ایندیپندنت (بریتانیا):
سالی که گذشت، در حوزه محیط زیست اتفاقات خوشایندی نیفتاد، آتشسوزی در جنگلها و گرم شدن کره زمین خبر ناخوشایندی برای کسانی بود که در حوزه محیط زیست و تغییرات اقلیمی کار میکنند. اما امید میرود این وضعیت دچار تغییراتی شده و در سال پیش رو وضعیت بهتری داشته باشیم.
پاکستان تودی (پاکستان):
صد و چهل و چهارمین سالگرد تولد محمدعلی جناح بهدلیل کرونا بیشتر بهصورت مجازی برگزار شد و سیاستمداران و اهالی فرهنگ در توئیتهایی نسبت به این شخصیت تاریخی که پدر پاکستان نوین محسوب میشود، ادای احترام کردند و خواستار پیروی از ایدههای او شدند.
گالف نیوز(امارات)
کمتر از 10 روز از بازگشایی دومین مرکز واکسیناسیون در جده، برای ایمنسازی در برابر کرونا با اولویت واکسیناسیون افراد بالای 65 سال یا دارای بیماریهای زمینهای، «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی نخستین دوز واکسن «فایزر-بیونتک» را دریافت کرد. او نیز مانند بسیاری از مقامات سیاسی واکسیناسیون را در برابر دوربینهای تلویزیونی انجام داد.
انفجارهای سریالی در کابل
خشونت ها در افغانستان با وجود مذاکرات صلح افزایش یافته است
گروه جهان/ انفجار چهار مین مغناطیسی در مناطق مختلف پایتخت افغانستان دستکم 4 کشته و چندین مجروح بر جا گذاشت. این چهار انفجار که در کمتر از سه ساعت رخ داد، در ادامه موج تنشهایی است که در ماه های اخیر در افغانستان به وجود آمده است.
به گزارش هشت صبح افغانستان، در انفجارهای صبح دیروز علاوه بر دو افسر پلیس، یکی از محافظان معاون دوم ریاست جمهوری افغانستان نیز کشته شده است. به نوشته «ای بیسی» نیوز، گرچه هنوز هیچ گروهی مسئولیت این حملات را برعهده نگرفته است اما سخنگوی ارتش افغانستان در شمال با توجه به سلطه طالبان بر مناطق وقوع حملات، این گروه شبه نظامی را مسئول این جنایات عنوان کرده است. بنا به اعلام پلیس کابل گرچه انفجارها در ساعات شلوغی پایتخت افغانستان و در فاصله 2 ساعت رخ داده است انفجار اول در مرکز شهر تلفاتی نداشته اما انفجار دوم که تنها سه دقیقه پس از اولین بمبگذاری و در نزدیکی پل سوخته رخ داد یک کشته و یک مجروح بر جا گذاشت. «بی بیسی» به نقل از پلیس افغانستان هدف این انفجار را سوء قصد به جان «سرور دانش»، معاون دوم ریاست جمهوری افغانستان عنوان کرد. این مقام سیاسی ساعاتی بعد در صفحه فیسبوک خود این حادثه را تأیید و کشته شدن سرتیم محافظانش را اعلام کرد. در انفجار سوم و چهارم نیز که دو خودروی امنیتی و پلیس هدف قرار گرفتند، دو مأمور پلیس کشته و یک غیرنظامی و دو سرباز امنیتی مجروح شدند.
پیش از حملات دیروز پایتخت افغانستان، در ادامه سریال ترورهای هدفمند و بمبگذاریها در این کشور، سهشنبه گذشته نیز خودروی حامل یک غیرنظامی و دو پزشک زن و دو مأمور زندان مرکزی افغانستان هدف حمله با مین مغناطیسی قرار گرفت که دو نفر کشته شدند. این حملات هدفمند در حالی ادامه دارد که مذاکرات صلح بین الافغانی با وقفهای طولانی همچنان در دوحه قطر در حال انجام است و «عبدالله عبدالله» نماینده دولت افغانستان در این مذاکرات از سرگیری گفتوگوها را 5 ژانویه اعلام کرده است. به نوشته «ای بیسی» نیوز، در همین حال طالبان صبح دیروز 30 افسر امنیتی افغانستان را آزاد کرد. این در حالی است که این گروه شبه نظامی باوجود آزادی 5 هزار زندانی خود بهعنوان پیش شرط مذاکرات صلح تاکنون اسرای دولتی را آزاد نکرده بود. «ذبیحالله مجاهد»، سخنگوی طالبان در حالی که از بیان جزئیات خودداری کرد، آزادی افسران امنیتی را دستور رهبر طالبان خواند.
شبه نظامیان طالبان که در توافق با امریکا با هدف کاهش خشونت و ایجاد صلح پایدار در افغانستان پای میز مذاکره با دولت نشستهاند خواستار تقسیم قدرت در افغانستان بوده و به باور کارشناسان بسیاری از اقدامات اخیر نیز برای تحت فشار قرار دادن مقامات سیاسی این کشور برای پذیرش این هدف است.
در همین حال برخی خبرها نیز حاکی از آن است که طالبان در حال تقویت نظامی خود است. به گزارش سایت خبری تحلیلی «دیپلمات»، طالبان که از سال 2016 مجهز به برخی پهپادهای فیلمبردار شده است تا فیلم های تبلیغاتی از فعالیت های خود بسازد، از ماه اکتبر 2020 (مهر ماه) اقدام به خرید پهپادهای نظامی کرده است. از همین رو نگرانی ها بابت اینکه طالبان از هوا نیز به انجام حملاتی علیه مواضع دولت و ارتش افغانستان و همچنین مردم این کشور دست زند، افزایش یافته است.
به نوشته «ایسنا» به نقل از «عرب نیوز»، «حامد کرزای» رئیس جمهوری پیشین افغانستان نیز با ابراز نگرانی از شرایط کشورش گفت: «خروج شتابان امریکا بدون برقراری صلح و موفقیت مذاکرات بدون شک هرج و مرج و بیثباتی ایجاد میکند. بنابراین اگر تا پیش از خروج نظامیان امریکایی، مذاکرات بین الافغانی به ثمر ننشیند نابسامانی سیاسی گریبانگیر افغانستان خواهد شد.»
پیش از این در روز جمعه نیز خبرنگاران که هفته اخیر درباره حملاتی که علیه فعالان رسانه ای صورت می گیرد، هشدار داده بودند، با اشاره به ترور فرشته کوهستانی، فعال رسانه ای در زمینه حقوق زنان، خواهان تدابیر دولتی برای حفاظت از جان خبرنگاران شدند. به گزارش هشت صبح، دیروز نیز کمیسیون مستقل حقوق بشر با ابراز نگرانی از حملات مکرر علیه فعالان مدنی، رسانهای و حقوق بشر گفت که این حملات امید به موفقیت روند مذاکرات صلح و اعتماد به کارآمدی نهادهای مسوول را به چالش کشیده است. این نهاد در اعلامیهای با اشاره به کشتهشدن فرشته کوهستانی، فعال مدنی و حقوق زنان و برادرش در حمله افراد ناشناس در کاپیسا تأکید کرد که این نوع خشونتها باید متوقف شود. کمیسیون مستقل حقوق بشر از حکومت برای تحقق و تأمین عدالت برای قربانیان و از سازمان ملل و جامعه جهانی خواست در این روزهای دشوار از مردم افغانستان حمایت و از خواست آنها برای توقف خشونتها و برقراری آتشبس حمایت عملی و همهجانبه کنند. این در حالی است که هفته گذشته نیز یوسف رشید، رئیس موسسه انتخابات عادلانه و آزاد افغانستان یا فیفا در حمله افراد ناشناس کشته شد. محمداشرف غنی، رئیس جمهور به نهادهای مسئول دستور داده است که عاملان حمله بر فعالان مدنی، رسانهای و ترورهای هدفمند را شناسایی، بازداشت و مجازات کنند.
پایان 2020، لحظه آموختن از اشتباهها
خاویر سولانا
دبیرکل سابق ناتومترجم: بنفشه غلامی
اغلب کسانی که این مطلب را میخوانند، احتمالاً به یاد میآورند که با چه شور و شوقی وارد قرن بیستویکم شدیم. آن زمان، زمان امیدهای بسیار، سرمقالههای باشکوه و جسارتهای بیبدیل بود. با این حال در چشم به هم زدنی حتی پیش از پاندمی کرونا، همه چیز تغییر کرد و سرخوردگیهای زیادی در نقاط مختلف جهان بهوجود آمد و اکنون بسیاری نه با اطمینان که با ترس به آینده مینگرند.
دو دهه پیش، دم دستترین پاسخی که به هر پرسش استراتژیکی داده میشد، جهانیسازی بیشتر بود، هرچند این هدف، هدفی قابل ستایش بود، اما در ساخت و پیشبرد آن موفق شدیم. اما بلایایی جهانی مثل تبعات رکود اقتصادی 2008 و پاندمی کرونا نشان داده است که جهانیسازی و در هم تنیدگی بیشتر، میتواند ریسک سرایت خطرات را چه در مسائل اقتصادی و چه ویروسها افزایش دهد.
در سال 2000 زمانی که اولین تلاش دونالد ترامپ برای رسیدن به کرسی ریاست جمهوری امریکا شکست خورد، کمتر کسی میتوانست تصور کند او 16 سال بعد دیگر بار وارد این معرکه میشود و زمام حزب جمهوریخواه را به دست میگیرد و مقابل تجارت آزاد قد علم میکند.
در آغاز قرن بیستویک بهنظر نمیرسید امریکا کشوری در مسیر ناامنی باشد، اما حملات تروریستی 11 سپتامبر به دوران طلایی هژمونی امریکا خاتمه داد. جورج دبلیو بوش که تازه رئیس جمهوری امریکا شده بود و از تنشهای ژئوپلتیک آینده بیخبر بود، شروع به ستایش همتای روسی خود، ولادیمیر پوتین کرد؛ در آن زمان روسیه از اعضای متعهد گروه هشت بود، کره شمالی هنوز بهطور رسمی پایبند به پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای بود و چین که اقتصادی بسیار عقبتر از امریکا داشت، عضو سازمان تجارت جهانی نبود.
در دو دهه اخیر جهان اقداماتی مخرب انجام داد که اثر فیزیکی قابل توجهی داشت؛ در سال 2001 امریکا مسئول انتشار 23 درصد از دی اکسید کربن جهان بود. در حالی که سهم چین از انتشار این گاز مضر به 13 درصد میرسید؛ از اوایل سال 2006 جای این دو کشورعوض شد. اکنون نیز جدیدترین آمارها نشان میدهد، امریکا تولید کننده 15 درصد گازهای گلخانهای جهان وچین تولید کننده 28 درصد آن است. (هرچند که سرانه تولید گاز گلخانهای در چین، بسیار کمتر از امریکا است.) این وضعیت باعث تغییرات اقلیمی شده که از تهدیدهای نوظهور است و قرن بیست و یکم نیازمند پاسخ فوری به آن است.
در طول 20 سال گذشته انقلابی نیز در نوع روابط اجتماعی ما با دیگران رخ داده است. اینترنت در همه جا در دسترس است و شبکههای اجتماعی تبدیل به سنگ بنای مناسبات شدهاند. بهار عربی در سال 2010 محصول همین شبکههای اجتماعی بود و پتانسیل این فناوری جدید را نشان داد؛ اما اکنون میدانیم که ابزارهای دیجیتالی ممکن است تأثیراتی مخرب همانند آنچه داشته باشند که در حملات سایبری و کمپینهای گستردهای که اخبار و اطلاعات جعلی را منتشر میکنند، دیده میشود.
در بین تمامی مناطق جهان اروپا بیش از همه از جنبههای منفی دیجیتالی شدن رنج برده است. در سالهای اخیر پوپولیسم ملیگرا با رشد روز افزون خود، جوامع را مسموم کرده است. شادیهای هنگام معرفی فیزیکی یورو در سال 2002 و گسترش کشورهای عضو اتحادیه اروپا در سال 2004 طولی نکشید تا جای خود را به وضعیت اضطراری دائمی از بحران یورو گرفته تا بحران پناهندگان و برگزیت بدهد.
با این حال نباید اجازه دهیم ناآرامیها و تنشها دستاوردهایی را که همه در کنار هم بهدست آوردهایم، زیر سایه خود محو کند؛ بین سالهای 2001 تا 2019 امید به زندگی از 67 سال به 73 سال افزایش یافته و بهطور خاص در آفریقا از 53 به 63 سال رسیده است. حضور زنان در عرصههای قدرت نیز قابل توجه است و اکنون 19 رئیس دولت در جهان زن هستند که البته ناکافی است.
علاوه بر این با پیروزی جو بایدن در انتخابات امریکا، از ماه ژانویه دیگر بار همه کشورها از توافق آب و هوایی پاریس حمایت خواهند کرد. اتحادیه اروپا هم با همگراییهایی که داشته در حال غلبه بر مشکلات خود است؛ در ارتباط با کرونا هم قرار است یک صندوق کمکی ایجاد شود که کمک هزینههایی را توزیع کند.
در این بین بهتر است تأملی هم به سناریوهای غیر واقعی داشته باشیم تا به بهبود دیدگاههای ما کمک کند، بهعنوان مثال اقتصاد جهان چگونه میخواست بدون محرکهای اقتصادی چین که صدها میلیون نفر را از فقر خارج کرده، از رکود اقتصادی 2008 خارج شود؟ و چه میشد اگر پاندمی کنونی 20 سال قبل که فاقد فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی لازم بودیم، رخ میداد؟
اکنون با نزدیک شدن به پایان سال 2020 و شروع دهه سوم از قرن بیستویکم، وقت آن است با دقت بیشتری به ارزیابی دو دهه گذشته بپردازیم؛اما زمانی که به آینده نگاه میکنیم، باید فارغ از احساس خوشبینانه سال 2000 و احساس ترس و نگرانی سالهای ترامپ باشیم.
در سالهای پیش رو باید چند قطبی ژئوپلتیک با صلح و همکاری بینالمللی عجین شود. این بهترین تضمین برای توسعه انسانی است. ما همچنین باید شکافهای موجود در جوامع دیجیتال خود را از بین برده و به تعادلی پایدار در طبیعت و محیط زیست خودمان دست یابیم، زیرا همه چالشهایی که داریم قابل کنترل هستند و این ما هستیم که باید تعیین کنیم، آیا پایان سال 2020 برایمان لحظهای از یادگیری از قرنی پرتلاطم است یا مقدمهای است بر رویدادهایی بدتر.
منبع: project syndicate
کریسمس هالیوودی در «نشویل»
گروه جهان/ «این یک پیام ضبط شده است... محل را ترک کنید.... این خودرو حاوی بمب است و ظرف 15 دقیقه منفجر خواهد شد.» این صدای هشدار آمیزی بود که اهالی خیابان دوم شهر نشویل در ایالت تنسی را همزمان با صدای تیراندازی از خواب بیدار کرد و دقایقی بعد صدای انفجار آنها را که تصور میکردند، شاهد یک نمایش و شوخی هستند، در بهت و حیرت رها کرد. پلیس امریکا اعلام کرده، این انفجار عمدی بوده است. اما مشخص نکرده آیا آن را در رده انفجارهای تروریستی قرار میدهد یا نه.
بهگزارش سایت شبکه خبری «سیانان»، خواب صبح روز کریسمس ساکنان نشویل ابتدا با صدای تیراندازیهایی آشفته شد و آنها را خواب آلود به پشت پنجرهها کشاند تا ببینند چه خبر است. آنها که منازلشان در نزدیک وقوع این انفجار بود، گفتهاند، کمی قبل از طلوع خورشید، بعد از شنیدن صدای تیراندازیها یک موتور سفید رنگ قدیمی را دیدند که کنار خیابان پارک شده بود. سپس صدای هشداری را از یک ون مخصوص گشت و سفر شنیدند که اخطار میداد تا 15 دقیقه دیگر انفجاری رخ خواهد داد. هنوز با گذشت نزدیک به 48ساعت از این رویداد، دلایل آن نامشخص است و تنها شهردار نشویل اعلام کرده، این انفجار ناشی از «بمبی عمدی» بوده است. سه نفری که بر اثر این انفجار آسیب دیدند در بیمارستان بستری شدهاند و در وضعیت باثباتی هستند. با این حال پلیس نشویل که منطقه را بسته است، اعلام کرده، در محل انفجار بقایایی کشف کرده است که احتمالاً بقایای جسد یک انسان هستند. بهگزارش «واشنگتن پست»، پلیس و مقامات امنیتی نشویل میگویند، هرچند این انفجار خسارت جانی در بر نداشته است، اما بهخاطر بسته شدن محل انفجار دستکم 41 فرصت اقتصادی منطقه تعطیل شدهاند و مشخص نیست چه زمانی موفق به بازگشایی شوند. این در حالی است که اغلب آنها با توجه به آغاز تعطیلات امیدوار بودند، خسارتهای کرونایی را که در طول سال متحمل شده بودند، جبران کنند. خیابان دوم نشویل که شاهد انفجار بود، درست در نزدیکی محل تاریخی این شهر که محل بازدید گردشگران است، واقع شده است و از همین رو این انفجار میتواند روی درآمدهای گردشگری این شهر نیز تأثیر بگذارد.
سکوت ترامپ
در پی این انفجار دادستانی امریکا اعلام کرد، جزئیات این حادثه در اختیار سرپرست موقت این نهاد قرار گرفته و دستور داده شده است، تمام منابع وزارت دفاع امریکا برای کمک به تحقیقات در اختیار باشند. اطلاعات درباره این انفجار همچنین به دست «دونالد ترامپ» و «جو بایدن» رئیس جمهوری مستقر و رئیس جمهوری منتخب امریکا رسیده است. بنا بر گزارش «واشنگتن پست»، با این حال تنها ساعتی پس از این انفجار ترامپ مارالاگو، استراحتگاه معروف خود را ترک کرد تا به باشگاه بینالمللی گلف خود در فلوریدا برود. او سه ساعت گلف بازی کرد و دستور خاصی درباره پیگیری انفجار نداد. اما کاخ سفید اعلام کرده است که اوضاع را در نشویل تحت نظر دارد.
خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
طرح 2 هفتهای مبارزه با داعش
بهنظرم نتیجه حضور رئیس جمهوری در عراق و دیدار با نظامیان امریکایی در الاسد، عالی بود، نه به این دلیل که ما درباره فعالیتهای نظامی خود در سوریه تصمیمگیری کردیم بلکه بیشتر به این دلیل که ترامپ نگاه متفاوتی نسبت به آنچه ما در عراق و سوریه انجام میدهیم، پیدا کرد و به اهمیت این موضوع پی برد. اینکه چنین دیدگاهی چقدر ماندگار خواهد بود، مسألهای جدا است ولی من تصمیم گرفتم تا این احساسات قوی وجود دارد، حرکتی انجام دهم. مسأله مهم دیگر این بود که چرا مشاوران ترامپ قبل از این او را به عراق و افغانستان نبرده بودند تا از واقعیتها آگاه شود؟ همه ما در این ناکامی مقصر بودیم.
وقتی نگارش بیانیه مطبوعاتی را تمام کردیم، مطلع شدیم که عادل عبدالمهدی نخستوزیر عراق برای دیدار با ترامپ به الاسد نیامده است؛ یک اشتباه بزرگ از جانب او. مشاوران نخستوزیر او را متقاعد کرده بودند که برای نخستوزیر عراق صورت خوشی ندارد که رئیس جمهوری را در یک پایگاه نظامی امریکا ملاقات کند، هرچند که تأسیسات متعلق به امریکا در الاسد کاملاً توسط یک پایگاه عراقی در بر گرفته شده بود (البته این پایگاه عراقی نیز زمانی مال ما بود). ترامپ و عبدالمهدی بهجای ملاقات حضوری، یک گفتوگوی تلفنی بسیار خوب داشتند که در جریان آن رئیس جمهوری، نخستوزیر عراق را به کاخ سفید دعوت کرد؛ یک نشانه مثبت. ما سپس به یک آشیانه بزرگ منتقل شدیم و رئیس جمهوری در آنجا برای نظامیان امریکایی سخنرانی کرد و به گرمی و با شور و احساسات فراوان مورد استقبال قرار گرفت. حتی بدبینترین و بیاحساسترین امریکاییهایی که نسبت به بزرگی و عظمت کشورشان نیز بیتفاوت هستند، از شور و احساسات، خوش بینی و روحیه بالای نیروهای نظامی آن هم در وسط یک صحرا در کشور عراق تحت تأثیر قرار میگرفتند. این واقعاً تجسم عینی «عزم راسخ» امریکا بود. این دیدار پرشور، حدود ساعت 10 و 25 دقیقه تمام شد و ما در تاریکی شب و با اسکورت نظامیان بهسمت هواپیمای ایرفورس وان حرکت و بلافاصله برای سوختگیری به سمت پایگاه هوایی «رامستاین» در آلمان پرواز کردیم.
به پمپئو تلفن کردم تا گزارش سفر به عراق را به او بدهم و بعد هم با شاناهان و دانفورد (که شب قبل الاسد را به مقصد لهستان ترک کرده بود) صحبت کردم. حدود ساعت یک و 45 دقیقه بامداد به وقت آلمان وارد پایگاه امریکا در رامستاین شدیم و از سوی فرماندهان نظامی امریکا مورد استقبال قرار گرفتیم. سپس با خودرو به یکی از آشیانههای پایگاه منتقل شدیم. تعداد زیادی از نظامیان امریکایی (ساعت 2 بامداد!) در این آشیانه جمع شده بودند تا از فرمانده کل قوای امریکا استقبال کنند. ترامپ در فضایی که فرماندهان پایگاه برای دیدار سربازان با رئیس جمهوری تعبیه کرده بودند با تعداد زیادی از آنان دست داد و بسیاری از نظامیان با ترامپ عکس سلفی گرفتند. سپس سوار هواپیما شدیم و بهسمت پایگاه اندروز در واشنگتن پرواز کردیم. حدود ساعت پنج و 15 دقیقه صبح روز 27 دسامبر و با حدود 20 دقیقه تأخیر نسبت به برنامهریزی اولیه، هواپیمای ایرفورس وان در اندروز به زمین نشست.
ترامپ عصر همان روز به من تلفن و تأکید کرد که هرچه سریعتر «طرح دو هفته ای» جمع کردن بساط خلافت سرزمینی داعش را در سوریه به پیش ببریم. گفتم آنطور که من از لاکمرا و کین شنیدم آنها درباره یک طرح دو تا چهار هفتهای برای اجرای این مأموریت صحبت میکردند. ترامپ اعتراضی نکرد و گفت در هر صورت اسم این طرح را «طرح دو هفته ای» بگذارید و کار را شروع کنید. دانفورد (رئیس ستاد مشترک ارتش) را در جریان جزئیات دستور رئیس جمهوری در این زمینه قرار دادم. تقریباً بلافاصله پساز خروج متیس از وزارت دفاع دریافتم که دانفورد قادر است اولویتهای گنگ و پیچیده و اغلب متناقض ترامپ را در موضوع سوریه مدیریت کند؛ عقب نشینی از سوریه، نابودی داعش، محافظت از کردها، تصمیمگیری در مورد حفظ منطقه التنف، عدم رهایی نیروهای بازداشت شده داعش و تداوم فشارها علیه ایران. اینها بخشی از اظهارات احساسی و بدون تفکر و واکنشهای ناگهانی رئیس جمهوری بودند. در واقع بهجای راهبردی جامع و با خطوط روشن و مشخص ما با مشتی قطعات مجزا و تکه پاره مواجه بودیم که باید به هم میدوختیم و از طریق آنها به یک نتیجه رضایتخش میرسیدیم. چیزی که من، دانفورد و بسیاری از افراد دیگر از آن بیم داشتیم، این بود که داعش در حال بازگشت به مناطقی است که قبلاً آنها را تحت کنترل خود داشت. این اتفاق میتوانست یک تهدید جدی باشد چرا که داعش دوباره این مناطق را به پایگاهی برای حمله علیه منافع امریکا و اروپا تبدیل میکرد.