امام موسی کاظم علیهالسلام: دعایی که بیشتر امید اجابت آن میرود و زودتر به اجابت میرسد، دعا برای برادر دینی است در پشت سر او.
اصول کافی،ج1 ،ص52
احمد صدری: موسیقی نواحی ایران نیازمند یک انجمن صنفی است
متأسفانه به رغم رشد کمی و کیفی موسیقی نواحی در چند دهه اخیر، بدنههای اجرایی و برنامهریزی آن رشد متناسبی نداشتهاند. این موضوع عامل بسیاری از مشکلات امروز این شاخه از موسیقی است. در حال حاضر یک انجمن و بنیاد صنفی که اختصاص به موسیقی نواحی داشته باشد و بتواند مسائل صنفی هنرمندان را پیگیری کند، نداریم. متأسفانه دستگاهها و نهادهای اجرایی موسیقی هم پراکنده اند و وحدت رویه ندارند. علاوه بر این ما پیمایش موسیقی نواحی هم نداریم. اکنون بهطور دقیق نمیدانیم چند نوازنده در کشور داریم و این افراد در چه سطحی فعالیت میکنند.
بخشی از صحبتهای این پژوهشگر و دبیر چند دوره از جشنواره موسیقی نواحی ایران در برنامه «سلام تهران» /مهر
جشنوارههای استانی راهی برای کشف استعدادهای جوان
بهرام دهقانیار
آهنگساز و رئیس هیأت داوران سومین جشنواره استانی موسیقی کویرنشینان یزد
بیش از یکسال از گسترش کرونا میگذرد و همچنان نگرانیها از آسیب بیشتر این بیماری وجود دارد و در این مدت زمان صدمات بسیاری بر مشاغل فرهنگی و هنری وارد شد، بویژه حوزه موسیقی و هنرمندانی که با درآمدی اندک در شهرستانها به فعالیت در این زمینه میپردازند. اما با توجه به شروع واکسیناسیون قطعاً درماههای آینده شرایط بهتری خواهیم داشت. اما در خصوص جشنوارههای استانی باید بگویم هدف از برگزاری و تشکیل این جشنوارهها معرفی چهرههای مستعد موسیقی است تا قابلیت و توانایی این افراد در سطح استانها و حتی در سطح کشور معرفی شوند و این موضوع در کشف و به بهتر دیده شدن این جوانان قطعاً کمک بسیاری خواهد داشت، براین اساس امیدواریم امکانات واکسیناسیون بهتر شود تا با برگزاری این رویدادها افراد بیشتری در این جشنوارهها شرکت داشته باشند. تأکید من این است با بررسی فلسفه برگزاری این جشنوارهها متوجه خواهید شد هدف از این جشنواره جمعآوری و گردآوری افراد و چهرهها و استعدادهایی است که در سطح استان یا شهرهای کوچکتر حضور و فعالیت دارند اما کمتر دیده میشوند و این جشنوارهها میتواند بستری برای معرفی و دیده شدن آنها باشد. نکته دیگر اینکه شهرداری استانها و مراکز که آمادگی بیشتری برای سرمایهگذاری این افراد دارند از چهرههای برتر این جشنوارهها حمایت کنند و امکاناتی در اختیار آنها قرار بدهند تا بتوانند فعالیت هنری خود را داشته باشند. موضوع دیگر این است در این مدت زمان اغلب جشنوارهها بهصورت آنلاین برگزار شد اما آن طورکه انتظار میرفت نتوانستند مخاطبان بسیاری جذب کنند به این دلیل که اولاً سرعت و کیفیت اینترنت در شهرستانها به گونهای نیست که همه مردم بتوانند دسترسی داشته باشند و دیگر اینکه قطعاً اجرا با حضور مخاطبان جذابیت بیشتری خواهد داشت و این در تعداد مخاطبان بسیار تأثیرگذار بوده است اما بودن آن از نبودنش بهتر است و باید از هر امکاناتی بهره ببریم تا جشنوارهها متوقف نشوند حتی اگر تعداد حضور افراد کم باشد.فراموش نکنیم در دنیا هم بسیاری از کنسرتها و اجراها به صورت آنلاین انجام میگیرد، البته مسئولان در تلاش هستند با رعایت دستورالعملهای بهداشتی اجراها بهصورت حضوری انجام بگیرد.
طرحهای تخفیف فصلی کتاب همراه با جامعه کتابخوان
مهناز رئیس زاده
مدیر کتابفرشی مولی
این روزها شاهد برپایی تابستانه کتاب هستیم؛ طرحی که به هجدهمین دوره برگزاریاش رسیده و طی این چند سال موفق به جلب نظر هر دو طیف دستاندرکاران نشر و از سویی جامعه کتابخوان شده است. با وجود تمام تردیدهایی که در ابتدا از سوی اهالی نشر متوجه میزان کارآمدی این تخفیف فصلی بود، اما حالا شرایط اقتصادی صنعت نشر بهگونهای شده که برپایی آن اثر مثبت بسیاری بجای میگذارد. حداقل از دید مخاطبان که این طرح بسیار خوب بوده و هست. حالا که هزینههای انتشار کتاب تا به این حد افزایش یافته، تهیه کتاب برای بسیاری از کتابدوستان دشوارتر شده است. از همین رو در برپایی چنین تخفیفهایی که بودجه مالی آن از سوی وزارت ارشاد تأمین میشود به حفظ ارتباط میان اهالی کتاب و مخاطبان کمک میکند. برای اطلاع از میزان استقبال مردم همین بس که به تعداد مراجعه کنندگان کتابفروشیها طی ماههایی که چنین طرحهایی برقرار است با شرایط عادی توجه کنید. تجربه خود ما در کتابفروشی مولی که اینگونه بوده که در مواقع اعطای این یارانه به مردم، آنان مراجعه و خرید بیشتری دارند و به همین دلیل در شرایط عادی خلوتی بیشتری را تجربه میکنیم. البته این منفعت تنها متوجه خوانندگان آثار نیست، برای ما کتابفروشان و ناشران هم اتفاق خوبی است که میتواند تا تثبیت شرایط اقتصادی به برقرار ماندن کارمان تا حدی کمک کند.
با این حال همچنان ضعفهایی متوجه چگونگی برگزاری این طرح است که با برطرف کردن آنها میتوان بهرهمندی از این شیوه حمایت را به حداکثر آن رساند. نمیتوانم به قطعیت بگویم، اما تا جایی که خودم پیگیری کردهام حتی یک مرتبه هم ندیدهام که خبری از اطلاعرسانی درباره این طرح از دریچه تلویزیون باشد. این در حالی است که حتی باید برای کتاب برنامهریزیهایی خودجوش بنابر وظیفهای که در برابر مردم و فرهنگمان به عهده دارند در نظر بگیرند. در مواقع اینچنینی چه بسا که بهتر باشد حتی درباره کتاب اطلاعرسانی و تبلیغ رایگان کنند. نمیخواهم اسم کالای خاصی را ببرم، اما کتاب با دیگر کالاها تفاوت دارد و نباید آن را شبیه آنها دید. با وجود آن که بسیاری از جامعه کتابخوان از وجود طرح مذکور با خبر شدهاند اما همچنان برخی هم دربارهاش نمیدانند.
حداقل با این دست تخفیفها میتوان آنهایی که چندان با کتاب مأنوس نشدهاند را هم به سوی مطالعه و بهرهمندی از این دنیای بیانتها کشاند. امیدوارم هم دستاندرکاران برپایی تخفیفهای فصلی در وزارت ارشاد تلاش بیشتری در راستای اطلاعرسانی عمومی آن برای دورههای بعدی انجام بدهند و هم این که مسئولان رسانه ملی اهمیت بیشتری برای کتاب قائل شوند. اما اجازه بدهید توصیهای هم برای علاقهمندان کتاب داشته باشم، به گمانم در وضعیت فعلی شیوع کرونا، بویژه در شهرهایی همچون تهران که در شرایط خاصتری به سر میبرند بد نیست یا غیرحضوری خریدهای خود را انجام بدهیم یا حتماً با رعایت کامل توصیههای پزشکی خرید کنیم. البته فقط تا زمانی که از این پیک بگذریم، وگرنه حساب کتابفروشی از دیگر فروشگاههای فروش کالا جدا است. حتی معتقدم، طی چند دوره تعطیلی نشأت گرفته از قرنطینه که شاهد بودیم کتابفروشیها نباید تعطیل میشدند. اتفاقی که در خیلی از کشورها شاهد بودیم و کتابفروشیهای آنان هرگز در فهرست مشاغل ناچار به تعطیلی قرار نگرفتند؛ بالاخره باید راهی برای خانه ماندن مردم باز کرد. اگر میگوییم خانه بمانند باید خوراک فکری آنها را هم فراهم کنیم.
حق با کسی است که میبیند
محمد مخبرزاده
داستاننویس
یکی از اسلوب و اساسهای نوشتن مشاهدهگری است.این مشاهده میتواند به تجربه باشد یا به حس و این اساس همان چیزی است که فروغ فرحزاد از آن حرف میزند وقتی که میگوید: «حق با کسیست که میبیند» یعنی آن کسی که خوب میبیند و نگاهش و شاخکهای حسیاش توأمان بر هر چیزی میلغزد و آن را به گوشهای از ذهن میفرستد تا زمان نوشتن، از آن تغذیه کند همان چیزی است که اثر و آثار نویسندگان را از هم متمایز میکند و زاویه دیدی به آنها میدهد که مختص به خود آنها است.
اصلاً خود این مشاهدهنویسی حتی به یک ژانر هم تبدیل میشود و زمانی که با روایتی قصهمحور گره میخورد ژانری تازه را بنیان میگذارد به نام ناداستان، یا جستارنویسی و... رضا مهدیهزاوه یکی از این جستارنویسهای مشاهدهگر است که به تازگی کتابش با نام «دستهای من در همین نزدیکی است» منتشر شده است. جستارنویسی در ادبیات ایران سابقه دارد و به تعبیر محمد قائد «نویسنده جستار در واقع هدفش نه ارائه راه حلهاست و نه رویکرد تاریخی محض دارد.
جستار نوشتهای است مرکب از احساس و منطق نویسنده که در آن از دیدگاه او به دنیا و اتفاقات اطراف نگریسته میشود. جستار در واقع منبع و رفرنسی ندارد و خواننده بهدنبال استدلال نیست. آنچه برای خواننده جذابیت دارد و او را شیفته خود میکند، نگاه جدید نویسنده، روایت منحصر به فرد و خاصش است.» جستار قصههای این کتاب در واقع تلفیقی از روایتهای شخصی نویسنده از زندگی خود و محیط اطراف است به همراه عنصر تخیل. عنوان این اثر را محمد صالحعلاء پیشنهاد داده و چاپ نخست کتاب در ۱۱۳ صفحه توسط نشر دایره سفید پویا منتشر شده است.
مهدوی استاد دانشگاه و عضو هیأت علمی گروه هنر دانشگاه آزاد است و تاکنون چهار اثر به نامهای «قصههای هزاوه»، «اسبهای باغ ملی»، «عطر ریخته در اصفهان» و «خاطرات قابل حمل» در زمینه ادبیات داستانی منتشر کرده است.
مستند ببینید، پشیمان نمیشوید
محدثه واعظیپور
روزنامهنگار
تماشای فیلم مستند، از مقولاتی است که نیاز به تمرین و ممارست خاص ندارد. ممکن است در نگاه اول، گمان کنیم سینمای مستند به دلیل ماهیت خود، برای همه اقشار جذاب نیست و مخاطب ویژه دارد، اما این باوری کلیشهای است. این روزها شبکههای تلویزیونی به دلیل پخش انواع و اقسام مستند فاصله مردم با این پدیده را برداشتهاند و بسیاری از بینندگان تلویزیون با مستندهای گزارشی یا مستندهای پرتره آشنا هستند. جهان مستند، جهانی شگفتانگیز و رنگارنگ است. در این فضا هم با فیلمسازان متوسط و گاه زیر متوسط و با آثار نازل و سفارشی مواجهیم اما اغلب تولیداتی که در سینمای مستند ساخته و نمایش داده میشوند، واجد ارزش هستند. سینمای مستند با وجود تغییرها و اتفاقهایی که بر آن حادث شده و با توجه به سینماگرانی که وارد این حوزه شدهاند و شبیه نسل قبل نیستند، همچنان زنده و باطراوات است. از یک منظر میتوان سینمای مستند را با تئاتر مقایسه کرد، مدیران هر چقدر بخواهند با سلیقه و ممیزی هنر تئاتر را محدود یا خطکشی کنند، قادر نیستند روح خلاق آن را به بند بکشند. تئاتر در همه این سالها، با وجود رشد تماشاخانههای خصوصی و جریان تئاتر عامه پسند، محل زایش بهترین بازیگران و نمایشهایی به یادماندنی بوده است. تئاتر با وجود فقر و مشکلات فراوان، تسلیم ابتذالی نشده که معمولاً در سینما و تلویزیون به دلیل ماهیت سرگرمکنندگی این هنرها وجود دارد.
سینمای مستند هم مثل تئاتر، اندیشه مخاطبش را درگیر میکند. در معمولیترین آثار مستند، بیننده با یک شخصیت یا رویداد مواجه است که کمترین کسی به آن پرداخته، تازگی بخشی جدانشدنی از سینمای مستند است. اتفاقی که در تلویزیون و سینما، کمتر با آن روبرو میشویم. در این روزها که به دلیل شیوع ویروس کرونا، زندگی جمعی محدود شده و اکران آنلاین و پدیدههایی از این دست قرار است ارتباط هنردوستان با سینما و تئاتر را زنده نگه دارد انبوهی مستند اکران شده که تماشایشان هزینه و دردسر اندکی دارد. این موج، اگر با حمایت هنردوستان و مردم مواجه شود سینمای مستند را وارد حوزه اکران میکند، حوزهای که بخش سنتی سینماداری اجازه ورود سینمای مستند و هنری را به آن نمیدهد و تلاش دارد ذهنیت و سلیقه مخاطب را آن طور که خود میخواهد خطکشی و جهت دهی کند. صاحب هر سلیقه و نگاه هستید میتوانید در این میان این مستندها، فیلمی پیدا کنید. سینمای مستند برخلاف سینمای داستانی، کسالت بار و کاهل نیست. از مستند خوب «بانو قدس ایران» (مصطفی رزاق کریمی) تا مستند تکان دهنده «ف- الف» (فرشاد اکتسابی) دنیایی فاصله است، اما تماشای این دو اثر، نشان دهنده تنوع و جذابیت گونههای مختلف مستندسازی درایران است. مستندهای تاریخ معاصر در این سالها مخاطب بالایی داشته، «در جستجوی خانه خورشید» (مهدی باقری) نمونهای قابل توجه در این زمینه است. در حوزه محیط زیست با توجه بر آنچه بر اقلیم این سرزمین رفته، مستندهای فراوانی تولید شده که از میان آنها میتوان «بر سر خاک» (محسن خانجهانی) را انتخاب کرد. «زیر این چتر باران میبارد» (کتایون جهانگیری) فیلمی تأثیرگذار درباره مشکلاتی است که مردم با آن روبهرو هستند. پس، باورهای قدیمی را کنار بگذاریم و تماشای مستند را به یک سنت تبدیل کنیم.
تولد نویسنده محبوب و پرافتخار ایران یعنی محمود دولت آبادی باعث شد که هنرمندان زیادی از این نویسنده بنویسند. از سوی دیگر همچنان یاد جلال ستاری در فضای مجازی گرامی داشته میشود.
نویسنده محبوب روزگار ما
محمود دولت آبادی خالق کتاب «کلیدر» امسال 81 ساله شد. تولد او بهانهای شد تا هنرمندان تولد او را تبریک بگویند. کیومرث مرادی کارگردان تئاتر که خود را شاگرد دولتآبادی نامیده است در وصف نویسنده «طریق بسمل شدن» نوشت: «تولد شماست استادم، آقای ارجمند و والا محمود دولت آبادی عزیزشما کیستید؟ که بودید؟ برای من کیستید؟ شما خواندن به من یاد دادید با چشمی دیگر.
شما دیدن به من یاد دادید با قلبی دیگر.شما حرکت به من یاد دادید با انگیزه ای دیگر. شما مرا آموختید، با هر نوازش کلام تان، خندهتان و مهربانی تان. آقا جان؛ تولدتان مبارک. در این روزهای سخت چقدر خوشحالام که هنوز هستید، باشید تا همیشه» احترام برومند هم هنرمند دیگری بود که تولد این هنرمند را تبریک گفت.
چهرهها
رامبد جوان که این روزها خبر درگیری او با کرونا در فضای مجازی منتشر شده است در پست اخیر اینستاگرامی خود برای ارشا اقدسی آرزوی سلامتی کرده است: «ارشا جان امیدواریم زود زود خوب و سرحال شی. همه ما خیلی دوستت داریم و منتظریم خبر سلامتیت رو بشنویم.»
رعنا آزادیور که این روزها سریال «زخم کاری» را در حال پخش دارد. با انتشار کلیپی از کهکشان و آیه ق سوره 6 نوشت: «چه خوبه هروقت مغرور شدیم، این کلیپ رو ببینیم و بدونیم که در برابر عظمت خدا، یک نقطه هم نیستیم!»
گوهر خیراندیش هم با انتشار فیلم مسابقه کشتی محمد علیگرایی کشتیگیر شیرازی از شادی این پیروزی نوشت: «عزیزان میان این همه مشکلات و ناامیدی،امروز دلاوران تیم کشتی ملی سرزمین مان ایران قهرمان المپیک ۲۰۲۰توکیو هستند. و من که سر فیلمبرداری بودم چند لحظه فرصت داشتم پیروزی «محمد علی گرایی» این کشتی گیر با مرام و با غیرت شیرازی را ثبت کنم. چه کشتی نفس گیر و عجیبی. تبریک به همه کشتی گیران تیم ملی کشورمان که امروز روی تشک کشتی فرنگی المپیک ۲۰۲۰ توکیو حضور داشتند.»
هنگامه قاضیانی هم با انتشار عکس سریال جدید سیروس مقدم «جزیره» بخشی از کتاب «من او را دوست داشتم» اثر آنا گاوالدا و «خرد جهان» اثر بالتاسار گراسیان نوشت: «تیم یکدست نتیجه خرد است.»
علی عمرانی، بازیگر تلویزیون، سینما و تئاتر، تنها بازیگر نیست بلکه او سالهاست در رادیو مشغول به فعالیت است، با آمدن کتاب صوتی او به جمع گویندگان این حوزه پیوست.او با انتشار عکسی از کتاب 1984 اثر جورج اورول خبر از صوتی شدن این کتاب داده است. با توجه به تسلط او در بازیگری و فن بیان حرفهای اش به نظر میرسد که باید این کار شنیدنی باشد.
تازههای نشر
نشر ثالث در صفحه خود از کتاب «کتابخانه نیمهشب» اثر مت هیگ به ترجمه امین حسینیون نوشته است: «کتابخانــه نیمهشــب مکان معجزهآسای انتــخــابهای جایگــزیــن است، فکر میکنی اگر بیست سال پیش ورزش را ول نمیکردی الان زندگیات خیلی فرق داشت؟ کتابش را بخوان. خواندن یک جمله از هر کتاب، نورا را به آن زندگی خاص میبرد. یک بار قهرمان المپیک است، یک بار ستاره موسیقی. یک جا مشهور و پولدار، یک جا فقیر و گمنام. سؤال این است: در کدام زندگی میشود خوشحال بود؟ کتابخانه نیمهشب داستانِ نبرد نفسگیر با حالِ بد است.»
عکس خوب ببینیم
صفحه تئاتر بازها عکس قدیمی زنده یاد جلال ستاری و زنده یاد داوود رشیدی را منتشر کرده است، آنطور که این صفحه نوشته است این عکس مربوط به دهه 30 در ژنو سوئیس است.
خبرگزاری ایسنا گزارش تصویری از یکی از بافتهای تاریخی شهر شیراز منتشر کرده باعنوان «کوچه هفت پیچ» که بهسبب پیچ و خمهای متوالیاش به این نام خوانده شده است. این کوچه یکی از گذرهای ویژه و منحصربه فرد این شهر بوده که در محله سر باغ استقرار یافته و بستری مناسب برای توسعه گردشگری و زنده نگه داشتن بافت تاریخی این منطقه است.