ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
روحانی در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام کرد
آمادگی کشور برای واکسیناسیون ۵۰۰ هزار نفر در روز
گروه اجتماعی / رئیس جمهوری با اشاره به ورود ویروسهای جهش یافته انگلیسی و هندی به کشور از طریق کشورهای همسایه از ابتدای سال جاری تاکنون، گفت: همه تلاشها بر این بود که ویروس جهش یافته در استانهای جنوبی و شرقی محبوس بماند اما به رغم همه تلاشها، ویروس هندی وارد عمق کشور شده و شرایط نسبت به هفتههای گذشته نامناسبتر است.
حسن روحانی دیروز در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا، با بیان اینکه با همه تمهیدات و اقدامات انجام شده، امروز وارد پیک پنجم بیماری شدهایم، البته این پیک هنوز سراسری نیست، گفت: نکته مثبتی که در گزارشها در مورد ویروس جهش یافته هندی ملاحظه شده این است که فاصله بین ابتلا و بستری و همچنین بستری و فوت زیاد است و در آمار مرگ و میر نسبت به گذشته شرایط بهتر است. روحانی با تأکید بر اینکه برای جلوگیری از ورود ویروس هندی به کشور همه اقدامات نظارتی و کنترلی در مرزهای کشور انجام شده است، گفت: متأسفانه مسیرهای غیرمجاز به ورود ویروس به کشور کمک کرده است.رئیس جمهوری با بیان اینکه پروتکلها و دستورالعملهای بهداشتی باید در شهرهای قرمز و نارنجی به طور کامل اجرا شود و نظارتها و پایشها در این زمینه نیز باید با دقت در دستور کار باشد، اظهار داشت: تسامح در مراعات نکات بهداشتی، تعلل در اجرای دستورالعملها و اعمال نظارتها، تجمعهای غیر مجاز و ترددهای غیر ضروری شرایط را درمورد این بیماری بدتر میکند و باید با آن به صورت جدی مقابله شود.
روحانی با بیان اینکه از دیروز بیش از هفتههای گذشته روند تزریق واکسن سرعت گرفته است، اظهار داشت: این آمادگی وجود دارد که روزانه تا 500 هزار نفر از مردم واکسینه شوند و این میتواند نسبت به بیماری مصونیت بیشتری ایجاد کند و همچنین امید زیادی در بین مردم ایجاد کرده و خطر مرگ و میر را کاهش دهد.
رئیس جمهوری با اشاره به برطرف شدن مشکلات موجود در روند تولید واکسن داخلی و تهیه واکسن خارجی، اظهار داشت: با اقدامات انجام شده، شرایط به نسبت مناسبی در این زمینه به وجود آمده است و در هفتههای آینده با شرایط بهتری نیز کارها را به پیش خواهیم برد.روحانی با تأکید بر ضرورت رعایت پروتکلهای بهداشتی در مناطق قرمز و نارنجی و لزوم نظارت بر این موضوع، تصریح کرد: رعایت موارد بهداشتی در تالارهای پذیرایی، سالنهای سینما، پاساژها و مراکز خرید سرپوشیده، استخرها، شهربازیها، باشگاههای بدنسازی، رستورانها و همچنین نمایشگاههای عمومی، از اهمیت ویژهای برخوردار است و این موضوع به عنوان مصوبه ستاد باید با نظارتهای دقیق مورد رعایت قرار بگیرد تا از خطر شیوع بیشتر ویروس جلوگیری شود.
رئیس جمهوری با بیان اینکه گزارش مربوط به مراعات پروتکلهای بهداشتی در کشور امیدوارکننده نیست، اظهار داشت: لازم است که تقریباً 85 درصد مردم پروتکلها را مراعات کنند اما براساس آمار و ارقام این رقم حدود 66 درصد است. لذا از مردم خواهش میکنیم پروتکلها را مراعات کنند تا بتوانیم از این شرایط سخت عبور کنیم.
روحانی در ادامه وضعیت مدارس و روند آموزش کشور را مورد اشاره قرار داد و گفت: تقریباً از اسفند 98 مدارس و دانشگاهها تعطیل شده و ارتباط آموزشی از طریق فضای مجازی انجام میشود و طبیعی است که فضای مجازی نمیتواند جایگزین معلم شود، لذا باید خودمان را برای بازگشایی مدارس آماده کنیم.
رئیس جمهوری افزود: تعطیلی مدارس از لحاظ روحی و روانی روی دانشآموزان تأثیر میگذارد، لذا باید تلاش کنیم تا با اولویت، بچههای پیشدبستانی، دبستانی و دبیرستانی به مدرسه بروند.
روحانی خاطرنشان کرد: براساس آنچه گفته میشود مدارس عامل انتقال ویروس نیست، لذا لازم است با واکسیناسیون معلمان، رانندههای سرویس و مستخدمان مدارس و همچنین اساتید دانشگاه، شرایطی فراهم کنیم که آموزش به صورت حضوری برگزار شود و همه مقدمات لازم را از لحاط بهداشتی فراهم سازیم تا در مهرماه مدارس بازگشایی شوند.
رئیس جمهوری در بخش دیگری از سخنان خود با گلایه از بیان برخی حرفهای نادرست در فضای مجازی و حقیقی و از تریبونها و مصاحبهها، اظهار داشت: معمولاً رسانههای بیگانه و ضدایرانی این گونه سخنان را برجسته میکنند و از آن سوء استفاده میشود.روحانی اضافه کرد: در این راستا مواردی مطرح گردید که پس از بررسیها مشخص شد دروغ و کاملاً کذب است مثلاً شایعه کردند که در فلان استان، تخت بیمارستانی وجود ندارد و بیماران در بیابان رها شدند در حالی که وزیر بهداشت و درمان اعلام کرد که در همان استان تختهای خالی وجود دارد. لذا نباید با این گونه سخنان کذب در میان مردم نگرانی مضاعف ایجاد کرد.رئیس جمهوری خاطرنشان کرد: در موارد دیگر شایع شد که با قطع برق، دستگاهها و تجهیزات بیمارستان از کار افتاده است و این هم دروغ بود چرا که در همه بیمارستانها، ژنراتورهای اضطراری وجود دارد و هیچکجا مشکلی در این رابطه وجود نداشته است.
روحانی تأکید کرد: با این گونه سخنان دروغ، رعب و وحشت و یأس در بین مردم ایجاد میشود و امیدواریم همه دستگاهها و صدا و سیما به این نکته توجه کنند و مسئولان مربوطه با آنهایی که تعمداً دنبال ایجاد ناامنی روانی و فکری هستند، برخورد کنند.
رستورانها از نقاط شناخته شده سرایت کرونا
سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا از تشدید نظارتها بر مراکز تجمعی و همچنین تعطیل بودن این مراکز در شهرهای قرمز نظیر رستورانها، تالارهای پذیرایی، سالنهای سینما و تئاتر، باشگاههای بدنسازی و استخرها و ... تأکید کرد.
به گزارش ایسنا، دکتر علیرضا رئیسی در حاشیه جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا، گفت: باید از حضور در این مراکز که در شهرهای قرمز تعطیل هستند، پرهیز کرد و قرار شد همه اصناف، وزارت بهداشت، نیروی انتظامی و... به شکل دقیقتر بر این اماکن نظارت کنند؛ از جمله این مراکز رستورانها و قهوهخانهها با پذیرایی در فضای سربسته است. وی همچنین درباره قطعی برق و مشکلات ناشی از آن در مراکز درمانی و برخی حاشیهسازیهای اخیر در فضای مجازی نیز گفت: قطع شدن برق خوشایند نیست و همه از این موضوع ناراحت هستند، اما این که گفته شود با قطعی برق CCU و ICU از کار میافتد و بیماران خفه میشوند، شایعه است و باید کنار گذاشته شود. ما برق پشتیبان داریم و تاکنون مشکلی در این زمینه نداشتیم.
تزریق واکسن 68 سالهها از فردا دوشنبه
سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا با بیان اینکه ویروس کرونا دلتا در کل کشور در حال چرخ است، از آغاز تزریق واکسن کرونا به افراد ۶۸ سال به بالا از روز دوشنبه هفته جاری خبر داد.رئیسی ادامه داد: رعایت پروتکلهای بهداشتی اکنون به ۶۶ درصد رسیده و بسیار جای تأسف دارد و اگر رعایت این پروتکلها به ۸۵ درصد نرسد، اقدامات برای مقابله با کرونا کارساز نخواهد بود، نه تنها شاهد افزایش پروتکلهای بهداشتی نیستیم بلکه هر روز نیز پایین میآید.
حسن روحانی دیروز در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا، با بیان اینکه با همه تمهیدات و اقدامات انجام شده، امروز وارد پیک پنجم بیماری شدهایم، البته این پیک هنوز سراسری نیست، گفت: نکته مثبتی که در گزارشها در مورد ویروس جهش یافته هندی ملاحظه شده این است که فاصله بین ابتلا و بستری و همچنین بستری و فوت زیاد است و در آمار مرگ و میر نسبت به گذشته شرایط بهتر است. روحانی با تأکید بر اینکه برای جلوگیری از ورود ویروس هندی به کشور همه اقدامات نظارتی و کنترلی در مرزهای کشور انجام شده است، گفت: متأسفانه مسیرهای غیرمجاز به ورود ویروس به کشور کمک کرده است.رئیس جمهوری با بیان اینکه پروتکلها و دستورالعملهای بهداشتی باید در شهرهای قرمز و نارنجی به طور کامل اجرا شود و نظارتها و پایشها در این زمینه نیز باید با دقت در دستور کار باشد، اظهار داشت: تسامح در مراعات نکات بهداشتی، تعلل در اجرای دستورالعملها و اعمال نظارتها، تجمعهای غیر مجاز و ترددهای غیر ضروری شرایط را درمورد این بیماری بدتر میکند و باید با آن به صورت جدی مقابله شود.
روحانی با بیان اینکه از دیروز بیش از هفتههای گذشته روند تزریق واکسن سرعت گرفته است، اظهار داشت: این آمادگی وجود دارد که روزانه تا 500 هزار نفر از مردم واکسینه شوند و این میتواند نسبت به بیماری مصونیت بیشتری ایجاد کند و همچنین امید زیادی در بین مردم ایجاد کرده و خطر مرگ و میر را کاهش دهد.
رئیس جمهوری با اشاره به برطرف شدن مشکلات موجود در روند تولید واکسن داخلی و تهیه واکسن خارجی، اظهار داشت: با اقدامات انجام شده، شرایط به نسبت مناسبی در این زمینه به وجود آمده است و در هفتههای آینده با شرایط بهتری نیز کارها را به پیش خواهیم برد.روحانی با تأکید بر ضرورت رعایت پروتکلهای بهداشتی در مناطق قرمز و نارنجی و لزوم نظارت بر این موضوع، تصریح کرد: رعایت موارد بهداشتی در تالارهای پذیرایی، سالنهای سینما، پاساژها و مراکز خرید سرپوشیده، استخرها، شهربازیها، باشگاههای بدنسازی، رستورانها و همچنین نمایشگاههای عمومی، از اهمیت ویژهای برخوردار است و این موضوع به عنوان مصوبه ستاد باید با نظارتهای دقیق مورد رعایت قرار بگیرد تا از خطر شیوع بیشتر ویروس جلوگیری شود.
رئیس جمهوری با بیان اینکه گزارش مربوط به مراعات پروتکلهای بهداشتی در کشور امیدوارکننده نیست، اظهار داشت: لازم است که تقریباً 85 درصد مردم پروتکلها را مراعات کنند اما براساس آمار و ارقام این رقم حدود 66 درصد است. لذا از مردم خواهش میکنیم پروتکلها را مراعات کنند تا بتوانیم از این شرایط سخت عبور کنیم.
روحانی در ادامه وضعیت مدارس و روند آموزش کشور را مورد اشاره قرار داد و گفت: تقریباً از اسفند 98 مدارس و دانشگاهها تعطیل شده و ارتباط آموزشی از طریق فضای مجازی انجام میشود و طبیعی است که فضای مجازی نمیتواند جایگزین معلم شود، لذا باید خودمان را برای بازگشایی مدارس آماده کنیم.
رئیس جمهوری افزود: تعطیلی مدارس از لحاظ روحی و روانی روی دانشآموزان تأثیر میگذارد، لذا باید تلاش کنیم تا با اولویت، بچههای پیشدبستانی، دبستانی و دبیرستانی به مدرسه بروند.
روحانی خاطرنشان کرد: براساس آنچه گفته میشود مدارس عامل انتقال ویروس نیست، لذا لازم است با واکسیناسیون معلمان، رانندههای سرویس و مستخدمان مدارس و همچنین اساتید دانشگاه، شرایطی فراهم کنیم که آموزش به صورت حضوری برگزار شود و همه مقدمات لازم را از لحاط بهداشتی فراهم سازیم تا در مهرماه مدارس بازگشایی شوند.
رئیس جمهوری در بخش دیگری از سخنان خود با گلایه از بیان برخی حرفهای نادرست در فضای مجازی و حقیقی و از تریبونها و مصاحبهها، اظهار داشت: معمولاً رسانههای بیگانه و ضدایرانی این گونه سخنان را برجسته میکنند و از آن سوء استفاده میشود.روحانی اضافه کرد: در این راستا مواردی مطرح گردید که پس از بررسیها مشخص شد دروغ و کاملاً کذب است مثلاً شایعه کردند که در فلان استان، تخت بیمارستانی وجود ندارد و بیماران در بیابان رها شدند در حالی که وزیر بهداشت و درمان اعلام کرد که در همان استان تختهای خالی وجود دارد. لذا نباید با این گونه سخنان کذب در میان مردم نگرانی مضاعف ایجاد کرد.رئیس جمهوری خاطرنشان کرد: در موارد دیگر شایع شد که با قطع برق، دستگاهها و تجهیزات بیمارستان از کار افتاده است و این هم دروغ بود چرا که در همه بیمارستانها، ژنراتورهای اضطراری وجود دارد و هیچکجا مشکلی در این رابطه وجود نداشته است.
روحانی تأکید کرد: با این گونه سخنان دروغ، رعب و وحشت و یأس در بین مردم ایجاد میشود و امیدواریم همه دستگاهها و صدا و سیما به این نکته توجه کنند و مسئولان مربوطه با آنهایی که تعمداً دنبال ایجاد ناامنی روانی و فکری هستند، برخورد کنند.
رستورانها از نقاط شناخته شده سرایت کرونا
سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا از تشدید نظارتها بر مراکز تجمعی و همچنین تعطیل بودن این مراکز در شهرهای قرمز نظیر رستورانها، تالارهای پذیرایی، سالنهای سینما و تئاتر، باشگاههای بدنسازی و استخرها و ... تأکید کرد.
به گزارش ایسنا، دکتر علیرضا رئیسی در حاشیه جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا، گفت: باید از حضور در این مراکز که در شهرهای قرمز تعطیل هستند، پرهیز کرد و قرار شد همه اصناف، وزارت بهداشت، نیروی انتظامی و... به شکل دقیقتر بر این اماکن نظارت کنند؛ از جمله این مراکز رستورانها و قهوهخانهها با پذیرایی در فضای سربسته است. وی همچنین درباره قطعی برق و مشکلات ناشی از آن در مراکز درمانی و برخی حاشیهسازیهای اخیر در فضای مجازی نیز گفت: قطع شدن برق خوشایند نیست و همه از این موضوع ناراحت هستند، اما این که گفته شود با قطعی برق CCU و ICU از کار میافتد و بیماران خفه میشوند، شایعه است و باید کنار گذاشته شود. ما برق پشتیبان داریم و تاکنون مشکلی در این زمینه نداشتیم.
تزریق واکسن 68 سالهها از فردا دوشنبه
سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا با بیان اینکه ویروس کرونا دلتا در کل کشور در حال چرخ است، از آغاز تزریق واکسن کرونا به افراد ۶۸ سال به بالا از روز دوشنبه هفته جاری خبر داد.رئیسی ادامه داد: رعایت پروتکلهای بهداشتی اکنون به ۶۶ درصد رسیده و بسیار جای تأسف دارد و اگر رعایت این پروتکلها به ۸۵ درصد نرسد، اقدامات برای مقابله با کرونا کارساز نخواهد بود، نه تنها شاهد افزایش پروتکلهای بهداشتی نیستیم بلکه هر روز نیز پایین میآید.
رئیسجمهور منتخب در دیدار با اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم :
میتوان با اولویتگذاری مسائل و کار جهادی، تحول را عملیاتی کرد
رئیس جمهوری منتخب که برای دیدار با مراجع و علما به قم سفر کرده بود، پس از حضور در دفتر مراجع برنامه دیدارهایش را با دیدار اعضای جامعه مدرسین قم پایان داد. سید ابراهیم رئیسی طی سخنانی در این دیدار با بیان اینکه امروز فضای مبارزه با فساد در کشور ایجاد شده است و باید با ادامه این روند و همچنین افزایش کارآمدی، سرمایه اجتماعی و اعتماد مردم به نظام را افزایش دهیم، گفت: با توجه به شناختی که از امکانات مادی و معنوی، نیروی انسانی کارآمد، اراده جدی مدیران و توان جوانان دارم، معتقدم که راه برون رفت از مشکلات کشور وجود دارد.
به گزارش برنا، رئیسی با تأکید بر اینکه مجموعهای از دیدگاهها و سیاستها از جمله بیانیه گام دوم انقلاب و سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی را به عنوان اسناد بالادستی در اختیار داریم، افزود: این سیاستها پایهای برای برنامهریزی در راستای تحول در جامعه خواهند بود.
او با تأکید بر لزوم ارج نهادن به تمام خدمات و تلاشهای دولتها و مجالس قبلی افزود: در این سالها زحمات بسیاری کشیده شده که قابل توجه هستند اما در شرایط موجود که مردم ناراضی هستند و نخبگان و دغدغهمندان نگرانند، میتوان با شناخت مشکلات، اولویت گذاری مسائل کشور، کار جهادی و شناخت راهکارها و راهحلها تحول را در کشور عملیاتی کرد. رئیس جمهوری منتخب در بخش دیگری از این دیدار و در پاسخ به پیشنهادات و نظرات مطرح شده از سوی اعضای جامعه مدرسین، اظهار کرد: در دولت جدید استفاده از نظرات و دیدگاههای علما، فضلا و جامعه مدرسین حوزه علمیه را در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پشتوانه محکمی برای خود دانسته و از پیشنهادات و انتقادات استقبال میکنیم.
دیدار وزیر ورزش و جوانان با رئیسی
رئیس جمهوری منتخب روز گذشته در ادامه برنامه دیدار وزرای دولت دوازدهم برای ارائه گزارش از حوزه تحت مسئولیتشان میزبان وزیر ورزش و جوانان بود. مسعود سلطانیفر در این دیدار با تبریک انتخاب رئیسی از سوی مردم و آرزوی موفقیت برای وی و دولت آینده، گزارشی از آخرین وضعیت برنامهها و اقدامات وزارتخانه تحت مدیریت خود ارائه کرد. رئیسی نیز در سخنانی تأکید کرد: باید به جوانان در عرصههای مختلف مدیریتی و سیاستگذاری بیش از گذشته میدان داد. او همچنین تلاش برای تسهیل مقدمات ازدواج جوانان و نیز توسعه مراکز مشاوره و حمایت از توسعه تشکلهای مردمنهاد جوانان را مورد تأکید قرار داد. رئیسی توسعه توأمان ورزش همگانی و حرفهای و نیز بهرهگیری از تجربه، مهارت و دانش پیشکسوتان ورزشی را از جمله رویکردهای اصلی دولت سیزدهم در عرصه ورزش برشمرد.
به گزارش برنا، رئیسی با تأکید بر اینکه مجموعهای از دیدگاهها و سیاستها از جمله بیانیه گام دوم انقلاب و سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی را به عنوان اسناد بالادستی در اختیار داریم، افزود: این سیاستها پایهای برای برنامهریزی در راستای تحول در جامعه خواهند بود.
او با تأکید بر لزوم ارج نهادن به تمام خدمات و تلاشهای دولتها و مجالس قبلی افزود: در این سالها زحمات بسیاری کشیده شده که قابل توجه هستند اما در شرایط موجود که مردم ناراضی هستند و نخبگان و دغدغهمندان نگرانند، میتوان با شناخت مشکلات، اولویت گذاری مسائل کشور، کار جهادی و شناخت راهکارها و راهحلها تحول را در کشور عملیاتی کرد. رئیس جمهوری منتخب در بخش دیگری از این دیدار و در پاسخ به پیشنهادات و نظرات مطرح شده از سوی اعضای جامعه مدرسین، اظهار کرد: در دولت جدید استفاده از نظرات و دیدگاههای علما، فضلا و جامعه مدرسین حوزه علمیه را در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پشتوانه محکمی برای خود دانسته و از پیشنهادات و انتقادات استقبال میکنیم.
دیدار وزیر ورزش و جوانان با رئیسی
رئیس جمهوری منتخب روز گذشته در ادامه برنامه دیدار وزرای دولت دوازدهم برای ارائه گزارش از حوزه تحت مسئولیتشان میزبان وزیر ورزش و جوانان بود. مسعود سلطانیفر در این دیدار با تبریک انتخاب رئیسی از سوی مردم و آرزوی موفقیت برای وی و دولت آینده، گزارشی از آخرین وضعیت برنامهها و اقدامات وزارتخانه تحت مدیریت خود ارائه کرد. رئیسی نیز در سخنانی تأکید کرد: باید به جوانان در عرصههای مختلف مدیریتی و سیاستگذاری بیش از گذشته میدان داد. او همچنین تلاش برای تسهیل مقدمات ازدواج جوانان و نیز توسعه مراکز مشاوره و حمایت از توسعه تشکلهای مردمنهاد جوانان را مورد تأکید قرار داد. رئیسی توسعه توأمان ورزش همگانی و حرفهای و نیز بهرهگیری از تجربه، مهارت و دانش پیشکسوتان ورزشی را از جمله رویکردهای اصلی دولت سیزدهم در عرصه ورزش برشمرد.
معاون اول رئیس جمهوری در مراسم اختتاميه چهارمين جشنواره ملي زن و علم تأکید کرد
عبور از چالشها با همدلی و گفت وگو
جهانگیری: دعوت رئیسجمهور منتخب و رئیس جدید قوه قضائیه از جریانهای سیاسی برای ارائه پیشنهاد و راهکار
به منظور عبور از بحرانهای پیشروی کشور اقدام پسندیدهای است
اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری با اشاره به اینکه راه مقابله با ابرچالشهایی همچون کمبود آب، انسجام و همبستگی داخلی است، دعوت رئیسجمهوری منتخب و رئیس جدید قوه قضائیه از جریانهای سیاسی برای ارائه پیشنهاد و راهکار عبور از بحرانها را اقدام پسندیدهای دانست و تأکید کرد: ما در این شرایط نیاز به گفتوگو، افزایش همدلی و به رسمیت شناختن نخبگان و سرمایههای فکری کشور داریم تا بتوانیم از همه ظرفیتها برای حل مسائل مردم استفاده کنیم.
بهگزارش ایرنا، جهانگیری روز گذشته در مراسم اختتامیه چهارمین جشنواره ملی زن و علم (جایزه مریم میرزاخانی) با اشاره به ابرچالشها و مشکلاتی نظیر خشکسالی و کمبود آب، شیوع بیماری کرونا و تحریمهای ظالمانه امریکا گفت: دعوت رئیسجمهوری منتخب و رئیس جدید قوه قضائیه از جریانهای سیاسی برای ارائه پیشنهاد و راهکار به منظور عبور از بحرانهای پیش روی کشور اقدام پسندیدهای است. ما در این شرایط نیاز به گفتوگو، افزایش همدلی و بهرسمیت شناختن نخبگان و سرمایههای فکری کشور داریم تا بتوانیم از همه ظرفیتها برای حل مسائل مردم استفاده کنیم.
معاون اول رئیسجمهوری با اشاره به اینکه نیاز داریم نخبگان و سرمایههای علمی از هر جریان و طیف را بهرسمیت بشناسیم و از آنان برای رفع مشکلات کشور کمک بخواهیم، افزود: هر دولتی روی کار بیاید برای عبور از این مشکلات نیازمند کمک همه است.
جهانگیری ادامه داد: کمسابقه است که سران سه قوه مجریه، مقننه و قضائیه از یک جریان سیاسی و نهادهای دیگر هم از همان جریان باشند و از آنان حمایت کنند، این اقدام مبارکی است که میتواند در حل مشکلات کمک کند، اما آنچه از اینها مهمتر است، همراهی، همدلی و کمک مردم به دولت است تا دولت با پشتوانه همه مردم و برنامهریزی عالمانه بتواند مشکلات را حل و فصل کند.
معاون اول رئیس جمهوری با بیان اینکه اگر نتوانیم بموقع با مشکلات و چالشها مقابله کنیم آنها به مسائل پیچیدهای تبدیل میشوند، آب را یکی از بزرگترین مشکلات امروز کشور دانست و گفت: این مسأله به گونهای است که وقتی شایعه انتقال آب از جایی بهجای دیگر منتشر میشود فوراً به مسأله سیاسی و امنیتی تبدیل میشود.
جهانگیری با بیان اینکه در کنار این چالشها و ابرچالشها که در دولتهای مختلف بوده، با سه پدیده تحریم، کرونا و خشکسالی روبهرو هستیم، افزود: در رابطه با تحریم که مقاومت ملت ایران امریکاییها را وادار بهعقب نشینی کرد، باید مدبرانه و دلسوزانه درباره تحریمها در کشور برخورد شود تا هر چه سریعتر از روی ملت و دولت برداشته شود و حتماً یکی از سیاستهای دولت آینده هم برداشتن تحریمهاست.
او اضافه کرد: کرونا هم یکی از مسائل مهمی است که زندگی ما را تحت تأثیر قرار داد. سلامت جامعه به نوعی تبعات اقتصادی هم دارد. فقط در بخش خدمات یک میلیون نفر شغل خود را در اثر کرونا از دست دادهاند. کرونا بخشهای دیگر اقتصادی را هم تحت تأثیر قرار داده است. این بیماری باید بسرعت کنترل شده و تبعات آن به حداقل برسد.
معاون اول رئیس جمهوری در بخش دیگری از سخنان خود، با اشاره اینکه در سالهای گذشته دانشگاهیان همراهان مهمی برای مسئولان کشور در گره گشایی از مشکلات پیش روی دولت و مسئولان بودهاند، دانشگاه را کانون زنده و حیاتبخش و دارای راهکار برای حل مسائل دانست که باید مورد توجه مسئولان قرار گیرد. او با اشاره به تلاش دولت برای رفع نیازهای دانشگاهیان بویژه در حوزه ارزی، گفت: دولت با همه مضیقهها تلاش کرد بودجه لازم برای تحقیقات و حمایت از دانشگاهیان را بهطور کامل اختصاص دهد اما ما میدانیم که این اقدام در برابر مشکلات و کمبودها بسیار ناچیز است.
جهانگیری درباره نقش زنان در اداره کشور نیز با اشاره به اینکه زنان کشور در همه حوزهها موفق عمل کردهاند، اظهارکرد: 25 درصد مدیریت کشور در دست زنان است و 30 درصد استادان و هیأت علمی دانشگاهها را زنان تشکیل میدهند.
او تصریح کرد: بهعنوان مدیری که ناظر بر عملکرد مدیران ارشد کشور هستم شهادت میدهم زنان در حوزههایی که مسئولیت قبول کردند، خوش درخشیدند. امروز ما معاون وزیر و سفیر زن داریم که در مأموریتهای خود کارنامه مثبتی به ثبت رساندهاند.
معاون اول رئیس جمهوری همچنین با بیان اینکه پرفسور مریم میرزاخانی در حوزه ریاضیات کار میکرد اما به اعتبار نقش ایشان روز تولدشان بهعنوان روز زن و ریاضی در جهان نامگذاری شد، گفت: او حس وطن پرستی و تعلق به سرزمین بالایی داشت و میخواست که فرزندش شناسنامه ایرانی داشته باشد، به خاطر این درخواست، دولت و مجلس قانونی تصویب کردند که فرزندان مادران ایرانی بتوانند تابعیت ایرانی بگیرند. این قانون باعث شد که بسیاری از افراد محروم جامعه بتوانند برای فرزندانشان شناسنامه ایرانی بگیرند و تابعیت ایرانی داشته باشند.
روایت ابتکار از تغییر چهره مدیریتی کشور
معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهوری نیز در سخنان خود، با بیان اینکه امروز به طور قاطع میتوانیم بگوییم که ۲۵ درصد از مدیران توانمند کشور از میان زنان هستند، از وقوع یک تغییر چهره مدیریتی در کشور خبرداد و گفت: این تغییر چهره قابل توجهی که اتفاق افتاده، فرصت حضور زنان در عرصههای مختلف اجتماعی، سیاسی و مدیریتی فراهم کرده است، به گونهای که به نظر میرسد در آینده مشکلی در زمینه انتخاب زنان برای عالیترین جایگاهها در حد وزارت، استاندار و رئیس دانشگاه نخواهیم داشت.
او با اشاره به راهبرد دولتهای یازدهم و دوازهم در زمینه عدالت جنسیتی، افزود: تعداد مدیران زن که در نظام دانشگاهی تحصیل کردند، از حدود ۵ درصد در سال ۹۲ با یک سیاستگذاری درست و برنامههای آموزشی، امروز به بیش از ۲۵ درصد رسیده است.
منصور غلامی، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری هم، جایزه مریم میرزاخانی را جایزه ویژهای برای جامعه زنان دانست و با تأکید بر اینکه بیش از ۵۰ درصد جامعه دانشگاهی را دختران تشکیل میدهند، اظهارکرد: علاوه بر آن نزدیک به ۳۰ درصد از استادان دانشگاهها، زنان هستند همچنین جمعیتی از دختران نخبه داریم که در دانشگاهها درخشیدهاند. در این مراسم به 25 نفر از برگزیدگان لوح و تندیس اهدا شد. همچنین معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده لوح سپاسی به جهانگیری بهخاطر حمایت از فرصتها و طرحهای مربوط به زنان در دولت دوازدهم اهدا کرد.
بهگزارش ایرنا، جهانگیری روز گذشته در مراسم اختتامیه چهارمین جشنواره ملی زن و علم (جایزه مریم میرزاخانی) با اشاره به ابرچالشها و مشکلاتی نظیر خشکسالی و کمبود آب، شیوع بیماری کرونا و تحریمهای ظالمانه امریکا گفت: دعوت رئیسجمهوری منتخب و رئیس جدید قوه قضائیه از جریانهای سیاسی برای ارائه پیشنهاد و راهکار به منظور عبور از بحرانهای پیش روی کشور اقدام پسندیدهای است. ما در این شرایط نیاز به گفتوگو، افزایش همدلی و بهرسمیت شناختن نخبگان و سرمایههای فکری کشور داریم تا بتوانیم از همه ظرفیتها برای حل مسائل مردم استفاده کنیم.
معاون اول رئیسجمهوری با اشاره به اینکه نیاز داریم نخبگان و سرمایههای علمی از هر جریان و طیف را بهرسمیت بشناسیم و از آنان برای رفع مشکلات کشور کمک بخواهیم، افزود: هر دولتی روی کار بیاید برای عبور از این مشکلات نیازمند کمک همه است.
جهانگیری ادامه داد: کمسابقه است که سران سه قوه مجریه، مقننه و قضائیه از یک جریان سیاسی و نهادهای دیگر هم از همان جریان باشند و از آنان حمایت کنند، این اقدام مبارکی است که میتواند در حل مشکلات کمک کند، اما آنچه از اینها مهمتر است، همراهی، همدلی و کمک مردم به دولت است تا دولت با پشتوانه همه مردم و برنامهریزی عالمانه بتواند مشکلات را حل و فصل کند.
معاون اول رئیس جمهوری با بیان اینکه اگر نتوانیم بموقع با مشکلات و چالشها مقابله کنیم آنها به مسائل پیچیدهای تبدیل میشوند، آب را یکی از بزرگترین مشکلات امروز کشور دانست و گفت: این مسأله به گونهای است که وقتی شایعه انتقال آب از جایی بهجای دیگر منتشر میشود فوراً به مسأله سیاسی و امنیتی تبدیل میشود.
جهانگیری با بیان اینکه در کنار این چالشها و ابرچالشها که در دولتهای مختلف بوده، با سه پدیده تحریم، کرونا و خشکسالی روبهرو هستیم، افزود: در رابطه با تحریم که مقاومت ملت ایران امریکاییها را وادار بهعقب نشینی کرد، باید مدبرانه و دلسوزانه درباره تحریمها در کشور برخورد شود تا هر چه سریعتر از روی ملت و دولت برداشته شود و حتماً یکی از سیاستهای دولت آینده هم برداشتن تحریمهاست.
او اضافه کرد: کرونا هم یکی از مسائل مهمی است که زندگی ما را تحت تأثیر قرار داد. سلامت جامعه به نوعی تبعات اقتصادی هم دارد. فقط در بخش خدمات یک میلیون نفر شغل خود را در اثر کرونا از دست دادهاند. کرونا بخشهای دیگر اقتصادی را هم تحت تأثیر قرار داده است. این بیماری باید بسرعت کنترل شده و تبعات آن به حداقل برسد.
معاون اول رئیس جمهوری در بخش دیگری از سخنان خود، با اشاره اینکه در سالهای گذشته دانشگاهیان همراهان مهمی برای مسئولان کشور در گره گشایی از مشکلات پیش روی دولت و مسئولان بودهاند، دانشگاه را کانون زنده و حیاتبخش و دارای راهکار برای حل مسائل دانست که باید مورد توجه مسئولان قرار گیرد. او با اشاره به تلاش دولت برای رفع نیازهای دانشگاهیان بویژه در حوزه ارزی، گفت: دولت با همه مضیقهها تلاش کرد بودجه لازم برای تحقیقات و حمایت از دانشگاهیان را بهطور کامل اختصاص دهد اما ما میدانیم که این اقدام در برابر مشکلات و کمبودها بسیار ناچیز است.
جهانگیری درباره نقش زنان در اداره کشور نیز با اشاره به اینکه زنان کشور در همه حوزهها موفق عمل کردهاند، اظهارکرد: 25 درصد مدیریت کشور در دست زنان است و 30 درصد استادان و هیأت علمی دانشگاهها را زنان تشکیل میدهند.
او تصریح کرد: بهعنوان مدیری که ناظر بر عملکرد مدیران ارشد کشور هستم شهادت میدهم زنان در حوزههایی که مسئولیت قبول کردند، خوش درخشیدند. امروز ما معاون وزیر و سفیر زن داریم که در مأموریتهای خود کارنامه مثبتی به ثبت رساندهاند.
معاون اول رئیس جمهوری همچنین با بیان اینکه پرفسور مریم میرزاخانی در حوزه ریاضیات کار میکرد اما به اعتبار نقش ایشان روز تولدشان بهعنوان روز زن و ریاضی در جهان نامگذاری شد، گفت: او حس وطن پرستی و تعلق به سرزمین بالایی داشت و میخواست که فرزندش شناسنامه ایرانی داشته باشد، به خاطر این درخواست، دولت و مجلس قانونی تصویب کردند که فرزندان مادران ایرانی بتوانند تابعیت ایرانی بگیرند. این قانون باعث شد که بسیاری از افراد محروم جامعه بتوانند برای فرزندانشان شناسنامه ایرانی بگیرند و تابعیت ایرانی داشته باشند.
روایت ابتکار از تغییر چهره مدیریتی کشور
معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهوری نیز در سخنان خود، با بیان اینکه امروز به طور قاطع میتوانیم بگوییم که ۲۵ درصد از مدیران توانمند کشور از میان زنان هستند، از وقوع یک تغییر چهره مدیریتی در کشور خبرداد و گفت: این تغییر چهره قابل توجهی که اتفاق افتاده، فرصت حضور زنان در عرصههای مختلف اجتماعی، سیاسی و مدیریتی فراهم کرده است، به گونهای که به نظر میرسد در آینده مشکلی در زمینه انتخاب زنان برای عالیترین جایگاهها در حد وزارت، استاندار و رئیس دانشگاه نخواهیم داشت.
او با اشاره به راهبرد دولتهای یازدهم و دوازهم در زمینه عدالت جنسیتی، افزود: تعداد مدیران زن که در نظام دانشگاهی تحصیل کردند، از حدود ۵ درصد در سال ۹۲ با یک سیاستگذاری درست و برنامههای آموزشی، امروز به بیش از ۲۵ درصد رسیده است.
منصور غلامی، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری هم، جایزه مریم میرزاخانی را جایزه ویژهای برای جامعه زنان دانست و با تأکید بر اینکه بیش از ۵۰ درصد جامعه دانشگاهی را دختران تشکیل میدهند، اظهارکرد: علاوه بر آن نزدیک به ۳۰ درصد از استادان دانشگاهها، زنان هستند همچنین جمعیتی از دختران نخبه داریم که در دانشگاهها درخشیدهاند. در این مراسم به 25 نفر از برگزیدگان لوح و تندیس اهدا شد. همچنین معاون رئیسجمهوری در امور زنان و خانواده لوح سپاسی به جهانگیری بهخاطر حمایت از فرصتها و طرحهای مربوط به زنان در دولت دوازدهم اهدا کرد.
ارزیابی مثبت توکلی از اقدامات اولیه رئیسجمهور منتخب در گفت و گو با «ایران»:
وقت تعدیل اختلافات داخلی است
پشت نظرخواهی رئیسی از منتقدان، برنامه ریزی بلند مدت وجود دارد
گروه سیاسی/ احمد توکلی از اقدامات شکل گرفته در دوره انتقال قدرت بین دولتهای دوازدهم و سیزدهم ارزیابی مثبتی دارد و میگوید که دیدارهای صورت گرفته میتواند به انتقال تجربیات به تیم سید ابراهیم رئیسی کمک کند، حتی اگر بین تیم دولت فعلی و بعدی اختلاف نظرهایی باشد. او در گفتوگو با «ایران» تأکید میکند که به استمرار این نوع همکاریها و نظرخواهیها از فعالان سیاسی و استفاده از ظرفیتهای انسانی کشور در دولت رئیسی خوشبین است و آن را یکی از مؤلفههای موفق شدن کشور میداند.
یکی از برنامههای برجسته آقای رئیسی در روزهای پس از انتخابات، دیدارهای مکرر با وزرا و مدیران دولت دوازدهم بود. همزمان هم ایشان از مجموعه منتقدان و حتی مخالفان خود درخواست کرد که برنامهها و نظراتشان را به او منتقل کنند. ارزیابی شما از این دست اقدامات چیست و چقدر معتقدید این کارها میتواند به نتیجه مطلوب در وضعیت کشور برسد؟
من معتقدم یک آسیب مهم در اداره کشور این است که ما در حوزه تخصیص و مدیریت منابع خیلی کارآمد و درست عمل نمیکنیم. یکی از مهمترین این منابع، زمان و وقتی است که نظام مدیریتی کشور در اختیار دارد. منظور این است که کار درست در زمان درست و با کمترین میزان صرف وقت انجام داده شود. اینکه یک وزیر، یک فرمانده بلندپایه نظامی یا یک رئیس قوه بتوانند وقت خود را درست تخصیص دهند، بیشترین اثر را در تولید ملی خواهد داشت. مخصوصاً رئیس جمهوری باید بتواند بموقع و سر وقت تصمیم بگیرد. مثلاً اگر در مسأله ارز دیر تصمیم بگیرد و یا در موقع نامناسب تصمیم بگیرد. چه اتفاقی میافتد؟ تمام کشور به هم میریزد. با توجه به این مسأله معتقدم کاری که آقای رئیسی میکند بخش مهمی از همین مدیریت زمان است.
به عبارتی مدیران و مقاماتی که اطلاعات پیشینی راجع به مسائل مختلف کشور دارند، دادهها و گزارشهای خود را به او منتقل میکنند و این کار آقای رئیسی و دولتش را چند قدم در شروع کار جلو میاندازد و خیرش به مردم میرسد. به هر حال طبیعی است ایشان که تا قبل از این رئیس قوه قضائیه بوده، اطلاعات جزئی درباره موضوعات اجرایی همه حوزههای کشور نداشته باشد. مسلماً مقامات دولت خیلی بیشتر مسائل را از نزدیک لمس کردهاند و انتقال اینها به دولت بعدی بسیار ضروری است. درست است که اختلاف نظرهایی هم بین تیم آقای رئیسی و دولت فعلی هست اما انتقال این گزارشها و تجربهها به هر حال اقدام مؤثری در ایجاد اشراف نسبت به وضعیت کشور برای دولت آینده است.
وزیری که به ایشان گزارش میدهد در طول چند سال مسئولیت خود به هر حال جایی زمین خورده، جایی توانسته کار را جلو ببرد، مشکلات را بهتر میداند و راههای رفته را علیالقاعده باید بشناسد و اینها را بازگو میکند. بنابراین،این باعث افزایش آگاهی دولت بعدی میشود. اما غیر از این یک همدلی و تصویر خوبی هم از همکاری و اتحاد برای کشور دارد. این هم مسأله بسیار مهمی است که میتواند برخی بداخلاقیها را در گروههای سیاسی تعدیل کند. خصوصاً در این مقطع میتواند به مردم آرامش بدهد و آن تنازع و اختلافی که از سطح گروههای سیاسی داشت به جامعه تزریق میشد را این کار میتواند کنترل کند. آن اختلافات باعث فرسایش سرمایه اجتماعی ما میشد و ما باید جلوی آن را میگرفتیم و به همین جهت این دست کارها قطعاً مثبت هستند.
ما فعلاً در دوره انتقال قدرت بین دو دولت هستیم. فکر میکنید این اتفاق چقدر میتواند در دوره دولت آتی استمرار پیدا کند؟ یا اینکه خطر این وجود دارد که پس از سپری شدن دوره انتقال قدرت و گذر از این موقعیت باز هم رفتارهای تعاملی فراموش شوند؟
من نسبت به این بدبین نیستم. اول اینکه همین رفتار در دوره انتقالی هزینه جابجایی را کم میکند و قدری سطح تنش را تعدیل میکند. دوم اینکه ما داریم از میان یک تجربه طولانی از این دست تنشها به دولت سیزدهم میرسیم و اکثریت کشور فهمیدهاند هزینه تنشهای اضافی چقدر است. نکته مهمتر اما این است که برای توسعه و پیشرفت ما این کار ضروری است. درست است که خیلیها صدای بلندی در دعواهای کشور دارند اما قاطبه نیروهای باتجربه و متنفذ سیاسی به این نتیجه رسیدهاند که باید به سمت تعدیل اختلافات در داخل برویم و این برای اقتصاد و توسعه کشور هم بسیار ضروری است. من از مجلس پنجم این را گفتهام و معتقدم که یک جناح نمیتواند کشور را اداره کند و اگر چنین وضعی حاکم شود و آن را بپذیریم، توسعه را به تأخیر انداختهایم.
اما برخی معتقدند که در حال حاضر مسئولیت اکثر نهادها و قوا در اختیار یک جناح قرار گرفته است. فکر میکنید برای عبور از آسیبهای مدیریت تک جناحی باید چه کرد؟
البته بیش از هر چیز دیگری جناحهای سیاسی خودشان، خودشان را تخریب و کمرنگ کردهاند و به خاطر برخی تعلقات بخشی از اعتماد عمومی را از دست دادهاند. در ادوار اخیر دیگر اینها فقط یک اسم دارند، نه این طرف اصلاحطلب هستند و نه آن طرف اصولگرا. دیگر کیفیت ندارند. یعنی هر طرف را نگاه کنید، تعدادی آدم فرصتطلب، نان به نرخ روز خور، رنگ عوض کن و منتظر گرفتن پست و سمت را میتوانید ببینید. بنابراین خیلی از همین اصولگرایان هم در حقیقت اعتقادی به آقای رئیسی ندارند و برای امتیاز دور او جمع شدهاند. من تمام امیدم این است که آقای رئیسی به اینها امتیاز ندهد، همانطور که در قوه قضائیه هم امتیاز نداد. ایشان باید بتواند از هر کسی فارغ از گرایشهای سیاسیاش به واسطه شایستگی و سلامت آن فرد استفاده کند. برای اصلاح جامعه ما از ظرفیتهای کوچکترین فرد میان مردم هم بی نیاز نیستیم. ظرفیتهای نیروی انسانی نباید به بهانههای سیاسی انکار یا نادیده گرفته شوند.
سؤال این است که به نظر شما چقدر زمینه این کار و رسیدن به چنین وضعیتی در دولت آقای رئیسی مهیا و فراهم است؟
برخی چیزها این روند را خراب میکند. مثلاً این دولت برخی از تصمیماتی را که باید مدتها قبل میگرفته الان و به سرعت میگیرد، قدری کار به هم میریزد. مثلاً وقتی در این شرایط برخی معادن به سرعت در حال واگذاری است، این مبتلا کردن دولت بعد به برخی مسائل است. یا برخی اتفاقاتی که گفته شده دستیار یک وزیر مؤسسه تأسیس میکند و ایشان و معاونانش به عنوان هیأت امنای آن منصوب میشوند. من این دست رفتارها را هم به اندازه تندرویهایی که از برخی سیاسیون دیدهایم در به هم خوردن زمینه همکاری مؤثر میدانم. البته در همین دولت مدیران پاک سرشت و کارآمد هم هستند که میتوانند در این فرایند تأثیر مثبت بگذارند اما برخی اتفاقات جوری هستند که میتوانند اثر مثبت دهها کار دیگر را خنثی کنند. اما چیزی که من را امیدوار میکند، این است که چوب دعواهای سیاسی بر سر همه خورده و خیلیها درس گرفتهاند و آقای رئیسی هم شخصاً آدمی نیست که به سمت تنش برود. این دعوتی هم که از منتقدین خود داشته است، قطعاً یک کار موقت و مقطعی نبوده و من بعید میدانم برنامهای کوتاهمدت باشد. حتماً پشت آن یک برنامهریزی بلندمدت است. الان در این مقطع یکی از مهمترین کارویژههای دولت آقای رئیسی این است که در کشور یک اتحاد واقعی شکل بدهد و اتفاقاً من خوشبین هستم که او آدمی است که میتواند این کار را بکند.
منظورتان از اتحاد چیست؟ چون توضیح دادید که کشور را با یک جناح نمیشود اداره کرد.
اتحاد یعنی اینکه رقابت بکنیم اما دعوا نکنیم. اختلافات را بر منافع ملی ترجیح ندهیم و بتوانیم از تمام ظرفیتهای کشور و از تمام ظرفیت
تک تک افرادی که شایستگی دارند، استفاده کنیم. فقط آنهایی که فساد میکنند، تخلف میکنند و در اداره کشور انحراف ایجاد میکنند باید حذف شوند که در این کار هم با دوستان خودمان هم نباید تعارف کنیم.
یکی از برنامههای برجسته آقای رئیسی در روزهای پس از انتخابات، دیدارهای مکرر با وزرا و مدیران دولت دوازدهم بود. همزمان هم ایشان از مجموعه منتقدان و حتی مخالفان خود درخواست کرد که برنامهها و نظراتشان را به او منتقل کنند. ارزیابی شما از این دست اقدامات چیست و چقدر معتقدید این کارها میتواند به نتیجه مطلوب در وضعیت کشور برسد؟
من معتقدم یک آسیب مهم در اداره کشور این است که ما در حوزه تخصیص و مدیریت منابع خیلی کارآمد و درست عمل نمیکنیم. یکی از مهمترین این منابع، زمان و وقتی است که نظام مدیریتی کشور در اختیار دارد. منظور این است که کار درست در زمان درست و با کمترین میزان صرف وقت انجام داده شود. اینکه یک وزیر، یک فرمانده بلندپایه نظامی یا یک رئیس قوه بتوانند وقت خود را درست تخصیص دهند، بیشترین اثر را در تولید ملی خواهد داشت. مخصوصاً رئیس جمهوری باید بتواند بموقع و سر وقت تصمیم بگیرد. مثلاً اگر در مسأله ارز دیر تصمیم بگیرد و یا در موقع نامناسب تصمیم بگیرد. چه اتفاقی میافتد؟ تمام کشور به هم میریزد. با توجه به این مسأله معتقدم کاری که آقای رئیسی میکند بخش مهمی از همین مدیریت زمان است.
به عبارتی مدیران و مقاماتی که اطلاعات پیشینی راجع به مسائل مختلف کشور دارند، دادهها و گزارشهای خود را به او منتقل میکنند و این کار آقای رئیسی و دولتش را چند قدم در شروع کار جلو میاندازد و خیرش به مردم میرسد. به هر حال طبیعی است ایشان که تا قبل از این رئیس قوه قضائیه بوده، اطلاعات جزئی درباره موضوعات اجرایی همه حوزههای کشور نداشته باشد. مسلماً مقامات دولت خیلی بیشتر مسائل را از نزدیک لمس کردهاند و انتقال اینها به دولت بعدی بسیار ضروری است. درست است که اختلاف نظرهایی هم بین تیم آقای رئیسی و دولت فعلی هست اما انتقال این گزارشها و تجربهها به هر حال اقدام مؤثری در ایجاد اشراف نسبت به وضعیت کشور برای دولت آینده است.
وزیری که به ایشان گزارش میدهد در طول چند سال مسئولیت خود به هر حال جایی زمین خورده، جایی توانسته کار را جلو ببرد، مشکلات را بهتر میداند و راههای رفته را علیالقاعده باید بشناسد و اینها را بازگو میکند. بنابراین،این باعث افزایش آگاهی دولت بعدی میشود. اما غیر از این یک همدلی و تصویر خوبی هم از همکاری و اتحاد برای کشور دارد. این هم مسأله بسیار مهمی است که میتواند برخی بداخلاقیها را در گروههای سیاسی تعدیل کند. خصوصاً در این مقطع میتواند به مردم آرامش بدهد و آن تنازع و اختلافی که از سطح گروههای سیاسی داشت به جامعه تزریق میشد را این کار میتواند کنترل کند. آن اختلافات باعث فرسایش سرمایه اجتماعی ما میشد و ما باید جلوی آن را میگرفتیم و به همین جهت این دست کارها قطعاً مثبت هستند.
ما فعلاً در دوره انتقال قدرت بین دو دولت هستیم. فکر میکنید این اتفاق چقدر میتواند در دوره دولت آتی استمرار پیدا کند؟ یا اینکه خطر این وجود دارد که پس از سپری شدن دوره انتقال قدرت و گذر از این موقعیت باز هم رفتارهای تعاملی فراموش شوند؟
من نسبت به این بدبین نیستم. اول اینکه همین رفتار در دوره انتقالی هزینه جابجایی را کم میکند و قدری سطح تنش را تعدیل میکند. دوم اینکه ما داریم از میان یک تجربه طولانی از این دست تنشها به دولت سیزدهم میرسیم و اکثریت کشور فهمیدهاند هزینه تنشهای اضافی چقدر است. نکته مهمتر اما این است که برای توسعه و پیشرفت ما این کار ضروری است. درست است که خیلیها صدای بلندی در دعواهای کشور دارند اما قاطبه نیروهای باتجربه و متنفذ سیاسی به این نتیجه رسیدهاند که باید به سمت تعدیل اختلافات در داخل برویم و این برای اقتصاد و توسعه کشور هم بسیار ضروری است. من از مجلس پنجم این را گفتهام و معتقدم که یک جناح نمیتواند کشور را اداره کند و اگر چنین وضعی حاکم شود و آن را بپذیریم، توسعه را به تأخیر انداختهایم.
اما برخی معتقدند که در حال حاضر مسئولیت اکثر نهادها و قوا در اختیار یک جناح قرار گرفته است. فکر میکنید برای عبور از آسیبهای مدیریت تک جناحی باید چه کرد؟
البته بیش از هر چیز دیگری جناحهای سیاسی خودشان، خودشان را تخریب و کمرنگ کردهاند و به خاطر برخی تعلقات بخشی از اعتماد عمومی را از دست دادهاند. در ادوار اخیر دیگر اینها فقط یک اسم دارند، نه این طرف اصلاحطلب هستند و نه آن طرف اصولگرا. دیگر کیفیت ندارند. یعنی هر طرف را نگاه کنید، تعدادی آدم فرصتطلب، نان به نرخ روز خور، رنگ عوض کن و منتظر گرفتن پست و سمت را میتوانید ببینید. بنابراین خیلی از همین اصولگرایان هم در حقیقت اعتقادی به آقای رئیسی ندارند و برای امتیاز دور او جمع شدهاند. من تمام امیدم این است که آقای رئیسی به اینها امتیاز ندهد، همانطور که در قوه قضائیه هم امتیاز نداد. ایشان باید بتواند از هر کسی فارغ از گرایشهای سیاسیاش به واسطه شایستگی و سلامت آن فرد استفاده کند. برای اصلاح جامعه ما از ظرفیتهای کوچکترین فرد میان مردم هم بی نیاز نیستیم. ظرفیتهای نیروی انسانی نباید به بهانههای سیاسی انکار یا نادیده گرفته شوند.
سؤال این است که به نظر شما چقدر زمینه این کار و رسیدن به چنین وضعیتی در دولت آقای رئیسی مهیا و فراهم است؟
برخی چیزها این روند را خراب میکند. مثلاً این دولت برخی از تصمیماتی را که باید مدتها قبل میگرفته الان و به سرعت میگیرد، قدری کار به هم میریزد. مثلاً وقتی در این شرایط برخی معادن به سرعت در حال واگذاری است، این مبتلا کردن دولت بعد به برخی مسائل است. یا برخی اتفاقاتی که گفته شده دستیار یک وزیر مؤسسه تأسیس میکند و ایشان و معاونانش به عنوان هیأت امنای آن منصوب میشوند. من این دست رفتارها را هم به اندازه تندرویهایی که از برخی سیاسیون دیدهایم در به هم خوردن زمینه همکاری مؤثر میدانم. البته در همین دولت مدیران پاک سرشت و کارآمد هم هستند که میتوانند در این فرایند تأثیر مثبت بگذارند اما برخی اتفاقات جوری هستند که میتوانند اثر مثبت دهها کار دیگر را خنثی کنند. اما چیزی که من را امیدوار میکند، این است که چوب دعواهای سیاسی بر سر همه خورده و خیلیها درس گرفتهاند و آقای رئیسی هم شخصاً آدمی نیست که به سمت تنش برود. این دعوتی هم که از منتقدین خود داشته است، قطعاً یک کار موقت و مقطعی نبوده و من بعید میدانم برنامهای کوتاهمدت باشد. حتماً پشت آن یک برنامهریزی بلندمدت است. الان در این مقطع یکی از مهمترین کارویژههای دولت آقای رئیسی این است که در کشور یک اتحاد واقعی شکل بدهد و اتفاقاً من خوشبین هستم که او آدمی است که میتواند این کار را بکند.
منظورتان از اتحاد چیست؟ چون توضیح دادید که کشور را با یک جناح نمیشود اداره کرد.
اتحاد یعنی اینکه رقابت بکنیم اما دعوا نکنیم. اختلافات را بر منافع ملی ترجیح ندهیم و بتوانیم از تمام ظرفیتهای کشور و از تمام ظرفیت
تک تک افرادی که شایستگی دارند، استفاده کنیم. فقط آنهایی که فساد میکنند، تخلف میکنند و در اداره کشور انحراف ایجاد میکنند باید حذف شوند که در این کار هم با دوستان خودمان هم نباید تعارف کنیم.
آسیب شناسی عملکرد احزاب در گفتوگو با سیدهادی خامنهای:
نظرخواهی از فعالان سیاسی را به فال نیک میگیرم
وظیفه ما حمایت از دولت در صورت تحقق وعدههاست
گروه سیاسی/ آسیب شناسی اصلاحات حالا جای خودش را به آسیب شناسی اصلاحطلبان داده است. اینکه چه شد که این جریان سیاسی پس از یک دهه اثرگذاری غیرقابل انکار در فضای سیاسی کشور به نقطهای رسید که امروز ایستاده است و چرا سازوکارهای تصمیمگیری که در این جریان شکل گرفت نتوانستند با تصمیمها و واکنشهای کارآمد به رویدادها اصلاحطلبی را از دستاندازهای پیش رویش به نحو بهتری عبور دهند. هادی خامنهای، دبیرکل مجمع نیروهای خط امام در گفتوگو با «ایران» به این چرایی و دیدگاه خود درباره نحوه بازتوانی اصلاحطلبان برای تقویت رابطهشان با بدنه اجتماعی خود پاسخ داده است.
پس از برگزاری انتخابات مجلس، ریاست جمهوری و شورای شهر در سالهای 98 و 1400 اصلاحطلبان به وضعیتی بازگشتند که در سال 84 تجربه کرده بودند؛ بیرون بودن از دایره قدرت. در چنین وضعیتی ایدههای متفاوتی برای بازتوانی این جریان سیاسی از سوی چهرههای مختلف مطرح میشود. بهعنوان یکی از السابقون جریان اصلاحات چه عواملی را در تکرار وضعیت سال 84 مؤثرمیدانید؟
اصلاحطلبان در مقاطع مختلف بارها به آسیب شناسی خود پرداختهاند؛ از جمله پس از پایان کار مجلس ششم و بعد، در جریان شکستی که در انتخابات سال 84 تجربه کردند زیرا اگر اصلاحطلبان کار خودشان را بدرستی انجام داده بودند، در آن انتخابات دستکم باید فردی که چهره معتدلی داشت، پیروز میشد و نه چهرهای که گفتمانش درست 180 درجه با اصلاحطلبی تفاوت داشت. در چنان شرایطی، ما با برگزاری جلسات مستمر به آسیب شناسی پرداختیم. جلساتی که در خانه آقای کروبی با حضور بیش از بیست نفر از اصلاحطلبان برگزار میشد و تا آنجا که به خاطر دارم حاصل آن جلسات نکاتی بود که در شرایط حال حاضر هم مصداق دارد.
متأسفانه یکی از مشکلاتی که از ابتدا با آن مواجه بودهایم، برخورد اقتدارگرایانه و انحصارطلبانه برخی افراد و احزاب این جریان با بدنه اجتماعی اصلاحات است. این افراد و گروهها با وجود تجربه کم در کار حزبی، به علت برخورداری از برخی ارتباطات و فرصتهایی که در دوره اصلاحات نصیبشان شد، برای اینکه جریان اصلاحات را در اختیار و انحصار خود قرار دهند، به هر تلاشی متوسل شدند. این رفتار اگرچه در کوتاه مدت برای آنها فوایدی داشت و موقعیت سیاسی و اجتماعی آنها را ارتقا بخشید؛ اما در درازمدت موجب آسیب به جریان اصلاحات و تحمیل هزینههای هنگفت شد. آن روند برای هیچ یک از گروههای اصلاحطلب فرصتی فراهم نیاورد که به جای رقابتهای ناسالم درون جبههای به فرهنگسازی و ترویج اصلاحطلبی و نهادینهسازی گفتمان اصلاحات در جامعه بپردازند بلکه در مقایسه با آنچه گفته میشد، بسیاری از کارها ضد فرهنگ اصلاحات بود و گفتهها را تکذیب میکرد. حال آنکه ما با اعمال خودمان پیش چشم مردم میتوانستیم نشان دهیم که چه هستیم و چه میگوییم. بسیاری از دوستان شعار مردمسالاری و دموکراسی خواهی میدادند و در عمل برای جریان وسیع اصلاحات در کشور در سازوکارهای محفلی تصمیم میگرفتند و میخواستند همه تبعیت بکنند. گاهی اگر اعتراضی میشد بهشکل مصنوعی همان تصمیم محفلی را با لعاب دموکراتیک به خورد جامعه میدادند. همه اینها ناشی از این بود که بعضی دوستان اصلاحطلب چنان که باید به قواعد دموکراسی ملتزم نبودند و نیستند.
شکست سال 84 نتیجه تکروی، خود برتر بینی، فقدان روحیه گفتوگو با دیگری و عدم درک درست شرایط جامعه بود، درحالی که همین اشکالات در سالهای بعد هم ادامه پیدا کرد. علاوه بر این، بخشی از شعارهای اصلاحطلبان نیز به نوعی غیرواقعی و غیر عملیاتی بود و با واقعیتها و امکانات موجود کشور هماهنگی نداشت، اما در یک فضای هیجانی مطرح میشد و افکار عمومی را به غلط درگیر خود مینمود که به مرور موجب رویگردانی مردم میشد.
به آسیب شناسی عملکرد اصلاحطلبان در گذشته اشاره دارید. فارغ از اینکه میزان و نحوه حضور آنها در قدرت در دهه 90 با آنچه در دوران اصلاحات طی شد متفاوت بوده است؛ آیا آنها همان اشتباهات را طی سال های اخیر هم تکرار کردند،چرا؟
من بنا ندارم در این زمینه وارد جزئیات شوم، بههر حال جنس اشتباهات یکسان است؛ اما برحسب همان تغییری که در مناسبات قدرت و نحوه حضور اصلاحطلبان در دولت و مجلس اتفاق افتاد؛ بروز و ظهور متفاوتی پیدا کرد. یکی از دلایل اساسی که سبب شد اصلاحطلبان نتوانند از آسیب شناسی عملکرد خود و تحلیل شکستهای گذشته بهره بگیرند، پایبند نبودن آنها به قواعد دموکراسی در میان خودشان بود. به باورم نوع تصمیمگیری در نهادهایی که اصلاحطلبان در سال های اخیر سازماندهی کردند، مبتنی بر دموکراسی نبود، بلکه به نوعی خلق فرمول و معادلهای برای پاسخی بود که از قبل آماده است، یعنی تصمیمات به ظاهر با رأی نمایندگان احزاب گرفته میشد؛ اما در واقع مقدمات آن به نحوی فراهم شده بود که نتیجه موافق با خواست عدهای خاص باشد.
در این مورد شاهد آن بودیم که نهاد مشورتی اصلاحطلبان به بازتعریف و بازسازی خود اقدام کرد؛ زمانی شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان شد، سپس نهاد اجماع ساز شد و در نهایت در انتخابات اخیر بهعنوان جبهه اصلاحطلبان ایران به وزارت کشور معرفی شد.
خب، انتقادها آنقدر بالا گرفت که گفتند باید اصلش را حفظ و عیبهایش را برطرف کنیم. در حالی که اشکال در همین نهادسازیها بود. در همین انتخابات اخیر هم نهاد اجماع ساز نه تنها اجماعی نساخت، که اختلاف ساز هم بود.
اجماع آن زمان بود که چیزی بهنام شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب فعالیت میکرد، البته در آن شورا هم نظر بعضیها غالب بود؛ ولی بقیه حرفی نداشتند، میگفتند چون با روشهای دموکراتیک است، عیبی ندارد. استناد میکردند که آقای فلانی که از محترمان و دوستان مورد احترام ما هم هست، صلاح میدانند که چنان باشد و با مصوبه از بالا به پایین طرح را از تصویب میگذراندند. به نظر من شکست اصلاحات نهفته در همین روشها است. اگر ما در میان خودمان منصفانه با مسائل برخورد نکنیم، چطور از دیگران توقع رفتار منصفانه داریم. طرفدار اصلاحات، طرفدار قانون و مقررات است و باید کسی باشد که بیش از همه به قوانین و ضوابط دموکراتیک پایبند باشد. فلسفه وجودی شورای هماهنگی این بود که با اتکا به آرای احزاب، تصمیماتی برای قدرتمند کردن احزاب گرفته شود، نه از کار انداختن شان. شما نمیتوانید نهاد حزب را که باید بر سرنوشت جامعه مؤثر باشد، بینقش و بیتأثیر کنید.
اما بههر حال تصمیماتی که از سوی این شوراها گرفته شد، اصلاحطلبان را در انتخابات سالهای 92، 94 و 96 پیروز کرد و این چیزی بود که در ارزیابی عملکرد سیاسی اصلاحطلبان همواره مورد تفاخر قرار میگرفت. آیا شما آن سال های اثرگذاری را نادیده میگیرید؟
بهنظرم آنچه در آن انتخابات، اثرگذاری داشت، اولاً تصمیمات افرادی خاص بود که به جبهه منتقل میشد. ثانیاً آن موفقیتها را بیش از آنکه بخواهیم به پای شورایی خاص بگذاریم باید به پای وجههای بگذاریم که اصلاحات بهعنوان یک گفتمان در جامعه داشته و دارد. قبل از تشکیل آن نهادها هم در انتخابات گاهی شکست میخوردیم و گاهی پیروز میشدیم. حالا هم اگر میخواهیم آب رفته به جوی بازگردد، باید اصالت را به احزاب بدهیم البته در همان حدی که این احزاب در جامعه نفوذ دارند، قدرت مداری را رها کنیم و دست از روشهایی برداریم که صرفاً برای برنده شدن خودمان و دست بالا یافتن در تصمیمگیریهاست. باید بگذاریم کارها ضابطهمند و دموکراتیک صورت بگیرد.
اصلاحطلبان این روزها از ترمیم ارتباطشان با مردم و بدنه اجتماعی خود سخن میگویند. با توجه به آنچه گفتید برای نیل به این هدف، جریان اصلاحات چه راهبردی را باید اختیار کند؟
شرط اول ترمیم رابطه ما اصلاحطلبان با بدنه اجتماعیمان این است که اولاً بهصورت جدی گذشته خود را نقد کنیم. ثانیاً در این مسیر صادقانه رفتار کنیم تا مردم به این باور برسند که آنچه میگوییم ریاکاری، تظاهر و تبلیغات نیست. منابع دینی درباره مراحل توبه تصریح دارند که اولین شرط قبول توبه اعتراف بنده به گناه و اشتباه نزد خداوند متعال است. این قاعده در رابطه جریانهای سیاسی با مردم هم صادق است. اگر اعتراف به اشتباه نکنید یعنی میخواهید آن اشتباه و خطا را در فرصت دیگری تکرار کنید. متأسفانه کاری که بعضی مسئولان کشور در دورههای مختلف نکردند، اعتراف به اشتباه بود. آنها حتی گاهی سعی کردند خطای گذشته را جبران کنند؛ اما حاضر نشدند به اشتباه خود اعتراف کنند و رسماً نگفتند اشتباه کردیم. بههمین دلیل است که بخشی از مردم هنوز آنها را باور و قبول نمیکنند.
کمتر از یک ماه دیگر آقای رئیسی رسماً دولت خودشان را تشکیل میدهند و این در حالی است که گفتهاند وامدار جریانی نیستند و در بهکار گرفتن نیروها شایسته سالاری را مد نظر دارند. تا آنجا که برخی کارشناسان از احتمال شکلگیری یک دولت فراگیر و ائتلافی سخن به میان میآورند. خب شاهد آن هستیم که دفتر رئیس جمهوری منتخب هم با برخی چهرههای اصلاحطلب برای دریافت نظرات شان ارتباط برقرار کرده است. به برقراری یک ارتباط مثبت و مؤثر میان اصلاحطلبان و آقای رئیسی و دولتشان تا چه حد خوشبین هستید؟
اینکه چگونه رابطهای برقرار میشود، قابل پیشبینی نیست؛ ولی اگر آقای رئیسی بخواهند در دولت آینده از همه نیروها بدون توجه به جناح و گرایششان استفاده کنند و در انتخاب نیروها به معیارهای متعارفی همچون تخصص، توانایی، صداقت و پاکدستی و نظایر آن فارغ از دیدگاه سیاسی متکی باشند، در آن صورت باید از این رویکرد استقبال و آن را ترویج کرد.
خب تحقق این ایده علائمی دارد و در جلوی چشم مردم هم اتفاق میافتد. اگر در انتخاب مدیران بالادستی مانند معاونان، مشاوران، وزرا، مدیران کل و استانداران شاهد حضور نیروهای شایسته همه جریانهای سیاسی بودیم، آن زمان مشخص میشود که آنچه گفته شده صرفاً یک شعار نیست.
آنچه باید در این دولت پیگیری شود، بهبود زندگی مردم متناسب با شأن انقلاب اسلامی است. اینکه مردم یک زندگی شرافتمندانه و همراه با عدالت داشته باشند. این همان چیزی است که اصلاحات میخواهد. اینکه حقوق معیشتی، اجتماعی و سیاسی مردم تأمین شود و عدالت در همه جنبهها برقرار باشد. این خواسته پیش شرطهایی دارد؛ اینکه جلوی بیقانونی، اختلاس، رانت و دزدی را بگیریم. جلوی مقررات فریبندهای که به یک مدیر اجازه میدهد براحتی قانون را دور بزند، بگیریم، اینکه شفافسازی کنیم. همه اینها پیش شرطهای تأمین زندگی خوب برای مردم است.
حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) یکی از افتخاراتی که در خطبههایش مطرح کرده، این است که وضع مردم را بهبود بخشید. کسانی که خواستار حکومت اسلامی هستند، باید بدانند که اسلامی کردن یعنی همین. یعنی خیر دنیا و آخرت مردم را فراهم کردن. انسانهای خردمند جامعه درجهبندی مسائل را تشخیص میدهند که در مسائل فرهنگی آیا مقدار موی یک دختر خانم مهمتر است یا گرسنگی و تا کمر دولا شدن او در سطل زباله.
تشخیص این مسائل و راهکار داشتن برای آنها در یک دولت با به کار گرفتن افراد خردمند، قابل تحقق است و ما امیدواریم این دولت بتواند از عهده تحقق وعدهها برآید. در این صورت وظیفه همه ما این است که از این دولت حمایت کنیم. ما امیدواریم این کار محقق شود؛ چون هدف ما از اصلاحات چیزی نیست جز بهبود زندگی مردم، ساماندهی معیشت شان، رفع تبعیض، امنیت داخلی و مناطق مرزی، وجود اعتماد متقابل میان مردم و مسئولان و تأمین آزادیهای سیاسی و عقیدتی بهعنوان مصادیق عدالت.
ارزیابیتان از تماسهایی که با دبیران کل بعضی احزاب اصلاحطلب و نیز با روزنامهنگاران اصلاحطلب از سوی دفتر آقای رئیسی برقرار شده، چیست؟
من به شخصه از اینکه این تماسها با چه تعداد از فعالان و چه کسانی گرفته شده، بیاطلاعم و در همان حد که در خبرها منتشر شده شنیدم. هرچه باشد به فال نیک میگیرم. مجمع ما بعد از انتخابات، بیانیه داد و پیروزی آقای رئیسی را تبریک گفت. تعصبی نداریم. فارغ از میزان مشارکت مردم در انتخابات و نقدهایی که به دلایل متعدد کاهش مشارکت وارد است، ما باید ایشان را منتخب مردم بدانیم و به انتخاب مردم احترام بگذاریم. کسانی هم که طرف مشورت قرار گرفتهاند و حتی آنها که مخاطب چنین تماسهایی نبودهاند باید بههمین صفت، نظرات خود را در اختیار بگذارند و از این کار استقبال کنند. البته من جای دولت باشم برای دعوت از نیروهای لایق کشور منتظر نمیمانم. افراد باسابقه، مبرز، کم اشتباه و بدون نقطه ضعف در دانشگاهها و دستگاههای دولتی زیادند و شناسایی آنها هم کار مشکلی نیست. باید دست آنها را بوسید و از آنها خواهش کرد که بیایند مسئولیت قبول کنند نه اینکه آنها تقاضا بدهند و فرم پر کنند. دولت باید از تجربه افراد با سابقه و از توان جوانها استفاده کند.البته جوانگرایی باید به معنای به کارگرفتن نیروهای جوانِ کار بلد باشد نه اینکه با این شعار افرادی را بیاوریم که کار را به سعی و خطا بگذرانند. همه این انتخابها و همکاریها هم باید با هدف بهبود شرایط زندگی مردم باشد.
یکی از مواردی که از هر دولتی انتظار میرود؛ این است که مسائل را در انطباق کامل با نظام قانونی پیش ببرد. از این حیث حفظ و گسترش امنیت برای فعالیتهای قانونی احزاب و جریانهای سیاسی یک ضرورت است.
پس از برگزاری انتخابات مجلس، ریاست جمهوری و شورای شهر در سالهای 98 و 1400 اصلاحطلبان به وضعیتی بازگشتند که در سال 84 تجربه کرده بودند؛ بیرون بودن از دایره قدرت. در چنین وضعیتی ایدههای متفاوتی برای بازتوانی این جریان سیاسی از سوی چهرههای مختلف مطرح میشود. بهعنوان یکی از السابقون جریان اصلاحات چه عواملی را در تکرار وضعیت سال 84 مؤثرمیدانید؟
اصلاحطلبان در مقاطع مختلف بارها به آسیب شناسی خود پرداختهاند؛ از جمله پس از پایان کار مجلس ششم و بعد، در جریان شکستی که در انتخابات سال 84 تجربه کردند زیرا اگر اصلاحطلبان کار خودشان را بدرستی انجام داده بودند، در آن انتخابات دستکم باید فردی که چهره معتدلی داشت، پیروز میشد و نه چهرهای که گفتمانش درست 180 درجه با اصلاحطلبی تفاوت داشت. در چنان شرایطی، ما با برگزاری جلسات مستمر به آسیب شناسی پرداختیم. جلساتی که در خانه آقای کروبی با حضور بیش از بیست نفر از اصلاحطلبان برگزار میشد و تا آنجا که به خاطر دارم حاصل آن جلسات نکاتی بود که در شرایط حال حاضر هم مصداق دارد.
متأسفانه یکی از مشکلاتی که از ابتدا با آن مواجه بودهایم، برخورد اقتدارگرایانه و انحصارطلبانه برخی افراد و احزاب این جریان با بدنه اجتماعی اصلاحات است. این افراد و گروهها با وجود تجربه کم در کار حزبی، به علت برخورداری از برخی ارتباطات و فرصتهایی که در دوره اصلاحات نصیبشان شد، برای اینکه جریان اصلاحات را در اختیار و انحصار خود قرار دهند، به هر تلاشی متوسل شدند. این رفتار اگرچه در کوتاه مدت برای آنها فوایدی داشت و موقعیت سیاسی و اجتماعی آنها را ارتقا بخشید؛ اما در درازمدت موجب آسیب به جریان اصلاحات و تحمیل هزینههای هنگفت شد. آن روند برای هیچ یک از گروههای اصلاحطلب فرصتی فراهم نیاورد که به جای رقابتهای ناسالم درون جبههای به فرهنگسازی و ترویج اصلاحطلبی و نهادینهسازی گفتمان اصلاحات در جامعه بپردازند بلکه در مقایسه با آنچه گفته میشد، بسیاری از کارها ضد فرهنگ اصلاحات بود و گفتهها را تکذیب میکرد. حال آنکه ما با اعمال خودمان پیش چشم مردم میتوانستیم نشان دهیم که چه هستیم و چه میگوییم. بسیاری از دوستان شعار مردمسالاری و دموکراسی خواهی میدادند و در عمل برای جریان وسیع اصلاحات در کشور در سازوکارهای محفلی تصمیم میگرفتند و میخواستند همه تبعیت بکنند. گاهی اگر اعتراضی میشد بهشکل مصنوعی همان تصمیم محفلی را با لعاب دموکراتیک به خورد جامعه میدادند. همه اینها ناشی از این بود که بعضی دوستان اصلاحطلب چنان که باید به قواعد دموکراسی ملتزم نبودند و نیستند.
شکست سال 84 نتیجه تکروی، خود برتر بینی، فقدان روحیه گفتوگو با دیگری و عدم درک درست شرایط جامعه بود، درحالی که همین اشکالات در سالهای بعد هم ادامه پیدا کرد. علاوه بر این، بخشی از شعارهای اصلاحطلبان نیز به نوعی غیرواقعی و غیر عملیاتی بود و با واقعیتها و امکانات موجود کشور هماهنگی نداشت، اما در یک فضای هیجانی مطرح میشد و افکار عمومی را به غلط درگیر خود مینمود که به مرور موجب رویگردانی مردم میشد.
به آسیب شناسی عملکرد اصلاحطلبان در گذشته اشاره دارید. فارغ از اینکه میزان و نحوه حضور آنها در قدرت در دهه 90 با آنچه در دوران اصلاحات طی شد متفاوت بوده است؛ آیا آنها همان اشتباهات را طی سال های اخیر هم تکرار کردند،چرا؟
من بنا ندارم در این زمینه وارد جزئیات شوم، بههر حال جنس اشتباهات یکسان است؛ اما برحسب همان تغییری که در مناسبات قدرت و نحوه حضور اصلاحطلبان در دولت و مجلس اتفاق افتاد؛ بروز و ظهور متفاوتی پیدا کرد. یکی از دلایل اساسی که سبب شد اصلاحطلبان نتوانند از آسیب شناسی عملکرد خود و تحلیل شکستهای گذشته بهره بگیرند، پایبند نبودن آنها به قواعد دموکراسی در میان خودشان بود. به باورم نوع تصمیمگیری در نهادهایی که اصلاحطلبان در سال های اخیر سازماندهی کردند، مبتنی بر دموکراسی نبود، بلکه به نوعی خلق فرمول و معادلهای برای پاسخی بود که از قبل آماده است، یعنی تصمیمات به ظاهر با رأی نمایندگان احزاب گرفته میشد؛ اما در واقع مقدمات آن به نحوی فراهم شده بود که نتیجه موافق با خواست عدهای خاص باشد.
در این مورد شاهد آن بودیم که نهاد مشورتی اصلاحطلبان به بازتعریف و بازسازی خود اقدام کرد؛ زمانی شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان شد، سپس نهاد اجماع ساز شد و در نهایت در انتخابات اخیر بهعنوان جبهه اصلاحطلبان ایران به وزارت کشور معرفی شد.
خب، انتقادها آنقدر بالا گرفت که گفتند باید اصلش را حفظ و عیبهایش را برطرف کنیم. در حالی که اشکال در همین نهادسازیها بود. در همین انتخابات اخیر هم نهاد اجماع ساز نه تنها اجماعی نساخت، که اختلاف ساز هم بود.
اجماع آن زمان بود که چیزی بهنام شورای هماهنگی احزاب اصلاحطلب فعالیت میکرد، البته در آن شورا هم نظر بعضیها غالب بود؛ ولی بقیه حرفی نداشتند، میگفتند چون با روشهای دموکراتیک است، عیبی ندارد. استناد میکردند که آقای فلانی که از محترمان و دوستان مورد احترام ما هم هست، صلاح میدانند که چنان باشد و با مصوبه از بالا به پایین طرح را از تصویب میگذراندند. به نظر من شکست اصلاحات نهفته در همین روشها است. اگر ما در میان خودمان منصفانه با مسائل برخورد نکنیم، چطور از دیگران توقع رفتار منصفانه داریم. طرفدار اصلاحات، طرفدار قانون و مقررات است و باید کسی باشد که بیش از همه به قوانین و ضوابط دموکراتیک پایبند باشد. فلسفه وجودی شورای هماهنگی این بود که با اتکا به آرای احزاب، تصمیماتی برای قدرتمند کردن احزاب گرفته شود، نه از کار انداختن شان. شما نمیتوانید نهاد حزب را که باید بر سرنوشت جامعه مؤثر باشد، بینقش و بیتأثیر کنید.
اما بههر حال تصمیماتی که از سوی این شوراها گرفته شد، اصلاحطلبان را در انتخابات سالهای 92، 94 و 96 پیروز کرد و این چیزی بود که در ارزیابی عملکرد سیاسی اصلاحطلبان همواره مورد تفاخر قرار میگرفت. آیا شما آن سال های اثرگذاری را نادیده میگیرید؟
بهنظرم آنچه در آن انتخابات، اثرگذاری داشت، اولاً تصمیمات افرادی خاص بود که به جبهه منتقل میشد. ثانیاً آن موفقیتها را بیش از آنکه بخواهیم به پای شورایی خاص بگذاریم باید به پای وجههای بگذاریم که اصلاحات بهعنوان یک گفتمان در جامعه داشته و دارد. قبل از تشکیل آن نهادها هم در انتخابات گاهی شکست میخوردیم و گاهی پیروز میشدیم. حالا هم اگر میخواهیم آب رفته به جوی بازگردد، باید اصالت را به احزاب بدهیم البته در همان حدی که این احزاب در جامعه نفوذ دارند، قدرت مداری را رها کنیم و دست از روشهایی برداریم که صرفاً برای برنده شدن خودمان و دست بالا یافتن در تصمیمگیریهاست. باید بگذاریم کارها ضابطهمند و دموکراتیک صورت بگیرد.
اصلاحطلبان این روزها از ترمیم ارتباطشان با مردم و بدنه اجتماعی خود سخن میگویند. با توجه به آنچه گفتید برای نیل به این هدف، جریان اصلاحات چه راهبردی را باید اختیار کند؟
شرط اول ترمیم رابطه ما اصلاحطلبان با بدنه اجتماعیمان این است که اولاً بهصورت جدی گذشته خود را نقد کنیم. ثانیاً در این مسیر صادقانه رفتار کنیم تا مردم به این باور برسند که آنچه میگوییم ریاکاری، تظاهر و تبلیغات نیست. منابع دینی درباره مراحل توبه تصریح دارند که اولین شرط قبول توبه اعتراف بنده به گناه و اشتباه نزد خداوند متعال است. این قاعده در رابطه جریانهای سیاسی با مردم هم صادق است. اگر اعتراف به اشتباه نکنید یعنی میخواهید آن اشتباه و خطا را در فرصت دیگری تکرار کنید. متأسفانه کاری که بعضی مسئولان کشور در دورههای مختلف نکردند، اعتراف به اشتباه بود. آنها حتی گاهی سعی کردند خطای گذشته را جبران کنند؛ اما حاضر نشدند به اشتباه خود اعتراف کنند و رسماً نگفتند اشتباه کردیم. بههمین دلیل است که بخشی از مردم هنوز آنها را باور و قبول نمیکنند.
کمتر از یک ماه دیگر آقای رئیسی رسماً دولت خودشان را تشکیل میدهند و این در حالی است که گفتهاند وامدار جریانی نیستند و در بهکار گرفتن نیروها شایسته سالاری را مد نظر دارند. تا آنجا که برخی کارشناسان از احتمال شکلگیری یک دولت فراگیر و ائتلافی سخن به میان میآورند. خب شاهد آن هستیم که دفتر رئیس جمهوری منتخب هم با برخی چهرههای اصلاحطلب برای دریافت نظرات شان ارتباط برقرار کرده است. به برقراری یک ارتباط مثبت و مؤثر میان اصلاحطلبان و آقای رئیسی و دولتشان تا چه حد خوشبین هستید؟
اینکه چگونه رابطهای برقرار میشود، قابل پیشبینی نیست؛ ولی اگر آقای رئیسی بخواهند در دولت آینده از همه نیروها بدون توجه به جناح و گرایششان استفاده کنند و در انتخاب نیروها به معیارهای متعارفی همچون تخصص، توانایی، صداقت و پاکدستی و نظایر آن فارغ از دیدگاه سیاسی متکی باشند، در آن صورت باید از این رویکرد استقبال و آن را ترویج کرد.
خب تحقق این ایده علائمی دارد و در جلوی چشم مردم هم اتفاق میافتد. اگر در انتخاب مدیران بالادستی مانند معاونان، مشاوران، وزرا، مدیران کل و استانداران شاهد حضور نیروهای شایسته همه جریانهای سیاسی بودیم، آن زمان مشخص میشود که آنچه گفته شده صرفاً یک شعار نیست.
آنچه باید در این دولت پیگیری شود، بهبود زندگی مردم متناسب با شأن انقلاب اسلامی است. اینکه مردم یک زندگی شرافتمندانه و همراه با عدالت داشته باشند. این همان چیزی است که اصلاحات میخواهد. اینکه حقوق معیشتی، اجتماعی و سیاسی مردم تأمین شود و عدالت در همه جنبهها برقرار باشد. این خواسته پیش شرطهایی دارد؛ اینکه جلوی بیقانونی، اختلاس، رانت و دزدی را بگیریم. جلوی مقررات فریبندهای که به یک مدیر اجازه میدهد براحتی قانون را دور بزند، بگیریم، اینکه شفافسازی کنیم. همه اینها پیش شرطهای تأمین زندگی خوب برای مردم است.
حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) یکی از افتخاراتی که در خطبههایش مطرح کرده، این است که وضع مردم را بهبود بخشید. کسانی که خواستار حکومت اسلامی هستند، باید بدانند که اسلامی کردن یعنی همین. یعنی خیر دنیا و آخرت مردم را فراهم کردن. انسانهای خردمند جامعه درجهبندی مسائل را تشخیص میدهند که در مسائل فرهنگی آیا مقدار موی یک دختر خانم مهمتر است یا گرسنگی و تا کمر دولا شدن او در سطل زباله.
تشخیص این مسائل و راهکار داشتن برای آنها در یک دولت با به کار گرفتن افراد خردمند، قابل تحقق است و ما امیدواریم این دولت بتواند از عهده تحقق وعدهها برآید. در این صورت وظیفه همه ما این است که از این دولت حمایت کنیم. ما امیدواریم این کار محقق شود؛ چون هدف ما از اصلاحات چیزی نیست جز بهبود زندگی مردم، ساماندهی معیشت شان، رفع تبعیض، امنیت داخلی و مناطق مرزی، وجود اعتماد متقابل میان مردم و مسئولان و تأمین آزادیهای سیاسی و عقیدتی بهعنوان مصادیق عدالت.
ارزیابیتان از تماسهایی که با دبیران کل بعضی احزاب اصلاحطلب و نیز با روزنامهنگاران اصلاحطلب از سوی دفتر آقای رئیسی برقرار شده، چیست؟
من به شخصه از اینکه این تماسها با چه تعداد از فعالان و چه کسانی گرفته شده، بیاطلاعم و در همان حد که در خبرها منتشر شده شنیدم. هرچه باشد به فال نیک میگیرم. مجمع ما بعد از انتخابات، بیانیه داد و پیروزی آقای رئیسی را تبریک گفت. تعصبی نداریم. فارغ از میزان مشارکت مردم در انتخابات و نقدهایی که به دلایل متعدد کاهش مشارکت وارد است، ما باید ایشان را منتخب مردم بدانیم و به انتخاب مردم احترام بگذاریم. کسانی هم که طرف مشورت قرار گرفتهاند و حتی آنها که مخاطب چنین تماسهایی نبودهاند باید بههمین صفت، نظرات خود را در اختیار بگذارند و از این کار استقبال کنند. البته من جای دولت باشم برای دعوت از نیروهای لایق کشور منتظر نمیمانم. افراد باسابقه، مبرز، کم اشتباه و بدون نقطه ضعف در دانشگاهها و دستگاههای دولتی زیادند و شناسایی آنها هم کار مشکلی نیست. باید دست آنها را بوسید و از آنها خواهش کرد که بیایند مسئولیت قبول کنند نه اینکه آنها تقاضا بدهند و فرم پر کنند. دولت باید از تجربه افراد با سابقه و از توان جوانها استفاده کند.البته جوانگرایی باید به معنای به کارگرفتن نیروهای جوانِ کار بلد باشد نه اینکه با این شعار افرادی را بیاوریم که کار را به سعی و خطا بگذرانند. همه این انتخابها و همکاریها هم باید با هدف بهبود شرایط زندگی مردم باشد.
یکی از مواردی که از هر دولتی انتظار میرود؛ این است که مسائل را در انطباق کامل با نظام قانونی پیش ببرد. از این حیث حفظ و گسترش امنیت برای فعالیتهای قانونی احزاب و جریانهای سیاسی یک ضرورت است.
رئیس قوه قضائیه :
قرار بازداشتموقت تاجاییکه ضرورت ندارد، صادر نشود
حجت الاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی اژهای صبح دیروز در اولین برنامه میدانی خود و در راستای بازدید و سرکشی از محاکم قضایی در جایگاه ریاست قوه قضائیه، از دادگستری شهرستان قدس از شهرستانهای غرب استان تهران بازدید کرد. رئیس قوه قضائیه در این بازدید بهصورت چهره به چهره با برخی از مردم و مراجعهکنندگان گفتوگو کرده و از مشکلات آنها مطلع شد. او همچنین در گفتوگو با برخی قضات و کارکنان دادگستری شهرستان قدس، در جریان آمار ورودی پروندهها، روند و مدت زمان رسیدگی به پروندهها و مشکلات موجود در روند رسیدگیها قرار گرفت.
به گزارش میزان، محسنی اژهای در جریان بازدید از دادگستری شهرستان قدس گفت: قرار بازداشت موقت تا آنجایی که ضرورت ندارد صادر نشود و آنهایی هم که ضروری است با ملاحظه دقیق قانون باشد. رئیس قوه قضائیه در ادامه تأکید کرد: در اینگونه موارد بازداشت موقت هم پروندهها باید زودتر و سریعتر رسیدگی شود تا زمان بازداشت کمتر شود. محسنی اژهای همچنین دستور داد: پرونده اراضی وقفی شهرستان قدس بهصورت ویژه مورد بررسی قرار گیرد.
دیدار وزیر دفاع با رئیس دستگاه قضا
صبح دیروز همچنین امیر حاتمی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به همراه معاونان این وزارتخانه با حضور در دفتر حجتالاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی اژهای، با وی دیدار و گفتوگو کردند. وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در این دیدار با تبریک انتصاب حجتالاسلام محسنی اژهای از سوی مقام معظم رهبری، برای رئیس قوه قضائیه در ایفای این مسئولیت مهم آرزوی موفقیت کرد. امیر حاتمی با ارائه گزارشی از وضعیت، اقدامات و دستاوردهای وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در حوزههای مختلف از جمله میزان آمادگی دفاعی کشور را در مقابله با تهدیدات ارائه کرد.
رئیس قوه قضائیه نیز با تشکر از ابراز محبت وزیر دفاع و معاونانش و اظهار خرسندی از اقدامات، پیشرفتها و توانمندیهای حوزه دفاعی کشور بر لزوم تقویت آمادگی دفاعی نیروهای مسلح تأکید کرد. حجتالاسلام محسنی اژهای عنوان کرد: قوه قضائیه با قدرت در مسیر تحول حرکت میکند و یکی از مهمترین ارکان این تحول استفاده از ظرفیتها و توانمندیهای همه بخشها و دستگاههای کشور در جهت رسیدگی به امور مردم است.
به گزارش میزان، محسنی اژهای در جریان بازدید از دادگستری شهرستان قدس گفت: قرار بازداشت موقت تا آنجایی که ضرورت ندارد صادر نشود و آنهایی هم که ضروری است با ملاحظه دقیق قانون باشد. رئیس قوه قضائیه در ادامه تأکید کرد: در اینگونه موارد بازداشت موقت هم پروندهها باید زودتر و سریعتر رسیدگی شود تا زمان بازداشت کمتر شود. محسنی اژهای همچنین دستور داد: پرونده اراضی وقفی شهرستان قدس بهصورت ویژه مورد بررسی قرار گیرد.
دیدار وزیر دفاع با رئیس دستگاه قضا
صبح دیروز همچنین امیر حاتمی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به همراه معاونان این وزارتخانه با حضور در دفتر حجتالاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی اژهای، با وی دیدار و گفتوگو کردند. وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در این دیدار با تبریک انتصاب حجتالاسلام محسنی اژهای از سوی مقام معظم رهبری، برای رئیس قوه قضائیه در ایفای این مسئولیت مهم آرزوی موفقیت کرد. امیر حاتمی با ارائه گزارشی از وضعیت، اقدامات و دستاوردهای وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در حوزههای مختلف از جمله میزان آمادگی دفاعی کشور را در مقابله با تهدیدات ارائه کرد.
رئیس قوه قضائیه نیز با تشکر از ابراز محبت وزیر دفاع و معاونانش و اظهار خرسندی از اقدامات، پیشرفتها و توانمندیهای حوزه دفاعی کشور بر لزوم تقویت آمادگی دفاعی نیروهای مسلح تأکید کرد. حجتالاسلام محسنی اژهای عنوان کرد: قوه قضائیه با قدرت در مسیر تحول حرکت میکند و یکی از مهمترین ارکان این تحول استفاده از ظرفیتها و توانمندیهای همه بخشها و دستگاههای کشور در جهت رسیدگی به امور مردم است.
گزارش «ایران» از حضور خانوادهها در رستورانها و پاساژهای شهر تا افزایش سفرهای تابستانی
چراغ سبز شهروندان به وضعیت قرمز دلتا
حمیده امینیفرد
خبرنگار
به جادههای شلوغ و اشتیاق مردم در ترافیک خودروها نگاه کنید. ظاهراً حتی موج پنجم کرونا هم نتوانسته فصل سفرهای تابستانی را در گرمای کلافهکننده تیرماه تغییر دهد. حتی شنیدن قدرت سرایت بیشتر ۶۰ درصدی دلتا نسبت به واریانت انگلیسی و هشدارها و زنگ خطرها برای آمدن موج ششم درحالی که هنوز در ابتدای موج پنجم هستیم هم زورش به چمدان بستن عدهای که آمار سفرهای تابستانی را در هر شرایطی بالا نگه میدارند؛ نرسیده است. دیروز هم درحالی که در اغلب شهرهای بزرگ دنیا آمار تلفات کاهشی بوده و برخی به زندگی عادی (با ماسک) برگشتهاند؛ در ایران اما ۱۵۱ جان دیگر هم درمیانه ماتم و اندوه به خاک سپرده شد! ۱۱ هزار و ۶۶۴ هزار نفر تست کرونایشان مثبت شد و حدوداً ۳ هزار و ۶۰۲ نفر نیز کارشان به بستری در بیمارستانها کشید تا درچند روز آینده مشخص شود سهمشان از زندگی چند روز یا چند ماه دیگر است! اگرچه با ورود ۵۰۰ هزار دوز واکسن جدید به کشور مسئولان وزارت بهداشت قول دادهاند تا از این هفته روند واکسیناسیون در کشور شدت گرفته و از فردا ۶۸ سالهها هم به صف واکسیناسیون بپیوندند اما نگاهی به آمار و ارقام رعایت پروتکلها نشان میدهد بسیاری از شهروندان ظاهراً جشن پایان کرونا گرفتهاند. عددها نشان میدهد رعایت پروتکلها از ۶۹ درصد به ۶۶ درصد رسیده؛ ۱۴۳ شهر در وضعیت قرمز قرار دارند و ۲۵ شهر هم روند صعودی بیماری در آنها نگرانکننده است. متأسفانه تزریق ۶ میلیون و۷۲۶ هزار و ۸۰۱ دوز واکسن هم تاکنون به جای آنکه پیشگیریها را افزایش دهد موجب شده تا عدهای به صرف واکسیناسیون تنها یک نفر از اعضای خانوادهشان؛ خیالشان از بابت میهمانی و سفر رفتن راحت شود. اگر به زیرنویس شبکههای خبری و هشدار کارشناسان دقت کنید حالا دیگر نه فقط حملونقل عمومی که حتی رستورانها و کافهها هم مرکز شیوع ویروس شناخته میشوند و اما تأسفآورتر اینکه با وجود وارد شدن به هفته دوم محدودیتهای اصناف و تعطیلی گروههای شغلی دوم؛ سوم و چهارم خیابانهای تهران مملو از جمعیتی است که برای وارد شدن به یکی از این رستورانها حتی صف کشیدهاند! برخی کافهها و رستورانها هم پا را فراتر از منع قانونی اعمال شده گذاشته و با ارسال پیامک به تلفن همراه شهروندان و ارائه تخفیفهای وسوسهکننده آنها را به آمدن به رستورانها ترغیب میکنند! از آن طرف اگر فکر میکنید آرایشگاهها و مغازههای پوشاک تعطیل شده است سخت در اشتباهید! کافی است به یکی از خیابانهای معروف شمال تهران بروید. هیچ مغازهای بسته نیست و جالب اینکه مشتری هم دارند. حتی باغ وحش تهران در گرمای ظهر تابستان باز بوده و بدون معطلی بازدیدکننده میپذیرد. آقای رضایی روز جمعه از باغ وحش تهران بههمراه دو فرزندش و در کمال خونسردی بازدید کرده و تنها نگرانیاش بلیت ۳۰ هزار تومانی باغ وحش بوده است. علیرغم هشدارها درباره میزان سرایت با وجود دو ماسک و حتی در فضای باز اما بسیاری از شهروندان همچنان «دلتا کرونا» را با ویروس کرونای ضعیفتر یکی میدانند و در رعایت پروتکلها سختگیریهای همیشگی را ندارند. خانم مرادی میگوید که از زمانی که شنیده ویروس روی وسایل نمینشیند؛ دیگر ضدعفونی را کنار گذاشته است اما جالب اینکه خاله او با وجود اینکه مدت زیادی در خانه بوده و تماسی با دیگران نداشته است بر اثر ویروس دلتا طی دو روز از زمان مثبت شدن تست تا بستری فوت کرده است. آقای زمانی هم که کارمند یک بانک دولتی است میگوید همکارش بدون ماسک در محل کارشان تردد داشته و متأسفانه ۵ نفر از همکاران را که بسیار رعایت میکردند و حتی دو ماسک میزدند درگیر و خانهنشین کرده است! اگرچه افزایش مصرف برق؛ ساعات اداری را از ۷ تا ۱۳ کاهش داده و طرح ترافیک هم نسبت بهگذشته یک ساعت تغییر کرده است؛ اما حملونقل عمومی همچنان مملو از جمعیت است و جالب اینکه در ساعات پیک حتی محدوده طرح نیز خلوت نیست! اغلب رانندگان تاکسی هم این روزها بدون ماسک مسافر سوار میکنند.
خبری از تعطیلی اماکن عمومی نیست!
ظاهراً زور برق بیش از هشدارها و توصیهها بوده و تا حدی توانسته برخی شهروندان را خانهنشین کند. کاهش ساعت کاری پاساژها به ۶ عصر برای صرفهجویی در مصرف برق یکی از نمونههای موفقی است که بالاخره توانست برخی را از خرید کردنهای غیر ضروری منصرف کند. وضعیت در پارکهای عمومی تهران هم با وجود تاریکی شبانه همچون سابق است. مردم در عصر تابستان به سمت پارکها هجوم میآورند؛ گرمای هوا موجب شده تا اغلب بدون ماسک در فضای باز تردد کنند. در خیابانهای اصلی و فرعی هم بیشتر شهروندان به خاطر گرمای هوا ماسکها را در جیب گذاشتهاند و یا دیگر حساسیتی به ماسک زدن نشان نمیدهند. همین وضعیت در باشگاههای ورزشی، شهربازیها، تالارهای عروسی، مساجد و آرایشگاهها هم دیده میشود. نه خبری از تعطیلی است و نه حتی مشتریها نگران وضعیت سلامتیشان هستند! درحالی که مثلاً بیشتر خدمات آرایشگاهها شما را مجبور میکند تا ماسک را از روی صورتتان بردارید.
جادههای شلوغ و شهرهای قرمز
در آن سوی ماجرا افزایش بار سفرهای تابستانی با وجود محدودیتهای شدید جادهای بر موج نگرانیها افزوده است. شهروندان وقتی میبینند نظارت بر محدودیتها در داخل شهرها تا این اندازه ضعیف است؛ در نتیجه به خیال آنکه همین وضعیت هم در جادهها حاکم است؛ راهی سفر میشوند و البته عده زیادی هم رنج جادهها را با هزینه اتوبوس؛ قطار و هواپیما سر به سر کرده و در هر حالتی از خیر سفرهای تابستانیشان نمیگذرند. تورهای گردشگری هم بر خلاف منع قانونی براحتی درحال جذب مسافر داخلی و خارجیاند! نگاهی به جادههای توریستی اطراف تهران به لواسان، فشم، شهرستانک،کردان و طالقان نشان میدهد گرمای این روزهای تهران چه تعداد زیادی را در اوج کرونا به سمت تفرجگاههای اطراف کشانده است. خانم گودرزی که در کردان ویلا دارند میگوید ما آخر هر هفته کردان میرویم؛ هرهفته نیز همسایهها آزادانه میهمانیهای بزرگ برگزار میکنند و همان میهمانها به تهران برمیگردند که معلوم نیست چند نفرشان کرونا گرفته باشد.
آقای هدایتی که جمعه شب از تهران بهسمت تفرش راه افتاده است؛ میگوید: «جادهها بسیار شلوغ و مملو از خودرو بود و مسیری که ما همیشه سه ساعته طی میکردیم ۶ ساعت در راه بودیم»! جالب اینکه حالا در خراسان رضوی که برخی به هوای زیارت رفتن وسوسه شدهاند؛ حدود یک سوم افراد آزمایش شده دلتا مثبت بوده اند و دیگر خبری از ویروس انگلیسی معروف نیست! اما شباهتهای این ویروس با سرماخوردگی بسیاری را با وجود ظاهر شدن علایم راهی جادهها کرده است. بهطوری که سرهنگ محمد قانعی نژاد؛ جانشین رئیس پلیس خراسان رضوی به ایرنا خبر داده که ورود خودروها به این استان از ابتدای تیرماه تا کنون نسبت به مدت مشابه خردادماه ۱۴ درصد افزایش و خروجی خودروها از استان نیز ۱۷ درصد افزایش داشته است و ظاهراً در این مدت هم تعداد سفرها از استانهای جنوبی به خراسان رضوی رشد پیدا کرده است. تصاویری از شهرهای شمالی کشور همچون گرگان نیز نشان میدهد که برخی مسافران از سمت مشهد به سمت استان گلستان راه افتادهاند و با برپایی چادرهای مسافرتی مقاصد گردشگری دیگری هم در برنامه دارند!
برخی از شهروندان هم این روزها بار سفر خارجی بسته و به هوای واکسیناسیون خارج از نوبت در صف ارمنستان ،ترکیه و دوبی هستند. روحالله لطیفی؛ سخنگوی گمرک کشور گفته است که تنها طی ۴۸ ساعت هزار و ۸۰۰ ایرانی وارد ارمنستان شدهاند و صف تست پیسیآر آنقدر شلوغ بوده است که عدهای از گرما و ازدحام بیهوش شدهاند!
خبرنگار
به جادههای شلوغ و اشتیاق مردم در ترافیک خودروها نگاه کنید. ظاهراً حتی موج پنجم کرونا هم نتوانسته فصل سفرهای تابستانی را در گرمای کلافهکننده تیرماه تغییر دهد. حتی شنیدن قدرت سرایت بیشتر ۶۰ درصدی دلتا نسبت به واریانت انگلیسی و هشدارها و زنگ خطرها برای آمدن موج ششم درحالی که هنوز در ابتدای موج پنجم هستیم هم زورش به چمدان بستن عدهای که آمار سفرهای تابستانی را در هر شرایطی بالا نگه میدارند؛ نرسیده است. دیروز هم درحالی که در اغلب شهرهای بزرگ دنیا آمار تلفات کاهشی بوده و برخی به زندگی عادی (با ماسک) برگشتهاند؛ در ایران اما ۱۵۱ جان دیگر هم درمیانه ماتم و اندوه به خاک سپرده شد! ۱۱ هزار و ۶۶۴ هزار نفر تست کرونایشان مثبت شد و حدوداً ۳ هزار و ۶۰۲ نفر نیز کارشان به بستری در بیمارستانها کشید تا درچند روز آینده مشخص شود سهمشان از زندگی چند روز یا چند ماه دیگر است! اگرچه با ورود ۵۰۰ هزار دوز واکسن جدید به کشور مسئولان وزارت بهداشت قول دادهاند تا از این هفته روند واکسیناسیون در کشور شدت گرفته و از فردا ۶۸ سالهها هم به صف واکسیناسیون بپیوندند اما نگاهی به آمار و ارقام رعایت پروتکلها نشان میدهد بسیاری از شهروندان ظاهراً جشن پایان کرونا گرفتهاند. عددها نشان میدهد رعایت پروتکلها از ۶۹ درصد به ۶۶ درصد رسیده؛ ۱۴۳ شهر در وضعیت قرمز قرار دارند و ۲۵ شهر هم روند صعودی بیماری در آنها نگرانکننده است. متأسفانه تزریق ۶ میلیون و۷۲۶ هزار و ۸۰۱ دوز واکسن هم تاکنون به جای آنکه پیشگیریها را افزایش دهد موجب شده تا عدهای به صرف واکسیناسیون تنها یک نفر از اعضای خانوادهشان؛ خیالشان از بابت میهمانی و سفر رفتن راحت شود. اگر به زیرنویس شبکههای خبری و هشدار کارشناسان دقت کنید حالا دیگر نه فقط حملونقل عمومی که حتی رستورانها و کافهها هم مرکز شیوع ویروس شناخته میشوند و اما تأسفآورتر اینکه با وجود وارد شدن به هفته دوم محدودیتهای اصناف و تعطیلی گروههای شغلی دوم؛ سوم و چهارم خیابانهای تهران مملو از جمعیتی است که برای وارد شدن به یکی از این رستورانها حتی صف کشیدهاند! برخی کافهها و رستورانها هم پا را فراتر از منع قانونی اعمال شده گذاشته و با ارسال پیامک به تلفن همراه شهروندان و ارائه تخفیفهای وسوسهکننده آنها را به آمدن به رستورانها ترغیب میکنند! از آن طرف اگر فکر میکنید آرایشگاهها و مغازههای پوشاک تعطیل شده است سخت در اشتباهید! کافی است به یکی از خیابانهای معروف شمال تهران بروید. هیچ مغازهای بسته نیست و جالب اینکه مشتری هم دارند. حتی باغ وحش تهران در گرمای ظهر تابستان باز بوده و بدون معطلی بازدیدکننده میپذیرد. آقای رضایی روز جمعه از باغ وحش تهران بههمراه دو فرزندش و در کمال خونسردی بازدید کرده و تنها نگرانیاش بلیت ۳۰ هزار تومانی باغ وحش بوده است. علیرغم هشدارها درباره میزان سرایت با وجود دو ماسک و حتی در فضای باز اما بسیاری از شهروندان همچنان «دلتا کرونا» را با ویروس کرونای ضعیفتر یکی میدانند و در رعایت پروتکلها سختگیریهای همیشگی را ندارند. خانم مرادی میگوید که از زمانی که شنیده ویروس روی وسایل نمینشیند؛ دیگر ضدعفونی را کنار گذاشته است اما جالب اینکه خاله او با وجود اینکه مدت زیادی در خانه بوده و تماسی با دیگران نداشته است بر اثر ویروس دلتا طی دو روز از زمان مثبت شدن تست تا بستری فوت کرده است. آقای زمانی هم که کارمند یک بانک دولتی است میگوید همکارش بدون ماسک در محل کارشان تردد داشته و متأسفانه ۵ نفر از همکاران را که بسیار رعایت میکردند و حتی دو ماسک میزدند درگیر و خانهنشین کرده است! اگرچه افزایش مصرف برق؛ ساعات اداری را از ۷ تا ۱۳ کاهش داده و طرح ترافیک هم نسبت بهگذشته یک ساعت تغییر کرده است؛ اما حملونقل عمومی همچنان مملو از جمعیت است و جالب اینکه در ساعات پیک حتی محدوده طرح نیز خلوت نیست! اغلب رانندگان تاکسی هم این روزها بدون ماسک مسافر سوار میکنند.
خبری از تعطیلی اماکن عمومی نیست!
ظاهراً زور برق بیش از هشدارها و توصیهها بوده و تا حدی توانسته برخی شهروندان را خانهنشین کند. کاهش ساعت کاری پاساژها به ۶ عصر برای صرفهجویی در مصرف برق یکی از نمونههای موفقی است که بالاخره توانست برخی را از خرید کردنهای غیر ضروری منصرف کند. وضعیت در پارکهای عمومی تهران هم با وجود تاریکی شبانه همچون سابق است. مردم در عصر تابستان به سمت پارکها هجوم میآورند؛ گرمای هوا موجب شده تا اغلب بدون ماسک در فضای باز تردد کنند. در خیابانهای اصلی و فرعی هم بیشتر شهروندان به خاطر گرمای هوا ماسکها را در جیب گذاشتهاند و یا دیگر حساسیتی به ماسک زدن نشان نمیدهند. همین وضعیت در باشگاههای ورزشی، شهربازیها، تالارهای عروسی، مساجد و آرایشگاهها هم دیده میشود. نه خبری از تعطیلی است و نه حتی مشتریها نگران وضعیت سلامتیشان هستند! درحالی که مثلاً بیشتر خدمات آرایشگاهها شما را مجبور میکند تا ماسک را از روی صورتتان بردارید.
جادههای شلوغ و شهرهای قرمز
در آن سوی ماجرا افزایش بار سفرهای تابستانی با وجود محدودیتهای شدید جادهای بر موج نگرانیها افزوده است. شهروندان وقتی میبینند نظارت بر محدودیتها در داخل شهرها تا این اندازه ضعیف است؛ در نتیجه به خیال آنکه همین وضعیت هم در جادهها حاکم است؛ راهی سفر میشوند و البته عده زیادی هم رنج جادهها را با هزینه اتوبوس؛ قطار و هواپیما سر به سر کرده و در هر حالتی از خیر سفرهای تابستانیشان نمیگذرند. تورهای گردشگری هم بر خلاف منع قانونی براحتی درحال جذب مسافر داخلی و خارجیاند! نگاهی به جادههای توریستی اطراف تهران به لواسان، فشم، شهرستانک،کردان و طالقان نشان میدهد گرمای این روزهای تهران چه تعداد زیادی را در اوج کرونا به سمت تفرجگاههای اطراف کشانده است. خانم گودرزی که در کردان ویلا دارند میگوید ما آخر هر هفته کردان میرویم؛ هرهفته نیز همسایهها آزادانه میهمانیهای بزرگ برگزار میکنند و همان میهمانها به تهران برمیگردند که معلوم نیست چند نفرشان کرونا گرفته باشد.
آقای هدایتی که جمعه شب از تهران بهسمت تفرش راه افتاده است؛ میگوید: «جادهها بسیار شلوغ و مملو از خودرو بود و مسیری که ما همیشه سه ساعته طی میکردیم ۶ ساعت در راه بودیم»! جالب اینکه حالا در خراسان رضوی که برخی به هوای زیارت رفتن وسوسه شدهاند؛ حدود یک سوم افراد آزمایش شده دلتا مثبت بوده اند و دیگر خبری از ویروس انگلیسی معروف نیست! اما شباهتهای این ویروس با سرماخوردگی بسیاری را با وجود ظاهر شدن علایم راهی جادهها کرده است. بهطوری که سرهنگ محمد قانعی نژاد؛ جانشین رئیس پلیس خراسان رضوی به ایرنا خبر داده که ورود خودروها به این استان از ابتدای تیرماه تا کنون نسبت به مدت مشابه خردادماه ۱۴ درصد افزایش و خروجی خودروها از استان نیز ۱۷ درصد افزایش داشته است و ظاهراً در این مدت هم تعداد سفرها از استانهای جنوبی به خراسان رضوی رشد پیدا کرده است. تصاویری از شهرهای شمالی کشور همچون گرگان نیز نشان میدهد که برخی مسافران از سمت مشهد به سمت استان گلستان راه افتادهاند و با برپایی چادرهای مسافرتی مقاصد گردشگری دیگری هم در برنامه دارند!
برخی از شهروندان هم این روزها بار سفر خارجی بسته و به هوای واکسیناسیون خارج از نوبت در صف ارمنستان ،ترکیه و دوبی هستند. روحالله لطیفی؛ سخنگوی گمرک کشور گفته است که تنها طی ۴۸ ساعت هزار و ۸۰۰ ایرانی وارد ارمنستان شدهاند و صف تست پیسیآر آنقدر شلوغ بوده است که عدهای از گرما و ازدحام بیهوش شدهاند!
اعلام آمادگی برای تولید 10500 مگاوات برق
صنایع بزرگ به کمک صنعت برق آمدند
گروه اقتصادی / پس از خاموشیهایی که مردم و صنعت برق را غافلگیر کرده بود، به نظر میرسد طی روزهای اخیر شرایط بهبود یافته است. درحالی که در روزهای گذشته برق برخی از مناطق کشور تا سه بار در روز قطع میشد، در روزهای اخیر این میزان کاهش ملموسی پیدا کرده است. اما با تمام این اوصاف همچنان کمبود برق و ناترازی میان مصرف و تولید، مشکل بزرگی است که باید حل شود.
درهمین راستا دولت اختیارات خود را برای کاهش خاموشیها به چهار وزیر نیرو، صمت، نفت و کشور تفویض کرد و این کمیته چهارنفره تصمیمات مختلفی از جمله تعطیلی ادارات و بانکها در روزهای پنجشنبه اتخاذ کرد. اما روزگذشته با انتشار نامه معاون وزیرصمت به معاون وزیرنیرو، بخش دیگری از همکاری با وزارت نیرو کلید خورد. درحالی که هماهنگی با صنایع کشور طی روزهای گذشته به کاهش قابل توجه ناترازی تولید و مصرف منجر شده است، اکنون 12 شرکت بزرگ معدنی و صنایع معدنی آمادگی خود را برای احداث 10 هزار و 500 مگاوات نیروگاه جدید اعلام کرده اند. بدین ترتیب ضمن اینکه این صنایع بزرگ میتوانند نیاز به انرژی خود را تأمین کنند، طبق توافقاتی که در کمیته چهارنفره صورت گرفته است، قادر خواهند بود، مازاد برق تولیدی خود را به صورت تضمینی به وزارت نیرو بفروشند.
پیش از این تصویبنامههای مختلفی برای تشویق بخش خصوصی برای مشارکت درساخت نیروگاه از طریق مناقصه و همچنین خرید تضمینی برق از بخش خصوصی تدوین و ابلاغ شده است که دراوایل سال جاری نرخ خرید تضمینی برق تجدیدپذیرنیز با افزایش قابل توجهی همراه شد. اکنون دراین شرایط به نظر میرسد، تولیدکنندهها گام بلندتری برای کمک به پایداری برق کشور برمیدارند.
آمادگی معدنیها برای تولید بیش از ۱۰.۵ هزار مگاوات برق
۱۲ شرکت برتربخش معدن و صنایع معدنی همراه با ایمیدرو برای تولید ۱۰ هزار و ۵۳۶ مگاوات برق و کمک به ارتقای تولید برق پایدار اعلام آمادگی کردند.
سعید زرندی، معاون طرح و برنامه وزارت صنعت، معدن و تجارت طی نامهای به وزارت نیرو خواستار صدور مجوز ساخت نیروگاه برای ۱۲ شرکت برتر بخش معدن و صنایع معدنی همراه با ایمیدرو مطابق مذاکره انجام شده مبنی بر کمک به ارتقای توان تولید برق پایدار شد.
این نامه پیرو اعلام آمادگی وزارت صنعت، معدن و تجارت برای سرمایهگذاری در حوزه نیروگاهی در قالب طرح «اقتصاد مقاومتی با شرکتهای برتر» و با توجه به اعلام آمادگی سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) به «علیرضا حائری» معاون امور برق و انرژی وزارت نیرو صادر شد.
بر پایه این گزارش، به این منظور پروژههای نیروگاه فولاد مبارکه (فاز ۲) با یکهزار و ۵۰۰ مگاوات، نیروگاه منطقه ویژه خلیج فارس با یکهزار و ۵۰۰ مگاوات، نیروگاه آلومینیوم المهدی با ۵۰۰ مگاوات، نیروگاه شرکت ملی صنایع مس ایران (فاز ۲) با ۸۰۰ مگاوات، نیروگاه چادرملو (فاز ۲) با یکهزار مگاوات، نیروگاه گلگهر (فاز ۲) با یکهزار و ۳۰۰ مگاوات، نیروگاه آلومینیوم جنوب با ۵۰۰ مگاوات، نیروگاه آلومینیوم ایران (فاز یک) با ۵۰۰ مگاوات، نیروگاه آلومینای ایران (فاز یک) با ۱۴۰ مگاوات، نیروگاههای خط انتقال آب خلیج فارس با یکهزار مگاوات، نیروگاه توسعه معادن و فلزات با ۷۹۶ مگاوات، نیروگاه فولاد خوزستان با ۵۰۰ مگاوات و ایمیدرو در منطقه ویژه پارسیان بندر پارسیان با ۵۰۰ مگاوات تعریف شده است.
به عبارت دقیقتر ۱۳ پروژه در نقاط مختلف کشور، با مشارکت و همکاری ۱۲ سرمایه گذار از بخشهای صنایع معدنی به علاوه سازمان تعریف شده که با صدور مجوز از سوی وزارت نیرو، در مجموع حدود ۱۰ هزار و ۵۳۶ مگاوات ظرفیت تولید به شبکه برق کشور اضافه خواهد شد.
بر اساس گزارش پایگاه اطلاع رسانی تولید و تجارت (شاتا)، سعید زرندی همچنین تأمین برق مطمئن، مستمر و پایدار صنایع انرژیبر و شهرکهای صنعتی و افزایش بهرهوری و کاهش شدت انرژی در بخش صنعت و معدن، باتوجهبه آمادگی بنگاهها برای سرمایهگذاری در احداث نیروگاه را از اهداف این طرح عنوان کرده است.
ایجاد این نیروگاهها برای مصرف صنایع خواهد بود، اما مازاد آن میتواند در اختیار شبکه توزیع قرار گیرد. البته تأکید معاونت طرح و برنامه در این زمینه بر تعریف یک مدل اقتصادی مطلوب، بر سرمایهگذاری بخش صنعت در زمینه ساخت نیروگاهها و به عبارت دقیقتر تعریف اقتصادی از خرید برق مازاد از نیروگاههای بخش خصوصی است.
فرایند بازنشسته کردن قدیمیترین نیروگاه کشور کلید خورد
در همین حال به اعتقاد کارشناسان، راندمان پایین و فرسوده بودن برخی از واحدهای نیروگاهی تأثیر قابل توجهی درکاهش تولید برق کشور دارد. برهمین اساس، ساخت واحدهای جدید و خروج واحدهای قدیمیدرنیروگاههای کشور، آغاز شده است. درهمین راستا، مجری طرح بازتوانی نیروگاه طرشت گفت: عملیات اجرایی احداث واحدهای جدید نیروگاه طرشت با هدف افزایش بازدهی، کاهش مصرف سوخت و آلودگیهای زیستمحیطی آغاز شد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی وزارت نیرو، روحاله اسپنانی افزود: نیروگاه طرشت در حال حاضر دارای چهار واحد بخار در مجموع به ظرفیت ۴۰ مگاوات است که از قدمت بالایی برخوردار بوده و به همین دلیل دارای راندمان کم و مصرف سوخت بالاست.
وی با تأکید بر اینکه سن بالای نیروگاه تأمین قطعات مصرفی این مجموعه را دچار مشکل کرده است، ادامه داد: از طرفی سیستم خنککن این نیروگاه نیز از نوع برج تر بوده که همین مسأله موجب مصرف بالای آب در این مجموعه شده است.
مجری طرح بازتوانی نیروگاه طرشت گفت: عملیات اجرایی احداث واحدهای جدید نیروگاه طرشت با هدف افزایش راندمان، کاهش مصرف سوخت و آلودگیهای زیستمحیطی در دستور کار قرار گرفته است؛ بر همین اساس در طرح احداث واحدهای جدید قرار است دو واحد بخار موجود حذف شده و به جای آن ۶ واحد ۹.۸ مگاواتی موتور گازسوز جایگزین شود.
اسپنانی ادامه داد: بر اساس برنامهریزی صورت گرفته این پروژه در مدت زمان حداکثر ۲۴ ماه با استفاده از تکنولوژی روز موتورهای گازسوز در محل فعلی نیروگاه طرشت انجام خواهد شد، همچنین یک ایستگاه گاز جدید به ظرفیت ۳۰ هزار مترمکعب نیز متناسب با ظرفیت گاز مصرفی واحدها در محوطه نیروگاه احداث خواهد شد.
گفتنی است، نیروگاه طرشت (برق آلستوم) در سال ۱۳۳۸ درمنطقه طرشت تهران احداث شده و یکی از نیروگاههای ایران از نوع تولید پراکنده (DG- مصرف برق در محل تولید) با ظرفیت تولید ۵۰ مگاوات است.
طی ابلاغیه ای از سوی معاون اول رئیس جمهوری صورت گرفت
آمادگی دولت برای خرید تضمینی برق تولیدی واحدهای دارای برق مازاد
معاون اول رئیسجمهوری تصویبنامه مربوط به ساماندهی خاموشی برق مشترکان خانگی و تجاری و جلوگیری از خاموشی گسترده در شبکه برق کشور را ابلاغ کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر هیأت دولت، هیأت وزیران در جلسه ۱۶ تیر ۱۴۰۰ به پیشنهاد وزارت نیرو و به منظور کاهش و منظم نمودن اعمال خاموشی مشترکان خانگی و تجاری و جلوگیری از خاموشی گسترده در شبکه برق کشور، تصمیماتی اتخاذ کرد.
بر این اساس، کلیه ادارات، سازمانهای دولتی، بانکها و سایر نهادهای عمومی در روزهای پنجشنبه در تهران و سراسر کشور تا پایان مرداد ماه با رعایت ماده ۸۷ قانون مدیریت خدمات کشوری تعطیل خواهند بود.
همچنین برای حفظ پایداری شبکه برق کشور، دستورات مرکز دیسپاچینگ ملی ایران (شرکت مدیریت شبکه برق ایران) برای کلیه مدیران برق و مشترکان بزرگ لازم الاجرا است. استانداران و مدیران استانی مانع هرگونه اختلال در بهرهبرداری از شبکه برق به تشخیص مرکز یادشده خواهند شد.
علاوه براین، به منظور کاهش چهار هزار مگاوات از مصرف برق کشور، کلیه صنایع موظفند به هر طریق از جمله انجام تعمیرات و تعطیلات تابستانی نسبت به کاهش مصرف خود متناسب با درخواست وزارت نیرو (شرکتهای برق) از تاریخ ابلاغ این تصویب نامه به مدت دو هفته مصرف برق خود را در حد ۱۰ درصد دیماند مصرفی محدود کنند. در صورت عدم همکاری، شرکتهای برق مجازند بلافاصله برق مشترک را قطع کنند.
لازم به ذکر است پس از گذشت دو هفته کارگروهی متشکل از وزارت صنعت، معدن و تجارت و نیرو در صورت لزوم نسبت به تمدید زمان و یا جابهجایی شرکتهای مشمول مشروط به حفظ سقف کاهش چهار هزار مگاوات تصمیمگیری خواهد کرد.
ضمناً واحدهایی که در اجرای این تصویبنامه با وزارت نیرو همکاری میکنند، معادل میزان کاهش مصرف انرژی آنها در سایر ایام سال از برق با تعرفه صفر برخوردار میشوند.
همین طور، کارگروهی مرکب از وزارتخانههای نیرو، صنعت، معدن و تجارت و امور اقتصادی و دارایی تشکیل میشود تا جهت تخصیص مشوقهایی نظیر امهال بدهی مالیاتی، تقسیط بلندمدت مالیات و بیمه تأمین اجتماعی به واحدهایی که در اجرای این تصویبنامه با وزارت نیرو همکاری میکنند به هیأت وزیران پیشنهاد نمایند.
همچنین واحدهایی که دارای مولد خود تأمین برق هستند در سقف برق تولیدی واحد خود امکان مصرف برق دارند.افزون براین، برق تولیدی واحدهای دارای برق مازاد، با تعرفه خرید تضمینی سه هزار و ۸۰۰ ریال برای هر کیلو واتساعت توسط وزارت نیرو (شرکت توانیر) خریداری میشود.اعضای دولت همچنین به وزارت نیرو (شرکت توانیر) اجازه دادند به منظور ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضای برق در کشور (تا پایان تابستان) نسبت به اولویتبندی، کاهش مصرف و یا در صورت ضرورت، قطع برق مشترکان پرمصرف و دیماندی اقدام کند.
درهمین راستا دولت اختیارات خود را برای کاهش خاموشیها به چهار وزیر نیرو، صمت، نفت و کشور تفویض کرد و این کمیته چهارنفره تصمیمات مختلفی از جمله تعطیلی ادارات و بانکها در روزهای پنجشنبه اتخاذ کرد. اما روزگذشته با انتشار نامه معاون وزیرصمت به معاون وزیرنیرو، بخش دیگری از همکاری با وزارت نیرو کلید خورد. درحالی که هماهنگی با صنایع کشور طی روزهای گذشته به کاهش قابل توجه ناترازی تولید و مصرف منجر شده است، اکنون 12 شرکت بزرگ معدنی و صنایع معدنی آمادگی خود را برای احداث 10 هزار و 500 مگاوات نیروگاه جدید اعلام کرده اند. بدین ترتیب ضمن اینکه این صنایع بزرگ میتوانند نیاز به انرژی خود را تأمین کنند، طبق توافقاتی که در کمیته چهارنفره صورت گرفته است، قادر خواهند بود، مازاد برق تولیدی خود را به صورت تضمینی به وزارت نیرو بفروشند.
پیش از این تصویبنامههای مختلفی برای تشویق بخش خصوصی برای مشارکت درساخت نیروگاه از طریق مناقصه و همچنین خرید تضمینی برق از بخش خصوصی تدوین و ابلاغ شده است که دراوایل سال جاری نرخ خرید تضمینی برق تجدیدپذیرنیز با افزایش قابل توجهی همراه شد. اکنون دراین شرایط به نظر میرسد، تولیدکنندهها گام بلندتری برای کمک به پایداری برق کشور برمیدارند.
آمادگی معدنیها برای تولید بیش از ۱۰.۵ هزار مگاوات برق
۱۲ شرکت برتربخش معدن و صنایع معدنی همراه با ایمیدرو برای تولید ۱۰ هزار و ۵۳۶ مگاوات برق و کمک به ارتقای تولید برق پایدار اعلام آمادگی کردند.
سعید زرندی، معاون طرح و برنامه وزارت صنعت، معدن و تجارت طی نامهای به وزارت نیرو خواستار صدور مجوز ساخت نیروگاه برای ۱۲ شرکت برتر بخش معدن و صنایع معدنی همراه با ایمیدرو مطابق مذاکره انجام شده مبنی بر کمک به ارتقای توان تولید برق پایدار شد.
این نامه پیرو اعلام آمادگی وزارت صنعت، معدن و تجارت برای سرمایهگذاری در حوزه نیروگاهی در قالب طرح «اقتصاد مقاومتی با شرکتهای برتر» و با توجه به اعلام آمادگی سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) به «علیرضا حائری» معاون امور برق و انرژی وزارت نیرو صادر شد.
بر پایه این گزارش، به این منظور پروژههای نیروگاه فولاد مبارکه (فاز ۲) با یکهزار و ۵۰۰ مگاوات، نیروگاه منطقه ویژه خلیج فارس با یکهزار و ۵۰۰ مگاوات، نیروگاه آلومینیوم المهدی با ۵۰۰ مگاوات، نیروگاه شرکت ملی صنایع مس ایران (فاز ۲) با ۸۰۰ مگاوات، نیروگاه چادرملو (فاز ۲) با یکهزار مگاوات، نیروگاه گلگهر (فاز ۲) با یکهزار و ۳۰۰ مگاوات، نیروگاه آلومینیوم جنوب با ۵۰۰ مگاوات، نیروگاه آلومینیوم ایران (فاز یک) با ۵۰۰ مگاوات، نیروگاه آلومینای ایران (فاز یک) با ۱۴۰ مگاوات، نیروگاههای خط انتقال آب خلیج فارس با یکهزار مگاوات، نیروگاه توسعه معادن و فلزات با ۷۹۶ مگاوات، نیروگاه فولاد خوزستان با ۵۰۰ مگاوات و ایمیدرو در منطقه ویژه پارسیان بندر پارسیان با ۵۰۰ مگاوات تعریف شده است.
به عبارت دقیقتر ۱۳ پروژه در نقاط مختلف کشور، با مشارکت و همکاری ۱۲ سرمایه گذار از بخشهای صنایع معدنی به علاوه سازمان تعریف شده که با صدور مجوز از سوی وزارت نیرو، در مجموع حدود ۱۰ هزار و ۵۳۶ مگاوات ظرفیت تولید به شبکه برق کشور اضافه خواهد شد.
بر اساس گزارش پایگاه اطلاع رسانی تولید و تجارت (شاتا)، سعید زرندی همچنین تأمین برق مطمئن، مستمر و پایدار صنایع انرژیبر و شهرکهای صنعتی و افزایش بهرهوری و کاهش شدت انرژی در بخش صنعت و معدن، باتوجهبه آمادگی بنگاهها برای سرمایهگذاری در احداث نیروگاه را از اهداف این طرح عنوان کرده است.
ایجاد این نیروگاهها برای مصرف صنایع خواهد بود، اما مازاد آن میتواند در اختیار شبکه توزیع قرار گیرد. البته تأکید معاونت طرح و برنامه در این زمینه بر تعریف یک مدل اقتصادی مطلوب، بر سرمایهگذاری بخش صنعت در زمینه ساخت نیروگاهها و به عبارت دقیقتر تعریف اقتصادی از خرید برق مازاد از نیروگاههای بخش خصوصی است.
فرایند بازنشسته کردن قدیمیترین نیروگاه کشور کلید خورد
در همین حال به اعتقاد کارشناسان، راندمان پایین و فرسوده بودن برخی از واحدهای نیروگاهی تأثیر قابل توجهی درکاهش تولید برق کشور دارد. برهمین اساس، ساخت واحدهای جدید و خروج واحدهای قدیمیدرنیروگاههای کشور، آغاز شده است. درهمین راستا، مجری طرح بازتوانی نیروگاه طرشت گفت: عملیات اجرایی احداث واحدهای جدید نیروگاه طرشت با هدف افزایش بازدهی، کاهش مصرف سوخت و آلودگیهای زیستمحیطی آغاز شد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی وزارت نیرو، روحاله اسپنانی افزود: نیروگاه طرشت در حال حاضر دارای چهار واحد بخار در مجموع به ظرفیت ۴۰ مگاوات است که از قدمت بالایی برخوردار بوده و به همین دلیل دارای راندمان کم و مصرف سوخت بالاست.
وی با تأکید بر اینکه سن بالای نیروگاه تأمین قطعات مصرفی این مجموعه را دچار مشکل کرده است، ادامه داد: از طرفی سیستم خنککن این نیروگاه نیز از نوع برج تر بوده که همین مسأله موجب مصرف بالای آب در این مجموعه شده است.
مجری طرح بازتوانی نیروگاه طرشت گفت: عملیات اجرایی احداث واحدهای جدید نیروگاه طرشت با هدف افزایش راندمان، کاهش مصرف سوخت و آلودگیهای زیستمحیطی در دستور کار قرار گرفته است؛ بر همین اساس در طرح احداث واحدهای جدید قرار است دو واحد بخار موجود حذف شده و به جای آن ۶ واحد ۹.۸ مگاواتی موتور گازسوز جایگزین شود.
اسپنانی ادامه داد: بر اساس برنامهریزی صورت گرفته این پروژه در مدت زمان حداکثر ۲۴ ماه با استفاده از تکنولوژی روز موتورهای گازسوز در محل فعلی نیروگاه طرشت انجام خواهد شد، همچنین یک ایستگاه گاز جدید به ظرفیت ۳۰ هزار مترمکعب نیز متناسب با ظرفیت گاز مصرفی واحدها در محوطه نیروگاه احداث خواهد شد.
گفتنی است، نیروگاه طرشت (برق آلستوم) در سال ۱۳۳۸ درمنطقه طرشت تهران احداث شده و یکی از نیروگاههای ایران از نوع تولید پراکنده (DG- مصرف برق در محل تولید) با ظرفیت تولید ۵۰ مگاوات است.
طی ابلاغیه ای از سوی معاون اول رئیس جمهوری صورت گرفت
آمادگی دولت برای خرید تضمینی برق تولیدی واحدهای دارای برق مازاد
معاون اول رئیسجمهوری تصویبنامه مربوط به ساماندهی خاموشی برق مشترکان خانگی و تجاری و جلوگیری از خاموشی گسترده در شبکه برق کشور را ابلاغ کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر هیأت دولت، هیأت وزیران در جلسه ۱۶ تیر ۱۴۰۰ به پیشنهاد وزارت نیرو و به منظور کاهش و منظم نمودن اعمال خاموشی مشترکان خانگی و تجاری و جلوگیری از خاموشی گسترده در شبکه برق کشور، تصمیماتی اتخاذ کرد.
بر این اساس، کلیه ادارات، سازمانهای دولتی، بانکها و سایر نهادهای عمومی در روزهای پنجشنبه در تهران و سراسر کشور تا پایان مرداد ماه با رعایت ماده ۸۷ قانون مدیریت خدمات کشوری تعطیل خواهند بود.
همچنین برای حفظ پایداری شبکه برق کشور، دستورات مرکز دیسپاچینگ ملی ایران (شرکت مدیریت شبکه برق ایران) برای کلیه مدیران برق و مشترکان بزرگ لازم الاجرا است. استانداران و مدیران استانی مانع هرگونه اختلال در بهرهبرداری از شبکه برق به تشخیص مرکز یادشده خواهند شد.
علاوه براین، به منظور کاهش چهار هزار مگاوات از مصرف برق کشور، کلیه صنایع موظفند به هر طریق از جمله انجام تعمیرات و تعطیلات تابستانی نسبت به کاهش مصرف خود متناسب با درخواست وزارت نیرو (شرکتهای برق) از تاریخ ابلاغ این تصویب نامه به مدت دو هفته مصرف برق خود را در حد ۱۰ درصد دیماند مصرفی محدود کنند. در صورت عدم همکاری، شرکتهای برق مجازند بلافاصله برق مشترک را قطع کنند.
لازم به ذکر است پس از گذشت دو هفته کارگروهی متشکل از وزارت صنعت، معدن و تجارت و نیرو در صورت لزوم نسبت به تمدید زمان و یا جابهجایی شرکتهای مشمول مشروط به حفظ سقف کاهش چهار هزار مگاوات تصمیمگیری خواهد کرد.
ضمناً واحدهایی که در اجرای این تصویبنامه با وزارت نیرو همکاری میکنند، معادل میزان کاهش مصرف انرژی آنها در سایر ایام سال از برق با تعرفه صفر برخوردار میشوند.
همین طور، کارگروهی مرکب از وزارتخانههای نیرو، صنعت، معدن و تجارت و امور اقتصادی و دارایی تشکیل میشود تا جهت تخصیص مشوقهایی نظیر امهال بدهی مالیاتی، تقسیط بلندمدت مالیات و بیمه تأمین اجتماعی به واحدهایی که در اجرای این تصویبنامه با وزارت نیرو همکاری میکنند به هیأت وزیران پیشنهاد نمایند.
همچنین واحدهایی که دارای مولد خود تأمین برق هستند در سقف برق تولیدی واحد خود امکان مصرف برق دارند.افزون براین، برق تولیدی واحدهای دارای برق مازاد، با تعرفه خرید تضمینی سه هزار و ۸۰۰ ریال برای هر کیلو واتساعت توسط وزارت نیرو (شرکت توانیر) خریداری میشود.اعضای دولت همچنین به وزارت نیرو (شرکت توانیر) اجازه دادند به منظور ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضای برق در کشور (تا پایان تابستان) نسبت به اولویتبندی، کاهش مصرف و یا در صورت ضرورت، قطع برق مشترکان پرمصرف و دیماندی اقدام کند.
سازمان ملل:
شهرکسازیهای اسرائیلی جنایت جنگی است
زهــــره صفــــــاری/ گســــــترش شهرکسازیهای غیرقانونی اسرائیل در اراضی اشغالی فلسطین و سرکوب شدید معترضان، با واکنش شدید کارشناس ارشد حقوق بشر سازمان ملل همراه شد و او با انتقاد شدید از رفتار صهیونیستها، شهرکسازیهای غیرقانونی را جنایت جنگی خواند.
به گزارش شبکه خبری «الجزیره»، «مایکل لینک» که گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در بخش فلسطین اشغالی به شمار میرود، در گزارش شورای حقوق بشر سازمان ملل اعلام کرد: «شهرکسازیها نقض مسلم قوانین است.
با بررسیهایی که انجام دادم، میتوان شهرکسازیهای اسرائیل را در حد جنایت جنگی قرار داد. من قول میدهم که نتایج این گزارش جامعه بینالمللی را وادار خواهد کرد تا به اسرائیل بفهماند که این اشغالگری غیرقانونی و بی اعتنایی به قوانین و دیدگاههای بینالمللی از این پس دیگر بدون هزینه نخواهد بود. اسرائیل با داشتن 300 شهرک در شرق قدس و کرانه باختری که بیش از 680 هزار اسرائیلی در آنها زندگی میکنند، با گسترش تصرفات خود و حفظ شهرکهای قدیمی، در مسیر الحاق کرانه باختری قرار گرفته است.» وی افزود: «شهرکسازیها موتور اشغالگری 54 ساله اسرائیل شده است که طولانیترین مورد در دنیای مدرن به شمار میرود. بنابراین در این برهه به اقدامی بینالمللی نه حرف و کلام ساده برای حل این شرایط نیاز داریم. چراکه تا زمانی که جوامع بینالمللی بدون در نظر گرفتن تبعات و مسئولیت رفتارهای اسرائیل تنها آن را به نقد میکشند این اشغالگری ادامه خواهد داشت و فلسطینیها هرگز به استقلال نخواهند رسید.»
اما در این میان برخلاف تصورات، نماینده امریکا در این شورا که به عنوان ناظر حضور داشت، به این گزارش واکنشی نداشت اما «لوته نودسن»، سفیر اتحادیه اروپا در سازمان ملل در ژنو بر غیرقانونی بودن شهرکسازیهای صهیونیستی در چارچوب قوانین بینالمللی تأکید کرد و گفت: «چنین اقداماتی مانند اعمال فشار برای مهاجرت، تخریب و مصادره خانهها هیچ نتیجهای به جز تشدید تنشها نخواهد داشت.»
در برابر این اعتراضات، مأمور ویژه اسرائیل در سازمان ملل در بیانیهای که در خبرگزاری رویترز منتشر کرد، گزارش «لینک» را رد کرده و آن را یکسویه و متعصبانه علیه اسرائیل خواند. در این بیانیه «لینک» متهم شده بود که با بستن چشمانش بر اقدامات حکومت فلسطین و حماس، تنها اسرائیل را محکوم کرده است. همزمان دفتر غیردولتی دیدهبان حقوق بشر در ژنو نیز با انتقاد از گزارش «لینک» آن را یکسویه خواند و نماینده ارشد سازمان ملل را متهم به قضاوت یکطرفه کرد.
سرکوب معترضان و اعتراض امریکا
اما اعتراضات به تجاوزات اسرائیل در کرانه باختری، پس از نماز جمعه با آتش باران ارتش صهیونیستی بر معترضان فلسطینی دستکم 400 نفر را مجروح کرد که حدود 31 نفر آنها با مهمات جنگی زخمی و روانه بیمارستان شدند. معترضان که در شهرهای بیتا در نزدیکی نابلس به مصادره غیرقانونی زمینهایشان اعتراض داشتند با آتش زدن لاستیکها و پرتاب سنگ به سمت صهیونیستها مقابله کردند. براساس گزارشها، فلسطینیها در شهرهای «کفر قدوم» و «بیت دجن» نیز با گاز اشکآور هدف حمله قرار گرفته و شماری روانه بیمارستان شدند.
اعتراضات در کرانه باختری و درگیری فلسطینیها و نیروهای رژیم صهیونیستی در مخالفت با شهرکسازی «اویتار» در جبل صبیح از چند ماه قبل آغاز شد.
به همین دلیل نیز بولدوزرهای رژیم صهیونیستی در تمام مدت اعتراضات روز جمعه مسیرهای منتهی به این منطقه را با خاکریزها بستند و مانع ورود معترضان شدند.
در ماههای اخیر دست کم 4 فلسطینی نیز که دو نفر از آنها نوجوان بودند در اعتراضات کشته شدند.
اما در این میان تخریب کامل خانه یک متهم فلسطینی امریکایی که به اتهام کشتن یک اسرائیلی و مجروح کردن دو نفر دیگر در کرانه باختری تحت محاکمه قرار دارد، با واکنش دولت امریکا همراه شد. «ند پرایس»، سخنگوی وزارت خارجه امریکا با اشاره به اینکه ویرانی این ویلای دو طبقه که محل زندگی دهها شهروند فلسطینی امریکایی بوده مجازات دسته جمعی به شمار رفته و باعث نگرانی است، گفت: «آنتونی بلینکن و سایر مقامات امریکایی در تماس با همتایان اسرائیلی این اقدام را مورد نقد قرار دادند. اسرائیل باید بداند تا زمانی که این اقدامات را انجام دهد مورد نقد امریکا قرار خواهد داشت. تخریب کامل خانه یک خانواده آن هم به مجازات اقدام یک عضو آن غیرقابل قبول بوده و باید این «مجازاتهای دسته جمعی» پایان یابد.»
به گزارش «جروزالم پست»، این نخستین انتقاد علنی دولت جو بایدن از اسرائیل از زمان روی کارآمدن دولت جدید و نفتالی بنتبه عنوان نخست وزیر است. اما دفتربنت نیز به این انتقاد پاسخ داد و اعلام کرد با احترام کامل به امریکا، اسرائیل همچنان براساس مصالح امنیتی خود اقدام میکند.
به گزارش شبکه خبری «الجزیره»، «مایکل لینک» که گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در بخش فلسطین اشغالی به شمار میرود، در گزارش شورای حقوق بشر سازمان ملل اعلام کرد: «شهرکسازیها نقض مسلم قوانین است.
با بررسیهایی که انجام دادم، میتوان شهرکسازیهای اسرائیل را در حد جنایت جنگی قرار داد. من قول میدهم که نتایج این گزارش جامعه بینالمللی را وادار خواهد کرد تا به اسرائیل بفهماند که این اشغالگری غیرقانونی و بی اعتنایی به قوانین و دیدگاههای بینالمللی از این پس دیگر بدون هزینه نخواهد بود. اسرائیل با داشتن 300 شهرک در شرق قدس و کرانه باختری که بیش از 680 هزار اسرائیلی در آنها زندگی میکنند، با گسترش تصرفات خود و حفظ شهرکهای قدیمی، در مسیر الحاق کرانه باختری قرار گرفته است.» وی افزود: «شهرکسازیها موتور اشغالگری 54 ساله اسرائیل شده است که طولانیترین مورد در دنیای مدرن به شمار میرود. بنابراین در این برهه به اقدامی بینالمللی نه حرف و کلام ساده برای حل این شرایط نیاز داریم. چراکه تا زمانی که جوامع بینالمللی بدون در نظر گرفتن تبعات و مسئولیت رفتارهای اسرائیل تنها آن را به نقد میکشند این اشغالگری ادامه خواهد داشت و فلسطینیها هرگز به استقلال نخواهند رسید.»
اما در این میان برخلاف تصورات، نماینده امریکا در این شورا که به عنوان ناظر حضور داشت، به این گزارش واکنشی نداشت اما «لوته نودسن»، سفیر اتحادیه اروپا در سازمان ملل در ژنو بر غیرقانونی بودن شهرکسازیهای صهیونیستی در چارچوب قوانین بینالمللی تأکید کرد و گفت: «چنین اقداماتی مانند اعمال فشار برای مهاجرت، تخریب و مصادره خانهها هیچ نتیجهای به جز تشدید تنشها نخواهد داشت.»
در برابر این اعتراضات، مأمور ویژه اسرائیل در سازمان ملل در بیانیهای که در خبرگزاری رویترز منتشر کرد، گزارش «لینک» را رد کرده و آن را یکسویه و متعصبانه علیه اسرائیل خواند. در این بیانیه «لینک» متهم شده بود که با بستن چشمانش بر اقدامات حکومت فلسطین و حماس، تنها اسرائیل را محکوم کرده است. همزمان دفتر غیردولتی دیدهبان حقوق بشر در ژنو نیز با انتقاد از گزارش «لینک» آن را یکسویه خواند و نماینده ارشد سازمان ملل را متهم به قضاوت یکطرفه کرد.
سرکوب معترضان و اعتراض امریکا
اما اعتراضات به تجاوزات اسرائیل در کرانه باختری، پس از نماز جمعه با آتش باران ارتش صهیونیستی بر معترضان فلسطینی دستکم 400 نفر را مجروح کرد که حدود 31 نفر آنها با مهمات جنگی زخمی و روانه بیمارستان شدند. معترضان که در شهرهای بیتا در نزدیکی نابلس به مصادره غیرقانونی زمینهایشان اعتراض داشتند با آتش زدن لاستیکها و پرتاب سنگ به سمت صهیونیستها مقابله کردند. براساس گزارشها، فلسطینیها در شهرهای «کفر قدوم» و «بیت دجن» نیز با گاز اشکآور هدف حمله قرار گرفته و شماری روانه بیمارستان شدند.
اعتراضات در کرانه باختری و درگیری فلسطینیها و نیروهای رژیم صهیونیستی در مخالفت با شهرکسازی «اویتار» در جبل صبیح از چند ماه قبل آغاز شد.
به همین دلیل نیز بولدوزرهای رژیم صهیونیستی در تمام مدت اعتراضات روز جمعه مسیرهای منتهی به این منطقه را با خاکریزها بستند و مانع ورود معترضان شدند.
در ماههای اخیر دست کم 4 فلسطینی نیز که دو نفر از آنها نوجوان بودند در اعتراضات کشته شدند.
اما در این میان تخریب کامل خانه یک متهم فلسطینی امریکایی که به اتهام کشتن یک اسرائیلی و مجروح کردن دو نفر دیگر در کرانه باختری تحت محاکمه قرار دارد، با واکنش دولت امریکا همراه شد. «ند پرایس»، سخنگوی وزارت خارجه امریکا با اشاره به اینکه ویرانی این ویلای دو طبقه که محل زندگی دهها شهروند فلسطینی امریکایی بوده مجازات دسته جمعی به شمار رفته و باعث نگرانی است، گفت: «آنتونی بلینکن و سایر مقامات امریکایی در تماس با همتایان اسرائیلی این اقدام را مورد نقد قرار دادند. اسرائیل باید بداند تا زمانی که این اقدامات را انجام دهد مورد نقد امریکا قرار خواهد داشت. تخریب کامل خانه یک خانواده آن هم به مجازات اقدام یک عضو آن غیرقابل قبول بوده و باید این «مجازاتهای دسته جمعی» پایان یابد.»
به گزارش «جروزالم پست»، این نخستین انتقاد علنی دولت جو بایدن از اسرائیل از زمان روی کارآمدن دولت جدید و نفتالی بنتبه عنوان نخست وزیر است. اما دفتربنت نیز به این انتقاد پاسخ داد و اعلام کرد با احترام کامل به امریکا، اسرائیل همچنان براساس مصالح امنیتی خود اقدام میکند.
قطع مکرر برق در استانهای گرمسیر هرمزگان و بوشهر به کرونا اضافه شد
بی برقی در شرجی 50 درجه
زهره توکلی
خبرنگار
طی چند روز اخیر، مردم استانهای هرمزگان و بوشهر که در این فصل طبق هرسال روزهای به شدت گرمی را سپری میکنند دچار قطع مکرر برق در ساعاتی از شبانه روز شده اند به طوری که شرایط زندگی برای شان طاقت فرسا یا غیرقابل تحمل شده است.
با توجه به اینکه استان هرمزگان، برخلاف سایر استانها، گاز شهری ندارد و انرژی غالب در این استان برق است با قطع برق ، وسایل پخت و پز هم از کار میافتد. استانی که 10ماه سال گرم است و فقط در دی و بهمن ماه هوای خنک آن هم در حد هوای بهاری دارد و فصول پاییز و زمستان را تجربه نمیکند. حال باید تصور کرد در چنین استانی که برق حرف نخست را در مصارف خانگی و تجاری دارد، وقتی در تابستان که به فصل «خرماپزان» معروف است، برق قطع میشود چه اتفاقی میافتد.
علیرضا آشنا از شهروندان بندرعباس در این باره به «ایران» میگوید: در چند روز اخیر که بندرعباس، هوای به شدت گرم و شرجی داشته است، ساعاتی را با قطع برق نیز مواجه بودهایم، خاموشیهایی که بدون اطلاع قبلی اتفاق افتادهاند. وی میافزاید: پس از 5روز که برق این شهر در مناطق مختلف برای مدت 2 تا 3 ساعت قطع میشود و مردم به سختی افتاده اند به تازگی جدول قطعی برق برای مناطق مختلف مشخص شده است.
آشنا اضافه میکند: البته قطع برق فقط به این چند روز محدود نبوده و در واقع از ابتدای امسال تا کنون بارها برق مناطق مختلف این شهرستان قطع شده است. شاید در برخی استانهای دیگر کشور وقتی برق قطع میشود مردم فقط به فکر فاسد نشدن مواد غذایی یا نسوختن لوازم برقی باشند اما در این شهرستان که شرایط آب و هوایی خاصی دارد و مردم در معرض دمای بالای 50درجه و گرمای طاقت فرسا هستند، مشکلات بسیار بیشتر و متفاوتتر خواهد بود.
علیرضا دریازاده، از ماهی فروشان بندرعباس نیز به «ایران» میگوید: بیشترین منبع درآمد در این شهر فروش آبزیان است اما برق بازار ماهی فروشان بندرعباس نیز قطع میشود که باعث فساد زودهنگام آبزیان میشود.
وی میافزاید: وقتی بدون اعلام قبلی برقها قطع میشود نمیتوانیم برای جلوگیری از فساد ماهیها کاری کنیم لذا دچار ضرر و زیان میشویم در صورتی که اگر حداقل زمان قطع برق مشخص باشد میتوانیم از قبل مقدار کافی یخ تهیه کنیم تا در مدت زمان قطع برق ماهی و میگوها فاسد نشوند.
سوختن کولرها در گرمای 50درجه
محسن سالاری، از دیگر شهروندان بندرعباس نیز با اعلام اینکه نیم شب با قطع برق مواجه شدیم، به «ایران» میگوید: همه میدانند کولر گازی یکی از لوازمی بوده که بدون آن زندگی در این شهر غیرممکن است و قیمت آن حداقل 20 تا 30میلیون تومان است اما طی این چند روز نوسان برق باعث شده کولر گازی ما بسوزد و جبران خسارت توسط مسئولان شرکت برق نیز حتی در صورت پرداخت، زمانبر است و ما نیز هم اکنون توان خرید مجدد آن را نداریم.
رامین اسماعیل زاده، از شهروندان بوشهری که در مرغ فروشی شاغل است نیز در این باره به «ایران» میگوید: از ابتدای تیرماه، روزانه یک ساعت با قطع برق مواجه میشویم که زمان آن نیز مشخص نیست.
وی میافزاید: با توجه به اینکه مرغها در یخچال و فریزر قرار دارند زمان قطع برق ممکن است، فاسد شوند و دچار زیان شویم. علاوه بر آن گرمای هوا نیز با خاموشی کولرها، قابل تحمل نیست.
علی بهزادی، از دیگر شهروندان بوشهری با بیان اینکه در سوپرمارکت مشغول به کار هستم، در این خصوص به «ایران» میگوید: سوپرمارکت، صنفی خدماتی است اما در چند روز اخیر با قطع برق که روزانه 3مرتبه و هر بار 2ساعت در این منطقه اتفاق افتاده است، وقتی برق قطع میشود یخچالهایی که در آن خوراکیها و مواد غذایی که نیاز به سرمایش و انجماد دارند نظیر لبنیات، بستنی و مواد پروتئینی دچار فساد زودرس میشوند لذا یا باید مرجوع کنیم یا آنها را از بین ببریم و دچار خسارت شویم. یخچال سردخانه ام در هفته گذشته به خاطر نوسان برق سوخت و گرفتن خسارت هم حتی در صورت قبول شرکت برق زمانبر است.
روشن گذاشتن لامپ نمای ساختمان ادارههای شهر در اوج خاموشیها
وی اضافه میکند: مواقعی شده که شب، خواستیم مغازه را تعطیل کنیم اما به یکباره برق قطع شده و چون درهای اغلب مغازهها به صورت کشویی و برقی است، نتوانستیم در را ببندیم لذا تا وصل شدن برق، داخل مغازه عملاً زندانی شده ایم چون نمیتوانیم به خاطر قطع کارتخوانها، خدمات هم بدهیم.
این شهروند بوشهری به نکته جالب توجهی برای مسئولان اشاره میکند و میگوید: شب به منزل برمیگشتم در حالی که محدوده ما برق نداشت، ساختمانهای اداری را مشاهده کردم که در اوج کمبود برق و خاموشیها، لامپهای نمای ساختمان خود را تا صبح روشن میگذارند، یا حتی صنوفی نظیر نمایشگاه اتومبیل یا لوسترفروشی و... برای جلب مشتری تعداد زیادی لامپهای پرقدرت را روشن میگذارند ولی متأسفانه هیچ مدیریتی بر کاهش مصرف برق برای این ساختمانهای اداری و صنوف اعمال نمیشود.
گرمای طاقت فرسا در هرمزگان
مدیرعامل شرکت توزیع برق در استان هرمزگان درباره علت بروز خاموشیهای مکرر در این استان به «ایران» میگوید: طی روزهای اخیر با توجه به بالارفتن دمای هوا و افزایش مصرف برق و همچنین کاهش تولید نیروگاههای برقابی این شرکت نیز همانند سایر شرکتهای توزیع برق در سراسر کشور طبق اعلام شرکت برق منطقه ای استان «برنامه مدیریت اضطراری بار» را اجرا میکند .
مهندسهاجر عبدی با بیان اینکه میزان اعمال خاموشیها متناسب با میزان مصرف و شرایط خاص هر استان است، در خصوص وضعیت مردم این استان به دلیل قطع مکرر برق میافزاید: شرایط جوی استان هرمزگان به گونه ای است که در شرایط گرمای تابستان زندگی بدون برق و لوازم سرمایشی برای مردم استان بسیار سخت و طاقت فرساست.
یکی از مشکلات و نارضایتیهای مردم کشور در این روزها نامشخص بودن زمان قطع برق بوده است، مدیرعامل شرکت توزیع برق در استان هرمزگان در این مورد نیز اظهار میدارد: میزان سهمیه استان هرمزگان برای اعمال خاموشی از سوی مدیریت شبکه برق ایران در تهران به برق منطقه ای استان اعلام میشود و شرکت توزیع برق براساس میزان کمبود اعلام شده خاموشی اعمال میکند.
عبدی، علت قطعیهای اخیر برق را ناشی از افزایش ناگهانی مصرف برق عنوان میکند و میگوید: این مشکل موجب شد جدول خاموشیها دچار تغییراتی شود و میزان خاموشیها افزایش یابد.
رمز ارزها و ماینرهای غیرمجاز در بوشهر
غلامرضا حشمتی درباره مطابقت زمان قطع برق در استان با جدول زمان بندی تعیین شده، میگوید: قطع برق مطابق با جدول اعلام شده انجام میشود. در مواقعی که تعادل تولید و مصرف از بین برود منجر به عملکرد رلههای فرکانسی ایستگاههای انتقال و فوق توزیع میشود که امیدواریم با تدابیر اتخاذ شده دیگر شاهد قطع بی برنامه نباشیم. این مسئول در خصوص علل اصلی این خاموشیها اظهار میدارد: افزایش بی رویه استفاده از ماینرهای غیرمجاز که هر یک دستگاه ماینر به اندازه یک کولر گازی مصرف برق دارد، کاهش شدید بارندگیهای سنوات اخیر که منجر به از بین رفتن تولید نیروگاههای برقابی شده، افزایش دمای هوا و نیز استفاده زود هنگام کشاورزان از چاههای آبی، در مجموع باعث بروز این خاموشیها در سراسر کشور و استان بوشهر شده است.
وی در مورد جبران خسارتهای احتمالی ناشی از نوسان برق طی روزهای اخیر در استان میگوید: هزینه خسارت احتمالی به لوازم برق مشترکان پس از بررسیهای کارشناسی صورت گرفته توسط همکاران در بخش اتفاقات و عملیات، توسط بیمه قابل پرداخت است اما از هم استانیهای محترم خواهشمندیم با نصب محافظ برق و رعایت دستورالعملهای نظام مهندسی ساختمان، موجب کاهش آسیب دیدگی به لوازم خود شوند.
خبرنگار
طی چند روز اخیر، مردم استانهای هرمزگان و بوشهر که در این فصل طبق هرسال روزهای به شدت گرمی را سپری میکنند دچار قطع مکرر برق در ساعاتی از شبانه روز شده اند به طوری که شرایط زندگی برای شان طاقت فرسا یا غیرقابل تحمل شده است.
با توجه به اینکه استان هرمزگان، برخلاف سایر استانها، گاز شهری ندارد و انرژی غالب در این استان برق است با قطع برق ، وسایل پخت و پز هم از کار میافتد. استانی که 10ماه سال گرم است و فقط در دی و بهمن ماه هوای خنک آن هم در حد هوای بهاری دارد و فصول پاییز و زمستان را تجربه نمیکند. حال باید تصور کرد در چنین استانی که برق حرف نخست را در مصارف خانگی و تجاری دارد، وقتی در تابستان که به فصل «خرماپزان» معروف است، برق قطع میشود چه اتفاقی میافتد.
علیرضا آشنا از شهروندان بندرعباس در این باره به «ایران» میگوید: در چند روز اخیر که بندرعباس، هوای به شدت گرم و شرجی داشته است، ساعاتی را با قطع برق نیز مواجه بودهایم، خاموشیهایی که بدون اطلاع قبلی اتفاق افتادهاند. وی میافزاید: پس از 5روز که برق این شهر در مناطق مختلف برای مدت 2 تا 3 ساعت قطع میشود و مردم به سختی افتاده اند به تازگی جدول قطعی برق برای مناطق مختلف مشخص شده است.
آشنا اضافه میکند: البته قطع برق فقط به این چند روز محدود نبوده و در واقع از ابتدای امسال تا کنون بارها برق مناطق مختلف این شهرستان قطع شده است. شاید در برخی استانهای دیگر کشور وقتی برق قطع میشود مردم فقط به فکر فاسد نشدن مواد غذایی یا نسوختن لوازم برقی باشند اما در این شهرستان که شرایط آب و هوایی خاصی دارد و مردم در معرض دمای بالای 50درجه و گرمای طاقت فرسا هستند، مشکلات بسیار بیشتر و متفاوتتر خواهد بود.
علیرضا دریازاده، از ماهی فروشان بندرعباس نیز به «ایران» میگوید: بیشترین منبع درآمد در این شهر فروش آبزیان است اما برق بازار ماهی فروشان بندرعباس نیز قطع میشود که باعث فساد زودهنگام آبزیان میشود.
وی میافزاید: وقتی بدون اعلام قبلی برقها قطع میشود نمیتوانیم برای جلوگیری از فساد ماهیها کاری کنیم لذا دچار ضرر و زیان میشویم در صورتی که اگر حداقل زمان قطع برق مشخص باشد میتوانیم از قبل مقدار کافی یخ تهیه کنیم تا در مدت زمان قطع برق ماهی و میگوها فاسد نشوند.
سوختن کولرها در گرمای 50درجه
محسن سالاری، از دیگر شهروندان بندرعباس نیز با اعلام اینکه نیم شب با قطع برق مواجه شدیم، به «ایران» میگوید: همه میدانند کولر گازی یکی از لوازمی بوده که بدون آن زندگی در این شهر غیرممکن است و قیمت آن حداقل 20 تا 30میلیون تومان است اما طی این چند روز نوسان برق باعث شده کولر گازی ما بسوزد و جبران خسارت توسط مسئولان شرکت برق نیز حتی در صورت پرداخت، زمانبر است و ما نیز هم اکنون توان خرید مجدد آن را نداریم.
رامین اسماعیل زاده، از شهروندان بوشهری که در مرغ فروشی شاغل است نیز در این باره به «ایران» میگوید: از ابتدای تیرماه، روزانه یک ساعت با قطع برق مواجه میشویم که زمان آن نیز مشخص نیست.
وی میافزاید: با توجه به اینکه مرغها در یخچال و فریزر قرار دارند زمان قطع برق ممکن است، فاسد شوند و دچار زیان شویم. علاوه بر آن گرمای هوا نیز با خاموشی کولرها، قابل تحمل نیست.
علی بهزادی، از دیگر شهروندان بوشهری با بیان اینکه در سوپرمارکت مشغول به کار هستم، در این خصوص به «ایران» میگوید: سوپرمارکت، صنفی خدماتی است اما در چند روز اخیر با قطع برق که روزانه 3مرتبه و هر بار 2ساعت در این منطقه اتفاق افتاده است، وقتی برق قطع میشود یخچالهایی که در آن خوراکیها و مواد غذایی که نیاز به سرمایش و انجماد دارند نظیر لبنیات، بستنی و مواد پروتئینی دچار فساد زودرس میشوند لذا یا باید مرجوع کنیم یا آنها را از بین ببریم و دچار خسارت شویم. یخچال سردخانه ام در هفته گذشته به خاطر نوسان برق سوخت و گرفتن خسارت هم حتی در صورت قبول شرکت برق زمانبر است.
روشن گذاشتن لامپ نمای ساختمان ادارههای شهر در اوج خاموشیها
وی اضافه میکند: مواقعی شده که شب، خواستیم مغازه را تعطیل کنیم اما به یکباره برق قطع شده و چون درهای اغلب مغازهها به صورت کشویی و برقی است، نتوانستیم در را ببندیم لذا تا وصل شدن برق، داخل مغازه عملاً زندانی شده ایم چون نمیتوانیم به خاطر قطع کارتخوانها، خدمات هم بدهیم.
این شهروند بوشهری به نکته جالب توجهی برای مسئولان اشاره میکند و میگوید: شب به منزل برمیگشتم در حالی که محدوده ما برق نداشت، ساختمانهای اداری را مشاهده کردم که در اوج کمبود برق و خاموشیها، لامپهای نمای ساختمان خود را تا صبح روشن میگذارند، یا حتی صنوفی نظیر نمایشگاه اتومبیل یا لوسترفروشی و... برای جلب مشتری تعداد زیادی لامپهای پرقدرت را روشن میگذارند ولی متأسفانه هیچ مدیریتی بر کاهش مصرف برق برای این ساختمانهای اداری و صنوف اعمال نمیشود.
گرمای طاقت فرسا در هرمزگان
مدیرعامل شرکت توزیع برق در استان هرمزگان درباره علت بروز خاموشیهای مکرر در این استان به «ایران» میگوید: طی روزهای اخیر با توجه به بالارفتن دمای هوا و افزایش مصرف برق و همچنین کاهش تولید نیروگاههای برقابی این شرکت نیز همانند سایر شرکتهای توزیع برق در سراسر کشور طبق اعلام شرکت برق منطقه ای استان «برنامه مدیریت اضطراری بار» را اجرا میکند .
مهندسهاجر عبدی با بیان اینکه میزان اعمال خاموشیها متناسب با میزان مصرف و شرایط خاص هر استان است، در خصوص وضعیت مردم این استان به دلیل قطع مکرر برق میافزاید: شرایط جوی استان هرمزگان به گونه ای است که در شرایط گرمای تابستان زندگی بدون برق و لوازم سرمایشی برای مردم استان بسیار سخت و طاقت فرساست.
یکی از مشکلات و نارضایتیهای مردم کشور در این روزها نامشخص بودن زمان قطع برق بوده است، مدیرعامل شرکت توزیع برق در استان هرمزگان در این مورد نیز اظهار میدارد: میزان سهمیه استان هرمزگان برای اعمال خاموشی از سوی مدیریت شبکه برق ایران در تهران به برق منطقه ای استان اعلام میشود و شرکت توزیع برق براساس میزان کمبود اعلام شده خاموشی اعمال میکند.
عبدی، علت قطعیهای اخیر برق را ناشی از افزایش ناگهانی مصرف برق عنوان میکند و میگوید: این مشکل موجب شد جدول خاموشیها دچار تغییراتی شود و میزان خاموشیها افزایش یابد.
رمز ارزها و ماینرهای غیرمجاز در بوشهر
غلامرضا حشمتی درباره مطابقت زمان قطع برق در استان با جدول زمان بندی تعیین شده، میگوید: قطع برق مطابق با جدول اعلام شده انجام میشود. در مواقعی که تعادل تولید و مصرف از بین برود منجر به عملکرد رلههای فرکانسی ایستگاههای انتقال و فوق توزیع میشود که امیدواریم با تدابیر اتخاذ شده دیگر شاهد قطع بی برنامه نباشیم. این مسئول در خصوص علل اصلی این خاموشیها اظهار میدارد: افزایش بی رویه استفاده از ماینرهای غیرمجاز که هر یک دستگاه ماینر به اندازه یک کولر گازی مصرف برق دارد، کاهش شدید بارندگیهای سنوات اخیر که منجر به از بین رفتن تولید نیروگاههای برقابی شده، افزایش دمای هوا و نیز استفاده زود هنگام کشاورزان از چاههای آبی، در مجموع باعث بروز این خاموشیها در سراسر کشور و استان بوشهر شده است.
وی در مورد جبران خسارتهای احتمالی ناشی از نوسان برق طی روزهای اخیر در استان میگوید: هزینه خسارت احتمالی به لوازم برق مشترکان پس از بررسیهای کارشناسی صورت گرفته توسط همکاران در بخش اتفاقات و عملیات، توسط بیمه قابل پرداخت است اما از هم استانیهای محترم خواهشمندیم با نصب محافظ برق و رعایت دستورالعملهای نظام مهندسی ساختمان، موجب کاهش آسیب دیدگی به لوازم خود شوند.
کمک رسانی ارتش و سپاه در سیستان و بلوچستان برای کنترل و مقابله با کرونا
جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران:
سپاه همواره به دولتها کمک کرده است
دریادار پاسدار علی فدوی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران با اشاره به اقدامات سپاه پاسداران و سازمان بسیج مستضعفین در مقابله با ویروس منحوس کرونا اظهار کرد: سپاه پاسداران همواره در خدمترسانی به دولتها، پای کار بوده و حتی در مواقعی هم مورد بی مهری قرار گرفته است؛ اما هیچگاه دولتهای منتخب مردم را رها نکرده و هر زمان که نیاز بوده به دولتمردان جهت خدمترسانی بهتر به مردم کمک کرده است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، دریادار فدوی با بیان اینکه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تمام ظرفیتهایش آماده کمکرسانی به دولت انقلابی منتخب مردم است، گفت: حتی در موضوعات جدید و در راستای برطرف کردن نیازهای ضروری مردم که به واسطه خباثت دشمنان و تحریمهای ناجوانمردانه جلوی آن گرفته شده است، ما آماده کمکرسانی و حمایت از دولت در جهت برطرف شدن این نیازها هستیم.
فرمانده کل ارتش:
ارتش با اقتدار در مقابل هر دشمنی میایستد
امیر سرلشکر سید عبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش با تأکید بر اینکه ارتش با قاطعیت در مقابل دشمن میایستد، گفت: ارتش خصوصیات والایی دارد که یکی از آنها حضور بموقع در صحنه است. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، او در جمع فرماندهان و کارکنان گروه ۴۱۱ مهندسی پیامبر اعظم نزاجا، گفت: امروز ارتش، ارزشها و خصوصیات خوب و والایی دارد که قابل بیان است و یکی از آنها حضور بموقع در صحنه است. وقتی قرار است پای نظام بایستد و تو دهنی به دشمن بزند، حضور پیدا میکند و یکی از این صحنهها حضور گسترده کارکنان ارتش و خانوادههای آنان در انتخابات ریاست جمهوری بود که قریب به ۷۸ درصد در این اقدام ارزشمند شرکت کردند.
سرلشکر موسوی، ارتش را مصداق بارز «اشداء علی الکفار و رحماء بینهم» دانست و گفت: ارتشی که با قاطعیت و اقتدار در مقابل دشمن میایستد، طاقت دیدن گریه یک دختر بچه را ندارد و فوراً به کمک او میشتابد. امروز بحمدالله با برنامهریزی و همت فرماندهان و کارکنان خدوم ارتش، تلاش خوبی برای رفع دغدغههای مردم سیستان و بلوچستان در حال انجام است.
سپاه همواره به دولتها کمک کرده است
دریادار پاسدار علی فدوی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران با اشاره به اقدامات سپاه پاسداران و سازمان بسیج مستضعفین در مقابله با ویروس منحوس کرونا اظهار کرد: سپاه پاسداران همواره در خدمترسانی به دولتها، پای کار بوده و حتی در مواقعی هم مورد بی مهری قرار گرفته است؛ اما هیچگاه دولتهای منتخب مردم را رها نکرده و هر زمان که نیاز بوده به دولتمردان جهت خدمترسانی بهتر به مردم کمک کرده است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، دریادار فدوی با بیان اینکه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تمام ظرفیتهایش آماده کمکرسانی به دولت انقلابی منتخب مردم است، گفت: حتی در موضوعات جدید و در راستای برطرف کردن نیازهای ضروری مردم که به واسطه خباثت دشمنان و تحریمهای ناجوانمردانه جلوی آن گرفته شده است، ما آماده کمکرسانی و حمایت از دولت در جهت برطرف شدن این نیازها هستیم.
فرمانده کل ارتش:
ارتش با اقتدار در مقابل هر دشمنی میایستد
امیر سرلشکر سید عبدالرحیم موسوی فرمانده کل ارتش با تأکید بر اینکه ارتش با قاطعیت در مقابل دشمن میایستد، گفت: ارتش خصوصیات والایی دارد که یکی از آنها حضور بموقع در صحنه است. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، او در جمع فرماندهان و کارکنان گروه ۴۱۱ مهندسی پیامبر اعظم نزاجا، گفت: امروز ارتش، ارزشها و خصوصیات خوب و والایی دارد که قابل بیان است و یکی از آنها حضور بموقع در صحنه است. وقتی قرار است پای نظام بایستد و تو دهنی به دشمن بزند، حضور پیدا میکند و یکی از این صحنهها حضور گسترده کارکنان ارتش و خانوادههای آنان در انتخابات ریاست جمهوری بود که قریب به ۷۸ درصد در این اقدام ارزشمند شرکت کردند.
سرلشکر موسوی، ارتش را مصداق بارز «اشداء علی الکفار و رحماء بینهم» دانست و گفت: ارتشی که با قاطعیت و اقتدار در مقابل دشمن میایستد، طاقت دیدن گریه یک دختر بچه را ندارد و فوراً به کمک او میشتابد. امروز بحمدالله با برنامهریزی و همت فرماندهان و کارکنان خدوم ارتش، تلاش خوبی برای رفع دغدغههای مردم سیستان و بلوچستان در حال انجام است.
اروپا درخواست کرد
ممنوعیت نشر محتوای مرتبط با پناهندگی در شبکههای اجتماعی
میثم لطفی
خبرنگار
کانال مانش بهعنوان یکی از پررفت و آمدترین آبراههای جهان در چند سال اخیر به بزرگترین امید پناهجویان تبدیل شده است تا با عبور از این آبراه پرخطر خود را به سواحل جنوبی انگلیس یا دیگر نقاط اروپا برسانند. در حالی که وضع قوانین مختلف در اروپا تاکنون مانع ورود پناهندگان به این منطقه نشد، این بار دولت انگلستان دست به دامن شبکههای اجتماعی شده است تا به کمک آنها بتواند جلوی ورود غیرقانونی به این منطقه را بگیرد. در این راستا «پریتی پاتل» وزیر کشور انگلستان از شبکههای اجتماعی خواست تمامی مطالب با محتوای پناهندگی و عبور از کانال مانش را که میتواند باعث تشویق پناهجویان شود حذف کنند تا جلوی تشویق این دسته از افراد گرفته شود.
پاتل در نامهای که برای شرکتهای توسعه دهنده شبکههای اجتماعی نوشته، توضیح میدهد که محتوای تبلیغاتی منتشر شده در این پلتفرمها برای ورود غیرقانونی به انگلیس غیرقابل قبول است و به تمامی پلتفرمهای اجتماعی توصیه میکند با حذف این قبیل محتوا انگیزه کمتری برای پناهندگی ایجاد کنند.
عبور از کانال پلتفرمهای رسانهای
کانال مانش که در منطقه بین شمال فرانسه و جنوب انگلستان واقع شده است با طول 560 کیلومتر اقیانوس اطلس را به دریای شمال وصل میکند و در سالهای اخیر به شاهراه اصلی پناهندگان تبدیل شده است تا با عبور غیرقانونی از این نقطه بتوانند خود را به نقاط مختلف اروپا برسانند.
براساس گزارشهای رسمی گفته میشود که هر هفته بهطور میانگین چندصد مهاجر بهصورت غیرقانونی از این کانال عبور میکنند و سال گذشته تنها در یک روز 235 مهاجر با عبور از کانال مانش خود را به جنوب انگلیس رساندند تا رکورد بیشترین ورود غیرقانونی از این نقطه در تاریخ شکسته شود.
هفته گذشته نیز دولت فرانسه بنا بر گزارشهای دریافتی خود توضیح داد یک کشتی نیروی مرزی وارد آبهای این کشور شده است و مهاجران را از یک قایق وابسته به انگلیس تحویل گرفته که این پرونده در وزارت کشور فرانسه در حال بررسی است.
افزایش قابل ملاحظه ورود پناهجویان از کانال مانش و البته مرگ و میر تعداد زیادی از آنها در آبهای پرتلاطم اقیانوس اطلس باعث شد وزیر کشور انگلیس پس از بررسی تمام روشهای موجود، کمک گرفتن از شبکههای اجتماعی را بهترین راه برای مقابله با این جریان بداند. او با اعلام رسمی درخواست خود مبنی بر حذف تمامی محتوای مرتبط با ورود غیرقانونی از این منطقه، از شبکههای رسانهای عاجزانه کمک خواست.
شرکت فیسبوک که شبکه اجتماعی اینستاگرام و اپلیکیشن پیامرسان واتساپ هم از زیرمجموعههای آن محسوب میشوند در پی دریافت نامه دولت انگلستان توضیح داد که قاچاق افراد یک امر غیرقانونی محسوب میشود و نشر هرگونه محتوای تشویق کننده افراد برای حرکت از کانال مانش و پناهندگی در کشورهای مختلف در شبکههای اجتماعی زیرمجموعه این شرکت به هیچ وجه مجاز نیست.
گفتنی است یک ویدیو در شبکههای اجتماعی بازنشر شده است که در آن به نظر میرسد گروهی از مردان در حال عبور از کانال مانش با یک قایق کوچک دچار سانحه شدهاند. این ویدیو که نخستین بار در شبکه اجتماعی تیکتاک به اشتراک گذاشته شد، میلیونها بار توسط کاربران اجتماعی بازنشر شد.
وزارت کشور انگلیس هم با انتشار بیانیهای توضیح داد قاچاقچیان انسان با استفاده از صفحات خود در شبکههای اجتماعی فیس بوک، اینستاگرام و توئیتر، مهاجران ناامید را جذب میکنند و پس از دریافت مبالغ قابل ملاحظه آنها را تشویق میکنند تا با عبور از این آبراه خطرناک خود را به اروپا برسانند. در نامه وزیر کشور انگلیس گفته شد: «انتشار مطالبی که باعث تشویق عبور از این آبراه خطرناک شوند و مردم را به سمت پناهندگی سوق دهند کاملاً غیرقابل قبول است و میبایست هرچه سریعتر با نشر این مطالب مقابله شود».
او افزود: «این مطالب پناهجویان را تشویق میکند که یک کشور را ترک کنند و با به خطر انداختن زندگی خود و خانواده و البته پرداخت مبالغ زیاد به قاچاقچیان وارد انگلیس شوند. این اتفاق که شبکههای اجتماعی یکی از عوامل اصلی ترویج هرچه بیشتر آن محسوب میشود به قیمت جان افراد تمام خواهد شد».
امید واهی شبکههای اجتماعی
آنچه که در مطالب منتشر شده در شبکههای اجتماعی دیده نمیشود، پایان زندگی تعداد زیادی از پناهجویان است که به امید زندگی بهتر دست به این مخاطره زدند. بسیاری از افراد مجبور میشوند برای رسیدن به مناطق شمالی اروپا بیش از 13 ساعت را در آبهای یخ زده سپری کنند و جان خود را به خطر بیندازند تا شاید آینده بهتری در انتظار آنها باشد.
وزیر کشور انگلیس در نامه خود از شبکههای اجتماعی خواست با برنامهریزی دقیق، هرچه سریعتر برای حذف مطالب مرتبط با پناهندگی در اروپا و عبور از کانال مانش اقدام کنند و پیش از آنکه تعداد بیشتری از پناهجویان در این آبراه خطرناک جان خود را از دست بدهند، دست به کار شوند.نخستین شبکه اجتماعی که در این خصوص عکسالعمل نشان داد، فیسبوک بود. سخنگوی این شرکت با غیرقانونی خواندن قاچاق انسان اظهار داشت که هرگونه تبلیغات، مطلب، صفحه یا گروهی که این فعالیتها را هماهنگ کند بسرعت شناسایی میشود و با آنها برخورد خواهد شد.
در بیانیه فیس بوک اعلام شد: «ما همکاری نزدیک خود را با آژانسهای اجرای قانون در سراسر جهان از جمله سازمان ملی جرایم انگلیس و یوروپل آغاز کردیم تا گروههایی که این قبیل فعالیتها را در شبکههای اجتماعی مدیریت میکنند شناسایی و حذف کنیم».از ابتدای سالجاری تاکنون بیش از چهار هزار نفر از طریق کانال مانش خود را به سواحل جنوبی انگلستان رساندند و البته صدها نفر هم در این مسیر جان خود را از دست دادند. در سال 2020 نیز درمجموع 8500 پناهجو از این مسیر وارد انگلیس شدند که پیشبینی میشود تعداد آنها در سالجاری افزایش یابد، البته وزارت کشور انگلیس میگوید در نیمه نخست امسال دهها گروه قاچاقچی را که فعالیت آنها در شبکههای اجتماعی متمرکز بود ، شناسایی و دستگیر کرده است.
ماه گذشته نیز صدراعظم اتریش با اشاره به تأثیر شبکههای اجتماعی در افزایش ورود غیرقانونی به اروپا، خواهان فشار هرچه بیشتر اتحادیه اروپا به پلتفرمهای رسانهای شد تا جلوی نشر مطالب با موضوع قاچاق انسان گرفته شود. او توضیح داد شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک و توئیتر باید در مورد افزایش چشمگیر تعداد پناهجویان در سالهای اخیر پاسخگو باشند و این موضوع را بهخاطر بسپارند که سهلانگاری آنها در جریان ورود غیرقانونی به دیگر کشورها باعث مرگ بسیاری از افراد شده است.
به گفته صدراعظم اتریش، گروههای قاچاق انسان بهگونهای فعالیتهای خود را در شبکههای اجتماعی متمرکز کردهاند که تمام اقدامات مرتبط با مهاجرت غیرقانونی را بدون آنکه ردی از خود برجا بگذارند، در فضای مجازی دنبال میکنند. آنها پس از گرفتن هزاران یورو از هر پناهجو، از طریق شبکههای اجتماعی اقدام به ارائه گذرنامههای تقلبی و مدارک جعلی میکنند و به همین خاطر خرید و فروش مدارک غیرقانونی به یکی از کسب و کارهای پردرآمد در پلتفرمهای اجتماعی تبدیل شده است.
اتحادیه اروپا این روزها در حال تصویب قانونی برای اصلاح فرایند نشر مطالب در شبکههای اجتماعی است تا هرگونه محتوای تشویق کننده برای پناهندگی و ورود غیرقانونی به کشورهای این منطقه ممنوع شود و شرکتهای توسعه دهنده پلتفرمهای اجتماعی و رسانهای مسئول محتوای منتشر شده در این زمینه باشند. دولت انگلیس هم در تلاش است مجازات افرادی که پناهجویان را به این کشور قاچاق میکنند از 14 سال زندان به حبس ابد تغییر دهد و جرایم سنگین هم برای شبکههای اجتماعی نشردهنده این قبیل محتوا در نظر گرفته شود.
خبرنگار
کانال مانش بهعنوان یکی از پررفت و آمدترین آبراههای جهان در چند سال اخیر به بزرگترین امید پناهجویان تبدیل شده است تا با عبور از این آبراه پرخطر خود را به سواحل جنوبی انگلیس یا دیگر نقاط اروپا برسانند. در حالی که وضع قوانین مختلف در اروپا تاکنون مانع ورود پناهندگان به این منطقه نشد، این بار دولت انگلستان دست به دامن شبکههای اجتماعی شده است تا به کمک آنها بتواند جلوی ورود غیرقانونی به این منطقه را بگیرد. در این راستا «پریتی پاتل» وزیر کشور انگلستان از شبکههای اجتماعی خواست تمامی مطالب با محتوای پناهندگی و عبور از کانال مانش را که میتواند باعث تشویق پناهجویان شود حذف کنند تا جلوی تشویق این دسته از افراد گرفته شود.
پاتل در نامهای که برای شرکتهای توسعه دهنده شبکههای اجتماعی نوشته، توضیح میدهد که محتوای تبلیغاتی منتشر شده در این پلتفرمها برای ورود غیرقانونی به انگلیس غیرقابل قبول است و به تمامی پلتفرمهای اجتماعی توصیه میکند با حذف این قبیل محتوا انگیزه کمتری برای پناهندگی ایجاد کنند.
عبور از کانال پلتفرمهای رسانهای
کانال مانش که در منطقه بین شمال فرانسه و جنوب انگلستان واقع شده است با طول 560 کیلومتر اقیانوس اطلس را به دریای شمال وصل میکند و در سالهای اخیر به شاهراه اصلی پناهندگان تبدیل شده است تا با عبور غیرقانونی از این نقطه بتوانند خود را به نقاط مختلف اروپا برسانند.
براساس گزارشهای رسمی گفته میشود که هر هفته بهطور میانگین چندصد مهاجر بهصورت غیرقانونی از این کانال عبور میکنند و سال گذشته تنها در یک روز 235 مهاجر با عبور از کانال مانش خود را به جنوب انگلیس رساندند تا رکورد بیشترین ورود غیرقانونی از این نقطه در تاریخ شکسته شود.
هفته گذشته نیز دولت فرانسه بنا بر گزارشهای دریافتی خود توضیح داد یک کشتی نیروی مرزی وارد آبهای این کشور شده است و مهاجران را از یک قایق وابسته به انگلیس تحویل گرفته که این پرونده در وزارت کشور فرانسه در حال بررسی است.
افزایش قابل ملاحظه ورود پناهجویان از کانال مانش و البته مرگ و میر تعداد زیادی از آنها در آبهای پرتلاطم اقیانوس اطلس باعث شد وزیر کشور انگلیس پس از بررسی تمام روشهای موجود، کمک گرفتن از شبکههای اجتماعی را بهترین راه برای مقابله با این جریان بداند. او با اعلام رسمی درخواست خود مبنی بر حذف تمامی محتوای مرتبط با ورود غیرقانونی از این منطقه، از شبکههای رسانهای عاجزانه کمک خواست.
شرکت فیسبوک که شبکه اجتماعی اینستاگرام و اپلیکیشن پیامرسان واتساپ هم از زیرمجموعههای آن محسوب میشوند در پی دریافت نامه دولت انگلستان توضیح داد که قاچاق افراد یک امر غیرقانونی محسوب میشود و نشر هرگونه محتوای تشویق کننده افراد برای حرکت از کانال مانش و پناهندگی در کشورهای مختلف در شبکههای اجتماعی زیرمجموعه این شرکت به هیچ وجه مجاز نیست.
گفتنی است یک ویدیو در شبکههای اجتماعی بازنشر شده است که در آن به نظر میرسد گروهی از مردان در حال عبور از کانال مانش با یک قایق کوچک دچار سانحه شدهاند. این ویدیو که نخستین بار در شبکه اجتماعی تیکتاک به اشتراک گذاشته شد، میلیونها بار توسط کاربران اجتماعی بازنشر شد.
وزارت کشور انگلیس هم با انتشار بیانیهای توضیح داد قاچاقچیان انسان با استفاده از صفحات خود در شبکههای اجتماعی فیس بوک، اینستاگرام و توئیتر، مهاجران ناامید را جذب میکنند و پس از دریافت مبالغ قابل ملاحظه آنها را تشویق میکنند تا با عبور از این آبراه خطرناک خود را به اروپا برسانند. در نامه وزیر کشور انگلیس گفته شد: «انتشار مطالبی که باعث تشویق عبور از این آبراه خطرناک شوند و مردم را به سمت پناهندگی سوق دهند کاملاً غیرقابل قبول است و میبایست هرچه سریعتر با نشر این مطالب مقابله شود».
او افزود: «این مطالب پناهجویان را تشویق میکند که یک کشور را ترک کنند و با به خطر انداختن زندگی خود و خانواده و البته پرداخت مبالغ زیاد به قاچاقچیان وارد انگلیس شوند. این اتفاق که شبکههای اجتماعی یکی از عوامل اصلی ترویج هرچه بیشتر آن محسوب میشود به قیمت جان افراد تمام خواهد شد».
امید واهی شبکههای اجتماعی
آنچه که در مطالب منتشر شده در شبکههای اجتماعی دیده نمیشود، پایان زندگی تعداد زیادی از پناهجویان است که به امید زندگی بهتر دست به این مخاطره زدند. بسیاری از افراد مجبور میشوند برای رسیدن به مناطق شمالی اروپا بیش از 13 ساعت را در آبهای یخ زده سپری کنند و جان خود را به خطر بیندازند تا شاید آینده بهتری در انتظار آنها باشد.
وزیر کشور انگلیس در نامه خود از شبکههای اجتماعی خواست با برنامهریزی دقیق، هرچه سریعتر برای حذف مطالب مرتبط با پناهندگی در اروپا و عبور از کانال مانش اقدام کنند و پیش از آنکه تعداد بیشتری از پناهجویان در این آبراه خطرناک جان خود را از دست بدهند، دست به کار شوند.نخستین شبکه اجتماعی که در این خصوص عکسالعمل نشان داد، فیسبوک بود. سخنگوی این شرکت با غیرقانونی خواندن قاچاق انسان اظهار داشت که هرگونه تبلیغات، مطلب، صفحه یا گروهی که این فعالیتها را هماهنگ کند بسرعت شناسایی میشود و با آنها برخورد خواهد شد.
در بیانیه فیس بوک اعلام شد: «ما همکاری نزدیک خود را با آژانسهای اجرای قانون در سراسر جهان از جمله سازمان ملی جرایم انگلیس و یوروپل آغاز کردیم تا گروههایی که این قبیل فعالیتها را در شبکههای اجتماعی مدیریت میکنند شناسایی و حذف کنیم».از ابتدای سالجاری تاکنون بیش از چهار هزار نفر از طریق کانال مانش خود را به سواحل جنوبی انگلستان رساندند و البته صدها نفر هم در این مسیر جان خود را از دست دادند. در سال 2020 نیز درمجموع 8500 پناهجو از این مسیر وارد انگلیس شدند که پیشبینی میشود تعداد آنها در سالجاری افزایش یابد، البته وزارت کشور انگلیس میگوید در نیمه نخست امسال دهها گروه قاچاقچی را که فعالیت آنها در شبکههای اجتماعی متمرکز بود ، شناسایی و دستگیر کرده است.
ماه گذشته نیز صدراعظم اتریش با اشاره به تأثیر شبکههای اجتماعی در افزایش ورود غیرقانونی به اروپا، خواهان فشار هرچه بیشتر اتحادیه اروپا به پلتفرمهای رسانهای شد تا جلوی نشر مطالب با موضوع قاچاق انسان گرفته شود. او توضیح داد شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک و توئیتر باید در مورد افزایش چشمگیر تعداد پناهجویان در سالهای اخیر پاسخگو باشند و این موضوع را بهخاطر بسپارند که سهلانگاری آنها در جریان ورود غیرقانونی به دیگر کشورها باعث مرگ بسیاری از افراد شده است.
به گفته صدراعظم اتریش، گروههای قاچاق انسان بهگونهای فعالیتهای خود را در شبکههای اجتماعی متمرکز کردهاند که تمام اقدامات مرتبط با مهاجرت غیرقانونی را بدون آنکه ردی از خود برجا بگذارند، در فضای مجازی دنبال میکنند. آنها پس از گرفتن هزاران یورو از هر پناهجو، از طریق شبکههای اجتماعی اقدام به ارائه گذرنامههای تقلبی و مدارک جعلی میکنند و به همین خاطر خرید و فروش مدارک غیرقانونی به یکی از کسب و کارهای پردرآمد در پلتفرمهای اجتماعی تبدیل شده است.
اتحادیه اروپا این روزها در حال تصویب قانونی برای اصلاح فرایند نشر مطالب در شبکههای اجتماعی است تا هرگونه محتوای تشویق کننده برای پناهندگی و ورود غیرقانونی به کشورهای این منطقه ممنوع شود و شرکتهای توسعه دهنده پلتفرمهای اجتماعی و رسانهای مسئول محتوای منتشر شده در این زمینه باشند. دولت انگلیس هم در تلاش است مجازات افرادی که پناهجویان را به این کشور قاچاق میکنند از 14 سال زندان به حبس ابد تغییر دهد و جرایم سنگین هم برای شبکههای اجتماعی نشردهنده این قبیل محتوا در نظر گرفته شود.
آیا واقعاً سن اعتیاد پایین آمده است؟
از گل تا «دسته گل»
محمد معصومیان
گزارش نویس
شاید شما هم در حین قدم زدن در پارک آرام محله از نزدیک شاهد نوجوانانی بوده باشید که در یک دورهمی ساده زیر درخت سبز یک نخ گل را دست به دست میکنند و بلند بلند میخندند یا درازکش روی چمن با هدفونی در گوش موسیقی گوش میدهند. تصویری گاه تکراری که این روزها در هرگوشه از تهران و شهرستانها دیده میشود. سالهاست که کارشناسان و پزشکان از پایین آمدن سن اعتیاد میگویند. یک روز 16 سال، یک روز 15 سال، یک روز 13 سال. هر یک سال پایین آمدن این سن میتواند چه پیامدی داشته باشد؟ اصلاً چگونه کار به اینجا کشیده که دسترسی به مواد مخدر در برخی نقاط راحتتر از خرید پیتزا شده است؟ چه کسی مقصر است؟ خانواده؟ جامعه یا مدیریت مبارزه با مواد مخدر؟ این دود به چشم چه کسی میرود؟
آنطور که آمارها میگویند سن شروع مصرف مواد در ایران نزدیک به 15 سال است. اما هرازگاهی مسئولی استانی یا شخصی از دیدههایش مبنی بر پایینتر بودن این سن میگوید. اگر 15 سال، سن آغاز مصرف باشد و حتی اگر فرض را بر این بگذاریم که شروع اعتیاد با موادی مانند گل باشد؛ این میتواند آغاز یک پایان تلخ باشد. دکتر علیرضا نوروزی، روانپزشک مرکز ملی مطالعات اعتیاد معتقد است همه چیز از بستر یک خانواده ناکارآمد آغاز میشود؛ چه کودکی که از مادری معتاد به دنیا میآید، چه فردی که خانواده برای تسکین درد به او مواد سبک میخوراند و چه آن نوجوانی که بواسطه پدر و مادری معتاد مواد در دسترس دارد. نوروزی میگوید: «فرد قبل از اینکه به دنبال مواد برود حال بدی را تجربه میکند و برای تسکین سراغ مواد میرود و این مسأله به ناکارآمدی خانواده، مدرسه، محله و اجتماع برمیگردد که حال خوب، توانایی دلبستگی و تعلق خاطر را در نوجوان بهوجود نیاورده است.»
نوروزی معتقد است، خانواده باید محیطی شاد و شیرین برای کودک خود ترتیب دهد تا از این طریق بتواند انتظارات و ارزشهای مطلوب را با زبانی روشن در کودک درونی کند: «اگر فرد در خانواده و جامعهای کارآمد بزرگ شود، هیچ محرک بیرونی نمیتواند مجال بروز پیدا کند.» آنطور که او میگوید، راه ساده برای توجیه علل اعتیاد نوجوانان موارد بیرونی است مانند الگوهای مصرف در فیلم و سریال یا موسیقیهای زیرزمینی که سبک زندگی متفاوتی را تبلیغ میکند: «خانواده ، مدرسه، محله و اجتماع باید بستری برای تأیید و تشویق کودک و رشد دادن استعدادهایش فراهم کند و این خاطرات را در ذهن فرد ثبت کند.»نوروزی با اشاره به این نقشها از شرایطی میگوید که جامعه ناتوان از برآورده کردن این نیازهاست: «باید زندگی متعادل و رضایتمندانهای برای افراد خانواده ایجاد کنیم تا کودک این خانواده در ریل درست حرکت کند و اگر در این ریل حرکت نکرد باید بفهمیم که این ریلگذاری جذابیت ندارد.»
کودک امروزی تا چند سالگی در خانه و زیر نظر خانواده بزرگ میشود؟ اگر پدر و مادر خانواده شاغل باشند خیلی زود کودک در مهدکودک و مدرسه با ارزشها و افراد جدیدی روبه رو میشود. اردشیر گراوند جامعه شناس، معتقد است خانواده درصد پایینی در شکلدهی کودک دارد و این کلیت نظام اجتماعی است که تأثیرگذاری بیشتری روی فرد دارد: «شرایط اقتصادی سخت در کنار جامعهای با 14 میلیون پرونده قضایی که 6 میلیون خانواده را درگیر کرده و 18 هزار طلاق سالانه و موارد بسیاری که نشان میدهد خانواده هم مریض است.»
او پدر و مادر را بخشی از کلیت بزرگ میداند که ناکارآمد است و نمیتواند از پس مشکلات خود بربیاید. او شرایط اقتصادی را دلیل بزرگ شدن اقتصاد منفی یا همان شبکههای پیچیده توزیع مواد میداند که هر روز با موادی تازه و اثرگذاری بیشتر درحال حمله به نوجوانان است: «این سیستم سعی میکند برای تولید ثروت تهاجمی عمل کند و برای در اختیار گرفتن بازار از سطوح پایین سنی آغاز کرده است.»سعید صفاتیان کارشناس و تحلیلگر اعتیاد از آخرین گزارش سازمان ملل که چند هفته پیش منتشر شده میگوید که نشاندهنده وضعیت نامناسب اعتیاد در همه کشورهای دنیاست. وضعیتی که نشان دهنده هر چه بیشتر زنانه شدن اعتیاد و پایین آمدن سن اعتیاد دارد.
او با انتقاد از ساختار مدیریت اعتیاد در کشور میگوید: «ما یک دبیرخانه مبارزه با مواد مخدر داریم که در طول سال از دولت بودجه میگیرد برای مبارزه، اما نکتهای که وجود دارد این است که نگاه کلی در این مجموعه همواره امنیتی، انتظامی و قضایی بوده که این تقریباً مغایر با سیستم کشورهای موفق در زمینه مبارزه با مواد مخدر است.» او با توجه به سالها فعالیت در حوزه مدیریت کلان مبارزه با اعتیاد معتقد است کشور ما باید مانند کشورهای موفق دنیا در این زمینه از حضور جامعهشناس یا روانشناس یا پزشک در مدیریت این حوزه استفاده کند.
از نظر صفاتیان اگر میخواهیم سن اعتیاد کاهش پیدا نکند باید روی پیشگیری کار کنیم. او بر اساس مطالعات صورت گرفته، میگوید 17 درصد افراد بالای 15 سال ما میل به مصرف دارند که رقم بزرگ و ترسناکی است: «ما باید روی کاهش تقاضا کار کنیم و در کنارش با عرضه مقابله کنیم. اما با مدیرانی که سابقه امنیتی قضایی یا انتظامی دارند نگاه و بودجه بهسمت مقابله با عرضه رفته است که البته در این زمینه هم موفقیتهای بسیاری داشتهایم.»
او معتقد است آموزش و پرورش باید زمان و تمرکز بیشتری روی آموزش دانشآموزان برای آگاهسازی آنها در رابطه با اعتیاد بگذارد و یک کلاس توجیهی با نیروی آموزش ندیده آن هم سالی یک ساعت، گره ای از کار باز نمیکند. او مسأله مهم دیگر در مدیریت را مسئولانی میداند که برنامههای کوتاه مدت در زمینه مبارزه دارند درحالی که کشورهای دنیا یک برنامه را حتی با تغییر مدیران با جدیت دنبال میکنند: «من وقتی با مدیران پیشگیری کشورهای دیگر صحبت میکنم، میگویند من یک سال است که آمدهام اما برنامه ما از 10 سال پیش آغاز شده و من با افتخار همان راه را ادامه میدهم اما در ایران طرف میگوید من که میخواهم 3 سال باشم چرا کاری را شروع کنم که 10 سال طول میکشد؟ من آخر 3 سال به کی بگویم چکار کردهام؟ پس رها میکنند.» او فشار سازمان غذا و دارو روی ستاد مبارزه با مواد مخدر برای عرضه متادون از طریق داروخانهها را غلط میداند و تبعات آن را پایین آمدن بیشتر سن اعتیاد در کشور ارزیابی میکند: «یک سال پایین آمدن سن اعتیاد یعنی 300 هزار نفر نوجوان به سمت مواد مخدر رفتهاند. همین یک سال پایین آمدن یعنی نوجوانی که از 13 سالگی متادون و گل مصرف میکند و این یعنی در 16 یا 17 سالگی دچار توهم و هذیان میشود و این فرد دیگر نه نیروی کار است، نه فعال سیاسی و اقتصادی و نه میتواند خانواده تشکیل بدهد.»حسن رفیعی روانپزشک و پژوهشگر اما برخلاف تمام ادعاها معتقد است سن اعتیاد در ایران آنطور که پژوهشهای او و همکارانش با موضوع بررسی وضعیت اعتیاد در کشور برای ستاد مبارزه با مواد مخدر نشان میدهد پایین نیامده است. آنطور که او میگوید در سالهای 77، 83، 86 و 97 سراغ افرادی رفتهاند که در مراکز درمانی، زیرپلها، مراکز ترک و زندانها بودهاند و در این میان در سال 77 از بین 1500 نفر 12 سالگی پایینترین سن بوده اما میانگین سنی 33 سال و 6 دهم بوده است. در سال 83 از بین 4 هزار و 800 مورد، 11 سالگی پایینترین سن بوده و میانگین سنی 33 سال و چهار دهم. در سال 86 از بین 7 هزار و 700 نفر، 15 سال کمترین سن بوده اما میانگین 32 سال و شش دهم و در سال 97 هم از بین 20 هزار نفر 15 سالگی کمترین سن بوده درحالی که میانگین سن 35 سال بوده است: «میانگین سنی نشان میدهد شاید بهصورت موردی افرادی در سنین پایین مصرف را شروع کردهاند اما این مسأله ارزش آماری ندارد و نمیتوان آن را به کل تعمیم داد.»چه سن اعتیاد در کل کشور و با فراوانی زیاد پایین آمده باشد یا نه، نمیتوان از این موضوع راحت گذشت. باید هرچه زودتر فکری به حال خانوادهها و سیستم آموزشی کشور در سطح کلان کرد تا آگاهی در این زمینه بالا برود. باید تبعات اعتیاد را هزاران بار گفت و نشان داد و فراموش نکرد که پیشگیری مهمتر از مقابله است.
گزارش نویس
شاید شما هم در حین قدم زدن در پارک آرام محله از نزدیک شاهد نوجوانانی بوده باشید که در یک دورهمی ساده زیر درخت سبز یک نخ گل را دست به دست میکنند و بلند بلند میخندند یا درازکش روی چمن با هدفونی در گوش موسیقی گوش میدهند. تصویری گاه تکراری که این روزها در هرگوشه از تهران و شهرستانها دیده میشود. سالهاست که کارشناسان و پزشکان از پایین آمدن سن اعتیاد میگویند. یک روز 16 سال، یک روز 15 سال، یک روز 13 سال. هر یک سال پایین آمدن این سن میتواند چه پیامدی داشته باشد؟ اصلاً چگونه کار به اینجا کشیده که دسترسی به مواد مخدر در برخی نقاط راحتتر از خرید پیتزا شده است؟ چه کسی مقصر است؟ خانواده؟ جامعه یا مدیریت مبارزه با مواد مخدر؟ این دود به چشم چه کسی میرود؟
آنطور که آمارها میگویند سن شروع مصرف مواد در ایران نزدیک به 15 سال است. اما هرازگاهی مسئولی استانی یا شخصی از دیدههایش مبنی بر پایینتر بودن این سن میگوید. اگر 15 سال، سن آغاز مصرف باشد و حتی اگر فرض را بر این بگذاریم که شروع اعتیاد با موادی مانند گل باشد؛ این میتواند آغاز یک پایان تلخ باشد. دکتر علیرضا نوروزی، روانپزشک مرکز ملی مطالعات اعتیاد معتقد است همه چیز از بستر یک خانواده ناکارآمد آغاز میشود؛ چه کودکی که از مادری معتاد به دنیا میآید، چه فردی که خانواده برای تسکین درد به او مواد سبک میخوراند و چه آن نوجوانی که بواسطه پدر و مادری معتاد مواد در دسترس دارد. نوروزی میگوید: «فرد قبل از اینکه به دنبال مواد برود حال بدی را تجربه میکند و برای تسکین سراغ مواد میرود و این مسأله به ناکارآمدی خانواده، مدرسه، محله و اجتماع برمیگردد که حال خوب، توانایی دلبستگی و تعلق خاطر را در نوجوان بهوجود نیاورده است.»
نوروزی معتقد است، خانواده باید محیطی شاد و شیرین برای کودک خود ترتیب دهد تا از این طریق بتواند انتظارات و ارزشهای مطلوب را با زبانی روشن در کودک درونی کند: «اگر فرد در خانواده و جامعهای کارآمد بزرگ شود، هیچ محرک بیرونی نمیتواند مجال بروز پیدا کند.» آنطور که او میگوید، راه ساده برای توجیه علل اعتیاد نوجوانان موارد بیرونی است مانند الگوهای مصرف در فیلم و سریال یا موسیقیهای زیرزمینی که سبک زندگی متفاوتی را تبلیغ میکند: «خانواده ، مدرسه، محله و اجتماع باید بستری برای تأیید و تشویق کودک و رشد دادن استعدادهایش فراهم کند و این خاطرات را در ذهن فرد ثبت کند.»نوروزی با اشاره به این نقشها از شرایطی میگوید که جامعه ناتوان از برآورده کردن این نیازهاست: «باید زندگی متعادل و رضایتمندانهای برای افراد خانواده ایجاد کنیم تا کودک این خانواده در ریل درست حرکت کند و اگر در این ریل حرکت نکرد باید بفهمیم که این ریلگذاری جذابیت ندارد.»
کودک امروزی تا چند سالگی در خانه و زیر نظر خانواده بزرگ میشود؟ اگر پدر و مادر خانواده شاغل باشند خیلی زود کودک در مهدکودک و مدرسه با ارزشها و افراد جدیدی روبه رو میشود. اردشیر گراوند جامعه شناس، معتقد است خانواده درصد پایینی در شکلدهی کودک دارد و این کلیت نظام اجتماعی است که تأثیرگذاری بیشتری روی فرد دارد: «شرایط اقتصادی سخت در کنار جامعهای با 14 میلیون پرونده قضایی که 6 میلیون خانواده را درگیر کرده و 18 هزار طلاق سالانه و موارد بسیاری که نشان میدهد خانواده هم مریض است.»
او پدر و مادر را بخشی از کلیت بزرگ میداند که ناکارآمد است و نمیتواند از پس مشکلات خود بربیاید. او شرایط اقتصادی را دلیل بزرگ شدن اقتصاد منفی یا همان شبکههای پیچیده توزیع مواد میداند که هر روز با موادی تازه و اثرگذاری بیشتر درحال حمله به نوجوانان است: «این سیستم سعی میکند برای تولید ثروت تهاجمی عمل کند و برای در اختیار گرفتن بازار از سطوح پایین سنی آغاز کرده است.»سعید صفاتیان کارشناس و تحلیلگر اعتیاد از آخرین گزارش سازمان ملل که چند هفته پیش منتشر شده میگوید که نشاندهنده وضعیت نامناسب اعتیاد در همه کشورهای دنیاست. وضعیتی که نشان دهنده هر چه بیشتر زنانه شدن اعتیاد و پایین آمدن سن اعتیاد دارد.
او با انتقاد از ساختار مدیریت اعتیاد در کشور میگوید: «ما یک دبیرخانه مبارزه با مواد مخدر داریم که در طول سال از دولت بودجه میگیرد برای مبارزه، اما نکتهای که وجود دارد این است که نگاه کلی در این مجموعه همواره امنیتی، انتظامی و قضایی بوده که این تقریباً مغایر با سیستم کشورهای موفق در زمینه مبارزه با مواد مخدر است.» او با توجه به سالها فعالیت در حوزه مدیریت کلان مبارزه با اعتیاد معتقد است کشور ما باید مانند کشورهای موفق دنیا در این زمینه از حضور جامعهشناس یا روانشناس یا پزشک در مدیریت این حوزه استفاده کند.
از نظر صفاتیان اگر میخواهیم سن اعتیاد کاهش پیدا نکند باید روی پیشگیری کار کنیم. او بر اساس مطالعات صورت گرفته، میگوید 17 درصد افراد بالای 15 سال ما میل به مصرف دارند که رقم بزرگ و ترسناکی است: «ما باید روی کاهش تقاضا کار کنیم و در کنارش با عرضه مقابله کنیم. اما با مدیرانی که سابقه امنیتی قضایی یا انتظامی دارند نگاه و بودجه بهسمت مقابله با عرضه رفته است که البته در این زمینه هم موفقیتهای بسیاری داشتهایم.»
او معتقد است آموزش و پرورش باید زمان و تمرکز بیشتری روی آموزش دانشآموزان برای آگاهسازی آنها در رابطه با اعتیاد بگذارد و یک کلاس توجیهی با نیروی آموزش ندیده آن هم سالی یک ساعت، گره ای از کار باز نمیکند. او مسأله مهم دیگر در مدیریت را مسئولانی میداند که برنامههای کوتاه مدت در زمینه مبارزه دارند درحالی که کشورهای دنیا یک برنامه را حتی با تغییر مدیران با جدیت دنبال میکنند: «من وقتی با مدیران پیشگیری کشورهای دیگر صحبت میکنم، میگویند من یک سال است که آمدهام اما برنامه ما از 10 سال پیش آغاز شده و من با افتخار همان راه را ادامه میدهم اما در ایران طرف میگوید من که میخواهم 3 سال باشم چرا کاری را شروع کنم که 10 سال طول میکشد؟ من آخر 3 سال به کی بگویم چکار کردهام؟ پس رها میکنند.» او فشار سازمان غذا و دارو روی ستاد مبارزه با مواد مخدر برای عرضه متادون از طریق داروخانهها را غلط میداند و تبعات آن را پایین آمدن بیشتر سن اعتیاد در کشور ارزیابی میکند: «یک سال پایین آمدن سن اعتیاد یعنی 300 هزار نفر نوجوان به سمت مواد مخدر رفتهاند. همین یک سال پایین آمدن یعنی نوجوانی که از 13 سالگی متادون و گل مصرف میکند و این یعنی در 16 یا 17 سالگی دچار توهم و هذیان میشود و این فرد دیگر نه نیروی کار است، نه فعال سیاسی و اقتصادی و نه میتواند خانواده تشکیل بدهد.»حسن رفیعی روانپزشک و پژوهشگر اما برخلاف تمام ادعاها معتقد است سن اعتیاد در ایران آنطور که پژوهشهای او و همکارانش با موضوع بررسی وضعیت اعتیاد در کشور برای ستاد مبارزه با مواد مخدر نشان میدهد پایین نیامده است. آنطور که او میگوید در سالهای 77، 83، 86 و 97 سراغ افرادی رفتهاند که در مراکز درمانی، زیرپلها، مراکز ترک و زندانها بودهاند و در این میان در سال 77 از بین 1500 نفر 12 سالگی پایینترین سن بوده اما میانگین سنی 33 سال و 6 دهم بوده است. در سال 83 از بین 4 هزار و 800 مورد، 11 سالگی پایینترین سن بوده و میانگین سنی 33 سال و چهار دهم. در سال 86 از بین 7 هزار و 700 نفر، 15 سال کمترین سن بوده اما میانگین 32 سال و شش دهم و در سال 97 هم از بین 20 هزار نفر 15 سالگی کمترین سن بوده درحالی که میانگین سن 35 سال بوده است: «میانگین سنی نشان میدهد شاید بهصورت موردی افرادی در سنین پایین مصرف را شروع کردهاند اما این مسأله ارزش آماری ندارد و نمیتوان آن را به کل تعمیم داد.»چه سن اعتیاد در کل کشور و با فراوانی زیاد پایین آمده باشد یا نه، نمیتوان از این موضوع راحت گذشت. باید هرچه زودتر فکری به حال خانوادهها و سیستم آموزشی کشور در سطح کلان کرد تا آگاهی در این زمینه بالا برود. باید تبعات اعتیاد را هزاران بار گفت و نشان داد و فراموش نکرد که پیشگیری مهمتر از مقابله است.
صمد نیکخواه بهرامی، کاپیتان تیم ملی بسکتبال در گفتوگو با «ایران»:
باید مجسمه بازیکنان را بسازیم
محمد محمدی سدهی/ تیمملی بسکتبال که باید در المپیک توکیو حضور یابد، هفته گذشته دو دیدار تدارکاتی با تیم ملی اسپانیا در شهرهای مادرید و والنسیا برگزار کرد که هر دو بازی را با شکست پشت سر گذاشت. ملی پوشان در بازی نخست ۸۸ -۶۱ نتیجه را واگذار کردند. شاگردان مهران شاهینطبع در دومین بازی ۹۶ - ۵۳ به قهرمان جهان باختند. گرچه تقریباً هیچکس انتظار پیروزی مقابل قهرمان جهان نداشت اما باخت با 43 امتیاز اختلاف باعث شد تا کارشناسان انتقاداتی از تیم ملی داشته باشند.
صمد نیکخواه بهرامی در خصوص این 2 بازی تدارکاتی به خبرنگار«ایران» گفت:«2 بازی خوب با اسپانیا برگزار کردیم؛ این تیم قهرمان جهان است و توانستیم از نظر بسکتبالی آنها را به چالش بکشیم. اسپانیا با تیمی که ما در جام جهانی با آن بازی کردیم، کاملاً متفاوت بود. حضور در اسپانیا و بازی با این تیم اتفاق خوبی بود و اینکه قهرمان جهان تیم ما را برای بازی تدارکاتی دعوت میکند نشان میدهد که آنها ایران را تیم خوبی میدانند.» کاپیتان تیم ملی بسکتبال صحبتهای خود را اینگونه ادامه داد: «در بازی اول بهتر بودیم و توانستیم بازی خوبی انجام دهیم اما در کوارتر چهارم بازی دوم عملکرد خوبی نداشتیم. به هر حال این بازی تدارکاتی است و تمامی بازیکنان ما در این 2 بازی به زمین رفتند تا به آمادگی برسند. سرمربی تیم به 13 بازیکن تیم بازی داد تا میزان آمادگی آنها را بسنجد.»
او در خصوص انتقاد کارشناسان از شکست تیم ملی با اختلاف امتیاز زیاد در بازی دوم بیان داشت: «در جام جهانی 2019 با اسپانیا بازی کردیم که عملکرد بسیار خوبی داشتیم و در آن بازی حریف را تحت فشار قرار دادیم. با این حال به نظرم نباید از باخت بترسیم و نباید نسبت به این موضوع واکنش نشان دهیم. تفاوت ما با تیمهای بزرگ این است که آنها در سال حدود 50 بازی خوب و باکیفیت تجربه میکنند که متأسفانه این موضوع در تیم ملی ایران وجود ندارد. ما میتوانیم با برگزاری نصف این بازیها فاصلهمان را با تیمهای مطرح دنیا کم کنیم تا شرایطمان بهتر شود.»
تیم ملی بسکتبال ایران در جام جهانی 2019 مقابل اسپانیا با نتیجه نزدیک 73- 65 شکست خورد و این بار شکست با اختلاف 43 امتیاز آن هم در آستانه المپیک باعث نگرانی کارشناسان و دوستداران بسکتبال شد. مهاجم تیم ملی بسکتبال با اشاره به اینکه نباید این 2 دیدار تیم ملی را با جام جهانی مقایسه کنیم، افزود:«ما پیش از برگزاری جام جهانی چین 15 بازی تدارکاتی داشتیم و حقیقتاً با آمادگی بالا به مصاف اسپانیا و دیگر رقبایمان رفتیم. این در حالی است که پیش از 2 بازی اخیر، تنها یکی دو بازی دوستانه داشتیم و همین بازیها برابر اسپانیا تدارکاتی بود. منتقدانی که نتایج دیدار تدارکاتی برایشان مهم است خیلی بیانصاف هستند.»
نیکخواه بهرامی صحبتهای خود را ادامه داد:«20 الی 25 نفر در ترکیب کادرفنی اسپانیا حضور دارند و ارزش بازیکنان این تیم چند میلیون دلار است. متأسفانه ما گاهی چشمانمان را روی خیلی چیزها میبندیم و همه مسائل را نمیبینیم. بازیکن بالای 2 متر نمیتواند برای چند ساعت روی صندلی اکونومی هواپیما بنشیند، فاصله صندلیها کم است و بازیکن خسته میشود. منتقدان یا اینها را نمیدانند یا نمیخواهند قبول کنند. برای کسب نتیجه باید همه چیز آماده باشد و همین موضوع پیش پا افتاده جزو مواردی است که باعث خستگی جسمی بازیکن میشود. تیم ما با این امکانات محدود چند قهرمانی در آسیا دارد و این فوقالعاده است. در این شرایط باید مجسمه بازیکنان را بسازیم. البته ما شرایط کشور را درک میکنیم اما نمیتوانیم درک کنیم که مدیران ورزشی ما این موضوعات را نمیدانند. ما با یکسری چالشها مواجه هستیم که در عملکرد بازیکنان تأثیر زیادی دارد. نوع آمادهسازی ما با تیمهای نامدار دنیا خیلی متفاوت است. اگر ما اسپانیا را میبردیم یعنی اشکال از آنها بود.» او در پایان اظهار داشت:«اسپانیا در سالن مادرید تمرین میکند، سالنی که امکانات رفاهی بسیاری دارد و با سالن آزادی قابل قیاس نیست. انتقادات ناراحت کننده است و انصاف نیست که چشمانمان را روی این موارد ببندیم. حقیقتاً در بازیهای آسیایی تیمهای دیگر از امکانات محدود ما متعجب میشوند با وجود این ما در آسیا عملکرد خوبی داشتهایم و چندبار قهرمان مسابقات مختلف شدهایم. ما برای پیشرفت نیاز داریم که از هرلحاظ به ورزش روز دنیا برسیم.»
صمد نیکخواه بهرامی در خصوص این 2 بازی تدارکاتی به خبرنگار«ایران» گفت:«2 بازی خوب با اسپانیا برگزار کردیم؛ این تیم قهرمان جهان است و توانستیم از نظر بسکتبالی آنها را به چالش بکشیم. اسپانیا با تیمی که ما در جام جهانی با آن بازی کردیم، کاملاً متفاوت بود. حضور در اسپانیا و بازی با این تیم اتفاق خوبی بود و اینکه قهرمان جهان تیم ما را برای بازی تدارکاتی دعوت میکند نشان میدهد که آنها ایران را تیم خوبی میدانند.» کاپیتان تیم ملی بسکتبال صحبتهای خود را اینگونه ادامه داد: «در بازی اول بهتر بودیم و توانستیم بازی خوبی انجام دهیم اما در کوارتر چهارم بازی دوم عملکرد خوبی نداشتیم. به هر حال این بازی تدارکاتی است و تمامی بازیکنان ما در این 2 بازی به زمین رفتند تا به آمادگی برسند. سرمربی تیم به 13 بازیکن تیم بازی داد تا میزان آمادگی آنها را بسنجد.»
او در خصوص انتقاد کارشناسان از شکست تیم ملی با اختلاف امتیاز زیاد در بازی دوم بیان داشت: «در جام جهانی 2019 با اسپانیا بازی کردیم که عملکرد بسیار خوبی داشتیم و در آن بازی حریف را تحت فشار قرار دادیم. با این حال به نظرم نباید از باخت بترسیم و نباید نسبت به این موضوع واکنش نشان دهیم. تفاوت ما با تیمهای بزرگ این است که آنها در سال حدود 50 بازی خوب و باکیفیت تجربه میکنند که متأسفانه این موضوع در تیم ملی ایران وجود ندارد. ما میتوانیم با برگزاری نصف این بازیها فاصلهمان را با تیمهای مطرح دنیا کم کنیم تا شرایطمان بهتر شود.»
تیم ملی بسکتبال ایران در جام جهانی 2019 مقابل اسپانیا با نتیجه نزدیک 73- 65 شکست خورد و این بار شکست با اختلاف 43 امتیاز آن هم در آستانه المپیک باعث نگرانی کارشناسان و دوستداران بسکتبال شد. مهاجم تیم ملی بسکتبال با اشاره به اینکه نباید این 2 دیدار تیم ملی را با جام جهانی مقایسه کنیم، افزود:«ما پیش از برگزاری جام جهانی چین 15 بازی تدارکاتی داشتیم و حقیقتاً با آمادگی بالا به مصاف اسپانیا و دیگر رقبایمان رفتیم. این در حالی است که پیش از 2 بازی اخیر، تنها یکی دو بازی دوستانه داشتیم و همین بازیها برابر اسپانیا تدارکاتی بود. منتقدانی که نتایج دیدار تدارکاتی برایشان مهم است خیلی بیانصاف هستند.»
نیکخواه بهرامی صحبتهای خود را ادامه داد:«20 الی 25 نفر در ترکیب کادرفنی اسپانیا حضور دارند و ارزش بازیکنان این تیم چند میلیون دلار است. متأسفانه ما گاهی چشمانمان را روی خیلی چیزها میبندیم و همه مسائل را نمیبینیم. بازیکن بالای 2 متر نمیتواند برای چند ساعت روی صندلی اکونومی هواپیما بنشیند، فاصله صندلیها کم است و بازیکن خسته میشود. منتقدان یا اینها را نمیدانند یا نمیخواهند قبول کنند. برای کسب نتیجه باید همه چیز آماده باشد و همین موضوع پیش پا افتاده جزو مواردی است که باعث خستگی جسمی بازیکن میشود. تیم ما با این امکانات محدود چند قهرمانی در آسیا دارد و این فوقالعاده است. در این شرایط باید مجسمه بازیکنان را بسازیم. البته ما شرایط کشور را درک میکنیم اما نمیتوانیم درک کنیم که مدیران ورزشی ما این موضوعات را نمیدانند. ما با یکسری چالشها مواجه هستیم که در عملکرد بازیکنان تأثیر زیادی دارد. نوع آمادهسازی ما با تیمهای نامدار دنیا خیلی متفاوت است. اگر ما اسپانیا را میبردیم یعنی اشکال از آنها بود.» او در پایان اظهار داشت:«اسپانیا در سالن مادرید تمرین میکند، سالنی که امکانات رفاهی بسیاری دارد و با سالن آزادی قابل قیاس نیست. انتقادات ناراحت کننده است و انصاف نیست که چشمانمان را روی این موارد ببندیم. حقیقتاً در بازیهای آسیایی تیمهای دیگر از امکانات محدود ما متعجب میشوند با وجود این ما در آسیا عملکرد خوبی داشتهایم و چندبار قهرمان مسابقات مختلف شدهایم. ما برای پیشرفت نیاز داریم که از هرلحاظ به ورزش روز دنیا برسیم.»
تأملی کوتاه بر کارنامه هنری ناصر تقوایی به بهانه سالروز تولدش
گزیده کار و درخشان
همراه با گفتارهایی از نگار اسکندرفر ، هارون یشایایی ، داریوش ارجمند، احمد طالبینژاد ، احمد آرام ، محدثه واعظی پور
نیما بهدادی مهر
روزنامهنگار
هرکارگردانی برای خود یک شناسه دارد و هنگام مرور کارنامهاش به آن شاخصه بیش از دیگر موارد توجه میشود. برای مثال داریوش مهرجویی بیشتر عقبهای روشنفکری دارد و شخصیتهایش از فلسفهای زیستی و خاص پیروی میکنند، مسعود کیمیایی محروم گراست و شخصیتهایش کنشی قهرمانانه پیدا میکنند، بهرام بیضایی فرهنگ گراست و بینشهای ملموسی از مردم خواهی و سینما دوستی در آثارش موج میزند و ناصر تقوایی هم بیش از هرچیز با نگاه بومی اش به سوژهها شناخته میشود.بواقع تقوایی میتواند داعیه دار این نکته باشد که بیش از هر کارگردانی در تاریخ سینمای ایران رویکردی واکنشی و مستقیم را به جامعه، تحولات اجتماعی به معنای عام و ارتباطات انسانی داشته است.
شخصیتهای سینمای او را هم میتوان قهرمان دانست و هم در دسته بدمنها قرارشان داد. بواقع با وجود اینکه کارنامه کاری او به لحاظ تعداد چندان نیست اما کیفیت آثارش چنان است که هیچگاه از خاطر سینماگران و سینمادوستان ایرانی محو نشده و همواره با موجی از تمجید روبهرو بوده است. چنین است که وقتی یکی از نمادهای بزرگ و مهم بازیگری در ایران یعنی اکبر عبدی در جشن منتقدان و سینمایی نویسان و پس از کسب جایزه بازیگری برای نقش آفرینی مثال زدنی اش در فیلم «خوابم میآد»، داشتههای بازیگری خود را تماماً حاصلی از حضورش جلوی دوربین تقوایی در فیلم «ای ایران» میداند، نه تنها به بزرگی و منحصر به فرد بودن این کارگردان اشاره میکند بلکه نقدی ریز را هم نسبت به ساختار سینمای ایران روانه میدارد تا همگان به این فکر فرو بروند که چرا تقوایی فیلم نمیسازد؟ برای پاسخ به این سؤال و حسرت بزرگ نهفته در آن، باید به 3 فیلم مهم او یعنی ناخدا خورشید، ای ایران و کاغذ بیخط اشاره کرد؛ آثاری که ظرفیتهای بزرگ تقوایی در گرفتن بازیهای درخشان از گروه بازیگرانش را تداعیگر است.
ناخداخورشید: هرآنچه که باید قبلاً درباره این فیلم گفته شده است. از بومیسازی رمان داشتن و نداشتن همینگوی، کارگردانی استادانه تقوایی در استفاده از ظرفیتهای لوکیشن جنوب برای به تصویرکشیدن تصویر پیچیده از ارتباطات شخصیتهای فیلمش و در نهایت دلایل ماندگاری ناخدا و ملول و سرهنگ و مستر فرحان و از همه مهمتر جاودانه شدن ناخدا خورشید در تاریخ فیلمسازی در ایران. ناخدا خورشید یکی از مهمترین تلاشهای سینمای ایران برای خلق یک قهرمان بومی است؛ قهرمانی که با یک دست به جنگ نابرابریها میرود و تشخص و هویتی ویژه را از خود بروز میدهد. به سکانس آتش زدن بار لنج ناخدا در ساحل توجه کنید. او خونسرد با یک دست سیگارش را شروع میکند و با نگاهی چندوجهی که همزمان حس غم و خشم از آن بیرون میتراود به بار آتش گرفته لنجش مینگرد. برای ناخدا خورشید لنج و بارلنج و خانواده 3 مفهوم اصیل هستند و همین میشود که برای حمایت از خانواده پیشنهاد فرحان را میپذیرد و وارد بازی خطرناک جابهجایی زندانیان میشود. بواقع پس از آتش زدن همه داراییاش چارهای برای قهرمان یک دست روایت تقوایی باقی نماند و او آگاهانه وارد مسیری شد که میدانست شاید بازگشتی از آن در کار نباشد.
ای ایران: فیلم ای ایران بخوبی تسلط ناصر تقوایی بر تاریخ سرزمین، کهن الگوها و مؤلفههای نقد قدرت را نشان میدهد. این کارگردان با خلق شخصیت گروهبان مکوندی اشارهای جالب را به ساختار ارباب رعیتی نهادینه شده در سرزمین ایران دارد و در موقعیتی دوگانه از چیرگی و استیصال گیر میافتد.
کاغذ بیخط: شاید در نگاه اول زوج شکیبایی – تهرانی بهدلیل جنس بازی متفاوت نمیتوانست به جواب قانع کنندهای برسد اما تقوایی با چیدن پازلهای درست و هدایت بازیگرانش بهسمت مقصد توانست تا یکی از عاشقانههای جالب را در سینمای ایران به یادگار بگذارد. عاشقانهای که هم از رومانس خالی نبود و هم چندان در بند رماتیک بازیهای معمول چنین فیلمهایی نمیگنجید.
در ستایش پرهیز
محدثه واعظی پور
روزنامهنگار
ناصر تقوایی از معدود فیلمسازانی است که سالهاست از حرفه اصلیاش دور بوده اما هنوز محل رجوع و بحث است. این رجوع، نه بهدلیل فضای ژورنالیستی و باب پسند دنیای مجازی که متأثر از شخصیت و آثار او، جدی و علمی است. از آخرین فیلم اکران شده تقوایی، «کاغذ بیخط» بیست سال گذشته و او در تمام این سالها بر اصرارهایی که ترغیبش میکرد تا دوباره پشت دوربین برود غلبه کرده است. تقوایی، ایدهآلیست است و باوسواس فیلم میسازد. با این که بسیاری، تمایل داشتند او را بهسمت فیلمسازی سوق بدهند، بهتر از هر کس دیگری، حتی بهتر از دوستداران و مریدان متعصبش میدانست که نمیتواند پروژهای را به انجام برساند. پس، در سکوت خبری و بدون جنجال، از فیلمسازی کناره گرفت.
تقوایی فیلمساز بزرگی است، راوی خوبی است و فیلمهایش در دیدارهای مکرر و تازه، هنوز عظیم و دیدنی هستند. نمیشود «ناخدا خورشید» را دید و در برابر قصهگویی، شخصیتپردازی و اقتباس کم نقص سازندهاش شگفتزده نشد. نمیتوان اشارهها و ارجاعهای «کاغذ بیخط» به مسائل اجتماعی را نادیده گرفت. «صادق کرده» و «نفرین» هنوز دیدنی و درگیر کننده هستند. تقوایی فیلمسازی منحصر به فرد است که آثارش، محک زمان را تاب آورده و به بخشی قابل توجه از تاریخ سینمای ایران تبدیل شده است. اما شاید، یک وجه از شخصیت حرفهای او که کمتر دربارهاش صحبت شده، آگاه بودن اوست. تقوایی در شکلگیری این تصویر درخشان، سهمی مؤثر داشته است. او همان قدر که در فیلمسازی جدی و ایدهآلیست است در حفظ شأن، جایگاه و شخصیت هنریاش، کوشا بوده و این موضوع به اندازه کارنامه وزین حرفهای او در سینمای مستند و داستانی و ادبیات، مهم است.
این پرهیز از درگیر شدن در ساخت فیلم، در حالی که نه فضای اجتماعی و سینمایی و نه شرایط جسمی او اجازه رسیدن به نسخهای راضی کننده را میداد، تن ندادن به ساخت فیلمی است که استانداردهای سازندهاش را تأمین نمیکند. تقوایی محترم است، هم به خاطر فیلمهایش، هم به احترام فیلمهایی که نساخته و هم به احترام اینکه تسلیم وسوسه قوی فیلمسازی نشده است. وسوسهای که بسیاری از سینماگران همنسلش را به ساخت آثاری ضعیف راضی کرده است. ناصر تقوایی میتوانست کارنامهای عریض و طویل داشته باشد، میتوانست بازنشستگی را به تأخیر بیندازد و آنقدر اعتبار داشت که بالاخره سرمایهگذار پای کارش بایستد، اما آگاهانه ترجیح داد پرونده سینماییاش را مختصر و محدود کند. این آگاهی و پافشاری بر آن، شخصیت او را خاص و منحصر به فرد کرده است. او فیلمسازی بادانش و با نگاه و سلیقه است. فیلمسازی که گوهرهایی درخشان در سینمای ایران به یادگار گذاشته و همواره دور از جریانهای مبتذل و مد روز ایستاده است. تنها حسرت ناتمام ماندن «چای تلخ» و «زنگی و رومی» با ما مانده است. فیلمهایی که میتوانستند نقطه پایانی بر کارنامه فیلمسازی ناصر تقوایی باشند. اما امروز، به حسرتی فراموش نشدنی تبدیل شدهاند.
تقوایی نه فراموش میکند نه فراموش میشود
نگار اسکندرفر
مدیر مؤسسه کارنامه
آقای ناصر تقوایی تصویر من ازشما رفیق، دوست و همکاری است که همیشه به موقع سر کلاسهایش حاضر میشد و زمستانها هرهفته روزی دو، سه بار سوپی، ساندویچی چیزی میخوردیم و بعدش شما میرفتید سر کلاس کارگاههای مؤسسه کارنامه و تا هشت شب با انرژی تمام درس میدادید. هنوز هم گمان میکنم و باور دارم که این موضوع، یعنی آلزایمر شایعه است، چون هر چه فکر میکنم با خودم به این نتیجه میرسم که چطور آن ذهن خلاق و پویا میتواند دچار فراموشی شود. سینماها، تئاترها و مؤسسات فرهنگی و آموزشی بسته شدهاند. این یعنی اینکه فرهنگ و هنر در اولویت نیستند و ظاهراً جامعه نیازی به آنها ندارد. پس بیتوجهی به فرهنگ، نادیده گرفتن اصحاب فرهنگ را هم در پی دارد. من باور نمیکنم که تقوایی دچار فراموشی شده باشد بلکه فکر میکنم او چنان آزرده خاطر است که ترجیح داده در انزوا باشد و ارتباط با کسی نداشته باشد. امیدوارم تقوایی همیشه سلامت باشد و همچنان گمان میکنم که او آزرده خاطر است چون در جریان بودم برای ساختن فیلم به او وعدهها دادند اما هیچ حمایتی نکردند و این وعدهها در حد حرف ماند و او بسیار آزرده خاطر شد. حق هم دارد؛ خیلی هم حق دارد. این آزردگی برای هر شخصی میتواند از نظر روحی ایجاد مشکل کند، شاید او حق دارد از سر آزردگی تن به انزوا بدهد زیرا تقوایی آدمی است با استقلال فکری و استقلال عمل. او در فرهنگ ایران شخصیتی ماندگار است و این ما هستیم که نباید بزرگان فرهنگ و هنر کشور را به فراموشی بسپاریم یا برای کارشان دستانداز درست کنیم آنقدر که رها کنند و بروند کنج خانههایشان بنشینند. این خسرانی برای جامعه ماست نه برای آنها؛ پس آقای تقوایی همه اینها به کنار، تولدتان مبارک.
صد افسوس از این جمع پریشان
احمد طالبینژاد
منتقد سینما
تمام افراد نسل 1318 تا 1325 به دلایل مختلف که نیاز به تحلیل گسترده دارد و به برخی از آن اشاره خواهم کرد جزو نخبگان درجه یک عرصه فرهنگ و هنر هستند. از جمله بازماندگان این نسل طلایی ناصر تقوایی است. اگر چه سالها کار نکرده و در طرفدارانش بخصوص نسل جوان عطش زیادی برای دیدن اثری تازه از او
وجود دارد.
خیلیها در مواجهه با من بهعنوان نویسنده «به روایت ناصر تقوایی» میپرسند که چرا تقوایی فیلم نمیسازد. پاسخ همیشگی من این است که چون «دلش نمیخواهد».
تقوایی بچه جنوب است؛ منطقهای که آن سالها و سالهای بعد از مهمترین مراکز ثقل تحولات فرهنگی بود. بهخاطر در دسترس بودن نسخههای زبان اصلی کتابهای روز اروپا و امریکا در کتابفروشیهای مخصوص کارگزاران نفتی در آبادان و اهواز مترجمان نخبهای همچون نجف دریابندری و صفدر تقیزاده در این محیط رشد کردند و در عین حال جریان ادبیات کارگری شکل گرفت که ناصر تقوایی یکی از بدعتگذاران آن بود.
تقوایی در مجموعه داستان «تابستان همان سال» سراغ زندگی کارگران و افرادی رفته که معیشت و زندگیشان به نفت گره خورده است. نگرش ناتورالیستی که بعدها در کارهای او شاهد هستیم در همان دوران و تحت تأثیر ابراهیم گلستان بهعنوان پیشکسوت این عرصه شکل گرفت.
تقوایی از شاگردان نزدیک گلستان و دستیار او در فیلم «خشت و آینه» بود. او از این طریق با محافل ادبی و فرهنگی تهران ارتباط برقرار کرد. با فروغ فرخزاد و خیلی از شاعران و اهالی ادبیات که حرف اول را میزدند، آشنا شد.
در سالهای بعد از کودتای 28 مرداد و سرکوب شدن احزاب، به نوعی چشم امید جامعه به پیشگام بودن شاعران و هنرمندانی در جریانهای سیاسی بود. بههمین خاطر دهه 40 اوج قدرت ادبیات بود.
تقوایی در چنین محافلی رشد کرد و توسط گلستان به سینما وصل شد و خیلی زود بعد از ساخت چند فیلم مستند و گزارشی برای تلویزیون، سراغ فیلم بلند «آرامش در حضور دیگران» با اقتباس از داستانی از غلامحسین ساعدی رفت.
البته این ویژگی آثار تقوایی است که در اغلب کارهایش سراغ ادبیات رفته و از آثار درخشان اقتباس کرده است.
بههمین دلیل جدا از ارزشهای سینمایی آثار او از وزن ادبی هم برخوردار است. نمونه شاخص این مدعا «دایی جان ناپلئون» و «ناخدا خورشید» است که به اعتقاد من کاملترین فیلمی است که از ادبیات معاصر جهان یعنی «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی اقتباس شده است.
این اثر به قدری بومی و شرقی شده که اگر در تیتراژ قید نمیشد شاید کمتر کسی به آن پی میبرد. این قدرت ناصر تقوایی در اقتباس نمونههای دیگری هم دارد که البته برخی مثل «نفرین» چندان موفق نیست.
تقوایی جدا از همه این ویژگیها و ارزشها، مدرس خوبی در عرصه سینماست. دانشجویان و هنرجویانش همه بر این امر واقف هستند و آن را تأیید میکنند. ناصر تقوایی میتواند بهعنوان مدرس تجربه و آموختههایش را به نسل جوان منتقل کند.
نگرانی من کنارهگیری ناصر از همه چیز است
هارون یشایایی
تهیهکننده سینما
درباره ناصر تقوایی هر آنچه که باید گفته میشد را گفتهاند. من در دو فیلم «ناخدا خورشید» و «ای ایران» با او همکاری صمیمانه داشتم. در طول تاریخ سینمای ایران شاید هیچ فیلمی مانند «ناخدا خورشید» ماندگار نشده باشد. تنها نگرانی من درباره ناصر این است که چرا اینقدر خود را کنار کشیده؟ فقط بحث ساختن فیلم نیست، او تدریس هم میکرد ولی حالا از همه کار کناره گرفته و پا پس کشیده است. برخوردها در این چند سال حتماً در روحیه او مؤثر بوده است، ناصر هم مثل همه هنرمندان و شاید حتی بسیار بیشتر از دیگران حساس است که اینطور همه چیز را رها کرده است. ویژگی عمده تقوایی در برابر هنرمندان هم تراز و قابل احترام نسلهای گذشته، چند وجهی بودن اوست؛ کسی که دکور را آماده میکند، بازیگران را تحویل میگیرد، طراح صحنه را راهنمایی میکند و خلاصه در کارهای سینمایی یک آدم و هنرمند تمام عیار است. تقوایی، زاده آبادان است و قبل از ساخت فیلم سینمایی، مستندهای ماندگاری ساخته است که برخی بارها نمایش داده شدهاند. پس از آن به آرامی با سینما آشنا شد و در آبادان و در تهران سراغ آموختن فیلمبرداری رفت. ناصر در فیلمسازی نبوغی دارد که هرکسی از آن بهره نبرده است.او در نوشتههایش هم همینطور است. کاربلد است و فیلم اولش (آرامش در حضور دیگران) نشان میدهد که سینما را بخوبی فهمیده است. آدم اصلاً فکر نمیکند که این فیلم اولین فیلم کارگردان است. در هر دو فیلمی که با هم ساختیم، من از نیمههای راه، کار را دست گرفتم؛ یعنی با افراد دیگری قرار تهیه کنندگی داشت ولی توافق آنها به هم خورد و من وارد کار شدم. من اخلاق ناصر را بخوبی میشناختم. میدانستم باید قابلیتهای او را درک کرد و چیزی که در فیلم نیاز دارد را در اختیارش قرار داد تا بتواند حرفش را بزند. برای او ادبیات خیلی مهم است و دیالوگ فیلمهایش هم ادبیات ناب است. از نخستین فیلم تا آخرین فیلمش یعنی «کاغذ بیخط» دیالوگها شاخص است. تسلط ناصر تقوایی بر ادبیات فارسی، یکی از ویژگیهای مهم ناصر تقوایی است که تأثیر آن را بر درخشان شدن فیلمهایش میتوان دید. از همان فیلم با او آشنا شدم و این دوستی تا همین حالا ادامه یافته است. تلفنی حالش را جویا میشوم و این روزها احوالش خوب است. چندی پیش گفتند که ناصر دچار بیماری شبیه آلزایمر یا فراموشی شده است ولی واقعاً اینگونه نیست. به هر حال در این سن و سال هر کسی ممکن است زودتر حوصلهاش سر برود و برخی نام ها را فراموش کند. من هم ممکن است برای ساعاتی نام نزدیکترین دوستانم را به یاد نیاورم. این طبیعت آدمی است و نخستین عارضه سن و سال ما هم فراموشی است اما مشکل نگران کنندهای برای تقوایی وجود ندارد. من بارها با او صحبت کردهام و همه چیز روبهراه است.
حسرت دوبار کارکردن با تقوایی
داریوش ارجمند
بازیگر پیشکسوت
من با خیلی از بزرگان سینمای ایران کار کردهام، چه جوانان و چه استادان بزرگ اما ناصر تقوایی در پیشانی آنها است و بزرگترین افتخار من در طول دوران بازیگریام، کار با ایشان در «ناخدا خورشید» است و نوع کاری که میکرد و شرف، انسانیت، شعور و سوادی را که داشت هرگز فراموش نمیکنم.
دومین همکاری ما قرار بود در «کوچک جنگلی» رخ دهد که متأسفانه میسر نشد. من در حسرت و آرزوی کار کردن دوباره با ایشان ماندهام و متأسفم که تا امروز این توفیق مجدداً نصیبم نشده است. ناصر تقوایی فوقالعاده و یک انسان کامل در هنر است و مهمترین ویژگیاش از نظر من مهربانی و انسانیت اوست. مهربانترین کارگردانی که من در عمرم دیدهام ناصر تقوایی بوده که در رعایت حقوق انسانی بینظیر است.
متأسفانه شرایط اینگونه است و نگذاشتند یا نشد که تقوایی باز هم کار کند. او سریال تلویزیونی «دایی جان ناپلئون» را ساخت که اگرچه بعد از آن این همه طناز آمد اما هیچکدام یک سکانس به قوت کار او نساخت. شاید ایراد من این است که اولین کاری که بهصورت حرفهای انجام دادم با یک استاد بود و چیزهایی را به من شناساند و مرا به گونهای برای سینما تربیت کرد که بعدها برای برخی کارگردانان دردسرساز شدم. تقوایی والا و باسواد است و امیدوارم هرجا هست خدا او را حفظ کند. در یک کلمه باید بگویم، اعتمادبهنفس مثالزدنی، ویژگی شخصیتی ناصر تقوایی بود که در هیچ کارگردان دیگری ندیدم. این ویژگی هم به سادگی در افراد پدید نمیآید و شما باید مراحل روحی و عرفانی خاصی را پشت سر گذاشته باشید که به چنین مرحلهای برسید. تقوایی انسان بزرگی است. به احترامش میایستم و کلاه از سر برمیدارم. تولد این مرد بزرگ را که بهعنوان یکی از شاخصترین کارگردانان سینما و تلویزیون ایران، بهعنوان یک فیلمنامهنویس، یک شاعر، یک هنرمند تماموکمال و یک انسان فرهیخته میشناسمش صمیمانه تبریک میگویم.
در هشتادمین زادروز ناصر تقوایی
کارگردانی که بیاغراق ادبیات زیسته است
احمد آرام
نویسنده و مدرس داستاننویسی
امروز هشتادمین زادروز استاد ناصر تقوایی است و من افتخار میکنم که با ایشان همشهری هستم، او از خانوادههای اصیل آبادانی- بوشهری است؛ همچنان که ردپای آن را میتوان در مخلوقات هنریاش نیز دید. اما نکته دیگری که به آن میبالم حضورم درصحنه فیلمبرداری دو ساخته مهم اوست؛ یکی فیلم کوتاه داستانی «رهایی» و دیگری مستند مهم «اربعین». شاید این گفتهام برای جوانان امروز قدری عجیب باشد اما هنوز هم بعد از گذشت سالها وقتی به آن دوران بازمیگردم برای من مایه مباهات است که امکان حضور درصحنه فیلمبرداری این دو ساخته مهم تقوایی نصیبم شده بود. آنقدر که همچون سایه، قدمبهقدم دوربین را دنبال میکردم. در ساخت فیلم «رهایی» شاهد بودم که چطور برای بازیگر خردسال فیلم که نقش اول هم برعهدهاش بود وقت میگذاشت و سر حوصله اگر نیاز بود بارها و بارها سکانسهای موردنظر را از سر میگرفت. پسربچه این فیلم، برادر کوچک خانم پارسیپور، همسر سابق ایشان بود. سر یکی از صحنهها در گناوه، از شدت گرمای هوا حال این بچه بد شد... اما استاد تقوایی توانست ضمن حوصله به خرج دادن بسیار، به شکل هنرمندانهای بازی مطلوب جنوبی از او بگیرد. این فیلم آنقدر کار بصری قوی و خوبی از آب درآمد که توانست جزو نخستین ساختههای سینمای فیلم کوتاهمان قرار بگیرد که جوایز بیشماری از جشنوارههای متعدد خارجی از آن خود ساخت. وقتی به این دو فیلم نگاه میکنم درمییابم که چیزی که استاد تقوایی را بیش از همه به فیلمسازیاش پیوند میداد ادبیات است. بیهیچ اغراق، او سینماگری ادیب است و بههمین دلیل هم جستوجویی مختصر میان ساختههای هنریاش کافی است تا متوجه شویم چه سینمای باهویتی را در برابر مخاطبان قرار داده! درست برخلاف سینمای امروزمان که متأسفانه جز در برخی موارد، بیهویت شده و در آن خبری از پیوندهای اینچنینی با جهان ادبیات نیست. شما اگر درباره زندگی شخصیاش هم کمی مطالعه کنید او را از دوستان بسیار نزدیک غلامحسین ساعدی هم خواهید یافت و از این قبیل مراودات او هم میتوان فهمید که چقدر شیفته ادبیات بوده است. ناصر تقوایی نشان داده که تسلط بسیاری بر ادبیات دارد که بخشی از آن در مجموعه داستانی که نوشت هم دیده میشود؛ هرچند که متأسفانه کار در این حوزه را ادامه نداد. با این حال در جایجای مجموعه داستان «تابستان همان سال» میتوان حتی حضور سینما را بهنوعی حس کرد؛ او به هنرمندی هرچهتمامتر درباره آدمهای عاصی آبادان نوشته، آدمهایی که در آن زمان در آبادان زندگی میکردند و میبینیم که بعدتر جلوهای از آنها به سینمای تقوایی هم راه مییابد. از سوی دیگر وقتی به سراغ اقتباس بسیار زیبای او در «آرامش در حضور دیگران» میرویم با یک فیلم کلاسیک مدرن روبهرو میشویم که هنوز هم تازگی عجیبی دارد. البته این ویژگی خاصی است که در همه ساختههای تقوایی دیده میشود اینکه بر هیچکدام از فیلمهای او غبار گذشت زمان و کهنگی نمینشیند. حالا بماند که همچنان ساخته مشهورش، «دایی جان ناپلئون» هنوز هم از بهترین اقتباسهای ادبی کشورمان به شمار میآید. شاید بگویید چرا در میان سینماگرانمان بندرت با فردی همچون او مواجه میشویم که تا این اندازه در اقتباسهای خود موفق باشد؟ خب این به همان مسألهای که نخست اشاره شد بازمیگردد، اینکه ناصر تقوایی ادبیات را زیسته و شناخت خوبی از آن دارد. این نکته مهمی است که میتواند در حکم درس بزرگی برای جوانان علاقهمند به فعالیت در این عرصه باشد.
روزنامهنگار
هرکارگردانی برای خود یک شناسه دارد و هنگام مرور کارنامهاش به آن شاخصه بیش از دیگر موارد توجه میشود. برای مثال داریوش مهرجویی بیشتر عقبهای روشنفکری دارد و شخصیتهایش از فلسفهای زیستی و خاص پیروی میکنند، مسعود کیمیایی محروم گراست و شخصیتهایش کنشی قهرمانانه پیدا میکنند، بهرام بیضایی فرهنگ گراست و بینشهای ملموسی از مردم خواهی و سینما دوستی در آثارش موج میزند و ناصر تقوایی هم بیش از هرچیز با نگاه بومی اش به سوژهها شناخته میشود.بواقع تقوایی میتواند داعیه دار این نکته باشد که بیش از هر کارگردانی در تاریخ سینمای ایران رویکردی واکنشی و مستقیم را به جامعه، تحولات اجتماعی به معنای عام و ارتباطات انسانی داشته است.
شخصیتهای سینمای او را هم میتوان قهرمان دانست و هم در دسته بدمنها قرارشان داد. بواقع با وجود اینکه کارنامه کاری او به لحاظ تعداد چندان نیست اما کیفیت آثارش چنان است که هیچگاه از خاطر سینماگران و سینمادوستان ایرانی محو نشده و همواره با موجی از تمجید روبهرو بوده است. چنین است که وقتی یکی از نمادهای بزرگ و مهم بازیگری در ایران یعنی اکبر عبدی در جشن منتقدان و سینمایی نویسان و پس از کسب جایزه بازیگری برای نقش آفرینی مثال زدنی اش در فیلم «خوابم میآد»، داشتههای بازیگری خود را تماماً حاصلی از حضورش جلوی دوربین تقوایی در فیلم «ای ایران» میداند، نه تنها به بزرگی و منحصر به فرد بودن این کارگردان اشاره میکند بلکه نقدی ریز را هم نسبت به ساختار سینمای ایران روانه میدارد تا همگان به این فکر فرو بروند که چرا تقوایی فیلم نمیسازد؟ برای پاسخ به این سؤال و حسرت بزرگ نهفته در آن، باید به 3 فیلم مهم او یعنی ناخدا خورشید، ای ایران و کاغذ بیخط اشاره کرد؛ آثاری که ظرفیتهای بزرگ تقوایی در گرفتن بازیهای درخشان از گروه بازیگرانش را تداعیگر است.
ناخداخورشید: هرآنچه که باید قبلاً درباره این فیلم گفته شده است. از بومیسازی رمان داشتن و نداشتن همینگوی، کارگردانی استادانه تقوایی در استفاده از ظرفیتهای لوکیشن جنوب برای به تصویرکشیدن تصویر پیچیده از ارتباطات شخصیتهای فیلمش و در نهایت دلایل ماندگاری ناخدا و ملول و سرهنگ و مستر فرحان و از همه مهمتر جاودانه شدن ناخدا خورشید در تاریخ فیلمسازی در ایران. ناخدا خورشید یکی از مهمترین تلاشهای سینمای ایران برای خلق یک قهرمان بومی است؛ قهرمانی که با یک دست به جنگ نابرابریها میرود و تشخص و هویتی ویژه را از خود بروز میدهد. به سکانس آتش زدن بار لنج ناخدا در ساحل توجه کنید. او خونسرد با یک دست سیگارش را شروع میکند و با نگاهی چندوجهی که همزمان حس غم و خشم از آن بیرون میتراود به بار آتش گرفته لنجش مینگرد. برای ناخدا خورشید لنج و بارلنج و خانواده 3 مفهوم اصیل هستند و همین میشود که برای حمایت از خانواده پیشنهاد فرحان را میپذیرد و وارد بازی خطرناک جابهجایی زندانیان میشود. بواقع پس از آتش زدن همه داراییاش چارهای برای قهرمان یک دست روایت تقوایی باقی نماند و او آگاهانه وارد مسیری شد که میدانست شاید بازگشتی از آن در کار نباشد.
ای ایران: فیلم ای ایران بخوبی تسلط ناصر تقوایی بر تاریخ سرزمین، کهن الگوها و مؤلفههای نقد قدرت را نشان میدهد. این کارگردان با خلق شخصیت گروهبان مکوندی اشارهای جالب را به ساختار ارباب رعیتی نهادینه شده در سرزمین ایران دارد و در موقعیتی دوگانه از چیرگی و استیصال گیر میافتد.
کاغذ بیخط: شاید در نگاه اول زوج شکیبایی – تهرانی بهدلیل جنس بازی متفاوت نمیتوانست به جواب قانع کنندهای برسد اما تقوایی با چیدن پازلهای درست و هدایت بازیگرانش بهسمت مقصد توانست تا یکی از عاشقانههای جالب را در سینمای ایران به یادگار بگذارد. عاشقانهای که هم از رومانس خالی نبود و هم چندان در بند رماتیک بازیهای معمول چنین فیلمهایی نمیگنجید.
در ستایش پرهیز
محدثه واعظی پور
روزنامهنگار
ناصر تقوایی از معدود فیلمسازانی است که سالهاست از حرفه اصلیاش دور بوده اما هنوز محل رجوع و بحث است. این رجوع، نه بهدلیل فضای ژورنالیستی و باب پسند دنیای مجازی که متأثر از شخصیت و آثار او، جدی و علمی است. از آخرین فیلم اکران شده تقوایی، «کاغذ بیخط» بیست سال گذشته و او در تمام این سالها بر اصرارهایی که ترغیبش میکرد تا دوباره پشت دوربین برود غلبه کرده است. تقوایی، ایدهآلیست است و باوسواس فیلم میسازد. با این که بسیاری، تمایل داشتند او را بهسمت فیلمسازی سوق بدهند، بهتر از هر کس دیگری، حتی بهتر از دوستداران و مریدان متعصبش میدانست که نمیتواند پروژهای را به انجام برساند. پس، در سکوت خبری و بدون جنجال، از فیلمسازی کناره گرفت.
تقوایی فیلمساز بزرگی است، راوی خوبی است و فیلمهایش در دیدارهای مکرر و تازه، هنوز عظیم و دیدنی هستند. نمیشود «ناخدا خورشید» را دید و در برابر قصهگویی، شخصیتپردازی و اقتباس کم نقص سازندهاش شگفتزده نشد. نمیتوان اشارهها و ارجاعهای «کاغذ بیخط» به مسائل اجتماعی را نادیده گرفت. «صادق کرده» و «نفرین» هنوز دیدنی و درگیر کننده هستند. تقوایی فیلمسازی منحصر به فرد است که آثارش، محک زمان را تاب آورده و به بخشی قابل توجه از تاریخ سینمای ایران تبدیل شده است. اما شاید، یک وجه از شخصیت حرفهای او که کمتر دربارهاش صحبت شده، آگاه بودن اوست. تقوایی در شکلگیری این تصویر درخشان، سهمی مؤثر داشته است. او همان قدر که در فیلمسازی جدی و ایدهآلیست است در حفظ شأن، جایگاه و شخصیت هنریاش، کوشا بوده و این موضوع به اندازه کارنامه وزین حرفهای او در سینمای مستند و داستانی و ادبیات، مهم است.
این پرهیز از درگیر شدن در ساخت فیلم، در حالی که نه فضای اجتماعی و سینمایی و نه شرایط جسمی او اجازه رسیدن به نسخهای راضی کننده را میداد، تن ندادن به ساخت فیلمی است که استانداردهای سازندهاش را تأمین نمیکند. تقوایی محترم است، هم به خاطر فیلمهایش، هم به احترام فیلمهایی که نساخته و هم به احترام اینکه تسلیم وسوسه قوی فیلمسازی نشده است. وسوسهای که بسیاری از سینماگران همنسلش را به ساخت آثاری ضعیف راضی کرده است. ناصر تقوایی میتوانست کارنامهای عریض و طویل داشته باشد، میتوانست بازنشستگی را به تأخیر بیندازد و آنقدر اعتبار داشت که بالاخره سرمایهگذار پای کارش بایستد، اما آگاهانه ترجیح داد پرونده سینماییاش را مختصر و محدود کند. این آگاهی و پافشاری بر آن، شخصیت او را خاص و منحصر به فرد کرده است. او فیلمسازی بادانش و با نگاه و سلیقه است. فیلمسازی که گوهرهایی درخشان در سینمای ایران به یادگار گذاشته و همواره دور از جریانهای مبتذل و مد روز ایستاده است. تنها حسرت ناتمام ماندن «چای تلخ» و «زنگی و رومی» با ما مانده است. فیلمهایی که میتوانستند نقطه پایانی بر کارنامه فیلمسازی ناصر تقوایی باشند. اما امروز، به حسرتی فراموش نشدنی تبدیل شدهاند.
تقوایی نه فراموش میکند نه فراموش میشود
نگار اسکندرفر
مدیر مؤسسه کارنامه
آقای ناصر تقوایی تصویر من ازشما رفیق، دوست و همکاری است که همیشه به موقع سر کلاسهایش حاضر میشد و زمستانها هرهفته روزی دو، سه بار سوپی، ساندویچی چیزی میخوردیم و بعدش شما میرفتید سر کلاس کارگاههای مؤسسه کارنامه و تا هشت شب با انرژی تمام درس میدادید. هنوز هم گمان میکنم و باور دارم که این موضوع، یعنی آلزایمر شایعه است، چون هر چه فکر میکنم با خودم به این نتیجه میرسم که چطور آن ذهن خلاق و پویا میتواند دچار فراموشی شود. سینماها، تئاترها و مؤسسات فرهنگی و آموزشی بسته شدهاند. این یعنی اینکه فرهنگ و هنر در اولویت نیستند و ظاهراً جامعه نیازی به آنها ندارد. پس بیتوجهی به فرهنگ، نادیده گرفتن اصحاب فرهنگ را هم در پی دارد. من باور نمیکنم که تقوایی دچار فراموشی شده باشد بلکه فکر میکنم او چنان آزرده خاطر است که ترجیح داده در انزوا باشد و ارتباط با کسی نداشته باشد. امیدوارم تقوایی همیشه سلامت باشد و همچنان گمان میکنم که او آزرده خاطر است چون در جریان بودم برای ساختن فیلم به او وعدهها دادند اما هیچ حمایتی نکردند و این وعدهها در حد حرف ماند و او بسیار آزرده خاطر شد. حق هم دارد؛ خیلی هم حق دارد. این آزردگی برای هر شخصی میتواند از نظر روحی ایجاد مشکل کند، شاید او حق دارد از سر آزردگی تن به انزوا بدهد زیرا تقوایی آدمی است با استقلال فکری و استقلال عمل. او در فرهنگ ایران شخصیتی ماندگار است و این ما هستیم که نباید بزرگان فرهنگ و هنر کشور را به فراموشی بسپاریم یا برای کارشان دستانداز درست کنیم آنقدر که رها کنند و بروند کنج خانههایشان بنشینند. این خسرانی برای جامعه ماست نه برای آنها؛ پس آقای تقوایی همه اینها به کنار، تولدتان مبارک.
صد افسوس از این جمع پریشان
احمد طالبینژاد
منتقد سینما
تمام افراد نسل 1318 تا 1325 به دلایل مختلف که نیاز به تحلیل گسترده دارد و به برخی از آن اشاره خواهم کرد جزو نخبگان درجه یک عرصه فرهنگ و هنر هستند. از جمله بازماندگان این نسل طلایی ناصر تقوایی است. اگر چه سالها کار نکرده و در طرفدارانش بخصوص نسل جوان عطش زیادی برای دیدن اثری تازه از او
وجود دارد.
خیلیها در مواجهه با من بهعنوان نویسنده «به روایت ناصر تقوایی» میپرسند که چرا تقوایی فیلم نمیسازد. پاسخ همیشگی من این است که چون «دلش نمیخواهد».
تقوایی بچه جنوب است؛ منطقهای که آن سالها و سالهای بعد از مهمترین مراکز ثقل تحولات فرهنگی بود. بهخاطر در دسترس بودن نسخههای زبان اصلی کتابهای روز اروپا و امریکا در کتابفروشیهای مخصوص کارگزاران نفتی در آبادان و اهواز مترجمان نخبهای همچون نجف دریابندری و صفدر تقیزاده در این محیط رشد کردند و در عین حال جریان ادبیات کارگری شکل گرفت که ناصر تقوایی یکی از بدعتگذاران آن بود.
تقوایی در مجموعه داستان «تابستان همان سال» سراغ زندگی کارگران و افرادی رفته که معیشت و زندگیشان به نفت گره خورده است. نگرش ناتورالیستی که بعدها در کارهای او شاهد هستیم در همان دوران و تحت تأثیر ابراهیم گلستان بهعنوان پیشکسوت این عرصه شکل گرفت.
تقوایی از شاگردان نزدیک گلستان و دستیار او در فیلم «خشت و آینه» بود. او از این طریق با محافل ادبی و فرهنگی تهران ارتباط برقرار کرد. با فروغ فرخزاد و خیلی از شاعران و اهالی ادبیات که حرف اول را میزدند، آشنا شد.
در سالهای بعد از کودتای 28 مرداد و سرکوب شدن احزاب، به نوعی چشم امید جامعه به پیشگام بودن شاعران و هنرمندانی در جریانهای سیاسی بود. بههمین خاطر دهه 40 اوج قدرت ادبیات بود.
تقوایی در چنین محافلی رشد کرد و توسط گلستان به سینما وصل شد و خیلی زود بعد از ساخت چند فیلم مستند و گزارشی برای تلویزیون، سراغ فیلم بلند «آرامش در حضور دیگران» با اقتباس از داستانی از غلامحسین ساعدی رفت.
البته این ویژگی آثار تقوایی است که در اغلب کارهایش سراغ ادبیات رفته و از آثار درخشان اقتباس کرده است.
بههمین دلیل جدا از ارزشهای سینمایی آثار او از وزن ادبی هم برخوردار است. نمونه شاخص این مدعا «دایی جان ناپلئون» و «ناخدا خورشید» است که به اعتقاد من کاملترین فیلمی است که از ادبیات معاصر جهان یعنی «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی اقتباس شده است.
این اثر به قدری بومی و شرقی شده که اگر در تیتراژ قید نمیشد شاید کمتر کسی به آن پی میبرد. این قدرت ناصر تقوایی در اقتباس نمونههای دیگری هم دارد که البته برخی مثل «نفرین» چندان موفق نیست.
تقوایی جدا از همه این ویژگیها و ارزشها، مدرس خوبی در عرصه سینماست. دانشجویان و هنرجویانش همه بر این امر واقف هستند و آن را تأیید میکنند. ناصر تقوایی میتواند بهعنوان مدرس تجربه و آموختههایش را به نسل جوان منتقل کند.
نگرانی من کنارهگیری ناصر از همه چیز است
هارون یشایایی
تهیهکننده سینما
درباره ناصر تقوایی هر آنچه که باید گفته میشد را گفتهاند. من در دو فیلم «ناخدا خورشید» و «ای ایران» با او همکاری صمیمانه داشتم. در طول تاریخ سینمای ایران شاید هیچ فیلمی مانند «ناخدا خورشید» ماندگار نشده باشد. تنها نگرانی من درباره ناصر این است که چرا اینقدر خود را کنار کشیده؟ فقط بحث ساختن فیلم نیست، او تدریس هم میکرد ولی حالا از همه کار کناره گرفته و پا پس کشیده است. برخوردها در این چند سال حتماً در روحیه او مؤثر بوده است، ناصر هم مثل همه هنرمندان و شاید حتی بسیار بیشتر از دیگران حساس است که اینطور همه چیز را رها کرده است. ویژگی عمده تقوایی در برابر هنرمندان هم تراز و قابل احترام نسلهای گذشته، چند وجهی بودن اوست؛ کسی که دکور را آماده میکند، بازیگران را تحویل میگیرد، طراح صحنه را راهنمایی میکند و خلاصه در کارهای سینمایی یک آدم و هنرمند تمام عیار است. تقوایی، زاده آبادان است و قبل از ساخت فیلم سینمایی، مستندهای ماندگاری ساخته است که برخی بارها نمایش داده شدهاند. پس از آن به آرامی با سینما آشنا شد و در آبادان و در تهران سراغ آموختن فیلمبرداری رفت. ناصر در فیلمسازی نبوغی دارد که هرکسی از آن بهره نبرده است.او در نوشتههایش هم همینطور است. کاربلد است و فیلم اولش (آرامش در حضور دیگران) نشان میدهد که سینما را بخوبی فهمیده است. آدم اصلاً فکر نمیکند که این فیلم اولین فیلم کارگردان است. در هر دو فیلمی که با هم ساختیم، من از نیمههای راه، کار را دست گرفتم؛ یعنی با افراد دیگری قرار تهیه کنندگی داشت ولی توافق آنها به هم خورد و من وارد کار شدم. من اخلاق ناصر را بخوبی میشناختم. میدانستم باید قابلیتهای او را درک کرد و چیزی که در فیلم نیاز دارد را در اختیارش قرار داد تا بتواند حرفش را بزند. برای او ادبیات خیلی مهم است و دیالوگ فیلمهایش هم ادبیات ناب است. از نخستین فیلم تا آخرین فیلمش یعنی «کاغذ بیخط» دیالوگها شاخص است. تسلط ناصر تقوایی بر ادبیات فارسی، یکی از ویژگیهای مهم ناصر تقوایی است که تأثیر آن را بر درخشان شدن فیلمهایش میتوان دید. از همان فیلم با او آشنا شدم و این دوستی تا همین حالا ادامه یافته است. تلفنی حالش را جویا میشوم و این روزها احوالش خوب است. چندی پیش گفتند که ناصر دچار بیماری شبیه آلزایمر یا فراموشی شده است ولی واقعاً اینگونه نیست. به هر حال در این سن و سال هر کسی ممکن است زودتر حوصلهاش سر برود و برخی نام ها را فراموش کند. من هم ممکن است برای ساعاتی نام نزدیکترین دوستانم را به یاد نیاورم. این طبیعت آدمی است و نخستین عارضه سن و سال ما هم فراموشی است اما مشکل نگران کنندهای برای تقوایی وجود ندارد. من بارها با او صحبت کردهام و همه چیز روبهراه است.
حسرت دوبار کارکردن با تقوایی
داریوش ارجمند
بازیگر پیشکسوت
من با خیلی از بزرگان سینمای ایران کار کردهام، چه جوانان و چه استادان بزرگ اما ناصر تقوایی در پیشانی آنها است و بزرگترین افتخار من در طول دوران بازیگریام، کار با ایشان در «ناخدا خورشید» است و نوع کاری که میکرد و شرف، انسانیت، شعور و سوادی را که داشت هرگز فراموش نمیکنم.
دومین همکاری ما قرار بود در «کوچک جنگلی» رخ دهد که متأسفانه میسر نشد. من در حسرت و آرزوی کار کردن دوباره با ایشان ماندهام و متأسفم که تا امروز این توفیق مجدداً نصیبم نشده است. ناصر تقوایی فوقالعاده و یک انسان کامل در هنر است و مهمترین ویژگیاش از نظر من مهربانی و انسانیت اوست. مهربانترین کارگردانی که من در عمرم دیدهام ناصر تقوایی بوده که در رعایت حقوق انسانی بینظیر است.
متأسفانه شرایط اینگونه است و نگذاشتند یا نشد که تقوایی باز هم کار کند. او سریال تلویزیونی «دایی جان ناپلئون» را ساخت که اگرچه بعد از آن این همه طناز آمد اما هیچکدام یک سکانس به قوت کار او نساخت. شاید ایراد من این است که اولین کاری که بهصورت حرفهای انجام دادم با یک استاد بود و چیزهایی را به من شناساند و مرا به گونهای برای سینما تربیت کرد که بعدها برای برخی کارگردانان دردسرساز شدم. تقوایی والا و باسواد است و امیدوارم هرجا هست خدا او را حفظ کند. در یک کلمه باید بگویم، اعتمادبهنفس مثالزدنی، ویژگی شخصیتی ناصر تقوایی بود که در هیچ کارگردان دیگری ندیدم. این ویژگی هم به سادگی در افراد پدید نمیآید و شما باید مراحل روحی و عرفانی خاصی را پشت سر گذاشته باشید که به چنین مرحلهای برسید. تقوایی انسان بزرگی است. به احترامش میایستم و کلاه از سر برمیدارم. تولد این مرد بزرگ را که بهعنوان یکی از شاخصترین کارگردانان سینما و تلویزیون ایران، بهعنوان یک فیلمنامهنویس، یک شاعر، یک هنرمند تماموکمال و یک انسان فرهیخته میشناسمش صمیمانه تبریک میگویم.
در هشتادمین زادروز ناصر تقوایی
کارگردانی که بیاغراق ادبیات زیسته است
احمد آرام
نویسنده و مدرس داستاننویسی
امروز هشتادمین زادروز استاد ناصر تقوایی است و من افتخار میکنم که با ایشان همشهری هستم، او از خانوادههای اصیل آبادانی- بوشهری است؛ همچنان که ردپای آن را میتوان در مخلوقات هنریاش نیز دید. اما نکته دیگری که به آن میبالم حضورم درصحنه فیلمبرداری دو ساخته مهم اوست؛ یکی فیلم کوتاه داستانی «رهایی» و دیگری مستند مهم «اربعین». شاید این گفتهام برای جوانان امروز قدری عجیب باشد اما هنوز هم بعد از گذشت سالها وقتی به آن دوران بازمیگردم برای من مایه مباهات است که امکان حضور درصحنه فیلمبرداری این دو ساخته مهم تقوایی نصیبم شده بود. آنقدر که همچون سایه، قدمبهقدم دوربین را دنبال میکردم. در ساخت فیلم «رهایی» شاهد بودم که چطور برای بازیگر خردسال فیلم که نقش اول هم برعهدهاش بود وقت میگذاشت و سر حوصله اگر نیاز بود بارها و بارها سکانسهای موردنظر را از سر میگرفت. پسربچه این فیلم، برادر کوچک خانم پارسیپور، همسر سابق ایشان بود. سر یکی از صحنهها در گناوه، از شدت گرمای هوا حال این بچه بد شد... اما استاد تقوایی توانست ضمن حوصله به خرج دادن بسیار، به شکل هنرمندانهای بازی مطلوب جنوبی از او بگیرد. این فیلم آنقدر کار بصری قوی و خوبی از آب درآمد که توانست جزو نخستین ساختههای سینمای فیلم کوتاهمان قرار بگیرد که جوایز بیشماری از جشنوارههای متعدد خارجی از آن خود ساخت. وقتی به این دو فیلم نگاه میکنم درمییابم که چیزی که استاد تقوایی را بیش از همه به فیلمسازیاش پیوند میداد ادبیات است. بیهیچ اغراق، او سینماگری ادیب است و بههمین دلیل هم جستوجویی مختصر میان ساختههای هنریاش کافی است تا متوجه شویم چه سینمای باهویتی را در برابر مخاطبان قرار داده! درست برخلاف سینمای امروزمان که متأسفانه جز در برخی موارد، بیهویت شده و در آن خبری از پیوندهای اینچنینی با جهان ادبیات نیست. شما اگر درباره زندگی شخصیاش هم کمی مطالعه کنید او را از دوستان بسیار نزدیک غلامحسین ساعدی هم خواهید یافت و از این قبیل مراودات او هم میتوان فهمید که چقدر شیفته ادبیات بوده است. ناصر تقوایی نشان داده که تسلط بسیاری بر ادبیات دارد که بخشی از آن در مجموعه داستانی که نوشت هم دیده میشود؛ هرچند که متأسفانه کار در این حوزه را ادامه نداد. با این حال در جایجای مجموعه داستان «تابستان همان سال» میتوان حتی حضور سینما را بهنوعی حس کرد؛ او به هنرمندی هرچهتمامتر درباره آدمهای عاصی آبادان نوشته، آدمهایی که در آن زمان در آبادان زندگی میکردند و میبینیم که بعدتر جلوهای از آنها به سینمای تقوایی هم راه مییابد. از سوی دیگر وقتی به سراغ اقتباس بسیار زیبای او در «آرامش در حضور دیگران» میرویم با یک فیلم کلاسیک مدرن روبهرو میشویم که هنوز هم تازگی عجیبی دارد. البته این ویژگی خاصی است که در همه ساختههای تقوایی دیده میشود اینکه بر هیچکدام از فیلمهای او غبار گذشت زمان و کهنگی نمینشیند. حالا بماند که همچنان ساخته مشهورش، «دایی جان ناپلئون» هنوز هم از بهترین اقتباسهای ادبی کشورمان به شمار میآید. شاید بگویید چرا در میان سینماگرانمان بندرت با فردی همچون او مواجه میشویم که تا این اندازه در اقتباسهای خود موفق باشد؟ خب این به همان مسألهای که نخست اشاره شد بازمیگردد، اینکه ناصر تقوایی ادبیات را زیسته و شناخت خوبی از آن دارد. این نکته مهمی است که میتواند در حکم درس بزرگی برای جوانان علاقهمند به فعالیت در این عرصه باشد.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را میشنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
افزایش دستگاههای شارژ در مترو/ خانم تقیزاده: از مسئولان محترم تقاضامندیم دستگاههای شارژ کارت مترو را افزایش دهند.
نظارت بر کیفیت کار در نانواییها/ خانم گزانی: باتوجه به گرانی نان در نانواییها، متأسفانه کیفیت نان تغییر نکرده است. جا دارد مسئولان محترم سازمان آرد و نان و فرمانداری نظارت بیشتری در این خصوص داشته باشند تا از تکرار تخلف جلوگیری شود.
بستن قرارداد وزارت صنعت با بانکها/ آقای بلوار: وزارت صنعت با بستن قرارداد با بانکها و حمایت همهجانبه از متقاضیان وام میتواند خود اشتغالی ایجاد کنند تا این کار باعث پیشرفت تولید از هر نقطه این مرز و بوم شود که این یکی از مانع زداییها و شکوفایی جوانان است.
خاموشی اکثر چراغهای پارکهای ملایر/ یک شهروند: با توجه به آغاز فصل تابستان اکثر پارکهای ملایر شبها روشنایی ندارند.
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
افزایش دستگاههای شارژ در مترو/ خانم تقیزاده: از مسئولان محترم تقاضامندیم دستگاههای شارژ کارت مترو را افزایش دهند.
نظارت بر کیفیت کار در نانواییها/ خانم گزانی: باتوجه به گرانی نان در نانواییها، متأسفانه کیفیت نان تغییر نکرده است. جا دارد مسئولان محترم سازمان آرد و نان و فرمانداری نظارت بیشتری در این خصوص داشته باشند تا از تکرار تخلف جلوگیری شود.
بستن قرارداد وزارت صنعت با بانکها/ آقای بلوار: وزارت صنعت با بستن قرارداد با بانکها و حمایت همهجانبه از متقاضیان وام میتواند خود اشتغالی ایجاد کنند تا این کار باعث پیشرفت تولید از هر نقطه این مرز و بوم شود که این یکی از مانع زداییها و شکوفایی جوانان است.
خاموشی اکثر چراغهای پارکهای ملایر/ یک شهروند: با توجه به آغاز فصل تابستان اکثر پارکهای ملایر شبها روشنایی ندارند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سالروز شهادت امام محمد تقی جواد الائمه(ع) را تسلیت میگوییم
-
آمادگی کشور برای واکسیناسیون ۵۰۰ هزار نفر در روز
-
میتوان با اولویتگذاری مسائل و کار جهادی، تحول را عملیاتی کرد
-
عبور از چالشها با همدلی و گفت وگو
-
وقت تعدیل اختلافات داخلی است
-
نظرخواهی از فعالان سیاسی را به فال نیک میگیرم
-
قرار بازداشتموقت تاجاییکه ضرورت ندارد، صادر نشود
-
چراغ سبز شهروندان به وضعیت قرمز دلتا
-
صنایع بزرگ به کمک صنعت برق آمدند
-
شهرکسازیهای اسرائیلی جنایت جنگی است
-
بی برقی در شرجی 50 درجه
-
کمک رسانی ارتش و سپاه در سیستان و بلوچستان برای کنترل و مقابله با کرونا
-
ممنوعیت نشر محتوای مرتبط با پناهندگی در شبکههای اجتماعی
-
از گل تا «دسته گل»
-
باید مجسمه بازیکنان را بسازیم
-
گزیده کار و درخشان
-
سلام ایران
اخبارایران آنلاین