نگاهی به نمایشگاه «انتخابات» بهزاد شیشهگران
موضعی انتزاعی در برابر موضوعی عینی!
محمد شمخانی
منتقد هنری
در بزنگاهی که ملت ایران در آستانه سیزدهمین دوره انتخـــــــــــابات ریاستجمهوری قـــــرار داشتنـــــــــد، بهزاد شیشهگران، هنرمندی که همواره حساسیت بالای خود را به رخدادهای مهم اجتماعی نشان داده است، در گوشه آتلیه خود، انتخابات را، از صافی ذهن خود گذرانده و به مکاشفاتی انتزاعی دست یافته و نتیجه آن را، به مدد شبکههای اجتماعی مجازی، در معرض دید و داوری مخاطب قرار داده است. مکاشفاتی که در نگاه نخست بسیار مغلق و دور از ذهن به نظر میآیند، اما کمی آشنایی با روحیات و کیفیات آثار پیشین نقاش و نیز برخی اقتضائات زمانی و بیانی موضوع، این برداشت نخست را پس میزند.
عنصر محوری در نمایشگاه مجازی «انتخابات» شیشهگران را، میتوان نوعی دلشوره درونی دانست. دلشوره از تکوین جریانی که کاملاً از نظم و تعریفِ حاکم بر آن تهی شده است. شِمای به هم ریخته نقاشیها نیز در گام نخست این ساختار فروپاشیده را عینیت میبخشد. واژه «ساختار» را اینجا از آن جهت برگزیدهایم که از جمله نقدواژههایی است که منتقدان انتخابات در ایران زیاد بدان اشاره و استناد میکنند. اما فراموش نباید کرد که ساختار و غلبه آن بر نقاشی یک پدیده کاملاً مدرن نیز هست، که عینیت آشکار موضوع را پس میزند تا شاکلهای بصری از شکل، فرم، رنگ، خط و فضا خودنمایی کند. با این تذکر و تمهید، شاید رنگ و تظاهرات گوناگون آن در تابلوهای انتخابات شیشهگران نقش نخست را برعهده داشته باشند. رنگی که لئوناردو داوینچی، خیلی پیشتر از ظهور هنر مدرن، آن را رکنِ بنیادین نقاشی میشمرد و معتقد بود که «چشم نقاش باید مثالِ آیینه باشد و خودش را به رنگ چیزها درآورد.» رنگی که نقاشان مدرن، برخلاف نقاشانِ کلاسیک، کیفیتِ بیانگرانه آن را بسیار نیرومندتر از طراحی میدانستند. در آثار اخیر شیشهگران نیز این تمرکز همهجانبه بر رنگ خود را با تمام وجود فریاد میکشد و آنچه قرار است مخاطب ببیند یا بشنود، اگر نگوییم تنها، بیشتر خود را از خلال رنگها و آمیزش و تنشِ میان آنها آشکار میکند. در واقع ساختاری که پیشتر از آن سخن به میان آمد، اینجا به مدد رنگ پیوستگی و گسستگی خود را نشان میدهد.
پرسشی که شاید اینجا برای بیننده پیش بیاید درباره نقش نمادین رنگهاست و اینکه آیا میتوان از تبار و تفسیر این رنگها به خاستگاه ذهنی آنها نائل آمد؟ اینکه بگوییم، این رنگها و حضور آنها در تابلوهای اخیر شیشهگران نمادین است، آنهم بسته به سردی و گرمی رنگها، وسعت آنها و چندی و چونی غلبه آنها بر نگاه بیننده، خود میتواند نوعی مواجهه با این آثار باشد، اما در ارجاع به زمینه بیرونی آنها، یعنی موضوعِ انتخابات، این برداشت نمیتواند تکیهگاه محکمی برای تأویل آثار باشد. از سوی دیگر، بدیهی است که هیچ هنرمندِ نقاشی رنگ را تصادفی به استخدام خود درنمیآورد. بویژه نقاشی چون شیشهگران که اغراق نیست اگر بگوییم رنگ و غیاب آن در دورههای متفاوت آثارش در رسانههای مختلف هر کدام همواره حادثهای در نوع خود بوده است. از آن بالاتر، واقعیت این است که ما جهان را رنگی میبینیم و ابتدا رنگِ هر چیز را در نظر میآوریم.
به همین خاطر شاید هیچ بیانی از تجارب زیسته ما از جهان، بدون در نظر آوردن رنگ کامل نیست. چه، هر آنچه به ادراک حسی درمیآوریم، آغشته به رنگهایی است که در ادراک و حواس ما جاری است و تجربه عامی چون انتخابات نیز نمیتواند عاری از زمانمندی، مکانمندی و رنگ بهعنوان سه طریق بنیادینِ تجربه جهان پیرامونمان باشد. حتی در مراجعه به واقعیتِ انتخابات در ایران و جهان هم میتوان به چنین دریافتی رسید؛ انتخاب رنگ از سوی کمپینهای انتخاباتی، حوادثی رنگی که به موازات انتخابات اتفاق میافتد، تغییری که حال و هوای تبلیغاتی انتخابات در چشمانداز شهروندان بهوجود میآورد و بالاخره حسی از گرمی و سردی یا خوشایندی و بدآیندی، که از هر انتخابات ممکن است به شهروندان دست دهد، همه بر جریان و سریان رنگ در انتخابات گواهی میدهند و این را هرگز نمیتوان نادیده گرفت. با این همه، اما، رنگ درونی نقاش، بویژه نقاش مدرن، ابتدا از جنس همان رنگی است که هگل میگوید. یعنی چیزی که در یک عبارت «نمود ناب زندگی معنوی درون» نقاش است. در نقاشیهای انتخاباتی شیشهگران و در سیر سراسری آنها، هر چه پیشتر میآییم، رنگ و نمودهای رنگی هی بیشتر و بیشتر تقلیل مییابد و از تابناکی و تنوع آن بیشتر کاسته میشود. این شاید نمادینترین دریافتی باشد که میتوان از حضور رنگ در این نقاشیها داشت.
نکته بعدی در برخورد با این نمایشگاه، نسبتی است که این آفرینهها با دیگر آفرینههای شیشهگران برقرار میکنند؛ گفتوگویی بینامتنی میان دورههای متنوع آثار نقاش، که اجازه میدهد بیننده نیز از خلال این گفتوگو چیزهایی بشنود و به درجاتی از درک آثار نائل شود. این گفتوگوی بریده بریده تنها از طریق رنگ نیست که انجام میگیرد و تجسم مییابد؛ جلوههایی انتزاعی و اکسپرسیونیستی از تودههای بههمتنیده خطوط، فرمهایی تندیسوار و معلق در فضای تابلو و حضور گم و گنگ عکسها و طرحهای فیگوراتیو از جمله دیگر واسطههای بیانی در فضای تکهتکهشده آثار به شمار میآیند، که طبق نوعی زیباشناسی فرمالیستی گرد هم آمدهاند. مواردی که برشمردیم همه و همه دست به دست هم دادهاند تا هنرمند بتواند طی یک فرایند، موضوعی عینی و عام مثل انتخابات را، که در یک سلسله تظاهرات نمایشی خاص و مکرر خلاصه میشود، به موضعی ذهنی، انتزاعی و انضمامی بکشاند و از همان موضع، که شاید تاکنون کسی به آن نپرداخته است، بدان نگاه کند. فرایندی که تعینپذیری آن به امر انتخابات، بیش از آنکه در مراجعه به واقعیت ملموس و مألوف صورت بگیرد، در نوع نگرش مخاطب و تفسیر نوعی او آنچه میبیند، کامل میشود.
روزگار تازه تماشاخانه شهرزاد با چهار نمایش جدید
از تلخک و قندک تا پنج ثانیه برف
محسن بوالحسنی
خبرنگار
چهار نمایش جدید در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه هستند و بالاخره این پردیس هم کمکم مانند تماشاخانههای دیگر روی ریل اجراهای منظم میافتد. بر اساس این خبر، تماشاخانه شهرزاد این روزها و طبق اعلام قبلی و در سالن ارکیده میزبان «تلخک و قندک» به کارگردانی شایان طهماسبپور خواهد بود. طهماسبپور کارگردان این نمایش درباره شرایط اجرا و موضوع کاری که روی صحنه میبرد میگوید: «سال ۶۳ داوود فتحعلیبیگی این نمایش را مینویسد و در نهایت پس از سالها، این نمایشنامه سال ۸۰ منتشر میشود. این نمایشنامه در واقع تمی سیاسی، کمدی دارد و روایتگر داستان انتخابات در یک شهر است. کارگردان «تلخک و قندک» درباره شرایط اجرا در روزهای کرونایی و هدف از اجرای این نمایش در چنین روزهایی هم میگوید: «هدف از اجرای این نمایش آشتی تماشاچی با تئاتر است. باید از شوهای شبانه که نام تئاتر گرفته است، فاصله بگیریم و این تئاتر بهمعنی واقعی آن است که تفکر مردم را تغییر میدهد.»
نمایش «تلخک و قندک» به نویسندگی داوود فتحعلی بیگی، کارگردانی محمدشایان طهماسبپور و تهیه کنندگی نوید وفا هر شب ساعت ۱۹ در سالن ارکیده پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه خواهد رفت. بازیگران این نمایش هم فریدوناحمدی، زیبا مصطفایی، محمد عبداللهی، محمدمهدی فتاحی، بهار جهانبانی، امید رهبر، مهشید زبردست، مجتبی طباطبایی، مرجان آقانوری، هیوا پورشفیقی، حسین براتی، علی پیله ور، رضا حسیننژاد، علی رضا عباسی، سعید بیرامزاده و مبینا سرلک جیوا هستند.در سالن صنوبر پردیس تئاتر شهرزاد هم نمایشهای «پنج ثانیه برف» به نویسندگی عباس جمالی وکارگردانی فاطمه زمانی و «نفس کشیدن» به نویسندگی و کارگردانی سپهر حیدرینژاد اجرا خواهند داشت. به گفته فاطمه زمانی کارگردان «پنج ثانیه برف» تک گوییهایی از زندگی زنانیاست که هر کدام دارای دنیای متفاوت و شرایط خاص خود در جامعه هستند و اتفاقی مشترک آنها را به هم گره میزند. علی پیلهور، فاطمه زمانی، صفورا کاظمپور، نوشین سرکوبی، هانیه عادلزاده و ستایش انیسی بازیگران این نمایش هستند که با تهیه کنندگی مجید یارندیپور توسط گروه هنری سافاتا اجرا میشود. در نمایش «نفس کشیدن» هم بهار رضیزاده و سپهر حیدرینژاد ایفای نقش میکنند. مدت زمان این نمایش 45 دقیقه است و تا 31 خردادماه هر روز رأس ساعت 20روی صحنه میرود. همچنین این روزها نمایش «بالاخره این زندگی مال کیه» به کارگردانی سعید حشمتی در سالن گلایل این مجموعه روی صحنه میرود. علاقه مندان و تماشاگران میتوانند برای آگاهی از تازهترین رویدادها و خرید بلیت آثار نمایشی مجموعه تئاتر شهرزاد به سایت تیوال با آدرس www.tiwall.com مراجعه کنند و با حضور خود قوت قلب هنرمندان اکثراً جوانی باشند که این روزها، عشق به تئاتر و مخاطبانش، آنها را روی صحنههای تئاتر و پیشروی مخاطبان قرار داده تا این چراغ هرگز خاموش نشود.
سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دیروز در صفحه توئیتریاش نوشت: «موج مشارکت شعفبرانگیز است. ملت ایران شگفتی ساز است، این بار در انتخابات۱۴۰۰ .تا ساعت ۲۴ خبرهای خوش افزونتر خواهد بود. دست مریزاد ایرانیان داخل و خارج کشور»
سیدحسین فاطمی، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد درگذشت. انجمن استادان زبان و ادبیات فارسی با اعلام این خبر نوشت: درگذشت استاد گرانمایه دکتر سیدحسین فاطمی بسیار غیرمنتظره بود و جامعه علمی و ادبی را بهتزده و سوگوار کرد. این ضایعه دردناک را به همه استادان رشته زبان و ادبیات فارسی و بخصوص همکاران عزیز و گرامی خود در دانشگاه فردوسی مشهد و خانواده محترم آن مرحوم صمیمانه تسلیت عرض میکنیم./ ایسنا
برنـــــــــدگان بیستمین جشنواره فیلم «ترایبکا» در شاخههای مختلف اعلام شد و رضا ریاحی سینماگر ایرانی با فیلم «نوازنده» جایزه بهترین انیمیشن کوتاه جشنواره را به خود اختصاص داد./ خبرآنلاین
عبدالحلیم حــــــافــــظ خواننده قدیمی و پرآوازه مصری که سالهاست از دنیا رفته، با استفاده از تکنولوژی هولوگرامی روزهای پنجشنبه و جمعه ـ ۱۶ و ۱۷ ژوئن ـ در قاهره، پایتخت مصر، دو کنسرت اجرا کرد. تکنولوژی هولوگرام هنرمند را طوری در صحنه مجسم میکند که گویی همان جا حضور دارد و نسبت به موسیقی واکنش نشان داده و احساساتش را منتقل میکند. این شیوه کنسرت پیشتر در دبی و امارات و خود قاهره نیز بر پا شده است./ الجزیره