ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یو اس ای تودی (امریکا):
10 ماه بعد از کشته شدن جورج فلوید، مردم مینیاپولیس در انتظار اعلام حکم دادگاه افسری که باعث قتل او شد، هستند. این انتظار باعث شده است، مینیاپولیس التهاب خاصی را تجربه کند و شاهد پلاکاردهایی باشد که گویای نظر مردم درباره این واقعه و درخواست آنها برای مجازات افسر خاطی است.
نشنال (امارات):
در پی نخستین سفر رسمی مصطفی الکاظمی، نخست وزیر عراق به امارات، دولت این کشور اعلام کرد که به منظور کمک به دولت عراق برای رفع مشکلات اقتصادی خود، بزودی اقدام به سرمایهگذاری 2 میلیارد دلاری در عراق خواهد کرد. این سرمایهگذاری می تواند باعث ایجاد اشتغال در عراق شود.
چاینا دیلی (چین):
با وجود آسیبهایی که کرونا بر اقتصاد همه جهان وارد کرده است، صادرات کالاهای چینی در دو ماه ژانویه و فوریه (نیمه دی تا نیمه اسفندماه 1399) 32.2 درصد افزایش نسبت به سه ماه پایانی سال 2020 داشت. پیشبینی میشود، تجارت جهانی چین در ماههای پیش رو افزایش بیشتری یابد.
«منصور عباس» کلید حل بحران سیاسی در تلآویو
زهره صفاری/ چهارمین انتخابات پارلمانی رژیم صهیونیستی در حالی آرایش کنست را برای احزاب صهیونیستی به هم ریخت که حالا تنها شکستن تابوی 73 ساله برای ائتلاف با حزبی عرب و اسلامگرا، بحران سیاسی تشکیل دولت رژیم صهیونیستی را حل و فصل خواهد کرد.
به باور تحلیلگران سایت «کانورسیشن»، اما این تنها مانع «بنیامین نتانیاهو» برای حفظ جایگاه دوازده سالهاش در کرسی نخستوزیری نیست بلکه سرنوشت دادگاه فساد و رشوه او نیز که دیروز مراحل رسیدگی مقدماتی آن در دادگاه بیتالمقدس آغاز شد، نیز کفه قدرت را به سمت موافقان یا مخالفان او سنگین خواهد کرد. با این حال شواهد نشان میدهد همانطور که مخالفان او در حزب چپ و راست میانه کمر به عزل او بستهاند، او نیز عزمش را برای ماندن به هر قیمتی جزم کرده است.
اما انتخابات چهارم شرایط را برای حزب او تغییر داده است. حالا لیکود با از دست دادن 6 کرسی، بهرغم ائتلاف با حزب صهیونیست مذهبی و راست افراطی همچنان تا اکثریت 61 کرسی برای تصاحب قدرت 9 کرسی کم دارد. این درحالی است که مخالفان او 57 کرسی را در این انتخابات از آن خود کردهاند و حزب راست «یمینا» به رهبری «بنت» و حزب عرب اسلامی «رام» به رهبری «منصور عباس» نیز کرسیهای سرنوشتسازی را در اختیار دارند. در این شرایط با توجه به رایزنیهای «لیکود» با سران «یمینا»، این حزب را نیز میتوان به اتحاد با حزب متبوع نخستوزیر رژیم صهیونیستی متمایل دانست اما در نهایت بازهم سرنوشت تشکیل دولت در اختیار حزب عرب، مسلمان «منصور عباس» 46 ساله است.
اهمیت این ائتلاف با اعراب به حدی زیاد است که به گزارش رسانههای عبری، سران بلوکهای موافق و مخالف «نتانیاهو» از ساعاتی پس از اعلام نتایج نهایی انتخابات مذاکرات با «عباس» را آغاز کردند. اما او با طرح شروط خود برای بهبود شرایط اعراب سرزمینهای اشغالی، هنوز به هیچ گروهی چراغ سبز نشان نداده است. در همین حال به گزارش «میدل ایست نیوز»، «رووین ریولین»، رئیس رژیم صهیونیستی نیز برخلاف همیشه برای بازکردن گره کرسی نخستوزیری دیروز همزمان با دادگاه «نتانیاهو»، با هر یک از سران احزاب راه یافته به کنست دیداری 45 دقیقهای برگزار کرد تا نظر آنها درباره تشکیل دولت، نخستوزیر پیشنهادی و راهکار برونرفت از بحران سیاسی کنونی را بشنود. چراکه او اعلام کرده این بار رهبری بزرگترین ائتلاف پارلمانی تنها شرط نخستوزیری نخواهد بود. همین امر نیز با توجه به دادگاه فساد «نتانیاهو» رقابت را برای نخستوزیر فعلی جدی و سختتر کرده است.
چهره تعیینکننده
به نظر میرسد تا پیش از انتخابات پارلمانی رژیم صهیونیستی، کمتر کسی تصور میکرد سرنوشت دولت رژیم صهیونیستی در دستان حزبی عرب، اسلامگرا و پراگماتیسم قرار گیرد چراکه نه تنها «نتانیاهو» بلکه بسیاری از سران احزاب صهیونیستی تا پیش از انتخابات بر انزوای اعراب تأکید داشتند و با وجودی که یکپنجم جمعیت رژیم صهیونیستی را اعراب تشکیل میدهند اما حاضر به بازی دادن به آنها نبودند و حتی وعده سرکوب اعراب را میدادند اما ورق طوری به سود اعراب ساکن در سرزمینهای اشغالی برگشته که حتی «نتانیاهو» نیز به اظهارات گذشتهاش پشت کرده و گمانهزنیها از مذاکرات پشتپرده برای جلبنظر «منصور عباس» و ائتلاف حزب «رام» با «لیکود» مطرح شده است. در همین حال «یائیر لاپید» رهبر حزب مخالف و رقیب سرسخت نتانیاهو نیز شرایط «عباس» برای ائتلاف تشکیل دولت را شنیده است.
«منصور عباس»، دندانپزشک تجربی 46 ساله یک عرب مسلمان است که پیش از انتخابات با جدایی از ائتلاف فهرست مشترک عرب، حزبی مستقل تشکیل داد. گرچه در ابتدا پیشبینی موفقیت حزب او وجود نداشت اما آنها توانستند 4 کرسی را تصاحب کنند. موضوعی که تلنگری برای مشارکت قطعی و بیشتر شهروندان عرب سرزمینهای اشغالی در کنست جدید بود که نخستین خروجی آن تقلای احزاب اسرائیلی برای تشکیل ائتلاف اسرائیلی- عربی برای رسیدن به قدرت است.
به نوشته رسانههای عبری، «عباس» با شعار بهبود شرایط اعراب سرزمینهای اشغالی به میدان آمده است. او در جلسه با «لاپید» نیز اعلام کرد به ائتلافی میپیوندد که برنامهریزی برای کاهش جرم در محلههای عربنشین، به رسمیت شناختن اعراب بادیهنشین جنوب سرزمینهای اشغالی، تعلیق شهرکسازی در شهرهای عربنشین و همچنین لغو قانون «دولت ملی مردم یهود» که اعراب را شهروند درجه دوم به شمار میآورد، داشته باشد. اما در عین حال مانند دیگر احزاب عرب نه مواضع سرسختانهای نسبت به راستهای ملیگرای اسرائیلی اعلام کرده و نه به بحث فلسطین پرداخته است گرچه دستیاران او اعلام کردهاند که او هرگز موضوع حکومت مستقل فلسطین را فراموش نکرده و با سیاستهای پراگماتیک و استراتژیک خود بیشک روزی برای نیل به این هدف خواهد جنگید. رویکردی که به باور کارشناسان نگرانیهایی را برای تحقق اهداف صهیونیستها در الحاق کرانه باختری و... به وجود آورده است. در این میان برخی کارشناسان نیز این تحول اساسی در وضعیت اعراب در سرزمینهای اشغالی را بازتاب سیاستهای عادیسازی روابط دولت «نتانیاهو» با 4 کشور عرب منطقه عنوان کردهاند که در گرایشهای داخلی رژیم صهیونیستی نیز اثرگذار بوده است.
بزنگاه سخت «نتانیاهو»
آنطور که به نظر میرسد شرایط هر روز برای «نتانیاهو» دشوارتر میشود. نخستوزیر71 ساله رژیم صهیونیستی دیروز در حالی در ادامه جلسات دادگاه اوایل فوریه برای شنیدن اظهارات شهود و دادستانها در پرونده فساد، کلاهبرداری و سوءاستفاده از قدرت به عنوان نخستین نخستوزیر رژیم صهیونیستی پیش از ترک قدرت برای محاکمه احضار شد که به نوشته «یورونیوز» او در لبه پرتگاه سقوط قرار گرفته و همچنان دادگاهی شدنش را دسیسه رقبای سیاسیاش میداند. فارغ از نتیجهای که از دادگاه نخستوزیر رژیم صهیونیستی بیرون آید، او یا باید برای عقب نماندن از مخالفانش به جلب نظر «منصور عباس» و در واقع ائتلاف با اعراب و زیر پا گذاشتن باورهای ضد عرب و اسلام بیندیشد یا بار دیگر سراغ «گانتس» و «سعر» برود که با توجه به ناکامی ائتلاف قبلی راه دوم چندان نتیجهبخش به نظر نمیرسد.
به باور تحلیلگران سایت «کانورسیشن»، اما این تنها مانع «بنیامین نتانیاهو» برای حفظ جایگاه دوازده سالهاش در کرسی نخستوزیری نیست بلکه سرنوشت دادگاه فساد و رشوه او نیز که دیروز مراحل رسیدگی مقدماتی آن در دادگاه بیتالمقدس آغاز شد، نیز کفه قدرت را به سمت موافقان یا مخالفان او سنگین خواهد کرد. با این حال شواهد نشان میدهد همانطور که مخالفان او در حزب چپ و راست میانه کمر به عزل او بستهاند، او نیز عزمش را برای ماندن به هر قیمتی جزم کرده است.
اما انتخابات چهارم شرایط را برای حزب او تغییر داده است. حالا لیکود با از دست دادن 6 کرسی، بهرغم ائتلاف با حزب صهیونیست مذهبی و راست افراطی همچنان تا اکثریت 61 کرسی برای تصاحب قدرت 9 کرسی کم دارد. این درحالی است که مخالفان او 57 کرسی را در این انتخابات از آن خود کردهاند و حزب راست «یمینا» به رهبری «بنت» و حزب عرب اسلامی «رام» به رهبری «منصور عباس» نیز کرسیهای سرنوشتسازی را در اختیار دارند. در این شرایط با توجه به رایزنیهای «لیکود» با سران «یمینا»، این حزب را نیز میتوان به اتحاد با حزب متبوع نخستوزیر رژیم صهیونیستی متمایل دانست اما در نهایت بازهم سرنوشت تشکیل دولت در اختیار حزب عرب، مسلمان «منصور عباس» 46 ساله است.
اهمیت این ائتلاف با اعراب به حدی زیاد است که به گزارش رسانههای عبری، سران بلوکهای موافق و مخالف «نتانیاهو» از ساعاتی پس از اعلام نتایج نهایی انتخابات مذاکرات با «عباس» را آغاز کردند. اما او با طرح شروط خود برای بهبود شرایط اعراب سرزمینهای اشغالی، هنوز به هیچ گروهی چراغ سبز نشان نداده است. در همین حال به گزارش «میدل ایست نیوز»، «رووین ریولین»، رئیس رژیم صهیونیستی نیز برخلاف همیشه برای بازکردن گره کرسی نخستوزیری دیروز همزمان با دادگاه «نتانیاهو»، با هر یک از سران احزاب راه یافته به کنست دیداری 45 دقیقهای برگزار کرد تا نظر آنها درباره تشکیل دولت، نخستوزیر پیشنهادی و راهکار برونرفت از بحران سیاسی کنونی را بشنود. چراکه او اعلام کرده این بار رهبری بزرگترین ائتلاف پارلمانی تنها شرط نخستوزیری نخواهد بود. همین امر نیز با توجه به دادگاه فساد «نتانیاهو» رقابت را برای نخستوزیر فعلی جدی و سختتر کرده است.
چهره تعیینکننده
به نظر میرسد تا پیش از انتخابات پارلمانی رژیم صهیونیستی، کمتر کسی تصور میکرد سرنوشت دولت رژیم صهیونیستی در دستان حزبی عرب، اسلامگرا و پراگماتیسم قرار گیرد چراکه نه تنها «نتانیاهو» بلکه بسیاری از سران احزاب صهیونیستی تا پیش از انتخابات بر انزوای اعراب تأکید داشتند و با وجودی که یکپنجم جمعیت رژیم صهیونیستی را اعراب تشکیل میدهند اما حاضر به بازی دادن به آنها نبودند و حتی وعده سرکوب اعراب را میدادند اما ورق طوری به سود اعراب ساکن در سرزمینهای اشغالی برگشته که حتی «نتانیاهو» نیز به اظهارات گذشتهاش پشت کرده و گمانهزنیها از مذاکرات پشتپرده برای جلبنظر «منصور عباس» و ائتلاف حزب «رام» با «لیکود» مطرح شده است. در همین حال «یائیر لاپید» رهبر حزب مخالف و رقیب سرسخت نتانیاهو نیز شرایط «عباس» برای ائتلاف تشکیل دولت را شنیده است.
«منصور عباس»، دندانپزشک تجربی 46 ساله یک عرب مسلمان است که پیش از انتخابات با جدایی از ائتلاف فهرست مشترک عرب، حزبی مستقل تشکیل داد. گرچه در ابتدا پیشبینی موفقیت حزب او وجود نداشت اما آنها توانستند 4 کرسی را تصاحب کنند. موضوعی که تلنگری برای مشارکت قطعی و بیشتر شهروندان عرب سرزمینهای اشغالی در کنست جدید بود که نخستین خروجی آن تقلای احزاب اسرائیلی برای تشکیل ائتلاف اسرائیلی- عربی برای رسیدن به قدرت است.
به نوشته رسانههای عبری، «عباس» با شعار بهبود شرایط اعراب سرزمینهای اشغالی به میدان آمده است. او در جلسه با «لاپید» نیز اعلام کرد به ائتلافی میپیوندد که برنامهریزی برای کاهش جرم در محلههای عربنشین، به رسمیت شناختن اعراب بادیهنشین جنوب سرزمینهای اشغالی، تعلیق شهرکسازی در شهرهای عربنشین و همچنین لغو قانون «دولت ملی مردم یهود» که اعراب را شهروند درجه دوم به شمار میآورد، داشته باشد. اما در عین حال مانند دیگر احزاب عرب نه مواضع سرسختانهای نسبت به راستهای ملیگرای اسرائیلی اعلام کرده و نه به بحث فلسطین پرداخته است گرچه دستیاران او اعلام کردهاند که او هرگز موضوع حکومت مستقل فلسطین را فراموش نکرده و با سیاستهای پراگماتیک و استراتژیک خود بیشک روزی برای نیل به این هدف خواهد جنگید. رویکردی که به باور کارشناسان نگرانیهایی را برای تحقق اهداف صهیونیستها در الحاق کرانه باختری و... به وجود آورده است. در این میان برخی کارشناسان نیز این تحول اساسی در وضعیت اعراب در سرزمینهای اشغالی را بازتاب سیاستهای عادیسازی روابط دولت «نتانیاهو» با 4 کشور عرب منطقه عنوان کردهاند که در گرایشهای داخلی رژیم صهیونیستی نیز اثرگذار بوده است.
بزنگاه سخت «نتانیاهو»
آنطور که به نظر میرسد شرایط هر روز برای «نتانیاهو» دشوارتر میشود. نخستوزیر71 ساله رژیم صهیونیستی دیروز در حالی در ادامه جلسات دادگاه اوایل فوریه برای شنیدن اظهارات شهود و دادستانها در پرونده فساد، کلاهبرداری و سوءاستفاده از قدرت به عنوان نخستین نخستوزیر رژیم صهیونیستی پیش از ترک قدرت برای محاکمه احضار شد که به نوشته «یورونیوز» او در لبه پرتگاه سقوط قرار گرفته و همچنان دادگاهی شدنش را دسیسه رقبای سیاسیاش میداند. فارغ از نتیجهای که از دادگاه نخستوزیر رژیم صهیونیستی بیرون آید، او یا باید برای عقب نماندن از مخالفانش به جلب نظر «منصور عباس» و در واقع ائتلاف با اعراب و زیر پا گذاشتن باورهای ضد عرب و اسلام بیندیشد یا بار دیگر سراغ «گانتس» و «سعر» برود که با توجه به ناکامی ائتلاف قبلی راه دوم چندان نتیجهبخش به نظر نمیرسد.
تاخت و تاز موج سوم کرونا در اروپا
فرانسه تعطیل شد
بنفشه غلامی/ دولت فرانسه با تشدید شیوع انواع ویروس کرونا در این کشور، شمار مناطق و شهرهایی را که در تعطیلی کامل کرونایی بودند، افزایش داد. این در حالی است که سراسر اروپا وارد موج سوم کرونا شده است.
به گزارش سایت شبکه خبری «فرانس 24»، تعطیلات کرونایی فرانسه از 19 منطقه به سراسر این کشور افزایش یافته است. دولت فرانسه گفته این تعطیلات و سختگیریهای کرونایی حداقل 4 هفته ادامه خواهد داشت اما ممکن است در صورت تداوم گسترش ویروس کرونا این مدت تمدید شود. با این حال تعطیلیهای کرونایی فرانسه نسبت به سال گذشته در همین زمان کاهش قابل ملاحظهای داشته و مشاغل بیشتری قادر خواهند بود به کار خود ادامه دهند. برای مثال در 4 هفته پیش رو کتابفروشیها، شکلات فروشیها، فروشگاههای موسیقی و نمایندگیهای فروش خودرو خواهند توانست در کنار مشاغل ضروری به فعالیت خود ادامه دهند. سفر بین شهرها نیز ممنوع خواهد بود. مگر در صورتی که دلیل قانع کنندهای برای سفر وجود داشته باشد.
سختگیریهای مجدد کرونایی در فرانسه پس از آن آغاز شد که روز شنبه دولت این کشور خبر داد، 5 هزار و 273 نفر در یک روز تحت مراقبتهای ویژه قرار گرفتند. این آمار جهشی بسیار قابل توجه در آمار کرونایی فرانسه محسوب میشود. همچنین طبق آمار روزانه 40 هزار مورد ابتلای جدید در فرانسه به ثبت میرسد. این در حالی است که در حال حاضر فرانسه با معضل کمبود تختهای بیمارستانی برای مراقبت از بیماران کرونایی روبهرو است. با این حال هفته پیش «امانوئل مکرون»، رئیس جمهوری فرانسه در سخنانی تلویزیونی به مردم خود وعده داد، برنامه واکسن را تا حد ممکن تسریع کرده و تعداد تختهای بیمارستانی را افزایش دهد. طبق وعدههای او از هفته آینده افراد بالای 60 سال و از ماه آینده افراد بالای 50 سال در برنامه دریافت واکسن قرار خواهند گرفت. با این حال نظرسنجی اخیر ایفوپ نشان میدهد، تنها 35 درصد مردم فرانسه به دولت خود برای مقابله با کرونا اعتماد دارند.
وضعیت کرونا در اروپا
در اروپا، تنها فرانسه نیست که وارد موج جدید کرونا شده است. به گزارش «فایننشال تایمز»، با گذشت بیش از یک سال از گسترش ویروس کرونا در اروپا، این بهار نیز مانند بهار گذشته روزهای تلخی را برای اروپا به همراه داشته است و مرگ و میرهای کرونایی افزایش قابل توجهی را نشان میدهد.
در آلمان پرجمعیتترین کشور عضو اتحادیه اروپا، هرچند واکسیناسیون مردم ادامه دارد و فعلاً افراد میانسال در حال دریافت دوزهای واکسن کرونا هستند، در نزدیک به 3 هفته گذشته بیش از یک هزار بیمار کرونایی در آیسییو بستری شدهاند. با این حال وضعیت آلمان نسبت به دیگر کشورهای اروپا بهتر به نظر میرسد. در اسپانیا و ایتالیا نیز که واکسیناسیون آغاز شده است، هنوز به کاهش قابل توجهی در آمار مرگ و میرهای کرونایی نرسیدهاند. این در حالی است که وضعیت در شرق اروپا بشدت نابسامان است و موج سوم کرونا بیشترین تاخت و تازها را در این منطقه از اروپا دارد. وزیر بهداشت لهستان، هفته پیش در گفتوگویی تلویزیونی اذعان داشته بود که این کشور بدترین روزهای همهگیری را سپری میکند. در جمهوری چک نیز که در آخرین ماه زمستان آماری نزولی داشت، مرگ و میرها روندی صعودی را نشان میدهد. همان طور که در اسلواکی نیز تاج کرونا بر سر شمار زیادی از مردم این کشور نشسته است.
به گفته ناظران این وضعیت بیش از هر چیز به خاطر نابسامانی در توزیع واکسنها بروز کرده است. به گفته کمیسیون اروپا در سه ماهه اول 107 میلیون دوز واکسن توزیع شد که کاملاً ناکافی بود. اما قرار است این میزان بزودی تا 360 میلیون دوز افزایش یابد. بااین حال افزایش تولید و توزیع واکسنها نمیتواند تمام مشکل اروپا را در مقابله با کرونا حل کند. زیرا حتی در صورت تولید کافی این واکسنها، اعتماد عمومی نسبت به آنها پایین است و به همین دلیل دولتها باید درصدد راهی برای متقاعد کردن شهروندان خود برای دریافت واکسن باشند. ضمن اینکه کشمکشهای جهانی برای واکسن نیز تبدیل به معضلی برای برخی کشورها در اروپا شده است و بین آنها برای تخصیص اعتبار اختلافاتی بروز کرده است.
«مروه السلحدار»، زنی که عامل بسته شدن کانال سوئز نبود
گروه جهان/ اولین زن ناخدای مصری هدف اتهام سایتهای مختلف عربی قرار گرفت. این سایتها مدعی شدند، «مروه السلحدار» عامل بسته شدن کانال سوئز بوده است. در حالی که در زمان به گل نشستن کشتی اورگیون که هنوز ناخدای آن معرفی نشده است، او 370 کیلومتر دورتر از محل این کشتی بود.
به گزارش سایت «ساوت چاینا مورنینگ پست»، اولین بار سایت روزنامه «عرب نیوز» بود که «مروه السلحدار» را متهم کرد که در به گل نشستن کشتی ژاپنی اورگیون نقش داشته است. بعد از این سایت، دیگر سایتهای عربی نیز که اغلب نگاهی زنستیزانه به زنان شاغل دارند، به طور گسترده به «مروه السلحدار» حمله کردند. «السلحدار» در پی این حملات، در ویدیوئی که به صورت آنلاین منتشر شد، در پاسخ به این حملات گفت: «صادقانه بگویم. وقتی اخبار را خواندم، بسیار ناراحت شدم. زیرا من برای رسیدن به جایگاهی که در آن هستم، سختی زیادی کشیدهام. هر کسی که دراین زمینه کار میکند، میداند که چقدر زحمت لازم است تا به چنین جایگاهی برسد.» او همچنین از اکانتهای جعلی که به اسم او در فضای مجازی وجود دارد، شاکی است و میگوید: «چندین حساب جعلی به اسم من در توئیتر وجود دارد که ارائه داستان واقعی را برای من دشوار کردهاند. این خیلی سخت است که متوجه شوید کسی قصد دارد تمام تلاشهایی را که در طول سالیان زیاد متحمل شدهاید، از بین ببرد و یا مرا به ناکامی متهم کند و اینکه از کار خود غافل شدهام. اما این شهرت من است و قطعاً نمیخواهم آسیبی ببیند.»
به گزارش «سان»، «مروه السلحدار» که 29 ساله است و سال 2013 فارغالتحصیل شد و تنها زن از بین هزار و 200 دانشجوی این رشته بود، با اشاره به مقالهای که «عرب نیوز» درباره او منتشر کرده بود، میگوید: «از آنجا که این مقاله دروغین به زبان انگلیسی بود، خیلی سریع در سایر کشورها بازتاب یافت. هرچند بسیاری با این مقاله همداستان شدند و علیه من موضع گرفتند. اما در کنار آنها نظرات حمایتی زیادی هم دریافت کردم و به طور خاص کسانی که با آنها کار میکنم، از من حمایت کردند. بنابراین تصمیم گرفتم توان خود را روی این حمایتها و انرژیای که از آنها میگیرم، متمرکز کنم. زیرا احساس میکنم اگر مورد هدف قرار گرفته ام، به دلیل آن بوده است که یک زن موفق در زمینه کاری خودم بودهام. ضمن اینکه این کار شاید باعث شد من حتی معروفتر از قبل شوم.»
«مروه السلحدار» درباره اینکه چگونه ناخدا شد نیز گفته است: «من همیشه دریا را دوست داشتم. بعد از اینکه برادرم در آکادمی فناوری علوم و حمل و نقل دریایی مصر ثبت نام کرد، هر چند که فقط مردان اجازه ثبت نام در این آکادمی را داشتند، من نیز اقدام کردم و توانستم مجوز لازم برای ثبت نام را از حسنی مبارک که در آن زمان رئیس جمهوری مصر بود، بگیرم. با این حال در تمام مراحل تحصیل با نگاه زن ستیزانه مواجه بودم. در کشتی همه کسانی که کار میکردند، مردان مسنی بودند که نگاهی تحقیرآمیز به زنان داشتند. برای همین سخت بود بتوانم در آن جمع حضور داشته باشم. غلبه بر چنین شرایطی واقعاً دشوار بود.» او همچنین میگوید: «در جامعه مصر هنوز تصور اینکه دختری برای طولانی مدت در کنار خانواده خود نباشد و در دریا کار کند، دشوار است. اما وقتی کاری را دوست دارید، نیازی به تأیید دیگران نیست و باید آن را انجام دهید.»
به گزارش سایت «ساوت چاینا مورنینگ پست»، اولین بار سایت روزنامه «عرب نیوز» بود که «مروه السلحدار» را متهم کرد که در به گل نشستن کشتی ژاپنی اورگیون نقش داشته است. بعد از این سایت، دیگر سایتهای عربی نیز که اغلب نگاهی زنستیزانه به زنان شاغل دارند، به طور گسترده به «مروه السلحدار» حمله کردند. «السلحدار» در پی این حملات، در ویدیوئی که به صورت آنلاین منتشر شد، در پاسخ به این حملات گفت: «صادقانه بگویم. وقتی اخبار را خواندم، بسیار ناراحت شدم. زیرا من برای رسیدن به جایگاهی که در آن هستم، سختی زیادی کشیدهام. هر کسی که دراین زمینه کار میکند، میداند که چقدر زحمت لازم است تا به چنین جایگاهی برسد.» او همچنین از اکانتهای جعلی که به اسم او در فضای مجازی وجود دارد، شاکی است و میگوید: «چندین حساب جعلی به اسم من در توئیتر وجود دارد که ارائه داستان واقعی را برای من دشوار کردهاند. این خیلی سخت است که متوجه شوید کسی قصد دارد تمام تلاشهایی را که در طول سالیان زیاد متحمل شدهاید، از بین ببرد و یا مرا به ناکامی متهم کند و اینکه از کار خود غافل شدهام. اما این شهرت من است و قطعاً نمیخواهم آسیبی ببیند.»
به گزارش «سان»، «مروه السلحدار» که 29 ساله است و سال 2013 فارغالتحصیل شد و تنها زن از بین هزار و 200 دانشجوی این رشته بود، با اشاره به مقالهای که «عرب نیوز» درباره او منتشر کرده بود، میگوید: «از آنجا که این مقاله دروغین به زبان انگلیسی بود، خیلی سریع در سایر کشورها بازتاب یافت. هرچند بسیاری با این مقاله همداستان شدند و علیه من موضع گرفتند. اما در کنار آنها نظرات حمایتی زیادی هم دریافت کردم و به طور خاص کسانی که با آنها کار میکنم، از من حمایت کردند. بنابراین تصمیم گرفتم توان خود را روی این حمایتها و انرژیای که از آنها میگیرم، متمرکز کنم. زیرا احساس میکنم اگر مورد هدف قرار گرفته ام، به دلیل آن بوده است که یک زن موفق در زمینه کاری خودم بودهام. ضمن اینکه این کار شاید باعث شد من حتی معروفتر از قبل شوم.»
«مروه السلحدار» درباره اینکه چگونه ناخدا شد نیز گفته است: «من همیشه دریا را دوست داشتم. بعد از اینکه برادرم در آکادمی فناوری علوم و حمل و نقل دریایی مصر ثبت نام کرد، هر چند که فقط مردان اجازه ثبت نام در این آکادمی را داشتند، من نیز اقدام کردم و توانستم مجوز لازم برای ثبت نام را از حسنی مبارک که در آن زمان رئیس جمهوری مصر بود، بگیرم. با این حال در تمام مراحل تحصیل با نگاه زن ستیزانه مواجه بودم. در کشتی همه کسانی که کار میکردند، مردان مسنی بودند که نگاهی تحقیرآمیز به زنان داشتند. برای همین سخت بود بتوانم در آن جمع حضور داشته باشم. غلبه بر چنین شرایطی واقعاً دشوار بود.» او همچنین میگوید: «در جامعه مصر هنوز تصور اینکه دختری برای طولانی مدت در کنار خانواده خود نباشد و در دریا کار کند، دشوار است. اما وقتی کاری را دوست دارید، نیازی به تأیید دیگران نیست و باید آن را انجام دهید.»
خاطرات یک دیپلمات
روایت گمشده
فاروق الشرع / وزیر خارجه سابق سوریه
مترجم: حسین جابری انصاری
نمایش میهنپرستی
این برداشتی بود که هر وقت هیأتی سوری از «اتحاد شوروی» باز میگشت، در ذهنم زاییده میشد. یک بار در آن دوره، با تعدادی از رفقای حزبی و مسئولان برای استقبال از هیأت عالیرتبه سوری که از دیداری رسمی از «مسکو» باز میگشت، چند ماه قبل از جنگ ژوئن ۱۹۶۷، به «فرودگاه غیرنظامی مزه» رفته بودیم. حساسیت من در آن وقت زیاد بود تا با توجه به تهدیدات آرام نشدنی «اسرائیل»، بدانم در مذاکرات آنها در «مسکو» چه گذشته است. از برخی اعضای هیأت پرسیدم و از پاسخ آنها غافلگیر شدم: «باید بدانی، سوریه در مقابله با تهدیدات امپریالیستی و صهیونیستی چپگراتر و جسورتر از اتحاد شوروی است.»
این امر در سطح برخی رهبران سیاسی باقی نمانده و به رؤسای سازمانهای امنیتی نیز رسیده بود که برای نمایش میهنپرستی خود؛ با گرفتن مواضعی تندروانه که خالی از غرور کورکورانه نبود، میخواستند، یک نشان بالاتر از مؤسسات فرادستی خود بزنند. من در آن زمان مدیر تجاری [شرکت هواپیمایی سوریه] بودم و نسخههای کتاب راهنمای جهانی شرکتهای هواپیمایی، دو یا سه ماه بعد از انتشار آن بهدست ما میرسید. وقتی از دلیل این تأخیر پرسیدم که باعث ایجاد اشتباهات زیادی در موعد رزرو، سفر و نشست و برخاست هواپیماها در فرودگاههای بینالمللی میشد، پاسخ شنیدم: چطور راهنما را همانگونه که هست، توزیع کنیم، در حالی که اطلاعات پروازهای اسرائیل هم در آن هست؟ سرانجام پس از مناقشه بسیار به من وعده دادند، کتاب راهنما را با زیاد کردن تعداد نیروهای امنیتی که آن را سانسور میکردند، زودتر توزیع کنند. راهنمایی که بدون نظارت در تمام دفاتر پرواز در سراسر جهان توزیع میشد، حتی در کشورهایی که نظام حاکم شان، پلیسی - امنیتی نامیده میشد.
افکار چپ روانه بچگانه، بر اندیشههای دیگر در محافل رهبری غلبه یافته بود تا آنجا که «محمد زعبی» وزیر وقت ارشاد و عضو رهبری کشوری «حزب بعث»، در ستون خود در روزنامه «الثوره» یکی از روزنامههای رسمی «سوریه»، یادداشتی با عنوان «قسم به چپ» نوشت و پیشنهاد داد، از این پس نباید سوگند راست خورد و میبایست تنها از سمت چپ جاده عبور کرد!
بر این باور بودم که سیاستمداران بویژه در آن دوره میبایست راه و روشی عقلانی پیشه کنند که بتواند زمینهساز تغییر، در عین حفظ اصول اساسی کشور باشد و همچنین باید واقعیتها را از نگاه مبارزان و نه تسلیمشدگان میدیدند. اینها البته به هیچ وجه نافی انتقادهای کادرهای حزبی از نقش رهبری سنتی حزب در انحلال حزب در دوره «اتحاد سوریه و مصر» و شکست آن در بازیابی وحدت حزب در دوره جدایی دو کشور و ناتوانیاش در تحول اندیشههای حزب و ایجاد راهحلهای عملی برای مسائل بغرنج، نیست. مکلف کردن افسر ماجراجویی بهنام «سلیم حاطوم» به حمله مسلحانه به منزل «امین الحافظ» در ۲۳ فوریه ۱۹۶۶، هنوز تا امروز نامفهوم و توجیه نشده باقی مانده است. همچنان که اقدام بعدی «حاطوم» در سپتامبر ۱۹۶۶، در توقیف «نورالدین آتاسی» رئیسجمهور جدید در «سویدا» به همراه «صلاح جدید» شخصیت قدرتمند ارتش و حزب در آن مقطع، سپس آزادی آنها با مساعی «حافظ اسد» فرمانده نیروی هوایی، و بعد فرار سریع «حاطوم» که «شجاع دلیر» نامیده میشد، به «اردن» و بازگشت او به «دمشق» در جریان جنگ ژوئن ۱۹۶۷، بیآنکه از قبل بداند، راه جهنم با نیات خوب، صاف و هموار نمیشود.
خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
کنترل کوباییها بر ونزوئلا
گزارشهای ضد و نقیض و گیج کننده همچنان تا صبح ادامه داشت و پدیده موسوم به «مه جنگ» که از جمله ویژگیهای چنین رویدادهایی است بروز و تصمیم گیریهای فوری را دشوار کرد اما بتدریج معلوم شد طرحی که بارها و بارها میان مخالفان و برخی مقامات کلیدی رژیم در مورد آن مذاکره شده بود، شکست خورده است.
نخستین گزارشهای خبرگزاریها از وضعیت ونزوئلا حدود ساعت شش و ربع صبح منتشر شد. ما شنیدیم که مورنو رئیس دادگاه عالی، اعضای ارشد دادگاه را فراخوانده بود تا به وظایفی که از قبل (بویژه در مورد انحلال مجلس مؤسسان) برای آنها تعیین شده بود، عمل کنند. قرار بود پس از اقدام دادگاه عالی، پادرینو وزیر دفاع وارد عمل شود ولی بعداً معلوم شد که قضات دادگاه عالی به فراخوان مورنو پاسخ مثبت نداده و از انجام مأموریتهای تعیین شده سرپیچی کردهاند. تا عصر آن روز، ارزیابی من این بود که رهبران ارشد نظامی و غیرنظامی رژیم نظیر مورنو که مخالفان با آنها مذاکره کرده بودند، سر بزنگاه از تلاشهای طراحی شده برای سرنگونی رژیم مادورو پا پس کشیده بودند، چون معتقد بودند عملیات بسیار زودتر از موعد مقرر آغاز شده است. ژنرال کریستوفر فیگوئرا رئیس پلیس مخفی ونزوئلا گفت که او شخصاً پادرینو را از تغییرات ایجاد شده در زمانبندی برنامه آگاه کرده بود. او در عین حال اضافه کرد که پادرینو به وضوح درباره تغییرات ناگهانی در برنامهها نگران بود. زمانبندی تغییر کرد و آغاز عملیات جلو افتاد، تنها به این دلیل که دوشنبه شب کوباییها بوی توطئه را حس کرده بودند و بنابراین کسانی را که در میان مخالفان داشتند تحریک کرده بودند تا زودتر و خارج از برنامه تنظیم شده حرکت خود را آغاز کنند که به این ترتیب توالی اتفاقات برنامهریزی شده، درست در نیامد. ارزیابی من از همه این شواهد و مستندات این بود که کوباییها کنترل واقعی اوضاع را در ونزوئلا در اختیار دارند و در واقع آنها بودند که مادورو را از برنامههای عملیاتی مخالفان آگاه کردند. ظاهراً وقتی بین مقامات عالی رتبه حکومت میپیچد که برنامه عملیاتی مخالفان لو رفته است، مونرو رئیس دادگاه عالی بسیار مضطرب و نگران میشود و بههمین دلیل دیگر نمیتواند مطابق برنامه هماهنگ شده با مخالفان، مجلس مؤسسانِ مادورو را غیرقانونی اعلام کند، لذا مقامات ارشد نظامی نیز که قرار بود در مرحله بعدی وارد کارزار شوند، مرعوب شده و پا پس میکشند. فقدان حمایت قانونی (به دلیل عدم اقدام دادگاه عالی) باعث تردید آنها شد و آزادی لوپز در صبح سهشنبه نیز فقط نگرانی مقامات ارشد نظامی را که قرار بود با توطئه سرنگونی مادورو همکاری کنند تشدید کرد؛ با خودم فکر میکردم که این ژنرالها احتمالاً یا هرگز قصد ترک رژیم را نداشتند یا دستکم مراقب بودند زیاد متضرر نشوند و به همین دلیل به نظر میرسید آماده شده بودند تا با توجه به روند اتفاقات در روز سهشنبه، تصمیم نهایی خود را بگیرند.
در شرایط انقلابی همیشه همه چیز طبق برنامه پیش نمیرود و گاه اقدامات بداهه و ابتکاری میتواند بین شکست و پیروزی تفاوت ایجاد کند، اما آن روز در ونزوئلا، همه مسائل روشن شد. ما مطمئناً ناامید و درمانده شده بودیم که این مسأله عمدتاً بهدلیل حضور ما در واشنگتن و دور بودن از صحنه تحولات بود که نمیتوانستم در زمان واقعی و بهصورت زنده و در لحظه از اتفاقات داخل ونزوئلا آگاه شویم.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
یو اس ای تودی (امریکا):
-
نشنال (امارات):
-
چاینا دیلی (چین):
-
«منصور عباس» کلید حل بحران سیاسی در تلآویو
-
فرانسه تعطیل شد
-
«مروه السلحدار»، زنی که عامل بسته شدن کانال سوئز نبود
-
روایت گمشده
-
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
اخبارایران آنلاین