ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام محمدباقر(ع):
بهترین چیزی را که دوست دارید درباره شما بگویند، درباره مردم بگویید.
بحارالانوار،ج65،ص152
کرونا از جنگ بالاتر است!
محمد صیاد: جنگ چیز دیگری است و به نظرم کرونا بالاتر از جنگ است! ما غافلیم از این داستان که خیلی هم داستان بدی است. مرگ و میر آن زیاد است و با وجود تمام هشدارها برای رعایت پروتکلهای بهداشتی، عدهای از مردم اصلاً توجهی ندارند و فکر میکنند مرگ برای همسایه است، اما برای خودشان هم هست؛ از اینکه در برنامهها حضور پیدا کنم میترسم؛ چرا که کرونا خطری است که اطرافیان را هم تهدید میکند. از خانه نشستن خسته شدهام و دلم بسیار برای عکاسی تنگ میشود. روزهای عید برای ۱۰ دقیقه پیادهروی از خانه خارج شدم، اما بدون اینکه متوجه شوم از خیابان فاطمی تا شانزلیزه را پیاده رفتم و عکاسی کردم و بعد از سه ساعت به خانه برگشتم.
از صحبتهای این عکاس پیشکسوت با ایسنا
برای بهبود شرایط از انتخابات غفلت نکنیم
مصطفی محدثی خراسانی
شاعر و پژوهشگر ادبی
این روزها برخی هموطنان اظهار میکنند که مردد هستند رأی بدهند یا نه، برخی هم میگویند که بیانگیزه شدهاند؛ البته تقصیری هم ندارند اوضاع اقتصادی به سبب تحریمها و... سخت شده است. سؤال من از این دسته هموطنان عزیز این است که مگر با رأی ندادن شرایط اقتصادی و معیشتی مان بهتر میشود؟ اتفاقاً حالا که ناامیدی و مشکلات بر زندگیمان سایه افکنده، بهترین زمان برای تلاش است؛ باید در انتخابات شرکت کنیم. کاری به دلایلی که شرایط امروز را سبب شدهاند ندارم که دلایل مفصلی دارد و هماکنون مجالی برای صحبت درباره آنها نیست، دلایلی که البته به سالهای اخیر هم محدود نمیشود. اما همین ناامیدی بهترین انگیزه برای شرکت در انتخابات است؛ باید باور کنیم که هر یک از ما با رأی خود قادر به بهبود شرایط هستیم. برای بهبود شرایط باید از میان کاندیداها، به فردی که او را اصلح میدانیم رأی بدهیم نه اینکه کنار بکشیم و برای بیگانگانی که منتظر کنار کشیدن ما مردم هستند راه را باز کنیم. همین نارضایتی مردم را رسانهها، فارغ از اینکه خودشان طرفدار چه طیف یا فردی باشند میتوانند به حضور در پای صندوقهای رأی تبدیل کنند. برای حفظ هویت ملی و انسجام کشورمان نباید آینده را زیرپا بگذاریم و بگوییم که رأی نمیدهم! با رأی ندادن اوضاع سختتر میشود. راه برای آنهایی که نباید بازمی شود. بنابر تجربه خودم معتقدم این روزها بیش از هر دوره دیگری به شرکت در انتخابات و سهیم شدن در سرنوشت خود نیاز داریم؛ نمیشود که بابت اعتراضهایی که البته نابجاهم نیستند کشورمان را رها کنیم، این کار تنها آنهایی را که برای مملکتمان دندان تیز کردهاند خوشحال میکند. به عنوان عضوی از خانواده فرهنگ خواستهای هم از رئیس جمهور آینده دارم؛ اینکه بهای بیشتری برای بخشهای مختلف فرهنگ قائل شود. طی دهههای گذشته آنطور که باید در این بخش سرمایهگذاری نشده است. این در شرایطی ا ست که بخش زیادی از اوضاع فعلیمان در نتیجه همین کمتوجهی است. اگر فرهنگ به اولویت نخست در سیاستگذاریهای کلان تبدیل شود آن وقت است که به مرور شاهد بهبود شرایط در دیگر بخشها از جمله عرصههای اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی هم خواهیم شد. این زیادهخواهیهایی که نه فقط برخی مسئولان، برخی از خودمان هم به آن دچار شدهایم از جای خالی فرهنگ است که سربرآورده. در جامعهای که فرهنگ جایگاهی جدی در زندگی مردم پیدا کند آن وقت حتی شاهد عملکرد بهتر بخشهای مختلف مدیریتی، در سطوح مختلف خواهیم شد؛ از سطحی که خود مردم را به عنوان کارکنان ادارات و سازمانها شامل میشود تا جایگاه مدیران ارشد و وزرای کابینه. این انقلاب با داعیه فرهنگی به ثمر نشسته؛ دیگر وقت آن است که جایگاه فرهنگ را بیش از پیش قدر بدانیم و برای همه اهالی فرهنگ و هنر، از هر طیف و با هر نگاهی فرصت درخشش فراهم شود.
شاعر و پژوهشگر ادبی
این روزها برخی هموطنان اظهار میکنند که مردد هستند رأی بدهند یا نه، برخی هم میگویند که بیانگیزه شدهاند؛ البته تقصیری هم ندارند اوضاع اقتصادی به سبب تحریمها و... سخت شده است. سؤال من از این دسته هموطنان عزیز این است که مگر با رأی ندادن شرایط اقتصادی و معیشتی مان بهتر میشود؟ اتفاقاً حالا که ناامیدی و مشکلات بر زندگیمان سایه افکنده، بهترین زمان برای تلاش است؛ باید در انتخابات شرکت کنیم. کاری به دلایلی که شرایط امروز را سبب شدهاند ندارم که دلایل مفصلی دارد و هماکنون مجالی برای صحبت درباره آنها نیست، دلایلی که البته به سالهای اخیر هم محدود نمیشود. اما همین ناامیدی بهترین انگیزه برای شرکت در انتخابات است؛ باید باور کنیم که هر یک از ما با رأی خود قادر به بهبود شرایط هستیم. برای بهبود شرایط باید از میان کاندیداها، به فردی که او را اصلح میدانیم رأی بدهیم نه اینکه کنار بکشیم و برای بیگانگانی که منتظر کنار کشیدن ما مردم هستند راه را باز کنیم. همین نارضایتی مردم را رسانهها، فارغ از اینکه خودشان طرفدار چه طیف یا فردی باشند میتوانند به حضور در پای صندوقهای رأی تبدیل کنند. برای حفظ هویت ملی و انسجام کشورمان نباید آینده را زیرپا بگذاریم و بگوییم که رأی نمیدهم! با رأی ندادن اوضاع سختتر میشود. راه برای آنهایی که نباید بازمی شود. بنابر تجربه خودم معتقدم این روزها بیش از هر دوره دیگری به شرکت در انتخابات و سهیم شدن در سرنوشت خود نیاز داریم؛ نمیشود که بابت اعتراضهایی که البته نابجاهم نیستند کشورمان را رها کنیم، این کار تنها آنهایی را که برای مملکتمان دندان تیز کردهاند خوشحال میکند. به عنوان عضوی از خانواده فرهنگ خواستهای هم از رئیس جمهور آینده دارم؛ اینکه بهای بیشتری برای بخشهای مختلف فرهنگ قائل شود. طی دهههای گذشته آنطور که باید در این بخش سرمایهگذاری نشده است. این در شرایطی ا ست که بخش زیادی از اوضاع فعلیمان در نتیجه همین کمتوجهی است. اگر فرهنگ به اولویت نخست در سیاستگذاریهای کلان تبدیل شود آن وقت است که به مرور شاهد بهبود شرایط در دیگر بخشها از جمله عرصههای اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی هم خواهیم شد. این زیادهخواهیهایی که نه فقط برخی مسئولان، برخی از خودمان هم به آن دچار شدهایم از جای خالی فرهنگ است که سربرآورده. در جامعهای که فرهنگ جایگاهی جدی در زندگی مردم پیدا کند آن وقت حتی شاهد عملکرد بهتر بخشهای مختلف مدیریتی، در سطوح مختلف خواهیم شد؛ از سطحی که خود مردم را به عنوان کارکنان ادارات و سازمانها شامل میشود تا جایگاه مدیران ارشد و وزرای کابینه. این انقلاب با داعیه فرهنگی به ثمر نشسته؛ دیگر وقت آن است که جایگاه فرهنگ را بیش از پیش قدر بدانیم و برای همه اهالی فرهنگ و هنر، از هر طیف و با هر نگاهی فرصت درخشش فراهم شود.
شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
# واکسن - نیست
حرفهای کاربران شبکههای اجتماعی درباره نبود واکسن کرونا ادامه دارد، بخصوص برای کسانی که نوبت تزریق دوز دوم برای آنها فرا رسیده است. خیلیها از اینکه والدینشان موفق به تزریق دوز دوم نشدهاند مینویسند و نگرانند که اثربخشی دوز اول هم از بین برود. کاربران درخواست میکنند که مسئولان شرایط را دقیق و کامل برای مردم توضیح دهند: «پدرم حدود سه هفته پیش در فرمانفرماییان سینوفارم زده. امروز نوبت دوز دومش بوده. طبق معمول چند روز گذشته فرمانفرماییان شلوغ و واکسن نبوده. گفتن اسم بنویسید تا آخر هفته میآد. اما الان دارن هی میگن سینوفارم خوب نیست دوز دوم یه چیز دیگه میزنیم.... مگه میشه؟ سؤال اینجاست که کسی که چند تا بیماری زمینهای دارد و یک دوز از واکسن زده الان باید چکار کند؟»، «پدرم را برای تزریق دوز دوم واکسن سینوفارم به پارک ایرانشهر آوردم. پیرزنها و پیرمردها سرگردانند چون گفتند واکسن نمیزنیم. یکسری۵صبح ثبتنام کردن ولی از واکسن خبری نیست. نگهبان میگه۱۲شب بیایید صف ثبتنام ولی واکسنی در کار نیست! این سالمندها گناه ندارند؟!»، «بابام دیروز بعد از یک ماه رفت همون مرکز بهداشت که دوز دوم رو بزنه. اصلاً بخش واکسنشون رو بسته بودن و گفتن چند روزه هیچی واکسن برامون نیومده. یکی دو جا دیگه هم رفته یا همین وضع بوده یا وحشتناک شلوغ با تعداد واکسن کم. بیخیال شده اومده خونه.»، «این پیرمردها و پیرزنها از ساعت ۶ صبح در زیر آفتاب معطل تزریق دوز دوم واکسن هستند ولی هیچکس حتی پاسخگو نیست و کلاً تعطیل کردن رفتن!»، «چقدر خوشحال بودم که بابام دوز اول واکسن رو زده ولی متأسفانه دوز دوم واکسن موجود نیست و گفتن بهش که باید وایسی شاید برکت بزنیم. نمیدونم به کی شکایت کنم، به کجا پناه ببرم از شدت خشم.»، «بابای من دو جا رفته و دوز دوم رو نداشتن. صفهای طولانی هم بوده.»، «امروز نوبت دوم واکسن بابابزرگ بچهها بود و صبح علیالطلوع رفتیم در محل تزریق، نزدیک ۳۰۰-۴۰۰ نفر پیرمرد و پیرزن ۷۰-۸۰ ساله سرپا تو خیابون بودن، بعد از دو ساعت معطلی یکی بالاخره لای در رو باز کرد و گفت واکسن نداریم، برید اومد بهتون زنگ میزنیم.»، «مگه وقتی واکسن وارد میکنن، دوز اول و دومش باهم نیست؟ پس چرا الان که نوبت دوز دوم مون شده میگن نداریم؟»، «در اروپا دارن جام ملتهای اروپا رو با حضور تماشاگران در ورزشگاه برگزار میکنن؛ در ایران واکسن هم نیست.»
پایان شیرین یک اتفاق تلخ در زمین فوتبال
بازی تیمهای دانمارک و فنلاند در مسابقات یورو ۲۰۲۱ با مصدومیت شدید بازیکن دانمارک تبدیل به یک تراژدی شد. ایست قلبی کریستین اریکسون همه را شوکه و نگران کرد و از همان لحظه شاهد نوشتههای زیادی دربارهاش در شبکههای اجتماعی بودیم، البته دیروز پس از خوشحالی بابت بهتر شدن حال این بازیکن بیشتر به مسأله برخورد هم تیمیهای اریکسون با این اتفاق تلخ پرداخته میشد. چون دوربین سعی میکرد از صحنه احیای قلبی او، کلوزآپ بگیرد و بازیکنان تیم دانمارک دور هم تیمیشان حلقه زدند تا دوربینها نبرد همتیمیشون با مرگ را زنده پخش نکنند. تصویر این حرکت بازیکنان دانمارکی دیروز بارها در شبکههای اجتماعی بازنشر شد: «خدا را شکر تلویزیون هنوز فوتبال اروپا را نشان میدهد تا بشود چیزهاى خوب و آموزنده و اخلاقى را هم از آن دید. مسابقه دانمارک و فنلاند آخرین چیزى که بود فوتبال بود. این بازى نمایشگاه فرهنگ، توسعه یافتگى، شعور و عشق به انسانیت بود»، «حفظ حریم خصوصی یعنی این کاری که دانمارکیها موقع مصدومیت اریکسون کردن! خیلی جالب بود کارشون»، «توی جریان سکته اریکسون رفتار تیم پزشکی، بازیکنهای دانمارک، بازیکنهای تیم حریف و تماشاچیا و کل جریان رو چندین و چند بار ببینید بعد فکر کنید به اینکه آموزش و فرهنگسازی چه جایگاهی داره و چطور میشه که یک کشوری میشه جهان اول یک کشور میشه جهان چهارم»، «دیشب که اون اتفاق برای اریکسون افتاد کادر پزشکی فنلاند اومد بالا سر اریکسون. خیلی جالب بود حرکت»، «این حلقه بازیکنان نگران و مبهوت و دستبه دعای تیم ملی دانمارک به دور اریکسون در لحظات احیای بازیکن تیمشون... من که حالیم نیست ولی حس میکنم اون حرکتی که کائر در لحظات اول بعد از بیهوشی اریکسن کرد جونش رو نجات داد.»، «فهم و شعور «رسانهای» بازیکنان تیم ملی دانمارک از صداوسیما و رسانههای ما به مراتب بالاتره»، «در نکوهش یک کار بسیار زشت؛ کاربران در فضای مجازی از تیم پزشکی و بازیکنان دانمارک بهدلیل کاور کردن اریکسن برای دیده نشدن او قدردانی کردند و به انتقاد بسیار شدید از پخش تلویزیونی مسابقات پرداختند»، «توئیتر و یوفا و بازیکنان تو زمین و فیلمبردار و کاپیتان تیم دانمارک چقدر خوب این ماجرا رو مدیریت کردن و به خیر گذشت، شما اینو مقایسه کن با ماجرای خانواده خرمدین که تو اینستاگرام فیلم انتقال گوشتِ جسد بابک تو آسانسور دست به دست میشد.»
خواندن، راهی برای توانمند شدن
نلی محجوب
فعال حوزه ادبیات کودک و نوجوان
دو روز پیش، روز دختر را پشتسر گذاشتیم، به دخترانمان تبریک گفتیم، بهشان گفتیم چقدر وجودشان برایمان عزیز است و رنگ زندگیمان با حضور و مهرشان عوض شده.
صفحات مجازی پر شد از تبریک و عکس دخترانمان و... اما همین روزها هم میشنویم خبرهای ناگواری از وضعیت دختران و مرگشان و... دخترانی که روزهای خوشی را آرزو داشتند، و هدفهایی در سر. به خودمان برگردیم. ما بجر تبریک برایشان چه کردیم؟ آیا ما توانستیم همان آرامش و مهر را به آنها باز گردانیم؟
چقدر دخترانمان، نیازهایشان، آرزوهایشان، نیازهای روحی و جسمیشان را در هر دوره سنی درک میکنیم؟ چقدر به آنها فرصت تجربه کردن میدهیم؟ فرصت بیان نیازها و احساسات، آرزوهایشان را دارند؟ آیا سعی میکنیم برایشان یک همراه خوب باشیم؟ یا تکیهگاهی برای تجربه کردن؟ چقدر برای توانمندسازی و آگاهیشان تلاش میکنیم؟
چقدر اجازه میدهیم با موضوعات گوناگون آشنا شوند؟ آیا فرصت میدهیم با زنان مطرح جهان، انتخاب راه آنها و شیوه زندگیشان آشنا شوند؟ در سالهای اخیر کتابهایی منتشر شده با موضوع زنان، کتابهایی که از تلاش آنها و سختکوشیشان میگوید. کتابهایی برای آشنایی با افرادی تلاشگر و خستگیناپذیر که باعث شدند زندگی ما امروز تغییر کند و جور دیگری زندگی کنیم. حقوقی داشته باشیم، جور دیگری ببینیم و... زنانی در حوزه ادبیات، سیاست، علم، علوم اجتماعی، محیط زیست و...
از میان این کتابها برای کودکان و نوجوانان میتوان به این مجموعه کتابها اشاره کرد:
مجموعه زنان کوچک نویسنده لیزا کایزر، انتشارات شهر قلم
زنان پیشرو، دبیران تألیف الهام نظری و گلچهره سهراب، نشر هوپا
زنانی که تاریخ را ساختند، زنانی که دنیا را تغییر دادند و زنانی که زمین را نجات دادند، نویسنده کیت پنکهرست، نشر ناریا
این کتابها شاید از زنان بگوید، اما قطعاً در خود باوری دختران و توانمندسازی آنها نقش خواهد داشت، همینطور در پذیرش زنان و توانمندیهایشان در میان پسران و مردان آینده.
باید حواسمان باشد این کتابها صرفاً مخصوص دخترها نیست. کتابهایی است برای باور انسانها و توانمندیهایشان. برای زندگی بهتر، دنیای سالمتر به دور از تبعیضها و حقکشیها. باید بدانیم دختران و پسرانمان حق خواندن دارند. حق انتخاب کتاب مورد علاقه، حق انتخاب و تجربه کردن. حق دیدن و شنیدن. حواسمان باشد به اجبار به آنها الگو ندهیم. بگذاریم بخوانند، بدانند و انتخاب کنند. توان خودشان و دیگران را باور کنند و به حقوق یکدیگر احترام بگذارند. خواندن و تخیل و تفکر راه نجات ما و گریزگاه ماست برای زندگی بهتر، آیندهای سالمتر و پر امیدتر. به بچههایمان فارغ از جنسیت فرصت بدهیم تا توانمندیهایشان را ثابت کنند و خودشان الگوهایشان را پیدا کنند.
فعال حوزه ادبیات کودک و نوجوان
دو روز پیش، روز دختر را پشتسر گذاشتیم، به دخترانمان تبریک گفتیم، بهشان گفتیم چقدر وجودشان برایمان عزیز است و رنگ زندگیمان با حضور و مهرشان عوض شده.
صفحات مجازی پر شد از تبریک و عکس دخترانمان و... اما همین روزها هم میشنویم خبرهای ناگواری از وضعیت دختران و مرگشان و... دخترانی که روزهای خوشی را آرزو داشتند، و هدفهایی در سر. به خودمان برگردیم. ما بجر تبریک برایشان چه کردیم؟ آیا ما توانستیم همان آرامش و مهر را به آنها باز گردانیم؟
چقدر دخترانمان، نیازهایشان، آرزوهایشان، نیازهای روحی و جسمیشان را در هر دوره سنی درک میکنیم؟ چقدر به آنها فرصت تجربه کردن میدهیم؟ فرصت بیان نیازها و احساسات، آرزوهایشان را دارند؟ آیا سعی میکنیم برایشان یک همراه خوب باشیم؟ یا تکیهگاهی برای تجربه کردن؟ چقدر برای توانمندسازی و آگاهیشان تلاش میکنیم؟
چقدر اجازه میدهیم با موضوعات گوناگون آشنا شوند؟ آیا فرصت میدهیم با زنان مطرح جهان، انتخاب راه آنها و شیوه زندگیشان آشنا شوند؟ در سالهای اخیر کتابهایی منتشر شده با موضوع زنان، کتابهایی که از تلاش آنها و سختکوشیشان میگوید. کتابهایی برای آشنایی با افرادی تلاشگر و خستگیناپذیر که باعث شدند زندگی ما امروز تغییر کند و جور دیگری زندگی کنیم. حقوقی داشته باشیم، جور دیگری ببینیم و... زنانی در حوزه ادبیات، سیاست، علم، علوم اجتماعی، محیط زیست و...
از میان این کتابها برای کودکان و نوجوانان میتوان به این مجموعه کتابها اشاره کرد:
مجموعه زنان کوچک نویسنده لیزا کایزر، انتشارات شهر قلم
زنان پیشرو، دبیران تألیف الهام نظری و گلچهره سهراب، نشر هوپا
زنانی که تاریخ را ساختند، زنانی که دنیا را تغییر دادند و زنانی که زمین را نجات دادند، نویسنده کیت پنکهرست، نشر ناریا
این کتابها شاید از زنان بگوید، اما قطعاً در خود باوری دختران و توانمندسازی آنها نقش خواهد داشت، همینطور در پذیرش زنان و توانمندیهایشان در میان پسران و مردان آینده.
باید حواسمان باشد این کتابها صرفاً مخصوص دخترها نیست. کتابهایی است برای باور انسانها و توانمندیهایشان. برای زندگی بهتر، دنیای سالمتر به دور از تبعیضها و حقکشیها. باید بدانیم دختران و پسرانمان حق خواندن دارند. حق انتخاب کتاب مورد علاقه، حق انتخاب و تجربه کردن. حق دیدن و شنیدن. حواسمان باشد به اجبار به آنها الگو ندهیم. بگذاریم بخوانند، بدانند و انتخاب کنند. توان خودشان و دیگران را باور کنند و به حقوق یکدیگر احترام بگذارند. خواندن و تخیل و تفکر راه نجات ما و گریزگاه ماست برای زندگی بهتر، آیندهای سالمتر و پر امیدتر. به بچههایمان فارغ از جنسیت فرصت بدهیم تا توانمندیهایشان را ثابت کنند و خودشان الگوهایشان را پیدا کنند.
گزارش به نازادگان در «وزن دنیا»
مریم سعیدی
نویسنده
شماره پانزدهم ماهنامه «وزن دنیا» با تیتر «گزارش به نازادگان» مروری تحلیلی بر آرای سیدعلی صالحی در شعر و نقد و همچنین پروندهای به مناسبت درگذشت منصور اوجی منتشر شد.
در این شماره وزن دنیا میتوانیم از شاعران استانهای تهران، آذربایجان شرقی، بوشهر، خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان و فارس شعر بخوانیم. علاوه بر شعر این استانها، دو بخش «همزبانان» و «کارگاه وزن دنیا»، بخش اول بازتابدهنده شعرِ شاعران فارسیزبانی از کشورهای همسایه و بخش دوم، منعکسکننده شعرهای ارسالی خوانندگان وزن دنیاست.
بخش «هوای تازه» در معرفی شاعران برگزیده هر شماره، نقد و بررسی کوتاهی داشته است بر اشعار فاطمه شمس شاعر جوان اهل استان فارس. در بخش «تعریف و تبصره» این شماره پروندهای درباره سیدعلی صالحی و کارنامه شعریاش، با مروری تحلیلی بر آرای او در شعر و نقد را از نظر خواهیم گذراند. از نویسندگان این پرونده میتوان به علی مسعودینیا، رسول رخشا، شهرام شهیدی، سیدفرزام حسینی و محمد پروین اشاره کرد. همچنین در این بخش مائده امینی گفتوگویی داشته با سیدعلی صالحی درباره سالهای شاعری و نظریهپردازیاش و در میزگردی با حضور بهزاد خواجات، فیض شریفی و محمد آشور به آرای انتقادی سیدعلی صالحی در شعر معاصر ایران پرداخته شده است. بخش «یاد بعضی نفرات» این شماره با تیتر «کوتاه مثل آه» یادنامهای است به مناسبت درگذشت منصور اوجی باسیری در شعر و زندگی او؛ با نوشتههایی از شاپور جورکش، ایرج زبردست، راد قنبری، کیوان نریمانی، سیدفرزام حسینی، آنوشا نیکسرشت و محمدرضا داداشیآذر. همچنین در این بخش «وزن دنیا» گفتوگویی داشته با علی باباچاهی درباره خصلتهای شعری منصور اوجی.
شماره پانزدهم «وزن دنیا»، در ١٨٨ صفحه و به قیمت ۶٠ هزار تومان از امروز در کتابفروشیها و کیوسکهای مطبوعاتی معتبر دردسترس مخاطبان شعر است و علاقهمندان میتوانند برای آگاهی از مراکز خرید مجله به آدرس اینستاگرام و تلگرام مجله با عنوان @vaznedonya مراجعه یا از سایت مجله www.vaznedonya.ir کسب آگاهی کنند. پوریا سوری صاحبامتیاز و مدیرمسئول و علی مسعودینیا سردبیر وزندنیا هستند.
نویسنده
شماره پانزدهم ماهنامه «وزن دنیا» با تیتر «گزارش به نازادگان» مروری تحلیلی بر آرای سیدعلی صالحی در شعر و نقد و همچنین پروندهای به مناسبت درگذشت منصور اوجی منتشر شد.
در این شماره وزن دنیا میتوانیم از شاعران استانهای تهران، آذربایجان شرقی، بوشهر، خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان و فارس شعر بخوانیم. علاوه بر شعر این استانها، دو بخش «همزبانان» و «کارگاه وزن دنیا»، بخش اول بازتابدهنده شعرِ شاعران فارسیزبانی از کشورهای همسایه و بخش دوم، منعکسکننده شعرهای ارسالی خوانندگان وزن دنیاست.
بخش «هوای تازه» در معرفی شاعران برگزیده هر شماره، نقد و بررسی کوتاهی داشته است بر اشعار فاطمه شمس شاعر جوان اهل استان فارس. در بخش «تعریف و تبصره» این شماره پروندهای درباره سیدعلی صالحی و کارنامه شعریاش، با مروری تحلیلی بر آرای او در شعر و نقد را از نظر خواهیم گذراند. از نویسندگان این پرونده میتوان به علی مسعودینیا، رسول رخشا، شهرام شهیدی، سیدفرزام حسینی و محمد پروین اشاره کرد. همچنین در این بخش مائده امینی گفتوگویی داشته با سیدعلی صالحی درباره سالهای شاعری و نظریهپردازیاش و در میزگردی با حضور بهزاد خواجات، فیض شریفی و محمد آشور به آرای انتقادی سیدعلی صالحی در شعر معاصر ایران پرداخته شده است. بخش «یاد بعضی نفرات» این شماره با تیتر «کوتاه مثل آه» یادنامهای است به مناسبت درگذشت منصور اوجی باسیری در شعر و زندگی او؛ با نوشتههایی از شاپور جورکش، ایرج زبردست، راد قنبری، کیوان نریمانی، سیدفرزام حسینی، آنوشا نیکسرشت و محمدرضا داداشیآذر. همچنین در این بخش «وزن دنیا» گفتوگویی داشته با علی باباچاهی درباره خصلتهای شعری منصور اوجی.
شماره پانزدهم «وزن دنیا»، در ١٨٨ صفحه و به قیمت ۶٠ هزار تومان از امروز در کتابفروشیها و کیوسکهای مطبوعاتی معتبر دردسترس مخاطبان شعر است و علاقهمندان میتوانند برای آگاهی از مراکز خرید مجله به آدرس اینستاگرام و تلگرام مجله با عنوان @vaznedonya مراجعه یا از سایت مجله www.vaznedonya.ir کسب آگاهی کنند. پوریا سوری صاحبامتیاز و مدیرمسئول و علی مسعودینیا سردبیر وزندنیا هستند.
کارگردان نمایش «افتراق» از شرایط اجرا در روزهای کرونا میگوید
با خیالی آسوده به تماشای تئاتر بنشینید
محمد اسماعیلی
کارگردان تئاتر
تمام عشق و علاقه ما اهالی تئاتر، خود تئاتر است و بزرگترین دلیلی است که باعث میشود در این روزهای خاص که تئاتر با چالشهای فراوانی مخصوصاً چالشهای مالی روبهروست کار را روی صحنه ببریم و نگذاریم رونق عرصه هنرهای نمایشی کم شود. من و همکارانم نمایش «افتراق» را یکماه پیش از شروع کرونا آماده اجرا کردیم اما به مسأله تعطیلی سالنهای نمایش برخوردیم و در این مدت هم البته مترصد بودیم به محض امکان، کار را روی صحنه ببریم.
طبیعیست که با مشکلات بسیاری روبهرو بودیم و از آنجا که گروه ما مستقل است و پشتیبانی و حمایت خاصی، علیالخصوص در بحث مالی ندارد، نتوانستیم آنچنان که باید و شاید تبلیغاتی داشته باشیم و این موضوع یکی از گرفتاریهای اصلی ما در اجرای نمایش «افتراق» بود. با اینحال، با توجه به اینکه ما از ابتدا بنا را، هم بر اجرای جشنوارهای و هم اجرای عموم گذاشتیم و در مجموع میتوانم بگویم تا به امروز استقبال خوبی از کار شده است.
تئاتر این روزها توجه بیشتر مسئولان و دلسوزان عرصه هنرهای نمایشی را میطلبد و بیراه نیست بگوییم در این مدت یکسالواندی اخیر، تئاتر و سینما جزو مظلومترین حوزهها بودند و با اینکه در سالنهای سینما و تئاتر، بیشترین توجه به رعایت پروتکلهای بهداشتی میشود اما تعطیلی این سالنها، از تعطیلی بازارها و رستورانها و... به مراتب بیشتر بوده در حالی که میشود گفت کمترین خطر در این حوزه به لحاظ سلامت وجود دارد چون چه مدیران تماشاخانهها و چه عوامل و گروههای اجرایی با وسواس تمام، پروتکلها را رعایت میکنند و حتی در بحث تمرین هم، گروه ما بشدت روی مسأله رعایت پروتکلهای بهداشتی مصر بود و با وسواس عمل کرد.
انتظار ما کارگردانها و جوانترهای تئاتری توجه ویژه و حمایت است؛ هم از طرف مدیران مربوطه و هم از طرف مردمی که ما به عشق آنها تمامی موانع موجود را پشت سر میگذاریم و کار میکنیم. گروههای نمایشی در مدت اخیر، آسیبهای بسیاری را چه به لحاظ مادی چه به لحاظ معنوی تحمل کردند و واقعاً روزهای سختی را میگذرانند و با همه این مسائل ما میتوانیم به مردم اطمینان بدهیم که حضور آنها آنقدر برای ما مغتنم است که ما هیچگونه ریسکی درباره سلامت آنها نخواهیم کرد و با تمام وجود شرایط را برای حضورشان مهیا میکنیم تا با خیالی آسوده به تماشای تئاتر بنشینند. همانطور که همه میدانند تئاتر یک هنر تعاملی و زنده است که صرفاً با حضور و نفس مخاطب تعریف میشود و اگر چنین مؤلفهای نداشته باشد حتماً چیزی از تعریف اصیل تئاتر کم خواهد داشت و باید به این نکته توجه داشته باشیم که چراغ تئاتر بدون حضور مردم، روزبهروز کم فروغتر خواهد شد و این اتفاق خوبی برای هنر اصیل تئاتر در سرزمین ما نخواهد بود.
تئاتر به ما این آگاهی را میدهد که در همین روزهای سخت چگونه باید در کنار هم حرکت کنیم و موضوع نمایش افتراق هم به همین مسأله میپردازد که ما آدمها باید بتوانیم تفاوت دیدگاه و جهانبینی یکدیگر را درک کنیم و این موضوع بیشک یکی از مهمترین نیازهای امروزه بشر است.
کارگردان تئاتر
تمام عشق و علاقه ما اهالی تئاتر، خود تئاتر است و بزرگترین دلیلی است که باعث میشود در این روزهای خاص که تئاتر با چالشهای فراوانی مخصوصاً چالشهای مالی روبهروست کار را روی صحنه ببریم و نگذاریم رونق عرصه هنرهای نمایشی کم شود. من و همکارانم نمایش «افتراق» را یکماه پیش از شروع کرونا آماده اجرا کردیم اما به مسأله تعطیلی سالنهای نمایش برخوردیم و در این مدت هم البته مترصد بودیم به محض امکان، کار را روی صحنه ببریم.
طبیعیست که با مشکلات بسیاری روبهرو بودیم و از آنجا که گروه ما مستقل است و پشتیبانی و حمایت خاصی، علیالخصوص در بحث مالی ندارد، نتوانستیم آنچنان که باید و شاید تبلیغاتی داشته باشیم و این موضوع یکی از گرفتاریهای اصلی ما در اجرای نمایش «افتراق» بود. با اینحال، با توجه به اینکه ما از ابتدا بنا را، هم بر اجرای جشنوارهای و هم اجرای عموم گذاشتیم و در مجموع میتوانم بگویم تا به امروز استقبال خوبی از کار شده است.
تئاتر این روزها توجه بیشتر مسئولان و دلسوزان عرصه هنرهای نمایشی را میطلبد و بیراه نیست بگوییم در این مدت یکسالواندی اخیر، تئاتر و سینما جزو مظلومترین حوزهها بودند و با اینکه در سالنهای سینما و تئاتر، بیشترین توجه به رعایت پروتکلهای بهداشتی میشود اما تعطیلی این سالنها، از تعطیلی بازارها و رستورانها و... به مراتب بیشتر بوده در حالی که میشود گفت کمترین خطر در این حوزه به لحاظ سلامت وجود دارد چون چه مدیران تماشاخانهها و چه عوامل و گروههای اجرایی با وسواس تمام، پروتکلها را رعایت میکنند و حتی در بحث تمرین هم، گروه ما بشدت روی مسأله رعایت پروتکلهای بهداشتی مصر بود و با وسواس عمل کرد.
انتظار ما کارگردانها و جوانترهای تئاتری توجه ویژه و حمایت است؛ هم از طرف مدیران مربوطه و هم از طرف مردمی که ما به عشق آنها تمامی موانع موجود را پشت سر میگذاریم و کار میکنیم. گروههای نمایشی در مدت اخیر، آسیبهای بسیاری را چه به لحاظ مادی چه به لحاظ معنوی تحمل کردند و واقعاً روزهای سختی را میگذرانند و با همه این مسائل ما میتوانیم به مردم اطمینان بدهیم که حضور آنها آنقدر برای ما مغتنم است که ما هیچگونه ریسکی درباره سلامت آنها نخواهیم کرد و با تمام وجود شرایط را برای حضورشان مهیا میکنیم تا با خیالی آسوده به تماشای تئاتر بنشینند. همانطور که همه میدانند تئاتر یک هنر تعاملی و زنده است که صرفاً با حضور و نفس مخاطب تعریف میشود و اگر چنین مؤلفهای نداشته باشد حتماً چیزی از تعریف اصیل تئاتر کم خواهد داشت و باید به این نکته توجه داشته باشیم که چراغ تئاتر بدون حضور مردم، روزبهروز کم فروغتر خواهد شد و این اتفاق خوبی برای هنر اصیل تئاتر در سرزمین ما نخواهد بود.
تئاتر به ما این آگاهی را میدهد که در همین روزهای سخت چگونه باید در کنار هم حرکت کنیم و موضوع نمایش افتراق هم به همین مسأله میپردازد که ما آدمها باید بتوانیم تفاوت دیدگاه و جهانبینی یکدیگر را درک کنیم و این موضوع بیشک یکی از مهمترین نیازهای امروزه بشر است.
عکس نوشت
اجرای نمایش «ارض الشمس» یا «سرزمین خورشید» در سوریه با استقبال مردم دمشق روبهرو شده است. این نمایش که با مشارکت ۲۰۰ هنرپیشه و هنرور اجرا میشود حاصل همکاری تهران و دمشق در زمینه هنری است و درباره تاریخ کهن سوریه، زندگی انبیا در سرزمین شامات و تاریخ معاصر مقاومت در منطقه است. علی اسماعیلی تهیه کننده و حسن برزا کارگردان این نمایش هستند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
کرونا از جنگ بالاتر است!
-
برای بهبود شرایط از انتخابات غفلت نکنیم
-
شهروند مجـــازی
-
خواندن، راهی برای توانمند شدن
-
گزارش به نازادگان در «وزن دنیا»
-
با خیالی آسوده به تماشای تئاتر بنشینید
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین