ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
قالیباف رئیس مجلس ماند
قاضیزاده هاشمی، فرهنگی، امیرآبادی و موسوی لارگانی از هیأت رئیسه جدا شدند
گروه سیاسی / محمدباقر قالیباف با 230 رأی، برای یک سال دیگر رئیس قوه مقننه ماند. دیروز و در حالی که ترکیب هیأت رئیسه مجلس روز قبلتر و در انتخابات استمزاجی فراکسیون اکثریت مشخص شده بود و قالیباف کاندیدای بدون رقیب انتخابات 5 خرداد نام گرفته بود، فریدون عباسی هم نامزد پست ریاست شد. هرچند او تنها 18 رأی کسب کرد و رقیب قدری برای قالیباف به شمار نمیآمد اما اقدام این کاندیدای اصولگرا در زمانی که اصلاحطلبان و مستقلین مجلس هم ترجیح را بر حمایت از رئیس فعلی گذاشتند، قابل توجه بود. محمدباقر قالیباف به هرحال با 230 رأی نمایندگان مجلس یازدهم، رئیس ماند اما یک تغییر در بین نواب رئیس به وجود آمد.
علی نیکزاد که در یک سال گذشته نایب رئیس دوم مجلس بود، با اختلاف یک رأی نایب رئیس اول شد و عبدالرضا مصری هم به عنوان نایب رئیس دوم جانشین امیرحسین قاضیزاده هاشمی شد. قاضیزاده هاشمی که نامزد انتخابات ریاست جمهوری هم هست، در جلسه فراکسیون انقلاب اسلامی رأی نیاورده بود و دیروز هم در صحن مجلس نامزد نشد.
برای پست دبیری هیأت رئیسه هم که شامل 6 نفر میشود، 9 نماینده کاندیدا شدند که در پایان رأیگیری، روحالله متفکر آزاد، محسن دهنوی، علی کریمی فیروزجایی، محمد رشیدی، مجتبی یوسفی و حسینعلی حاجی دلیگانی انتخاب شدند. محسن پیرهادی، سید نظامالدین موسوی و علیرضا سلیمی هم به عنوان سه ناظر هیأت رئیسه انتخاب شدند. البته به دلیل رأی مساوی سلیمی و محمدحسین فرهنگی که پیش از این سخنگوی هیأت رئیسه بود، قرعهکشی صورت گرفت و نام سلیمی از گلدان بیرون آمد. طبق گزارش ایسنا، در زمان رأیگیری برای انتخاب ناظر سیستم یک نماینده با مشکل مواجه شد به همین دلیل آن فرد با برگه رأی خود را اعلام کرد که همین موضوع رأی فرهنگی و سلیمی را مساوی زد و در نهایت شانس با سلیمی همراه بود و او عضو هیأت رئیسه شد. با رأی دیروز نمایندگان، امیرحسین قاضیزاده هاشمی، سیدناصر موسوی لارگانی، احمد امیرآبادی و محمدحسین فرهنگی که در سال اول فعالیت مجلس یازدهم در هیأت رئیسه حضور داشتند در ترکیب سال دوم امکان حضور پیدا نکردند و در واقع هیأت رئیسه جدید با بیش از ٣٠ درصد تغییر نسبت به سال گذشته همراه شد. در پایان رأیگیری که به دلیل الکترونیکی بودن تنها ۲۰ دقیقه طول کشید، اعضای هیأت رئیسه جدید سوگند پایبندی به آییننامه و به قانون اساسی را از پشت تریبون مجلس و به صورت هماهنگ ادا کردند. به گفته احمد امیرآبادی کار این هیأت رئیسه جدید از ۹ خردادماه شروع میشود.
قالیباف: خود را روسفید می دانیم
محمدباقر قالیباف پس از انتخاب دوباره به عنوان رئیس مجلس یازدهم، از عملکرد نمایندگان در یک سال گذشته دفاع کرد و گفت: علیرغم اذعان نسبت به وجود نقاط ضعف در کارنامه یکساله خود در محضر خدا و شما مردم ایران، خود را رو سفید احساس میکنیم. وجود نقاط ضعف برای هر نهادی بخصوص مجلس با قریب به ۲۹۰ نفر تصمیمگیر با دیدگاهها و سلایق مختلف طبیعی است اما علیرغم موانع و محدودیتهای موجود به خصوص وجود ساختارها و رویههای ناصوابی که طی سالهای متمادی در تار و پود قوه مقننه شکل گرفته، مجلس یازدهم توانسته در سال اول فعالیت خود در مسائل اساسی کشور وظایف اصلیاش را به درستی انجام دهد. خروجی آن را میتوان به عنوان قوانین نهایی شده و یا پیگیری آنها و کار کارشناسی و نهایی شدن در کمیسیونهای تخصصی مجلس دید. وی خطاب به مردم گفت: ما خود را متعهد میدانیم که روزهایمان را برای حل مسائل شما به شب رسانده و شبها با دغدغه حل مشکلات شما سر بر بالین گذاریم. امیدواریم با استعانت از خداوند و تدبیر و عقلانیت انقلابی و ریلگذاری درست برای اقدام دولت آینده گرهها را از دست و پای مسئولان اجرایی کشور باز کرده و بتوان در حدود اختیارات و وظایف مجلس شورای اسلامی در حل مشکلات موجود کمک کنیم تا اندکی از وظیفه خود را نسبت به مردم نجیب و صبور ایران ادا کنیم.
دیروز همچنین سید جلیل میرمحمدی میبدی عضو مجمع نمایندگان استان یزد با اشاره به اعلام اسامی نهایی شورای نگهبان برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، از اعضای این شورا به خاطر رد صلاحیت گسترده تشکر کرد. او گفت: به نیروهای اصولگرایی که توانستند از طرف شورای نگهبان تأییدیه بگیرند، هشدار میدهم که وضعیت موجود را پیروزی خود تلقی نکنند. اختلاف و سهمیهبندی ستادها اصلاً خوشایند نیست. سعی کنند همکار و همراه با هم انتخابات را پیش ببرند. جعفر قادری، نماینده مردم شیراز و زرقان هم در نطق خود گفت: با همه ایراداتی که برخی جریانهای سیاسی نسبت به تأیید صلاحیتها دارند ولی در میان گزینههای تأیید شده باز هم جریانهای سیاسی بدون گزینه نیستند، از همه جریانها و جناحهای سیاسی انتظار داریم که اصل حضور و مشارکت در انتخابات را فدای گلهها و اعتراضهای رایج نکنند.
علی نیکزاد که در یک سال گذشته نایب رئیس دوم مجلس بود، با اختلاف یک رأی نایب رئیس اول شد و عبدالرضا مصری هم به عنوان نایب رئیس دوم جانشین امیرحسین قاضیزاده هاشمی شد. قاضیزاده هاشمی که نامزد انتخابات ریاست جمهوری هم هست، در جلسه فراکسیون انقلاب اسلامی رأی نیاورده بود و دیروز هم در صحن مجلس نامزد نشد.
برای پست دبیری هیأت رئیسه هم که شامل 6 نفر میشود، 9 نماینده کاندیدا شدند که در پایان رأیگیری، روحالله متفکر آزاد، محسن دهنوی، علی کریمی فیروزجایی، محمد رشیدی، مجتبی یوسفی و حسینعلی حاجی دلیگانی انتخاب شدند. محسن پیرهادی، سید نظامالدین موسوی و علیرضا سلیمی هم به عنوان سه ناظر هیأت رئیسه انتخاب شدند. البته به دلیل رأی مساوی سلیمی و محمدحسین فرهنگی که پیش از این سخنگوی هیأت رئیسه بود، قرعهکشی صورت گرفت و نام سلیمی از گلدان بیرون آمد. طبق گزارش ایسنا، در زمان رأیگیری برای انتخاب ناظر سیستم یک نماینده با مشکل مواجه شد به همین دلیل آن فرد با برگه رأی خود را اعلام کرد که همین موضوع رأی فرهنگی و سلیمی را مساوی زد و در نهایت شانس با سلیمی همراه بود و او عضو هیأت رئیسه شد. با رأی دیروز نمایندگان، امیرحسین قاضیزاده هاشمی، سیدناصر موسوی لارگانی، احمد امیرآبادی و محمدحسین فرهنگی که در سال اول فعالیت مجلس یازدهم در هیأت رئیسه حضور داشتند در ترکیب سال دوم امکان حضور پیدا نکردند و در واقع هیأت رئیسه جدید با بیش از ٣٠ درصد تغییر نسبت به سال گذشته همراه شد. در پایان رأیگیری که به دلیل الکترونیکی بودن تنها ۲۰ دقیقه طول کشید، اعضای هیأت رئیسه جدید سوگند پایبندی به آییننامه و به قانون اساسی را از پشت تریبون مجلس و به صورت هماهنگ ادا کردند. به گفته احمد امیرآبادی کار این هیأت رئیسه جدید از ۹ خردادماه شروع میشود.
قالیباف: خود را روسفید می دانیم
محمدباقر قالیباف پس از انتخاب دوباره به عنوان رئیس مجلس یازدهم، از عملکرد نمایندگان در یک سال گذشته دفاع کرد و گفت: علیرغم اذعان نسبت به وجود نقاط ضعف در کارنامه یکساله خود در محضر خدا و شما مردم ایران، خود را رو سفید احساس میکنیم. وجود نقاط ضعف برای هر نهادی بخصوص مجلس با قریب به ۲۹۰ نفر تصمیمگیر با دیدگاهها و سلایق مختلف طبیعی است اما علیرغم موانع و محدودیتهای موجود به خصوص وجود ساختارها و رویههای ناصوابی که طی سالهای متمادی در تار و پود قوه مقننه شکل گرفته، مجلس یازدهم توانسته در سال اول فعالیت خود در مسائل اساسی کشور وظایف اصلیاش را به درستی انجام دهد. خروجی آن را میتوان به عنوان قوانین نهایی شده و یا پیگیری آنها و کار کارشناسی و نهایی شدن در کمیسیونهای تخصصی مجلس دید. وی خطاب به مردم گفت: ما خود را متعهد میدانیم که روزهایمان را برای حل مسائل شما به شب رسانده و شبها با دغدغه حل مشکلات شما سر بر بالین گذاریم. امیدواریم با استعانت از خداوند و تدبیر و عقلانیت انقلابی و ریلگذاری درست برای اقدام دولت آینده گرهها را از دست و پای مسئولان اجرایی کشور باز کرده و بتوان در حدود اختیارات و وظایف مجلس شورای اسلامی در حل مشکلات موجود کمک کنیم تا اندکی از وظیفه خود را نسبت به مردم نجیب و صبور ایران ادا کنیم.
دیروز همچنین سید جلیل میرمحمدی میبدی عضو مجمع نمایندگان استان یزد با اشاره به اعلام اسامی نهایی شورای نگهبان برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، از اعضای این شورا به خاطر رد صلاحیت گسترده تشکر کرد. او گفت: به نیروهای اصولگرایی که توانستند از طرف شورای نگهبان تأییدیه بگیرند، هشدار میدهم که وضعیت موجود را پیروزی خود تلقی نکنند. اختلاف و سهمیهبندی ستادها اصلاً خوشایند نیست. سعی کنند همکار و همراه با هم انتخابات را پیش ببرند. جعفر قادری، نماینده مردم شیراز و زرقان هم در نطق خود گفت: با همه ایراداتی که برخی جریانهای سیاسی نسبت به تأیید صلاحیتها دارند ولی در میان گزینههای تأیید شده باز هم جریانهای سیاسی بدون گزینه نیستند، از همه جریانها و جناحهای سیاسی انتظار داریم که اصل حضور و مشارکت در انتخابات را فدای گلهها و اعتراضهای رایج نکنند.
نصیر حیدریان موسیقیدان و رهبر ارکستر از تجربه خود با ارکسترهای ایران میگوید
ارکسترخوب نیازمند اصلاح هنرستانها و دانشگاههای موسیقی
ندا سیجانی
خبرنگار
سابقه فعالیت ارکسترسمفونیک تهران به سالهای بسیارقبل میرسد و اولین بار درسال ۱۳۱۲ به وسیله غلامحسین مین باشیان کار خود را آغاز کرد و از آن دوران تا به امروز فراز و نشیبهای بسیاری را تجربه کرده و نوازندگان و رهبران بسیاری را هم با خود همراه کرده است که برخی از آنها نام و هنرشان در دنیا شناخته شده است.ارکستر ملی ایران هم بیش از دو دهه از راهاندازی آن توسط فرهاد فخرالدینی میگذرد(1377) و این ارکستر نیز تجربههای فراوانی بر خود دیده است.اما در این بین آنچه محور هر دو ارکستر است و در این سالها حواشی و نقد و نظرهای بسیاری آفریده رهبری آن است؛ رهبرانی که توانستند ارکستر را به سطوح مختلف برسانند. نصیر حیدریان یکی از همان رهبران با سابقه ارکستر است که اگرچه از سالها قبل بصورت پراکنده در کنار ارکسترهای ایران حضور داشته اما دراین دو- سه سال اخیرتلاش کرده حضور پررنگتری داشته باشد و با برگزاری مسترکلاسهای رهبری و درکنار آن اجرا با هر دو ارکستر، ملی ایران و سمفونیک تهران آثار خوب و ماندگاری را روی صحنه ببرد. آخرین اجرای حیدریان مربوط به بهمن ماه سال 99 و در سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر بود و در حال حاضر قرار است اواسط خردادماه سال جاری به ایران بیاید و مستر کلاسهای رهبری و همچنین مسترکلاسهایی را با ارکستر جوانان برپا کند و در کنار آن اجراهایی هم با ارکستر ملی ایران و ارکستر سمفونیک تهران خواهد داشت که بزودی برنامههای آن اعلام خواهد شد. او در این سالها در شهر گراتس اتریش زندگی میکند و در دانشگاه موسیقی این شهر به تدریس مشغول است و درکنار آن اجراهایی هم با ارکسترهای مختلف اروپا برگزار می کند. نصیر حیدریان دراین گفت وگو به اهمیت مراکز آموزشی در تربیت نوازنده یک ارکستر و همچنین فعالیتهای استاندارد ارکسترها اشاره داشته است
که در ادامه میخوانید:
گفت و گو را از اولین حضورشما با ارکسترهای ایران آغاز کنیم، این همکاری چگونه شکل گرفت؟
تقریباً 23 سال پیش بود که به دعوت آقای فریدون ناصری به ایران آمدم، آن زمان آقای ناصری رهبر دائم ارکستر سمفونیک تهران بود و این آشنایی وهمکاری موجب شد اولین اجرای خود را روی صحنه ببرم. البته سه سال بعد ازاین اجرا هم بار دیگر از من دعوت شد تا با ارکستر سمفونیک اجرایی داشته باشم و بعد ازآن دیگر همکاری نبود تا زمانی که آقای علی رهبری سکان رهبری ارکسترسمفونیک را برعهده گرفتند و اپرای عاشورا ساخته بهزاد عبدی را روی صحنه بردیم و بعد از آن چهار سال دیگر به ایران آمدم و در آخر همین یکی- دو سال گذشته بود که با ارکسترهای ملی و سمفونیک تهران اجرای برنامه داشتم تا به امروز.
همانطور که اشاره کردید اولین تجربه همکاری شما با ارکستر سمفونیک تهران مربوط به سالها قبل است از آن روزگار تا به امروز زمان بسیاری گذشته با این تفاسیر، چه تغییرات مثبت و پیشرفتی در ارکستر ایجاد شده؟ آیا روند رو به رشدی داشته است؟
جالب است بدانید 30 سال قبل که به ایران آمدم آقایی به نام «ادومیچیچ» اهل گراتس به عنوان رهبر میهمان دعوت شده بود و دو اجرای ارکستر سمفونیک را برعهده داشت که البته در حال حاضر در دانشگاههای اتریش تدریس میکند و قطعاً نوازندههای قدیمی ارکستر او را خوب به خاطر دارند؛ اما حدود یک سال گذشته که به عنوان رهبر میهمان به ارکستر دعوت شدم، اجراهای ارکستر سمفونیک را به ایشان نشان دادم و ازتواناییهای خوب و بالای نوازندههای ارکستر متعجب شد و اظهار داشت ارکستر سمفونیک تهران نسبت به آن سالها پیشرفت چشمگیری داشته است.
اما ازدیدگاه من درگذشته نوازندههای ارکستر توانایی و قابلیتهای بیشتر و بهتری داشتند و قطعاً دراین موضوع تمرینات مداوم و نوازندگیهای پی درپی بیتأثیر نبوده واین امرموجب بهتر و اصولیتر شدن اجراهای گروهی آنها نسبت به امروز بوده است.
در حالی که طی این سالها تعداد نوازندگان اکثر سازها بسیار بیشتر از قبل شده و این موضوع رقابت بسیاری در بین نوازندهها ایجاد کرده و بهدنبال آن سطح نوازندگی آنها بصورت فردی ارتقا پیدا کرده است اما بصورت ارکستری یا گروهی پیشرفت چندانی حاصل نشد و شاید علت آن کاهش فعالیتها و اجراهای ارکسترها باشد. به یاد دارم آن دوران نوازندههای ارکستر سمفونیک تهران هر روز تمرینات منظم خود را انجام میدادند و این موضوع در انسجام و پیوستگی ارکستر بسیار تأثیرگذار بود اما بعد از رفتن آقای رهبری تمرینهای ارکستر سمفونیک به سه روز در هفته رسید و این موضوع در سطح کاری ارکستر تأثیر بسیاری گذاشت. البته فراموش نشود در ارکسترهای ما نوازندههای بسیار خوبی هم فعالیت میکنند که حتی درسطح استاندارد؛ ساز مینوازند و تکنیک اصولی نوازندگی آنها به گونهای است که حتی با تمرینات کم هم میتوانند با آسودگی خاطر هر قطعهای را اجرا کنند و این اتفاق خوب جای خرسندی است چرا که به هر میزان تعداد این نوازندهها بیشتر شود میتوان به آینده موسیقی ایران امیدوارتر بود.
تعریف شما از اصول استانداردی که نوازندههای ارکستر باید به آن عمل کنند چیست؟
بارها تأکید کردهام و بار دیگر میگویم برای داشتن یک ارکستر خوب و استاندارد در ایران باید آموزش را از هنرستانها و دانشگاههای موسیقی شروع کرد چرا که نوازندههای خوب ابتدا در این محیطهای آموزشی تربیت میشوند. در واقع دانشگاهها و هنرستانهای موسیقی ما باید مراکزی برای تربیت و پرورش نوازنده ارکستر باشد. هر چند که شاید در دنیا هر100 سال یک بار موسیقیدان بزرگی چون یهودی منوهین متولد شود یا شاید سالها بگذرد تا پیانیست مشهور چینی چون لانگ لانگ در جهان زاده شود.جالب است بدانید تلاش تمامی مراکز آموزش موسیقی در دنیا بر این است نوازندههایی تربیت کنند که بعد از دریافت مدرک کارشناسی، بتوانند درارکستر فعالیت داشته باشند چرا که وقتی هدف راهیابی به ارکستر باشد قطعاً تعلیمات دیگری مدنظر بوده؛ یا برای تربیت یک سولیت آموزشهای مناسب آن انجام میگیرد. خود من از زمانی که در دانشگاه وین تدریس را آغاز کردم یا اکنون که در دانشگاه شهر گراتس به آموزش موسیقی مشغول هستم دائماً سروکارم با هنرجویان، تمرین رپرتوارها و قطعات ارکستراست و براین نظرم از همان ابتدای کار هنرجو باید با اصول درست نوازندگی در ارکستر آشنا شود و برای حضور و اجرا در ارکسترهای حرفهای آماده و تربیت گردد. این هنرجویان به کارخود مسلط هستند و دراین زمینه آموزش دیدهاند تا آنجا که میتوانند تمامی قطعات ارکستر را بنوازند. به عنوان مثال فارغ التحصیلان دانشگاههای اروپایی در یک ارکستر حرفهای به آسانی تمامی سمفونیهای بتهوون، موتزارت، شومان، شوبرت و... را اجرا میکنند چرا که در دوره دانشجویی شیوه نواختن این قطعات را آموزش دیدهاند ولی در ایران یک نوازنده فارغ التحصیل ازهنرستان موسیقی برای اولین بار سمفونی شماره سه مندلسون را درارکستر سمفونیک تهران مینوازد، بدون آنکه قبلتر این مباحث را در دانشگاه یا هنرستان آموزش دیده باشد تا با آمادگی کامل در ارکستر حضور پیدا کند و این تفاوت اساسی آموزش موسیقی در ایران با دیگر مراکز آموزشی دنیا است. با این حساب اگر روزی بخواهیم ارکستر سمفونیک خوب و در حد استاندارد داشته باشیم نیازاست این موارد حتماً رعایت شود اما اینکه هر روز یک رهبر ارکستر بیاید و شعار بدهد ارکستر را سروسامان میدهم همه این حرفها بیهوده است. البته شاید هم این ایدهها را داشته باشند اما ابتدا نیاز است زیرساختهای آن فراهم گردد. بنابراین اگرهدف ما این باشد که فعالیت ارکسترهایمان از پایه اصولی و منسجم انجام بگیرد باید هنرستانها و دانشگاههای ما مراکزی باشند برای تربیت نوازنده ارکستر؛ موضوعی که در تمام دنیا مد نظربوده و هست. یعنی باید در هنرستانها و دانشگاههای موسیقی ایران، ارکستر وجود داشته باشد و تربیت نوازنده جزو دروس اجباری آن قرار گیرد تا بر این اساس مدرک تحصیلی خود را دریافت کنند.
شما دانش آموخته هنرستان موسیقی هستید با این تفاسیر فضای آموزشی امروز با گذشته چقدرمتفاوت شده است؟
علاقه من به موسیقی به دوران خردسالیام برمی گردد، شش سالم بود که درمدرسه موسیقی تحصیل کردم و بعد آن به هنرستان ملی موسیقی وارد شدم و در آنجا زیرنظراستاد فرید فولاد ساز ویولن را آموزش دیدم و سه سال بعد نواختن تار را نزد آقای صالحی آموختم و بعد آن به هنرستان عالی موسیقی راه پیدا کردم و درآنجا به مدت یک سال با یک معلم خارجی ساز ترومپت را آموزش دیدم و بعد با کمک آقای پتراخوویچ ساز ترومبون را آموختم تا اینکه دپیلم خود را دریافت کردم. ناگفته نماند از همان ابتدا علاقهمند به آموختن رشته رهبری ارکستر بودم و در این زمینه خانم ثمین باغچه بان راهنماییهای بسیار و بزرگی داشتند و مدتی هم در گروه کر خانم باغچه بان میخواندم.
اما سؤال شما این است که فضای آموزشی هنرستانهای موسیقی نسبت به امروز چه تفاوتی کرده! در پاسخ باید بگویم آگاهی چندانی از فضای آموزش موسیقی در ایران ندارم اما ازنوع شیوه نوازندگی هنرجویان موسیقی این نتیجهگیری حاصل میشود آن طور که باید و لازم است هنرجویان آموزش درستی دریافت نکردهاند، بخصوص در زمینه فعالیت در ارکسترها. در حال حاضردر تهران دو هنرستان موسیقی و دو دانشگاه وجود دارد اما همچنان کمبود سازهای بادی وجود داشته و این نشان دهنده ضعف این مراکز است درحالی که طی این سالها میبایست حداقل بیش از 30 نوازنده ترومبون یا ترومپت یا هورن و... تربیت شده باشند اما متأسفانه ضعفهای بسیاری در این زمینه دیده میشود و بار دیگر تأکید میکنم نوازندههای خوب در هنرستانها ودانشگاهها تربیت می شوند. جالب است 3500 آموزشگاه موسیقی در ایران مشغول فعالیت هستند و وظیفه آنها هم تربیت نوازنده ارکستر است اما متأسفانه خروجی آن متفاوت با انتظاری است که وجود دارد. نکته دیگراینکه حضور نوازندههای جوان و کاربلد در یک ارکستر میتواند برای آنها منبع درآمد و ایجاد اشتغال باشد هر چند رقمی که نوازندههای ما دریافت میکنند چندان مورد رضایت نبوده و باید حمایتهای مالی بیشتری صورت بگیرد اما نکته مهم این است ارکستر محل حضور حرفه ایها است نه اینکه یک نوازنده اولین تجربه خود را در ارکسترها بدست آورد.
از دیدگاه شما یک ارکستر بیشتر نیازمند نوازنده خوب است یا یک رهبر با تجربه؟
پایه یک ارکستر با نوازنده آن شکل میگیرد، البته حضور یک رهبر خوب و با تجربه هم بسیار مورد اهمیت بوده چرا که با قابلیتهای خود میتواند ارکستر را درسطح کیفی بسیار بالا تقویت و تربیت کند اما شعاردادن دراین زمینه بیفایده است. باید از همه دوستانی که دراین سالها از برنامههای متفاوت و چشمگیر خود در ارکستر صحبت کردهاند و شانس حضور در ارکستر در مدت زمانهای مختلف را داشتهاند پرسید خروجی کارتان چه بوده است؟
قطعاً انتقاد این افراد کمبود بودجه و حمایتهای لازم است!
باید از همان ابتدا صورت مسأله را حل کرد؛سؤال این است اگر این دوستان این مسئولیت را با میل و رضایت شخصی خود قبول کردهاند چرا نسبت به آن معترض هستند و ازهمان ابتدای کارانصراف وعدم همکاری خود را اعلام نکردند و به این همکاری با هر شرایطی رضایت داشتند اما بعد از سه یا چهار سال از ادامه کار یا پایان قرارداد کاری دست به انتقاد و اعتراض میزنند که شرایط ارکستر مناسب نیست و متولیان آن به وعدههای خود عمل نکردند؟ چرا درهمان یک ماه ابتدای همکاری از ارکستر بیرون نیامدند و کنار نرفتند؟ این دوستان تا مدت زمان قراردادشان به اتمام میرسد یا به هر دلیلی از ارکستر بیرون میآیند زبان به انتقاد باز میکنند و این نوع رفتار دیپلماسی نادرستی است.البته لازم به ذکر است با وجود شرایط مالی درارکستر و نبود سازهای مناسب این انتظار وجود ندارد رهبران دعوت شده، ارکسترهای ما را به سطح استاندارد جهانی برسانند و اگر این گونه شعار دادهاند برای حفظ جایگاه خودشان بوده و قطعاً در حال حاضر ممکن نیست و جالب است بدانید نوازندههای جوانان ارکستر سمفونیک هم میدانند چنین امکاناتی وجود ندارد و نسبت به تفاوت کارهایی که با ارکستر سمفونیک نواخته میشود با کارهایی که خارج از ایران روی صحنه میرود، آگاه و آشنا هستند. بنابراین این دوستان به خودی خود از واقعیتها به دورهستند. به طور مثال نمیتوان انتظار داشت ارکسترسمفونیک تهران که برای اولین بار سمفونی چهار برامس یا سمفونی سه مندلسون یا سمفونی پنج چایکوفسکی را مینوازند باید مانند ارکستری عمل کند که صد بار این قطعات را تمرین کرده چرا که رپرتوارهای سمفونی باید دائماً نواخته و تمرین شود تا این قطعات به پختگی لازم برسند. به عقیده من لازم است ارکسترسمفونیک تهران 150 تا 200 رپرتوار آماده اجرا داشته باشد تا این قطعات آنقدر نواخته شوند که نوازندگان با آن آشنا گردند. به یاد دارم زمانی که برای اولین بار دراپرای گراتس، اپرایی را رهبری میکردم- که هنوز هم در باور بسیاری از دوستان نمیگنجد- جالب است درتمام مدت اجرا، نوازنده تیمپانی ارکستر بهجای توجه به اجرای صحنه، نگاهش به بازیگران بود، بیآنکه ایرادی در نواختنش وجود داشته باشد و بعد پایان کار گفت این قطعه را نزدیک به 300 بار نواخته و سالهای بسیاری دراین ارکستر کار میکند و البته دیگر نوازندهها هم به تکتک قطعات اشراف و آگاهی کامل داشتند و این موضوعی است که باید تمام مخاطبان ما نسبت به آن دانش و آگاهی داشته باشند. برای شخص من این موضوع اهمیت دارد که ارکستر رپرتوارهای بسیاری یاد بگیرد و در این سالها سعی و تلاشم تمرین نوازندهها بوده و هست و در جلساتی که با حضور آقای افضلی مدیریت بنیاد رودکی برگزار گردید، قرار بر این شد رپرتوارهای ارکستر به 150 قطعه برسد تا نوازندگان آنها را به درستی بیاموزند و به نسل بعد و رهبران بعدی انتقال دهند تا نسل آینده بهتر از نوازندههای قبل بنوازند و اینگونه روزبهروز شرایط ارکستر بهتر خواهد شد.یا در جلسهای که با شورای هنری ارکستر سمفونیک برگزار شد، موضوعی مطرح گردید که بسیار خوشحال شدم بدین صورت که هر رهبر میهمانی که با ارکستر همکاری دارد در ابتدای کار باید قطعات اجرایی خود را به شورای ارکستر اعلام کند تا کارهای تکراری نواخته نشود و سطح ارکستر ارتقا پیدا کند.
چرا از آثار آهنگسازان ایرانی در ارکستر سمفونیک کمتر استفاده میشود؟
این نوید را میدهم طبق برنامهریزیهای شورای هنری ارکستر قرار بر این است از آثار آهنگسازان ایرانی هم نواخته شود بهطور مثال در آخرین اجرایم قطعات «چهارشنبه سوری» و «رنگین کمان» را با همراهی ارکستر ملی ایران و همچنین «بومی وار» را با ارکستر سمفونیک تهران اجرا کردم که هرسه اثر ثمین باغچه بان است و بنا است هر رهبر میهمان ایرانی یا خارجی حتماً یک قطعه از آهنگسازان ایرانی را بنوازند.
از دیدگاه شما رهبر یک ارکستر باید دائم باشد یا میهمان؟ شرایط رهبری ارکستر در خارج از ایران چگونه است؟
حضور یک رهبر دائم حائز اهمیت است و همیشه تأکید کردهام و در همه جای دنیا هم مرسوم بوده و میتوانیم در کنار رهبران دائم نزدیک به 7-6 رهبر میهمان هم حضور داشته باشند تا از تجربه آن افراد برای ارکستر استفاده کنند. اما حضور رهبر ثابت به شرطی میتواند مفید و مثمرثمر باشد که ارکستر آن جامعه را به درستی بشناسند و نسبت به مشکلات آن چه به لحاظ روحی و چه به لحاظ اقتصادی آگاهی داشته و براین اساس برنامهریزیهای ارکستر انجام بگیرد.
نکته دیگر اینکه رهبردائم و میهمان هر دو باید تحصیلکرده رشته رهبری ارکستر باشند و در این زمینه تخصص و تجربههای لازم را کسب کنند و در کنار آن اطلاعاتشان به روز باشد.البته انتخاب رهبر به بودجه ارکسترها هم بستگی دارد تا براین اساس دعوت شوند. نکته دیگر اینکه طبق آنچه در شورای هنری ارکستر تعریف شده رهبر میهمان میتواند رپرتوار کنسرتی که قرار است اجرا کند را به مدیر یا شورای مربوطه ارائه دهد اما رهبر دائم این حسن را دارد که بتواند برنامه یک ساله خود را معرفی کند و خوشبختانه ارکستر ملی تا پایان سال 1400 این برنامهریزیها را انجام داده و این میتواند اتفاق خوبی باشد که البته این برنامهریزی برای ارکستر سمفونیک هم در حال انجام است.
اما مشکل اصلی ارکسترهای ایران تکرار رپرتوار است و آن طور که انتظار است مخاطبان از اجراهای ارکستر استقبال نمیکنند.
اگر قطعات یک ارکستر بهصورت تکرار هم اجرا شود ایرادی بر آن نیست چرا که هرچقدر تکرارشوند پختهتر میشود به شرط آنکه رهبرها هم به درستی آن را هدایت کنند اما همانطور که پیشتر اشاره کردم هر دو ارکستر باید حداقل طی دو سال 150 تا 200 رپرتوار داشته باشند تا مخاطب با فعالیت ارکسترها آشنا شوند و اینگونه سطح شنیداری مخاطب هم ارتقا پیدا میکند. این موضوع مهمی است که بارها به هنرجویانم تأکید داشتهام تا به راحتی به هر کاری نگویند خوب و عالی. نکته دیگر رسالت رسانهها در قبال ارکستر و موسیقی است که میتوانند نقش بزرگی ایفا کنند. در اروپا رسانهها به این موضوع توجه بسیاری دارند و نکات ریز و درشت ارکستر را منعکس میکنند و همین امر موجب اصلاح ایرادها و اشتباه های ارکستر بوده چون میدانند مردم و رسانهها هوشیار هستند و بر این اساس نمیتوانند هر کاری را بهصورت اشتباه بنوازند و این بسیار مهم است و رهبران دائم وظیفه دارند با کمک متولیان ارکسترها سطح هوشیاری مردم را بالا ببرند.
اما همه مردم علاقهمند به خواندن روزنامه یا جستوجو در رسانههای خبری نیستند. با این تفاسیر چه ارگانهایی در بالابردن سطح آگاهی مردم میتوانند نقش مهمی داشته باشند؟
صدا و سیما میتواند در انتقال موسیقی خوب به مخاطب نقش مهمی داشته باشد. وقتی این مسأله در صدا و سیما انجام بگیرد میتوانیم موسیقیهای بهتری را به مردم معرفی کنیم. ما ابتدا باید موسیقی خوب را پیدا کرده تا مردم خوب و بد را تشخیص بدهند. مردم ایران هزاران سال است با فرهنگ و هنر کهن و اصیل زندگی کردهاند و علاقهمند به هنر و موسیقی هستند بنابراین باید اجراهای خوب را به روی صحنه برد و به آنها معرفی کرد.
آیا ارکسترهای ایران میتوانند در سطح بینالمللی معرفی شوند؟
بله چرا که نه و اجراهایی بوده که بسیار مورد توجه قرار گرفته. سطح کیفی ارکسترها در دنیا به سه بخش abc تقسیمبندی میشود که ارکسترهای ایران در سطح c قرار دارند و باید این سطح به کمک رهبران ارکستر افزایش یابد اما رهبری که میگوید امروز ارکستر را به سطحb میرسانم قطعاً هیچ اطلاعاتی ندارد فقط میخواهد پول خود را بگیرد و برود.البته سطح c در ارکستر سمفونیک ما بسیار خوب است و جای امیدواری دارد. سالها قبل با ارکستر سمفونیک تهران اجرایی در چین داشتیم در یک سالن با ظرفیت 3500 نفر که بسیار مورد استقبال قرار گرفت و 25 دقیقه ارکستر را تشویق میکردند. اما تأکید من این است درحال حاضر پایههای ارکستر را محکم کنیم و این وظیفه نسل ما است تا آن به درستی به نسل بعدی انتقال یابد و این پتانسیل در ارکسترهای ما وجود دارد.
در بخش رشته رهبری ارکستر آموزشهای کمی دیده میشود یا شاید حتی در دانشگاه و هنرستانها به این موضوع چندان پرداخته نشود. با توجه به اینکه در این زمینه مستر کلاسهایی هم برگزار کردهاید شرایط را چگونه ارزیابی میکنید؟ برای تربیت و پرورش یک رهبر خوب چه باید کرد بویژه در نسل جوان؟
این موضوع مسألهای است که چه قبل و چه بعد از انقلاب همیشه نسبت به آن تأکید داشتهام و بر این نظرم درباره موضوع رهبری ارکستر کوتاهی شده چرا که ارتقای یک ارکستر نیازمند یک رهبر خوب و با تجربه است. البته طی سه سالی که برای برپایی مستر کلاسهای رهبری به ایران آمدم با استقبال خوبی مواجه شدم بهطور مثال امسال وقتی فراخوان این کلاسها منتشر شد درهمان روز نخست 70 نفر استقبال کردند و تأکید داشتم هیچ یک از این افراد رد نشوند و از 8 صبح تا 8 شب مشغول آموزش بودم که بعد از آن یک آزمون کوچک برای تشکیل گروههای 10 نفره انجام گرفت. گروه یک، افرادی بودند که دراین دوسال که به ایران میآمدم در کلاسهای رهبری من شرکت میکردند و از همین افراد یک ارکستر جوان تشکیل شد به اسم «را گا» که هیچ کدام از نوازندهها در ارکستر ملی ایران و سمفونیک تهران حضور ندارند و البته کنسرتی هم با حضور این 10 نفر برگزار شد که بازتاب خیلی خوبی داشت. این دوستان 8 قطعه را ضبط کردند و خودشان هم رهبری و اجرای آن را بر عهده گرفتند، کاری که باید در دانشگاهها و هنرستانها انجام بگیرد با همت بنیاد رودکی در حال انجام است تا یک ارکستر آکادمیک برای ارکسترها راهاندازی شود تا فردای دیگر اگر لازم بود، ارکسترهای ما از همین نوازندههای جوان بهره ببرند. این دانشجویان باید همه قطعات را یاد بگیرند و بهترین آنها انتخاب میشود تا با ارکستر جوان کار کنند. یعنی بنیاد رودکی در کنار تربیت رهبر ارکستر، نوازنده ارکستر هم پرورش می دهد تا با فضای ارکستر آشنایی و آگاهی داشته باشند.
با توجه به تجربه شما چشم اندازتان از دو ارکستر ملی ایران و سمفونیک تهران چیست؟
بسیار خوشحالم با وجود مشکلاتی که در این سالها بر سر راه و فعالیت ارکسترها وجود داشته توانستهاند همچنان سرپا بمانند و به فعالیت خود ادامه بدهند. پتانسیلهای خوبی در ارکسترهای ما وجود دارد و هر ارکستر میتواند در سطح خوبی اجرای برنامه داشته باشد به شرط آنکه رهبر ارکستر کار خود را بداند و صادقانه رفتار کند و با روش درست این ارکسترها را هدایت کنند؛ با تأمل و اندیشه بالا. و البته در کنار آن متولیان نیز حمایتهای خود را همچنان داشته باشند و در کنار آن مخاطبان هم نقد و نگاه سازنده خود را ارائه دهند.
خبرنگار
سابقه فعالیت ارکسترسمفونیک تهران به سالهای بسیارقبل میرسد و اولین بار درسال ۱۳۱۲ به وسیله غلامحسین مین باشیان کار خود را آغاز کرد و از آن دوران تا به امروز فراز و نشیبهای بسیاری را تجربه کرده و نوازندگان و رهبران بسیاری را هم با خود همراه کرده است که برخی از آنها نام و هنرشان در دنیا شناخته شده است.ارکستر ملی ایران هم بیش از دو دهه از راهاندازی آن توسط فرهاد فخرالدینی میگذرد(1377) و این ارکستر نیز تجربههای فراوانی بر خود دیده است.اما در این بین آنچه محور هر دو ارکستر است و در این سالها حواشی و نقد و نظرهای بسیاری آفریده رهبری آن است؛ رهبرانی که توانستند ارکستر را به سطوح مختلف برسانند. نصیر حیدریان یکی از همان رهبران با سابقه ارکستر است که اگرچه از سالها قبل بصورت پراکنده در کنار ارکسترهای ایران حضور داشته اما دراین دو- سه سال اخیرتلاش کرده حضور پررنگتری داشته باشد و با برگزاری مسترکلاسهای رهبری و درکنار آن اجرا با هر دو ارکستر، ملی ایران و سمفونیک تهران آثار خوب و ماندگاری را روی صحنه ببرد. آخرین اجرای حیدریان مربوط به بهمن ماه سال 99 و در سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر بود و در حال حاضر قرار است اواسط خردادماه سال جاری به ایران بیاید و مستر کلاسهای رهبری و همچنین مسترکلاسهایی را با ارکستر جوانان برپا کند و در کنار آن اجراهایی هم با ارکستر ملی ایران و ارکستر سمفونیک تهران خواهد داشت که بزودی برنامههای آن اعلام خواهد شد. او در این سالها در شهر گراتس اتریش زندگی میکند و در دانشگاه موسیقی این شهر به تدریس مشغول است و درکنار آن اجراهایی هم با ارکسترهای مختلف اروپا برگزار می کند. نصیر حیدریان دراین گفت وگو به اهمیت مراکز آموزشی در تربیت نوازنده یک ارکستر و همچنین فعالیتهای استاندارد ارکسترها اشاره داشته است
که در ادامه میخوانید:
گفت و گو را از اولین حضورشما با ارکسترهای ایران آغاز کنیم، این همکاری چگونه شکل گرفت؟
تقریباً 23 سال پیش بود که به دعوت آقای فریدون ناصری به ایران آمدم، آن زمان آقای ناصری رهبر دائم ارکستر سمفونیک تهران بود و این آشنایی وهمکاری موجب شد اولین اجرای خود را روی صحنه ببرم. البته سه سال بعد ازاین اجرا هم بار دیگر از من دعوت شد تا با ارکستر سمفونیک اجرایی داشته باشم و بعد ازآن دیگر همکاری نبود تا زمانی که آقای علی رهبری سکان رهبری ارکسترسمفونیک را برعهده گرفتند و اپرای عاشورا ساخته بهزاد عبدی را روی صحنه بردیم و بعد از آن چهار سال دیگر به ایران آمدم و در آخر همین یکی- دو سال گذشته بود که با ارکسترهای ملی و سمفونیک تهران اجرای برنامه داشتم تا به امروز.
همانطور که اشاره کردید اولین تجربه همکاری شما با ارکستر سمفونیک تهران مربوط به سالها قبل است از آن روزگار تا به امروز زمان بسیاری گذشته با این تفاسیر، چه تغییرات مثبت و پیشرفتی در ارکستر ایجاد شده؟ آیا روند رو به رشدی داشته است؟
جالب است بدانید 30 سال قبل که به ایران آمدم آقایی به نام «ادومیچیچ» اهل گراتس به عنوان رهبر میهمان دعوت شده بود و دو اجرای ارکستر سمفونیک را برعهده داشت که البته در حال حاضر در دانشگاههای اتریش تدریس میکند و قطعاً نوازندههای قدیمی ارکستر او را خوب به خاطر دارند؛ اما حدود یک سال گذشته که به عنوان رهبر میهمان به ارکستر دعوت شدم، اجراهای ارکستر سمفونیک را به ایشان نشان دادم و ازتواناییهای خوب و بالای نوازندههای ارکستر متعجب شد و اظهار داشت ارکستر سمفونیک تهران نسبت به آن سالها پیشرفت چشمگیری داشته است.
اما ازدیدگاه من درگذشته نوازندههای ارکستر توانایی و قابلیتهای بیشتر و بهتری داشتند و قطعاً دراین موضوع تمرینات مداوم و نوازندگیهای پی درپی بیتأثیر نبوده واین امرموجب بهتر و اصولیتر شدن اجراهای گروهی آنها نسبت به امروز بوده است.
در حالی که طی این سالها تعداد نوازندگان اکثر سازها بسیار بیشتر از قبل شده و این موضوع رقابت بسیاری در بین نوازندهها ایجاد کرده و بهدنبال آن سطح نوازندگی آنها بصورت فردی ارتقا پیدا کرده است اما بصورت ارکستری یا گروهی پیشرفت چندانی حاصل نشد و شاید علت آن کاهش فعالیتها و اجراهای ارکسترها باشد. به یاد دارم آن دوران نوازندههای ارکستر سمفونیک تهران هر روز تمرینات منظم خود را انجام میدادند و این موضوع در انسجام و پیوستگی ارکستر بسیار تأثیرگذار بود اما بعد از رفتن آقای رهبری تمرینهای ارکستر سمفونیک به سه روز در هفته رسید و این موضوع در سطح کاری ارکستر تأثیر بسیاری گذاشت. البته فراموش نشود در ارکسترهای ما نوازندههای بسیار خوبی هم فعالیت میکنند که حتی درسطح استاندارد؛ ساز مینوازند و تکنیک اصولی نوازندگی آنها به گونهای است که حتی با تمرینات کم هم میتوانند با آسودگی خاطر هر قطعهای را اجرا کنند و این اتفاق خوب جای خرسندی است چرا که به هر میزان تعداد این نوازندهها بیشتر شود میتوان به آینده موسیقی ایران امیدوارتر بود.
تعریف شما از اصول استانداردی که نوازندههای ارکستر باید به آن عمل کنند چیست؟
بارها تأکید کردهام و بار دیگر میگویم برای داشتن یک ارکستر خوب و استاندارد در ایران باید آموزش را از هنرستانها و دانشگاههای موسیقی شروع کرد چرا که نوازندههای خوب ابتدا در این محیطهای آموزشی تربیت میشوند. در واقع دانشگاهها و هنرستانهای موسیقی ما باید مراکزی برای تربیت و پرورش نوازنده ارکستر باشد. هر چند که شاید در دنیا هر100 سال یک بار موسیقیدان بزرگی چون یهودی منوهین متولد شود یا شاید سالها بگذرد تا پیانیست مشهور چینی چون لانگ لانگ در جهان زاده شود.جالب است بدانید تلاش تمامی مراکز آموزش موسیقی در دنیا بر این است نوازندههایی تربیت کنند که بعد از دریافت مدرک کارشناسی، بتوانند درارکستر فعالیت داشته باشند چرا که وقتی هدف راهیابی به ارکستر باشد قطعاً تعلیمات دیگری مدنظر بوده؛ یا برای تربیت یک سولیت آموزشهای مناسب آن انجام میگیرد. خود من از زمانی که در دانشگاه وین تدریس را آغاز کردم یا اکنون که در دانشگاه شهر گراتس به آموزش موسیقی مشغول هستم دائماً سروکارم با هنرجویان، تمرین رپرتوارها و قطعات ارکستراست و براین نظرم از همان ابتدای کار هنرجو باید با اصول درست نوازندگی در ارکستر آشنا شود و برای حضور و اجرا در ارکسترهای حرفهای آماده و تربیت گردد. این هنرجویان به کارخود مسلط هستند و دراین زمینه آموزش دیدهاند تا آنجا که میتوانند تمامی قطعات ارکستر را بنوازند. به عنوان مثال فارغ التحصیلان دانشگاههای اروپایی در یک ارکستر حرفهای به آسانی تمامی سمفونیهای بتهوون، موتزارت، شومان، شوبرت و... را اجرا میکنند چرا که در دوره دانشجویی شیوه نواختن این قطعات را آموزش دیدهاند ولی در ایران یک نوازنده فارغ التحصیل ازهنرستان موسیقی برای اولین بار سمفونی شماره سه مندلسون را درارکستر سمفونیک تهران مینوازد، بدون آنکه قبلتر این مباحث را در دانشگاه یا هنرستان آموزش دیده باشد تا با آمادگی کامل در ارکستر حضور پیدا کند و این تفاوت اساسی آموزش موسیقی در ایران با دیگر مراکز آموزشی دنیا است. با این حساب اگر روزی بخواهیم ارکستر سمفونیک خوب و در حد استاندارد داشته باشیم نیازاست این موارد حتماً رعایت شود اما اینکه هر روز یک رهبر ارکستر بیاید و شعار بدهد ارکستر را سروسامان میدهم همه این حرفها بیهوده است. البته شاید هم این ایدهها را داشته باشند اما ابتدا نیاز است زیرساختهای آن فراهم گردد. بنابراین اگرهدف ما این باشد که فعالیت ارکسترهایمان از پایه اصولی و منسجم انجام بگیرد باید هنرستانها و دانشگاههای ما مراکزی باشند برای تربیت نوازنده ارکستر؛ موضوعی که در تمام دنیا مد نظربوده و هست. یعنی باید در هنرستانها و دانشگاههای موسیقی ایران، ارکستر وجود داشته باشد و تربیت نوازنده جزو دروس اجباری آن قرار گیرد تا بر این اساس مدرک تحصیلی خود را دریافت کنند.
شما دانش آموخته هنرستان موسیقی هستید با این تفاسیر فضای آموزشی امروز با گذشته چقدرمتفاوت شده است؟
علاقه من به موسیقی به دوران خردسالیام برمی گردد، شش سالم بود که درمدرسه موسیقی تحصیل کردم و بعد آن به هنرستان ملی موسیقی وارد شدم و در آنجا زیرنظراستاد فرید فولاد ساز ویولن را آموزش دیدم و سه سال بعد نواختن تار را نزد آقای صالحی آموختم و بعد آن به هنرستان عالی موسیقی راه پیدا کردم و درآنجا به مدت یک سال با یک معلم خارجی ساز ترومپت را آموزش دیدم و بعد با کمک آقای پتراخوویچ ساز ترومبون را آموختم تا اینکه دپیلم خود را دریافت کردم. ناگفته نماند از همان ابتدا علاقهمند به آموختن رشته رهبری ارکستر بودم و در این زمینه خانم ثمین باغچه بان راهنماییهای بسیار و بزرگی داشتند و مدتی هم در گروه کر خانم باغچه بان میخواندم.
اما سؤال شما این است که فضای آموزشی هنرستانهای موسیقی نسبت به امروز چه تفاوتی کرده! در پاسخ باید بگویم آگاهی چندانی از فضای آموزش موسیقی در ایران ندارم اما ازنوع شیوه نوازندگی هنرجویان موسیقی این نتیجهگیری حاصل میشود آن طور که باید و لازم است هنرجویان آموزش درستی دریافت نکردهاند، بخصوص در زمینه فعالیت در ارکسترها. در حال حاضردر تهران دو هنرستان موسیقی و دو دانشگاه وجود دارد اما همچنان کمبود سازهای بادی وجود داشته و این نشان دهنده ضعف این مراکز است درحالی که طی این سالها میبایست حداقل بیش از 30 نوازنده ترومبون یا ترومپت یا هورن و... تربیت شده باشند اما متأسفانه ضعفهای بسیاری در این زمینه دیده میشود و بار دیگر تأکید میکنم نوازندههای خوب در هنرستانها ودانشگاهها تربیت می شوند. جالب است 3500 آموزشگاه موسیقی در ایران مشغول فعالیت هستند و وظیفه آنها هم تربیت نوازنده ارکستر است اما متأسفانه خروجی آن متفاوت با انتظاری است که وجود دارد. نکته دیگراینکه حضور نوازندههای جوان و کاربلد در یک ارکستر میتواند برای آنها منبع درآمد و ایجاد اشتغال باشد هر چند رقمی که نوازندههای ما دریافت میکنند چندان مورد رضایت نبوده و باید حمایتهای مالی بیشتری صورت بگیرد اما نکته مهم این است ارکستر محل حضور حرفه ایها است نه اینکه یک نوازنده اولین تجربه خود را در ارکسترها بدست آورد.
از دیدگاه شما یک ارکستر بیشتر نیازمند نوازنده خوب است یا یک رهبر با تجربه؟
پایه یک ارکستر با نوازنده آن شکل میگیرد، البته حضور یک رهبر خوب و با تجربه هم بسیار مورد اهمیت بوده چرا که با قابلیتهای خود میتواند ارکستر را درسطح کیفی بسیار بالا تقویت و تربیت کند اما شعاردادن دراین زمینه بیفایده است. باید از همه دوستانی که دراین سالها از برنامههای متفاوت و چشمگیر خود در ارکستر صحبت کردهاند و شانس حضور در ارکستر در مدت زمانهای مختلف را داشتهاند پرسید خروجی کارتان چه بوده است؟
قطعاً انتقاد این افراد کمبود بودجه و حمایتهای لازم است!
باید از همان ابتدا صورت مسأله را حل کرد؛سؤال این است اگر این دوستان این مسئولیت را با میل و رضایت شخصی خود قبول کردهاند چرا نسبت به آن معترض هستند و ازهمان ابتدای کارانصراف وعدم همکاری خود را اعلام نکردند و به این همکاری با هر شرایطی رضایت داشتند اما بعد از سه یا چهار سال از ادامه کار یا پایان قرارداد کاری دست به انتقاد و اعتراض میزنند که شرایط ارکستر مناسب نیست و متولیان آن به وعدههای خود عمل نکردند؟ چرا درهمان یک ماه ابتدای همکاری از ارکستر بیرون نیامدند و کنار نرفتند؟ این دوستان تا مدت زمان قراردادشان به اتمام میرسد یا به هر دلیلی از ارکستر بیرون میآیند زبان به انتقاد باز میکنند و این نوع رفتار دیپلماسی نادرستی است.البته لازم به ذکر است با وجود شرایط مالی درارکستر و نبود سازهای مناسب این انتظار وجود ندارد رهبران دعوت شده، ارکسترهای ما را به سطح استاندارد جهانی برسانند و اگر این گونه شعار دادهاند برای حفظ جایگاه خودشان بوده و قطعاً در حال حاضر ممکن نیست و جالب است بدانید نوازندههای جوانان ارکستر سمفونیک هم میدانند چنین امکاناتی وجود ندارد و نسبت به تفاوت کارهایی که با ارکستر سمفونیک نواخته میشود با کارهایی که خارج از ایران روی صحنه میرود، آگاه و آشنا هستند. بنابراین این دوستان به خودی خود از واقعیتها به دورهستند. به طور مثال نمیتوان انتظار داشت ارکسترسمفونیک تهران که برای اولین بار سمفونی چهار برامس یا سمفونی سه مندلسون یا سمفونی پنج چایکوفسکی را مینوازند باید مانند ارکستری عمل کند که صد بار این قطعات را تمرین کرده چرا که رپرتوارهای سمفونی باید دائماً نواخته و تمرین شود تا این قطعات به پختگی لازم برسند. به عقیده من لازم است ارکسترسمفونیک تهران 150 تا 200 رپرتوار آماده اجرا داشته باشد تا این قطعات آنقدر نواخته شوند که نوازندگان با آن آشنا گردند. به یاد دارم زمانی که برای اولین بار دراپرای گراتس، اپرایی را رهبری میکردم- که هنوز هم در باور بسیاری از دوستان نمیگنجد- جالب است درتمام مدت اجرا، نوازنده تیمپانی ارکستر بهجای توجه به اجرای صحنه، نگاهش به بازیگران بود، بیآنکه ایرادی در نواختنش وجود داشته باشد و بعد پایان کار گفت این قطعه را نزدیک به 300 بار نواخته و سالهای بسیاری دراین ارکستر کار میکند و البته دیگر نوازندهها هم به تکتک قطعات اشراف و آگاهی کامل داشتند و این موضوعی است که باید تمام مخاطبان ما نسبت به آن دانش و آگاهی داشته باشند. برای شخص من این موضوع اهمیت دارد که ارکستر رپرتوارهای بسیاری یاد بگیرد و در این سالها سعی و تلاشم تمرین نوازندهها بوده و هست و در جلساتی که با حضور آقای افضلی مدیریت بنیاد رودکی برگزار گردید، قرار بر این شد رپرتوارهای ارکستر به 150 قطعه برسد تا نوازندگان آنها را به درستی بیاموزند و به نسل بعد و رهبران بعدی انتقال دهند تا نسل آینده بهتر از نوازندههای قبل بنوازند و اینگونه روزبهروز شرایط ارکستر بهتر خواهد شد.یا در جلسهای که با شورای هنری ارکستر سمفونیک برگزار شد، موضوعی مطرح گردید که بسیار خوشحال شدم بدین صورت که هر رهبر میهمانی که با ارکستر همکاری دارد در ابتدای کار باید قطعات اجرایی خود را به شورای ارکستر اعلام کند تا کارهای تکراری نواخته نشود و سطح ارکستر ارتقا پیدا کند.
چرا از آثار آهنگسازان ایرانی در ارکستر سمفونیک کمتر استفاده میشود؟
این نوید را میدهم طبق برنامهریزیهای شورای هنری ارکستر قرار بر این است از آثار آهنگسازان ایرانی هم نواخته شود بهطور مثال در آخرین اجرایم قطعات «چهارشنبه سوری» و «رنگین کمان» را با همراهی ارکستر ملی ایران و همچنین «بومی وار» را با ارکستر سمفونیک تهران اجرا کردم که هرسه اثر ثمین باغچه بان است و بنا است هر رهبر میهمان ایرانی یا خارجی حتماً یک قطعه از آهنگسازان ایرانی را بنوازند.
از دیدگاه شما رهبر یک ارکستر باید دائم باشد یا میهمان؟ شرایط رهبری ارکستر در خارج از ایران چگونه است؟
حضور یک رهبر دائم حائز اهمیت است و همیشه تأکید کردهام و در همه جای دنیا هم مرسوم بوده و میتوانیم در کنار رهبران دائم نزدیک به 7-6 رهبر میهمان هم حضور داشته باشند تا از تجربه آن افراد برای ارکستر استفاده کنند. اما حضور رهبر ثابت به شرطی میتواند مفید و مثمرثمر باشد که ارکستر آن جامعه را به درستی بشناسند و نسبت به مشکلات آن چه به لحاظ روحی و چه به لحاظ اقتصادی آگاهی داشته و براین اساس برنامهریزیهای ارکستر انجام بگیرد.
نکته دیگر اینکه رهبردائم و میهمان هر دو باید تحصیلکرده رشته رهبری ارکستر باشند و در این زمینه تخصص و تجربههای لازم را کسب کنند و در کنار آن اطلاعاتشان به روز باشد.البته انتخاب رهبر به بودجه ارکسترها هم بستگی دارد تا براین اساس دعوت شوند. نکته دیگر اینکه طبق آنچه در شورای هنری ارکستر تعریف شده رهبر میهمان میتواند رپرتوار کنسرتی که قرار است اجرا کند را به مدیر یا شورای مربوطه ارائه دهد اما رهبر دائم این حسن را دارد که بتواند برنامه یک ساله خود را معرفی کند و خوشبختانه ارکستر ملی تا پایان سال 1400 این برنامهریزیها را انجام داده و این میتواند اتفاق خوبی باشد که البته این برنامهریزی برای ارکستر سمفونیک هم در حال انجام است.
اما مشکل اصلی ارکسترهای ایران تکرار رپرتوار است و آن طور که انتظار است مخاطبان از اجراهای ارکستر استقبال نمیکنند.
اگر قطعات یک ارکستر بهصورت تکرار هم اجرا شود ایرادی بر آن نیست چرا که هرچقدر تکرارشوند پختهتر میشود به شرط آنکه رهبرها هم به درستی آن را هدایت کنند اما همانطور که پیشتر اشاره کردم هر دو ارکستر باید حداقل طی دو سال 150 تا 200 رپرتوار داشته باشند تا مخاطب با فعالیت ارکسترها آشنا شوند و اینگونه سطح شنیداری مخاطب هم ارتقا پیدا میکند. این موضوع مهمی است که بارها به هنرجویانم تأکید داشتهام تا به راحتی به هر کاری نگویند خوب و عالی. نکته دیگر رسالت رسانهها در قبال ارکستر و موسیقی است که میتوانند نقش بزرگی ایفا کنند. در اروپا رسانهها به این موضوع توجه بسیاری دارند و نکات ریز و درشت ارکستر را منعکس میکنند و همین امر موجب اصلاح ایرادها و اشتباه های ارکستر بوده چون میدانند مردم و رسانهها هوشیار هستند و بر این اساس نمیتوانند هر کاری را بهصورت اشتباه بنوازند و این بسیار مهم است و رهبران دائم وظیفه دارند با کمک متولیان ارکسترها سطح هوشیاری مردم را بالا ببرند.
اما همه مردم علاقهمند به خواندن روزنامه یا جستوجو در رسانههای خبری نیستند. با این تفاسیر چه ارگانهایی در بالابردن سطح آگاهی مردم میتوانند نقش مهمی داشته باشند؟
صدا و سیما میتواند در انتقال موسیقی خوب به مخاطب نقش مهمی داشته باشد. وقتی این مسأله در صدا و سیما انجام بگیرد میتوانیم موسیقیهای بهتری را به مردم معرفی کنیم. ما ابتدا باید موسیقی خوب را پیدا کرده تا مردم خوب و بد را تشخیص بدهند. مردم ایران هزاران سال است با فرهنگ و هنر کهن و اصیل زندگی کردهاند و علاقهمند به هنر و موسیقی هستند بنابراین باید اجراهای خوب را به روی صحنه برد و به آنها معرفی کرد.
آیا ارکسترهای ایران میتوانند در سطح بینالمللی معرفی شوند؟
بله چرا که نه و اجراهایی بوده که بسیار مورد توجه قرار گرفته. سطح کیفی ارکسترها در دنیا به سه بخش abc تقسیمبندی میشود که ارکسترهای ایران در سطح c قرار دارند و باید این سطح به کمک رهبران ارکستر افزایش یابد اما رهبری که میگوید امروز ارکستر را به سطحb میرسانم قطعاً هیچ اطلاعاتی ندارد فقط میخواهد پول خود را بگیرد و برود.البته سطح c در ارکستر سمفونیک ما بسیار خوب است و جای امیدواری دارد. سالها قبل با ارکستر سمفونیک تهران اجرایی در چین داشتیم در یک سالن با ظرفیت 3500 نفر که بسیار مورد استقبال قرار گرفت و 25 دقیقه ارکستر را تشویق میکردند. اما تأکید من این است درحال حاضر پایههای ارکستر را محکم کنیم و این وظیفه نسل ما است تا آن به درستی به نسل بعدی انتقال یابد و این پتانسیل در ارکسترهای ما وجود دارد.
در بخش رشته رهبری ارکستر آموزشهای کمی دیده میشود یا شاید حتی در دانشگاه و هنرستانها به این موضوع چندان پرداخته نشود. با توجه به اینکه در این زمینه مستر کلاسهایی هم برگزار کردهاید شرایط را چگونه ارزیابی میکنید؟ برای تربیت و پرورش یک رهبر خوب چه باید کرد بویژه در نسل جوان؟
این موضوع مسألهای است که چه قبل و چه بعد از انقلاب همیشه نسبت به آن تأکید داشتهام و بر این نظرم درباره موضوع رهبری ارکستر کوتاهی شده چرا که ارتقای یک ارکستر نیازمند یک رهبر خوب و با تجربه است. البته طی سه سالی که برای برپایی مستر کلاسهای رهبری به ایران آمدم با استقبال خوبی مواجه شدم بهطور مثال امسال وقتی فراخوان این کلاسها منتشر شد درهمان روز نخست 70 نفر استقبال کردند و تأکید داشتم هیچ یک از این افراد رد نشوند و از 8 صبح تا 8 شب مشغول آموزش بودم که بعد از آن یک آزمون کوچک برای تشکیل گروههای 10 نفره انجام گرفت. گروه یک، افرادی بودند که دراین دوسال که به ایران میآمدم در کلاسهای رهبری من شرکت میکردند و از همین افراد یک ارکستر جوان تشکیل شد به اسم «را گا» که هیچ کدام از نوازندهها در ارکستر ملی ایران و سمفونیک تهران حضور ندارند و البته کنسرتی هم با حضور این 10 نفر برگزار شد که بازتاب خیلی خوبی داشت. این دوستان 8 قطعه را ضبط کردند و خودشان هم رهبری و اجرای آن را بر عهده گرفتند، کاری که باید در دانشگاهها و هنرستانها انجام بگیرد با همت بنیاد رودکی در حال انجام است تا یک ارکستر آکادمیک برای ارکسترها راهاندازی شود تا فردای دیگر اگر لازم بود، ارکسترهای ما از همین نوازندههای جوان بهره ببرند. این دانشجویان باید همه قطعات را یاد بگیرند و بهترین آنها انتخاب میشود تا با ارکستر جوان کار کنند. یعنی بنیاد رودکی در کنار تربیت رهبر ارکستر، نوازنده ارکستر هم پرورش می دهد تا با فضای ارکستر آشنایی و آگاهی داشته باشند.
با توجه به تجربه شما چشم اندازتان از دو ارکستر ملی ایران و سمفونیک تهران چیست؟
بسیار خوشحالم با وجود مشکلاتی که در این سالها بر سر راه و فعالیت ارکسترها وجود داشته توانستهاند همچنان سرپا بمانند و به فعالیت خود ادامه بدهند. پتانسیلهای خوبی در ارکسترهای ما وجود دارد و هر ارکستر میتواند در سطح خوبی اجرای برنامه داشته باشد به شرط آنکه رهبر ارکستر کار خود را بداند و صادقانه رفتار کند و با روش درست این ارکسترها را هدایت کنند؛ با تأمل و اندیشه بالا. و البته در کنار آن متولیان نیز حمایتهای خود را همچنان داشته باشند و در کنار آن مخاطبان هم نقد و نگاه سازنده خود را ارائه دهند.
رئیس جمهوری در جلسه هیأت دولت:
جان انتخابات، رقابت است
به رهبری نامه نوشتم که اگر مصلحت بدانند درباره رد صلاحیتها کاری انجام دهند فراموش کردیم مشروعیت نظام با حضور مردم پای صندوق انتخابات تأمین میشود ملاک، تشخیص مردم است خدا نکند مردم فکر کنند بدون آنها میخواهیم تصمیم بگیریم ۹۸ درصد مردم به جمهوری اسلامی رأی دادند؛ این ۹۸ درصد کجا رفت و چرا هی آب میرود؟
استخراج رمزارز تا پایان شهریور غیرمجاز است
رئیس جمهوری با تأکید بر اینکه مردم باید با آزادی و آگاهی کامل پای صندوق آرا بیایند و ملاک هم باید تشخیص مردم باشد، گفت که اصل و جان انتخابات، رقابت است و اگر این جان را از انتخابات بگیرید، میشود کالبد بیجان و میافتد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، رئیس جمهوری در جلسه دیروز دولت، با اشاره به اهمیت بسیار بالای انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه 1400، گفت: در انتخابات ریاست جمهوری این نیست که ملت فقط درمورد رئیس قوه مجریه اظهار نظر میکند، در انتخابات ریاست جمهوری، بحث این است که فرد میخواهد رئیس «جمهور» و همه مردم و جامعه شود و ملت ایران را نمایندگی کند.
روحانی با بیان اینکه انتخابات نماد آزادی و آگاهی مردم است، تأکید کرد: مردم باید با آزادی و آگاهی کامل پای صندوق آرا بیایند و ملاک هم تشخیص ملت است و انتخابات باید با تشخیص مردم به ثمر بنشیند.
او با بیان اینکه نتیجه این انتخابات عظیم باید وحدت و انسجام ملی باشد، افزود: انتخابات شکوهمند در کشور ضامن مشروعیت نظام است اما ما این مسأله و هدف اساسی را فراموش کردهایم، همه تصمیماتی که اتخاذ میشود اگر پشتوانه مردم را نداشته باشد، مشروعیت نخواهد داشت.
رئیس جمهوری اظهارکرد: اگر خدای ناکرده در انتخاباتی حضور مردم کمرنگ باشد و مسائلی برای مردم روشن نباشد، مصلحت و انسجام ملی و امنیت کشور چه خواهد شد و حیثیت نظام در جهان چگونه خواهد بود؟ باید درمورد ابعاد این مسأله فکر شود. روحانی افزود: خدا نکند روزی مردم حس کنند ما به آنان بیاعتماد هستیم و میخواهیم بدون آنان یا برای آنان تصمیم بگیریم.
خرداد پر حادثه!
رئیس جمهوری در ابتدای سخنان خود ماه خرداد را در مقاطع مختلف نهضت، انقلاب و نظام اسلامی سرنوشتساز توصیف کرد و گفت: در کنار رخدادهای خرداد ماه در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، پس از پیروزی انقلاب نیز در سال 61 شاهد یک فتحالفتوح بودیم که به مثابه پیروزی قطعی و نهایی در برابر یک توطئه بزرگ جهانی علیه تمامیت ارضی، انقلاب اسلامی و انسجام ملی ما بود.
روحانی با بیان اینکه پیروزی عظیم و بزرگ سوم خرداد سال 1361 به نوعی تکلیف جنگ تحمیلی را روشن کرد، افزود: همه دنیا در سوم خرداد 61 فهمیدند که توطئه علیه ملت ایران به نتیجه نخواهد رسید و مردم برای ناموس، کشور، ملت و منافع ملی خودشان ایستادگی خواهند کرد.
رئیس جمهوری به رحلت امام خمینی(ره) در خرداد سال 68 اشاره و اظهار کرد: پس از این مصیبت بسیار بزرگ برای تاریخ و ملت ایران، کمتر از 24 ساعت طول کشید تا جانشین امام راحل برگزیده شود که آن هم دنیا را به حیرت وا داشت. کسی باور نمیکرد که مجلس خبرگان رهبری قادر باشد با آن سرعت این مسأله بسیار مهم پیچیده مذهبی، دینی و سیاسی را به ثمر بنشاند. روحانی تصریح کرد: خرداد امسال هم انتخابات مهم ریاست جمهوری را داریم که مسأله بسیار مهمی است. در واقع این انتخابات بسیار مهم و بزرگ نماد آزادی و آگاهی مردم است و نتیجه آن وحدت و امنیت ملی است. انتخاب رئیس جمهوری موضوع بسیار مهمی است اما بالاتر از آن برگزاری انتخابات شکوهمند است که ضامن مشروعیت نظام است اما گویا این را فراموش کردهایم.
مشارکت بالا، ضامن مشروعیت نظام
رئیس جمهوری مشارکت بالا در انتخابات را ضامن تداوم مشروعیت نظام دانست و خاطرنشان کرد: اگر حضور پرشور مردم پای صندوق انتخابات را نداشته باشیم، تصمیمات و تصرفات ما مشروعیت قانونی ندارد و حتی مشروعیت دینی آن هم محل بحث و سؤال است.
روحانی به توصیه امام راحل مبنی بر اینکه میزان رأی ملت است، اشاره کرد و گفت: امام همواره توصیه میکردند که مردم ولینعمت ما هستند. مردم هستند که ما را به اینجا رساندند. مردم فداکاری کردند و خون دادند، مردم 22 بهمن را بهوجود آوردند، مردم رژیم فاسد گذشته را سرنگون کردند، مردم آمدند پای صندوق و 98.2 درصد به نظام جمهوری اسلامی ایران رأی دادند؛ این 98 درصد کجا رفت، چرا دائم آب میرود؟
رئیس جمهوری با طرح این سؤال که چرا هر چه زمان میگذرد این 98 درصد کم میشود؟ اضافه کرد: هرکس میآید در اسلامیت، ایمان و در تعهد او شک و شبهه میکنیم. اگر این همه مردم شک و شبهه دارند، این مردم همانها هستند که در جنگ آمدند، 3 خرداد 61 را آفریدند و نمایندگان همین مردم بودند که در 14 خرداد 68 مقام معظم رهبری را انتخاب کردند؛ این مردم همانها هستند.
تأکید همیشگی رهبر معظم انقلاب بر مشارکت حداکثری
روحانی همچنین با اشاره به تأکید همیشگی امام راحل و مقام معظم رهبری بر اهمیت مشارکت حداکثری در انتخابات اظهار کرد: سال گذشته در مناسبتی محضر مقام معظم رهبری بودم و از ایشان سؤال کردم که در انتخابات آینده هم شما همان نظر مشارکت حداکثری را دارید یا نه، چون نظرات دیگری هم مطرح است؟ ایشان فرمود باز هم نظرم همان است؛ مشارکت حداکثری اولین هدف ماست.
رئیس جمهوری با بیان اینکه تحقق مشارکت حداکثری لوازم دارد که باید به آنها متعهد باشیم، تصریح کرد: یک طرف تمهید این لوازم، دولت است. دولت مجری انتخابات است و در موقع ثبتنام که اولین قدم بود، به وزیر کشور تأکید کردم که به مُرّ قانون عمل کنید و هر که برای ثبت نام میآید طبق قانون ثبت نام کنید که اگر این دستور را نداده بودم و وزارت کشور به آن عمل نکرده بود، بلواها و دعواهایی در خود وزارت کشور داشتیم.
روحانی با اشاره به تمهیدات در نظر گرفته شده برای تأمین سلامت شهروندان در برابر کرونا، برای مشارکت ایمنتر و تضمین سلامت مردم در انتخابات اضافه کرد: آنچه به عنوان وظیفه برعهده دولت بوده، انجام داده و انجام خواهد داد. ما اصلاً به فکر این نیستیم که چه کسی رئیس جمهور بشود، هر که را مردم میخواهند و هر که را صلاح دیدند، انتخاب میکنند. برای ما این مهم است که همه حس کنند انتخابات است. همه وقتی پای صندوق انتخابات میروند، حس کنند آن رأی آنهاست که امروز کسی را انتخاب میکند و این مسأله خیلی مهم است.
رئیس جمهوری در ادامه با اشاره به موضوع احراز صلاحیتها از سوی شورای نگهبان، گفت: این مرحله به عهده دولت نیست. نهاد مهم دیگری است که در این رابطه تصمیم میگیرد. اینکه مقدمات تصمیمشان از کجا میآید، چه جوری تصمیمسازی میشود و امثال آن بحثهای جداگانهای دارد و الان موضوع بحث ما نیست اما وقتی نتایج بررسی صلاحیتها اعلام شد دلمان میخواست یک شرایطی میشد، شورای محترم نگهبان فرصت بیشتری میداد و افراد دیگری اضافه میشدند.
روحانی با بیان اینکه اصل و جان انتخابات، رقابت است، افزود: اگر این جان را از انتخابات بگیرید، میشود کالبد بیجان و میافتد. اصلش این است که یک رقابت فشرده باید باشد تا بتواند یک انتخابات واقعی را شکل دهد. دولت در این زمینه کار زیادی نمیتوانست انجام دهد. البته من نسبت به اصل 113 حتماً متذکر هستم و اشکال دارم، منتها اصل 113 را هر وقت به شورای محترم نگهبان مینویسیم آنها یک تفسیری از اصل 113 دارند که طبق آن تفسیر میگویند شما نمیتوانید به ما تذکر دهید.
نامه به رهبر معظم انقلاب
رئیس جمهوری اظهار کرد: به ناچار دیروز خدمت مقام معظم رهبری نامهای فرستادم. آنچه در ذهن من بود این بود که اگر ایشان بتوانند در این زمینه کمکی انجام دهند. کار را شورای نگهبان انجام میدهد. مقام معظم رهبری معمولاً در دورههای گذشته کمتر وارد شدند. البته موردی بوده که ایشان فرد یا افرادی را با حکم حکومتی اضافه کردند، ولی این مربوط به مصلحتی است که خود ایشان تشخیص میدهند.
روحانی با اشاره به اینکه ممکن است ما گله و شکایت و نظری داشته باشیم، تصریح کرد: هر چه فکر میکنم صندوق آرا را نمیتوانیم رها کنیم. شما میخواهید جای آن چه چیزی بگذارید؟ مثلاً صندوق آرا نه، چه چیزی؟ این خیلی خطرناک است که تصور شود صندوق آرا دیگر کارایی ندارد. اگر نظام در این 42 سال در تمام فراز و نشیبها حفظ شده و ایستاده، این ناشی از حضور و فداکاری مردم بوده و در این میان صندوق آرا یک رمز بسیار بزرگی بوده است.
تلاش برای احقاق حق مردم در رفع تحریمها
روحانی تلاشهای دولت در زمینه توافق برجام را به سه بخش ایجاد، ابقا و احیای برجام تقسیم کرد و گفت: برجام از توافقات بسیار مهم بینالمللی و یک چارچوب بسیار مهم برای همکاری، تعامل و امنیت کشورمان، منطقه و جهان است و همه این را بخوبی قبول دارند. افتخار میکنم که دولت دوازدهم به عهدی که به مردم داشته وفا کرده و امروز همه چیز برای توافق آماده است.
رئیس جمهوری، مهار کرونا و واکسیناسیون سراسری را نیز از دیگر برنامههای دولت در روزهای پایانی فعالیت خود عنوان کرد و افزود: در کرونا هم شرایط ما در خرداد و تیر عوض میشود و با واکسیناسیونی که انجام میگیرد آرامش کاملی انشاءالله در مسأله کرونا برقرار خواهد شد و موضوع دیگر هم طرحهای نیمه تمامی است که باید تکمیل کنیم و خوشحالم اعلام کنم که دولت در این زمینه نیز به وعدههای خود عمل کرده است.
او با تشکر از وزیر نیرو بابت عذرخواهی از مردم برای قطعیهای برق اظهار کرد: نیروگاه اتمی ما وارد مدار شده و بزودی به حداکثر ظرفیت میرسد و نیروگاههای درحال تعمیر نیز سریعتر به مدار باز خواهند گشت تا مشکل قطعی برق برطرف شود. برای کمک به حل این مشکل از امروز تا پایان تابستان هرگونه فعالیت برای استخراج ارزهای دیجیتال حتی از سوی کسانی که مجوز دارند، غیرقانونی است تا مشکلی در تأمین برق مردم پیش نیاید.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، رئیس جمهوری در جلسه دیروز دولت، با اشاره به اهمیت بسیار بالای انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه 1400، گفت: در انتخابات ریاست جمهوری این نیست که ملت فقط درمورد رئیس قوه مجریه اظهار نظر میکند، در انتخابات ریاست جمهوری، بحث این است که فرد میخواهد رئیس «جمهور» و همه مردم و جامعه شود و ملت ایران را نمایندگی کند.
روحانی با بیان اینکه انتخابات نماد آزادی و آگاهی مردم است، تأکید کرد: مردم باید با آزادی و آگاهی کامل پای صندوق آرا بیایند و ملاک هم تشخیص ملت است و انتخابات باید با تشخیص مردم به ثمر بنشیند.
او با بیان اینکه نتیجه این انتخابات عظیم باید وحدت و انسجام ملی باشد، افزود: انتخابات شکوهمند در کشور ضامن مشروعیت نظام است اما ما این مسأله و هدف اساسی را فراموش کردهایم، همه تصمیماتی که اتخاذ میشود اگر پشتوانه مردم را نداشته باشد، مشروعیت نخواهد داشت.
رئیس جمهوری اظهارکرد: اگر خدای ناکرده در انتخاباتی حضور مردم کمرنگ باشد و مسائلی برای مردم روشن نباشد، مصلحت و انسجام ملی و امنیت کشور چه خواهد شد و حیثیت نظام در جهان چگونه خواهد بود؟ باید درمورد ابعاد این مسأله فکر شود. روحانی افزود: خدا نکند روزی مردم حس کنند ما به آنان بیاعتماد هستیم و میخواهیم بدون آنان یا برای آنان تصمیم بگیریم.
خرداد پر حادثه!
رئیس جمهوری در ابتدای سخنان خود ماه خرداد را در مقاطع مختلف نهضت، انقلاب و نظام اسلامی سرنوشتساز توصیف کرد و گفت: در کنار رخدادهای خرداد ماه در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، پس از پیروزی انقلاب نیز در سال 61 شاهد یک فتحالفتوح بودیم که به مثابه پیروزی قطعی و نهایی در برابر یک توطئه بزرگ جهانی علیه تمامیت ارضی، انقلاب اسلامی و انسجام ملی ما بود.
روحانی با بیان اینکه پیروزی عظیم و بزرگ سوم خرداد سال 1361 به نوعی تکلیف جنگ تحمیلی را روشن کرد، افزود: همه دنیا در سوم خرداد 61 فهمیدند که توطئه علیه ملت ایران به نتیجه نخواهد رسید و مردم برای ناموس، کشور، ملت و منافع ملی خودشان ایستادگی خواهند کرد.
رئیس جمهوری به رحلت امام خمینی(ره) در خرداد سال 68 اشاره و اظهار کرد: پس از این مصیبت بسیار بزرگ برای تاریخ و ملت ایران، کمتر از 24 ساعت طول کشید تا جانشین امام راحل برگزیده شود که آن هم دنیا را به حیرت وا داشت. کسی باور نمیکرد که مجلس خبرگان رهبری قادر باشد با آن سرعت این مسأله بسیار مهم پیچیده مذهبی، دینی و سیاسی را به ثمر بنشاند. روحانی تصریح کرد: خرداد امسال هم انتخابات مهم ریاست جمهوری را داریم که مسأله بسیار مهمی است. در واقع این انتخابات بسیار مهم و بزرگ نماد آزادی و آگاهی مردم است و نتیجه آن وحدت و امنیت ملی است. انتخاب رئیس جمهوری موضوع بسیار مهمی است اما بالاتر از آن برگزاری انتخابات شکوهمند است که ضامن مشروعیت نظام است اما گویا این را فراموش کردهایم.
مشارکت بالا، ضامن مشروعیت نظام
رئیس جمهوری مشارکت بالا در انتخابات را ضامن تداوم مشروعیت نظام دانست و خاطرنشان کرد: اگر حضور پرشور مردم پای صندوق انتخابات را نداشته باشیم، تصمیمات و تصرفات ما مشروعیت قانونی ندارد و حتی مشروعیت دینی آن هم محل بحث و سؤال است.
روحانی به توصیه امام راحل مبنی بر اینکه میزان رأی ملت است، اشاره کرد و گفت: امام همواره توصیه میکردند که مردم ولینعمت ما هستند. مردم هستند که ما را به اینجا رساندند. مردم فداکاری کردند و خون دادند، مردم 22 بهمن را بهوجود آوردند، مردم رژیم فاسد گذشته را سرنگون کردند، مردم آمدند پای صندوق و 98.2 درصد به نظام جمهوری اسلامی ایران رأی دادند؛ این 98 درصد کجا رفت، چرا دائم آب میرود؟
رئیس جمهوری با طرح این سؤال که چرا هر چه زمان میگذرد این 98 درصد کم میشود؟ اضافه کرد: هرکس میآید در اسلامیت، ایمان و در تعهد او شک و شبهه میکنیم. اگر این همه مردم شک و شبهه دارند، این مردم همانها هستند که در جنگ آمدند، 3 خرداد 61 را آفریدند و نمایندگان همین مردم بودند که در 14 خرداد 68 مقام معظم رهبری را انتخاب کردند؛ این مردم همانها هستند.
تأکید همیشگی رهبر معظم انقلاب بر مشارکت حداکثری
روحانی همچنین با اشاره به تأکید همیشگی امام راحل و مقام معظم رهبری بر اهمیت مشارکت حداکثری در انتخابات اظهار کرد: سال گذشته در مناسبتی محضر مقام معظم رهبری بودم و از ایشان سؤال کردم که در انتخابات آینده هم شما همان نظر مشارکت حداکثری را دارید یا نه، چون نظرات دیگری هم مطرح است؟ ایشان فرمود باز هم نظرم همان است؛ مشارکت حداکثری اولین هدف ماست.
رئیس جمهوری با بیان اینکه تحقق مشارکت حداکثری لوازم دارد که باید به آنها متعهد باشیم، تصریح کرد: یک طرف تمهید این لوازم، دولت است. دولت مجری انتخابات است و در موقع ثبتنام که اولین قدم بود، به وزیر کشور تأکید کردم که به مُرّ قانون عمل کنید و هر که برای ثبت نام میآید طبق قانون ثبت نام کنید که اگر این دستور را نداده بودم و وزارت کشور به آن عمل نکرده بود، بلواها و دعواهایی در خود وزارت کشور داشتیم.
روحانی با اشاره به تمهیدات در نظر گرفته شده برای تأمین سلامت شهروندان در برابر کرونا، برای مشارکت ایمنتر و تضمین سلامت مردم در انتخابات اضافه کرد: آنچه به عنوان وظیفه برعهده دولت بوده، انجام داده و انجام خواهد داد. ما اصلاً به فکر این نیستیم که چه کسی رئیس جمهور بشود، هر که را مردم میخواهند و هر که را صلاح دیدند، انتخاب میکنند. برای ما این مهم است که همه حس کنند انتخابات است. همه وقتی پای صندوق انتخابات میروند، حس کنند آن رأی آنهاست که امروز کسی را انتخاب میکند و این مسأله خیلی مهم است.
رئیس جمهوری در ادامه با اشاره به موضوع احراز صلاحیتها از سوی شورای نگهبان، گفت: این مرحله به عهده دولت نیست. نهاد مهم دیگری است که در این رابطه تصمیم میگیرد. اینکه مقدمات تصمیمشان از کجا میآید، چه جوری تصمیمسازی میشود و امثال آن بحثهای جداگانهای دارد و الان موضوع بحث ما نیست اما وقتی نتایج بررسی صلاحیتها اعلام شد دلمان میخواست یک شرایطی میشد، شورای محترم نگهبان فرصت بیشتری میداد و افراد دیگری اضافه میشدند.
روحانی با بیان اینکه اصل و جان انتخابات، رقابت است، افزود: اگر این جان را از انتخابات بگیرید، میشود کالبد بیجان و میافتد. اصلش این است که یک رقابت فشرده باید باشد تا بتواند یک انتخابات واقعی را شکل دهد. دولت در این زمینه کار زیادی نمیتوانست انجام دهد. البته من نسبت به اصل 113 حتماً متذکر هستم و اشکال دارم، منتها اصل 113 را هر وقت به شورای محترم نگهبان مینویسیم آنها یک تفسیری از اصل 113 دارند که طبق آن تفسیر میگویند شما نمیتوانید به ما تذکر دهید.
نامه به رهبر معظم انقلاب
رئیس جمهوری اظهار کرد: به ناچار دیروز خدمت مقام معظم رهبری نامهای فرستادم. آنچه در ذهن من بود این بود که اگر ایشان بتوانند در این زمینه کمکی انجام دهند. کار را شورای نگهبان انجام میدهد. مقام معظم رهبری معمولاً در دورههای گذشته کمتر وارد شدند. البته موردی بوده که ایشان فرد یا افرادی را با حکم حکومتی اضافه کردند، ولی این مربوط به مصلحتی است که خود ایشان تشخیص میدهند.
روحانی با اشاره به اینکه ممکن است ما گله و شکایت و نظری داشته باشیم، تصریح کرد: هر چه فکر میکنم صندوق آرا را نمیتوانیم رها کنیم. شما میخواهید جای آن چه چیزی بگذارید؟ مثلاً صندوق آرا نه، چه چیزی؟ این خیلی خطرناک است که تصور شود صندوق آرا دیگر کارایی ندارد. اگر نظام در این 42 سال در تمام فراز و نشیبها حفظ شده و ایستاده، این ناشی از حضور و فداکاری مردم بوده و در این میان صندوق آرا یک رمز بسیار بزرگی بوده است.
تلاش برای احقاق حق مردم در رفع تحریمها
روحانی تلاشهای دولت در زمینه توافق برجام را به سه بخش ایجاد، ابقا و احیای برجام تقسیم کرد و گفت: برجام از توافقات بسیار مهم بینالمللی و یک چارچوب بسیار مهم برای همکاری، تعامل و امنیت کشورمان، منطقه و جهان است و همه این را بخوبی قبول دارند. افتخار میکنم که دولت دوازدهم به عهدی که به مردم داشته وفا کرده و امروز همه چیز برای توافق آماده است.
رئیس جمهوری، مهار کرونا و واکسیناسیون سراسری را نیز از دیگر برنامههای دولت در روزهای پایانی فعالیت خود عنوان کرد و افزود: در کرونا هم شرایط ما در خرداد و تیر عوض میشود و با واکسیناسیونی که انجام میگیرد آرامش کاملی انشاءالله در مسأله کرونا برقرار خواهد شد و موضوع دیگر هم طرحهای نیمه تمامی است که باید تکمیل کنیم و خوشحالم اعلام کنم که دولت در این زمینه نیز به وعدههای خود عمل کرده است.
او با تشکر از وزیر نیرو بابت عذرخواهی از مردم برای قطعیهای برق اظهار کرد: نیروگاه اتمی ما وارد مدار شده و بزودی به حداکثر ظرفیت میرسد و نیروگاههای درحال تعمیر نیز سریعتر به مدار باز خواهند گشت تا مشکل قطعی برق برطرف شود. برای کمک به حل این مشکل از امروز تا پایان تابستان هرگونه فعالیت برای استخراج ارزهای دیجیتال حتی از سوی کسانی که مجوز دارند، غیرقانونی است تا مشکلی در تأمین برق مردم پیش نیاید.
در جلسه رؤسای کمیتههای تخصصی ستاد ملی کرونااعلام شد
تردد بیناستانی از ۱۱ تا ۱۷ خرداد ممنوع است
رئیس جمهوری با تأکید بر اینکه رعایت پروتکلهای بهداشتی در انتخابات باید به گونهای باشد که سلامت مردم و مشارکت بالا در انتخابات را تضمین کند، گفت: صیانت از جان و رأی مردم در انتخابات مهمترین وظیفه دولت به عنوان مجری انتخابات است و عملکرد ما باید به گونهای باشد که مردم از سلامت جان و صیانت از رأی خود اطمینان داشته باشند.
حسن روحانی در جلسه رؤسای کمیتههای تخصصی ستاد ملی مقابله با کرونا با بیان اینکه دولت در این موضوع مهم با حداکثر توان به وظیفه خود عمل خواهد کرد، افزود: نظارت بر اجرای دقیق پروتکلهای ابلاغ شده مرتبط با انتخابات بسیار مهم است و میتواند سلامت مردم در روز انتخابات را تضمین کند.
او با تأکید بر اهمیت اطلاع رسانی دقیق و همچنین ارائه آموزشهای لازم در این زمینه به مردم از طریق رسانهها و فضای مجازی، تصریح کرد: با استفاده از تجارب گذشته در زمینه آموزش اجرای دقیق و کامل دستورالعملهای بهداشتی باید با ساختن برنامههای ویژه آموزشی و پخش آن در رسانههای مختلف از اجرای دقیق پروتکلها از سوی مردم و نامزدها در ایام تبلیغات و روز انتخابات اطمینان حاصل شود.
در این جلسه همچنین گزارشی از مراحل اجرای واکسیناسیون در کشور و روند واردات و تولید واکسن و همچنین اطلاعرسانی شفاف در این زمینه درخصوص اولویتهای تعیین شده در سند ملی واکسیناسیون از سوی کمیته بهداشت و درمان ارائه و اعلام شد که عملیات واکسیناسیون افراد بالای 70 سال تا اوایل هفته آینده پایان خواهد یافت و بلافاصله با تأمین واکسن جدید کار تزریق واکسن به بیماران خاص و سایر گروههای سنی بر اساس سند ملی واکسیناسیون آغاز خواهد شد.
روحانی در این زمینه با بیان اینکه دولت خود را به واکسینه کردن حداقل 14 میلیون نفر گروه هدف تا پایان فعالیت خود، مکلف و موظف کرده است، بار دیگر درخصوص انجام اقدامات لازم از سوی وزارت بهداشت برای واردات واکسن مورد نیاز از خارج با هماهنگی وزارت امور خارجه و بانک مرکزی تأکید کرد.
رئیس جمهوری همچنین با اشاره به پیشرفتهای حاصل شده در زمینه تولید واکسن داخلی از تلاش همه دستاندرکاران در این زمینه قدردانی کرد.
روحانی با بیان اینکه خوشبختانه با مراعات پروتکلهای بهداشتی و اعمال نظارتها و همه تلاشهای انجام شده در مسیر مقابله با کرونا و مهار موج چهارم، کشور در شرایط باثباتی از نظر بیماری قرار گرفته و از پیک چهارم عبور کردهایم، تأکید کرد: همچنان باید رعایت نکات بهداشتی در دستور کار باشد و بهبود شرایط نباید به عادیانگاری و نادیده گرفتن دستورالعملها منجر شود تا دوباره با موج جدیدی از بیماری مواجه نشویم.
در این جلسه همچنین با توجه به تعطیلات پیش رو در روزهای 14 و 15 خرداد، مقرر شد به منظور کنترل بیشتر بیماری، از ساعت 12 روز سهشنبه 11 خرداد تا ساعت 12 ظهر دوشنبه 17 خرداد تردد بین استانی ممنوع شود.
حسن روحانی در جلسه رؤسای کمیتههای تخصصی ستاد ملی مقابله با کرونا با بیان اینکه دولت در این موضوع مهم با حداکثر توان به وظیفه خود عمل خواهد کرد، افزود: نظارت بر اجرای دقیق پروتکلهای ابلاغ شده مرتبط با انتخابات بسیار مهم است و میتواند سلامت مردم در روز انتخابات را تضمین کند.
او با تأکید بر اهمیت اطلاع رسانی دقیق و همچنین ارائه آموزشهای لازم در این زمینه به مردم از طریق رسانهها و فضای مجازی، تصریح کرد: با استفاده از تجارب گذشته در زمینه آموزش اجرای دقیق و کامل دستورالعملهای بهداشتی باید با ساختن برنامههای ویژه آموزشی و پخش آن در رسانههای مختلف از اجرای دقیق پروتکلها از سوی مردم و نامزدها در ایام تبلیغات و روز انتخابات اطمینان حاصل شود.
در این جلسه همچنین گزارشی از مراحل اجرای واکسیناسیون در کشور و روند واردات و تولید واکسن و همچنین اطلاعرسانی شفاف در این زمینه درخصوص اولویتهای تعیین شده در سند ملی واکسیناسیون از سوی کمیته بهداشت و درمان ارائه و اعلام شد که عملیات واکسیناسیون افراد بالای 70 سال تا اوایل هفته آینده پایان خواهد یافت و بلافاصله با تأمین واکسن جدید کار تزریق واکسن به بیماران خاص و سایر گروههای سنی بر اساس سند ملی واکسیناسیون آغاز خواهد شد.
روحانی در این زمینه با بیان اینکه دولت خود را به واکسینه کردن حداقل 14 میلیون نفر گروه هدف تا پایان فعالیت خود، مکلف و موظف کرده است، بار دیگر درخصوص انجام اقدامات لازم از سوی وزارت بهداشت برای واردات واکسن مورد نیاز از خارج با هماهنگی وزارت امور خارجه و بانک مرکزی تأکید کرد.
رئیس جمهوری همچنین با اشاره به پیشرفتهای حاصل شده در زمینه تولید واکسن داخلی از تلاش همه دستاندرکاران در این زمینه قدردانی کرد.
روحانی با بیان اینکه خوشبختانه با مراعات پروتکلهای بهداشتی و اعمال نظارتها و همه تلاشهای انجام شده در مسیر مقابله با کرونا و مهار موج چهارم، کشور در شرایط باثباتی از نظر بیماری قرار گرفته و از پیک چهارم عبور کردهایم، تأکید کرد: همچنان باید رعایت نکات بهداشتی در دستور کار باشد و بهبود شرایط نباید به عادیانگاری و نادیده گرفتن دستورالعملها منجر شود تا دوباره با موج جدیدی از بیماری مواجه نشویم.
در این جلسه همچنین با توجه به تعطیلات پیش رو در روزهای 14 و 15 خرداد، مقرر شد به منظور کنترل بیشتر بیماری، از ساعت 12 روز سهشنبه 11 خرداد تا ساعت 12 ظهر دوشنبه 17 خرداد تردد بین استانی ممنوع شود.
انتقاد سید حسن خمینی از رد صلاحیت نامزدهای انتخابات
- تشکر نمایندگان مجلس از شورای نگهبان
گروه سیاسی/ واکنشها به ردصلاحیت برخی نامزدهای شاخص ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان ادامه دارد. سید حسن خمینی، در همین خصوص در واکنشی انتقادآمیز نسبت به تضعیف پایههای جمهوریت نظام هشدار داد. زهرا مصطفوی، فرزند حضرت امام هم در نامهای سرگشاده این ردصلاحیتها را باعث ناباوری و تعجب خوانده است. آیتالله جوادی آملی و شیخ حسین انصاری نیز در واکنشهای جداگانهای بر نقش و حق مردم تأکید کردهاند.
مگر میشود نظام همان نظام امام باشد و مردم در آن حقی نداشته باشند؟
سید حسن خمینی در سخنانی انتقادآمیز با اشاره به ردصلاحیت تعداد زیادی از کاندیداهای انتخابات 1400 هشدار داد: «هر روز و امروز هر حرکتی که بخواهد نافی عنصر جمهوری باشد یک حرکت ضدانقلابی است. مگر میشود نظام همان نظام امام باشد و مردم در آن حق نداشته باشند؟! اینکه کسی بگوید اگر مردم در انتخابات شرکت نکنند هم مشروعیت نظام باقی است ناشی از نشناختن روح و ماهیت جمهوری اسلامی است.» به گزارش جماران؛ حجتالاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در جمع شماری از اعضای ستاد مرکزی بزرگداشت امام خمینی و به مناسبت سالروز فتح خرمشهر گفت: به نظر میرسد عامل اصلی چنین ردصلاحیتهایی توجه نداشتن به عنصر زمان و مکان در اجتهاد و ماندن در همان اندیشه بسته و ناکارآمد است. اگر کسی جهان را بشناسد، آن را بفهمد، فضای جامعه اسلامی و اندیشه ورزیدن و مشکلات را دریابد به راحتی میفهمد اینگونه عملکرد پایههای مشروعیت و مقبولیت نظام اسلامی را سست میکند. سید حسن خمینی گفت: واقعاً کافی است آقایان یک لحظه از کسوت خود بیرون آیند، آیا عملکرد خود را میپذیرند؟ پشت عبارت پردازیهای زیبا و رفتارهای مقدس مآبانه سنگر گرفتن و پاسخگو نبودن و در عین حال تیشه به ریشه اصیل انقلاب زدن را نمیدانم چه بنامم؟! البته در این میان رقبای انتخاباتی هم که سالم از گردنه عبور کردند آسیب دیدهاند و من اگر جای آنها بودم، انصراف میدادم چرا که دولت برآمده از این انتخابات توان حل هیچ مشکلی را ندارد.
انتقاد دختر امام از گزینشهای سلیقهای
همچنین زهرا مصطفوی، فرزند امام خمینی، در نامهای سرگشاده با اشاره به ردصلاحیت گسترده داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان، نوشت: «متأسفانه اینگونه گزینشهای سلیقهای سالها است نظام جمهوری اسلامی را به خطر انداخته و بزرگترین سرمایه آن را که ارتباط ملت و دولت است، تضعیف میکند.» به گزارش جماران در این نامه آمده است: «هیچ نظامی بدون تکیه بر حمایت و اعتماد مردم، توان ایستادگی در برابر مشکلات و خطرات را ندارد و لازم است همه دستاندرکاران در راستای تقویت اعتماد عمومی و حفظ وحدت که در شرکت گسترده در انتخابات تجلی پیدا میکند، کوشا باشند، نه آنکه مانعی بر سر راه حضور حداکثری بر افرازند.» فرزند حضرت امام ردصلاحیت نامزدهای شاخص ریاست جمهوری که از ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون در خدمت به مردم و انقلاب تلاش کردهاند را خبری ناباورانه و موجب تأسف و تعجب خوانده است. او نوشته است: «شورای نگهبان بار دیگر در اعلام صلاحیت کاندیداها روشی را پیش گرفت که حتی اعضای خود و دیگر کاندیداها را نتوانست قانع کند، چه رسد به امثال بنده و قشر وسیعی از جامعه که میخواهند با رأی به کاندیداهای رد صلاحیت شده، بخصوص آقایان لاریجانی و جهانگیری در انتخابات شرکت کنند.» زهرا مصطفوی تأکید کرده است: «انتظار این بود که شورای نگهبان در جهت شفافسازی و اقناع عمومی، گامی جدید بر میداشت و به نظام جمهوری اسلامی، آبرو میبخشید و در جهت تحکیم این نظام که خون های پاک برای برپایی و حفظ آن فدا شده بود، خود را پاسخگو و تصمیمات خود را شفاف مینمود.» دختر امام افزوده است: «من نمیدانم پذیرش نظر غیرمنصفانه شورای نگهبان که از سوی کاندیداهای محترم اعلام شده است، به مصلحت نظام و جامعه است یا خیر، اما میدانم که سکوت امثال بنده در این نوع حوادث، نگرانی مردم را برای آینده افزایش میدهد. به همین جهت، بر خود لازم میدانم از حضور کاندیداهای محترم و کاردانی که احساس وظیفه کردند و به صحنه انتخابات قدم گذاشتند، تشکر و رفتار شورای نگهبان را تقبیح کنم.»
واکنش دو چهره حوزوی به ردصلاحیتها
همچنین آیتالله عبدالله جوادی آملی از مراجع عظام تقلید به ردصلاحیتها واکنش نشان داد. بنابر گزارش ایلنا؛ این مرجع تقلید در صفحه مجازی خود نوشت: «مردم ستون دین هستند اگر امام گفتند معیار رأی مردم است، بهخاطر آن بود که اگر مردم برنجند با هیچ عاملی نمیشود آنها را سرپا نگه داشت. حاکم شرع باید ستون مردم را نگه دارد تا بتواند بر آن تکیه کند.» همچنین شیخ حسین انصاریان دیگر چهره حوزوی بود که به این موضوع واکنش نشان داد. وی در توئیتی با هشتگ «انتخابات» نوشت: «قرآن کریم میفرماید: «لاَ تَخُونُواْ»(انفال/٢٧) به حق مردم، مال مردم، ملک مردم، زمین مردم، اخلاق مردم و رفتار مردم خیانت نکنید.»
مگر میشود نظام همان نظام امام باشد و مردم در آن حقی نداشته باشند؟
سید حسن خمینی در سخنانی انتقادآمیز با اشاره به ردصلاحیت تعداد زیادی از کاندیداهای انتخابات 1400 هشدار داد: «هر روز و امروز هر حرکتی که بخواهد نافی عنصر جمهوری باشد یک حرکت ضدانقلابی است. مگر میشود نظام همان نظام امام باشد و مردم در آن حق نداشته باشند؟! اینکه کسی بگوید اگر مردم در انتخابات شرکت نکنند هم مشروعیت نظام باقی است ناشی از نشناختن روح و ماهیت جمهوری اسلامی است.» به گزارش جماران؛ حجتالاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در جمع شماری از اعضای ستاد مرکزی بزرگداشت امام خمینی و به مناسبت سالروز فتح خرمشهر گفت: به نظر میرسد عامل اصلی چنین ردصلاحیتهایی توجه نداشتن به عنصر زمان و مکان در اجتهاد و ماندن در همان اندیشه بسته و ناکارآمد است. اگر کسی جهان را بشناسد، آن را بفهمد، فضای جامعه اسلامی و اندیشه ورزیدن و مشکلات را دریابد به راحتی میفهمد اینگونه عملکرد پایههای مشروعیت و مقبولیت نظام اسلامی را سست میکند. سید حسن خمینی گفت: واقعاً کافی است آقایان یک لحظه از کسوت خود بیرون آیند، آیا عملکرد خود را میپذیرند؟ پشت عبارت پردازیهای زیبا و رفتارهای مقدس مآبانه سنگر گرفتن و پاسخگو نبودن و در عین حال تیشه به ریشه اصیل انقلاب زدن را نمیدانم چه بنامم؟! البته در این میان رقبای انتخاباتی هم که سالم از گردنه عبور کردند آسیب دیدهاند و من اگر جای آنها بودم، انصراف میدادم چرا که دولت برآمده از این انتخابات توان حل هیچ مشکلی را ندارد.
انتقاد دختر امام از گزینشهای سلیقهای
همچنین زهرا مصطفوی، فرزند امام خمینی، در نامهای سرگشاده با اشاره به ردصلاحیت گسترده داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان، نوشت: «متأسفانه اینگونه گزینشهای سلیقهای سالها است نظام جمهوری اسلامی را به خطر انداخته و بزرگترین سرمایه آن را که ارتباط ملت و دولت است، تضعیف میکند.» به گزارش جماران در این نامه آمده است: «هیچ نظامی بدون تکیه بر حمایت و اعتماد مردم، توان ایستادگی در برابر مشکلات و خطرات را ندارد و لازم است همه دستاندرکاران در راستای تقویت اعتماد عمومی و حفظ وحدت که در شرکت گسترده در انتخابات تجلی پیدا میکند، کوشا باشند، نه آنکه مانعی بر سر راه حضور حداکثری بر افرازند.» فرزند حضرت امام ردصلاحیت نامزدهای شاخص ریاست جمهوری که از ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون در خدمت به مردم و انقلاب تلاش کردهاند را خبری ناباورانه و موجب تأسف و تعجب خوانده است. او نوشته است: «شورای نگهبان بار دیگر در اعلام صلاحیت کاندیداها روشی را پیش گرفت که حتی اعضای خود و دیگر کاندیداها را نتوانست قانع کند، چه رسد به امثال بنده و قشر وسیعی از جامعه که میخواهند با رأی به کاندیداهای رد صلاحیت شده، بخصوص آقایان لاریجانی و جهانگیری در انتخابات شرکت کنند.» زهرا مصطفوی تأکید کرده است: «انتظار این بود که شورای نگهبان در جهت شفافسازی و اقناع عمومی، گامی جدید بر میداشت و به نظام جمهوری اسلامی، آبرو میبخشید و در جهت تحکیم این نظام که خون های پاک برای برپایی و حفظ آن فدا شده بود، خود را پاسخگو و تصمیمات خود را شفاف مینمود.» دختر امام افزوده است: «من نمیدانم پذیرش نظر غیرمنصفانه شورای نگهبان که از سوی کاندیداهای محترم اعلام شده است، به مصلحت نظام و جامعه است یا خیر، اما میدانم که سکوت امثال بنده در این نوع حوادث، نگرانی مردم را برای آینده افزایش میدهد. به همین جهت، بر خود لازم میدانم از حضور کاندیداهای محترم و کاردانی که احساس وظیفه کردند و به صحنه انتخابات قدم گذاشتند، تشکر و رفتار شورای نگهبان را تقبیح کنم.»
واکنش دو چهره حوزوی به ردصلاحیتها
همچنین آیتالله عبدالله جوادی آملی از مراجع عظام تقلید به ردصلاحیتها واکنش نشان داد. بنابر گزارش ایلنا؛ این مرجع تقلید در صفحه مجازی خود نوشت: «مردم ستون دین هستند اگر امام گفتند معیار رأی مردم است، بهخاطر آن بود که اگر مردم برنجند با هیچ عاملی نمیشود آنها را سرپا نگه داشت. حاکم شرع باید ستون مردم را نگه دارد تا بتواند بر آن تکیه کند.» همچنین شیخ حسین انصاریان دیگر چهره حوزوی بود که به این موضوع واکنش نشان داد. وی در توئیتی با هشتگ «انتخابات» نوشت: «قرآن کریم میفرماید: «لاَ تَخُونُواْ»(انفال/٢٧) به حق مردم، مال مردم، ملک مردم، زمین مردم، اخلاق مردم و رفتار مردم خیانت نکنید.»
آیا بارشهای بهاره توانست کمبود سال آبی را جبران کند؟
با یک گل بهار نمیشود
محمد مطلق
گزارش نویس
چقدر خوب است زمستان برف ببارد و چکمه بلند بپوشی و یقهها را بالا بزنی و توی پیاده رو شانه به شانه دوستت راه بروی و وقتی ها میکنی، ابری سفید از دهانت بزند بیرون. بهار چترت را بالای سرت بگیری و پیاده راه بیفتی از آن سر بلوار کشاورز تا دم پارک لاله کیف کنی. به به! راستش را بخواهید نگاه خیلی از ما به برف و باران و چشمه و رود همین است؛ نگاهی فانتزی و توریستی. از این نظر هرچقدر که زمستان پارسال برای توریستها فصل دلسرد کنندهای بود، بهار یکسره غم دلهاشان را شست و برد. اگر کرونا نبود که خیابانها قیامت میشد. به هرحال باران از توی بالکن و پشت پنجره هم تماشا دارد.
توریستها وقتی به اصفهان هم میروند همین حال را دارند؛ منظره سی و سه پل و پل خواجو روی بستر خشکیده زاینده رود واقعاً جگرخراش است اما این همه آن چیزی نیست که توریستها میبینند. باید از کنار سی و سه پل راه بیفتید و نه با پیچ و خم رود که با همان جاده مستقیم، 170 کیلومتر روستاهای ویران و زمینهای خشکیده و بیابان پیش رونده را پشت سر بگذارید تا برسید به کویری که زمانی نامش تالاب گاوخونی بوده و حالا کانون طوفانهای گرد و غبار و ریزگرد است. به چشم میبینید چگونه باد میپیچد و رسوب نرم و خشک زمین را برمیدارد و با خود به آسمان میبرد. آنجا نقطهای است که تمام فانتزیهای یک ذهن توریستی از سرتان خواهد پرید. بعد جوی کوچکی در انتهای ورزنه میبینید که راهش را کشیده و به سمت تالاب میرود. اشتباه نکنید، زاینده رود نیست، فاضلاب شهر است. اگر پرس و جو کنید میشنوید که میخواهند فاضلاب فلان جا و فلان جا را هم بخرند. در مرکز فلات ایران فاضلاب قیمتی دارد بیا و ببین.
اردیبهشت امسال باران خوبی بارید و همین پهنه فاضلاب ورودی به تالاب را کمی پهنتر کرد؛ جایی که زمانی تفرجگاه اصفهانیها بود و آخر هفته برای ماهیگیری و غنودن در ساحل رود و تماشای تالابهای بیشمار کنار جاده و مزارع وسیع و گندمزارهای بیپایان، با سی و سه پل وداع میکردند و دلشان برای بازگشت رضا نمیداد. خب خدا را شکر اردیبهشت امسال ویدئوهای زیادی از بازگشت فلامینگوها به تالاب دست به دست شد. همین هم برای یک توریست با رؤیاهای فانتزی خوب است. به هرحال با 75 فلامینگو در پهنه آبی 3 درصدی تالاب هم میشود کادر بسته زیبایی ساخت و دلهای زیادی را شاد کرد. این وضعیت، نمادی است از منابع آبی کشور در پهنه وسیع فلات ایران.
اوایل اردیبهشت سازمان هواشناسی اعلام کرد با وجود بارشهای قابل توجه بهاره، هنوز ۳۷ درصد نسبت به میانگین بلندمدت کمبود داریم. بنابر آخرین آمار مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران این سازمان، 97 درصد از کل مساحت ایران تحت تأثیر خشکسالی است که در نواحی مختلف کشور و نیز در حوزههای مختلف زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و... تأثیرات متفاوتی دارد.
از دکتر محمد کوشافر استاد دانشگاه میپرسم آیا میتوان به بارشهای بهاره دلخوش بود؟ وی میگوید: «بحران آب چنان عمیق و کسری منابع چنان زیاد و تقاضا برای مصرف بیشتر چنان بالاست که باید گفت با یک گل بهار نمیشود. من مدام تحلیلهای متفاوتی از اوضاع اقلیمی میشنوم؛ یکی میگوید وارد ترسالی شدهایم، یکی میگوید در اوج خشکسالی هستیم، ما نباید به این تحلیلها اعتماد کنیم. باید تابع قوانین طبیعی سرزمین خودمان باشیم و قبول کنیم که توسعه برمبنای استفاده حداقلی از آب باشد. چیزی که برعکس آن اتفاق افتاده، یعنی توسعه آب محور.»
از وی میپرسم آیا برنامهریزان و مدیرانی که همچنان بارگذاریهای جدیدی اعم از طرحهای توسعه کشاورزی، صنعتی یا گردشگری، برای منابع آبی تعریف میکنند و از جاده توسعه آب محور برنمیگردند، به چنین بینش و آگاهی نرسیدهاند؟ آیا میتوان این را نتیجه مدیریت محلی آب و نبود نگاهی ملی در این زمینه دانست؟ آیا اصلاً بدون آب نمیشود به اشتغال و رشد و توسعه فکر کرد؟ کوشافر میگوید: «تا 20 یا 30 سال پیش میشد این حرف را زد ولی الان دامنه اطلاعات خیلی گسترده است اما دو عامل بازدارنده وجود دارد؛ یکی اینکه آگاهی هنوز تبدیل به رفتار نشده و دوم اینکه آب در کوتاه مدت میتواند تبدیل به پول شود. بنابراین شیرینی کوتاه مدت آن باعث میشود به تلخی بلندمدت فکر نکنیم. از طرف دیگر این به یک تعامل دوطرفه بین مردم و مسئولان نیاز دارد، هرچند باید اول رفتار مسئولان تغییر کند تا مردم انتظار و رفتار خود را تغییر دهند وگرنه بحران همچنان تشدید میشود و روی همه چیز اثر میگذارد؛ از محیط زیست و سلامت افراد تا اقتصاد و اجتماع.»
از اصفهان و زاینده رود و تالاب گاوخونی به عنوان نمادی از بحران آب و نتیجه سالها شلختگی در مدیریت آب حرف زدیم. کوشافر به عنوان یک شهروند اصفهانی که هر روز بحران را برابر چشم میبیند و به مدد تخصصش میسنجد، در توصیف این نماد میگوید: «روزی تمدن و فرهنگ با زاینده رود به فلات مرکزی ایران جاری شد و ادامه یافت اما حالا این روند دارد معکوس میشود. بعضی تغییرات محسوس و عینی است و با چشم میشود دید؛ مثل باغهایی که خشک میشوند و درختانی که به هیزم تبدیل میشوند. اما تغییرات غیرمحسوس وحشتناکتر است چون دیده نمیشود، به آرامی اتفاق میافتد و غیرقابل بازگشت است مثل فرونشست خاک. حالا بیایید بسنجیم ویران شدن سی و سه پل و پل خواجو و ابنیه تاریخی اصفهان که متعلق به همه ایرانیان و بخش مهمی از تمدن ایرانی است، به چه مقدار توسعه صنعتی میارزد؟»
این استاد دانشگاه با اشاره به تازهترین پژوهشهای علمی در زمینه آلایندههای صنعتی و وجود فلزات سنگین در کانونهای ریزگرد تالاب گاوخونی و گرد و غبار بستر خشک زاینده رود و نیز تفاوت این دو میگوید: «در حال حاضر خود اصفهان کانون گرد و غبار است و ما اردیبهشت ماه امسال با بادهای تند پیش از بارندگی شاهد این موضوع بودیم که ابری از غبار شهر را پوشاند. البته گرد و غبار از ریزگرد سنگینتر است و صرفاً خود شهر را تحت تأثیر قرار میدهد اما ریزگردهای تالاب گاوخونی برای نقاط وسیعی از کشور میتواند خطرناک باشد. سالها مواد مضر و فلزات سنگین، از طریق پساب کارخانهها وارد رودخانه شده و حالا به صورت ریزگرد میتواند سلامت مردم را با خطری جدی رو به رو کند.»
حسین اردکانی از استادان بنام هواشناسی کشور اواخر بهمن ماه سال گذشته در گفت و گویی عنوان کرد بارشهای بهاره بویژه در اردیبهشت ماه کمبود بارش زمستانی را جبران خواهد کرد. البته این اتفاق افتاد اما سیفالله آقا بیگی مدیرعامل سدهای کشور میگوید 37 درصد ظرفیت سدهای کشور خالی است. اوضاع سفرههای زیرزمینی و کم تأثیر یا بیتأثیر بودن باران و روان آبها در این زمینه بحث دیگری است اما درحال حاضر با کمبود منابع آبی سطحی مواجهیم یعنی آب شرب، صنعت و اگر چیزی باقی بماند، حقابه کشاورزی. این وضعیت در برخی سدها مثل سد زاینده رود اصفهان بحرانیتر است به گونهای که با آن همه مصرف بالا که برای این سد تعریف شده، هم اکنون یک چهارم مخزن آن پر آب است.
شرکت آب و فاضلاب کشور در این زمینه هشدار داده است که 225 شهر کشور در تابستان 1400 دچار تنش آبی خواهند شد و 12 کلانشهر اراک، اصفهان، بندرعباس، تهران، شیراز، قزوین، قم، کرج، کرمان، مشهد، همدان و یزد تابستانی داغ و کم آب خواهند داشت. اردیبهشت برای آنهایی که نگاهی توریستی و فانتزی به رگبار و باران دارند، ماه خوبی بود اما دردی از تنش آبی درمان نکرد و به نظر میرسد فعلاً چاره دیگری جز کنار گذاشتن فوری طرحهای آببر در سطح مدیریتی و قناعت بیشتر از سوی شهروندان، نداریم. باید قدر یک لیوان آب را هم دانست.
گزارش نویس
چقدر خوب است زمستان برف ببارد و چکمه بلند بپوشی و یقهها را بالا بزنی و توی پیاده رو شانه به شانه دوستت راه بروی و وقتی ها میکنی، ابری سفید از دهانت بزند بیرون. بهار چترت را بالای سرت بگیری و پیاده راه بیفتی از آن سر بلوار کشاورز تا دم پارک لاله کیف کنی. به به! راستش را بخواهید نگاه خیلی از ما به برف و باران و چشمه و رود همین است؛ نگاهی فانتزی و توریستی. از این نظر هرچقدر که زمستان پارسال برای توریستها فصل دلسرد کنندهای بود، بهار یکسره غم دلهاشان را شست و برد. اگر کرونا نبود که خیابانها قیامت میشد. به هرحال باران از توی بالکن و پشت پنجره هم تماشا دارد.
توریستها وقتی به اصفهان هم میروند همین حال را دارند؛ منظره سی و سه پل و پل خواجو روی بستر خشکیده زاینده رود واقعاً جگرخراش است اما این همه آن چیزی نیست که توریستها میبینند. باید از کنار سی و سه پل راه بیفتید و نه با پیچ و خم رود که با همان جاده مستقیم، 170 کیلومتر روستاهای ویران و زمینهای خشکیده و بیابان پیش رونده را پشت سر بگذارید تا برسید به کویری که زمانی نامش تالاب گاوخونی بوده و حالا کانون طوفانهای گرد و غبار و ریزگرد است. به چشم میبینید چگونه باد میپیچد و رسوب نرم و خشک زمین را برمیدارد و با خود به آسمان میبرد. آنجا نقطهای است که تمام فانتزیهای یک ذهن توریستی از سرتان خواهد پرید. بعد جوی کوچکی در انتهای ورزنه میبینید که راهش را کشیده و به سمت تالاب میرود. اشتباه نکنید، زاینده رود نیست، فاضلاب شهر است. اگر پرس و جو کنید میشنوید که میخواهند فاضلاب فلان جا و فلان جا را هم بخرند. در مرکز فلات ایران فاضلاب قیمتی دارد بیا و ببین.
اردیبهشت امسال باران خوبی بارید و همین پهنه فاضلاب ورودی به تالاب را کمی پهنتر کرد؛ جایی که زمانی تفرجگاه اصفهانیها بود و آخر هفته برای ماهیگیری و غنودن در ساحل رود و تماشای تالابهای بیشمار کنار جاده و مزارع وسیع و گندمزارهای بیپایان، با سی و سه پل وداع میکردند و دلشان برای بازگشت رضا نمیداد. خب خدا را شکر اردیبهشت امسال ویدئوهای زیادی از بازگشت فلامینگوها به تالاب دست به دست شد. همین هم برای یک توریست با رؤیاهای فانتزی خوب است. به هرحال با 75 فلامینگو در پهنه آبی 3 درصدی تالاب هم میشود کادر بسته زیبایی ساخت و دلهای زیادی را شاد کرد. این وضعیت، نمادی است از منابع آبی کشور در پهنه وسیع فلات ایران.
اوایل اردیبهشت سازمان هواشناسی اعلام کرد با وجود بارشهای قابل توجه بهاره، هنوز ۳۷ درصد نسبت به میانگین بلندمدت کمبود داریم. بنابر آخرین آمار مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران این سازمان، 97 درصد از کل مساحت ایران تحت تأثیر خشکسالی است که در نواحی مختلف کشور و نیز در حوزههای مختلف زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و... تأثیرات متفاوتی دارد.
از دکتر محمد کوشافر استاد دانشگاه میپرسم آیا میتوان به بارشهای بهاره دلخوش بود؟ وی میگوید: «بحران آب چنان عمیق و کسری منابع چنان زیاد و تقاضا برای مصرف بیشتر چنان بالاست که باید گفت با یک گل بهار نمیشود. من مدام تحلیلهای متفاوتی از اوضاع اقلیمی میشنوم؛ یکی میگوید وارد ترسالی شدهایم، یکی میگوید در اوج خشکسالی هستیم، ما نباید به این تحلیلها اعتماد کنیم. باید تابع قوانین طبیعی سرزمین خودمان باشیم و قبول کنیم که توسعه برمبنای استفاده حداقلی از آب باشد. چیزی که برعکس آن اتفاق افتاده، یعنی توسعه آب محور.»
از وی میپرسم آیا برنامهریزان و مدیرانی که همچنان بارگذاریهای جدیدی اعم از طرحهای توسعه کشاورزی، صنعتی یا گردشگری، برای منابع آبی تعریف میکنند و از جاده توسعه آب محور برنمیگردند، به چنین بینش و آگاهی نرسیدهاند؟ آیا میتوان این را نتیجه مدیریت محلی آب و نبود نگاهی ملی در این زمینه دانست؟ آیا اصلاً بدون آب نمیشود به اشتغال و رشد و توسعه فکر کرد؟ کوشافر میگوید: «تا 20 یا 30 سال پیش میشد این حرف را زد ولی الان دامنه اطلاعات خیلی گسترده است اما دو عامل بازدارنده وجود دارد؛ یکی اینکه آگاهی هنوز تبدیل به رفتار نشده و دوم اینکه آب در کوتاه مدت میتواند تبدیل به پول شود. بنابراین شیرینی کوتاه مدت آن باعث میشود به تلخی بلندمدت فکر نکنیم. از طرف دیگر این به یک تعامل دوطرفه بین مردم و مسئولان نیاز دارد، هرچند باید اول رفتار مسئولان تغییر کند تا مردم انتظار و رفتار خود را تغییر دهند وگرنه بحران همچنان تشدید میشود و روی همه چیز اثر میگذارد؛ از محیط زیست و سلامت افراد تا اقتصاد و اجتماع.»
از اصفهان و زاینده رود و تالاب گاوخونی به عنوان نمادی از بحران آب و نتیجه سالها شلختگی در مدیریت آب حرف زدیم. کوشافر به عنوان یک شهروند اصفهانی که هر روز بحران را برابر چشم میبیند و به مدد تخصصش میسنجد، در توصیف این نماد میگوید: «روزی تمدن و فرهنگ با زاینده رود به فلات مرکزی ایران جاری شد و ادامه یافت اما حالا این روند دارد معکوس میشود. بعضی تغییرات محسوس و عینی است و با چشم میشود دید؛ مثل باغهایی که خشک میشوند و درختانی که به هیزم تبدیل میشوند. اما تغییرات غیرمحسوس وحشتناکتر است چون دیده نمیشود، به آرامی اتفاق میافتد و غیرقابل بازگشت است مثل فرونشست خاک. حالا بیایید بسنجیم ویران شدن سی و سه پل و پل خواجو و ابنیه تاریخی اصفهان که متعلق به همه ایرانیان و بخش مهمی از تمدن ایرانی است، به چه مقدار توسعه صنعتی میارزد؟»
این استاد دانشگاه با اشاره به تازهترین پژوهشهای علمی در زمینه آلایندههای صنعتی و وجود فلزات سنگین در کانونهای ریزگرد تالاب گاوخونی و گرد و غبار بستر خشک زاینده رود و نیز تفاوت این دو میگوید: «در حال حاضر خود اصفهان کانون گرد و غبار است و ما اردیبهشت ماه امسال با بادهای تند پیش از بارندگی شاهد این موضوع بودیم که ابری از غبار شهر را پوشاند. البته گرد و غبار از ریزگرد سنگینتر است و صرفاً خود شهر را تحت تأثیر قرار میدهد اما ریزگردهای تالاب گاوخونی برای نقاط وسیعی از کشور میتواند خطرناک باشد. سالها مواد مضر و فلزات سنگین، از طریق پساب کارخانهها وارد رودخانه شده و حالا به صورت ریزگرد میتواند سلامت مردم را با خطری جدی رو به رو کند.»
حسین اردکانی از استادان بنام هواشناسی کشور اواخر بهمن ماه سال گذشته در گفت و گویی عنوان کرد بارشهای بهاره بویژه در اردیبهشت ماه کمبود بارش زمستانی را جبران خواهد کرد. البته این اتفاق افتاد اما سیفالله آقا بیگی مدیرعامل سدهای کشور میگوید 37 درصد ظرفیت سدهای کشور خالی است. اوضاع سفرههای زیرزمینی و کم تأثیر یا بیتأثیر بودن باران و روان آبها در این زمینه بحث دیگری است اما درحال حاضر با کمبود منابع آبی سطحی مواجهیم یعنی آب شرب، صنعت و اگر چیزی باقی بماند، حقابه کشاورزی. این وضعیت در برخی سدها مثل سد زاینده رود اصفهان بحرانیتر است به گونهای که با آن همه مصرف بالا که برای این سد تعریف شده، هم اکنون یک چهارم مخزن آن پر آب است.
شرکت آب و فاضلاب کشور در این زمینه هشدار داده است که 225 شهر کشور در تابستان 1400 دچار تنش آبی خواهند شد و 12 کلانشهر اراک، اصفهان، بندرعباس، تهران، شیراز، قزوین، قم، کرج، کرمان، مشهد، همدان و یزد تابستانی داغ و کم آب خواهند داشت. اردیبهشت برای آنهایی که نگاهی توریستی و فانتزی به رگبار و باران دارند، ماه خوبی بود اما دردی از تنش آبی درمان نکرد و به نظر میرسد فعلاً چاره دیگری جز کنار گذاشتن فوری طرحهای آببر در سطح مدیریتی و قناعت بیشتر از سوی شهروندان، نداریم. باید قدر یک لیوان آب را هم دانست.
کارشناسان درگفتوگو با «ایران» ارزیابی کردند
واکنش بازارها به لیست کاندیداها
سیاوش رضایی
خبرنگار
طی روزهای اخیر بازارهای مالی ایران تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار داشته است. از یکسو عوامل روانی و از سوی دیگر عوامل بنیادینی که سمتوسوی قیمتها و شاخصها را تعیین میکند.
بازارهای ارز، طلا و سهام در روز چهارم خرداد ماه پس از انتشار لیست نهایی تأییدصلاحیتشدگان برای انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری، واکنش قابل توجهی به این لیست نداشتند. هرچند بهطور قطع همواره رخدادهای سیاسی از جمله انتخابات تأثیر مستقیمی بر روند بازارها دارد، اما به دلیل اینکه تا مشخص شدن نتیجه نهایی انتخابات و معرفی پیروز میدان بیش از 20 روز باقی مانده است، میزان تأثیرگذاری انتخابات محدود است. درواقع بازارها و فعالان آنها پس از آنکه رویکرد عینی و برنامههای دولت آینده را رصد کنند نسبت به آن واکنش نشان میدهند. بر همین اساس به اعتقاد کارشناسان، تحولاتی که طی روزهای چهارم و پنجم خرداد ماه دربازارها رخ داد به دلایل مختلفی مربوط میشود.
واکنش بازار ارز و طلا
بررسی بازار ارز در روز اعلام فهرست کاندیداهای ریاست جمهوری نشان میدهد که این بازار واکنش حداقلی از خود نشان داده است. درساعات اولیه انتشار این لیست، قیمتها در بازار ارز بدون تغییر باقی ماند و درادامه دلار با افت حدود 50 تومانی مواجه شد، اما همچنان دلار آزاد بالای کانال 23 هزار تومان باقی ماند. اما دیروز بازار به روند صعودی خود بازگشت بهطوری که مقایسه قیمتها در ساعت 12 دیروز نسبت به 12 روز 4 خرداد نشان میدهد که تمام قیمتها در بازار ارز و طلا رو به افزایش گذاشته است. درحالی که در روز 4 خرداد دلار 23 هزار و 30 تومان بود در ظهر دیروز به 23 هزار و 300 تومان رسید و یورو نیز از 28 هزار تومان به 28 هزار و 150 تومان رسید. سکه تمام بهار طرح جدید نیز از 10 میلیون و 200 هزار تومان به 10 میلیون و 410 هزارتومان رسیده است. البته در این روز در کنار رشد نرخ ارز، قیمت اونس جهانی طلا نیز با رشد قابل توجهی همراه بود بهطوری که طلا جهانی با رشد بیش از 8 دلاری به هزار و 907 دلار رسید.
روز گذشته نرخ ارز در صرافیهای رسمی نیز با رشد همراه بود. در این روز دلار با افزایش 116 تومانی به 22 هزار و 526 تومان، یورو با رشد 263 تومانی به 27 هزار و 542 تومان، پوند با رشد 480 تومانی به 33 هزار و 439 تومان و درهم امارات با رشد 73 تومانی به 6 هزار و 369 تومان رسید.
در این زمینه فعالان بازار ارز، تحلیلهای متفاوتی ارائه میدهند، بهطوری که برخی لیست تأییدصلاحیتشدگان را علت افت اندک نرخ دلار میدانند، اما در مقابل برخی از فعالان تأثیر مذاکرات وین را عامل اصلی تغییرات قیمتی این بازار معرفی میکنند.
در اینباره میثم رادپور اقتصاددان و تحلیلگر بازار ارز در گفتوگو با «ایران» اعتقاد دارد که بهطور کلی انتخابات عامل اصلی کاهش یا افزایش قیمت نیست. در واقع انتخابات همواره از این منظر که موجب به تعویق افتادن انتظارات و افت فعالیتهای اقتصادی میشود میتواند روی قیمت اثرگذارد.
به گفته وی، به طور معمول درآستانه انتخابات فعالان اقتصادی فعالیتهای بزرگ خود را به بعد از انتخابات موکول میکنند.
وی تأکید کرد: اما آنچه طی هفتههای اخیر باعث تغییر قیمت ارز شده است، مذاکرات وین بوده نه انتخابات. البته برخی اینگونه تصور میکنند که در آستانه انتخابات مداخلات بانک مرکزی در بازار ارز افزایش مییابد که به اعتقاد من تصور درستی نیست.
این اقتصاددان درادامه با اشاره به اینکه در مجموع یافتن یک عامل در تغییرات قیمتی روزانه ارز باعث به بیراهه رفتن میشود، گفت: آنچه دربازار ارز قابل تحلیل است، روند میانمدت و بلندمدت آن است که با درنظر گرفتن متغیرهای مختلف قابل دستیابی است.
وی افزود: درخصوص انتخابات انتظار کاهش جدی نرخ ارز وجود ندارد و درباره مذاکرات نیز خوشبینیهایی در بازار وجود دارد که با توجه به اینکه ساختارهای اقتصادی تغییر نمیکند، نمیتوان انتظار زیادی داشت.
رادپور تأکید کرد: درمجموع دو عامل مهم مذاکرات وین در صورت حصول به نتیجه و همچنین رشد قیمت کالاهای اساسی شامل محصولات کشاورزی، فلزات و مواد غذایی میتواند باعث کاهش نرخ در آینده شود. به دلیل رشد قیمت کالاها، میزان صادرات غیرنفتی افزایش خواهد یافت و موجب تقویت طرف عرضه میشود.
این اقتصاددان همچنین اظهارکرد: اما مسأله مهم دیگری که درآینده بازار ارز مؤثر است، تضعیف نظام پولی جهانی است. درحالی که تاکنون به دلیل ثبات، این نظام در تحلیلها وارد نمیشد، اما با توجه به تحولات اخیر باید این متغیر را نیز در نظر گرفت. درواقع این نظام درمعرض شکنندگی قرار گرفته که به تزریق منابع مالی از سوی بانکهای مرکزی دنیا به اقتصاد و حمایت از رفاه شهروندان مربوط میشود.
وی توضیح داد: نرخ تورم ماه آوریل امریکا به 4.2 درصد و تورم پایه این ماه به 9 دهم درصد رسید که در 40سال اخیر این کشور بیسابقه بود. این در شرایطی است که امریکا دربیش از سه دهه اخیر تورم بالای 4درصد نداشته است، اما رشد 25درصد نقدینگی این کشور در سال گذشته و تزریق 5 تریلیون دلار به اقتصاد زمینههای رشد تورم را فراهم کرده است. نکته جالب این است که در بحران 2008 کل تزریق به اقتصاد این کشور 700 میلیارد دلار بوده است.
رادپور اضافه کرد: بدین ترتیب باید شاهد نرخ تورم بالایی برای امریکا و حتی اروپا باشیم و براساس نظریه قدرت برابری خرید، باعث میشود تا شتاب روند نزولی ریال در برابر ارزهای خارجی کاسته شود که یک نکته مثبت محسوب میشود.
واکنش بازار سهام
در روزهای 4 و 5 خرداد ماه، شاخص کل بورس تهران با رشد درمجموع با رشد 13 هزار و 672 واحدی مواجه شد. در روز چهارم خرداد ماه شاخص با رشد 9 هزار و 757 واحدی به یک میلیون و 105 هزار و 454 واحد رسید و دیروز هم با رشد 3 هزار و 915 واحدی به یک میلیون و 109 هزار و 369 واحد رسید.
در این خصوص علیرضا تاجبر، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با «ایران» درباره دلایل رشد شاخص کل بورس در روزهای 4 و 5 خرداد ماه گفت: هماکنون بورس پتانسیلهای بسیاری برای رشد دارد. بهطوری که تعداد زیادی از شرکتها به خصوص شرکتهای بزرگ از نظر بنیادی در وضعیت مناسبی قرار دارند. از سوی دیگر در ماههای اخیر شاهد یک اصلاح قیمتی شدید بودهایم که قیمت سهام را بشدت کاهش داده است.
وی افزود: بازار به بهانههای مختلفی صعود خود را به تعویق میاندازد. آخرین بهانه برای این کار انتخابات بود. این درحالی است که این تنها بهانه است. دلیل اصلی روند نزولی بازار خدشه به اعتماد سهامداران است.
به گفته وی در سالهای اخیر ورود میلیونها سهامدار به بازار اتفاق خوبی بود، اما اتفاقاتی نیز رقم خورد که باعث ضربه به اعتماد آنها به بازار شد. اعتمادی که بازگشت آن حداقل به یکسال زمان نیاز دارد.
این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: هماکنون روند صعودی نرخ ارز، گشایشهای سیاسی بهواسطه مذاکرات وین، تعیین تکلیف کاندیداهای انتخابات اخبار مثبتی است که به دلیل نبود اعتماد خنثی میشود. بر همین اساس انتخابات تأثیری در بازار سهام نداشته است.
تاجبر در پایان تأکید کرد: با این حال دلایل بسیار زیادی برای بازگشت بورس به شرایط صعودی وجود دارد که باید برای رخ دادن آن زمان داد. در مجموع علت اصلی تحولات بازار سرمایه نه مسائل سیاسی که اعتماد سهامداران به بازار است.
خبرنگار
طی روزهای اخیر بازارهای مالی ایران تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار داشته است. از یکسو عوامل روانی و از سوی دیگر عوامل بنیادینی که سمتوسوی قیمتها و شاخصها را تعیین میکند.
بازارهای ارز، طلا و سهام در روز چهارم خرداد ماه پس از انتشار لیست نهایی تأییدصلاحیتشدگان برای انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری، واکنش قابل توجهی به این لیست نداشتند. هرچند بهطور قطع همواره رخدادهای سیاسی از جمله انتخابات تأثیر مستقیمی بر روند بازارها دارد، اما به دلیل اینکه تا مشخص شدن نتیجه نهایی انتخابات و معرفی پیروز میدان بیش از 20 روز باقی مانده است، میزان تأثیرگذاری انتخابات محدود است. درواقع بازارها و فعالان آنها پس از آنکه رویکرد عینی و برنامههای دولت آینده را رصد کنند نسبت به آن واکنش نشان میدهند. بر همین اساس به اعتقاد کارشناسان، تحولاتی که طی روزهای چهارم و پنجم خرداد ماه دربازارها رخ داد به دلایل مختلفی مربوط میشود.
واکنش بازار ارز و طلا
بررسی بازار ارز در روز اعلام فهرست کاندیداهای ریاست جمهوری نشان میدهد که این بازار واکنش حداقلی از خود نشان داده است. درساعات اولیه انتشار این لیست، قیمتها در بازار ارز بدون تغییر باقی ماند و درادامه دلار با افت حدود 50 تومانی مواجه شد، اما همچنان دلار آزاد بالای کانال 23 هزار تومان باقی ماند. اما دیروز بازار به روند صعودی خود بازگشت بهطوری که مقایسه قیمتها در ساعت 12 دیروز نسبت به 12 روز 4 خرداد نشان میدهد که تمام قیمتها در بازار ارز و طلا رو به افزایش گذاشته است. درحالی که در روز 4 خرداد دلار 23 هزار و 30 تومان بود در ظهر دیروز به 23 هزار و 300 تومان رسید و یورو نیز از 28 هزار تومان به 28 هزار و 150 تومان رسید. سکه تمام بهار طرح جدید نیز از 10 میلیون و 200 هزار تومان به 10 میلیون و 410 هزارتومان رسیده است. البته در این روز در کنار رشد نرخ ارز، قیمت اونس جهانی طلا نیز با رشد قابل توجهی همراه بود بهطوری که طلا جهانی با رشد بیش از 8 دلاری به هزار و 907 دلار رسید.
روز گذشته نرخ ارز در صرافیهای رسمی نیز با رشد همراه بود. در این روز دلار با افزایش 116 تومانی به 22 هزار و 526 تومان، یورو با رشد 263 تومانی به 27 هزار و 542 تومان، پوند با رشد 480 تومانی به 33 هزار و 439 تومان و درهم امارات با رشد 73 تومانی به 6 هزار و 369 تومان رسید.
در این زمینه فعالان بازار ارز، تحلیلهای متفاوتی ارائه میدهند، بهطوری که برخی لیست تأییدصلاحیتشدگان را علت افت اندک نرخ دلار میدانند، اما در مقابل برخی از فعالان تأثیر مذاکرات وین را عامل اصلی تغییرات قیمتی این بازار معرفی میکنند.
در اینباره میثم رادپور اقتصاددان و تحلیلگر بازار ارز در گفتوگو با «ایران» اعتقاد دارد که بهطور کلی انتخابات عامل اصلی کاهش یا افزایش قیمت نیست. در واقع انتخابات همواره از این منظر که موجب به تعویق افتادن انتظارات و افت فعالیتهای اقتصادی میشود میتواند روی قیمت اثرگذارد.
به گفته وی، به طور معمول درآستانه انتخابات فعالان اقتصادی فعالیتهای بزرگ خود را به بعد از انتخابات موکول میکنند.
وی تأکید کرد: اما آنچه طی هفتههای اخیر باعث تغییر قیمت ارز شده است، مذاکرات وین بوده نه انتخابات. البته برخی اینگونه تصور میکنند که در آستانه انتخابات مداخلات بانک مرکزی در بازار ارز افزایش مییابد که به اعتقاد من تصور درستی نیست.
این اقتصاددان درادامه با اشاره به اینکه در مجموع یافتن یک عامل در تغییرات قیمتی روزانه ارز باعث به بیراهه رفتن میشود، گفت: آنچه دربازار ارز قابل تحلیل است، روند میانمدت و بلندمدت آن است که با درنظر گرفتن متغیرهای مختلف قابل دستیابی است.
وی افزود: درخصوص انتخابات انتظار کاهش جدی نرخ ارز وجود ندارد و درباره مذاکرات نیز خوشبینیهایی در بازار وجود دارد که با توجه به اینکه ساختارهای اقتصادی تغییر نمیکند، نمیتوان انتظار زیادی داشت.
رادپور تأکید کرد: درمجموع دو عامل مهم مذاکرات وین در صورت حصول به نتیجه و همچنین رشد قیمت کالاهای اساسی شامل محصولات کشاورزی، فلزات و مواد غذایی میتواند باعث کاهش نرخ در آینده شود. به دلیل رشد قیمت کالاها، میزان صادرات غیرنفتی افزایش خواهد یافت و موجب تقویت طرف عرضه میشود.
این اقتصاددان همچنین اظهارکرد: اما مسأله مهم دیگری که درآینده بازار ارز مؤثر است، تضعیف نظام پولی جهانی است. درحالی که تاکنون به دلیل ثبات، این نظام در تحلیلها وارد نمیشد، اما با توجه به تحولات اخیر باید این متغیر را نیز در نظر گرفت. درواقع این نظام درمعرض شکنندگی قرار گرفته که به تزریق منابع مالی از سوی بانکهای مرکزی دنیا به اقتصاد و حمایت از رفاه شهروندان مربوط میشود.
وی توضیح داد: نرخ تورم ماه آوریل امریکا به 4.2 درصد و تورم پایه این ماه به 9 دهم درصد رسید که در 40سال اخیر این کشور بیسابقه بود. این در شرایطی است که امریکا دربیش از سه دهه اخیر تورم بالای 4درصد نداشته است، اما رشد 25درصد نقدینگی این کشور در سال گذشته و تزریق 5 تریلیون دلار به اقتصاد زمینههای رشد تورم را فراهم کرده است. نکته جالب این است که در بحران 2008 کل تزریق به اقتصاد این کشور 700 میلیارد دلار بوده است.
رادپور اضافه کرد: بدین ترتیب باید شاهد نرخ تورم بالایی برای امریکا و حتی اروپا باشیم و براساس نظریه قدرت برابری خرید، باعث میشود تا شتاب روند نزولی ریال در برابر ارزهای خارجی کاسته شود که یک نکته مثبت محسوب میشود.
واکنش بازار سهام
در روزهای 4 و 5 خرداد ماه، شاخص کل بورس تهران با رشد درمجموع با رشد 13 هزار و 672 واحدی مواجه شد. در روز چهارم خرداد ماه شاخص با رشد 9 هزار و 757 واحدی به یک میلیون و 105 هزار و 454 واحد رسید و دیروز هم با رشد 3 هزار و 915 واحدی به یک میلیون و 109 هزار و 369 واحد رسید.
در این خصوص علیرضا تاجبر، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با «ایران» درباره دلایل رشد شاخص کل بورس در روزهای 4 و 5 خرداد ماه گفت: هماکنون بورس پتانسیلهای بسیاری برای رشد دارد. بهطوری که تعداد زیادی از شرکتها به خصوص شرکتهای بزرگ از نظر بنیادی در وضعیت مناسبی قرار دارند. از سوی دیگر در ماههای اخیر شاهد یک اصلاح قیمتی شدید بودهایم که قیمت سهام را بشدت کاهش داده است.
وی افزود: بازار به بهانههای مختلفی صعود خود را به تعویق میاندازد. آخرین بهانه برای این کار انتخابات بود. این درحالی است که این تنها بهانه است. دلیل اصلی روند نزولی بازار خدشه به اعتماد سهامداران است.
به گفته وی در سالهای اخیر ورود میلیونها سهامدار به بازار اتفاق خوبی بود، اما اتفاقاتی نیز رقم خورد که باعث ضربه به اعتماد آنها به بازار شد. اعتمادی که بازگشت آن حداقل به یکسال زمان نیاز دارد.
این کارشناس بازار سرمایه ادامه داد: هماکنون روند صعودی نرخ ارز، گشایشهای سیاسی بهواسطه مذاکرات وین، تعیین تکلیف کاندیداهای انتخابات اخبار مثبتی است که به دلیل نبود اعتماد خنثی میشود. بر همین اساس انتخابات تأثیری در بازار سهام نداشته است.
تاجبر در پایان تأکید کرد: با این حال دلایل بسیار زیادی برای بازگشت بورس به شرایط صعودی وجود دارد که باید برای رخ دادن آن زمان داد. در مجموع علت اصلی تحولات بازار سرمایه نه مسائل سیاسی که اعتماد سهامداران به بازار است.
گزارش «ایران» از وضعیت شیوع کرونا در روستاهای استانهای قرمز
تاخت و تاز کرونا در کمبود امکانات درمانی در روستاها
فریبا خاناحمدی
خبرنگار
موج سوم و چهارم کرونا در استانهای جنوبی و جنوب شرقی به نسبت سایر استانها با وضعیت حادتری در حال انتشار است؛ در این میان در پیک اخیر به نظر میرسد معادله عوض شده و روستاها نیز سهم بزرگی در آلودگی با ویروس کرونا دارند. در برخی از روستاهای جنوب کشور خبرها حکایت از این دارد که باوجود سه موج قبلی در موج چهارم روستاها هم بسیار بیشتر از گذشته آلوده شدهاند و بخش بسیار زیادی از آمار مرگومیر در برخی استانهای قرمز مربوط به روستاییان است. با وجود این از وضعیت بهداشتی روستاهای هرمزگان، سیستان و بلوچستان، جنوب کرمان، بوشهر و... که این روزها بهواسطه ورود ویروس جهش یافته هندی و آفریقای جنوبی در وضعیت قرمز کرونایی به سر میبرند، اطلاع دقیقی در دست نیست و به درستی نمی دانیم شناسایی روستاییان مبتلا به کرونا، درمان و قرنطینه آنها چگونه صورت میگیرد؟
در این گزارش با تعدادی از روستاییان مناطقی که وضعیت قرمز کرونایی را تجربه کردهاند، مصاحبه کردهایم؛ روستاییانی که از وضعیت بهداشت، تستهای شناسایی کووید 19، دسترسی به اقلام دارویی و نقاط قوت و ضعف خانههای بهداشت خود میگویند.
افزایش ابتلا به دلیل سفر شهریها به روستا و روستاییان به شهر
ابراهیم شعبانی 55 ساله اهل روستای پاکوسیاه منطقه بشاگرد است. او مهر سال گذشته به کرونا مبتلا شد و بعد هم پسر 25 سالهاش کرونا گرفت. ابراهیم و پسرش در میناب کار میکنند. شنبه تا چهارشنبه به میناب میروند و پنجشنبه و جمعه را به روستای محرومشان باز میگردند. شعبانی درباره ابتلا به کرونا و مشکلاتش میگوید: «منطقه بشاگرد همه فقیر هستند. برای سیر کردن شکم زن و بچه هر جایی که کار باشد، میروند. من سال پیش وقتی به خانه برگشتم یک روز بعد تب شدیدی کردم. حالم خیلی بد بود. پسرم مرا سوار موتور کرد و برد بخش گوهران. دکتر معاینهام کرد و گفت احتمالاً کرونا گرفتهام. برای تست مرا فرستاد به میناب. با موتور با هزار بدبختی که بود رفتیم شهر. چند ساعتی معطل ماندم تا تست گرفتند. گفتند کرونا داری. یکسری دارو نوشتند و گفتند برو خانه. چند روز بعد پسرم هم کرونا گرفت.»
سعدالله لشکری 48 ساله اهل روستای درکاه بشاگرد هم از تجربه دوران کرونایی میگوید: «متأسفانه فاصله روستاهای بشاگرد که کوهستانی است با شهر دور است. آبی هم نیست که بهداشت باشد. اگر کسی مریض بشود و خانه بهداشت کاری از دستش برنیاید تا به بیمارستان میناب برسد از دست می رود.
من تا حالا دوبار کرونا گرفتهام. یکبار وقتی توی بندرعباس کار میکردم، یکبار هم در روستا. بار دوم حالم خیلی بد شد و توی خانهام ماندم و خدا رحم کرد که زنده ماندم. بهورز خانه بهداشت هر روز زنگ میزد و حالم رو میپرسید و البته کاری غیر از این هم از دستش ساخته نبود. توصیه میکرد غذای مقوی بخور ولی آهی نبود که بشود با آن سودا کرد.»
گفتنی است شهرها و روستاهای هرمزگان از اواسط فروردین امسال و بر خلاف سایر استانهای کشور که درگیر موج چهارم هستند همچنان با موج سوم گرفتارند. به گفته سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان؛ یکی از مهمترین دلایل شیوع کرونا و افزایش مبتلایان در روستاهای این استان، تردد افراد بومی و غیربومی و سفر از شهر به روستا و بالعکس است.
فاطمه نوروزیان درباره این چالش میگوید: باتوجه به وجود کارخانههای بیشمار در مناطق مختلف هرمزگان شاهد این هستیم که اتباع غیر ایرانی، افراد غیربومی و بومی تردد بسیاری را در داخل استان دارند. به عنوان مثال برخی از اهالی شهر پارسیان در عسلویه کار میکنند، عدهای از اهالی بشاگرد در جزیره کیش و شهرهای دیگر کار میکنند و در این ترددها منطقه زندگی خود را با آلودگی روبهرو میکنند.
برخی از شهرنشینان که در روستا خانه یا قوم و خویشی دارند آخر هفته به روستا میروند و از آن طرف هم روستاییان برای کار به شهر میروند و بدین ترتیب ویروس کرونا مدام در حال گردش است.
او میافزاید: شروع فصل گرماست که بر افزایش ابتلا در اماکن سربسته میافزاید. ما برای کاهش آمار ابتلا با کمک بهورزها و مراقبین سلامت به روستاییان آموزش دادهایم که چطور از ابتلا پیشگیری کنند و اگر علایمی داشتند به مراکز غربالگری کووید مراجعه کنند اما یکی از چالشهای اساسی ما مخصوصاً عدم پذیرش بیماری توسط بیمار و خانواده است.
بارها اعلام کردهایم که در این بحران اگر کسی علایم سرماخوردگی یا آلرژی داشت مبنا را ابتلا به کرونا قراردهد ولی شاهد هستیم که برخی از این افراد در برابر پذیرش ابتلا مقاومت میکنند و در نتیجه به پزشک با تأخیر مراجعه میکنند و قرنطینه را رعایت نمیکنند و باعث انتشار بیشتر بیماری میشوند
کرونا پابهپای فقر امکانات درمانی و باورهای سنتی مردم
با قرمز شدن شهرستان چابهار در استان سیستان و بلوچستان رنگ و بوی روستاهای جنوب این استان هم تغییر کرده است. این روزها ویروس کرونا جای پای تازهای بین مردمان جنوب کشور باز کرده و نفسهای روستانشینان را تنگتر کرده است. محمد بلوچ زهی بخشدار نیک شهر وضعیت شیوع کرونا در منطقهشان را اینگونه به «ایران» روایت میکند: مبنای تغییر رنگ شهرها تعداد بیماران بستری و اشغال تختها است در حالیکه بسیاری از بیماران در منطقه ما به مراکز بهداشتی مراجعه نمیکنند و از طرفی محدودیت تست کرونا هم وجود دارد. با توجه به اینکه روز یکشنبه گذشته دو مورد ویروس کرونای هندی در چابهار شناسایی شد چنانچه سختگیریها اعمال نشود به دلیل ترددهای مرزی و مراودات دریایی، زمینی و هوایی با هند و پاکستان وضعیت در جنوب استان سیستان و بلوچستان خطرناکتر از پیکهای قبلی خواهد شد.»
بلوچزهی در ادامه میافزاید: «بسیاری از مرزهای ما با پاکستان مشترک است و رفت و آمدهای فامیلی و قومی و طایفهای بین ساکنان استان و پاکستانیها ما را نگران شیوع کرونای هندی در روستاهای مرزی کرده است. اگرچه در دولت یازدهم توجه ویژهای به زیرساختهای بهداشتی این استان شد اما همچنان با توجه به ضعف امکانات با این اوضاع فاجعه رخ میدهد.
او میگوید: کرونا برای مردم اینجا عادی شده و مردم حتی هنگام ابتلا به بیماری به خانههای بهداشت مراجعه نمیکنند. با وجود آنکه تستهای کرونا به تعداد بسیار محدود در اختیار خانههای بهداشت قرار داده شده اما چالش اصلی این است مردم مراجعه نمیکنند همانطور که هم اینک واکسن سالمندان روی دست بهورزها مانده و با وجود فراخوان از طریق ائمه جمعه و شوراها کسی برای واکسن زدن مراجعه نمیکند.»
بخشدار نیکشهر با اشاره به اینکه برخی باورهای غلط و بدبینیها باعث شده منطقه جنوب استان سیستان و بلوچستان با بحران مواجه شود، درباره دسترسی به اقلام دارویی بیماران کرونایی عنوان میکند: « اقلام دارویی بسیار محدودی در اختیار خانهها و مراکز بهداشتی قرار دارد. در مقایسه با جمعیت منطقه قطره آب در دریاست. با توجه به اینکه جمعیت روستایی جمعیت غالب است و 70 درصد مردم شهرستان نیکشهر را روستاییان تشکیل میدهند و تنها 20 درصد ساکن شهر هستند بنابراین تمرکز اصلی بر خانههای بهداشت است درحالی که ما با بحران کمبود پزشک مواجه هستیم. هر چند وزارت بهداشت ابزارهای تشویقی برای بهکارگیری پزشکان در مناطق محروم در نظر گرفته علیرغم اینها با کمبود شدید پزشک مواجه هستیم اگر در روستاها و مراکز درمانی پزشک مستقر نباشد، مردم روستا به دلیل وضعیت اقتصادی ضعیفشان نمیتوانند کرونا را با هزینه شخصیشان درمان کنند.»
وی با تأکید بر اینکه باید داروی متناسب با جمعیت روستایی به خانههای بهداشت تزریق شود تا بتوان اوضاع بیماران کرونایی را مدیریت کرد درباره تغییر رنگ روستاها از آبی به قرمز نیز بیان میکند: «مردم منطقه ما در این مدت ملاحظه کردند و به مناطق قرمز یا حتی پاکستان نرفتند اما اصلیترین دلیل صعود کرونا باورهای مردم است ما همچنان تجمعات مذهبی و اجتماعی داریم در ماه رمضان نماز خاصی را برپا میکنیم هر چند دولت در برگزاری جلسات سختگیری میکند اما در روستاها عروسی و عزا به قوتش باقی است. مردم با ساز و دهل عروسی میگیرند و جمعیت انبوهی هم شرکت میکنند. از طرفی در حالیکه دو ماه از نوروز گذشته مجدداً وضعیت اینجا قرمز شد یکی از دلایل آن مسافرتهای خارج استانی است اینها بجز گردشگران به منطقه است یعنی مردم منطقه ما به دلیل فقر درمانی و نیاز درمانی به استانهای همجوار یزد، کرمان و خراسان رفتوآمد میکنند.»
بخشدار نیکشهر میگوید: «نباید دلخوش به رنگ زرد باشیم چرا که بخش زیادی از مردم منطقه ما به مراکز درمانی مراجعه نمیکنند یعنی همان دلیلی که برای تغییر رنگ شهرها در نظر گرفته میشود. آنها خوددرمانی میکنند برای همین کرونا در روستاهای نیکشهر آتش زیر خاکستر است و هر آن شعله ور میشود و روستاها شرایط ناگواری را خواهند داشت. دسترسی به پزشک غم چندین ساله استان ما است از طرفی باید تستها افزایش پیدا کند و تمرکز بر توزیع داروی رایگان بین روستاییان باشد. بهورزها در پایینترین سطوح به مردم خدمات بهداشتی ارائه میدهند.»
وی با اشاره به اینکه ارتباطات اجتماعی در نیکشهر و چابهار بسیار پررنگ است عنوان میکند: استان سیستان و بلوچستان که همیشه کمترین تعداد مسافر را داشته هم اینک در ردیف دوم بالاترین استانهای مسافرپذیر قرار دارد این در حالی است که چابهار فقط یک بیمارستان دارد که آن هم با فقر شدید امکانات مواجه است. هر چند که چابهار مرکز فعالیتهای گردشگری است اما شرایط مطلوبی ندارد برای همین هم مردم ما به پاکستان مراجعه میکنند تا امکانات درمانی دریافت کنند.»
افزایش مبتلایان سرپایی با آغاز فصل برداشت محصولات کشاورزی در جنوب کرمان
شهرستان قلعه گنج در جنوب استان کرمان را به واسطه محرومیتها و نبود جادههای روستایی باید یکی از بکرترین و البته محرومترین مناطق این استان دانست اما با وجود این بکر بودن کرونا تا مناطق دوردست آن نفوذ کرده است. آقای محمودی 45 ساله ساکن روستای انارک در شهرستان قلعهگنج است. او از دسترسی به پزشک و خدمات دارویی در مراکز جامع سلامت گلایه میکند و میگوید: «حدود چند هفته پیش همسرم از برادرش کرونا گرفت. محسن برادر همسرم بندرعباس روی لنج باری کار میکند. خانواده خانمم همهشان گرفتار بیماری شدند. میگفتیم سرماخوردگی است همهشان هم چند روز بعد خوب شدند اما خانم من روز به روز علائمش بدتر میشد. اینجا هم که بخواهی شهر بروی باید با موتور بروی. با موتور مرضیه را تا قلعه گنج بردم. شب رسیدیم پرستار برایش سرم زد. پول همان سرم را هم نداشتم. امسال چند بار رفتم جیرفت جالیز کار کنم اما کار نبود که نبود. همان شب خانمم از تب میسوخت بیمارستان ماند و فردا آوردمش روستا. از خانه بهداشت روستا چندتا دارو به ما دادند. خیلی ترسیده بودیم خودمم کرونا گرفتم اما بهورز گفت خفیف است فقط توصیه کرد نزدیک اقوام نشویم و با همسایهها ارتباط نداشته باشیم.»
پالش مدیر شبکه بهداشت قلعه گنج؛ قرمز شدن شهرستان و روستاهای آن را نتیجه مسافرخیز بودن و تردد بالای اهالی منطقه به استان هرمزگان و سیستان و بلوچستان عنوان میکند و میگوید: «الان فصل برداشت محصولات کشاورزی است به دلیل تردد کارگران فصلی و کامیونهای حمل بار به استان هرمزگان و سیستان و بلوچستان ارتباط جمعیتی بین روستائیان و این استانها زیاد است در یک هفته اخیر بعد از آنکه شهرستان قلعه گنج قرمز شد موارد مثبت سرپایی زیادی را شناسایی و قرنطینهشان کردیم و از هفتههای آینده منطقه ما به زرد تغییر رنگ خواهد داد.»
پالش درباره وضعیت دسترسی به خدمات بهداشت و درمانی در این منطقه هم میگوید: ما 11 مرکز خدمات جامع سلامت داریم که همه شان پزشک و اقلام دارویی دارند. در بیمارستان قلعه گنج 17 پزشک فعال داریم. مبتلایان بر اساس تست پیسیآر و رپید تست شناسایی میشود در واقع نمونهگیری در بیمارستان قلعه گنج انجام و نمونهها به آزمایشگاه مرکزی در جیرفت ارسال میشوند. در روستاها نیز بهورزها بعد از بررسی علایم بیماران حاد را به پزشک مرکز در قلعهگنج ارجاع میدهند.
وی با بیان اینکه مراجعات سرپایی نسبت به موارد بستری در این منطقه شیب صعودی دارد، میافزاید: ما در روستاها جلوی برگزاری مراسم عروسی را گرفتهایم البته برخی جاها هم همکاری نمیکنند در روستاهای دور دست سطح پروتکلهای بهداشتی ضعیف است در کل به دلیل رفت و آمد کارگران فصلی به بندرعباس اهالی روستاها آلوده میشوند.»
برش
گردش کرونا در روستاهای بوشهر
مرتضی و خانوادهاش کرونا را از همسایهشان گرفتهاند. آقای لطفی همسایه او کارمند اداره آب و فاضلاب در شهرستان کنگان است و تا یک هفته پیش در بیمارستان بوشهر بستری بود او میگوید شهرستان ما به بندرعباس خیلی نزدیک است ترددها هم زیاد. بوشهریها هر بلایی سرش میآید بهخاطر استانهای همجوار این استان است یک روز خوزستان اوضاع بوشهر را قرمز کرد حالا هم بندرعباس این وضعیت را بهوجود آورده. این روزها هم بهورزهای خانه بهداشت مدام میگویند کرونای هندی و آفریقایی بزودی به روستاها هم میرسد مراقبت کنید اما نمیگویند چطور؟ اغلب کارگرها مجبور میشوند برای کار به بندرعباس بروند یا برای پزشک و دارو روانه شهرهای همجوار میشویم. بیماری که فقط کرونا نیست من خودم دیابت هم دارم مجبورم با مینی بوس روستا تا شهر بروم.
سید مجید حسینی مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی بوشهردرباره چرایی درگیری روستاهای استان بوشهر به ویروس کرونا به «ایران» میگوید: «با وجود اطلاع رسانیهای مکرر شبکه بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی بوشهر، در روستاها مردم همچنان دورهمیهای خانوادگیشان را میروند و شبنشینیها و مراسم عروسی و عزا هم سرجایش باقی است. برای همین در موج چهارم، ویروس کرونا بیشتر در روستاها شیوع داشته تا شهرها. چرا که به دلیل وجود روحیه صمیمی در بافت روستایی امکان اینکه بتوان روستائیان را از بیماری کرونا مصون نگه داشت، نیست. هرچند برخی تصمیمات در ستاد مقابله با کرونای استان مبنی بر تعطیلی آرامستانها گرفته شد و اطلاع رسانیها در سطح روستاها بسیار فراگیر است.»
او درباره چگونگی ورود بیماری کرونا به روستاها هم میافزاید: «مردم روستاها برای امور روزانهشان به شهر مراجعه میکنند؛ بسیاری از روستائیان کارمند هستند و در ادارات سطح شهر حضور پیدا میکنند، بسیاری از ساکنان شهر برای خرید ماهی و محصولات صیادی و نخل و خرما به روستاها تردد میکنند همه اینها در گردش ویروس نقش دارند البته در برخی از روستاهای گردشگر پذیر و بومگردی گردشگران نیز به افزایش شیوع ویروس دامن میزنند. وی با بیان اینکه بهورزها و ائمه جمعه مدام در مساجد با مردم روستا صحبت میکنند، میگوید: روستائیان ما سواد سلامتشان کمتر از مردم شهر نیست آنها میتوانند برای بررسی علائم بیماری با سامانه 4030 تماس بگیرند همچنین مراکز خدمات جامع سلامت در روستاهای قمر وجود دارد که میتوانند مراجعه کنند اما پاشنه آشیل مشکلات روستائیان روابط خانوادگی است ما نگران پیک بعدی بیماری هستیم با توجه به اینکه 8 مورد مثبت ویروس جهش یافته هندی در بوشهر شناسایی شده و به دلیل همسایگی عسلویه و کنگان با شهرستان پارسیان استان هرمزگان موج پنجم کرونا خبر از یک زنگ خطر جدی برای مردم استان دارد.
خبرنگار
موج سوم و چهارم کرونا در استانهای جنوبی و جنوب شرقی به نسبت سایر استانها با وضعیت حادتری در حال انتشار است؛ در این میان در پیک اخیر به نظر میرسد معادله عوض شده و روستاها نیز سهم بزرگی در آلودگی با ویروس کرونا دارند. در برخی از روستاهای جنوب کشور خبرها حکایت از این دارد که باوجود سه موج قبلی در موج چهارم روستاها هم بسیار بیشتر از گذشته آلوده شدهاند و بخش بسیار زیادی از آمار مرگومیر در برخی استانهای قرمز مربوط به روستاییان است. با وجود این از وضعیت بهداشتی روستاهای هرمزگان، سیستان و بلوچستان، جنوب کرمان، بوشهر و... که این روزها بهواسطه ورود ویروس جهش یافته هندی و آفریقای جنوبی در وضعیت قرمز کرونایی به سر میبرند، اطلاع دقیقی در دست نیست و به درستی نمی دانیم شناسایی روستاییان مبتلا به کرونا، درمان و قرنطینه آنها چگونه صورت میگیرد؟
در این گزارش با تعدادی از روستاییان مناطقی که وضعیت قرمز کرونایی را تجربه کردهاند، مصاحبه کردهایم؛ روستاییانی که از وضعیت بهداشت، تستهای شناسایی کووید 19، دسترسی به اقلام دارویی و نقاط قوت و ضعف خانههای بهداشت خود میگویند.
افزایش ابتلا به دلیل سفر شهریها به روستا و روستاییان به شهر
ابراهیم شعبانی 55 ساله اهل روستای پاکوسیاه منطقه بشاگرد است. او مهر سال گذشته به کرونا مبتلا شد و بعد هم پسر 25 سالهاش کرونا گرفت. ابراهیم و پسرش در میناب کار میکنند. شنبه تا چهارشنبه به میناب میروند و پنجشنبه و جمعه را به روستای محرومشان باز میگردند. شعبانی درباره ابتلا به کرونا و مشکلاتش میگوید: «منطقه بشاگرد همه فقیر هستند. برای سیر کردن شکم زن و بچه هر جایی که کار باشد، میروند. من سال پیش وقتی به خانه برگشتم یک روز بعد تب شدیدی کردم. حالم خیلی بد بود. پسرم مرا سوار موتور کرد و برد بخش گوهران. دکتر معاینهام کرد و گفت احتمالاً کرونا گرفتهام. برای تست مرا فرستاد به میناب. با موتور با هزار بدبختی که بود رفتیم شهر. چند ساعتی معطل ماندم تا تست گرفتند. گفتند کرونا داری. یکسری دارو نوشتند و گفتند برو خانه. چند روز بعد پسرم هم کرونا گرفت.»
سعدالله لشکری 48 ساله اهل روستای درکاه بشاگرد هم از تجربه دوران کرونایی میگوید: «متأسفانه فاصله روستاهای بشاگرد که کوهستانی است با شهر دور است. آبی هم نیست که بهداشت باشد. اگر کسی مریض بشود و خانه بهداشت کاری از دستش برنیاید تا به بیمارستان میناب برسد از دست می رود.
من تا حالا دوبار کرونا گرفتهام. یکبار وقتی توی بندرعباس کار میکردم، یکبار هم در روستا. بار دوم حالم خیلی بد شد و توی خانهام ماندم و خدا رحم کرد که زنده ماندم. بهورز خانه بهداشت هر روز زنگ میزد و حالم رو میپرسید و البته کاری غیر از این هم از دستش ساخته نبود. توصیه میکرد غذای مقوی بخور ولی آهی نبود که بشود با آن سودا کرد.»
گفتنی است شهرها و روستاهای هرمزگان از اواسط فروردین امسال و بر خلاف سایر استانهای کشور که درگیر موج چهارم هستند همچنان با موج سوم گرفتارند. به گفته سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان؛ یکی از مهمترین دلایل شیوع کرونا و افزایش مبتلایان در روستاهای این استان، تردد افراد بومی و غیربومی و سفر از شهر به روستا و بالعکس است.
فاطمه نوروزیان درباره این چالش میگوید: باتوجه به وجود کارخانههای بیشمار در مناطق مختلف هرمزگان شاهد این هستیم که اتباع غیر ایرانی، افراد غیربومی و بومی تردد بسیاری را در داخل استان دارند. به عنوان مثال برخی از اهالی شهر پارسیان در عسلویه کار میکنند، عدهای از اهالی بشاگرد در جزیره کیش و شهرهای دیگر کار میکنند و در این ترددها منطقه زندگی خود را با آلودگی روبهرو میکنند.
برخی از شهرنشینان که در روستا خانه یا قوم و خویشی دارند آخر هفته به روستا میروند و از آن طرف هم روستاییان برای کار به شهر میروند و بدین ترتیب ویروس کرونا مدام در حال گردش است.
او میافزاید: شروع فصل گرماست که بر افزایش ابتلا در اماکن سربسته میافزاید. ما برای کاهش آمار ابتلا با کمک بهورزها و مراقبین سلامت به روستاییان آموزش دادهایم که چطور از ابتلا پیشگیری کنند و اگر علایمی داشتند به مراکز غربالگری کووید مراجعه کنند اما یکی از چالشهای اساسی ما مخصوصاً عدم پذیرش بیماری توسط بیمار و خانواده است.
بارها اعلام کردهایم که در این بحران اگر کسی علایم سرماخوردگی یا آلرژی داشت مبنا را ابتلا به کرونا قراردهد ولی شاهد هستیم که برخی از این افراد در برابر پذیرش ابتلا مقاومت میکنند و در نتیجه به پزشک با تأخیر مراجعه میکنند و قرنطینه را رعایت نمیکنند و باعث انتشار بیشتر بیماری میشوند
کرونا پابهپای فقر امکانات درمانی و باورهای سنتی مردم
با قرمز شدن شهرستان چابهار در استان سیستان و بلوچستان رنگ و بوی روستاهای جنوب این استان هم تغییر کرده است. این روزها ویروس کرونا جای پای تازهای بین مردمان جنوب کشور باز کرده و نفسهای روستانشینان را تنگتر کرده است. محمد بلوچ زهی بخشدار نیک شهر وضعیت شیوع کرونا در منطقهشان را اینگونه به «ایران» روایت میکند: مبنای تغییر رنگ شهرها تعداد بیماران بستری و اشغال تختها است در حالیکه بسیاری از بیماران در منطقه ما به مراکز بهداشتی مراجعه نمیکنند و از طرفی محدودیت تست کرونا هم وجود دارد. با توجه به اینکه روز یکشنبه گذشته دو مورد ویروس کرونای هندی در چابهار شناسایی شد چنانچه سختگیریها اعمال نشود به دلیل ترددهای مرزی و مراودات دریایی، زمینی و هوایی با هند و پاکستان وضعیت در جنوب استان سیستان و بلوچستان خطرناکتر از پیکهای قبلی خواهد شد.»
بلوچزهی در ادامه میافزاید: «بسیاری از مرزهای ما با پاکستان مشترک است و رفت و آمدهای فامیلی و قومی و طایفهای بین ساکنان استان و پاکستانیها ما را نگران شیوع کرونای هندی در روستاهای مرزی کرده است. اگرچه در دولت یازدهم توجه ویژهای به زیرساختهای بهداشتی این استان شد اما همچنان با توجه به ضعف امکانات با این اوضاع فاجعه رخ میدهد.
او میگوید: کرونا برای مردم اینجا عادی شده و مردم حتی هنگام ابتلا به بیماری به خانههای بهداشت مراجعه نمیکنند. با وجود آنکه تستهای کرونا به تعداد بسیار محدود در اختیار خانههای بهداشت قرار داده شده اما چالش اصلی این است مردم مراجعه نمیکنند همانطور که هم اینک واکسن سالمندان روی دست بهورزها مانده و با وجود فراخوان از طریق ائمه جمعه و شوراها کسی برای واکسن زدن مراجعه نمیکند.»
بخشدار نیکشهر با اشاره به اینکه برخی باورهای غلط و بدبینیها باعث شده منطقه جنوب استان سیستان و بلوچستان با بحران مواجه شود، درباره دسترسی به اقلام دارویی بیماران کرونایی عنوان میکند: « اقلام دارویی بسیار محدودی در اختیار خانهها و مراکز بهداشتی قرار دارد. در مقایسه با جمعیت منطقه قطره آب در دریاست. با توجه به اینکه جمعیت روستایی جمعیت غالب است و 70 درصد مردم شهرستان نیکشهر را روستاییان تشکیل میدهند و تنها 20 درصد ساکن شهر هستند بنابراین تمرکز اصلی بر خانههای بهداشت است درحالی که ما با بحران کمبود پزشک مواجه هستیم. هر چند وزارت بهداشت ابزارهای تشویقی برای بهکارگیری پزشکان در مناطق محروم در نظر گرفته علیرغم اینها با کمبود شدید پزشک مواجه هستیم اگر در روستاها و مراکز درمانی پزشک مستقر نباشد، مردم روستا به دلیل وضعیت اقتصادی ضعیفشان نمیتوانند کرونا را با هزینه شخصیشان درمان کنند.»
وی با تأکید بر اینکه باید داروی متناسب با جمعیت روستایی به خانههای بهداشت تزریق شود تا بتوان اوضاع بیماران کرونایی را مدیریت کرد درباره تغییر رنگ روستاها از آبی به قرمز نیز بیان میکند: «مردم منطقه ما در این مدت ملاحظه کردند و به مناطق قرمز یا حتی پاکستان نرفتند اما اصلیترین دلیل صعود کرونا باورهای مردم است ما همچنان تجمعات مذهبی و اجتماعی داریم در ماه رمضان نماز خاصی را برپا میکنیم هر چند دولت در برگزاری جلسات سختگیری میکند اما در روستاها عروسی و عزا به قوتش باقی است. مردم با ساز و دهل عروسی میگیرند و جمعیت انبوهی هم شرکت میکنند. از طرفی در حالیکه دو ماه از نوروز گذشته مجدداً وضعیت اینجا قرمز شد یکی از دلایل آن مسافرتهای خارج استانی است اینها بجز گردشگران به منطقه است یعنی مردم منطقه ما به دلیل فقر درمانی و نیاز درمانی به استانهای همجوار یزد، کرمان و خراسان رفتوآمد میکنند.»
بخشدار نیکشهر میگوید: «نباید دلخوش به رنگ زرد باشیم چرا که بخش زیادی از مردم منطقه ما به مراکز درمانی مراجعه نمیکنند یعنی همان دلیلی که برای تغییر رنگ شهرها در نظر گرفته میشود. آنها خوددرمانی میکنند برای همین کرونا در روستاهای نیکشهر آتش زیر خاکستر است و هر آن شعله ور میشود و روستاها شرایط ناگواری را خواهند داشت. دسترسی به پزشک غم چندین ساله استان ما است از طرفی باید تستها افزایش پیدا کند و تمرکز بر توزیع داروی رایگان بین روستاییان باشد. بهورزها در پایینترین سطوح به مردم خدمات بهداشتی ارائه میدهند.»
وی با اشاره به اینکه ارتباطات اجتماعی در نیکشهر و چابهار بسیار پررنگ است عنوان میکند: استان سیستان و بلوچستان که همیشه کمترین تعداد مسافر را داشته هم اینک در ردیف دوم بالاترین استانهای مسافرپذیر قرار دارد این در حالی است که چابهار فقط یک بیمارستان دارد که آن هم با فقر شدید امکانات مواجه است. هر چند که چابهار مرکز فعالیتهای گردشگری است اما شرایط مطلوبی ندارد برای همین هم مردم ما به پاکستان مراجعه میکنند تا امکانات درمانی دریافت کنند.»
افزایش مبتلایان سرپایی با آغاز فصل برداشت محصولات کشاورزی در جنوب کرمان
شهرستان قلعه گنج در جنوب استان کرمان را به واسطه محرومیتها و نبود جادههای روستایی باید یکی از بکرترین و البته محرومترین مناطق این استان دانست اما با وجود این بکر بودن کرونا تا مناطق دوردست آن نفوذ کرده است. آقای محمودی 45 ساله ساکن روستای انارک در شهرستان قلعهگنج است. او از دسترسی به پزشک و خدمات دارویی در مراکز جامع سلامت گلایه میکند و میگوید: «حدود چند هفته پیش همسرم از برادرش کرونا گرفت. محسن برادر همسرم بندرعباس روی لنج باری کار میکند. خانواده خانمم همهشان گرفتار بیماری شدند. میگفتیم سرماخوردگی است همهشان هم چند روز بعد خوب شدند اما خانم من روز به روز علائمش بدتر میشد. اینجا هم که بخواهی شهر بروی باید با موتور بروی. با موتور مرضیه را تا قلعه گنج بردم. شب رسیدیم پرستار برایش سرم زد. پول همان سرم را هم نداشتم. امسال چند بار رفتم جیرفت جالیز کار کنم اما کار نبود که نبود. همان شب خانمم از تب میسوخت بیمارستان ماند و فردا آوردمش روستا. از خانه بهداشت روستا چندتا دارو به ما دادند. خیلی ترسیده بودیم خودمم کرونا گرفتم اما بهورز گفت خفیف است فقط توصیه کرد نزدیک اقوام نشویم و با همسایهها ارتباط نداشته باشیم.»
پالش مدیر شبکه بهداشت قلعه گنج؛ قرمز شدن شهرستان و روستاهای آن را نتیجه مسافرخیز بودن و تردد بالای اهالی منطقه به استان هرمزگان و سیستان و بلوچستان عنوان میکند و میگوید: «الان فصل برداشت محصولات کشاورزی است به دلیل تردد کارگران فصلی و کامیونهای حمل بار به استان هرمزگان و سیستان و بلوچستان ارتباط جمعیتی بین روستائیان و این استانها زیاد است در یک هفته اخیر بعد از آنکه شهرستان قلعه گنج قرمز شد موارد مثبت سرپایی زیادی را شناسایی و قرنطینهشان کردیم و از هفتههای آینده منطقه ما به زرد تغییر رنگ خواهد داد.»
پالش درباره وضعیت دسترسی به خدمات بهداشت و درمانی در این منطقه هم میگوید: ما 11 مرکز خدمات جامع سلامت داریم که همه شان پزشک و اقلام دارویی دارند. در بیمارستان قلعه گنج 17 پزشک فعال داریم. مبتلایان بر اساس تست پیسیآر و رپید تست شناسایی میشود در واقع نمونهگیری در بیمارستان قلعه گنج انجام و نمونهها به آزمایشگاه مرکزی در جیرفت ارسال میشوند. در روستاها نیز بهورزها بعد از بررسی علایم بیماران حاد را به پزشک مرکز در قلعهگنج ارجاع میدهند.
وی با بیان اینکه مراجعات سرپایی نسبت به موارد بستری در این منطقه شیب صعودی دارد، میافزاید: ما در روستاها جلوی برگزاری مراسم عروسی را گرفتهایم البته برخی جاها هم همکاری نمیکنند در روستاهای دور دست سطح پروتکلهای بهداشتی ضعیف است در کل به دلیل رفت و آمد کارگران فصلی به بندرعباس اهالی روستاها آلوده میشوند.»
برش
گردش کرونا در روستاهای بوشهر
مرتضی و خانوادهاش کرونا را از همسایهشان گرفتهاند. آقای لطفی همسایه او کارمند اداره آب و فاضلاب در شهرستان کنگان است و تا یک هفته پیش در بیمارستان بوشهر بستری بود او میگوید شهرستان ما به بندرعباس خیلی نزدیک است ترددها هم زیاد. بوشهریها هر بلایی سرش میآید بهخاطر استانهای همجوار این استان است یک روز خوزستان اوضاع بوشهر را قرمز کرد حالا هم بندرعباس این وضعیت را بهوجود آورده. این روزها هم بهورزهای خانه بهداشت مدام میگویند کرونای هندی و آفریقایی بزودی به روستاها هم میرسد مراقبت کنید اما نمیگویند چطور؟ اغلب کارگرها مجبور میشوند برای کار به بندرعباس بروند یا برای پزشک و دارو روانه شهرهای همجوار میشویم. بیماری که فقط کرونا نیست من خودم دیابت هم دارم مجبورم با مینی بوس روستا تا شهر بروم.
سید مجید حسینی مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی بوشهردرباره چرایی درگیری روستاهای استان بوشهر به ویروس کرونا به «ایران» میگوید: «با وجود اطلاع رسانیهای مکرر شبکه بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی بوشهر، در روستاها مردم همچنان دورهمیهای خانوادگیشان را میروند و شبنشینیها و مراسم عروسی و عزا هم سرجایش باقی است. برای همین در موج چهارم، ویروس کرونا بیشتر در روستاها شیوع داشته تا شهرها. چرا که به دلیل وجود روحیه صمیمی در بافت روستایی امکان اینکه بتوان روستائیان را از بیماری کرونا مصون نگه داشت، نیست. هرچند برخی تصمیمات در ستاد مقابله با کرونای استان مبنی بر تعطیلی آرامستانها گرفته شد و اطلاع رسانیها در سطح روستاها بسیار فراگیر است.»
او درباره چگونگی ورود بیماری کرونا به روستاها هم میافزاید: «مردم روستاها برای امور روزانهشان به شهر مراجعه میکنند؛ بسیاری از روستائیان کارمند هستند و در ادارات سطح شهر حضور پیدا میکنند، بسیاری از ساکنان شهر برای خرید ماهی و محصولات صیادی و نخل و خرما به روستاها تردد میکنند همه اینها در گردش ویروس نقش دارند البته در برخی از روستاهای گردشگر پذیر و بومگردی گردشگران نیز به افزایش شیوع ویروس دامن میزنند. وی با بیان اینکه بهورزها و ائمه جمعه مدام در مساجد با مردم روستا صحبت میکنند، میگوید: روستائیان ما سواد سلامتشان کمتر از مردم شهر نیست آنها میتوانند برای بررسی علائم بیماری با سامانه 4030 تماس بگیرند همچنین مراکز خدمات جامع سلامت در روستاهای قمر وجود دارد که میتوانند مراجعه کنند اما پاشنه آشیل مشکلات روستائیان روابط خانوادگی است ما نگران پیک بعدی بیماری هستیم با توجه به اینکه 8 مورد مثبت ویروس جهش یافته هندی در بوشهر شناسایی شده و به دلیل همسایگی عسلویه و کنگان با شهرستان پارسیان استان هرمزگان موج پنجم کرونا خبر از یک زنگ خطر جدی برای مردم استان دارد.
قائم مقام وزیر صمت در گفتوگو با «ایران»:
الگوی مصرف را بهم ریختهایم
مرجان اسلامی فر| تنظیم بازار در دولت روحانی یکی از سختترین کارها بود. از یک طرف تولیدکنندگان که با افزایش هزینههای تولید، هرهفته درخواست افزایش قیمت خود را به خیابان سمیه میبردند تا با رشد قیمت آنها موافقت شود، از طرف دیگر مردمی که سفرهشان بهدلیل رشد قیمتها آب میرفت. تحریم از سال 97 زندگی خیلیها را تغییر داد و معیشت مردم با چالشهای جدی مواجه شد. حال این روزها یعنی با رفتن ترامپ رئیسجمهوری امریکا و آمدن بایدن دموکرات خواه و باز شدن باب مذاکرات در وین، بازار کالا تا حدودی روی آرامش را دیده و نوسان قیمت نسبت به ماههای گذشته کمتر شده است. البته هنوز گلایههای متعددی از بازار وجود دارد برخیها از نبود شکر و روغن گلایه میکنند و گروهی دیگر اعتقاد دارند که قیمت گوشت قرمز، مرغ و ماهی بسیار بالا است. در این باره با محمد صادق مفتح قائم مقام وزیر صمت در امور بازرگانی گفتوگویی انجام دادیم که در ادامه میآید:
اخیراً صحبتهایی از کمبود شکر مطرح میشود و اینکه در خیلی از فروشگاهها شکر یافت نمیشود و اگر هم باشد بهصورت محدود فروخته میشود، در این میان به نظر میرسد مشکل روغن هم حل نشده و قفسه فروشگاهها خالی از روغن است هر چند که روغن سرخ کردنی و روغن ذرت با قیمت بالا وجود دارد؛ برای تنظیم بازار دو کالای یاد شده برنامهای دارید؟
گزارشهایی که از استانهای مختلف در مورد وضعیت توزیع روغن و شکر داریم خلاف آن چیزی است که شما عنوان کردید؛ ممکن است در فروشگاه یا بخشی بهصورت مقطعی کمبودی باشد اما از نظر تأمین و توزیع روغن و شکر با هیچ محدودیتی روبهرو نیستیم و به میزان نیاز کشور، تولید انجام میشود. مشکل خاصی در این حوزه وجود ندارد. در این میان در روزهای پایانی سال گذشته به سازمانهای صنعت، معدن و تجارت استانها و اداره کل غلات استانها اعلام شد بدون هیچ محدودیتی به فروشگاهها و واحدهای تولیدی شکر داده شود و در اختیار متقاضیان قرار گیرد. بنابراین در مورد شکر در سطح کشور اصلاً کمبودی نداریم و در مورد روغن نیز ممکن است برخی بسته بندیها در برخی فروشگاهها کمتر باشد اما از نظر کلی تأمین روغن نباتی بدون مشکل است.
یعنی اعتقاد دارید که عرضه و تقاضا برابری میکند؟
بله کاملاً برابری میکند.
در حال حاضر بازار مرغ و گوشت به آرامش نسبی رسیده است، چه عاملی باعث شد که بازار از تنش قیمتی فاصله بگیرد؟
ابزارهای متعددی را به کار گرفتیم که اکنون بازار کالاهای پروتئینی آرام شده است. طی چند وقت اخیر قیمت گوشت قرمز کاهشی بوده و پیشبینی این است که قیمت گوشت قرمز مجدد تنزل کند. بهنظر میآید در مورد کل کالاهای اساسی مورد نیاز مردم بازار آرامی داریم؛ البته با توجه به فضای تبلیغاتی خیلیها تلاش میکنند که از این امر بهعنوان ابزار انتخاباتی استفاده کنند، ولی به طور کلی فضای بازار آرام و بدون تنش است.
در مورد مرغ امکان کاهش قیمت وجود دارد؟
بعید میدانم چنین اتفاقی رخ دهد؛ مدتی قیمت تخم مرغ کاهشی شد اما در مورد مرغ کاهش قیمت اتفاق نمیافتد.
بر اساس اعلام مرکز آمار ایران تورم سالانه خوراکیها 61 درصد بوده، رشد قیمت خوراکیها بشدت بر معیشت خانوادهها اثر گذاشته است. برای اینکه جلوی رشد قیمتها گرفته شود یا شاهد ثبات حداقلی در این بخش باشیم، وزارت صمت چه برنامهای دارد؟
رشد قیمت کالاها به دلایل مختلف اتفاق افتاد که بخشی از آن مربوط به تغییر مبنای ارز است. در گذشته برای واردات کالاهای اساسی ارز دولتی(ارز4200 تومانی) پرداخت میشد و به مرور زمان ارز دولتی برخی کالاها قطع شد که این امر بر قیمت تمام شده کالاها اثر گذاشت. از سوی دیگر مجموع عوامل اقتصاد کلان هم بر قیمت تمام شده کالاها اثر گذاشت. با این اوصاف و بر اساس گزارش مرکز آمار در شش ماهه پایانی سال 99، کمترین نرخ تورم غذایی در 7 دهکهای پایین درآمدی جامعه بوده است. یعنی میزان تورم در این بخش کمترین سهم را داشته است. به هر ترتیب با افزایش هزینهها، رشد دستمزد، افزایش قیمت مواد اولیه تولید و سایر مؤلفهها ناچار به افزایش قیمت هستیم. ولی این افزایش قیمت باید معقول و در حد منطقی خود باشد و نباید به محدوده گرانفروشی نزدیک شود. در این میان اگر میزان افزایش قیمت کمتر از واقعیتها باشد تولیدکنندگان بشدت آسیب میبینند و اصل تولید به خطرمی افتد. سرکوب قیمتها سیاست ضد تولید است که باعث میشود تولیدکنندگان را از دست بدهیم.
وزارت صمت برنامه خاصی برای جلوگیری از تورم خوراکیها دارد؟
وزارت صمت و وزارت جهادکشاورزی با استفاده از توزان عرضه و تقاضا، شبکه توزیع قابل کنترل و نظارت، تأمین نیاز بازار و جلوگیری از تنش در بازار، میخواهد تورم خوراکیها را کنترل کند. در این میان باید سعی شود خریدهای هیجانی که ناشی از احساس عدم امنیت مردم از افزایش قیمت کالا است، اتفاق نیفتد.
نمونه خریدهای هیجانی و عدم تعادل بازار را میتوان در موضوع مرغ دید. در سه الی چهار ماهه گذشته بهصورت مقطعی بحران مرغ داشتیم که بسرعت و با برنامهریزی حل شد. در این میان دلالان و سودجویان تلاش زیادی داشتند که میوه شب عید با بحران روبهرو شود اما با عرضه مناسب، بازار بهصورت منطقی مدیریت شد. تنظیم بازار، تنها تنظیم عرضه و تقاضا نیست؛ یک بخش عظیم آن جنبههای روانی است. متأسفانه جنگ روانی بهصورت عامدانه در بازار ایجاد میشود. هدف از جنگ روانی ایجاد نگرانی و ناامنی است تا خریداران و مصرف کنندگان برای خرید کالا تشویق شوند و ذخیرهسازی خانگی انجام دهند. در چنین شرایطی بسرعت تعادل بازار بهم میریزد. به طور قطع بخش بزرگ تنظیم بازار مدیریت بخش روانی بازار است.
یکی از موضوعاتی که طی 40 سال گذشته به آن بیتوجهی شده و هر صحبتی هم که در مورد آن صورت گرفته در حد حرف بوده اصلاح الگوی مصرف است. چرا ما در مورد کالاها به اصلاح الگوی مصرف نرسیدیم؟
تنظیم بازار، برآیند مؤلفههایی چون اصلاح الگوی مصرف است. الگوی مصرف اگر اصلاح نشود یا خبرهای نادرست در بازارشایع شود سبب افزایش انتظارات تورمی خواهد شد. انتظار تورمی به معنای آن است که خانوادهها تصور کنند یک کالا فردا گرانتر از امروز خواهد بود. طبیعیترین اتفاقی که میافتد این است که مردم تلاش میکنند امروز بیشتر خریداری کنند تا مدیریت هزینه داشته باشند. بر این اساس برخی اهداف سیاسی و فعالیت دلالان باعث میشود که بازار بهم بریزد. اصلاح الگوی مصرف موضوع بسیار مهمی است که متأسفانه از آن غفلت شده است. بهعنوان مثال در کالای پروتئینی، باید هدایت بازار از گوشت دام سبک به سمت گوشت دام سنگین و گوشت مرغ باشد. در حقیقت اصلاح الگوی مصرف جهتگیری درست در بازار را تعیین و دولت بر اساس آن سیاستگذاری میکند.
مهمترین ابزاری که میتواند کشور را بهسمت اصلاح الگوی مصرف هدایت کند، قیمت است. با ابزار قیمت امکان تغییر شیوههای خرید وجود دارد و در همه دنیا چنین موضوعی مرسوم است. در کالاهایی که میخواهیم اصلاح الگوی مصرف را پیادهسازی کنیم میتوان قیمت آن کالا را کاهش یا برای آن کالا یارانه تخصیص داد. بر این اساس تأکید میکنم که فلسفه وجودی یارانه، اصلاح الگوی مصرف است.
این در حالی است که در ایران پرداخت یارانه تنها برای حمایت از قشر ضعیف جامعه و افزایش قدرت خرید دهکهای درآمدی پایین است در صورتی که یارانه برای هدایت مصرف است؛ همانگونه که دولت آلمان به شیر یارانه پرداخت میکند.
بدین جهت اگر میخواهیم مصرف یک کالا کاهش پیدا کند، باید از آن کالا مالیات گرفته شود. شما سرانه مصرف نان، برنج، گندم، آرد، شکر و روغن را در کشور ببینید، چقدر این اعداد نسبت به سایر کشورها بالا است؛ مشکل این است که ما به این کالاها یارانه پرداخت کردیم، لذا بشدت الگوی مصرف را بهم ریختهایم. نسل قبل بهگونهای بود که خوردن برنج یک اتفاق محسوب میشد و آداب خاصی داشت.
لباس پلوخوری هم از آن زمان آمده است اما پرداخت یارانه باعث شد که مصرف برنج روزانه شود، اگر اصلاح الگوی مصرف پیادهسازی شده بود این اتفاقها رخ نمیداد و سرانه مصرف کالاهای یاد شده در ایران به این حد بالا نبود.
اخیراً صحبتهایی از کمبود شکر مطرح میشود و اینکه در خیلی از فروشگاهها شکر یافت نمیشود و اگر هم باشد بهصورت محدود فروخته میشود، در این میان به نظر میرسد مشکل روغن هم حل نشده و قفسه فروشگاهها خالی از روغن است هر چند که روغن سرخ کردنی و روغن ذرت با قیمت بالا وجود دارد؛ برای تنظیم بازار دو کالای یاد شده برنامهای دارید؟
گزارشهایی که از استانهای مختلف در مورد وضعیت توزیع روغن و شکر داریم خلاف آن چیزی است که شما عنوان کردید؛ ممکن است در فروشگاه یا بخشی بهصورت مقطعی کمبودی باشد اما از نظر تأمین و توزیع روغن و شکر با هیچ محدودیتی روبهرو نیستیم و به میزان نیاز کشور، تولید انجام میشود. مشکل خاصی در این حوزه وجود ندارد. در این میان در روزهای پایانی سال گذشته به سازمانهای صنعت، معدن و تجارت استانها و اداره کل غلات استانها اعلام شد بدون هیچ محدودیتی به فروشگاهها و واحدهای تولیدی شکر داده شود و در اختیار متقاضیان قرار گیرد. بنابراین در مورد شکر در سطح کشور اصلاً کمبودی نداریم و در مورد روغن نیز ممکن است برخی بسته بندیها در برخی فروشگاهها کمتر باشد اما از نظر کلی تأمین روغن نباتی بدون مشکل است.
یعنی اعتقاد دارید که عرضه و تقاضا برابری میکند؟
بله کاملاً برابری میکند.
در حال حاضر بازار مرغ و گوشت به آرامش نسبی رسیده است، چه عاملی باعث شد که بازار از تنش قیمتی فاصله بگیرد؟
ابزارهای متعددی را به کار گرفتیم که اکنون بازار کالاهای پروتئینی آرام شده است. طی چند وقت اخیر قیمت گوشت قرمز کاهشی بوده و پیشبینی این است که قیمت گوشت قرمز مجدد تنزل کند. بهنظر میآید در مورد کل کالاهای اساسی مورد نیاز مردم بازار آرامی داریم؛ البته با توجه به فضای تبلیغاتی خیلیها تلاش میکنند که از این امر بهعنوان ابزار انتخاباتی استفاده کنند، ولی به طور کلی فضای بازار آرام و بدون تنش است.
در مورد مرغ امکان کاهش قیمت وجود دارد؟
بعید میدانم چنین اتفاقی رخ دهد؛ مدتی قیمت تخم مرغ کاهشی شد اما در مورد مرغ کاهش قیمت اتفاق نمیافتد.
بر اساس اعلام مرکز آمار ایران تورم سالانه خوراکیها 61 درصد بوده، رشد قیمت خوراکیها بشدت بر معیشت خانوادهها اثر گذاشته است. برای اینکه جلوی رشد قیمتها گرفته شود یا شاهد ثبات حداقلی در این بخش باشیم، وزارت صمت چه برنامهای دارد؟
رشد قیمت کالاها به دلایل مختلف اتفاق افتاد که بخشی از آن مربوط به تغییر مبنای ارز است. در گذشته برای واردات کالاهای اساسی ارز دولتی(ارز4200 تومانی) پرداخت میشد و به مرور زمان ارز دولتی برخی کالاها قطع شد که این امر بر قیمت تمام شده کالاها اثر گذاشت. از سوی دیگر مجموع عوامل اقتصاد کلان هم بر قیمت تمام شده کالاها اثر گذاشت. با این اوصاف و بر اساس گزارش مرکز آمار در شش ماهه پایانی سال 99، کمترین نرخ تورم غذایی در 7 دهکهای پایین درآمدی جامعه بوده است. یعنی میزان تورم در این بخش کمترین سهم را داشته است. به هر ترتیب با افزایش هزینهها، رشد دستمزد، افزایش قیمت مواد اولیه تولید و سایر مؤلفهها ناچار به افزایش قیمت هستیم. ولی این افزایش قیمت باید معقول و در حد منطقی خود باشد و نباید به محدوده گرانفروشی نزدیک شود. در این میان اگر میزان افزایش قیمت کمتر از واقعیتها باشد تولیدکنندگان بشدت آسیب میبینند و اصل تولید به خطرمی افتد. سرکوب قیمتها سیاست ضد تولید است که باعث میشود تولیدکنندگان را از دست بدهیم.
وزارت صمت برنامه خاصی برای جلوگیری از تورم خوراکیها دارد؟
وزارت صمت و وزارت جهادکشاورزی با استفاده از توزان عرضه و تقاضا، شبکه توزیع قابل کنترل و نظارت، تأمین نیاز بازار و جلوگیری از تنش در بازار، میخواهد تورم خوراکیها را کنترل کند. در این میان باید سعی شود خریدهای هیجانی که ناشی از احساس عدم امنیت مردم از افزایش قیمت کالا است، اتفاق نیفتد.
نمونه خریدهای هیجانی و عدم تعادل بازار را میتوان در موضوع مرغ دید. در سه الی چهار ماهه گذشته بهصورت مقطعی بحران مرغ داشتیم که بسرعت و با برنامهریزی حل شد. در این میان دلالان و سودجویان تلاش زیادی داشتند که میوه شب عید با بحران روبهرو شود اما با عرضه مناسب، بازار بهصورت منطقی مدیریت شد. تنظیم بازار، تنها تنظیم عرضه و تقاضا نیست؛ یک بخش عظیم آن جنبههای روانی است. متأسفانه جنگ روانی بهصورت عامدانه در بازار ایجاد میشود. هدف از جنگ روانی ایجاد نگرانی و ناامنی است تا خریداران و مصرف کنندگان برای خرید کالا تشویق شوند و ذخیرهسازی خانگی انجام دهند. در چنین شرایطی بسرعت تعادل بازار بهم میریزد. به طور قطع بخش بزرگ تنظیم بازار مدیریت بخش روانی بازار است.
یکی از موضوعاتی که طی 40 سال گذشته به آن بیتوجهی شده و هر صحبتی هم که در مورد آن صورت گرفته در حد حرف بوده اصلاح الگوی مصرف است. چرا ما در مورد کالاها به اصلاح الگوی مصرف نرسیدیم؟
تنظیم بازار، برآیند مؤلفههایی چون اصلاح الگوی مصرف است. الگوی مصرف اگر اصلاح نشود یا خبرهای نادرست در بازارشایع شود سبب افزایش انتظارات تورمی خواهد شد. انتظار تورمی به معنای آن است که خانوادهها تصور کنند یک کالا فردا گرانتر از امروز خواهد بود. طبیعیترین اتفاقی که میافتد این است که مردم تلاش میکنند امروز بیشتر خریداری کنند تا مدیریت هزینه داشته باشند. بر این اساس برخی اهداف سیاسی و فعالیت دلالان باعث میشود که بازار بهم بریزد. اصلاح الگوی مصرف موضوع بسیار مهمی است که متأسفانه از آن غفلت شده است. بهعنوان مثال در کالای پروتئینی، باید هدایت بازار از گوشت دام سبک به سمت گوشت دام سنگین و گوشت مرغ باشد. در حقیقت اصلاح الگوی مصرف جهتگیری درست در بازار را تعیین و دولت بر اساس آن سیاستگذاری میکند.
مهمترین ابزاری که میتواند کشور را بهسمت اصلاح الگوی مصرف هدایت کند، قیمت است. با ابزار قیمت امکان تغییر شیوههای خرید وجود دارد و در همه دنیا چنین موضوعی مرسوم است. در کالاهایی که میخواهیم اصلاح الگوی مصرف را پیادهسازی کنیم میتوان قیمت آن کالا را کاهش یا برای آن کالا یارانه تخصیص داد. بر این اساس تأکید میکنم که فلسفه وجودی یارانه، اصلاح الگوی مصرف است.
این در حالی است که در ایران پرداخت یارانه تنها برای حمایت از قشر ضعیف جامعه و افزایش قدرت خرید دهکهای درآمدی پایین است در صورتی که یارانه برای هدایت مصرف است؛ همانگونه که دولت آلمان به شیر یارانه پرداخت میکند.
بدین جهت اگر میخواهیم مصرف یک کالا کاهش پیدا کند، باید از آن کالا مالیات گرفته شود. شما سرانه مصرف نان، برنج، گندم، آرد، شکر و روغن را در کشور ببینید، چقدر این اعداد نسبت به سایر کشورها بالا است؛ مشکل این است که ما به این کالاها یارانه پرداخت کردیم، لذا بشدت الگوی مصرف را بهم ریختهایم. نسل قبل بهگونهای بود که خوردن برنج یک اتفاق محسوب میشد و آداب خاصی داشت.
لباس پلوخوری هم از آن زمان آمده است اما پرداخت یارانه باعث شد که مصرف برنج روزانه شود، اگر اصلاح الگوی مصرف پیادهسازی شده بود این اتفاقها رخ نمیداد و سرانه مصرف کالاهای یاد شده در ایران به این حد بالا نبود.
تا انتخـــابات 1400
- سعید جلیلی: پاسخهای معتبر درحوزه های مختلف داریم
- رئیسی: بازار را دستوری و پشت اتاقهای دربسته نمیشود اداره کرد
- رضایی: آمدهام اقتصاد و معیشت مردم را نجات دهم
- زاکانی، روح الله متفکر آزاد را به عنوان رئیس و مالک شریعتی را به عنوان سخنگوی ستاد خود منصوب کرد
- قاضیزاده: دولت من همه تحریمها را خنثی خواهد کرد. باید همکاریهای اقتصادی با همسایگان را گسترش دهم
- مهرعلیزاده : نمیشود ادعای دینداری کرد و جریان حذف دیگران را ترویج نمود!
- همتی: من صدای معترضان به وضع موجود هستم
گروه سیاسی/ تبلیغات رسمی انتخاباتی 7 کاندیدای تأیید صلاحیت شده شورای نگهبان از ساعاتی پس از اعلام اسامیشان آغاز شد. به نظر میرسد شعارها و وعدههای اقتصادی محور اصلی تبلیغات انتخاباتی نامزدها را به خود اختصاص میدهند. تا آنجا که سید ابراهیم رئیسی رئیس قوه قضائیه و کاندیدای اصلی اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم تبلیغات آشکار انتخاباتی خود را با حضور در جمع کسبه بازار و برگزاری نشست با جمعی از فعالان اقتصادی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران آغاز کرد.
به گزارش فارس، رئیسی با بیان اینکه نباید طوری عمل شود که یک روز جوجههای یک روزه کشته شوند و یک روز مردم در صف مرغ باشند، گفت: اگر درست مدیریت شود امکانات و ذخایر کشور امکان حل مشکلات را دارد.
او در این باره افزود: پیشرفت اقتصادی یکی از مسائل مهم کشور و دغدغههای اصلی مردم است و امروز در مسائل اقتصادی اول شناخت مسأله و دوم شناخت راهکارهای حل مسأله و سوم تعیین اولویتها و چهارم در میدان اقدام میدان داری کردن را مهم میدانم.
رئیسی با تأکید بر اینکه بازار را «دستوری و پشت اتاقهای دربسته» نمیشود اداره کرد، گفت: من یک مدیر میدانی هستم و اولین نشستم در سفرهای استانی با تولیدکنندگان بوده است و شعار تولید باید مسأله اول باشد و به همین دلیل به قضات و دادستانها «دستور دادم که تولید باید در اولویت باشد و تولید نباید دچار وقفه شود.» رئیسی در پاسخ به سؤالی در مورد ارتباط با دنیا هم گفت: ما به تعامل با همه دنیا برای حل مسائل اقتصادی باور داریم و کشورهای منطقه باید در اولویت باشند و با دنیا نیز در ارتباط باشیم. رئیسی بعد از این نشست هم در بازار تهران حضور یافت و رودر رو با تعدادی از مردم گفتوگو کرد.
قاضیزاده هاشمی: «دولت سلام» تحریمها را خنثی میکند
امیرحسین قاضیزاده هاشمی دیگر کاندیدای اصولگرای انتخابات ریاست جمهوری هم در نشستی خبری به تشریح برنامهها و شعارهای مورد توجه دولتش پرداخت. او که شعار دولتش را «سلام» اعلام کرده، گفت: باید سلاح اقتصادی را قوی و برنده کنیم چون وجود یک نوع دفاع کافی نیست خیلی از کشورها بودند که دارای قدرت نظامی بودند ولی از آنجا که در حوزه اقتصادی و اجتماعی ضعیف بودند مجبور شدند از قدرت نظامی خود نیز صرفنظر کنند، باید تمام روابط دولتی و اقتصادی را در یک اتاق شیشهای و جلوی اصحاب رسانه و ملت ایران قرار دهیم.
به گزارش تسنیم، او در بیان دیدگاههایش گفت: «دولت سلام همه تحریمها را خنثی خواهد کرد. ما ملت بزرگ و قدرتمند هستیم و دوستان بسیار خوبی در دنیا داریم. اگر روابط خوبی با دوستان و برادران ما برقرار شود دوستان ما اطمینان خاطر کسب میکنند که دوستی ما واقعی است نه مقطعی. بنابراین تا جایی که میتوانیم باید همکاریهای اقتصادی با همسایگان را گسترش دهیم.»
او در این نشست گفت که مشکل بورس را میشود ظرف تنها سه روز و با «یک دستور حکومتی از رئیس جمهوری» حل کرد. قاضیزاده هاشمی همچنین گفت که تا پایان کار انتخابات در صحنه میماند.
رضایی: آمدهام اقتصاد و معیشت مردم را نجات دهیم
به گزارش ایرنا، محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و داوطلب انتخابات ریاست جمهوری در حساب توئیتری خود با بیان اینکه «پیمان میبندم که تمام تلاش خویش را در جهت احیای اقتصاد و خروج کشور از دور باطل مدیریت ناکارآمد به کار گیرم»، افزود: «باید مردمسالاری اقتصادی را احیا کنیم و کشور را از شر تبعیض و فقر نجات دهیم.» رضایی با این ایده که میخواهد رئیس جمهوری همه مردم باشد و نه رئیس جمهوری یک جناح خاص، افزود: «بیش از 20 سال است که درباره معیشت مردم و آینده اقتصاد ایران هشدار میدهم. در تدوین و ابلاغ سیاستهای اقتصادی کشور مشاوره دادم. دولتها کاری نکردند. این بار آمدهام تا با کنار گذاشتن هر ملاحظهای، با اراده یکایک شما ملت ایران، اقتصاد و معیشت مردم را نجات دهیم.»
همتی: صدای مردم معترض به وضعیت موجود هستم
عبدالناصر همتی دیگر نامزد انتخابات هم در گفتوگویی با بیان اینکه دغدغه اصلی من اقتصاد کشور و معیشت مردم است، اظهار کرد: شرایط اقتصادی مردم اصلاً خوب نیست و من معتقدم میشود این مسائل را حل کرد. به گزارش ایسنا، وی افزود: برای اقتصاد برنامه دارم و مطمئنم که قابل تحقق است و حتماً با یک تعامل جدی، عقلانیت درست و کارآمدی دولت میتوانیم به آن برسیم.
همتی با تأکید براینکه من به عنوان یک صدای سوم آمدم، گفت: من میخواهم صدای بخش اعظم خاموش مردم باشم که به وضعیت موجود اعتراض دارند و مطمئن هستم که میشود مشکلات مردم را حل کرد. من مطمئنم از داخل خانه تا کل دنیا با تعامل میتوان مشکلات بسیاری را حل کرد. همتی یادآور شد: یکی از دلایل ناموفقیت ما در اقتصاد همین نداشتن تعامل لازم چه در بین مردم چه در میان نیروهای سیاسی و چه در بین نهادهای مختلف و چه در ارتباط با کشورهای مختلف است و میشود بسیار سریع اقتصاد کشور را جمع و جور کرد.
تعیین رؤسای ستادهای زاکانی و مهرعلیزاده
روز گذشته دو نفر از کاندیداها که گویا تا پیش از اعلام اسامی تأیید صلاحیت شدگان فعالیت انتخاباتی ستادی چندانی نداشتند برای ستادهای انتخاباتی شان رئیس تعیین کردند. به گزارش تابناک، روح الله متفکر آزاد، نماینده مجلس و دانشیار دانشگاه تبریز و مالک شریعتی، نماینده مجلس و عضو هیأت علمی پژوهشگاه نیرو به عنوان رئیس و سخنگوی ستاد انتخابات علیرضا زاکانی تعیین شدند. محسن مهرعلیزاده نیز عباس معینی را به ریاست ستاد انتخاباتیاش برگزید.
مهر علیزاده همچنین در توئیتی و در واکنش به رد صلاحیت دیگر نامزدها نوشت: « نمیشود ادعای دینداری کرد و جریان حذف دیگران را ترویج نمود!»
سعید جلیلی هم دیروز در توئیتی نوشت: « پاسخ های معتبر درحوزه های مختلف داریم و درصورت انتخاب مردم از روز اول آنها را عملیاتی خواهیم کرد، نه آنکه پس از شروع کار تازه بخواهیم برنامه ریزی کنیم.»
- رئیسی: بازار را دستوری و پشت اتاقهای دربسته نمیشود اداره کرد
- رضایی: آمدهام اقتصاد و معیشت مردم را نجات دهم
- زاکانی، روح الله متفکر آزاد را به عنوان رئیس و مالک شریعتی را به عنوان سخنگوی ستاد خود منصوب کرد
- قاضیزاده: دولت من همه تحریمها را خنثی خواهد کرد. باید همکاریهای اقتصادی با همسایگان را گسترش دهم
- مهرعلیزاده : نمیشود ادعای دینداری کرد و جریان حذف دیگران را ترویج نمود!
- همتی: من صدای معترضان به وضع موجود هستم
گروه سیاسی/ تبلیغات رسمی انتخاباتی 7 کاندیدای تأیید صلاحیت شده شورای نگهبان از ساعاتی پس از اعلام اسامیشان آغاز شد. به نظر میرسد شعارها و وعدههای اقتصادی محور اصلی تبلیغات انتخاباتی نامزدها را به خود اختصاص میدهند. تا آنجا که سید ابراهیم رئیسی رئیس قوه قضائیه و کاندیدای اصلی اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم تبلیغات آشکار انتخاباتی خود را با حضور در جمع کسبه بازار و برگزاری نشست با جمعی از فعالان اقتصادی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران آغاز کرد.
به گزارش فارس، رئیسی با بیان اینکه نباید طوری عمل شود که یک روز جوجههای یک روزه کشته شوند و یک روز مردم در صف مرغ باشند، گفت: اگر درست مدیریت شود امکانات و ذخایر کشور امکان حل مشکلات را دارد.
او در این باره افزود: پیشرفت اقتصادی یکی از مسائل مهم کشور و دغدغههای اصلی مردم است و امروز در مسائل اقتصادی اول شناخت مسأله و دوم شناخت راهکارهای حل مسأله و سوم تعیین اولویتها و چهارم در میدان اقدام میدان داری کردن را مهم میدانم.
رئیسی با تأکید بر اینکه بازار را «دستوری و پشت اتاقهای دربسته» نمیشود اداره کرد، گفت: من یک مدیر میدانی هستم و اولین نشستم در سفرهای استانی با تولیدکنندگان بوده است و شعار تولید باید مسأله اول باشد و به همین دلیل به قضات و دادستانها «دستور دادم که تولید باید در اولویت باشد و تولید نباید دچار وقفه شود.» رئیسی در پاسخ به سؤالی در مورد ارتباط با دنیا هم گفت: ما به تعامل با همه دنیا برای حل مسائل اقتصادی باور داریم و کشورهای منطقه باید در اولویت باشند و با دنیا نیز در ارتباط باشیم. رئیسی بعد از این نشست هم در بازار تهران حضور یافت و رودر رو با تعدادی از مردم گفتوگو کرد.
قاضیزاده هاشمی: «دولت سلام» تحریمها را خنثی میکند
امیرحسین قاضیزاده هاشمی دیگر کاندیدای اصولگرای انتخابات ریاست جمهوری هم در نشستی خبری به تشریح برنامهها و شعارهای مورد توجه دولتش پرداخت. او که شعار دولتش را «سلام» اعلام کرده، گفت: باید سلاح اقتصادی را قوی و برنده کنیم چون وجود یک نوع دفاع کافی نیست خیلی از کشورها بودند که دارای قدرت نظامی بودند ولی از آنجا که در حوزه اقتصادی و اجتماعی ضعیف بودند مجبور شدند از قدرت نظامی خود نیز صرفنظر کنند، باید تمام روابط دولتی و اقتصادی را در یک اتاق شیشهای و جلوی اصحاب رسانه و ملت ایران قرار دهیم.
به گزارش تسنیم، او در بیان دیدگاههایش گفت: «دولت سلام همه تحریمها را خنثی خواهد کرد. ما ملت بزرگ و قدرتمند هستیم و دوستان بسیار خوبی در دنیا داریم. اگر روابط خوبی با دوستان و برادران ما برقرار شود دوستان ما اطمینان خاطر کسب میکنند که دوستی ما واقعی است نه مقطعی. بنابراین تا جایی که میتوانیم باید همکاریهای اقتصادی با همسایگان را گسترش دهیم.»
او در این نشست گفت که مشکل بورس را میشود ظرف تنها سه روز و با «یک دستور حکومتی از رئیس جمهوری» حل کرد. قاضیزاده هاشمی همچنین گفت که تا پایان کار انتخابات در صحنه میماند.
رضایی: آمدهام اقتصاد و معیشت مردم را نجات دهیم
به گزارش ایرنا، محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و داوطلب انتخابات ریاست جمهوری در حساب توئیتری خود با بیان اینکه «پیمان میبندم که تمام تلاش خویش را در جهت احیای اقتصاد و خروج کشور از دور باطل مدیریت ناکارآمد به کار گیرم»، افزود: «باید مردمسالاری اقتصادی را احیا کنیم و کشور را از شر تبعیض و فقر نجات دهیم.» رضایی با این ایده که میخواهد رئیس جمهوری همه مردم باشد و نه رئیس جمهوری یک جناح خاص، افزود: «بیش از 20 سال است که درباره معیشت مردم و آینده اقتصاد ایران هشدار میدهم. در تدوین و ابلاغ سیاستهای اقتصادی کشور مشاوره دادم. دولتها کاری نکردند. این بار آمدهام تا با کنار گذاشتن هر ملاحظهای، با اراده یکایک شما ملت ایران، اقتصاد و معیشت مردم را نجات دهیم.»
همتی: صدای مردم معترض به وضعیت موجود هستم
عبدالناصر همتی دیگر نامزد انتخابات هم در گفتوگویی با بیان اینکه دغدغه اصلی من اقتصاد کشور و معیشت مردم است، اظهار کرد: شرایط اقتصادی مردم اصلاً خوب نیست و من معتقدم میشود این مسائل را حل کرد. به گزارش ایسنا، وی افزود: برای اقتصاد برنامه دارم و مطمئنم که قابل تحقق است و حتماً با یک تعامل جدی، عقلانیت درست و کارآمدی دولت میتوانیم به آن برسیم.
همتی با تأکید براینکه من به عنوان یک صدای سوم آمدم، گفت: من میخواهم صدای بخش اعظم خاموش مردم باشم که به وضعیت موجود اعتراض دارند و مطمئن هستم که میشود مشکلات مردم را حل کرد. من مطمئنم از داخل خانه تا کل دنیا با تعامل میتوان مشکلات بسیاری را حل کرد. همتی یادآور شد: یکی از دلایل ناموفقیت ما در اقتصاد همین نداشتن تعامل لازم چه در بین مردم چه در میان نیروهای سیاسی و چه در بین نهادهای مختلف و چه در ارتباط با کشورهای مختلف است و میشود بسیار سریع اقتصاد کشور را جمع و جور کرد.
تعیین رؤسای ستادهای زاکانی و مهرعلیزاده
روز گذشته دو نفر از کاندیداها که گویا تا پیش از اعلام اسامی تأیید صلاحیت شدگان فعالیت انتخاباتی ستادی چندانی نداشتند برای ستادهای انتخاباتی شان رئیس تعیین کردند. به گزارش تابناک، روح الله متفکر آزاد، نماینده مجلس و دانشیار دانشگاه تبریز و مالک شریعتی، نماینده مجلس و عضو هیأت علمی پژوهشگاه نیرو به عنوان رئیس و سخنگوی ستاد انتخابات علیرضا زاکانی تعیین شدند. محسن مهرعلیزاده نیز عباس معینی را به ریاست ستاد انتخاباتیاش برگزید.
مهر علیزاده همچنین در توئیتی و در واکنش به رد صلاحیت دیگر نامزدها نوشت: « نمیشود ادعای دینداری کرد و جریان حذف دیگران را ترویج نمود!»
سعید جلیلی هم دیروز در توئیتی نوشت: « پاسخ های معتبر درحوزه های مختلف داریم و درصورت انتخاب مردم از روز اول آنها را عملیاتی خواهیم کرد، نه آنکه پس از شروع کار تازه بخواهیم برنامه ریزی کنیم.»
شروط یک انتخابات پرشور
رضا امراللهی
استاد دانشگاه امیرکبیر
28 خــــــردادماه 1400، ســــــیزدهـــــمین دوره از انتخابات ریاست جمهــــوری در ایران برگزار میشود. پس از پایان یافتن روند بررسی صلاحیتها در روزهای اخیر، شورای نگهبان لیست اسامی نامزدهای این دور از انتخابات را اعلام کرد که البته به دلایلی با خالی ماندن جای برخی از طیفهای سیاسی در این دور از انتخابات همراه بوده است. اما رقابتهای انتخاباتی برای کشور ما موضوعی فراتر از سلیقههای سیاسی است. امنیت کشور در گرو این است که عمق و ژرفای مشارکت مردم در انتخابات حداکثری باشد. این مسأله روی امنیت کشور، بی اثر کردن خواست دشمن و به طور کلی اعتبار کشور نقش اساسی دارد.
از این رو باید تلاش شود تا در انتخابات امسال مردم پای صندوق رأی حاضر شوند و میزان مشارکت حداکثری باشد. چرا که اعتبار کشور ما به صندوق رأی مرتبط است و اگر تعداد آرا کم باشد، ممکن است که بسیاری از معادلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور تغییر کند.
امنیت کشور در گرو این است که عمق و ژرفای مشارکت مردم در انتخابات حداکثری باشد. این مسأله روی امنیت کشور، بی اثر کردن خواست دشمن و به طور کلی اعتبار کشور نقش اساسی دارد.
از این رو باید تلاش شود تا در انتخابات امسال مردم پای صندوق رأی حاضر شوند و میزان مشارکت حداکثری باشد. چرا که اعتبار کشور ما به صندوق رأی مرتبط است و اگر تعداد آرا کم باشد، ممکن است که بسیاری از معادلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور تغییر کند.
اما چطور میتوان با همین لیست تأیید شده شورای نگهبان مشارکت حداکثری را در انتخابات 1400 رقم زد؟ پاسخ این سؤال در سطح مطالبهگری مردم و بیدار کردن یک حس مهم در جامعه نهفته است. باید مردم به این دیدگاه برسند که مشارکت آنها در تعیین سرنوشت کشور مؤثر است و هدف آنها انتخاب یک فرد پاکدست، دنیادیده و تحصیلکرده باشد.
جامعه ما باید مطالبهگر این صفات بویژه درخصوص پاکدستی باشد و بداند که اگر مشارکت نکند، از این جهت کشور به قهقرا خواهد رفت. در میان نامزدهای تأیید صلاحیت شده نیز این ویژگی در برخی از آنها دیده میشود. باید مردم را تشویق به شناسایی فرد پاکدست و انتخاب آن کرد. حتی لازم است که بزرگان کشور و افراد مورد اعتماد جامعه از مردم بخواهند که با انتخاب شایسته خود پاکدستی را تقویت کنند. اگر این حس نیاز در جامعه بیدار شود، آن زمان میتوان انتظار داشت که مشارکت مردمی تقویت، فرد شایسته انتخاب و امنیت و جایگاه کشور حفظ شود. از این رو راه سختی را تا 28 خرداد در پیش داریم.
استاد دانشگاه امیرکبیر
28 خــــــردادماه 1400، ســــــیزدهـــــمین دوره از انتخابات ریاست جمهــــوری در ایران برگزار میشود. پس از پایان یافتن روند بررسی صلاحیتها در روزهای اخیر، شورای نگهبان لیست اسامی نامزدهای این دور از انتخابات را اعلام کرد که البته به دلایلی با خالی ماندن جای برخی از طیفهای سیاسی در این دور از انتخابات همراه بوده است. اما رقابتهای انتخاباتی برای کشور ما موضوعی فراتر از سلیقههای سیاسی است. امنیت کشور در گرو این است که عمق و ژرفای مشارکت مردم در انتخابات حداکثری باشد. این مسأله روی امنیت کشور، بی اثر کردن خواست دشمن و به طور کلی اعتبار کشور نقش اساسی دارد.
از این رو باید تلاش شود تا در انتخابات امسال مردم پای صندوق رأی حاضر شوند و میزان مشارکت حداکثری باشد. چرا که اعتبار کشور ما به صندوق رأی مرتبط است و اگر تعداد آرا کم باشد، ممکن است که بسیاری از معادلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور تغییر کند.
امنیت کشور در گرو این است که عمق و ژرفای مشارکت مردم در انتخابات حداکثری باشد. این مسأله روی امنیت کشور، بی اثر کردن خواست دشمن و به طور کلی اعتبار کشور نقش اساسی دارد.
از این رو باید تلاش شود تا در انتخابات امسال مردم پای صندوق رأی حاضر شوند و میزان مشارکت حداکثری باشد. چرا که اعتبار کشور ما به صندوق رأی مرتبط است و اگر تعداد آرا کم باشد، ممکن است که بسیاری از معادلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشور تغییر کند.
اما چطور میتوان با همین لیست تأیید شده شورای نگهبان مشارکت حداکثری را در انتخابات 1400 رقم زد؟ پاسخ این سؤال در سطح مطالبهگری مردم و بیدار کردن یک حس مهم در جامعه نهفته است. باید مردم به این دیدگاه برسند که مشارکت آنها در تعیین سرنوشت کشور مؤثر است و هدف آنها انتخاب یک فرد پاکدست، دنیادیده و تحصیلکرده باشد.
جامعه ما باید مطالبهگر این صفات بویژه درخصوص پاکدستی باشد و بداند که اگر مشارکت نکند، از این جهت کشور به قهقرا خواهد رفت. در میان نامزدهای تأیید صلاحیت شده نیز این ویژگی در برخی از آنها دیده میشود. باید مردم را تشویق به شناسایی فرد پاکدست و انتخاب آن کرد. حتی لازم است که بزرگان کشور و افراد مورد اعتماد جامعه از مردم بخواهند که با انتخاب شایسته خود پاکدستی را تقویت کنند. اگر این حس نیاز در جامعه بیدار شود، آن زمان میتوان انتظار داشت که مشارکت مردمی تقویت، فرد شایسته انتخاب و امنیت و جایگاه کشور حفظ شود. از این رو راه سختی را تا 28 خرداد در پیش داریم.
شیری که نباید سر بریده میشد
احمد مسجد جامعی
عضو شورای اسلامی شهر تهران
پیش ترها کسانی که وارد میدان تاریخی بهارستان میشدند، در ضلع شرقی آن درست درهمان ضلعی که بنای مرتفعی ساختهاند که حریم مجلس، مدرسه و میدان را شکسته، دو شیر برنزی شمشیر بدست، بر سردر ورودی مجلس قاجاری دیده میشد. نصب آن شیرها اتفاقی نبود. نماد شیر نه فقط در نقوش کهن بناهای ایرانی بلکه پیش از آن در فرهنگ عامیانه شیعیان جایگاه ویژه دارد. از آمدن شیر بر سر پیکر شهیدان در کربلا که در تعزیههای ایام پس از عاشورا به نمایش درمیآمد تا نقش شیر در کنار تمثالها و بر علمها و کتلها و پرچمها!
در حسینیه قدیمی حلبی سازها در بازار بین الحرمین روی سقف بلند چوبی آن، شیرهایی نقش بسته که از هر سو به آنها نگاه میکنید، چشم در چشم بیننده دارد و این تکیه با این ویژگی متمایز شده است. در تکیه ثبت شده سادات اخوی که همچنان نقشها و سنتهای گذشته را حفظ میکند، مکرر نقش شیر بر پردهها دیده میشود.
در فضای شهری جزآنچه در بهارستان آمده در ورودی بانک ملی در خیابان فردوسی، مجسمه دو شیر را میبینیم. در قدیمیترین بوستان شهری در کنار شورای شهر آنجا هم شاهد دو مجسمه شیرهستیم. در تهران، فراوان نقش شیر در این سو و آن سو بوده که از آن درمی گذریم. مجسمه و بیشتر نقوش شیر روی سنگ قبرها فراوان دیده میشود. ازاین روست که در میدان حسن آباد در کنار قبرستان قدیمی شهر و نخستین ایستگاه آتشنشانی، تندیسی از شیر قرار دادهاند. درادامه میدان امام حسن آباد به سوی غرب میدان حر یا باغ شاه پیشین قرار دارد که در آن چهار شیر در دو سوی مجسمه ماندگار غلامرضا رحیمزاده ارژنگ جا گرفته و به زیبایی اثر افزودهاند. این شیرها پیش از همه آن شیرهای شهری در مرکز توجه شهروندانند. کاش آن میدان مبلمان و نورپردازیهای مناسب داشت که در شب بسیار زیباتر میشد. این روزها به یکی از شیرهای محافظ میدان تعرض شده و جای خوشحالی است که این تخریب حتی در ایام پر تنش انتخابات حساسیتها را برانگیخته و جایی در افکار عمومی یافته است. درست یک هفته پیش به مناسبت روز موزه و میراث فرهنگی درباره اهمیت این میدان در صحن شورا تذکر دادم و از پیشینیان به نیکی یاد کردم که با تلاش عالمانه محوطه موزهها در میدان مشق را ساختند. محوطهای که در این سالها عملاً از شهر جدا و به حیاط وزارت خارجه تبدیل شده است. همچنان که خیابان ملت به مجلس شورای اسلامی واگذار شد. بههرحال پیشنهاد این بود که مسیر میدان امام خمینی تا میدان حر (توپخانه تا باغ شاه) که از میدان حسنآباد (هشت گنبد) میگذرد به راسته موزهها تبدیل شود. هنوز هم وقتی آسفالت خیابان را برمیدارند، سنگفرشهای قدیم آشکار میشود. در کنار و اطراف این مسیر، موزههای صنعتیزاده، سکه، تمبر، پست، ملی، ثبت، دوره اسلامی، عبرت، مقدم، قرآن و جنگ قرار دارد و اگر شهرداری بتواند آنچه که پیش ترها در اختیار شهروندان بوده یعنی محوطه کاخ مرمر را به شهر بازگرداند، همان مجموعه که خود موزه بینظیری است در کنار این راسته قرار میگیرد. اما هنوز چیزی از این سخن نگذشته بود که مطلع شدیم یکی از شیرهای میدان را سربریدهاند تا به جای آن شیر جدیدی سر برآورد. این البته در شهرداری بیسابقه نیست که به جای حفظ و مرمت آثار میراثی و تاریخی اثری از نو بسازند.
بهعنوان نمونه میتوان از همان ساختمان بلدیه دوره پهلوی اول نام برد که در کنار میدان توپخانه عیناً از نو ساخته و پرداخته شد و گفته میشود قرار است که در آینده نزدیک، تالار تشریفات شهرداری شود. مگر نمیشود این همه آثار باقیمانده پیشینیان در همین راسته را بازسازی کرد و به چنین کارهایی اختصاص داد؟ این هم برای خود سبکی است که بازسازی بناهای تاریخی ارزشمند را رها کنیم و در کنار آن (میراث فرهنگی) بسازیم و آن را دستاورد تهران هزار و 400 بنامیم. بههرحال در این تخریب، احترام به میراث و افکار عمومی دیده نشد. هرچند گویا تحرک سازمانهای مردم نهاد و فضای مجازی سبب شده که از ویران کردن سایر شیرهای میدان خودداری کنند و به روال سیاست شهر نفروشی لابد خواهند گفت در این دوره جز یک شیر، سایر شیرها را سر نبردهایم.
عضو شورای اسلامی شهر تهران
پیش ترها کسانی که وارد میدان تاریخی بهارستان میشدند، در ضلع شرقی آن درست درهمان ضلعی که بنای مرتفعی ساختهاند که حریم مجلس، مدرسه و میدان را شکسته، دو شیر برنزی شمشیر بدست، بر سردر ورودی مجلس قاجاری دیده میشد. نصب آن شیرها اتفاقی نبود. نماد شیر نه فقط در نقوش کهن بناهای ایرانی بلکه پیش از آن در فرهنگ عامیانه شیعیان جایگاه ویژه دارد. از آمدن شیر بر سر پیکر شهیدان در کربلا که در تعزیههای ایام پس از عاشورا به نمایش درمیآمد تا نقش شیر در کنار تمثالها و بر علمها و کتلها و پرچمها!
در حسینیه قدیمی حلبی سازها در بازار بین الحرمین روی سقف بلند چوبی آن، شیرهایی نقش بسته که از هر سو به آنها نگاه میکنید، چشم در چشم بیننده دارد و این تکیه با این ویژگی متمایز شده است. در تکیه ثبت شده سادات اخوی که همچنان نقشها و سنتهای گذشته را حفظ میکند، مکرر نقش شیر بر پردهها دیده میشود.
در فضای شهری جزآنچه در بهارستان آمده در ورودی بانک ملی در خیابان فردوسی، مجسمه دو شیر را میبینیم. در قدیمیترین بوستان شهری در کنار شورای شهر آنجا هم شاهد دو مجسمه شیرهستیم. در تهران، فراوان نقش شیر در این سو و آن سو بوده که از آن درمی گذریم. مجسمه و بیشتر نقوش شیر روی سنگ قبرها فراوان دیده میشود. ازاین روست که در میدان حسن آباد در کنار قبرستان قدیمی شهر و نخستین ایستگاه آتشنشانی، تندیسی از شیر قرار دادهاند. درادامه میدان امام حسن آباد به سوی غرب میدان حر یا باغ شاه پیشین قرار دارد که در آن چهار شیر در دو سوی مجسمه ماندگار غلامرضا رحیمزاده ارژنگ جا گرفته و به زیبایی اثر افزودهاند. این شیرها پیش از همه آن شیرهای شهری در مرکز توجه شهروندانند. کاش آن میدان مبلمان و نورپردازیهای مناسب داشت که در شب بسیار زیباتر میشد. این روزها به یکی از شیرهای محافظ میدان تعرض شده و جای خوشحالی است که این تخریب حتی در ایام پر تنش انتخابات حساسیتها را برانگیخته و جایی در افکار عمومی یافته است. درست یک هفته پیش به مناسبت روز موزه و میراث فرهنگی درباره اهمیت این میدان در صحن شورا تذکر دادم و از پیشینیان به نیکی یاد کردم که با تلاش عالمانه محوطه موزهها در میدان مشق را ساختند. محوطهای که در این سالها عملاً از شهر جدا و به حیاط وزارت خارجه تبدیل شده است. همچنان که خیابان ملت به مجلس شورای اسلامی واگذار شد. بههرحال پیشنهاد این بود که مسیر میدان امام خمینی تا میدان حر (توپخانه تا باغ شاه) که از میدان حسنآباد (هشت گنبد) میگذرد به راسته موزهها تبدیل شود. هنوز هم وقتی آسفالت خیابان را برمیدارند، سنگفرشهای قدیم آشکار میشود. در کنار و اطراف این مسیر، موزههای صنعتیزاده، سکه، تمبر، پست، ملی، ثبت، دوره اسلامی، عبرت، مقدم، قرآن و جنگ قرار دارد و اگر شهرداری بتواند آنچه که پیش ترها در اختیار شهروندان بوده یعنی محوطه کاخ مرمر را به شهر بازگرداند، همان مجموعه که خود موزه بینظیری است در کنار این راسته قرار میگیرد. اما هنوز چیزی از این سخن نگذشته بود که مطلع شدیم یکی از شیرهای میدان را سربریدهاند تا به جای آن شیر جدیدی سر برآورد. این البته در شهرداری بیسابقه نیست که به جای حفظ و مرمت آثار میراثی و تاریخی اثری از نو بسازند.
بهعنوان نمونه میتوان از همان ساختمان بلدیه دوره پهلوی اول نام برد که در کنار میدان توپخانه عیناً از نو ساخته و پرداخته شد و گفته میشود قرار است که در آینده نزدیک، تالار تشریفات شهرداری شود. مگر نمیشود این همه آثار باقیمانده پیشینیان در همین راسته را بازسازی کرد و به چنین کارهایی اختصاص داد؟ این هم برای خود سبکی است که بازسازی بناهای تاریخی ارزشمند را رها کنیم و در کنار آن (میراث فرهنگی) بسازیم و آن را دستاورد تهران هزار و 400 بنامیم. بههرحال در این تخریب، احترام به میراث و افکار عمومی دیده نشد. هرچند گویا تحرک سازمانهای مردم نهاد و فضای مجازی سبب شده که از ویران کردن سایر شیرهای میدان خودداری کنند و به روال سیاست شهر نفروشی لابد خواهند گفت در این دوره جز یک شیر، سایر شیرها را سر نبردهایم.
در روز انتخاباتی سوریه
مصیب نعیمی
مدیر مسئول روزنامه الوفاق
مردم سوریه پس از یک جنگ ویرانگر ده ساله دیروزچهارشنبه پنجم خرداد ماه پای صــــــــندوقهـــای رأی رفتند تا برای یک دوره هفت ساله دیگر رئیس جمهـــوری کشورشان را انتخاب کنند. این انتخابات در حالی برگزار میشود که آثار جنگ در همه نقاط کشور از جمله دمشق مشاهده میشود اما جالب اینکه جشنواره های انتخاباتی سه نامزد ریاست جمهوری از جمله بشار اسد رئیس جمهوری فعلی در محلهها ومیادین شهرهای مختلف سوریه انظار عمومی را به سوی خود جلب نموده است. حضور چشمگیر خبرنگاران وتصویربرداران شبکههای خارجی بویژه رسانههای ایرانی و روسی وکشورهای همسو و رسانه های معروف به محور مقاومت در اکثر مناطق خودنمایی میکند. در اقامتگاهها وهتلها نمایندگان مجالس کشورهای مختلف دیده میشوند که به گفته آنها برای نظارت و اطلاع از روند رأیگیری دعوت شدهاند.
اگرچه پیش بینیها از پیروزی بشار اسد رئیس جمهوری فعلی حکایت دارد اما بیلبوردهای بزرگ دوکاندیدای رقیب نیز دراکثر خیابان های دمشق خودنمایی میکند.
افکار عمومی در سوریه نیز با اشاره به پایداری ونقش بشار اسد در آزادی سوریه وی را مناسبترین فرد برای مرحله آتی و بازسازی کشور خود میدانند. دورقیب بشار اسد که از مخالفان داخلی و با گرایشهای ملی گرایی و ناصری ( پیرو جمال عبد الناصر) در رقابت حضور یافتهاند پیشاپیش اعلام کردهاند که نتایج انتخابات را هرچه باشد خواهند پذیرفت. رقبای بشار اسد در انتخابات ۲۰۲۱ یکی عبدالله سلوم عبدالله عضو حزب ملی پیشرو سوریه و دیگری محمود مرعی عضو هیأت دموکراتیک ملی سوریه است که از مجموعه اپوزیسیون داخل محسوب میشوند.باوجود اینکه کاندیداهای رقیب در فعالیتهای انتخاباتی حضور نسبتاً فعال دارند اما با توجه به نقش محوری بشار اسد درمبارزه با گروهکهای تکفیری ومدیریت بحران 10 ساله سوریه از محبوبیت بیشتری برخوردار است وهمه نظرسنجیها پیروزی چشمگیر رئیس جمهوری فعلی را پیشبینی کردهاند.
در دیداری که با خانم بثینه شعبان مشاور بانفوذ رئیس جمهوری سوریه در امور رسانهای داشتیم ضمن تجلیل از نقش وحمایت ایران در دوره بحران به لزوم ادامه وتحکیم پیمان استراتژیک میان دوکشور تأکید نموده وهمپوشانی بیشتر در مرحله پساانتخابات را اولویت برنامه های دولت جدید توصیف کرد.
عماد ساره وزیر اطلاع رسانی سوریه نیز که از شخصیتهای باسابقه رسانهای و مدیر سابق شبکه تلویزیونی سوریه است در در دیدار با ما از حجم تبلیغات تخریبی غرب و برخی رسانه های عرب علیه سوریه سخن گفت و لزوم بهره گیری از نخبگان فکری کشورهای همسو و محور مقاومت برای دوره آتی را یاد آور شد.
حضور گسترده در انتخابات دیروز بویژه در شهرهای آزاد شده حلب وحمص وحومه دمشق بیانگر اراده مردم سوریه در ساختار نوین این کشور است که استراتژی اعلام شده آن پیوند ناگسستنی با محور مقاومت و پایان دادن به نفوذ غرب در این کشور را نشان میدهد واین استراتژی، دیروز توسط بشار اسد هنگام رأی دادن در منطقه دوما که بیشترین آسیب را از اشغالگری داعش دیده بود اعلام شد که از این پس هیچ توجهی به نظر غرب نخواهیم کرد زیرا در ویرانی واشغالگری سوریه و کودک کشی رژیم صهیونیستی شریک هستند و ارزیابی اکثر کارشناسان خارجی که ناظر انتخابات بودند بر این امر اشتراک نظر داشت که مرحله مابعد انتخابات سوریه با ماقبل آن متفاوت خواهد بود. چه در بعد منطقه وچه در بعد جهانی بویژه اینکه پس از ناکامی رژیم صهیونیستی درجنگ اخیر فلسطین راههای اعمال فشار بسته شده است.
مدیر مسئول روزنامه الوفاق
مردم سوریه پس از یک جنگ ویرانگر ده ساله دیروزچهارشنبه پنجم خرداد ماه پای صــــــــندوقهـــای رأی رفتند تا برای یک دوره هفت ساله دیگر رئیس جمهـــوری کشورشان را انتخاب کنند. این انتخابات در حالی برگزار میشود که آثار جنگ در همه نقاط کشور از جمله دمشق مشاهده میشود اما جالب اینکه جشنواره های انتخاباتی سه نامزد ریاست جمهوری از جمله بشار اسد رئیس جمهوری فعلی در محلهها ومیادین شهرهای مختلف سوریه انظار عمومی را به سوی خود جلب نموده است. حضور چشمگیر خبرنگاران وتصویربرداران شبکههای خارجی بویژه رسانههای ایرانی و روسی وکشورهای همسو و رسانه های معروف به محور مقاومت در اکثر مناطق خودنمایی میکند. در اقامتگاهها وهتلها نمایندگان مجالس کشورهای مختلف دیده میشوند که به گفته آنها برای نظارت و اطلاع از روند رأیگیری دعوت شدهاند.
اگرچه پیش بینیها از پیروزی بشار اسد رئیس جمهوری فعلی حکایت دارد اما بیلبوردهای بزرگ دوکاندیدای رقیب نیز دراکثر خیابان های دمشق خودنمایی میکند.
افکار عمومی در سوریه نیز با اشاره به پایداری ونقش بشار اسد در آزادی سوریه وی را مناسبترین فرد برای مرحله آتی و بازسازی کشور خود میدانند. دورقیب بشار اسد که از مخالفان داخلی و با گرایشهای ملی گرایی و ناصری ( پیرو جمال عبد الناصر) در رقابت حضور یافتهاند پیشاپیش اعلام کردهاند که نتایج انتخابات را هرچه باشد خواهند پذیرفت. رقبای بشار اسد در انتخابات ۲۰۲۱ یکی عبدالله سلوم عبدالله عضو حزب ملی پیشرو سوریه و دیگری محمود مرعی عضو هیأت دموکراتیک ملی سوریه است که از مجموعه اپوزیسیون داخل محسوب میشوند.باوجود اینکه کاندیداهای رقیب در فعالیتهای انتخاباتی حضور نسبتاً فعال دارند اما با توجه به نقش محوری بشار اسد درمبارزه با گروهکهای تکفیری ومدیریت بحران 10 ساله سوریه از محبوبیت بیشتری برخوردار است وهمه نظرسنجیها پیروزی چشمگیر رئیس جمهوری فعلی را پیشبینی کردهاند.
در دیداری که با خانم بثینه شعبان مشاور بانفوذ رئیس جمهوری سوریه در امور رسانهای داشتیم ضمن تجلیل از نقش وحمایت ایران در دوره بحران به لزوم ادامه وتحکیم پیمان استراتژیک میان دوکشور تأکید نموده وهمپوشانی بیشتر در مرحله پساانتخابات را اولویت برنامه های دولت جدید توصیف کرد.
عماد ساره وزیر اطلاع رسانی سوریه نیز که از شخصیتهای باسابقه رسانهای و مدیر سابق شبکه تلویزیونی سوریه است در در دیدار با ما از حجم تبلیغات تخریبی غرب و برخی رسانه های عرب علیه سوریه سخن گفت و لزوم بهره گیری از نخبگان فکری کشورهای همسو و محور مقاومت برای دوره آتی را یاد آور شد.
حضور گسترده در انتخابات دیروز بویژه در شهرهای آزاد شده حلب وحمص وحومه دمشق بیانگر اراده مردم سوریه در ساختار نوین این کشور است که استراتژی اعلام شده آن پیوند ناگسستنی با محور مقاومت و پایان دادن به نفوذ غرب در این کشور را نشان میدهد واین استراتژی، دیروز توسط بشار اسد هنگام رأی دادن در منطقه دوما که بیشترین آسیب را از اشغالگری داعش دیده بود اعلام شد که از این پس هیچ توجهی به نظر غرب نخواهیم کرد زیرا در ویرانی واشغالگری سوریه و کودک کشی رژیم صهیونیستی شریک هستند و ارزیابی اکثر کارشناسان خارجی که ناظر انتخابات بودند بر این امر اشتراک نظر داشت که مرحله مابعد انتخابات سوریه با ماقبل آن متفاوت خواهد بود. چه در بعد منطقه وچه در بعد جهانی بویژه اینکه پس از ناکامی رژیم صهیونیستی درجنگ اخیر فلسطین راههای اعمال فشار بسته شده است.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
قرارداد 2 یا 3 ساله با مستأجران/ محمود صدیقی: به خاطر حمایت از فقرا هم که شده از مستأجران که در بین جامعه جزو اقشار آسیب پذیر هستند؛ ترتیبی اتخاذ شود که قراردادهایشان 2 یا 3 ساله باشد تا مجبور نشوند هرساله به بهانههای مختلف آنها را جواب کنند.
کشاورزی دانش محور/ امید روحانی: برای تبدیل کشاورزی آب محور و زمین محور به کشاورزی دانش محور باید تلاشهای زیادی صورت گیرد از جمله مراکز آموزش در سراسر کشور ایجاد گردد و آموزش، جدی گرفته شود و جا دارد مسئولان محترم این امر را محقق سازند.
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
قرارداد 2 یا 3 ساله با مستأجران/ محمود صدیقی: به خاطر حمایت از فقرا هم که شده از مستأجران که در بین جامعه جزو اقشار آسیب پذیر هستند؛ ترتیبی اتخاذ شود که قراردادهایشان 2 یا 3 ساله باشد تا مجبور نشوند هرساله به بهانههای مختلف آنها را جواب کنند.
کشاورزی دانش محور/ امید روحانی: برای تبدیل کشاورزی آب محور و زمین محور به کشاورزی دانش محور باید تلاشهای زیادی صورت گیرد از جمله مراکز آموزش در سراسر کشور ایجاد گردد و آموزش، جدی گرفته شود و جا دارد مسئولان محترم این امر را محقق سازند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
قالیباف رئیس مجلس ماند
-
ارکسترخوب نیازمند اصلاح هنرستانها و دانشگاههای موسیقی
-
جان انتخابات، رقابت است
-
تردد بیناستانی از ۱۱ تا ۱۷ خرداد ممنوع است
-
انتقاد سید حسن خمینی از رد صلاحیت نامزدهای انتخابات
-
با یک گل بهار نمیشود
-
واکنش بازارها به لیست کاندیداها
-
تاخت و تاز کرونا در کمبود امکانات درمانی در روستاها
-
الگوی مصرف را بهم ریختهایم
-
تا انتخـــابات 1400
-
شروط یک انتخابات پرشور
-
شیری که نباید سر بریده میشد
-
در روز انتخاباتی سوریه
-
سلام ایران
اخبارایران آنلاین