همدستی داماد و برادرزن در یک جنایت
گروه حوادث/ مرد جوانی که متهم است با همدستی برادرزنش پسر جوانی را به قتل رسانده در تحقیقات پلیسی منکر قتل شد و آن را به گردن همدستش انداخت.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ۱۸ تیر امسال خانوادهای با مراجعه به پلیس آگاهی پایتخت از ناپدید شدن پسر ۲۷ سالهشان خبر دادند. آنها گفتند: پسرمان بابک دو شب قبل شیفت کاریاش بود بههمین خاطر سوار بر خودرواش راهی محل کارش شد. صبح روز بعد با ما تماس گرفت و گفت به خانه برمیگردد اما دیگر خبری از او نشد و تلفن همراهش هم خاموش شده است. بهدنبال اعلام خبر ناپدید شدن مرد جوان به نام بابک، کارآگاهان اداره آگاهی وارد عمل شدند و همزمان بازپرس جنایی دستور توقف خودروی بابک را صادر کرد.
کشف جسد در بوستان
در حالی که تحقیقات برای یافتن رد و نشانی از مرد جوان متمرکز شده بود، ۱۹ تیر اهالی منطقه افسریه در حال عبور از بوستانی در همان حوالی با جسد مرد جوانی مواجه شدند. با کشف جسد موضوع به بازپرس محمد جواد شفیعی اعلام و تیم جنایی برای بررسی صحنه راهی محل شدند. با حضور تیم تحقیق آنها با جسد مرد جوانی مواجه شدند که داخل پتویی قرار داشت و از ضربات وارده مشخص بود که او با جسم نوک تیزی مانند چاقو به قتل رسیده است. در بازرسی از جسد هیچ مدرکی که هویت او را برملا کند پیدا نشد و متخصصان پزشکی قانونی زمان مرگ را حدود ۴۸ ساعت قبل اعلام کردند. به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی پایتخت، جسد برای مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.
شناسایی هویت مقتول
در ادامه با تطبیق مشخصات مقتول با افراد گمشده سرانجام مشخص شد وی همان بابک است که خانوادهاش ناپدید شدن او را اعلام کرده بودند. در ادامه تحقیقات مشخص شد که بابک روز ناپدید شدنش با زن جوانی بهنام منیر قرار ملاقات داشته است. با بهدست آمدن این سرنخ، منیر بهعنوان نخستین مظنون پرونده بازداشت شد. زن جوان در تحقیقات اولیه مدعی بود که از سرنوشت بابک اطلاعی ندارد اما زمانی که در مقابل مدارک پلیسی قرار گرفت، به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: من شوهر دارم اما ازدواجم با او به اجبار بود. زندگی خوبی نداشتم در واقع به خاطر خانوادهام و بعد هم با به دنیا آمدن فرزندم مجبور به ادامه زندگی شدم. چند باری تصمیم به طلاق گرفتم اما بهخاطر دخترم، منصرف شدم تا اینکه از یکسال قبل اعتیاد شوهرم شروع شد و همین مسأله درگیریهای ما را بیشتر کرد. مدتی قبل خیلی اتفاقی و بهعنوان مسافر سوار بر خودرو بابک شدم. آن روز به قدری از دست شوهرم بهروز ناراحت بودم که سفره دلم را برای او باز کردم.
زن جوان گفت: آن روز، مقتول از روی دلسوزی شماره تلفنش را به من داد و من هم چندین بار، زمانی که بهروز خیلی اذیتم میکرد، با او تماس میگرفتم و حرف میزدم تا آرام شوم. غافل از اینکه شوهرم به من مشکوک شده و تلفن هایم را بررسی میکرد. بعد هم شوهرم به من اتهام خیانت زد. هر چه اصرار کردم به او ثابت کنم اشتباه میکند و آنطور که او فکر میکند نیست، باور نکرد بعد هم با برادرم تماس گرفت و به او گفت من با بابک ارتباط پنهانی دارم و مرا مجبور کردند بابک را به محل قرار بکشم تا او را بکشند. با اعترافات زن جوان به دستور بازپرس جنایی، شوهر و برادر منیر بازداشت شدند. بهروز در تحقیقات گفت: با همسرم اختلاف داشتم و زمانی که فهمیدم با مرد دیگری صحبت میکند خیلی ناراحت شدم و نتوانستم با این ماجرا کنار بیایم. موضوع را به برادر منیر که او هم اعتیاد دارد گفتم و باهم تصمیم گرفتیم که مرد جوان را بکشیم.
او ادامه داد: با نقشه قبلی، از همسرم خواستم بابک را به محل قرار بکشاند. منیر با او در منطقه پرند قرار گذاشت وقتی بابک به محل آمد طبق نقشه همسرم سوار خودروی مقتول شد. به محض سوار شدن همسرم، من و برادرش بهنام شایان هم سوار خودرو شده و با بست پلاستیکی دستهای پسر جوان را بستیم و او را ربودیم. او گفت: بابک چند ساعتی گروگان ما بود و برادر زنم داخل ماشین به او هرویین تزریق کرد. با تزریق هرویین حال او بد شد و بابک را در بوستانی حوالی افسریه از خودرو به بیرون انداختیم. او هنوز زنده بود و در همین حین شایان از خودرو پیاده شد و با چاقو چند ضربه به او زد. در ادامه شایان با تأیید ماجرای ربودن بابک ادعای متفاوتی مطرح کرد.او مدعی شد که قتل را بهروز انجام داده و ضربات چاقو را شوهر خواهرش به مقتول زده است.
تحقیقات برای شناسایی عامل اصلی این جنایت به دستور محمد جواد شفیعی بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی ادامه دارد.
قتل همسر بعد از دعوا با مادرزن
گروه حوادث / مرد جوانی که به خاطر کینه و اختلاف با مادرزنش همسر خود را خفه کرده بود در شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه و به قصاص محکوم شد. به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از دی سال ۹۳ با شکایت زنی میانسال آغاز شد که مدعی بود دختر 30 سالهاش به نام سوسن ناپدید شده است. این زن در توضیح بیشتر به مأموران گفت: حدود 2 ماهی است که از دخترم خبری ندارم و دامادم محمود هم مدعی است که سوسن را طلاق داده و از او خبری ندارد اما اطمینان دارم که اگر دخترم طلاق گرفته بود به خانه من میآمد. آخرین بار همراه دختر و دامادم برای فروش خانهای که 3 دانگ آن بهنام من و 3 دانگ آن به نام سوسن بود به بنگاه رفته بودیم اما سر مسألهای با دامادم بحثمان شد و او هم با قهر بنگاه را ترک کرد و معامله انجام نشد و پس از آن هم دیگر از دخترم خبری ندارم. با شکایت این زن، محمود احضار شد و در بازجوییها عنوان کرد که سوسن را طلاق داده و از سرنوشت او خبری ندارد. درحالی که 9 ماه از این ماجرا گذشته بود پلیس متوجه شد که خودروی سوسن فروخته شده است. به این ترتیب محمود دوباره مورد بازجویی قرار گرفت و به ناچار به قتل اعتراف کرد و گفت: آن روز وقتی در بنگاه با مادرزنم بحثمان شد با سوسن به خانه برگشتیم اما درگیر شدیم، او شروع به داد و فریاد کرد و من از ترس آبرویم دهانش را گرفتم و سپس با شال او را خفه کردم و بعد هم جنازهاش را با کمک پسرعمویم در فیروزکوه دفن کردیم. به دنبال اظهارات محمود، پسرعمویش هم بازداشت شد. وی در بازجوییها عنوان کرد: آن روز محمود با من تماس گرفت و گفت که من در فیروزکوه هستم. از من خواست کلید ویلای پدرش را ببرم. در آنجا دیدم زنی روی صندلی عقب خوابیده که محمود در توضیح ماجرا گفت با زنی تصادف کرده و او فوت شده و میخواهد او را دفن کند.
در ادامه تحقیقات ثابت شد پسرعمویش در این ماجرا نقشی نداشته و برای وی قرار منع تعقیب صادر و پرونده اتهامی قاتل به شعبه 2 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه، پدر و مادر سوسن برای دامادشان درخواست حکم قصاص کردند ،سپس محمود به جایگاه رفت و منکر قتل عمدی شد و گفت: آن روز وقتی با همسرم بحث کردم او شروع به جیغ و داد کرد. از ترس این که همسایهها صدایش را بشنوند دستم را جلوی دهانش گرفتم، من عاشق زنم بودم و قتل او یک اتفاق تلخ بود. حالا هم پشیمانم. باور کنید فقط برای ساکت کردن او دهانش را گرفتم. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و وی را به قصاص محکوم کردند.
11 مصدوم در آتش سوزی «نیرو کلر»
گروه حوادث/ آتشسوزی در شرکت نیروکلر اصفهان با مصدوم شدن 11 کارگر و اطفای حریق در کمتر از یک ساعت پایان یافت.
حمید قدوسی یکی از مدیران شرکت نیروکلر مستقر در شهرک صنعتی اشترجان به ایسنا گفت: این حادثه در ساعت ۱۸:۳۰ روز جمعه ۲۹ مرداد به علت نقص فنی در سیستم بگ فیلتر واحد تولید پرکلرین واقع در طبقه سوم ساختمان این کارخانه رخ داد که منجر به حریق در سیستم مذکور شد و با توجه به اینکه جنس بگ فیلتر از نوع پارچهای است، حریق بهسرعت پیشروی کرد.
وی افزود: با توجه به آمادگی کامل شرکت نیروکلر و اقدامات پیشگیرانه موجود شامل فایرباکس متصل به مخزن آب و وجود نیروهای اکیپ مقابله با حوادث شرکت در شیفت کاری، به سرعت عملیات اطفای حریق توسط نیروهای مذکور آغاز شد و همزمان با این عملیات در تماس با ایستگاه آتشنشانی شهرک صنعتی و حضور دو دستگاه خودرو و چهار نیروی آتشنشانی آموزش دیده به مدت ۵۰ دقیقه حریق اطفا و از گسترش آن به سایر واحدها و تجهیزات کارخانه جلوگیری شد. وی با تأکید بر اینکه در این حادثه هیچگونه نشت گاز کلر اتفاق نیفتاد، تصریح کرد: البته بهدلیل ریختن آب روی کیسههای پرکلرین، بوی گاز کلر در سالن تولید و محوطه اطراف سالن به مشام میرسید، بنابراین تمام افرادی که برای کنترل حادثه و اقدامات بعدی به داخل سالن تولید وارد میشدند از ماسک ضد گاز استفاده کردند و فردی آسیبی از این لحاظ ندید.
این در حالی است که غفور راستین، مدیر حوادث و فوریتهای پزشکی استان اصفهان گفته بود در پی آتشسوزی و سپس دود گرفتگی در این شرکت تولیدی بعد از شهرک صنعتی اشترجان به سمت تونل، ۱۱ کارگر با گاز کلر مسموم شدند.
وی گفت: ۶ حادثه دیده این آتشسوزی به بیمارستانهای امام خمینی(ره) فلاورجان و محمد رسولالله(ص) مبارکه منتقل و پنج مصدوم دیگر هم از جمله یک آتشنشان نیز بهصورت سرپایی در محل درمان شدند.
مرگ پدر و پسر در تصادف جادهای
گروه حوادث/ تصادف رانندگی بین یک پراید و کامیون در کرمانشاه منجر به مرگ یک پدر و پسر شد. سرهنگ «محمد حیدری»، رئیس پلیس راه استان کرمانشاه گفت: این سانحه رانندگی صبح دیروز در کیلومتر سه محور اسلامآباد غرب به حمیل میان خودرو پراید و کامیون رخ داد و ۲ نفر که پدر و پسر بودند، جان خود را از دست دادند و یک نفر هم زخمی شد. وی افزود: در این سانحه راننده ۴۵ ساله پراید به همراه پسر پنج ساله خود جانشان را از دست دادند و راننده کامیون نیز زخمی شد. رئیس پلیس راه استان کرمانشاه علت وقوع این حادثه مرگبار را تجاوز به چپ خودرو پراید اعلام کرد.