تأملی بر پیام سیاسی حدیث غدیر
حفظ آزادی و کرامت مردم
دکتر غلامرضا ظریفیان
استاد تاریخ دانشگاه تهران
واقعه غدیر، در تاریخ اندیشه سیاسی مسلمانان از جایگاه قابل تأملی برخوردار است تا آنجا که برخی از آن بهعنوان «قلب تاریخ سیاسی اسلام» یاد میکنند. بر این اساس، از این رخداد تاریخی میتوان پیامهای سیاسی بسیاری را استخراج کرد که خوانش مجدد آنها برای انسان امروز میتواند درسآموز باشد. البته واقعه غدیر، فارغ از جنبه سیاسی، ابعاد مختلف دیگری هم دارد؛ یکی از مهمترین ابعادی که پیامبر اکرم(ص) در این رخداد تاریخی مورد توجه قرار دادند، «بُعد معرفتی» این واقعه است که از قضا، در خوانش های امروزی از واقعه غدیر اغلب نادیده گرفته میشود.
پیامبر اکرم(ص)، 13سال در مکه و 10 سال در مدینه، برای تأسیس یک جامعه جدید که برآمده از شاخصهای الهی و اسلامی باشد، تلاش کردند؛ اما واقعیت این است که «جامعه جدید» و در پس آن، «فهم جدید» و «انسان جدید» امری نبود که در یک بازه زمانی کوتاه، آن هم در فرهنگ جاهلیت جزیرةالعرب، محقق شود. این فرهنگ جاهلی، مانعی جدی بر سر راه تحقق جامعه مبتنی بر قرآن و اسلام بود. در این راستا، قرآن کریم در آیات بسیاری بهخصوصیات، ویژگیها و زیستجهان انسان در فرهنگ جاهلیت و نقش بازدارنده و منحط این فرهنگ در تأسیس یک جامعه دینی اشاره کرده است. ایجاد تحول و تغییر بنیادین در یک چنین شرایط فرهنگی و مواجهه با انسانی بر آمده از این فرهنگ، امری به غایت زمانبر بود. از این رو، پیامبر اکرم(ص) به اعتبار قرآن و اسلام مدلی از یک جامعه ارائه کردند، اما مهلت محدود ایشان باعث شد تا تنها 20 – 30 درصد از ایده جامعه جدید را در زمانه خود تحقق ببخشند. از این رو، تنها عملیاتی کردن بخشی از آن مدل را در دستور کار خود قرار دادند. اما فارغ از زمان محدود ایشان، جامعه آن زمان نیز به گونه ای نبود که ظرفیت تحقق کامل این مدل را داشته باشد و در نهایت پیامبر گرامی اسلام(ص) تنها به ابلاغ مدل و ایده ای که به اعتبار قرآن در خصوص یک جامعه اسلامی طرحریزی کرده بودند، بسنده کردند.
رسولالله(ص) با همه سختیهایی که طی 23 سال متحمل شدند، بسیار بختیار بودند که توانستند یک جامعه اولیه را شکل دهند. اما آنچه که در «پیام غدیر» اغلب مورد غفلت قرار می گیرد، تداوم این جامعه با همه ویژگیها و شاخصها، محتوا و باطنش بود، اگر از این جامعه مراقبت و مواظبت صورت نمیگرفت، بهطور قطع مسیر حرکت بهسمت جامعهای اسلامی مسدود میشد. اما تداوم این راه و بهجلو بردن جامعه اولیهای که پیامبر اکرم(ص) طرحریزی کرده بودند چگونه ممکن شد؟
واقعیت این است که پیش بردن این جامعه، جز از رهگذر «جریان امامت» میسر نمیشد. کسانی باید در اداره جامعه عهدهدار مسئولیت پیامبر اکرم(ص) میشدند که ایده و مدل پیامبر(ص) در تأسیس یک جامعه دینی را با همه وجود درک کرده و از انگیزه لازم برای تحقق آن ایده برخوردار باشند. به این اعتبار، تداوم این مسیر باید به افرادی سپرده میشد که در وهله نخست آن مدل معرفتی را بهطور کامل درک کرده باشند و دوم اینکه از انگیزه و تعهد کافی برای تحقق بخشیدن به این مدل برخوردار باشند. در این راستا، رسول اکرم(ص) میفرمایند: أنا مدینه العلم و علی بابها فمن اراد العلم فلیأت الباب؛ «من شهر دانشام و علی دروازه آن است؛ هر کس دانش میجوید، باید از آن دروازه وارد شود.»
امیرالمؤمنین علی(ع) اشراف کامل داشتند به همه اجزای مدل جامعه اسلامی که پیامبر اکرم(ص) ارائه کرده بودند و همچنین از انگیزه لازم برای تحقق جامعه دینی که پیامبر اکرم(ص) ترسیم کرده بودند، برخوردار بودند. بنابراین، واقعه غدیر، تداوم تأسیس جامعه دینی و نهادینه کردن اسلام حقیقی است؛ اسلامی که پیامبر اکرم(ص) آن را از رهگذر وحی شناخت و درک کرد و از رهگذر سیرهاش، به مردم ابلاغ نمود. پس از ایشان نیز، امیرالمؤمنین علی(ع) بهعنوان «مفسر اسلام نبوی» عهده دار این مسئولیت شد. اگر امیرالمؤمنین(ع) از این حقیقت پاسداری نمی کردند، معرفتهای مجازی و کاذب نهادینه میشد و اسلام اصیل و حقیقی تحریف می شد.
خطبه ای که پیامبر اکرم(ص) در واقعه غدیر خم بیان کردند چند پیام اصلی داشت که میتوان آنها را چنین برشمرد:
رسول الله(ص) در خطبه غدیر که به تعبیری آخرین پیام عمومی شان به مردم بود، به معرفی خداوند و به تعبیری توحید اشاره میکنند و می کوشند تا خداوند را آنگونه که هست، نه آنگونه که اذهان و احوال افراد می فهمند، ارائه کنند. پرسشی که در این فضا مطرح میشود این است که چرا ایشان در آخرین خطبه عمومی خود بر «توحید» و شناخت درست خداوند تأکید مضاعف می گذارند؟
واقعیت این است که درک نادرست از خداوند متعال و بدفهمی از دین، تبعات زیانباری بهدنبال دارد و شاهد این مدعا، ظهور اشکال خطرناکی همچون جریان خوارج، بنیامیه، بنی عباس و شکل امروزی تر آن جریانهای بنیادگرا در برخی از کشورها است و جنایت هایی که این جریان های به انحراف کشیده شده بر اثر بدفهمی شان از دین رقم میزنند، دلیل تأکید چندباره پیامبر اکرم(ص) بر شناخت درست خداوند بود.
بنابراین، اصلی ترین رسالت پیامبر(ص) «توحید» و فهم درست آن است. پیامبر اکرم(ص) در اعلام ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) با صراحت عنوان میکنند که ولایت حقیقی، همان ولایت خداوند است و در جریان این ولایت، امیرالمؤمنین علی(ع) میکوشند تا با مبانی معرفتی و عمل خود، مردم را به خدای واحد فرابخواند.
توحید یک پیام سیاسی مهم دارد و آن این است که همه انسانها تنها یک چیز را عبادت میکنند و آن «خداوند» است. بنابراین، انسانها تنها تحت سیطره خداوند هستند. خداوند متعال، در این راستا، در آیه 21 و 22 سوره غاشیه میفرمایند:
فَذَکرْ إِنَّمَا اَنْتَ مُذَکرٌ لَسْتَ عَلَیهِمْ بِمُصَیطِرٍ «پس خلق را (به حکمتهای الهی) متذکر ساز که وظیفه پیغمبری تو غیر از این نیست. تو مسلط و توانا بر (تبدیل کفر و ایمان) آنها نیستی.»
بر اساس این آیات، ولایت اصلی از آن خداوند است و پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) همه می آیند تا انسان ها را به آن ولایت حقیقی بخوانند نه اینکه خود را بر مردم مسلط و تحمیل کنند. از این رو، وقتی پیامبر اکرم(ص) در حدیث غدیر می فرمایند: مَن کنتُ مَولاه فَهذا علىٌّ مَولاه؛ یعنی «همانگونه که من در جامعه ولایت دارم، علی(ع) نیز ولایت دارد» و بر این نکته تأکید دارند که قرار نیست امیرالمؤمنین(ع) در جریان این ولایت، مردم را در سیطره خود بگیرند، مردم آزاد هستند و آزادی از الزامات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تحقق توحید است. متأسفانه در ولایتهای دروغینی که بعدها در دوران بنی امیه و بنیعباس شکل گرفت بهنام دین و بهنام خدا استبداد ورزیده شد و خلفا خود و اهواءشان را بر مردم تحمیل کردند.
دومین پیام حدیث غدیر و دومین مؤلفه تداوم یک جامعه دینی «عدالت» است. بحث عدالت با حوزه «اجتماع» و «سیاست» پیوند عمیقی دارد. اساساً نظام توحیدی، نظامی است که در آن شکاف طبقاتی وجود ندارد، توزیع منابع ثروت به شکلی عادلانه صورت میگیرد و فرصتهای برابر برای همه آحاد بشر وجود دارد. واقعیت این است که ماهیت عدالت صرفاً اقتصادی نیست بلکه توزیع عادلانه قدرت و توزیع عادلانه کرامت را هم شامل می شود.
سومین پیام سیاسی غدیر و به تعبیری سومین مؤلفه تداوم یک جامعه دینی که دغدغه اصلی پیامبر اکرم(ص) در حدیث غدیر بود فراهم کردن بستری برای زیست اخلاقی مردم است. منظور از زیست اخلاقی در بعد اجتماعی در واقع تحقق فداکاری، انصاف، دیگرخواهی، به رسمیت شناختن دیگران، حق آزادی، حق انتخاب رویه های زندگی و... در یک جامعه است.
نکته ای که در واقعه غدیر نباید از نظر دور داشته شود حفظ آزادی و کرامت مردم و به رسمیت شناختن حق انتخاب آنان در پذیرفتن ولایت حضرت علی(ع) است. پیامبر اکرم(ص) هیچگاه مردم را در پذیرفتن ولایت حضرت علی(ع) اجبار نکردند و تنها عنوان کردند اگر می خواهید نظام اجتماعی شما مبتنی بر یک فرهنگ حقیقی باشد لازمه آن پذیرفتن ولایت علی(ع) است؛ چرا که ایشان از اسلام حقیقی درک و شناخت کامل داشتند و از انگیزه کافی برای نهادینه کردن آن در جامعه برخوردار بودند.
در یک جامعه توحیدی انسانها با انتخاب خودشان مهرورزی کرده و به دیگران کمک می کنند. در سیره سیاسی-اجتماعی امیرالمؤمنین علی(ع) هیچگاه نمیبینیم که ایشان بخواهند به اجبار ارزشهای دینی را به مردم القاء کنند. بنابراین، پیامبر اکرم(ص) در دوران نبوت خویش، مبتنی بر اسلام حقیقی جامعهای را بنا کردند و می بایستی این جامعه در بستر تاریخ تداوم پیدا می کرد، غدیر و آخرین پیام عمومی ایشان به مردم نیز در راستای همین دغدغه بود.
مهمترین پیام سیاسی پیامبر اکرم(ص) در واقعه غدیر این بود که انسانها آمده اند تا جز عبودیت خداوند، عبودیت هیچ سیستمی را نپذیرند و مبتنی بر این عبودیت، سیستم هایی را طرح ریزی کنند که عادلانه باشد؛ توزیع قدرت و ثروت در آن به شکل برابر صورت گیرد، فاصله طبقاتی در آن به حداقل برسد، نظام شایسته سالاری در تمام عرصه های آن حاکم شود و تبعیضهای نژادی و جنسیتی از آن رخت ببندد. به تعبیری، جامعه علاوه بر بهرهمندی از یک زیست عادلانه با همان نگاه توحیدی و تداوم ولایت الهی به یک زیست بالاتر هم قدم بگذارد و آن «زیست اخلاقی» است. در قرآن کریم هم همواره «عدالت» در کنار «احسان» مورد تأکید قرار گرفته و این بدان معنا است که عدل برای یک جامعه دینی کافی نیست و این عدالت باید با احسان توأمان و به آن نیز مجهز شود.
مهمترین پیام «واقعه غدیر» برای نسل امروز
تکمیل دین و ابلاغ ولایت
محمدمهدی تسخیری
معاون بینالملل دانشگاه ادیان و مذاهب
مَنْ کنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِی مَوْلَاهُ
...الْیوْمَ اَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَاَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتی وَرَضیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دَینًا...«...امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را براى شما (بهعنوان) آیینى برگزیدم...» (بخشی از آیه سوم سوره مائده)
بر این باوریم که ادیان الهی و رهبران آسمانی آمدهاند تا اخلاق عالیه را تکامل بخشند؛ «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الْأَخْلَاقِ» از فرمایشات شناخته شده پیامبر اسلام(ص) و کلیدواژه هدایتگری همه انبیای الهی است، تا جامعهای انسانی سرشار از عدالت و محبت و رحمت و خیرخواهی و آبادانی بسازند.
امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: بندگان خدا، زندگی در پرتو دین، قلعه استوار، سپر محکم و گوشه مطمئن است که مسلمان به آن پناه میبرد تا او در این دنیا از زندگی دلپذیر و در دنیای دیگر از سعادت و رستگاری برخوردار شود، زیرا که دین نوری است که خداوند در قلب مسلمان میاندازد، بنابراین او با نور خدا به حقایق مینگرد و به راه هدایت رهسپار میشود، تا در راه رفتن خود از تلو تلو خوردن در امان باشد.
واقعه غدیر نیز در این راستا بهعنوان یک حقیقت مستمر و بیزوال است. چراغِ روشنِ آگاهی و معرفتی است که راه نجات و سعادت را در طول تاریخ اسلامى به همه نسلهای مسلمان نشان میدهد. ما در اینجا بهدنبال تبیین و تحلیل تاریخی این رویداد بزرگ نیستیم، گرچه همه فرق اسلامی در وقوع آن شک ندارند و اختلاف تنها در تفسیر و برداشت از این همایش بینظیر است.
در وقوع این رویداد کافی است که به گفته آیتالله سبحانی از بزرگان فقه و تاریخ رجوع کنیم که اشاره دارند: «در اهمیت این رویداد تاریخی، همین اندازه کافی است که این واقعه تاریخی را 110 صحابی نقل کردهاند؛ البته این جمله نه به آن معنی است که از آن گروه زیاد تنها همین افراد، این حادثه را نقل کردهاند؛ بلکه تنها در کتابهای دانشمندان اهل تسنن، نام 110 تن به چشم میخورد. درست است که پیامبر اکرم(ص) سخنان خود را در جامعه صد هزار نفری القا نمود؛ ولی گروه زیادی از آنان از نقاط دوردست حجاز بودند که از آنان حدیثی نقل نشده است و گروهی از آنان این واقعه را نقل کردهاند، ولی تاریخ موفق به درج نام آنان نگردیده است و اگر هم درج کرده ، به دست ما نرسیده است.»
پیام غدیر آن است که جهان اسلام را به سوی وحدت و اتفاق دعوت کرده است تا «امت واحده» در هر زمان با همه اختلافات نظر و دیدگاهها، در مقام رویکرد و تلاش، به فکر مصلحت امت اسلامی باشند. علامه دکتر حسین محفوظ بر این باور است که «مشترکات میان شیعه و سنی بیش از ۹۰ درصد است و بهجای غرق شدن در ورطه اختلاف و جدال، که جز هدر دادن فرصتها و تلف شدن نیروها نتیجهای ندارد باید با اعتصام به «حبل الله» به گفتمان و تفاهم و وحدت و همبستگی پرداخت. اختلاف مسلمانان به اختلاف عالمانی باز میگردد که از تعصبهای کهنه پیروی میکنند و از دیدگاههایی سرمشق میگیرند که از طریق گمان یا روش حاکمان به این دیدگاهها رسیدهاند.»
بزرگداشت این عید الهی از ما میطلبد در پی آشنایی با مهمترین اهداف این روز باشیم:
صیانت از قرآن و اهداف رسالت الهی، جهت استمرار حرکت انبیای الهی و آخرین پیامبر. فهم درست قرآن و مفاهیم والای این پیام الهی فرستاده شده بر پیامبر رحمت(ص)، یک تکلیف انسانی- اسلامی است؛ زیرا که قانون نهفته زندگی بشر را دربرمیگیرد، کوتاهی در فهم و تبعیت از آن موجب خسران است. امیرمؤمنان(ع) فرمود: الله الله فِی الْقُرْآنِ لَا یسْبِقُکمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَیرُکمْ... «خدا را خدا را درباره قرآن، نیاید که دیگران در عمل به آن از شما پیشى جویند...»
تأکید بر روش انبیا در طول تاریخ بشری است که جانشینان نگهبان مکتب، برای تبیین معارف و گفتمان الهی پس از خود را تعیین نموده تا بشریت را از گمراهی نجات دهند و حدیث ثقلین خود گواه این مدعا است که فریقین بر آن اتفاقنظر دارند؛ «من در میان شما دو امانت نفیس و گرانبها میگذارم یکی کتاب خدا، قرآن و دیگری عترتم اهل بیت را. تا وقتی که به این دو تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد و این دو یادگار من هیچگاه از هم جدا نمیشوند. تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.»
یکى از عوامل تکرار بعثت انبیا دور شدن پیروان ایشان از معارف حقیقی آیینهای الهی است. جانشینان، مفسران واقعی متون دینی آیین پیامبراناند تا جامعه از برداشتها و راهکارهای انحرافی بهدور باشند. فرمایش قطعیالصدور پیامبر اکرم(ص) بیانگر این واقعیت است: أنَا مَدینَة العِلمِ و عَلِی بابُها، فَمَن أرادَ العِلمَ فَلیأتِ البابَ؛ «من شهر دانشام و علی دروازه آن است؛ هر کس دانش میجوید، باید از آن دروازه وارد شود.» بهترین مفسران هر علم و آیینی متخصصان و حقیقت یافتگان آن هستند.
مرحوم آیتالله بروجردی در درس خود میفرمودند: «بر فرض که مرجعیت سیاسی ائمه را بعضیها نپذیرند، ولی مرجعیت علمی و دینی آنان مسلّم است و هیچ مسلمانی نمیتواند آن را انکار کند. بالاخره در یک جا ما باید به آنان رجوع کنیم و راهی جز این نداریم که روش، سنت و گفتارشان را بپذیریم.» بکارگیری این فرمایش میتواند در آینده نه چندان دور عنصر اتفاق مسلمانان و ره جویان غدیری
باشد.
یکی از نکات مهمی که باید مورد توجه فرهیختگان و حقیقتطلبان باشد، این است که شرایط رویداد غدیر به گونهای بود که نظیر آن کمیاب است. زمان بیعت غدیر در فصل حج بزرگ و با حضور پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت علیهم السلام و اکثر یاران پیامبر(ص) و بیش از صد هزار مسلمان که بزرگترین همایش آن زمان بوده و پس از انجام مراسم حج و پیش از متفرق شدن مسلمانان در چهارراه منطقه جحفه و کنار چشمه غدیر خود گواه این مدعا است.
رویدادی که برای مسلمانان بیسابقه بود، که در آن پیامبر اکرم(ص) از رحلت خود از این دنیا خبر داد، تا اهمیت این وصیت الهی برای همه آشکار شود.
کافی است تا خطبه غدیر را با دقت مطالعه کنیم و محتوای گرانسنگ آن را آویزه گوش خود قرار دهیم و عمق نگرانی پیامبر اکرم(ص) از شرایط پس از رحلتشان را دریابیم؛ و اینکه چگونه همه یاران پیامبر(ص) این منصب و جایگاه را به امیرمؤمنان(ع) تبریک گفتند و امامان معصوم پیروان خود را توصیه میکردند تا واقعه بزرگ غدیر را فراموش نکنند، چرا که فراموشی این رویداد مساوی با از دست دادن حاصل تلاش نه فقط پیامبر اکرم(ص) بلکه همه پیامبران است و اکثر علما و دانشمندان مسلمان نیز از این روش امامان به خوبی تبعیت کردند تا این پیام الهی را به فراموشی نسپاریم. یا اَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیک مِنْ رَبِّک وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ یعْصِمُک مِنَ النَّاسِ إِنَّالله لَا یهْدِی الْقَوْم الْکافِرینَ؛ «اى پیامبر، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده، ابلاغ کن؛ و اگر نکنى پیامش را نرساندهاى. و خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مىدارد. آرى، خدا گروه کافران را هدایت نمىکند.»
(آیه 67 سوره مائده)