایتاً، تمام برآوردهای عدم قطعیت تورم نشان میدهند که تورم در طول دوره پسابحران نسبت به تورم در طول دوره پیش از بحران که روندی صعودی با عدم ثبات زیاد داشته است به نسبت ثبات و قابلیت پیشبینی بیشتری داشته و منجر به عدم قطعیت بیشتر قیمتهای آتی میشد.
در آخر نه دیدگاه نقش ضروری رفتار آیندهنگری و نه دیدگاه متقابل نقش مهم رفتار گذشتهنگری را میتوان برای توضیح تورم نادیده گرفت. علاوه بر این، از آنجایی که عدم قطعیت زیاد در افقهای طولانی منجر به ریسکهایی برای فعالیتهای اقتصادی، بویژه فعالیتهای درازمدت برنامهریزی شده میشود، کاهش تغییرپذیری تورم در افقهای طولانی کلیدی برای بهسازی اعتبار سیاست پولی است.