سرقت های مادر برای جهیزیه دختر
گروه حوادث/ زن میانسال که برای خرید جهیزیه دخترش300 میلیون تومان بدهکار شده بود بهعنوان پرستاری از سالمندان به خانه آنها میرفت و سرقت میکرد.بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ۱۸ فروردین امسال مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و از سرقت طلاهای مادرش خبر داد. او گفت: مادرم به تنهایی زندگی میکند به همین دلیل تصمیم گرفتیم که برای او پرستار بگیریم. در فضای مجازی تبلیغ نگهداری از سالمند دادیم و خانمی به نام فتانه با ما تماس گرفت وقتی شرایط همدیگر را پذیرفتیم یک روز بعد به خانه مادرم آمد. عصر همان روز که برای سر زدن به خانه مادرم رفتم در کمال ناباوری او را بیهوش پیدا کردم. خانه به هم ریخته بود و پول و طلاهای مادرم هم سرقت شده بود.با شکایت مرد جوان تحقیقات از سوی کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی پایتخت آغاز شد. بررسیها نشان میداد فتانه با خوراندن قرص خواب آور پیرزن را بیهوش و طلاهایش را سرقت کرده است. در ادامه تحقیقات، کارآگاهان با پرونده دیگری نیز رو به رو شدند که پرستار قلابی با شیوهای مشابه پول و طلای زنی سالخورده را سرقت کرده بود.
دستگیری متهم
با شکایت دو شاکی تحقیقات ادامه یافت و در بررسیهای صورت گرفته از سوی کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی پایتخت مشخص شد پرستار قلابی مدتی قبل بهخاطر سرقت به همین شیوه بازداشت و با وثیقه آزاد شده است.
با شناسایی هویت متهم و به دستور بازپرس شعبه ۸ بازپرسی دادسرای امور جنایی پایتخت زن جوان بازداشت شد و به دو سرقت به شیوه بیهوشی اعتراف کرد.
گفتوگو با پرستار قلابی
چه شد که تصمیم به سرقت گرفتی؟
۳۰۰ میلیون تومان بدهی داشتم و برای پرداخت بدهی مجبور شدم دست به این کار بزنم. من دو سالی پرستاری و کارهای خانه یک سالمند را انجام میدادم. صاحبکارم که متوجه شد بهخاطر جهیزیه دخترم نیاز مالی دارم به من پول قرض داد. البته این پول را کمکم از او گرفتم و به من گفت که به بچههایش نگویم. اما بعد از مدتی بچههایش متوجه شدند و به تصور اینکه از مادرشان کلاهبرداری کردهام از من شکایت کردند. برای پرداخت بدهی شاکی اولم مجبور به سرقت شدم.
شگرد سرقتهایت چه بود؟
در فضای مجازی آگهیهای درخواست پرستاری از سالمند را میدیدم و با آنها تماس میگرفتم. آنها هم بدون هیچ مدرکی قبول میکردند که من پرستار مادرشان شوم. همان روز که برای پرستاری رفته بودم شروع به تمیز کردن خانه میکردم و از جای وسایل باخبر میشدم و ظهر که باید داروهایشان را میدادم به همراه دارو، قرص خواب آورم داده و سرقتم را اجرا میکردم.
بازسازی صحنه جنایات خرمدین و همسرش
گروه حوادث/ پدر و مادر بابک خرمدین با گذشت یک ماه از اعتراف به جنایتهای هولناک خود صحنه قتل پسر و دختر و دامادشان را بازسازی کردند.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، اکبر خرمدین و همسرش ایران ساعت 11 صبح دوشنبه 24 خرداد با انتقال به خانه شان در شهرک اکباتان به مدت 3 ساعت در مقابل بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی تهران، کارآگاهان اداره دهم و تیم تشخیص هویت به بازسازی صحنه قتلهای داماد، دختر و پسرشان بابک خرمدین پرداختند. آنها صحنه بیهوش کردن، قتل و مثله کردن اجساد در حمام خانه و بستهبندی و انتقال اجساد را تشریح کردند.
همچنین پزشکی قانونی نیز در تازهترین تحقیقات خود مدعی شد اکبر خرمدین - پدر خانواده - دچار اختلال روانپزشکی است اما اختلالات او در حدی نبوده که مسئول اعمالش نباشد. اما همسرش دچار اختلال در حد کند ذهنی است که این اختلالات نیز در حدی نبوده که وی مسئول اعمالش نباشد.
راز این جنایتهای هولناک صبح روز 26 اردیبهشت با کشف تکههایی از بدن یک مرد در سطل زبالهای در شهرک اکباتان فاش شد. وقتی موضوع به مأموران کلانتری 135 آزادی و بازپرس ویژه قتل اعلام شد با شروع تحقیقات هویت جسد شناسایی و مشخص شد متعلق به مردی 47 ساله بهنام بابک خرمدین است. بدین ترتیب مأموران به خانه وی در شهرک اکباتان رفتند و در کمتر از 6 ساعت پس از این جنایت پدر و مادر بابک به قتل پسرشان اعتراف کردند.
زوج کهنسال دو روز بعد از این اعتراف به قتل دختر و دامادشان در سالهای 90 و 97 نیز اعتراف کردند. در حال حاضر این زن و شوهر سالخورده بازداشت هستند و آزمایشهای روانی و تخصصی روی آنها ادامه دارد. پرونده نیز پس از تکمیل تحقیقات برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده خواهد شد.
دزد اموال عکاس جوان دستگیر شد
سارقی با گوش شکسته
گروه حوادث/ مرد شرور و دو همدستش که در جریان زورگیری از یک عکاس جوان وی را با 20 ضربه چاقو مجروح کرده بودند 10 روز پس از این سرقت خشن دستگیر شدند.به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، بامداد پنجشنبه ۱۳ خرداد «محمد دلکش» عکاس آژانس عکس که برای پوشش یک برنامه خبری قصد سفر به رامسر داشت، از میدان آزادی سوار یک خودروی مسافربر شخصی شد اما در مسیر مورد حمله خونین سرنشینان و راننده خودرو قرار گرفت و پس از 20 ضربه چاقو اموالش را سرقت کرده و خودش را از خودرو بیرون انداختند، پس از نجات عکاس جوان از مرگ ، وی شکایت کرد و به دنبال این حادثه تحقیقات از سوی پلیس آغاز شد. همزمان با این ماجرا کارآگاهان پایگاه هشتم پلیس آگاهی پایتخت در جریان سرقتهای سریالی از مسافران در محدوده میدان آزادی قرار گرفتند.بررسیها نشان میداد که مردان زورگیر با خودروهای سرقتی، مسافر سوار کرده و پس از طی مسافتی با تهدید چاقو اقدام به زورگیری میکردند. در تحقیقاتی که از شاکیها صورت گرفت آنها مشخصات ضارب را مردی قوی هیکل با قدی حدود ۱۷۵سانتیمتر بیان میکردند که گوش سمت چپش شکسته و روی دستش، بین انگشت اشاره و شست خالکوبی کوچکی به شکل هفت تیر داشت. از سویی کارآگاهان محدودههای سرقت را بهصورت نامحسوس زیر نظر قرار دادند و با انجام کارهای اطلاعاتی و تحقیقات پلیسی مشخص شد مرد جوانی به نام بابک باند سرقت تشکیل داده و اقدام به سرقت از مسافران میکنند.
سرقت با خودروی سرقتی
زمانی که مأموران در بازبینی دوربینهای مداربسته شماره پلاک خودروهایی را که با آنها اقدام به زورگیری میشد بهدست آوردند مشخص شد که خودروها چند روز قبل به سرقت رفتهاند.صاحبان این خودروها در تحقیقات عنوان کردند که سه مرد جوان بهعنوان مسافر سوار بر خودروی آنها شده و با تهدید چاقو خودروها را سرقت کردهاند.در شاخه دیگری از تحقیقات معلوم شد که در بعضی از سرقتها نیز اعضای این باند اقدام به خرید خودروهای سرقتی با مبالغ پایین کرده و پس از اجرای سرقت، خودروها را به فروشندگان برمی گرداندند.
دستگیری سردسته باند
در ادامه ردیابیها سرانجام بابک و دو همدستش در مخفیگاهشان دستگیر شدند. این درحالی است که ۲۰ شاکی دیگر در مواجهه حضوری با سردسته باند او را شناسایی کردهاند. تحقیقات برای دستگیری سایر اعضای باند و شناسایی سایر مالباختگان احتمالی این باند ادامه دارد.
قتل عمه با ماهیتابه
حکم متهم بزودی صادر می شود
گروه حوادث / پسرجوانی که برای تصاحب طلاهای عمه پدرش، او را به قتل رسانده بود صبح روز گذشته در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از سال ۹۹ با کشف جسد زن 79 سالهای در شهرک ولیعصر تهران آغاز شد. در ادامه مأموران کلانتری ۱۵۳ شهرک ولیعصر به محل کشف جسد رفتند و پیکر بیجان کوکب با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد. پسر کوکب به مأموران گفت: مادرم به تنهایی زندگی میکرد و چون بیماری قلبی داشت من در خانهاش دوربین مداربسته گذاشته بودم تا همیشه او را تحت نظر داشته باشم. آخرین بار مادرم را زمانی دیدم که وضو گرفته بود و قصد داشت نماز بخواند اما چند دقیقه بعد متوجه شدم دوربین مداربسته خاموش شده است. من که نگران شده بودم با مادرم تماس گرفتم اما پاسخی نداد. به همین خاطر بلافاصله به خانه مادرم رفتم اما با جسد او روبهرو شدم. طلاهایش نیز سرقت شده بود و گمان میکنم یک آشنا او را به قتل رسانده چون میدانست در خانه دوربین وجود دارد.
مأموران پس از تحقیقات اولیه دریافتند که پسر برادرزاده مقتول بهنام حسن ۲۳ ساله به خانه کوکب رفت و آمد داشته است.
چند ساعت بعد دوستان حسن با مراجعه به پلیس آگاهی پرده از راز این قتل برداشتند و گفتند: شب گذشته برای تفریح با حسن بیرون رفته بودیم وقتی قصد داشت کارت عابر بانکش را از جیب درآورد یک انگشتر و النگوی زنانه از جیبش بیرون افتاد و ما هم تصمیم گرفتیم موضوع را با پلیس در میان بگذاریم.این سرنخ باعث شد تا مأموران او را بازداشت کنند. وی پس از دستگیری بلافاصله به قتل عمه پدرش اعتراف و انگیزهاش را سرقت طلاهای مقتول عنوان کرد و مدتی بعد در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.
در ابتدای جلسه فرزندان مقتول درخواست قصاص کردند، سپس متهم به جایگاه رفت و با پذیرش اتهامش گفت: من در یک کارگاه تولیدی کمد دیواری کار میکردم اما به خاطر همهگیری ویروس کرونا کارگاه تعطیل شد و بیکار شدم. ۱۰ میلیون تومان از صاحبکارم قرض گرفته بودم و نمیتوانستم بدهیام را پس بدهم. در مدت بیکاری در توزیع بستههای معیشتی به خانوادههای نیازمند همکاری میکردم. به همین خاطر چند بار به خانه عمه پدرم رفتم و به او بسته معیشتی دادم اما پسران او به من گفته بودند به خانه مادرشان نروم. آخرین بار به خانه او رفتم اما او گفت بهتر است با پسرش هماهنگ کنم. من هم گفتم خودش با پسرش تماس بگیرد. او به آشپزخانه رفته بود تا برایم چای بیاورد که با ماهیتابه به سرش زدم و طلاهایش را سرقت کردم. من قصد نداشتم او را بکشم و فقط به خاطر نیاز شدید مالی وسوسه شدم و دست به این کار زدم و حالا هم بشدت پشیمانم و از اولیای دم میخواهم تا من را ببخشند.
این متهم اضافه کرد: بعد از قتل حالم بد بود. به همین خاطر همراه دوستانم بیرون رفتم و برای اینکه آرام شوم ماجرای قتل را توضیح دادم و به دروغ گفتم شنیدهام افرادی به بهانه توزیع بستههای معیشتی زنهای تنها را میکشند و از آنها سرقت میکنند. پس از اظهارات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.